📱 روایتهای مجازی: واکنش توییتری مصطفی کواکبیان، نماینده تهران و دبیرکل حزب مردمسالاری، به حذف عادل فردوسیپور و وضعیت صداوسیما در ایران
@javadrooh
@javadrooh
📊 اینفوگرافیک: تلگرام و پیامرسانهای داخلی چند درصد از مردم ایران را جذب خود کردهاند؟
@javadrooh
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "جنگ در شهر..."
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ آخرین چهارشنبه پارسال بود که دوستی به طنز و طعنه میگفت، گویی شهر، درگیر جنگ ناخواسته انفجار ترقهها و نارنجکها شده است.
✍ آخر چه نیازی به ترقه چهارشنبه؟!
مگر با صدای ترقه و انفجار ناآشناییم؟
✍ نسلی که تا پیچ تلویزیونش را باز میکند، تصاویر و صدای انفجار بغداد و حلب و دمشق و کابل و موصل و صنعا و نیوزیلند و... است که چشم و گوشش را میآزارد، دیگر چه نیازی به صدای ترقه و انفجار و نارنجک دستساز دارد تا با آن هورا بکشد؟!
✍ چنین شادمانی برای عصری بود که بشر در سکوت و آرامشی لذتبخش به سر میبرد و برای اینکه تنوعی برای آن سکوت، ایجاد کند. سالی یک بار هوس میکرد به تفننی آن را بشکند.
✍ در این عصر ی که روزی نیست صدای انفجار مهیبی از گوشهای از این عالم به گوش نرسد؛ دیگر چه نیازی به ترقه چهارشنبه؟!
✍ جهانیان امروز، به کشتهها و پیکرهای بیجان و نیمهجان هزاران زن و کودک در میان این انفجار و خون در اقصی نقاط عالم، چنان خونسردانه مینگرند که فیلمهای هالیوودی را نمیتوان به آن خونسردی تماشا کرد.
✍ باری؛ صرفنظر از اینکه هرکدام از روزهای آخر سال، طلیعهای برای ورود به بهار است. در این میان قرعه فال مراسم پرحوادثی نیز، به نام شب چهارشنبه خورده است که با تاسفی عمیق هرسال آبستن سوانحی تلخ است. شادیهای آن نیز با دیدن و شنیدن خبر آن حوادث رنگ میبازد.
✍ یادآوری آن تلخیها چیزی جز غم نمیافزاید و اکنون نیز فقط از آن جهت، حدیث تلخ آن میگویم تو را، تا ز تلخیهای بعدی فرو شویم تو را.
✍ بیاییم تا حد امکان از وسعت این ترقهبازیها و انفجارهای پرحادثه بکاهیم و به جای آن با جامهها و جانهای نو، پذیرای قدوم همدیگر و بهاری دلپذیر باشیم.
✍ جسم و جان خود را از نسیم باد بهاری لبریز سازیم، چون که: با جان ما آن میکند؛ کان بهاران، با درختان میکند. لیک بگریزیم از سرد خزان؛ کان کند، کو کرد با باغ و رزان.
✍ اما به ظاهر این روایت نیز قناعت نکنیم که راویان هم، آن را به ظاهر بردهاند و بر آن صورت، قناعت کردهاند.
✍ درحالیکه: آن خزان نزد خدا نفس و هواست؛ عقل و جان، عین بهار است و بقاست.
🔅آخرین چهارشنبه سالتان مبارک باد.
@javadrooh
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ آخرین چهارشنبه پارسال بود که دوستی به طنز و طعنه میگفت، گویی شهر، درگیر جنگ ناخواسته انفجار ترقهها و نارنجکها شده است.
✍ آخر چه نیازی به ترقه چهارشنبه؟!
مگر با صدای ترقه و انفجار ناآشناییم؟
✍ نسلی که تا پیچ تلویزیونش را باز میکند، تصاویر و صدای انفجار بغداد و حلب و دمشق و کابل و موصل و صنعا و نیوزیلند و... است که چشم و گوشش را میآزارد، دیگر چه نیازی به صدای ترقه و انفجار و نارنجک دستساز دارد تا با آن هورا بکشد؟!
✍ چنین شادمانی برای عصری بود که بشر در سکوت و آرامشی لذتبخش به سر میبرد و برای اینکه تنوعی برای آن سکوت، ایجاد کند. سالی یک بار هوس میکرد به تفننی آن را بشکند.
✍ در این عصر ی که روزی نیست صدای انفجار مهیبی از گوشهای از این عالم به گوش نرسد؛ دیگر چه نیازی به ترقه چهارشنبه؟!
✍ جهانیان امروز، به کشتهها و پیکرهای بیجان و نیمهجان هزاران زن و کودک در میان این انفجار و خون در اقصی نقاط عالم، چنان خونسردانه مینگرند که فیلمهای هالیوودی را نمیتوان به آن خونسردی تماشا کرد.
✍ باری؛ صرفنظر از اینکه هرکدام از روزهای آخر سال، طلیعهای برای ورود به بهار است. در این میان قرعه فال مراسم پرحوادثی نیز، به نام شب چهارشنبه خورده است که با تاسفی عمیق هرسال آبستن سوانحی تلخ است. شادیهای آن نیز با دیدن و شنیدن خبر آن حوادث رنگ میبازد.
✍ یادآوری آن تلخیها چیزی جز غم نمیافزاید و اکنون نیز فقط از آن جهت، حدیث تلخ آن میگویم تو را، تا ز تلخیهای بعدی فرو شویم تو را.
✍ بیاییم تا حد امکان از وسعت این ترقهبازیها و انفجارهای پرحادثه بکاهیم و به جای آن با جامهها و جانهای نو، پذیرای قدوم همدیگر و بهاری دلپذیر باشیم.
✍ جسم و جان خود را از نسیم باد بهاری لبریز سازیم، چون که: با جان ما آن میکند؛ کان بهاران، با درختان میکند. لیک بگریزیم از سرد خزان؛ کان کند، کو کرد با باغ و رزان.
✍ اما به ظاهر این روایت نیز قناعت نکنیم که راویان هم، آن را به ظاهر بردهاند و بر آن صورت، قناعت کردهاند.
✍ درحالیکه: آن خزان نزد خدا نفس و هواست؛ عقل و جان، عین بهار است و بقاست.
🔅آخرین چهارشنبه سالتان مبارک باد.
@javadrooh
Forwarded from رویایِ ملّی و راهبردِ نوروز
✳️«رویایِ ملّی» و «راهبردِ نوروز» ✳️
https://t.iss.one/royayemelli
✅ واقعگرایانه که بنگریم، ناامیدی نسبت به آینده، بخشهای مهم و گوناگونی از جامعه ایران را دربر گرفته است؛ حتی آنانی که هر روز قصیده امید میسرایند چون در خلوت همکلامشان میشوی بناگاه میبینی که نجوا میکنند:
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است (مهدی اخوان ثالث)
✅ برای تحلیل این وضعیت و یافتن راهی جهت برون رفت از آن پاسخ به این پرسش مهم است:
ایرانیان از چه ناامیدند و باید به چه چیز امیدوار باشند؟
✅ اینکه از آنان بخواهیم به سازوکارهای مولد ناامیدی امید ببندند و آنچه را باید بدان امیدوار باشند از نظرشان دور بداریم بی گمان خطایی بزرگ و جفا بر امید و آینده ایران است.
✅ایرانیان و تاکید میشود ایرانیان، نه انیرانیان (که وجه تمایزشان آن است که یکی به پایداری ایران در ابعاد گوناگون میاندیشید و دیگری به پایداری هرچیز به جز ایران) در ناخودآگاه جمعی خود رویایی دارند از آنچه ایران باید باشد و نیست؛ این رویا را میتوانیم «رویایِ ملّی » بنامیم؛ رویایی که ایرانیان سازوکاری برای عینیت بخشیدن به آن در جهان واقع ندارند و همین حسرت، ناامیدی و یاس کنونی را پدید آورده است. پیش از هرچیز باید کوشید تا غبار را از پنجرهای که به این رویا مینگریم بزداییم تا تصویری شفاف از آنچه ایران باید باشد و تمامی ایرانیان آرزو دارند پیشرویمان باشد.
✅ طبیعی است که تحقق رویای ملی از مسیری میگذرد و نیازمند راهبردی است؛ بیایید با اتکا به نوروز کهن ایرانی آن را «راهبرد نوروز» بنامیم؛ راهبردی که وظیفه آن احیای امید به تحقق رویای مشترک ملی ایرانیان است.
✅تحقق #رویای_ملی ایرانیان نیازمند سازوکاری است که یا از دل اصلاح سازوکارهای موجود بیرون خواهد آمد یا از درانداختن طرحی نو؛ در هر دو حال پیروزی از آن تمامی ایرانیان است؛ تنها باید مراقب بود که اختلافِ در راهبرد تبدیل نشود به شکافی پرناشدنی که تنها به سود انیرانیان است.
✅هر یک از ما ایرانیان نیز سهمی داریم در ساختن آن رویای ملی مشترک؛ تفاوتی نمیکند که مرام و مسلک سیاسیت چیست یا مذهب و قومیتت؛ راهبرد نوروز تمامی این مرزهای کاذب بین ایرانگرایان، که آنها را تبدیل کرده است به راحتالحلقومهایی که به راحتی بلعیده شوند درخواهد نوردید؛ در این مسیر تنها یک اصل وجود دارد:
✳️تحقق رویای ملی از مسیرهایی که نقض آن رویاست نمیگذرد؛ این را اگر بپذیریم خودِ راه بگوید که چون باید رفت و روزِ نو نرم نرمک فرا خواهد رسید. ✳️
✅بیایید در آستانه نوروز گام نخست را با یکدیگر برداریم و در مورد رویای ملیمان سخن بگوییم؛ بگوییم که ایران رویاهای ما چگونه است؟ پس از چندی سخن پیرامون رویا یا رویاهای ملی، به گفت و شنود درباره راهبرد یا راهبردهای نوروزی تحقق رویای ملی خواهیم نشست.
نوروز بمانید که ایّام شمایید
آغاز شمایید و سرانجام شمایید
هم آینهی مهر و هم آتشکدهی عشق،
هم صاعقهی خشم ِ بهنگام شمایید
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچهی خاموش زمان، گام شمایید
ایّام به دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید (پیرایه یغمایی)
#رویای_ملی
#راهبرد_نوروز
⭕️ برای به تصویر کشیدن رویای ملی ایرانیان و تحقق آن رویا با راهبرد نوروز به کانال زیر بپیوندید:
https://t.iss.one/royayemelli
تماس با تسهیلگران کانال
@Sjdfattahi
@Hajizadegan
@Jchaghazardi
https://t.iss.one/royayemelli
✅ واقعگرایانه که بنگریم، ناامیدی نسبت به آینده، بخشهای مهم و گوناگونی از جامعه ایران را دربر گرفته است؛ حتی آنانی که هر روز قصیده امید میسرایند چون در خلوت همکلامشان میشوی بناگاه میبینی که نجوا میکنند:
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است (مهدی اخوان ثالث)
✅ برای تحلیل این وضعیت و یافتن راهی جهت برون رفت از آن پاسخ به این پرسش مهم است:
ایرانیان از چه ناامیدند و باید به چه چیز امیدوار باشند؟
✅ اینکه از آنان بخواهیم به سازوکارهای مولد ناامیدی امید ببندند و آنچه را باید بدان امیدوار باشند از نظرشان دور بداریم بی گمان خطایی بزرگ و جفا بر امید و آینده ایران است.
✅ایرانیان و تاکید میشود ایرانیان، نه انیرانیان (که وجه تمایزشان آن است که یکی به پایداری ایران در ابعاد گوناگون میاندیشید و دیگری به پایداری هرچیز به جز ایران) در ناخودآگاه جمعی خود رویایی دارند از آنچه ایران باید باشد و نیست؛ این رویا را میتوانیم «رویایِ ملّی » بنامیم؛ رویایی که ایرانیان سازوکاری برای عینیت بخشیدن به آن در جهان واقع ندارند و همین حسرت، ناامیدی و یاس کنونی را پدید آورده است. پیش از هرچیز باید کوشید تا غبار را از پنجرهای که به این رویا مینگریم بزداییم تا تصویری شفاف از آنچه ایران باید باشد و تمامی ایرانیان آرزو دارند پیشرویمان باشد.
✅ طبیعی است که تحقق رویای ملی از مسیری میگذرد و نیازمند راهبردی است؛ بیایید با اتکا به نوروز کهن ایرانی آن را «راهبرد نوروز» بنامیم؛ راهبردی که وظیفه آن احیای امید به تحقق رویای مشترک ملی ایرانیان است.
✅تحقق #رویای_ملی ایرانیان نیازمند سازوکاری است که یا از دل اصلاح سازوکارهای موجود بیرون خواهد آمد یا از درانداختن طرحی نو؛ در هر دو حال پیروزی از آن تمامی ایرانیان است؛ تنها باید مراقب بود که اختلافِ در راهبرد تبدیل نشود به شکافی پرناشدنی که تنها به سود انیرانیان است.
✅هر یک از ما ایرانیان نیز سهمی داریم در ساختن آن رویای ملی مشترک؛ تفاوتی نمیکند که مرام و مسلک سیاسیت چیست یا مذهب و قومیتت؛ راهبرد نوروز تمامی این مرزهای کاذب بین ایرانگرایان، که آنها را تبدیل کرده است به راحتالحلقومهایی که به راحتی بلعیده شوند درخواهد نوردید؛ در این مسیر تنها یک اصل وجود دارد:
✳️تحقق رویای ملی از مسیرهایی که نقض آن رویاست نمیگذرد؛ این را اگر بپذیریم خودِ راه بگوید که چون باید رفت و روزِ نو نرم نرمک فرا خواهد رسید. ✳️
✅بیایید در آستانه نوروز گام نخست را با یکدیگر برداریم و در مورد رویای ملیمان سخن بگوییم؛ بگوییم که ایران رویاهای ما چگونه است؟ پس از چندی سخن پیرامون رویا یا رویاهای ملی، به گفت و شنود درباره راهبرد یا راهبردهای نوروزی تحقق رویای ملی خواهیم نشست.
نوروز بمانید که ایّام شمایید
آغاز شمایید و سرانجام شمایید
هم آینهی مهر و هم آتشکدهی عشق،
هم صاعقهی خشم ِ بهنگام شمایید
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچهی خاموش زمان، گام شمایید
ایّام به دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید (پیرایه یغمایی)
#رویای_ملی
#راهبرد_نوروز
⭕️ برای به تصویر کشیدن رویای ملی ایرانیان و تحقق آن رویا با راهبرد نوروز به کانال زیر بپیوندید:
https://t.iss.one/royayemelli
تماس با تسهیلگران کانال
@Sjdfattahi
@Hajizadegan
@Jchaghazardi
Telegram
رویایِ ملّی و راهبردِ نوروز
این کانال فضایی است برای به تصویر کشیدن جمعی رویایِ مشترکِ ملی ایرانیان و سخن گفتن از راهبردِ نوروزی که ما را به آن رویا رهنمون خواهد شد. تماس با تسهیل گران کانال
@Sjdfattahi
@Hajizadegan
@Jchaghazardi
@Sjdfattahi
@Hajizadegan
@Jchaghazardi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: روز پدر مبارک؛ مخصوصا به آنها که دروغ میگویند...
@javadrooh
@javadrooh
💭 گفتار دیگر: "پروژه حذف فردوسیپور؛ برآمدن طبقه جوانان مومن انقلابی..."
👈 سلمان کدیور، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ ماجرای درگیری قدیمی آقای فروغی، مدیر شبکه سه، با عادل فردوسیپور، بیش از آنکه حاصل نگاه تخصصی و علم رسانه یا حتی ورزش باشد؛ حاصل یک نگاه ایدئولوژیزده سیاسی است. نگاهی که همه رسانه و صحابه آن را "بله قربانگو" و همگن میخواهد و تاب تحمل مخالفی را ندارد.
✍ آقای فروغی، چکیده و نماد طیفی از جوانانی است که رسانههای رسمی، از آنان بعنوان "جوان مومن انقلابی" یاد میکند. طبقهای خاص و رسمی، که قرار است با تابلوی ایدئولوژیک، وارد عرصه مدیریت کشور شوند و کم کم جای پیرمردان محافظهکار سنتی را بگیرند.
✍ ملاک انتخاب و به قدرت نشاندن این جوانان، نه تخصص و توان مدیریتی و نخبگی، که سرسپردگی سیاسی و تعهد به حفظ وضعیت موجود است.
✍ اموری که در انتصاب آقای فروغی به وضوح رویت شد تا ایشان از مسئولیت در بسیج بدون کارنامه قابل توجهی در عرصه رسانه، به مدیریت یکی از پربینندهترین شبکههای سیما برسد و موفق شود در اندک زمانی انبوهی حاشیه و نارضایتی خلق کند.
✍ کسی که پس از رسیدن به این مقام، ناگهان فرایند کازینوسازی از تلویزیون از شبکه تحت امر ایشان به نحو افسارگسیختهای رشد میکند و رسانه ملی در انحصار اسپانسرها و بازیهای بختآزمایی و مسابقات پیامکی و سلبریتیزاسیون غوطه میخورد.
✍ آنجاست که پای شرکتهای عظیم تبلیغاتی مانند "توسکا" به میان میآید که با برگزاری مسابقات تلویزیونی چون "برنده باش" جیب مردم را خالی میکنند و ثروتهای چندصدمیلیاردی به جیب میزنند و بعد کاشف به عمل میآید.
✍ این شرکت توسکا، متعلق به فلان نهاد و فلان سازمان منتسب به انقلاب است که از انتصاب آقای فروغی حمایت کرده است.
✍ حالا مدیرعامل این شرکت توسکا که جیب مردم را با تبلیغات خاص تحت شمارهگیری #3* خالی میکند؛ کیست؟ آقای کاوه اشتهاردی. مدیر سابق خبرگزاری دفاع مقدس و مجله "رمز عبور"، عضو کمیته رسانهای جمنا. یکی دیگر از خیل جوانان مومن انقلابی.
✍ آنها "جوان" هستند، منتها فکر و چهارچوب نظریشان، متعلق به همان پیرمردهای پیش از خودشان است. آنها فاقد تفکری جوان، نو و تازهاند. پیرهای کم سن و سال اند.
✍ "مومن" گفته میشوند؛ چراکه ظواهر مذهب و عمل به مناسک و تعظیم شعایر را بهخوبی بلد هستند.
✍ و "انقلابی" مینامندشان؛ چراکه در جریانها و احزابی که انقلاب را سرقفلی خود میدانند و مابقی را "انحرافی" "التقاطی" لقب میدهند؛ عضویت دارند و پیوسته در حال اثبات وفاداری خود به نهادهای حاکمیت هستند.
✍ بله. این غایت پروژه تزریق جوانان مومن انقلابی به سیستم مدیریت کشور است. افراد سرسپردهای که بتوانند منابع کشور را در لوای شعارهای انقلاب، برای حفظ و تقویت اولیگارشی نوظهور مذهبی در خدمت بگیرند و مابقی عقیدهها را سرکوب نمایند و خب، حقالزحمه خود را هم با رشد و تعالی در سازمان مدیریتی کشور دریافت میکنند.
✍ و کسی نیست بپرسد در این مملکتی که چند ده ملیون جوان دارد، چرا باید منابع رسمی و غیررسمی قدرت در اختیار یک طیف حداکثر چندهزار نفره قرار گیرد و به آنان به چشم "سوگلیهای حاکمیت" نگاه و توجه شود؟
✍ چرا این طیف در رسیدن به مناصب، در اولویتی نانوشته قرار دارند؟ چرا مابقی جوانان این مرزوبوم که عاشق وطن و ملت خویش هستند را رسما نادیده میگیرند؟
✍ این رویه آیا سبب تعمیق شکافهای ایجادشده میان ملت و حاکمیت از سویی و تاسیس یک طبقه صاحب قدرت و ثروت با یک تیپ فکری خاص از سوی دیگر نمیشود؟ آیا کشور را سمت استبداد سوق نمیدهد؟
@javadrooh
👈 سلمان کدیور، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ ماجرای درگیری قدیمی آقای فروغی، مدیر شبکه سه، با عادل فردوسیپور، بیش از آنکه حاصل نگاه تخصصی و علم رسانه یا حتی ورزش باشد؛ حاصل یک نگاه ایدئولوژیزده سیاسی است. نگاهی که همه رسانه و صحابه آن را "بله قربانگو" و همگن میخواهد و تاب تحمل مخالفی را ندارد.
✍ آقای فروغی، چکیده و نماد طیفی از جوانانی است که رسانههای رسمی، از آنان بعنوان "جوان مومن انقلابی" یاد میکند. طبقهای خاص و رسمی، که قرار است با تابلوی ایدئولوژیک، وارد عرصه مدیریت کشور شوند و کم کم جای پیرمردان محافظهکار سنتی را بگیرند.
✍ ملاک انتخاب و به قدرت نشاندن این جوانان، نه تخصص و توان مدیریتی و نخبگی، که سرسپردگی سیاسی و تعهد به حفظ وضعیت موجود است.
✍ اموری که در انتصاب آقای فروغی به وضوح رویت شد تا ایشان از مسئولیت در بسیج بدون کارنامه قابل توجهی در عرصه رسانه، به مدیریت یکی از پربینندهترین شبکههای سیما برسد و موفق شود در اندک زمانی انبوهی حاشیه و نارضایتی خلق کند.
✍ کسی که پس از رسیدن به این مقام، ناگهان فرایند کازینوسازی از تلویزیون از شبکه تحت امر ایشان به نحو افسارگسیختهای رشد میکند و رسانه ملی در انحصار اسپانسرها و بازیهای بختآزمایی و مسابقات پیامکی و سلبریتیزاسیون غوطه میخورد.
✍ آنجاست که پای شرکتهای عظیم تبلیغاتی مانند "توسکا" به میان میآید که با برگزاری مسابقات تلویزیونی چون "برنده باش" جیب مردم را خالی میکنند و ثروتهای چندصدمیلیاردی به جیب میزنند و بعد کاشف به عمل میآید.
✍ این شرکت توسکا، متعلق به فلان نهاد و فلان سازمان منتسب به انقلاب است که از انتصاب آقای فروغی حمایت کرده است.
✍ حالا مدیرعامل این شرکت توسکا که جیب مردم را با تبلیغات خاص تحت شمارهگیری #3* خالی میکند؛ کیست؟ آقای کاوه اشتهاردی. مدیر سابق خبرگزاری دفاع مقدس و مجله "رمز عبور"، عضو کمیته رسانهای جمنا. یکی دیگر از خیل جوانان مومن انقلابی.
✍ آنها "جوان" هستند، منتها فکر و چهارچوب نظریشان، متعلق به همان پیرمردهای پیش از خودشان است. آنها فاقد تفکری جوان، نو و تازهاند. پیرهای کم سن و سال اند.
✍ "مومن" گفته میشوند؛ چراکه ظواهر مذهب و عمل به مناسک و تعظیم شعایر را بهخوبی بلد هستند.
✍ و "انقلابی" مینامندشان؛ چراکه در جریانها و احزابی که انقلاب را سرقفلی خود میدانند و مابقی را "انحرافی" "التقاطی" لقب میدهند؛ عضویت دارند و پیوسته در حال اثبات وفاداری خود به نهادهای حاکمیت هستند.
✍ بله. این غایت پروژه تزریق جوانان مومن انقلابی به سیستم مدیریت کشور است. افراد سرسپردهای که بتوانند منابع کشور را در لوای شعارهای انقلاب، برای حفظ و تقویت اولیگارشی نوظهور مذهبی در خدمت بگیرند و مابقی عقیدهها را سرکوب نمایند و خب، حقالزحمه خود را هم با رشد و تعالی در سازمان مدیریتی کشور دریافت میکنند.
✍ و کسی نیست بپرسد در این مملکتی که چند ده ملیون جوان دارد، چرا باید منابع رسمی و غیررسمی قدرت در اختیار یک طیف حداکثر چندهزار نفره قرار گیرد و به آنان به چشم "سوگلیهای حاکمیت" نگاه و توجه شود؟
✍ چرا این طیف در رسیدن به مناصب، در اولویتی نانوشته قرار دارند؟ چرا مابقی جوانان این مرزوبوم که عاشق وطن و ملت خویش هستند را رسما نادیده میگیرند؟
✍ این رویه آیا سبب تعمیق شکافهای ایجادشده میان ملت و حاکمیت از سویی و تاسیس یک طبقه صاحب قدرت و ثروت با یک تیپ فکری خاص از سوی دیگر نمیشود؟ آیا کشور را سمت استبداد سوق نمیدهد؟
@javadrooh
Telegram
attach📎
📱 روایتهای مجازی: ارزیابی توییتری حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اتحادملت، از ابعاد سیاسی حذف عادل فردوسیپور
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: "کاهش شدید بودجه رسانههای فارسیزبان دولت آمریکا"
👈 دولت ترامپ بودجه "صدای آمریکا" و "رادیو فردا" را به شدت کاهش میدهد.
🔹بررسی لایحه بودجه پیشنهادی دولت آمریکا به کنگره این کشور نشان میدهد کاخ سفید قصد دارد از هزینههای دولت در زمینه پخش برنامههای ماهوارهای در خارج از آمریکا بکاهد.
🔹بر این اساس، دولت آمریکا پیشنهاد کرده میزان بودجه سالانه بخش فارسی صدای آمریکا با افت ۶ میلیون دلاری، از رقم ۱۷میلیون و ۷۱۴هزار دلار، به ۱۱میلیون و ۷۱۴هزار دلار کاهش یابد.
🔹در مورد رادیو فردا نیز وضعیت مشابهی در نظر گرفته شده و دولت آمریکا تصمیم دارد بودجه بیش از ۱۴میلیون دلاری این رسانه را به کمتر از ۵میلیون دلار، یعنی دو سوم پایینتر از بودجه سال ۲۰۱۹، کاهش دهد.
🔹صدای آمریکا و رادیو فردا بعنوان زیرمجموعههای آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده، سالانه از دولت آمریکا بودجه دریافت میکنند و بعنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی و پروپاگاندای رسانهای واشنگتن به شمار میآیند.
@javadrooh
👈 دولت ترامپ بودجه "صدای آمریکا" و "رادیو فردا" را به شدت کاهش میدهد.
🔹بررسی لایحه بودجه پیشنهادی دولت آمریکا به کنگره این کشور نشان میدهد کاخ سفید قصد دارد از هزینههای دولت در زمینه پخش برنامههای ماهوارهای در خارج از آمریکا بکاهد.
🔹بر این اساس، دولت آمریکا پیشنهاد کرده میزان بودجه سالانه بخش فارسی صدای آمریکا با افت ۶ میلیون دلاری، از رقم ۱۷میلیون و ۷۱۴هزار دلار، به ۱۱میلیون و ۷۱۴هزار دلار کاهش یابد.
🔹در مورد رادیو فردا نیز وضعیت مشابهی در نظر گرفته شده و دولت آمریکا تصمیم دارد بودجه بیش از ۱۴میلیون دلاری این رسانه را به کمتر از ۵میلیون دلار، یعنی دو سوم پایینتر از بودجه سال ۲۰۱۹، کاهش دهد.
🔹صدای آمریکا و رادیو فردا بعنوان زیرمجموعههای آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده، سالانه از دولت آمریکا بودجه دریافت میکنند و بعنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی و پروپاگاندای رسانهای واشنگتن به شمار میآیند.
@javadrooh
Padesha khooban
Seyed khalil Alinejad
🎼 قطعه «پادشه خوبان»، ابیاتی از سعدی و حافظ با تنبور و آواز درویش خلیل عالینژاد از آلبوم «ثنای علی (ع)»
@ehsanname
🔹عید میلاد مولا مبارک
@ehsanname
🔹عید میلاد مولا مبارک
👁🗨 نگاه تحليلگران: "پای لنگ دیپلماسی در نهضت ملی"
👈 علی آهنگر، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ نفت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ موضوع ساده و روشن است. صنعت نفت ایران آمیزهای بود از چند میدان عظیم نفت در اعماق زمین و تجهیزات پیچیدهای در روی زمین که امکان بهرهبرداری از نفت اعماق را میسر میساخت.
✍ نفت در اعماق متعلق به ایران بود؛ اما تجهیزات، دانش و مدیریتی که میتوانست نفت را به روی زمین بیاورد و به روشنی و گرما تبدیل کند، به طرف امتیاز تعلق داشت.
✍ داستان ملی شدن نفت از آنجا آغاز شد که شوروی امتیاز نفت شمال را میخواست. دادن امتیاز نفت به همسایه شمالی با آن سوابقی که با ایران داشت، برای سیاستگذارن وقت غیرقابل پذیرش بود.
✍ دادن جواب رد صریح و قاطع نیز به این هیولای شمالی دور از حزم و احتیاط مینمود.
✍ در فضای آزاد دهه۲۰، صداها فراوان و افکار متعدد و احزاب گونهگون بودند. در واکنش به درخواست شوروی از هر محفلی صدایی برمیخاست.
✍ یکی از صداهای گوش خراش از جانب چپگرایان علاقمند به شوروی بود. آنها میگفتند، مینوشتند و میسرودند که چون نفت جنوب را به انگلیس دادهایم، توازن ایجاب میکند که نفت شمال را به شوروی بدهیم. روزنامهها و احزاب چپ تریبونهای پرسروصدای این خواسته بودند.
✍ در پاسخ به این هیاهوی پرصدا، پیرمرد سالخوردهای برخاست؛ قامت برافراشت و استدلال کرد که اگر دست چپمان قطع شد، آیا باید برای توازن دست راستمان را هم قطع کنیم یا راه چاره آن است که برای ترمیم دست چپ از دست رفته راهحلی بیندیشیم؟!
✍ برهان مرد سالخورده عمیق و سنگین و قانعکننده بود. پیرمرد راهحل را در امتیاز ندادن به هر کشور و قدرتی دانست. معنای این راهحل، سیاست موازنه منفی و نتیجه میدانی و عملی آن ملی کردن نفت بود. و بدینسان بود که نفت، این روغن سیاه رازناک آتشگون، در ۲۹اسفند ۱۳۲۹ ملی اعلام شد.
✍ اما این همه ماجرا نبود؛ بلکه فقط آغازی بود بر یک داستان مطول و تاریخی. داستانی که برای نخستین بار پای تحریم را به صنعت نفت ایران باز کرد.
✍ ملی شدن یک بعد انقلابی داشت و یک بعد دیپلماتیک که باید میداشت. ملی شدن در واقع انقلابی عمیق بود علیه نفوذ گسترده انگلستان در تمامی شئون سیاسی، اقتصادی و تصمیمگیری کشور.
✍ ملی شدن نهضتی بود علیه سیطره شرکت نفت انگلیس بر لایههای زیرین اداره کشور. ملی شدن فریاد بلندی بود علیه تبعیض آشکار حاکم بر کارکنان ایرانی در برابر کارکنان انگلیسی پالایشگاه آبادان.
✍ ملی شدن خروش غرور شکسته ایرانیان در برابر ظلم، اجحاف و تحقیر بود.
✍ و سرانجام، ملی شدن آرزوی بهرهمند شدن از پول نفت برای بهبود زندگی سراسر فقر ایرانیان بود. پولی که در عمل شرکت نفت انگلیس به ترفندهای مختلف از دادن تمام و کمال آن احتراز میجست.
✍ این وجوه انقلابی ملی شدن نفت با تصویب قانون ملی شدن در مجلس، و خلع ید از کارکنان انگلستان و اخراج تحقیرآمیز آنها از آبادان جامه عمل پوشید.
✍ از اینجا به بعد اما باید دیپلماسی پا به میدان میگذاشت. دیپلماسی این بود که مجموعه نمایندگان، نخبگان، سیاستمداران و اندیشمندان تاثیرگذار باید از روشها و تاکتیکهایی بهره میجستند تا ملی شدن را به نتیجهای معقول و متناسب با منافع ملی کشور هدایت میکردند.
✍ یکی از این روشها و تاکتیکهای دیپلماتیک شاید ایجاد تغییر در یک سوی ماجرا بود. تغییر در دولت ملی و یا اصلا تغییر دولت ملی.
✍ اما مشکل آنجا بود که مرد سالخورده تغییر دولت را بعنوان یک تاکتیک سیاسی غیرممکن ساخته بود.
✍ ازهمینرو بود که سرانجام در بنبست بهوجودآمده در روابط، تغییر پیش آمد؛ اما نه بعنوان یک تاکتیک سیاسی از جانب گردانندگان سیاست کشور؛ بلکه با کودتای ۲۸مرداد؛ آنهم از سوی بیرون راندهشدگان: انگلیس و آمریکا.
✍ صبح روز اول شهریور ۱۳۳۲ سوت قطار کارکنان را به سوی پالایشگاه آبادان میبرد؛ سر در گریبان، سرد و خموش، حیرتزده و مبهوت.
@javadrooh
👈 علی آهنگر، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ نفت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ موضوع ساده و روشن است. صنعت نفت ایران آمیزهای بود از چند میدان عظیم نفت در اعماق زمین و تجهیزات پیچیدهای در روی زمین که امکان بهرهبرداری از نفت اعماق را میسر میساخت.
✍ نفت در اعماق متعلق به ایران بود؛ اما تجهیزات، دانش و مدیریتی که میتوانست نفت را به روی زمین بیاورد و به روشنی و گرما تبدیل کند، به طرف امتیاز تعلق داشت.
✍ داستان ملی شدن نفت از آنجا آغاز شد که شوروی امتیاز نفت شمال را میخواست. دادن امتیاز نفت به همسایه شمالی با آن سوابقی که با ایران داشت، برای سیاستگذارن وقت غیرقابل پذیرش بود.
✍ دادن جواب رد صریح و قاطع نیز به این هیولای شمالی دور از حزم و احتیاط مینمود.
✍ در فضای آزاد دهه۲۰، صداها فراوان و افکار متعدد و احزاب گونهگون بودند. در واکنش به درخواست شوروی از هر محفلی صدایی برمیخاست.
✍ یکی از صداهای گوش خراش از جانب چپگرایان علاقمند به شوروی بود. آنها میگفتند، مینوشتند و میسرودند که چون نفت جنوب را به انگلیس دادهایم، توازن ایجاب میکند که نفت شمال را به شوروی بدهیم. روزنامهها و احزاب چپ تریبونهای پرسروصدای این خواسته بودند.
✍ در پاسخ به این هیاهوی پرصدا، پیرمرد سالخوردهای برخاست؛ قامت برافراشت و استدلال کرد که اگر دست چپمان قطع شد، آیا باید برای توازن دست راستمان را هم قطع کنیم یا راه چاره آن است که برای ترمیم دست چپ از دست رفته راهحلی بیندیشیم؟!
✍ برهان مرد سالخورده عمیق و سنگین و قانعکننده بود. پیرمرد راهحل را در امتیاز ندادن به هر کشور و قدرتی دانست. معنای این راهحل، سیاست موازنه منفی و نتیجه میدانی و عملی آن ملی کردن نفت بود. و بدینسان بود که نفت، این روغن سیاه رازناک آتشگون، در ۲۹اسفند ۱۳۲۹ ملی اعلام شد.
✍ اما این همه ماجرا نبود؛ بلکه فقط آغازی بود بر یک داستان مطول و تاریخی. داستانی که برای نخستین بار پای تحریم را به صنعت نفت ایران باز کرد.
✍ ملی شدن یک بعد انقلابی داشت و یک بعد دیپلماتیک که باید میداشت. ملی شدن در واقع انقلابی عمیق بود علیه نفوذ گسترده انگلستان در تمامی شئون سیاسی، اقتصادی و تصمیمگیری کشور.
✍ ملی شدن نهضتی بود علیه سیطره شرکت نفت انگلیس بر لایههای زیرین اداره کشور. ملی شدن فریاد بلندی بود علیه تبعیض آشکار حاکم بر کارکنان ایرانی در برابر کارکنان انگلیسی پالایشگاه آبادان.
✍ ملی شدن خروش غرور شکسته ایرانیان در برابر ظلم، اجحاف و تحقیر بود.
✍ و سرانجام، ملی شدن آرزوی بهرهمند شدن از پول نفت برای بهبود زندگی سراسر فقر ایرانیان بود. پولی که در عمل شرکت نفت انگلیس به ترفندهای مختلف از دادن تمام و کمال آن احتراز میجست.
✍ این وجوه انقلابی ملی شدن نفت با تصویب قانون ملی شدن در مجلس، و خلع ید از کارکنان انگلستان و اخراج تحقیرآمیز آنها از آبادان جامه عمل پوشید.
✍ از اینجا به بعد اما باید دیپلماسی پا به میدان میگذاشت. دیپلماسی این بود که مجموعه نمایندگان، نخبگان، سیاستمداران و اندیشمندان تاثیرگذار باید از روشها و تاکتیکهایی بهره میجستند تا ملی شدن را به نتیجهای معقول و متناسب با منافع ملی کشور هدایت میکردند.
✍ یکی از این روشها و تاکتیکهای دیپلماتیک شاید ایجاد تغییر در یک سوی ماجرا بود. تغییر در دولت ملی و یا اصلا تغییر دولت ملی.
✍ اما مشکل آنجا بود که مرد سالخورده تغییر دولت را بعنوان یک تاکتیک سیاسی غیرممکن ساخته بود.
✍ ازهمینرو بود که سرانجام در بنبست بهوجودآمده در روابط، تغییر پیش آمد؛ اما نه بعنوان یک تاکتیک سیاسی از جانب گردانندگان سیاست کشور؛ بلکه با کودتای ۲۸مرداد؛ آنهم از سوی بیرون راندهشدگان: انگلیس و آمریکا.
✍ صبح روز اول شهریور ۱۳۳۲ سوت قطار کارکنان را به سوی پالایشگاه آبادان میبرد؛ سر در گریبان، سرد و خموش، حیرتزده و مبهوت.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📱 روایتهای مجازی: توییت عجیب حمید رسایی در دفاع از مدیر شبکه سه که با کامنتهای منفی حتی از سوی طرفداران ولایت فقیه مواجه شده است.
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: پاسخ توییتری سیدمصطفی تاجزاده به پیشنهاد حسین صفارهرندی برای حذف رییسجمهور و جایگزینی آن با نخستوزیر منتخب مجلس: "رهبری را با ریاستجمهوری ادغام و آن را دورهای و رقابتی کنیم".
@javadrooh
@javadrooh
🌀 گزارش روز: "نگاهی به شرایط لوایح FATF در پایان سال"
👈 لیلی صوفیا، از همراهان "راهبرد"
https://telegra.ph/تصویب-یا-رد-FATF-03-20
@javadrooh
👈 لیلی صوفیا، از همراهان "راهبرد"
https://telegra.ph/تصویب-یا-رد-FATF-03-20
@javadrooh
Telegraph
تصویب یا رد؟ FATF
چندی است که بحث درباره لوایح چهارگانه مبارزه با پولشویی موسوم به FATF داغ است. لوایحی که دولت آنرا به مجلس ارائه نمود و با تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان همراه بود اما بخاطر برخی ایرادات شورای نگهبان مبنی بر خلاف شرع یا قانون اساسی بودن برخی از مواد این…
🖋 یادداشت راهبرد: "بازنگری در ملیگرایی"
👈 محمدجواد روح
✍ در سالی که گذشت، مباحثه درباره ناسیونالیسم گسترده بود. اصلاحطلبان بیش از پیش، به این موضوع پرداختند و نظریهپردازانی چون سعید حجاریان، جواد کاشی و حمیدرضا جلاییپور جدیتر از همیشه به این موضوع و نسبت اصلاحطلبی با ملیگرایی توجه نشان دادند.
✍ فشارهای بینالمللی بر ایران و اقدام دولت ترامپ در این بازنگری و توجه، تاثیر جدی داشت.
✍ چه، اصلاحات که تازه داشت از پس دهه بحرانزای هشتاد کمر راست میکرد؛ دیگربار با فشاری از بیرون، کمر شکست و به ضعیفترین موقعیت خود در دو دهه گذشته رسید.
✍ توجه به ناسیونالیسم، طبعا تامل دوباره درباره الگوی مصدقی را در پی داشت. در این شرایط، نگاه انتقادی به ناسیونالیسم کمرنگ و تضعیف میشود.
✍ اینکه تاچه حد الگوی مصدقی و موازنه منفی او در جهان آن روز و امروز، واقعبینانه بود؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم و بروز ایران در مقام پرچمدار نهضتی علیه وابستگی به قدرتهای جهانی، نسبتی منطقی با قدرت واقعی ملی داشت یا خیر؟
✍ اینکه جامعهای ماقبل توسعه، توان استقلال آن هم در ابعاد فنی، اقتصادی و حتی سیاسی را داراست یا نه؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم مصدقی در چنین جامعهای میتوانست فراتر از شعاری جنبشآفرین، فراتر از مشعلی در مسیر توفان، فراتر از دولتی مستعجل عمل کند یا خیر؟
✍ فرجام مصدق، البته به این پرسشها پاسخ داد. اما گفتمان ناسیونالیسم و حس تاریخی-فرهنگی ایرانیان، چنان قوی بود که حتی از نهضت ملی فراتر رود و انقلاب را پدید آورد.
✍ انقلابی که گرچه رهبری و وجهه دینی گرفت؛ اما از بدو جنبش در پانزده خرداد چهل و دو تا پیروزی پنجاه و هفت، همواره پایگاه و منبع قدرت ملیگرایانه و ضدغرب و ضدشرق هم داشت.
✍ موقعیت امروز ایران، چهل سال بعد از آن انقلاب، اما میطلبد غیر از بازنگری در وجوه دینی و نقد اسلام فقاهتی، به بازنگری در وجوه ملی و نقد ملیگرایی هم بیانجامد.
✍ غیر از این باشد؛ بار دیگر گفتمان ایرانشهری و ناسیونالیسم و ملیگرایی، بسترساز اقتدارگرایی و تعویق و تعطیل توسعهگرایی و دموکراسیخواهی میشود.
✍ عبور از شعارهایی که هرچند مبتنی بر حقانیت اما دور از واقعیت هستند؛ ضرورت اولیه برای یافتن الگویی برای توسعه و دموکراسی در ایران است.
✍ شعارهایی که گرچه منادیان آن از جبهههایی رقیب و بدیل هستند؛ اما در رسیدن به وضع موجود، دست در دست هم داشتهاند.
✍ مصدق، بعنوان شمایل ناسیونالیسم ایرانی، بیش از ملیگرایی به مشروطهخواهی است که به کار امروز و هر روز ایران میآید.
✍ تا راهبرد مشروطهخواهی به نتیجه نرسد و ایران، واجد دولتی ملی و دموکراتیک نشود؛ ملیگرایی و پنجه در روی قدرتهای بیرونی انداختن، صرفا نتیجه عکس خواهد داد. از قدرت ملی خواهد کاست و شکاف دولت-ملت را افزون خواهد ساخت.
✍ ملیگرایی و ناسیونالیسم، در صورتی قابل دفاع و حمایت است که بر قدرت ملی بیافزاید و چرخ توسعه و آرمان دموکراسی را بگرداند.
✍ غیر از این، راه نیست. بیراهه است؛ هرچند منادیان آن، انسانها و جریانهایی شریف و عفیف باشند.
@javadrooh
👈 محمدجواد روح
✍ در سالی که گذشت، مباحثه درباره ناسیونالیسم گسترده بود. اصلاحطلبان بیش از پیش، به این موضوع پرداختند و نظریهپردازانی چون سعید حجاریان، جواد کاشی و حمیدرضا جلاییپور جدیتر از همیشه به این موضوع و نسبت اصلاحطلبی با ملیگرایی توجه نشان دادند.
✍ فشارهای بینالمللی بر ایران و اقدام دولت ترامپ در این بازنگری و توجه، تاثیر جدی داشت.
✍ چه، اصلاحات که تازه داشت از پس دهه بحرانزای هشتاد کمر راست میکرد؛ دیگربار با فشاری از بیرون، کمر شکست و به ضعیفترین موقعیت خود در دو دهه گذشته رسید.
✍ توجه به ناسیونالیسم، طبعا تامل دوباره درباره الگوی مصدقی را در پی داشت. در این شرایط، نگاه انتقادی به ناسیونالیسم کمرنگ و تضعیف میشود.
✍ اینکه تاچه حد الگوی مصدقی و موازنه منفی او در جهان آن روز و امروز، واقعبینانه بود؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم و بروز ایران در مقام پرچمدار نهضتی علیه وابستگی به قدرتهای جهانی، نسبتی منطقی با قدرت واقعی ملی داشت یا خیر؟
✍ اینکه جامعهای ماقبل توسعه، توان استقلال آن هم در ابعاد فنی، اقتصادی و حتی سیاسی را داراست یا نه؟
✍ اینکه آیا ناسیونالیسم مصدقی در چنین جامعهای میتوانست فراتر از شعاری جنبشآفرین، فراتر از مشعلی در مسیر توفان، فراتر از دولتی مستعجل عمل کند یا خیر؟
✍ فرجام مصدق، البته به این پرسشها پاسخ داد. اما گفتمان ناسیونالیسم و حس تاریخی-فرهنگی ایرانیان، چنان قوی بود که حتی از نهضت ملی فراتر رود و انقلاب را پدید آورد.
✍ انقلابی که گرچه رهبری و وجهه دینی گرفت؛ اما از بدو جنبش در پانزده خرداد چهل و دو تا پیروزی پنجاه و هفت، همواره پایگاه و منبع قدرت ملیگرایانه و ضدغرب و ضدشرق هم داشت.
✍ موقعیت امروز ایران، چهل سال بعد از آن انقلاب، اما میطلبد غیر از بازنگری در وجوه دینی و نقد اسلام فقاهتی، به بازنگری در وجوه ملی و نقد ملیگرایی هم بیانجامد.
✍ غیر از این باشد؛ بار دیگر گفتمان ایرانشهری و ناسیونالیسم و ملیگرایی، بسترساز اقتدارگرایی و تعویق و تعطیل توسعهگرایی و دموکراسیخواهی میشود.
✍ عبور از شعارهایی که هرچند مبتنی بر حقانیت اما دور از واقعیت هستند؛ ضرورت اولیه برای یافتن الگویی برای توسعه و دموکراسی در ایران است.
✍ شعارهایی که گرچه منادیان آن از جبهههایی رقیب و بدیل هستند؛ اما در رسیدن به وضع موجود، دست در دست هم داشتهاند.
✍ مصدق، بعنوان شمایل ناسیونالیسم ایرانی، بیش از ملیگرایی به مشروطهخواهی است که به کار امروز و هر روز ایران میآید.
✍ تا راهبرد مشروطهخواهی به نتیجه نرسد و ایران، واجد دولتی ملی و دموکراتیک نشود؛ ملیگرایی و پنجه در روی قدرتهای بیرونی انداختن، صرفا نتیجه عکس خواهد داد. از قدرت ملی خواهد کاست و شکاف دولت-ملت را افزون خواهد ساخت.
✍ ملیگرایی و ناسیونالیسم، در صورتی قابل دفاع و حمایت است که بر قدرت ملی بیافزاید و چرخ توسعه و آرمان دموکراسی را بگرداند.
✍ غیر از این، راه نیست. بیراهه است؛ هرچند منادیان آن، انسانها و جریانهایی شریف و عفیف باشند.
@javadrooh
Telegram
attach📎
4_5861663269843895343.pdf
4.9 MB
👥 مباحثه: میزگرد "نفت و انقلاب"| با حضور: لطفالله میثمی، عباس عبدی و محمد عطریانفر|مجری: محمدجواد روح|منتشرشده در مجله "تازههای انرژی"| بهمن ماه ۱۳۹۷
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "چرا ناسیونالیسم مصدقی پایدار مانده است؟"|بخش نخست
👈 دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ ناسیونالیسم مصدقی با هشت مشخصه نمادین قابل شناسایی است که آن را از بسیاری از جنبشهای ناسیونالیستی دنیا و منطقه کاملا جدا و قابل تمیز مینماید. این مشخصات را میتوان اینگونه برشمرد:
۱. ناسیونالیسم مصدقی ضداجنبی است. او میخواست کشور را از نفوذ قدرتهای خارجی پاک کند. او سخت و شدیدا به استقلال کشور پایبند بود و تا آخر عمر حاضر نشد که بر استقلال کشور خدشهای وارد شود. کنش ضداجنبی او تاحدود زیادی به تلاشهای امیرکبیر در پاکسازی صحنه سیاست کشور از نفوذ خارجی شبیه بود. او استقلال را پیششرطی برای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور میدانست.
۲. ناسیونالیسم مصدقی کاملا جهانشمول (Inclusive) بود و همه اقوام ایرانی را در بر میگرفت. او در صحنه سیاست کشور به یک پلورالیسم سیاسی اعتقاد داشت. برای او ادیان و اقوام مختلف ایرانی همه در سیاست کشور از حقوق یکسانی برای تاثیرگذاری برصحنه سیاست کشور برخوردار بودند. ناسیونالیسم مصدقی هرگونه تبعیض دینی و قومی را رد میکرد و به کشور و مردمش از همه اقشار و افکار احترام میگذاشت. ناسیونالیسم عربی در خاورمیانه سخت بر قومیت عرب تکیه میکرد. از ناسیونالیسم ناصری در مصر تا حزب بعث در عراق و سوریه همه بر عربیت تکیه میکردند. ناسیونالیسم مصدقی انساندوستانه بود و بر قوم خاصی تکیه نمیکرد.
۳. ناسیونالیسم مصدقی سخت ضداستبداد بود. فرق فاحش ناسیونالیسم او با ناسیونالیسم عربی منطقه این بود که ناسیونالیستهای عربی همه در بعد ضداجنبی بودن خود ماندند و حاضر شدند استبداد را تحمل کنند. ناسیونالیسم مصدقی به دنبال آن بود که شاه را در جایگاه سلطنت نشانده و از حکومت دور کند. بحث او با شاه این بود که او باید سلطنت کند و نه حکومت.
۴. ناسیونالیسم مصدقی سخت دموکراسیخواه بود. مصدق برای رای و مشارکت مردم در سیاست سخت احترام قائل بود. لذا از ابتدا میخواست که احزاب سیاسی در سیاست کشور دخیل باشند. او در تشکیل جبهه ملی که احزاب مختلف سیاسی را در بر میگرفت نقش بسزایی داشت. او زمانی که نمیتوانست در مجلس حرفش را بزند روی پلههای مجلس در بیرون با مردم صحبت میکرد. یکی از مشکلات او با شاه مستبد بودن و ضددموکراسی بودن او بود. مصدق میخواست که نخستوزیر انتخابی در کشور نظم حکومت را در زیر کنترل خود داشته باشد.
۵. ناسیونالیسم مصدقی سخت به قانون و قانونمندی در نظم سیاسی کشور پایبند بود. او حتی زمانی که با شاه در مناقشه بود، تکیهگاه خود را قانون میدانست. او به دولت قانونی سخت پایبند بود. او یک حقوقدان بود و پیشینه تحصیل او سخت مصدق را به قانونمداری در نظم سیاسی کشور پایبند کرده بود.
۶. ناسیونالیسم مصدقی رنگ مذهبی داشت. او گفته بود هر آنچه ایرانیت و اسلامیت من را تهدید کند؛ با آن مبارزه میکنم. نهتنها در زندگی شخصی به دین و دیانت سخت پایبند بود که در عرصه عمومی برای اسلام در شکل دین و فرهنگ سخت احترام قائل بود. در ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیستهای عرب ضدمذهب بودند. حصری در افکار ناسیونالیستی خود هیچ حقی برای مشارکت در سیاست بنام دین و انسان دینی قائل نیست، اما مصدق برای احزاب سیاسی دینی نظیر نهضت آزادی ایران و خصوصا طالقانی، بازرگان و سحابی سخت احترام قائل بود. اگرچه او به یک سیاست سکولار در عرصه حکومت اعتقاد داشت؛ اما احترام او برای دین جای خود را داشت. ناسیونالیسم عربی ضدمذهب و ناسیونالیسم مصدقی برای مذهب احترام داشت؛ برای همین هم ناسیونالیسم عربی در سطح یک احساس ملی و نه اندیشه ماند. در حالیکه ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک فرآیند فکری همچنان استوار مانده است.
۷. ناسیونالیسم مصدقی طرفدار تعامل با دنیا بود. او حتی زمانی که با انگلیس بر سر ملی کردن صنعت نفت ایران میجنگید، به دنبال آن نبود که با این کشور دشمنی کند. به آنها گفته بود که میتوانند نفت کشور را به قیمت بازار آزاد بینالمللی خریداری کنند. با آمریکا و رییسجمهوری ترومن سخت وارد مراوه شده بود و به خاطر همین هم ترومن ملی کردن نفت را حق ایران میدانست. وقتی به آمریکا مسافرت کرد، شهردار فیلادلفیا کلید شهر را به او تقدیم کرده بود. او در دنیا به خاطر ناسیونالیسم انساندوستانهاش که بر استقلال سیاسی کشورش تکیه کرده بود، مورد احترام قرار گرفته بود.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ ناسیونالیسم مصدقی با هشت مشخصه نمادین قابل شناسایی است که آن را از بسیاری از جنبشهای ناسیونالیستی دنیا و منطقه کاملا جدا و قابل تمیز مینماید. این مشخصات را میتوان اینگونه برشمرد:
۱. ناسیونالیسم مصدقی ضداجنبی است. او میخواست کشور را از نفوذ قدرتهای خارجی پاک کند. او سخت و شدیدا به استقلال کشور پایبند بود و تا آخر عمر حاضر نشد که بر استقلال کشور خدشهای وارد شود. کنش ضداجنبی او تاحدود زیادی به تلاشهای امیرکبیر در پاکسازی صحنه سیاست کشور از نفوذ خارجی شبیه بود. او استقلال را پیششرطی برای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور میدانست.
۲. ناسیونالیسم مصدقی کاملا جهانشمول (Inclusive) بود و همه اقوام ایرانی را در بر میگرفت. او در صحنه سیاست کشور به یک پلورالیسم سیاسی اعتقاد داشت. برای او ادیان و اقوام مختلف ایرانی همه در سیاست کشور از حقوق یکسانی برای تاثیرگذاری برصحنه سیاست کشور برخوردار بودند. ناسیونالیسم مصدقی هرگونه تبعیض دینی و قومی را رد میکرد و به کشور و مردمش از همه اقشار و افکار احترام میگذاشت. ناسیونالیسم عربی در خاورمیانه سخت بر قومیت عرب تکیه میکرد. از ناسیونالیسم ناصری در مصر تا حزب بعث در عراق و سوریه همه بر عربیت تکیه میکردند. ناسیونالیسم مصدقی انساندوستانه بود و بر قوم خاصی تکیه نمیکرد.
۳. ناسیونالیسم مصدقی سخت ضداستبداد بود. فرق فاحش ناسیونالیسم او با ناسیونالیسم عربی منطقه این بود که ناسیونالیستهای عربی همه در بعد ضداجنبی بودن خود ماندند و حاضر شدند استبداد را تحمل کنند. ناسیونالیسم مصدقی به دنبال آن بود که شاه را در جایگاه سلطنت نشانده و از حکومت دور کند. بحث او با شاه این بود که او باید سلطنت کند و نه حکومت.
۴. ناسیونالیسم مصدقی سخت دموکراسیخواه بود. مصدق برای رای و مشارکت مردم در سیاست سخت احترام قائل بود. لذا از ابتدا میخواست که احزاب سیاسی در سیاست کشور دخیل باشند. او در تشکیل جبهه ملی که احزاب مختلف سیاسی را در بر میگرفت نقش بسزایی داشت. او زمانی که نمیتوانست در مجلس حرفش را بزند روی پلههای مجلس در بیرون با مردم صحبت میکرد. یکی از مشکلات او با شاه مستبد بودن و ضددموکراسی بودن او بود. مصدق میخواست که نخستوزیر انتخابی در کشور نظم حکومت را در زیر کنترل خود داشته باشد.
۵. ناسیونالیسم مصدقی سخت به قانون و قانونمندی در نظم سیاسی کشور پایبند بود. او حتی زمانی که با شاه در مناقشه بود، تکیهگاه خود را قانون میدانست. او به دولت قانونی سخت پایبند بود. او یک حقوقدان بود و پیشینه تحصیل او سخت مصدق را به قانونمداری در نظم سیاسی کشور پایبند کرده بود.
۶. ناسیونالیسم مصدقی رنگ مذهبی داشت. او گفته بود هر آنچه ایرانیت و اسلامیت من را تهدید کند؛ با آن مبارزه میکنم. نهتنها در زندگی شخصی به دین و دیانت سخت پایبند بود که در عرصه عمومی برای اسلام در شکل دین و فرهنگ سخت احترام قائل بود. در ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیستهای عرب ضدمذهب بودند. حصری در افکار ناسیونالیستی خود هیچ حقی برای مشارکت در سیاست بنام دین و انسان دینی قائل نیست، اما مصدق برای احزاب سیاسی دینی نظیر نهضت آزادی ایران و خصوصا طالقانی، بازرگان و سحابی سخت احترام قائل بود. اگرچه او به یک سیاست سکولار در عرصه حکومت اعتقاد داشت؛ اما احترام او برای دین جای خود را داشت. ناسیونالیسم عربی ضدمذهب و ناسیونالیسم مصدقی برای مذهب احترام داشت؛ برای همین هم ناسیونالیسم عربی در سطح یک احساس ملی و نه اندیشه ماند. در حالیکه ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک فرآیند فکری همچنان استوار مانده است.
۷. ناسیونالیسم مصدقی طرفدار تعامل با دنیا بود. او حتی زمانی که با انگلیس بر سر ملی کردن صنعت نفت ایران میجنگید، به دنبال آن نبود که با این کشور دشمنی کند. به آنها گفته بود که میتوانند نفت کشور را به قیمت بازار آزاد بینالمللی خریداری کنند. با آمریکا و رییسجمهوری ترومن سخت وارد مراوه شده بود و به خاطر همین هم ترومن ملی کردن نفت را حق ایران میدانست. وقتی به آمریکا مسافرت کرد، شهردار فیلادلفیا کلید شهر را به او تقدیم کرده بود. او در دنیا به خاطر ناسیونالیسم انساندوستانهاش که بر استقلال سیاسی کشورش تکیه کرده بود، مورد احترام قرار گرفته بود.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "چرا ناسیونالیسم مصدقی پایدار مانده است؟"|بخش دوم
۸. ناسیونالیسم مصدقی به نرمها و نهادهای بینالمللی سخت احترام میگذاشت. دعاوی خود را با انگلیس به دادگاه لاهه برد. او خوب میفهمید که چگونه و چرا ایران باید یک شهروند جهانی باشد. او اصولا برای شهروند جهانی بودن کشورش سخت تلاش میکرد. برای همین هم در دنیا رهبری او مورد ستایش بسیاری قرار گرفته بود. او برای داشتن اعتبار اخلاقی (Moral Authority) کشور خود بسیار تلاش میکرد، لذا میخواست کشورش با شرکت در نهادهای بینالمللی و احترام برای آنها یک شهروند جهانی باشد.
✍ هرگز نباید به ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک احساس ملیگرایی نگاه کرد. ناسیونالیسم مصدقی همانند یک مکتب ابعاد و اجزائی دارد که امروز آن را پویا و مقاوم نگه داشته است.
✍ بدون شک این ناسیونالیسم خارج از تز موازنه منفی آن که در زمان خود خواهان جایگاهی در نظم بینالمللی آن زمان بود، امروز چراغی برای راه آینده کشور در سیاست داخلی و خارجی است.
✍ دشواریها و تنگنظریهای بعد از انقلاب، گروهی را بر این داشته که به قهرمان جنبش ملی ایران در صحنه سیاست کشور سیاسی برخورد کنند؛ اما مصدق و ناسیونالیسم مصدقی همچنین بعنوان یک پدیده پویا در جمعه ما استوار و پابرجا مانده است. لذا به پدیده ناسیونالیسم مصدقی باید عمیقتر نگاه کرد.
@javadrooh
۸. ناسیونالیسم مصدقی به نرمها و نهادهای بینالمللی سخت احترام میگذاشت. دعاوی خود را با انگلیس به دادگاه لاهه برد. او خوب میفهمید که چگونه و چرا ایران باید یک شهروند جهانی باشد. او اصولا برای شهروند جهانی بودن کشورش سخت تلاش میکرد. برای همین هم در دنیا رهبری او مورد ستایش بسیاری قرار گرفته بود. او برای داشتن اعتبار اخلاقی (Moral Authority) کشور خود بسیار تلاش میکرد، لذا میخواست کشورش با شرکت در نهادهای بینالمللی و احترام برای آنها یک شهروند جهانی باشد.
✍ هرگز نباید به ناسیونالیسم مصدقی بعنوان یک احساس ملیگرایی نگاه کرد. ناسیونالیسم مصدقی همانند یک مکتب ابعاد و اجزائی دارد که امروز آن را پویا و مقاوم نگه داشته است.
✍ بدون شک این ناسیونالیسم خارج از تز موازنه منفی آن که در زمان خود خواهان جایگاهی در نظم بینالمللی آن زمان بود، امروز چراغی برای راه آینده کشور در سیاست داخلی و خارجی است.
✍ دشواریها و تنگنظریهای بعد از انقلاب، گروهی را بر این داشته که به قهرمان جنبش ملی ایران در صحنه سیاست کشور سیاسی برخورد کنند؛ اما مصدق و ناسیونالیسم مصدقی همچنین بعنوان یک پدیده پویا در جمعه ما استوار و پابرجا مانده است. لذا به پدیده ناسیونالیسم مصدقی باید عمیقتر نگاه کرد.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "سال نو حاشیه را کنار بگذاریم..."
👈 یادداشت حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/بدون-حاشیه-03-20
@javadrooh
👈 یادداشت حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/بدون-حاشیه-03-20
@javadrooh
Telegraph
بدون حاشیه
شاید خیلی از ما باور نکنیم که یکسال، دوازده ماه، چهارفصل و در نهایت سیصد و شصت و پنج روز سپری شد و احتمالاٌ الآن که در حال مطالعه این یادداشت هستید، ساعت های پایانی سال را پشت سر می گذاریم و منتظر فرا رسیدن سال جدید هستیم. در طول سال گذشته اتفاقات زیادی رخ…
Tasnife Boye Norouz-(IRMP3.IR)
Iraj Bastami
🎶 آوا
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
شعری از سعدی| با آواز: ایرج بسطامی
@javadrooh
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
شعری از سعدی| با آواز: ایرج بسطامی
@javadrooh
چون ابر به نوروز
شجریان شاملو
🎶 آوا
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
شعری از خیام|دکلمه: احمد شاملو|آواز: محمدرضا شجریان
@javadrooh
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
شعری از خیام|دکلمه: احمد شاملو|آواز: محمدرضا شجریان
@javadrooh