👁🗨 نگاه تحليلگران: "بگذار که هزاران هزار مصدق بشکفد"| نقدی بر مقاله "عبور مصدق از مصدق" به قلم محمد قوچانی
👈 یادداشت ارسالی حمیدرضا عابدیان، از همراهان "راهبرد"
🔅متن کامل مقاله را در آدرس زیر بخوانید:
https://telegra.ph/بگذار-تا-هزاران-هزار-مصدق-بشکفد-03-13
@javadrooh
👈 یادداشت ارسالی حمیدرضا عابدیان، از همراهان "راهبرد"
🔅متن کامل مقاله را در آدرس زیر بخوانید:
https://telegra.ph/بگذار-تا-هزاران-هزار-مصدق-بشکفد-03-13
@javadrooh
Telegraph
بگذار که هزاران هزار مصدق بشکفد
شماره ی ۳۲۳ روزنامه ی سازندگی، مقاله ای را به قلم جناب آقای محمد قوچانی با عنوان «عبور مصدق از مصدق» به زیور طبع آراسته است که قصد دارد تا پاسخگوی این سوال باشد: «چرا و چگونه مصدق به خودکشی سیاسی دست زد؟» چنانکه ملاحظه می شود، نویسند ه ی محترم، پیشاپیش «خودکشی…
👁🗨 نگاه تحليلگران: "شکنندگی دولت در ایران و راهحل برونرفت از آن"
👈 ابراهیم بیان، دانشجوی روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ هنگامی که از شکنندگی یک واحد جغرافیایی-سیاسی سخن نمیگوییم، منظور باقی ماندن و استمرار آن در طول تاریخ است.
✍ ایران در حال حاضر با بحرانهای چندگانه و درهمتنیدهای روبهروست که در صورت بیتوجهی موجب شکنندگی هرچه بیشتر این واحد جغرافیایی-سیاسی میشود.
✍ برخی از این بحرانها شامل سقوط سرمایه اجتماعی، بحران زیست محیطی، تورم و بیکاری است. عموم مردم ایران بر سر یک جمله با یکدیگر توافق نظر دارند که وضعیت کنونی ایران شکننده است و بایستی از این وضع خارج شویم.
✍ ابتدا سعی بایستی کرد تا مفهوم شکنندگی را توضیح داد و سنجههایی برای سنجش این مفهوم معرفی کرد و سپس با اتکا به دادههای معتبر، گزارشی از وضعیت شکنندگی ایران ارائه داد و در ادامه ریشههای این شکنندگی و راه برونرفت از آن را پیشنهاد کرد.
✍ دولت شکننده دارای ویژگیهای است که عبارتند از ساختار سازمانی و اداری ناکارآمد و فاسد، نبود اقتصاد ملی منسجم، عدم تامین حقوق شهروندان، فرمانروایی بر اساس زور ترجیحی و نه بر اساس حاکمیت برابر قانون، عدم تامین رفاه نسبی برای افراد و نبود منابع برای کارآمدسازی دولت، جمعیت متفرق همراه با غلبه اجتماع قومی-محلی، عدم شکلگیری انحصار مشروع برای اعمال قدرت، ترکیب ناهمگون بخش کشاورزی سنتی با بخش بسیار کوچک و غیررسمی شهری و تاحدی صنعتی مدرن، عدم توانایی همگرایی مردم در سطح ملی.
✍ اکنون ویژگیهای دولت شکننده را به ۱۲زیرشاخص تقسیم میکنیم تا بتوانیم معیاری کمی ایجاد کنیم. این ۱۲شاخص عبارتند از: افزایش فشار جمعیتی و درگیریهای قبیلهای، فساد گسترده، مشروعیتزدایی از دولت، جابجایی افراد درون کشور از روی اجبار که وضعیت پیچیده انسانی را ایجاد میکند، نابرابری بالای اقتصادی، کاهش شدید خدمات عمومی، باقی ماندن گروههای انتقامجو، رکود اقتصادی، کاربرد دلبخواهانه قانون، تفرقه نخبگان، مداخله خارجی و فرار مداوم افراد از کشور.
✍ اکنون به سراغ آمارهای مربوط به کشور ایران میرویم که در شکل شماره یک (پیوست) آمده است.
✍ هر شاخص دارای یک طیف امتیاز از یک تا ۱۰ است و هرچقدر امتیاز آن به ۱۰ نزدیکتر باشد؛ مبین شکنندگی بیشتر است. شاخص کل حاصل جمع عددی ۱۲شاخص هر سال است.
✍ ۱۷۷کشور جهان در این رتبهبندی قرار دارند و بهترین کشور جایگاه ۱۷۷ را در اختیار دارد و شکنندهترین کشور جایگاه اول این جدول را در اختیار دارد. بنابراین، کشور ایران در سال ۲۰۱۸ در جایگاه ۱۲۵ قرار دارد.
✍ اکنون به سراغ علت شکنندگی در ایران میرویم و راهکارهایی برای برونرفت از این وضعیت ارائه میکنیم.
✍ برای تبیین علت شکنندگی بایستی متغیرهایی را بیابیم که این وضعیت را توضیح دهد. باتوجه به رتبهبندی منتشرشده از سایت foundforpeace. و با درنظر داشتن نظریه مجموعهها در علوم اجتماعی مجموعه ۲۰کشوری که از جایگاه مناسبتری در مقایسه با سایر کشورها در فضای شکنندگی کمتری قرار دارند عبارتند از: انگلیس، فرانسه، سنگاپور، فنلاند، نروژ، سوییس، دانمارک، ایسلند، ایرلند، لوکزامبورگ، سوئد، نیوزلند، آلمان، کانادا، استرالیا، هلند، پرتقال، بلژیک و اسلوونی (شکل شماره۲).
✍ حال با کندوکاو در دادههای مختلف منتشرشده تلاش میکنیم ببینیم آیا میتوان متغیرهایی یافت که در بین این ۲۰کشور مشترک بوده و بنیانی نظری برای معرفی آن بعنوان شرط لازم و کافی جایگاه مناسب یک واحد جغرافیایی-سیاسی در فضای حالت غیرشکننده در اختیار داشته باشیم.
✍ در این راستا سه شاخص فساد، سطح دمکراسی و شاخص توانایی جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به این دلیل در نظر گرفتهایم که اولا دارای ارتباط مبنایی با شاخص شکنندگی است به این معنی که این سه شاخص از نظر معنایی به نوعی با ۱۲شاخص سطح شکنندگی ارتباط دارند و همپوشان یکدیگر هستند و در ثانی اکثر کشورهایی که در زمره ۲۰کشور برتر از لحاظ این سه شاخص هستند، همان کشورهایی هستند که از نظر وضعیت شکنندگی در بهینه حالت خود قرار دارند.
✍ بنابراین، میتوان چنین نتیجه گرفت که مجموعه کشورهایی که سطح شکنندگی کمی دارند، زیرمجموعه کشورهایی هستند که در سه شاخصه معرفیشده اوضاع بهینهای دارند.
✍ شکل شماره ۳و۴و۵ نشاندهنده بهینه اوضاع کشورها در سه شاخص معرفی شده است.
✍ بنابراین، دولت ایران برای برونرفت از این وضع شکنندگی بایستی اوضاع خود را در این سه شاخص بهبود دهد تا با سرایت به دیگر شاخصهای سطح شکنندگی اوضاع دولت بهبود یابد.
🔅 برای مشاهده جداول به فایل پیوست، مراجعه کنید.
@javadrooh
👈 ابراهیم بیان، دانشجوی روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ هنگامی که از شکنندگی یک واحد جغرافیایی-سیاسی سخن نمیگوییم، منظور باقی ماندن و استمرار آن در طول تاریخ است.
✍ ایران در حال حاضر با بحرانهای چندگانه و درهمتنیدهای روبهروست که در صورت بیتوجهی موجب شکنندگی هرچه بیشتر این واحد جغرافیایی-سیاسی میشود.
✍ برخی از این بحرانها شامل سقوط سرمایه اجتماعی، بحران زیست محیطی، تورم و بیکاری است. عموم مردم ایران بر سر یک جمله با یکدیگر توافق نظر دارند که وضعیت کنونی ایران شکننده است و بایستی از این وضع خارج شویم.
✍ ابتدا سعی بایستی کرد تا مفهوم شکنندگی را توضیح داد و سنجههایی برای سنجش این مفهوم معرفی کرد و سپس با اتکا به دادههای معتبر، گزارشی از وضعیت شکنندگی ایران ارائه داد و در ادامه ریشههای این شکنندگی و راه برونرفت از آن را پیشنهاد کرد.
✍ دولت شکننده دارای ویژگیهای است که عبارتند از ساختار سازمانی و اداری ناکارآمد و فاسد، نبود اقتصاد ملی منسجم، عدم تامین حقوق شهروندان، فرمانروایی بر اساس زور ترجیحی و نه بر اساس حاکمیت برابر قانون، عدم تامین رفاه نسبی برای افراد و نبود منابع برای کارآمدسازی دولت، جمعیت متفرق همراه با غلبه اجتماع قومی-محلی، عدم شکلگیری انحصار مشروع برای اعمال قدرت، ترکیب ناهمگون بخش کشاورزی سنتی با بخش بسیار کوچک و غیررسمی شهری و تاحدی صنعتی مدرن، عدم توانایی همگرایی مردم در سطح ملی.
✍ اکنون ویژگیهای دولت شکننده را به ۱۲زیرشاخص تقسیم میکنیم تا بتوانیم معیاری کمی ایجاد کنیم. این ۱۲شاخص عبارتند از: افزایش فشار جمعیتی و درگیریهای قبیلهای، فساد گسترده، مشروعیتزدایی از دولت، جابجایی افراد درون کشور از روی اجبار که وضعیت پیچیده انسانی را ایجاد میکند، نابرابری بالای اقتصادی، کاهش شدید خدمات عمومی، باقی ماندن گروههای انتقامجو، رکود اقتصادی، کاربرد دلبخواهانه قانون، تفرقه نخبگان، مداخله خارجی و فرار مداوم افراد از کشور.
✍ اکنون به سراغ آمارهای مربوط به کشور ایران میرویم که در شکل شماره یک (پیوست) آمده است.
✍ هر شاخص دارای یک طیف امتیاز از یک تا ۱۰ است و هرچقدر امتیاز آن به ۱۰ نزدیکتر باشد؛ مبین شکنندگی بیشتر است. شاخص کل حاصل جمع عددی ۱۲شاخص هر سال است.
✍ ۱۷۷کشور جهان در این رتبهبندی قرار دارند و بهترین کشور جایگاه ۱۷۷ را در اختیار دارد و شکنندهترین کشور جایگاه اول این جدول را در اختیار دارد. بنابراین، کشور ایران در سال ۲۰۱۸ در جایگاه ۱۲۵ قرار دارد.
✍ اکنون به سراغ علت شکنندگی در ایران میرویم و راهکارهایی برای برونرفت از این وضعیت ارائه میکنیم.
✍ برای تبیین علت شکنندگی بایستی متغیرهایی را بیابیم که این وضعیت را توضیح دهد. باتوجه به رتبهبندی منتشرشده از سایت foundforpeace. و با درنظر داشتن نظریه مجموعهها در علوم اجتماعی مجموعه ۲۰کشوری که از جایگاه مناسبتری در مقایسه با سایر کشورها در فضای شکنندگی کمتری قرار دارند عبارتند از: انگلیس، فرانسه، سنگاپور، فنلاند، نروژ، سوییس، دانمارک، ایسلند، ایرلند، لوکزامبورگ، سوئد، نیوزلند، آلمان، کانادا، استرالیا، هلند، پرتقال، بلژیک و اسلوونی (شکل شماره۲).
✍ حال با کندوکاو در دادههای مختلف منتشرشده تلاش میکنیم ببینیم آیا میتوان متغیرهایی یافت که در بین این ۲۰کشور مشترک بوده و بنیانی نظری برای معرفی آن بعنوان شرط لازم و کافی جایگاه مناسب یک واحد جغرافیایی-سیاسی در فضای حالت غیرشکننده در اختیار داشته باشیم.
✍ در این راستا سه شاخص فساد، سطح دمکراسی و شاخص توانایی جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به این دلیل در نظر گرفتهایم که اولا دارای ارتباط مبنایی با شاخص شکنندگی است به این معنی که این سه شاخص از نظر معنایی به نوعی با ۱۲شاخص سطح شکنندگی ارتباط دارند و همپوشان یکدیگر هستند و در ثانی اکثر کشورهایی که در زمره ۲۰کشور برتر از لحاظ این سه شاخص هستند، همان کشورهایی هستند که از نظر وضعیت شکنندگی در بهینه حالت خود قرار دارند.
✍ بنابراین، میتوان چنین نتیجه گرفت که مجموعه کشورهایی که سطح شکنندگی کمی دارند، زیرمجموعه کشورهایی هستند که در سه شاخصه معرفیشده اوضاع بهینهای دارند.
✍ شکل شماره ۳و۴و۵ نشاندهنده بهینه اوضاع کشورها در سه شاخص معرفی شده است.
✍ بنابراین، دولت ایران برای برونرفت از این وضع شکنندگی بایستی اوضاع خود را در این سه شاخص بهبود دهد تا با سرایت به دیگر شاخصهای سطح شکنندگی اوضاع دولت بهبود یابد.
🔅 برای مشاهده جداول به فایل پیوست، مراجعه کنید.
@javadrooh
Telegram
attach📎
🌀 گزارش روز: "نگاهی به نوع بازتاب دیدار رییسجمهور با آیتالله العظمی سیستانی در روزنامههای چاپ تهران"
https://www.asriran.com/fa/news/658414
@javadrooh
https://www.asriran.com/fa/news/658414
@javadrooh
عصر ايران
شباهتها و تفاوتهای انعکاس دیدار روحانی با مرجع عالی شیعیان در روزنامههای ایران
جالب ترین واکنش از «رسالت» سر زده که نه عکس دارد نه تیتر. شاید این روزنامه تنها قم را به رسمیت می شناسد نه نجف را...
💥 خبر: «متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی در گروه سینمایی آستارا، «غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی در گروه سینمایی استقلال، «چهارانگشت» اثر حامد محمدی در گروه سینمایی زندگی، «زندانیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی در گروه سینمایی آزادی، «رحمان ۱۴۰۰» ساخته منوچهر هادی در گروه سینمایی ایران، «ژن خوک» ساخته سعید سهیلی در گروه سینمایی باغ کتاب و «پیشونی سفید ۳» اثر سیدجواد هاشمی در گروه سینمایی فرهنگ، هفت فیلمی هستند که در اکران نوروزی امسال برای به دست آوردن گیشه با یکدیگر رقابت میکنند.
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "فردوسیپور و رای مردم"
👈 محمدحامد سلیمانزاده، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ "رای مردم همیشه خط قرمز من بوده است". این جمله را این بار نه از زبان یک سیاستمدار یا کاندیدای انتخابات که از زبان یک مجری محبوب و موفق ورزشی در اختتامیه جشنواره صداوسیما شنیدیم.
✍ رای مردم به برنامه نود و عادل فردوسیپور بعنوان بهترین برنامه ترکیبی و برترین تهیهکننده، با تشکر ویژهای از سوی او همراه بود. او پس از دریافت تندیس برتری، با انتقاد از بیمهریها به خودش، از سال سخت فعالیتش در تلویزیون گفت که فیلم صحبتهای او بازتاب قابل توجهی در رسانهها داشت.
✍ شک نیست که فردوسیپور هم مانند هر شخص دیگری در میان اهالی رسانه و ورزش، طرفداران و مخالفانی دارد. از یک سو، هستند کسانی که او را یکهتاز عرصه گزارش ورزشی و جزو جداییناپذیر فوتبال ما میدانند تا آن سو که مربیانی چون امیر قلعهنویی براین باورند که او و برنامه نود به فوتبال ایران خیانت میکنند!
✍ فارغ از بحثهای هواداری یا مخالفت با او، از جنبههایی باید به وی و عملکردش نگریست که اهمیت این جنبهها از مباحث هواداری بسی بیشتر است.
✍ نکتهای که در وهله نخست درباره او حائز اهمیت است، این است که او در تمامی این سالها در قالب صداوسیمای جمهوری اسلامی به تولید برنامه و موفقیت رسیده و این نکته بسیار مهم است.
✍ اگر برنامه نود را بعنوان شروع دوران حرفهای او قلداد کنیم، فراموش نباید کرد که او بیش از ۲۰سال در همین صداوسیما و با وجود همه موانع و محدودیتهای خاص برنامهسازی در این سازمان توانسته این مسیر را طی کند و از این حیث یک الگوی مثالزدنی است.
✍ صرف نظر از تواناییهای شاخص فردی او، حقیقتا کم هستند مصادیقی که در عین فعالیت در چارچوب صداوسیما توانسته باشند همچنان عقاید و آرمانهای خود را جلو ببرند، صدایشان تماما در خدمت این سیما در نیامده باشد، توانسته باشند این میزان دوام بیاورند، جا نزنند، در افکار عمومی و مخاطبان جای خود را پیدا کنند و شایستگیهایشان را بر تنگنظریها و جزماندیشیها تحمیل کنند.
✍ عادل فردوسیپور نمونه خوب امکان غلبه "فرد" بر "ساختار" است. جایگاه ویژه او در میان رسانههای ورزشی و کثرت موفقیتهایش، گواه روشنی بر همین امکان است؛ امکانی که با خودش نوعی آموزش هم دارد.
✍ آموزش غلبه بر یک ساختار، یک سیستم و یک تفکر در صداوسیما که سالها به سلسلههایی از عقاید و رویههای یکطرفه عادت کرده است.
✍ موفقیت فردوسیپور در پنجه انداختن با این ساختار، البته که به مدد اثبات خود، اتکا به توانمندیهای فردی و زبان گویای جامعه مخاطب خود بودن بوده است.
✍ مقایسه فردوسیپور با دیگر همصنفان دیروز و امروزش بهخوبی نشان میدهد که موقعیت کنونی او بیش از هرچیز معلول قابلیتهای فردی خود او بوده است.
✍ غلبه تواناییهای فردی فردوسیپور در مواجهه با ساختاری که در خودیپنداری کارکنان منتقد و مردمی آستانه تحمل بسیار پایینی دارد، ضمن آنکه یک الگوی موفق پیش چشم مینهد، تاثیر مثبت شایستهسالاری را در حوزههای مختلف به ما یادآور میشود.
✍ فردوسیپور، با ناملایمات و بیمهریهای سازمانی و غیرسازمانی زیادی روبهرو بوده است. نمونه اخیر آن، ماجرای دستکاری در آرای مردمی انتخاب بهترین برنامه صداوسیما بود که پس از پیگیریها مشخص شد آرایی که مردم به تهیهکنندگی او و برنامهاش داده بودند، به سبد برنامه دیگری رفته بود؛ اقدامی که انتقاد او را برانگیخت و باعث شد تا یک نفر دیگر اما اینبار از قاب تلویزیون تاکید کند که "رای مردم همیشه خط قرمز من بوده است".
✍ در ماجرای دستکاری در آرای مردمی اگر افشاگری و پیگیریهای وزیر ارتباطات نبود؛ همانطور که مدتی برنامه نود را از تلویزیون پخش نکردند و تریبون ویژه برنامه جام ملتهای آسیا را از او گرفتند و سعی در کمرنگ کردن نقش فردوسیپور داشتند، اراده مخالفان او قطعا بر پایین کشیدن آمار رای مردم به او و برنامهاش استوار شده بود.
✍ اگر بپذیریم که جلب حمایت و رضایت مردمی با کار در صداوسیما با وجود حکمفرمایی محدودیتها و سیاستهای رسمی حاکم بر این سازمان، کار بزرگ و سختی است که فردوسیپور در این سالها انجام داده، یقینا به موقعیت و عملکرد او بیش از پیش توجه کرده و در ضرورت پشتیبانی از او و امثال او دریغ نخواهیم کرد.
✍ مدیران صداوسیما نیز باید بدانند که سیاست مقابله یا تلاش در جهت کماثر کردن نقش چهرهها و شخصیتهایی که از پشتیبانی حمایت مردمی برخوردارند؛ نه تنها تاکنون مدیران را به مطلوب خود نرسانده که از قضا نتیجه معکوس حاصل شده است.
@javadrooh
👈 محمدحامد سلیمانزاده، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ "رای مردم همیشه خط قرمز من بوده است". این جمله را این بار نه از زبان یک سیاستمدار یا کاندیدای انتخابات که از زبان یک مجری محبوب و موفق ورزشی در اختتامیه جشنواره صداوسیما شنیدیم.
✍ رای مردم به برنامه نود و عادل فردوسیپور بعنوان بهترین برنامه ترکیبی و برترین تهیهکننده، با تشکر ویژهای از سوی او همراه بود. او پس از دریافت تندیس برتری، با انتقاد از بیمهریها به خودش، از سال سخت فعالیتش در تلویزیون گفت که فیلم صحبتهای او بازتاب قابل توجهی در رسانهها داشت.
✍ شک نیست که فردوسیپور هم مانند هر شخص دیگری در میان اهالی رسانه و ورزش، طرفداران و مخالفانی دارد. از یک سو، هستند کسانی که او را یکهتاز عرصه گزارش ورزشی و جزو جداییناپذیر فوتبال ما میدانند تا آن سو که مربیانی چون امیر قلعهنویی براین باورند که او و برنامه نود به فوتبال ایران خیانت میکنند!
✍ فارغ از بحثهای هواداری یا مخالفت با او، از جنبههایی باید به وی و عملکردش نگریست که اهمیت این جنبهها از مباحث هواداری بسی بیشتر است.
✍ نکتهای که در وهله نخست درباره او حائز اهمیت است، این است که او در تمامی این سالها در قالب صداوسیمای جمهوری اسلامی به تولید برنامه و موفقیت رسیده و این نکته بسیار مهم است.
✍ اگر برنامه نود را بعنوان شروع دوران حرفهای او قلداد کنیم، فراموش نباید کرد که او بیش از ۲۰سال در همین صداوسیما و با وجود همه موانع و محدودیتهای خاص برنامهسازی در این سازمان توانسته این مسیر را طی کند و از این حیث یک الگوی مثالزدنی است.
✍ صرف نظر از تواناییهای شاخص فردی او، حقیقتا کم هستند مصادیقی که در عین فعالیت در چارچوب صداوسیما توانسته باشند همچنان عقاید و آرمانهای خود را جلو ببرند، صدایشان تماما در خدمت این سیما در نیامده باشد، توانسته باشند این میزان دوام بیاورند، جا نزنند، در افکار عمومی و مخاطبان جای خود را پیدا کنند و شایستگیهایشان را بر تنگنظریها و جزماندیشیها تحمیل کنند.
✍ عادل فردوسیپور نمونه خوب امکان غلبه "فرد" بر "ساختار" است. جایگاه ویژه او در میان رسانههای ورزشی و کثرت موفقیتهایش، گواه روشنی بر همین امکان است؛ امکانی که با خودش نوعی آموزش هم دارد.
✍ آموزش غلبه بر یک ساختار، یک سیستم و یک تفکر در صداوسیما که سالها به سلسلههایی از عقاید و رویههای یکطرفه عادت کرده است.
✍ موفقیت فردوسیپور در پنجه انداختن با این ساختار، البته که به مدد اثبات خود، اتکا به توانمندیهای فردی و زبان گویای جامعه مخاطب خود بودن بوده است.
✍ مقایسه فردوسیپور با دیگر همصنفان دیروز و امروزش بهخوبی نشان میدهد که موقعیت کنونی او بیش از هرچیز معلول قابلیتهای فردی خود او بوده است.
✍ غلبه تواناییهای فردی فردوسیپور در مواجهه با ساختاری که در خودیپنداری کارکنان منتقد و مردمی آستانه تحمل بسیار پایینی دارد، ضمن آنکه یک الگوی موفق پیش چشم مینهد، تاثیر مثبت شایستهسالاری را در حوزههای مختلف به ما یادآور میشود.
✍ فردوسیپور، با ناملایمات و بیمهریهای سازمانی و غیرسازمانی زیادی روبهرو بوده است. نمونه اخیر آن، ماجرای دستکاری در آرای مردمی انتخاب بهترین برنامه صداوسیما بود که پس از پیگیریها مشخص شد آرایی که مردم به تهیهکنندگی او و برنامهاش داده بودند، به سبد برنامه دیگری رفته بود؛ اقدامی که انتقاد او را برانگیخت و باعث شد تا یک نفر دیگر اما اینبار از قاب تلویزیون تاکید کند که "رای مردم همیشه خط قرمز من بوده است".
✍ در ماجرای دستکاری در آرای مردمی اگر افشاگری و پیگیریهای وزیر ارتباطات نبود؛ همانطور که مدتی برنامه نود را از تلویزیون پخش نکردند و تریبون ویژه برنامه جام ملتهای آسیا را از او گرفتند و سعی در کمرنگ کردن نقش فردوسیپور داشتند، اراده مخالفان او قطعا بر پایین کشیدن آمار رای مردم به او و برنامهاش استوار شده بود.
✍ اگر بپذیریم که جلب حمایت و رضایت مردمی با کار در صداوسیما با وجود حکمفرمایی محدودیتها و سیاستهای رسمی حاکم بر این سازمان، کار بزرگ و سختی است که فردوسیپور در این سالها انجام داده، یقینا به موقعیت و عملکرد او بیش از پیش توجه کرده و در ضرورت پشتیبانی از او و امثال او دریغ نخواهیم کرد.
✍ مدیران صداوسیما نیز باید بدانند که سیاست مقابله یا تلاش در جهت کماثر کردن نقش چهرهها و شخصیتهایی که از پشتیبانی حمایت مردمی برخوردارند؛ نه تنها تاکنون مدیران را به مطلوب خود نرسانده که از قضا نتیجه معکوس حاصل شده است.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📨 نگاه خوانندگان: "رفتارهای جمعی ما و توسعه"
👈 یادداشت حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/رفتارهای-جمعی-ما-و-توسعه-03-12
@javadrooh
👈 یادداشت حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/رفتارهای-جمعی-ما-و-توسعه-03-12
@javadrooh
Telegraph
رفتارهای جمعی ما و توسعه
اندک زمانی است به این موضوع که اصولاٌ توسعه چیست و الزامات آن کدامند فکر می کنم. به لحاظ علمی و براساس تعریف دولت های توسعه گرا، کاربرد توسعه در 9 سطح قابل تصور است. توسعه به مثابه پیشرفت تاریخی که معمولاٌ هم معطوف به تجربه غرب است، توسعه به مثابه استخراج…
💥 خبر: تمام نمایندگان پارلمان اروپا روز پنجشنبه با رای مثبت به یک قطعنامه بار دیگر از ایران خواستند تا نسرین ستوده را فورا و بدون قیدوشرط آزاد کند|یورونیوز
@javadrooh
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📰 پیشخوان: هفتهنامه "نیویورکر" با این کاور خوش آب و رنگ به استقبال بهار رفته است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: ماهنامه "آتلانتیک" با تیتر "استیضاح" بر ضرورت اقدام کنگره برای داوری درباره مناسب بودن رییسجمهور آمریکا برای ادامه خدمت تاکید کرده است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اکونومیست" با تیتر "تقلایی جدید برای آفریقا" به احتمال توفیق کشورهای قاره سیاه در مسیر تحولات تازه پرداخته است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "نیشن" با این عکس روی جلد، مینویسد: "بچههای نسل تغییرات آب و هوایی در راهند..."
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "ویک بریتانیا" با تیتر "نبرد برای حزب کارگر" این پرسش را مطرح کرده که آیا تام واتسون، رقیب درون حزبی جرمی کوربین، حزب کارگر بریتانیا را از چپگرایی به میانهروی هدایت خواهد کرد؟
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "ویک آمریکا" انتشار اسناد تازهای درباره مایکل جکسون را سوژه جلد خود قرار داده است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "تایم" با تیتر "نجاتدهنده" به ۶۰سال نقشآفرینی دالایی لاما، بعنوان نماد بودیسم در جهان، پرداخته و خبر داده که چین، طرح دیگری در آستین دارد...
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "نیوزویک" با این طرح جلد متفاوت، مجموعه لفاظیهای دونالد ترامپ علیه دموکراتها را روایت کرده است.
@javadrooh
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📰 پیشخوان: هفتهنامه "تایم" تیزر شماره جدید خود را منتشر کرده که به احتمال استیضاح دونالد ترامپ از سوی دموکراتها اختصاص دارد: "آیا جرات میکنند؟"
@javadrooh
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥 خبر: "کشته شدن ٤٩نفر در حمله تروریستی به دو مسجد در نیوزلند"
👈 مایک بوش، فرمانده پلیس نیوزیلند گفته که در حمله و تیراندازی در دو مسجد در شهر کرایستچرچ ۴۰نفر و شماری زخمی کشته شدهاند. اکثر قربانیان این حمله مهاجران خارجی هستند. جاسیندا آردرن، نخستوزیر نیوزیلند، این حمله را "تروریستی" خوانده و گفته امروز، یکی از سیاهترین روزها در تاریخ کشورش است.
🎥 ویدئویی که فرد مهاجم همزمان با حمله خود منتشر کرده است.
@javadrooh
👈 مایک بوش، فرمانده پلیس نیوزیلند گفته که در حمله و تیراندازی در دو مسجد در شهر کرایستچرچ ۴۰نفر و شماری زخمی کشته شدهاند. اکثر قربانیان این حمله مهاجران خارجی هستند. جاسیندا آردرن، نخستوزیر نیوزیلند، این حمله را "تروریستی" خوانده و گفته امروز، یکی از سیاهترین روزها در تاریخ کشورش است.
🎥 ویدئویی که فرد مهاجم همزمان با حمله خود منتشر کرده است.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "زمان آشتی با عرصه خیابان؟"
👈 رضا علیجانی، فعال ملی-مذهبی، در یادداشتی تلگرامی (که "راهبرد" هم برای طرح بحث و در ادامه انتشار نظرات دیگر آن را منعکس میکند)؛ نوشت:
🔅 محمد خاتمی: "هم در ساختار و هم در رویکرد اشکال هست... دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد".
✍ در الجزایر مردم ناراضی به میدانداری جوانان و شبکه های اجتماعی چندین روز به صورت گسترده به اعتراض خیابانی پرداختند. این اعتراضات با چند ده کشته نیز همراه شد.
✍ تعطیلی دانشگاه ها برای برگشتن دانشجویان به خانههایشان جواب نداد. هزار قاضی دادگستری در بیانیهای گفتند که بر انتخاباتی که بوتفلیقه در آن شرکت کند، نظارت نخواهند کرد. جمعیت علمای الجزایر نیز با بوتفلیقه از در مخالفت در آمد.
✍ بخشهایی از اتحادیههای کارگری و کارفرمایی نزدیک به دولت هم در هراس از آبروریزی به همبستگی با معترضان روی آوردند. بخشی از پلیس هم روز جمعه با معترضان همراهی کرد. در بخش حملونقل هم اعتصاب موفقی صورت گرفت.
✍ دو تیم فوتبالی که رقیب دیرینه هم هستند نیز اعلام کردند که در دیدار این هفته شان در کنار هم خواهند ایستاد و سرودی واحد سر خواهند داد.
✍ و بالاخره عبدالعزیز بوتفلیقه پس از چند دهه حضور در قدرت، طی بیانیهای انصراف خود را برای نامزدی ریاستجمهوری اعلام کرد. او در این بیانیه نوشت صدای جوانان را شنیده است و دغدغه آنها برای آینده کشور را درک میکند.
✍ وی از ورود الجزایر به دورهای حساس از تاریخ خود سخن گفت و تظاهرات مسالمتآمیز جوانان را ستود.
✍ از برکناری نخستوزیر و تغییرات در دولت و تعویق انتخابات خبر داد تا کنفرانسی ملی قانون اساسی جدیدی را تا آخر سال تدوین کند و پس از رفراندوم تأیید قانون اساسی جدید، انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود.
✍ نکته مهم اینکه وی به یک فرد ملی و نسبتا مورد قبول عموم ماموریت داد تا کنفرانس ملی برای تدوین قانون اساسی جدید را برعهده گیرد.
✍ معاون نخستوزیر الجزایر نیز وعده یک نظام جدید را داد و گفت: "وظیفه ما گفتوگو است. اولویت اصلی ما همراهکردن تمام الجزایریها با یکدیگر است. نظام جدید بر اراده مردم مبتنی خواهد بود. در اجلاسی که با حضور نمایندگان دولت و مخالفان برگزار میشود، قانون اساسی تازهای نوشته خواهد شد و اغلب حاضران در این گردهمآیی را جوانان و زنان تشکیل خواهند داد". رئیس ستاد ارتش الجزایر نیز گفت: "ارتش و مردم بینش یکسانی دارند".
✍ این وعدههای اصلاحی هنوز ناراضیان را آرام و راضی نکرده و تظاهرات خیابانی ادامه دارد و به تعبیر برخی ناظران سیاسی، شطرنج سختی بین مخالفان و حکومت در جریان است.
✍ در ونزوئلا نیز نارضایتی و اعتراض خیابانی گسترده بخش مهمی از مردم به شرایط دشوار زندگی که حکومت دیکتاتوری مادورو را مسبب آن می دانند؛ به رهبری گوایدو، رییس پارلمان آن کشور، ادامه دارد.
✍ در ونزوئلا هر چند دول بزرگ خارجی تلاش داشتهاند در صفبندی داخلی این کشور دخالت کنند؛ اما برخلاف بعضی نگاه های سنتی چپ، این کشاکش بینالمللی چیزی از اصالت اعتراضات گسترده خیابانی که ناشی از درد و رنج مردم ونزوئلاست، کم نمیکند.
✍ حضور گسترده خیابانی مردم تا همین جا حکومت دیکتاتوری و فاسد اما سرسخت مادورو را در بنبست قرار داده و وادار به عقبنشینی و پذیرش مذاکره و دادن وعدههایی البته غیرقابل اعتماد برای آینده کرده است.
✍ به ایران برگردیم؛ آقای خاتمی فرد مورداعتماد اکثر اصلاحطلبان و مرد معدل و متوسط اصلاحطلبی درون حکومتی صراحتا از "اشکال هم در ساختار و هم در رویکرد" (که همگان میدانند این اشکال به وضعیت حقوقی و حقیقی قدرت و به خصوص راس هرم سیاسی برمیگردد) و عدم استقبال مردم در انتخابات آینده یاد کرده است.
✍ حال سئوال تحولخواهان از اصلاحطلبان این است با توجه به تجارب مکرر جهانی و الگوهای نسبتا موفق و پیروز متعدد در شکستن قفل دیکتاتوری و تحول آرام و مسالمتآمیز از دیکتاتوریهای یکدنده و سرسخت در چهارگوشه جهان، وقت آن نرسیده که دست از ترس و هراس از عرصه خیابان بردارند و اگر خود حاضر به تغییر یا متنوع کردن عرصههای سیاستورزی نیستند، لااقل به تایید آن بپردازند و حداقل علیه آن موضع نگیرند؟
✍ آیا اعتراضات و اعتصابات کاملا مدنی کارگران و معلمان و... نمونههایی از این گسترده کردن زمین بازی علیه بنبستی که هسته اصلی قدرت مسلط بوجود آورده، نیست!؟
✍ اگر سران و راس هرم اصلاحطلبی بنا به عللی قابل تحلیل چنین نمیکنند بدنه اصلاحطلبی که فارغالبالتر و بیقیدوهراسترند، چرا چنین نمیکنند؟
@javadrooh
👈 رضا علیجانی، فعال ملی-مذهبی، در یادداشتی تلگرامی (که "راهبرد" هم برای طرح بحث و در ادامه انتشار نظرات دیگر آن را منعکس میکند)؛ نوشت:
🔅 محمد خاتمی: "هم در ساختار و هم در رویکرد اشکال هست... دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد".
✍ در الجزایر مردم ناراضی به میدانداری جوانان و شبکه های اجتماعی چندین روز به صورت گسترده به اعتراض خیابانی پرداختند. این اعتراضات با چند ده کشته نیز همراه شد.
✍ تعطیلی دانشگاه ها برای برگشتن دانشجویان به خانههایشان جواب نداد. هزار قاضی دادگستری در بیانیهای گفتند که بر انتخاباتی که بوتفلیقه در آن شرکت کند، نظارت نخواهند کرد. جمعیت علمای الجزایر نیز با بوتفلیقه از در مخالفت در آمد.
✍ بخشهایی از اتحادیههای کارگری و کارفرمایی نزدیک به دولت هم در هراس از آبروریزی به همبستگی با معترضان روی آوردند. بخشی از پلیس هم روز جمعه با معترضان همراهی کرد. در بخش حملونقل هم اعتصاب موفقی صورت گرفت.
✍ دو تیم فوتبالی که رقیب دیرینه هم هستند نیز اعلام کردند که در دیدار این هفته شان در کنار هم خواهند ایستاد و سرودی واحد سر خواهند داد.
✍ و بالاخره عبدالعزیز بوتفلیقه پس از چند دهه حضور در قدرت، طی بیانیهای انصراف خود را برای نامزدی ریاستجمهوری اعلام کرد. او در این بیانیه نوشت صدای جوانان را شنیده است و دغدغه آنها برای آینده کشور را درک میکند.
✍ وی از ورود الجزایر به دورهای حساس از تاریخ خود سخن گفت و تظاهرات مسالمتآمیز جوانان را ستود.
✍ از برکناری نخستوزیر و تغییرات در دولت و تعویق انتخابات خبر داد تا کنفرانسی ملی قانون اساسی جدیدی را تا آخر سال تدوین کند و پس از رفراندوم تأیید قانون اساسی جدید، انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود.
✍ نکته مهم اینکه وی به یک فرد ملی و نسبتا مورد قبول عموم ماموریت داد تا کنفرانس ملی برای تدوین قانون اساسی جدید را برعهده گیرد.
✍ معاون نخستوزیر الجزایر نیز وعده یک نظام جدید را داد و گفت: "وظیفه ما گفتوگو است. اولویت اصلی ما همراهکردن تمام الجزایریها با یکدیگر است. نظام جدید بر اراده مردم مبتنی خواهد بود. در اجلاسی که با حضور نمایندگان دولت و مخالفان برگزار میشود، قانون اساسی تازهای نوشته خواهد شد و اغلب حاضران در این گردهمآیی را جوانان و زنان تشکیل خواهند داد". رئیس ستاد ارتش الجزایر نیز گفت: "ارتش و مردم بینش یکسانی دارند".
✍ این وعدههای اصلاحی هنوز ناراضیان را آرام و راضی نکرده و تظاهرات خیابانی ادامه دارد و به تعبیر برخی ناظران سیاسی، شطرنج سختی بین مخالفان و حکومت در جریان است.
✍ در ونزوئلا نیز نارضایتی و اعتراض خیابانی گسترده بخش مهمی از مردم به شرایط دشوار زندگی که حکومت دیکتاتوری مادورو را مسبب آن می دانند؛ به رهبری گوایدو، رییس پارلمان آن کشور، ادامه دارد.
✍ در ونزوئلا هر چند دول بزرگ خارجی تلاش داشتهاند در صفبندی داخلی این کشور دخالت کنند؛ اما برخلاف بعضی نگاه های سنتی چپ، این کشاکش بینالمللی چیزی از اصالت اعتراضات گسترده خیابانی که ناشی از درد و رنج مردم ونزوئلاست، کم نمیکند.
✍ حضور گسترده خیابانی مردم تا همین جا حکومت دیکتاتوری و فاسد اما سرسخت مادورو را در بنبست قرار داده و وادار به عقبنشینی و پذیرش مذاکره و دادن وعدههایی البته غیرقابل اعتماد برای آینده کرده است.
✍ به ایران برگردیم؛ آقای خاتمی فرد مورداعتماد اکثر اصلاحطلبان و مرد معدل و متوسط اصلاحطلبی درون حکومتی صراحتا از "اشکال هم در ساختار و هم در رویکرد" (که همگان میدانند این اشکال به وضعیت حقوقی و حقیقی قدرت و به خصوص راس هرم سیاسی برمیگردد) و عدم استقبال مردم در انتخابات آینده یاد کرده است.
✍ حال سئوال تحولخواهان از اصلاحطلبان این است با توجه به تجارب مکرر جهانی و الگوهای نسبتا موفق و پیروز متعدد در شکستن قفل دیکتاتوری و تحول آرام و مسالمتآمیز از دیکتاتوریهای یکدنده و سرسخت در چهارگوشه جهان، وقت آن نرسیده که دست از ترس و هراس از عرصه خیابان بردارند و اگر خود حاضر به تغییر یا متنوع کردن عرصههای سیاستورزی نیستند، لااقل به تایید آن بپردازند و حداقل علیه آن موضع نگیرند؟
✍ آیا اعتراضات و اعتصابات کاملا مدنی کارگران و معلمان و... نمونههایی از این گسترده کردن زمین بازی علیه بنبستی که هسته اصلی قدرت مسلط بوجود آورده، نیست!؟
✍ اگر سران و راس هرم اصلاحطلبی بنا به عللی قابل تحلیل چنین نمیکنند بدنه اصلاحطلبی که فارغالبالتر و بیقیدوهراسترند، چرا چنین نمیکنند؟
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "جنبش خیابانی راهحل نیست"
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ رضا علیجانی، بر مبنای سخنان اخیر آقای خاتمی که گفته است: "دیگر سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید"؛ راهحل برونرفت از مشکلات را در آشتی با جنبش خیابانی میداند و به اصلاحطلبان دو پیشنهاد میدهد:
✍ اول، پیوستن به جنبش خیابانی و دوم، در صورت عدم تمایل، تایید آن و واگذاشتن مردم برای آمدن به خیابان.
✍ آقای علیجانی برای تایید درستی پیشنهاد خود حوادث اخیر الجزایر و ونزوئلا را مثال میزند. حال بماند که این دو مثال ومقایسه آن با ایران بسیار سادهانگارانه است و شرایط، مسائل و تقریبا همه مولفههای تحولات ایران با این دو کشور متفاوت است.
✍ در الجزایر، معترضان هدفی مشخص، کوتاهمدت و معین دارند. تقریبا حرکت اعتراضی مردم الجزایر در چارچوب حفظ ساختار کنونی و نوعی اصلاح است که نیروی اجتماعی و سیاسی را یکپارچه ساخته است.
✍ ساخت قدرت نیر ناهمسو با این جنبش نیست؛ چون جنبش خیابانی در الجزایر با اعتراض به یک فرد شروع شده و حول آن شکل گرفته و تداوم یافته است.
✍ البته در ونزوئلا شرایط بسیار پیچیدهتر است؛ سیاست سوسیالیستی-پوپولیستی چاوز-مادورو سالهاست که شکست خورده است.
✍ در ونزوئلا همانند بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین دوگانه سرمایهداری-سوسیالیسم جوامع این کشورها را دوقطبی کرده است.
✍ رقابت دوبلوک قدرت از دو اردوگاه، سالهاست که این دوگانه را به تعارض و شکاف عمیق تبدیل کرده و امکان مصالحه و گفتگو را از بین برده است؛ لذا اکنون ونزوئلا صحنه نبرد این دو اردوگاه است و مردم قربانیان آن.
✍ گرچه سیاستهای غلط مادورو در بروز این رخدادها موثر بوده؛ اما غفلت از عوامل بیرونی نتایج تحلیلی غلطی را به دنبال خواهد داشت.
✍ شرایط ایران به چند دلیل متفاوت است:
✍ اول، ایران کنونی میراث یک انقلاب را بر دوش میکشد که نیروهای موثر در بروز و ظهور آن همچنان زنده و فعال است و در درونش نوعی آتشفشان انقلابی شعله میکشد.
✍ درست است که انقلاب از آرمانهای اولیه فاصله گرفته، درست است که مدیران جامعه به دلیل ضعف در عملکرد موجب بروز نارضایتی گسترده شدهاند، درست است که اقتدار و مشروعیت نظام سیاسی آسیب دیده؛ اما نیروی اجتماعی و سیاسی حامی ساختار انقلاب هنوز از اقتدار برخوردار است.
✍ دوم، اصلاحطلبان بعنوان نیروی اجتماعی- سیاسی دگرگونیطلب دو ویژگی دارند: اول اینکه نیروی درونی انقلاب به حساب میآیند و دوم اینکه با هدف حفظ ساختار انقلاب و برای اصلاح خطاها واشتباهات خود و دیگران نوعی مبارزه مدنی آگاهیبخش، روبهجلو و خشونتپرهیز را راهبرد خود قرار دادهاند.
✍ لذا اصلاحطلبان در ایران نه همچون الجزایر هدف مشخص برای مقابله با یک فرد را دارند و نه همچون ونزوئلا میخواهند علیه کلیت یک نظام به پاخیزند.
✍ جنبش خیابانی اگر همچون فرانسه هدف تعریفشده، رهبری مشخص و نیروی سیاسی معینی نداشته باشد یا همانند الجزایر هدف تعریفشدهای نداشته باشد؛ دو هدف باقی میماند:
✍ اول، اردوکشی خیابانی برای مقابله با رقیب و دوم، حضور در خیابان برای تبدیل نیروی اعتراض مردم برای تخریب ساختار و اقتدار حکومت و شکلگیری یک تحول انقلابی.
✍ هیچکدام از شرایط و هدفگذاریهای ذکرشده در ایران وجود ندارد؛ لذا کشاندن مردم به خیابان مشکلی را حل نخواهد کرد.
✍ اکنون دو گروه هستند که استراتژی جنبش خیابانی را تبلیغ میکنند:
✍ اول، تیم تحولخواهان چپ همچون آقای علیجانی که شاید هدفشان فشار بر حکومت و هسته سخت قدرت برای پذیرش راهبرد تغییر رفتار در نظام حکومتی است؛ این استراتژی با راهبرد براندازان همپوشانی دارد، اما قطعا نیات آنها یکی نیست.
✍ گروه دوم، تحولخواهان راست یا حامیان حکومت دینی هستند که دولت کنونی و اصلاحطلبان و هر نیروی دموکراسیخواهی را مانع شکلگیری نظام سیاسی مورد علاقه خود میدانند.
✍ تحولخواهان چپ با جنبش خیابانی برای تغییر رفتار حکومت تلاش میکنند و تحولخواهان راست با جنبش خیابانی که برای سال۹۸ وعده دادهاند به دنبال حذف رقبای خود و یکدست کردن حکومت هستند. اما اصلاحطلبان هیچکدام از این دو هدف را دنبال نمیکنند.
✍ لذا جنبش خیابانی بدون دلایل مشخص در چارچوب یک مبارزه مدنی خشونت پرهیز در شرایط کنونی اشتباهی راهبردی است که بعید است هیچ نیروی اصلاحطلبی به آن روی خوش نشان دهد.
✍ تجربه نشان داده است که قربانیان اصلی چنین جنبشهای هیجانی فقط و فقط مردم هستند.
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ رضا علیجانی، بر مبنای سخنان اخیر آقای خاتمی که گفته است: "دیگر سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید"؛ راهحل برونرفت از مشکلات را در آشتی با جنبش خیابانی میداند و به اصلاحطلبان دو پیشنهاد میدهد:
✍ اول، پیوستن به جنبش خیابانی و دوم، در صورت عدم تمایل، تایید آن و واگذاشتن مردم برای آمدن به خیابان.
✍ آقای علیجانی برای تایید درستی پیشنهاد خود حوادث اخیر الجزایر و ونزوئلا را مثال میزند. حال بماند که این دو مثال ومقایسه آن با ایران بسیار سادهانگارانه است و شرایط، مسائل و تقریبا همه مولفههای تحولات ایران با این دو کشور متفاوت است.
✍ در الجزایر، معترضان هدفی مشخص، کوتاهمدت و معین دارند. تقریبا حرکت اعتراضی مردم الجزایر در چارچوب حفظ ساختار کنونی و نوعی اصلاح است که نیروی اجتماعی و سیاسی را یکپارچه ساخته است.
✍ ساخت قدرت نیر ناهمسو با این جنبش نیست؛ چون جنبش خیابانی در الجزایر با اعتراض به یک فرد شروع شده و حول آن شکل گرفته و تداوم یافته است.
✍ البته در ونزوئلا شرایط بسیار پیچیدهتر است؛ سیاست سوسیالیستی-پوپولیستی چاوز-مادورو سالهاست که شکست خورده است.
✍ در ونزوئلا همانند بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین دوگانه سرمایهداری-سوسیالیسم جوامع این کشورها را دوقطبی کرده است.
✍ رقابت دوبلوک قدرت از دو اردوگاه، سالهاست که این دوگانه را به تعارض و شکاف عمیق تبدیل کرده و امکان مصالحه و گفتگو را از بین برده است؛ لذا اکنون ونزوئلا صحنه نبرد این دو اردوگاه است و مردم قربانیان آن.
✍ گرچه سیاستهای غلط مادورو در بروز این رخدادها موثر بوده؛ اما غفلت از عوامل بیرونی نتایج تحلیلی غلطی را به دنبال خواهد داشت.
✍ شرایط ایران به چند دلیل متفاوت است:
✍ اول، ایران کنونی میراث یک انقلاب را بر دوش میکشد که نیروهای موثر در بروز و ظهور آن همچنان زنده و فعال است و در درونش نوعی آتشفشان انقلابی شعله میکشد.
✍ درست است که انقلاب از آرمانهای اولیه فاصله گرفته، درست است که مدیران جامعه به دلیل ضعف در عملکرد موجب بروز نارضایتی گسترده شدهاند، درست است که اقتدار و مشروعیت نظام سیاسی آسیب دیده؛ اما نیروی اجتماعی و سیاسی حامی ساختار انقلاب هنوز از اقتدار برخوردار است.
✍ دوم، اصلاحطلبان بعنوان نیروی اجتماعی- سیاسی دگرگونیطلب دو ویژگی دارند: اول اینکه نیروی درونی انقلاب به حساب میآیند و دوم اینکه با هدف حفظ ساختار انقلاب و برای اصلاح خطاها واشتباهات خود و دیگران نوعی مبارزه مدنی آگاهیبخش، روبهجلو و خشونتپرهیز را راهبرد خود قرار دادهاند.
✍ لذا اصلاحطلبان در ایران نه همچون الجزایر هدف مشخص برای مقابله با یک فرد را دارند و نه همچون ونزوئلا میخواهند علیه کلیت یک نظام به پاخیزند.
✍ جنبش خیابانی اگر همچون فرانسه هدف تعریفشده، رهبری مشخص و نیروی سیاسی معینی نداشته باشد یا همانند الجزایر هدف تعریفشدهای نداشته باشد؛ دو هدف باقی میماند:
✍ اول، اردوکشی خیابانی برای مقابله با رقیب و دوم، حضور در خیابان برای تبدیل نیروی اعتراض مردم برای تخریب ساختار و اقتدار حکومت و شکلگیری یک تحول انقلابی.
✍ هیچکدام از شرایط و هدفگذاریهای ذکرشده در ایران وجود ندارد؛ لذا کشاندن مردم به خیابان مشکلی را حل نخواهد کرد.
✍ اکنون دو گروه هستند که استراتژی جنبش خیابانی را تبلیغ میکنند:
✍ اول، تیم تحولخواهان چپ همچون آقای علیجانی که شاید هدفشان فشار بر حکومت و هسته سخت قدرت برای پذیرش راهبرد تغییر رفتار در نظام حکومتی است؛ این استراتژی با راهبرد براندازان همپوشانی دارد، اما قطعا نیات آنها یکی نیست.
✍ گروه دوم، تحولخواهان راست یا حامیان حکومت دینی هستند که دولت کنونی و اصلاحطلبان و هر نیروی دموکراسیخواهی را مانع شکلگیری نظام سیاسی مورد علاقه خود میدانند.
✍ تحولخواهان چپ با جنبش خیابانی برای تغییر رفتار حکومت تلاش میکنند و تحولخواهان راست با جنبش خیابانی که برای سال۹۸ وعده دادهاند به دنبال حذف رقبای خود و یکدست کردن حکومت هستند. اما اصلاحطلبان هیچکدام از این دو هدف را دنبال نمیکنند.
✍ لذا جنبش خیابانی بدون دلایل مشخص در چارچوب یک مبارزه مدنی خشونت پرهیز در شرایط کنونی اشتباهی راهبردی است که بعید است هیچ نیروی اصلاحطلبی به آن روی خوش نشان دهد.
✍ تجربه نشان داده است که قربانیان اصلی چنین جنبشهای هیجانی فقط و فقط مردم هستند.
@javadrooh
Telegram
attach📎
👁🗨 نگاه تحليلگران: "نباید به خیابان دل بست"
👈 دکتر حمیدرضا جلاییپور، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی برای هفتهنامه "صدا" درباره اوضاع عمومی کشور و وضع اصلاحطلبان در سال ۹۸ نوشت:
▪️اوضاع عمومی جامعه
✍ پیشبینی شرایط کشور در سال ۱۳۹۸ سخت است. اجمالا میتوان گفت اوضاع کشور و اصلاحطلبان به وضعیت شش زمینه (یا متغییر) زیر مرتبط است:
۱- میزان مقاومت «اقتصاد ایران» در برابر فشار تحریمها روشن نیست. آیا حاکمیت دنبال «تحریمشکنی» از راه مذاکره میرود یا نه؟ متاسفانه اغلب کارشناسان اقتصادی وضع خوبی را پیشبینی نمیکنند.
۲- میزان «گشودگیحاکمیت» در برابر انتخابات آینده چه مقدار خواهد بود؟ فعلا علائمی از این گشایش دیده نمیشود.
۳- باید دید مختصات این اصلاحات ساختاری که علی لاریجانی خبر آن را داد و قرار است در چهارماه آینده انجام بشود چیست؟ یک اصلاحات بودجهای-مالی است یا بیشتر؟
۴- دو سال است کشور در شرایط اعتراضات صنفی و کارگری است و جامعه مطالباتی ایران در فضای نگرانی و تنش هست، باید نگران بود یکدفعه در این شرایط نامساعد از سوی تندروها در خارج (و یا داخل) کار غیرمنتظرهای انجام نشود؛ مثل شلیک متقابل.
۵- از هم اکنون اثرات سیاسی افزایش «گرانیها» کالا روی مردم در سال آینده بهدرستی روشن نیست.
۶- اعتراضات پراکنده و متوالی صنفی و مردمی ادامه خواهد داشت؛ ولی روشن نیست که این اعتراضات به اعتراض یکپارچه تبدیل بشود یا نه؟
✍ هر وضعی که این شش متغیر پیدا میکند، روی وضع یک سال آینده اثر میگذارد. براساس دادهها و شواهد فعلی وضع خوبی در سال ۹۸ پیشبینی نمیشود.
▪️وضع نیروهای عاملیتی
✍ حالا اگر به نیروهای عاملیتی هم نگاه کنیم، وضع بهتر نیست. البته یک روزنه امیدی در میان نیروی اصلاحجو و اصلاحطلب کشور هست. من در زیر به این سه نیرو اشاره میکنم:
▪️وضع نیروی دولت موازی که یک سری از ویژگیهای آن روشن است:
۱- آنها معتقدند پیچ ترامپ را نظام رد میکند و ترامپ را یک دورهای میدانند. (البته به نظر میرسد بصورت غیررسمی این نیرو مشکلی با مذاکره ندارند).
۲- هدف حاملان دولت موازی بازگشت به وضعیت قبل از سال ۸۸ است.
۳- تا با یکپارچگی در سطوح بالای حاکمیت، موضوع جانشینی درست مدیریت بشود. آنها مواظب هستند نامحرمی در جمع تصمیمگیران وارد نشود. (فعلا ترکیب مورد علاقه برای تصمیمگیری برای دولت موازی صادق و علی لاریجانی و رییسی است).
۴- قرار نیست دیپلماسی انقلابی و استثنایی دولت موازی تغییر کند (به رغم اینکه هزینه اقتصادی این دیپلماسی بیشتر از توان اقتصادی کشور شده). البته یک مقدار «دوز» عملی و تبلیغاتی این دیپلماسی کمرنگتر میشود و به دیپلماسی رسمی بیشتر تاسی میکنند.
۵- از سوی دیگر، دولت موازی یک جریان سیاسی ضعیف اصلاحی با حضور یک اقلیت در مجلس را تحمل میکند. فشار به بخش پیشروی اصلاحات برای جلوگیری کردن از انسجام بیشتر «جبهه سیاسی اصلاحات» ادامه پیدا میکند.
۶- فشار دولت موازی بر نمایندگان واقعی اقشار اجتماعی و مطالباتی جامعه بیشتر میشود.
۷- در انتخابات آینده دولت موازی کوشش میکند اصولگرایان با نیروهای جدید و جوان وارد صحنه انتخابات شوند و بعید است از «نظارت استصوابی حداکثری» کاسته شود.
▪️وضع نیروی تحولطلب
۱- آنها وضع موجود را بنبست میدانند.
۲- اصلاحطلبان را تمام شده میدانند.
۳- و راه خروج کشور از بنبست سیاسی را خیابان، مقاومت مدنی و اعتراض فراگیر مردمی میدانند.
۴- مشکل تحولطلبان این است که دائم تکرار میکنند: "اصلاحطلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا"؛ ولی خود آنها هم در این دو سال جز تخطئه اصلاحطلبان اقدامی که به نفع دموکراسی موثر باشد انجام ندادهاند. و بیشتر بازار تبلیغاتی رسانههای ماهوارهای برانداز را گرم کردهاند و بطور مداوم کار سیاسی آنها این است که برای اصلاحطلبان نسخه میپیچند و تعیین تکلیف میکنند!خصوصا بیمحابا در شرایط سخت تحریم اقتصادی، به جای نقد مشخص به دولت روحانی حمله میکنند.
▪️وضع نیروی اصلاحطلبان
۱-اصلاحطلبان سیاسی یک جبهه و جریان سیال و متکثر هستند. ولی دو جریان آن فعال هستند. یک جریان معتقدند ما به هرحال، باید مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم. یک جریان دیگر (اصلاحطلبان پیشرو) میخواهند فعالانه و معنادار (نه به هر قیمت) در انتخابات شرکت کنند.
۲- اصلاحطلبان چون اصلاحطلباند با فرصت انتخابات مجلس در سال ۹۸ راهبردی و مسئولانه مواجه میشوند و آنها در نسبت به انتخابات سه کار را حتما انجام خواهند داد:
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 دکتر حمیدرضا جلاییپور، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی برای هفتهنامه "صدا" درباره اوضاع عمومی کشور و وضع اصلاحطلبان در سال ۹۸ نوشت:
▪️اوضاع عمومی جامعه
✍ پیشبینی شرایط کشور در سال ۱۳۹۸ سخت است. اجمالا میتوان گفت اوضاع کشور و اصلاحطلبان به وضعیت شش زمینه (یا متغییر) زیر مرتبط است:
۱- میزان مقاومت «اقتصاد ایران» در برابر فشار تحریمها روشن نیست. آیا حاکمیت دنبال «تحریمشکنی» از راه مذاکره میرود یا نه؟ متاسفانه اغلب کارشناسان اقتصادی وضع خوبی را پیشبینی نمیکنند.
۲- میزان «گشودگیحاکمیت» در برابر انتخابات آینده چه مقدار خواهد بود؟ فعلا علائمی از این گشایش دیده نمیشود.
۳- باید دید مختصات این اصلاحات ساختاری که علی لاریجانی خبر آن را داد و قرار است در چهارماه آینده انجام بشود چیست؟ یک اصلاحات بودجهای-مالی است یا بیشتر؟
۴- دو سال است کشور در شرایط اعتراضات صنفی و کارگری است و جامعه مطالباتی ایران در فضای نگرانی و تنش هست، باید نگران بود یکدفعه در این شرایط نامساعد از سوی تندروها در خارج (و یا داخل) کار غیرمنتظرهای انجام نشود؛ مثل شلیک متقابل.
۵- از هم اکنون اثرات سیاسی افزایش «گرانیها» کالا روی مردم در سال آینده بهدرستی روشن نیست.
۶- اعتراضات پراکنده و متوالی صنفی و مردمی ادامه خواهد داشت؛ ولی روشن نیست که این اعتراضات به اعتراض یکپارچه تبدیل بشود یا نه؟
✍ هر وضعی که این شش متغیر پیدا میکند، روی وضع یک سال آینده اثر میگذارد. براساس دادهها و شواهد فعلی وضع خوبی در سال ۹۸ پیشبینی نمیشود.
▪️وضع نیروهای عاملیتی
✍ حالا اگر به نیروهای عاملیتی هم نگاه کنیم، وضع بهتر نیست. البته یک روزنه امیدی در میان نیروی اصلاحجو و اصلاحطلب کشور هست. من در زیر به این سه نیرو اشاره میکنم:
▪️وضع نیروی دولت موازی که یک سری از ویژگیهای آن روشن است:
۱- آنها معتقدند پیچ ترامپ را نظام رد میکند و ترامپ را یک دورهای میدانند. (البته به نظر میرسد بصورت غیررسمی این نیرو مشکلی با مذاکره ندارند).
۲- هدف حاملان دولت موازی بازگشت به وضعیت قبل از سال ۸۸ است.
۳- تا با یکپارچگی در سطوح بالای حاکمیت، موضوع جانشینی درست مدیریت بشود. آنها مواظب هستند نامحرمی در جمع تصمیمگیران وارد نشود. (فعلا ترکیب مورد علاقه برای تصمیمگیری برای دولت موازی صادق و علی لاریجانی و رییسی است).
۴- قرار نیست دیپلماسی انقلابی و استثنایی دولت موازی تغییر کند (به رغم اینکه هزینه اقتصادی این دیپلماسی بیشتر از توان اقتصادی کشور شده). البته یک مقدار «دوز» عملی و تبلیغاتی این دیپلماسی کمرنگتر میشود و به دیپلماسی رسمی بیشتر تاسی میکنند.
۵- از سوی دیگر، دولت موازی یک جریان سیاسی ضعیف اصلاحی با حضور یک اقلیت در مجلس را تحمل میکند. فشار به بخش پیشروی اصلاحات برای جلوگیری کردن از انسجام بیشتر «جبهه سیاسی اصلاحات» ادامه پیدا میکند.
۶- فشار دولت موازی بر نمایندگان واقعی اقشار اجتماعی و مطالباتی جامعه بیشتر میشود.
۷- در انتخابات آینده دولت موازی کوشش میکند اصولگرایان با نیروهای جدید و جوان وارد صحنه انتخابات شوند و بعید است از «نظارت استصوابی حداکثری» کاسته شود.
▪️وضع نیروی تحولطلب
۱- آنها وضع موجود را بنبست میدانند.
۲- اصلاحطلبان را تمام شده میدانند.
۳- و راه خروج کشور از بنبست سیاسی را خیابان، مقاومت مدنی و اعتراض فراگیر مردمی میدانند.
۴- مشکل تحولطلبان این است که دائم تکرار میکنند: "اصلاحطلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا"؛ ولی خود آنها هم در این دو سال جز تخطئه اصلاحطلبان اقدامی که به نفع دموکراسی موثر باشد انجام ندادهاند. و بیشتر بازار تبلیغاتی رسانههای ماهوارهای برانداز را گرم کردهاند و بطور مداوم کار سیاسی آنها این است که برای اصلاحطلبان نسخه میپیچند و تعیین تکلیف میکنند!خصوصا بیمحابا در شرایط سخت تحریم اقتصادی، به جای نقد مشخص به دولت روحانی حمله میکنند.
▪️وضع نیروی اصلاحطلبان
۱-اصلاحطلبان سیاسی یک جبهه و جریان سیال و متکثر هستند. ولی دو جریان آن فعال هستند. یک جریان معتقدند ما به هرحال، باید مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم. یک جریان دیگر (اصلاحطلبان پیشرو) میخواهند فعالانه و معنادار (نه به هر قیمت) در انتخابات شرکت کنند.
۲- اصلاحطلبان چون اصلاحطلباند با فرصت انتخابات مجلس در سال ۹۸ راهبردی و مسئولانه مواجه میشوند و آنها در نسبت به انتخابات سه کار را حتما انجام خواهند داد:
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
الف: حداکثر استفاده را از فضای انتخابات تا روز رأیگیری برای تقویت فعالیت حزبی و ترویج گفتمان دموکراسی انجام خواهند داد.
ب: تلاش برای رسیدن به اجماع درمورد رأی دادن/ یا ندادن در برخی/یا تمام حوزههای انتخاباتی ادامه خواهد یافت.
پ: فعالیت نمایندگان اصلاحطلب یا نزدیک به اصلاحطلب در مجلس آینده براساس برنامه و پلتفرم از پیش تعیین شده و امضا شده خواهد بود.
۳- البته تلاش بند دو در جریان اصلاحات کار راحتی نیست. عدهای انسجام اصلاحطلبان رو در شعسا (شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) میبینند و عدهای دنبال انسجام در شورای هماهنگی دوم خرداد و عدهای بعنوان اصلاحطلبان پیشرو عمل میکنند.
✍ ولی کلا اصلاحطلبان در یک سال آینده با کسانی که «سیاست خیابانی» را میخواهند به جای سیاست انتخاباتی قرار دهند مرزبندی دارند.
۴- اصلاحطلبان، جمهوریخواهی در چارچوب وضع فعلی (یعنی تقویت نهاد انتخابات، نهاد پارلمان و پاسخگویی و کارایی نهاد دولت) را راه مناسب انسجام کشور میدانند و همچنان تقویت جمهوری خواهی را از طریق مشارکت فعال و مشروط در انتخابات ۱۳۹۸ دنبال میکنند. و واگذار کردن انتخابات و پارلمان و دولت را به دولت موازی به امید «سیاست خیابانی» یک خطای راهبردی و پرریسک میدانند.
۵- البته اصلاحطلبان دموکراسی را به یک بعدش (که انتخابات باشد) تقلیل نمیدهند، ولی معتقدند در شرایط کنونی در کشور ما که دولت موازی بیتوجه به خواست جامعه مدنی است؛ احزاب و جامعهمدنی ضعیف است، همچنان فعال بودن از طریق انتخابات است که سایر ابعاد دموکراسی (مثل رعایت حقوق اساسی مردم، گسترش نهادهای صنفی و مدنی، قضاوت مستقل و حکومت محدود و پاسخگو) را تقویت میکند.
۶- پایگاه مردمی اصلاحطلبان پس از دیماه ۱۳۹۶ مقداری ضعیف شده؛ ولی سیاست جمهوریخواهانه و انتخاباتی اصلاحطلبان در میان نیروهای «اصلاحجو و نوگرای کشور» دارای پایگاه جدی است و در جریان انتخابات ۱۳۹۸ تاحدودی فعال میشود.
۷- یک همسویی نانوشتهای در شرایط فعلی همچنان بین اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهرو هست، که حفظ میشود. در شرایط حاد هم همگرایی نیروهای دگراندیشان هم با این خط میانه گسترش پیدا میکند.
۸- حتی ممکن است اصلاحطلبان با کنشگری انتخاباتی خود نتوانند گشایش چشمگیری در فضای سیاسی ایجاد کنند ولی اصلاحطلبان اگر خدایی نکرده کشور با بحرانهای ناامن کننده روبرو شود، یک نیروی بازدارنده و تعادلبخش در جهت حفظ ایران خواهند بود.
▪️سایر ملاحظات
۱-اصلاحطلبان از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۶ برای «بقا» تلاش میکردند؛ ولی در انتخابات آینده برای کاندیداهای خود پلتفورم و برنامه دارند و آنها را بصورت تکنوازانه رها نخواهند کرد.
۲- در شرایط کنونی که کشور با تحریم ناجوانمردانه ترامپ و نتانیاهو روبرو است، اصلاحطلبان از نقد همدلانه دولت روحانی دفاع میکنند؛ ولی زدن و تخریب دولت روحانی را یک ناانسانیگری و نامردی آشکار میدانند. و حتی تخریب کلیت نظام را در شرایط ناامن خاورمیانه عین بیمسئولیتی و ایرانسوزی میدانند.
۳- شرایط کنونی جامعه ایران برای «انقلاب کلاسیک» و حتی «انقلاب آرام» فراهم نیست.
✍ پیگیری تغییرات در شرایط کنونی و جنگی خاورمیانه از طریق «تقابل» نیروهای جامعه مدنی با حاکمیت عقلایی نیست و تغییرات از طریق «تعامل و گفتگوی نخبگان» سودمندتر است.
✍ لذا طرفداران «سیاست خیابانی» توجه ندارند چشمانداز سیاست خیابانی در ایران وقوع یک انقلاب نیست؛ بلکه حرکت در جهت ناامنی ساختاری و فروپاشی سیاسی و آسیب به تمامیت ایران است.
۴- بهار کنشگری سیاسی در ایران همچنان «فضای انتخاباتی» است و انتخابات ۹۸ برای اصلاح امور همچنان جنبه اساسی دارد. نقطه عطفهای چهار دهه گذشته در جامعه ایران همگی در فرآیندهای انتخاباتی شکل گرفته است.
۵- اصلاحطلبان از در دستورکار قرار گرفتن هر پیشنهاد عملی در برنامه انتخاباتی خود بر اساس اجماع و در جهت تقویت گشایس سیاسی دفاع میکنند (مثل دفاع از حزبی شدن قانون انتخابات، مثل دفاع از یک مرکز قانونگذاری در ایران در برابر مراکز قانونگذاری متنوع).
▪️جمعبندی:
کلا اوضاع خوبی در یک سال آینده دیده نمیشود و بیثباتی محتمل هست.
✍ راه معقول برونرفت کشور از همآیندی مشکلات، همکاری مشترک حاکمیت، دولت و جامعهمدنی بر سر «حداقلها» است.
✍ و اصلاحطلبان آماده همکاری برای رسیدن به این مقصود هستند و پیشنهادات پانزدهگانه خاتمی در این جهت بود. فعلا به نظر میرسد هچنان حاکمیت دنبال این «حداقلها» نیست.
✍ با این همه، اصلاحطلبان با چشم باز اوضاع را در یک سال آینده رصد میکنند و انسجام نه چندان منسنجم خود را حفظ میکنند و از تلاش در راه تقویت جمهوریخواهی بر اساس سیاست انتخاباتی و اصلاحی دست برنمیدارند.
@javadrooh
ب: تلاش برای رسیدن به اجماع درمورد رأی دادن/ یا ندادن در برخی/یا تمام حوزههای انتخاباتی ادامه خواهد یافت.
پ: فعالیت نمایندگان اصلاحطلب یا نزدیک به اصلاحطلب در مجلس آینده براساس برنامه و پلتفرم از پیش تعیین شده و امضا شده خواهد بود.
۳- البته تلاش بند دو در جریان اصلاحات کار راحتی نیست. عدهای انسجام اصلاحطلبان رو در شعسا (شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) میبینند و عدهای دنبال انسجام در شورای هماهنگی دوم خرداد و عدهای بعنوان اصلاحطلبان پیشرو عمل میکنند.
✍ ولی کلا اصلاحطلبان در یک سال آینده با کسانی که «سیاست خیابانی» را میخواهند به جای سیاست انتخاباتی قرار دهند مرزبندی دارند.
۴- اصلاحطلبان، جمهوریخواهی در چارچوب وضع فعلی (یعنی تقویت نهاد انتخابات، نهاد پارلمان و پاسخگویی و کارایی نهاد دولت) را راه مناسب انسجام کشور میدانند و همچنان تقویت جمهوری خواهی را از طریق مشارکت فعال و مشروط در انتخابات ۱۳۹۸ دنبال میکنند. و واگذار کردن انتخابات و پارلمان و دولت را به دولت موازی به امید «سیاست خیابانی» یک خطای راهبردی و پرریسک میدانند.
۵- البته اصلاحطلبان دموکراسی را به یک بعدش (که انتخابات باشد) تقلیل نمیدهند، ولی معتقدند در شرایط کنونی در کشور ما که دولت موازی بیتوجه به خواست جامعه مدنی است؛ احزاب و جامعهمدنی ضعیف است، همچنان فعال بودن از طریق انتخابات است که سایر ابعاد دموکراسی (مثل رعایت حقوق اساسی مردم، گسترش نهادهای صنفی و مدنی، قضاوت مستقل و حکومت محدود و پاسخگو) را تقویت میکند.
۶- پایگاه مردمی اصلاحطلبان پس از دیماه ۱۳۹۶ مقداری ضعیف شده؛ ولی سیاست جمهوریخواهانه و انتخاباتی اصلاحطلبان در میان نیروهای «اصلاحجو و نوگرای کشور» دارای پایگاه جدی است و در جریان انتخابات ۱۳۹۸ تاحدودی فعال میشود.
۷- یک همسویی نانوشتهای در شرایط فعلی همچنان بین اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهرو هست، که حفظ میشود. در شرایط حاد هم همگرایی نیروهای دگراندیشان هم با این خط میانه گسترش پیدا میکند.
۸- حتی ممکن است اصلاحطلبان با کنشگری انتخاباتی خود نتوانند گشایش چشمگیری در فضای سیاسی ایجاد کنند ولی اصلاحطلبان اگر خدایی نکرده کشور با بحرانهای ناامن کننده روبرو شود، یک نیروی بازدارنده و تعادلبخش در جهت حفظ ایران خواهند بود.
▪️سایر ملاحظات
۱-اصلاحطلبان از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۶ برای «بقا» تلاش میکردند؛ ولی در انتخابات آینده برای کاندیداهای خود پلتفورم و برنامه دارند و آنها را بصورت تکنوازانه رها نخواهند کرد.
۲- در شرایط کنونی که کشور با تحریم ناجوانمردانه ترامپ و نتانیاهو روبرو است، اصلاحطلبان از نقد همدلانه دولت روحانی دفاع میکنند؛ ولی زدن و تخریب دولت روحانی را یک ناانسانیگری و نامردی آشکار میدانند. و حتی تخریب کلیت نظام را در شرایط ناامن خاورمیانه عین بیمسئولیتی و ایرانسوزی میدانند.
۳- شرایط کنونی جامعه ایران برای «انقلاب کلاسیک» و حتی «انقلاب آرام» فراهم نیست.
✍ پیگیری تغییرات در شرایط کنونی و جنگی خاورمیانه از طریق «تقابل» نیروهای جامعه مدنی با حاکمیت عقلایی نیست و تغییرات از طریق «تعامل و گفتگوی نخبگان» سودمندتر است.
✍ لذا طرفداران «سیاست خیابانی» توجه ندارند چشمانداز سیاست خیابانی در ایران وقوع یک انقلاب نیست؛ بلکه حرکت در جهت ناامنی ساختاری و فروپاشی سیاسی و آسیب به تمامیت ایران است.
۴- بهار کنشگری سیاسی در ایران همچنان «فضای انتخاباتی» است و انتخابات ۹۸ برای اصلاح امور همچنان جنبه اساسی دارد. نقطه عطفهای چهار دهه گذشته در جامعه ایران همگی در فرآیندهای انتخاباتی شکل گرفته است.
۵- اصلاحطلبان از در دستورکار قرار گرفتن هر پیشنهاد عملی در برنامه انتخاباتی خود بر اساس اجماع و در جهت تقویت گشایس سیاسی دفاع میکنند (مثل دفاع از حزبی شدن قانون انتخابات، مثل دفاع از یک مرکز قانونگذاری در ایران در برابر مراکز قانونگذاری متنوع).
▪️جمعبندی:
کلا اوضاع خوبی در یک سال آینده دیده نمیشود و بیثباتی محتمل هست.
✍ راه معقول برونرفت کشور از همآیندی مشکلات، همکاری مشترک حاکمیت، دولت و جامعهمدنی بر سر «حداقلها» است.
✍ و اصلاحطلبان آماده همکاری برای رسیدن به این مقصود هستند و پیشنهادات پانزدهگانه خاتمی در این جهت بود. فعلا به نظر میرسد هچنان حاکمیت دنبال این «حداقلها» نیست.
✍ با این همه، اصلاحطلبان با چشم باز اوضاع را در یک سال آینده رصد میکنند و انسجام نه چندان منسنجم خود را حفظ میکنند و از تلاش در راه تقویت جمهوریخواهی بر اساس سیاست انتخاباتی و اصلاحی دست برنمیدارند.
@javadrooh
Telegram
attach📎