🔏 کامنت "راهبرد": "تکذیب ادعاهای یک توییتر مجعول"
👈 محمدجواد روح
✍ طی دو روز گذشته یک اکانت مجعول توییتری، ادعاهای عجیبی را درباره دو تن از روزنامهنگاران مطرح کرده و مطالبی را هم به من منتسب کرده است.
✍ با آنکه دلیلی برای توجه به این ادعاها وجود نداشت؛ اما به دلیل آنکه چند تن از دوستان موضوع را از من جویا شدند، آن را تکذیب و هرگونه اطلاع و ارتباط درباره چنین مطالبی را رد میکنم.
@javadrooh
👈 محمدجواد روح
✍ طی دو روز گذشته یک اکانت مجعول توییتری، ادعاهای عجیبی را درباره دو تن از روزنامهنگاران مطرح کرده و مطالبی را هم به من منتسب کرده است.
✍ با آنکه دلیلی برای توجه به این ادعاها وجود نداشت؛ اما به دلیل آنکه چند تن از دوستان موضوع را از من جویا شدند، آن را تکذیب و هرگونه اطلاع و ارتباط درباره چنین مطالبی را رد میکنم.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "رأی قاضی دادگاه قم؛ مجازات از چه نوع؟"
👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ رأی قاضی دادگاه کیفری شهرستان قم که دانشجوی جوانی را محکوم به خرید و مطالعۀ کتاب "از سرد و گرم روزگار" کرده، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی یافته است.
✍ از همین رو، برخی دوستان خواستهاند که من هم در این مورد نظر و یا دستکم احساسام را بیان کنم.
✍ واقعیت این است که این ماجرا ربط کوچکی به من دارد و عمده آن به محمد جواد رهسپار، صادرکننده رأی، و دانشجوی محکوم مربوط میشود.
✍ آقای رهسپار را من تاکنون ندیدهام و از جزییات دلایل و انگیزههای او برای صدور این حکم اطلاع ندارم. ازاینرو، اگر روزی روزگاری ضرورتش پیش آید، خود او قاعدتا در این مورد توضیح میدهد.
✍ با این همه برای من روشن است که او از سرِ خیرخواهی و علاقهاش به کتاب "از سرد و گرم روزگار" این حکم را داده تا بدین وسیله توجه نسلی را که یا عجولانه در صدد کشف و پیمودن راهی سهل و آسان و غیرعادی و میانبر برای دستیابی به اهداف و خواستهای خود است و یا اصولا از پیمودن چنین راهی نومید و مأیوس شده و سر در گریبان افسردگی فرو برده است، به این موضوع معطوف کند که زندگی به تلاش مداوم، انگیزه قوی، اراده محکم، ستیز با انواع مشکلات، نهراسیدن و تسلیم نشدن در برابر شرایط، صبر و شکیبایی و قناعت، تحملِ ناملایمات و چشم دوختن به افقهای فراتر از روزمرگی و مادیاندیشی نیاز دارد.
✍ به عبارت دیگر، زندگی را باید ساخت نه اینکه مانند گِل کوزهگری سرنوشت خود را به دست عوامل و شرایط بیرونی سپرد تا به دلخواه خود، شکلی به آن دهند.
✍ بنابراین، هم از این جهت و هم به دلیل اشاره صریح قاضی محترم به نام کتاب و نویسندهاش در متن حکم، آن هم در شرایطی که برخی دوستان قدیم نگرانی خود را از پاسخ به تماسهای تلفنی پنهان نمیکنند، شایسته تقدیر و احترام است.
✍ در این میان، اما یک طرف ماجرا نیز دانشجوی محکوم است. من نمیدانم که آیا او از حکم رضایت دارد و یا اینکه ترجیح میدهد یک میلیون تومان جریمه نقدی را بپردازد و خود را از زیر بار خواندن کتاب خلاص کند!
✍ در واقع، این تا اندازهای بستگی به رضایتاش از حکم و علاقهاش به مطالعه دارد. طبعا اگر او کتاب را از سر اکراه و اجبار بخواند بی آنکه با آن ارتباطی برقرار کند، به واقع فقط مجازاتی را تحمل کرده است که قاضی او را به دلیل خطا یا جرم کوچکاش مستوجب آن میداند.
✍ اما اگر او از سر علاقه به مطالعه کتاب برخیزد و از خواندن آن لذت ببرد، شاید بتوان گفت به جای مجازات، به واقع جایزهای از طرف قاضی دریافت کرده است؛ جایزهای که شاید نگاه او را به زندگی تغییر دهد و تحولی در احوال او پدید آورد.
@javadrooh
👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ رأی قاضی دادگاه کیفری شهرستان قم که دانشجوی جوانی را محکوم به خرید و مطالعۀ کتاب "از سرد و گرم روزگار" کرده، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی یافته است.
✍ از همین رو، برخی دوستان خواستهاند که من هم در این مورد نظر و یا دستکم احساسام را بیان کنم.
✍ واقعیت این است که این ماجرا ربط کوچکی به من دارد و عمده آن به محمد جواد رهسپار، صادرکننده رأی، و دانشجوی محکوم مربوط میشود.
✍ آقای رهسپار را من تاکنون ندیدهام و از جزییات دلایل و انگیزههای او برای صدور این حکم اطلاع ندارم. ازاینرو، اگر روزی روزگاری ضرورتش پیش آید، خود او قاعدتا در این مورد توضیح میدهد.
✍ با این همه برای من روشن است که او از سرِ خیرخواهی و علاقهاش به کتاب "از سرد و گرم روزگار" این حکم را داده تا بدین وسیله توجه نسلی را که یا عجولانه در صدد کشف و پیمودن راهی سهل و آسان و غیرعادی و میانبر برای دستیابی به اهداف و خواستهای خود است و یا اصولا از پیمودن چنین راهی نومید و مأیوس شده و سر در گریبان افسردگی فرو برده است، به این موضوع معطوف کند که زندگی به تلاش مداوم، انگیزه قوی، اراده محکم، ستیز با انواع مشکلات، نهراسیدن و تسلیم نشدن در برابر شرایط، صبر و شکیبایی و قناعت، تحملِ ناملایمات و چشم دوختن به افقهای فراتر از روزمرگی و مادیاندیشی نیاز دارد.
✍ به عبارت دیگر، زندگی را باید ساخت نه اینکه مانند گِل کوزهگری سرنوشت خود را به دست عوامل و شرایط بیرونی سپرد تا به دلخواه خود، شکلی به آن دهند.
✍ بنابراین، هم از این جهت و هم به دلیل اشاره صریح قاضی محترم به نام کتاب و نویسندهاش در متن حکم، آن هم در شرایطی که برخی دوستان قدیم نگرانی خود را از پاسخ به تماسهای تلفنی پنهان نمیکنند، شایسته تقدیر و احترام است.
✍ در این میان، اما یک طرف ماجرا نیز دانشجوی محکوم است. من نمیدانم که آیا او از حکم رضایت دارد و یا اینکه ترجیح میدهد یک میلیون تومان جریمه نقدی را بپردازد و خود را از زیر بار خواندن کتاب خلاص کند!
✍ در واقع، این تا اندازهای بستگی به رضایتاش از حکم و علاقهاش به مطالعه دارد. طبعا اگر او کتاب را از سر اکراه و اجبار بخواند بی آنکه با آن ارتباطی برقرار کند، به واقع فقط مجازاتی را تحمل کرده است که قاضی او را به دلیل خطا یا جرم کوچکاش مستوجب آن میداند.
✍ اما اگر او از سر علاقه به مطالعه کتاب برخیزد و از خواندن آن لذت ببرد، شاید بتوان گفت به جای مجازات، به واقع جایزهای از طرف قاضی دریافت کرده است؛ جایزهای که شاید نگاه او را به زندگی تغییر دهد و تحولی در احوال او پدید آورد.
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفدهمین شماره دوره جدید هفتهنامه "صدا" فردا با سرمقاله و پروندهای ویژه درباره استعفا و بازگشت محمدجواد ظریف منتشر میشود. عناوین و بخشهای اصلی مجله را فردا معرفی خواهم کرد.
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "دوراهی مجمع تشخیص"
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوراهی اتخاذ یک تصمیم مهم قرار دارد. از شواهد و قراین میتوان دریافت که تردیدهای کنونی در مورد لایحه پالرمو متاثر از جدال و کشمکشهایی است که سویه سیاسی آن بسیار قویتر از دیدگاههای کارشناسان است.
✍ آنچه اساس صفبندیهای سیاسی است، تأثیر پذیرفتن از خواست مراجع و کانونهای تعیینکننده سوگیریهای سیاسی است.
✍ در این چارچوب مراجع و کانونهای قدرت در ایران از دو گرایش متفاوت پیروی میکنند:
✍ گروهی که اساس تحلیل خود را همچنان معارضه با غرب به محوریت آمریکا قرار دادهاند و موفقیت را همچنان در استمرار رویارویی با آنها میدانند و گروه دوم تعامل با غرب را راهبرد خود میدانند و معتقدند که باید از تمامی روزنهها برای کاهش تنش سود جست.
✍ این دو گروه هر دو بهنوعی گرایش به پررنگسازی نقش محوری سیاست در عرصه دیپلماسی عمومی دارند. اما به این قضیه باید یک موضوع دیگر را افزود و آن هم نگاه و رویکرد کارشناسی است.
✍ مجمع تشخیص مصلحت به دلیل شأن و جایگاهش باید بستری برای پررنگ جلوه کردن نگاه کارشناسی باشد؛ چون اساسا شأن آن قضاوت میان یک تصمیم وانطباق آن با مصلحت عمومی است.
✍ پیوستن یا نپیوستن به کنوانسیون پالرمو، یک تصمیم سیاسی است که وظیفه دولت و مجلس است؛ انطباق با قانون اساسی وظیفه شورای نگهبان است، همه این کار با روال قانونی انجام شده است.
✍ در حال حاضر، مجمع تشخیص مصلحت تنها باید قضاوتی بر مبنای دیدگاه کارشناسی داشته باشد؛ نه اینکه بر تصمیمسازی سیاسی متمرکز شود.
✍ حال باید دید که آیا کنوانسیون پالرمو از نگاه کارشناسی دارای منفعت است یا خیر. چه حامی سیاست معارضه با آمریکا و غرب باشیم و چه راهبرد تعامل را ارجح بدانیم، پیوستن به پالرمو و FATF یک ضرورت است. چرا؟
✍ چون: معارضه با غرب در نگاه نوع اول اگرچه در بعد تمدنی ممکن است دائمی باشد، اما از نظر سیاسی نمیتواند دائمی تلقی شود؛ لذا اگر اهمیت تاکتیکها را لحاظ کنیم، باز ماندن راه گفتگو یک رویکرد عاقلانه است.
✍ اما در نگاه دوم که اساس آن بر تعامل است و قائل بر نزاع تمدنی و سیاسی دائمی نیست؛ همکاری با نهادهای بینالمللی یک راهبرد است.
✍ در هر دو شکل، مصلحت نظام سیاسی ایران پیوستن به این کنوانسیونهاست.
✍ نکته دوم، برای تشخیص مصلحت عمومی شرایط خاص جامعه ایران و توجه جدی به نوع بازیگری دشمن اهمیت دارد.
✍ همین که میبینیم آمریکا، اسراییل و عربستان مثلث فشار به ایران از حضور موثر ایران در عرصه بینالمللی خرسند نیست و راهکار عمدهاش قطع همه پیوندهای ایران با جهان و ایجاد دوباره اجماع بینالمللی علیه ماست؛ منطق روشنی است که به ما گوشزد میکند که تاکتیک اصلی ما باید درهم شکستن این فشار و اجماع باشد، نه مستحکم کردن آن.
✍ حال این مجمع تشخیص مصلحت است که باید با تصمیم خود نشان دهد که میخواهد ایران را در کدام سو قرار دهد.
✍ طبیعی است که مجمع باید آماده پذیرش اثرات تصمیم خود باشد؛ چون ایران اکنون در وضعیتی شکننده قرار دارد و هر تصمیمی از این نوع، آثار و پیامدهای خاص خود را دارد.
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوراهی اتخاذ یک تصمیم مهم قرار دارد. از شواهد و قراین میتوان دریافت که تردیدهای کنونی در مورد لایحه پالرمو متاثر از جدال و کشمکشهایی است که سویه سیاسی آن بسیار قویتر از دیدگاههای کارشناسان است.
✍ آنچه اساس صفبندیهای سیاسی است، تأثیر پذیرفتن از خواست مراجع و کانونهای تعیینکننده سوگیریهای سیاسی است.
✍ در این چارچوب مراجع و کانونهای قدرت در ایران از دو گرایش متفاوت پیروی میکنند:
✍ گروهی که اساس تحلیل خود را همچنان معارضه با غرب به محوریت آمریکا قرار دادهاند و موفقیت را همچنان در استمرار رویارویی با آنها میدانند و گروه دوم تعامل با غرب را راهبرد خود میدانند و معتقدند که باید از تمامی روزنهها برای کاهش تنش سود جست.
✍ این دو گروه هر دو بهنوعی گرایش به پررنگسازی نقش محوری سیاست در عرصه دیپلماسی عمومی دارند. اما به این قضیه باید یک موضوع دیگر را افزود و آن هم نگاه و رویکرد کارشناسی است.
✍ مجمع تشخیص مصلحت به دلیل شأن و جایگاهش باید بستری برای پررنگ جلوه کردن نگاه کارشناسی باشد؛ چون اساسا شأن آن قضاوت میان یک تصمیم وانطباق آن با مصلحت عمومی است.
✍ پیوستن یا نپیوستن به کنوانسیون پالرمو، یک تصمیم سیاسی است که وظیفه دولت و مجلس است؛ انطباق با قانون اساسی وظیفه شورای نگهبان است، همه این کار با روال قانونی انجام شده است.
✍ در حال حاضر، مجمع تشخیص مصلحت تنها باید قضاوتی بر مبنای دیدگاه کارشناسی داشته باشد؛ نه اینکه بر تصمیمسازی سیاسی متمرکز شود.
✍ حال باید دید که آیا کنوانسیون پالرمو از نگاه کارشناسی دارای منفعت است یا خیر. چه حامی سیاست معارضه با آمریکا و غرب باشیم و چه راهبرد تعامل را ارجح بدانیم، پیوستن به پالرمو و FATF یک ضرورت است. چرا؟
✍ چون: معارضه با غرب در نگاه نوع اول اگرچه در بعد تمدنی ممکن است دائمی باشد، اما از نظر سیاسی نمیتواند دائمی تلقی شود؛ لذا اگر اهمیت تاکتیکها را لحاظ کنیم، باز ماندن راه گفتگو یک رویکرد عاقلانه است.
✍ اما در نگاه دوم که اساس آن بر تعامل است و قائل بر نزاع تمدنی و سیاسی دائمی نیست؛ همکاری با نهادهای بینالمللی یک راهبرد است.
✍ در هر دو شکل، مصلحت نظام سیاسی ایران پیوستن به این کنوانسیونهاست.
✍ نکته دوم، برای تشخیص مصلحت عمومی شرایط خاص جامعه ایران و توجه جدی به نوع بازیگری دشمن اهمیت دارد.
✍ همین که میبینیم آمریکا، اسراییل و عربستان مثلث فشار به ایران از حضور موثر ایران در عرصه بینالمللی خرسند نیست و راهکار عمدهاش قطع همه پیوندهای ایران با جهان و ایجاد دوباره اجماع بینالمللی علیه ماست؛ منطق روشنی است که به ما گوشزد میکند که تاکتیک اصلی ما باید درهم شکستن این فشار و اجماع باشد، نه مستحکم کردن آن.
✍ حال این مجمع تشخیص مصلحت است که باید با تصمیم خود نشان دهد که میخواهد ایران را در کدام سو قرار دهد.
✍ طبیعی است که مجمع باید آماده پذیرش اثرات تصمیم خود باشد؛ چون ایران اکنون در وضعیتی شکننده قرار دارد و هر تصمیمی از این نوع، آثار و پیامدهای خاص خود را دارد.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اکونومیست" با تیتر "لحظه خطرناک مودی" به تنش در روابط هند و پاکستان پرداخته است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اسپکتیتور" با تیتر "درهم شکستن کوربن" به تضعیف موقعیت رهبر حزب کارگر بریتانیا پرداخته است.
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: ارزیابی توییتری حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در انگلستان، از دیدار وزیرخارجه انگلیس با سخنگوی جنبش انصارالله یمن
@javadrooh
@javadrooh
🗒 اعلانات: خرید نسخه آنلاین هفدهمین شماره دوره جدید هفتهنامه "صدا"| هم اکنون در اپلیکیشن جار:
https://m.jaaar.com/kiosk
https://m.jaaar.com/kiosk
📸 نمای روز: جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی لایحه پالرمو برگزار شد.
@javadrooh
@javadrooh
Forwarded from اصلاحات ساختاري اقتصاد ايران
بيانيه اقتصادي محققان جوان كشور.pdf
365.8 KB
عدالت یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی بود؛ امّا نسبت به آنچه در نظر داشتیم، «در زمینه عدالت عقب ماندهایم»
به سه دلیل، نتیجهي مستقیم قیمتهای یارانهای را عقب ماندن از آرمانهای عدالتخواهانه میدانیم:
- اوّل: بهرهمندترین افراد از یارانه پنهان در قیمت، طبعاً پرمصرفترینها هستند نه نیازمندترینها.
- دوم: قیمتهای یارانهای مزیتهای نسبی را مخدوش میکنند و بهرهوری تولید را کاهش میدهند.
- سوم: در کنار قیمتهای یارانهای، بازار سیاه و قیمتهای مرزی شکل میگیرند، لذا مشوّق رانتجویی و قاچاق میشوند.
تحقّق عدالت، افزایش بهینگی و سلامت فعّالیّتهای اقتصادی، متنافر نیستند. با حذف مداخلات قیمتی و تبدیل یارانه پنهان به درآمد پایه همگانی، میتوان هر سه را محقّق کرد. امّا باید دقّت داشت:
۱) درآمد پایه همگانی مستقل از بودجه، و تنها از محلّ اصلاح قیمت حاملهای انرژی باشد؛
۲) فرآیند جایگزینی یارانه پنهان با درآمد پایه همگانی تدریجی و مستمر باشد؛
۳) برقراری درآمد پایه همگانی، توأم با حذف تدریجی یارانه پنهان سایر کالاها باشد؛
4) همزمان با حذف یارانه پنهان، تجارت بخش خصوصی به تدريج تسهیل گردد.
@SubsidyReform
به سه دلیل، نتیجهي مستقیم قیمتهای یارانهای را عقب ماندن از آرمانهای عدالتخواهانه میدانیم:
- اوّل: بهرهمندترین افراد از یارانه پنهان در قیمت، طبعاً پرمصرفترینها هستند نه نیازمندترینها.
- دوم: قیمتهای یارانهای مزیتهای نسبی را مخدوش میکنند و بهرهوری تولید را کاهش میدهند.
- سوم: در کنار قیمتهای یارانهای، بازار سیاه و قیمتهای مرزی شکل میگیرند، لذا مشوّق رانتجویی و قاچاق میشوند.
تحقّق عدالت، افزایش بهینگی و سلامت فعّالیّتهای اقتصادی، متنافر نیستند. با حذف مداخلات قیمتی و تبدیل یارانه پنهان به درآمد پایه همگانی، میتوان هر سه را محقّق کرد. امّا باید دقّت داشت:
۱) درآمد پایه همگانی مستقل از بودجه، و تنها از محلّ اصلاح قیمت حاملهای انرژی باشد؛
۲) فرآیند جایگزینی یارانه پنهان با درآمد پایه همگانی تدریجی و مستمر باشد؛
۳) برقراری درآمد پایه همگانی، توأم با حذف تدریجی یارانه پنهان سایر کالاها باشد؛
4) همزمان با حذف یارانه پنهان، تجارت بخش خصوصی به تدريج تسهیل گردد.
@SubsidyReform