Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اقبال لاهوری در حضور محمد مصطفی(ص)
متن و صدا: صدیق قطبی
کاری از موسسه فرهنگی هنری تابش
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
متن و صدا: صدیق قطبی
کاری از موسسه فرهنگی هنری تابش
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
❤3👍1
"سواد سلامت "
به بهانه "روز جهانی سالمندان"
⬅️سالمندی دوره ای از زندگی است که طبق تعریف از ۶۵ سالگی شروع می شود.اما یادمان باشد که نمی توان برای سالمندی زمان خاصی را مشخص کرد، بلکه سالمندی را می توانیم با ویژگی های خاصی که فرد در زمانی از زندگی خود پیدا می کند، بشناسیم.
⬅️سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ "شورای جهانی سالمندی"را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا، "اول اکتبر" را به عنوان "روز جهانی سالمندان" تعیین کرد.
⬅️معمولا سالمندی با کاهش یا افت توانایی های جسمی، فکری، اجتماعی و... شناخته می شود. برخی از این تغییرات در جسم روی می دهد به عنوان مثال در سالمندی ۵۰درصد از سلول های قشر مخ تحلیل می رود،به خصوص نورون های عصبی که ارتباط مستقیمی با بینایی، شنوایی و اعصاب حرکتی دارند. این تحلیل در بخش هایی از مخ که مربوط به نظم بخشی اطلاعات، قضاوت و تفکر است کمتر اتفاق می افتد.قلب توان پمپاژ کمتری پیدا کرده و امراض قلبی و عروقی نیز عارض می شوند.ضعف دستگاه ایمنی هم باعث می شود سالمندان نسبت به جوانان زودتر بیمار شوند و دیرتر بهبود یابند.
⬅️ازنظر اجتماعی هم سالمندان با تحولات زیادی در زندگی روبه رو می شوند.برخی از این رویدادها عبارت است از: بازنشستگی، یائسگی، سپرده شدن به سرای سالمندان، فوت همسر و... به هر حال مهم ترین مشکلات سالمندان که به نوعی برای اطرافیان هم مشکلاتی ایجاد می کند به خطر افتادن سلامتی و استقلال آنها و احساس تنهایی و گاهی هم حس بی ارزشی در روابط با دیگران است.
⬅️می توان از "سه نوع سالمندی" سخن گفت:
☑️«سالمندی طبیعی» که در آن شخص سالمند با تغییرات فکری و جسمی حد انتظار این دوره سنی مواجه می شود.
☑️«سالمندی آرمانی» که در آن هنوز اهداف زندگی،آسایش، سرزندگی،استقلال و پیگیری اهداف شغلی هنوز در زندگی سالمند وجود دارد.
☑️«سالمندی همراه آسیب» که در آن سالمند گرفتار بیماری های شدید و کاهش محسوس در عملکردهای بدنی می شود.
⬅️بنابراین نمیتوان احکام کلیشه ای درباره همه سالمندان صادر نمود.
⬅️سالمندان، در روزگاری دیگر و در شرایط و آدابی متفاوت پرورش یافته و دل بسته سنت های خود هستند و بهمین دلیل، نمی توانند بی مهری نسل جدید به سنت های قدیم را بپذیرند.جوانان نیز در محیط هایی نو و تحت تأثیر عوامل جدیدی رشد کرده اند.از این رو، باگرایش های تازه و نوجویی های گاه افراطی، با سنت ها به ستیز برمی خیزند. این "سنت گرایی" از یک سو و "نوگرایی"از سوی دیگر، بستر مناسبی برای پدید آمدن بحرانی در درون خانواده و اجتماع است.
✅جوانان بهتر است که بدانند نه هر کهنه ای، بی ارزش و کم اهمیت و نه هر تازه ای مطلوب، مشروع و پذیرفتنی است.سالمندان نیز بهتر است که بپذیرند هر کهنه ای،ارزشمند و مقبول و هر نویی، بی قدر و منفور نیست.
⬅️در سالمندان "کمخوری"خود یک مشکل است.بین بیماریهای مزمنی که سالمندان از آن رنج میبرند (سرطان، ناراحتیهای قلبی، دیابت، یبوست و دردهای استخوانی) و ترکیبی از رژیم غذائی نامناسب و زندگی ناسالم، رابطهٔ مستقیم وجود دارد. شخص به نسبت پیر شدن به دلایل گوناگون مقدار خوراک اش نیز کمتر میشود.برخی مشکل بلع دارند، برخی به علت داشتن درد مفاصل برای خرید و درست کردن غذا دچار مشکل هستند، عدهای بهعلت از دست دادن شریک زندگی و ناخوش بودن،اشتهای خود را از دست میدهند و بعضی نیز به دلیل ضعف مالی قدرت خرید ندارند.
⬅️در کنار "تغذیهٔ مناسب"، "تحرک جسمانی" نیز برای تأمین یک زندگی سالم در هر سنی لازم است. با سوختن کالری در اثر ورزش، وزن بدن کنترل میشود. "ورزشهای سبک"( مانند پیادهروی)استحکام استخوانها را بیشتر میکند.یادمان باشد که حرکت فیزیکی باعث عملکرد خوب ریهها و قلب شده قدرت و انعطافپذیری را زیاد کرده و حس سلامتی را القاء میکند.
⬅️تامین شرایط مناسب برای زندگی همراه با عزت نفس و احترام در "دوره سالمندی" از وظایف مهم حاکمیتی است و نباید به هیچ بهانه ای مورد غفلت قرار گیرد.
✍دکتر برهان ولدبیگی
۹ مهر ۱۴۰۲
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
به بهانه "روز جهانی سالمندان"
⬅️سالمندی دوره ای از زندگی است که طبق تعریف از ۶۵ سالگی شروع می شود.اما یادمان باشد که نمی توان برای سالمندی زمان خاصی را مشخص کرد، بلکه سالمندی را می توانیم با ویژگی های خاصی که فرد در زمانی از زندگی خود پیدا می کند، بشناسیم.
⬅️سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ "شورای جهانی سالمندی"را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا، "اول اکتبر" را به عنوان "روز جهانی سالمندان" تعیین کرد.
⬅️معمولا سالمندی با کاهش یا افت توانایی های جسمی، فکری، اجتماعی و... شناخته می شود. برخی از این تغییرات در جسم روی می دهد به عنوان مثال در سالمندی ۵۰درصد از سلول های قشر مخ تحلیل می رود،به خصوص نورون های عصبی که ارتباط مستقیمی با بینایی، شنوایی و اعصاب حرکتی دارند. این تحلیل در بخش هایی از مخ که مربوط به نظم بخشی اطلاعات، قضاوت و تفکر است کمتر اتفاق می افتد.قلب توان پمپاژ کمتری پیدا کرده و امراض قلبی و عروقی نیز عارض می شوند.ضعف دستگاه ایمنی هم باعث می شود سالمندان نسبت به جوانان زودتر بیمار شوند و دیرتر بهبود یابند.
⬅️ازنظر اجتماعی هم سالمندان با تحولات زیادی در زندگی روبه رو می شوند.برخی از این رویدادها عبارت است از: بازنشستگی، یائسگی، سپرده شدن به سرای سالمندان، فوت همسر و... به هر حال مهم ترین مشکلات سالمندان که به نوعی برای اطرافیان هم مشکلاتی ایجاد می کند به خطر افتادن سلامتی و استقلال آنها و احساس تنهایی و گاهی هم حس بی ارزشی در روابط با دیگران است.
⬅️می توان از "سه نوع سالمندی" سخن گفت:
☑️«سالمندی طبیعی» که در آن شخص سالمند با تغییرات فکری و جسمی حد انتظار این دوره سنی مواجه می شود.
☑️«سالمندی آرمانی» که در آن هنوز اهداف زندگی،آسایش، سرزندگی،استقلال و پیگیری اهداف شغلی هنوز در زندگی سالمند وجود دارد.
☑️«سالمندی همراه آسیب» که در آن سالمند گرفتار بیماری های شدید و کاهش محسوس در عملکردهای بدنی می شود.
⬅️بنابراین نمیتوان احکام کلیشه ای درباره همه سالمندان صادر نمود.
⬅️سالمندان، در روزگاری دیگر و در شرایط و آدابی متفاوت پرورش یافته و دل بسته سنت های خود هستند و بهمین دلیل، نمی توانند بی مهری نسل جدید به سنت های قدیم را بپذیرند.جوانان نیز در محیط هایی نو و تحت تأثیر عوامل جدیدی رشد کرده اند.از این رو، باگرایش های تازه و نوجویی های گاه افراطی، با سنت ها به ستیز برمی خیزند. این "سنت گرایی" از یک سو و "نوگرایی"از سوی دیگر، بستر مناسبی برای پدید آمدن بحرانی در درون خانواده و اجتماع است.
✅جوانان بهتر است که بدانند نه هر کهنه ای، بی ارزش و کم اهمیت و نه هر تازه ای مطلوب، مشروع و پذیرفتنی است.سالمندان نیز بهتر است که بپذیرند هر کهنه ای،ارزشمند و مقبول و هر نویی، بی قدر و منفور نیست.
⬅️در سالمندان "کمخوری"خود یک مشکل است.بین بیماریهای مزمنی که سالمندان از آن رنج میبرند (سرطان، ناراحتیهای قلبی، دیابت، یبوست و دردهای استخوانی) و ترکیبی از رژیم غذائی نامناسب و زندگی ناسالم، رابطهٔ مستقیم وجود دارد. شخص به نسبت پیر شدن به دلایل گوناگون مقدار خوراک اش نیز کمتر میشود.برخی مشکل بلع دارند، برخی به علت داشتن درد مفاصل برای خرید و درست کردن غذا دچار مشکل هستند، عدهای بهعلت از دست دادن شریک زندگی و ناخوش بودن،اشتهای خود را از دست میدهند و بعضی نیز به دلیل ضعف مالی قدرت خرید ندارند.
⬅️در کنار "تغذیهٔ مناسب"، "تحرک جسمانی" نیز برای تأمین یک زندگی سالم در هر سنی لازم است. با سوختن کالری در اثر ورزش، وزن بدن کنترل میشود. "ورزشهای سبک"( مانند پیادهروی)استحکام استخوانها را بیشتر میکند.یادمان باشد که حرکت فیزیکی باعث عملکرد خوب ریهها و قلب شده قدرت و انعطافپذیری را زیاد کرده و حس سلامتی را القاء میکند.
⬅️تامین شرایط مناسب برای زندگی همراه با عزت نفس و احترام در "دوره سالمندی" از وظایف مهم حاکمیتی است و نباید به هیچ بهانه ای مورد غفلت قرار گیرد.
✍دکتر برهان ولدبیگی
۹ مهر ۱۴۰۲
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب| Islahweb
✳️ اصلاحوب| Islahwe
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
👍3
ویژگیها و اهداف نظام اجتماعی اسلام
نویسنده: دکتر عبدالمحسن بن عبدالعزیز صویغ
مترجم: اصلاحوب
شکر و سپاس خداوند یگانه را و درود و سلام بیکران بر پیامبر رحمتش که او را با هدایت و دین حق فرستاد و پایانبخش پیامبران قرار داد. با فرستادنش نعمت بزرگ رسالت را بر ما منت نهاد و به راهی که در همه حوزهها و بخشها بهترین و استوارترین است هدایت کرد و یکی از حوزههایش نظام اجتماعی است.
🔗ادامهی متن
#اندیشه #اجتماع #دین #اسلام #نظام_اجتماعی_در_اسلام #نظام_اجتماعی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Apara
نویسنده: دکتر عبدالمحسن بن عبدالعزیز صویغ
مترجم: اصلاحوب
شکر و سپاس خداوند یگانه را و درود و سلام بیکران بر پیامبر رحمتش که او را با هدایت و دین حق فرستاد و پایانبخش پیامبران قرار داد. با فرستادنش نعمت بزرگ رسالت را بر ما منت نهاد و به راهی که در همه حوزهها و بخشها بهترین و استوارترین است هدایت کرد و یکی از حوزههایش نظام اجتماعی است.
🔗ادامهی متن
#اندیشه #اجتماع #دین #اسلام #نظام_اجتماعی_در_اسلام #نظام_اجتماعی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Apara
👍1🎉1
آیا زبان کردی رتبه هشتم را در بین زبانهای دنیا دارد؟
✍️کمال مولودپوری دبیر زبان انگلیسی شهرستان مهاباد
اخیراً در مهرماه ١٤٠٢، خبری در شبکهی اجتماعی اینستاگرام در چندین پیج مثل Kurdistan_cliip ، kourdmanc ، _kurdine_ ، rudaw و ... دربارهی رتبهی هشتم زبان کردی منتشر شده است. برای بررسی صحت و سقم این خبر، لازم است چندین نکته را یادآوری کنم.
🔗ادامهی متن
#اجتماع #فرهنگ #زبان_کردی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Apara
✍️کمال مولودپوری دبیر زبان انگلیسی شهرستان مهاباد
اخیراً در مهرماه ١٤٠٢، خبری در شبکهی اجتماعی اینستاگرام در چندین پیج مثل Kurdistan_cliip ، kourdmanc ، _kurdine_ ، rudaw و ... دربارهی رتبهی هشتم زبان کردی منتشر شده است. برای بررسی صحت و سقم این خبر، لازم است چندین نکته را یادآوری کنم.
🔗ادامهی متن
#اجتماع #فرهنگ #زبان_کردی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Apara
✍2👎1
ثمره امتگرایی اسلامی در ترازو
در عربی مدرن و استاندارد واژه امت یا أمه، مترادف Nation است. بنابراین اعضای آن ممکن است دارای ادیان و مذاهب مختلفی باشند. مانند الامة الإیرانیة که به معنای همهٔ شهروندان ایرانی، فارغ از تعلقات دینی و فلسفی آنان است. یا الامة العربیة به معنای Arab Nation، یا منظمة الأمم المتحدة(سازمان ملل متحد) است. در فارسی ملت به جای امت به کار گرفته شده است. ملت ایران، ملت امریکا، ملت عراق. ولی در قاموس عرب ها، ملت همان دین و مذهب است. تعریف امت در ویکی فقه چنین آمده است: در قرآن امت به معنی مردم و یا عده ای از آدمیان ها است که با یکدیگر پیوند دینی دارند، در حدیث که بارها به صورت های « امت محمد»، یا « امتی » (از زبان پیامبر)، یا « اُمَم » وارد شده، به معنی جماعتی به کار رفته است که از یک پیامبر پیروی می کنند. پس گویا امت در ادبیات فارسی به معنی قوم، قبیله و نیز ملت یا جامعه ای مذهبی است که تحت لوا و هدایت یک پیامبر قرار دارد. گرچه واژه امت عربی است و حق آن است که تعبیر آنان ملاک قرار گیرد، ولی در اینجا اجازه می خواهم تلقی دولت و حکومت جمهوریاسلامی را پذیرفته و ملاک امت را پیروی انسان ها از یک عقیده و ایمان بپندارم. خب در اینجا قصد دارم صرفا در مقام یک سائل(پرسشگر) بر نتایج و ثمرات بیش از ۱۰۰ ساله حرکت ها، جنبش ها و بلکه دولت های(مشخصا جمهوریاسلامی) امتگرا، چند پرسش کوتاه داشته باشم:
۱- چرا با وجود تلاش دوسده ای اسلامگراها، هنوز امت اسلامی عینیت نیافته است؟
۲- چرا با وجود تکوین پنج جمهوری و امارت اسلامی، شامل ایران، پاکستان، موریتانی، افغانستان و گامبیا، توافقی بین آنها جهت تکوین امت اسلامی شکل نگرفته است؟
۳- چرا سازمان همکاری های اسلامی با ۵۷ عضو که دارای پراکنش جغرافیایی ۴ قاره ای بوده و قدمتی ۵۴ ساله دارد، نتوانسته کمترین گامی در راه تکوین عینی امت اسلامی بردارد؟
۴- چرا طی سه دهه اخیر، هسته جهان اسلام(خاورمیانه و شمال آفریقا) بیشترین منازعه، مناقشه و جنگ را در جهان تجربه کرده است؟ چه بین کشورها و چه درون آنها؛
۵- تکوین امت شیعی به دلیل باور ها و اعتقادات و فقه یکسان یا مشابه عملی تر پنداشته می شود. پس چرا بین ایران- جمهوری آذربایجان، عراق و بحرین، که ملت های چهارگانه با بیشترین شیعیان جهان هستند، امت واحدی کلید نخورده است؟ سهل است که طی سه دهه اخیر فضایی پر تنش، شامل جنگ و قطع مناسبات میانشان در جریان بوده است.
۶- آیا موفقیت های بارز اتحادهای منطقه ای مانند اتحادیه اروپایی، نفتا و جانشین آن و ASEAN, در کاهش سطح تنش ها، افزایش دادوستد و افزایش ثروت ملل عضو، مثالواره و آلترناتیو خوبی برای جایگزینی با امتگرایی نیست؟ یا دستکم گام و بستری در جهت دستیابی به آرمانشهر امت اسلامی یا امت شیعی محسوب نمی شود؟
#یدالله_کریمی_پور
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
در عربی مدرن و استاندارد واژه امت یا أمه، مترادف Nation است. بنابراین اعضای آن ممکن است دارای ادیان و مذاهب مختلفی باشند. مانند الامة الإیرانیة که به معنای همهٔ شهروندان ایرانی، فارغ از تعلقات دینی و فلسفی آنان است. یا الامة العربیة به معنای Arab Nation، یا منظمة الأمم المتحدة(سازمان ملل متحد) است. در فارسی ملت به جای امت به کار گرفته شده است. ملت ایران، ملت امریکا، ملت عراق. ولی در قاموس عرب ها، ملت همان دین و مذهب است. تعریف امت در ویکی فقه چنین آمده است: در قرآن امت به معنی مردم و یا عده ای از آدمیان ها است که با یکدیگر پیوند دینی دارند، در حدیث که بارها به صورت های « امت محمد»، یا « امتی » (از زبان پیامبر)، یا « اُمَم » وارد شده، به معنی جماعتی به کار رفته است که از یک پیامبر پیروی می کنند. پس گویا امت در ادبیات فارسی به معنی قوم، قبیله و نیز ملت یا جامعه ای مذهبی است که تحت لوا و هدایت یک پیامبر قرار دارد. گرچه واژه امت عربی است و حق آن است که تعبیر آنان ملاک قرار گیرد، ولی در اینجا اجازه می خواهم تلقی دولت و حکومت جمهوریاسلامی را پذیرفته و ملاک امت را پیروی انسان ها از یک عقیده و ایمان بپندارم. خب در اینجا قصد دارم صرفا در مقام یک سائل(پرسشگر) بر نتایج و ثمرات بیش از ۱۰۰ ساله حرکت ها، جنبش ها و بلکه دولت های(مشخصا جمهوریاسلامی) امتگرا، چند پرسش کوتاه داشته باشم:
۱- چرا با وجود تلاش دوسده ای اسلامگراها، هنوز امت اسلامی عینیت نیافته است؟
۲- چرا با وجود تکوین پنج جمهوری و امارت اسلامی، شامل ایران، پاکستان، موریتانی، افغانستان و گامبیا، توافقی بین آنها جهت تکوین امت اسلامی شکل نگرفته است؟
۳- چرا سازمان همکاری های اسلامی با ۵۷ عضو که دارای پراکنش جغرافیایی ۴ قاره ای بوده و قدمتی ۵۴ ساله دارد، نتوانسته کمترین گامی در راه تکوین عینی امت اسلامی بردارد؟
۴- چرا طی سه دهه اخیر، هسته جهان اسلام(خاورمیانه و شمال آفریقا) بیشترین منازعه، مناقشه و جنگ را در جهان تجربه کرده است؟ چه بین کشورها و چه درون آنها؛
۵- تکوین امت شیعی به دلیل باور ها و اعتقادات و فقه یکسان یا مشابه عملی تر پنداشته می شود. پس چرا بین ایران- جمهوری آذربایجان، عراق و بحرین، که ملت های چهارگانه با بیشترین شیعیان جهان هستند، امت واحدی کلید نخورده است؟ سهل است که طی سه دهه اخیر فضایی پر تنش، شامل جنگ و قطع مناسبات میانشان در جریان بوده است.
۶- آیا موفقیت های بارز اتحادهای منطقه ای مانند اتحادیه اروپایی، نفتا و جانشین آن و ASEAN, در کاهش سطح تنش ها، افزایش دادوستد و افزایش ثروت ملل عضو، مثالواره و آلترناتیو خوبی برای جایگزینی با امتگرایی نیست؟ یا دستکم گام و بستری در جهت دستیابی به آرمانشهر امت اسلامی یا امت شیعی محسوب نمی شود؟
#یدالله_کریمی_پور
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب| Islahweb
✳️ اصلاحوب| Islahwe
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
👍3
📝توضیحی بر مطلب "ثمره امتگرایی اسلامی در ترازو"
د. یدالله کریمیپور ـ استاد جغرافیای سیاسی ـ در مطلبی با عنوان "ثمرهی اُمتگرایی در ترازو" آورده است: «چرا با وجود تلاش دوسدهای اسلامگراها، هنوز امت اسلامی عینیت نیافته است؟ چرا با وجود تکوین پنج جمهوری و امارت اسلامی، شامل ایران، پاکستان، موریتانی، افغانستان و گامبیا، توافقی بین آنها جهت تکوین امت اسلامی شکل نگرفته است؟»
من در اینجا قصد پاسخگویی به این پرسشهای البته مهم را ندارم اما مایلم توضیحاتی تاریخی خدمت ایشان عرض کنم:
امت مسلمان یا امت اسلامی را میتوان در دو معنا فهمید: ایمانی (فرهنگی)، سیاسی. مطلب جناب کریمیپور در بافتار "امت سیاسی" نگاشته شده است و گویی امت سیاسی صدها سال وجود داشته اما برغم تلاشهای اسلامگرایان از قرن بیستم تاکنون، امکان نوزایی نیافته است. اما حقیقت این است که در کمتر از چهل سال پس از هجرت، امت یکپارچهی سیاسی عملا منهزم شده بود و دو امت سیاسی در شام و عراق کارشان ـ به تعبیر ابن تیمیه ـ از لعنتکردن همدیگر گذشت و به جنگ (صفین) انجامید[1]. این رویه در ابتدای دورهی مروانیان هم ادامه یافت و حکومتهای مستقر در عراق (مختار) و حجاز (ابن زبیر) و شام (امویان) دشمنان خونیای بودند که برای حذف رقبا میکوشیدند. پس از واقعهی کربلا، علویان با قیامهای پیاپی ـ مانند قیام زید، قیام یحیی بن زید و... ـ مشروعیت نظم یکپارچهی امویان را به چالش میکشیدند تا اینکه این قیامها به سرنگونی امویان انجامید. در دوران عباسیان نیز این قیامها ادامه یافت و امت سیاسی خیلی زود پارهپاره شد. طولونیان مصر در همان قرن سوم حساب خود را از دارالخلافه جدا کردند. قیامهای متطوعّه (جهادیهای سنّی) و عیارانی چون یعقوب لیث نیز امت سیاسی را در حوزهی جغرافیایی ایران دچار گسست کرد. پیشتر از همهی اینها بازماندگان امویان، امت سیاسی ویژهی خود را در قالب "خلافت قرطبه" تأسیس کردند و خصم سیاسی دارالخلافه بغداد باقی ماندند. این گسستها و انشقاقها در امت سیاسی، حتی شامل حکومتهای شیعی نیز میشد و آل بویه، فاطمیون مصر و قرامطهی بحرین هیچگاه نتوانستند بر خصومتها و منازعات بین خود فایق آیند. بعد از حملهی مغول و فروپاشی عباسیان، ممالیک سنّی نیز نتوانستند امت اسلامی را احیا کنند. ممالیک سنّی خود با ایلخانان سنّی (تتار) درگیر جنگهای متعدد بودند و همدیگر را به ضدیت با اسلام متهم میکردند. با ظهور حکومت قدرتمند عثمانی، امت سیاسی اسلامی همچنان سهشقه بود: صفویان شیعی در ایران، عثمانیان حنفی در ترکیهی امروزی و ممالیک شافعی در مصر. سلطان سلیم (ملقب به یاووز) پادشاه مقتدر عثمانی برای جنگ با صفویان در ایران و ممالیک در مصر از شیخ الاسلام استانبول استفتاء کرد و تأییدیه گرفت. سلیم پس از جنگ چالداران، به اقلیم ممالیک حمله کرد و آخرین سلطان مملوکی را سرنگون کرد. امت سیاسی در دوران ضعف عثمانی، تَرَکهای بزرگتری هم برداشت. جنبش قدرتمند سیاسی/مذهبی وهابیت ـ محصول ائتلاف محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب ـ در انتهای قرن هجدهم چون پتکی بر سر حاکمیت عثمانی در استانبول فرود آمد. فتوا پشت فتوا و نامه پشت نامه از پایتخت عثمانیان راهی امارات عراق و مصر میشد و این جنبش را "خارجی" و "یاغی" مینامید. نهایتا این جنبش و انبوهی از جنبشهای استقلالخواهی جدید در ابتدای قرن بیستم، نور لرزان امپراتوری عثمانی را برای همیشه به امحا بردند و چندین دولتملت جدید از خاکستر عثمانی سر برآوردند.
بنابراین امت به معنای سیاسی جز در دورهای بسیار کوتاه در صدر نخست، هیچگاه قوام نگرفت و شواهد نشان میدهد که بسیار بعید است که چنین چیزی در افق نزدیک محقق شود.
اما امت به معنای فرهنگی چطور؟ آیا میتوان از امت اسلامی سخن گفت؟ ابوالحسن اشعری متکلم بزرگ سنّی در قرن چهارم، قائل به وجود چنین امتی بود. او انبوهی از اختلافات فرقههای گوناگون مسلمان را نهایتا ذیل "گفتارهای مسلمین و اختلافات نمازگزاران" طبقهبندی کرد و تمام قائلان به شهادتین را ذیل عنوان امت اسلامی ـ در معنای فرهنگی (ایمانی) ـ قرار داد. البته اشعری خیلی خوب میدانست که این امت فرهنگی، بر سر منافع و مصالح گروهی (= امر سیاسی) دچار گسستهای عمیق هستند[2] فلذا درصدد ارائهی نسخهای برای ایجاد امت سیاسی برنیامد.
ـــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. به همین دلیل بود که قبل از تأسیس ارتدکسی سُنی در مسالهی خلافت به دست احمد حنبل، گروهی از اهل حدیث بصره و غیره، خلافت راشدین را فقط در سه خلیفهی نخست خلاصه میکردند (نک: ابن تیمیة، منهاج السنة، 1/537).
[2]. اشعری در مقدمهی کتابش مینویسد: "وأول ما حدث من الاختلاف بين المسلمين بعد نبيهم صلى الله عليه وسلم اختلافهم في الإمامة"(مقالات الاسلامیین، ص2)
✍️عدنان فلّاحی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram
د. یدالله کریمیپور ـ استاد جغرافیای سیاسی ـ در مطلبی با عنوان "ثمرهی اُمتگرایی در ترازو" آورده است: «چرا با وجود تلاش دوسدهای اسلامگراها، هنوز امت اسلامی عینیت نیافته است؟ چرا با وجود تکوین پنج جمهوری و امارت اسلامی، شامل ایران، پاکستان، موریتانی، افغانستان و گامبیا، توافقی بین آنها جهت تکوین امت اسلامی شکل نگرفته است؟»
من در اینجا قصد پاسخگویی به این پرسشهای البته مهم را ندارم اما مایلم توضیحاتی تاریخی خدمت ایشان عرض کنم:
امت مسلمان یا امت اسلامی را میتوان در دو معنا فهمید: ایمانی (فرهنگی)، سیاسی. مطلب جناب کریمیپور در بافتار "امت سیاسی" نگاشته شده است و گویی امت سیاسی صدها سال وجود داشته اما برغم تلاشهای اسلامگرایان از قرن بیستم تاکنون، امکان نوزایی نیافته است. اما حقیقت این است که در کمتر از چهل سال پس از هجرت، امت یکپارچهی سیاسی عملا منهزم شده بود و دو امت سیاسی در شام و عراق کارشان ـ به تعبیر ابن تیمیه ـ از لعنتکردن همدیگر گذشت و به جنگ (صفین) انجامید[1]. این رویه در ابتدای دورهی مروانیان هم ادامه یافت و حکومتهای مستقر در عراق (مختار) و حجاز (ابن زبیر) و شام (امویان) دشمنان خونیای بودند که برای حذف رقبا میکوشیدند. پس از واقعهی کربلا، علویان با قیامهای پیاپی ـ مانند قیام زید، قیام یحیی بن زید و... ـ مشروعیت نظم یکپارچهی امویان را به چالش میکشیدند تا اینکه این قیامها به سرنگونی امویان انجامید. در دوران عباسیان نیز این قیامها ادامه یافت و امت سیاسی خیلی زود پارهپاره شد. طولونیان مصر در همان قرن سوم حساب خود را از دارالخلافه جدا کردند. قیامهای متطوعّه (جهادیهای سنّی) و عیارانی چون یعقوب لیث نیز امت سیاسی را در حوزهی جغرافیایی ایران دچار گسست کرد. پیشتر از همهی اینها بازماندگان امویان، امت سیاسی ویژهی خود را در قالب "خلافت قرطبه" تأسیس کردند و خصم سیاسی دارالخلافه بغداد باقی ماندند. این گسستها و انشقاقها در امت سیاسی، حتی شامل حکومتهای شیعی نیز میشد و آل بویه، فاطمیون مصر و قرامطهی بحرین هیچگاه نتوانستند بر خصومتها و منازعات بین خود فایق آیند. بعد از حملهی مغول و فروپاشی عباسیان، ممالیک سنّی نیز نتوانستند امت اسلامی را احیا کنند. ممالیک سنّی خود با ایلخانان سنّی (تتار) درگیر جنگهای متعدد بودند و همدیگر را به ضدیت با اسلام متهم میکردند. با ظهور حکومت قدرتمند عثمانی، امت سیاسی اسلامی همچنان سهشقه بود: صفویان شیعی در ایران، عثمانیان حنفی در ترکیهی امروزی و ممالیک شافعی در مصر. سلطان سلیم (ملقب به یاووز) پادشاه مقتدر عثمانی برای جنگ با صفویان در ایران و ممالیک در مصر از شیخ الاسلام استانبول استفتاء کرد و تأییدیه گرفت. سلیم پس از جنگ چالداران، به اقلیم ممالیک حمله کرد و آخرین سلطان مملوکی را سرنگون کرد. امت سیاسی در دوران ضعف عثمانی، تَرَکهای بزرگتری هم برداشت. جنبش قدرتمند سیاسی/مذهبی وهابیت ـ محصول ائتلاف محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب ـ در انتهای قرن هجدهم چون پتکی بر سر حاکمیت عثمانی در استانبول فرود آمد. فتوا پشت فتوا و نامه پشت نامه از پایتخت عثمانیان راهی امارات عراق و مصر میشد و این جنبش را "خارجی" و "یاغی" مینامید. نهایتا این جنبش و انبوهی از جنبشهای استقلالخواهی جدید در ابتدای قرن بیستم، نور لرزان امپراتوری عثمانی را برای همیشه به امحا بردند و چندین دولتملت جدید از خاکستر عثمانی سر برآوردند.
بنابراین امت به معنای سیاسی جز در دورهای بسیار کوتاه در صدر نخست، هیچگاه قوام نگرفت و شواهد نشان میدهد که بسیار بعید است که چنین چیزی در افق نزدیک محقق شود.
اما امت به معنای فرهنگی چطور؟ آیا میتوان از امت اسلامی سخن گفت؟ ابوالحسن اشعری متکلم بزرگ سنّی در قرن چهارم، قائل به وجود چنین امتی بود. او انبوهی از اختلافات فرقههای گوناگون مسلمان را نهایتا ذیل "گفتارهای مسلمین و اختلافات نمازگزاران" طبقهبندی کرد و تمام قائلان به شهادتین را ذیل عنوان امت اسلامی ـ در معنای فرهنگی (ایمانی) ـ قرار داد. البته اشعری خیلی خوب میدانست که این امت فرهنگی، بر سر منافع و مصالح گروهی (= امر سیاسی) دچار گسستهای عمیق هستند[2] فلذا درصدد ارائهی نسخهای برای ایجاد امت سیاسی برنیامد.
ـــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. به همین دلیل بود که قبل از تأسیس ارتدکسی سُنی در مسالهی خلافت به دست احمد حنبل، گروهی از اهل حدیث بصره و غیره، خلافت راشدین را فقط در سه خلیفهی نخست خلاصه میکردند (نک: ابن تیمیة، منهاج السنة، 1/537).
[2]. اشعری در مقدمهی کتابش مینویسد: "وأول ما حدث من الاختلاف بين المسلمين بعد نبيهم صلى الله عليه وسلم اختلافهم في الإمامة"(مقالات الاسلامیین، ص2)
✍️عدنان فلّاحی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
ثمره امتگرایی اسلامی در ترازو
در عربی مدرن و استاندارد واژه امت یا أمه، مترادف Nation است. بنابراین اعضای آن ممکن است دارای ادیان و مذاهب مختلفی باشند. مانند الامة الإیرانیة که به معنای همهٔ شهروندان ایرانی، فارغ از تعلقات دینی و فلسفی آنان است. یا الامة…
در عربی مدرن و استاندارد واژه امت یا أمه، مترادف Nation است. بنابراین اعضای آن ممکن است دارای ادیان و مذاهب مختلفی باشند. مانند الامة الإیرانیة که به معنای همهٔ شهروندان ایرانی، فارغ از تعلقات دینی و فلسفی آنان است. یا الامة…
👍2👏2
سه مدل از تقوا:
1⃣ تـقـوای گـریز
آن است که انسان از محیط گناهآلود دوری کند؛ یعنی یوسفوار از صحنه گناه راه گریز را برگزیند و فرار کند.
2⃣ تـقـوای پـرهیز
آن است که انسان بتواند در محیط گناهآلود، خودش را پاک نگه دارد. یعنی مانند موسی و آسیه در کاخ فرعونی باشد؛ اما خویشتن را از گناه حفظ نماید.
3⃣ تـقـوای سـتیز
آن است که انسان در صحنه بماند و با مظاهر گناه مبارزه کند؛ و محیط سالمی ایجاد نماید. یعنی ابراهیموار با گناه، شرک و بتپرستی مقابله، و ستیز کند.
✍🏻 محمد احمدیان - سقز
مهر ١٤٠٢
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
1⃣ تـقـوای گـریز
آن است که انسان از محیط گناهآلود دوری کند؛ یعنی یوسفوار از صحنه گناه راه گریز را برگزیند و فرار کند.
2⃣ تـقـوای پـرهیز
آن است که انسان بتواند در محیط گناهآلود، خودش را پاک نگه دارد. یعنی مانند موسی و آسیه در کاخ فرعونی باشد؛ اما خویشتن را از گناه حفظ نماید.
3⃣ تـقـوای سـتیز
آن است که انسان در صحنه بماند و با مظاهر گناه مبارزه کند؛ و محیط سالمی ایجاد نماید. یعنی ابراهیموار با گناه، شرک و بتپرستی مقابله، و ستیز کند.
✍🏻 محمد احمدیان - سقز
مهر ١٤٠٢
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب| Islahweb
✳️ اصلاحوب| Islahwe
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
❤3
هدف از وجود داشتن
در دیدگاه اسلام هدف انسان از زندگی، شناخت خدا و عبادت او با انجام مسئولیتی است که خداوند بهعنوان وارث روی زمین بر عهدهٔ او گذاشته است.
این دیدگاه با این دیدگاهی که انسان به طرز غمانگیزی بر روی زمین فرود آمده است «هایدگر»، یا راه خود را در یأس وجودی گمکرده است «سارتر»، یا حیوان باهوشی نیست و کوچکترین میل او را کنترل میکند «فروید»، یا تحت سلطۀ آرزوی قدرت است «نیچه»، سازگار نیست.
بلکه انسان جانشینی است که خداوند او را گرامی داشته است، او طالب جلال و عدالت و حیات جاویدان است. امید به زندگی آخرت، انگیزهٔ اوست. ممکن است که او به این دنیا فرود آمده باشد؛ اما برای مدتی معین؛ تا زمانی که به وطن خود در زیر سایهٔ پروردگارش در فردوس أعلی باز میگردد.
✍مراد هافمن
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
در دیدگاه اسلام هدف انسان از زندگی، شناخت خدا و عبادت او با انجام مسئولیتی است که خداوند بهعنوان وارث روی زمین بر عهدهٔ او گذاشته است.
این دیدگاه با این دیدگاهی که انسان به طرز غمانگیزی بر روی زمین فرود آمده است «هایدگر»، یا راه خود را در یأس وجودی گمکرده است «سارتر»، یا حیوان باهوشی نیست و کوچکترین میل او را کنترل میکند «فروید»، یا تحت سلطۀ آرزوی قدرت است «نیچه»، سازگار نیست.
بلکه انسان جانشینی است که خداوند او را گرامی داشته است، او طالب جلال و عدالت و حیات جاویدان است. امید به زندگی آخرت، انگیزهٔ اوست. ممکن است که او به این دنیا فرود آمده باشد؛ اما برای مدتی معین؛ تا زمانی که به وطن خود در زیر سایهٔ پروردگارش در فردوس أعلی باز میگردد.
✍مراد هافمن
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
بلای أَبَىٰ
✍ فرزان خاموشی
✨{ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَـٰۤىِٕكَةِ ٱسۡجُدُوا۟ لِـَٔادَمَ فَسَجَدُوۤا۟ إِلَّاۤ إِبۡلِیسَ أَبَىٰ وَٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَـٰفِرِینَ }
[سوره البقرة: ۳۴]
🌸 برداشت آیه:
بلای سرکشی از فرمان خداوند سبحان!
و سرباز زدن از شناخت فضل فاضلان و چشم از دیدن حقایق بستن و سوراخهای گوش را از شنیدن و دریافت آنها بستن، از جمله نتایج این بیماری خطرناک است.
در واقع ترک سجده برای آدم توسط ابلیس، سبک شمردن امر الهی بود، و همین سبب کفر ابلیس گردید.
از عارفی پرسیدند: آدم و ابلیس هر دو در بهشت گناه کردند، چه شد که آدم بخشوده و ابلیس ملعون شد؟ گفت: گناه آدم از شهوت بود و گناه ابلیس از عجب و تکبر بود که نزد خدا بخششپذیر نبود.
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
✍ فرزان خاموشی
✨{ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَـٰۤىِٕكَةِ ٱسۡجُدُوا۟ لِـَٔادَمَ فَسَجَدُوۤا۟ إِلَّاۤ إِبۡلِیسَ أَبَىٰ وَٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَـٰفِرِینَ }
[سوره البقرة: ۳۴]
🌸 برداشت آیه:
بلای سرکشی از فرمان خداوند سبحان!
و سرباز زدن از شناخت فضل فاضلان و چشم از دیدن حقایق بستن و سوراخهای گوش را از شنیدن و دریافت آنها بستن، از جمله نتایج این بیماری خطرناک است.
در واقع ترک سجده برای آدم توسط ابلیس، سبک شمردن امر الهی بود، و همین سبب کفر ابلیس گردید.
از عارفی پرسیدند: آدم و ابلیس هر دو در بهشت گناه کردند، چه شد که آدم بخشوده و ابلیس ملعون شد؟ گفت: گناه آدم از شهوت بود و گناه ابلیس از عجب و تکبر بود که نزد خدا بخششپذیر نبود.
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب| Islahweb
✳️ اصلاحوب| Islahwe
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما»
قاری: پێشەوا کوردی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
قاری: پێشەوا کوردی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
❤2
تفسیر سوره کهف.pdf
5 MB
🌸تفسیر سوره کهف🌸
سوره کهف نیز همانند دیگر سورههایی كه عبـرتهـا را در قالـب حكایـات و قصـههـا بیـان میكنند دارای دو ویژگی است:
١ - آغاز و پایان سوره، بیانگر موضوع اصلی سوره است؛ موضوع اصلی سوره كهف دعوت به توحید و نفی شرک است.
٢ - حكایتهای این سوره، مثالهایی برای موضوع اصلی هستند؛ بنابراین در هر قصه تنها به مباحثی پرداخته میشود كه محل عبرت است و به موارد غیرضروری مثل مكانها، زمانهـا و نام افراد اشاره نمیشود.
| برگرفته از مقدمه کتاب |
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
سوره کهف نیز همانند دیگر سورههایی كه عبـرتهـا را در قالـب حكایـات و قصـههـا بیـان میكنند دارای دو ویژگی است:
١ - آغاز و پایان سوره، بیانگر موضوع اصلی سوره است؛ موضوع اصلی سوره كهف دعوت به توحید و نفی شرک است.
٢ - حكایتهای این سوره، مثالهایی برای موضوع اصلی هستند؛ بنابراین در هر قصه تنها به مباحثی پرداخته میشود كه محل عبرت است و به موارد غیرضروری مثل مكانها، زمانهـا و نام افراد اشاره نمیشود.
| برگرفته از مقدمه کتاب |
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
👍4
بیماری انانیت!
انانیت و خودپسندی و یا خودپرستی یکی از بیماریهای خطرناکی است که نخستین بار شیطان به آن گرفتار شده و ندای من از آدم بهترم را سرداد، و به سزای اعمال خویش رسید و تا ابد از رحمت الهی محروم گردید.
انسانهای شیطان صفت و خودپرست نیز به این بیماری دچار میگردند و دنیا و آخرت خویش را ویران میکنند، و فضای مهربانانهی جامعه انسانی را به ویرانه و جنگلی تبدیل میکنند که خود را برتر دانسته و دیگران را تحقیر میکنند. درین نوشتهی مختصر به نشانهها و پیامدهای این بیماری خواهیم پرداخت:
لغتنامهی دهخدا در تعریف انانیت میگوید: نسبت دادن هر چیزی را به شخص خود و همه چیز را از خود دانستن. منیت و خودبینی، چنان چه گوید: نفس من، روح من و دل من. خود بینی، خودستایی، خویشتن بینی، کبر، غرور، عجب و خودخواهی.
همهی معناها با هم مشابه اند و انانیت همه را احتوا میکند و یکی از بیماریهای روانی و اجتماعی است که روحیات شخص را خراب نموده و روابط اجتماعی او را به تباهی میکشاند.
این بیماری به قشر خاصی از جامعه تعلق نداشته و امکان مصاب شدن افرادی از تمام اقشار جامعه به این بیماری وجود دارد، گاهی میبینیم که برخی از آگاهان و فرهنگیان و دانشمندان جامعه به این بیماری مبتلا شده و طرح علمی و تجربه و تحقیق علمی خود را برتر دانسته و برای به کرسی نشاندن نظریهی خود با تمام دانشمندان و فرهنگیان و آگاهان دیگر دشمنی میورزد.
و گاهی سیاسیون و نظریه¬پردازان را می¬بینیم که طرح سیاسی خود را از تمام طرحهای دیگران برتر دانسته و به هیچ دیدگاه دیگری تسلیم نمیشود، اگر چه نادرستی دیدگاهش و درست بودن دیدگاه دیگران با دلایل واضحی ثابت گردد.
گاهی متأسفانه این بیماری را در میان برخی دینداران مشاهده میکنیم که مایهی تأسف است، آنانی که باید الگوی عدالت و انصاف باشند، به بیماری انانیت دچار شده و تمام تلاش خود را به کار میاندازند تا تنها دیدگاه و نظر خود شان عملی شود.
نشانههای انانیت:
1 – خود را از دیگران برتر میپندارد.
2 – تمام خوبیها را به خودش نسبت میدهد.
3 – انتقاد پذیر نیست.
4 – برای سالم جلوه دادن خود، از دیگران بدگویی میکند.
5 – به همکاران خود اعتماد نکرده و برای شان عیبجویی و عیبتراشی میکند.
6 – به عوض قبول شکست و سهلانگاری خود، تقصیر را به گردن دیگران میاندازد.
7 – همیشه خود را بی تقصیر دانسته و هیچ وقت خطای خود را نمیپذیرد.
8 – از دیگران به خاطر اشتباهات خود معذرت خواهی نمیکند.
پیامدها و آثار ویرانگر انانیت:
1 – اگر انانیت در جامعه افزایش یابد، جامعه را به فروپاشی و سقوط دچار میسازد.
2 – چون انانیت، تصور ابلیسانه است، گناه و معصیت را در جامعه افزایش میدهد.
3 – در جامعه دشمنی و عداوت و کینهتوزی را میگستراند.
4 – عدالت و مکارم اخلاقی را پایمال میکند.
5 – مانع پیشرفت و رشد جامعه میگردد.
6 – فضای اعتماد در ادارات را از بین میبرد.
بیاییم به خاطر داشتن زندگی سالم انسانی و رشد و پیشرفت جامعه و امت اسلامی خویش، انانیت و خودخواهی را رها کرده و با همدیگر مشوره نموده و همهی دیدگاهها و نظریات را مورد موشکافی قرار دهیم و هر دیدگاهی که دلایل قویتر داشت و به آموزههای اسلامی سازگارتر بوده و مصلت مردم را بیشتر تأمین میکرد، به حیث دیدگاه برتر بپذیریم و عملی سازیم.
✍عبدالخالق احسان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
انانیت و خودپسندی و یا خودپرستی یکی از بیماریهای خطرناکی است که نخستین بار شیطان به آن گرفتار شده و ندای من از آدم بهترم را سرداد، و به سزای اعمال خویش رسید و تا ابد از رحمت الهی محروم گردید.
انسانهای شیطان صفت و خودپرست نیز به این بیماری دچار میگردند و دنیا و آخرت خویش را ویران میکنند، و فضای مهربانانهی جامعه انسانی را به ویرانه و جنگلی تبدیل میکنند که خود را برتر دانسته و دیگران را تحقیر میکنند. درین نوشتهی مختصر به نشانهها و پیامدهای این بیماری خواهیم پرداخت:
لغتنامهی دهخدا در تعریف انانیت میگوید: نسبت دادن هر چیزی را به شخص خود و همه چیز را از خود دانستن. منیت و خودبینی، چنان چه گوید: نفس من، روح من و دل من. خود بینی، خودستایی، خویشتن بینی، کبر، غرور، عجب و خودخواهی.
همهی معناها با هم مشابه اند و انانیت همه را احتوا میکند و یکی از بیماریهای روانی و اجتماعی است که روحیات شخص را خراب نموده و روابط اجتماعی او را به تباهی میکشاند.
این بیماری به قشر خاصی از جامعه تعلق نداشته و امکان مصاب شدن افرادی از تمام اقشار جامعه به این بیماری وجود دارد، گاهی میبینیم که برخی از آگاهان و فرهنگیان و دانشمندان جامعه به این بیماری مبتلا شده و طرح علمی و تجربه و تحقیق علمی خود را برتر دانسته و برای به کرسی نشاندن نظریهی خود با تمام دانشمندان و فرهنگیان و آگاهان دیگر دشمنی میورزد.
و گاهی سیاسیون و نظریه¬پردازان را می¬بینیم که طرح سیاسی خود را از تمام طرحهای دیگران برتر دانسته و به هیچ دیدگاه دیگری تسلیم نمیشود، اگر چه نادرستی دیدگاهش و درست بودن دیدگاه دیگران با دلایل واضحی ثابت گردد.
گاهی متأسفانه این بیماری را در میان برخی دینداران مشاهده میکنیم که مایهی تأسف است، آنانی که باید الگوی عدالت و انصاف باشند، به بیماری انانیت دچار شده و تمام تلاش خود را به کار میاندازند تا تنها دیدگاه و نظر خود شان عملی شود.
نشانههای انانیت:
1 – خود را از دیگران برتر میپندارد.
2 – تمام خوبیها را به خودش نسبت میدهد.
3 – انتقاد پذیر نیست.
4 – برای سالم جلوه دادن خود، از دیگران بدگویی میکند.
5 – به همکاران خود اعتماد نکرده و برای شان عیبجویی و عیبتراشی میکند.
6 – به عوض قبول شکست و سهلانگاری خود، تقصیر را به گردن دیگران میاندازد.
7 – همیشه خود را بی تقصیر دانسته و هیچ وقت خطای خود را نمیپذیرد.
8 – از دیگران به خاطر اشتباهات خود معذرت خواهی نمیکند.
پیامدها و آثار ویرانگر انانیت:
1 – اگر انانیت در جامعه افزایش یابد، جامعه را به فروپاشی و سقوط دچار میسازد.
2 – چون انانیت، تصور ابلیسانه است، گناه و معصیت را در جامعه افزایش میدهد.
3 – در جامعه دشمنی و عداوت و کینهتوزی را میگستراند.
4 – عدالت و مکارم اخلاقی را پایمال میکند.
5 – مانع پیشرفت و رشد جامعه میگردد.
6 – فضای اعتماد در ادارات را از بین میبرد.
بیاییم به خاطر داشتن زندگی سالم انسانی و رشد و پیشرفت جامعه و امت اسلامی خویش، انانیت و خودخواهی را رها کرده و با همدیگر مشوره نموده و همهی دیدگاهها و نظریات را مورد موشکافی قرار دهیم و هر دیدگاهی که دلایل قویتر داشت و به آموزههای اسلامی سازگارتر بوده و مصلت مردم را بیشتر تأمین میکرد، به حیث دیدگاه برتر بپذیریم و عملی سازیم.
✍عبدالخالق احسان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب| Islahweb
✳️ اصلاحوب| Islahwe
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
https://ble.ir/islahweb1979/
Web: www.islahweb.org/fa
👍4❤3