بیماری وارونه شدن حقایق!
✍عبدالخالق احسان
زندگی انسان زمانی به تعادل و توازن واقعی میرسد که مطابق دستورات و هدایات آفریدگارش عمل نماید، هرگاه ازین هدایات سازنده سرپیچی نماید، تعادل او برهم خورده و حقایق را وارونه میبیند، و توان تفکیک بین خوب و بد، حق و باطل و زیبایی و پلشتی را از دست میدهد.
آثار این حقیقت را به چشم سر مشاهده نموده و به صورت واضح لمس میکنیم که چگونه آدمهای درنده خوی و شیطان صفت را خوب و شایسته معرفی نموده و انسانهای پاک طنیت و نیک را بد و خرابکار معرفی میکنند. چگونه گروهها و نظامها و سازمانهای ویرانگر را ناجی بشر دانسته و حرکتها و جریانهایی را که خواهان سعادت و خوشبختی بشر اند، زشت و تخریب کننده معرفی مینمایند.
علت این تصورات و توهمهای وارونهای، انحراف انسانها از مسیر حقیقتی است که آفریدگار هستی تعیین نموده، اگر قضاوتها، موقفگیریها، تصمیمگیریها و دستورات و منهیات ما از منبع زلال وحی سرچشمه گیرد، حقایق را وارونه ندیده و هر چیز را به جای مناسب آن قرار می.دهیم و عکس آن نیز صادق است که اگر از سرچشمهی زلال وحی دور باشیم، خواهشات نفسانی و تعصبات ناروا بر ما مسلط شده و همه چیز را از دست ما میرباید و زندگی ما را به گند کشانده و حلال و مفید را حرام و مضر تصور نموده و حرام و مضر را حلال و مفید گمان میکنیم.
شهید سید قطب رحمه الله در تفسیر این سخن منافقان: ( قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ) میگفتند: ما اصلاح گرانی بيش نيستيم. گفتار زیبایی دارد و می.گوید: « کسانی که به بدترين وجه فساد مىکنند و زشتترين اعمال را انجام میدهند، و در عين حال میگويند: ما اصلاحگرانيم، بدون گمان در هر عصر و زمانی فراوانند. اين چنين میگويند، زيرا مقياس ارزشهایي که دارند خراب شده است و ترازوی سنجش کردار و گفتارشان اختلال پذيرفته است. معلوم است هنگامی که ترازوی سنجش اخلاص و پاکی، در نفس آدمی تباهی گيرند، همهی مقياسها و ارزشها در هم فرو میريزد و تباهی میگیرد.
اصلاً کسانی که دل به خدا نمیدهند و از درون با خدا يک رنگ و مخلص نمیباشند، مشکل است که به فساد و زشتی اعمال خويش پی ببرند. زيرا ترازوی سنجش خير و شر و صلاح و فساد در پيش آنان، به همراه هوی و هوس و برابر ميل و آرزوى ايشان در نوسان است و به اين سو و آن سو در جولاناند و شاهين آن با دست خواستهها و تمايلات ايشان، بالا و پایين میافتد. ديگر از قاعده و قانون خدا فرمان نمىبرند بلکه بنده و فرمانبردار شهوات و خواستههای دلاند ». تفسير فی ظلال ترجمه فارسي (1/ 89).
بنابرین برای این که از سردرگمی نجات پیدا کرده و حقایق را به صورت واقعی آن درک نماییم و باطل را نیز به خوبی شناسایی کنیم، بایسته است که خود را به سرچشمهی حقیقت برسانیم و از آنجا الهام بگیریم و به اساس معیارهای ارزشمند آن، امور زندگی خود و تعامل با دیگران را سر و سامان بدهیم.
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
✍عبدالخالق احسان
زندگی انسان زمانی به تعادل و توازن واقعی میرسد که مطابق دستورات و هدایات آفریدگارش عمل نماید، هرگاه ازین هدایات سازنده سرپیچی نماید، تعادل او برهم خورده و حقایق را وارونه میبیند، و توان تفکیک بین خوب و بد، حق و باطل و زیبایی و پلشتی را از دست میدهد.
آثار این حقیقت را به چشم سر مشاهده نموده و به صورت واضح لمس میکنیم که چگونه آدمهای درنده خوی و شیطان صفت را خوب و شایسته معرفی نموده و انسانهای پاک طنیت و نیک را بد و خرابکار معرفی میکنند. چگونه گروهها و نظامها و سازمانهای ویرانگر را ناجی بشر دانسته و حرکتها و جریانهایی را که خواهان سعادت و خوشبختی بشر اند، زشت و تخریب کننده معرفی مینمایند.
علت این تصورات و توهمهای وارونهای، انحراف انسانها از مسیر حقیقتی است که آفریدگار هستی تعیین نموده، اگر قضاوتها، موقفگیریها، تصمیمگیریها و دستورات و منهیات ما از منبع زلال وحی سرچشمه گیرد، حقایق را وارونه ندیده و هر چیز را به جای مناسب آن قرار می.دهیم و عکس آن نیز صادق است که اگر از سرچشمهی زلال وحی دور باشیم، خواهشات نفسانی و تعصبات ناروا بر ما مسلط شده و همه چیز را از دست ما میرباید و زندگی ما را به گند کشانده و حلال و مفید را حرام و مضر تصور نموده و حرام و مضر را حلال و مفید گمان میکنیم.
شهید سید قطب رحمه الله در تفسیر این سخن منافقان: ( قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ) میگفتند: ما اصلاح گرانی بيش نيستيم. گفتار زیبایی دارد و می.گوید: « کسانی که به بدترين وجه فساد مىکنند و زشتترين اعمال را انجام میدهند، و در عين حال میگويند: ما اصلاحگرانيم، بدون گمان در هر عصر و زمانی فراوانند. اين چنين میگويند، زيرا مقياس ارزشهایي که دارند خراب شده است و ترازوی سنجش کردار و گفتارشان اختلال پذيرفته است. معلوم است هنگامی که ترازوی سنجش اخلاص و پاکی، در نفس آدمی تباهی گيرند، همهی مقياسها و ارزشها در هم فرو میريزد و تباهی میگیرد.
اصلاً کسانی که دل به خدا نمیدهند و از درون با خدا يک رنگ و مخلص نمیباشند، مشکل است که به فساد و زشتی اعمال خويش پی ببرند. زيرا ترازوی سنجش خير و شر و صلاح و فساد در پيش آنان، به همراه هوی و هوس و برابر ميل و آرزوى ايشان در نوسان است و به اين سو و آن سو در جولاناند و شاهين آن با دست خواستهها و تمايلات ايشان، بالا و پایين میافتد. ديگر از قاعده و قانون خدا فرمان نمىبرند بلکه بنده و فرمانبردار شهوات و خواستههای دلاند ». تفسير فی ظلال ترجمه فارسي (1/ 89).
بنابرین برای این که از سردرگمی نجات پیدا کرده و حقایق را به صورت واقعی آن درک نماییم و باطل را نیز به خوبی شناسایی کنیم، بایسته است که خود را به سرچشمهی حقیقت برسانیم و از آنجا الهام بگیریم و به اساس معیارهای ارزشمند آن، امور زندگی خود و تعامل با دیگران را سر و سامان بدهیم.
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
کانال رسمی مسجد اهلسنت صادقیه تهران
🚕آدرس:
تهران- فلکه دوم صادقیه- خیابان کاشانی- بوستان٢(فروتن)- گلستان٣(اعتمادیان)- پلاک٣١
https://t.iss.one/sadeqiyyeh
🚕آدرس:
تهران- فلکه دوم صادقیه- خیابان کاشانی- بوستان٢(فروتن)- گلستان٣(اعتمادیان)- پلاک٣١
https://t.iss.one/sadeqiyyeh
Telegram
کانال رسمی مسجد اهل سنت صادقیه تهران
🕌 آدرس: تهران/ فلکه دوم صادقیه-خیابان کاشانی-
بوستان2(فروتن)- گلستان3(اعتمادیان)- پلاک31
بوستان2(فروتن)- گلستان3(اعتمادیان)- پلاک31
معلمان تلاشگر و والدین دلسوز!
خانههای سالمندان پُر از سالخوردگانی است که فرزندان خود را وکیل و پزشک و مهندس و ... تربیت کردند. اما تنهایشان گذاشتند. چرا؟
چون فقط نگران تحصیل و آینده مالی فرزندانشان بودند.
پرورش هوش عاطفی بچهها را فراموش نکنید که منشٲ احترام، وفاداری، شرم و از خودگذشتگی و ارتباطاتِ سازنده است.
✍ استاد جلال معروفیان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
خانههای سالمندان پُر از سالخوردگانی است که فرزندان خود را وکیل و پزشک و مهندس و ... تربیت کردند. اما تنهایشان گذاشتند. چرا؟
چون فقط نگران تحصیل و آینده مالی فرزندانشان بودند.
پرورش هوش عاطفی بچهها را فراموش نکنید که منشٲ احترام، وفاداری، شرم و از خودگذشتگی و ارتباطاتِ سازنده است.
✍ استاد جلال معروفیان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Forwarded from اتچ بات
🔸تٲملی تاریخی بر جشن مولود در کردستان
✍ اسماعیل شمس
🔺 مولود، مولودنامه و مولودیخوانی بیش از هر مراسم دیگر اسلامی با فرهنگ و جامعهی کردی پیوند یافته است. گویا خاستگاه اصلی آیین مولودی هم، نه جامعهی عربی که کردستان بوده است. بر پایه روایات تاریخی نخستینبار عید مولود در سال ٦٠٤ق/١٢٠٧م در دوران حکومت مظفرالدین کوکبری حاکم اربیل(هەولێر) و داماد صلاحالدین ایوبی به شکل گسترده و عمومی در این شهر برگزار شد. ابنخلکان (د ٦٨١ق/١٢٨٢م)، مورخ کُرد ساکن اربیل و معاصر کوکبری، نحوهی برگزاری این جشن در شهر اربیل را به تفصیل شرح داده است. بر پایۀ روایت او، کوکبری در فاصلۀ ٨ تا ١٢ ربیعالاول شمار زیادی از فقها، متصوفه، شعرا، وعاظ و... را از بغداد، موصل، جزیره، سنجار، نصیبین و بلاد عجم برای شرکت در این جشن به اربیل دعوت میکرد. در روز عید مولود، تعداد زیادی گاو، گوسفند و شتر قربانی میشد و همراه با نوای موسیقی، دف و ساز و دهل، مراسم عید مولودی برگزار میگردید و مهمانان و مسافران و حاضران در جشن تا چند روز با گوشتهای مولودی مورد پذیرایی قرار میگرفتند.
🔺اربیل در دوران ایوبیان به نماد مراسم مولود در سراسر جهان اسلام تبدیل شده بود و بسیاری از مردم هر سال از همه جا برای شرکت در این مراسم راهی آن شهر میشدند. در دیگر شهرهای کردستان و نواحی تحت حاکمیت ایوبیان هم این مراسم به شکل باشکوهی برگزار میشد.
🔺 از نظر تاریخی نگارش کتابهای مولد النبی(ص) از قرن ششم و همزمان با حکومت ایوبیان آغاز شد و پیش از آن کتاب مستقل و مشهوری در این زمینه نوشته نشده است(برای آگاهی از عنوان ۳۶۲ مولد النبی نوشته شده پس از قرن ششم، نک: رسول جعفریان، کتابشناخت مولد النبی).
🔺به این ترتیب میتوان گفت که جشن مولود به نوعی در پیوند با قرائت خاص کردان از آیین اسلام قرار داشت و باید آن را در چارچوب اسلام کُردی تفسیر کرد. احتمال دارد این آیین از کردستان به سایر نقاط جهان اسلام منتقل شده باشد.
🔺از آنجا که میلاد پیامبر با فرهنگ ملی و روح جمعی انسان کرد در طول تاریخ گره خورده است، مولودنامەها بیشتر از آن که صبغهی مذهبی و دینی داشته باشند موضوعی فرهنگی و تاریخی هستند. در دنیای غرب، کریسمس یا زادروز عیسای مسیح (ع) بزرگترین جشن مردم است و هیچ امریکایی یا اروپایی با این استدلال که مسیح زادهی فلسطین و قارهی دیگری است و دین او هم بومی آن سامان نیست، کریسمس را طرد و نفی نمیکند. کریسمس برای مردم غرب جشنی ملی است و نشان میدهد که در آن جامعه، مذهب در درون ملیت و بهعنوان عنصری از هویت ملی و تاریخی مردم پذیرفته شده است. تاریخدانان و مردمشناسان سکولار و حتی آتئیست غربی هرگز برای حذف عناصر فرهنگی دین ازجمله جشنها از ساحت فرهنگ ملی تلاش نمیکنند، زیرا نیک میدانند که این کار منجر به دوگانگی فرهنگی و از همگسیختگی روح تاریخی و جمعی ملت میگردد که عاقبتی جز اضمحلال هویت مشترک تاریخی مردم و کلیت جامعه ندارد.
🔺در اینجا نمیتوانم تٲسف خود را از مقایسهی اسلام آن روز علما و سیاستمداران کرد با اسلام امروز برخی از آنان پنهان کنم. آن روزها در حوزهی میلاد پیامبر و بسیاری مسائل دیگر قرائت زندگیمحور و مدارامدار کردی از اسلام، گفتمان غالب در جهان اسلام بود و علمای ترک و عرب از هر سوی جهان اسلام خود را به اربیل میرساندند تا خود را در زیر بیرق آن نشان دهند. خواندن پیشینهی جشن مولود و مولودنامههای کردی این پرسش بزرگ را برای من پیش آورده است که چرا برخی از علمای کرد معاصر در چارچوب جغرافیا و جامعهی کردستان و همانند اسلاف خود پیش از قرن بیستم، نسبت مستقیمی با پیامبر اسلام و قرآن برقرار نمیکنند و چرا این رابطه را از طریق علما و سیاستمداران ترکیە و اعراب یا همان برادران بزرگتر تنظیم مینمایند؟ به راستی چرا قولها و قلمها و قدمهای این گروه، ولو اندک، نه در چارچوب مصالح و منافع مردم و سرزمین خود، که دنبالهی برخی سیاستبازان دیننُمای ترکیە و دنیای عرب است؟
مولودنامهی کردی یک پیام مهم و بزرگ دارد و آن این که علمای کرد چند قرن قبل با صدای بلند اعلام کردند ما میخواهیم در جغرافیای خود و با زبان و فرهنگ خود و به طور مستقیم با پیامبر خویش ارتباط برقرار کنیم و زیر بیرق هیچ ارباب و پدرخواندە و برادر بزرگتر نباشیم. این پیام ضمنی، پیام پیامبر ما هم هست که همهی مسلمانان را برادر و برابر دانسته و قوم و گروهی از آنان را برده و بندهی گروهی دیگر قرار نداده است.
🔺 در فایل پیوست نسخهی خطی مولودنامە به زبان کردی [هورامی] است. این یادداشت، بازنشر شده است.
🆔@islahweb
🔸تٲملی تاریخی بر جشن مولود در کردستان
✍ اسماعیل شمس
🔺 مولود، مولودنامه و مولودیخوانی بیش از هر مراسم دیگر اسلامی با فرهنگ و جامعهی کردی پیوند یافته است. گویا خاستگاه اصلی آیین مولودی هم، نه جامعهی عربی که کردستان بوده است. بر پایه روایات تاریخی نخستینبار عید مولود در سال ٦٠٤ق/١٢٠٧م در دوران حکومت مظفرالدین کوکبری حاکم اربیل(هەولێر) و داماد صلاحالدین ایوبی به شکل گسترده و عمومی در این شهر برگزار شد. ابنخلکان (د ٦٨١ق/١٢٨٢م)، مورخ کُرد ساکن اربیل و معاصر کوکبری، نحوهی برگزاری این جشن در شهر اربیل را به تفصیل شرح داده است. بر پایۀ روایت او، کوکبری در فاصلۀ ٨ تا ١٢ ربیعالاول شمار زیادی از فقها، متصوفه، شعرا، وعاظ و... را از بغداد، موصل، جزیره، سنجار، نصیبین و بلاد عجم برای شرکت در این جشن به اربیل دعوت میکرد. در روز عید مولود، تعداد زیادی گاو، گوسفند و شتر قربانی میشد و همراه با نوای موسیقی، دف و ساز و دهل، مراسم عید مولودی برگزار میگردید و مهمانان و مسافران و حاضران در جشن تا چند روز با گوشتهای مولودی مورد پذیرایی قرار میگرفتند.
🔺اربیل در دوران ایوبیان به نماد مراسم مولود در سراسر جهان اسلام تبدیل شده بود و بسیاری از مردم هر سال از همه جا برای شرکت در این مراسم راهی آن شهر میشدند. در دیگر شهرهای کردستان و نواحی تحت حاکمیت ایوبیان هم این مراسم به شکل باشکوهی برگزار میشد.
🔺 از نظر تاریخی نگارش کتابهای مولد النبی(ص) از قرن ششم و همزمان با حکومت ایوبیان آغاز شد و پیش از آن کتاب مستقل و مشهوری در این زمینه نوشته نشده است(برای آگاهی از عنوان ۳۶۲ مولد النبی نوشته شده پس از قرن ششم، نک: رسول جعفریان، کتابشناخت مولد النبی).
🔺به این ترتیب میتوان گفت که جشن مولود به نوعی در پیوند با قرائت خاص کردان از آیین اسلام قرار داشت و باید آن را در چارچوب اسلام کُردی تفسیر کرد. احتمال دارد این آیین از کردستان به سایر نقاط جهان اسلام منتقل شده باشد.
🔺از آنجا که میلاد پیامبر با فرهنگ ملی و روح جمعی انسان کرد در طول تاریخ گره خورده است، مولودنامەها بیشتر از آن که صبغهی مذهبی و دینی داشته باشند موضوعی فرهنگی و تاریخی هستند. در دنیای غرب، کریسمس یا زادروز عیسای مسیح (ع) بزرگترین جشن مردم است و هیچ امریکایی یا اروپایی با این استدلال که مسیح زادهی فلسطین و قارهی دیگری است و دین او هم بومی آن سامان نیست، کریسمس را طرد و نفی نمیکند. کریسمس برای مردم غرب جشنی ملی است و نشان میدهد که در آن جامعه، مذهب در درون ملیت و بهعنوان عنصری از هویت ملی و تاریخی مردم پذیرفته شده است. تاریخدانان و مردمشناسان سکولار و حتی آتئیست غربی هرگز برای حذف عناصر فرهنگی دین ازجمله جشنها از ساحت فرهنگ ملی تلاش نمیکنند، زیرا نیک میدانند که این کار منجر به دوگانگی فرهنگی و از همگسیختگی روح تاریخی و جمعی ملت میگردد که عاقبتی جز اضمحلال هویت مشترک تاریخی مردم و کلیت جامعه ندارد.
🔺در اینجا نمیتوانم تٲسف خود را از مقایسهی اسلام آن روز علما و سیاستمداران کرد با اسلام امروز برخی از آنان پنهان کنم. آن روزها در حوزهی میلاد پیامبر و بسیاری مسائل دیگر قرائت زندگیمحور و مدارامدار کردی از اسلام، گفتمان غالب در جهان اسلام بود و علمای ترک و عرب از هر سوی جهان اسلام خود را به اربیل میرساندند تا خود را در زیر بیرق آن نشان دهند. خواندن پیشینهی جشن مولود و مولودنامههای کردی این پرسش بزرگ را برای من پیش آورده است که چرا برخی از علمای کرد معاصر در چارچوب جغرافیا و جامعهی کردستان و همانند اسلاف خود پیش از قرن بیستم، نسبت مستقیمی با پیامبر اسلام و قرآن برقرار نمیکنند و چرا این رابطه را از طریق علما و سیاستمداران ترکیە و اعراب یا همان برادران بزرگتر تنظیم مینمایند؟ به راستی چرا قولها و قلمها و قدمهای این گروه، ولو اندک، نه در چارچوب مصالح و منافع مردم و سرزمین خود، که دنبالهی برخی سیاستبازان دیننُمای ترکیە و دنیای عرب است؟
مولودنامهی کردی یک پیام مهم و بزرگ دارد و آن این که علمای کرد چند قرن قبل با صدای بلند اعلام کردند ما میخواهیم در جغرافیای خود و با زبان و فرهنگ خود و به طور مستقیم با پیامبر خویش ارتباط برقرار کنیم و زیر بیرق هیچ ارباب و پدرخواندە و برادر بزرگتر نباشیم. این پیام ضمنی، پیام پیامبر ما هم هست که همهی مسلمانان را برادر و برابر دانسته و قوم و گروهی از آنان را برده و بندهی گروهی دیگر قرار نداده است.
🔺 در فایل پیوست نسخهی خطی مولودنامە به زبان کردی [هورامی] است. این یادداشت، بازنشر شده است.
🆔@islahweb
Telegram
attach 📎
گفت وگو در سیلان زندگی روزمره؛ اندیشیدن به یك دستور قدیمی آیا خواستن توانستن است؟
✍️سارا كریمی
«میخواهم» درباره «خواستن» بنویسم.
خواستن در فارسی از خواهش برمیخیزد و خواهش همان میل درونی است كه نشاندهنده نیازی غیرقابل انكار در ماست. ما «میخواهیم» چون زندگی یعنی «خواستن»! داشتن نیاز و برآورده كردن آن نشاندهنده زنده بودن است و زندگی كردن بدون خواهندگی مدام ممكن نیست.
🔗ادامهی متن
#گزیده #گفتگو #گفتوگو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
✍️سارا كریمی
«میخواهم» درباره «خواستن» بنویسم.
خواستن در فارسی از خواهش برمیخیزد و خواهش همان میل درونی است كه نشاندهنده نیازی غیرقابل انكار در ماست. ما «میخواهیم» چون زندگی یعنی «خواستن»! داشتن نیاز و برآورده كردن آن نشاندهنده زنده بودن است و زندگی كردن بدون خواهندگی مدام ممكن نیست.
🔗ادامهی متن
#گزیده #گفتگو #گفتوگو
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
به زندگی خصوصی دیگران سرک نکشیم!
زندگی شخصی و خصوصی انسانها از همدیگر متفاوت است و همانگونه که در تمام دنیا و تاریخ طولانی زندگی بشر، دو انسان همسان به تمام معنا پیدا نمیشود، زندگیهای خصوصی افراد نیز متفاوت است و یکسان نیست، بدین سبب شایسته است که از مقایسه زندگی خود با دیگران اجتناب نماییم و هر کدام ما به اساس سطح درک و فهم، وضعیت مالی، روابط خانوادگی و اجتماعی و عرف و عنعنات قبیلوی و محلی خویش بایسته است که زندگی سالمی مطابق آموزههای اسلامی بسازیم و از دنیا به حیث کشتزار آخرت استفاده نماییم.
اما متأسفانه برخی آدمها بدون رعایت اصول و آداب اسلامی و بدون رعایت اخلاق انسانی به زندگی شخصی و خصوصی دیگران سرک میکشند و کار شان بررسی زندگی دیگران و مقایسهای آن است، و با این کار ناجوانمردانهی خود مرتکب چندین گناه کبیره شده و زشتتر این که کار نادرست خود را نصیحت و خیرخواهی دانسته و به این توهم دچار شده که ثواب کسب میکند، و اما در حقیقت چند گناه و جنایت را مرتکب گردیده اند، درین نوشتهی مختصر به آثار و پیامدهای منفی سرک کشیدن به زندگی شخصی دیگران میپردازیم.
وقتی یکی از ما و شما به زندگی شخصی دیگران دخالت نموده و دیگران را همیشه زیر ذرهبین خویش قرار دهد، ناخواسته به چندین گناه دچار میگردد که به برخی اشاره میشود:
اول: وقتی به زندگی شخصی دیگران دخالت نموده و پولیسگونه آنان را تحت تعقیب و پیگرد قرار میدهد، به گناه عیبجویی دچار میگردد، در حالی که اصل در آموزههای اسلامی پوشیدن عیبهای دیگران است، و این آدم فضول به جستجوی عیبهای دیگران بوده و گاهی به خاطر اثبات ادعاهای نادرست خود برای دیگران عیبتراشی میکند، رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی فرمود: « کسی که عیبهای دیگران را بپوشاند، الله متعال در روز قیامت عیبهای او را میپوشاند»، عملکرد این آدمها مخالف صریح این حدیث نبوی میباشد.
دوم: گناه دیگر دخالت به زندگی شخصی دیگران، تجسس است، تجسس و خبرچینی از گناهان کبیره بوده و به دستور صریح قرآن کریم نهی شده است و خداوند میفرماید: « و لاتجسسوا»، به زندگی دیگران دخالت نکرده و تجسس نکنید.
سوم: زمانی که به زندگی شخصی دیگران دخالت میکند، به جنایت بزرگ غیبت دچار میگردد، و غیبت به تعبیر صریح قرآنی خوردن گوشت برادر مسلمان است، ای کسی که به زندگی خصوصی دیگران سرک میکشی، به دستور صریح قرآن اندکی بیندیش و مواظب خود باشد که غیبت از گناهان کبیره است و انسان را به عذاب دردناکی دچار میسازد.
چهارم: سرک کشیدن به زندگی شخصی دیگران منجر به دروغگویی میشود، چون بیشتر دلایل این گونه آدمها، شایعات و خبرهای دیگران است که در مورد شخص مورد نظر گفته اند، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: « همین دروغگویی برای شخص کافی است که هر چه از دیگران میشنود را بازگو نماید»، یعنی اگر هر چه شنیدیم به دیگران بیان کنیم، دروغگو هستیم، و اما اگر سخنان دروغ را اعتبار دهیم و به اساس آن دورغها به زندگی شخصی دیگران دخالت نماییم، چه جنابت بزرگی را مرتکب شدهایم؟!
پنجم: یکی دیگر از آثار زشت دخالت به امور شخصی دیگران، سخنچینی است که از گناهان کبیره میباشد، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: « سخنچین به بهشت وارد نمیشود»، چون سخن چینی به دشمنی میانجامد.
ششم: گناه دیگری که به اثر دخالت به امور شخصی دیگران به میان می آید، ایجاد دشمنی بین مردم و خانوادههاست، وقتی به زندگی شخصی دیگران دخالت نموده و به سخنچینی، عیبجویی، غیبت و دورغ بپردازد، بدون شک روابط بین خانوادهها و اقارب را ویران کرده و یکی از خادمان و همکاران شیطان شمرده میشود، چون شیطان به دستیارانش که بین زن و شوهر اختلاف و دشمنی ایجاد نماید، پاداش مخصوصی داده و از مقربان خویش میگرداند.
به بیان چند مورد از آثار دخالت به امور شخصی دیگران و سرک کشیدن به زندگی شان بسنده مینماییم، امید است این افراد جامعه ازین ناجوانمردی دست کشیده و به خاطر یک کار خویش، چندین گناه را مرتکب نشوند و زندگی خوب و سالم انسانها را متزلزل و پریشان نکنند.
✍️عبدالخالق احسان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
زندگی شخصی و خصوصی انسانها از همدیگر متفاوت است و همانگونه که در تمام دنیا و تاریخ طولانی زندگی بشر، دو انسان همسان به تمام معنا پیدا نمیشود، زندگیهای خصوصی افراد نیز متفاوت است و یکسان نیست، بدین سبب شایسته است که از مقایسه زندگی خود با دیگران اجتناب نماییم و هر کدام ما به اساس سطح درک و فهم، وضعیت مالی، روابط خانوادگی و اجتماعی و عرف و عنعنات قبیلوی و محلی خویش بایسته است که زندگی سالمی مطابق آموزههای اسلامی بسازیم و از دنیا به حیث کشتزار آخرت استفاده نماییم.
اما متأسفانه برخی آدمها بدون رعایت اصول و آداب اسلامی و بدون رعایت اخلاق انسانی به زندگی شخصی و خصوصی دیگران سرک میکشند و کار شان بررسی زندگی دیگران و مقایسهای آن است، و با این کار ناجوانمردانهی خود مرتکب چندین گناه کبیره شده و زشتتر این که کار نادرست خود را نصیحت و خیرخواهی دانسته و به این توهم دچار شده که ثواب کسب میکند، و اما در حقیقت چند گناه و جنایت را مرتکب گردیده اند، درین نوشتهی مختصر به آثار و پیامدهای منفی سرک کشیدن به زندگی شخصی دیگران میپردازیم.
وقتی یکی از ما و شما به زندگی شخصی دیگران دخالت نموده و دیگران را همیشه زیر ذرهبین خویش قرار دهد، ناخواسته به چندین گناه دچار میگردد که به برخی اشاره میشود:
اول: وقتی به زندگی شخصی دیگران دخالت نموده و پولیسگونه آنان را تحت تعقیب و پیگرد قرار میدهد، به گناه عیبجویی دچار میگردد، در حالی که اصل در آموزههای اسلامی پوشیدن عیبهای دیگران است، و این آدم فضول به جستجوی عیبهای دیگران بوده و گاهی به خاطر اثبات ادعاهای نادرست خود برای دیگران عیبتراشی میکند، رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی فرمود: « کسی که عیبهای دیگران را بپوشاند، الله متعال در روز قیامت عیبهای او را میپوشاند»، عملکرد این آدمها مخالف صریح این حدیث نبوی میباشد.
دوم: گناه دیگر دخالت به زندگی شخصی دیگران، تجسس است، تجسس و خبرچینی از گناهان کبیره بوده و به دستور صریح قرآن کریم نهی شده است و خداوند میفرماید: « و لاتجسسوا»، به زندگی دیگران دخالت نکرده و تجسس نکنید.
سوم: زمانی که به زندگی شخصی دیگران دخالت میکند، به جنایت بزرگ غیبت دچار میگردد، و غیبت به تعبیر صریح قرآنی خوردن گوشت برادر مسلمان است، ای کسی که به زندگی خصوصی دیگران سرک میکشی، به دستور صریح قرآن اندکی بیندیش و مواظب خود باشد که غیبت از گناهان کبیره است و انسان را به عذاب دردناکی دچار میسازد.
چهارم: سرک کشیدن به زندگی شخصی دیگران منجر به دروغگویی میشود، چون بیشتر دلایل این گونه آدمها، شایعات و خبرهای دیگران است که در مورد شخص مورد نظر گفته اند، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: « همین دروغگویی برای شخص کافی است که هر چه از دیگران میشنود را بازگو نماید»، یعنی اگر هر چه شنیدیم به دیگران بیان کنیم، دروغگو هستیم، و اما اگر سخنان دروغ را اعتبار دهیم و به اساس آن دورغها به زندگی شخصی دیگران دخالت نماییم، چه جنابت بزرگی را مرتکب شدهایم؟!
پنجم: یکی دیگر از آثار زشت دخالت به امور شخصی دیگران، سخنچینی است که از گناهان کبیره میباشد، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: « سخنچین به بهشت وارد نمیشود»، چون سخن چینی به دشمنی میانجامد.
ششم: گناه دیگری که به اثر دخالت به امور شخصی دیگران به میان می آید، ایجاد دشمنی بین مردم و خانوادههاست، وقتی به زندگی شخصی دیگران دخالت نموده و به سخنچینی، عیبجویی، غیبت و دورغ بپردازد، بدون شک روابط بین خانوادهها و اقارب را ویران کرده و یکی از خادمان و همکاران شیطان شمرده میشود، چون شیطان به دستیارانش که بین زن و شوهر اختلاف و دشمنی ایجاد نماید، پاداش مخصوصی داده و از مقربان خویش میگرداند.
به بیان چند مورد از آثار دخالت به امور شخصی دیگران و سرک کشیدن به زندگی شان بسنده مینماییم، امید است این افراد جامعه ازین ناجوانمردی دست کشیده و به خاطر یک کار خویش، چندین گناه را مرتکب نشوند و زندگی خوب و سالم انسانها را متزلزل و پریشان نکنند.
✍️عبدالخالق احسان
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
Telegram
اصلاحوب | islahweb.org
✳️ اصلاحوب؛ کانال رسمی جماعت دعوت و اصلاح
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
Web: www.islahweb.org
Insta: www.instagram.com/islahweb
Aparat: aparat.com/islahweb
Kurdi: t.iss.one/islahweb_k
Feqhi: t.iss.one/soal_feqhi
Contact: @Islahweb79
الگوی هدایت؛ تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم(ص) - پارهی دوّم
نویسنده: علی محمد الصلابی
مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین
مورخان، اقوام و طوایف عرب را بر حسب سلسله نسبهایی که به آنها منسوبند، به سه دسته تقسیم کردهاند: ١- عرب بائده: قبایل عاد، ثمود، عمالقه، طسم، جدیس، أمیم، جرهم و حضرموت و قبائلی که به قبیله حضرموت منسوبند، جزو عرب بائده هستند. این قبائل، قبل از اسلام از بین رفتهاند و در زمان خود پادشاهانی داشتهاند که قلمرو فرمانروایی آنها تا شام و مصر امتداد داشته است.
🔗ادامهی متن
#سیره #سیره_نبوی #سیرهی_نبوی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
نویسنده: علی محمد الصلابی
مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین
مورخان، اقوام و طوایف عرب را بر حسب سلسله نسبهایی که به آنها منسوبند، به سه دسته تقسیم کردهاند: ١- عرب بائده: قبایل عاد، ثمود، عمالقه، طسم، جدیس، أمیم، جرهم و حضرموت و قبائلی که به قبیله حضرموت منسوبند، جزو عرب بائده هستند. این قبائل، قبل از اسلام از بین رفتهاند و در زمان خود پادشاهانی داشتهاند که قلمرو فرمانروایی آنها تا شام و مصر امتداد داشته است.
🔗ادامهی متن
#سیره #سیره_نبوی #سیرهی_نبوی
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
نشست اداری شعبهی سیستان و بلوچستان در دفتر ایرانشهر برگزار شد
ایرانشهر-پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
مسؤول جماعت دعوت و اصلاح شعبهی سیستان و بلوچستان روز پنجشنبه ٦مهر ۱۴۰۲ با اعضای این تشکل مدنی دیدار و گفتوگو کرد.
🔗ادامهی خبر
#اخبار_جماعت #سیستانوبلوچستان #ایرانشهر
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
ایرانشهر-پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
مسؤول جماعت دعوت و اصلاح شعبهی سیستان و بلوچستان روز پنجشنبه ٦مهر ۱۴۰۲ با اعضای این تشکل مدنی دیدار و گفتوگو کرد.
🔗ادامهی خبر
#اخبار_جماعت #سیستانوبلوچستان #ایرانشهر
🌐 در شبکههای اجتماعی همراه ما باشید:
🔸Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat