پایگاه بسیج دانشجویی شهید چمران
191 subscribers
722 photos
49 videos
16 files
102 links
•• ﷽ ••
🇮🇷🇮🇷

پایگاه بسیج دانشجـویےدانشڪده فنے مهندسے تهران مرکز

ارتباط با ما | @basij_niayesh
Download Telegram
بِسمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ

کانال بسیج دانشجویی شهید چمران
دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
جهت اطلاع رسانی برنامه ها، همایش های علمی و فرهنگی، اردوها و هیئت هفتگی از امروز شروع به فعالیت می کند.

در این کانال عکس ها و فیلم های برگزیده از برنامه ها نیز به سمع و نظرتان خواهد رسید.


@iauctb_chamran
#غدیر کربلای عوام بود و #کربلا غدیر خواص، در غدیر با آن که بیعت گرفته شد ‏«جفا» شد و در کربلا با آن که بیعت برداشته ‏شد «وفا» شد.

امام خامنه ای


عید غدیر خم مبارک باد.
خبر پیوستن بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد تهران مرکز به متحصنین مقابل مجلس در خبرگزاری دانشجو

https://snn.ir/detail/live/446532/0
آمار ثبت نام ورودي هاي جديد سال ١٣٩٤ دانشكده فني و مهندسي امروز از مرز ٣٥٠٠ نفر گذشت...
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد، واژه ی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا بی ریا کشید
حتی براش جای کفن بوریا کشید
در خون کشید قافیه ها را، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
"خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود"
او کهکشان روشن هفده ستاره بود
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن...
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن...
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن...
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...
در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ‌کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...


شاعر: #سیدحمیدرضا_برقعی

@iauctb_chamran