💠حرف بیهوده زدن کمتر از غذای حرام نيست💠
🌀عارف وارسته مرحوم آیت الله کوهستانی (قدس سره) :
من حرف بیهوده زدن را کمتر از غذای حرام نمی دانم .
این جمله بر سر در مدرسه علمیه کوهستان،واقع در روستای
کوهستان از توابع بهشهر ، نصب شده است.
بر قله پارسایی.ص 423
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀عارف وارسته مرحوم آیت الله کوهستانی (قدس سره) :
من حرف بیهوده زدن را کمتر از غذای حرام نمی دانم .
این جمله بر سر در مدرسه علمیه کوهستان،واقع در روستای
کوهستان از توابع بهشهر ، نصب شده است.
بر قله پارسایی.ص 423
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠آیت الله بهجت ؛
🌀نصیحتی از این بالاتر نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر داد ، عالما و عامدا حتی یک آن ، معصیت نکند . اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شود ، خداوند او را کمک می کند و توفیق می دهد .
📕زمزم عرفان ، ص ۳۸۹
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀نصیحتی از این بالاتر نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر داد ، عالما و عامدا حتی یک آن ، معصیت نکند . اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شود ، خداوند او را کمک می کند و توفیق می دهد .
📕زمزم عرفان ، ص ۳۸۹
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠امام صادق علیه السلام💠
🍃مساجد ،نزد خدای متعال ،از همسایگانی که در آنها حضور نمی یابند شکایت میکنند .🍃
📚بحار الانوار ج ۸۳ ص۳۸۴
@hekmat_110
🍃مساجد ،نزد خدای متعال ،از همسایگانی که در آنها حضور نمی یابند شکایت میکنند .🍃
📚بحار الانوار ج ۸۳ ص۳۸۴
@hekmat_110
💠 امام صادق عليه السلام :
🌀 هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين (عليه السلام) باشد.
کامل الزیارات ص 135
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
@hekmat_110
🌀 هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين (عليه السلام) باشد.
کامل الزیارات ص 135
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
@hekmat_110
💠علی اکبر [خاک بر سر دنیا.خاک بر سر زندگی]💠
❤️علی اکبر حسین علیه السلام ..❤️
🌀علی لباس رزم به تن کرده است.پیوند قلبی که میان تو و اوست چنان بی قرارت می کند که خود را بر زمین می کشی تا از شکاف خیمه، رفتن او را تماشا کنی.دلت نمی خواهد خودش به وداع بیاید.دوست داری از پشت پرده بدرقه اش کنی.مقابل پدر می ایستد.اجازه میدان می گیرد.امام به اطراف میدان می نگرد.چگونه می تواند علی را عزیزترین محبوبش را در میدان بیداد رها کند.سنگین ترین لحظه پدر فرا رسیده است.جوابی نمی دهد.علی اکبر راسخ و مصمم اجازه می خواهد.امام نگاهش را برمی گرداند.اشک صورتش را خیس می کند.سری تکان می دهدو علی مسرور و بی قرار سوار بر عقاب به میدان می تازد.صدای امام دل عرش را به لرزه در می آورد:
خدایا! بی رحمی این سپاه کفر را شاهد باش.اینک جوانی را به سوی آنان فرستادم که در سیماو منطق شبیه ترین مردم به پیامبرت می باشد.
پدر درست می گوید.هروقت دل شما برای پیامبر تنگ می شد.هروقت شما خاندان رسالت هوای پیامبر می کردید به تماشای علی اکبر مشغول می شدید.علی شبیه ترین انسان به رسول الله بود.این را پدر همیشه،همه جا می گفت و اینک او در میانه میدان قرار گرفته است.با پیکاری سخت و نبردی جانفرسا انبوهی از سپاه عبیدالله را به خاک می اندازد.لحظاتی می گذرد.علی اکبر برمیگردد.به سوی پدر می شتابد.چند قدمی خیمه تو! صدای دلنشین علی را برای آخرین بار می شنوی:"پدر جان!تشنگی مرا می کشد.سنگینی سلاح مرا به رنج افکنده آیا اندکی آب در دسترس هست؟" فقط لرزش شانه های پدر را می بینی.دلت می خواهد صدای او را نشنوی و مظلومیت سهمگین او را شاهد نباشی.ولی می شنوی که: امان از تنهایی!پسرم علی!به میدان برگرد که به زودی از جام جدت رسول الله سیراب خواهی شد!
دلت می سوزد.پیش از آنکه برای تنهایی و غربت سیدالشهدا اشک بریزی، به حال محرومیت خود می گریی! تو در کنج خیمه، در سایه ای تنها،نشسته باشی و علی اکبر میان میدان، زیر شعله های وحشی خورشید! جهاد دوم آغاز شده است.غبارها در میدان به هم آویخته اند.دیگر چیزی نمی بینی جلوی چشمانت سیاه می شود.هیچ چیز نمی بینی.فقط صدای ناله ای می شنوی.دعا می کنی صدای علی نباشد.دعا می کنی اشتباه کرده باشی:"پدر! علی را دریاب!" لب های خود را بر هم می گزی.سرت را به شدت می فشاری.می خواهی به خود بفهمانی که توهم است.تب بر تو فشارآورده.ولی شیهه ذوالجناح چیز دیگری می گوید، امام به میدان می تازد.صورت بر صورت علی می گذارد و می فرماید:
علی جان! خدا مردمی را که تو را کشتند، بکشد! دیگر پس از تو خاک بر سر دنیا.خاک بر سر زندگی!
باز هم می خواهی شهادت علی را باور نکنی.نباید باور کنی.باور این مطلب به تو اجازه تنفس نخواهد داد.صدای شیون زینب بند دلت را پاره می کند:"علی! علی اکبرم!...".کسی دست زینب را می گیرد.او را از پیکر خونین علی جدا می کند.با چه توانی؟با چه قدرتی؟چه کسی توانسته است زینب را از علی اکبر جدا کند؟چه کسی توانسته است دست های بانو را از گردن علی رها کند؟...باید بدانی چه کسی زینب را آرام کرده است.شکاف پرده جواب تو را خواهد داد.نگاه می کنی، جسد خونین علی به خیمه شهدا آورده شده است و دست های زینب در دست حسین قرار گرفته است. بی تاب می شوی و سر بر تیرک خیمه می کوبی. دعا می کنی که هیچ وقت بیدار نشوی.
منبع:کتاب باغ سیب درخت شکیب(محبوبه زارع)
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
❤️علی اکبر حسین علیه السلام ..❤️
🌀علی لباس رزم به تن کرده است.پیوند قلبی که میان تو و اوست چنان بی قرارت می کند که خود را بر زمین می کشی تا از شکاف خیمه، رفتن او را تماشا کنی.دلت نمی خواهد خودش به وداع بیاید.دوست داری از پشت پرده بدرقه اش کنی.مقابل پدر می ایستد.اجازه میدان می گیرد.امام به اطراف میدان می نگرد.چگونه می تواند علی را عزیزترین محبوبش را در میدان بیداد رها کند.سنگین ترین لحظه پدر فرا رسیده است.جوابی نمی دهد.علی اکبر راسخ و مصمم اجازه می خواهد.امام نگاهش را برمی گرداند.اشک صورتش را خیس می کند.سری تکان می دهدو علی مسرور و بی قرار سوار بر عقاب به میدان می تازد.صدای امام دل عرش را به لرزه در می آورد:
خدایا! بی رحمی این سپاه کفر را شاهد باش.اینک جوانی را به سوی آنان فرستادم که در سیماو منطق شبیه ترین مردم به پیامبرت می باشد.
پدر درست می گوید.هروقت دل شما برای پیامبر تنگ می شد.هروقت شما خاندان رسالت هوای پیامبر می کردید به تماشای علی اکبر مشغول می شدید.علی شبیه ترین انسان به رسول الله بود.این را پدر همیشه،همه جا می گفت و اینک او در میانه میدان قرار گرفته است.با پیکاری سخت و نبردی جانفرسا انبوهی از سپاه عبیدالله را به خاک می اندازد.لحظاتی می گذرد.علی اکبر برمیگردد.به سوی پدر می شتابد.چند قدمی خیمه تو! صدای دلنشین علی را برای آخرین بار می شنوی:"پدر جان!تشنگی مرا می کشد.سنگینی سلاح مرا به رنج افکنده آیا اندکی آب در دسترس هست؟" فقط لرزش شانه های پدر را می بینی.دلت می خواهد صدای او را نشنوی و مظلومیت سهمگین او را شاهد نباشی.ولی می شنوی که: امان از تنهایی!پسرم علی!به میدان برگرد که به زودی از جام جدت رسول الله سیراب خواهی شد!
دلت می سوزد.پیش از آنکه برای تنهایی و غربت سیدالشهدا اشک بریزی، به حال محرومیت خود می گریی! تو در کنج خیمه، در سایه ای تنها،نشسته باشی و علی اکبر میان میدان، زیر شعله های وحشی خورشید! جهاد دوم آغاز شده است.غبارها در میدان به هم آویخته اند.دیگر چیزی نمی بینی جلوی چشمانت سیاه می شود.هیچ چیز نمی بینی.فقط صدای ناله ای می شنوی.دعا می کنی صدای علی نباشد.دعا می کنی اشتباه کرده باشی:"پدر! علی را دریاب!" لب های خود را بر هم می گزی.سرت را به شدت می فشاری.می خواهی به خود بفهمانی که توهم است.تب بر تو فشارآورده.ولی شیهه ذوالجناح چیز دیگری می گوید، امام به میدان می تازد.صورت بر صورت علی می گذارد و می فرماید:
علی جان! خدا مردمی را که تو را کشتند، بکشد! دیگر پس از تو خاک بر سر دنیا.خاک بر سر زندگی!
باز هم می خواهی شهادت علی را باور نکنی.نباید باور کنی.باور این مطلب به تو اجازه تنفس نخواهد داد.صدای شیون زینب بند دلت را پاره می کند:"علی! علی اکبرم!...".کسی دست زینب را می گیرد.او را از پیکر خونین علی جدا می کند.با چه توانی؟با چه قدرتی؟چه کسی توانسته است زینب را از علی اکبر جدا کند؟چه کسی توانسته است دست های بانو را از گردن علی رها کند؟...باید بدانی چه کسی زینب را آرام کرده است.شکاف پرده جواب تو را خواهد داد.نگاه می کنی، جسد خونین علی به خیمه شهدا آورده شده است و دست های زینب در دست حسین قرار گرفته است. بی تاب می شوی و سر بر تیرک خیمه می کوبی. دعا می کنی که هیچ وقت بیدار نشوی.
منبع:کتاب باغ سیب درخت شکیب(محبوبه زارع)
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠شباهت فوق العادّه #علی_اکبر علیه السلام به پیامبر صلواة الله علیه و آله و داستانی زیبا در این خصوص💠
🌀امام حسین علیه السلام در مورد علی اکبرش می فرماید :
اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله
درباره شخصيت علي اكبر علیه السلام گفته شد، كه وي جواني خوش چهره، زيبا، خوش زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوي و زیبایی رخسار، شبيه ترين مردم به پيامبر اكرم صلواة الله علیه و آله بود و شجاعت و رزمندگي را از جدش علي ابن ابي طالب علیه السلام به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود.
روزی یک مسیحی دوان دوان آمد به مسجد النبی.گفتند از مسجد بیرون برو،اینجا جای مسلمانان است، گفت:«دیشب خواب پیامبر شما و مسیح را دیدم، مسیح گفت مسلمان شو، من هم پذیرفتم.حالا آمده ام خدمت نزدیک ترین شما به پیامبرتان تا مسلمان شوم.
همه امام حسین(ع)را نشان دادند،مرد خوابش را برای حسین(ع)تعریف کرد، حضرت،علی اکبر را صدا کرد ، مرد علی اکبر را که دید گفت:«خودش است، پیامبر(ص)است».خودش را انداخت روی پای علی و گفت :«خوش آمدی یا رسول الله!».( یعنی حضرت علی أکبر آنقدر شبیه به پیامبر(ص) بوده که این مرد فکر کرد که در حضور خود پیامبر اسلام قرار گرفته است.)
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀امام حسین علیه السلام در مورد علی اکبرش می فرماید :
اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله
درباره شخصيت علي اكبر علیه السلام گفته شد، كه وي جواني خوش چهره، زيبا، خوش زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوي و زیبایی رخسار، شبيه ترين مردم به پيامبر اكرم صلواة الله علیه و آله بود و شجاعت و رزمندگي را از جدش علي ابن ابي طالب علیه السلام به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود.
روزی یک مسیحی دوان دوان آمد به مسجد النبی.گفتند از مسجد بیرون برو،اینجا جای مسلمانان است، گفت:«دیشب خواب پیامبر شما و مسیح را دیدم، مسیح گفت مسلمان شو، من هم پذیرفتم.حالا آمده ام خدمت نزدیک ترین شما به پیامبرتان تا مسلمان شوم.
همه امام حسین(ع)را نشان دادند،مرد خوابش را برای حسین(ع)تعریف کرد، حضرت،علی اکبر را صدا کرد ، مرد علی اکبر را که دید گفت:«خودش است، پیامبر(ص)است».خودش را انداخت روی پای علی و گفت :«خوش آمدی یا رسول الله!».( یعنی حضرت علی أکبر آنقدر شبیه به پیامبر(ص) بوده که این مرد فکر کرد که در حضور خود پیامبر اسلام قرار گرفته است.)
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
✅ امام صادق علیه السلام:
💯 «زور الحسین و لو کل سنةٍ فانّ کلّ من اتاه عارفاً بحقّه غیر جاهدِ لم یکن...»؛
💢《امام حسین را زیارت کنید، هر چند که سالی یک بار باشد؛ زیرا هر کس عارف به حق او باشد و زیارتش کند، پاداشی جز بهشت ندارد و از رزقواسعی بهرهمند میشود و خدواند گشایشی در کار او ایجاد میکند».
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💯 «زور الحسین و لو کل سنةٍ فانّ کلّ من اتاه عارفاً بحقّه غیر جاهدِ لم یکن...»؛
💢《امام حسین را زیارت کنید، هر چند که سالی یک بار باشد؛ زیرا هر کس عارف به حق او باشد و زیارتش کند، پاداشی جز بهشت ندارد و از رزقواسعی بهرهمند میشود و خدواند گشایشی در کار او ایجاد میکند».
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠هدیه امام حسین(ع) به میرزا تقی خان امیرکبیر💠
🌀آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدیاین مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت خیر ...
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت :نه
با تعجب پرسیدم ؟
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد :
هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت :
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان!
۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!
از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم .
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدیاین مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت خیر ...
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت :نه
با تعجب پرسیدم ؟
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد :
هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت :
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان!
۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!
از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم .
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠ما يُريدُ اَبُوك؟💠
❤️تعدّد نام علی و فاطمه در خانواده ی امام حسین علیه السلام❤️
🌀نقل است روزي #علي_اكبر علیه السلام به نزد والي مدينه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پيغامي را خطاب به او ميبرد، در آخر والي مدينه از علي اكبرسئوال كرد نام تو چيست؟ فرمود: علي سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علي آن شخص عصباني شد، و چند بار گفت: علي، علي، علي، « ما يُريدُ اَبُوك؟ » پدرت چه مي خواهد، همه اش نام فرزندان را علي مي گذارد، اين پيغام را علي اكبر علیه السلام نزد اباعبدالله الحسين سلام الله علیه برد، ايشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنايت كند نام همه ي آنها را علي مي گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نمايد نام همه ي آنها را نيز فاطمه مي گذارم.
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
❤️تعدّد نام علی و فاطمه در خانواده ی امام حسین علیه السلام❤️
🌀نقل است روزي #علي_اكبر علیه السلام به نزد والي مدينه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پيغامي را خطاب به او ميبرد، در آخر والي مدينه از علي اكبرسئوال كرد نام تو چيست؟ فرمود: علي سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علي آن شخص عصباني شد، و چند بار گفت: علي، علي، علي، « ما يُريدُ اَبُوك؟ » پدرت چه مي خواهد، همه اش نام فرزندان را علي مي گذارد، اين پيغام را علي اكبر علیه السلام نزد اباعبدالله الحسين سلام الله علیه برد، ايشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنايت كند نام همه ي آنها را علي مي گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نمايد نام همه ي آنها را نيز فاطمه مي گذارم.
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠اینگونه به حضرت عباس(ع) متوسل شوید 💠
(عباس ) در حروف ابجد مطابق با عدد 133 است . به تجربه رسيده كه اگر كسي براي برآورده شدن حاجت و رفع گرفتاري ، بعد از نماز روز جمعه ، 133 مرتبه رجا بگويد: يا كاشف الْكرْب عنْ وجْه الْحسيْن اكْشفْ لي كرْبي بحق اخْيك الْحسيْن(ع) حاجت او برآورده و گرفتاري برطرف مي شود.
*اشخاصي كه در بيابان تشنه و در معرض هلاكند، توسل جستن به ابي القربه (يا اباالقربه ) موثر بوده و بدين وسيله رفع تشنگي از آنان مي شود، اين امر نيز تجربه شده است .
*مرحوم بيرجندي در كتاب شريف كبريت احمر مي نويسد: در سفر عتبات عاليات در عالم رو يا ديدم اگر كسي گويد:(عبْدالله اباالْفضْل دخيلك ) حاجت او برآورده شود.
پس از آن احقر مكرر به آن عمل كردم و حوايج مهم و بزرگي برآورده شد.
* به تجربه رسيده كه نذر براي (ام البنين (عليهاالسلام )) و اطعام مستمندان به نام (اباالفضل (ع )) براي برآورده شدن حاجات مو ثر است .
* از مرحوم آيت الله العظمي (آقاي سيدمحمود حسيني شاهرودي قدس سره ) نقل شده است كه فرموده بود: من در مشكلات ، صد مرتبه صلوات براي (مادر حضرت ابوالفضل العباس (ع ) ام البنين (ع )) مي فرستم .(بنده هم مو لف كرارا به آن رسيده ام)
* چهارشب جمعه ، ده مرتبه سوره يس ، بدين طريق :
شب جمعه اول سه مرتبه ، شب جمعه دوم سه مرتبه ، شب جمعه سوم سه مرتبه ، شب جمعه چهارم ، يك مرتبه سوره يس به نيابت از (حضرت ابوالفضل العباس (ع )) هديه براي مادرش (ام البنين (ع )) بخواند ان شا الله حاجت روا گردد.
عشق تو اين سوختن و ساختن
دست سپر كردن و جان باختن
چار امامي كه ترا ديده اند
دست علم گير تو بوسيده اند
طفل بدي مادر والاگهر
برد ترا ساحت قدس پدر
(چشم خداوند)كه دست توديد
بوسه زند و اشك ز چشمش چكيد
ديد چو در كرببلا شاه دين
دست تو افتاده بروي زمين
خم شد و بگذاشت سر ديده اش
بوسه بزد با لب خشكيده اش
حضرت سجاد هم آندست پاك
بوسه زد و كرد نهان زير خاك
پی نوشت.
کتاب كرامات العباسيّه
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
(عباس ) در حروف ابجد مطابق با عدد 133 است . به تجربه رسيده كه اگر كسي براي برآورده شدن حاجت و رفع گرفتاري ، بعد از نماز روز جمعه ، 133 مرتبه رجا بگويد: يا كاشف الْكرْب عنْ وجْه الْحسيْن اكْشفْ لي كرْبي بحق اخْيك الْحسيْن(ع) حاجت او برآورده و گرفتاري برطرف مي شود.
*اشخاصي كه در بيابان تشنه و در معرض هلاكند، توسل جستن به ابي القربه (يا اباالقربه ) موثر بوده و بدين وسيله رفع تشنگي از آنان مي شود، اين امر نيز تجربه شده است .
*مرحوم بيرجندي در كتاب شريف كبريت احمر مي نويسد: در سفر عتبات عاليات در عالم رو يا ديدم اگر كسي گويد:(عبْدالله اباالْفضْل دخيلك ) حاجت او برآورده شود.
پس از آن احقر مكرر به آن عمل كردم و حوايج مهم و بزرگي برآورده شد.
* به تجربه رسيده كه نذر براي (ام البنين (عليهاالسلام )) و اطعام مستمندان به نام (اباالفضل (ع )) براي برآورده شدن حاجات مو ثر است .
* از مرحوم آيت الله العظمي (آقاي سيدمحمود حسيني شاهرودي قدس سره ) نقل شده است كه فرموده بود: من در مشكلات ، صد مرتبه صلوات براي (مادر حضرت ابوالفضل العباس (ع ) ام البنين (ع )) مي فرستم .(بنده هم مو لف كرارا به آن رسيده ام)
* چهارشب جمعه ، ده مرتبه سوره يس ، بدين طريق :
شب جمعه اول سه مرتبه ، شب جمعه دوم سه مرتبه ، شب جمعه سوم سه مرتبه ، شب جمعه چهارم ، يك مرتبه سوره يس به نيابت از (حضرت ابوالفضل العباس (ع )) هديه براي مادرش (ام البنين (ع )) بخواند ان شا الله حاجت روا گردد.
عشق تو اين سوختن و ساختن
دست سپر كردن و جان باختن
چار امامي كه ترا ديده اند
دست علم گير تو بوسيده اند
طفل بدي مادر والاگهر
برد ترا ساحت قدس پدر
(چشم خداوند)كه دست توديد
بوسه زند و اشك ز چشمش چكيد
ديد چو در كرببلا شاه دين
دست تو افتاده بروي زمين
خم شد و بگذاشت سر ديده اش
بوسه بزد با لب خشكيده اش
حضرت سجاد هم آندست پاك
بوسه زد و كرد نهان زير خاك
پی نوشت.
کتاب كرامات العباسيّه
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠ادب در روضه💠
🌀آیت الله مجتهدی تهرانی می فرمایند: به اسماء مبارکه باید احترام گذاشت. میرزا ابوالقاسم یزدی(رحمه الله) کیسه ای به همراه داشتند و هر وقت در کوچه و بازار ورقی را که اسماء مبارکه روی آن بود می دیدند بر می داشتند و در کیسه می اندختند و حتی در منزل جستجو می کرد اسماء جلاله و اسماء مبارکه اهل بیت(علیهم السلام) را جدا می گذاشتند.
.
چه بسا که احترام و تجلیل از یک اسم، باعث برکات و توفیقات زیادی شود. کسانی که اسماء مبارکه را با احترام ذکر نمی کنند، منبرشان نور ندارد.
شخصی به واعظی گفته بود بگو: حضرت علی اکبر علیه السلام نگو علی اکبر. بعضی که روضه می خوانند رعایت ادب را نمی کنند و می گویند: «زینب بیچاره» ،بلکه بیچاره خود اوست که حرمت بزرگان و مقربان درگاه الهی را حفظ نمی کند.
وقتی «نظّام رشتی» می خواستند اسم حضرت زینب(سلام الله علیها) را ببرند با صدایی رسا و قوی می گفتند: عقیله ی بنی هاشم، دُخت کبرایِ امیرالمؤمنین، مجلله بی بی، زینب کبری علیهاالسلام.
وقتی اسم ائمه اطهار (علیهم السلام) را می نویسی (ع) یا (ص) ننویس بلکه کاملا «علیه السلام» یا «صلی الله علیه و آله و سلم» را بنویس.
منبع: کتاب آداب الطلاب - ص 427
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀آیت الله مجتهدی تهرانی می فرمایند: به اسماء مبارکه باید احترام گذاشت. میرزا ابوالقاسم یزدی(رحمه الله) کیسه ای به همراه داشتند و هر وقت در کوچه و بازار ورقی را که اسماء مبارکه روی آن بود می دیدند بر می داشتند و در کیسه می اندختند و حتی در منزل جستجو می کرد اسماء جلاله و اسماء مبارکه اهل بیت(علیهم السلام) را جدا می گذاشتند.
.
چه بسا که احترام و تجلیل از یک اسم، باعث برکات و توفیقات زیادی شود. کسانی که اسماء مبارکه را با احترام ذکر نمی کنند، منبرشان نور ندارد.
شخصی به واعظی گفته بود بگو: حضرت علی اکبر علیه السلام نگو علی اکبر. بعضی که روضه می خوانند رعایت ادب را نمی کنند و می گویند: «زینب بیچاره» ،بلکه بیچاره خود اوست که حرمت بزرگان و مقربان درگاه الهی را حفظ نمی کند.
وقتی «نظّام رشتی» می خواستند اسم حضرت زینب(سلام الله علیها) را ببرند با صدایی رسا و قوی می گفتند: عقیله ی بنی هاشم، دُخت کبرایِ امیرالمؤمنین، مجلله بی بی، زینب کبری علیهاالسلام.
وقتی اسم ائمه اطهار (علیهم السلام) را می نویسی (ع) یا (ص) ننویس بلکه کاملا «علیه السلام» یا «صلی الله علیه و آله و سلم» را بنویس.
منبع: کتاب آداب الطلاب - ص 427
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
⚜
🌸 امام رضا(ع): اشک بر حسین گناهان بزرگ را فرو می ریزد.😔
🍃بحار، ج44، 284🍃
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌸 امام رضا(ع): اشک بر حسین گناهان بزرگ را فرو می ریزد.😔
🍃بحار، ج44، 284🍃
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠چرا قبر او کوچک است؟! 💠
🌀در کتاب «سوگنامه ی آل محمّد» به نقل از کتاب «معالی السبطین» آمده است که:
در زمان علامه ی بحرالعلوم گوشه هایی از مرقد مطهّر حضرت باالفضل العبّاس (علیه السلام) ویران شد و نیاز به تعمیر و نوسازی پیدا کرد. این جریان را به علامه ی بحرالعلوم خبر دادند و بنا شد که وی با معماری در روز معیّنی برای دیدار قبر مقدّس و تعیین مقدار تعمیر بر سر مرقد مطهّر بروند.
آن روز فرا رسید و آن دو با هم وارد سرداب گردیدند و از نزدیک بنای قبر را دیدند، در این بین معمار نگاهی به قبر و نگاهی به علامه کرد و پرسید: آقا اجازه می فرمایی سؤالی کنم؟
علامه فرمود: بپرس. معمار گفت: ما تا کنون خوانده و شنیده بودیم که حضرت اباالفضل العبّاس (علیه السلام) قامتی بلند داشته اند، به طوری که هر گاه سوار بر اسب می شدند زانوان ایشان برابر گوشهای اسب می رسیده است. بنابراین باید قبر آن حضرت طول بیشتری داشته باشد، ولی من می بینم صورت قبر کوچک است، آیا شنیده های من دروغ است، یا کوچکی قبر علّت دارد؟
علامه به جای پاسخ، سر به دیوار نهاد و به شدّت شروع به گریستن کرد. گریه ی طولانی او معمار را نگران ساخت و عرض کرد:
آقای من، چرا منقلب و گریان شدی، مگر من چه گفتم؟
علامه فرمود: شنیده های تو درست است و همان گونه که گفتی حضرت عبّاس (علیه السلام) قامتی بلند و رشید داشته است، ولی سؤال تو مرا به یاد مصائب جانکاه حضرت عبّاس (علیه السلام) انداخت، زیرا به قدری شمشیر و تیر و نیزه بر وی وارد شد که بدنش را قطعه قطعه نمود و آن قامت بلند به قطعاتی کوچک تبدیل یافت.
آیا توانتظار داری بدن قمر بنی هاشم (علیه السلام) که قطعات آن توسط امام سجّاد زین العابدین علی بن الحسین (علیه السلام) جمع آوری و دفن شده، قبری بزرگتر از این قبر داشته باشد؟!
هر یک از شهیدان، هنگامی که هدف تیر قرار می گرفتند، با دستهای خود تیر را از بدن بیرون می آوردند یا ممکن بود بیرون آورند، ولی آن کس که دستهایش را قطع کرده اند و در برابر چهار هزار تیر انداز قرار گرفته چه حالی خواهد داشت؟!
هر سوارکاری وقتی می خواهد از اسب پیاده شود، یک دست خود را بر روی بلندی زین، و دست دیگرش را بر دهانه ی اسب می گذارد تا پیاده گردد، امّا کسی که دست ندارد چونه پیاده می شود؟!
و نیز هر سوارکاری که از پشت اسب بر زمین می افتد، در هنگام سقوط، دستهایش را جلوتر بر زمین می نهد که بدنش آسیب نبیند، ولی آن کسی که دست ندارد چه حالتی خواهد داشت؟!
کسی که قامتی بلند دارد و بدنش مثل خارپشت پر از تیر شده است، هنگامی که از پشت اسب بر زمین می افتد تیرها بر بدنش فرو می روند.
ای قمر بنی هاشم، هنگامی که تو از پشت اسب بر زمین افتادی، تیرها که بر سینه و پهلو و سایر اعضای تو نشسته بودند در اعماق بدن نازنین تو فرو رفتند و أمعاء و احشای تو را پاره پاره ساختند، آه آه… .
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀در کتاب «سوگنامه ی آل محمّد» به نقل از کتاب «معالی السبطین» آمده است که:
در زمان علامه ی بحرالعلوم گوشه هایی از مرقد مطهّر حضرت باالفضل العبّاس (علیه السلام) ویران شد و نیاز به تعمیر و نوسازی پیدا کرد. این جریان را به علامه ی بحرالعلوم خبر دادند و بنا شد که وی با معماری در روز معیّنی برای دیدار قبر مقدّس و تعیین مقدار تعمیر بر سر مرقد مطهّر بروند.
آن روز فرا رسید و آن دو با هم وارد سرداب گردیدند و از نزدیک بنای قبر را دیدند، در این بین معمار نگاهی به قبر و نگاهی به علامه کرد و پرسید: آقا اجازه می فرمایی سؤالی کنم؟
علامه فرمود: بپرس. معمار گفت: ما تا کنون خوانده و شنیده بودیم که حضرت اباالفضل العبّاس (علیه السلام) قامتی بلند داشته اند، به طوری که هر گاه سوار بر اسب می شدند زانوان ایشان برابر گوشهای اسب می رسیده است. بنابراین باید قبر آن حضرت طول بیشتری داشته باشد، ولی من می بینم صورت قبر کوچک است، آیا شنیده های من دروغ است، یا کوچکی قبر علّت دارد؟
علامه به جای پاسخ، سر به دیوار نهاد و به شدّت شروع به گریستن کرد. گریه ی طولانی او معمار را نگران ساخت و عرض کرد:
آقای من، چرا منقلب و گریان شدی، مگر من چه گفتم؟
علامه فرمود: شنیده های تو درست است و همان گونه که گفتی حضرت عبّاس (علیه السلام) قامتی بلند و رشید داشته است، ولی سؤال تو مرا به یاد مصائب جانکاه حضرت عبّاس (علیه السلام) انداخت، زیرا به قدری شمشیر و تیر و نیزه بر وی وارد شد که بدنش را قطعه قطعه نمود و آن قامت بلند به قطعاتی کوچک تبدیل یافت.
آیا توانتظار داری بدن قمر بنی هاشم (علیه السلام) که قطعات آن توسط امام سجّاد زین العابدین علی بن الحسین (علیه السلام) جمع آوری و دفن شده، قبری بزرگتر از این قبر داشته باشد؟!
هر یک از شهیدان، هنگامی که هدف تیر قرار می گرفتند، با دستهای خود تیر را از بدن بیرون می آوردند یا ممکن بود بیرون آورند، ولی آن کس که دستهایش را قطع کرده اند و در برابر چهار هزار تیر انداز قرار گرفته چه حالی خواهد داشت؟!
هر سوارکاری وقتی می خواهد از اسب پیاده شود، یک دست خود را بر روی بلندی زین، و دست دیگرش را بر دهانه ی اسب می گذارد تا پیاده گردد، امّا کسی که دست ندارد چونه پیاده می شود؟!
و نیز هر سوارکاری که از پشت اسب بر زمین می افتد، در هنگام سقوط، دستهایش را جلوتر بر زمین می نهد که بدنش آسیب نبیند، ولی آن کسی که دست ندارد چه حالتی خواهد داشت؟!
کسی که قامتی بلند دارد و بدنش مثل خارپشت پر از تیر شده است، هنگامی که از پشت اسب بر زمین می افتد تیرها بر بدنش فرو می روند.
ای قمر بنی هاشم، هنگامی که تو از پشت اسب بر زمین افتادی، تیرها که بر سینه و پهلو و سایر اعضای تو نشسته بودند در اعماق بدن نازنین تو فرو رفتند و أمعاء و احشای تو را پاره پاره ساختند، آه آه… .
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
Forwarded from سپاه سربازان رهبر
گریه دختر بچه یمنی بالای جنازه پدرش که در بمباران سعودی های ملعون به شهادت رسیده است.
این دختر بچه سر بریده ندیده...یه پیکر بی جان و آرام جلوشه.....آن کودک که سر بریده پدرش را دید چه کشید....😢
.
السلام علیک یا حضرت #رقیه سلام الله علیها
دختر اگر #یتیم شــود، پیــــــر میشود
از زندگی بدون پــدر ، سیـر میشود
@basijtv
🎬کلیپ👇👇👇
https://www.instagram.com/p/BLaiC7agTcH/
این دختر بچه سر بریده ندیده...یه پیکر بی جان و آرام جلوشه.....آن کودک که سر بریده پدرش را دید چه کشید....😢
.
السلام علیک یا حضرت #رقیه سلام الله علیها
دختر اگر #یتیم شــود، پیــــــر میشود
از زندگی بدون پــدر ، سیـر میشود
@basijtv
🎬کلیپ👇👇👇
https://www.instagram.com/p/BLaiC7agTcH/
Instagram
پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام
گریه دختر بچه یمنی بالای جنازه پدرش که در بمباران سعودی های ملعون به شهادت رسیده است. این دختر بچه سر بریده ندیده...یه پیکر بی جان و آرام جلوشه.....آن کودک که سر بریده پدرش را دید چه کشید....😢 . السلام علیک یا حضرت #رقیه سلام الله علیها دختر اگر #یتیم شــود،…
💠مهربانی و عشق در سخاوت و عطا💠
🌀از فقر به تنگ آمده بود و آثار فقر و تهیدستى از چهره اش نمایان بود، به مدینه وارد شد، و مستقیم به در خانه مهربان ترین و بخشنده ترین مرد مدینه رفت، و دوبیت شعر در فضیلت صاحب خانه خواند او در شعرش می گفت:
امروز كسى كه امید به تو داشته باشد و حلقه در خانه تو را حركت دهد نا امید نخواهد شد، تو سخاوتمند و معدن عطا و كرم هستى، پدرت كشنده فاسقان بود
صاحب خانه كه مهربانی و سخاوتمند او بی نظیر است در خانه اش مشغول نماز بود، با شنیدن صدای فقیر نمازش را كوتاه كرد و از قنبر غلامش پرسید: از مخارج زندگى ما چقدر در نزد تو باقى مانده است؟ قنبر جواب داد: دویست درهم باقى مانده كه به من فرمودى آن را بین بستگانت تقسیم كنم
امام فرمود: آن را بیاور، كسى كه از آن ها سزاوارتر است آمده، قنبر آن را آورد، امام حسین علیه السلام آن را به آن اعرابى داد و فرمود این پول را از من بگیر، و از تو معذرت مى خواهم و بدان كه من به تو مهربانم و تو را دوست دارم ، اگر دستم پر بود، بیشتر از این به تو می دادم...«1»
بله این نمونه اى از سخاوت سید و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام بود همان كسی كه مصداق واقعی آیات قرآن كریم است آیه ای كه می فرماید:
آن ها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آن ها است، و نه غمگین مى شوند«2»
امام با كمال مهربانی و عشق هر چه در منزلش بود به فقیر داد و هیچ گاه از این انقاق و عطا ترسی به دل راه نداد كه مبادا فردا به این اموال نیازمند شوم چون می داند كه خداوند در مقابل بیشترش را به او خواهد داد همان گونه كه خداوند به این واقعیت تصریح كرده و می فرماید:
كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه برویاند كه در هر خوشه، یكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس بخواهد و شایستگى داشته باشد، دو یا چند برابر مى كند و خدا از نظر قدرت و رحمت، وسیع، و به همه چیز دانا است«3»
امید است كه ما نیز در زندگی خود به امام شهید و سخاوتمند خود اقتدا كنیم و با انقاق و سخاوتمندی فقر را از جامعه خودمان دور كنیم
منابع:
1: منتهى الامال ، ج 1، ص 209
2: الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ «بقره آیه 274»
3: مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ «بقره آیه 261»
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
تصویر:
instagram.com/p/BLc3fDmgsN0/
🌀از فقر به تنگ آمده بود و آثار فقر و تهیدستى از چهره اش نمایان بود، به مدینه وارد شد، و مستقیم به در خانه مهربان ترین و بخشنده ترین مرد مدینه رفت، و دوبیت شعر در فضیلت صاحب خانه خواند او در شعرش می گفت:
امروز كسى كه امید به تو داشته باشد و حلقه در خانه تو را حركت دهد نا امید نخواهد شد، تو سخاوتمند و معدن عطا و كرم هستى، پدرت كشنده فاسقان بود
صاحب خانه كه مهربانی و سخاوتمند او بی نظیر است در خانه اش مشغول نماز بود، با شنیدن صدای فقیر نمازش را كوتاه كرد و از قنبر غلامش پرسید: از مخارج زندگى ما چقدر در نزد تو باقى مانده است؟ قنبر جواب داد: دویست درهم باقى مانده كه به من فرمودى آن را بین بستگانت تقسیم كنم
امام فرمود: آن را بیاور، كسى كه از آن ها سزاوارتر است آمده، قنبر آن را آورد، امام حسین علیه السلام آن را به آن اعرابى داد و فرمود این پول را از من بگیر، و از تو معذرت مى خواهم و بدان كه من به تو مهربانم و تو را دوست دارم ، اگر دستم پر بود، بیشتر از این به تو می دادم...«1»
بله این نمونه اى از سخاوت سید و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام بود همان كسی كه مصداق واقعی آیات قرآن كریم است آیه ای كه می فرماید:
آن ها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آن ها است، و نه غمگین مى شوند«2»
امام با كمال مهربانی و عشق هر چه در منزلش بود به فقیر داد و هیچ گاه از این انقاق و عطا ترسی به دل راه نداد كه مبادا فردا به این اموال نیازمند شوم چون می داند كه خداوند در مقابل بیشترش را به او خواهد داد همان گونه كه خداوند به این واقعیت تصریح كرده و می فرماید:
كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه برویاند كه در هر خوشه، یكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس بخواهد و شایستگى داشته باشد، دو یا چند برابر مى كند و خدا از نظر قدرت و رحمت، وسیع، و به همه چیز دانا است«3»
امید است كه ما نیز در زندگی خود به امام شهید و سخاوتمند خود اقتدا كنیم و با انقاق و سخاوتمندی فقر را از جامعه خودمان دور كنیم
منابع:
1: منتهى الامال ، ج 1، ص 209
2: الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ «بقره آیه 274»
3: مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ «بقره آیه 261»
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
تصویر:
instagram.com/p/BLc3fDmgsN0/
Instagram
338 Likes, 1 Comments - پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام (@basijtv) on Instagram: “💠مهربانی و عشق در سخاوت و عطا💠 🌀از فقر به تنگ آمده بود و آثار فقر و تهیدستى از چهره اش نمایان بود،…
💠دو دعوت💠
🌀روزى امام حسين عليه السلام از كنار فقراء و مساكين كه در حال خوردن خوراك فقيرانه خود بودند، عبور كرد كه ايشان حضرت را به سفره غذاى دعوت كردند و امام حسين عليه السلام نشست و با ايشان هم غذا شد و آيه شريفه (ان الله لا يحب المستكبرين ) (1) را تلاوت فرمود و سپس به ايشان فرمود:
من دعوت شما را پذيرفتم ؛ پس شما نيز دعوت مرا بپذيريد.
در اينحال فقرا، همگى ، به منزل حضرت رفته و امام عليه السلام از آنها پذيرايى به عمل آورد. (2)
حوايج الناس اليكم من نعم الله عليكم فلا تملوا النعم فتحور نقما . (3)
نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى الهى بر شماست ؛ پس اين نعمت را از دست ندهيد وگرنه موجب نقمت و بدبختى مى شوند.
امام حسين عليه السلام
1- سوره نحل 22 انه لا يحب المستكبرين .
2- بحار الانوار ج 44، ص 189.
3- كشف الغمه 2/208.
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀روزى امام حسين عليه السلام از كنار فقراء و مساكين كه در حال خوردن خوراك فقيرانه خود بودند، عبور كرد كه ايشان حضرت را به سفره غذاى دعوت كردند و امام حسين عليه السلام نشست و با ايشان هم غذا شد و آيه شريفه (ان الله لا يحب المستكبرين ) (1) را تلاوت فرمود و سپس به ايشان فرمود:
من دعوت شما را پذيرفتم ؛ پس شما نيز دعوت مرا بپذيريد.
در اينحال فقرا، همگى ، به منزل حضرت رفته و امام عليه السلام از آنها پذيرايى به عمل آورد. (2)
حوايج الناس اليكم من نعم الله عليكم فلا تملوا النعم فتحور نقما . (3)
نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى الهى بر شماست ؛ پس اين نعمت را از دست ندهيد وگرنه موجب نقمت و بدبختى مى شوند.
امام حسين عليه السلام
1- سوره نحل 22 انه لا يحب المستكبرين .
2- بحار الانوار ج 44، ص 189.
3- كشف الغمه 2/208.
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
گریه و غم در عاشورا
هر كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را روز شادى و سرورش مى گرداند.
🌷 ميزان الحكمه، ح 13011
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
@hekmat_110
هر كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را روز شادى و سرورش مى گرداند.
🌷 ميزان الحكمه، ح 13011
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
@hekmat_110
Forwarded from سپاه سربازان رهبر
چه میشد گر به #خرابه سری بزنی....😢
❤️السلام علیک یا #حضرت #رقیه سلام الله علیها❤️
(تقدیم به #دختران #شهدا )
اگر دلتون شکست ما را هم دعا کنید...
@basijtv
🎬کلیپ👇👇👇
https://www.instagram.com/p/BLd1INNAtyH/
❤️السلام علیک یا #حضرت #رقیه سلام الله علیها❤️
(تقدیم به #دختران #شهدا )
اگر دلتون شکست ما را هم دعا کنید...
@basijtv
🎬کلیپ👇👇👇
https://www.instagram.com/p/BLd1INNAtyH/
Instagram
پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام
چه میشد گر به #خرابه سری بزنی... . السلام علیک یا #حضرت #رقیه سلام الله علیها.... . (تقدیم به #دختران #شهدا ) . اگر دلتون شکست ما را هم دعا کنید... 🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷 telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg #روضه #محرم #کربلا #شهید #یتیم…
Forwarded from سپاه سربازان رهبر
اللهم العن العصابة التي جاهدت الحسين ع و شایعت وبايعت وتابعت على قتله اللهم العنهم جميعا
#واحسيناه #لعن_الله_يزيد #لعن_الله_قتله_الحسين
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
#واحسيناه #لعن_الله_يزيد #لعن_الله_قتله_الحسين
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
💠امام صادق(ع) میفرماید:
🌀روزی، جدّم، حسین بن علی(ع) مشغول نماز بود شخصی از جلو آن حضرت گذشت برخی از حاضرین، آن مرد را بازداشتند
هنگامیکه امام(ع) نمازش تمام شد، به او گفتند چرا آن مرد را نهی نکردی از اینکه میان شما و محراب حایل گردد و شما را از توجّه به خدا باز دارد؟
امام(ع) فرمود «همانا خداوند ـ عزوجلّ ـ به من نزدیکتر از آن است که کسی بخواهد بین من و او حایل و مانع گردد»
بحارالانوار ج ۸۰ ص ۲۹۸
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀روزی، جدّم، حسین بن علی(ع) مشغول نماز بود شخصی از جلو آن حضرت گذشت برخی از حاضرین، آن مرد را بازداشتند
هنگامیکه امام(ع) نمازش تمام شد، به او گفتند چرا آن مرد را نهی نکردی از اینکه میان شما و محراب حایل گردد و شما را از توجّه به خدا باز دارد؟
امام(ع) فرمود «همانا خداوند ـ عزوجلّ ـ به من نزدیکتر از آن است که کسی بخواهد بین من و او حایل و مانع گردد»
بحارالانوار ج ۸۰ ص ۲۹۸
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
💠اى پدر! بعد از تو به چه كسى دل ببندم؟! 💠
🌀یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحّص كرد، خبر بردند كه حال چنین است. آن لعین در حال گفت كه: بروند و سر پدر را بیاورند و در كنار او نهند، پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در كنار آن حضرت رقیه(س) نهادند.
در كامل بهائى از حاویه نقل كرده كه زنان خاندان نبوّت در حالت اسیرى حال مردانى كه در كربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده مى داشتند، و هر كودكى را وعده مى دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است بازمى آید، تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دختركى بود چهارساله، شبى از خواب بیدار شد گفت: پدر من حسین علیه السّلام كجا است؟ این ساعت او را به خواب دیدم، سخت پریشان بود. زنان و كودكان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست.
یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحّص كرد، خبر بردند كه حال چنین است. آن لعین در حال گفت كه: بروند و سر پدر را بیاورند و در كنار او نهند، پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در كنار آن دختر چهارساله نهادند.
پرسید این چیست؟
گفتند: سر پدر تو است.
آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم كرد.
نقل مبسوط تر دیگر:
و بعضى این خبر را به وجه ابسط نقل كرده اند:
آن سر مقدس را در زیر سرپوشى قرار داده در مقابل او نهادند.
كودك پرسید: این چیست؟
گفتند: سر پدرت حسین(ع) است.
دختر امام حسین(ع) سرپوش را برداشت و چون چشمش به سر مبارك پدر افتاد نالهاى از دل كشید و بیتاب شد و گفت: اى پدر! چه كسى تو را به خونت زنگین كرد؟!
چه كسى رگ هاى تو را برید؟! اى پدر! چه كسى مرا در كودكى یتیم كرد؟! اى پدر! بعد از تو به چه كسى دل ببندم؟! چه كسى یتیم تو را بزرگ خواهد كرد؟! اى پدر! انیس این زنان و اسیران كیست؟! اى كاش من فدایت شده بودم! اى كاش من نابینا شده بودم! اى كاش من در خاك آرمیده بودم و محاسن به خون خضاب شده تو را نمىدیدم!
آنگاه لب كوچك خود را بر لبهاى پدر نهاد و گریه شدیدى كرد و از هوش رفت! هر چه تلاش كردند، به هوش نیامد، و این عزیز حسین(ع) در شام به شهادت رسید.
لازم به ذکر است که نام حضرت رقیه(س) در این کتاب های تاریخی تصریح و در برخی نیز به ماجرای شهادتش اشاره شده است:
پی نوشت ها:
(لهوف سید ابن طاووس،141)
(معال بستین،ج2،ص161)
(منتخب تریهی ودعوة الحسنیۀ آیت الله آقا شیخ محمد باقر بهاری)
(ریاحین الشریعۀ محلاتی ج3،ص309)
(منتخب التواریخ ملا هاشم خراسانی)
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg
🌀یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحّص كرد، خبر بردند كه حال چنین است. آن لعین در حال گفت كه: بروند و سر پدر را بیاورند و در كنار او نهند، پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در كنار آن حضرت رقیه(س) نهادند.
در كامل بهائى از حاویه نقل كرده كه زنان خاندان نبوّت در حالت اسیرى حال مردانى كه در كربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده مى داشتند، و هر كودكى را وعده مى دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است بازمى آید، تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دختركى بود چهارساله، شبى از خواب بیدار شد گفت: پدر من حسین علیه السّلام كجا است؟ این ساعت او را به خواب دیدم، سخت پریشان بود. زنان و كودكان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست.
یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحّص كرد، خبر بردند كه حال چنین است. آن لعین در حال گفت كه: بروند و سر پدر را بیاورند و در كنار او نهند، پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در كنار آن دختر چهارساله نهادند.
پرسید این چیست؟
گفتند: سر پدر تو است.
آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم كرد.
نقل مبسوط تر دیگر:
و بعضى این خبر را به وجه ابسط نقل كرده اند:
آن سر مقدس را در زیر سرپوشى قرار داده در مقابل او نهادند.
كودك پرسید: این چیست؟
گفتند: سر پدرت حسین(ع) است.
دختر امام حسین(ع) سرپوش را برداشت و چون چشمش به سر مبارك پدر افتاد نالهاى از دل كشید و بیتاب شد و گفت: اى پدر! چه كسى تو را به خونت زنگین كرد؟!
چه كسى رگ هاى تو را برید؟! اى پدر! چه كسى مرا در كودكى یتیم كرد؟! اى پدر! بعد از تو به چه كسى دل ببندم؟! چه كسى یتیم تو را بزرگ خواهد كرد؟! اى پدر! انیس این زنان و اسیران كیست؟! اى كاش من فدایت شده بودم! اى كاش من نابینا شده بودم! اى كاش من در خاك آرمیده بودم و محاسن به خون خضاب شده تو را نمىدیدم!
آنگاه لب كوچك خود را بر لبهاى پدر نهاد و گریه شدیدى كرد و از هوش رفت! هر چه تلاش كردند، به هوش نیامد، و این عزیز حسین(ع) در شام به شهادت رسید.
لازم به ذکر است که نام حضرت رقیه(س) در این کتاب های تاریخی تصریح و در برخی نیز به ماجرای شهادتش اشاره شده است:
پی نوشت ها:
(لهوف سید ابن طاووس،141)
(معال بستین،ج2،ص161)
(منتخب تریهی ودعوة الحسنیۀ آیت الله آقا شیخ محمد باقر بهاری)
(ریاحین الشریعۀ محلاتی ج3،ص309)
(منتخب التواریخ ملا هاشم خراسانی)
💠کانال حکمت و اسرار آل محمد (ص)💠
telegram.me/joinchat/Cg6OfkA5HkH6JHuv1b0zNg