قابل توجه #همگان، به ویژه #مسولان عزیز!
🌺امیرالمومنین علیه السّلام :
#ظلمی که بخشوده نمیشود؛ ظلمی است که بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میکنند.
نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵
🌺 ایشان ادای #حق_الناس را از #حق_الله مهمتر دانسته و میفرمایند:
جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله کانَ ذلک مۆدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله
خداوند متعال #حقوق_بندگانش را بر #حقوق_خود مقدم قرار داده، و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند، #حقوق_الهی را نیز رعایت خواهد کرد.
میزان الحکمة، ج ۲، ص۴۸۰
درکانال #زندگی_شیرین عضو شوید👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
ترک #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر و کوتاهی در ارسال این #احادیث نیز، شراکت در ظلم و ...
قابل توجه #همگان، به ویژه #مسولان عزیز!
🌺امیرالمومنین علیه السّلام :
#ظلمی که بخشوده نمیشود؛ ظلمی است که بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میکنند.
نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵
🌺 ایشان ادای #حق_الناس را از #حق_الله مهمتر دانسته و میفرمایند:
جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله کانَ ذلک مۆدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله
خداوند متعال #حقوق_بندگانش را بر #حقوق_خود مقدم قرار داده، و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند، #حقوق_الهی را نیز رعایت خواهد کرد.
میزان الحکمة، ج ۲، ص۴۸۰
درکانال #زندگی_شیرین عضو شوید👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
ترک #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر و کوتاهی در ارسال این #احادیث نیز، شراکت در ظلم و ...
زندگی شیرین و الهی
گام بعد)خود آگاهی و احساس مسولیت(یَقظه) حاج آقا حاتم پوری @HATAMPOORI
سلام علیکم
فایلهای #صوتی حاوی نکات بسیار مهم و ارزشمندی از آیات و روایات است که عدم استماع آن، قطعا موجب خسران است؛ لذا پیشنهاد میکنیم حتما روزی چند دقیقه وقت بگذارید و تاثیر شگرف آن را در #زندگی_شیرین خود لمس کنید.
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅️ازخداوند برایتان #زندگی_شیرینی را مسئلت میکنیم🌹
فایلهای #صوتی حاوی نکات بسیار مهم و ارزشمندی از آیات و روایات است که عدم استماع آن، قطعا موجب خسران است؛ لذا پیشنهاد میکنیم حتما روزی چند دقیقه وقت بگذارید و تاثیر شگرف آن را در #زندگی_شیرین خود لمس کنید.
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅️ازخداوند برایتان #زندگی_شیرینی را مسئلت میکنیم🌹
Forwarded from Deleted Account
Audio
🌺داستان)بخوانید و فوری عمل کنید!!
#وفای_به_عهد و #رعایت_حق_الناس
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روزهای آخر عمرشان به شدّت بیمار بودند، روزی سرشان را با پارچه ای بستند و درحالیکه امیرالمؤمنین علیه السلام و فضل بن عباس زیر بغل هایشان را گرفته بودند و پاهایشان روی زمین کشیده می شد، وارد مسجد شدند، با زحمت روی منبر قرار گرفتند و فرمودند:
مردم وقت آن رسیده است که من از میان شما بروم، پس اگر به کسی وعده ای داده ام ، آماده ام که آن وعده را انجام دهم و یا هرکس از من طلبی دارد، بگوید تا بپردازم .
مردی برخاست و عرض کرد : چندی قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم مبلغی به من کمک میکنید.
پیامبر اکرم ص به فضل بن عبّاس فرمودند: مبلغ مورد نظرش را از اموال من بپرداز. سپس از منبر پایین آمدند و به خانه رفتند.
فردای آن روز نیز به مسجد آمدند و فرمودند: هرکس بر من حقّی دارد برخیزد و بگوید؛ چراکه قصاص (و جبران حق النّاس) در این دنیا آسان تر از قصاص روز قیامت است .
سوادة بن قیس برخاست و گفت:
یارسول الله ! موقع بازگشت از طائف بر شتری سوار بودید، چوبی که برای هدایت مرکب استفاده میکردید، به من خورد و اکنون من میخواهم قصاص کنم .
مسلمانان از خواسته سواده غرق در تعجب و ناراحتی بودند که رسول خدا ص دستور دادند، همان چوب را از خانه بیاورند.
وقتی چوب را آوردند، فرمودند : من آماده ام .
سواده گفت : آقا جان ! وقتی چوب شما به من خورد، من پیراهنی بر تن نداشتم .
پیامبر ص پیراهنشان را بالا بردند تا سواده قصاص کند .
اشک همه یاران پیامبر ص سرازیر بود که بعد از این همه زحمات و خون دلها که ایشان برای هدایت و نجاتشان خورده اند، حال باید با این همه بیماری بایستند تا چوب بخورند.
ناگهان دیدند سواده آمد و پیامبر اکرم ص را در آغوش گرفت و بدن ایشان را بوسید و عرض کرد :
یا رسول الله ! اعتقادم این است که اگر کسی خود را به بدن شما تبرّک کند ، آتش جهنّم بدنش را نمی سوزاند. خواستم این گونه خداوند مرا از آتش جهنّم حفظ کند .
پیامبر اکرم ص دعا کردند: خدایا ! از سواده بگذر ، همان گونه که او از پیامبرت گذشت .
مجموعه درمحضرامیرالمؤمنین ع،ج ۱۶
محمدرضا #حاتم_پوری
درکانال #زندگی_شیرین عضو شوید👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅امروز که زنده ای و طرف مقابلت زنده است #حلالیت طلب کن؛ شاید فردا دیر باشه... 🌹
🌺داستان)بخوانید و فوری عمل کنید!!
#وفای_به_عهد و #رعایت_حق_الناس
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روزهای آخر عمرشان به شدّت بیمار بودند، روزی سرشان را با پارچه ای بستند و درحالیکه امیرالمؤمنین علیه السلام و فضل بن عباس زیر بغل هایشان را گرفته بودند و پاهایشان روی زمین کشیده می شد، وارد مسجد شدند، با زحمت روی منبر قرار گرفتند و فرمودند:
مردم وقت آن رسیده است که من از میان شما بروم، پس اگر به کسی وعده ای داده ام ، آماده ام که آن وعده را انجام دهم و یا هرکس از من طلبی دارد، بگوید تا بپردازم .
مردی برخاست و عرض کرد : چندی قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم مبلغی به من کمک میکنید.
پیامبر اکرم ص به فضل بن عبّاس فرمودند: مبلغ مورد نظرش را از اموال من بپرداز. سپس از منبر پایین آمدند و به خانه رفتند.
فردای آن روز نیز به مسجد آمدند و فرمودند: هرکس بر من حقّی دارد برخیزد و بگوید؛ چراکه قصاص (و جبران حق النّاس) در این دنیا آسان تر از قصاص روز قیامت است .
سوادة بن قیس برخاست و گفت:
یارسول الله ! موقع بازگشت از طائف بر شتری سوار بودید، چوبی که برای هدایت مرکب استفاده میکردید، به من خورد و اکنون من میخواهم قصاص کنم .
مسلمانان از خواسته سواده غرق در تعجب و ناراحتی بودند که رسول خدا ص دستور دادند، همان چوب را از خانه بیاورند.
وقتی چوب را آوردند، فرمودند : من آماده ام .
سواده گفت : آقا جان ! وقتی چوب شما به من خورد، من پیراهنی بر تن نداشتم .
پیامبر ص پیراهنشان را بالا بردند تا سواده قصاص کند .
اشک همه یاران پیامبر ص سرازیر بود که بعد از این همه زحمات و خون دلها که ایشان برای هدایت و نجاتشان خورده اند، حال باید با این همه بیماری بایستند تا چوب بخورند.
ناگهان دیدند سواده آمد و پیامبر اکرم ص را در آغوش گرفت و بدن ایشان را بوسید و عرض کرد :
یا رسول الله ! اعتقادم این است که اگر کسی خود را به بدن شما تبرّک کند ، آتش جهنّم بدنش را نمی سوزاند. خواستم این گونه خداوند مرا از آتش جهنّم حفظ کند .
پیامبر اکرم ص دعا کردند: خدایا ! از سواده بگذر ، همان گونه که او از پیامبرت گذشت .
مجموعه درمحضرامیرالمؤمنین ع،ج ۱۶
محمدرضا #حاتم_پوری
درکانال #زندگی_شیرین عضو شوید👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅امروز که زنده ای و طرف مقابلت زنده است #حلالیت طلب کن؛ شاید فردا دیر باشه... 🌹
Forwarded from Deleted Account
Audio
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◀️#داستانی #شگفت، که زیاد به کارمان می آید...
در کشکول نقل است: ﺷﺒﻲ "ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؛ ﺑﻪ ﺭئیس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺑﻪ صورت ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ مردم ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ.
ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺭ از شهر دیدند که ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻭﻧﺪ، اما هیچ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ.
ﻭﻗﺘﯽ نزدیک ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ که
آن ﻣﺮﺩ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ساعاتی ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ .
ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪش ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ میّت ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: چون ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﺩﺍئمﺍﻟﺨﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ !
ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود آدرس میت را پرسید و ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ اش ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩند.
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ شوهرش، ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ، ﺍﯼ مرد! براستی که ﺗﻮ ﺍﺯ بندگان ﺻﺎلح خدا ﺑﻮﺩﯼ...
ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ "ﻭﻟﯽّ ﺍﻟﻠﻪ" ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ بودی !
ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ پرسید:
چه گونه است، تو ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀاﻟﻠﻪ بوده، ولی ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ بدگویی میکردند؟!
ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠّﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ...
ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺷﻮﻫﺮﻡ برخی شبها ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ در توﺍنش بود ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ!
سپس به محله ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻧﺎﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ یکی از آنها ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ! به شرطی که ﺍﻣﺸﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ گناه نکنی !! و ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍنی ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ !!
شبی ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ کردم ﻭ گفتم : مومنان ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ اگر بمیری ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ برای ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐَﻔَﻨﺖ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ آمد ...
در جوابم گفت : میدانم باید از مواضع تهمت اجتناب کرد، اما چون مسئولان امر از فساد جلوگیری نمیکنند؛ من به اندازه توانم (بی ریا و خالصانه) حکم خدا را اجرا میکنم .
ضمنا ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ، ﺑﺮﺍﯼ غسل ، ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، خودِ ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود، ﻋﻠﻤﺎﯼ بزرگ و همه مردم (اعم از دوست و دشمن) ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !!!
ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺴﺘﻢ، شوهرت راست گفته، من ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎ و مردم ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐَﻔَﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ...
سلطان پس از بازگشت به قصرش، دستور داد تا همگان را برای تشییع یکی از اولیای گمنام و بی ریای خدا خبر کنند.
و ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ مردم ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ او ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ به خاک سپردند !...
⬅️وای بر ما که به ناحق به چه بزرگانی بدگمان بودیم و چه قضاوتهایی ....
🌺پروردگارا ! ﺳﻮﺀﻇﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯ، ﻭ به جای آن ﺣُﺴﻦﻇﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺭﺍ نصیبمان فرما...
جهت عضویت در کانال زندگی
👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
ممنون از همراهی و نشر معارف الهی🌹
در کشکول نقل است: ﺷﺒﻲ "ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؛ ﺑﻪ ﺭئیس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺑﻪ صورت ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ مردم ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ.
ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺭ از شهر دیدند که ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻭﻧﺪ، اما هیچ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ.
ﻭﻗﺘﯽ نزدیک ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ که
آن ﻣﺮﺩ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ساعاتی ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ .
ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪش ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ میّت ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: چون ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﺩﺍئمﺍﻟﺨﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ !
ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود آدرس میت را پرسید و ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ اش ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩند.
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ شوهرش، ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ، ﺍﯼ مرد! براستی که ﺗﻮ ﺍﺯ بندگان ﺻﺎلح خدا ﺑﻮﺩﯼ...
ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ "ﻭﻟﯽّ ﺍﻟﻠﻪ" ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ بودی !
ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ پرسید:
چه گونه است، تو ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀاﻟﻠﻪ بوده، ولی ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ بدگویی میکردند؟!
ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠّﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ...
ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺷﻮﻫﺮﻡ برخی شبها ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ در توﺍنش بود ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ!
سپس به محله ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻧﺎﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ یکی از آنها ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ! به شرطی که ﺍﻣﺸﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ گناه نکنی !! و ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍنی ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ !!
شبی ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ کردم ﻭ گفتم : مومنان ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ اگر بمیری ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ برای ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐَﻔَﻨﺖ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ آمد ...
در جوابم گفت : میدانم باید از مواضع تهمت اجتناب کرد، اما چون مسئولان امر از فساد جلوگیری نمیکنند؛ من به اندازه توانم (بی ریا و خالصانه) حکم خدا را اجرا میکنم .
ضمنا ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ، ﺑﺮﺍﯼ غسل ، ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، خودِ ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود، ﻋﻠﻤﺎﯼ بزرگ و همه مردم (اعم از دوست و دشمن) ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !!!
ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺴﺘﻢ، شوهرت راست گفته، من ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎ و مردم ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐَﻔَﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ...
سلطان پس از بازگشت به قصرش، دستور داد تا همگان را برای تشییع یکی از اولیای گمنام و بی ریای خدا خبر کنند.
و ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ مردم ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ او ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ به خاک سپردند !...
⬅️وای بر ما که به ناحق به چه بزرگانی بدگمان بودیم و چه قضاوتهایی ....
🌺پروردگارا ! ﺳﻮﺀﻇﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯ، ﻭ به جای آن ﺣُﺴﻦﻇﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺭﺍ نصیبمان فرما...
جهت عضویت در کانال زندگی
👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
ممنون از همراهی و نشر معارف الهی🌹
Forwarded from Deleted Account
Audio
Forwarded from Deleted Account
Audio
Forwarded from Deleted Account
Audio
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کی یوسفه؟!
ﭘﺪﺭ: ﭘﺴﺮم ﻣﺒﺎﺩﺍﺑﺎﺁﺑﺮﻭﯼ دختریﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ و...
باﻧﯿﺸﺨﻨﺪﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ و...
ﭘﺪﺭﻡ جوابی دادکه مو به تنم سیخ شد:
ﭘﺴﺮم! ﺯﻟـﯿـﺨـﺎﺯﯾﺎﺩﻩ، ﺗﻮ ﯾـﻮﺳـﻒ ﺑﺎﺵ
عضویت👈
@hatampoori
ﭘﺪﺭ: ﭘﺴﺮم ﻣﺒﺎﺩﺍﺑﺎﺁﺑﺮﻭﯼ دختریﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ و...
باﻧﯿﺸﺨﻨﺪﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ و...
ﭘﺪﺭﻡ جوابی دادکه مو به تنم سیخ شد:
ﭘﺴﺮم! ﺯﻟـﯿـﺨـﺎﺯﯾﺎﺩﻩ، ﺗﻮ ﯾـﻮﺳـﻒ ﺑﺎﺵ
عضویت👈
@hatampoori
در خواندن و ارسال آن تردید نکنید
⛔ #مکافات_عمل
در مسائل #ناموسی توجه کنید که
با هر دستی بدهید؛ با همان دست پس میگیرید، چنان که فرموده اند:
کما تُدینُ تُدانُ
همانطور که جز دهی؛جزا میبینی
فروغ کافی،ج۵،ص۵۳۳
⛔#داستانی_شگفت ازامام صادق ع:
در زمان حضرت موسی علیه السلام مردی با زنی زنا کرد، وقتی به خانه خودش آمد، مردی را با زن خود دید...
با عصبانیت آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد.
در آن لحظه جبرئیل بر حضرت موسی ع نازل شد و گفت : هر کس به ناموس دیگران تجاوز کند، به ناموس اش تجاوز کنند.
سپس حضرت موسی به آن دو فرمود:
با #عفّت باشید، تا #ناموستان محفوظ بماند
فروع کافی ،ج۵،ص۵۳۳
هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموس وی افتد، نظر بوالهوسان
عضویت در کانال #زندگی_شیرین👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅ فیلم و داستانی #تکانده_دهنده_تر را فردا تقدیم میکنیم. ان شالله🌹
در خواندن و ارسال آن تردید نکنید
⛔ #مکافات_عمل
در مسائل #ناموسی توجه کنید که
با هر دستی بدهید؛ با همان دست پس میگیرید، چنان که فرموده اند:
کما تُدینُ تُدانُ
همانطور که جز دهی؛جزا میبینی
فروغ کافی،ج۵،ص۵۳۳
⛔#داستانی_شگفت ازامام صادق ع:
در زمان حضرت موسی علیه السلام مردی با زنی زنا کرد، وقتی به خانه خودش آمد، مردی را با زن خود دید...
با عصبانیت آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد.
در آن لحظه جبرئیل بر حضرت موسی ع نازل شد و گفت : هر کس به ناموس دیگران تجاوز کند، به ناموس اش تجاوز کنند.
سپس حضرت موسی به آن دو فرمود:
با #عفّت باشید، تا #ناموستان محفوظ بماند
فروع کافی ،ج۵،ص۵۳۳
هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموس وی افتد، نظر بوالهوسان
عضویت در کانال #زندگی_شیرین👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅ فیلم و داستانی #تکانده_دهنده_تر را فردا تقدیم میکنیم. ان شالله🌹
داستان) آثار و برکات #تعرّض_نکردن به #ناموس دیگران
مرد خیاطی بود، مومن و در عِفاف و صلاح، و زنی داشت نیز عفیفه و مستوره و با جمال و کمال که هرگز خیانتی از او سر نزده بود.
روزی زن، با زبان منّت به شوهرش گفت:
تو کی میتوانی قدر عِفاف و پاکی مرا بدانی که من در حجاب و عفاف، مانند زبیده و رابعه هستم .
مرد گفت: راست میگویی، اما عِفاف تو نتیجه عِفاف من است؛ چون من در حضور پروردگار عفیفم، خداوند تو را هم در عصمت و عفّت نگاه داشته است.
زن ناراحت شد و گفت:
هیچ کس نمیتواند عفاف و پاکی زن را نگه دارد، مگر به اراده خودش؛ یعنی اگر عزم و اراده خودم نبود، هر کار میخواستم میکردم.
مرد گفت: به تو را اجازه میدهم که به هرجا که میخواهی برو و هر کار که میخواهی انجام بده.
[زن که میخواست حرف خود را ثابت کند؛ مبنی بر اینکه دیگران قصد تعرّض به من را دارند اما من، خودم را حفظ میکنم]
روزی خود را آرایش کرد و چادری بر سر کشید و از خانه بیرون رفت و تا شب بیرون ماند، اما هیچ کس به وی التفات و توجهی نمیکرد، مگر یک مرد که کمی چادر او را کشید، ولی زود رها کرد و رفت.
شب که زن به خانه برگشت؛ مرد گفت:
همه روز را گشتی، اما هیچ کس به تو نگاه هم نکرد، مگر یک مرد که چادرت را کشید ولی زود رفت.
زن گفت: تو از کجا دیدی؟!
مرد جواب داد: من در خانه بودم.
و بعد توضیح داد که من در تمام عُمر خود به هیچ زن نامحرمی نگاه آلوده نکردم، مگر یکبار در نوجوانی، که گوشه چادر زنی را گرفتم اما فوری پشیمان شدم و رهایش کردم، به همیت جهت میدانستم که اگر کسی قصد ناموس مرا کند، بیش از این (کشیدن چادر)نباشد.
زن به پای شوهرش افتاد و گفت:
راست گفتی، بر من معلوم شد که عفاف من از عفاف توست.
کلیات جامع التمثیل،ص۱۲
⬅این حدیث هم قابل توجه است➡
جوانی از امام صادق ع پرسید: آیا نگاه کردن به پشت زنان جایز است؟
حضرت فرمودند: اگر کسی به ناموست چنین کند، راضی هستی؟!
پس برای مردم همان بخواه، که برای خودت میخواهی!
مستدرک الوسائل،ج۲؛ص۵۵۵
⬅ گفتم که مکن ، گفت : مکن ، تا نکنند
این یک سخنم، چنان خوش آمدکه مپرس
🌹 فیلم مرتبط با داستان را، در کانال #زندگی_شیرین ببینید و نشر دهید
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅ ادامه نکات زیبای دیگر ،در روزهای آینده ان شاءالله🌹
داستان) آثار و برکات #تعرّض_نکردن به #ناموس دیگران
مرد خیاطی بود، مومن و در عِفاف و صلاح، و زنی داشت نیز عفیفه و مستوره و با جمال و کمال که هرگز خیانتی از او سر نزده بود.
روزی زن، با زبان منّت به شوهرش گفت:
تو کی میتوانی قدر عِفاف و پاکی مرا بدانی که من در حجاب و عفاف، مانند زبیده و رابعه هستم .
مرد گفت: راست میگویی، اما عِفاف تو نتیجه عِفاف من است؛ چون من در حضور پروردگار عفیفم، خداوند تو را هم در عصمت و عفّت نگاه داشته است.
زن ناراحت شد و گفت:
هیچ کس نمیتواند عفاف و پاکی زن را نگه دارد، مگر به اراده خودش؛ یعنی اگر عزم و اراده خودم نبود، هر کار میخواستم میکردم.
مرد گفت: به تو را اجازه میدهم که به هرجا که میخواهی برو و هر کار که میخواهی انجام بده.
[زن که میخواست حرف خود را ثابت کند؛ مبنی بر اینکه دیگران قصد تعرّض به من را دارند اما من، خودم را حفظ میکنم]
روزی خود را آرایش کرد و چادری بر سر کشید و از خانه بیرون رفت و تا شب بیرون ماند، اما هیچ کس به وی التفات و توجهی نمیکرد، مگر یک مرد که کمی چادر او را کشید، ولی زود رها کرد و رفت.
شب که زن به خانه برگشت؛ مرد گفت:
همه روز را گشتی، اما هیچ کس به تو نگاه هم نکرد، مگر یک مرد که چادرت را کشید ولی زود رفت.
زن گفت: تو از کجا دیدی؟!
مرد جواب داد: من در خانه بودم.
و بعد توضیح داد که من در تمام عُمر خود به هیچ زن نامحرمی نگاه آلوده نکردم، مگر یکبار در نوجوانی، که گوشه چادر زنی را گرفتم اما فوری پشیمان شدم و رهایش کردم، به همیت جهت میدانستم که اگر کسی قصد ناموس مرا کند، بیش از این (کشیدن چادر)نباشد.
زن به پای شوهرش افتاد و گفت:
راست گفتی، بر من معلوم شد که عفاف من از عفاف توست.
کلیات جامع التمثیل،ص۱۲
⬅این حدیث هم قابل توجه است➡
جوانی از امام صادق ع پرسید: آیا نگاه کردن به پشت زنان جایز است؟
حضرت فرمودند: اگر کسی به ناموست چنین کند، راضی هستی؟!
پس برای مردم همان بخواه، که برای خودت میخواهی!
مستدرک الوسائل،ج۲؛ص۵۵۵
⬅ گفتم که مکن ، گفت : مکن ، تا نکنند
این یک سخنم، چنان خوش آمدکه مپرس
🌹 فیلم مرتبط با داستان را، در کانال #زندگی_شیرین ببینید و نشر دهید
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅ ادامه نکات زیبای دیگر ،در روزهای آینده ان شاءالله🌹
Forwarded from کانال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امام صادق ع:
نسبت به زنان مردم عفّت داشته باشید؛
تا زنانتان عفیف بمانند
کافی،ج۵ص۵۵۴
داستان شگفتِ مرتبط بااین فیلم رادر کانال #زندگی_شیرین بخوانید و به خاطر بسپارید
ارسال به دیگران
عضویت👈
@hatampoori
نسبت به زنان مردم عفّت داشته باشید؛
تا زنانتان عفیف بمانند
کافی،ج۵ص۵۵۴
داستان شگفتِ مرتبط بااین فیلم رادر کانال #زندگی_شیرین بخوانید و به خاطر بسپارید
ارسال به دیگران
عضویت👈
@hatampoori
Forwarded from Deleted Account
Audio
⬅️مسابقه بزرگ➡️
🌺کانال زندگی شیرین🌺
به زودی از بین زیباترین #احادیث ، #پیامهای_تربیتی، داستان های اخلاقی و #فایلهای_صوتی کانال، مسابقه بزرگی انجام می شود. ان شاءالله
⬅️ #سوالات و نحوه ارسال #جوابها و جزئیات مسابقه، متعاقبا اعلام میگردد...
🌺برخی از جوائز مسابقه :
۱_بلیط ایاب و ذهاب سفر به مشهد مقدس
۲_کتاب، مانند: قرآن نفیس ؛ نهج البلاغه نفیس ؛ صحیفه سجادیه نفیس ؛ اثار حجه الاسلام والمسلمین #حاتم_پوری (مجموعه درمحضر امیرالمومنین ع، شرح صفات متقین؛ مجموعه حکایت عاشقی و...) ؛ دیوان حافظ و سعدی و ...
۳_ربع سکه بهار آزادی و پول نقد
۴_لوازم خانگی، مانند : جارو برقی ؛ سرویس قابلمه ؛ بخارپز ؛ سرویس آرکوپال؛ اتو و...
۵_لوازم ورزشی، مانند: دوچرخه ،توپ فوتبال ، والیبال، راکت تنیس و پینگ پنگ و...
درکانال #زندگی_شیرین عضو شوید 👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
آدرس سایت : hatampoori.ir
◀️لطفا به سایر عزيزان #اطلاع_رسانی فرمایید
🌺کانال زندگی شیرین🌺
به زودی از بین زیباترین #احادیث ، #پیامهای_تربیتی، داستان های اخلاقی و #فایلهای_صوتی کانال، مسابقه بزرگی انجام می شود. ان شاءالله
⬅️ #سوالات و نحوه ارسال #جوابها و جزئیات مسابقه، متعاقبا اعلام میگردد...
🌺برخی از جوائز مسابقه :
۱_بلیط ایاب و ذهاب سفر به مشهد مقدس
۲_کتاب، مانند: قرآن نفیس ؛ نهج البلاغه نفیس ؛ صحیفه سجادیه نفیس ؛ اثار حجه الاسلام والمسلمین #حاتم_پوری (مجموعه درمحضر امیرالمومنین ع، شرح صفات متقین؛ مجموعه حکایت عاشقی و...) ؛ دیوان حافظ و سعدی و ...
۳_ربع سکه بهار آزادی و پول نقد
۴_لوازم خانگی، مانند : جارو برقی ؛ سرویس قابلمه ؛ بخارپز ؛ سرویس آرکوپال؛ اتو و...
۵_لوازم ورزشی، مانند: دوچرخه ،توپ فوتبال ، والیبال، راکت تنیس و پینگ پنگ و...
درکانال #زندگی_شیرین عضو شوید 👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
آدرس سایت : hatampoori.ir
◀️لطفا به سایر عزيزان #اطلاع_رسانی فرمایید
🌺پیام امروز... علل #گریه_کودکان🌺
برای آرامش گریه نکردن #کودکان، باید #علت_گریه او را بشناسیم و بعد با حوصله آن را برطرف کنیم...
⬅برخی علل #ناآرامی کودک عبارتنداز:
گرسنگی ؛ مشکلات شکمی، مانند گاز معده ؛ نیاز به آروغ زدن ؛ مریضی ؛ سردی و گرمی هوا ؛ گیرکردن تار مو یا شیئ در بدنش ؛ نیاز به کاهش محرّکهای محیطی، مانند نور و صدا ؛ نیاز به آغوش محبت ؛ نیاز به خواب و...
عضویت در کانال #زندگی_شیرین👇👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
🌹ممنون از همراهیتان و نشر ...🌹
🌺پیام امروز... علل #گریه_کودکان🌺
برای آرامش گریه نکردن #کودکان، باید #علت_گریه او را بشناسیم و بعد با حوصله آن را برطرف کنیم...
⬅برخی علل #ناآرامی کودک عبارتنداز:
گرسنگی ؛ مشکلات شکمی، مانند گاز معده ؛ نیاز به آروغ زدن ؛ مریضی ؛ سردی و گرمی هوا ؛ گیرکردن تار مو یا شیئ در بدنش ؛ نیاز به کاهش محرّکهای محیطی، مانند نور و صدا ؛ نیاز به آغوش محبت ؛ نیاز به خواب و...
عضویت در کانال #زندگی_شیرین👇👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
🌹ممنون از همراهیتان و نشر ...🌹
Forwarded from کانال
پیامبر اکرم ص :
هركس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود ، خداوند از بهشت آن قدر به اومى دهد تا راضى شود
الفردوس،ج۳،ص۵۴۹
کانال #زندگی_شیرین رامعرفی کنید👇
@hatampoori
نشرحدیث کار صدقه رامیکند🌹
هركس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود ، خداوند از بهشت آن قدر به اومى دهد تا راضى شود
الفردوس،ج۳،ص۵۴۹
کانال #زندگی_شیرین رامعرفی کنید👇
@hatampoori
نشرحدیث کار صدقه رامیکند🌹
Forwarded from Deleted Account
Audio
بخش #مشاوره و #پاسخگویی_به_سوالات
👇👇👇
@masjed_iaeh
۲۷ ساله از شهرستان...
یکی از عزیزانم بد جور درهای کارها به رویش بسته شده و از همه چیز و همه کس #ناامید شده...
برای ایجاد #امید، چه باید کرد؟ فوری
⬅️ پاسخ #سوال این عزیز که سوال بسیاری از عزیزان دیگر هم میباشد، را #فردا در همین کانال دریافت فرمائید. ان شاءالله
عضویت در کانال #زندگی_شیرین👇👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅️ همراهی شما، موجب دلگرمی ما به انجام وظیفه است.🌹
👇👇👇
@masjed_iaeh
۲۷ ساله از شهرستان...
یکی از عزیزانم بد جور درهای کارها به رویش بسته شده و از همه چیز و همه کس #ناامید شده...
برای ایجاد #امید، چه باید کرد؟ فوری
⬅️ پاسخ #سوال این عزیز که سوال بسیاری از عزیزان دیگر هم میباشد، را #فردا در همین کانال دریافت فرمائید. ان شاءالله
عضویت در کانال #زندگی_شیرین👇👇
https://telegram.me/joinchat/DTvgtT7FcrUwTSdYOcrGKg
⬅️ همراهی شما، موجب دلگرمی ما به انجام وظیفه است.🌹