#معماری_ریاضی
در مجموعهی جدید عکسهای منتشر شده از آرشیو کاخ گلستان، عکس چند عمارت که از لحاظ طراحی و هنری بسیار زیبا هستند، توجهم را به خودشان جلب کردند که در این جا برای شما عزیزان منتشر میکنم.
@harmoniclib
خیلی از این بناها الان دیگر خراب شدهاند.
در مجموعهی جدید عکسهای منتشر شده از آرشیو کاخ گلستان، عکس چند عمارت که از لحاظ طراحی و هنری بسیار زیبا هستند، توجهم را به خودشان جلب کردند که در این جا برای شما عزیزان منتشر میکنم.
@harmoniclib
خیلی از این بناها الان دیگر خراب شدهاند.
Farhangian_mixdown
<unknown>
📣اپیزود جدید پادکست رادیو ریاضی
چگونه وارد دانشگاه فرهنگیان شدم؟!
قسمت اول از سری اپیزودهای دانشگاه فرهنگیان
صدا : ماویی
@harmoniclib
چگونه وارد دانشگاه فرهنگیان شدم؟!
قسمت اول از سری اپیزودهای دانشگاه فرهنگیان
صدا : ماویی
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
<unknown> – Farhangian_mixdown
قسمتهای جدید پادکست رادیو ریاضی بر روی کستباکس هم قرار گرفت.
👇👇👇
https://castbox.fm/va/3290001
اگر لینک باز نشد در اپلیکیشن کستباکس جستجو کنید:
رادیو ریاضی
@harmoniclib
👇👇👇
https://castbox.fm/va/3290001
اگر لینک باز نشد در اپلیکیشن کستباکس جستجو کنید:
رادیو ریاضی
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
<unknown> – Farhangian_mixdown
اگر دوستانی هستند که می توانند مشابه همین اپیزود، قسمتهای جدید پادکست رادیو ریاضی را تولید کنند، بسیار سپاسگزار خواهیم بود که جهت هماهنگی پیام بدهند.
👇👇👇
@meisami_mah
👇👇👇
@meisami_mah
خواستن ما را میسوزاند و توانستن ما را خراب میکند، ولی دانستن وجود کمتوان ما را به آرامشی پایدار میرساند.
رونالد بارت
@harmoniclib
رونالد بارت
@harmoniclib
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی نمیدونیم مساله از ما چی میخواد، کافیه فقط شروع کنیم به نوشتن و ادامه بدیم. بالاخره یه چیزهایی بدست میآریم...
@harmoniclib
@harmoniclib
Forwarded from مرزهای علم
Topology-based quantum states resist noise, promising more stable networks
👇👇👇
لینک خبر
@sciencefrontiers
👇👇👇
لینک خبر
@sciencefrontiers
phys.org
Topology-based quantum states resist noise, promising more stable networks
Researchers have discovered a way to protect quantum information from environmental disruptions, offering hope for more reliable future technologies.
احمد آرام که بود؟
@harmoniclib
احمد آرام، تقریباً تا پایان عمر، در منزل به کار ترجمه مشغول بود و حتی ترجمه را برای خود «واجب شرعی» میدانست؛ زیرا به نظر او ترجمۀ منابع مهم از زبانهای دیگر، برای تحول علمی و فرهنگی در ایران لازم بود.
@harmoniclib
احمد آرام، تقریباً تا پایان عمر، در منزل به کار ترجمه مشغول بود و حتی ترجمه را برای خود «واجب شرعی» میدانست؛ زیرا به نظر او ترجمۀ منابع مهم از زبانهای دیگر، برای تحول علمی و فرهنگی در ایران لازم بود.
اخبار و کتاب های ریاضی
احمد آرام که بود؟ @harmoniclib احمد آرام، تقریباً تا پایان عمر، در منزل به کار ترجمه مشغول بود و حتی ترجمه را برای خود «واجب شرعی» میدانست؛ زیرا به نظر او ترجمۀ منابع مهم از زبانهای دیگر، برای تحول علمی و فرهنگی در ایران لازم بود.
احمد آرام (۱۲۸۱-۱۳۷۷ ش)، مترجم پراثر، دانشنامهنگار و از شخصیتهای فرهنگی ایران معاصر است که سال تولد او با اختلاف ذکر شده، اما به تصریح خود وی حدود نوروز ۱۲۸۱ ش است: «اسم من احمد و نام خانوادگیم آرام است. وقتی به دنیا آمدم، پدرم اسم مرا پشت قرآنی ثبت کرده بود و آن تاریخ چهارشنبه، مصادف با عید غدیر سال ۱۳۲۱ قمری را نشان میداد. ناگفته نماند، کتابفروشی که با من رفیق بود این قرآن یادگاری پدر را از من گرفت که برود از روی آن کلیشهای درست کند. کلیشه هم درست کرد و آن را فروخت، اما قرآن را پس نیاورد! از این دست کتابفروشها خیلی بودهاند که به اصطلاح خودشان مرا گول زدهاند بدین معنی هرچه کتاب دارم چاپ میکنند بیآنکه حق مرا بدهند!» او در محلهای در جنوب تهران به دنیا آمد. پدرش تاجر بازار و مشروطهخواه بود. آرام مدتی نزد وی تحصیل کرد. سپس در مدرسههای ترقی، علمیه و دارالفنون به تحصیلات خود ادامه داد و با زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی آشنا شد. در دانشگاه، همزمان در دو رشتۀ حقوق و طب بهتحصیل پرداخت، اما هیچکدام را به پایان نرساند و معلمی را بر حقوقدان، یا طبیب شدن ترجیح داد. در دبیرستانهای تهران، اصفهان، شیراز، مدرسۀ فلاحت در کرج و مدرسۀ عالی بازرگانی در تهران، بهویژه به تدریس در مباحث علوم پرداخت و سالها مدرس فیزیک بود.
چندین سال در اصفهان و شیراز و عراق اقامت داشت و از نخستین کسانی بود که برای سر و سامان بخشیدن به وضع نامطلوب منابع درسی، با همکاری چند تن دیگر نخستین کتابهای علوم را برای تدریس در دبیرستانها تدوین و به انتشار آنها کمک کرد؛ «کتابی وجود نداشت و کار علمی که انجام میشد در ایران سابقه نداشت... کتاب در کار نبود و همه جزوهنویسی میکردیم... در گذشته اساسا کتاب خیلی کم بود.» اینها جملههایی است که در لابهلای خاطرات احمد آرام به صورت پررنگ وجود دارد و او در ادامه خاطرات نوشته است: من با این دو نفر [دکتر فصیحی و دکتر نصیری] چون کتابهای فرنگی را دیده و خوانده بودیم و از مدرسه دارالفنون هم بیرون آمده بودیم، کلکسیونی تشکیل دادیم و اسم آن را «مجموعه امیر» گذاشتیم. چون مدرسه را امیر ساخته بود. برای این مجموعه چهار جلد فیزیک و چهار جلد شیمی برای کلاسهای اول تا چهارم متوسطه در فواصل سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۶ منتشر کردیم. یک کتاب «هیأت» نیز به تنهایی منتشر کردم که اولین کتاب من بود. دلم میسوخت، میخواستیم درس بخوانیم اما وسیله نداشتیم. لذا از همان وقت به فکر افتادیم که کلمه درست کنیم و فکر آن موقع در حقیقت شغل فعلی من است. مرحوم رهنما مقدمهای بر فیزیک چهارم من نوشت که در آن، کلمه «آونگ» را برای اولینبار مقابل «پاندول» آورده بود.»
@harmoniclib
چندین سال در اصفهان و شیراز و عراق اقامت داشت و از نخستین کسانی بود که برای سر و سامان بخشیدن به وضع نامطلوب منابع درسی، با همکاری چند تن دیگر نخستین کتابهای علوم را برای تدریس در دبیرستانها تدوین و به انتشار آنها کمک کرد؛ «کتابی وجود نداشت و کار علمی که انجام میشد در ایران سابقه نداشت... کتاب در کار نبود و همه جزوهنویسی میکردیم... در گذشته اساسا کتاب خیلی کم بود.» اینها جملههایی است که در لابهلای خاطرات احمد آرام به صورت پررنگ وجود دارد و او در ادامه خاطرات نوشته است: من با این دو نفر [دکتر فصیحی و دکتر نصیری] چون کتابهای فرنگی را دیده و خوانده بودیم و از مدرسه دارالفنون هم بیرون آمده بودیم، کلکسیونی تشکیل دادیم و اسم آن را «مجموعه امیر» گذاشتیم. چون مدرسه را امیر ساخته بود. برای این مجموعه چهار جلد فیزیک و چهار جلد شیمی برای کلاسهای اول تا چهارم متوسطه در فواصل سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۶ منتشر کردیم. یک کتاب «هیأت» نیز به تنهایی منتشر کردم که اولین کتاب من بود. دلم میسوخت، میخواستیم درس بخوانیم اما وسیله نداشتیم. لذا از همان وقت به فکر افتادیم که کلمه درست کنیم و فکر آن موقع در حقیقت شغل فعلی من است. مرحوم رهنما مقدمهای بر فیزیک چهارم من نوشت که در آن، کلمه «آونگ» را برای اولینبار مقابل «پاندول» آورده بود.»
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
احمد آرام (۱۲۸۱-۱۳۷۷ ش)، مترجم پراثر، دانشنامهنگار و از شخصیتهای فرهنگی ایران معاصر است که سال تولد او با اختلاف ذکر شده، اما به تصریح خود وی حدود نوروز ۱۲۸۱ ش است: «اسم من احمد و نام خانوادگیم آرام است. وقتی به دنیا آمدم، پدرم اسم مرا پشت قرآنی ثبت کرده…
احمد آرام تا ۱۳۳۵ ش در خدمت وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) بود و به تدریس و تصدی مشاغل مختلف اشتغال داشت. بازرسی آموزشی، مدیریت کل و نیز مدت کوتاهی معاونت وزیر ازجمله سمتهای او بود.
آرام در نیمۀ دهۀ ۱۳۲۰ ش به حزب تودۀ ایران پیوست و به فعالیت سیاسی پرداخت، اما پس از وقایع آذربایجان، همراه با انشعابیون به رهبری خلیل ملکی از آن حزب جدا شد و در دی ماه ۱۳۲۶ ظاهراً بر اثر اختلاف نظری در باب اتخاذ روش انشعابیون در برابر سیاستهای اتحاد شوروی و حزب توده، از همکاری با گروههای چپ کلاً کناره گرفت و تا پایان عمر در سیاست مداخله نکرد؛ آرام طرفدار سیاست و روش مستقل از حزب کمونیست شوروی بود. با گذشت زمان، گرایشهای مذهبیاش تقویت و تشدید یافت، به گونهای که بخش درخور توجهی از ترجمههایش در زمینۀ معتقدات دینی و اسلامی شد.
او درباره این موضوع گفته بود: «من مقیاسم برای دین قرآن است و بنابراین، هرچه با قرآن نسازد آن را قبول نمیکنم. سالها پیش، یعنی سال ۱۳۱۸ یا ۱۳۱۹ بود که کتاب کیمیای سعادت غزالی را چاپ میکردم، آن کتاب خیلی در من اثر کرد برای اینکه مردی مثل او، حالا هرکس هرچه میخواهد بگوید، دین را خوب فهمیده است و بعد کتابهایی که از مصر میآمد، از جمله تفسیر فیظلالالقرآن سیدِ قطب که شهید شد، در من تأثیر بسزا داشت... بلی اینها در من مؤثر شده است. دیگر اینکه دروغ نمیگویم، یعنی سعی میکنم که نگویم؛ غیبت هم تا میتوانم نمیکنم، مگر غیبت کسی را که غیبت کردنش واجب باشد، آن هم برای روشن کردم مردم. مال مردم را نمیخورم و مال حرام هم سعی میکنم نخورم، و دین همینهاست.»
@harmoniclib
آرام در نیمۀ دهۀ ۱۳۲۰ ش به حزب تودۀ ایران پیوست و به فعالیت سیاسی پرداخت، اما پس از وقایع آذربایجان، همراه با انشعابیون به رهبری خلیل ملکی از آن حزب جدا شد و در دی ماه ۱۳۲۶ ظاهراً بر اثر اختلاف نظری در باب اتخاذ روش انشعابیون در برابر سیاستهای اتحاد شوروی و حزب توده، از همکاری با گروههای چپ کلاً کناره گرفت و تا پایان عمر در سیاست مداخله نکرد؛ آرام طرفدار سیاست و روش مستقل از حزب کمونیست شوروی بود. با گذشت زمان، گرایشهای مذهبیاش تقویت و تشدید یافت، به گونهای که بخش درخور توجهی از ترجمههایش در زمینۀ معتقدات دینی و اسلامی شد.
او درباره این موضوع گفته بود: «من مقیاسم برای دین قرآن است و بنابراین، هرچه با قرآن نسازد آن را قبول نمیکنم. سالها پیش، یعنی سال ۱۳۱۸ یا ۱۳۱۹ بود که کتاب کیمیای سعادت غزالی را چاپ میکردم، آن کتاب خیلی در من اثر کرد برای اینکه مردی مثل او، حالا هرکس هرچه میخواهد بگوید، دین را خوب فهمیده است و بعد کتابهایی که از مصر میآمد، از جمله تفسیر فیظلالالقرآن سیدِ قطب که شهید شد، در من تأثیر بسزا داشت... بلی اینها در من مؤثر شده است. دیگر اینکه دروغ نمیگویم، یعنی سعی میکنم که نگویم؛ غیبت هم تا میتوانم نمیکنم، مگر غیبت کسی را که غیبت کردنش واجب باشد، آن هم برای روشن کردم مردم. مال مردم را نمیخورم و مال حرام هم سعی میکنم نخورم، و دین همینهاست.»
@harmoniclib