اخبار و کتاب های ریاضی
اگر هنوز نتونستی کار خوب گیر بیاری و استخدام بشی، این شعر حافظ را بخون: فلک به مَردمِ نادان دهد زِمامِ مراد تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس @harmoniclib
پیام ارسالی:
همیشه به دانشجویانم که عمدتاً رشته های اقتصاد و مدیریت و گاهی مهندسی هستند توصیه کرده ام که با توجه به شرایط پیش روی جامعه و ناتوانی دولت در اشتغال زایی از همان دوره های تحصیلات کارشناسی در فکر راه اندازی کسب و کار و استارت آپ خودشان باشند هر چند مهم ترین محدودیت برای آنان سرمایه گذاری اولیه هست ولی به امید شغل دولتی نباشند چون متاسفانه یکی از نقاط ضعف مشاغل دولتی اینکه افراد را ترسو و ریسک گریز بار می آورد و به قولی افراد به همین جوی باریک درآمدی به مرور زمان عادت و بسنده می کنند. یکی از مهم ترین نقاط ضعف ما ایرانیان در تشکیل کار گروهی (Team working) هست. نکته جالبی که در دوران تحصیلات تکمیلی و فرصت های مطالعاتی در اروپا و آمریکا آموختم علاقه شدید دانشجویان و پژوهشگران چینی به کار گروهی است و به باور خود من بدون شک دلیل موفقیت چین در حوزه علم و تجارت بین الملل همین اخلاق کار گروهی است که متاسفانه از دوران کودکی در مهد کودک ها و دبستانهای ایران آموزش داده نمی شود. در مورد سرمایه گذاری اولیه هم همیشه توصیه می کنم برای راه اندازی استارت آپ به تنهایی اقدام نکنید ابتدا دو یا سه نفر همفکر و هم ایده خودتان پیدا کنید و سپس با سرمایه اندک اولیه کار را شروع کنید مانند بنیانگذار پژو و یا استیو جابز که از گاراژ خانه خودشان شروع کردند.
@harmoniclib
همیشه به دانشجویانم که عمدتاً رشته های اقتصاد و مدیریت و گاهی مهندسی هستند توصیه کرده ام که با توجه به شرایط پیش روی جامعه و ناتوانی دولت در اشتغال زایی از همان دوره های تحصیلات کارشناسی در فکر راه اندازی کسب و کار و استارت آپ خودشان باشند هر چند مهم ترین محدودیت برای آنان سرمایه گذاری اولیه هست ولی به امید شغل دولتی نباشند چون متاسفانه یکی از نقاط ضعف مشاغل دولتی اینکه افراد را ترسو و ریسک گریز بار می آورد و به قولی افراد به همین جوی باریک درآمدی به مرور زمان عادت و بسنده می کنند. یکی از مهم ترین نقاط ضعف ما ایرانیان در تشکیل کار گروهی (Team working) هست. نکته جالبی که در دوران تحصیلات تکمیلی و فرصت های مطالعاتی در اروپا و آمریکا آموختم علاقه شدید دانشجویان و پژوهشگران چینی به کار گروهی است و به باور خود من بدون شک دلیل موفقیت چین در حوزه علم و تجارت بین الملل همین اخلاق کار گروهی است که متاسفانه از دوران کودکی در مهد کودک ها و دبستانهای ایران آموزش داده نمی شود. در مورد سرمایه گذاری اولیه هم همیشه توصیه می کنم برای راه اندازی استارت آپ به تنهایی اقدام نکنید ابتدا دو یا سه نفر همفکر و هم ایده خودتان پیدا کنید و سپس با سرمایه اندک اولیه کار را شروع کنید مانند بنیانگذار پژو و یا استیو جابز که از گاراژ خانه خودشان شروع کردند.
@harmoniclib
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو با استاد احمد مهربد
معلم ریاضی پیشکسوت شهر اصفهان
@harmoniclib
حتما تماشا کنید. نکات آموزشی بسیار مفیدی برای معلمان و والدین در این فیلم هست.
معلم ریاضی پیشکسوت شهر اصفهان
@harmoniclib
حتما تماشا کنید. نکات آموزشی بسیار مفیدی برای معلمان و والدین در این فیلم هست.
🎁 تخفیف ویژه جهت تبلیغات در
کانال
اخبار و کتابهای ریاضی
@harmoniclib
و یا سایر گروههای ریاضی ما
به آی دی زیر پیام دهید.
👇👇👇👇👇👇
@meisami_mah
کانال
اخبار و کتابهای ریاضی
@harmoniclib
و یا سایر گروههای ریاضی ما
به آی دی زیر پیام دهید.
👇👇👇👇👇👇
@meisami_mah
شما فقط این طرح جلد زیبا، ساده و متناسب با موضوع را نگاه کنید و کیف کنید.
@harmoniclib
#معرفی_کتاب
حل المسائل آنالیز حقیقی
رابرت جی بارتل
@harmoniclib
#معرفی_کتاب
حل المسائل آنالیز حقیقی
رابرت جی بارتل
#معرفی_فیلم
ریاضیات و پرده نقره ای؛ قسمت دوم
رضا کیانی موحد
رابطه بین خلاقیت و جنون چیست؟ منظورم این نیست که کتاب سرتا پا جعلی «جراح دیوانه» ی مرحوم ذبیح الله منصوری را بخوانیم و بادی به غبغب بیاندازیم و بگوییم: خب! واضح است که هر نابغه ای دیوانه است؛ یا دست کم اگر بالفعل دیوانه نباشد، احتمالا به صورت بالقوه رگه هایی از جنون دارد. البته نگاهی به آمار هنرمندان و نویسندگان گزاره بالا را دست کم به صورت آماری تأیید می کند. فهرستهای بلندبالایی از افراد نابغه وجود دارد که به نوعی از اختلالات روانی دچار بوده اند. شاید در رأس این فهرست نقاش معروف ونسان ون گوگ باشد. افرادی چون ویرجینیا وولف، ارنست همینگوی و بتهوون از جمله نوابغی هستند که به نوعی از انواع مختلف اختلالات روحی/روانی دچار بوده اند. اما هنگامی که از دنیای هنر/ادبیات وارد دنیای ریاضیات/علم می شویم این فهرست طولانی به سرعت آب می رود. معروفترین نمونه از این افراد جان نَش (ریاضی دان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد) است که به شیزوفرنی مبتلا بود. اسحاق نیوتن کبیر هم ظاهرا شخصیت دو قطبی داشته است. و البته سه چهار نمونه دیگر و انتهای فهرست.
بر خلاف تصور ما مردم عادی، دنیای ریاضیات/علم تفاوتی اساسی با دنیای هنر/ادبیات دارد. هر چند که در هر دو حوزه خلاقیت حرف اول را می زند اما خلاقیت در ریاضیات/علم اغلب پس از مدتها تمرین و ممارست طولانی شکوفا می شود. این گونه تمرین کردن طولانی، مسئله پشت مسئله یا آزمایش پشت آزمایش، نیاز به نوعی انضباط و دیسیپلین روحی دارد که اصولا با شخصیت افرادی که اختلالات روانی دارند خیلی سازگار نیست. ساعتها و ساعتها نشستن و فکر کردن بر روی یک مسئله کاری نیست که به راحتی بتوان از کسی که مبتلا به افسردگی یا اختلال دو قطبی است انتظار داشت. و نکته اساسی فیلم «اثبات» نیز همین است: شاید بتوان با داشتن اندکی اختلال روانی در ریاضیات به جایی رسید اما از یک جایی به بعد تنها یک ذهن شش دانگ سالم است که می تواند بعضی مسائل را به پیش ببرد.
اثبات (2005) یک درام آمریکایی است درباره یک پروفسور بازنشسته ریاضی به نام رابرت، با بازی سرآنتونی هاپکینز. رابرت قبل از مرگش یادداشتهای زیادی برجای گذاشته و یکی از شاگردانش به نام هال، با بازی جیک گیلنهال، گمان می کند که در میان این یادداشتها اثبات یک قضیه مهم ریاضی مخفی شده اند اما با مخالفت دختر او کاترین، با بازی جنث پالترو، رو برو می شود. کشمکش بین دو قهرمان اصلی قصه، دانشجوی فضول و دختر ناباور پروفسور، تقریبا تا انتهای فیلم ادامه پیدا می کند و دست آخر به همان نکته ای می رسیم که در بالا اشاره کردیم: بدون داشتن حداقلی از سلامت روحی و روانی دنیای ریاضیات می تواند دنیایی خوف انگیز باشد. جنون در سطوح بالای ریاضیات، همانند جان نَش، نه یک قاعده بلکه استثناء است.
Proof (2005 film) - Wikipedia
@harmoniclib
ریاضیات و پرده نقره ای؛ قسمت دوم
رضا کیانی موحد
رابطه بین خلاقیت و جنون چیست؟ منظورم این نیست که کتاب سرتا پا جعلی «جراح دیوانه» ی مرحوم ذبیح الله منصوری را بخوانیم و بادی به غبغب بیاندازیم و بگوییم: خب! واضح است که هر نابغه ای دیوانه است؛ یا دست کم اگر بالفعل دیوانه نباشد، احتمالا به صورت بالقوه رگه هایی از جنون دارد. البته نگاهی به آمار هنرمندان و نویسندگان گزاره بالا را دست کم به صورت آماری تأیید می کند. فهرستهای بلندبالایی از افراد نابغه وجود دارد که به نوعی از اختلالات روانی دچار بوده اند. شاید در رأس این فهرست نقاش معروف ونسان ون گوگ باشد. افرادی چون ویرجینیا وولف، ارنست همینگوی و بتهوون از جمله نوابغی هستند که به نوعی از انواع مختلف اختلالات روحی/روانی دچار بوده اند. اما هنگامی که از دنیای هنر/ادبیات وارد دنیای ریاضیات/علم می شویم این فهرست طولانی به سرعت آب می رود. معروفترین نمونه از این افراد جان نَش (ریاضی دان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد) است که به شیزوفرنی مبتلا بود. اسحاق نیوتن کبیر هم ظاهرا شخصیت دو قطبی داشته است. و البته سه چهار نمونه دیگر و انتهای فهرست.
بر خلاف تصور ما مردم عادی، دنیای ریاضیات/علم تفاوتی اساسی با دنیای هنر/ادبیات دارد. هر چند که در هر دو حوزه خلاقیت حرف اول را می زند اما خلاقیت در ریاضیات/علم اغلب پس از مدتها تمرین و ممارست طولانی شکوفا می شود. این گونه تمرین کردن طولانی، مسئله پشت مسئله یا آزمایش پشت آزمایش، نیاز به نوعی انضباط و دیسیپلین روحی دارد که اصولا با شخصیت افرادی که اختلالات روانی دارند خیلی سازگار نیست. ساعتها و ساعتها نشستن و فکر کردن بر روی یک مسئله کاری نیست که به راحتی بتوان از کسی که مبتلا به افسردگی یا اختلال دو قطبی است انتظار داشت. و نکته اساسی فیلم «اثبات» نیز همین است: شاید بتوان با داشتن اندکی اختلال روانی در ریاضیات به جایی رسید اما از یک جایی به بعد تنها یک ذهن شش دانگ سالم است که می تواند بعضی مسائل را به پیش ببرد.
اثبات (2005) یک درام آمریکایی است درباره یک پروفسور بازنشسته ریاضی به نام رابرت، با بازی سرآنتونی هاپکینز. رابرت قبل از مرگش یادداشتهای زیادی برجای گذاشته و یکی از شاگردانش به نام هال، با بازی جیک گیلنهال، گمان می کند که در میان این یادداشتها اثبات یک قضیه مهم ریاضی مخفی شده اند اما با مخالفت دختر او کاترین، با بازی جنث پالترو، رو برو می شود. کشمکش بین دو قهرمان اصلی قصه، دانشجوی فضول و دختر ناباور پروفسور، تقریبا تا انتهای فیلم ادامه پیدا می کند و دست آخر به همان نکته ای می رسیم که در بالا اشاره کردیم: بدون داشتن حداقلی از سلامت روحی و روانی دنیای ریاضیات می تواند دنیایی خوف انگیز باشد. جنون در سطوح بالای ریاضیات، همانند جان نَش، نه یک قاعده بلکه استثناء است.
Proof (2005 film) - Wikipedia
@harmoniclib
برای یک قدم زدن تصادفی طولانی در کوچه خیابانها، کدام شهر ایران را انتخاب میکنید؟! چرا؟
@harmoniclib
Random Walk
@harmoniclib
Random Walk
کتاب ریاضی را از متن زبان اصلی بخوانید.
👇👇👇
https://youtube.com/shorts/biGm9w0jELY?si=GAoWNxJGIKCEh63w
👇👇👇
https://youtube.com/shorts/biGm9w0jELY?si=GAoWNxJGIKCEh63w
YouTube
متن زبان اصلی #کتاب #انگلیسی #ریاضی #جبر #آنالیز #هندسه #ترکیبیات #زبان #زبان_اصلی #زبان_انگلیسی
ترجمه متون تخصصی (انگلیسی به فارسی و بالعکس) ریاضی پذیرفته میشود.
جهت سفارش میتوانید به آیدی
👇👇👇
@meisami_mah
پیام دهید.
جهت سفارش میتوانید به آیدی
👇👇👇
@meisami_mah
پیام دهید.
کدام یک را انتخاب می کنید!؟
Anonymous Poll
39%
مهمترین مساله ریاضی را طرح کنم.
61%
مهمترین مساله ریاضی را حل کنم.
سه_حکایت_از_گلستان_سعدی_از_منظر_نظریه_بازیها.pdf
234.4 KB
سه حکایت از گلستان سعدی از منظر نظریۀ بازی ها
احمد احمدی، مریم اسماعیلی، جواد فتحی
فرهنگ و اندیشۀ ریاضی
سال ،۴۱ شمارۀ ۷۱ (پاییز و زمستان ۱۴۰۱)
@harmoniclib
احمد احمدی، مریم اسماعیلی، جواد فتحی
فرهنگ و اندیشۀ ریاضی
سال ،۴۱ شمارۀ ۷۱ (پاییز و زمستان ۱۴۰۱)
@harmoniclib
فرانسيس بيکن (۱۵۶۱-۱۶۲۶)
روايتي خيالانگيز از دليل مرگ فيلسوف بزرگ فرانسيسبيکن، فيلسوف، دانشمند، نويسنده و پدر شيوه تحقيق علمي
او بر اين باور بود که دانش علمي تنها بايد بر مبناي استنتاج منطقي صورت گيرد. آن گونه که در منابع آمده بيکن به طرز عجيبي جان خود را از دست داد، البته مشخص نيست آن چه در منابع درباره مرگ وي آمده با واقعيت منطبق باشد.
جان اوبري، نويسنده کتاب «زندگيهاي کوتاه» فردي که شرحي از مرگ بيکن در کتاب خود به دست داده، دقيقا در همان سال مرگ بيکن متولد شده بنابراين اين منبع و ساير منابعي که در سالهاي بعد از مرگ بيکن درباره اين واقعه نوشتهاند را نميتوان دست اول و چندان معتبر دانست؛ در نتيجه ميتوان تا حد زيادي مرگ وي را در زمره مرگهاي اسرارآميز و در ابهام دانست. با اين حال به نقل از کتاب زندگيهاي کوتاه، او در حالي که تلاش داشت شکم مرغي را پر از برف کند، بر اثر ابتلا به ذاتالريه درگذشت. بر مبناي اين داستان که قدري خيالانگيز نيز به نظر ميرسد، بيکن به همراه پزشک مخصوص پادشاه از منطقههاي گيت (در حومه لندن امروزي) ميگذشته که يکباره به ذهنش خطور ميکند، ميتوان گوشت مرغ را با برف منجمد و از فاسدشدن آن جلوگيري کرد. بيکن که به سرعت ميخواهد آزمايش خود را عملي کند، کالسکه را نگه ميدارد مرغي را از زن فقيري در اين منطقه ميخرد و در چشم بههمزدني شکمش را خالي و آن را با برف پر ميکند اما بلافاصله بهدليل نفوذ سرما در جسم و جانش بيمار ميشود. طبق اين روايت عجيب، او سپس به خانه پزشک پادشاه منتقل ميشود و ۲روز بعد بر اثر خفگي فوت ميکند.
@harmoniclib
روايتي خيالانگيز از دليل مرگ فيلسوف بزرگ فرانسيسبيکن، فيلسوف، دانشمند، نويسنده و پدر شيوه تحقيق علمي
او بر اين باور بود که دانش علمي تنها بايد بر مبناي استنتاج منطقي صورت گيرد. آن گونه که در منابع آمده بيکن به طرز عجيبي جان خود را از دست داد، البته مشخص نيست آن چه در منابع درباره مرگ وي آمده با واقعيت منطبق باشد.
جان اوبري، نويسنده کتاب «زندگيهاي کوتاه» فردي که شرحي از مرگ بيکن در کتاب خود به دست داده، دقيقا در همان سال مرگ بيکن متولد شده بنابراين اين منبع و ساير منابعي که در سالهاي بعد از مرگ بيکن درباره اين واقعه نوشتهاند را نميتوان دست اول و چندان معتبر دانست؛ در نتيجه ميتوان تا حد زيادي مرگ وي را در زمره مرگهاي اسرارآميز و در ابهام دانست. با اين حال به نقل از کتاب زندگيهاي کوتاه، او در حالي که تلاش داشت شکم مرغي را پر از برف کند، بر اثر ابتلا به ذاتالريه درگذشت. بر مبناي اين داستان که قدري خيالانگيز نيز به نظر ميرسد، بيکن به همراه پزشک مخصوص پادشاه از منطقههاي گيت (در حومه لندن امروزي) ميگذشته که يکباره به ذهنش خطور ميکند، ميتوان گوشت مرغ را با برف منجمد و از فاسدشدن آن جلوگيري کرد. بيکن که به سرعت ميخواهد آزمايش خود را عملي کند، کالسکه را نگه ميدارد مرغي را از زن فقيري در اين منطقه ميخرد و در چشم بههمزدني شکمش را خالي و آن را با برف پر ميکند اما بلافاصله بهدليل نفوذ سرما در جسم و جانش بيمار ميشود. طبق اين روايت عجيب، او سپس به خانه پزشک پادشاه منتقل ميشود و ۲روز بعد بر اثر خفگي فوت ميکند.
@harmoniclib