اخبار و کتاب های ریاضی
چه پیشنهاداتی در مورد سفر در زمان دارید؟! @harmoniclib نظرات خود را برای ما ارسال کنید 👇👇👇 @meisami_mah
جواب ارسالی
سلام و تشکر بابت کانال بی نظیرتان. اول از همه به نظر من قبل از پیشنهاد باید مشکلات سفر در زمان را بازگو کنیم. اولین مشکل پاردوکس پدربزرگ است که میگوید:(اگر من ماشین زمان اختراع کنم و به گذشته برگردم و پدربزرگ خود را بکشم پدرم به دنیا نمی آید و من نیز متولد نمی شوم و در این صورت ماشین زمان ساخته نمی شود و بنابراین پدربزرگم زنده است و.......) به نظر من برای جبران مشکل پاردوکس که از مشکلات اساسی سفر در زمان است باید خارج از خط زمانی خود حرکت کنیم برای مثال قبل از وقتی که ما به دنیا آمدیم. اگر من در سال 1383 به دنیا آمده ام باید سفر خود از سال 1382 به قبل شروع کنم یعنی اگر می خواهم در زمان سفر کنم باید به سال قبل از 1383 برگردم. دومین مشکل تغییر آینده است چون اگر گذشته تغییر کند آینده نیز تغییر می کند برای همین باید سفر در زمان و تغییر اتفاقات را به دو حالت نقاط ثابت و ناثابت در نظر بگیریم. نقاط ثابت نقاطی هستند که اگر تغییر داده شوند آینده تغییر می کند و ممکن است پرادوکس پیش بیاید. مثلا من از مرگ مادرم بسیار ناراحتم. مرگ مادرم یک نقطه ثابت حساب میشود. اما چرا؟ فرض کنید من پیش کسی که ماشین زمان دارد می روم و از او می خواهم من را پیش مادرم ببرد تا من او را از مرگ که مثلا توسط تصادف اتفاق افتاده است نجات دهم. وقتی من مادرم را نجات می دهم آینده تغییر می کند و من در آینده ای که مادر م هنوز زنده است که در اصل گذشته ای می شود که مادرم در ان زنده نیست دیگر لزومی نمی بینم که برگردم و نجاتش دهم زیرا به نظر من سفر در زمان در خاطرات هم تاثیر میگذارد(که بحثش مفصل است) پس مادرم دوباره می میرد و این چرخه تکرار می شود.
اما نقاط ناثابت منجر به پاردوکس نمی شوند. برای اینکه به چه دلیل نمی شوند باید بحث دیگری با عنوان سیال بودن زمان را مطرح کنیم.
@harmoniclib
سلام و تشکر بابت کانال بی نظیرتان. اول از همه به نظر من قبل از پیشنهاد باید مشکلات سفر در زمان را بازگو کنیم. اولین مشکل پاردوکس پدربزرگ است که میگوید:(اگر من ماشین زمان اختراع کنم و به گذشته برگردم و پدربزرگ خود را بکشم پدرم به دنیا نمی آید و من نیز متولد نمی شوم و در این صورت ماشین زمان ساخته نمی شود و بنابراین پدربزرگم زنده است و.......) به نظر من برای جبران مشکل پاردوکس که از مشکلات اساسی سفر در زمان است باید خارج از خط زمانی خود حرکت کنیم برای مثال قبل از وقتی که ما به دنیا آمدیم. اگر من در سال 1383 به دنیا آمده ام باید سفر خود از سال 1382 به قبل شروع کنم یعنی اگر می خواهم در زمان سفر کنم باید به سال قبل از 1383 برگردم. دومین مشکل تغییر آینده است چون اگر گذشته تغییر کند آینده نیز تغییر می کند برای همین باید سفر در زمان و تغییر اتفاقات را به دو حالت نقاط ثابت و ناثابت در نظر بگیریم. نقاط ثابت نقاطی هستند که اگر تغییر داده شوند آینده تغییر می کند و ممکن است پرادوکس پیش بیاید. مثلا من از مرگ مادرم بسیار ناراحتم. مرگ مادرم یک نقطه ثابت حساب میشود. اما چرا؟ فرض کنید من پیش کسی که ماشین زمان دارد می روم و از او می خواهم من را پیش مادرم ببرد تا من او را از مرگ که مثلا توسط تصادف اتفاق افتاده است نجات دهم. وقتی من مادرم را نجات می دهم آینده تغییر می کند و من در آینده ای که مادر م هنوز زنده است که در اصل گذشته ای می شود که مادرم در ان زنده نیست دیگر لزومی نمی بینم که برگردم و نجاتش دهم زیرا به نظر من سفر در زمان در خاطرات هم تاثیر میگذارد(که بحثش مفصل است) پس مادرم دوباره می میرد و این چرخه تکرار می شود.
اما نقاط ناثابت منجر به پاردوکس نمی شوند. برای اینکه به چه دلیل نمی شوند باید بحث دیگری با عنوان سیال بودن زمان را مطرح کنیم.
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
جواب ارسالی سلام و تشکر بابت کانال بی نظیرتان. اول از همه به نظر من قبل از پیشنهاد باید مشکلات سفر در زمان را بازگو کنیم. اولین مشکل پاردوکس پدربزرگ است که میگوید:(اگر من ماشین زمان اختراع کنم و به گذشته برگردم و پدربزرگ خود را بکشم پدرم به دنیا نمی آید و…
ادامه
یک سیال چیست؟ در فیزیک، شاره یا سَیّال، مایع، گاز یا هر مادهای است که در اثر تنش برشی هر چند کوچک، پیوسته تغییر شکل دهد و تا زمانی که نیروی برشی به آن وارد میشود، به تغییر شکل ادامه دهد.
به نظر من زمان هم یک سیال است اما چگونه؟
ما همگی تاریخ را می دانیم و می دانیم در کودتا 28 مرداد به عنوان مثال چه اتفاقی افتاده است اما اگر به کودتای 28 مرداد برگردیم ممکن است چیزی متفاوت ببینیم (ممکن است هم نبینیم) ممکن است ببینیم اصلا کودتایی اتفاق نیفتاده به علت این که یک نیروی خارجی ( یک کس دیگری که ماشین زمان دارد) تمام اتفاقات عوض شده و ما آن موقع می توانیم بگوییم 28 مرداد از یک نقطه ثابت به یک نقطه ناثابت تبدیل شده است. اما آیا برای کسی که آن واقعه را به یک نقطه ناثابت تبدیل کرده پارادوکس پیش می آید خیر زیرا ممکن است یک نفر سوم و چهارم و... که ماشین زمان داشته اند برای نفر دوم نقطه ثابت را به نقطه ناثابت تغییر داده باشند
اینجاست که ما به این نتیجه می رسیم ممکن است میلیون ها گذشته وجود داشته باشد و گذشته ای که ما می شناسیم نقطه ثابت و بقیه نقاط ناثابت باشند.
@harmoniclib
یک سیال چیست؟ در فیزیک، شاره یا سَیّال، مایع، گاز یا هر مادهای است که در اثر تنش برشی هر چند کوچک، پیوسته تغییر شکل دهد و تا زمانی که نیروی برشی به آن وارد میشود، به تغییر شکل ادامه دهد.
به نظر من زمان هم یک سیال است اما چگونه؟
ما همگی تاریخ را می دانیم و می دانیم در کودتا 28 مرداد به عنوان مثال چه اتفاقی افتاده است اما اگر به کودتای 28 مرداد برگردیم ممکن است چیزی متفاوت ببینیم (ممکن است هم نبینیم) ممکن است ببینیم اصلا کودتایی اتفاق نیفتاده به علت این که یک نیروی خارجی ( یک کس دیگری که ماشین زمان دارد) تمام اتفاقات عوض شده و ما آن موقع می توانیم بگوییم 28 مرداد از یک نقطه ثابت به یک نقطه ناثابت تبدیل شده است. اما آیا برای کسی که آن واقعه را به یک نقطه ناثابت تبدیل کرده پارادوکس پیش می آید خیر زیرا ممکن است یک نفر سوم و چهارم و... که ماشین زمان داشته اند برای نفر دوم نقطه ثابت را به نقطه ناثابت تغییر داده باشند
اینجاست که ما به این نتیجه می رسیم ممکن است میلیون ها گذشته وجود داشته باشد و گذشته ای که ما می شناسیم نقطه ثابت و بقیه نقاط ناثابت باشند.
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
ادامه یک سیال چیست؟ در فیزیک، شاره یا سَیّال، مایع، گاز یا هر مادهای است که در اثر تنش برشی هر چند کوچک، پیوسته تغییر شکل دهد و تا زمانی که نیروی برشی به آن وارد میشود، به تغییر شکل ادامه دهد. به نظر من زمان هم یک سیال است اما چگونه؟ ما همگی تاریخ را…
ادامه
اما چگونه در زمان سفر کنیم؟ می دانیم در سرعت نور زمان کند تر می گذرد. با توجه به اینکه انیشتن می گوید بافت فضا زمان با استفاده از جاذبه قابل خم شدن است. ما باید برای سفر در زمان نور و جاذبه را با هم ترکیب کنیم و یک ماده ای بسازیم که هم خاصیت نور و هم خاصیت جاذبه را داشته باشد. یعنی ترکیب ذرات فوتون و گراویتون.
ما می دانیم که ساخت یک ماده جدید به واکنش های شیمیایی وابسته است و واکنشهای شیمیایی به داد و ستد الکترون
حال اگر بتوانیم ذرات فوتون و گراویتون را به هم پیوند دهیم و یک ذره جدید بسازیم شاید بتوانیم هم زمان با خم بافت فضا زمان زمان را کندتر کنیم و قبل از اینکه بافت به حالت اول برگردد از آن عبور کنیم. به زبان ساده تر محور زمان را عمود بر صفحه ای مستطیل شکل در نظر بگیرید که طول عرض این مستطیل دو محور فضا هستند. و این صفحه ی مستطیل شکل از رأس دو رویه مخروطی عبور کرده که هر کدام از مخروط ها گذشته و آینده هستند. ما برای رفتن به گذشته یا آینده باید بافت فضا زمان در رأس این دو رویه را خم کنیم. (شکل زیر)
@harmoniclib
👇👇👇👇
اما چگونه در زمان سفر کنیم؟ می دانیم در سرعت نور زمان کند تر می گذرد. با توجه به اینکه انیشتن می گوید بافت فضا زمان با استفاده از جاذبه قابل خم شدن است. ما باید برای سفر در زمان نور و جاذبه را با هم ترکیب کنیم و یک ماده ای بسازیم که هم خاصیت نور و هم خاصیت جاذبه را داشته باشد. یعنی ترکیب ذرات فوتون و گراویتون.
ما می دانیم که ساخت یک ماده جدید به واکنش های شیمیایی وابسته است و واکنشهای شیمیایی به داد و ستد الکترون
حال اگر بتوانیم ذرات فوتون و گراویتون را به هم پیوند دهیم و یک ذره جدید بسازیم شاید بتوانیم هم زمان با خم بافت فضا زمان زمان را کندتر کنیم و قبل از اینکه بافت به حالت اول برگردد از آن عبور کنیم. به زبان ساده تر محور زمان را عمود بر صفحه ای مستطیل شکل در نظر بگیرید که طول عرض این مستطیل دو محور فضا هستند. و این صفحه ی مستطیل شکل از رأس دو رویه مخروطی عبور کرده که هر کدام از مخروط ها گذشته و آینده هستند. ما برای رفتن به گذشته یا آینده باید بافت فضا زمان در رأس این دو رویه را خم کنیم. (شکل زیر)
@harmoniclib
👇👇👇👇
اخبار و کتاب های ریاضی
ادامه اما چگونه در زمان سفر کنیم؟ می دانیم در سرعت نور زمان کند تر می گذرد. با توجه به اینکه انیشتن می گوید بافت فضا زمان با استفاده از جاذبه قابل خم شدن است. ما باید برای سفر در زمان نور و جاذبه را با هم ترکیب کنیم و یک ماده ای بسازیم که هم خاصیت نور و…
نویسنده مهرداد محرری
@harmoniclib
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
🗣جواب اعضای کانال به مسئله چالشی۷. 50درصد یعنی 75 نفر موفق به پاسخگویی درست شد. @harmoniclib
✍️حل اول:
تعداد کل اعداد سه رقمی: ۹۰۰عدد . تعداد کل اعدادی که دو رقم متوالی یکسان باشد (رقم صدگان و دهگان یا رقم دهگان و یکان): ۹۰+۹۰ عدد
تعداد کل اعدادی که هر سه رقم یکسان باشند که در قسمت دوم این اعداد دو مرتبه حساب شدن: ۹عدد .طبق اصل شمول و عدم شمول تعداد ارقامی که هیچ دو رقم متوالی آن یکی نباشد:
۹۰۰-۹۰-۹۰+۹=۷۲۹
توجه : حلهای دو و سه هم موجود است در حال کامل شدن و اصلاح شدن هستند.
تعداد کل اعداد سه رقمی: ۹۰۰عدد . تعداد کل اعدادی که دو رقم متوالی یکسان باشد (رقم صدگان و دهگان یا رقم دهگان و یکان): ۹۰+۹۰ عدد
تعداد کل اعدادی که هر سه رقم یکسان باشند که در قسمت دوم این اعداد دو مرتبه حساب شدن: ۹عدد .طبق اصل شمول و عدم شمول تعداد ارقامی که هیچ دو رقم متوالی آن یکی نباشد:
۹۰۰-۹۰-۹۰+۹=۷۲۹
توجه : حلهای دو و سه هم موجود است در حال کامل شدن و اصلاح شدن هستند.
#مسئله_چالشی
#شماره_8
جوابهای خود را به آی دی
👇👇👇👇👇👇
@meisami_mah
همچنین میتوانید پاسخ درست را از بین گزینههای زیر انتخاب کنید:👇🏻👇🏻👇🏻
@harmoniclib
#شماره_8
جوابهای خود را به آی دی
👇👇👇👇👇👇
@meisami_mah
همچنین میتوانید پاسخ درست را از بین گزینههای زیر انتخاب کنید:👇🏻👇🏻👇🏻
@harmoniclib
قاآنی شیرازی در بیتی زیبا با زبان ریاضی انجام قولی را ضمانت میکند:
تا چار ربع شانزدهست و سه ثلث نه
تا هفت نصف چاردهست و دو جذر چار
می گوید تا زمانی که ۴، یک چهارم ۱۶ و
۳ ، یک سوم ۹
و ۷ ، یک دوم ۱۴
و ۲ جذر ۴ است،
من فلان اقدام را خواهم کرد.
@harmoniclib
تا چار ربع شانزدهست و سه ثلث نه
تا هفت نصف چاردهست و دو جذر چار
می گوید تا زمانی که ۴، یک چهارم ۱۶ و
۳ ، یک سوم ۹
و ۷ ، یک دوم ۱۴
و ۲ جذر ۴ است،
من فلان اقدام را خواهم کرد.
@harmoniclib
اگر فرزند شما در درس ریاضی ضعیف است، شما را به خدا تحقیرش نکنید، تنبیه نکنید، همه استعداد ریاضی ندارند.
جامعه به همه نوع افرادی نیاز دارد و همه یک جور استعداد ندارند، هر کس در یک زمینهای موفق میشود.
بچههای شما به زور المپیادی نمی شوند! اگر هم شدند ممکن است بعدا از لحاظ روحی روانی دچار مشکلات عدیدهای بشوند.
@harmoniclib
جامعه به همه نوع افرادی نیاز دارد و همه یک جور استعداد ندارند، هر کس در یک زمینهای موفق میشود.
بچههای شما به زور المپیادی نمی شوند! اگر هم شدند ممکن است بعدا از لحاظ روحی روانی دچار مشکلات عدیدهای بشوند.
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
چه پیشنهاداتی در مورد سفر در زمان دارید؟! @harmoniclib نظرات خود را برای ما ارسال کنید 👇👇👇 @meisami_mah
نظر ارسالی
سلام درباره یکی از پست ها پیام دادم سفر در زمان ؛ جسارتا اینا رو همینجوری فرستادم
اگر از همین ثانیه سفرم رو شروع کنم و به اینده سفر کنم یعنی من دارم جلو تر از زمان حال حرکت میکنم (ثانیه شروع) به جایی میرسم که هنوز زمانی سپری نشده و اتفاقی نیوفتاده اینجا اینده معنی داره ؟!اگه به جایی برسیم که زمانی وجود نداره پس فضایی هم نیست (فضا زمان تار و پود هم هستند ) حالا اینجا میشه خارج از عالم یا ..... !؟اگه گذشته و حال و اینده با هم اتفاق افتاده باشه بازم میشه به زمانی رسید که از اخرین نقطه اینده جلو تر باشه (به اضافه بی نهایت)و از اون نقطه یه نقطه دیگه تا بینهایت نقطه این یعنی زمان ابتدا و انتهایی نداره ؟! و اگر به سمت عقب برگردی و ادامه بدی به نقطه شروعی میرسی یا اینم از نقطه های قبلی بوجود اومده
@harmoniclib
سلام درباره یکی از پست ها پیام دادم سفر در زمان ؛ جسارتا اینا رو همینجوری فرستادم
اگر از همین ثانیه سفرم رو شروع کنم و به اینده سفر کنم یعنی من دارم جلو تر از زمان حال حرکت میکنم (ثانیه شروع) به جایی میرسم که هنوز زمانی سپری نشده و اتفاقی نیوفتاده اینجا اینده معنی داره ؟!اگه به جایی برسیم که زمانی وجود نداره پس فضایی هم نیست (فضا زمان تار و پود هم هستند ) حالا اینجا میشه خارج از عالم یا ..... !؟اگه گذشته و حال و اینده با هم اتفاق افتاده باشه بازم میشه به زمانی رسید که از اخرین نقطه اینده جلو تر باشه (به اضافه بی نهایت)و از اون نقطه یه نقطه دیگه تا بینهایت نقطه این یعنی زمان ابتدا و انتهایی نداره ؟! و اگر به سمت عقب برگردی و ادامه بدی به نقطه شروعی میرسی یا اینم از نقطه های قبلی بوجود اومده
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
چه پیشنهاداتی در مورد سفر در زمان دارید؟! @harmoniclib نظرات خود را برای ما ارسال کنید 👇👇👇 @meisami_mah
نظر ارسالی
سلام،
در مورد سفر در زمان، ببینید بسیاری از قوانین مشکلی با تغییر حرکت زمان ندارند، فرض کنید محوری برای زمان وجود داره مثلا برای قانون دوم نیوتن(بزرگ)، تفاوتی ندارد شما روی خط زمان به کدام طرف حرکت کنید، بنابراین این ابهام ایجاد میشه که آیا زمان یک واقعیت است یا صرفا توهم ذهنی ما؟
در اینجاست که یک قانون بسیار بسیار مهم سر درمیاره، قانون دوم ترمودینامیک، این قانون کاملا الزام به جهت حرکت یک طرفه زمان رو برقرار میکنه، یعنی زمان یک واقعیت است و از طرفی تنها در یک سمت حرکت میکند
موضوع اصلی هم بحث گرماست، فرض کنید توپی در حرکت است، در ابتدا ساکن است و ناگهان بابت ضربه شروع به حرکت میکنه به خاطر اصطکاک گرما تولید میشه و از انرژی جنبشی توپ کم شده تا در نهایت متوقف میشه. حالا بیایید برعکس حرکت کنیم، توپی ساکن است ناگهان سرعتش زیاد میشود و ناگهان میایستد!! روند کاملا غیرمنطقی میشود.
کلازیوس، دانشمند، این گرمایی که فقط در جهت حرکت زمان ایجاد میشه رو آنتروپی اسم میذاره و قانون دوم ترمو هم روی توصیف آنتروپی سیستم تعریف میشه، بنابراین میبینیم که وجود آنتروپی حکم به حرکت یک طرفه زمان میکنه
@harmoniclib
سلام،
در مورد سفر در زمان، ببینید بسیاری از قوانین مشکلی با تغییر حرکت زمان ندارند، فرض کنید محوری برای زمان وجود داره مثلا برای قانون دوم نیوتن(بزرگ)، تفاوتی ندارد شما روی خط زمان به کدام طرف حرکت کنید، بنابراین این ابهام ایجاد میشه که آیا زمان یک واقعیت است یا صرفا توهم ذهنی ما؟
در اینجاست که یک قانون بسیار بسیار مهم سر درمیاره، قانون دوم ترمودینامیک، این قانون کاملا الزام به جهت حرکت یک طرفه زمان رو برقرار میکنه، یعنی زمان یک واقعیت است و از طرفی تنها در یک سمت حرکت میکند
موضوع اصلی هم بحث گرماست، فرض کنید توپی در حرکت است، در ابتدا ساکن است و ناگهان بابت ضربه شروع به حرکت میکنه به خاطر اصطکاک گرما تولید میشه و از انرژی جنبشی توپ کم شده تا در نهایت متوقف میشه. حالا بیایید برعکس حرکت کنیم، توپی ساکن است ناگهان سرعتش زیاد میشود و ناگهان میایستد!! روند کاملا غیرمنطقی میشود.
کلازیوس، دانشمند، این گرمایی که فقط در جهت حرکت زمان ایجاد میشه رو آنتروپی اسم میذاره و قانون دوم ترمو هم روی توصیف آنتروپی سیستم تعریف میشه، بنابراین میبینیم که وجود آنتروپی حکم به حرکت یک طرفه زمان میکنه
@harmoniclib
💥 سوال انگیزشی ۷۲:
بررسی کنید که جملهی « من میدانم که هیچ نمیدانم» یک جملهی تناقضآمیز است.
@harmoniclib
جوابهای خود را به آی دی
👇👇👇👇👇👇
@meisami_mah
ارسال نمایید.
بررسی کنید که جملهی « من میدانم که هیچ نمیدانم» یک جملهی تناقضآمیز است.
@harmoniclib
جوابهای خود را به آی دی
👇👇👇👇👇👇
@meisami_mah
ارسال نمایید.
اخبار و کتاب های ریاضی
پاسخ درست مسئله چالشی ۸ کدام است؟
🗣جواب اعضای کانال به مسئله چالشی۸.
37درصد یعنی 49 نفر موفق به پاسخگویی درست شد.
✍️ حل جالب یکی از اعضای کانال:
تعداد کل سه تایی های طبیعی که در شرط
x+y=10
بدون در نظر گرفتن سایر شرطها 9 تاست و به همین ترتیب برای مقادیر z کمتر بنا بر این قاعده z-1 است و کمترین مقدار معادل 1 است که برای z=2 بدست میآید. پس
تعداد کل معادل
(9+1)*9/2=45
از این تعداد آنهایی که در شرط x=y صدق می کنند تنها 10/2=5 عدد هستند.
پس باقی یا در x< y و یا در شرط y<x
چون این دو شرط نسبت به هم متقارن هستند پس نصف حالتهای باقی مانده در هر یک از دو شرط بالا صدق می کند. پس جواب مسیله
(45-5):2=20.
37درصد یعنی 49 نفر موفق به پاسخگویی درست شد.
✍️ حل جالب یکی از اعضای کانال:
تعداد کل سه تایی های طبیعی که در شرط
x+y=10
بدون در نظر گرفتن سایر شرطها 9 تاست و به همین ترتیب برای مقادیر z کمتر بنا بر این قاعده z-1 است و کمترین مقدار معادل 1 است که برای z=2 بدست میآید. پس
تعداد کل معادل
(9+1)*9/2=45
از این تعداد آنهایی که در شرط x=y صدق می کنند تنها 10/2=5 عدد هستند.
پس باقی یا در x< y و یا در شرط y<x
چون این دو شرط نسبت به هم متقارن هستند پس نصف حالتهای باقی مانده در هر یک از دو شرط بالا صدق می کند. پس جواب مسیله
(45-5):2=20.
اخبار و کتاب های ریاضی
💥 سوال انگیزشی ۷۲: بررسی کنید که جملهی « من میدانم که هیچ نمیدانم» یک جملهی تناقضآمیز است. @harmoniclib جوابهای خود را به آی دی 👇👇👇👇👇👇 @meisami_mah ارسال نمایید.
جواب ارسالی
@harmoniclib
سلام
اگر فرض کنیم ارزش قسمت اول این جمله درسته یعنی پذیرفتیم که فرد« میدونه »هیچ چیز نمیدونه، به تناقض بر میخوریم چرا که فرد مدعی شده چیزی رو میدونه و بلافاصله میگه هیچ چیزی نمیدونه
و اگر قسمت اول این گزاره رو نادرست فرض کنیم، یعنی بگیم فرد نمیدونه که هیچ چیز نمیدونه
به این معنیه که فرد واقعا هیچ چیز نمیدونه و این هم تناقض داره!
مثل پارادوکسی که یک شخص اهل کرت میگه تمام کرتی ها دروغگو هستند
این گزاره رو چه درست فرض کنیم چه نادرست باز هم به تناقض مشابه ای میرسیم
اما یک گزاره بالاخره یا فقط درست هست یا فقط نادرست پس ارزش چنین جملاتی چیه؟
در واقع جواب اینه که همچنین گزاره هایی درست هستند اما برای پذیرفتن درستی اونا نمیتونیم اونها رو اثبات کنیم یعنی بدون چون و چرا درستی اونها رو پذیرفتیم و اثبات درست بودن اونا چیزی نیست که در همون نظریه و به همون زبان قابل بیان باشه ( قضیه ناتمامیت گودل)
@harmoniclib
سلام
اگر فرض کنیم ارزش قسمت اول این جمله درسته یعنی پذیرفتیم که فرد« میدونه »هیچ چیز نمیدونه، به تناقض بر میخوریم چرا که فرد مدعی شده چیزی رو میدونه و بلافاصله میگه هیچ چیزی نمیدونه
و اگر قسمت اول این گزاره رو نادرست فرض کنیم، یعنی بگیم فرد نمیدونه که هیچ چیز نمیدونه
به این معنیه که فرد واقعا هیچ چیز نمیدونه و این هم تناقض داره!
مثل پارادوکسی که یک شخص اهل کرت میگه تمام کرتی ها دروغگو هستند
این گزاره رو چه درست فرض کنیم چه نادرست باز هم به تناقض مشابه ای میرسیم
اما یک گزاره بالاخره یا فقط درست هست یا فقط نادرست پس ارزش چنین جملاتی چیه؟
در واقع جواب اینه که همچنین گزاره هایی درست هستند اما برای پذیرفتن درستی اونا نمیتونیم اونها رو اثبات کنیم یعنی بدون چون و چرا درستی اونها رو پذیرفتیم و اثبات درست بودن اونا چیزی نیست که در همون نظریه و به همون زبان قابل بیان باشه ( قضیه ناتمامیت گودل)
اخبار و کتاب های ریاضی
💥 سوال انگیزشی ۷۲: بررسی کنید که جملهی « من میدانم که هیچ نمیدانم» یک جملهی تناقضآمیز است. @harmoniclib جوابهای خود را به آی دی 👇👇👇👇👇👇 @meisami_mah ارسال نمایید.
جواب ارسالی
@harmoniclib
سلام و عرض ادب،
در رابطه با جملهی من میدانم که هیچ چیزی نمیدانم باید گفت که مانند همون جملهی مشهور منتسب به هرودوت هست. هرودوت میگه که یونانی ها افراد دروغگویی هستند، در حالی که خود هرودوت یونانی هست و این باعث میشه که ما در یک چرخهی متناقض قرار بگیریم. یعنی اگر گزارهی هرودوت در رابطه با دروغگو بودن یونانی ها صادق باشه، خودش هم دروغ میگه (چون یونانیه و همهی یونانی ها دروغگو هستند) و این در نهایت به تناقض ختم میشه.
در رابطه با جملهی "من میدانم که هیچ نمیدانم"، اگر صورت جمله رو در نظر بگیریم دچار تناقض میشیم، یعنی اگر فرد هیچ چیزی ندونه، پس نمیتونه به این شناخت از خودش برسه که هیچ چیزی نمیدونه، اگر هم بدونه که چیزی نمیدونه، یعنی تونسته چیزی رو بفهمه و این یک نوع تناقضه. در واقع دو گزارهی "من میدانم" با " من هیچ چیزی نمیدانم" نسبت تباین دارند و هیچ اشتراک منطقیای در بینشون وجود نداره. به عبارت دیگه، اگر گزارهی اول صادق باشه، گزارهی دوم الزاما کاذبه و برعکس.
اما این جمله فرای ظاهرش هست و بهتر اینه که بگیم نه یک گزارهی منطقی، بلکه یک جملهی ادبیه، چون در اینجا از یک صنعت ادبی استفاده شده. یعنی فرد در ناچیز بودن دانش فعلی خودش (نسبت به تمام دانش موجود) اغراق میکنه و این گونه بیان میکنه که دانش من در حدی ناچیزه که انگار هیچ چیزی نمیدونم.
@harmoniclib
سلام و عرض ادب،
در رابطه با جملهی من میدانم که هیچ چیزی نمیدانم باید گفت که مانند همون جملهی مشهور منتسب به هرودوت هست. هرودوت میگه که یونانی ها افراد دروغگویی هستند، در حالی که خود هرودوت یونانی هست و این باعث میشه که ما در یک چرخهی متناقض قرار بگیریم. یعنی اگر گزارهی هرودوت در رابطه با دروغگو بودن یونانی ها صادق باشه، خودش هم دروغ میگه (چون یونانیه و همهی یونانی ها دروغگو هستند) و این در نهایت به تناقض ختم میشه.
در رابطه با جملهی "من میدانم که هیچ نمیدانم"، اگر صورت جمله رو در نظر بگیریم دچار تناقض میشیم، یعنی اگر فرد هیچ چیزی ندونه، پس نمیتونه به این شناخت از خودش برسه که هیچ چیزی نمیدونه، اگر هم بدونه که چیزی نمیدونه، یعنی تونسته چیزی رو بفهمه و این یک نوع تناقضه. در واقع دو گزارهی "من میدانم" با " من هیچ چیزی نمیدانم" نسبت تباین دارند و هیچ اشتراک منطقیای در بینشون وجود نداره. به عبارت دیگه، اگر گزارهی اول صادق باشه، گزارهی دوم الزاما کاذبه و برعکس.
اما این جمله فرای ظاهرش هست و بهتر اینه که بگیم نه یک گزارهی منطقی، بلکه یک جملهی ادبیه، چون در اینجا از یک صنعت ادبی استفاده شده. یعنی فرد در ناچیز بودن دانش فعلی خودش (نسبت به تمام دانش موجود) اغراق میکنه و این گونه بیان میکنه که دانش من در حدی ناچیزه که انگار هیچ چیزی نمیدونم.