Forwarded from اخبار و کتاب های ریاضی
karamzadeh2018.pdf
54.8 KB
اثبات کوتاه دکتر کرمزاده از قضیه ی کوچک کانوی
@harmoniclib
@harmoniclib
Forwarded from اخبار و کتاب های ریاضی
Forwarded from اخبار و کتاب های ریاضی
شهنی کرمزاده در سال ۱۳۴۸ در رشته ریاضیات محض ازدانشگاه تهران، مدرک کارشناسی خود را گرفت. سپس دردانشگاه اکستر بریتانیا مشغول به تحصیل گشت. وی مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را به ترتیب در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۳ در رشته جبر اخذ نمود.
در ۲۷ سالگی مفتخر به اخذ دکترای ریاضی از این کشور شد و بلافاصله در دانشگاه جندی شاپور اهواز مشغول به کار شد. از او تاکنون مقالات بسیاری حاوی ریاضی اصیل در مجلات خارجی، به چاپ رسیدهاست.
پروفسور کرمزاده، علاوه بر شرکت در کنفرانسهای ریاضی خارج از کشور و ایراد سخنرانی در چندین المپیاد جهانی ریاضی، در چندین دوره نیز به عنوان سرپرست تیم اعزامی ایران در المپیاد جهانی ریاضی حضور داشتهاست.
کرمزاده در سال ۱۳۵۳ به عنوان عضو فعال انجمن ریاضی آمریکا (AMS) شروع به فعالیت کرد، که کماکان نیز با این انجمن، در حال همکاری میباشد.
وی از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ به عنوان رئیس دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر دانشگاه جندی شاپور اهواز (چمران) مشغول به فعالیت بود.
#معرفی_اساتید
در ۲۷ سالگی مفتخر به اخذ دکترای ریاضی از این کشور شد و بلافاصله در دانشگاه جندی شاپور اهواز مشغول به کار شد. از او تاکنون مقالات بسیاری حاوی ریاضی اصیل در مجلات خارجی، به چاپ رسیدهاست.
پروفسور کرمزاده، علاوه بر شرکت در کنفرانسهای ریاضی خارج از کشور و ایراد سخنرانی در چندین المپیاد جهانی ریاضی، در چندین دوره نیز به عنوان سرپرست تیم اعزامی ایران در المپیاد جهانی ریاضی حضور داشتهاست.
کرمزاده در سال ۱۳۵۳ به عنوان عضو فعال انجمن ریاضی آمریکا (AMS) شروع به فعالیت کرد، که کماکان نیز با این انجمن، در حال همکاری میباشد.
وی از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ به عنوان رئیس دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر دانشگاه جندی شاپور اهواز (چمران) مشغول به فعالیت بود.
#معرفی_اساتید
#بخوانیم
از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید
از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریهای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پیدرپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!
این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که...
برم پای تخته زنگ میخورد.
هر صفحهای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من میپرسید.
این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه میدانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!
تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقهها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفته بنویسم!
بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم،
اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده
بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت
چیزی از زمین برمیداشتم، یهو جلوم سبز می شد و از این که گمشدهاش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر می کرد.
بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجیاش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!
یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچهها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون،
منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره!
خلاصه این شد ماجرای خواستگاری ما
و الان هم استاد شمام! کسی سوالی نداره!؟
@harmoniclib
از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید
از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریهای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پیدرپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!
این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که...
برم پای تخته زنگ میخورد.
هر صفحهای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من میپرسید.
این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه میدانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!
تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقهها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفته بنویسم!
بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم،
اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده
بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت
چیزی از زمین برمیداشتم، یهو جلوم سبز می شد و از این که گمشدهاش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر می کرد.
بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجیاش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!
یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچهها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون،
منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره!
خلاصه این شد ماجرای خواستگاری ما
و الان هم استاد شمام! کسی سوالی نداره!؟
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
#بخوانیم از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریهای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است. هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پیدرپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم! این شد که وقتی رفتم…
پیام ارسالی:
بعضیها از پر قنداق ثانیه به ثانیه شانس در خونهشون را میزنه ، بعضیها هم مثل ما مصداق شعر زیر هستند:
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
@harmoniclib
بعضیها از پر قنداق ثانیه به ثانیه شانس در خونهشون را میزنه ، بعضیها هم مثل ما مصداق شعر زیر هستند:
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
@harmoniclib
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندهباد استاد هوشنگ مرادی کرمانی
هر که بیشتر خوانده باشد و بیشتر مساله حل کرده باشد، موفقتر است. پس ادعا را کنار بگذاریم. چه میدونم من استنفورد بودهام و شاگرد نمیدونم تائو بودهام و با اندرو وایلز تو یه بشقاب غذا خوردهام و ...، همهی اینها حرف است. آدمها با سواد و مهارتشان در عمل سنجیده میشوند. با جار و جنجال و ایجاد حاشیه، ریاضیدان بزرگی نخواهیم شد.
ریاضیات و تاریخ آن بسیار بیرحمند و الکیالکی و با پارتیبازی کسی را بزرگترین نخواهند نامید.
@harmoniclib
هر که بیشتر خوانده باشد و بیشتر مساله حل کرده باشد، موفقتر است. پس ادعا را کنار بگذاریم. چه میدونم من استنفورد بودهام و شاگرد نمیدونم تائو بودهام و با اندرو وایلز تو یه بشقاب غذا خوردهام و ...، همهی اینها حرف است. آدمها با سواد و مهارتشان در عمل سنجیده میشوند. با جار و جنجال و ایجاد حاشیه، ریاضیدان بزرگی نخواهیم شد.
ریاضیات و تاریخ آن بسیار بیرحمند و الکیالکی و با پارتیبازی کسی را بزرگترین نخواهند نامید.
@harmoniclib
#بخوانیم
پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند
ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید:
بهت گفته باشم، تو هیچی نمی شی ، هیچی!
مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت،
آب دهانش را قورت داد
خواست چیزی بگوید اما، سرش را پایین انداخت و رفت.
برگۀ مجتبی، دست به دست بین معلم ها می گشت.
اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود...
امتحان ریاضی ثلث اول :
سوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید.
جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما.
سوال : عضو خنثی در جمع کدام است ؟
جواب : حاج محمود آقا، شوهر خاله ریحانه که بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری ندارد
و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند.
سوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟
جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم، بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست.
معلم ریاضی اشکش را پاک کرد و ادامه داد:
سوال : نامساوی را تعریف کنید.
جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران؛
اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد، الهی که نباشد.
سوال : خاصیت بخش پذیری چیست ؟
جواب : همان خاصیت پول داری است آقا که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی.
سوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟
جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد
برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ، که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود.
معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت.
مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود
برگشت با صدای لرزانش فریاد زد:
آقا اجازه؟ گفتید هیچی نمی شیم؟ هیچی ؟
بعد عقب عقب رفت، در حیاط را بوسید
و پشت در گم شد..
@harmoniclib
پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند
ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید:
بهت گفته باشم، تو هیچی نمی شی ، هیچی!
مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت،
آب دهانش را قورت داد
خواست چیزی بگوید اما، سرش را پایین انداخت و رفت.
برگۀ مجتبی، دست به دست بین معلم ها می گشت.
اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود...
امتحان ریاضی ثلث اول :
سوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید.
جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما.
سوال : عضو خنثی در جمع کدام است ؟
جواب : حاج محمود آقا، شوهر خاله ریحانه که بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری ندارد
و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند.
سوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟
جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم، بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست.
معلم ریاضی اشکش را پاک کرد و ادامه داد:
سوال : نامساوی را تعریف کنید.
جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران؛
اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد، الهی که نباشد.
سوال : خاصیت بخش پذیری چیست ؟
جواب : همان خاصیت پول داری است آقا که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی.
سوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟
جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد
برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ، که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود.
معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت.
مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود
برگشت با صدای لرزانش فریاد زد:
آقا اجازه؟ گفتید هیچی نمی شیم؟ هیچی ؟
بعد عقب عقب رفت، در حیاط را بوسید
و پشت در گم شد..
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
رابرت لانگلندز و فریدون شهیدی @harmoniclib
رابرت لنگلندز یک ریاضیدان امریکایی-کانادایی است. شهرت اصلی او به خاطر بنیان نهادن برنامه لنگلندز است که شبکه وسیعی از حدس ها و نتایج بهم مرتبط در نظریه نمایش و فرم های اتومورف برای مطالعه گروه های گالوا در نظریه اعداد می باشد. او در سال ۲۰۱۸ به خاطر برنامه لنگلندز جایزه آبل را دریافت نمود.
@harmoniclib
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
رابرت لانگلندز و فریدون شهیدی @harmoniclib
لانگلندز انگلیسی، فرانسوی، ترکی و آلمانی صحبت می کند و میتواند روسی بخواند.
@harmoniclib
یک #ریاضیدان_واقعی به چندین زبان مجهز است.
@harmoniclib
یک #ریاضیدان_واقعی به چندین زبان مجهز است.
#معرفی_کتاب
کتاب یک بعلاوه یک اثر جوجو مویز به داستان زندگی جسیکا توماس میپردازد. زنی تنها که خانواده ای عجیب را اداره میکند. دختر او عاشق ریاضی است و از رژلب متنفر است، با این حال پسر خانواده عاشق آرایش است و...
@harmoniclib
کتاب یک بعلاوه یک اثر جوجو مویز به داستان زندگی جسیکا توماس میپردازد. زنی تنها که خانواده ای عجیب را اداره میکند. دختر او عاشق ریاضی است و از رژلب متنفر است، با این حال پسر خانواده عاشق آرایش است و...
@harmoniclib
«عدهای هم در بین ما، دلخوشاند به روشنتر بودنِ خویش که شاید روی دیگر ابلهتر بودن باشد. اینان مفتخرند به این که: دیپلمشان ریاضی است. کفتربازی نکردهاند. اسم و زندگینامهی صدوپنجاه کارگردان سینما را بلدند. راجع به دیالکتیکِ هگل یک چیزهایی شنیدهاند. از لیلا فروهر بدشان میآید. به موتزارت عشق میورزند. میدانند که «تولدی دیگر» سرودهی فروغ فرخزاد است و احمد شاملو در سال ۱۳۳۲ بهخاطر فعالیتهای سیاسی، مدت کوتاهی در زندان بوده و ارسطو شاگرد افلاطون بوده (نه برعکس) و سالوادور دالی و لورکا با هم همکلاسی بودهاند و… دیگر چه بگویم؟ اینها همهی ناتوانیها و دلخوشیهای این نسل است. آن هم کسانی از این نسل که احتمالاً اندیشمندترند.»
― #دراب_مخدوش
#محسن_نامجو ، صص. ۷۵-۷۴
@harmoniclib
― #دراب_مخدوش
#محسن_نامجو ، صص. ۷۵-۷۴
@harmoniclib
💢نسبیت
🔸موریس اشر، این تابلوی شگفت انگیز را با الهام از نظریه نسبیت اینشتین کشیده است.
📆سال خلق: 1953
.
#موریس_اشر هنرمند گرافیک اهل هلند بود که به خاطر خلق آثار شگرف از ریاضی خود، در جهان مشهور است.
اشر میتوانست با نقاشیهای خود سازههایی ترسیم نماید که به نظر غیرممکن میرسیدند و به نوعی مفهوم بینهایت را تداعی میکردند.
💢"نسبیت" از مشهورترین آثار این نقاش هلندی است.
در این تصویر، سه نیروی گرانش عمود بر هم، سه سطح زمین که با هم زاویه قائمه تشکیل می دهند و مردمی که در آنها زندگی می کنند، نشان داده شده اند. ساکنان هر یک از این سه جهان تصور جداگانه ای از عمودی و افقی دارند و نمی توانند مانند یکدیگر حرکت کنند.
@harmoniclib
🔸موریس اشر، این تابلوی شگفت انگیز را با الهام از نظریه نسبیت اینشتین کشیده است.
📆سال خلق: 1953
.
#موریس_اشر هنرمند گرافیک اهل هلند بود که به خاطر خلق آثار شگرف از ریاضی خود، در جهان مشهور است.
اشر میتوانست با نقاشیهای خود سازههایی ترسیم نماید که به نظر غیرممکن میرسیدند و به نوعی مفهوم بینهایت را تداعی میکردند.
💢"نسبیت" از مشهورترین آثار این نقاش هلندی است.
در این تصویر، سه نیروی گرانش عمود بر هم، سه سطح زمین که با هم زاویه قائمه تشکیل می دهند و مردمی که در آنها زندگی می کنند، نشان داده شده اند. ساکنان هر یک از این سه جهان تصور جداگانه ای از عمودی و افقی دارند و نمی توانند مانند یکدیگر حرکت کنند.
@harmoniclib
📣 کرمچاله ها
برداشتهایی از ریاضی عمومی در نجوم
توصیه میکنم تماشای این سخنرانی که در دانشگاه الزهرا برگزار شد را به هیچ وجه از دست ندید چون حاصل تلفیق دید نجومی با چندین ترم تجربهی تدریس ریاضی عمومی ۲ است.
👇👇👇
https://www.aparat.com/v/KqnTz
برداشتهایی از ریاضی عمومی در نجوم
توصیه میکنم تماشای این سخنرانی که در دانشگاه الزهرا برگزار شد را به هیچ وجه از دست ندید چون حاصل تلفیق دید نجومی با چندین ترم تجربهی تدریس ریاضی عمومی ۲ است.
👇👇👇
https://www.aparat.com/v/KqnTz
YouTube
برداشتهایی از ریاضی عمومی در نجوم (کرمچاله ها)
این سخنرانی توسط آقای دکتر مهدی میسمی در دانشگاه الزهرای تهران صورت گرفته است.
#نجوم #کرمچاله #سیاهچاله #فیزیک #سفیدچاله #اینشتین #انیشتین #ریاضی #ریاضیات #ریاضی_عمومی2 #ستاره_شناسی #ستاره
#نجوم #کرمچاله #سیاهچاله #فیزیک #سفیدچاله #اینشتین #انیشتین #ریاضی #ریاضیات #ریاضی_عمومی2 #ستاره_شناسی #ستاره
"در خط کور"
"پرواز
در خط کور بود
گفتند:
- باید گذر کنیم،
از معبر قفس.
و منطق ریاضی معدومی
ره را جهت نماست.
بر این شکسته شب
بر این چشیده غلظت ماتم
بر این گزیده غم
این رفت آنچه رفت
این بود آنچه بود
و پرواز
در خط کور بود.
اما عمیق ذهن های مشوش
ایمان بال را
باور نداشت.
در دستهایمان صداقت بدرود
در بالهایمان هلاکت پرواز
در سینه هایمان قفسی تنگ.
در معبر قفس،
تردید چهچهه می زد!
ای با یقین شده دمساز
با ابر و باد و رعد هم آواز
از آن بلند جای
بر ما ببار تلخ.
#نصرت_رحمانی
@harmoniclib
"پرواز
در خط کور بود
گفتند:
- باید گذر کنیم،
از معبر قفس.
و منطق ریاضی معدومی
ره را جهت نماست.
بر این شکسته شب
بر این چشیده غلظت ماتم
بر این گزیده غم
این رفت آنچه رفت
این بود آنچه بود
و پرواز
در خط کور بود.
اما عمیق ذهن های مشوش
ایمان بال را
باور نداشت.
در دستهایمان صداقت بدرود
در بالهایمان هلاکت پرواز
در سینه هایمان قفسی تنگ.
در معبر قفس،
تردید چهچهه می زد!
ای با یقین شده دمساز
با ابر و باد و رعد هم آواز
از آن بلند جای
بر ما ببار تلخ.
#نصرت_رحمانی
@harmoniclib