✂ تیغ اُکام
هرگاه دربارهٔ علت بروز پدیده‌ای دو توضیح مختلف ارائه شود، در آن توضیحی که پیچیده‌تر باشد، احتمال وجود اشتباه، بیشتر است و بنابراین در شرایط مساوی، احتمال صحیح بودن توضیح ساده‌تر، بیشتر است.
Entities are not to be multiplied without necessity.
ترجمه مستقیم آن در فارسی به شکل زیر است:
موجودیت‌ها یا وجودها (نهادها) نباید بدون ضرورت افزایش یابد.
به عبارت دیگر
در توضیح و توصیف، بخش‌های ناضروری را حذف کن.
و به صورت متداول‌تر:
«میان دو نگره که توان توصیف و پیش‌بینی یکسانی دارند، ساده‌ترین را بگزین.» در این‌جا منظور از «ساده‌ترین» نگره، نگره‌ای است که کم‌ترین انگاشت‌ها در آن به کار رفته باشد.
@harmoniclib
هرگاه دربارهٔ علت بروز پدیده‌ای دو توضیح مختلف ارائه شود، در آن توضیحی که پیچیده‌تر باشد، احتمال وجود اشتباه، بیشتر است و بنابراین در شرایط مساوی، احتمال صحیح بودن توضیح ساده‌تر، بیشتر است.
Entities are not to be multiplied without necessity.
ترجمه مستقیم آن در فارسی به شکل زیر است:
موجودیت‌ها یا وجودها (نهادها) نباید بدون ضرورت افزایش یابد.
به عبارت دیگر
در توضیح و توصیف، بخش‌های ناضروری را حذف کن.
و به صورت متداول‌تر:
«میان دو نگره که توان توصیف و پیش‌بینی یکسانی دارند، ساده‌ترین را بگزین.» در این‌جا منظور از «ساده‌ترین» نگره، نگره‌ای است که کم‌ترین انگاشت‌ها در آن به کار رفته باشد.
@harmoniclib
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک برنامه قدیمی از سیاوش صفاریان‌پور در مورد
حافظ و ریاضیات
برنامه تلویزیونی چرخ با حضور
دکتر مجید میرزاوزیری
@harmoniclib
حافظ و ریاضیات
برنامه تلویزیونی چرخ با حضور
دکتر مجید میرزاوزیری
@harmoniclib
«پارادوکس باناخ-تارسکی»
در مرداب اتاقت فرورفته‌ای
و امیدی به فتح نداری.
اما ریاضیات اسطرلابی است که میتوانی ستاره قطبی را پیدا کنی.
حد خودت را پایین نگیر.
تو اختیار داری پس انتخاب را اصل کن
و خودت را در مردابت غرق.
بشکن.
تکه تکه شو
و با نیلوفران مردابت
خودت را بهم بچسبان.
از نو.
تو میتوانی جوری خودت را بسازی که دیگر تنها نباشی، تک نباشی، منیت نداشته باشی.
حالا از خودت دو نسخه قوی داری.
دو نسخه ای که هرکدام سلولی کم نداشته باشند.
ناقص نباشند.
و تا جایی که کافی باشد
همین روند را تکرار کن.
حال خودت لشکری هستی که دریا ها زیر کشتی‌ات متوقف میشود و اسکندر در آسمان
به تو غبطه میخورد.
دنیا را فتح کن.
-الف‌هیولا
@harmoniclib
در مرداب اتاقت فرورفته‌ای
و امیدی به فتح نداری.
اما ریاضیات اسطرلابی است که میتوانی ستاره قطبی را پیدا کنی.
حد خودت را پایین نگیر.
تو اختیار داری پس انتخاب را اصل کن
و خودت را در مردابت غرق.
بشکن.
تکه تکه شو
و با نیلوفران مردابت
خودت را بهم بچسبان.
از نو.
تو میتوانی جوری خودت را بسازی که دیگر تنها نباشی، تک نباشی، منیت نداشته باشی.
حالا از خودت دو نسخه قوی داری.
دو نسخه ای که هرکدام سلولی کم نداشته باشند.
ناقص نباشند.
و تا جایی که کافی باشد
همین روند را تکرار کن.
حال خودت لشکری هستی که دریا ها زیر کشتی‌ات متوقف میشود و اسکندر در آسمان
به تو غبطه میخورد.
دنیا را فتح کن.
-الف‌هیولا
@harmoniclib
لیستی از مجلات دانشگاهی به زبان فارسی در زمینه‌‌های مرتبط با ریاضی
👇👇👇
https://jref.ir/ListScience/PS02/
@harmoniclib
👇👇👇
https://jref.ir/ListScience/PS02/
@harmoniclib
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از شکست‌ها ناامید نشوید.
@harmoniclib
@harmoniclib
شایعات
-آب در صد درجه می‌جوشد
-زمین به دور خورشید می‌چرخد
-یک متر، صد سانتیمتر است
-زاویه قائمه، ۹۰ درجه است
-مربع چهار ضلع دارد
اگر حقیقت نبود، نیچه ما را می‌کشت!
اکبر اکسیر
@harmoniclib
-آب در صد درجه می‌جوشد
-زمین به دور خورشید می‌چرخد
-یک متر، صد سانتیمتر است
-زاویه قائمه، ۹۰ درجه است
-مربع چهار ضلع دارد
اگر حقیقت نبود، نیچه ما را می‌کشت!
اکبر اکسیر
@harmoniclib
هربرت مارشال مک‌لوهان ، اندیش‌مندی کانادایی بود که مرکز مطالعات رسانه‌ای را در دانشگاه تورنتو تأسیس کرد. او به پیشوا و راهنمای فولکلور در دهه ۱۹۶۰ تبدیل شد و اصطلاحاتی مانند "رسانه پیام است" و "دهکدهٔ جهانی" را نوآوری کرد که وارد زبان روزمرهٔ ما شده‌است. کار او در ردیف اصلی مطالعه نظریهٔ رسانه قرار می‌گیرد.
@harmoniclib
@harmoniclib
همانطور که می‌دانید مریم میرزاخانی متولد سال ۵۶ است و کتاب نظریه اعداد او شهریور ۷۸ چاپ شد. این یعنی در آن سال مریم ۲۲ ساله بوده است و از لحاظ مقطع زمانی تحصیلی دانشجوی سال آخر لیسانس به حساب می‌آید. البته اگر فرآیندهای طولانی چاپ کتاب در ایران را هم لحاظ کنیم، نوشتن کتاب در سنی پایین‌تر انجام شده است.
کتاب نظریه اعداد میرزاخانی و رویا بهشتی زواره سال‌هاست در خیلی از دانشگاه‌های ایران به عنوان منبع درسی اصلی برای درس نظریه اعداد کارشناسی که معمولا ترم پنج ارائه میشود، تدریس می‌گردد.
حال سوالی که مطرح میشود این است که شما در ایران کدام دانشجوی کارشناسی دیگری غیر از او را می‌شناسید که کتابی نوشته باشد (به طور مستقل با دانشجویی دیگر و نه در سایه‌ی استادی) که در مقطع لیسانس ایران درس بدهند؟ و این بسیار نکته‌ی مهمی است. شاید جسته گریخته دانشجویانی بوده‌اند که ترجمه کرده‌اند و یا در تیم‌های نویسندگی اساتیدشان بوده‌اند و یک زحمت تایپ یا ترجمه یا کار اجرایی جهت چاپ کتاب را کشیده‌اند و نامشان اضافه شده است.
ولی کسی که چنین کتاب خوبی بنویسد نداشتیم، داشتیم؟
@harmoniclib
مهدی میسمی
کانال اخبار و کتابهای ریاضی
کتاب نظریه اعداد میرزاخانی و رویا بهشتی زواره سال‌هاست در خیلی از دانشگاه‌های ایران به عنوان منبع درسی اصلی برای درس نظریه اعداد کارشناسی که معمولا ترم پنج ارائه میشود، تدریس می‌گردد.
حال سوالی که مطرح میشود این است که شما در ایران کدام دانشجوی کارشناسی دیگری غیر از او را می‌شناسید که کتابی نوشته باشد (به طور مستقل با دانشجویی دیگر و نه در سایه‌ی استادی) که در مقطع لیسانس ایران درس بدهند؟ و این بسیار نکته‌ی مهمی است. شاید جسته گریخته دانشجویانی بوده‌اند که ترجمه کرده‌اند و یا در تیم‌های نویسندگی اساتیدشان بوده‌اند و یک زحمت تایپ یا ترجمه یا کار اجرایی جهت چاپ کتاب را کشیده‌اند و نامشان اضافه شده است.
ولی کسی که چنین کتاب خوبی بنویسد نداشتیم، داشتیم؟
@harmoniclib
مهدی میسمی
کانال اخبار و کتابهای ریاضی
پدرم مرا به مدرسه برد
تا درس بخوانم و آدم بشوم
معلم‌ها،
آن‌قدر گوشم را کشیدند
که خرگوش شدم!
اکبر اکسیر
@harmoniclib
تا درس بخوانم و آدم بشوم
معلم‌ها،
آن‌قدر گوشم را کشیدند
که خرگوش شدم!
اکبر اکسیر
@harmoniclib
Forwarded from مرزهای علم
گاهی اوقات برای ما اتفاق افتاده که روی یک مساله ریاضی فکر می‌کنیم و ناگهان در لحظه‌ای که انتظارش را هم نداشتیم ایده‌ی حل به ذهنمون می‌رسه، به این لحظه‌ها می‌گویند لحظه‌های "آها!"، اونجایی که می‌گی : "آها، فهمیدم، راه حل درست اینه."، حالا اون موقع کجاییم...
توی یه جلسه سخنرانی،
توی حمام،
موقع خرید،
وقتی داریم یه مساله دیگه حل می‌کنیم،
در حین پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری،
موقع آهنگ گوش دادن،
حتی توی خواب
ووو...
از این تجربه‌هاتون برامون بگید.
لحظه‌های آهای شما کی بوده و چی کار کردید؟
@harmoniclib
بهترین‌ها را در کانال قرار می‌دیم.
👇👇👇
توی یه جلسه سخنرانی،
توی حمام،
موقع خرید،
وقتی داریم یه مساله دیگه حل می‌کنیم،
در حین پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری،
موقع آهنگ گوش دادن،
حتی توی خواب
ووو...
از این تجربه‌هاتون برامون بگید.
لحظه‌های آهای شما کی بوده و چی کار کردید؟
@harmoniclib
بهترین‌ها را در کانال قرار می‌دیم.
👇👇👇
شماره_چهارم_فصلنامه_جامعه_شناسی_ریاضی_1.pdf
3.4 MB
شماره چهارم فصلنامه «جامعه‌شناسی ریاضی» منتشر شد.
این شماره از فصلنامه، به آسیب‌شناسی جامعه ریاضی می‌پردازد و لایه‌های مختلف آن را از نگاه اساتید و دانشجویان این رشته بررسی می‌کند.
در این شماره افتخار حضور دکتر سیاوش شهشهانی، دکتر آرش رستگار، دکتر یحیی تابش، دکتر ابراهیم آزادگان، دکتر کسری علیشاهی، دکتر مسعود سعیدی طوسی و ... را داریم.
این فصلنامه با همکاری دانشگاه رازی منتشر میشود.
@harmoniclib
این شماره از فصلنامه، به آسیب‌شناسی جامعه ریاضی می‌پردازد و لایه‌های مختلف آن را از نگاه اساتید و دانشجویان این رشته بررسی می‌کند.
در این شماره افتخار حضور دکتر سیاوش شهشهانی، دکتر آرش رستگار، دکتر یحیی تابش، دکتر ابراهیم آزادگان، دکتر کسری علیشاهی، دکتر مسعود سعیدی طوسی و ... را داریم.
این فصلنامه با همکاری دانشگاه رازی منتشر میشود.
@harmoniclib
اخبار و کتاب های ریاضی
گاهی اوقات برای ما اتفاق افتاده که روی یک مساله ریاضی فکر می‌کنیم و ناگهان در لحظه‌ای که انتظارش را هم نداشتیم ایده‌ی حل به ذهنمون می‌رسه، به این لحظه‌ها می‌گویند لحظه‌های "آها!"، اونجایی که می‌گی : "آها، فهمیدم، راه حل درست اینه."، حالا اون موقع کجاییم...…
جواب‌های ارسالی:
۱
مدت زیادی که روی مساله تجزیه کار میکردم ساعت 5 صبح بود که جواب اومد توی ذهنم. یک ساختار جبری پیدا کردم. بیشتر ضعف آموزشی رو نتیجه گرفتم که کاشکی واضحتر تفهیم شده بودم
۲
۴ روز تمام به مشکل اثبات لژاندر برای اثبات اصل ۵ ام اقلیدس فکر می کردم
ایشون ۲۹ سال اگه اشتباه نکنم وقت صرف اثبات این اصل کرده بود
ولی به ذهنم نمی رسید ناگهان وقتی داشتم در آرامش ناهار می خوردم گفتم آهااا و پیدا کردم اشکالش را 😁😁😁
۳
من هیچ موقع خارج از زمان مطالعه به ریاضی فکر نمی‌کنم.
«آها» های من همیشه هنگام مطالعه است.
مطلبی که خوب متوجه نمی‌شم ازش گذر می‌کنم و یهو ۲۰ صفحه جلو‌تر به مطلبی می‌رسم که درواقع نیاز داره به همون مطلبی که خوب یادش نگرفتم.
اون رو تا وسطاش می‌خونم و ارتباط بینشون رو که توضیح می‌دن تقریبا با اون مطلب اولیه آشنا می‌شم.
بر می‌گردم و دوباره اون مطلب رو می‌خونم و این همون موقعیه که می‌گم «آها». ؛)
۴
همین چند وقت پیش روی مسائل آخر هندسه و نظریه اعداد تورنومنت mbt ساعت های ۴ صبح بود کار میکردم چون احساس خستگی هم داشتم کمی سعی کردم بخوابم ولی خب نمیشد .... فکرم همینجوری دنبال راه حل بود
چند دقیقه ای گذشت رفتم که یه آبی بزنم به صورتم تا یه ذره از اون حالت فکری در بیام هون لحظه ها یه راهی به ذهنم رسید از همون "آها" پیداش کردم راهی که مفهوم این جمله رو برام تداعی کرد :
"گاهی وقت ها به جای پیچیده فکر کردن دنبال راه عجیب بودن، باید ساده تر فکر کرد"
۵
توی مسائل کروشه لی میدان های برداری بود در تیرماه امسال به قدری روی مسئله فکر کردم که شب تو خواب دیدم حل کردم و از خواب پریدم فوری روی کاغذ آوردم که فراموش نکنم
۶
برای من لحظه « آها» سر جلسه امتحان زیاد اتفاق افتاده ،مثلا روی یک مسئله ای فکر کردم نتونستم حل کنم یا مشکلش رو متوجه بشم بعد همون سوال سر امتحان اومده دقیقا مشکل رو اونجا متوجه شدم و تونستم کامل حلش کنم.
@harmoniclib
۱
مدت زیادی که روی مساله تجزیه کار میکردم ساعت 5 صبح بود که جواب اومد توی ذهنم. یک ساختار جبری پیدا کردم. بیشتر ضعف آموزشی رو نتیجه گرفتم که کاشکی واضحتر تفهیم شده بودم
۲
۴ روز تمام به مشکل اثبات لژاندر برای اثبات اصل ۵ ام اقلیدس فکر می کردم
ایشون ۲۹ سال اگه اشتباه نکنم وقت صرف اثبات این اصل کرده بود
ولی به ذهنم نمی رسید ناگهان وقتی داشتم در آرامش ناهار می خوردم گفتم آهااا و پیدا کردم اشکالش را 😁😁😁
۳
من هیچ موقع خارج از زمان مطالعه به ریاضی فکر نمی‌کنم.
«آها» های من همیشه هنگام مطالعه است.
مطلبی که خوب متوجه نمی‌شم ازش گذر می‌کنم و یهو ۲۰ صفحه جلو‌تر به مطلبی می‌رسم که درواقع نیاز داره به همون مطلبی که خوب یادش نگرفتم.
اون رو تا وسطاش می‌خونم و ارتباط بینشون رو که توضیح می‌دن تقریبا با اون مطلب اولیه آشنا می‌شم.
بر می‌گردم و دوباره اون مطلب رو می‌خونم و این همون موقعیه که می‌گم «آها». ؛)
۴
همین چند وقت پیش روی مسائل آخر هندسه و نظریه اعداد تورنومنت mbt ساعت های ۴ صبح بود کار میکردم چون احساس خستگی هم داشتم کمی سعی کردم بخوابم ولی خب نمیشد .... فکرم همینجوری دنبال راه حل بود
چند دقیقه ای گذشت رفتم که یه آبی بزنم به صورتم تا یه ذره از اون حالت فکری در بیام هون لحظه ها یه راهی به ذهنم رسید از همون "آها" پیداش کردم راهی که مفهوم این جمله رو برام تداعی کرد :
"گاهی وقت ها به جای پیچیده فکر کردن دنبال راه عجیب بودن، باید ساده تر فکر کرد"
۵
توی مسائل کروشه لی میدان های برداری بود در تیرماه امسال به قدری روی مسئله فکر کردم که شب تو خواب دیدم حل کردم و از خواب پریدم فوری روی کاغذ آوردم که فراموش نکنم
۶
برای من لحظه « آها» سر جلسه امتحان زیاد اتفاق افتاده ،مثلا روی یک مسئله ای فکر کردم نتونستم حل کنم یا مشکلش رو متوجه بشم بعد همون سوال سر امتحان اومده دقیقا مشکل رو اونجا متوجه شدم و تونستم کامل حلش کنم.
@harmoniclib