حرف حساب
100 subscribers
1.09K photos
3 videos
3 files
1.35K links
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه‌السلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
Download Telegram
مثل کف روی آب...

🔻 #قرآن_کریم می فرماید:
در دنیا حقی است و باطلی است،
#حق می‌ماند، و #باطل نابود می‌شود.
از کوه‌ها در رودخانه‌ها آب سیلان و جریان پیدا می‌کند،
#کف بر روی #آب ظاهر می‌شود،
کف‌ها می‌میرد، آب‌ها می‌ماند،
باطل همان کف است که خواهد مرد،
آب همان حق است که خواهد ماند.

👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 برگرفته از کتاب «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن»
📖 ص ۳۵۹

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
ندامتی که تمامی ندارد

📌 انسانی كه از #خود غافل شود، درنهايت با يک خودِ #پوچ و بی‌ثمر روبه‌رو خواهد شد، و چون روح انسان #جاودانه است، با يك بی‌ثمریِ جاودانه به‌سر خواهد برد، و #مرگ_حقيقی يعنی بی‌ثمریِ جان؛ يعنی بی‌نوریِ قلب، يعنی ندامتِ ابدی، و در آن حالتِ هوشياری فطرت در عالم قيامت، خود را نخواستن.

ندامت #آخرت، ندامتی است كه توانايی مُردن در آن نيست! آن ندامتِ در نفْس در آن شرايط، يعنی همواره مردن، مردن و با اين حال نمردن!

👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 از کتاب #آشتی_با_خدا

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
بلا؛ مرکبی سریع به‌سوی خداوند

🔻 وقتی که انسان #عبادت می‌کند، با عبادت‌ها به‌سوی خدا می‌رود اما آهسته‌آهسته، آرام‌آرام و به تناسب قدرت خودش؛ اما خدا [با #بلا ] انسان را سریع‌السیر به‌سوی خودش می‌برد. فرض کنید که وسیله ندارید و می‌خواهید به خانه‌ی دوستان بروید. گاهی خودتان می‌روید و گاهی او ماشین می‌آورد و شما را می‌برد؛ کدام سریع‌تر است؟ در مصیبت‌هایی که بر انسان وارد می‌شود، انسان، سوار بر مرکب الهی به‌سوی خدا می‌رود.

🔸 انسان هرچه #طاقتش بیشتر باشد، خدا ماشین سریع‌السیرتری به او می‌دهد. در مصائبی که برای #حسین‌بن‌علی علیه‌السلام پیش می‌آمد، هرچه آن حضرت بیشتر طاقت نشان می‌دادند، خداوند او را بر مرکبی سریع‌السیرتر سوار می‌کرد و به‌سوی خود می‌برد؛ به‌قول عمان سامانی در اشعار خویش، از مبدأ تا مقصد را به نیم‌گامی طی می‌کند.

👤 #آیت_الله_حائری_شیرازی
📚 برگرفته از کتاب #تمثیلات، ج۲ (اخلاقی-تربیتی)
📖 صفحات ۱۰۰ و ۱۰۱

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
هیچ‌وقت دعای شخصی نکردم!

📌 رساله‌ای در امامت نوشتم و آن را به حضور شریف استادم #علامه_طباطبایی رضوان الله تعالی علیه ارائه دادم. مدّتی در نزد او بود و لطف فرمودند و یک دوره‌ی تمام، آن را مطالعه فرمودند. در یک جای آن رساله، درباره‌ی خودم #دعای_شخصی کرده بودم که: بار خدایا مرا به فهم خطاب محمّدی صلی الله علیه و آله اعتلا ده. در هنگام ردّ رساله به اینجانب فرمود: «آقا! تا من خود را شناختم دعای شخصی در حق خودم نکردم بلکه دعایم #عام است.» این تأدیب اخلاقی بسیار در من اثر گذاشت.

👤 #علامه_حسن‌زاده_آملی
📚 از کتاب #هزارویک_نکته

🗓 ۲۴ آبان؛ روز بزرگداشت علامه طباطبایی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
اگر داشتند، می‌آوردند و می‌دادند

📌 فرزند #علامه_طباطبایی نقل می‌کند: «پدرم از درآمد زمین زراعی‌ای که داشت، به روستائیانی که نیازمند بودند وام می‌داد و رسید می‌گرفت و چنان‌چه کسی بعد از دو فصل برداشت محصول قادر به پرداخت بدهی خود نبود، آن را بخشیده و قبض را به خودش پس می‌داد و از طلب خود صرف‌نظر می‌کرد. یک بار چند قبض دست پدرم بود که از این واسطه‌ها طلبکار بود، آن روز من دیدم قبض‌ها را از جیب خود درآورد، مدتی به آن‌ها نگریست و ناگهان همه را پاره کرد و دور ریخت، در حالی که بیش از حد تصور به پول برای گذراندن معاش عادی احتیاج داشت. من با تعجب پرسیدم: پدر چرا این‌کار را کردید؟ نگاهی عمیق به من کرد و گفت: «پسرم اگر داشتند، می‌آوردند و می‌دادند، خدا را خوش نمی‌آید که من بدانم آن‌ها دستشان خالی است و آن‌ها را تحت فشار قرار دهم و ابراز طلبکاری کنم!»

🌐 برگرفته از سایت دار القرآن علامه طباطبایی
#رزمایش_مواسات
#کمک_مؤمنانه
🗓 ۲۴ آبان؛ روز بزرگداشت علامه طباطبایی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
آقایان! ابد در پیش داریم...

📌 شاگردان #علامه_طباطبایی تعریف می‌کردند که ایشان در بین درس و بی‌مناسبت می‌فرمود که آقایان ما #ابد در پیش داریم. و این را تکرار می‌کردند. انسان در لابه‌لای زندگی‌اش نباید دچار #غفلت بشود و فراموش کند که چه چیزی را در پیش دارد. ده‌ها برابر عمر زندگی نوح در مقابل #ابدیت پلک زدنی بیش نیست.

👤 #حجت_الاسلام_مسعود_عالی
📱 برگرفته از نرم‌افزار #یاد_مرگ
🗓 ۲۴ آبان؛ روز بزرگداشت علامه طباطبایی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
آقایان! ابد در پیش داریم...

📌 شاگردان #علامه_طباطبایی تعریف می‌کردند که ایشان در بین درس و بی‌مناسبت می‌فرمود که آقایان ما #ابد در پیش داریم. و این را تکرار می‌کردند. انسان در لابه‌لای زندگی‌اش نباید دچار #غفلت بشود و فراموش کند که چه چیزی را در پیش دارد. ده‌ها برابر عمر زندگی نوح در مقابل #ابدیت پلک زدنی بیش نیست.

👤 #حجت_الاسلام_مسعود_عالی
📱 برگرفته از نرم‌افزار #یاد_مرگ
🗓 ۲۴ آبان؛ روز بزرگداشت علامه طباطبایی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
هربار مطالب تازه‌ای از قرآن می‌فهمم

🔻 حجت الاسلام محمد فاضل (تبریزی) چنین نقل می‌کند: جناب آقای شربیانی، روزی علامه را به خانه‌ی خود (در تبریز) دعوت کرد و چند نفر را هم برای زیارت و استفاده از سفره‌ی معارف ایشان به منزل خود خواند؛ از جمله بنده را. آن شب علامه به من فرمود: «بنده سی سال پیش، استخر شاگُلی (محلی باصفا و خرّم در تبریز) را دیده‌ام.» سپس با ملاطفت و مزاح ادامه داد: اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، می‌خواهم فردا بین الطلوعین به آن‌جا بروم. عرض کردم: صبح خدمتتان خواهم بود.

🔸 فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی می‌بردم که دیدم ایشان در ماشین، قرآنی از جیب خود در آورده و به بنده فرمود: «من عهد دارم که هر روز یک جزء از #قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است که این کار را انجام می‌دهم. دیشب شما علما مزاحم شدید، نتوانستم بخوانم و اکنون قضا می‌کنم. هر ماه یک ختم قرآن تمام می‌شود و باز از ابتدای قرآن شروع می‌کنم و هربار می‌بینم که انگار اصلاََ این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازه‌ای از آن می‌فهمم! از خدا می‌خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمی‌دانید من چه اندازه از قرآن لذت می‌برم و استفاده می‌کنم.»

📚 برگرفته از کتاب #عطر_ملکوت (دفتر چهارم، از سلسله کتب دفاتر ملکوتی)
📖 صفحه ۱۵۱
🗓 ۲۴ آبان؛ روز بزرگداشت علامه طباطبایی
🙏 ارسالی یکی از اعضای محترم

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
آدمِ كسی نباش!

🔻 #علامه_جعفری می‌گفت روزی طلبه‌ی فلسفه‌خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهنِ نقاد و سوالات بديع داشت كه بی‌پاسخ مانده بود. پاسخ‌ها را كه می‌شنيد، مثل تشنه‌ای بود كه آب خنكی يافته باشد. خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزشِ اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش اُبُهّت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به اِستقلالِ فكرش صدمه می‌زند. تصميم گرفتم فرصتِ تعليم را قربانی اِستقلالِ ضميرش كنم.

🔸 روزی كه قرار بود برای درس بيايد، درِ خانه را نيم‌باز گذاشتم. دوچرخه‌ی فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركاتِ كودكانه كردم. ديدمش كه سَرِ ساعت، آمد. از كنارِ در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی يك كلمه، رفت كه رفت.

🔹 اين‌جا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدماتِ فكری و فرهنگی به اسلام ، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكی همين دوچرخه‌بازی آن روز است! 

درسِ استاد آن شب آن بود كه دنبالِ آدم‌های بزرگ بگرديد و سعی كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. امّا مُريد و واله كسی نشويد. شما اِنسانيد و اَرزشتان به اِدراك و اِستقلالِ عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد. آدمِ كسی نشويد؛ هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.

🗓 ۲۵ آبان؛ سالروز رحلت علامه جعفری

🆔 @harfehesab114

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
مبنا را تفکرات شهید مطهری بگذارید

📌 مبنا را تفکرات #شهید_مطهری بگذارید و کارهای بعدی را روی آن بنا کنید. ۸۳.۴.۱۵

🌀 اگر کتاب‌های آقای مطهری مورد مطالعه و مداقه قرار بگیرد، انبوهی از #معارف را به ذهن و دل هر خواننده سرازیر می‌کند؛ این‌ها مهم و لازم است. ۸۴.۲.۱۱

🔰 مطهری به‌صورت سنگری امن برای جوانان طالب و علاقه‌مند فکر اسلامی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها درآمد تا بتوانند زیر سایه‌ی این تفکر عمیق و مستحکم #دین خود را حفظ کنند و دستاوردهای نوین فکری داشته باشند و از آن دفاع نمایند. ۸۳.۲.۶

🌸 ما واقعاً بدیل و عدیلی برای مجموعه‌ی كتاب‌های شهید مطهری نداریم و با این‌كه كارهای خوبی هم شده، بلاشك از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری و جذابیت و اتقان، هنوز هم در بالاترین سطح قرار دارد. ۸۲.۱۲.۱۸

📚 کتاب‌های شهید مطهری، قابل مردن و تمام‌شدن نیست. ۷۰.۲.۱۱

🌻 آنچه که کهنه نمی‌شود، معارف و حقایقی است که هنوز جامعه‌ی ما محتاج دانستن و تکرار کردن و از بر کردن آن‌هاست، و آن همان محتوای کتاب‌های شهید مطهری است. مبادا وسوسه‌ی خناسان و زمزمه‌ی دشمنان که با فکر شهید مطهری مخالف بودند و به همین جهت هم او را از دست ما گرفتند موجب شود که کتاب‌های آن بزرگوار از رواج بیفتد. ۷۰.۲.۱

👤 گزیده‌ای از بیانات #مقام_معظم_رهبری در اهمیت مطالعه‌ی آثار #شهید_مطهری

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
کفر متحرک، اسلام راکد

🔻 #کفر_متحرک، به اسلام می‌رسد ولی #اسلام_راکد، پدر بزرگ کفر است. #سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول (ص) منتهی کرد و #زبیرها در حالی که با رسول (ص) بودند، رُکودشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.

👤 #استاد_علی_صفایی_حائری
📚 برگرفته از کتاب #حرکت
📖 صفحه ۱۲

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
لا اله الا الله یعنی هستی دلبری جز خدا ندارد

🔻 #اخلاص، انجام‌دادن #عمل تنها برای #خدا و پاک‌کردن #نیت از غیر خدا است. #اله به معنی #دلبر است، یعنی کسی که برای انسان اهمیت دارد و انسان همه‌ی اعمالش را برای او انجام می‌دهد.

🔸 اخلاص با #اراده_کردن در نیت و عمل به‌وجود نمی‌آید بلکه زمانی که فقط خدا برای انسان اهمیت داشته باشد و جز او دلبری نداشته باشد، بخواهد یا نخواهد عملش را تنها برای او انجام می‌دهد؛ و این‌گونه است که اخلاص به‌وجود می‌آید.

💠 لا اله الا الله به این معناست که #هستی دلبری جز خدا ندارد.

👤 #استاد_عینی‌زاده_موحد
🗓 #جلسه‌_قرآن، ۹۹.۰۲.۲۰

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
صدای ناله و گریه‌هایشان آسمان را پر کرده بود

🔻 آن چیزی که حتی نمی‌خواستم فکرش را بکنم گریبانمان را گرفته بود. گم شده بودیم. آقامهدی هم وقتی ایستاد تا نفسی چاق کند، همین را گفت. ماندن در دل دشمن توی آن تاریکی شب هیچ خوشایند نبود اما چاره نداشتیم. خسته و هلاک، یک گوشه خزیدیم. دم‌دمای صبح، آقامهدی روی یک تخته‌سنگ تیمم کرد. زانو از زمین کند و برای #نماز_شب قامت بست. ندیری هم آن طرف‌تر تکبیر گفت و مشغول شد. صدای ناله و گریه‌هایشان آسمان را پر کرده بود. سرما را از رو برده بودند و انگار داشتند خستگی‌های چندروزه را می‌دادند و نیروی تازه برای فردا می‌گرفتند. آن شب من هم نماز شب خواندم اما نماز من کجا و نماز این دو کجا؟ نه قیامم شباهتی به قیام ندیری داشت که از ترس خدا پاهایش به لرزه افتاده بود، نه قنوتم شبیه قنوت آقامهدی بود که از اول تا آخرش اشک بود و آه و ناله.

👤 راوی: مهدی صباغی، مسئول آموزش لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
📚 از کتاب #تنها_زیر_باران (روایت زندگی #شهید_مهدی_زین‌الدین )
📖 صص ۲۰۴ تا ۲۰۶
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🗓 ۲۷ آبان، سالروز شهادت مهدی زین‌الدین، فرمانده دلاور دفاع مقدس

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
صدای ناله و گریه‌هایشان آسمان را پر کرده بود

🔻 آن چیزی که حتی نمی‌خواستم فکرش را بکنم گریبانمان را گرفته بود. گم شده بودیم. آقامهدی هم وقتی ایستاد تا نفسی چاق کند، همین را گفت. ماندن در دل دشمن توی آن تاریکی شب هیچ خوشایند نبود اما چاره نداشتیم. خسته و هلاک، یک گوشه خزیدیم. دم‌دمای صبح، آقامهدی روی یک تخته‌سنگ تیمم کرد. زانو از زمین کند و برای #نماز_شب قامت بست. ندیری هم آن طرف‌تر تکبیر گفت و مشغول شد. صدای ناله و گریه‌هایشان آسمان را پر کرده بود. سرما را از رو برده بودند و انگار داشتند خستگی‌های چندروزه را می‌دادند و نیروی تازه برای فردا می‌گرفتند. آن شب من هم نماز شب خواندم اما نماز من کجا و نماز این دو کجا؟ نه قیامم شباهتی به قیام ندیری داشت که از ترس خدا پاهایش به لرزه افتاده بود، نه قنوتم شبیه قنوت آقامهدی بود که از اول تا آخرش اشک بود و آه و ناله.

👤 راوی: مهدی صباغی، مسئول آموزش لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
📚 از کتاب #تنها_زیر_باران (روایت زندگی #شهید_مهدی_زین‌الدین )
📖 صص ۲۰۴ تا ۲۰۶
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🗓 ۲۷ آبان، سالروز شهادت مهدی زین‌الدین، فرمانده دلاور دفاع مقدس

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
وابسته‌ام می‌کنید به دنیا

🔻 خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباس‌ها را که دید، گفت «تو این شرایط جنگی وابسته‌ام می‌کنین به دنیا.» گفتم «آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟» بالاخره پوشید. وقتی آمد، دوباره همان لباس‌های کهنه تنش بود. چیزی نپرسیدم. خودش گفت «یکی از بچه‌های سپاه عقدش بود لباس درست‌وحسابی نداشت.»

📚 از کتاب #یادگاران ۱۰
👤 خاطراتی از #شهید_مهدی_زین‌الدین
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🗓 ۲۷ آبان، سالروز شهادت مهدی زین‌الدین، فرمانده دلاور دفاع مقدس

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
ده دقیقه وقت پیدا می‌کرد، می‌رفت سروقت کتاب‌هایش

🔻 وقتی از عملیات خبری نبود، می‌خواستی پیداش کنی، باید جاهای دنج را می‌گشتی. پیداش که می‌کردی، می‌دیدی #کتاب به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست. ده دقیقه وقت پیدا می‌کرد، می‌رفت سروقت کتاب‌هایش. گاهی که کاری فوری پیش می‌آمد، کتاب همان‌طور باز می‌ماند تا برگردد.


📚 از کتاب #یادگاران ۱۰
📖 صفحه ۵۲
👤 خاطراتی از #شهید_مهدی_زین‌الدین
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
نمره‌ی بیست!

🔻 مهدی در جبر هم حرف نداشت. این‌که می‌گویم حرف نداشت، نه که خواهرش هستم و خواستم تعریفش را کرده باشم، شاهدم، نمره‌ی بیستش از امتحان جبر یازدهم است. امتحانی که نهایی بود و در سرتاسر کشور هماهنگ برگزار شد. طراحِ خوش‌انصاف، هرچه مسئله‌ی سنگین و پیچیده دستش رسیده بود، آورده بود توی برگه‌ی امتحان. خیلی‌ها به‌زور نمره‌ی قبولی آوردند و خیلی‌ها مردود شدند. تک‌وتوک هم توانستند بیست بگیرند، این را آموزش‌وپرورش اعلام کرد؛ یکی‌شان مهدی بود.

📚 از کتاب #تنها_زیر_باران (روایت زندگی #شهید_مهدی_زین‌الدین )
📖 ص ۳۹
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🗓 ۲۷ آبان، سالروز شهادت مهدی زین‌الدین، فرمانده دلاور دفاع مقدس

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
دنبال دستورات خاص نباش!

🔻 #علامه_طباطبایی می‌فرمودند: «هر شب که می‌خواهی بخوابی، ببین از صبح تا شب، ساعت به ساعتِ عمر خود را چه کرده‌ای.» از نظر علامه، این مراقبه بر ایام، کلید نجات و رستگاری است. بسیاری از افراد به‌دنبال دستورات خاص از استاد هستند و افسوس می‌خورند که چرا دسترسی به اساتید اخلاق و سلوک برای ما میسر نیست! درحالی که همین توصیه‌های عمومی و مهم اگر در زندگی ما جدی گرفته می‌شد و به آن‌ها عمل می‌کردیم، در مسیر قرب الهی پیش افتاده بودیم.

👤 #حجت_الاسلام_عابدینی
📚 از کتاب #ادب_عاشقی
📖 ص ۲۵

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
هرطور در دنیا خود را بسازیم، همان‌گونه محشور می‌شویم

🔻 انسان با حیوان این تفاوت را دارد که حیوان، جهازات روحی و جهازات جسمی‌اش با هم ساخته می‌شود... زنبور عسل همان روزی که به دنیا می‌آید، هرچه که کمالات باطنی، روحی و حیاتی دارد، با همان ساختمان فیزیولوژی‌اش آمده است... انسان فقط از نظر #جسم، قالب مشخص دارد؛ از نظر #روح، قالب مشخصی ندارد، قالبش همان است که در این #دنیا می‌سازد. ممکن است آن‌چنان #بزرگ بسازد که از دنیا و مافیها بزرگتر باشد و ممکن است چنان #کوچک و #حقیر ساخته بشود که از یک مورچه هم کوچکتر باشد؛ ممکن است آن‌چنان #زیبا ساخته بشود که هیچ #فرشته‌ای هم به زیبایی او نرسد، ممکن است آن‌چنان #زشت ساخته بشود که «یحسن عندها القردة و الخنازیر» میمون‌ها و خوک‌ها پیش او زیبا هستند! انسان‌ها هر طور که این‌جا ساخته شوند، همان‌گونه محشور می‌شوند.

👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #انسان‌شناسی_قرآن
📚 صفحات ۸۸ و ۸۹

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
مردِ صابون بود، نه مردِ صاحب‌الزمان!

🔻 دکان‌دار بود. سدر و کافور و صابون و عطر و... می‌فروخت. مدت‌ها بود که #محبت #امام در زندگی‌اش یک جریانی پیدا کرده بود که به تاب‌وتبش انداخته بود. تا اینکه آن روز متوجه شد دو نفری که در مغازه‌اش هستند، راه ارتباطی به حضرت دارند. به التماس افتاد برای همراهی با آن‌ها. با اصرار، همراهشان شد. رسیدند به رودخانه‌ای پرآب که آن دو راحت پا بر آب گذاشتند. ماند او حیران و ترسان. گفتندش: نام امام را ببر و بگذر. نام امام را برد و پا بر آب گذاشت. میان راه، باران گرفت و مرد از خیال امام بیرون آمد و دل‌نگران صابون‌هایش شد که زیر باران مانده بود. رویش به سمت امام بود و دل و فکرش رفت روی پشت بام؛ پیش صابون‌ها؛ که پایش در آب فرو رفت... از دیار و یاد یار جا ماند و به قول آن عزیز: مردِ صابون بود، نه مردِ #صاحب‌الزمان!

📚 برگرفته از کتاب #امام_من
📖 ص ۴۸
👤 #نرجس_شکوریان‌فرد
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
با امام میزان شو!

🔻 همان گونه که یک بنّا با بهره گرفتن از شاقول و دیگر ابزار از کج رفتن دیوار پیشگیری می‌کند و فروشنده برای عرضه‌ی کالای خود آن را با متر و ترازو می‌سنجد، سالک سبیل حق نیز باید قدم‌به‌قدم #عقاید، #افکار، #اخلاق و #اعمال خود را با ترازوی الهی بسنجد تا گرفتار انحراف، تندروی یا کندروی نگردد.

🔸 در زیارت #امیرمومنان (ع) می‌خوانیم «السلام علی میزان الأعمال»؛ ائمه (ع) انحراف را می‌نمایانند و کژراهه را می‌شناسانند و حضرت امیر در حکمت ۱۰۹ #نهج_البلاغه فرمود «ما همانند آن پشتی میانی، حد وسط هستیم که هر که نرسیده، باید خود را برساند و هر که از ما در گذرد، باید که به ما باز گردد».

🔹 #عبدالعظیم_حسنی (ع) معروف‌ترین شخصیتی است که دین خود را به #امام_هادی(ع) عرضه کرد و امام (ع) اعتقاداتش را تأیید و او را بر ثبات بر آن تشویق کرد، چنان که #امام_باقر(ع) با فرمودن «هذا دین الله و دین ملائکته» پس از عرضه‌ی اسماعیل بن جابر، وی را تأیید کرد.

👤 #آیت_الله_جوادی_آملی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
معنای حقیقی اقامه‌ی صلاة

🔻 #اقامه‌ی_صلاة در یک #جامعه، به معنای این است که روحِ #نماز در جامعه زنده بشود. جامعه، جامعه‌ی #نمازخوان شود. می‌دانید که جامعه‌ی نمازخوان، یعنی آن جامعه‌ای که در تمام گوشه‌وکنارهایش #ذکر خدا و یاد خدا، به‌طور کامل موج می‌زند و می‌دانید که جامعه‌ای که ذکر خدا و یاد خدا در آن موج بزند، در این جامعه هیچ فاجعه‌ای انجام نمی‌گیرد؛ هیچ جنایتی، هیچ خیانتی، هیچ لگدی به #ارزش‌های_انسانی در این جامعه انجام نمی‌گیرد. آن جامعه‌ای که در آن ذکر خدا موج می‌زند، مردم متذکر خدا هستند و جهت‌گیری، جهت‌گیری خدایی است. در این جامعه، همه کار مردم برای خدا انجام می‌گیرد.

👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 برگرفته از کتاب «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن»
📖 صفحات ۴۶۲ و ۴۶۳

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw