Forwarded from شهرونگ
🔸#رومینا ، قربانی تعصب کور ● بازنشر کارتونی از #فیروزه_مظفری ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند ) ● چهارشنبه هفتم خرداد نود و نه
👉 @shahrvang
👉 @shahrvang
◾️#خبر_تلخ این که ساعت سه عصر امروز یکشنبه یازدهم خرداد نود و نه، جناب #حسن_توفیق ، کارتونیست، کاریکاتوریست و مدیر #مجله_توفیق و بزرگترین برادر در جمع #برادران_توفیق (حسن،حسین و عباس) بر اثر ایست قلبی در #بیمارستان_آسیا ی #تهران درگذشتند.
از دو روز پیش به دلیل ضعف جسمانی و کم اشتهایی، ایشان را به بیمارستان منتقل کردند که متاسفانه امروز قلب مهربانشان از حرکت ایستاد.
در مورد زمان تشییع و تدفین این هنرمند گرانپایه در صورت مشخص شدن، اطلاع خواهم داد.
تسلیت به خانواده محترم ایشان به ویژه برادر عزیزشان جناب #عباس_توفیق و همه شاگردان، دوستان و دوستدارانشان. | #هادی_حیدری
@hadi_heidari
https://www.isna.ir/news/99031106624/
از دو روز پیش به دلیل ضعف جسمانی و کم اشتهایی، ایشان را به بیمارستان منتقل کردند که متاسفانه امروز قلب مهربانشان از حرکت ایستاد.
در مورد زمان تشییع و تدفین این هنرمند گرانپایه در صورت مشخص شدن، اطلاع خواهم داد.
تسلیت به خانواده محترم ایشان به ویژه برادر عزیزشان جناب #عباس_توفیق و همه شاگردان، دوستان و دوستدارانشان. | #هادی_حیدری
@hadi_heidari
https://www.isna.ir/news/99031106624/
🔸جهان ما بی #توفیق شد | امروز صبح پیکر زنده یاد #حسن_توفیق (مدیر #مجله_توفیق) را تشییع کردیم و در #قطعه_نام_آوران بهشت زهرای تهران، به خاک سپردیم.
شرایط ویژه این روزها، جمعیت اندکی را گرد آورده بود.
توفیق که یک عمر در کنار #ملت ایستاد و دل های خسته و غمزده مردمان را شاد کرده بود، در میان اشک های غم آلود دوستانش بدرقه شد.
این تصاویر را به همراه #سوشیانس_شجاعی_فرد عزیزم برای ثبت در تاریخ انداختیم.
روحش شاد. | #هادی_حیدری | سه شنبه سیزدهم خرداد نود و نه
@hadi_heidari
شرایط ویژه این روزها، جمعیت اندکی را گرد آورده بود.
توفیق که یک عمر در کنار #ملت ایستاد و دل های خسته و غمزده مردمان را شاد کرده بود، در میان اشک های غم آلود دوستانش بدرقه شد.
این تصاویر را به همراه #سوشیانس_شجاعی_فرد عزیزم برای ثبت در تاریخ انداختیم.
روحش شاد. | #هادی_حیدری | سه شنبه سیزدهم خرداد نود و نه
@hadi_heidari
🔸نسبت #کارگر و #نان | #هادی_حیدری | روی جلد #مجله_حق_ملت | شماره ششم | خرداد نود و نه
ششمین شماره مجله #حق_ملت منتشر شد. این شماره به #حقوق_کارگران اختصاص دارد.
در ششمین شماره از حق ملت گزارشهای متنوعی در مورد وضعیت بیکاری و چالش های قانون کار در جامعه پساکرونا، روایت هایی از بیکارشدگان، فعالان صنفی و شوراهای کارگری، حداقل دستمزد، تبعیض علیه زنان در حوزه کار، اشتغال افراد دارای معلولیت، آیین دادرسی کار، کار سربازان و زندانیان، کارگران معدن گلگهر، اسناد جدیدی از خصوصی سازی نیشکر هفت تپه، قاچاق سوخت در سیستان بلوچستان، روایتهای تاریخی از مواجهه انقلاب با حقوق کارگران گرفته تا اوضاع زندگی نوکران در عصر قاجار، بررسی آثار محمدعلی افراشته، سازمان بین المللی کار و …. را میتوانید بخوانید.
شما می توانید علاوه بر مراجعه به کیوسک های مطبوعاتی و یا کتابفروشی های معتبر، با مراجعه به سایت مجله "حق ملت" نیز آن را به شکل اینترنتی خریداری کنید:
www.haghemelat.com
حق ملت را در اینستاگرام به نشانی زیر دنبال کنید:
www.instagram.com/haghemelat
@hadi_heidari
ششمین شماره مجله #حق_ملت منتشر شد. این شماره به #حقوق_کارگران اختصاص دارد.
در ششمین شماره از حق ملت گزارشهای متنوعی در مورد وضعیت بیکاری و چالش های قانون کار در جامعه پساکرونا، روایت هایی از بیکارشدگان، فعالان صنفی و شوراهای کارگری، حداقل دستمزد، تبعیض علیه زنان در حوزه کار، اشتغال افراد دارای معلولیت، آیین دادرسی کار، کار سربازان و زندانیان، کارگران معدن گلگهر، اسناد جدیدی از خصوصی سازی نیشکر هفت تپه، قاچاق سوخت در سیستان بلوچستان، روایتهای تاریخی از مواجهه انقلاب با حقوق کارگران گرفته تا اوضاع زندگی نوکران در عصر قاجار، بررسی آثار محمدعلی افراشته، سازمان بین المللی کار و …. را میتوانید بخوانید.
شما می توانید علاوه بر مراجعه به کیوسک های مطبوعاتی و یا کتابفروشی های معتبر، با مراجعه به سایت مجله "حق ملت" نیز آن را به شکل اینترنتی خریداری کنید:
www.haghemelat.com
حق ملت را در اینستاگرام به نشانی زیر دنبال کنید:
www.instagram.com/haghemelat
@hadi_heidari
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اشکهای شرافت در چشمان #حسن_توفیق
این ویدئو، برش کوتاهی است از گفتوگوی کاملی که در تاریخ هشتم تیر ۱۳۹۷ با زندهیاد حسن توفیق (مدیر #مجله_توفیق) در منزل ایشان و برای #مجله_آنگاه انجام دادم.
در این ملاقات که به یاری جناب غلامرضا کیانی رشید، شکل گرفت، آقایان احمد عربانی و آرش تنهایی نیز حضور داشتند.
گفتوشنودی که حاوی نکات آموزندهای برایم بود.
شرح مختصری از آن دیدار را میتوانید در صفحه اینستاگرامم به نشانی زیر بخوانید:
www.instagram.com/hadi_heidari
#هادی_حیدری | پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹
@angahmag
@hadi_heidari
این ویدئو، برش کوتاهی است از گفتوگوی کاملی که در تاریخ هشتم تیر ۱۳۹۷ با زندهیاد حسن توفیق (مدیر #مجله_توفیق) در منزل ایشان و برای #مجله_آنگاه انجام دادم.
در این ملاقات که به یاری جناب غلامرضا کیانی رشید، شکل گرفت، آقایان احمد عربانی و آرش تنهایی نیز حضور داشتند.
گفتوشنودی که حاوی نکات آموزندهای برایم بود.
شرح مختصری از آن دیدار را میتوانید در صفحه اینستاگرامم به نشانی زیر بخوانید:
www.instagram.com/hadi_heidari
#هادی_حیدری | پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹
@angahmag
@hadi_heidari
🔸ویدئوی کامل گفت و گوی رسانه #فیدیبو با #هادی_حیدری | در صورت تمایل به مشاهده این گفت و گو، لطفا روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://www.instagram.com/tv/CBgJpcmljK7/?igshid=1kufbmccynlxv
@hadi_heidari
https://www.instagram.com/tv/CBgJpcmljK7/?igshid=1kufbmccynlxv
@hadi_heidari
🔸اول تیرماه، هشتادمین زادروز #عباس_کیارستمی | #هادی_حیدری | #روان_نویس روی کاغذ
#کیارستمی #سینما
@hadi_heidari
#کیارستمی #سینما
@hadi_heidari
Hadi Heidari | کانال هادی حیدری
Photo
🔸غمهای بزرگ، شادیهای کوچک | #هادی_حیدری | یکشنبه هشتم تیر نود و نه
خواستم خوشحالیام را از انتشار دوهزارمین شماره روزنامه شهروند بنویسم؛ اما در ذهنم سوگوارهای نقش بست. سوگی به وسعت تمام آنچه در طول اینسالها در روزنامهها به دنبالش بودیم و مجال تجسمش پدیدار نشد. غمی به اندازه روزنامههایی که جوانمرگ شدند؛ به عدد تمام همکارانی که عطای این حرفه را به لقایش بخشیدند و آنها که چنان شرایط، تنگشان آمد که جلای وطن کردند. ما شدیم روزنامهنگارانی که پوستشان ضخیم و ضخیمتر شد و ذره ذره به تماشای آب شدن رویاهایشان نشستند. داشتم فکر میکردم چه بر سر ما آمد که از آن تازهنفسان پُرامید به موجوداتی بدل شدیم که بدنهایمان از تازیانهفشارها ومحدودیتها کم رمق شدهاند؟ به دکههای مطبوعاتی میاندیشیدم که روزگاری مردم برای خریدن روزنامهها، صفهای طولانی مقابلشان میبستند و امروز، فروشگاههای چیپس و آدامس و سیگار شدهاند.
به روزهایی میاندیشم که موجودیت روزنامهها برای روزنامهنگارانشان چنان مهم بود که اگر به هر دلیلی از آن روزنامه جدا میشدند، شلاق تخریب را بر پیکر همکاران و مدیران سابقشان نمینواختند.
اما امروز ما کجا ایستادهایم؟ مای امروز، تا چه اندازه از مای دو دهه قبل فاصله گرفتهاست؟
شبکههای اجتماعی، نفس روزنامهها را گرفته؛ اما این، تمام ماجرا نیست. مردمی که بازتاب خواستهها و حرفهایشان را در روزنامهها نمیبینند، برای چه باید هزینهی خرید روزنامه کنند؟ مگر قرار نبود، رسانهها، دیدبان جامعه باشند؟ با سانسور و محدودیت، چه بر سر روزنامهها آمد؟ با گوشهنشین کردن مدیران استخوانخردکرده مطبوعات، نسلی میدان گرفت که تحریریهها را خالی از آموزگاران و استادان ریشهدار، یافت. شمار نسبتا زیادی از آنان، روزنامه را نه به عنوان مدرسهای برای آموختن و آگاهی دادن بلکه به عنوان محلی برای گذران روزمرهگی و آبباریکهای اقتصادی انتخاب کردند. من این از رمقافتادگی مطبوعات را محصول یک سیاست بلندمدت برای از پا انداختن رسانههایی میدانم که تلاششان حفظ هویت و ماهیت و آبروی روزنامهنگاری ایران بوده است.
جامعهای که مطبوعاتش، از ترس توقیف و تعطیلی و برای حفظ وضعیت نیمبند خود، امکان حرف زدن و روشنگری نیافت، امروز با باندهای فساد در گوشه گوشهی خود مواجه هست که هر روز دادگاهی برای رسیدگی به سوءاستفادههای رنگارنگشان تشکیل میشود.
در کشوری که بودجههای کلان صرف کارهایی میشود که بسیاری از آنها به نتیجه نمیرسند و روزنامههایش به دلیل مشکلات مالی و از روی ناچاری مجبور به کوچک کردن خویشاند، چگونه خواهد توانست فضای پررونقی برای مطبوعاتش به ارمغان بیاورد؟
خلاصه اینکه ما با مطبوعاتمان، بد کردیم، ما به روزنامهنگارانمان بد کردیم.
روزنامه شهروند در میان تمام این سوگوارهها به شماره دوهزار رسید. مبارک باشد. ما غمهای بزرگ را با شادیهای کوچک تحمل میکنیم.
@hadi_heidari
خواستم خوشحالیام را از انتشار دوهزارمین شماره روزنامه شهروند بنویسم؛ اما در ذهنم سوگوارهای نقش بست. سوگی به وسعت تمام آنچه در طول اینسالها در روزنامهها به دنبالش بودیم و مجال تجسمش پدیدار نشد. غمی به اندازه روزنامههایی که جوانمرگ شدند؛ به عدد تمام همکارانی که عطای این حرفه را به لقایش بخشیدند و آنها که چنان شرایط، تنگشان آمد که جلای وطن کردند. ما شدیم روزنامهنگارانی که پوستشان ضخیم و ضخیمتر شد و ذره ذره به تماشای آب شدن رویاهایشان نشستند. داشتم فکر میکردم چه بر سر ما آمد که از آن تازهنفسان پُرامید به موجوداتی بدل شدیم که بدنهایمان از تازیانهفشارها ومحدودیتها کم رمق شدهاند؟ به دکههای مطبوعاتی میاندیشیدم که روزگاری مردم برای خریدن روزنامهها، صفهای طولانی مقابلشان میبستند و امروز، فروشگاههای چیپس و آدامس و سیگار شدهاند.
به روزهایی میاندیشم که موجودیت روزنامهها برای روزنامهنگارانشان چنان مهم بود که اگر به هر دلیلی از آن روزنامه جدا میشدند، شلاق تخریب را بر پیکر همکاران و مدیران سابقشان نمینواختند.
اما امروز ما کجا ایستادهایم؟ مای امروز، تا چه اندازه از مای دو دهه قبل فاصله گرفتهاست؟
شبکههای اجتماعی، نفس روزنامهها را گرفته؛ اما این، تمام ماجرا نیست. مردمی که بازتاب خواستهها و حرفهایشان را در روزنامهها نمیبینند، برای چه باید هزینهی خرید روزنامه کنند؟ مگر قرار نبود، رسانهها، دیدبان جامعه باشند؟ با سانسور و محدودیت، چه بر سر روزنامهها آمد؟ با گوشهنشین کردن مدیران استخوانخردکرده مطبوعات، نسلی میدان گرفت که تحریریهها را خالی از آموزگاران و استادان ریشهدار، یافت. شمار نسبتا زیادی از آنان، روزنامه را نه به عنوان مدرسهای برای آموختن و آگاهی دادن بلکه به عنوان محلی برای گذران روزمرهگی و آبباریکهای اقتصادی انتخاب کردند. من این از رمقافتادگی مطبوعات را محصول یک سیاست بلندمدت برای از پا انداختن رسانههایی میدانم که تلاششان حفظ هویت و ماهیت و آبروی روزنامهنگاری ایران بوده است.
جامعهای که مطبوعاتش، از ترس توقیف و تعطیلی و برای حفظ وضعیت نیمبند خود، امکان حرف زدن و روشنگری نیافت، امروز با باندهای فساد در گوشه گوشهی خود مواجه هست که هر روز دادگاهی برای رسیدگی به سوءاستفادههای رنگارنگشان تشکیل میشود.
در کشوری که بودجههای کلان صرف کارهایی میشود که بسیاری از آنها به نتیجه نمیرسند و روزنامههایش به دلیل مشکلات مالی و از روی ناچاری مجبور به کوچک کردن خویشاند، چگونه خواهد توانست فضای پررونقی برای مطبوعاتش به ارمغان بیاورد؟
خلاصه اینکه ما با مطبوعاتمان، بد کردیم، ما به روزنامهنگارانمان بد کردیم.
روزنامه شهروند در میان تمام این سوگوارهها به شماره دوهزار رسید. مبارک باشد. ما غمهای بزرگ را با شادیهای کوچک تحمل میکنیم.
@hadi_heidari
🔸من از شما می پرسم؛ #حیا چیز خوبیست یا نه؟ | #هادی_حیدری | تیرماه نود و نه | #بازنشر
#احمدی_نژاد #محمود_احمدی_نژاد
@hadi_heidari
#احمدی_نژاد #محمود_احمدی_نژاد
@hadi_heidari