‍ 🔊 فایل صوتی

#سلسله_سخنرانی دکتر #خسرو_باقری

🔶با موضوع: "فلسفه شادی"

▫️جلسه اول

📺 برنامه #معنای_زندگی


🔹شادی موتور حیات است. آن چیز که زندگی را اداره می کند همان شادی و لذت و چیزهای دیگری که همراهش می آیند است. این شادی و لذت، هم ابعاد غریزی و هم ابعاد فکری و ارادی دارد.

🔸شادی هم ابعاد عینی و هم ابعاد ذهنی دارد. در عالم انسانی موازنه ذهنیت و عینیت ممکن است به نفع ذهنیت دگرگون شود.

🔹منطق شادی، لذت است. لازمه احساس شادی انسان در زندگی اش، تدارک سطوح مختلف لذت برای خودش است. شادی انسان، تنها محدود به برآوری غریزه ها نیست، شادی های فکری و معنوی نیز باید در نظر گرفته شود.

🔸مصرف زدگی نوعی توسعه کاذب است که به عطشناک شدن انسان و در نتیجه عدم رضایت او می انجامد. توسعه تا آنجایی که فقر و محرومیت را از بین می برد، بسیار گام مهمی است، چون این توسعه است که امکان تولید بیشتر و بهتر را فراهم می کند. توده مردم نیازمند برخورداری هستند. اما از طرف دیگر ما برای رفع نیاز کار نمی کنیم بلکه برای تولید نیاز کار می کنیم و این خودش حرکت در جهت معکوس است و دیگر شادی آفرین نیست.


🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹

‍🔊 فایل صوتی

#سلسله_سخنرانی دکتر #خسرو_باقری

🔶با موضوع: "فلسفه شادی"

▫️جلسه دوم

📺 برنامه #معنای_زندگی


🔹بی بهانه شاد بودن اگر به معنای یک سرخوشی افراطی باشد که لازمه اش جدی نگرفتن مشکلات زندگی است، نوعی مکانیزم روانی به نام انکار است. ولی حالت مطلوب و متوازنش این است که ما شادی ها، نگرانی ها و غم ها را به جا و به مورد داشته باشیم.

🔸 مگر شادی فی النفسه بد است که حتما بخواهیم آن را مقدمه یک تعالی بدانیم؟ انسانی که نشاطش را از دست می دهد مانند ماشینی است که موتورش در حال خاموش شدن است.

🔹ناباوری عمومی در کل جامعه نسبت به اینکه مثلا ما وضعمان خوب نیست، ما اصلا نمی توانیم خوب باشیم، هر اقدامی منفی یا غلط است، و ... وجود دارد. آثار این قضیه خطرناک است و وضعیت سلامت روان را گزارش نمی کند.

🔸توازن شادی و غم، مهمترین شاخصه سلامت وجودی یک انسان است.


🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹

‍ ‍🔊 فایل صوتی

#سلسله_سخنرانی دکتر #خسرو_باقری

🔶با موضوع: "فلسفه عشق"

▫️جلسه اول

📺 برنامه #معنای_زندگی


🔹 عشق یعنی بها دادن به چیزی غیر از خود، وقتی انسان عاشق کسی یا چیزی می‌شود، خودش را به نحوی در خدمت آن قرار می‌دهد...یعنی من آنقدر بزرگ شده ام که می‌توانم رنج دیگری را رنج خودم بدانم. پس عشق به نحوی بسط حیات و حیات برتر است.

🔸 در عشق منفعل چیزی ما را متأثر کرده ولی ما در واقع به آن نگاه ابزاری داریم. در این حالت ممکن است هوس، عشق نامیده شود. اما در عشق فعال گویی من در خدمت دیگری هستم و خواسته‌های او بر خواسته‌های من ارجحیت دارد.

🔹ناباوری عمومی در کل جامعه نسبت به اینکه مثلا ما وضعمان خوب نیست، ما اصلا نمی توانیم خوب باشیم، هر اقدامی منفی یا غلط است، و ... وجود دارد. آثار این قضیه خطرناک است و وضعیت سلامت روان را گزارش نمی کند.

🔸تجربه‌ی افراد نشان داده است که عشق اغلب یک امر اتفاقی است. از طرفی جنبه‌ی ارادی نیز در عشق مهم است. زمینه‌هایی که ما چیده ایم یا از قبل تجربه کرده ایم سبب اتفاق افتادن عشق می‌شود. فرآیند عشق ورزی باید آگاهانه باشد.


🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹

‌‌🔊 فایل صوتی

#سلسله_سخنرانی دکتر #خسرو_باقری

🔶با موضوع: "فلسفه عشق"

▫️جلسه دوم

📺 برنامه #معنای_زندگی


🔹 آیا هر کسی می تواند عاشق شود؟! در ادبیات ما این نکته برجسته معین شده که عاشقی کار هر کسی نیست! عشق ظرفیت ساز است و پتانسیل های درونی انسان را بیدار می کند.انسان خود نمی داند چه ظرفیتی دارد.ممکن است عشق های مجازی و اولیه ظرفیت ساز عشق های حقیقی باشد.

🔸 همانطور که هر کسی نمی تواند عشق بورزد هر کسی نیز لایق عشق ورزی نیست.عشق باید انسان را آماده فداکاری کردن بکند لذا لازم است ببیند برای چه چیزی خود را فدا می کند.

🔹گویند وصال عشق را می کشد و حرکت و تکاپو را از بین می رود، در عین حال بدون اندیشدن به وصال حرکت معنا ندارد لذا جنبه ذهنی عشق نمایان می شود.عشق می خواهد استمرار داشته باشد. اگر هم وصالی هست نسبی است.

🔸آیا می توان به خداوند عشق ورزید؟! کانت از فیلسوفانی است که معتقد است عشق مقوله این جهانی است و عشق به خدا معقول نیست. اگر به عشق های پیرامون خود نگاه کنیم می بینیم که عشق به انسان یا ... همه قابل تصور و ارتباط است و پاسخ هایی را دریافت می کنیم.اما در مورد خداوند متعال اینگونه نیست. بنده فکر می کنم در همین عشق های بشری، انتزاعی می شود. مثل عشق ها آرمانی مثلا کسی که برای عدالت کشته می شود.ویژگی های عشق را دارد. حال اگر از این فرد سوال کنیم که عدالت چیست چه پاسخی می دهد؟!

🔹عشق در نهایت امر اختیاری است.باید در تصمیم خود بگنجانیم. انسان باید اول به این سوال جواب دهد که آیا خدا مرا می تواند بسط دهد و از تنگنای خویشتن کوچک خود خارج نماید؟! اگر بخواهد انسان عاشق خداوند باشد، باید ابتدا عاشق عاشقی بشود و بداند این ارتباط او را گسترده می کند.این حس که در انسان زنده شد می تواند طالب آن باشد. کسی که خیرها و خوبی ها را نشناخته نمی تواند مدعی عشق به خدا باشد!


🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹