عـبـدالـله اوجالان:
مسئله زنان، موضوعی مهم و تاریخی است. یکی از موضوعاتی که بیشترین تامل را بر روی آن داشتهام، مسئله زنان بوده است. تا به امروز در موضوع آزادی زن فعالیتهای بسیار جدی داشتهایم، و از این پس هم این فعالیتهایمان ادامه خواهد یافت. در موضوع زنان ما در انجام دو خصوص مهم کوشیدهایم.
نخست: آزادی زن بلحاظ فکر ایدئولوژیک و کسب نیرو است؛ یعنی کامل شدن زنان بلحاظ ایدئولوژیک.
دوم: سازماندهی زنان بەوسیله خود زنان، دریافتن سازماندهی، رسیدن به سطح و شکل انجام سازماندهی، زنان فقط در صورتی که راه خود را در این دو موضوع پیش گیرند، میتوانند در عرصه آزادشدن نیز گامهای مهمی بردارند.
به نظر من بدون آزادشدن زنان، آزادی جامعه و انجام انقلاب ممکن نیست.
آزادی زنان، توان آزادشدنش در مقابل فرهنگ رایج با انتقادی شدید از سنت موجود ممکن میگردد. این نیز بسیار دشوار است. بر این واقفم که کاری بس دشوار میباشد.
روابط موجود به میزان زیادی برروی تجاوزات، تجاوزاتی برروی بدن زن ایجاد میشود. در فرهنگ موجود مرد در هوس نگریستن به زن به عنوان بدنی که میتواند از طریق آن تجاوز کند، میباشد. در شرایط موجود بسیار دشوار است که مردی خود را از این بینش عاری ساخته، و رهایی یابد. تا زمانی که زن آزاد نشود مرد نیز از این وضعیت رهایی نخواهد یافت.
رابطه زن و مرد بیولوژیک نیست. کاملا بر محور قدرت و سیاسی است. هنگامی که تاریخ پنج هزار ساله را نیز بدان بیفزایید سلب قدرت زن میباشد. این به لحاظ علمی نیز اینگونه است. به مسئله زنان اهمیت بسیاری میدهم. بردگی، و آزادشدن زنان، مهمترین مشکل در جامعه است. به نظر من وضعیت بردگی موجود زنان، بزرگترین بردگی در جامعه است. در فرهنگ رایج بسیار مشکل است که زن خود را آزاد سازد، واقعه بسیار دشواری است. من بر این مورد در وجود خود نیز واقفم. از اوان کودکی دارای جنبه تحت سلطه قرار نگرفتن، آزاد بودن، آزاد از هر چیز بودهام. هنوز هم اینچنین هستم. بهرغم این هر روزه در تلاش جهت محافظت از این جنبه آزادسازی خود میباشم. در حالی که آزادسازی، محافظت از آزادی خود برای یک زن بسیار دشوارتر است. تقریبا محال است. چون که سقوط افت زنان در تمدن پنج هزار ساله توام با مدرنیته کاپیتالیست آنقدر سخت بوده است ، که بەپاخاستن و آزادشدنش را مشکل و دشوار میسازد. البته مننمیگویم، که زن نمیتواند آزاد شود و مقاومت کند؛ اما آزادی زن ، آزادشدنش از این زندگی بردهوار، به بیاثرکردن و از بین بردن این سقوط و انحطاط بستگی دارد. زن همیشه از جنبهای مقاومت برخوردار است. ویژگیهای بسیاری در زنان وجود دارد، که در مردان یافت نمیشود. در برخی موارد متکاملتر از مردها هستند. زن برای اینکه بتواند خود را آزاد نماید، نخست لازم است ، که خود را بشناسد، انحطاط هر اندازه که ژرف باشد ، ژرفا و بزرگی مقاومت جهت آزاد شدن نیز باید به همان اندازه باشد.
نه زنان و نه مردها نمیتوانند از جوانب سنتی خود گذار کنند. این بسیار سخت و عمیق است. یعنی زن باید از زن بودن سنتی خود گذار نماید. باید بر خطمشی آزادی خود ادامه دهد. نباید به زنانگی و زندگی سنتی علاقه و چشمطمع داشته باشد و اهمیت چندانی نیز بدان ندهد. شخصی به نام "نسرین آکگول"در روزنامه "گوندم"نوشته است ، در آنجا سخن از "هیپاتیا" است ، یک زن فیلسوف که از طرف دولت روم به دار آویخته میشود، نقل میکند. "هیپاتیا" میگوید «شما مردها، غیر از بدن ـ جنسیت من نمیتوانید چیز دیگری را ببینید، و درک کنید». هیپاتیا در قرن چهارم زیسته است، نماینده آخرین فرهنگ فلسفه یونان میباشد، در اسکندریه از طرف رومیها اعدام شده است. در حالی که زن غیر از بدنش جوانب و ویژگیهای بسیاری برای به میان گذاشتن دارد. چون که زن در جوهر خود از مرد متکاملتر و رشدیافتهتر است. زن تحت تاثیر فرهنگ رایج نمیتواند خود را از فرهنگ تجاوز برهاند. چون که این را در بطن خود درونیسازی کرده است. در تمدن کاپیتالیست رابطه زن ـ مرد متکی بر جنسیت، دونترین خواهش بیولوژیک است. آنقدر برخورد دونمایهی ست. در حالی که این مدت زمان اندک بیولوژیک، زمان ناچیزی است. حتی زنی که بیشتر از همه به خود میبالد نیز نمیتواند خود را از این تجاوز رها سازد. "سما یوجه" از کسانی بود که این را نپذیرفت و برای آن نیز چنین عملیاتی را متحقق ساخت. بدین شکل یادو
خاطره "سما یوجه" را گرامی میدارم. این بحث را به یاد ایشان عطف میکنم.
بر این اساس فعالیت زنان را حائز اهمیت مییابم. در کوهستان، در آن شرایط سخت زندگی میکنند، میدانم. اما مبارزاتشان بسیار ارزشمند و مهم میباشد ادامه دهند. برایشان آرزوی موفقیت دارم.
#اوجالان
بە کانال انقلاب روژاوا بپیوندید.
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
مسئله زنان، موضوعی مهم و تاریخی است. یکی از موضوعاتی که بیشترین تامل را بر روی آن داشتهام، مسئله زنان بوده است. تا به امروز در موضوع آزادی زن فعالیتهای بسیار جدی داشتهایم، و از این پس هم این فعالیتهایمان ادامه خواهد یافت. در موضوع زنان ما در انجام دو خصوص مهم کوشیدهایم.
نخست: آزادی زن بلحاظ فکر ایدئولوژیک و کسب نیرو است؛ یعنی کامل شدن زنان بلحاظ ایدئولوژیک.
دوم: سازماندهی زنان بەوسیله خود زنان، دریافتن سازماندهی، رسیدن به سطح و شکل انجام سازماندهی، زنان فقط در صورتی که راه خود را در این دو موضوع پیش گیرند، میتوانند در عرصه آزادشدن نیز گامهای مهمی بردارند.
به نظر من بدون آزادشدن زنان، آزادی جامعه و انجام انقلاب ممکن نیست.
آزادی زنان، توان آزادشدنش در مقابل فرهنگ رایج با انتقادی شدید از سنت موجود ممکن میگردد. این نیز بسیار دشوار است. بر این واقفم که کاری بس دشوار میباشد.
روابط موجود به میزان زیادی برروی تجاوزات، تجاوزاتی برروی بدن زن ایجاد میشود. در فرهنگ موجود مرد در هوس نگریستن به زن به عنوان بدنی که میتواند از طریق آن تجاوز کند، میباشد. در شرایط موجود بسیار دشوار است که مردی خود را از این بینش عاری ساخته، و رهایی یابد. تا زمانی که زن آزاد نشود مرد نیز از این وضعیت رهایی نخواهد یافت.
رابطه زن و مرد بیولوژیک نیست. کاملا بر محور قدرت و سیاسی است. هنگامی که تاریخ پنج هزار ساله را نیز بدان بیفزایید سلب قدرت زن میباشد. این به لحاظ علمی نیز اینگونه است. به مسئله زنان اهمیت بسیاری میدهم. بردگی، و آزادشدن زنان، مهمترین مشکل در جامعه است. به نظر من وضعیت بردگی موجود زنان، بزرگترین بردگی در جامعه است. در فرهنگ رایج بسیار مشکل است که زن خود را آزاد سازد، واقعه بسیار دشواری است. من بر این مورد در وجود خود نیز واقفم. از اوان کودکی دارای جنبه تحت سلطه قرار نگرفتن، آزاد بودن، آزاد از هر چیز بودهام. هنوز هم اینچنین هستم. بهرغم این هر روزه در تلاش جهت محافظت از این جنبه آزادسازی خود میباشم. در حالی که آزادسازی، محافظت از آزادی خود برای یک زن بسیار دشوارتر است. تقریبا محال است. چون که سقوط افت زنان در تمدن پنج هزار ساله توام با مدرنیته کاپیتالیست آنقدر سخت بوده است ، که بەپاخاستن و آزادشدنش را مشکل و دشوار میسازد. البته مننمیگویم، که زن نمیتواند آزاد شود و مقاومت کند؛ اما آزادی زن ، آزادشدنش از این زندگی بردهوار، به بیاثرکردن و از بین بردن این سقوط و انحطاط بستگی دارد. زن همیشه از جنبهای مقاومت برخوردار است. ویژگیهای بسیاری در زنان وجود دارد، که در مردان یافت نمیشود. در برخی موارد متکاملتر از مردها هستند. زن برای اینکه بتواند خود را آزاد نماید، نخست لازم است ، که خود را بشناسد، انحطاط هر اندازه که ژرف باشد ، ژرفا و بزرگی مقاومت جهت آزاد شدن نیز باید به همان اندازه باشد.
نه زنان و نه مردها نمیتوانند از جوانب سنتی خود گذار کنند. این بسیار سخت و عمیق است. یعنی زن باید از زن بودن سنتی خود گذار نماید. باید بر خطمشی آزادی خود ادامه دهد. نباید به زنانگی و زندگی سنتی علاقه و چشمطمع داشته باشد و اهمیت چندانی نیز بدان ندهد. شخصی به نام "نسرین آکگول"در روزنامه "گوندم"نوشته است ، در آنجا سخن از "هیپاتیا" است ، یک زن فیلسوف که از طرف دولت روم به دار آویخته میشود، نقل میکند. "هیپاتیا" میگوید «شما مردها، غیر از بدن ـ جنسیت من نمیتوانید چیز دیگری را ببینید، و درک کنید». هیپاتیا در قرن چهارم زیسته است، نماینده آخرین فرهنگ فلسفه یونان میباشد، در اسکندریه از طرف رومیها اعدام شده است. در حالی که زن غیر از بدنش جوانب و ویژگیهای بسیاری برای به میان گذاشتن دارد. چون که زن در جوهر خود از مرد متکاملتر و رشدیافتهتر است. زن تحت تاثیر فرهنگ رایج نمیتواند خود را از فرهنگ تجاوز برهاند. چون که این را در بطن خود درونیسازی کرده است. در تمدن کاپیتالیست رابطه زن ـ مرد متکی بر جنسیت، دونترین خواهش بیولوژیک است. آنقدر برخورد دونمایهی ست. در حالی که این مدت زمان اندک بیولوژیک، زمان ناچیزی است. حتی زنی که بیشتر از همه به خود میبالد نیز نمیتواند خود را از این تجاوز رها سازد. "سما یوجه" از کسانی بود که این را نپذیرفت و برای آن نیز چنین عملیاتی را متحقق ساخت. بدین شکل یادو
خاطره "سما یوجه" را گرامی میدارم. این بحث را به یاد ایشان عطف میکنم.
بر این اساس فعالیت زنان را حائز اهمیت مییابم. در کوهستان، در آن شرایط سخت زندگی میکنند، میدانم. اما مبارزاتشان بسیار ارزشمند و مهم میباشد ادامه دهند. برایشان آرزوی موفقیت دارم.
#اوجالان
بە کانال انقلاب روژاوا بپیوندید.
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
مامۆ سەرهلدانە...Genco
@gerilame
بە کانال انقلاب روژاوا بپیوندید.
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
رهبـــر آپو
ادراک حقیقت مدارانەی آزادی
انقلاب روژاوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
ادراک حقیقت مدارانەی آزادی
انقلاب روژاوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
یک: در حمله جنگندههای روسیه در نزدیکی شهر باب سوریه، سه نظامی ترکیه کشته و 11 تن دیگر زخمی شدند
دو، پوتین به اردوغان: ازاین حادثه بسیار متاسفیم!
سه: ترکیه بسیار تلاش کرد که روسیه را به جنگ الباب بکشاند که خودش بیش از دو ماه است پشت دروازه هایش گیر کرده است.
چهار: همین پارسال بود ترکیه هواپیمای روسی را ساقط کرد و همین دو ماه پیش بود که سفیر روسیه در ترکیه کشته شد.
پنج: به نظر میرسد لطف روسیه به ترکیه از موقتی بودن و تاکتیکی بودن هم کمتر است و در واقع ترکیه اشتباهی با دشمنش به بستر رفته است و خودش هنوز خبر ندارد.
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
دو، پوتین به اردوغان: ازاین حادثه بسیار متاسفیم!
سه: ترکیه بسیار تلاش کرد که روسیه را به جنگ الباب بکشاند که خودش بیش از دو ماه است پشت دروازه هایش گیر کرده است.
چهار: همین پارسال بود ترکیه هواپیمای روسی را ساقط کرد و همین دو ماه پیش بود که سفیر روسیه در ترکیه کشته شد.
پنج: به نظر میرسد لطف روسیه به ترکیه از موقتی بودن و تاکتیکی بودن هم کمتر است و در واقع ترکیه اشتباهی با دشمنش به بستر رفته است و خودش هنوز خبر ندارد.
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
ترکیه و رودست خوردن همزمان از آمریکا و روسیه
بنا به مطلبی خواندنی از 'المونیتور'، ترکیه از ارسال هفته پیش تجهیزات آمریکا به یگانهای مدافع خلق بسیار آشفته شده مخصوصا که این امر توسط وزیر خارجه جدید آمریکا صورت گرفته که ترکیه بسیار به او امید بسته بود.
طرح ترامپ برای منطقه پرواز ممنوع هم بسیار ترکیه را نگران کرده علیرغم آنکه چندین سال برای آن تلاش کرده بود اما در طرح ترامپ دقیقا برعکس آنچه ترکیه در نظر داشت، مقدمات حاکمیت کردها بر مناطق خود فراهم شده است، همان چیزی که ترکیه از آن نگران بود.
این طرح بلافاصله پس از آن مطرح شد که روسیه هم در قانون اساسی پیشنهادی بر خودمختاری کردها تاکید کرده بود.
به گزارش 'المونیتور' الان ترکیه علیرغم چرخشهای سیاسی و همکاری با روسیه، بیشتر از قبل هم در حالت تدافعی قرار گرفته و به قول تحلیلگر روزنامه حریت کار چندانی علیه این دو قدرت بزرگ ازش ساخته نیست.
او پیشنهاد کرده که حداقل با ترامپ وارد مذاکره شوند تا شاید بتوانند منطقه حاکمیت یگانهای مدافع خلق را اندکی کاهش دهند و همزمان، با اسد هم وارد مذاکره شدە و حمایت از اپوزیسیون را کاهش دهند.
البته بازهم تاکید کرده این تلاشها ممکن است در تناقض با برنامههای این دو قدرت جهانی باشد.
با توجه به تداوم ناتوانیهای ترکیه در تغییر شرایط کنونی، دیپلماتها معتقدند که ترکیه ممکن است نقش منفی و بازدارندهای در مذاکرات آتی صلح ایفا کند، که این هم به نوبه خود ترکیه را مجددا در موقعیت حاشیهای و انزوا قرار میدهد.
این جمله هم از خود من، خارج از متن المونیتور:
باید به کردهای سوریه تبریک گفت که با مبازرات خود توانستند همزمان، با هر دو قدرت بزرگ جهانی با حفظ استقلال، همکاری کنند و با شکست داعش و ارائه الگویی قابل دفاع از حاکمیت، به بازیگری قدرتمند و موثر در منطقه تبدیل شوند.
اکنون تنها اشتراک آمریکا و روسیه در تداوم همکاری با کردها خلاصه شده است.
از پیج هیمن سیدی
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
بنا به مطلبی خواندنی از 'المونیتور'، ترکیه از ارسال هفته پیش تجهیزات آمریکا به یگانهای مدافع خلق بسیار آشفته شده مخصوصا که این امر توسط وزیر خارجه جدید آمریکا صورت گرفته که ترکیه بسیار به او امید بسته بود.
طرح ترامپ برای منطقه پرواز ممنوع هم بسیار ترکیه را نگران کرده علیرغم آنکه چندین سال برای آن تلاش کرده بود اما در طرح ترامپ دقیقا برعکس آنچه ترکیه در نظر داشت، مقدمات حاکمیت کردها بر مناطق خود فراهم شده است، همان چیزی که ترکیه از آن نگران بود.
این طرح بلافاصله پس از آن مطرح شد که روسیه هم در قانون اساسی پیشنهادی بر خودمختاری کردها تاکید کرده بود.
به گزارش 'المونیتور' الان ترکیه علیرغم چرخشهای سیاسی و همکاری با روسیه، بیشتر از قبل هم در حالت تدافعی قرار گرفته و به قول تحلیلگر روزنامه حریت کار چندانی علیه این دو قدرت بزرگ ازش ساخته نیست.
او پیشنهاد کرده که حداقل با ترامپ وارد مذاکره شوند تا شاید بتوانند منطقه حاکمیت یگانهای مدافع خلق را اندکی کاهش دهند و همزمان، با اسد هم وارد مذاکره شدە و حمایت از اپوزیسیون را کاهش دهند.
البته بازهم تاکید کرده این تلاشها ممکن است در تناقض با برنامههای این دو قدرت جهانی باشد.
با توجه به تداوم ناتوانیهای ترکیه در تغییر شرایط کنونی، دیپلماتها معتقدند که ترکیه ممکن است نقش منفی و بازدارندهای در مذاکرات آتی صلح ایفا کند، که این هم به نوبه خود ترکیه را مجددا در موقعیت حاشیهای و انزوا قرار میدهد.
این جمله هم از خود من، خارج از متن المونیتور:
باید به کردهای سوریه تبریک گفت که با مبازرات خود توانستند همزمان، با هر دو قدرت بزرگ جهانی با حفظ استقلال، همکاری کنند و با شکست داعش و ارائه الگویی قابل دفاع از حاکمیت، به بازیگری قدرتمند و موثر در منطقه تبدیل شوند.
اکنون تنها اشتراک آمریکا و روسیه در تداوم همکاری با کردها خلاصه شده است.
از پیج هیمن سیدی
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
شما پیشاهنگان ڕۆژهلات سرخ و آتش اید !
از رنجی کە میکشیم ...
می دانیـم رفـقـا
بە وظیفه هایمان عــمـل نکـرده ایم !
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
از رنجی کە میکشیم ...
می دانیـم رفـقـا
بە وظیفه هایمان عــمـل نکـرده ایم !
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
همگان تاکید دارند کە دیگر امر انقلابی امری ناممکن است.
ولی رفقـا پیروز میشویم. ما بە درستی میدانیم کە انقلاب ما، شکفتن بر سنگ است.
رهبر آپو
انقلاب روژآوا
@EnqelabRojava
ولی رفقـا پیروز میشویم. ما بە درستی میدانیم کە انقلاب ما، شکفتن بر سنگ است.
رهبر آپو
انقلاب روژآوا
@EnqelabRojava
انقلابـــــ روژآوا
Photo
مبارزهی مسلحانه
تحقق بخشیدن به هدف، مهمترین ضرورت مبارزه است. دستیابی و تحقق به هدف نیز مستلزم شیوه و راهکار است. در برابر نظام حاکم که در انکار و امحای خلق و ارزشهای انسانی، هویتی و اجتماعی آن لحظەای درنگ نداشته و به شیوەهای مختلف و در ابعادی وحشیانه، این ارزشها و انسانِ جامعه را مورد هجوم قرار میدهد، دفاع نکردن از آن خیانت و قبول بردگی است. در جامعەای که نظام حاکمِ آن قائل به هویت و موجودیت خلق تو نیست و در تمامی حوزەها و در هر بُعدی (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، رسانه ای و آموزشی و ...) ماهیت و ارزشهای جامعه را مورد هجوم قرار میدهد، تهی ساخته و یا در آسمیلاسیون و به انحراف کشیدن آن فعالیت میکند، بیشک عناصر و زمینەهای بودن و یا رشد نهادهای سیاسی و اجتماعی نیز وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. قائل نبودن به گفتمان و نیز ایجاد فضایی فاشیستی، دگماتیک دینی و کاملاً ملیتاریزه در سیستم اقتدار و تحمیل بر جامعه، رد تمامی راهکارها و چارەیابی از طریق نهادهای سیاسی و اجتماعی است. مبارزەی مسلحانه تنها به عنوان یکی از شیوەهای دفاع از ارزشهای جامعه است. یعنی دفاع از یک خلق در برابر حملات نظامی دشمن بر جامعه و نیروی دفاع مشروع آن.
عبدالله اوجالان
به کانال انقلاب روژآوا بپیوندید
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
تحقق بخشیدن به هدف، مهمترین ضرورت مبارزه است. دستیابی و تحقق به هدف نیز مستلزم شیوه و راهکار است. در برابر نظام حاکم که در انکار و امحای خلق و ارزشهای انسانی، هویتی و اجتماعی آن لحظەای درنگ نداشته و به شیوەهای مختلف و در ابعادی وحشیانه، این ارزشها و انسانِ جامعه را مورد هجوم قرار میدهد، دفاع نکردن از آن خیانت و قبول بردگی است. در جامعەای که نظام حاکمِ آن قائل به هویت و موجودیت خلق تو نیست و در تمامی حوزەها و در هر بُعدی (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، رسانه ای و آموزشی و ...) ماهیت و ارزشهای جامعه را مورد هجوم قرار میدهد، تهی ساخته و یا در آسمیلاسیون و به انحراف کشیدن آن فعالیت میکند، بیشک عناصر و زمینەهای بودن و یا رشد نهادهای سیاسی و اجتماعی نیز وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. قائل نبودن به گفتمان و نیز ایجاد فضایی فاشیستی، دگماتیک دینی و کاملاً ملیتاریزه در سیستم اقتدار و تحمیل بر جامعه، رد تمامی راهکارها و چارەیابی از طریق نهادهای سیاسی و اجتماعی است. مبارزەی مسلحانه تنها به عنوان یکی از شیوەهای دفاع از ارزشهای جامعه است. یعنی دفاع از یک خلق در برابر حملات نظامی دشمن بر جامعه و نیروی دفاع مشروع آن.
عبدالله اوجالان
به کانال انقلاب روژآوا بپیوندید
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
انقلابـــــ روژآوا
Photo
اوضاع رفته رفته از حد تحمل در میگذرد، کاری باید کرد. این حرفها را اکثریت بر زبان میرانند. اما از قرار معلوم همه چنان در سکوت غرق تماشای وقایع تحمل ناشدنیاند كه گویی جملگی جلو صفحهی یک تلویزیون بزرگ خشک شان زده و به همین منوال مخفیانه مراقب اوضاعاند. اما امروزه دقیقاً چه چیز تحمل ناپذیر است؟ همین سکوت_ یعنی، این واقعیت که کل یک ملت خود را صم بکم در برابر سرنوشت خویش میبیند_ است که از همه چیز تحمل ناپذیرتر است.
جورجو آگامبن
به کانال انقلاب روژآوا بپیوندید
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
جورجو آگامبن
به کانال انقلاب روژآوا بپیوندید
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
بزرگترین خائن به سوسیالیسم کسی ست که برای برقراری آن تردید کند .
ولادمیر لنــین
تصویر : گریلاهای حزب کمونیست ــ مارکسیست،لنینیست در روژاوا .
کانال انقلاب روژآوا
@EnqelabRojava
ولادمیر لنــین
تصویر : گریلاهای حزب کمونیست ــ مارکسیست،لنینیست در روژاوا .
کانال انقلاب روژآوا
@EnqelabRojava
انقلابـــــ روژآوا
Photo
دفاع ما از پیکار کوبانی، در واقع ادای احترام به آن هزاران زن و مرد رزمنده است که داستانهای شهامت و خودگذری شان وجدانهای خفته جهان را تکان داد. با همسویی و حمایت از جنگ عادلانه و متهورانه مردم کوبانی علیه یک نیروی ماورای ارتجاعی و وحشی، در واقع خواستیم آنان را بهمثابه الگوی مبارزه متهورانه به مردم افغانستان که سالها است در پنجالهای خونین تروریستهای بنیادگرا و اربابان خارجی شان گیر افتیدهاند، معرفی نماییم. کوبانی برای هزارمین بار ثابت نمود که اگر اراده و حس آزادگی و عشق به میهن و تودهها در قلب ملتی شعلهور باشد، با اندکترین امکانات قادر است نیروهای تا دندان مسلح و مورد حمایت چندین کشور چپاولگر و زورگو را خوار و زبون سازد. مردم کوبانی ثابت نمودند که در بحرانیترین شرایط میتوان آزادی را با زور بازوان و اراده آهنین خود و بدون گدایی کردنش از اشغالگران و قدرتهای جنایتکار غربی پاسداری نمود.
اما ما میدانیم که نیروهای ارتجاعی و سازشکار در صفوف کوردها نیز وجود دارند که نیروهای مترقی و پیشرو باید عرصه را برای آن تنگ ساخته، اجازه ندهند که جنبش پرافتخار کوردها را به بیراهه سوق دهند. یکی از دلایل درخشش جنبش زنان در میان کوردها اینست که خوشبختانه تاریکفکران و جنایتکاران بنیادگرایان نتوانسته در صفوف آنان رخنه نمایند. تجربه افغانستان و ایران و سایر کشورها درسی برای کوردها باید باشد که به هیچصورت نگذارند که ویروس بنیادگرایی جنبش و خاک شان را به قهقرا و به سوی تباهی و جهالت سوق دهد.
تاریخ مبارزاتی جهان به اثبات رساندهاست که پیروزی نیروهای مترقی و پیشرفت در یک کشور، پایههای امپریالیزم و ارتجاع داخلی را در دیگر نقاط جهان نیز سست نمودهاست. اتحاد و همبستگی زنان و ملل کورد و افغان، پیامی را برای احزاب پیشرو خواهد داشت که اگر از یکسو کشورهای امپریالیستی در تبانی با ارتجاع داخلی دندانهای شان را برای بلعیدن ملل تحت ستم تیزتر میکنند، از سوی دیگر ملل محکوم علیه این پلشتیها برمیخیزند و آوای عدالتخواهی سر میدهند.
سیلی غفار، سخنگوی حزب همبستگی افغانستان
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ
اما ما میدانیم که نیروهای ارتجاعی و سازشکار در صفوف کوردها نیز وجود دارند که نیروهای مترقی و پیشرو باید عرصه را برای آن تنگ ساخته، اجازه ندهند که جنبش پرافتخار کوردها را به بیراهه سوق دهند. یکی از دلایل درخشش جنبش زنان در میان کوردها اینست که خوشبختانه تاریکفکران و جنایتکاران بنیادگرایان نتوانسته در صفوف آنان رخنه نمایند. تجربه افغانستان و ایران و سایر کشورها درسی برای کوردها باید باشد که به هیچصورت نگذارند که ویروس بنیادگرایی جنبش و خاک شان را به قهقرا و به سوی تباهی و جهالت سوق دهد.
تاریخ مبارزاتی جهان به اثبات رساندهاست که پیروزی نیروهای مترقی و پیشرفت در یک کشور، پایههای امپریالیزم و ارتجاع داخلی را در دیگر نقاط جهان نیز سست نمودهاست. اتحاد و همبستگی زنان و ملل کورد و افغان، پیامی را برای احزاب پیشرو خواهد داشت که اگر از یکسو کشورهای امپریالیستی در تبانی با ارتجاع داخلی دندانهای شان را برای بلعیدن ملل تحت ستم تیزتر میکنند، از سوی دیگر ملل محکوم علیه این پلشتیها برمیخیزند و آوای عدالتخواهی سر میدهند.
سیلی غفار، سخنگوی حزب همبستگی افغانستان
انقلاب روژآوا
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEGYUdkL2XwKROwoLQ