ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.04K subscribers
741 photos
121 videos
25 files
359 links
Download Telegram
@ebteda_ir
🔺برای مردی که مردمش را نفروخت!

🔸او را مرد هزارآهنگ می‌دانند؛ در کارنامۀ هنری‌اش آهنگسازی و تنظیم صدها اثر موسیقایی به چشم می‌خورد. فارغ از کیفیت بی‌نظیر هنری و ارزش‌های زیبایی‌شناسانۀ گروهی از آثار #استاد_احمدعلی_راغب، این حد از کثرت و کمّیت، به تنهایی گویای قابلیت‌های ایشان است.

🔸اما درخشش استاد راغب در تاریخ هنر معاصر کشورمان، نه به اعتبارِ پرکاری ایشان و نه حتی به پشتوانۀ کیفیت و مزیت‌ فنی و هنری آثارشان، که به پاسِ انتخاب و اقدام به موقع و بهنگام ایشان در ورود به میدان است.

امروز، تولید اثر هنری برای انقلاب، امری سهل و ساده تصور می‌شود، سال‌های دهۀ شصت، اما چنین نبود.
🔸هنرمندانی مانند مرحوم راغب، آن سال‌ها برای آنکه زبانِ گویای مردم و انقلابشان باشند، همزمان باید در چند جبهه می‌جنگیدند و از موانع جورواجور عبور می‌کردند!
از یک سو باید با جریان #تحجر می‌جنگیدند که حتی با وجود رویکرد روشن و شفاف امام(ره) در باب فرهنگ و هنر، نقاب تدین و تشرع زده بود و با قشری‌نگری و خشکه‌مقدسی، سد راهِ هنرمندان پاک‌طینت می‌شد و خون به دلشان می‌کرد.
در سوی دیگر، با دلبستگانِ #هنر_کاخ و کافه و کاباره روبرو بودند، که برای بازگشت اعلیحضرت، روزشماری می‌کردند. اینها، عقبۀ هنری انقلاب را رسماً خالی کرده بودند و حاضر نبودند برای انقلاب، دست به ساز ببرند و لب بزنند!
به اینها بیفزایید، ماشینِ ترورِ #منافقین را، که هر دوستدارِ انقلابی را مستحق مرگ می‌دانست و به صغیر و کبیر و کفاش و بقال و معلم و هنرمند هم رحم نمی‌کرد. خاطرات این نسل از هنرمندان، سرشار از صحنه‌ها و لحظه‌های ملتهبی است که در کشاکش با منافقین، گذشته است.

🔸 #راغب و #قره‌باغی و #گلریز و #سبزواری و #شاهنگیان و #وطندوست و #کاظمی و... در چنین میدان پرمخاطره‌ای برای انقلاب، اثر هنری می‌آفریدند. راغب، بزرگ است؛ چون در سخت‌ترین سال‌های انقلاب، هنر خود را بی‌مضایقه وقفِ آرمانِ مردم کرد.

🔹این مردِ هزارآهنگ، حتی اگر در چهل سال گذشته، تنها و تنها یکی از سرودهای شهید مطهری یا بانگ آزادی یا خجسته باد این پیروزی یا ننگِ آمریکا را می‌ساخت، بازهم بزرگ بود. هر یک از این سرودها، به تنهایی، بیش از هزاران اثر شبه‌هنریِ ویترینی، ارزش فرهنگی و تاریخی دارد.
به روان پاکِ استاد راغب درود می‌فرستیم.
آنها را که از نسل راغب مانده‌اند، قدر بدانیم.
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اختصاصی_مستضعفین_تی‌وی:

🔘 #به_تفصیل
⭕️ روز به روز خیریه‌ای‌تر!

◀️ از دهه ۷۰ به این طرف با اعمال سیاست‌های نئولیبرالی در حوزه‌های مختلف، شاهد رشد سریع اختلاف طبقاتی و حاشیه‌نشینی بسیاری بوده و هستیم. اما نکته‌ای که بسیار جالب و عجیب به نظر می‌رسد رشد سریع تعداد خیریه‌ها همزمان با اعمال این سیاست‌هاست.

🔸 اما، بدتر از رشد معنادار خیریه‌ها در چند سال اخیر، در پیش گرفتن رویکرد خیریه‌ای توسط بخشی از حاکمیت و حتی تبلیغ و پشتیبانی برای توسعه آن باشد.

🔹 در کنار تبلیغات و پشتیبانی وسیع دولت، شرایط بحرانی فقرا و منبرهایی که بی‌محابا در بوق رویکرد خیریه‌ای می‌دمند، همه و همه باعث شده، انرژی بخش عظیمی از جریان بسیجی و فعال کشور به جای اصلاح ساختار، در این رویکرد، خلاصه شود.

🔸 فارغ از اینکه این رویکرد، جزئی از پازل سرمایه‌داری برای چپاول مستضعفان جامعه دانسته شود یا خیر، آیا اساساً با این رویکرد می‌توان تغییری بنیادین در وضع جامعه رقم زد؟

🔺 در مصاحبه با #روح_الله_رشیدی به نقد و بررسی این رویکرد در جمهوری اسلامی پرداخته‌ایم.

🎬 @Mostazafin_TV
Forwarded from دانشجویان عدالتخواه
🛑گفت و گوی #اینستاگرامی

🔰با موضوع: بررسی پیامد های واکنش ایران به تحولات #قره_باغ
👤امیر تفرشی(کارشناس مسائل بین الملل)
👤روح الله رشیدی(فعال فرهنگی)

📆 پنج شنبه ۹۹/۹/۲۷
ساعت ۲۲

◾️آیدی تلگرام:
🆔@atu_edalatkhahi
◾️آیدی اینستاگرام و توییتر:
🆔@_edalatkhahi
@ebteda_ir
🔺
چندماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، دستگاهِ اغواگریِ اصولگرایان، به‌کار افتاده و طبق معمول، دارد با سفسطه‌های قدیمی، بخشی از دوستدارانِ ساده‌اندیشِ انقلاب را گیج می‌کند!
این جماعت، نه تنها ذره‌ای در فهم واقعیات جامعه‌ پیش نرفته‌اند، که هرچه زمان می‌گذرد، ضدواقعیت‌تر می‌شوند.
آن دسته از جوان‌های نازک‌خیال و کهنسالان دلسوز، که همچنان فکر می‌کنند اصولگرایان همان جناح انقلاب هستند، کاش چشم باز کنند و واقعیات جامعه و انقلابشان را دوباره ببینند.
گرایش به یک جناح، خودش ایرادی ندارد؛ اما اینکه جناح ضدواقعیت، ضدعدالت و ضدجمهوریت را جبهه‌ی انقلاب بدانیم، ظلم اندر ظلم است.
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اختصاصی_مستضعفین_تی‌وی:

🔘 #به_تفصیل
⭕️ ترمز خصوصی‌سازی را بکشید

◀️ سال‌هاست سیاست‌های کلی اصل ۴۴ در ایران در حال اجرا است. در جریانِ خصوصی‌سازی‌ها، نه تنها نظارت دقیقی صورت نگرفت، بلکه شفافیت و اهلیت هم در نظر گرفته نشد.

🔸 همه این موارد منجر به تخلفات زیادی شد که منحل شدن برخی از واحدهای تولیدی و بیکاری تعداد زیادی از کارگران را در پِی داشت.

🔹 نیشکر هفت تپه، یکی از بزرگترین واحدهای تولیدی است که بعد از واگذاری، بارها اعتراضات کارگران برای لغو #خصوصی_سازی، خلع ید اسد بیگی (مدیر عامل شرکت) و پرداخت حقوق معوقه کارگران را به خود دیده است.

🔸 سال‌هاست شائبه‌ای در رسانه‌ها، دست‌به‌دست می‌شود که پای بستگان یکی از مدیران ارشد دولت در ماجرای هفت تپه در میان است. نتیجه جلسه فردای هیئت داوری برای لغو واگذاری هفت تپه می‌تواند این شائبه را رد یا تأیید کند.

🔺 در مصاحبه با حجت‌الاسلام #محسن_ریسمان‌سنج به تاریخچه هفت تپه، بی‌مسئولیتی سازمان خصوصی‌سازی نسبت به واگذاری شرکت و نظارت بر آن، فریادهای مکرر کارگران و سکوت معنادار مسئولین و عدم وجود زیرساخت مناسب برای خصوصی‌سازی در کشور پرداخته‌ایم.

🎬 @Mostazafin_TV
@ebteda_ir

🔺درباره‌ی تحجر، به بهانه‌ی غیررسمی

مواجهه‌ی متحجرانه با امام(ره) و رهبر انقلاب، از موانع اصلی پویایی در جبهه‌ی انقلاب است.
یکی از نشانه‌های این تحجر، بی‌اعتنایی به فهم منطقِ اندیشه‌ی امام و رهبری و توقف در تجلیل‌های ظاهری از ایشان است.
فهم منطقِ اندیشه‌ی رهبری در حوزه‌های فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی، افراد را از گرفتار شدن در دام جمود و رکود و انفعال در امان نگه می‌دارد و نمی‌گذارد سیاهی‌لشگرِ قبایل سیاسی و عمله‌ی واپس‌گرایان شوند.
این منطق چیست که اینقدر مهم است؟ شاید برخی عناصرِ این منطق، از این قرار باشد:
- فهمِ فرهنگی
- ارزشِ گفتگو
- وسعت نظر
- سعه‌ی صدر
- قدرِ هنر و هنرمند
- ارزشِ دانش
و...
نتیجه‌ی انتشارِ محصولاتی مانند #غیر_رسمی، باید اصلاحِ فهمِ متحجرانه از منظومه‌ی نظری و عملی رهبری باشد. اما اغلب واکنش‌های پس از انتشار مستند، همچنان مبتنی بر تمجید از فضائل رهبری‌ست تا فهم منطقِ مواضع رهبری. و این وضعیت، مطلوبِ جریان قدرتمندِ تحجر است.
اقرار به فضیلت‌های دیرین و مشهود رهبری و امتناع از همراهی با منطق اندیشه‌ی ایشان، تداوم و تقویت رویکرد متحجرانه است.
مسئله این نیست که عده‌ای، با فضائل فردی و اجتماعی رهبر انقلاب آشنا نیستند؛ مسئله این است که منصوبان و منسوبان انقلاب، حلول این فضیلت‌ها در خود را، تکلیف نمی‌دانند و ترجیح می‌دهند به تمجید از رهبری، بسنده کنند.
@ebteda_ir

🔺چرا مدیران سیاسی پس از بازنشستگی، آزاداندیش می‌شوند؟

بسیاری از چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، معلولِ حرف‌ناشنوی و تمامیت‌خواهی و اقتدارجویی مدیران است. آنها وقتی کبکشان خروس می‌خوانَد و حرفشان مثل شمشیر همه‌جا می‌بُرد، هر انتقادی را خلاف مصالح می‌‌دانند و پس می‌زنند.
وقتی بر مصدر امورند، تا می‌توانند به پر و پایِ رسانه‌ها می‌پیچند و به لطایف‌الحیل، مانع کارشان می‌شوند و تا می‌توانند به فضای محافظه‌کاری دامن می‌زنند و همه را ساکت می‌‌خواهند، اما به محض وداع با قدرت رسمی، ادای آدم‌های آزاداندیش و منتقد وضع موجود را درمی‌آورند.
دلایلش می‌تواند متعدد و متنوع باشد. بعضی‌ها متحول می‌شوند و به فطرت و حقیقت بازمی‌گردند! بعضی‌ها هم پس از بازنشستگی همچنان دنبال قدرت‌‌اند و چون دستشان از منبع قدرت رسمی کوتاه است، در جستجوی کسب اعتبار عاریتی از منبع اجتماع هستند. منتقد وضع موجود شدن و حرف‌های ضدقدرت‌زدن، نزدیک‌ترین راه حصول به قدرت غیررسمی است. اما مردم معمولاً به این تغییر فازها گرایش اعتمادآمیزی ندارند.

+ بازنشسته‌های آزاداندیش، اگر می‌خواهند خدمتی به ملت کنند، بهتر است به جای تلاش برای فرو رفتن در نقش‌های ناسازِ جدید، فرآیند تحول اخلاقی و فکری خود را به مدیران حاضر و فعال شرح دهند و عاقبت تمامیت‌خواهی و ایجاد انسداد سیاسی و اجتماعی را به آنها متذکر شوند. باشد که پیش‌تر از بازنشستگی آزاداندیش شوند!
@ebteda_ir
🔺کسی نیست پردۀ این نمایش را پایین بکشد؟

مدیریت نمایشی، به جای کار کردن، ورّاجی می‌کند و فضا را با حرف‌ها و ادعاهای پوچ، پُر می‌کند. با همین تکنیک، خیلی‌ها گیج می‌شوند و در صفِ هورّاکشانِ مدیرانِ نمایشی، از سر و کولِ هم بالا می‌روند.
🔸مدیریت نمایشی، یکهو ادعا می‌کند که «برای جبران کسریِ سرانۀ فضای سبز، طی یک سال، #یک_میلیون_اصله_نهال_در_تبریز خواهیم کاشت»!
چرا اینگونه قُپی می‌آید؟
چون می‌داند نه تنها هیچ‌کس از او نخواهد خواست #یک_میلیون را بشمارد؛ بلکه لشگری از تشنگان خدمت! برایش کف خواهند زد و کنارِ این نهال‌های موهوم، عکس یادگاری خواهند انداخت.
🔸مدیریت نمایشی، در یک شویِ تبلیغاتی به افتخارِ پرزیدنت، ادعا می‌کند که «طی سه سال گذشته، بیش از 1044 پروژۀ شهری اجرا کرده‌ایم»!
چرا چنین گُنده‌‌گویی‌ای می‌کند؟
چون یقین دارد کسی که آن سوی تصویر، پشت میز نشسته، نه تنها برایش مهم نیست بداند این عدد دقیقاً چقدر است و منظورِ نمایش‌دهنده از #پروژه چیست، بلکه، سرخوشانه، از رونق کار و بارِ مملکت، به برکتِ مدیریت عالی‌اش به وجد می‌آید!
🔸برای همین مدیریت نمایشی، اساساً کار سختی نیست ادعا کند «طی سه سال گذشته، #متروی_تبریز را به اندازۀ 10 سال، توسعه داده‌ایم»! چرا سخت نیست؟
چون دستِ همۀ بالادستی‌ها و ناظران را خوانده است؛ می‌داند که آنها می‌دانند چی به چیست، اما برایش کف خواهند زد.
🔸یا مثلاً وقتی مدیریت نمایشی ادعا می‌کند «شهرداری در دورۀ کرونا، صدها برنامۀ فرهنگی اجرا کرده است»، باید به معجزۀ آمار باسمه‌ای و ادعای باسکولی، در تثبیت پایه‌های مسئولیت! و تداومِ فرصتِ خدمت! ایمان بیاوریم.

#شهرداری_تبریز
#شورای_شهر
#مدیریت_نمایشی
.
@ebteda_ir
🔺او باطنِ ایرانیان را افشا کرد!

توصیف #خلقیات_ایرانیان، از زمینه‌های مورد علاقۀ گزارشگران اجتماعی بوده است. هم گروهی از پژوهشگران ایرانی و هم دستۀ قابل توجهی از مستشرقین، گزارش‌هایی از ویژگی‌های فردی و اجتماعی ایرانیان ارائه کرده‌اند. این گزارش‌ها، صفات و خصلت‌های نسبتاً مشابهی را به ایرانیان نسبت داده‌اند. صفاتی اغلب منفی، که به قدری متواتر شده و به همۀ ایرانیان و در همۀ زمان‌ها تعمیم یافته، که عوام و خواص، تمام یا بخشی از این صفات را تایید و تکرار می‌کنند. کتاب‌های مرتبط با این ژانر هم در دهه‌های اخیر از پرفروش‌ترین‌ها بوده و گزیده‌ها و بریده‌هایی از این کتاب‌ها در فضای رسانه‌ای دست به دست می‌شود.

🔸نه اینکه همۀ ادعاها و نسبت‌ها و ویژگی‌های مذکور در این گزارش‌ها، مردود باشد یا همۀ گزارشگران، آدم‌های ناصادق و ضدایرانی‌ای باشند؛ اما قطعاً این گزارش‌ها را نباید و نمی‌توان گویایِ همۀ ایران و همۀ ایرانیان در همۀ زمان‌ها دانست. گزارشگرانِ خلقیات ایرانیان، با رویکردها و پیش‌فرض‌های خاص خود، آن هم مبتنی بر میدان مطالعۀ مشخص و مستند به اسناد و داده‌های محدود، دست به چنین ارزیابی‌‎‌هایی زده‌اند. برای چنین گزارش‌هایی، باید به اندازۀ وسعت و عمقِ داده‌هایشان اعتبار قائل بود و نه بیشتر. اگر بنا باشد گزارشی با قابلیت تعمیم بسیار بالا از حقیقتِ ویژگی‌های ایرانیان (باطنِ جامعۀ ایران) ارائه شود، باید میدانی به وسعت و گستردگی همۀ ایران پیدا کرد. پژوهشگر اجتماعیِ علاقمند به کشف باطن جامعۀ ایران، باید خود را در چنین میدانی قرار دهد و با چشمانی باز، داده‌ها را تجمیع کند.

🔸قطعاً یافتنِ چنین موقعیت‌هایی بسیار دشوار است. در تاریخِ هر ملتی، بسیار نادر است موقعیت‌ها و محرّک‌هایی که باطنِ همۀ جامعه را به واکنش وادارد. مردم‌شناس و جامعه‌شناس و هر پژوهشگر و گزارشگرِ اجتماعیِ دیگری، در عمرِ پژوهشی و علمی خود، برای قرار گرفتن در چنین موقعیت‌هایی لحظه‌شماری می‌کند تا دانش خود را صیقل دهد و فهم خود را تازه گرداند. آنها همواره دنبال پدیده‌هایی هستند که خلافِ جریانِ متعارف و معمول اجتماعی، بخش‌ها و وجوهِ نایافته و ناگفتۀ جامعه را برایشان آشکار کند. آن‌وقت است که در میدان قرار می‌گیرد تا حقیقتِ جامعه را فهم کند و گزارش نماید. گزارشِ حاصل از قرار گرفتن در چنین میدانی، درجۀ اعتبار بالایی خواهد داشت و می‌توان ویژگی‌ها و خلقیاتِ برآمده از چنین مطالعه‌ای را به همۀ جامعه تعمیم داد.

🔸در دوره‌های اخیر و مشخصاً پس از پایان جنگ تحمیلی، جامعۀ ایران، با مخاطرات و چالش‌های مختلفِ طبیعی، سیاسی و اجتماعی روبرو بوده و در هر کدام از این موقعیت‌ها، بخشی از جامعه، به واکنش برخاسته و خصال و خلقیات و ویژگی‌های خود را متاثر از آن پدیده‌ها هویدا کرده است. اما به تحقیق، هیچ پدیده‌ای قابلیت و ظرفیتِ آشکارسازیِ حداکثریِ حقیقتِ جامعۀ ایران را نداشته است.

🔸در این میان، اما یک پدیده، به چنان درجه از توانِ تاثیر و تحریکِ همگانی رسید که می‌توان ادعا کرد آن موقعیتِ اصلی برای فهمِ حقیقت ایران را جور کرد. ترور سردارِ نامدارِ مبارزه با تروریسم در 13 دی 1398، واکنشی فراگیر و مشابه را در ایرانیان برانگیخت. واکنشی دامنه‌دار و پایدار، که حتی حوادثِ جانبی و گذشت زمان نیز نتوانست از درجۀ تاثیر آن بکاهد. ایرانیان در واکنش به این واقعه، به مدتی طولانی و مستمر، باورها، ارزش‌ها، عواطف، احساسات و دریافت‌های سیاسی و اجتماعی خود را بیان کردند.

🔸تعظیم و تکریم مداومِ یک چهره، از سوی طیف وسیعی از یک ملت، از مرز ابرازِ عاطفه عبور می‌کند و به میدانی برای نمایش باورهای آنها تبدیل می‌شود. آن چهره، ویژگی‌ها و صفات و خصالی دارد که یک ملت، در فقدان او، دارند آن ویژگی‌ها و صفات و خصال را تکریم می‌کنند. در واقع، آنها دارند باطنِ خود را آشکار می‌کنند؛ باطنی که در حاشیۀ سیاست‌زدگی و قبیله‌گرایی، خود را پنهان می‌کند و عرصه را شایستۀ جلوه‌نماییِ خود نمی‌داند. این باطن، زمینه‌ای به طهارت و صداقت خود می‌جوید تا رخ بنماید.
تشییع و تکریم یک سردار بزرگ _ که پس از چهار دهه جان‌نثاری برای ملت و امت، خود را سربازی بیش نمی‌داند _ از نظر جامعۀ ایران، فرصت ظهورِ حقیقت و افشای باطن است.

🔸خلقیات و ویژگی‌های عمومی ایرانیان را در چنین موقعیت‌هایی می‌توان فهم کرد. گزارشگران اجتماعی، در این موقعیت، فرصتِ استثنایی و تکرارناشدنیِ نزدیک شدن به حقیقت جامعه را می‌یابند و می‌توانند با گزارشِ دقیق و درست، ضمن پالایشِ دانش خود، ذهنِ سیاستگذاران و سیاست‌ورزان را نیز از پیش‌فرض‌های ضدمردمی رها کنند.
موقعیتِ پیش‌آمده، حتی با گذشت یک سال از تولدِ پدیده، همچنان برقرار است. باید منتظر ماند و دید که نهاد علمِ انسانی و اجتماعی در ایران، تا چه اندازه به این موقعیت نزدیک می‌شود و آن را قدر می‌داند.
.
@ebteda_ir

🔺راهکارِ شما و کارِ اسوتچی

اینکه محمدحسن #اسوتچی، سفت و سخت چسبیده به مسئله‌ی #حقوق_کارگران_شهرداری و تا حصول نتیجه و دریافت پاسخ مناسب از رئیس شورا و شهردار، دست‌بردار نیست، نشانه‌ی روشنی برای مسئولیت‌پذیری اوست. این، اتفاقاً نقطه‌قوت اوست و نه نقطه‌ضعفش.

🔸طنز تلخِ قدیمی و کلیشه‌شده‌ اما این است که بعضی همکارانِ هنرمند!ِ اسوتچی در شورای شهر، معتقدند که او باید به جای این کارها (سئوال از شهردار و مطالبه‌ی اجرای مصوبه‌ی شورا و...) #راهکار بیاورد به شورا تا مشکل کارگران، به صورت اساسی حل شود!

🔸اولاً اگر پیگیری اجرای مصوبه‌ی شورا و پاسخگو کردنٍ شهردار و رئیس شورا برای عمل به قانون، راهکار نیست پس چیست؟
ثانیاً آیا فقط اسوتچی باید راهکار بدهد؟ و شما با این همه کمالاتِ تخصصی! و نخبگی! و کارشناسی! معاف از ارائه‌ی راهکار هستید؟

🔸اسوتچی لااقل از ظرفیت حداقلی خود برای حل تدریجی مسئله‌ی تاخیر در پرداخت حقوق کارگران استفاده کرده و تاخیرهای چندماهه‌ی عادی‌شده را به تاخیرهای کمتر رسانده. او لااقل حل یک مسئله[ی بسیار مهم] را، به قدر وسع، ولی صادقانه و پیوسته دنبال می‌کند و حتی به نتیجه‌ی نسبی هم رسانده است.
شما بگویید که کدام «لااقل یک مسئله» را با قدرت و صداقت تا انتها پیگیری کرده‌اید؟‌

🔸جوری راهکارراهکار می‌کنید انگار خودتان صبح‌به‌صبح با پوشه‌های پر از راهکار در زیر بغلتان، وارد شورا می‌شوید و در همه‌ی جلسات شورا، با راهکارهای علمی! همه را انگشت به دهان می‌گذارید!

🔸ثبات قدم و پایمردی و هضم‌ناپذیری اسوتچی، حتی اگر هیچ راهکاری! هم ندهد، بسیار ارزشمندتر و ارجمندتر است از هروله‌ی مدام بین حلقه‌های قدرت و تغییر موضع و تنظیم بادِ مطالبه‌گری با اخم‌ها و لبخندهای #ابازرها!

#شورای_شهر_تبریز
#شهرداری_‌تبریز
#اسوتچی
#حقوق_‌کارگران
@ebteda_ir

🔺دولتمان خیلی هم باعرضه است!

فرق است بین #رهاشدگی و #رهاسازی. رهاشدگی، ناشی از #بی_عرضگی و ناتوانی‌ست، اما رهاسازی‌، دقیقاً یک تدبیر و حتی بالاتر از آن یک اراده و #باور است.
وضعیت فعلی کشور، رهاشدگیِ ناشی از بی‌تدبیری و بی‌عرضگی نیست؛ بلکه رهاسازی ایدئولوژیک، مدبرانه و آگاهانه است.

🔸دولت دارد به باورش عمل می‌کند. شوخی و پنهان‌کاری هم ندارد.
همین چند روز پیش بود که رئیس جمهور صراحتاً از حذف بی‌سروصدای تخصیص ارز دولتی برای اقلام معیشتی، به عنوان یک نشانه برای درایت دولتش یاد کرد.
کمااینکه شعبده‌بازی بنزین و پولی‌سازی آموزش و کناره‌گیری از تولید مسکن و... نیز نه یک بی‌عرضگی که یک انتخابِ اندیشیده‌ بود.

🔸گروهی از منتقدین دولت - بویژه اصولگرایان سیاسی- با دمیدن در بوق بی‌عرضگی دولت، در واقع دارند عملیات نجات ایده‌ی رهاسازی را پیش می‌برند. آنها اصلِ رهاسازی را در آب‌نمک می‌خوابانند تا در این گیرودار، لکه‌دار نشود؛ چراکه خود نیز به اصالت و وجوب آن باور دارند و معتقدند برای مدیریت کشور، راهی جز این نیست!

🔸انتقادشان نه به ویرانگری و ضدعدالت بودنِ ایده‌ی رهاسازی، که به کیفیت اجرای آن است؛ معتقدند دولت فعلی (جناح رقیب) در رهاسازی بی‌تدبیری کرده وگرنه بهتر از این هم می‌شود این کار را کرد.
همچنان‌که می‌گویند ما بهتر مذاکره می‌کنیم!

🔸پی‌نوشت:
رهاسازی، رویکردی‌ست مبتنی بر کناره‌گیری دولت از هر نوع مسئولیتی که نتیجه‌اش جانبداری از فرودستان و مستضعفان باشد. این رویکرد، کوچک‌سازی دولت، کاهش نقش‌های حمایتی، بازارگرایی، مقررات‌زدایی و... را اقتضا می‌کند.
@ebteda_ir

🔺جناح راست، چگونه نسخه‌ی نیروهای انقلاب را پبچید؟

#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری #دوم_خرداد ۷۶، بی‌توجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راه‌های میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزب‌الله نزدیکتر نشان دهد. راستی‌ها، حزب‌الله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانه‌های خود می‌خواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغه‌مندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.

برخی نشانه‌ها و پدیده‌های ضدانقلابیِ رواج‌یافته توسط جناح راستی‌‌ها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور می‌کنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسی‌های قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بی‌دردسر و بی‌مردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانه‌ای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادی‌سازیِ قاعده‌ی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ به‌اصطلاح نتیجه‌گرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعی‌سازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکت‌کننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر می‌شود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز می‌شویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شده‌اند و طرح این آرمان‌ها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبح‌زدایی از ائتلاف، همدستی و هم‌پیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول می‌خواهد.»
9. تکرارِ طوطی‌وار و ساده‌لوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنش‌های نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.

▪️نکته: اگرچه راستی‌ها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
⭕️حضرت زهرا، معترض فریادگر سازش ناپذیر

🔺در سخنرانى انتقادى و اعتراضى حضرت زهرا (سلام الله عليها) به اوضاع پس از پيامبر ، ميتوان تعابيرى را ديد كه اخطار صريح به همه انقلابيون در طول تاريخ ، در همه زمان ها و اعصار است. اولاً مخاطب اين عبارات حضرت، مشركين و كافرين نبودند، يهود و نصارى نبودند، مخاطب شان منافقين به معناى خاص نبودند، بلكه خطابشان به انقلابيون فداكار عصر پيامبر يعنى اصحاب ، مجاهدين، رزمنده ها ، جبهه رفته ها و شهيد داده ها ، يعنى مهاجرين و انصار بوده است.

🔺يكى از مواردى كه حضرت در باره آن اعلام خطر كردند، بازگشت از ارزشهاى انقلابى و الهى و ارتجاع به ارزشهاى جاهلى قبل از پيروزى انقلاب است و شما ببينيد وقتى انقلابى با حضور پيامبر و اصحاب ايشان، در معرض چنين خطر بزرگى بوده است، حساب بقيه انقلابهاى اسلامى مثل ما كه يكى از فرزندان انقلاب پيامبر اكرم در طول تاريخ است ، چه ميشود. انقلاب ما يكى از بذرهايى است كه از آن گلستان روييده است. وقتى آن گلستان از چنين آفتى در خطر بوده است، تكليف انقلاب ما روشن است.

🔺حضرت فاطمه بعد از پيامبر ، در حقيقت يكى از رهبران جنبش مقاومت هستند. مقاومتى كه ميخواهد دو كار را بكند، يكى اينكه ساختار حاكميت بعد از پيامبر را در هم نشكند، دوم اينكه تا حد ممكن جلوى انحراف افكار عمومى و تغيير مسير نظام را بگيرد. روى همين حساب ، معترض، انقلابى ،فريادگر و سازش ناپذير عمل ميكند و هزينه اش را مي پردازد.
yon.ir/7vxwq
🔺ببينيد حضرت فاطمه ، خطاب به مومنين و اصحاب پيامبر چه ميگويند:
"فَهَیْهاتَ مِنْکُمْ، وَ کَیْفَ بِکُمْ، وَ اَنَّى تُؤْفَکُونَ" ، چه ميشود شما را؟ ،" أَرَغْبَه عَنْهُ تُریدُونَ؟ اَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ " ، آيا همه معيارها را پس از پيامبر كنار گذاشته ايد؟ و از همه چيز رو برگردانده ايد؟ ديگر قرآن را به داورى قبول نداريد!؟ ، " ما هذِهِ الْغَمیزَه فی حَقّی وَ السِّنَه عَنْ ظُلامَتی" ، اين سستى و سهل انگارى براى چيست؟، كجاست آن حسّ آرمانگرايى و تكليف شناسى شما ؟ چرا چُرت ميزنيد؟ با خود ميگوييد پيامبر رفت و قصّه تمام شد و نهضت به آخر رسيد؟ پايين آمديم دوغ بود، همه آن حرفها دروغ بود؟!

🔺بعد اين جمله را ميفرمايند كه گويى آسيب شناسى همه انقلابها از جمله انقلاب ما است ، يعنى وا دادن بعد يك دوره انقلابيگرى، تن پرور شدن و خو گرفتن به وضع موجود، راحت طلب شدن و سر سفره انقلاب نشستن، بعد از دوره فداكارى و مجاهدت...

🔺حضرت زهرا آفت انقلابها را ، اين قعود بعد از قيام ميدانند.
« فقبحا لفلول الحدّ واللعب بعد الجدّ » ، به بازى و شوخى گرفتن اصول، بعد از يك دوره اى كه همه ما سر اين حرفها جدى بوديم. ميفرمايند چه زشت است به شوخى گرفتن آن چيزى كه روزى جدّى بود. چقدر بد است، وادادن بعد از آن همه جهاد! ، "قبحاً لقرع الصفاه و صدع القناه و خطل الاراء، و زلل الاهواء" ، چه زشت است همه دست آوردها را زمين گذاشتن و گوهرى را كه به آن سختى تا اينجا آورده ايم به سنگ خارا زدن، چه بد است زنگ زدن سلاحها و بى اثر و بى خاصيت شدن ها
چقدر بد است مجاهدينى كه آن كارهاى بزرگ را كردند، بعد از دو دهه اينقدر بى بخار شوند و چه زشت است پس گرفتن شعارها و باطل شدن انديشه ها و از دست دادن انگيزه ها...
✍🏻 #استاد_حسن_رحیم_پور_ازغدی

به تریبون مستضعفین بپیوندید:
@teribon
@ebteda_ir
🔺
مهمترین نشانه‌ی واپس‌ماندگیِ فرهنگی، اجتماعی و سیاسیِ اصولگراها [از راست سنتی‌اش بگیرید تا نواصولگراهایش] این است که همچنان فکر می‌کنند مشکلشان و مشکل مردم باهاشان، #فقدان_وحدت است!
مرادشان از وحدت، توافق پدرخوانده‌هایشان بر سرِ سهامِ قدرت است.

با این توهّم، هر روز بیشتر از دیروز، حالشان از جمهوریت و جمهور به‌هم می‌خورَد و زبان مردم را گم می‌کنند.
#وحدت
#جمهوریت
#اصولگرایی
#نواصولگرایی
.
@ebteda_ir

🔺نقش مذهبی‌ها در مدیریت نمایشی تبریز

فکر نکنیم نمایشی شدن مدیریت شهری تبریز، همه‌اش زیر سر اعضای شورا یا چند مدیر شهری‌ست. نه! اتفاقاً گروهی از مسئولان و نیروهای مذهبی و اجتماعی، طی سالها طمع‌ورزی به خزانۀ بینوای شهرداری و تبدیل این نهاد به عابربانک خود، وارد یک معامله با مدیریت شهری شده‌اند. معامله‌ای که در یک‌سوی آن منابع مالی و خدمات شهرداری قرار دارد و در سوی دیگر، تحویل‌گیری و تجلیل‌گری توسط مقامات و نهادها.
ساده‌اش اینکه #پول_شهرداری را می‌گیرند و مُشتی عنوان و تقدیرنامه و تعریف و #تمجید و #بالانشینی در مجالس، نثارِ مدیران شهرداری و اعضای شورا می‌کنند.
این معامله، شیرین می‌آید و عادت می‌شود و #مدیریت_نمایشی شکل می‌گیرد.
پس همۀ آنها که به هر نحو و با هر محاسبه و توجیهی _ بویژه با دستاویزهای مذهبی و انقلابی _ در یک سوی این معامله قرار می‌گیرند، در ناکارآمدی مدیریت شهری مقصرند؛ بسیار بیشتر از مدیران شهرداری!
آسیب مضاعفِ این معامله‌گری، #سکوت ممتدِ همان معامله‌گران در قبال ناکارآمدی‌ها و بدکارکردی‌ها و حتی فسادهای اثبات‌شده‌ی رخ داده در مجموعۀ مدیریت شهری‌ست.
.
@ebteda_ir

🔺خساراتِ شفافیت آرای نمایندگان!


شفافیت آرای نمایندگان مجلس، مخالفانی دارد. تقریباً تنها استدلالی که از سوی مخالفان شفافیت تکرار شده، این است:
«اگر آرای نمایندگان شفاف باشد، روابطشان با مقامات اجرایی به هم می‌خورد و در نتیجه نمی‌توانند برای مناطقشان، امتیاز و خدمات اجرایی جذب کنند.»
ظاهرِ این استدلال، موجه است و ساکت‌کننده. اما باطنش به شدت معیوب است و مایوس‌کننده.
وقتی از شفافیت حرف می‌زنیم داریم از یک تحول اساسی در مناسبات قدرت حرف می‌زنیم و نه از یک تغییر مختصرِ اداری در درون مجلس.
آنچه فساد می‌آفریند، نه صرفاً پنهان ماندن آرای نمایندگان به طرح‌ها و لوایح، که روابط مبهم، مشکوک و پیچیده‌ی نمایندگان با یکدیگر، دولتمردان، صاحب‌منصبان، وزرا، مدیران اجرایی، صاحبان سرمایه و... است.
اتفاقاً در مطالبه‌ی شفافیتِ عملکرد نمایندگان، بیشتر باید دنبال پرده‌برداری از این دسته روابط و بده‌بستان‌ها بود. حتی اگر یک مسئول دولتی، به دلیلِ ناهمسویی با فلان نماینده به تکلیف قانونی‌اش در قبال فلان شهر عمل نمی‌کند، نباید چنین گروکشی‌ای از دید مردم پنهان بماند.
🔶اسلام ناب در جدال با تحجر و التقاط
گفتگو با روزنامه وطن امروز ۱۳۹۹/۱۱/۱۲
🔹گزیده:
🔻هویت انسان انقلاب اسلامی در غیریت با تحجر و تجدد شکل گرفته بود. طبیعی بود که نیروی اجتماعی انقلاب هم در تقابل با این دو جریان قرار بگیرد.
صورت‌بندی تحجر، تجدد و در برابر آن‌ها یک نیروی فکری پویا که هویت خود را در از انقلاب اسلامی می‌گیرد و در انقلاب اسلامی می‌جوید، صورت‌بندی نیروهای فکری اجتماعی دست‌کم نیم قرن اخیر ماست.
رهبر انقلاب هشدار می‌دهند که مراقب باشیم تصویر ما از اسلام و دینداری نشود یک سری «مناسک میان‌تهی» و دیگر اسلام را آن‌چنان که باید، به عنوان «عقیده و جهاد» نبینیم.
🔻رهبر انقلاب استدلال می‌کنند که «مدرسه انقلاب» و مکتب امام خمینی عبارت است از درگیری با اسلامی که می‌خواهد به مثابه ضلع تزویر و «در خدمت زر و زور» باشد؛ و تلاش برای سربرکشیدن اسلامی که هم با «فرعون‌ها» و قدرت‌مندان مقابله کند و هم با ثروت‌مندانی که در لوای انقلاب و توحید رشد می‌کنند و بعد در مقابل اصل حرکت می‌ایستند که استعاره قرآنی آن «قارون» است.
🔻چرا منابر و تریبون‌ها و پژوهش‌هایی که در زمینه تفکر اسلامی وجود دارد، هشدارهای اصیل انقلاب اسلامی درباره تبدیل شدن تفکر اسلامی به ابزار زر و زور و تقابل با اسلام مناسک میان‌تهی و مضامینی از این قبیل را بازتولید نمی‌کند؟ یکی از زمینه‌های این وضعیت این است که در پژوهش و گفتارهای مذهبی زمانه ما و به طور مشخص در فرهنگ عمومی دینی، تحجر یا دست‌کم بی‌تفاوتی نسبت به تحجر رشد کرده است. از آن طرف در سطوحی دیگر که بیشتر الیت بروکرات‌ها و تکنوکرات‌ها هستند، تجددزدگی و التقاط با آموزه‌های سرمایه‌داری رشد کرده است و این‌ها زمینه‌های انقلاب ارتجاعی است.
🔻در یک جامعه نابرابر و طبعاً ناهم‌بسته یا از هم‌گسیخته، هیچ پروژه‌ای جلو نمی‌رود مگر پروژه‌های ارتجاعیِ کسانی که مستظهر به تکاثر ثروت و قدرت هستند. در این‌جاست که رهبر انقلاب اسلام ناب را به عنوان «اسلام عدالت‌خواه» تعبیر می‌کنند. یا بارها و بارها می‌گویند ما در زمینه عدالت اجتماعی دچار «عقب‌ماندگی» هستیم.
🔻با انقلاب اسلامی می‌دانند، چقدر به این مسئله‌ها فکر می‌کنند؟ این‌ها صورت امروزین جنگ اسلام ناب اسلام آمریکایی است و ما در جبهه‌هایی از این جنگ مغلوبه شدیم.
🔻وقتی سال‌هاست رهبری از مجلس خبرگان رهبری و چه بسا تمام نخبگان اجتماعی یک ارزیابی اسلامی از وضعیت عدالت خواسته‌اند، و جواب نگرفته‌اند؛ وقتی یک دهه است از حوزه و دانشگاه رشته عدالت‌پژوهی خواسته‌اند و جوابی نیامده است؛ وقتی ارزیابی ایشان مبتنی بر عقب‌ماندگی در عدالت پژواک لازم را در محیط‌های نخبگانی پژواک لازم را ندارد؛ وقتی حتی اصل ارزیابی وضعیت عدالت یا اصل نابرابری و عدالت، مسئله عمومی ما نیست؛ یعنی باید بر راهبردهای ضد ترمیدوری تمرکز بیشتری بکنیم و متوجه باشیم که انقلاب ارتجاعی، بر خلاف انقلاب تکاملی، خیلی آرام و تدریجی اتفاق می‌افتد.
🔻رسانه‌های یک درصدی، آدم‌های حزبی، مسائل جزئی و فرعی مرتب تولید غفلت می‌کند و این باعث می‌شود ما این اصول را فراموش کنیم. باعث می‌شود دستگاه تحلیلی ما با این مفاهیم کار نکند و ما این تعابیر را به عنوان ابزارهای مفهومی و تحلیلی به کار نبریم.
🔻مفهوم «اسلام سرمایه‌داری» یا «مفهوم اسلام پابرهنگان»، در ادبیات دینی علاقه‌مندان به انقلاب کجاست؟ آیا اگر ایده «اسلام سرمایه‌داری» یک مفهوم جان‌دار بود و بسط و شرح لازم را پیدا کرده بود، امروز وضعیت ما در «عقب‌ماندگی در عدالت» به آن‌جا می‌رسید که رهبر انقلاب به تعبیر خودشان مجبور به اعتراف و عذرخواهی شوند؟
🔻 این همه منابر و مجامع پژوهش اسلامی، که گاهی این همه با مقولاتی مثل تمدن اسلامی و مراحل تمدن اسلامی و غیره بازی می‌کنند و جمله‌سازی می‌کنند؛ اگر دنبال پروژه‌بازی نیستند و به ادبیات امام خمینی علاقه‌مند هستند، چرا یک‌بار درباره تحجر و مقدس‌مآبی، درباره جنگ فقر و غنا و درباره اسلام سرمایه‌داری حرف نمی‌زنند؟ اگر مسئله‌شان ایده‌های رهبری است چرا از اسلام مناسک میان‌تهی و اسلام عدالت‌خواه و عقب‌ماندگی در عدالت نمی‌گویند؟ مگر ایده‌های کلیدی و پرتکرار رهبر انقلاب نیست؟ چرا تنها به نوشتن انشانویسی درباره تمدن اسلامی و دولت اسلامی علاقه نشان می‌دهند؟
@ebteda_ir
🔺مخالفان شفافیت را درک کنیم!

نماینده‌ی مجلس در شهرهای کوچک، حُکمِ یک حاکمِ مطلق را دارد. در حوزه‌ی انتخابیه‌اش، از آبدارچی مدرسه تا رئیس اداره‌اش، باید وفاداری‌اش را به نماینده اثبات و اذعان کند. کیست که با این سنتِ دیرین آشنا نباشد. اصلاً یکی از جاذبه‌های نمایندگی در شهرهای کوچک‌، همین اقتداری‌ست که حاصل می‌شود.
برخلاف مظلوم‌نمایی برخی نمایندگانِ مخالفِ شفافیت، این مدیران اجرایی هستند که در چنبره‌ی مطالبات نماینده‌ها گرفتارند و نه بر عکس!
حتی در شهر بزرگی مانند تبریز، کافی‌ست لشکرِ سفارش‌شده‌ها و اعضای ستادهای نمایندگان مجلس را در ادارات، سازمان‌ها، صنایع، شرکت‌ها و... بشماریم؛ وحشتناک است!
این سهم‌خواهی‌ها آنقدر رسمیت داشته که حتی گاهی تقسیم‌بندی نانوشته‌ای برای حریم اختصاصی هر نماینده ابداع شده؛ مثلاً آموزش و پرورش استان، برای نماینده‌ی الف است، صنعت برای ب، دانشگاه‌ها برای ج و...!
اگر شفافیت را یک تحول در مناسبات قدرت بدانیم و نه یک تغییر جزئی در آیین‌نامه‌ی داخلی مجلس، آن‌وقت باید معلوم شود که چرا نماینده به محض ورود به مجلس، شروع می‌کند به شخم زدن همه‌ی مناصب و موقعیت‌ها!
با این وصف، مخالفت مجلس با طرح شفافیت را باید درک کرد!
@ebteda_ir
🔺
به جای اینکه سعی کنید مردم را #بفهمانید، بکوشید مردم را #بفهمید.

🔸یک گفتگوی کوتاه در باب #جمهوریت و #انتخابات با روزنامه‌ی قدس