سلام به دوستان
آقا من هی میام سلام میدم و یکهو غیب میشم :)
شنیدم که نتایج ارشد اومده امیدوارم که به چیزی که لیاقت و خواسته دلتون بوده رسیده باشید
اگر عمری باقی ماند تابستون درباره پروپوزالم و ریسرچ هایی که قراره انجام بدم و دادم قراره صحبت کنیم
در آخر هم یک نقل قولی بکنیم :
"تا خدا هستی مشکلی نیست چشم بهم بزنی منافی نیست"
آقا من هی میام سلام میدم و یکهو غیب میشم :)
شنیدم که نتایج ارشد اومده امیدوارم که به چیزی که لیاقت و خواسته دلتون بوده رسیده باشید
اگر عمری باقی ماند تابستون درباره پروپوزالم و ریسرچ هایی که قراره انجام بدم و دادم قراره صحبت کنیم
در آخر هم یک نقل قولی بکنیم :
"تا خدا هستی مشکلی نیست چشم بهم بزنی منافی نیست"
❤9😁1🤔1
دیدم انتخاب دانشگاه نزدیکه گفتم یکم حرف دل بزنم از دانشگاه امیرکبیر
با اومدن ورودی های ۱۴۰۰ رئیس تحصیلات تکمیلی عوض شد گند زدن به همه چی
الان دانشجو های ارشد باید حداکثر ۵ ترمه دفاع کنن و ترم ۶ نمیدن
ترم اول بهت درس سمینار رو میدن که به محض ورود پژوهش رو شروع کنی
ترم دوم باید پروپوزالت رو آماده کنی و فرصت زیادی نداری
خلاصه اینکه همه چی باید سریع و تحت فشار انجام بدی
این درحالی که باید درس ها رو هم درکنارش بخونی
البته استادا هم نسبت به این وضعیت شاکی هستند ولی گوش هیچ کس بدهکار نیست
سیستم کاری همچون بقیه جاها استرس دادن به دانشجو تا دست بجنبونه
استادای دانشگاه هم که توی نمره دادن خیلی سخت میگیرن (خسیسن)
اما رشته شبکه امیرکبیر واقعا توی کشور یکه استادای بشدت باسواد با پیش زمینه قوی داره .
مشکل اصلی اینجاست که کلا این رشته دو تا استاد نداره به نام های مسعود صبایی و سیاوش خرسندی البته یکی دیگه هم هست به نام شهرضا که ایشون فقط صرفا اسمی ازشون هست و نه بهش دانشجو میدن نه اجازه تدریس دروس ارشد کلا دور انداختنش :)
دربار این دو تا استاد هم بعدا شاید یک توضیحاتی دادم ولی تنها چیزی که میتونم بگم h-index رو نگاه نکنید اگر رو در رو با هاشون صحبت کنید متوجه میشید اون صرفا یک عدد واقعیت بشدت فرق میکنه
خداروشکر تونستم هر دو تا استاد رو به عنوان راهنما داشته باشم (راستی نمیدونم گفتم یا ولی انتخاب استاد راهنما الگریتمی هست برعکس دانشگاهای دیگه)
معماری امیرکبیر هم خیلی خوبه و بنظرم هیچی کم نداره ولی بشدت فضای مسموم و رقابتی داره
مثلا بچهای معماری میگن (من نمیگم) که نا عدالتی بین دانشجو های استاد راهنما و دیگر دانشجو ها وجود داره.
تعداد انگشت شماری از استادای معماری با شبکه ها بد هستند و کاملا با ما ها مشکل دارن :)
برعکس استادای شبکه که اصلا همچین کارایی نمیکنن با اینکه با هم رقابت هم دارند
شاید بنظر بیاد که دارم صرفا بدی ها رو میگم و از رشتم تعریف میکنم ولی واقعیت این است . این واقعیت در بین بدی ها پنهان شده.
بعله دیگه خلاصه امیرکبیر سخت گیرترین دانشگاه این خراب شده است برعکس دانشگاه تهران
با اومدن ورودی های ۱۴۰۰ رئیس تحصیلات تکمیلی عوض شد گند زدن به همه چی
الان دانشجو های ارشد باید حداکثر ۵ ترمه دفاع کنن و ترم ۶ نمیدن
ترم اول بهت درس سمینار رو میدن که به محض ورود پژوهش رو شروع کنی
ترم دوم باید پروپوزالت رو آماده کنی و فرصت زیادی نداری
خلاصه اینکه همه چی باید سریع و تحت فشار انجام بدی
این درحالی که باید درس ها رو هم درکنارش بخونی
البته استادا هم نسبت به این وضعیت شاکی هستند ولی گوش هیچ کس بدهکار نیست
سیستم کاری همچون بقیه جاها استرس دادن به دانشجو تا دست بجنبونه
استادای دانشگاه هم که توی نمره دادن خیلی سخت میگیرن (خسیسن)
اما رشته شبکه امیرکبیر واقعا توی کشور یکه استادای بشدت باسواد با پیش زمینه قوی داره .
مشکل اصلی اینجاست که کلا این رشته دو تا استاد نداره به نام های مسعود صبایی و سیاوش خرسندی البته یکی دیگه هم هست به نام شهرضا که ایشون فقط صرفا اسمی ازشون هست و نه بهش دانشجو میدن نه اجازه تدریس دروس ارشد کلا دور انداختنش :)
دربار این دو تا استاد هم بعدا شاید یک توضیحاتی دادم ولی تنها چیزی که میتونم بگم h-index رو نگاه نکنید اگر رو در رو با هاشون صحبت کنید متوجه میشید اون صرفا یک عدد واقعیت بشدت فرق میکنه
خداروشکر تونستم هر دو تا استاد رو به عنوان راهنما داشته باشم (راستی نمیدونم گفتم یا ولی انتخاب استاد راهنما الگریتمی هست برعکس دانشگاهای دیگه)
معماری امیرکبیر هم خیلی خوبه و بنظرم هیچی کم نداره ولی بشدت فضای مسموم و رقابتی داره
مثلا بچهای معماری میگن (من نمیگم) که نا عدالتی بین دانشجو های استاد راهنما و دیگر دانشجو ها وجود داره.
تعداد انگشت شماری از استادای معماری با شبکه ها بد هستند و کاملا با ما ها مشکل دارن :)
برعکس استادای شبکه که اصلا همچین کارایی نمیکنن با اینکه با هم رقابت هم دارند
شاید بنظر بیاد که دارم صرفا بدی ها رو میگم و از رشتم تعریف میکنم ولی واقعیت این است . این واقعیت در بین بدی ها پنهان شده.
بعله دیگه خلاصه امیرکبیر سخت گیرترین دانشگاه این خراب شده است برعکس دانشگاه تهران
🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظر این روزای مشتری های فضای ابری ماکروسافت
آیا ایمان نمی آورید ؟
آیا ایمان نمی آورید ؟
😁2
دو سه روزه دارم سیگنال و سیستم در حد نیاز میخونم و بنظرم واقعا چیزای عجیب و جالبی داره. متاسفانه یا خوشبختانه در دوره تحصیلی لیسانس و پایینتر از لیسانس این فرصت پیش نیومد که بخوام درباره این درس مطالعه کنم. ولی خب بالاخره خِرم رو گرفت و فیتیله پیچم کرد.
حالا از اینا بگذریم میخواستم چی بگم اصلا ...
بچهایی که رشته و دانشگاهشون مشخص شده و اونایی که شبکه قبول شدن و تبریک و تسلیت عرض میکنم. رشته سختی ها و شیرینی های خودش رو داره. اگر امیرکبیر قبول شدین پس هم رو خواهیم دید.
اصلا اینو خواستم بگم که یکی از ترند های دنیا کار بر روی شبکه ها نسل ششم یا 6G هست. این شبکه ها قراره بترکونن و ایشالله تا سال 2030 میرن برای اجرای آزمایشی توی برخی کشور ها البته. حالا بچهایی که میخوان توی این حوزه کار کنند باید با مفاهیم شبکه های نسل 5 و قبل آشنا باشن.
اما از آنجایی که ما ایرانی ها همیشه دنبال میانبر بودیم و هر وقت نیاز شد یک چیزایی رو یاد بگیریم یک شخصی رو همراه با محصولاتش میخوام تبلیغ کنم که شما رو با شبکه های بیسیم نسل آینده میتونه آشنا کنه.
حالا از اینا بگذریم میخواستم چی بگم اصلا ...
بچهایی که رشته و دانشگاهشون مشخص شده و اونایی که شبکه قبول شدن و تبریک و تسلیت عرض میکنم. رشته سختی ها و شیرینی های خودش رو داره. اگر امیرکبیر قبول شدین پس هم رو خواهیم دید.
اصلا اینو خواستم بگم که یکی از ترند های دنیا کار بر روی شبکه ها نسل ششم یا 6G هست. این شبکه ها قراره بترکونن و ایشالله تا سال 2030 میرن برای اجرای آزمایشی توی برخی کشور ها البته. حالا بچهایی که میخوان توی این حوزه کار کنند باید با مفاهیم شبکه های نسل 5 و قبل آشنا باشن.
اما از آنجایی که ما ایرانی ها همیشه دنبال میانبر بودیم و هر وقت نیاز شد یک چیزایی رو یاد بگیریم یک شخصی رو همراه با محصولاتش میخوام تبلیغ کنم که شما رو با شبکه های بیسیم نسل آینده میتونه آشنا کنه.
❤3
آقای Emil Björnson یکی از اساتید موسسه KTH Royal Institute of Technology و آقای Erik G. Larsson استاد دانشگاه Linköping هستند که البته جزو IEEE Fellows نیز میباشند. حالا این اشخاص یک حرکت بسیار خوبی زدند و یک کانال یوتیوبی زدند که در اون مفاهیم شبکه های نسل 5 به بعد رو آموزش میدهند. مفاهیم همچون beamforming و MIMO و... که نقش اساسی در شبکه های نسل آینده دارند.
در کنار اینها یک کتاب نوشتند که برای سال 2021 که میتونید از لینک کتاب را به علاوه کد های شبیه سازی دانلود کنید. در باره این کتاب نمیتونم نظر خاصی بدم چون کتاب زیادی خودم توی این زمینه نخوندم که بخوام مقایسه کنم و هنوز مسر طولانی در پیش داریم.
پایان نامه ای که قراره روش کارکنم یک مسئله زمانبندی و توی توسعه و پیشرفت شبکه های نسل ششم دخیل نیست و تنها سرو کارم با دستگاه ها و فضاهای ابریه. هرحال یکسری دانش ها برای پیاده سازی این زمانبندی در شبکه های نسل آینده لازم دارم.
در کنار اینها یک کتاب نوشتند که برای سال 2021 که میتونید از لینک کتاب را به علاوه کد های شبیه سازی دانلود کنید. در باره این کتاب نمیتونم نظر خاصی بدم چون کتاب زیادی خودم توی این زمینه نخوندم که بخوام مقایسه کنم و هنوز مسر طولانی در پیش داریم.
پایان نامه ای که قراره روش کارکنم یک مسئله زمانبندی و توی توسعه و پیشرفت شبکه های نسل ششم دخیل نیست و تنها سرو کارم با دستگاه ها و فضاهای ابریه. هرحال یکسری دانش ها برای پیاده سازی این زمانبندی در شبکه های نسل آینده لازم دارم.
YouTube
Wireless Future
Wireless Future is a channel by Emil Björnson (Professor at KTH Royal Institute of Technology) and Erik G. Larsson (Professor at Linköping University), both IEEE Fellows and Clarivate Highly Cited Researchers. The channel focuses on wireless communications…
👍6
خب به نام خداوند جان و خرد ...
بریم که مطالب رو با شروع کار بر روی پایان نامه توی کانال شروع کنیم.
قبل از شروع یک حال و احوالی بکنیم.
از اونجایی که هنوز تکنولوژی ریموت تلپاتی نیومده نمیدونم حالتون چطوره ولی امیدوارم خوب و سرحال باشید.
شروع پست حس برنامه تلوزیونی شبکه 4 رو بهم میده 😅 یک چیز بی اهمیت. این چند وقته هم کانال شده بود همش موسیقی.
امروز داشتم کانال رو نگاه میکردم دیدم چه مسیر طولانی رو اومدیم من و بچهای دیگه که توی اون دوران درسته کله مون بوی پیازچه میداد ولی شوقی که اون روزاها داشتیم چقدر زیاد بود. یادمه میخواستیم گوگل ایران رو تاسیس کنیم😂. جوونی کجایی یادش بخیر. چه جلسات فنی و مهندسی که توی نمازخونه داشنگاه تهران جنوب نداشتیم. جوری برنامه ریزی میکردیم که برای بعد از بازنشتگی از decoder هم برنامه داشتیم با خربار ها پول و تجربه. هعییی :)
به هر حال دیگه اون انگیزه های قبلی وجود نداره و الان شده درس و خاطره های با ارزش که همیشه یاد آوریشون حس جوونی میده به آدم :)
بریم که مطالب رو با شروع کار بر روی پایان نامه توی کانال شروع کنیم.
قبل از شروع یک حال و احوالی بکنیم.
از اونجایی که هنوز تکنولوژی ریموت تلپاتی نیومده نمیدونم حالتون چطوره ولی امیدوارم خوب و سرحال باشید.
شروع پست حس برنامه تلوزیونی شبکه 4 رو بهم میده 😅 یک چیز بی اهمیت. این چند وقته هم کانال شده بود همش موسیقی.
امروز داشتم کانال رو نگاه میکردم دیدم چه مسیر طولانی رو اومدیم من و بچهای دیگه که توی اون دوران درسته کله مون بوی پیازچه میداد ولی شوقی که اون روزاها داشتیم چقدر زیاد بود. یادمه میخواستیم گوگل ایران رو تاسیس کنیم😂. جوونی کجایی یادش بخیر. چه جلسات فنی و مهندسی که توی نمازخونه داشنگاه تهران جنوب نداشتیم. جوری برنامه ریزی میکردیم که برای بعد از بازنشتگی از decoder هم برنامه داشتیم با خربار ها پول و تجربه. هعییی :)
به هر حال دیگه اون انگیزه های قبلی وجود نداره و الان شده درس و خاطره های با ارزش که همیشه یاد آوریشون حس جوونی میده به آدم :)
❤3👍1
خب از این رویا ها و خاطرات بیاییم عبور کنیم.
یک چیزایی بگیم و بریم توی دل کار تا قضیه برای علاقه منداش جا بیافته بعد از این همه مدت.
همونطور که گفتم اینجانب قراره توی مسیر زمانبندی وظایف آگاه از تحرک کار کنم. اما قراره چه کاری کنیم یکم بیشتر توضیح بدم.
فرض کنید دارید توی سال 2030 زندگی میکنید. اون موقع شبکه های نسل 6 هم استاندارد شده و سرعت اینترنت بسیار بالا، هوشمندی بالای شبکه، تاخیر پایین شبکه و... دارین که همین همه اینها باعث به وجود اومدن صنایع و کاربرد های جدید میشه.
مثالی که میتونم بزنم و الان هم توی خیلی جاها میتونید ببیند apple vision یا همون عینک های واقعیت مجازیه. این پیشرفت شبکه باعث شده که خیلی از کشور ها قابلیت هایی مثل AR و VR یا ماشین های خودران رو پشتیبانی کنند.
خب این تا اینجا برای ساخت یک دید از آینده.
اما چیزی که بعد از به وجود آمدن شبکه های بسیم باعث به وجود آمدن دغدغه توی آکادمیک شد مسئله جا به جایی افراد و خودرو ها بود. خب این مسئله تا این اواخر با پیشرفت تکنولوژی زیاد مهم نبوده اما این چند ساله هر ساله هزار تا قاله میدن بیرون. نمیدونم چیش رو میخوان درست کنن دیگه همه تپه ها فتح شدن. ولی چیزی که امروزه دارن میرن سمتش استفاده از هوش مصنوعی و شبکه های عصبی توی این زمینه است چرا که این زمینه یک مسئله np-hard است. البته روش های دیگری هم مثل نظریه بازی ها استفاده میشه ولی خب کمتره.
حالا من میخوام روی مسئله زمانبندی آگاه از تحرک کار کنم. قضیه از این قراره که ما میاییم یک محیطی رو در نظر میگیرم که دستگاها با سرعت بیشتر از انسان دارن فعالیت میکنند و جا به جا میشن. توی مسیرشون (البته در دنیای آینده) هزار تا نقطه اتصال یا به زبان عامه آنتن وجود داره. توی تکنولوژی های مختلف معماری ها شبکه متفاوته مثلا توی معماری MEC یا mobile edge computing اینجوریه که توی هر این آنتن ها ما یک سرویس دهنده یا سرویس داریم که وظایفی رو از دستگاه ها میگیره. مثلا همین VR. کاربر حرکت میکنه ولی دستگاه نمیتونه این کفیت از تصاویر رو پردازش کنه پس مجبوره از ظرفیت محاسباتی بالاتر یا بیشتر استفاده کنه. بنابراین اون عکسه رو که ما بهش میگیم وظیفه به آنتن میفرسته و آنتن با منابع محاسباتی که داره اون رو پردازش میکنه.
البته مدل های دیگری هم مثل cloud و fog و VFC و... هستند که مثالی دیگه ای ازش نمیزنم چون موضوع دستتون اومده. تفاوتشون توی معماری و مدل پردازیشونه مثلا توی ابر یک واحد مرکزی داریم که پردازش میکنه و دوره توی VFC خودرو ها که منابع آزاد زیادی دارند پردازش وظایف رو انجا میدن
یک چیزایی بگیم و بریم توی دل کار تا قضیه برای علاقه منداش جا بیافته بعد از این همه مدت.
همونطور که گفتم اینجانب قراره توی مسیر زمانبندی وظایف آگاه از تحرک کار کنم. اما قراره چه کاری کنیم یکم بیشتر توضیح بدم.
فرض کنید دارید توی سال 2030 زندگی میکنید. اون موقع شبکه های نسل 6 هم استاندارد شده و سرعت اینترنت بسیار بالا، هوشمندی بالای شبکه، تاخیر پایین شبکه و... دارین که همین همه اینها باعث به وجود اومدن صنایع و کاربرد های جدید میشه.
مثالی که میتونم بزنم و الان هم توی خیلی جاها میتونید ببیند apple vision یا همون عینک های واقعیت مجازیه. این پیشرفت شبکه باعث شده که خیلی از کشور ها قابلیت هایی مثل AR و VR یا ماشین های خودران رو پشتیبانی کنند.
خب این تا اینجا برای ساخت یک دید از آینده.
اما چیزی که بعد از به وجود آمدن شبکه های بسیم باعث به وجود آمدن دغدغه توی آکادمیک شد مسئله جا به جایی افراد و خودرو ها بود. خب این مسئله تا این اواخر با پیشرفت تکنولوژی زیاد مهم نبوده اما این چند ساله هر ساله هزار تا قاله میدن بیرون. نمیدونم چیش رو میخوان درست کنن دیگه همه تپه ها فتح شدن. ولی چیزی که امروزه دارن میرن سمتش استفاده از هوش مصنوعی و شبکه های عصبی توی این زمینه است چرا که این زمینه یک مسئله np-hard است. البته روش های دیگری هم مثل نظریه بازی ها استفاده میشه ولی خب کمتره.
حالا من میخوام روی مسئله زمانبندی آگاه از تحرک کار کنم. قضیه از این قراره که ما میاییم یک محیطی رو در نظر میگیرم که دستگاها با سرعت بیشتر از انسان دارن فعالیت میکنند و جا به جا میشن. توی مسیرشون (البته در دنیای آینده) هزار تا نقطه اتصال یا به زبان عامه آنتن وجود داره. توی تکنولوژی های مختلف معماری ها شبکه متفاوته مثلا توی معماری MEC یا mobile edge computing اینجوریه که توی هر این آنتن ها ما یک سرویس دهنده یا سرویس داریم که وظایفی رو از دستگاه ها میگیره. مثلا همین VR. کاربر حرکت میکنه ولی دستگاه نمیتونه این کفیت از تصاویر رو پردازش کنه پس مجبوره از ظرفیت محاسباتی بالاتر یا بیشتر استفاده کنه. بنابراین اون عکسه رو که ما بهش میگیم وظیفه به آنتن میفرسته و آنتن با منابع محاسباتی که داره اون رو پردازش میکنه.
البته مدل های دیگری هم مثل cloud و fog و VFC و... هستند که مثالی دیگه ای ازش نمیزنم چون موضوع دستتون اومده. تفاوتشون توی معماری و مدل پردازیشونه مثلا توی ابر یک واحد مرکزی داریم که پردازش میکنه و دوره توی VFC خودرو ها که منابع آزاد زیادی دارند پردازش وظایف رو انجا میدن
👍3
حالا توی این محیط که همه بچه شون رو گازه و باسرعت دارن حرکت میکنن ما باید یک روش زمانبندی وظایف ارائه کنیم که بتونه هم با توجه به نیازمندی وظیفه و هم تحرک کاربر به علاوه استفاده درست از منابع محاسباتی وظایف رو روی این منابع زمانبندی کنه. یک چیزی مثل همون os خودمون که چندین فرآیند وجود داره و مخواهیم روی CPU زمانبندیشون کنیم اما توی محیط غیرقابل پیش بینی.
این یک چیز خلاصه بود از مسیر پیش رو من و این کانال که قراره دربارش بیشتر از مباحث دیگه صحبت کنیم. البته شبکه زمینه و مباحث قشنگ زیادی داره که حتما سر فرصت بهشون میپردازیم. حتی ممکنه این زمانبندیهم قشنگ باشه چون زمان بندی از یک جای دیگه خیلی تکراری میشه و کسل کننده. ولی چون رابطه نزدیکی به os و... داره جذاب و آسون و قابل فهم
این یک چیز خلاصه بود از مسیر پیش رو من و این کانال که قراره دربارش بیشتر از مباحث دیگه صحبت کنیم. البته شبکه زمینه و مباحث قشنگ زیادی داره که حتما سر فرصت بهشون میپردازیم. حتی ممکنه این زمانبندیهم قشنگ باشه چون زمان بندی از یک جای دیگه خیلی تکراری میشه و کسل کننده. ولی چون رابطه نزدیکی به os و... داره جذاب و آسون و قابل فهم
👍4
راستی چند روزیه چندتا اسپمر دلقک توی کامنتا زیاد شدن منم تا جایی که حواسم باشه این ها را به dark web میفرستم ولی اگر چیزی دیدید ندید و جدی نگیرید
❤4
بچهایی که توی این زمینه زمانبندی کار میکنند چندین عبارت مثل task offloading و computation offloading و resource allocation و resource scheduling رو زیاد توی مقالات میبینند.
چیزی که خیلی جالبه اینکه اینقدر این مفاهیم و عبارات بهم نزدیک هستند که اغلب تفاوتی میان اونها قائل نمیشن. ولی چیزی که هست اینکه اگر توی این زمینه ها مقالات رو بخونید یکسری تفاوت ها رو توی این زمینه ها میبیند.
توی زمانبندی وظایف ما وظایف رو زمانبندی میکنیم برای اجرا روی منابع
توی offloading میاییم وظایف رو بر روی منابعی خارج از دستگاه زمان بندی میکنیم. اغلب به خاطر کمبود فضا یا منابع محاسباتی برای پردازش وظیفه به موقع است.
توی allocation و resource scheduling میاییم منابع موجود که در اختبار داریم رو برای اجرای وظایف زمانبندی میکنیم. که به این مورد power allocation یا power scheduling هم میگن.
میبینید این مفاهیم خیلی به هم نزدیک هستند اما میخوام اینجا روی دو مورد تمرکز کنم offloading و task scheduling.
این مفاهیم هم خیلی بهم نزدیک هستند ولی یکسری تفاوت ها با هم دارند. مثلا توی task scheduling معمولا اینجوری هست که یکسری منابع از قبل وجود دارد و این منابع مشخصی هستند. بخوام واضح تر بگم اینجوری فکر کنید که وظایف از سمت دستگاه اومده به سمت ایستگاه پایه یا base station و این bs میخواد روی منابعی که توی محدوده پوششیش هستند وظایف رو زمانبندی کنه تا اجرا بشن.
توی offloading اغلب اینجوریه که دستگاه چندین BS داره و این BS ها اطلاعاتی رو برای اون میفرستند که مربوط به وضعیت شبکه یشان است. حالا این دستگاه تصمیم به زمانبندی و ارسال وظایف بر روی این BS ها میگیره. این bs ها باز میتوانند زمانبندی کنند یا اگر هم زمانبندی نکنند منابعشان را در اختیار دستگاه میزارن.
توی مقالاتی که من خوندم با این نتیجه مواجه شدم. معمولا توی پارامترها هم یکسری تفاوت ها دارند مثلا توی offloading میزان reliability و هزینه بیشتر مطرح است تا زمانبندی وظایف. یا مثلا توی زمانبندی منابع بهره وری سیستم بیشتر مورد نظر داریم.
ولی خب به این خاطر که این مفاهیم زیاد با هم تفاوتی ندارند به این ها میگیم مسئله زمانبندی.
چیزی که خیلی جالبه اینکه اینقدر این مفاهیم و عبارات بهم نزدیک هستند که اغلب تفاوتی میان اونها قائل نمیشن. ولی چیزی که هست اینکه اگر توی این زمینه ها مقالات رو بخونید یکسری تفاوت ها رو توی این زمینه ها میبیند.
توی زمانبندی وظایف ما وظایف رو زمانبندی میکنیم برای اجرا روی منابع
توی offloading میاییم وظایف رو بر روی منابعی خارج از دستگاه زمان بندی میکنیم. اغلب به خاطر کمبود فضا یا منابع محاسباتی برای پردازش وظیفه به موقع است.
توی allocation و resource scheduling میاییم منابع موجود که در اختبار داریم رو برای اجرای وظایف زمانبندی میکنیم. که به این مورد power allocation یا power scheduling هم میگن.
میبینید این مفاهیم خیلی به هم نزدیک هستند اما میخوام اینجا روی دو مورد تمرکز کنم offloading و task scheduling.
این مفاهیم هم خیلی بهم نزدیک هستند ولی یکسری تفاوت ها با هم دارند. مثلا توی task scheduling معمولا اینجوری هست که یکسری منابع از قبل وجود دارد و این منابع مشخصی هستند. بخوام واضح تر بگم اینجوری فکر کنید که وظایف از سمت دستگاه اومده به سمت ایستگاه پایه یا base station و این bs میخواد روی منابعی که توی محدوده پوششیش هستند وظایف رو زمانبندی کنه تا اجرا بشن.
توی offloading اغلب اینجوریه که دستگاه چندین BS داره و این BS ها اطلاعاتی رو برای اون میفرستند که مربوط به وضعیت شبکه یشان است. حالا این دستگاه تصمیم به زمانبندی و ارسال وظایف بر روی این BS ها میگیره. این bs ها باز میتوانند زمانبندی کنند یا اگر هم زمانبندی نکنند منابعشان را در اختیار دستگاه میزارن.
توی مقالاتی که من خوندم با این نتیجه مواجه شدم. معمولا توی پارامترها هم یکسری تفاوت ها دارند مثلا توی offloading میزان reliability و هزینه بیشتر مطرح است تا زمانبندی وظایف. یا مثلا توی زمانبندی منابع بهره وری سیستم بیشتر مورد نظر داریم.
ولی خب به این خاطر که این مفاهیم زیاد با هم تفاوتی ندارند به این ها میگیم مسئله زمانبندی.
👍3🤯1