تنها سریال خوبی هم که میومد دوشنبه گذشته تموم شد .
حالا بعضیا هستن هنوز از داستان خبر ندارن که چی میشه که خوش بحالشون . دیدن این سریال براشون جذابیت داره (البته برای کسایی که هم دیدن بازم جذابیت داره) . ولی خداوکیلی نرید سراغ بازیش و ببینید چی میشه در آخر ، مطمئن باشید ارزش صبر کردن رو داره .
عزیزانی هم بازیشو دیدن اسپویل نکن دمشون گرم .
حوصله داشتید یک سری به بازی
Beyond two souls
Heavy rain
هم بزنید اگر به بازی های داستانی علاقه دارید
حالا بعضیا هستن هنوز از داستان خبر ندارن که چی میشه که خوش بحالشون . دیدن این سریال براشون جذابیت داره (البته برای کسایی که هم دیدن بازم جذابیت داره) . ولی خداوکیلی نرید سراغ بازیش و ببینید چی میشه در آخر ، مطمئن باشید ارزش صبر کردن رو داره .
عزیزانی هم بازیشو دیدن اسپویل نکن دمشون گرم .
حوصله داشتید یک سری به بازی
Beyond two souls
Heavy rain
هم بزنید اگر به بازی های داستانی علاقه دارید
👍3
دوستان جاتون خالی این روزای آخر سال که همه دنبال خرید و تازه سازی زندگی و مسافرت و... هستند من مثل این Nerd ها نشستم 15 مقاله رو نگاه کردم ببینم الان دنیا توی شبکه چجوریه . البته آقا خوشه چین توی این قضیه خیلی کمک کردن . ایشون افرادی که در حوزه formal method در شبکه کار میکنند رو بهم معرفی کردند. بقیه افراد دیگه کار خودم بوده به جون خودم :)
نمیخوام سرتون رو با متن های بیهوده درد بیارم . اما بریبم سر اصل مطلب .
یکسری مباحث توی شبکه هنوز open problem هستند یعنی هنوز راه حل کامل و بهینه ای براشون پیدا نشده مثل LS و Congestion در اینترنت .
توی مبحث LS یا OLSP قضیه از این قراره که میخواایم الگریتم های LS در اینترنت رو از نظر هزینه در همه بخشی و توپولوژیکی (مثل اینکه اگر لینکی یا دستگاهی اضافه شه به شبکه هزینه ای اضافه نشه بابتش) بهینه کنیم در این زمینه خیلی ها کارکردن تا دلتون بخواد یکی از این افراد VAn Glabbeek بود که با استفاده از T-AWT (برای Verification هست) برای شبکه های ADHoc کار کرده این یارو آخرت فرمال در شبکهای بیسیم و بهینه سازی LS ها توی AdHoc است.
اما درباره Congestion بگم ، آقای بالارکیشنان (استاد دانشگاه MIT البته فیلم های شبکش هم قبلا داخل قرار دادیم لینکشو) یک کار جالبی کرده . ایشون یک روش جدید علاوه بر DElay و Window معرفی کرده . توی این روش شما میتونید از الگریتم های مختلفی استفاده کنید . اما مشکلی که داره در هر شبکه ای جواب نمیده .
طبق توضیحات و تحقیقات ایشون این روش باعث افزایش Fairness و Throughput در استفاده از پهنای باند نسبت به روش Cubic میشه . ایشون توی مقال شون یک مفهوم جدید به نام elacity در ترافیک و پهنای باند رو معرفی میکنه که میگه با توجه به ترافیک های عبوری از شبکه (جز ترافیک خودت ) آیا میتوان ارسال بایت ها رو افزایش داد یا خیر .
میدونم سرتون تا الان درد گرفته ولی باور کنید این چند تا که معرفی کردم جز بسیار کوچکی از مقاله هم نیست . هنوز درباره گرسنگی در congestion صحبت نکردم .
اما به هرحال همه این چرندیات رو گفتم که برسیم به این نقطه :
توی مطالعاتی که داشتم متوجه شدم افراد سرشناس شبکه خیلی وارد ماشین های خودران و ارتباطاتشون و محدود بودن حافظه در این ماشین و... شدن .
یعنی جدیدا درصد بسیاری از مقالات در این باره است .
بعد از اون مبحث SDN و برنامه نویسی شبکه است که خیلی دارن روش کار میکنند .
هنوز وارد قضیه ماشین های خودران نشدم ولی SDN بنظرم حالا حالاها جای کار داره و زمینه مناسبی میتونه باشه (البته از قسمت هوش تجاری و هوش مصنوعیش فاکتور بگیرید - تنها حال گیری اون این قسمته) . هرچند الان خیلی ها دارن توی قضیه کار میکنن ولی اینقدر مبحث بزرگی است که هنوز جای کار داره .
——————————————————————————
این چند روزه خیلی درگیر کارای سربازی بودم و اذیت کردن و جالب اینجاست که هنوز تموم نشده . اما اگر زنده موندیم و غیبت نخوردیم و اذیت کردن شون کمتر شد حتما تا عید یک عیدی درست و درمون به علاقه مندان این مبحث میدم و درباره این موارد بیشتر صحبت میکنم . با اجازتون ته داستان رو با الهام از کریستوفر نولان باز گذاشتم و ذهنتون رو کمی درگیر کردم تا بعدا به این مباحث بپردازم.
نمیخوام سرتون رو با متن های بیهوده درد بیارم . اما بریبم سر اصل مطلب .
یکسری مباحث توی شبکه هنوز open problem هستند یعنی هنوز راه حل کامل و بهینه ای براشون پیدا نشده مثل LS و Congestion در اینترنت .
توی مبحث LS یا OLSP قضیه از این قراره که میخواایم الگریتم های LS در اینترنت رو از نظر هزینه در همه بخشی و توپولوژیکی (مثل اینکه اگر لینکی یا دستگاهی اضافه شه به شبکه هزینه ای اضافه نشه بابتش) بهینه کنیم در این زمینه خیلی ها کارکردن تا دلتون بخواد یکی از این افراد VAn Glabbeek بود که با استفاده از T-AWT (برای Verification هست) برای شبکه های ADHoc کار کرده این یارو آخرت فرمال در شبکهای بیسیم و بهینه سازی LS ها توی AdHoc است.
اما درباره Congestion بگم ، آقای بالارکیشنان (استاد دانشگاه MIT البته فیلم های شبکش هم قبلا داخل قرار دادیم لینکشو) یک کار جالبی کرده . ایشون یک روش جدید علاوه بر DElay و Window معرفی کرده . توی این روش شما میتونید از الگریتم های مختلفی استفاده کنید . اما مشکلی که داره در هر شبکه ای جواب نمیده .
طبق توضیحات و تحقیقات ایشون این روش باعث افزایش Fairness و Throughput در استفاده از پهنای باند نسبت به روش Cubic میشه . ایشون توی مقال شون یک مفهوم جدید به نام elacity در ترافیک و پهنای باند رو معرفی میکنه که میگه با توجه به ترافیک های عبوری از شبکه (جز ترافیک خودت ) آیا میتوان ارسال بایت ها رو افزایش داد یا خیر .
میدونم سرتون تا الان درد گرفته ولی باور کنید این چند تا که معرفی کردم جز بسیار کوچکی از مقاله هم نیست . هنوز درباره گرسنگی در congestion صحبت نکردم .
اما به هرحال همه این چرندیات رو گفتم که برسیم به این نقطه :
توی مطالعاتی که داشتم متوجه شدم افراد سرشناس شبکه خیلی وارد ماشین های خودران و ارتباطاتشون و محدود بودن حافظه در این ماشین و... شدن .
یعنی جدیدا درصد بسیاری از مقالات در این باره است .
بعد از اون مبحث SDN و برنامه نویسی شبکه است که خیلی دارن روش کار میکنند .
هنوز وارد قضیه ماشین های خودران نشدم ولی SDN بنظرم حالا حالاها جای کار داره و زمینه مناسبی میتونه باشه (البته از قسمت هوش تجاری و هوش مصنوعیش فاکتور بگیرید - تنها حال گیری اون این قسمته) . هرچند الان خیلی ها دارن توی قضیه کار میکنن ولی اینقدر مبحث بزرگی است که هنوز جای کار داره .
——————————————————————————
این چند روزه خیلی درگیر کارای سربازی بودم و اذیت کردن و جالب اینجاست که هنوز تموم نشده . اما اگر زنده موندیم و غیبت نخوردیم و اذیت کردن شون کمتر شد حتما تا عید یک عیدی درست و درمون به علاقه مندان این مبحث میدم و درباره این موارد بیشتر صحبت میکنم . با اجازتون ته داستان رو با الهام از کریستوفر نولان باز گذاشتم و ذهنتون رو کمی درگیر کردم تا بعدا به این مباحث بپردازم.
👍2❤1👏1
De.coder
دوستان جاتون خالی این روزای آخر سال که همه دنبال خرید و تازه سازی زندگی و مسافرت و... هستند من مثل این Nerd ها نشستم 15 مقاله رو نگاه کردم ببینم الان دنیا توی شبکه چجوریه . البته آقا خوشه چین توی این قضیه خیلی کمک کردن . ایشون افرادی که در حوزه formal method…
در سال 2020 آقای بالاکریشنان به همراه جمعی از دوستان (محمد علیزاده و...) یک مقاله ای تحت عنوان
Elasticity Detection : A Building Block for Internet Congestion Control
مینویسند که در آن یک روش جدید به نام Nimbus را معرفی میکنند .
دو دسته الگریتم کنترل ازدحام هستند که هر یک تنها یک جنبه مهم را پوشش داده اند :
1. کنترل تاخیر (براساس تاخیر) : این الگریتم ها سعی دارند RTT را کاهش دهند (البته منظور تاخیر صف است ) این میتواند باعث کاهش گذردهی در شبکه شود
2.پرکردن بافر : این الگریتم ها تنها میخواهند حداکثر استفاده از گذردهی را حتی اگر تاخیر افزایش پیدا کنند ، داشته باشند .
اما قضیه چیه :
معیار های یک الگریتم خوب برای کنترل ازدحام شامل حداکثر گذردهی به همراه کمترین تاخیر ممکن است .
بیشتر الگریتم هایی که امروزه در اینترنت استفاده میشوند بر اساس پر کردن بافر سوئیچ ها هستند یعنی سعی میکنند با استفاده از تاخیر یک پیش بینی یا نگرشی نسبت به اندازه بافر سوئیچ داشته باشندمانند روش Cube یا NewReno .
این دوستان یک تکنیک جدید ارائه دادند به نام Nimbus .
توی دروس شبکه من خیلی با الگریتم کنترل ازدحام مشکل داشتم سر اینکه وقتی نرخ ارسال ما افزایش پیدا میکنه این احتما وجود دارد که همه دستگاهای داخل شبکه نیز با هم افزایش پیدا کنند همچنین باهم کاهش پیدا کنند و درسته اینجوری باعث رعایت برابری میشه اما لزوما به عدالت نمیرسه و این باعث میشد که مثلا شبکه به حداکثر گذردهی مناسبش دست پیدا نکنه تا اینکه از خیر این فکر گذشتم و گفتم که بی خیال فقط حفظ کن بره .
اما بالاخره توی این مقاله به تفکر من جواب داده شده و متوجه شدم همچین فکرم احمقانه نبوده .
قبل از اینکه بخواییم به خلاصه ای زا مقاله بپردازیم یک مفهوم جدید رو باید یاد بگیرید :
به ترافیک های عبوری از شبکه که ترافیک شبکه شما نیستند (برای دیگران هستند) میگن Corss traffic
این ترافیک ها یا Elastic هستند یا inelastic هستند . ترافیک های elastic در گلوگاها تعریف میشود و ترافیک هایی که افزایشی هستند یعنی شبکهایی که منبع ترافیک های عبوری هستند احساس کردند میتوانند ترافیک بیشتری ارسال کنند یا باید ترافیک را کاهش دهند گویند این نوع ترافیک ها Elastic هستند و در غیر اینصورت inelastic هستند . مثلا روش های براساس تاخیر مثل Vegas و یا Copa یا روش های بر اساس پر کردن بافر Cubic اینها Elastic و روش های مثل نرخ ارسال بیت ثابت CBR و هر چیز دیگری میش.ئ inelastic یعنی بیشتر ترافیک هایی که ذات پویایی دارند میگیم Elastic
تکنیک یا ابزار nimbus میتواند ذات ترافیک عبوری از شبکه را مشخص کند . زمانی که دارید از الگریتم های بر اساس تاخیر استفاده میکنید اگر به همراه آن از Nimbus هم استفاده کنید آن موقع تضمین میکند که گذردهی کمتر نمیشود (در مقابل الگریتم های بر اساس پرکردن بافر) .اما درصورتی که ترافیک های عبوری ذات Elastic داشته باشند و هم زمان از کنترل تاخیر استفاده کنند ( همچون شبکه ما ) ممکنه نتوانیم تاخیر را کاهش دهیم. الگریتم هایی که بر اساس پر کردن بافر هستند همگی ترافیک Elastic ایجاد میکنند .
سوالی که یپش میاد اینکه اگر ترافیک inElastic بود چی؟ اینجا تنها باید تاخیر را کاهش دهیم . اما زمانیکه elastic بودند باید سعی کنیم گذردهی را حتی در صورت افزایش کمی تاخیر افزایش دهیم .
اما برای مقابله عادلانه با روش های کنترل تاخیر و همزمان کاهش تاخیر ترافیک علاوه بر ذات ترافیک باید نوع الگریتم مورد استفاده از آن ها را هم حدس بزنیم که کار سختی است در غیر اینصورت نمیتوان به عدالت رسید (نزدیک شاید ) .
خب این همه چرت و پرت گفتیم ننها مقدمه بود اما در پست بعدی (و احتمالا آخری) یک خلاصه ای از مقاله و روش کار بتون میگم
Elasticity Detection : A Building Block for Internet Congestion Control
مینویسند که در آن یک روش جدید به نام Nimbus را معرفی میکنند .
دو دسته الگریتم کنترل ازدحام هستند که هر یک تنها یک جنبه مهم را پوشش داده اند :
1. کنترل تاخیر (براساس تاخیر) : این الگریتم ها سعی دارند RTT را کاهش دهند (البته منظور تاخیر صف است ) این میتواند باعث کاهش گذردهی در شبکه شود
2.پرکردن بافر : این الگریتم ها تنها میخواهند حداکثر استفاده از گذردهی را حتی اگر تاخیر افزایش پیدا کنند ، داشته باشند .
اما قضیه چیه :
معیار های یک الگریتم خوب برای کنترل ازدحام شامل حداکثر گذردهی به همراه کمترین تاخیر ممکن است .
بیشتر الگریتم هایی که امروزه در اینترنت استفاده میشوند بر اساس پر کردن بافر سوئیچ ها هستند یعنی سعی میکنند با استفاده از تاخیر یک پیش بینی یا نگرشی نسبت به اندازه بافر سوئیچ داشته باشندمانند روش Cube یا NewReno .
این دوستان یک تکنیک جدید ارائه دادند به نام Nimbus .
توی دروس شبکه من خیلی با الگریتم کنترل ازدحام مشکل داشتم سر اینکه وقتی نرخ ارسال ما افزایش پیدا میکنه این احتما وجود دارد که همه دستگاهای داخل شبکه نیز با هم افزایش پیدا کنند همچنین باهم کاهش پیدا کنند و درسته اینجوری باعث رعایت برابری میشه اما لزوما به عدالت نمیرسه و این باعث میشد که مثلا شبکه به حداکثر گذردهی مناسبش دست پیدا نکنه تا اینکه از خیر این فکر گذشتم و گفتم که بی خیال فقط حفظ کن بره .
اما بالاخره توی این مقاله به تفکر من جواب داده شده و متوجه شدم همچین فکرم احمقانه نبوده .
قبل از اینکه بخواییم به خلاصه ای زا مقاله بپردازیم یک مفهوم جدید رو باید یاد بگیرید :
به ترافیک های عبوری از شبکه که ترافیک شبکه شما نیستند (برای دیگران هستند) میگن Corss traffic
این ترافیک ها یا Elastic هستند یا inelastic هستند . ترافیک های elastic در گلوگاها تعریف میشود و ترافیک هایی که افزایشی هستند یعنی شبکهایی که منبع ترافیک های عبوری هستند احساس کردند میتوانند ترافیک بیشتری ارسال کنند یا باید ترافیک را کاهش دهند گویند این نوع ترافیک ها Elastic هستند و در غیر اینصورت inelastic هستند . مثلا روش های براساس تاخیر مثل Vegas و یا Copa یا روش های بر اساس پر کردن بافر Cubic اینها Elastic و روش های مثل نرخ ارسال بیت ثابت CBR و هر چیز دیگری میش.ئ inelastic یعنی بیشتر ترافیک هایی که ذات پویایی دارند میگیم Elastic
تکنیک یا ابزار nimbus میتواند ذات ترافیک عبوری از شبکه را مشخص کند . زمانی که دارید از الگریتم های بر اساس تاخیر استفاده میکنید اگر به همراه آن از Nimbus هم استفاده کنید آن موقع تضمین میکند که گذردهی کمتر نمیشود (در مقابل الگریتم های بر اساس پرکردن بافر) .اما درصورتی که ترافیک های عبوری ذات Elastic داشته باشند و هم زمان از کنترل تاخیر استفاده کنند ( همچون شبکه ما ) ممکنه نتوانیم تاخیر را کاهش دهیم. الگریتم هایی که بر اساس پر کردن بافر هستند همگی ترافیک Elastic ایجاد میکنند .
سوالی که یپش میاد اینکه اگر ترافیک inElastic بود چی؟ اینجا تنها باید تاخیر را کاهش دهیم . اما زمانیکه elastic بودند باید سعی کنیم گذردهی را حتی در صورت افزایش کمی تاخیر افزایش دهیم .
اما برای مقابله عادلانه با روش های کنترل تاخیر و همزمان کاهش تاخیر ترافیک علاوه بر ذات ترافیک باید نوع الگریتم مورد استفاده از آن ها را هم حدس بزنیم که کار سختی است در غیر اینصورت نمیتوان به عدالت رسید (نزدیک شاید ) .
خب این همه چرت و پرت گفتیم ننها مقدمه بود اما در پست بعدی (و احتمالا آخری) یک خلاصه ای از مقاله و روش کار بتون میگم
👍2👏1🤔1
De.coder
در سال 2020 آقای بالاکریشنان به همراه جمعی از دوستان (محمد علیزاده و...) یک مقاله ای تحت عنوان Elasticity Detection : A Building Block for Internet Congestion Control مینویسند که در آن یک روش جدید به نام Nimbus را معرفی میکنند . دو دسته الگریتم کنترل ازدحام…
روش Nimbus بر اساس تاخیر انتها به انتها کار میکند یعنی تاخیر بین مبدا و مقصد را اندازه میگیرد تنها روش اندازه گیری متفاوتی دارد .
این روش با استفاده از ارسال سیگنال های متناوب سینوسی 5hz سعی میکند رفتار ترافیک های عبوری از شبکه را با استفاده از بازخورد آن سیگنالها تشخیص دهد ( حالا ممکنه یکسری سوال باز پیش بیاد تو ذهنتون که به مرور به اونها جواب داده خواهد شد - صبر کنید ) .
البته دوتا قابلیت باید سیستم یا شبکه داشته باشد .
1. قابلیت ارسال سیگنال به تعداد کافی در هزمان ممکن با طول مشخص : این ویژگی برای زمانی مناسب است که بخواهیم حجم زیادی از اطلاعات را ارسال کنیم . بر روی الگریتم های کنترل تاخیر بهتر جواب میدهد .
2. این پالسها زمانی بیشترین تاثیر را دارد که ترافیک های Elastic در بازه محدود و کوتاهی بتوانند واکنش نشان دهند (کم وزیاد شوند)منظور از بازه RTT است.
اما اگر زمان این RTT ها بیشتر شود نمیتواند elastic بودن را تشخیص دهد اما اگر بخواهیم طول فرکانس را افزایش دهیم آن موقع ممکن است تاثیر بر روی تاخیر صف بگذارد و باعث ازدحام شود.
همین Nimbus میتواند با هر نوع ترافیک عبوری از شبکه حداقل قدرت تشخیص 85 درصدی داشته باشد .
اما NimbusCC چیست ؟!
یک سیستم کنترل ازدحام است که با استفاده از دادهای دریافتی از Nimbus میتواند بین الگریتم های کنترل ازدحام سوئیچ کند و الگریتم مناسب را انتخاب کند .
سوالات :
1. این سیگنالها خود باعث ازدحام نمیشوند ؟ خیر چون این سیگنالها بشدت کوتاه هستند بنابراین تاثیر خاصی روی تاخیر ندارند
2. نوع این سیگنالها چیست ؟ این سیگنالها جزوی از inElastic ها حساب میشنود
این روش 10 درصد گذردهی بیشتر نسبت به ترافیک های Elastic به ما میدهد .
گذردهی آن 10 درصد از Cubic کمتر است ولی میانگین تاخیر آن بین 40 تا 50 میلی ثانیه است.
اما این کارها میتواند منجرب به ساخت نرم افزار های تست تسرعت با دقت بالاتری شود همچنین الگریتم های مدریت صف نیز بهتر پیاده سازی شوند
این روش با استفاده از ارسال سیگنال های متناوب سینوسی 5hz سعی میکند رفتار ترافیک های عبوری از شبکه را با استفاده از بازخورد آن سیگنالها تشخیص دهد ( حالا ممکنه یکسری سوال باز پیش بیاد تو ذهنتون که به مرور به اونها جواب داده خواهد شد - صبر کنید ) .
البته دوتا قابلیت باید سیستم یا شبکه داشته باشد .
1. قابلیت ارسال سیگنال به تعداد کافی در هزمان ممکن با طول مشخص : این ویژگی برای زمانی مناسب است که بخواهیم حجم زیادی از اطلاعات را ارسال کنیم . بر روی الگریتم های کنترل تاخیر بهتر جواب میدهد .
2. این پالسها زمانی بیشترین تاثیر را دارد که ترافیک های Elastic در بازه محدود و کوتاهی بتوانند واکنش نشان دهند (کم وزیاد شوند)منظور از بازه RTT است.
اما اگر زمان این RTT ها بیشتر شود نمیتواند elastic بودن را تشخیص دهد اما اگر بخواهیم طول فرکانس را افزایش دهیم آن موقع ممکن است تاثیر بر روی تاخیر صف بگذارد و باعث ازدحام شود.
همین Nimbus میتواند با هر نوع ترافیک عبوری از شبکه حداقل قدرت تشخیص 85 درصدی داشته باشد .
اما NimbusCC چیست ؟!
یک سیستم کنترل ازدحام است که با استفاده از دادهای دریافتی از Nimbus میتواند بین الگریتم های کنترل ازدحام سوئیچ کند و الگریتم مناسب را انتخاب کند .
سوالات :
1. این سیگنالها خود باعث ازدحام نمیشوند ؟ خیر چون این سیگنالها بشدت کوتاه هستند بنابراین تاثیر خاصی روی تاخیر ندارند
2. نوع این سیگنالها چیست ؟ این سیگنالها جزوی از inElastic ها حساب میشنود
این روش 10 درصد گذردهی بیشتر نسبت به ترافیک های Elastic به ما میدهد .
گذردهی آن 10 درصد از Cubic کمتر است ولی میانگین تاخیر آن بین 40 تا 50 میلی ثانیه است.
اما این کارها میتواند منجرب به ساخت نرم افزار های تست تسرعت با دقت بالاتری شود همچنین الگریتم های مدریت صف نیز بهتر پیاده سازی شوند
👍1🤔1
دوستان سعی کردم یکسری مفاهیم عامیانه رو از این مقاله توضیح بدم و متن های تخصصی تر رو بزارم خود افراد بخونن .
واقعا بنظرم مقاله جالبی بود . دست آورد هاش نکه فوق العاده ولی خوبی میتونه باشه .
اگر بنظرتون توی درک مطالب مشکلی دارید باید بگم که هنوز توی مبحث کنترل ازدحام مشکل دارید و باید درباره روش های Cubic و Vegas و... مطالعه داشته باشید . علاقه باشه همشون رو یاد میگیرید .
گرسنگی در ازدحام انتها به انتها و فرمال کردن ازدحام هم پیش خودم حفظش میکنم تا اذیت نشید دیگه به اندازه کافی شکنجه شدین 😉.
پروتکل UDP چه نوع ترافیکی تولید میکنه ؟!
Elastic
Inelastic
واقعا بنظرم مقاله جالبی بود . دست آورد هاش نکه فوق العاده ولی خوبی میتونه باشه .
اگر بنظرتون توی درک مطالب مشکلی دارید باید بگم که هنوز توی مبحث کنترل ازدحام مشکل دارید و باید درباره روش های Cubic و Vegas و... مطالعه داشته باشید . علاقه باشه همشون رو یاد میگیرید .
گرسنگی در ازدحام انتها به انتها و فرمال کردن ازدحام هم پیش خودم حفظش میکنم تا اذیت نشید دیگه به اندازه کافی شکنجه شدین 😉.
پروتکل UDP چه نوع ترافیکی تولید میکنه ؟!
Elastic
Inelastic
👏3❤1🤔1
خواستم یکسری حرفایی بزنم دیدم حرفای شادی نیست و مناسب این وقت نیست . گفتم هیچی نگم بهتره ، پس
سال نوتون مبارک
سال نوتون مبارک
❤7👍1
There is no secret any more ...
https://www.youtube.com/watch?v=-UrdExQW0cs
https://www.youtube.com/watch?v=-UrdExQW0cs
YouTube
What makes quantum computers SO powerful?
A quantum computer in the next decade could crack the encryption our society relies on using Shor's Algorithm. Head to https://brilliant.org/veritasium to start your free 30-day trial, and the first 200 people get 20% off an annual premium subscription.
…
…
👍1👏1
با سلام دوستان شبتون بخیر .
خداروشکر نتایج اومده و امیدوارم وضعیت همتون خوب باشه .
خداروشکر نتیجه من رضایت بخش بود بعد از اون همه تلاش .
این مدت یکم تو فاز دپرس بودم و حوصله نبود در همین لحظه کمی شنگولم گفتم به بچهای ارشد تبریک بگم .
انشالله بزودی فعالیت رو از سر میگیرم و کانال سوالات رو هم بروز میکنم.
بچهای امسال نگران نباشن اینقدر سوال دارم که واسه دو ماه کانال سوالات رو بروز کنم .
کلام آخر اینکه دم بچهایی که بودن و نیستن گرم و دم اونایی گرم که اولین شکست کنکور شون رو تجربه کردند ولی بازم ادامه دادند .
خداروشکر نتایج اومده و امیدوارم وضعیت همتون خوب باشه .
خداروشکر نتیجه من رضایت بخش بود بعد از اون همه تلاش .
این مدت یکم تو فاز دپرس بودم و حوصله نبود در همین لحظه کمی شنگولم گفتم به بچهای ارشد تبریک بگم .
انشالله بزودی فعالیت رو از سر میگیرم و کانال سوالات رو هم بروز میکنم.
بچهای امسال نگران نباشن اینقدر سوال دارم که واسه دو ماه کانال سوالات رو بروز کنم .
کلام آخر اینکه دم بچهایی که بودن و نیستن گرم و دم اونایی گرم که اولین شکست کنکور شون رو تجربه کردند ولی بازم ادامه دادند .
همیشه توی یک رقابت برد و باخت وجود داره . رقابتی که همه ببرند و همه ببازند که رقابت حساب نمیشه.
یکبار شما میبازی یکی دیگه میبره بار دیگه شما میبری و یکی دیگه میبازه.
من بار اولی که کنکور ارشد رو دادم رتبم خیلی خراب شد ۳۶۰ شدم فکرکنم یا ۳۷۰ اوضاع روحیم اصلا جالب نبود طوری که همون روز بعد از اومدن به خونه گندهایی که زدم رو فهمیدم و کارم صبح تا شب شده بود حسرت و غم بغل کردن . دلتون نخواهد من تا مرداد همین آش بود و همین کاسه .
اینقدر خسته بودم از خودم و زندگی که گفتم کارم تموم دیگه میخواستم بیخال بشم. روزای بشدت مزخرفی رو پشت سر گذاشتم چه قبل از کنکور و چه بعد از کنکور .
توی سال اول کنکورم شب و روز هام قاطی شده بود نه زمان دستم بود نه تاریخ و روز . هر روز خدا خسته بودم از بس که درس خونده بودم اینقدر پای فیلم آموزشی و سوالات پشت سیستم مینوشتم که عضلات پاهام تحلیل رفته بود و هر قدم که راه میرفتم برام دردناک بود . اعتقادم بر این بود که درس رو نباید حفظ کنم بلکه باید یادبگیرم . فکر کن چیزی که توی ۴ سال یاد نگرفتیم رو توی یک سال بخوای یادبگیری .
اگر بگم روزانه ۸ ساعت شایدم بیشتر درس میخوندم دروغ نگفتم . اینقدر تست زدم که خدا میدونه خداروشکر شما وضعیت اتاق من رو ندیدید اون روز ها . توی آزمون که ۵۰۰ نفر شرکت میکردند توی موسسه مهستان رتبم از ۵۰ پایین تر نمیشد اما آخراش خودم رو به زیر ۲۰ رسوندم . یکی از دوستانم هم آزمون های پر رو شرکت میکرد که من دمش گرم بهم میداد و تست میزدیم . (البته هم من آزمون هارو بهش میدادم هم ایشون) آره خلاصه که بدون پول و کلاس های آموزشی تنها با خوندن و کتاب و فیلم آموزشی و آزمون درس خوندیم . پیرشدیم .
درس خوندن رو ادامه دادیم تا روز کنکور یادمه از شب تا ساعت برگذاری کنکور بازم داشتم مرور میکردم ( همه میدونن دیگه شب قبل از کنکور خوابی وجود نداره )
زمان برگذاری نزدیک شده بود و بچها داشتن وسایلشون رو قبل از ورود به سالن تحویل میدادن که بهم گفتن که ساعتم رو هم باید تحویل بدم نگو من حواسم نبود که نباید ساعت هوشمند رو میبردم . از اون لحظه یک سیگنالی بهم میگفت آب قطعه .
سرتون رو درد نیارم سر جلسه رفتم حسابی گند زدم و با لبی خندان و خوشحال غافل از خراب کاریم رفتم خانه و دوران دپرسی رو شروع کردم و حاصل اون همه بدبختی بیگاری توی یک روز پودرشد رفت هوا و در آخر درخواستارو برای اعزام به خدمت مقدس سربازی (زاررررت) ارسال کردم.
یکبار شما میبازی یکی دیگه میبره بار دیگه شما میبری و یکی دیگه میبازه.
من بار اولی که کنکور ارشد رو دادم رتبم خیلی خراب شد ۳۶۰ شدم فکرکنم یا ۳۷۰ اوضاع روحیم اصلا جالب نبود طوری که همون روز بعد از اومدن به خونه گندهایی که زدم رو فهمیدم و کارم صبح تا شب شده بود حسرت و غم بغل کردن . دلتون نخواهد من تا مرداد همین آش بود و همین کاسه .
اینقدر خسته بودم از خودم و زندگی که گفتم کارم تموم دیگه میخواستم بیخال بشم. روزای بشدت مزخرفی رو پشت سر گذاشتم چه قبل از کنکور و چه بعد از کنکور .
توی سال اول کنکورم شب و روز هام قاطی شده بود نه زمان دستم بود نه تاریخ و روز . هر روز خدا خسته بودم از بس که درس خونده بودم اینقدر پای فیلم آموزشی و سوالات پشت سیستم مینوشتم که عضلات پاهام تحلیل رفته بود و هر قدم که راه میرفتم برام دردناک بود . اعتقادم بر این بود که درس رو نباید حفظ کنم بلکه باید یادبگیرم . فکر کن چیزی که توی ۴ سال یاد نگرفتیم رو توی یک سال بخوای یادبگیری .
اگر بگم روزانه ۸ ساعت شایدم بیشتر درس میخوندم دروغ نگفتم . اینقدر تست زدم که خدا میدونه خداروشکر شما وضعیت اتاق من رو ندیدید اون روز ها . توی آزمون که ۵۰۰ نفر شرکت میکردند توی موسسه مهستان رتبم از ۵۰ پایین تر نمیشد اما آخراش خودم رو به زیر ۲۰ رسوندم . یکی از دوستانم هم آزمون های پر رو شرکت میکرد که من دمش گرم بهم میداد و تست میزدیم . (البته هم من آزمون هارو بهش میدادم هم ایشون) آره خلاصه که بدون پول و کلاس های آموزشی تنها با خوندن و کتاب و فیلم آموزشی و آزمون درس خوندیم . پیرشدیم .
درس خوندن رو ادامه دادیم تا روز کنکور یادمه از شب تا ساعت برگذاری کنکور بازم داشتم مرور میکردم ( همه میدونن دیگه شب قبل از کنکور خوابی وجود نداره )
زمان برگذاری نزدیک شده بود و بچها داشتن وسایلشون رو قبل از ورود به سالن تحویل میدادن که بهم گفتن که ساعتم رو هم باید تحویل بدم نگو من حواسم نبود که نباید ساعت هوشمند رو میبردم . از اون لحظه یک سیگنالی بهم میگفت آب قطعه .
سرتون رو درد نیارم سر جلسه رفتم حسابی گند زدم و با لبی خندان و خوشحال غافل از خراب کاریم رفتم خانه و دوران دپرسی رو شروع کردم و حاصل اون همه بدبختی بیگاری توی یک روز پودرشد رفت هوا و در آخر درخواستارو برای اعزام به خدمت مقدس سربازی (زاررررت) ارسال کردم.
❤5
برای بار دوم دیگه جانی در بدن نبود و بشدت نا امیدی بر من چیره گشته بود که یکهو ندا آمد که آب رو بریز همون جایی که میسوزه :)
در نتیجه فهمیدم مشکلم چیه و فهمیدم باید روی جنبه روانی قضیه کار کنم
درطول تلاشم برای بار دوم سعی کردم که تمام مطالبی که بلد بودم رو تو ذهنم تازه نگه دارم و سعی کنم به این دو مشکل غلبه کنم .
این بار تنها کتابای مرجع رو میخوندم و سوالات آنهارا حل میکردم کتاب راس رو سه بار کامل حل کردم کتاب استالینگ و clrs و سلبرشتز و تننبام و رو یک دور کامل حل کردم .
حتی یادمه رفتم کتاب سی جی دیت رو داشتم میخوندم . در کنارش سی جی دیت یک کتاب دیگه هم داره مخصوص نرمال کردن اون رو هم داشتم میخوندم . در کنار سی جی دیت کتاب پایگاه داده سیلبرشاتز رو هم کامل حل کردم . (منظور از کامل سرفصل های موردنیاز )
برای درس نظریه زبان کتاب سیبسر و مارتین رو حل میکردم .
تنها سوال از کتابای مرجع حل میکردم و بیشتر تمرکزم بر روی اون دو مشکلی بود که گفتم .
خلاصه که ایندفعه با استرس کمتر و اعتماد به نفس بیشتر پای جلسه رفتیم و این شد رتبمون . هرچند من توانایی دو رقمی شدن رو تو خودم میدیدم . اینبار فهمیدم کنترل روانی و روحی داشتن سر جلسه کنکور خیلی مهم تر از اون چیزیه که فکر میکنید . مطمئناً اگر کنترل خوبی روی روان داشته باشید و به دروس مسلط میتوانید خیلی عملکرد بهتری داشته باشید. این مورد برای من هم صدق میکنه.
کلام آخر اینکه اگر از عقب افتادن ها و خطاها و غلط ها ناراحت میشید و اعصابتون خورد میشه و بخودتون سرکوفت میزنید باید بگم که با همین آزمون و خطاها که پیشرفت میکنید . این حرف رو همه میگن ولی میدونم که عمل بهش خیلی سخته تره ولی بعد از بار دهم دیگه اینقدر بخودتون سخت نمیگیرید و درست میشه . توقعم از خودم بالاتر از این بود ولی دیگه جو حاکم بر جلسه اجازه عملکرد بهتر رو نداد . اما در نهایت اون چیزی که میخواستم شد
تمام این مطلب رو گفتم نکه فخر فروشی یا تکبر یا بالاتر بینی باشه کسایی که میشناسنم میدونن اصلا اهل نمایش نیستم . گفتم تا بدونید سر یک کنکوری چه بلاهایی میاد با اینکه خیلی تلاش میکنی ممکنه بازم نتیجه نگیری با اینکه خیلی هارو جلوتر از خودت میبینی و حصرت میخوری بازم نتیجه نگیری . همه از موفقیت ها و نتیجه بدست اومدش میگن و کسی از زخم و درد هایی که کشیده نمیگه . اینارو گفتم بهتر با واقعیت آشنابشید
درآخر هم جای هیچ سخنی نمیمونه جز :
https://youtu.be/S_afBIxYyyc
در نتیجه فهمیدم مشکلم چیه و فهمیدم باید روی جنبه روانی قضیه کار کنم
درطول تلاشم برای بار دوم سعی کردم که تمام مطالبی که بلد بودم رو تو ذهنم تازه نگه دارم و سعی کنم به این دو مشکل غلبه کنم .
این بار تنها کتابای مرجع رو میخوندم و سوالات آنهارا حل میکردم کتاب راس رو سه بار کامل حل کردم کتاب استالینگ و clrs و سلبرشتز و تننبام و رو یک دور کامل حل کردم .
حتی یادمه رفتم کتاب سی جی دیت رو داشتم میخوندم . در کنارش سی جی دیت یک کتاب دیگه هم داره مخصوص نرمال کردن اون رو هم داشتم میخوندم . در کنار سی جی دیت کتاب پایگاه داده سیلبرشاتز رو هم کامل حل کردم . (منظور از کامل سرفصل های موردنیاز )
برای درس نظریه زبان کتاب سیبسر و مارتین رو حل میکردم .
تنها سوال از کتابای مرجع حل میکردم و بیشتر تمرکزم بر روی اون دو مشکلی بود که گفتم .
خلاصه که ایندفعه با استرس کمتر و اعتماد به نفس بیشتر پای جلسه رفتیم و این شد رتبمون . هرچند من توانایی دو رقمی شدن رو تو خودم میدیدم . اینبار فهمیدم کنترل روانی و روحی داشتن سر جلسه کنکور خیلی مهم تر از اون چیزیه که فکر میکنید . مطمئناً اگر کنترل خوبی روی روان داشته باشید و به دروس مسلط میتوانید خیلی عملکرد بهتری داشته باشید. این مورد برای من هم صدق میکنه.
کلام آخر اینکه اگر از عقب افتادن ها و خطاها و غلط ها ناراحت میشید و اعصابتون خورد میشه و بخودتون سرکوفت میزنید باید بگم که با همین آزمون و خطاها که پیشرفت میکنید . این حرف رو همه میگن ولی میدونم که عمل بهش خیلی سخته تره ولی بعد از بار دهم دیگه اینقدر بخودتون سخت نمیگیرید و درست میشه . توقعم از خودم بالاتر از این بود ولی دیگه جو حاکم بر جلسه اجازه عملکرد بهتر رو نداد . اما در نهایت اون چیزی که میخواستم شد
تمام این مطلب رو گفتم نکه فخر فروشی یا تکبر یا بالاتر بینی باشه کسایی که میشناسنم میدونن اصلا اهل نمایش نیستم . گفتم تا بدونید سر یک کنکوری چه بلاهایی میاد با اینکه خیلی تلاش میکنی ممکنه بازم نتیجه نگیری با اینکه خیلی هارو جلوتر از خودت میبینی و حصرت میخوری بازم نتیجه نگیری . همه از موفقیت ها و نتیجه بدست اومدش میگن و کسی از زخم و درد هایی که کشیده نمیگه . اینارو گفتم بهتر با واقعیت آشنابشید
درآخر هم جای هیچ سخنی نمیمونه جز :
https://youtu.be/S_afBIxYyyc
YouTube
Snoop Dogg thanks himself for his success
(20 Nov 2018) Snoop Dogg thanks himself for his success
Find out more about AP Archive: https://www.aparchive.com/HowWeWork
Twitter: https://twitter.com/AP_Archive
Facebook: https://www.facebook.com/APArchives
Instagram: https://www.instagram.com/APNews/…
Find out more about AP Archive: https://www.aparchive.com/HowWeWork
Twitter: https://twitter.com/AP_Archive
Facebook: https://www.facebook.com/APArchives
Instagram: https://www.instagram.com/APNews/…
❤3👍1
در آخر هم جا داره یک تبریک خاص به آقای خوشه چین بگیم که بالاخره بعد از تلاش های فراوان ایشان توانستند پایاننامه ارشد شون رو تمام کنند .
خداوکیلی وقتی فرآیند نوشتنش رو برام تعریف میکردم فهمیدم از چه جادهایی عبور کرده .
درضمن ناگفته نماند ایشان خیلی تو قضیه انتخاب رشته و دانشگاه کمک من کردند .
ایشالله موفقیت بیشترت .
خداوکیلی وقتی فرآیند نوشتنش رو برام تعریف میکردم فهمیدم از چه جادهایی عبور کرده .
درضمن ناگفته نماند ایشان خیلی تو قضیه انتخاب رشته و دانشگاه کمک من کردند .
ایشالله موفقیت بیشترت .
❤7
De.coder
برای بار دوم دیگه جانی در بدن نبود و بشدت نا امیدی بر من چیره گشته بود که یکهو ندا آمد که آب رو بریز همون جایی که میسوزه :) در نتیجه فهمیدم مشکلم چیه و فهمیدم باید روی جنبه روانی قضیه کار کنم درطول تلاشم برای بار دوم سعی کردم که تمام مطالبی که بلد بودم رو…
بعضی ها از حرف هام اشتباه برداشت کردند . من سال اول به دروس مسلط شدم بدون اینکه مرجع رو خونده باشم.
البته من مراجع رو قبلا تو دوران تحصیلم مطالعه داشتم ولی نه برای صرفا کنکور .
سال دوم که تنها مرجع خوندم جنبه تسلط بیشتر و مکمل بودن بود .
هیچ کدام جای دیگری نیست
روش مطالعه هم به خودتون بستگی داره فقط باید حواستون جمع کنید که مفید باشه ساعات مطالعتون . تمرکز کامل روی درس باشه و صرفا فقط حفظ نکنید
بفهمید یادبگیرید با گوشت و خونتون درکش کنید .
دقت هم داشته باشید چوک ممکنه یک "و" کلا گزینه رو عوض کنه .
سوال رو حفظ نکنید یادبگیرید تحلیل کنید یادبگیرید مسائل رو حل کنید یادبکیرید چجوری فکر کنید.
دنبال رتبه هستید باید ۶ درس رو یادگرفته باشید .
دنبال موسسه هستید که هزینه کنید موسسه ماهان و مهستان بهترین ها هستند ، موسسه پر دیگه جمع شد و اساتیدش دارن با ماهان کار میکنند.
اساتید ماهان با تجربه تر و حرفه ای تر هستند اما موسسه مهستان استاد یوسفی اش بیشتر برای دانشجو وقت میزاره و سعی میکنه ریز نکات رو بگه البته بیشتر شخصیت تجاری داره تا علمی
در آخر از همه اینها شرایط روانیتون رو برای آزمون اوکی کنید که خدایی نکرده مث من نشید که درس ها بلد باشید ولی روان خراب گند بزنه تو کارنامه تون .
البته من مراجع رو قبلا تو دوران تحصیلم مطالعه داشتم ولی نه برای صرفا کنکور .
سال دوم که تنها مرجع خوندم جنبه تسلط بیشتر و مکمل بودن بود .
هیچ کدام جای دیگری نیست
روش مطالعه هم به خودتون بستگی داره فقط باید حواستون جمع کنید که مفید باشه ساعات مطالعتون . تمرکز کامل روی درس باشه و صرفا فقط حفظ نکنید
بفهمید یادبگیرید با گوشت و خونتون درکش کنید .
دقت هم داشته باشید چوک ممکنه یک "و" کلا گزینه رو عوض کنه .
سوال رو حفظ نکنید یادبگیرید تحلیل کنید یادبگیرید مسائل رو حل کنید یادبکیرید چجوری فکر کنید.
دنبال رتبه هستید باید ۶ درس رو یادگرفته باشید .
دنبال موسسه هستید که هزینه کنید موسسه ماهان و مهستان بهترین ها هستند ، موسسه پر دیگه جمع شد و اساتیدش دارن با ماهان کار میکنند.
اساتید ماهان با تجربه تر و حرفه ای تر هستند اما موسسه مهستان استاد یوسفی اش بیشتر برای دانشجو وقت میزاره و سعی میکنه ریز نکات رو بگه البته بیشتر شخصیت تجاری داره تا علمی
در آخر از همه اینها شرایط روانیتون رو برای آزمون اوکی کنید که خدایی نکرده مث من نشید که درس ها بلد باشید ولی روان خراب گند بزنه تو کارنامه تون .
👍3🤔1
اتفاق خیلی جالب
-------------------------------
من هنوز به انتخاب رشته ای که انجام دادم دو به شکم ولی امروز وقتی داشتم scholar بزرگان شبکه رو نگاه میکردم یکهو چشمم خورد به یک مصاحبه ای که ACM با دو تا از بزرگان حوزه شبکههای کامپیوتری به نام های Jennifer Rexford و Scott Shenker داشته .
( فایل مصاحبه رو داخل کانال میزارم )
چیزی که من متوجه شدم روحیه من خیلی به این دو نزدیک است مثلا Rexford توی مصاحبه میگه :
" من دوست دارم زیر ساخت اینترنت را بهبود ببخشم تا نسل های آینده بتوانند تغییرات لازم و حیاتی را راحت تر بر روی اینترنت پیاده کنند. تنها چیزی که میتواند اینترنت را بهبود ببخشد این است که مطمئن شویم اینترنت توانایی پذیرش تغییر در طول زمان را داشته باشد . "
در یک پاراگراف دیگه میگوید:
" متوسط تغییر و تحول در کاربرد های شبکه و تکنولوژی های مرتبط به آن آنقدر بالاست که یکی از چالش های ما هم پا بودن با این تغییرات است . "
و درپاراگرافی دیگر :
" بسیار زیباست که میتوانیم از دانش شاخه های علمی دیگر در شبکه استفاده کنیم و آن را روز به روز بهتر کنیم . چیزی که باعث انگیزه من میشه زمانی است که یک مدیر شبکه دارد برای پیاده سازی یک موضوع تلاش میکند که بتواند روی شبکه پیاده کند . آنجاست من سعی میکنم تا مشکل را حل کنم "
اما هیچی به اندازه مصاحبه آقای Scott shekner به من انگیزه نداد. بسیار از خواندن مصاحبهاش لذت بردم :
فاکتور های انتخابی من این است که امروز صبح با چه کسی صحبت کردم ، مرز توانایی هایم را بدانم و با کمک و همکاری دیگران بتوانم آن ها را کنار بگذارم. بنابراین بجای آنکه بر روی مشکلاتم تمرکز کنم سعی میکنم روی تاثیری که میتوانم داشته باشم تمرکز کنم ( که مشکلات من را نتوانند ببینند ) "
فکر میکنید این پاراگراف زیبا بود؟ هنوز ادامه مصاحبه رو نخوندین :
" در بعضی مواقع کار های من و همکارانم ممکن است در پیاده سازی و نحوهی آن تاثیر گذار باشد اما این موضوع اولویت دوم من است چرا ؟!
چون بیشتر اوقات قوانین سازمان ها دیکته میکنن که چه چیزی پیاده سازی شود و این مشکلات اصلا باب میل من نیست .
من میخواهم به مردم نحوه فکر کردن را آموزش دهم میخواهم طبیعت مکاتبه کردن و تبادل اطلاعات را تغییر دهم . "
" چیزی که برای من بسیار خوشایند است ساده کردن مفاهیم است . "
در ادامه Shenker میگه :
" کاشکی محققان شبکه روی مسائل بزرگتر و مهم تری کار میکردند . اما منظورم چیست ؟!
منظورم اینترنت عمومی است نه wan و شبکهای خصوصی یا حتی میتواند حریم خصوصی باشد .
حتی میتوان به موضوعات اساسی و اولیه اشاره کرد منظورم لزوما تئوری نیست ولی چیزی که به مفاهیم اساسی و اولیه شبکه اشاره کند .
لزوما قرار نیست که همین الان قابل پیاده سازی باشد . مثلا معماری اینترنت یا شبکه که تعصبش رو میکشم . "
از شوخ طبعی ایشان هم میتوان گفت :
" به مدت طولانی SIGCCOM با اینکه کار ما و مسائل ما با مشکلات روز مره در ارتباط نبود مشکل داشت.
از قدیم میگفتن :
انسان ها نقشه میکشن و خدا به آن ها میخندد.
برای چندین دهه میتوان اینگونه گفت که :
محققان نتایج تحقیقات خود را منتشر میکردند و سیسکو به آن میخندید و رسانهای حامل (فرض کنید سوئچ یا کابل مثلا) آن را نادیده میگرد .
این موضوع زمانی متوقف شد که موضوعات در مقیاس بزرگتری مطرح شدند . "
کمی جلو تر به سوالاتی که درباره مقاله محققان از خود میپرسد اشاره میکند و میگوید :
" آیا میتوان این را اجرا و نهایی کرد ؟
ما نباید خودمون رو محدود به مقیاس های بزرگ یا حامل هایی که قراره پیاده شوند کنیم . اگر این اتفاق بیافتد ما دیگر محقق نیستیم تنها یک مشت مهندس با دانش زیاد هستیم ."
یکی دیگه از سوالات این است که آیا مطمئنی این حتما درست است ؟
ایشون نقلی از Don Norman میکند و میگوید :
" آکادمیک پول میگیرد تا باهوش و هوشمندانه کار کند نکه صد در صد از کار خود مطمئن باش.
حتی در یک جایی آقای Shenker میگوید :
" همه داستان کسی که کلید خود را گم کرده ولی در زیر فانوس به دنبال آن میگردد را شنیده ایم :
از آن شخص میپرسند که آیا آخرین جایی که کلید خود را گذاشتی اینجاست؟ او در پاسخ میگوید نه ولی تنها اینجاست که نور دارد .
این وضعیت خراب جامعه علمی امروز است . ممکن است مشکلات بزرگتر ما جاهای دیگر باشد ولی محققان همچنان دنبال گمشده خود در زیر نور فانوس هستند . منظور از نور فانوس همان مسیریاست که تنها میخواهند مقاله خود را منتشر کنند " .
-------------------------------
من هنوز به انتخاب رشته ای که انجام دادم دو به شکم ولی امروز وقتی داشتم scholar بزرگان شبکه رو نگاه میکردم یکهو چشمم خورد به یک مصاحبه ای که ACM با دو تا از بزرگان حوزه شبکههای کامپیوتری به نام های Jennifer Rexford و Scott Shenker داشته .
( فایل مصاحبه رو داخل کانال میزارم )
چیزی که من متوجه شدم روحیه من خیلی به این دو نزدیک است مثلا Rexford توی مصاحبه میگه :
" من دوست دارم زیر ساخت اینترنت را بهبود ببخشم تا نسل های آینده بتوانند تغییرات لازم و حیاتی را راحت تر بر روی اینترنت پیاده کنند. تنها چیزی که میتواند اینترنت را بهبود ببخشد این است که مطمئن شویم اینترنت توانایی پذیرش تغییر در طول زمان را داشته باشد . "
در یک پاراگراف دیگه میگوید:
" متوسط تغییر و تحول در کاربرد های شبکه و تکنولوژی های مرتبط به آن آنقدر بالاست که یکی از چالش های ما هم پا بودن با این تغییرات است . "
و درپاراگرافی دیگر :
" بسیار زیباست که میتوانیم از دانش شاخه های علمی دیگر در شبکه استفاده کنیم و آن را روز به روز بهتر کنیم . چیزی که باعث انگیزه من میشه زمانی است که یک مدیر شبکه دارد برای پیاده سازی یک موضوع تلاش میکند که بتواند روی شبکه پیاده کند . آنجاست من سعی میکنم تا مشکل را حل کنم "
اما هیچی به اندازه مصاحبه آقای Scott shekner به من انگیزه نداد. بسیار از خواندن مصاحبهاش لذت بردم :
فاکتور های انتخابی من این است که امروز صبح با چه کسی صحبت کردم ، مرز توانایی هایم را بدانم و با کمک و همکاری دیگران بتوانم آن ها را کنار بگذارم. بنابراین بجای آنکه بر روی مشکلاتم تمرکز کنم سعی میکنم روی تاثیری که میتوانم داشته باشم تمرکز کنم ( که مشکلات من را نتوانند ببینند ) "
فکر میکنید این پاراگراف زیبا بود؟ هنوز ادامه مصاحبه رو نخوندین :
" در بعضی مواقع کار های من و همکارانم ممکن است در پیاده سازی و نحوهی آن تاثیر گذار باشد اما این موضوع اولویت دوم من است چرا ؟!
چون بیشتر اوقات قوانین سازمان ها دیکته میکنن که چه چیزی پیاده سازی شود و این مشکلات اصلا باب میل من نیست .
من میخواهم به مردم نحوه فکر کردن را آموزش دهم میخواهم طبیعت مکاتبه کردن و تبادل اطلاعات را تغییر دهم . "
" چیزی که برای من بسیار خوشایند است ساده کردن مفاهیم است . "
در ادامه Shenker میگه :
" کاشکی محققان شبکه روی مسائل بزرگتر و مهم تری کار میکردند . اما منظورم چیست ؟!
منظورم اینترنت عمومی است نه wan و شبکهای خصوصی یا حتی میتواند حریم خصوصی باشد .
حتی میتوان به موضوعات اساسی و اولیه اشاره کرد منظورم لزوما تئوری نیست ولی چیزی که به مفاهیم اساسی و اولیه شبکه اشاره کند .
لزوما قرار نیست که همین الان قابل پیاده سازی باشد . مثلا معماری اینترنت یا شبکه که تعصبش رو میکشم . "
از شوخ طبعی ایشان هم میتوان گفت :
" به مدت طولانی SIGCCOM با اینکه کار ما و مسائل ما با مشکلات روز مره در ارتباط نبود مشکل داشت.
از قدیم میگفتن :
انسان ها نقشه میکشن و خدا به آن ها میخندد.
برای چندین دهه میتوان اینگونه گفت که :
محققان نتایج تحقیقات خود را منتشر میکردند و سیسکو به آن میخندید و رسانهای حامل (فرض کنید سوئچ یا کابل مثلا) آن را نادیده میگرد .
این موضوع زمانی متوقف شد که موضوعات در مقیاس بزرگتری مطرح شدند . "
کمی جلو تر به سوالاتی که درباره مقاله محققان از خود میپرسد اشاره میکند و میگوید :
" آیا میتوان این را اجرا و نهایی کرد ؟
ما نباید خودمون رو محدود به مقیاس های بزرگ یا حامل هایی که قراره پیاده شوند کنیم . اگر این اتفاق بیافتد ما دیگر محقق نیستیم تنها یک مشت مهندس با دانش زیاد هستیم ."
یکی دیگه از سوالات این است که آیا مطمئنی این حتما درست است ؟
ایشون نقلی از Don Norman میکند و میگوید :
" آکادمیک پول میگیرد تا باهوش و هوشمندانه کار کند نکه صد در صد از کار خود مطمئن باش.
حتی در یک جایی آقای Shenker میگوید :
" همه داستان کسی که کلید خود را گم کرده ولی در زیر فانوس به دنبال آن میگردد را شنیده ایم :
از آن شخص میپرسند که آیا آخرین جایی که کلید خود را گذاشتی اینجاست؟ او در پاسخ میگوید نه ولی تنها اینجاست که نور دارد .
این وضعیت خراب جامعه علمی امروز است . ممکن است مشکلات بزرگتر ما جاهای دیگر باشد ولی محققان همچنان دنبال گمشده خود در زیر نور فانوس هستند . منظور از نور فانوس همان مسیریاست که تنها میخواهند مقاله خود را منتشر کنند " .
👍3🤔1
صحبت های خودمونی پیرامون این پست :
حقیقت من بشدت از این مصاحبه زیبا لذت بردم و برای من آموزنده بود . نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت از اینکه روحیاتم بشدت به این افراد نزدیک است .
اگر اینطوری باشد باید بگم که دوران سختی را این افراد دارن پشت سر میزارند
با تک تک حرفاشون موافقم هستم .
هر دو دل لتنگ روز هایی هستند که محققان بر روی موضوعات اساسی و اولیه شبکه کار میکردند.
از وقتی هوش مصنوعی یا بهینه سازی وارد کار شد گند زده شد به همه شاخهای مخصوصا شبکه الان شما برو کارای محققان ایرانی رو ببین همشون دارن روی بهینه سازی کار میکنن همشون دارن از هوش مصنوعی توی شبکه استفاده میکنن . حالم از این موضوع بهم میخوره . فکر کردن بهش هم عذاب آوره .
آقا هنوز شما نتوانستید مشکل اینترنت رو حل کنید ( منظورم سرعتش نیستا مثل qos یا مدریت آن ) چرا دنبال بهینه سازی هستید .
الان پروفایل محققان خارجی رو ببینید به چه چیزایی روی آوردن ! نمیدونی اینا محقق شبکه هستند یا شبکه بازیچه دست آن ها .
طرف علوم کامیپوتر خونده داره درباره سلامت انسان ها مقاله میده حالا نمیگم کی ولی واقعا آدم حرص میخوره که اتفاقا درحال رخ دادن هستند.
حقیقت من بشدت از این مصاحبه زیبا لذت بردم و برای من آموزنده بود . نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت از اینکه روحیاتم بشدت به این افراد نزدیک است .
اگر اینطوری باشد باید بگم که دوران سختی را این افراد دارن پشت سر میزارند
با تک تک حرفاشون موافقم هستم .
هر دو دل لتنگ روز هایی هستند که محققان بر روی موضوعات اساسی و اولیه شبکه کار میکردند.
از وقتی هوش مصنوعی یا بهینه سازی وارد کار شد گند زده شد به همه شاخهای مخصوصا شبکه الان شما برو کارای محققان ایرانی رو ببین همشون دارن روی بهینه سازی کار میکنن همشون دارن از هوش مصنوعی توی شبکه استفاده میکنن . حالم از این موضوع بهم میخوره . فکر کردن بهش هم عذاب آوره .
آقا هنوز شما نتوانستید مشکل اینترنت رو حل کنید ( منظورم سرعتش نیستا مثل qos یا مدریت آن ) چرا دنبال بهینه سازی هستید .
الان پروفایل محققان خارجی رو ببینید به چه چیزایی روی آوردن ! نمیدونی اینا محقق شبکه هستند یا شبکه بازیچه دست آن ها .
طرف علوم کامیپوتر خونده داره درباره سلامت انسان ها مقاله میده حالا نمیگم کی ولی واقعا آدم حرص میخوره که اتفاقا درحال رخ دادن هستند.
👍3🤔1
زندگی بوده نه بکام ...
--------------------------
دوباره من اومدم که با یکسری حرفا حوصلتونو سر ببرم .
امروز اتفاقاتی برام افتاد گفتم شاید برای بعضیاتون جالب باشه .
همانطور که اعضای قدیمی و افراد نزدیک به من میدونن من از وقتی که وارد رشته کامپیوتر شدم فقط یکسال طول کشید تا به شبکهای کامپیوتری علاقه من بشم . آغاز این علاقه من از آدرنالینی بود که هک و امنیت در رگ هام جاری میشد .
حتی بعضی از افراد نزدیک تر از رگ گردن به من میدانند که من سابقه نفوذ به سیستم کامپیوتر هم داشتم .
علاقه مندی من به شبکه از جوانی شروع شد و تا این سن با من رشد کرد یکی از دلایلی بود که خواستم ارشد بخوانم چون دوره لیسانس رو نرم افزار برداشته بودم ولی میخواستم تنها توی شبکه متخصص بشم .
اما چه بگم که دلم شدیدا خونه و بشدت ناراحت از اینکه چرا نمیتوانم شبکه را انتخاب کنم کدام هدف من مهم است ؟!
چرا هیچ وقت به هیچ زمینه دیگری علاقه مند نشدم !
(آره متن فیلم نامه عاشقانه بود ولی هنوز تموم نشده)
از روز اول که انتخاب شروع شد دو روز اول از شدت هیجان و سرخوشی میگفتم هر چی شد میرم ولی الان که سرخوشی وجود نداره نمیدونم چیکار کنم .
اون اوایل تصمیم گرفتم به انتخاب شبکه ولی هر چه رفتم جلو تر فهمیدم باید یک هدفم رو قربانی هدف دیگر بکنم .
طی تحقیقاتم با نام دو تا از استاد های خوب توی شبکه آشنا شدم ولی همین دیروز متوجه شدم که دقیقا پارسال از ایران رفتند و متاسفانه دیگه ایمیل های دانشگاهیشون رو نگاه نمیکنند. الان یکی شون استاد دانشگاه توی فنلاند شده و دیگری در آلمان درحال تحقیق بر روی مسائل روز و edge هست . ( جالب اینجاست که چهارتا از اساتید خوب شریف هم امسال دارند از ایران میرند . چه بلایی سر دانشگاهای برتر می آید ؟)
تصمیم داشتم شبکه را در کنار افراد برگزیده این حوزه کار کنم. اما حیف که برگزیده ها اینجا نمیمانند.
اما واقعیت این است که الان شرایط رشته ها و دیگر دانشگاها را مطلوب تر از رشته شبکه و دانشگاه مقصد خود میبینم .
نمیدونم باید چیکار کنم ؟ توی بد مخمصه ای گیر افتادم تا وقتی که خواستیم به خواسته خودمون برسیم همه دارن میرن .
عجب وضعیتی شده ....
--------------------------
دوباره من اومدم که با یکسری حرفا حوصلتونو سر ببرم .
امروز اتفاقاتی برام افتاد گفتم شاید برای بعضیاتون جالب باشه .
همانطور که اعضای قدیمی و افراد نزدیک به من میدونن من از وقتی که وارد رشته کامپیوتر شدم فقط یکسال طول کشید تا به شبکهای کامپیوتری علاقه من بشم . آغاز این علاقه من از آدرنالینی بود که هک و امنیت در رگ هام جاری میشد .
حتی بعضی از افراد نزدیک تر از رگ گردن به من میدانند که من سابقه نفوذ به سیستم کامپیوتر هم داشتم .
علاقه مندی من به شبکه از جوانی شروع شد و تا این سن با من رشد کرد یکی از دلایلی بود که خواستم ارشد بخوانم چون دوره لیسانس رو نرم افزار برداشته بودم ولی میخواستم تنها توی شبکه متخصص بشم .
اما چه بگم که دلم شدیدا خونه و بشدت ناراحت از اینکه چرا نمیتوانم شبکه را انتخاب کنم کدام هدف من مهم است ؟!
چرا هیچ وقت به هیچ زمینه دیگری علاقه مند نشدم !
(آره متن فیلم نامه عاشقانه بود ولی هنوز تموم نشده)
از روز اول که انتخاب شروع شد دو روز اول از شدت هیجان و سرخوشی میگفتم هر چی شد میرم ولی الان که سرخوشی وجود نداره نمیدونم چیکار کنم .
اون اوایل تصمیم گرفتم به انتخاب شبکه ولی هر چه رفتم جلو تر فهمیدم باید یک هدفم رو قربانی هدف دیگر بکنم .
طی تحقیقاتم با نام دو تا از استاد های خوب توی شبکه آشنا شدم ولی همین دیروز متوجه شدم که دقیقا پارسال از ایران رفتند و متاسفانه دیگه ایمیل های دانشگاهیشون رو نگاه نمیکنند. الان یکی شون استاد دانشگاه توی فنلاند شده و دیگری در آلمان درحال تحقیق بر روی مسائل روز و edge هست . ( جالب اینجاست که چهارتا از اساتید خوب شریف هم امسال دارند از ایران میرند . چه بلایی سر دانشگاهای برتر می آید ؟)
تصمیم داشتم شبکه را در کنار افراد برگزیده این حوزه کار کنم. اما حیف که برگزیده ها اینجا نمیمانند.
اما واقعیت این است که الان شرایط رشته ها و دیگر دانشگاها را مطلوب تر از رشته شبکه و دانشگاه مقصد خود میبینم .
نمیدونم باید چیکار کنم ؟ توی بد مخمصه ای گیر افتادم تا وقتی که خواستیم به خواسته خودمون برسیم همه دارن میرن .
عجب وضعیتی شده ....
👍1🤔1
خب این آخرین پیامی است که قراره قبل از انتخاب رشته ارشدم در این باره بزارم .
بالاخره پس از کش جکش های فراوانی که داشت فهمیدم باید ریسک کنم ولی تصمیم نهایی رو بگیرم .
مشکل اصلی من بین نرم افزار تهران و شبکه امیرکبیر بود و هست .
شرایط اینگونه بود که از دانشگاه تهران به یکی از اهدافم که اپلای کردن است راحت تر میرسم ولی باید تا آخر عمرم فرمال متد کار کنم که علاقه کمتری نسبت بهش دارم (صرفا از ریاضی گسسته و آتوماتاش لذت میبردم ولی علاقه ای به اینکه بخواهم ادامه بدم ندارم).
از ویژگی های فرمال متد میتوان به همه منظور بودنش اشاره کرد مثلا شما فرمال متد میخواهی کار کنی میتونی توی هر زمینه کامپیوتری که بشه اثبات کرد کار کنی فقط باید ابزارات رو عوض کنی .
از طرف دیگر هم از مفاهیم بسیار جالب آتوماتا و منطق ریاضیات گسسته بسیار استفاده میکنی .
همچنین نسبت پوزیشن های اپلای به افرادی که در این حوزه کار میکنن بیشتر است .
از طرف دیگر دانشگاه تهران استادی به نام فاطمه قاسمی داره که با غول های فرمال کار کرده و میکنه بنابراین شبکه اپلای بی نظیری داره .
استاد حسین حجت هم هست که البته ایشون رفتن ولی شنیدها میگه که آدم بشدت کولی هستش اگر بخواهید باهاش کار کنید .
همانطور که گفتم تنها عاملی که باعث میشه من نسبت به این حوزه دل سرد بشم کمبود علاقه نسبت به شبکه است ، در غیر اینصورت بدون شک و تردید این رو انتخاب میکردم.
یا اینکه برم رشته ای که بهش علاقه دارم و ممکنه در آینده بتونم قله های این کوه بزرگ رو فتح کنم و خب این رشته شبکه های کامپیوتری است .
از طرفی از این طریق اپلای کردن کار بشدت سختی میشه و شایدم کلا نشه چون تعداد افرادی که توی این زمینه کار میکنند نسبت به پوزیشن های اپلای زیادتره .
از طرفی همانطور که اعضای قدیمی کانال میدونن من از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین متنفرم ولی نسل آینده به این حوزه نیاز دارد پس آش کشک خالمه.
از طرف دیگر من خیلی به شبکهای p2p و معماری شبکه و packet switch علاقه دارم که متاسفانه معماری و packet دیگه آخرای عمرشون چون اگر 5g بیاد دیگه اینترنت معماری نداره و همه چی میره سمت edge ها یعنی اینترنت دیگه توزیع شده میشه و از این حالتش درمیاد و چرا packet سوئیچ دورانش تموم میشه چون تمام ارتباطات دیگه بی سیم میشه و میره سمت ad hoc .
و این میگه این مسیر یک مسیر طولانی و سختی است ولی آیا علاقه صرفا میتونه برام راحت ترش بکنه باید صبر کرد و دید .
اما چیزی که مشخصه اینکه که ارشد دوران بشدت سختی است و باید مطالعات بسیاری داشته باشید صرفا اینکه میخوام مدرک بگیرم و برم کار کنم نیست چون در اینصورت میتونه براتون جهنم باشه .
مقاله دادن و پژوهش در این حوزه خیلی سخت تر از فورمال است و مباحث cutting edge زیادی داره .
همونطور که گفتم این مدت جدال بین عقل و علاقه بود من با توجه به دانشی که نسبت به خودم دارم سرچیزی که نسبت بهش علاقه ندارم دعوا نمیکنم .
دقیقا شرایط دانشگاه تهران و امیرکبیر برای من مثل یک سیبی بود که از وسط نصف شده و اگر این دو با هم بودند انتخاب عالی میشد ولی قرار نیست دنیا اینجوری باشه.
چیزی که پر واضح است این است که اگر نتونم شبکه رو تحمل کنم قطعا دیگر موارد رو هم نمیتونم تحمل کنم
به هر حال ما تنها وظیفه داریم که ضریب خطای احتمالی رو کاهش بدیم بقیش رو باید صبر کرد و دید .
قطعا وسطاش ممکنه کم بیارم و نسبت به انتخابم دو به شک بشم ولی این بد دلی ابدی نیست از این مطمئن هستم
بالاخره پس از کش جکش های فراوانی که داشت فهمیدم باید ریسک کنم ولی تصمیم نهایی رو بگیرم .
مشکل اصلی من بین نرم افزار تهران و شبکه امیرکبیر بود و هست .
شرایط اینگونه بود که از دانشگاه تهران به یکی از اهدافم که اپلای کردن است راحت تر میرسم ولی باید تا آخر عمرم فرمال متد کار کنم که علاقه کمتری نسبت بهش دارم (صرفا از ریاضی گسسته و آتوماتاش لذت میبردم ولی علاقه ای به اینکه بخواهم ادامه بدم ندارم).
از ویژگی های فرمال متد میتوان به همه منظور بودنش اشاره کرد مثلا شما فرمال متد میخواهی کار کنی میتونی توی هر زمینه کامپیوتری که بشه اثبات کرد کار کنی فقط باید ابزارات رو عوض کنی .
از طرف دیگر هم از مفاهیم بسیار جالب آتوماتا و منطق ریاضیات گسسته بسیار استفاده میکنی .
همچنین نسبت پوزیشن های اپلای به افرادی که در این حوزه کار میکنن بیشتر است .
از طرف دیگر دانشگاه تهران استادی به نام فاطمه قاسمی داره که با غول های فرمال کار کرده و میکنه بنابراین شبکه اپلای بی نظیری داره .
استاد حسین حجت هم هست که البته ایشون رفتن ولی شنیدها میگه که آدم بشدت کولی هستش اگر بخواهید باهاش کار کنید .
همانطور که گفتم تنها عاملی که باعث میشه من نسبت به این حوزه دل سرد بشم کمبود علاقه نسبت به شبکه است ، در غیر اینصورت بدون شک و تردید این رو انتخاب میکردم.
یا اینکه برم رشته ای که بهش علاقه دارم و ممکنه در آینده بتونم قله های این کوه بزرگ رو فتح کنم و خب این رشته شبکه های کامپیوتری است .
از طرفی از این طریق اپلای کردن کار بشدت سختی میشه و شایدم کلا نشه چون تعداد افرادی که توی این زمینه کار میکنند نسبت به پوزیشن های اپلای زیادتره .
از طرفی همانطور که اعضای قدیمی کانال میدونن من از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین متنفرم ولی نسل آینده به این حوزه نیاز دارد پس آش کشک خالمه.
از طرف دیگر من خیلی به شبکهای p2p و معماری شبکه و packet switch علاقه دارم که متاسفانه معماری و packet دیگه آخرای عمرشون چون اگر 5g بیاد دیگه اینترنت معماری نداره و همه چی میره سمت edge ها یعنی اینترنت دیگه توزیع شده میشه و از این حالتش درمیاد و چرا packet سوئیچ دورانش تموم میشه چون تمام ارتباطات دیگه بی سیم میشه و میره سمت ad hoc .
و این میگه این مسیر یک مسیر طولانی و سختی است ولی آیا علاقه صرفا میتونه برام راحت ترش بکنه باید صبر کرد و دید .
اما چیزی که مشخصه اینکه که ارشد دوران بشدت سختی است و باید مطالعات بسیاری داشته باشید صرفا اینکه میخوام مدرک بگیرم و برم کار کنم نیست چون در اینصورت میتونه براتون جهنم باشه .
مقاله دادن و پژوهش در این حوزه خیلی سخت تر از فورمال است و مباحث cutting edge زیادی داره .
همونطور که گفتم این مدت جدال بین عقل و علاقه بود من با توجه به دانشی که نسبت به خودم دارم سرچیزی که نسبت بهش علاقه ندارم دعوا نمیکنم .
دقیقا شرایط دانشگاه تهران و امیرکبیر برای من مثل یک سیبی بود که از وسط نصف شده و اگر این دو با هم بودند انتخاب عالی میشد ولی قرار نیست دنیا اینجوری باشه.
چیزی که پر واضح است این است که اگر نتونم شبکه رو تحمل کنم قطعا دیگر موارد رو هم نمیتونم تحمل کنم
به هر حال ما تنها وظیفه داریم که ضریب خطای احتمالی رو کاهش بدیم بقیش رو باید صبر کرد و دید .
قطعا وسطاش ممکنه کم بیارم و نسبت به انتخابم دو به شک بشم ولی این بد دلی ابدی نیست از این مطمئن هستم
👍4