سوال یازدهم: برای یادگیری هوش مصنوعی نیاز هست که جبر خطی، ریاضیات، آمار احتمال رو یاد بگیرم؟ پیش نیازهاش چی هستن؟
جواب: واسه اون کسایی که تازه میخوان استارت بزنن شاید بشه گفت ۶ ماه یا یک سال اول، ریاضیات نیاز نیست ولی برای کسی که کارآموزی رو سپری کرده، یک سری پروژهها انجام داده و میخواد بره سمت جونیور و بعد سینیور شدن یادگیری یه سری چیزا مثل جبر خطی، آمار و احتمال خیلی ضروری و مهم هست. یعنی بعداً که شما یادگیری ماشین رو میخواید یاد بگیرید و برید سمت شبکههای عصبی و مثلا ترنسفورمر و ...، اون بیس ریاضی خیلی بهتون کمک میکنه که بفهمید بک گراند کار چی هست. پس میشه گفت که اگر تونستید همون روزهای اول یاد بگیرید که چه بهتر، اگر نه بعد از یک سال که هم مفاهیم رو یاد گرفتید و کارآموزی رو سپری کردید و کم کم میخواستید برید سمت جونیور شدن، دونستن اون ریاضیات خیلی به شما کمک میکنه چون باعث میشه بک گراند پشت الگوریتمها رو بدونید و بتونید تغییرشون بدید و هرچقدر بتونید اون بک گراندهای ریاضی رو بهتر بفهمید و تغییر بدید کدتون بهینه تر میشه و نتایج بهتری خواهد داشت و شما را یه سطح یا چند سطح از هم رتبههای خودتونو میاره بالا. این خیلی مسئله مهمی هست یعنی شاید اول کار ضروری نباشه ولی بعد از یکی دو سال که تو حوزه هوش مصنوعی کار میکنید باید ریاضیات و آمار احتمال مهندسی و جبر خطیو به خوبی یاد بگیرید.
بعضیا نیاز هست که سمت یادگیری مشتق و انتگرال و دیفرانسیل هم برن، خصوصاً کسایی که میخوان در حوزه پردازش تصویر و پردازش سیگنال کار کنن. چون اونا باید بدونن مثلاً تبدیل فوریه چی هست.
به شدت توصیه میکنم اگر میخواید یه سر و گردن از اطرافیان خودتون بالاتر باشید برید سراغ ریاضیات.
جواب: واسه اون کسایی که تازه میخوان استارت بزنن شاید بشه گفت ۶ ماه یا یک سال اول، ریاضیات نیاز نیست ولی برای کسی که کارآموزی رو سپری کرده، یک سری پروژهها انجام داده و میخواد بره سمت جونیور و بعد سینیور شدن یادگیری یه سری چیزا مثل جبر خطی، آمار و احتمال خیلی ضروری و مهم هست. یعنی بعداً که شما یادگیری ماشین رو میخواید یاد بگیرید و برید سمت شبکههای عصبی و مثلا ترنسفورمر و ...، اون بیس ریاضی خیلی بهتون کمک میکنه که بفهمید بک گراند کار چی هست. پس میشه گفت که اگر تونستید همون روزهای اول یاد بگیرید که چه بهتر، اگر نه بعد از یک سال که هم مفاهیم رو یاد گرفتید و کارآموزی رو سپری کردید و کم کم میخواستید برید سمت جونیور شدن، دونستن اون ریاضیات خیلی به شما کمک میکنه چون باعث میشه بک گراند پشت الگوریتمها رو بدونید و بتونید تغییرشون بدید و هرچقدر بتونید اون بک گراندهای ریاضی رو بهتر بفهمید و تغییر بدید کدتون بهینه تر میشه و نتایج بهتری خواهد داشت و شما را یه سطح یا چند سطح از هم رتبههای خودتونو میاره بالا. این خیلی مسئله مهمی هست یعنی شاید اول کار ضروری نباشه ولی بعد از یکی دو سال که تو حوزه هوش مصنوعی کار میکنید باید ریاضیات و آمار احتمال مهندسی و جبر خطیو به خوبی یاد بگیرید.
بعضیا نیاز هست که سمت یادگیری مشتق و انتگرال و دیفرانسیل هم برن، خصوصاً کسایی که میخوان در حوزه پردازش تصویر و پردازش سیگنال کار کنن. چون اونا باید بدونن مثلاً تبدیل فوریه چی هست.
به شدت توصیه میکنم اگر میخواید یه سر و گردن از اطرافیان خودتون بالاتر باشید برید سراغ ریاضیات.
👍14
سوال دوازدهم: برای یادگیری هوش مصنوعی (قسمت کد نویسی) زبان برنامه نویسی خاصی توصیه میشه؟
جواب: جوابِ ساده و کوتاه پایتون.
بعضیا شاید بگن که R هم خوبه R هم مناسبه ولی واقعیت اینه که الان دوران پادشاهی پایتون هست تقریبا میشه گفت که توی گیتهاب هم که میرید تو حوزه هوش مصنوعی، کدا رو نگاه میکنید ۹۰ تا ۹۵ درصدشون با پایتون هستن
توی گیتهاب اکثر ابزارهای خوبی که الان داریم باهاشون کار میکنیم با پایتون هست. مثلا شما میرید hugging face و میخواید با چیزی به نام ترانسفورمر کار کنید میخواید برید سمت تنسورفلو یا کراس همه اینها با پایتونه. استفاده از پایتون یه جورایی اجباری هست
اگر دید شما بیشتر تحلیلی و آماری هست طبیعتاً R قویتر از پایتونه ولی فقط برای کسایی که بک گراند آماری و تحلیلی دارند، استفاده از R بهتر هستش ولی به جز این افراد مابقی افراد باید برن سمت پایتون
بعضیا تلاش میکنند با جاوا ، سی شارپ و زبان های دیگه برن سمت هوش مصنوعی که دقیقاً با سر میرن توی دیوار چون تصمیم بهینه ای نیست. ۹۰ تا ۹۵ درصد ابزارها و پکیجها همه با پایتون هستن.
اونقدری این قضیه روشن و واضح هست که من ترجیح میدم که خیلی دیگه بیشتر از این توضیح ندم که چرا پایتون خوبه مگه جز پایتون انتخاب دیگهای هم وجود داره؟ نه. شما هر کاری میخواید بکنید باید با پایتون انجام بدید. مثلا پردازش تصویر میخواید کار کنید جز پایتون چه زبانی اصلا کار راه اندازه؟
یا پردازش متن میخواید کار کنید ابزارهایی که پایتونی هستند مثل nltk، spacy، textblob این سه تا رو هیچ کدومش رو نمیشه توی R استفاده کرد و R اونقدر قوی نیست تو این زمینه ها، پس انتخاب اول و آخر پایتون است.
جواب: جوابِ ساده و کوتاه پایتون.
بعضیا شاید بگن که R هم خوبه R هم مناسبه ولی واقعیت اینه که الان دوران پادشاهی پایتون هست تقریبا میشه گفت که توی گیتهاب هم که میرید تو حوزه هوش مصنوعی، کدا رو نگاه میکنید ۹۰ تا ۹۵ درصدشون با پایتون هستن
توی گیتهاب اکثر ابزارهای خوبی که الان داریم باهاشون کار میکنیم با پایتون هست. مثلا شما میرید hugging face و میخواید با چیزی به نام ترانسفورمر کار کنید میخواید برید سمت تنسورفلو یا کراس همه اینها با پایتونه. استفاده از پایتون یه جورایی اجباری هست
اگر دید شما بیشتر تحلیلی و آماری هست طبیعتاً R قویتر از پایتونه ولی فقط برای کسایی که بک گراند آماری و تحلیلی دارند، استفاده از R بهتر هستش ولی به جز این افراد مابقی افراد باید برن سمت پایتون
بعضیا تلاش میکنند با جاوا ، سی شارپ و زبان های دیگه برن سمت هوش مصنوعی که دقیقاً با سر میرن توی دیوار چون تصمیم بهینه ای نیست. ۹۰ تا ۹۵ درصد ابزارها و پکیجها همه با پایتون هستن.
اونقدری این قضیه روشن و واضح هست که من ترجیح میدم که خیلی دیگه بیشتر از این توضیح ندم که چرا پایتون خوبه مگه جز پایتون انتخاب دیگهای هم وجود داره؟ نه. شما هر کاری میخواید بکنید باید با پایتون انجام بدید. مثلا پردازش تصویر میخواید کار کنید جز پایتون چه زبانی اصلا کار راه اندازه؟
یا پردازش متن میخواید کار کنید ابزارهایی که پایتونی هستند مثل nltk، spacy، textblob این سه تا رو هیچ کدومش رو نمیشه توی R استفاده کرد و R اونقدر قوی نیست تو این زمینه ها، پس انتخاب اول و آخر پایتون است.
👍13🔥3
سوال سیزدهم:واسه یادگیری هوش مصنوعی چه مهارتهایی نیاز هست؟
پاسخ: مهارتهای اصلی مورد نیاز در این زمینه عبارتند از:
اولاً، شما باید توانایی کدنویسی در حد قابل قبول را داشته باشید.
دوم اینکه، باید بتونین مسائل را تجزیه و تحلیل کنین، مدلسازیشون کنین و نتایجو تحلیل کنین. این بخش از تجزیه و تحلیل بسیار مهمه و قسمتی است که جنبه مهندسی داره. اینجاست که شما باید خلاق باشید، چون وقتی یک مسئله را تحلیل و مدلسازی میکنید و خروجیهاشو بررسی میکنید، باید راهحلهای خلاقانه ارائه بدین.
یه ویژگی مهم دیگه توی حوزه هوش مصنوعی، بهروز بودن هست. واسه بعضی افراد، این موضوع جذابه، اما واسه بعضیای دیگه، این موضوع میتونه سخت باشه. یعنی برخی افراد ممکن است خسته بشن از اینکه باید هر روز یا هر هفته چیزهای جدید یاد بگیرند.
شما ممکنه یک هفته بعد متوجه شین که یه مدل یا یه فناوری جدید اومده که تمام مدلای قبلیو زیر سوال برده. پس باید ببینید که آیا شما حوصله بهروز بودنو دارید یا نه، چون خیلی این به روز بودن به تلاش و زمان نیاز داره.
شما باید با دانش روز جلو برین و این سخته. البته این نشون میده شما میتونید از دانشگاه مستقل باشین، چون این پیشرفتها در شرکتها و فضاهایی خارج از دانشگاه اتفاق میافته. به همین دلیل، چه در دانشگاه باشید و چه نباشید، حداقل ۷۰ تا ۸۰ درصد از تکنولوژیها و پیشرفتها خارج از فضای دانشگاهه و شما باید این روحیه رو داشته باشین که دانش جدیدو یاد بگیرین. البته باید این دانش جدید هم به زبان انگلیسی یاد بگیرین. پس با در نظر گرفتن این نکات باید بررسی کنید که واقعا مایل هستید برید سمت هوش مصنوعی یا نه.
اما مسئله مهم دیگه ای هم که وجود داره اینه که دانشگاهها در حوزه هوش مصنوعی از صنعت عقب افتادن. منظورم فقط ایران نیست، این موضوع برای کشوری مثل آمریکا هم صدق میکنه. در حال حاضر، شرکتهای بزرگی مثل فیسبوک، مایکروسافت و گوگل در حوزه هوش مصنوعی پیشتاز هستند و دانشگاهها عقب افتادن.
به همین دلیل، نمیتونید امیدوار باشید که با دیدن یک دوره از مثلا MIT، همه چیزو یاد بگیرید. باید خودتون برید و یاد بگیرید. این موضوع پیچیده اس، سخته و زمانبره. باید حوصله داشته باشید و این موضوعو در نظر بگیرین.
پاسخ: مهارتهای اصلی مورد نیاز در این زمینه عبارتند از:
اولاً، شما باید توانایی کدنویسی در حد قابل قبول را داشته باشید.
دوم اینکه، باید بتونین مسائل را تجزیه و تحلیل کنین، مدلسازیشون کنین و نتایجو تحلیل کنین. این بخش از تجزیه و تحلیل بسیار مهمه و قسمتی است که جنبه مهندسی داره. اینجاست که شما باید خلاق باشید، چون وقتی یک مسئله را تحلیل و مدلسازی میکنید و خروجیهاشو بررسی میکنید، باید راهحلهای خلاقانه ارائه بدین.
یه ویژگی مهم دیگه توی حوزه هوش مصنوعی، بهروز بودن هست. واسه بعضی افراد، این موضوع جذابه، اما واسه بعضیای دیگه، این موضوع میتونه سخت باشه. یعنی برخی افراد ممکن است خسته بشن از اینکه باید هر روز یا هر هفته چیزهای جدید یاد بگیرند.
شما ممکنه یک هفته بعد متوجه شین که یه مدل یا یه فناوری جدید اومده که تمام مدلای قبلیو زیر سوال برده. پس باید ببینید که آیا شما حوصله بهروز بودنو دارید یا نه، چون خیلی این به روز بودن به تلاش و زمان نیاز داره.
شما باید با دانش روز جلو برین و این سخته. البته این نشون میده شما میتونید از دانشگاه مستقل باشین، چون این پیشرفتها در شرکتها و فضاهایی خارج از دانشگاه اتفاق میافته. به همین دلیل، چه در دانشگاه باشید و چه نباشید، حداقل ۷۰ تا ۸۰ درصد از تکنولوژیها و پیشرفتها خارج از فضای دانشگاهه و شما باید این روحیه رو داشته باشین که دانش جدیدو یاد بگیرین. البته باید این دانش جدید هم به زبان انگلیسی یاد بگیرین. پس با در نظر گرفتن این نکات باید بررسی کنید که واقعا مایل هستید برید سمت هوش مصنوعی یا نه.
اما مسئله مهم دیگه ای هم که وجود داره اینه که دانشگاهها در حوزه هوش مصنوعی از صنعت عقب افتادن. منظورم فقط ایران نیست، این موضوع برای کشوری مثل آمریکا هم صدق میکنه. در حال حاضر، شرکتهای بزرگی مثل فیسبوک، مایکروسافت و گوگل در حوزه هوش مصنوعی پیشتاز هستند و دانشگاهها عقب افتادن.
به همین دلیل، نمیتونید امیدوار باشید که با دیدن یک دوره از مثلا MIT، همه چیزو یاد بگیرید. باید خودتون برید و یاد بگیرید. این موضوع پیچیده اس، سخته و زمانبره. باید حوصله داشته باشید و این موضوعو در نظر بگیرین.
👍10
سوال چهاردهم: واسه یادگیری هوش مصنوعی سن به خصوصی مناسب هست یا نه؟ جواب: افراد در هر سنی میتونن به حوزه هوش مصنوعی ورود کنن. مثال های متفاوتی وجود داره افرادی حتی در سن ۱۰، ۱۵ سالگی یادگیری هوش مصنوعی رو شروع کردن بعضی افراد ۵۰ سالگی ولی معمولاً بهترین سن برای یادگیری ۱۷، ۱۸ سالگی هست تا حدوداً ۳۰ سی و خوردهای.
چرا؟ چون این رشته، ماهیت پویایی داره و یه شور و هیجانی میطلبه که شما مدام باید یاد بگیرید. یه کسی توی ۴۰ سالگی هم میتونه یاد بگیره ولی اون افرادی که 17 تا 20 ساله هستن انگیزه و علاقه بیشتری دارن و میتونن یاد بگیرن و سریع مسلط شن و رشد کنن
البته شما میتونید توی یه سری سن و سالهایی مثلاً ۴۰ تا ۵۰ حتی ۶۰ سالگی شروع کنید و یاد بگیرید ولی اگر قصدتون کار توی حوزه هوش مصنوعیه، بعضی از شرکتها رنج سنی به خصوص میگذارند. الان برید جاب ویژن و جاب اینجا رو نگاه کنید سایتهای خارجی هم میتونید نگاه کنید.
البته بعضیا برای علاقه شخصی میان یاد میگیرن که خب اون بحث جدایی داره ولی برای کار و اینکه بتونید برید توی یه شرکتی کار کنید خیلی اذیت میشید چون اونا ترجیحشون اینه که دانشجوی دانشگاهی مثل تهران و شریف رو که درس میخونن به عنوان کارآموز بگیرن. این پیچیدگیها و سختیها رو داره ولی هیچ محدودیتی نیست شما تو هر سنی میتونید هوش مصنوعی رو یاد بگیرید.
چرا؟ چون این رشته، ماهیت پویایی داره و یه شور و هیجانی میطلبه که شما مدام باید یاد بگیرید. یه کسی توی ۴۰ سالگی هم میتونه یاد بگیره ولی اون افرادی که 17 تا 20 ساله هستن انگیزه و علاقه بیشتری دارن و میتونن یاد بگیرن و سریع مسلط شن و رشد کنن
البته شما میتونید توی یه سری سن و سالهایی مثلاً ۴۰ تا ۵۰ حتی ۶۰ سالگی شروع کنید و یاد بگیرید ولی اگر قصدتون کار توی حوزه هوش مصنوعیه، بعضی از شرکتها رنج سنی به خصوص میگذارند. الان برید جاب ویژن و جاب اینجا رو نگاه کنید سایتهای خارجی هم میتونید نگاه کنید.
البته بعضیا برای علاقه شخصی میان یاد میگیرن که خب اون بحث جدایی داره ولی برای کار و اینکه بتونید برید توی یه شرکتی کار کنید خیلی اذیت میشید چون اونا ترجیحشون اینه که دانشجوی دانشگاهی مثل تهران و شریف رو که درس میخونن به عنوان کارآموز بگیرن. این پیچیدگیها و سختیها رو داره ولی هیچ محدودیتی نیست شما تو هر سنی میتونید هوش مصنوعی رو یاد بگیرید.
👍8
سوال پانزدهم: دورنمای کلی هوش مصنوعی چه در ایران چه در خارج به چه صورت هست؟
جواب: یه مسئله ای که وجود داره اینه که ما حجم زیادی از تعدیل نیرو رو خصوصاً در سطح اروپا و آمریکا داریم میبینیم. چون هوش مصنوعی داره جایگزین میشه یعنی ما ابزارهایی داریم که وظیفه کد نویسی، تحلیل کد، کامنت گذاری و ایجاد پروداکت رو انجام میده این موجیه که وجود داره و بخاطر همین یه ذره آینده پر ریسکه.
کلاً کسایی که برنامه نویسی میکنن یه ذره آیندهشون در خطره. البته این خطر برای کسانی که در ایران هستن کمتره. چون ما از تکنولوژی جهان خیلی فاصله داریم و با یه تأخیر ۵ تا ۱۰ ساله اون تکنولوژی در کشور ما وارد میشه.
اوضاعمون راحتتره ولی اینا
باید در نظر بگیرید که اگر تحلیل کردن یاد نگیرید و بک گراند مفاهیم رو ندونید یا اگر ریاضیات و مهندسی نرمافزار و ساختمان داده و طراحی الگوریتم بلد نباشید، هوش مصنوعی در آینده سریعاً جایگزین شما خواهد شد. شما میخواهید هوش مصنوعی یاد بگیرید ولی همون هوش مصنوعی جایگزین شما میشه چون از شما بهتر کد مینویسه سردرد و اضطراب و بی حوصلگی و این نقاط ضعفو نداره و به راحتی میتونه کد بنویسه شما کی میتونید از اون جلو بیفتید؟
تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل، خلاقیت و ترید آف مهمه ولی هوش مصنوعی الان نمیتونه این کارا رو انجام بده.
اگر مفاهیمی که گفتم و ریاضیات رو بدونید و بتونید مسائل و خروجی ها رو تحلیل کنید، این جور جاها هوش مصنوعی سخت تر میتونه بیاد جایگزین شما بشه.
وگرنه GPT و اینها خیلی کد نویسهای بهتری از من و شما هستن و به شدت در خطریم و یکی از اون بخشهای پر خطریه که داره اتفاق میافته و هوش مصنوعی داره جایگزین من و شما میشه. پس کسی که میخواد بیاد این سمت باید این ریسک رو هم بپذیره.
جواب: یه مسئله ای که وجود داره اینه که ما حجم زیادی از تعدیل نیرو رو خصوصاً در سطح اروپا و آمریکا داریم میبینیم. چون هوش مصنوعی داره جایگزین میشه یعنی ما ابزارهایی داریم که وظیفه کد نویسی، تحلیل کد، کامنت گذاری و ایجاد پروداکت رو انجام میده این موجیه که وجود داره و بخاطر همین یه ذره آینده پر ریسکه.
کلاً کسایی که برنامه نویسی میکنن یه ذره آیندهشون در خطره. البته این خطر برای کسانی که در ایران هستن کمتره. چون ما از تکنولوژی جهان خیلی فاصله داریم و با یه تأخیر ۵ تا ۱۰ ساله اون تکنولوژی در کشور ما وارد میشه.
اوضاعمون راحتتره ولی اینا
باید در نظر بگیرید که اگر تحلیل کردن یاد نگیرید و بک گراند مفاهیم رو ندونید یا اگر ریاضیات و مهندسی نرمافزار و ساختمان داده و طراحی الگوریتم بلد نباشید، هوش مصنوعی در آینده سریعاً جایگزین شما خواهد شد. شما میخواهید هوش مصنوعی یاد بگیرید ولی همون هوش مصنوعی جایگزین شما میشه چون از شما بهتر کد مینویسه سردرد و اضطراب و بی حوصلگی و این نقاط ضعفو نداره و به راحتی میتونه کد بنویسه شما کی میتونید از اون جلو بیفتید؟
تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل، خلاقیت و ترید آف مهمه ولی هوش مصنوعی الان نمیتونه این کارا رو انجام بده.
اگر مفاهیمی که گفتم و ریاضیات رو بدونید و بتونید مسائل و خروجی ها رو تحلیل کنید، این جور جاها هوش مصنوعی سخت تر میتونه بیاد جایگزین شما بشه.
وگرنه GPT و اینها خیلی کد نویسهای بهتری از من و شما هستن و به شدت در خطریم و یکی از اون بخشهای پر خطریه که داره اتفاق میافته و هوش مصنوعی داره جایگزین من و شما میشه. پس کسی که میخواد بیاد این سمت باید این ریسک رو هم بپذیره.
👍11
سوال شانزدهم: آیا برای یادگیری هوش مصنوعی سخت افزار یا بستر پیش نیاز لازم هست؟
جواب: معمولاً برای کسایی که میخوان یاد بگیرن و نمیخوان کارهای سنگین بکنن در حد اینکه با کگل و GPU کگل کار کنند یا با GPU مربوط به colab کار کنند، کارشون راه میفته یا با یه لپ تاپ عادی مثلاً با یه GPU که رو لپ تاپتون هست ۲۰۸۰
ولی از یه جایی به بعد که قرار باشه پروژههای سنگین انجام بدید مثلا مدل های زبانی train کنید یا مثلا بخواید توی پردازش تصویر مدل های خیلی خفن realtime راه اندازی کنید سیستم های خیلی خاصی میخواد.
یکی از دلایل عقب ماندگی هوش مصنوعی توی کشور ما اینه که ما سختافزار قوی نداریم. تا یه سطحی مثلاً تا اون یکی دو سال اول که داری هوش مصنوعی یاد میگیرید با همون لپ تاپ خودتون با colab حالا نهایتش با colab pro میتونید کاراتونو جلو ببرید ولی از یه سطحی که بالاتر خواستید بیاید ابزار نیازه و توی کشور ما هم ابزارها به شدت گرونن. مثلاً یه GPU عادی نسبتاً معمولی میشه ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون و با یه دونه کارتون حل نمیشه باید چهار یا ۲۰ تاشو بخرید و به صرفه نیست زمانی که میخواید کار بزرگ بکنید.
به خاطر همین میگم که اگه قراره توی شرکتی کار کنید اصلاً لازم نیست نگران سخت افزار باشید یه لپ تاپ و یه کامپیوتر معمولی کفایت میکنه ولی اگر قراره که کارهای خفن بکنید پروژههای قوی و جذاب انجام بدین، طبیعتاً نیاز هست که خصوصاً GPU و RAM خوب داشته باشید و GPU هم هزینه بر هستش اگر قرار باشه یک استارتاپ راهاندازی کنید و یک پروژه خیلی کامل ارائه بدین و نگاه برون مرزی داشته باشید خب طبیعتاً مسئلهای که پیش میاد اینه که بستر سخت افزاری نیاز داره و تهیه بستر سختافزاری هم خیلی پیچیده میشه و گرون خواهد بود.
جواب: معمولاً برای کسایی که میخوان یاد بگیرن و نمیخوان کارهای سنگین بکنن در حد اینکه با کگل و GPU کگل کار کنند یا با GPU مربوط به colab کار کنند، کارشون راه میفته یا با یه لپ تاپ عادی مثلاً با یه GPU که رو لپ تاپتون هست ۲۰۸۰
ولی از یه جایی به بعد که قرار باشه پروژههای سنگین انجام بدید مثلا مدل های زبانی train کنید یا مثلا بخواید توی پردازش تصویر مدل های خیلی خفن realtime راه اندازی کنید سیستم های خیلی خاصی میخواد.
یکی از دلایل عقب ماندگی هوش مصنوعی توی کشور ما اینه که ما سختافزار قوی نداریم. تا یه سطحی مثلاً تا اون یکی دو سال اول که داری هوش مصنوعی یاد میگیرید با همون لپ تاپ خودتون با colab حالا نهایتش با colab pro میتونید کاراتونو جلو ببرید ولی از یه سطحی که بالاتر خواستید بیاید ابزار نیازه و توی کشور ما هم ابزارها به شدت گرونن. مثلاً یه GPU عادی نسبتاً معمولی میشه ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون و با یه دونه کارتون حل نمیشه باید چهار یا ۲۰ تاشو بخرید و به صرفه نیست زمانی که میخواید کار بزرگ بکنید.
به خاطر همین میگم که اگه قراره توی شرکتی کار کنید اصلاً لازم نیست نگران سخت افزار باشید یه لپ تاپ و یه کامپیوتر معمولی کفایت میکنه ولی اگر قراره که کارهای خفن بکنید پروژههای قوی و جذاب انجام بدین، طبیعتاً نیاز هست که خصوصاً GPU و RAM خوب داشته باشید و GPU هم هزینه بر هستش اگر قرار باشه یک استارتاپ راهاندازی کنید و یک پروژه خیلی کامل ارائه بدین و نگاه برون مرزی داشته باشید خب طبیعتاً مسئلهای که پیش میاد اینه که بستر سخت افزاری نیاز داره و تهیه بستر سختافزاری هم خیلی پیچیده میشه و گرون خواهد بود.
👍16
سوال هفدهم: مهاجرت تحصیلی و کاری به کمک رشته هوش مصنوعی چه وضعیتی دارد؟
جواب: اگر کسی قصد مهاجرت داشته باشه شاید بشه گفت بهترین و عالیترین رشته برای مهاجرت چه تحصیلی چه کاری الان هوش مصنوعیه. اگر تحصیلی بخواید مهاجرت کنید تقریبا میشه گفت مسیر خیلی همواره یه مدرک زبان هم داشته باشید تمامه. اگر قرار باشه که کاری هم برید الان خیلی فرصت کاری واسه هوش مصنوعی بیشتره و راحتتر میشه رفت.
من به اکثر کسانی که قصد مهاجرت قطعی دارن میگم که بیاید در حوزه هوش مصنوعی. مهم نیست کدوم سمتش میخواید فعالیت کنید (مثل Big data یا data engineer یا devops) برای همه فضای مهاجرت موجوده .
خصوصاً تحصیلی. به نظر من کسی تحصیلی بخواد مهاجرت کنه، بهترین و عالیترین رشته، رشته هوش مصنوعیه. منظورم از هوش مصنوعی به صورت کلی هست. شما یه لیسانس مهندسی کامپیوتر میگیرید به راحتی میتونید واسه ارشد برید یا اگر ارشد اینجا دارید دیگه چه بهتر برای دکترا مثل آب خوردن میتونید یه مدرک زبان بگیرید یه ۵ یا ۶ ماه به اساتید ایمیل بزنید یکی دوتا مقاله هم داشته باشید اصلا مهاجرتتون قطعی هست.
برای حوزه شغلی، الان میل به نیروی هوش مصنوعی بیشتره نه اینکه از رشتههای دیگه مثل برنامهنویسی سایت و ... نشه رفت ولی خب اون سختتره. شما بخواید برید الان ترند هوش مصنوعیه پس اگر دید مهاجرت دارید به نظرم هوش مصنوعی گزینه خیلی خیلی آسون و کم ریسکی هستش.
جواب: اگر کسی قصد مهاجرت داشته باشه شاید بشه گفت بهترین و عالیترین رشته برای مهاجرت چه تحصیلی چه کاری الان هوش مصنوعیه. اگر تحصیلی بخواید مهاجرت کنید تقریبا میشه گفت مسیر خیلی همواره یه مدرک زبان هم داشته باشید تمامه. اگر قرار باشه که کاری هم برید الان خیلی فرصت کاری واسه هوش مصنوعی بیشتره و راحتتر میشه رفت.
من به اکثر کسانی که قصد مهاجرت قطعی دارن میگم که بیاید در حوزه هوش مصنوعی. مهم نیست کدوم سمتش میخواید فعالیت کنید (مثل Big data یا data engineer یا devops) برای همه فضای مهاجرت موجوده .
خصوصاً تحصیلی. به نظر من کسی تحصیلی بخواد مهاجرت کنه، بهترین و عالیترین رشته، رشته هوش مصنوعیه. منظورم از هوش مصنوعی به صورت کلی هست. شما یه لیسانس مهندسی کامپیوتر میگیرید به راحتی میتونید واسه ارشد برید یا اگر ارشد اینجا دارید دیگه چه بهتر برای دکترا مثل آب خوردن میتونید یه مدرک زبان بگیرید یه ۵ یا ۶ ماه به اساتید ایمیل بزنید یکی دوتا مقاله هم داشته باشید اصلا مهاجرتتون قطعی هست.
برای حوزه شغلی، الان میل به نیروی هوش مصنوعی بیشتره نه اینکه از رشتههای دیگه مثل برنامهنویسی سایت و ... نشه رفت ولی خب اون سختتره. شما بخواید برید الان ترند هوش مصنوعیه پس اگر دید مهاجرت دارید به نظرم هوش مصنوعی گزینه خیلی خیلی آسون و کم ریسکی هستش.
👍17❤5👏1
رفقا، تولید محتوا پروسه خیلی سختیه
یعنی هم باید تجربه ای قابل توجه برای مخاطب داشته باشی و هم یک قدرت نوشتن حداقلی
بعد حالا باید امیدوارباشی به دل مخاطب بشینه
کانال دیتاهاب ک بیش از 3 ساله داره کار می کنه و از تولید محتوا نه تنها خسته نشدیم بلکه لذت هم می بریم
ولی ی لطفی کنین و همت کنین و پست ها بیشتر لایک کنین، فروارد کنین ک انگیزه ما بیشتر از قبل بشه
اگه پست آخرمون 30 تا لایک بخوره، پست های مقاله نویسی ادامه میدم🥰
یعنی هم باید تجربه ای قابل توجه برای مخاطب داشته باشی و هم یک قدرت نوشتن حداقلی
بعد حالا باید امیدوارباشی به دل مخاطب بشینه
کانال دیتاهاب ک بیش از 3 ساله داره کار می کنه و از تولید محتوا نه تنها خسته نشدیم بلکه لذت هم می بریم
ولی ی لطفی کنین و همت کنین و پست ها بیشتر لایک کنین، فروارد کنین ک انگیزه ما بیشتر از قبل بشه
اگه پست آخرمون 30 تا لایک بخوره، پست های مقاله نویسی ادامه میدم🥰
❤46😁1
سوال هیجدهم: آیا میتونم توی زمینه هوش مصنوعی فریلنسر شوم؟
جواب:
برای فریلنسر شدن باید اینترنت و VPN خوبی داشته باشید و بتونید مشکلات مربوط به نقل و انتقالات مالیو حل کنید. اگه این موارد حل باشه آره فضای خوبیه.
ولی به نظرم نباید نگاه به بازار داخل ایران داشته باشید داخل ایران پروژه خوب گیر نمیاد. اگه هم گیر بیاد به شما نمیدن. ولی اگه برای پروژه خارجی بتونید لینک بزنید و ریموت کار کنید خوب هست و اگر فرصت کار ریموت پیدا نکنید میتونید فریلنسر بشید.
برای فریلنسری، بعد از برطرف کردن اون مشکلات (VPN و ...)، معمولاً یه سری افراد ایرانی که خارج از ایران زندگی میکنن، میرن و پروژهها رو از صنعت میگیرن و بین خودشون انجام میدن. یعنی اونها مکالمه و مذاکره میکنن و پروژه ها رو در اصل ایجاد و تعریف میکنن و قرارداد میبندن و پروژه رو میان به چند تا از نیروهایی که داخل ایران هستند میدن که انجام بدن.
چرا؟ چون براشون کمتر در بیاد. شما میتونید قیمت های خوبی از اینا بگیرین و باید با اینجور آدما لینک بشید. یکی از بهترین جاهایی که میشه باهاشون لینک شد همین لینکدینه.
واقعا خودش کار فول تایم محسوب میشه که این هموطن هامون رو پیدا کنید یا حتی بعضی از دوستانتون که اونور هستند، اونا برن صحبتاشو بکنن بحث قرارداد و مالیاتی حل شه و اینجور پروژه ها بیاد دستتون.
البته شما باید فعال باشید و رزومه خوبیم داشته باشید.
یعنی اینکه در رشتههای مرتبط با هوش مصنوعی مدرک داشته باشین و قبلش توی دو سه تا از شرکتهای خوب کار کرده باشین.
هر چقدر این رزومه بهتر باشه، شانس بیشتری دارید که بتونید با ایرانی های خارج از ایران که میتونن پروژه بگیرن، از طریق لینکدین ارتباط برقرار کنید و باهاشون لینک بزنید و آشنایی ایجاد کنید.
از یک جایی به بعد هم خودتون مستقلاً میتونین پروژه بگیرید. البته فردی کار سختی هست و می تونید با دوستانتون لینک سازی کنید و به عنوان یک تیم و شرکت بینالمللی وارد عمل شید. البته این کار هم چالشهای زیادی مثل بحثهای مالیاتی داره که باید حل شه
به هر حال برای ریموت و یا فریلنسری کار کردن، فضا خیلی بازه و پروژه های خیلی زیادی وجود داره چون پروژههای هوش مصنوعی اونور خیلی زیاده و اگر بشه لینک های ارتباطی خوبی زد، مثل همینایی که گفتم طبیعتاً میتونید به درآمدهای خیلی خوب دلاری برسید.
جواب:
برای فریلنسر شدن باید اینترنت و VPN خوبی داشته باشید و بتونید مشکلات مربوط به نقل و انتقالات مالیو حل کنید. اگه این موارد حل باشه آره فضای خوبیه.
ولی به نظرم نباید نگاه به بازار داخل ایران داشته باشید داخل ایران پروژه خوب گیر نمیاد. اگه هم گیر بیاد به شما نمیدن. ولی اگه برای پروژه خارجی بتونید لینک بزنید و ریموت کار کنید خوب هست و اگر فرصت کار ریموت پیدا نکنید میتونید فریلنسر بشید.
برای فریلنسری، بعد از برطرف کردن اون مشکلات (VPN و ...)، معمولاً یه سری افراد ایرانی که خارج از ایران زندگی میکنن، میرن و پروژهها رو از صنعت میگیرن و بین خودشون انجام میدن. یعنی اونها مکالمه و مذاکره میکنن و پروژه ها رو در اصل ایجاد و تعریف میکنن و قرارداد میبندن و پروژه رو میان به چند تا از نیروهایی که داخل ایران هستند میدن که انجام بدن.
چرا؟ چون براشون کمتر در بیاد. شما میتونید قیمت های خوبی از اینا بگیرین و باید با اینجور آدما لینک بشید. یکی از بهترین جاهایی که میشه باهاشون لینک شد همین لینکدینه.
واقعا خودش کار فول تایم محسوب میشه که این هموطن هامون رو پیدا کنید یا حتی بعضی از دوستانتون که اونور هستند، اونا برن صحبتاشو بکنن بحث قرارداد و مالیاتی حل شه و اینجور پروژه ها بیاد دستتون.
البته شما باید فعال باشید و رزومه خوبیم داشته باشید.
یعنی اینکه در رشتههای مرتبط با هوش مصنوعی مدرک داشته باشین و قبلش توی دو سه تا از شرکتهای خوب کار کرده باشین.
هر چقدر این رزومه بهتر باشه، شانس بیشتری دارید که بتونید با ایرانی های خارج از ایران که میتونن پروژه بگیرن، از طریق لینکدین ارتباط برقرار کنید و باهاشون لینک بزنید و آشنایی ایجاد کنید.
از یک جایی به بعد هم خودتون مستقلاً میتونین پروژه بگیرید. البته فردی کار سختی هست و می تونید با دوستانتون لینک سازی کنید و به عنوان یک تیم و شرکت بینالمللی وارد عمل شید. البته این کار هم چالشهای زیادی مثل بحثهای مالیاتی داره که باید حل شه
به هر حال برای ریموت و یا فریلنسری کار کردن، فضا خیلی بازه و پروژه های خیلی زیادی وجود داره چون پروژههای هوش مصنوعی اونور خیلی زیاده و اگر بشه لینک های ارتباطی خوبی زد، مثل همینایی که گفتم طبیعتاً میتونید به درآمدهای خیلی خوب دلاری برسید.
👍16
دیتاهاب
رفقا، تولید محتوا پروسه خیلی سختیه یعنی هم باید تجربه ای قابل توجه برای مخاطب داشته باشی و هم یک قدرت نوشتن حداقلی بعد حالا باید امیدوارباشی به دل مخاطب بشینه کانال دیتاهاب ک بیش از 3 ساله داره کار می کنه و از تولید محتوا نه تنها خسته نشدیم بلکه لذت هم می…
رفقا دمتون گرم
صدای شمارو شنیدم و پیامتون دریافت کردم😅
ایشاله یکسری پست واسه مقاله نویسی میزارم، متاع ناب و روان شاد کن😂
کیا پایه هستن حضوری همو ببینیم و یک میتینگ داشته باشیم حتی با موضوع و گفتگو محور (مثلا در مورد درآمد دلاری)😎
اگه پایه هستین ک لایک کنین، تعداد مناسب بود، برگزارش کنیم😊
صدای شمارو شنیدم و پیامتون دریافت کردم😅
ایشاله یکسری پست واسه مقاله نویسی میزارم، متاع ناب و روان شاد کن😂
کیا پایه هستن حضوری همو ببینیم و یک میتینگ داشته باشیم حتی با موضوع و گفتگو محور (مثلا در مورد درآمد دلاری)😎
اگه پایه هستین ک لایک کنین، تعداد مناسب بود، برگزارش کنیم😊
👍26
درود رفقا
خب فعلا سوالات هوش مصنوعی تموم شد
نظرتون چی بود؟ راضی بودین؟ انتقاد یا پیشنهاد دارین بگین حتما
راستی
یادتون ی مدت در مورد مقاله نویسی می نوشتم و سعی می کردم خیلی تجربی به داستان نگاه کنم ولی خب متاسفانه ادامه دار نشد (گریه حضار 😢)
ولی خوشبختانه استارت مجدد زدم و یک سری پست باحال آماده کردم به مرور داخل کانال میزارم💪🏻
با لایک هاتون انرژی بخش باشین😍 لایک این پست به 30 برسونین کیف کنیم❤️
خب فعلا سوالات هوش مصنوعی تموم شد
نظرتون چی بود؟ راضی بودین؟ انتقاد یا پیشنهاد دارین بگین حتما
راستی
یادتون ی مدت در مورد مقاله نویسی می نوشتم و سعی می کردم خیلی تجربی به داستان نگاه کنم ولی خب متاسفانه ادامه دار نشد (گریه حضار 😢)
ولی خوشبختانه استارت مجدد زدم و یک سری پست باحال آماده کردم به مرور داخل کانال میزارم💪🏻
با لایک هاتون انرژی بخش باشین😍 لایک این پست به 30 برسونین کیف کنیم❤️
👍39
قراره امروز در مورد مقاله نویسی صحبت کنیم
شاید براتون سوال باشه چرا مقاله؟ اهمیت کار چی هست؟
افرادی که قصد ادامه تحصیل در مقاطع ارشد و دکتری دارن (چه داخل و چه خصوصا خارج)، در حد مرگ و زندگی به مقاله احتیاج دارن. حالا یا باید از دیگران کمک بگیرن یا ترجیحا بهتره خودشون یاد بگیرن چطور مقاله بنویسن. اصلا یکی از اهداف تحصیلات تکمیلی این هستش که افراد مهارت مقاله نویسی و پژوهش یاد بگیرن.
سوالی که پیش میاد اینه که مگه مقاله نوشتن هم یادگرفتنی هست؟
مثل ریاضی و شیمی میشه سر کلاس، تدریسش کرد؟
مقاله نوشتن یک هنر آموختنیه مثل موسیقی، که زیر نظر یک استادی به مرور تجربه کسب می کنین. البته بگم که مثل یادگیری گیتار، فقط با کلاس رفتن مشکلی حل نمیشه و شما گیتاریست نمیشین، و تمرین نیازه. پس مقاله نویسی هم نیاز به تمرین داره و البته کمی خلاقیت. مقاله نویسی مثل بازیگری می مونه، شما باید یک بازی خوب از خودتون ارائه بدین تا جوایز کسب کنین، هر چقدر در نقش بیشتر فرو برین بهتره و شانس موفقیتتون بالاتر.
یه جور دیگه بخوام بگم مقاله نویسی هنر زیبای متقاعدسازی هستش. متقاعد کردن داور یا ادیتور نسبت به این که کارتون خوب و ارزشمنده (حتی اگر واقعا کارتون چرت محض باشه).
چون هم متقاعدسازی خوب داریم و هم منفی
مثلا ماشین یا خونه ای که ارزشش 5 میلیارده به طرف بندازی 10 میلیارد (اونم با تعریف و حرفای توخالی و غیرواقعی و جو دادن).
فرض کنین طرف کار ضعیف انجام داده ولی چنان چرب زبونی کرده که مدام به داور این حس دست میده
این کارش خوبه
اینو باید چاپ کنی،
اینو چاپ نکنی به فنا میری
و خب حدس بزنین چی میشه
بله داور متقاعد میشه و مقاله چاپ میشه.
و ما چیزی جز چاپ شدن مقاله مدنظرمون هست؟
شاید براتون سوال باشه چرا مقاله؟ اهمیت کار چی هست؟
افرادی که قصد ادامه تحصیل در مقاطع ارشد و دکتری دارن (چه داخل و چه خصوصا خارج)، در حد مرگ و زندگی به مقاله احتیاج دارن. حالا یا باید از دیگران کمک بگیرن یا ترجیحا بهتره خودشون یاد بگیرن چطور مقاله بنویسن. اصلا یکی از اهداف تحصیلات تکمیلی این هستش که افراد مهارت مقاله نویسی و پژوهش یاد بگیرن.
سوالی که پیش میاد اینه که مگه مقاله نوشتن هم یادگرفتنی هست؟
مثل ریاضی و شیمی میشه سر کلاس، تدریسش کرد؟
مقاله نوشتن یک هنر آموختنیه مثل موسیقی، که زیر نظر یک استادی به مرور تجربه کسب می کنین. البته بگم که مثل یادگیری گیتار، فقط با کلاس رفتن مشکلی حل نمیشه و شما گیتاریست نمیشین، و تمرین نیازه. پس مقاله نویسی هم نیاز به تمرین داره و البته کمی خلاقیت. مقاله نویسی مثل بازیگری می مونه، شما باید یک بازی خوب از خودتون ارائه بدین تا جوایز کسب کنین، هر چقدر در نقش بیشتر فرو برین بهتره و شانس موفقیتتون بالاتر.
یه جور دیگه بخوام بگم مقاله نویسی هنر زیبای متقاعدسازی هستش. متقاعد کردن داور یا ادیتور نسبت به این که کارتون خوب و ارزشمنده (حتی اگر واقعا کارتون چرت محض باشه).
چون هم متقاعدسازی خوب داریم و هم منفی
مثلا ماشین یا خونه ای که ارزشش 5 میلیارده به طرف بندازی 10 میلیارد (اونم با تعریف و حرفای توخالی و غیرواقعی و جو دادن).
فرض کنین طرف کار ضعیف انجام داده ولی چنان چرب زبونی کرده که مدام به داور این حس دست میده
این کارش خوبه
اینو باید چاپ کنی،
اینو چاپ نکنی به فنا میری
و خب حدس بزنین چی میشه
بله داور متقاعد میشه و مقاله چاپ میشه.
و ما چیزی جز چاپ شدن مقاله مدنظرمون هست؟
👍11😁2
دیتاهاب
دوست داری یاد بگیری چطوری فقط توی چندساعت، صفر تا صد یک مقاله را با کمک هوش مصنوعی بنویسی؟ این روزا فکر و ذکر خیلیها مهاجرت هستش و طبعا رزومه سازی و مقاله نوشتن خیلی مطرح میشه، پس دو جلسه وبینار با موضوع "مقاله نویسی با هوش مصنوعی" برگزار می کنیم. لینک ثبت…
رفقا ویدئوهای این دوره داخل سایت به صورت کامل آپلود شد
👍4
پست قبلی از متقاعدسازی گفتیم و ارتباطش با مقاله نویسی ولی اینقدر بحثش مهم هست که میخام یکم بیشتر بازش کنم.
ما هر روز در حال متقاعدسازی هستیم، خودتون یکم فکر کنین
از صبح که بیدار میشیم مدام در حال مذاکره و متقاعدسازی هستیم که به خواسته های مادی یا غیرمادیمون برسیم
دلتون مثال میخواد؟ بریم چندتا مثال بزنیم
درخواست آشتی از همسر
باید یک متنی بنویسی ترحم برانگیز و تاثیرگذار که وقتی خوند به هدفت که آشتیه برسی، یعنی متقاعد سازی.
یعنی همسرم، بیا آشتی کنیم، فایدش هم این موارده ...
اونقدری متن خوب باشه که قانع بشه، دقت کنین واژه قانع شدن. قانع کردن دیگران هم یک تکنیک داره، present حرفه ای خودمون.
خرید و فروش خونه و ماشین
باید طرف مقابل را قانع کنیم که محصول ما ارزشمند هست، با دلایل منطقی با چرب زبونی یا هر روش دیگه ای
جمله کلیدی: پس ما قراره هس داور و ادیتور قانع کنیم که کارمون خوبه
البته منظورم تشویق به تحویل کار بی کیفیت و داده سازی نیستش
ولی خب آدم نمی تونه خودشو بزنه به نفهمی، متاسفانه الان بعضیا کار ساختگی و بی کیفیت جاهای خوب چاپ میشن(چون نگارش خوبی داره و به عبارتی خوب present شده).
متاسفانه یک واقعیت تلخ باید بهتون بگم😅
مقاله نوشتن یک مسیر یک طرفس، یعنی اگر یک سال بعد داور پشیمون شد، کاری از دستش برنمیاد. دیگه شما مقالت چاپ شده 😊
به قول قدیمیا کافیه خرمون از پل رد بشه دیگه نگران هیچی نباش
البته شاید مقاله نویسی از دور سخت و پیچیده به نظر برسه ولی خوشبختانه یک سری اصول و قواعد داره.
بله درست شنیدید، مقاله نوشتن هم الفبایی داره که میشه یادش گرف.
البته اینجا قرار نیست رویا فروشی کنیم و وعده بدیم که 3ماهه مقاله نوشتن یاد بگیر و خیلی کار آسونیه
البته قصد ناامید کردن هم نداریم، اگر مقاله نویسی کار به شدت سختی بود پس چرا خیلی از دوستان و همکلاسی هامون مقاله دارن
حالا چطور میشه یادش گرفت؟ دو تا راه داره،
یا شروع کنید آروم آروم مقاله نوشتن (ترجیحا زیر نظر یک استاد خوش اخلاق و بخشنده) تا در حین نوشتن مقالات به مرور تجربه کسب کنین (طبیعتا یکم فرسایشی هستش)
راه دوم استفاده از تجربه های دیگرانه در قالب کورس آموزشی یا کتاب.
که خب افراد زیادی هستن که در زمینه پژوهش و مقاله نویسی باتجربه هستن ولی متاسفانه خیلی در مورد تجربیاتشون نمیگن (شاید حق داشته باشه چون خودشون کلی اذیت شدن تا یاد بگیرن و کسی نبوده لقمه آماده دهنشون بزاره)
راه پیشنهادی ما: یکسری دوره خوب (حتی به زبان فارسی) هست که اصول مقاله نویسی یاد میدن، اول اونو ملاحظه کنید و بعدش عجله نکنید، استاد خوب زیاد هست. افرادی که بخیل نباشن و وقت بزارن (حتما لازم نیست استاد راهنماتون باشن) با این استادها کار شروع کنید. شاید پیدا کردنش یکم طول بکشه ولی به زمانی که صرف میشه می ارزه.
حتی می تونین با اساتید خارجی ایمیل بدید
نترسید، ایمیل زدن ضرری نداره
اساتید خارجی معمولا منظم و مسئولیت پذیر هستند و خیلی کمک می کنند و به سوالات با صبوری پاسخ میدن و تحقیر نمی کنن و بهتون کمک می کنن چیزهایی ک بلد نیستید یاد بگیرین، مثلا لینک یوتیوب می فرستن که فلان ویدیو ببین
ما هر روز در حال متقاعدسازی هستیم، خودتون یکم فکر کنین
از صبح که بیدار میشیم مدام در حال مذاکره و متقاعدسازی هستیم که به خواسته های مادی یا غیرمادیمون برسیم
دلتون مثال میخواد؟ بریم چندتا مثال بزنیم
درخواست آشتی از همسر
باید یک متنی بنویسی ترحم برانگیز و تاثیرگذار که وقتی خوند به هدفت که آشتیه برسی، یعنی متقاعد سازی.
یعنی همسرم، بیا آشتی کنیم، فایدش هم این موارده ...
اونقدری متن خوب باشه که قانع بشه، دقت کنین واژه قانع شدن. قانع کردن دیگران هم یک تکنیک داره، present حرفه ای خودمون.
خرید و فروش خونه و ماشین
باید طرف مقابل را قانع کنیم که محصول ما ارزشمند هست، با دلایل منطقی با چرب زبونی یا هر روش دیگه ای
جمله کلیدی: پس ما قراره هس داور و ادیتور قانع کنیم که کارمون خوبه
البته منظورم تشویق به تحویل کار بی کیفیت و داده سازی نیستش
ولی خب آدم نمی تونه خودشو بزنه به نفهمی، متاسفانه الان بعضیا کار ساختگی و بی کیفیت جاهای خوب چاپ میشن(چون نگارش خوبی داره و به عبارتی خوب present شده).
متاسفانه یک واقعیت تلخ باید بهتون بگم😅
مقاله نوشتن یک مسیر یک طرفس، یعنی اگر یک سال بعد داور پشیمون شد، کاری از دستش برنمیاد. دیگه شما مقالت چاپ شده 😊
به قول قدیمیا کافیه خرمون از پل رد بشه دیگه نگران هیچی نباش
البته شاید مقاله نویسی از دور سخت و پیچیده به نظر برسه ولی خوشبختانه یک سری اصول و قواعد داره.
بله درست شنیدید، مقاله نوشتن هم الفبایی داره که میشه یادش گرف.
البته اینجا قرار نیست رویا فروشی کنیم و وعده بدیم که 3ماهه مقاله نوشتن یاد بگیر و خیلی کار آسونیه
البته قصد ناامید کردن هم نداریم، اگر مقاله نویسی کار به شدت سختی بود پس چرا خیلی از دوستان و همکلاسی هامون مقاله دارن
حالا چطور میشه یادش گرفت؟ دو تا راه داره،
یا شروع کنید آروم آروم مقاله نوشتن (ترجیحا زیر نظر یک استاد خوش اخلاق و بخشنده) تا در حین نوشتن مقالات به مرور تجربه کسب کنین (طبیعتا یکم فرسایشی هستش)
راه دوم استفاده از تجربه های دیگرانه در قالب کورس آموزشی یا کتاب.
که خب افراد زیادی هستن که در زمینه پژوهش و مقاله نویسی باتجربه هستن ولی متاسفانه خیلی در مورد تجربیاتشون نمیگن (شاید حق داشته باشه چون خودشون کلی اذیت شدن تا یاد بگیرن و کسی نبوده لقمه آماده دهنشون بزاره)
راه پیشنهادی ما: یکسری دوره خوب (حتی به زبان فارسی) هست که اصول مقاله نویسی یاد میدن، اول اونو ملاحظه کنید و بعدش عجله نکنید، استاد خوب زیاد هست. افرادی که بخیل نباشن و وقت بزارن (حتما لازم نیست استاد راهنماتون باشن) با این استادها کار شروع کنید. شاید پیدا کردنش یکم طول بکشه ولی به زمانی که صرف میشه می ارزه.
حتی می تونین با اساتید خارجی ایمیل بدید
نترسید، ایمیل زدن ضرری نداره
اساتید خارجی معمولا منظم و مسئولیت پذیر هستند و خیلی کمک می کنند و به سوالات با صبوری پاسخ میدن و تحقیر نمی کنن و بهتون کمک می کنن چیزهایی ک بلد نیستید یاد بگیرین، مثلا لینک یوتیوب می فرستن که فلان ویدیو ببین
👍10
ویژگی های تجربی یک استاد خوب و اهل کمک به دانشجو:
معمولا جواب ایمیل ها را به موقع میدن (و البته با جزئیات لازم)
قبل از دادن تسک، یک ارزیابی از مهارت شما دارن
تحقیر نمی کنن (چرا فلان چیز بلد نیستی)
برای چیزهایی ک بلد نیستین نقشه راه یادگیری میدن
با حوصله وقت می زارن و جواب سوال میدن
در هزینه های احتمالی کار سهیم میشن
در شبیه سازی یا نگارش کار کمک می کنن (در حد نیاز)
شما را به دید موتور تولید مقاله نمی بینن
اینا عجیب نیستن
انتظارت کمال گرانه نیست
حق طبیعیه
متاسفانه کسی ما رو با این حقوق سادمون آشنا نکرده
نتیجش میشه دختری ک واسه درج اجباری اسم استاد خودکشی کرد
حقمون هست با استاد خوب کار کنیم
وقتی قرار هست نتیجه زحمات چند ساله با ایشون تقسیم کنیم (اسمشون درج بشه) غصه نخوریم که حقش نبود
معمولا جواب ایمیل ها را به موقع میدن (و البته با جزئیات لازم)
قبل از دادن تسک، یک ارزیابی از مهارت شما دارن
تحقیر نمی کنن (چرا فلان چیز بلد نیستی)
برای چیزهایی ک بلد نیستین نقشه راه یادگیری میدن
با حوصله وقت می زارن و جواب سوال میدن
در هزینه های احتمالی کار سهیم میشن
در شبیه سازی یا نگارش کار کمک می کنن (در حد نیاز)
شما را به دید موتور تولید مقاله نمی بینن
اینا عجیب نیستن
انتظارت کمال گرانه نیست
حق طبیعیه
متاسفانه کسی ما رو با این حقوق سادمون آشنا نکرده
نتیجش میشه دختری ک واسه درج اجباری اسم استاد خودکشی کرد
حقمون هست با استاد خوب کار کنیم
وقتی قرار هست نتیجه زحمات چند ساله با ایشون تقسیم کنیم (اسمشون درج بشه) غصه نخوریم که حقش نبود
👍8
خب تا اینجای کار از مقدمات مقاله نویسی گفتیم ولی حالا وقشته بریم سراغ اصل مطلب
مقاله نوشتن یک کار سلسه مراتبی هستش، یعنی اول باید بفهمیم
مقاله چیه؟
هدف از نوشتن مقاله چیه؟
مقاله چه بخشهایی داره؟
هر بخش مقاله برای چه منظور نوشته میشه؟
شاید این سوالات بدیهی باشن ولی پاسخ این سوالات مشخص می کنه چقدر باتجربه یا کم تجربه هستیم؟
بحث مقاله نویسی به شدت گسترده هستش و فعلا ما قصد داریم فقط به مقدمه یا introduction بپردازیم
چرا intro؟ مگه چقدر اهمیت داره؟
یکم برگردیم به عقب، چرا مقاله می نویسم؟
احتمالا هدف بهبود رزومه هست. پس شروع می کنم و نگاه می کنم الان چه مباحثی ترند هست، مثلا 5تا از موضوعاتی که ترند هستن و متناسب با رشته و تخصص من هست لیست می کنم
بعد توی اون 5تا موضوع چندتا مقاله Survey پیدا می کنم و چک می کنم اخیرا چه چالش ها و گپ ها وجود دارن و کیا برای چالش ها چه راه حل هایی دادن؟ یکم که دید پیدا کردم
میرم سراغ بخش نتیجه گیری مقالات Survey و سعی می کنم بفهمم هنوز چه بخشی از گپ ها و چالش ها به خوبی حل نشده. مثلا نویسنده گفته برای مساله تشخیص چهره، اگر مثلا طرف عمل جراحی پلاستیک انجام بده ما به مشکل می خوریم، خب این یعنی مشکلی که هنوز حل نشده
پس من به ازای 5تا موضوع ترند یک سری مساله جدید که حل نشده هستن پیدا کردم
حالا وقتش که مغزمو به کار بندازم که آیا برای این مشکل نوآوری به ذهنم میرسه یا نه
نترسید
نوآوری از آسمون نمیاد، میشه مقالات مختلف خوند و فهمید که احتمالا چطور میشه مشکل حل کرد و چه نوآوری استفاده کرد
تا الان متوجه شدین که مقاله نویسی فقط نیاز به صبر و دقت داره، چون به راحتی با خوندن مقالات دیگران به مرور هم گپ پیدا میشه و هم نوآوری
نکته: 2 بخش مهم هر مقاله، گپ و نوآوری هست
گپ یعنی چه مشکلی انتخاب کنم
نوآوری یعنی چه راحل خلاقانه برای مشکل ارائه بدم.
این دوتا اگر مشخص بشن یعنی یک نفس راحت باید کشید.
خب بعدش باید دست به کد شد و نوآوری تست کرد که آیا واقعا اون مشکل به درستی برطرف می کنه یا نه؟
اگر نه که باید دوباره دنبال نوآوری جدید بود
اگر هم آره که پس باید رفت سراغ نگارش مقاله
مقاله نوشتن یک کار سلسه مراتبی هستش، یعنی اول باید بفهمیم
مقاله چیه؟
هدف از نوشتن مقاله چیه؟
مقاله چه بخشهایی داره؟
هر بخش مقاله برای چه منظور نوشته میشه؟
شاید این سوالات بدیهی باشن ولی پاسخ این سوالات مشخص می کنه چقدر باتجربه یا کم تجربه هستیم؟
بحث مقاله نویسی به شدت گسترده هستش و فعلا ما قصد داریم فقط به مقدمه یا introduction بپردازیم
چرا intro؟ مگه چقدر اهمیت داره؟
یکم برگردیم به عقب، چرا مقاله می نویسم؟
احتمالا هدف بهبود رزومه هست. پس شروع می کنم و نگاه می کنم الان چه مباحثی ترند هست، مثلا 5تا از موضوعاتی که ترند هستن و متناسب با رشته و تخصص من هست لیست می کنم
بعد توی اون 5تا موضوع چندتا مقاله Survey پیدا می کنم و چک می کنم اخیرا چه چالش ها و گپ ها وجود دارن و کیا برای چالش ها چه راه حل هایی دادن؟ یکم که دید پیدا کردم
میرم سراغ بخش نتیجه گیری مقالات Survey و سعی می کنم بفهمم هنوز چه بخشی از گپ ها و چالش ها به خوبی حل نشده. مثلا نویسنده گفته برای مساله تشخیص چهره، اگر مثلا طرف عمل جراحی پلاستیک انجام بده ما به مشکل می خوریم، خب این یعنی مشکلی که هنوز حل نشده
پس من به ازای 5تا موضوع ترند یک سری مساله جدید که حل نشده هستن پیدا کردم
حالا وقتش که مغزمو به کار بندازم که آیا برای این مشکل نوآوری به ذهنم میرسه یا نه
نترسید
نوآوری از آسمون نمیاد، میشه مقالات مختلف خوند و فهمید که احتمالا چطور میشه مشکل حل کرد و چه نوآوری استفاده کرد
تا الان متوجه شدین که مقاله نویسی فقط نیاز به صبر و دقت داره، چون به راحتی با خوندن مقالات دیگران به مرور هم گپ پیدا میشه و هم نوآوری
نکته: 2 بخش مهم هر مقاله، گپ و نوآوری هست
گپ یعنی چه مشکلی انتخاب کنم
نوآوری یعنی چه راحل خلاقانه برای مشکل ارائه بدم.
این دوتا اگر مشخص بشن یعنی یک نفس راحت باید کشید.
خب بعدش باید دست به کد شد و نوآوری تست کرد که آیا واقعا اون مشکل به درستی برطرف می کنه یا نه؟
اگر نه که باید دوباره دنبال نوآوری جدید بود
اگر هم آره که پس باید رفت سراغ نگارش مقاله
👍2❤1
درسته که شما نویسندهای خلاق و متخصص توی حوزه کامپیوتر و هوش مصنوعی هستین؟ 👨💻 👩💻
اگه بله، که یک کار کوچیک باهاتون داشتیم.
❔می پرسین چه کاری؟
🔸تولید محتوا و نوشتن پست برامون
❔شرایطمون چیه؟
🔸 دورکاری و پارهوقت با حقوق ثابت
✅لطفا رزومه و البته نمونه کار جذاب به این آی دی تلگرام بفرستن 👇🏻
@data_hub
اگه بله، که یک کار کوچیک باهاتون داشتیم.
❔می پرسین چه کاری؟
🔸تولید محتوا و نوشتن پست برامون
❔شرایطمون چیه؟
🔸 دورکاری و پارهوقت با حقوق ثابت
✅لطفا رزومه و البته نمونه کار جذاب به این آی دی تلگرام بفرستن 👇🏻
@data_hub
❤1
نکاتی در مورد نوشتن چکیده
مثل عنوان، هدف چکیده جذب حداکثری نظر ادیتور یا داور هستش که طرف اعتماد کنه کار شما ارزشمنده و باید بره واسه فرآیند داوری
متاسفانه بعضی از ادیتورها صرفا به عنوان و چکیده و نهایتا مقدمه نگاه کرده و قضاوت می کنن که کار بره تحت داوری یا نه. یعنی چی؟
شما یک کار جذاب انجام دادید و نتایج خوبی گرفتین، نگارش کار که تمام شد، میفرستن واسه ژورنال، حالا ادیتور ژورنال باید تصمیم بگیره کارتون ارزش داوری داره یا نه؟ اینجا یا آدم حسابیه و کل مقاله می خونه یا اینکه فقط بخشی از مقاله می خونه و قضاوت نهایی می کنه
فرض کنیم یک عنوان جذاب نوشتین و چکیده هم تحریک کنندس، ادیتور پیش خودش میگه نکنه کارشون خوب باشه
میگه جهنم و ضرر، مقدمه مقاله هم می خونمش و اینجاست که شما باید نمک گیرش کنی، جوری که میخکوب بشه و بگه عجب کاریه، میخام یک نفس تا اخر مقاله بخونم و بفهمم بلاخره یک داستان اخرش چی میشه
اصلا یک سوال
دیدین اگه کسی بخواد بره جایی ارائه بده همه میگن 2 دقیقه اول از خودت و رزومه خودت صحبت کن، و نشون بده حرفات ارزش شنیدن دارن و از اهمیت موضوع هم به زبون ساده بگو که مخاطب بگه یک ادم باسواد قراره در مورد یک موضوع مهم صحبت کنه؟ چی از این بهتر، مخاطب با جون و دل گوش خواهد داد
این ارزش مقدمه نشون میده، که حتی توی دنیای واقعی هم باید یک اعتماد به مخاطب بدی که وقت بزاره کارتو بخونه و میخکوب کارت بشه
اصلا شما یک قانون کلی در نظر بگیر، مقاله باید جوری نوشته بشه که هیچوقت حوصله سر بر و رو مخ نباشه، هر پاراگراف باید یک نکته جذاب داشته باشه که طرف بعدش بره سراغ پارگراف بعدی. مدام بهش انگیزه بدی تا خسته نشه، داور عزیزم، ول نکن، برو بقیش هم بخون، قربون چشای مشکیت
شاید بگی بابا اینقدر سختش نکن
یک مقالس دیگه، مگه جنگه؟
اره جون دل، جنگه، طرف بهش میگن داوری کن، پول که بابتش نمی گیره پس خیلی باید خوب کار کنی که تا اخر بخونه و نظر دقیق و کارشناسی بده
اصلا خودتو بزار جای طرف، بهت بگن مفتی بشین مقاله یک کسی بخون و نظر بده؟ واقعا انجام میدی؟
پس باید خودمون واسه چنین شرایطی از قبل اماده کنیم که حتی اگر داور طی 2 ساعت میخواد کل داوری تموم کنه، کار ما ریجکت نشه
تجربه: معمولا داورا یک تا دو ماه زمان دارن، ولی میزارن دقیقه نود و روز آخر در حد 2 ساعت داوری می کنن کارو. اکثرا هم دیدین ایراد کلی میگیرن که مثلا شکلت زشته، (چک می کنن اگر نیتیو نباشی )قطعا میگن زبان و گرامر کار خوب نیس، حالا شاید تو عالی نوشتیا ولی چون نیتیو نیستی و قبلا هم کار خفن چاپ نکردی پس محکومی.
مثل عنوان، هدف چکیده جذب حداکثری نظر ادیتور یا داور هستش که طرف اعتماد کنه کار شما ارزشمنده و باید بره واسه فرآیند داوری
متاسفانه بعضی از ادیتورها صرفا به عنوان و چکیده و نهایتا مقدمه نگاه کرده و قضاوت می کنن که کار بره تحت داوری یا نه. یعنی چی؟
شما یک کار جذاب انجام دادید و نتایج خوبی گرفتین، نگارش کار که تمام شد، میفرستن واسه ژورنال، حالا ادیتور ژورنال باید تصمیم بگیره کارتون ارزش داوری داره یا نه؟ اینجا یا آدم حسابیه و کل مقاله می خونه یا اینکه فقط بخشی از مقاله می خونه و قضاوت نهایی می کنه
فرض کنیم یک عنوان جذاب نوشتین و چکیده هم تحریک کنندس، ادیتور پیش خودش میگه نکنه کارشون خوب باشه
میگه جهنم و ضرر، مقدمه مقاله هم می خونمش و اینجاست که شما باید نمک گیرش کنی، جوری که میخکوب بشه و بگه عجب کاریه، میخام یک نفس تا اخر مقاله بخونم و بفهمم بلاخره یک داستان اخرش چی میشه
اصلا یک سوال
دیدین اگه کسی بخواد بره جایی ارائه بده همه میگن 2 دقیقه اول از خودت و رزومه خودت صحبت کن، و نشون بده حرفات ارزش شنیدن دارن و از اهمیت موضوع هم به زبون ساده بگو که مخاطب بگه یک ادم باسواد قراره در مورد یک موضوع مهم صحبت کنه؟ چی از این بهتر، مخاطب با جون و دل گوش خواهد داد
این ارزش مقدمه نشون میده، که حتی توی دنیای واقعی هم باید یک اعتماد به مخاطب بدی که وقت بزاره کارتو بخونه و میخکوب کارت بشه
اصلا شما یک قانون کلی در نظر بگیر، مقاله باید جوری نوشته بشه که هیچوقت حوصله سر بر و رو مخ نباشه، هر پاراگراف باید یک نکته جذاب داشته باشه که طرف بعدش بره سراغ پارگراف بعدی. مدام بهش انگیزه بدی تا خسته نشه، داور عزیزم، ول نکن، برو بقیش هم بخون، قربون چشای مشکیت
شاید بگی بابا اینقدر سختش نکن
یک مقالس دیگه، مگه جنگه؟
اره جون دل، جنگه، طرف بهش میگن داوری کن، پول که بابتش نمی گیره پس خیلی باید خوب کار کنی که تا اخر بخونه و نظر دقیق و کارشناسی بده
اصلا خودتو بزار جای طرف، بهت بگن مفتی بشین مقاله یک کسی بخون و نظر بده؟ واقعا انجام میدی؟
پس باید خودمون واسه چنین شرایطی از قبل اماده کنیم که حتی اگر داور طی 2 ساعت میخواد کل داوری تموم کنه، کار ما ریجکت نشه
تجربه: معمولا داورا یک تا دو ماه زمان دارن، ولی میزارن دقیقه نود و روز آخر در حد 2 ساعت داوری می کنن کارو. اکثرا هم دیدین ایراد کلی میگیرن که مثلا شکلت زشته، (چک می کنن اگر نیتیو نباشی )قطعا میگن زبان و گرامر کار خوب نیس، حالا شاید تو عالی نوشتیا ولی چون نیتیو نیستی و قبلا هم کار خفن چاپ نکردی پس محکومی.
👍4👏1
همراه ما به اهداف بزرگت نزدیکتر شو 💪🏻
🌀 درگیر پروژههای هوش مصنوعی و علم داده هستی و نیاز به کمک داری؟
🌀 ایدههای نو برای نوشتن مقاله به ذهنت نمیرسه؟
ما اینجاییم تا کمکت کنیم 🎓
🎯 همین الان پروژه خودت رو ثبت کن تا سریع تر بتونی کارات رو تموم کنی و خیالت راحت باشه.
📞 09938013176
🌐 ثبت سفارش از طریق سایت | 📲 ثبت سفارش از طریق تلگرام
🌀 درگیر پروژههای هوش مصنوعی و علم داده هستی و نیاز به کمک داری؟
🌀 ایدههای نو برای نوشتن مقاله به ذهنت نمیرسه؟
ما اینجاییم تا کمکت کنیم 🎓
🎯 همین الان پروژه خودت رو ثبت کن تا سریع تر بتونی کارات رو تموم کنی و خیالت راحت باشه.
📞 09938013176
🌐 ثبت سفارش از طریق سایت | 📲 ثبت سفارش از طریق تلگرام
👍3
در ادامه پست قبلی
شما در محیط دانشگاه داری قدم میزنی از یکی از مخلوقات خدا خوشت میاد، نفس عمیق میکشی و فکر می کنی
یک درخواست مشخص داری – ابتدا صحبت با فرد و صحبت ارائه پیشنهاد
اگر طرف متقاعد شد و پیشنهادت قبول کرد که به خواسته خودت رسیدی (مثل تایید گرفتن از داور)
خب چقدر زمان داری؟ خیلی کم؟ در حد چند ثانیه یا دقیقه (مثل زمان محدود و طلایی که داور یا ادیتور کار شما لابلای هزاران مشغله چک می کنه) و باید بیشترین استفاده از زمان ببرین
حالا فکراتو کردی و اراده می کنی میری سراغش و خیلی سریع ازش عذرخواهی می کنی و صحبت باز می کنی (این میشه عنوان و چکیده مقاله)، اگر طرف استقبال کرد و اجازه چند دقیقه هم صحبتی داد (این میشه intro مقاله)
سناریو از قبل شکست خورده:
واسهی اینترو نمیتونم فقط بگم جمله آخر یا فقط جمله اول مهم هستش
هر قسمتش اهمیت خاص خودش داره
مثل ی موسیقی که دوست داریم، اولش، آخرش و حتی وسطش دلنشین باشه
جمله اول اینترو باید کاملا هدفمند و دقیق باشه
چیزی از جنس ضرورت و اهمیت کار
بیاین یک مثال واقعی بررسی کنیم
فرض کنیم قرار هست در مورد تشخیص الفاظ رکیک با هوش مصنوعی یک مقاله بنویسیم
حرف همیشگی
از کجا معلوم ادیتور پیش خودش نگه این چ موضوع چرت و به دردنخوری هست
ولی میشه قانعش کرد
چطور؟
مثلا اینترو اینجوری شروع بشه
امروزه شاهد گسترش چشمگیر شبکههای اجتماعی هستیم. کاربران در زمانهای مختلف و به دلایل مختلف در شبکههای اجتماعی و وب سایت ها حضور داشته و در حال تعامل و بیان نظرات خود هستند. در چنین شرایطی امکان نظارت دستی و انسانی فراهم
نیست و نیازمند روشی خودکار هستیم تا در ابعاد وسیع بتواند فیلتری هوشمندانه روی نظرات کاربران داشته باشد.
در نگاه اول مشکل متن بالا این هست که رفرنس ندارد
ادیتور میپرسد بر چه اساسی میگی شبکههای اجتماعی گسترش پیدا کرده؟
احتمالا شما پیش خودتون بگید
اینکه از روز روشنتره
ولی دنیای پژوهشی چیز به عنوان بدیهی بود نداره
باید واسه هر حرفی یک استناد دقیق داشته باشیم
یعنی چطوری
یعنی جمله بالا از داخل یک مقاله معتبر استخراج کرده
و مسئولیت صحت سنجی حرف به عهده نویسندگان آن مقاله بیفتد
هر چقدر مقالهای که رفرنس دادیم قوی تر باشد و در جای بهتری چاپ شده و نویسندگان معتبرتری داشته باشه
کارمون باارزش تر میشه
مثل یه مهمونی که یک نقل قول میکنیم
میپرسن کی چنین جمله ای گفته
میگیم نیچه
هم ذوق و کیف میکنن و اعتبار حرفمون چندبرابر میشه
یعنی ما در فرایند مقاله نویسی ار اعتبار دیگران قرض گفته و به حساب اعتباری خودمون واریز میکنیم
حتی اینجا اگر یک رفرنس به یک کار جدید و معتبر بدیم
که مثلا گوگل یا دیپ مایند الان دارن روی همین موضوع کار میکنن
دل ادیتور قرص میگنه
که اهان
کار خوبیه و ارزشمنده که دیپ مایند هم داره روش کار میکنه
برگردیم به بحث خودمون
چکیده تا الان به صورت خلاصه این شکلی شد
نکته اول: شبکه اجتماعی و وب سایت ها رشد سریع دارن
نکته دوم: کاربرا بیشتر حرفاشون توی دنیای آنلاین میزنن تا دنیای واقعی
نکته سوم: کاربرا در مورد زندگی عادی و روزمره خودشون هم صحبت میکنن
نکته چهارم:گاهی کاربرا حرف زشت می زنن
نکته پنجم: خانواده اینجا نشسته و باید مراقب بود حرف زشت خصوصا به چشم بچه ها نرسه
نکته پنجم: امکان فیلتر دستی نیست
نکته ششم: راه حل خودکار میخواد
این میشه یک نظم ذهنی خوب که پله به پله به ادیتور میگه هدف من چی بوده
شاید ادیتور خوشش بیاد ولی
بگه از کجا معلوم این مشکل حل نشده باشه
اینجاست که باید جملات زیر اضافه بشه
امروزه مراکز پژوهشی و شرکت های بزرگ در صدد خودکاری سازی فرایند فیلتر هستند ولی همچنان نواقص زیادی وجود داره و دقت مدل کم بوده و در متون محاوره خوب عمل نمیکند( رفرنس بدیم به یک جلی معتبر و خوب)
یعنی من یک جورایی دارم دست داور میخونم
که ممکنه چی بگه و چطور فکر کنه
و واسه هر فکر و حرفش یک جمله داشته باشم
الان داور میگه باشه قانع شدم چالش و مشکل جدی و مهمی هست که هنوز به طور کامل برطرف نشده
شما در محیط دانشگاه داری قدم میزنی از یکی از مخلوقات خدا خوشت میاد، نفس عمیق میکشی و فکر می کنی
یک درخواست مشخص داری – ابتدا صحبت با فرد و صحبت ارائه پیشنهاد
اگر طرف متقاعد شد و پیشنهادت قبول کرد که به خواسته خودت رسیدی (مثل تایید گرفتن از داور)
خب چقدر زمان داری؟ خیلی کم؟ در حد چند ثانیه یا دقیقه (مثل زمان محدود و طلایی که داور یا ادیتور کار شما لابلای هزاران مشغله چک می کنه) و باید بیشترین استفاده از زمان ببرین
حالا فکراتو کردی و اراده می کنی میری سراغش و خیلی سریع ازش عذرخواهی می کنی و صحبت باز می کنی (این میشه عنوان و چکیده مقاله)، اگر طرف استقبال کرد و اجازه چند دقیقه هم صحبتی داد (این میشه intro مقاله)
سناریو از قبل شکست خورده:
واسهی اینترو نمیتونم فقط بگم جمله آخر یا فقط جمله اول مهم هستش
هر قسمتش اهمیت خاص خودش داره
مثل ی موسیقی که دوست داریم، اولش، آخرش و حتی وسطش دلنشین باشه
جمله اول اینترو باید کاملا هدفمند و دقیق باشه
چیزی از جنس ضرورت و اهمیت کار
بیاین یک مثال واقعی بررسی کنیم
فرض کنیم قرار هست در مورد تشخیص الفاظ رکیک با هوش مصنوعی یک مقاله بنویسیم
حرف همیشگی
از کجا معلوم ادیتور پیش خودش نگه این چ موضوع چرت و به دردنخوری هست
ولی میشه قانعش کرد
چطور؟
مثلا اینترو اینجوری شروع بشه
امروزه شاهد گسترش چشمگیر شبکههای اجتماعی هستیم. کاربران در زمانهای مختلف و به دلایل مختلف در شبکههای اجتماعی و وب سایت ها حضور داشته و در حال تعامل و بیان نظرات خود هستند. در چنین شرایطی امکان نظارت دستی و انسانی فراهم
نیست و نیازمند روشی خودکار هستیم تا در ابعاد وسیع بتواند فیلتری هوشمندانه روی نظرات کاربران داشته باشد.
در نگاه اول مشکل متن بالا این هست که رفرنس ندارد
ادیتور میپرسد بر چه اساسی میگی شبکههای اجتماعی گسترش پیدا کرده؟
احتمالا شما پیش خودتون بگید
اینکه از روز روشنتره
ولی دنیای پژوهشی چیز به عنوان بدیهی بود نداره
باید واسه هر حرفی یک استناد دقیق داشته باشیم
یعنی چطوری
یعنی جمله بالا از داخل یک مقاله معتبر استخراج کرده
و مسئولیت صحت سنجی حرف به عهده نویسندگان آن مقاله بیفتد
هر چقدر مقالهای که رفرنس دادیم قوی تر باشد و در جای بهتری چاپ شده و نویسندگان معتبرتری داشته باشه
کارمون باارزش تر میشه
مثل یه مهمونی که یک نقل قول میکنیم
میپرسن کی چنین جمله ای گفته
میگیم نیچه
هم ذوق و کیف میکنن و اعتبار حرفمون چندبرابر میشه
یعنی ما در فرایند مقاله نویسی ار اعتبار دیگران قرض گفته و به حساب اعتباری خودمون واریز میکنیم
حتی اینجا اگر یک رفرنس به یک کار جدید و معتبر بدیم
که مثلا گوگل یا دیپ مایند الان دارن روی همین موضوع کار میکنن
دل ادیتور قرص میگنه
که اهان
کار خوبیه و ارزشمنده که دیپ مایند هم داره روش کار میکنه
برگردیم به بحث خودمون
چکیده تا الان به صورت خلاصه این شکلی شد
نکته اول: شبکه اجتماعی و وب سایت ها رشد سریع دارن
نکته دوم: کاربرا بیشتر حرفاشون توی دنیای آنلاین میزنن تا دنیای واقعی
نکته سوم: کاربرا در مورد زندگی عادی و روزمره خودشون هم صحبت میکنن
نکته چهارم:گاهی کاربرا حرف زشت می زنن
نکته پنجم: خانواده اینجا نشسته و باید مراقب بود حرف زشت خصوصا به چشم بچه ها نرسه
نکته پنجم: امکان فیلتر دستی نیست
نکته ششم: راه حل خودکار میخواد
این میشه یک نظم ذهنی خوب که پله به پله به ادیتور میگه هدف من چی بوده
شاید ادیتور خوشش بیاد ولی
بگه از کجا معلوم این مشکل حل نشده باشه
اینجاست که باید جملات زیر اضافه بشه
امروزه مراکز پژوهشی و شرکت های بزرگ در صدد خودکاری سازی فرایند فیلتر هستند ولی همچنان نواقص زیادی وجود داره و دقت مدل کم بوده و در متون محاوره خوب عمل نمیکند( رفرنس بدیم به یک جلی معتبر و خوب)
یعنی من یک جورایی دارم دست داور میخونم
که ممکنه چی بگه و چطور فکر کنه
و واسه هر فکر و حرفش یک جمله داشته باشم
الان داور میگه باشه قانع شدم چالش و مشکل جدی و مهمی هست که هنوز به طور کامل برطرف نشده
👍6❤1