#Linger: /ˈlɪŋɡər/ (verb)

📢تلفظ: لینگِر

مترادف
💎loiter: لویتِر

💢مثال
👉she lingered at the door with a jagged knife.
👈او با یک چاقوی دندانه دار جلوی در ماند.

3 Linger

#ambush: /ˈæmˌbʊʃ/ (noun)

📢تلفظ: اَمبوش

مترادف
💎waylay

💢مثال
👉she was waiting in an ambush, with a jagged knife.
او در کمین منتظربود، با چاقویی دندانه دار.

4 Ambush

#Crafty: /ˈkræfti/: (adjective)

📢تلفظ: کرَفتی

مترادف
💎tricky: تریکی

💢مثال
👉 a crafty enemy was waiting in ambush.
👈دشمنی حلیه گر در کمین منتظر بود.

5 Crafty

#Defiant: /dəˈfaɪənt/ (adjective)
📢تلفظ: دیفایِنت

مترادف
💎disobedient: دیس اُبیدییِنت

💢مثال
👉the defiant boy lingered at the door.
👈پسر نافرمان جلو ی در ماند.

6 Defiant

#vigor: /ˈvɪɡər/ (noun)

📢تلفظ: ویگِر

مترادف
💎power

💢مثال
👉he has the intellectual vigor of a crafty politition.
👈او نیروی عقلانی یک سیاستمدار حیله گر را دارد.

7 Vigor

#Perish: /ˈperɪʃ/ (verb)

📢تلفظ: پِریش

مترادف
💎die: دای

💢مثال
👉the defiant soldiers perished in war.
👈سربازان نافرمان جان خود را در جنگ ازدست دادند.

8 Perish

#Fragile: /ˈfrædʒəl/ (Adjective)

📢تلفظ: فرَجِل

مترادف
💎delicate: دِلیکِت


💢مثال
👉the crystal vase was thin and fragile
👈گلدان بلورین نازک و شکننده بود.

9 Fragile

#captive: /ˈkæptɪv/ (noun)

📢تلفظ: کَپتیو

مترادف
💎prisoner: پریزینِر

💢مثال
👉a captive lion may perish soon.
👈یک شیر زندانی ممکن است زود بمیرد.

10 Captive

#prosper: /ˈprɑːspər/ (verb)
📢تلفظ: پراسپِر

مترادف
💎succeed: سِکسید

💢مثال
👉crafty people cannot prosper in life.
👈افراد حیله گر نمی توانند درزندگی موفق شوند.

11 Prosper

#Devour: /dɪˈvaʊər/ (verb)

📢تلفظ: دیوَور

مترادف
💎eat hungrily


💢مثال
👉A crafty fox devoured the rabbit.
👈یک روباه مکار خرگوش را بلعید.

12 Devour