Forwarded from انتشارات سیمای شرق
🎁تخفیف ویژه روز خبرنگار برای کتابهای منتخب انتشارات سیمای شرق🎁
انتشارات سیمای شرق به مناسبت فرارسیدن روز خبرنگار، تخفیف ۵۰ درصدی برای دانشجویان و فعالان حوزههای رسانه، روابطعمومی و ارتباطات در نظر گرفته است.
علاقهمندان برای بهرهمندی از این طرح ویژه میتوانند با شماره تلفنهای ۸۸۹۰۴۶۱۶ و ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل نمایند.
فهرست کتابهای حاضر در این طرح و قیمت آنها پس از اعمال تخفیف به این شرح است:
۱- در حسرت فهم درست/ مهدی محسنیان راد/ ۱۴ هزار تومان
۲-سیر تحول و تکامل ژورنالیسم/ علیاکبر عبدالرشیدی/ ۶۰۰۰ تومان
۳- مسافر دهکده جهانی/ زندگینامه یحیی کمالیپور/نگین حسینی/ ۸۵۰۰ تومان
۴- یکی بود، یکی نبود؛ مرتضی پاشایی،یک تحلیل اجتماعی- ارتباطی/ ۵۰۰۰ تومان
۵- بازاندیشی تمدن؛ ارتباطات و ترور در دهکده جهانی/ مجید تهرانیان/ ۱۲ هزار تومان
۶ـ نظریه امروز ارتباط/مترجم: اسماعیل قدیمی/ ۹ هزار تومان
۷- مطالعات شبکههای اجتماعی و سبک زندگی جوانان/ محمدصادق افراسیابی/ ۵۵۰۰ تومان
این طرح تا ۲۴ مردادماه برقرار است.
@simayeshargh
انتشارات سیمای شرق به مناسبت فرارسیدن روز خبرنگار، تخفیف ۵۰ درصدی برای دانشجویان و فعالان حوزههای رسانه، روابطعمومی و ارتباطات در نظر گرفته است.
علاقهمندان برای بهرهمندی از این طرح ویژه میتوانند با شماره تلفنهای ۸۸۹۰۴۶۱۶ و ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل نمایند.
فهرست کتابهای حاضر در این طرح و قیمت آنها پس از اعمال تخفیف به این شرح است:
۱- در حسرت فهم درست/ مهدی محسنیان راد/ ۱۴ هزار تومان
۲-سیر تحول و تکامل ژورنالیسم/ علیاکبر عبدالرشیدی/ ۶۰۰۰ تومان
۳- مسافر دهکده جهانی/ زندگینامه یحیی کمالیپور/نگین حسینی/ ۸۵۰۰ تومان
۴- یکی بود، یکی نبود؛ مرتضی پاشایی،یک تحلیل اجتماعی- ارتباطی/ ۵۰۰۰ تومان
۵- بازاندیشی تمدن؛ ارتباطات و ترور در دهکده جهانی/ مجید تهرانیان/ ۱۲ هزار تومان
۶ـ نظریه امروز ارتباط/مترجم: اسماعیل قدیمی/ ۹ هزار تومان
۷- مطالعات شبکههای اجتماعی و سبک زندگی جوانان/ محمدصادق افراسیابی/ ۵۵۰۰ تومان
این طرح تا ۲۴ مردادماه برقرار است.
@simayeshargh
هفتاد و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات را از کیوسکها و کتابفروشیهای بزرگ یا دفتر نشریه تهیه کنید.
☎️۰۲۱-۸۸۹۰۴۶۱۶
@cm_magazine
☎️۰۲۱-۸۸۹۰۴۶۱۶
@cm_magazine
رسانه، روابطعمومی، رمان و کتاب در هفتاد و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات
شماره 75 ماهنامه تحليلي، آموزشي و اطلاع رساني مدیریت ارتباطات به صاحبامتیازی و مدیرمسؤولی امیر عباس تقیپور و سردبیری امیر لعلی منتشر شد. رسانه، روابطعمومی، رمان و کتاب چهار پرونده این ماهنامه است.
در این شماره سرمقالهی مدیرمسؤول با موضوع شكست تئوريهاي صفر يا صدي درباره ماهواره! منتشر شده است. ذخيره دانايي و رسانهشناسي پايه فلسفه رسانه نوشته سيد فريد قاسمي و كيارستمي خودش مديوم بود نوشته منوچهر دينپرست، مطالب صفحات نگاه ماه را تشکیل دادهاند. مريم سليمي نیز سلسله مطالب آموزشی خود در زمینه گرافیک اطلاعرسان را با موضوع گرافيك اطلاعرسان و جدول تناوبي؛ بصري سازي محتوا در ارتباطات ادامه داده است. همچنین گفتوگوی محمد دشتی با ايليار ماكوئي، دانشجوي دكتري كشتيسازي دانشگاه استانبول پیرامون تكنيك و راهنماي تورهاي علمي و فرهنگي با موضوع سفر و گردشگري، روابطعمومي و ارتباطات خاص خود را ميطلبد! منتشر شده است. در پروندههای هفتاد و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات میخوانیم:
◀️رسانه
- درخشش كودكان از طريق امواج؛ نگاهي به پيامدهاي مشاركت كودكان در توليدات راديويي و تلويزيوني- فريده افشاني، زهرا كبيري
- نميتوان برنامه را به نوجوانان سپرد؛ گفتوگو با عذرا وكيلي، تهيهكننده و گوينده راديو- زهرا كبيري
- حلقههاي مفقود برنامهسازي براي بچهها؛ گفتوگو با رضا فياضي، نويسنده و كارگردان
- خبر كودك و نوجوان جوانه ميزند؛ مصاحبه گروهي با سردبير و مجريان اخبار جوانهها
◀️روابطعمومي
- برند به عنوان رسانه- راب بروان مترجم: اميرعلي خلج
- آينده پخش راديو تلويزيوني- راسل گلد اسميت
- روابطعمومي رسانهاي مدرن شده- آدم پاركر مترجم: امير علي خلج
- سنجش رسانههاي اجتماعي- ريچارد باگنال
◀️رمان
- تاملاتي درباره رمان به مثابه رسانه؛ ژرف، آزادانه و چندصدايي- محسن آزموده
- تاثير مطالعه رمان بر مهارتهاي ارتباطي- حميدرضا نجفي
- رمان با روشنگري «كانت» پديد آمد؛ چيستي رمان در پرس و جويي با سياوش جمادي
- نتوانستهايم در ادبيات به مضامين جهاني نزديك شويم؛ گفتوگو با محمد محمدعلي، نويسنده- ساجده سلیمی
- چراغهاي رابطه تاريك نيست؛ نكاتي براي جستارگشايي در باب بررسي اهميت وجوه ارتباطي در سهگانه رمانهاي سيمين دانشور- فروغ افشون،سيد فرشيد سادات شريفي
- شهلا لاهيجي، فعال حوزه نشر: به بدنه نشر جهاني وصل نيستيم، بيشتر نظارهگريم تا فعال!- ساجده سليمي
- داستانهاي ترسناك ما قابليت جهاني شدن دارند؛ سيامك گلشيري در گفتوگو با مديريت ارتباطات
◀️كتاب
- چالش اصلي رسانهها، نبود سياستگذاري است؛ كتاب سياستگذاري رسانهاي 12 نگاه- محمدرضا وحيدي
- كتابي با موضوعي جديد- سميه لبافي
- موفق نبودن رسانهها به دليل سياستگذاري اشتباه آنها است؛ با طاهر روشندل، درباره كتاب سياستگذاري رسانهاي- ساره گودرزي
- كتابي ميان رشتهاي در حوزه سياستگذاري و مطالعات رسانه- حسن بشير
مدیریت ارتباطات هر ماه با قیمت 7000 تومان منتشر و در کیوسکهای مطبوعاتی توزیع میشود. علاقمندان جهت دریافت اشتراک سالیانه با تخفیف 50 درصدی میتوانند با شماره 88904882-021 تماس گرفته بگیرند. امکان خرید و مطالعه تمام شمارههای ماهنامه از لینک www.magiran.com/cmmagazine وجود دارد.
@cm_magazine
شماره 75 ماهنامه تحليلي، آموزشي و اطلاع رساني مدیریت ارتباطات به صاحبامتیازی و مدیرمسؤولی امیر عباس تقیپور و سردبیری امیر لعلی منتشر شد. رسانه، روابطعمومی، رمان و کتاب چهار پرونده این ماهنامه است.
در این شماره سرمقالهی مدیرمسؤول با موضوع شكست تئوريهاي صفر يا صدي درباره ماهواره! منتشر شده است. ذخيره دانايي و رسانهشناسي پايه فلسفه رسانه نوشته سيد فريد قاسمي و كيارستمي خودش مديوم بود نوشته منوچهر دينپرست، مطالب صفحات نگاه ماه را تشکیل دادهاند. مريم سليمي نیز سلسله مطالب آموزشی خود در زمینه گرافیک اطلاعرسان را با موضوع گرافيك اطلاعرسان و جدول تناوبي؛ بصري سازي محتوا در ارتباطات ادامه داده است. همچنین گفتوگوی محمد دشتی با ايليار ماكوئي، دانشجوي دكتري كشتيسازي دانشگاه استانبول پیرامون تكنيك و راهنماي تورهاي علمي و فرهنگي با موضوع سفر و گردشگري، روابطعمومي و ارتباطات خاص خود را ميطلبد! منتشر شده است. در پروندههای هفتاد و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات میخوانیم:
◀️رسانه
- درخشش كودكان از طريق امواج؛ نگاهي به پيامدهاي مشاركت كودكان در توليدات راديويي و تلويزيوني- فريده افشاني، زهرا كبيري
- نميتوان برنامه را به نوجوانان سپرد؛ گفتوگو با عذرا وكيلي، تهيهكننده و گوينده راديو- زهرا كبيري
- حلقههاي مفقود برنامهسازي براي بچهها؛ گفتوگو با رضا فياضي، نويسنده و كارگردان
- خبر كودك و نوجوان جوانه ميزند؛ مصاحبه گروهي با سردبير و مجريان اخبار جوانهها
◀️روابطعمومي
- برند به عنوان رسانه- راب بروان مترجم: اميرعلي خلج
- آينده پخش راديو تلويزيوني- راسل گلد اسميت
- روابطعمومي رسانهاي مدرن شده- آدم پاركر مترجم: امير علي خلج
- سنجش رسانههاي اجتماعي- ريچارد باگنال
◀️رمان
- تاملاتي درباره رمان به مثابه رسانه؛ ژرف، آزادانه و چندصدايي- محسن آزموده
- تاثير مطالعه رمان بر مهارتهاي ارتباطي- حميدرضا نجفي
- رمان با روشنگري «كانت» پديد آمد؛ چيستي رمان در پرس و جويي با سياوش جمادي
- نتوانستهايم در ادبيات به مضامين جهاني نزديك شويم؛ گفتوگو با محمد محمدعلي، نويسنده- ساجده سلیمی
- چراغهاي رابطه تاريك نيست؛ نكاتي براي جستارگشايي در باب بررسي اهميت وجوه ارتباطي در سهگانه رمانهاي سيمين دانشور- فروغ افشون،سيد فرشيد سادات شريفي
- شهلا لاهيجي، فعال حوزه نشر: به بدنه نشر جهاني وصل نيستيم، بيشتر نظارهگريم تا فعال!- ساجده سليمي
- داستانهاي ترسناك ما قابليت جهاني شدن دارند؛ سيامك گلشيري در گفتوگو با مديريت ارتباطات
◀️كتاب
- چالش اصلي رسانهها، نبود سياستگذاري است؛ كتاب سياستگذاري رسانهاي 12 نگاه- محمدرضا وحيدي
- كتابي با موضوعي جديد- سميه لبافي
- موفق نبودن رسانهها به دليل سياستگذاري اشتباه آنها است؛ با طاهر روشندل، درباره كتاب سياستگذاري رسانهاي- ساره گودرزي
- كتابي ميان رشتهاي در حوزه سياستگذاري و مطالعات رسانه- حسن بشير
مدیریت ارتباطات هر ماه با قیمت 7000 تومان منتشر و در کیوسکهای مطبوعاتی توزیع میشود. علاقمندان جهت دریافت اشتراک سالیانه با تخفیف 50 درصدی میتوانند با شماره 88904882-021 تماس گرفته بگیرند. امکان خرید و مطالعه تمام شمارههای ماهنامه از لینک www.magiran.com/cmmagazine وجود دارد.
@cm_magazine
🗞🗞مصائب زن بودن در فضاي مطبوعاتي
🖊نسرين وزيري
روزنامهنگار
1️⃣ اپيزود اول؛ فضاي داخلي
«خبرنگار سياسي بايد شأن خودش را در فضاي رسانهاي كشور حفظ كند. حوزه سياسي، حوزه هنري نيست كه با هر سر و شكلي بشود در آن حضور يافت و ديگران هم بگويند تيپش هنري است». اين نخستين نصيحت يك مدير مطبوعاتي براي دانشجوي ترم دو رشته ارتباطات در بدو ورود به يك خبرگزاري دانشجويي بود. همين هشدار اوليه كافي بود براي ترك بسياري از خصلتهاي ذاتي دانشجويي منجمله «سر به هوا بودن» كه در قالبهايي چون خواندن كتاب و مجله حين پيادهروي يا دويدن دنبال تاكسي و اتوبوس و هر حركتي كه منجر به بر باد رفتن هوش و حواس به محيط بود، بروز مييافت. از آن پس شش دانگ حواسم معطوف به محيط بود كه مبادا يكي از سياسيون حتي شده در قالب يك رهگذر ساده خيابان، مرا در «شأني» خارج از «شأن يك خبرنگار سياسي» ببيند!
چند ماهي غرق در حفظ «شأن» بوده و هر روز سايه سنگينش را بيشتر حس ميكردم كه دست بر قضا همان مدير مطبوعاتي و البته از عناصر ذكور، هنگام بحث با چند همكار سرزده وارد شد و تشر زد كه «چرا اينجا بساط لهو و لعب پهن كردهايد؟!» نيشهاي پس رفتهمان خشك شد! ادامه سخنانش نشان داد كه اين تذكر لساني، به دليل لبخند حين بحث ما نبوده - كه او خود در برخي مكالماتش با همكاران خانم و آقا مرزها در اين وادي در نورديده بود- بلكه مانتو و كفش سفيد من و بلوز آستين كوتاه و صندل بدون جوراب يكي از آقايان، مصداق بساط لهو و لعب از نگاه وي بوده است!
بماند كه آن تشر با تذكر مدير مافوق مذكر ديگري مواجه شد كه «اين چه طرز برخورد با چند جوان در يك محيط فرهنگي است» و بماند كه چه چيزها مصداق «لهو و لعب» نبود و تنها رنگ پوشش ميتوانست مصداقي براي آن باشد، براي شنيدن چنين الفاظ سنگيني. اما هرچه بود نتيجهاش محدود شدن بيشتر كوه يخ وجودي يك خبرنگار سياسي از جنس مؤنث در دامنه گدازههاي آتشفشاني نگاههاي مردانه در محيط مطبوعاتي بود تا آنجا كه وقتي چند سال بعد در محيطي مشابه، از يك همكار مطبوعاتي مذكر ديگر با طعم كنايه شنيدم كه «فلاني آنقدر خودش را ميگيرد كه گويي از آسمان افتاده»، با آن چنان توپ و تشري خدمتش برسم كه هم «شأن» مرا بداند و هم محدوده «دامنه گدازههاي خودش را!
گرچه سخت و سنگين، اما جاي افسوس ندارد كه اين محدود شدنها، اگر وجههاي عبوس از يك خبرنگار زن در يادها مينشاند اما چون محافظي است در برابر سيل حرف و حديثهايي كه كم هم نيست در اين وادي مطبوعاتي ايران!
2️⃣اپيزود دوم؛ فضاي خارجي
هرگز فراموش نميكنم ترسي را كه پس از شنيدن قفل شدن در اتاق يكي از آقایان كه براي مصاحبه با وي به دفترش رفته بودم، چگونه در تمام وجودم دويد. آنچنان شوكه نگاهش كردم كه بنده خدا توضيح داد اين كار از مقررات محيطهاي ... است تا كسي نتواند يكباره به دفتر مقامات رده بالا وارد شود. ترسي كه بار ديگر با مشاهده تختي كنج اتاق كار مسؤول ديگري در خاطرم جان گرفت و گويا آن هم بخشي از اسباب راحتی بود براي خواب قيلوله! شايد هيچ يك از اينها براي يك خبرنگار مذكر ترسناك نباشد، اما در هر دو بار دل من قرص بود به حضور عكاسي كه همراهم بود و البته ذكرهايي كه بلد بودم زير لب بخوانم! عكاسي كه يك بار به تير خشم نگاهم گرفتار آمد؛ چرا كه ميخواست براي عكاسي از يك برنامه خبري ديگر مرا در دفتر تشكلي كه يك خانه قديمي در انتهاي يك محله كوچه باغي قديميتر بود و هيچ تابلو و نام و نشاني نداشت، تنها بگذارد. خدا رحم كرد كه متوجه نگاهم شد وگرنه همان ترس امانم را بريده و تمركزم را از مصاحبه ميربود.
فراموش نميكنم روزي را كه با ديدن يك بولتن محرمانه در دستان يكي از آقایان از سر كنجكاوي پرسيدم كه «در اينها چه براي شما مينويسند؟» و او گفت: «اگر جايي بيرون از محيط كار ببينمت نشانت خواهم داد!». اين هم ميتواند يك جمله خيلي ساده باشد اما براي من تلنگر ترسآلودي بود تا ديگر حتي مخاطب سلام و عليك چنين كسي هم قرار نگيرم و دورش را به كل خط بكشم.
همه اينها در اين پس زمينه است كه براي رفع هرگونه جلب توجهي در محيطهاي خبري رسمي، من و همكاران همجنسم، همواره بايد مراقب حفظ كامل حجاب، رنگ پوشش، سايز مانتو و.... باشيم و حتي گاه انگشتر خود را چنان در دستانمان بچرخانيم كه به جاي نگين، رينگي ساده ديده شود. آنچه گفته شد نه از باب سياهنمايي بود و نه بستن در باغ سبزي كه انتظار علاقهمندان، دانشجويان و فارغالتحصيلان ارتباطات را ميكشد و نه البته سوزني در انبار كاه. بلكه لحظاتي رعبانگيز بود كه در كنار خاطرات خوش روزنامهنگاري جاي خود را در پستوي ذهن حفظ كرده است.
🖊نسرين وزيري
روزنامهنگار
1️⃣ اپيزود اول؛ فضاي داخلي
«خبرنگار سياسي بايد شأن خودش را در فضاي رسانهاي كشور حفظ كند. حوزه سياسي، حوزه هنري نيست كه با هر سر و شكلي بشود در آن حضور يافت و ديگران هم بگويند تيپش هنري است». اين نخستين نصيحت يك مدير مطبوعاتي براي دانشجوي ترم دو رشته ارتباطات در بدو ورود به يك خبرگزاري دانشجويي بود. همين هشدار اوليه كافي بود براي ترك بسياري از خصلتهاي ذاتي دانشجويي منجمله «سر به هوا بودن» كه در قالبهايي چون خواندن كتاب و مجله حين پيادهروي يا دويدن دنبال تاكسي و اتوبوس و هر حركتي كه منجر به بر باد رفتن هوش و حواس به محيط بود، بروز مييافت. از آن پس شش دانگ حواسم معطوف به محيط بود كه مبادا يكي از سياسيون حتي شده در قالب يك رهگذر ساده خيابان، مرا در «شأني» خارج از «شأن يك خبرنگار سياسي» ببيند!
چند ماهي غرق در حفظ «شأن» بوده و هر روز سايه سنگينش را بيشتر حس ميكردم كه دست بر قضا همان مدير مطبوعاتي و البته از عناصر ذكور، هنگام بحث با چند همكار سرزده وارد شد و تشر زد كه «چرا اينجا بساط لهو و لعب پهن كردهايد؟!» نيشهاي پس رفتهمان خشك شد! ادامه سخنانش نشان داد كه اين تذكر لساني، به دليل لبخند حين بحث ما نبوده - كه او خود در برخي مكالماتش با همكاران خانم و آقا مرزها در اين وادي در نورديده بود- بلكه مانتو و كفش سفيد من و بلوز آستين كوتاه و صندل بدون جوراب يكي از آقايان، مصداق بساط لهو و لعب از نگاه وي بوده است!
بماند كه آن تشر با تذكر مدير مافوق مذكر ديگري مواجه شد كه «اين چه طرز برخورد با چند جوان در يك محيط فرهنگي است» و بماند كه چه چيزها مصداق «لهو و لعب» نبود و تنها رنگ پوشش ميتوانست مصداقي براي آن باشد، براي شنيدن چنين الفاظ سنگيني. اما هرچه بود نتيجهاش محدود شدن بيشتر كوه يخ وجودي يك خبرنگار سياسي از جنس مؤنث در دامنه گدازههاي آتشفشاني نگاههاي مردانه در محيط مطبوعاتي بود تا آنجا كه وقتي چند سال بعد در محيطي مشابه، از يك همكار مطبوعاتي مذكر ديگر با طعم كنايه شنيدم كه «فلاني آنقدر خودش را ميگيرد كه گويي از آسمان افتاده»، با آن چنان توپ و تشري خدمتش برسم كه هم «شأن» مرا بداند و هم محدوده «دامنه گدازههاي خودش را!
گرچه سخت و سنگين، اما جاي افسوس ندارد كه اين محدود شدنها، اگر وجههاي عبوس از يك خبرنگار زن در يادها مينشاند اما چون محافظي است در برابر سيل حرف و حديثهايي كه كم هم نيست در اين وادي مطبوعاتي ايران!
2️⃣اپيزود دوم؛ فضاي خارجي
هرگز فراموش نميكنم ترسي را كه پس از شنيدن قفل شدن در اتاق يكي از آقایان كه براي مصاحبه با وي به دفترش رفته بودم، چگونه در تمام وجودم دويد. آنچنان شوكه نگاهش كردم كه بنده خدا توضيح داد اين كار از مقررات محيطهاي ... است تا كسي نتواند يكباره به دفتر مقامات رده بالا وارد شود. ترسي كه بار ديگر با مشاهده تختي كنج اتاق كار مسؤول ديگري در خاطرم جان گرفت و گويا آن هم بخشي از اسباب راحتی بود براي خواب قيلوله! شايد هيچ يك از اينها براي يك خبرنگار مذكر ترسناك نباشد، اما در هر دو بار دل من قرص بود به حضور عكاسي كه همراهم بود و البته ذكرهايي كه بلد بودم زير لب بخوانم! عكاسي كه يك بار به تير خشم نگاهم گرفتار آمد؛ چرا كه ميخواست براي عكاسي از يك برنامه خبري ديگر مرا در دفتر تشكلي كه يك خانه قديمي در انتهاي يك محله كوچه باغي قديميتر بود و هيچ تابلو و نام و نشاني نداشت، تنها بگذارد. خدا رحم كرد كه متوجه نگاهم شد وگرنه همان ترس امانم را بريده و تمركزم را از مصاحبه ميربود.
فراموش نميكنم روزي را كه با ديدن يك بولتن محرمانه در دستان يكي از آقایان از سر كنجكاوي پرسيدم كه «در اينها چه براي شما مينويسند؟» و او گفت: «اگر جايي بيرون از محيط كار ببينمت نشانت خواهم داد!». اين هم ميتواند يك جمله خيلي ساده باشد اما براي من تلنگر ترسآلودي بود تا ديگر حتي مخاطب سلام و عليك چنين كسي هم قرار نگيرم و دورش را به كل خط بكشم.
همه اينها در اين پس زمينه است كه براي رفع هرگونه جلب توجهي در محيطهاي خبري رسمي، من و همكاران همجنسم، همواره بايد مراقب حفظ كامل حجاب، رنگ پوشش، سايز مانتو و.... باشيم و حتي گاه انگشتر خود را چنان در دستانمان بچرخانيم كه به جاي نگين، رينگي ساده ديده شود. آنچه گفته شد نه از باب سياهنمايي بود و نه بستن در باغ سبزي كه انتظار علاقهمندان، دانشجويان و فارغالتحصيلان ارتباطات را ميكشد و نه البته سوزني در انبار كاه. بلكه لحظاتي رعبانگيز بود كه در كنار خاطرات خوش روزنامهنگاري جاي خود را در پستوي ذهن حفظ كرده است.
3️⃣ اپيزود سوم؛ باز هم فضاي داخلي
در جلسهاي حرف از سردبير گمنام سايتي شد كه به واسطه آشنايي دورادوري كه با او داشتم از وي به عنوان «يك بچه كم سن و سال» ياد كردم و در پاسخ به همكاري كه معتقد بود «او چندان هم بچه نيست»، گفتم كه «چرا، او هم سن و سال من است». سپس پاسخ شنيدم «شما خودتان را بچه ميدانيد؟»
كنايه او به اين بود كه خانمها معمولاً در بيان سن واقعي خود دچار اغماض ميشوند. اما حرفش مرا به خود آورد و يادم آمد كه من با كسي هم سن و سال هستم كه نصف13-12سال سابقه مطبوعاتي مرا هم ندارد، اما اكنون سردبير يك سايت - ولو كم مخاطب - است! اگر نهي از ذكر نام او و رسانهاش نبود، سادهتر ميتوانستم اثبات كنم كه جايگاه امروز وي نه از مهارت حرفهاي و دانش فراخش كه از جنسيت «مذكر» اوست! دستكم جستوجوی ساده نام هر دوی ما در گوگل، ميتواند اين را به هر ناآشنايي به فضاي مطبوعات ثابت كند، چه رسد به آشنايان.
اصلاً جاي تعجب نيست كه جامعه مطبوعاتي ما متأثر از جامعه «مردسالارانه»اي باشد كه حداكثر نفوذ زنان در حاكميتش، تكيه بر يك كرسي وزارت و دو سه كرسي معاون و مشاور رئيسجمهور باشد. نگاهي سطحي به فضاي داخلي مطبوعات نشان ميدهد كه نادرند زناني كه توانسته باشند در حلقه سردبيري روزنامه جايگاهي بيابند. حداكثر پست دبيري هم از آن زنان، در سرويسهاي اجتماعي روزنامهها و سايتهاست. (رسانههاي تخصصي زنان و خبرگزاريها كه اين روزها عموماً 70درصد پرسنلشان زنان هستند، از اين قاعده مستثني هستند).
به راستي فارغ از هر نگاه فمينيستي، سهم زنان از مديريت رسانهاي كشور همين بايد باشد؟ آن هم در شرايطي كه بيش از 60 -70 درصد دانشجويان اين رشته از زنان هستند و حضوري به همين پررنگي در تحريريه رسانههاي مختلف دارند؟ آيا براساس نگاه مردانه حاكم، زنان روزنامهنگار مستعد حضور در مصادر مديريتي و تصميمگير نيستند يا فضايي به آنها داده نميشود و اعتمادي به آنها نيست؟
منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ۳۱
@cm_magazine
در جلسهاي حرف از سردبير گمنام سايتي شد كه به واسطه آشنايي دورادوري كه با او داشتم از وي به عنوان «يك بچه كم سن و سال» ياد كردم و در پاسخ به همكاري كه معتقد بود «او چندان هم بچه نيست»، گفتم كه «چرا، او هم سن و سال من است». سپس پاسخ شنيدم «شما خودتان را بچه ميدانيد؟»
كنايه او به اين بود كه خانمها معمولاً در بيان سن واقعي خود دچار اغماض ميشوند. اما حرفش مرا به خود آورد و يادم آمد كه من با كسي هم سن و سال هستم كه نصف13-12سال سابقه مطبوعاتي مرا هم ندارد، اما اكنون سردبير يك سايت - ولو كم مخاطب - است! اگر نهي از ذكر نام او و رسانهاش نبود، سادهتر ميتوانستم اثبات كنم كه جايگاه امروز وي نه از مهارت حرفهاي و دانش فراخش كه از جنسيت «مذكر» اوست! دستكم جستوجوی ساده نام هر دوی ما در گوگل، ميتواند اين را به هر ناآشنايي به فضاي مطبوعات ثابت كند، چه رسد به آشنايان.
اصلاً جاي تعجب نيست كه جامعه مطبوعاتي ما متأثر از جامعه «مردسالارانه»اي باشد كه حداكثر نفوذ زنان در حاكميتش، تكيه بر يك كرسي وزارت و دو سه كرسي معاون و مشاور رئيسجمهور باشد. نگاهي سطحي به فضاي داخلي مطبوعات نشان ميدهد كه نادرند زناني كه توانسته باشند در حلقه سردبيري روزنامه جايگاهي بيابند. حداكثر پست دبيري هم از آن زنان، در سرويسهاي اجتماعي روزنامهها و سايتهاست. (رسانههاي تخصصي زنان و خبرگزاريها كه اين روزها عموماً 70درصد پرسنلشان زنان هستند، از اين قاعده مستثني هستند).
به راستي فارغ از هر نگاه فمينيستي، سهم زنان از مديريت رسانهاي كشور همين بايد باشد؟ آن هم در شرايطي كه بيش از 60 -70 درصد دانشجويان اين رشته از زنان هستند و حضوري به همين پررنگي در تحريريه رسانههاي مختلف دارند؟ آيا براساس نگاه مردانه حاكم، زنان روزنامهنگار مستعد حضور در مصادر مديريتي و تصميمگير نيستند يا فضايي به آنها داده نميشود و اعتمادي به آنها نيست؟
منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ۳۱
@cm_magazine
پرسشنامه زیر مربوط به رساله خانم طاهره ساعدي دانشجوي دكتراي ارتباطات درباره واقعيت افزوده و كاربرد آن در روابط عمومي است. خواهشمند است در صورتی که با اين فناوري آشنايي دارید، به اين پرسشنامه پاسخ دهید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeRgeFUqp3Qqmds_rbml_kTPt6r5UQ9EJmsr-pTpkpGcGeYSw/viewform?c=0&w=1
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeRgeFUqp3Qqmds_rbml_kTPt6r5UQ9EJmsr-pTpkpGcGeYSw/viewform?c=0&w=1
Google Docs
کاربرد واقعیت افزوده در روابط عمومی
ضرورت ورود اینفوگرافیک به جشنوارههای مطبوعاتی
دکتر مریم سلیمی
مدرس و مؤلف حوزه اینفوگرافیک
در دهه 80 شاید اینفوگرافیک در کشور شناخته شده نبود و فعالیت تیم روزنامه های همشهری و خورشید، تک دستهایی بودند که چندان صدایی نداشتند و حتی وزارت ارشاد در آن دوران چندان آثار تولیدی در این بخش را به رسمیت نمی شناخت. ولی از دهه 90 به این سو، وضعیت این نوع گرافیک در کشور دچار تغییر شده است.
براي نخستین بار در طول تاريخ مطبوعات كشور به ياري استاد سيد فريد قاسمي دبير بیستمین جشنواره مطبوعات، در حاشيه اين جشنواره در اسفند 92، اولین نمایشگاه اینفوگرافیک برگزار شد. همچنين در ویژه نامه همین جشنواره، بیست دوره جشنواره مذکور در قالب اینفوگرافیک به تصویر درآمد.در شهریور 93 نیز دفتر مطالعات و برنامه ریزی این معاونت، نخستین کتاب اینفوگرافیک در ایران را با عنوان «گرافیک خبری و اطلاع رسان» به انتشار رساند و در سال مذکور به برگزاری دوره ای با همین عنوان اقدام کرد.
برگزاری کارگاه آموزشی « کاربرد گرافیک خبری و اطلاع رسان در مطبوعات» در بیستمین نمایشگاه مطبوعات در آبان سال 93 و برگزاری سطح 2 گرافیک اطلاع رسان در قالب گرافیک اطلاع رسان 2 (برهم کنشی ) در آبان 94 از دیگر اقدامات وزارت ارشاد به مدد دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها در حوزه اینفوگرافیک بود.
آموزش دوره اینفوگرافیک را دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت ارشاد به مرزهای داخلی محدود نکرده و همین دوره را در نخستین دوره آموزشی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی – اجتماعی ویژه بانوان خبرنگار افغانستان در بهمن 93 برای خبرنگاران افغان برگزار کرد.
در حال حاضر نیز این نوع گرافیک از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در سایت جامع رسانه های کشور e-rasaneh.ir رسما به رسمیت شناخته شده و طراحان می توانند آثار خود را در بخش آثار آن به ثبت برسانند.
در مرداد سال جاری نیز دوره اینفوگرافیک ویژه خانه های مطبوعات از سوی دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت ارشاد در سالن نشرآوران برگزار شد و از این منظر نیز زمینه اشاعه آن در سطح مدیران مطبوعات استانی فراهم شد و در گام بعد نیز نوبت به آموزش فعالان مطبوعاتی استانی در همین حوزه است.
تاکنون نیز مسابقات مختلفی در حوزه اینفوگرافیک تحت عنوان نخستین جشنواره اینفوگرافیک از سوی نخستین مرجع تخصصی اینفوگرافیک کشور در سال 91، نخستین مسابقه اینفوگرافیک صنعت بیمه از سوی دبیرکل سندیکای بیمه گران در سال 95، نخستین مسابقه طراحی اینفوگرافیک با موضوع تسهیلات بانک مسکن توسط بانک مسکن در سال 95 و... برگزار شده است.
تولید هزاران اثر اینفوگرافیک از سوی روزنامه ها و خبرگزاریها و سایتهای معتبر داخلی به ویژه در 5 سال اخیر از سوی روزنامه هایی چون همشهری و...، سایتها و خبرگزاریهایی همچون نسیم آنلاین و... و توسط بسیاری از تیمها و طراحان آزاد و فعال در این حوزه از دیگر تلاشها در حوزه اینفوگرافیک است.
تألیف و ترجمه برخی کتابها در حوزه اینفوگرافیک همچون کتاب گرافیک خبری و اطلاع رسان، کتاب گرافیک اطلاع سان 2، داده های دیدنی، کتاب قدرت گرافیک اطلاع رسان، کتاب گرافیک خبر و اطلاع رسان (بررسی تحولات گرافیکی پخش اخبار سیما با نکات آموزشی) و مجموعه مقالات منتشر شده در ماهنامه مدیریت ارتباطات از دیگر تلاشها در همین زمینه است.
اختصاص موضوعات سخنرانی به بحث اینفوگرافیک در برخی کنفرانسها همچون کنفرانس روابط عمومی الکترونیک و یا از سوی انجمنها همچون انجمن روابط عمومی ایران از دیگر اقدامات قابل اشاره در حوزه اینفوگرافیک است.
از دیگر تلاشها در این بخش برگزاری کارگاههای آموزشی اینفوگرافیک از سوی دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه صنعتی شریف، علامه طباطبایی، دانشگاههای علوم پزشکی و... ویژه دانشجویان هستند که علی رغم اینگونه حرکتها، هنوز بخش اینفوگرافیک به طور خاص به یکی از بخشهای مورد ارزیابی در جشنواره های نشریات دانشجویی تبدیل نشده است.
به طور کلی باید گفت اینفوگرافیک یا گرافیک اطلاعرسان کودکی نوپا در ایران است که توسعه ادبیات علمی آن در دو حوزه گرافیک خبری و گرافیک اطلاع رسان ضرورت داشته و به دانشگاهها و کنفرانسهای علمی و نیز انتشارات مختلف توصیه می شود تا زمینه تشویق و تولیدات بیش از پیش را در این خصوص فراهم کنند. ارتقای سطح کمی و کیفی آثار مطبوعاتی نیز نیازمند ورود آثار اینفوگرافیک به جشنواره های مختلف مطبوعاتی و دانشجویی است.
بر این اساس، علی رغم همه تلاشهای مذکور، هنوز اینفوگرافیک به طور مستقل در جشنواره های سراسری و استانی ورود نیافته و موعد آن رسیده تا در سطح سراسری و استانی، اینفوگرافیک وارد جشنواره های مطبوعاتی و دانشجویی شود، به ویژه جشنواره هایی که به تازگی آهنگ برگزاری دارند.
منبع: خبرگزاری فارس، 23 مردادماه 1395
دکتر مریم سلیمی
مدرس و مؤلف حوزه اینفوگرافیک
در دهه 80 شاید اینفوگرافیک در کشور شناخته شده نبود و فعالیت تیم روزنامه های همشهری و خورشید، تک دستهایی بودند که چندان صدایی نداشتند و حتی وزارت ارشاد در آن دوران چندان آثار تولیدی در این بخش را به رسمیت نمی شناخت. ولی از دهه 90 به این سو، وضعیت این نوع گرافیک در کشور دچار تغییر شده است.
براي نخستین بار در طول تاريخ مطبوعات كشور به ياري استاد سيد فريد قاسمي دبير بیستمین جشنواره مطبوعات، در حاشيه اين جشنواره در اسفند 92، اولین نمایشگاه اینفوگرافیک برگزار شد. همچنين در ویژه نامه همین جشنواره، بیست دوره جشنواره مذکور در قالب اینفوگرافیک به تصویر درآمد.در شهریور 93 نیز دفتر مطالعات و برنامه ریزی این معاونت، نخستین کتاب اینفوگرافیک در ایران را با عنوان «گرافیک خبری و اطلاع رسان» به انتشار رساند و در سال مذکور به برگزاری دوره ای با همین عنوان اقدام کرد.
برگزاری کارگاه آموزشی « کاربرد گرافیک خبری و اطلاع رسان در مطبوعات» در بیستمین نمایشگاه مطبوعات در آبان سال 93 و برگزاری سطح 2 گرافیک اطلاع رسان در قالب گرافیک اطلاع رسان 2 (برهم کنشی ) در آبان 94 از دیگر اقدامات وزارت ارشاد به مدد دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها در حوزه اینفوگرافیک بود.
آموزش دوره اینفوگرافیک را دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت ارشاد به مرزهای داخلی محدود نکرده و همین دوره را در نخستین دوره آموزشی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی – اجتماعی ویژه بانوان خبرنگار افغانستان در بهمن 93 برای خبرنگاران افغان برگزار کرد.
در حال حاضر نیز این نوع گرافیک از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در سایت جامع رسانه های کشور e-rasaneh.ir رسما به رسمیت شناخته شده و طراحان می توانند آثار خود را در بخش آثار آن به ثبت برسانند.
در مرداد سال جاری نیز دوره اینفوگرافیک ویژه خانه های مطبوعات از سوی دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت ارشاد در سالن نشرآوران برگزار شد و از این منظر نیز زمینه اشاعه آن در سطح مدیران مطبوعات استانی فراهم شد و در گام بعد نیز نوبت به آموزش فعالان مطبوعاتی استانی در همین حوزه است.
تاکنون نیز مسابقات مختلفی در حوزه اینفوگرافیک تحت عنوان نخستین جشنواره اینفوگرافیک از سوی نخستین مرجع تخصصی اینفوگرافیک کشور در سال 91، نخستین مسابقه اینفوگرافیک صنعت بیمه از سوی دبیرکل سندیکای بیمه گران در سال 95، نخستین مسابقه طراحی اینفوگرافیک با موضوع تسهیلات بانک مسکن توسط بانک مسکن در سال 95 و... برگزار شده است.
تولید هزاران اثر اینفوگرافیک از سوی روزنامه ها و خبرگزاریها و سایتهای معتبر داخلی به ویژه در 5 سال اخیر از سوی روزنامه هایی چون همشهری و...، سایتها و خبرگزاریهایی همچون نسیم آنلاین و... و توسط بسیاری از تیمها و طراحان آزاد و فعال در این حوزه از دیگر تلاشها در حوزه اینفوگرافیک است.
تألیف و ترجمه برخی کتابها در حوزه اینفوگرافیک همچون کتاب گرافیک خبری و اطلاع رسان، کتاب گرافیک اطلاع سان 2، داده های دیدنی، کتاب قدرت گرافیک اطلاع رسان، کتاب گرافیک خبر و اطلاع رسان (بررسی تحولات گرافیکی پخش اخبار سیما با نکات آموزشی) و مجموعه مقالات منتشر شده در ماهنامه مدیریت ارتباطات از دیگر تلاشها در همین زمینه است.
اختصاص موضوعات سخنرانی به بحث اینفوگرافیک در برخی کنفرانسها همچون کنفرانس روابط عمومی الکترونیک و یا از سوی انجمنها همچون انجمن روابط عمومی ایران از دیگر اقدامات قابل اشاره در حوزه اینفوگرافیک است.
از دیگر تلاشها در این بخش برگزاری کارگاههای آموزشی اینفوگرافیک از سوی دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه صنعتی شریف، علامه طباطبایی، دانشگاههای علوم پزشکی و... ویژه دانشجویان هستند که علی رغم اینگونه حرکتها، هنوز بخش اینفوگرافیک به طور خاص به یکی از بخشهای مورد ارزیابی در جشنواره های نشریات دانشجویی تبدیل نشده است.
به طور کلی باید گفت اینفوگرافیک یا گرافیک اطلاعرسان کودکی نوپا در ایران است که توسعه ادبیات علمی آن در دو حوزه گرافیک خبری و گرافیک اطلاع رسان ضرورت داشته و به دانشگاهها و کنفرانسهای علمی و نیز انتشارات مختلف توصیه می شود تا زمینه تشویق و تولیدات بیش از پیش را در این خصوص فراهم کنند. ارتقای سطح کمی و کیفی آثار مطبوعاتی نیز نیازمند ورود آثار اینفوگرافیک به جشنواره های مختلف مطبوعاتی و دانشجویی است.
بر این اساس، علی رغم همه تلاشهای مذکور، هنوز اینفوگرافیک به طور مستقل در جشنواره های سراسری و استانی ورود نیافته و موعد آن رسیده تا در سطح سراسری و استانی، اینفوگرافیک وارد جشنواره های مطبوعاتی و دانشجویی شود، به ویژه جشنواره هایی که به تازگی آهنگ برگزاری دارند.
منبع: خبرگزاری فارس، 23 مردادماه 1395
از خزان تا رانت رسانهها پس از کودتای 28 مرداد
محمد صادق جنانصفت
برکناری خشونتبار محمد مصدق در مرداد 1332 یک نقطه عطف در تاریخ معاصر ایران بود و پیامدهای ژرف و پردامنهای در زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران و ایرانیان برجای گذاشت. اندیشه حاکمیت در این دوره بهویژه سالهای پس از کودتا، حذف و محو امکانات مادی تولید رسانههای مکتوب بود. این اندیشه چنان نیرومند بود و آنچنان به حذف و سانسور به مثابه استراتژی بدون انعطاف تکیه داشت که روز اول شهریور همان سال، انتشار دو روزنامه مهم اطلاعات و کیهان را متوقف کرد. جلوگیری از انتشار روزنامههای یادشده که هرگز در اختیار نهادها و احزاب مخالف دربار و شاه قرار نگرفته بود، نشان میدهد که حاکمیت جدید به اهمیت رسانههای نوشتاری پی برده است. تنها دو سال پس از کودتا بود که قانون مطبوعات جدید نوشته شد و در آن نخستین بار «لغو مجوز» رسانههای نوشتاری مورد تأکید قرار گرفت. حضور ابوالحسن عمیدی نوری، مدیر روزنامه داد و از مخالفان سرسخت محمد مصدق در مقام معاونت نخستوزیر برآمده از کودتا که سخنگویی دولت را نیز در اختیار داشت، نشان میدهد که برخورد با مطبوعات به مثابه یک عنصر مهم در کانون توجه بوده است. ایجاد تنگنا برای روزنامه ها ادامه داشت و در 25 شهریورماه گروهی از روزنامهنگاران که پس از دیداری از رومانی به پایتخت آمده بودند، دستگیر شدند. اوج خشونت علیه روزنامهنگاران را میتوان دربرخورد با کریم پورشیرازی، مدیر روزنامه شورش دانست که بر اساس نوشتههای تاریخ، در محل دژبان مرکز به آتش کشیده شد. در حالی که احزاب و جمعیتهای سیاسی مخالف شاه به مرور از صحنه بازیگری فعال خارج میشدند، رسانههای آنها نیز توقیف و بسته شدند. حزب توده به مثابه بزرگترین سازمان سیاسی غیرحکومتی که در سالهای پس از برکناری رضاشاه توانست بازسازی تشکیلاتی را انجام دهد، به عنوان دارنده بزرگترین سازمان تولید رسانههای نوشتاری، 73 رسانه را تولید کرد. روزنامه سیاست، نامه رهبر به سردبیری احسان طبری، روزنامه مردم که نویسندگان مشهوری مثل مصطفی فاتح، جلال آلاحمد و صادق هدایت در آن حضور داشتند، نشریههای به سوی آینده، شهباز، دژ، روزنامه گیلان، جرس و... از جمله مشهورترین نشریههای حزب توده بودند که پس از کودتا تعطیل شدند. روزنامههای طرفدار مصدق و نیروهای مستقل مثل روزنامه کشور متعلق به سیدمحمدرضا جلالی نائینی، روزنامه اقدام وابسته به عباس خلیلی، روزنامه جبهه در اختیار احمد زیرکزاده، باخر امروز متعلق به حسین فاطمی، روزنامه ستاره به مدیریت احمد ملکی و... نیز از فعالیت بازماندند.
در دهه 1340 به مرور اجازه انتشار به برخی رسانهها بهویژه مجلههای ادبی، روشنفکری و اقتصادی داده شد. گروهی از روشنفکران و نویسندگان ایرانی در این سالها به سمت انتشار مجلههای با محتوای روشنفکری حرکت کردند. نشریههایی مثل یغما با مضمون ادبیات و تاریخ به سردبیری حبیب یغمایی که نویسندگانی مثل مجتبی مینوی، جلالالدین همایی و دکتر محمد معین در آن می نوشتند را میتوان نمونهای از انتشارات دارای مجوز فعالیت در آن مقطع دانست. مجله خواندنیها به سردبیری علی اصغر امیرانی، مجله نگین به سردبیری محمود عنایت، مجله فردوسی به سردبیری عباس پهلوان، تهران مصور به صاحبامتیازی عبدالله والا و... نمونههای مطبوعات دوره پس از کودتا به حساب میآیند. ویژگی این نشریهها پرداختن به تاریخ، ادبیات جهان و مسائل روشنفکری بود که به مرور نوعی آزادی نسبی در انتقاد به دولتها -به جز شاه و دربار- به آنها داده شد. در سالهای بلافاصله پس از کودتای 28 مرداد، طرفداران محمد مصدق نشریههای مخفی به نام «راه مصدق» را تا اسفند 1335 منتشر کردند. مکتب مصدق نیز نام نشریهای وابسته به نهضت ملی مقاومت بود که از دی 1332 تا بهار 1333 منتشر شد. در این دوره مطبوعات دینی نیز اجازه چاپ پیدا کردند.
افزایش درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام در دهه 1340 و اجرای برنامههای عمرانی در این سالها موجب شد که دولتها به رسانههایی که «امتیاز» نشر گرفته بودند، کمکهای مالی کنند و به این ترتیب علاوه بر نفوذ و اعمال حاکمیت قانونی در اداره ماهیت و محتوای نوشتهها، نوعی رانتجویی نیز به اجرا درآید و رسانه نوشتاری «امتیاز»ی بود که رژیم گذشته به هر کسی نمیداد. ورود سیاسیون طرفدار رژیم در حوزه مطبوعات با انتشار روزنامه اثرگذار آیندگان راه تازهای بود که دولت برای آزادی بیشتر مطبوعات انتخاب کرده بود.
منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره 28
@cm_magazine
محمد صادق جنانصفت
برکناری خشونتبار محمد مصدق در مرداد 1332 یک نقطه عطف در تاریخ معاصر ایران بود و پیامدهای ژرف و پردامنهای در زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران و ایرانیان برجای گذاشت. اندیشه حاکمیت در این دوره بهویژه سالهای پس از کودتا، حذف و محو امکانات مادی تولید رسانههای مکتوب بود. این اندیشه چنان نیرومند بود و آنچنان به حذف و سانسور به مثابه استراتژی بدون انعطاف تکیه داشت که روز اول شهریور همان سال، انتشار دو روزنامه مهم اطلاعات و کیهان را متوقف کرد. جلوگیری از انتشار روزنامههای یادشده که هرگز در اختیار نهادها و احزاب مخالف دربار و شاه قرار نگرفته بود، نشان میدهد که حاکمیت جدید به اهمیت رسانههای نوشتاری پی برده است. تنها دو سال پس از کودتا بود که قانون مطبوعات جدید نوشته شد و در آن نخستین بار «لغو مجوز» رسانههای نوشتاری مورد تأکید قرار گرفت. حضور ابوالحسن عمیدی نوری، مدیر روزنامه داد و از مخالفان سرسخت محمد مصدق در مقام معاونت نخستوزیر برآمده از کودتا که سخنگویی دولت را نیز در اختیار داشت، نشان میدهد که برخورد با مطبوعات به مثابه یک عنصر مهم در کانون توجه بوده است. ایجاد تنگنا برای روزنامه ها ادامه داشت و در 25 شهریورماه گروهی از روزنامهنگاران که پس از دیداری از رومانی به پایتخت آمده بودند، دستگیر شدند. اوج خشونت علیه روزنامهنگاران را میتوان دربرخورد با کریم پورشیرازی، مدیر روزنامه شورش دانست که بر اساس نوشتههای تاریخ، در محل دژبان مرکز به آتش کشیده شد. در حالی که احزاب و جمعیتهای سیاسی مخالف شاه به مرور از صحنه بازیگری فعال خارج میشدند، رسانههای آنها نیز توقیف و بسته شدند. حزب توده به مثابه بزرگترین سازمان سیاسی غیرحکومتی که در سالهای پس از برکناری رضاشاه توانست بازسازی تشکیلاتی را انجام دهد، به عنوان دارنده بزرگترین سازمان تولید رسانههای نوشتاری، 73 رسانه را تولید کرد. روزنامه سیاست، نامه رهبر به سردبیری احسان طبری، روزنامه مردم که نویسندگان مشهوری مثل مصطفی فاتح، جلال آلاحمد و صادق هدایت در آن حضور داشتند، نشریههای به سوی آینده، شهباز، دژ، روزنامه گیلان، جرس و... از جمله مشهورترین نشریههای حزب توده بودند که پس از کودتا تعطیل شدند. روزنامههای طرفدار مصدق و نیروهای مستقل مثل روزنامه کشور متعلق به سیدمحمدرضا جلالی نائینی، روزنامه اقدام وابسته به عباس خلیلی، روزنامه جبهه در اختیار احمد زیرکزاده، باخر امروز متعلق به حسین فاطمی، روزنامه ستاره به مدیریت احمد ملکی و... نیز از فعالیت بازماندند.
در دهه 1340 به مرور اجازه انتشار به برخی رسانهها بهویژه مجلههای ادبی، روشنفکری و اقتصادی داده شد. گروهی از روشنفکران و نویسندگان ایرانی در این سالها به سمت انتشار مجلههای با محتوای روشنفکری حرکت کردند. نشریههایی مثل یغما با مضمون ادبیات و تاریخ به سردبیری حبیب یغمایی که نویسندگانی مثل مجتبی مینوی، جلالالدین همایی و دکتر محمد معین در آن می نوشتند را میتوان نمونهای از انتشارات دارای مجوز فعالیت در آن مقطع دانست. مجله خواندنیها به سردبیری علی اصغر امیرانی، مجله نگین به سردبیری محمود عنایت، مجله فردوسی به سردبیری عباس پهلوان، تهران مصور به صاحبامتیازی عبدالله والا و... نمونههای مطبوعات دوره پس از کودتا به حساب میآیند. ویژگی این نشریهها پرداختن به تاریخ، ادبیات جهان و مسائل روشنفکری بود که به مرور نوعی آزادی نسبی در انتقاد به دولتها -به جز شاه و دربار- به آنها داده شد. در سالهای بلافاصله پس از کودتای 28 مرداد، طرفداران محمد مصدق نشریههای مخفی به نام «راه مصدق» را تا اسفند 1335 منتشر کردند. مکتب مصدق نیز نام نشریهای وابسته به نهضت ملی مقاومت بود که از دی 1332 تا بهار 1333 منتشر شد. در این دوره مطبوعات دینی نیز اجازه چاپ پیدا کردند.
افزایش درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام در دهه 1340 و اجرای برنامههای عمرانی در این سالها موجب شد که دولتها به رسانههایی که «امتیاز» نشر گرفته بودند، کمکهای مالی کنند و به این ترتیب علاوه بر نفوذ و اعمال حاکمیت قانونی در اداره ماهیت و محتوای نوشتهها، نوعی رانتجویی نیز به اجرا درآید و رسانه نوشتاری «امتیاز»ی بود که رژیم گذشته به هر کسی نمیداد. ورود سیاسیون طرفدار رژیم در حوزه مطبوعات با انتشار روزنامه اثرگذار آیندگان راه تازهای بود که دولت برای آزادی بیشتر مطبوعات انتخاب کرده بود.
منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره 28
@cm_magazine
حضور روابطعمومی در رسانههای جدید
آدام پارکر
علیرغم وقوع انقلاب رسانههای اجتماعی، رسانههای تثبیت شدۀ چاپی، رادیویی، تلویزیونی، و رسانههای برخط سنتی، هنوز هم از پتانسیل کافی برای تأثیرگذاری برخوردارند و بنابراین، هنوز تا مدتی، روابط با رسانهها به عنوان یکی از وظایف اصلی کارگزاران روابطعمومی باقی خواهد ماند. با توجه به از میان رفتن مرزهای رسانهها و اهمیت وبلاگنویسان عمده و سایر تولیدکنندگان برخط محتوا، شاید «روابط با تأثیرگذاران» عنوان مناسبتری در این روزها باشد.
تاکتیکها و ابزارهای مربوط به روابط با تأثیرگذاران سالهاست که بدون تغییر مانده است. فهرست ایمیلها و تلفنهای رسانهها – چه از طریق جستوجوهای شخصی حاصل آمده و چه با پرداخت وجوهی مشخص تهیه شده باشند- برای تسهیل کردن گفتوگو مورد استفاده قرار میگرفتند. با این حال، تعاملهای توئیتری به طور افزونی در حال شکل دادن به برخی از مهمترین گفتوگوهای مربوط به رئوس کاری رسانهها هستند. شهرت از پیش ایجاد شدۀ توئیتر به حدی است که رسانهها از آن استقبال کردهاند. پژوهشی که به تازگی انجام شده است، نشان داد که بیش از 80 % روزنامهنگاران، دارای پروفایل در توئیتر هستند و دلیل شماره یک آنان برای حضور داشتن در این شبکه اجتماعی نیز این است که بدین طریق میتوانند مطالب خود را در گسترۀ وسیعتری به اشتراک بگذارند.
هیچکس نمیگوید که وظایف سنتی روابطعمومی به پایان رسیده است، اما این تردید وجود دارد که بخش عمدهای از فعالیتهای مربوط به روابط با تأثیرگذاران در دنیای «واقعی» همچنان برای آیندهای معلوم ادامه یابد. چنانچه هنوز توئیتر را به راهبرد روابط با تأثیرگذاران خود وارد نکردهاید، دو خطر بزرگ را پذیرفتهاید: خطر عقب ماندن، و خطر دورماندن از گفتوگوهای اصلیِ در جریان.
بنابراین، چگونه میتوان فعالیتهای مربوط به روابط با تأثیرگذاران را در محیط توئیتر وارد کرد؟ چه ملاحظاتی را در این زمینه باید لحاظ کرد؟ و چه ابزارهایی را باید به کار گرفت و از کدام تاکتیکها باید بهره جست؟
✅پاسخ به این پرسشها را میتوانید در شماره 75 مدیریت ارتباطات (مردادماه 95) بخوانید.
تلفن: 88904616
@cm_magazine
آدام پارکر
علیرغم وقوع انقلاب رسانههای اجتماعی، رسانههای تثبیت شدۀ چاپی، رادیویی، تلویزیونی، و رسانههای برخط سنتی، هنوز هم از پتانسیل کافی برای تأثیرگذاری برخوردارند و بنابراین، هنوز تا مدتی، روابط با رسانهها به عنوان یکی از وظایف اصلی کارگزاران روابطعمومی باقی خواهد ماند. با توجه به از میان رفتن مرزهای رسانهها و اهمیت وبلاگنویسان عمده و سایر تولیدکنندگان برخط محتوا، شاید «روابط با تأثیرگذاران» عنوان مناسبتری در این روزها باشد.
تاکتیکها و ابزارهای مربوط به روابط با تأثیرگذاران سالهاست که بدون تغییر مانده است. فهرست ایمیلها و تلفنهای رسانهها – چه از طریق جستوجوهای شخصی حاصل آمده و چه با پرداخت وجوهی مشخص تهیه شده باشند- برای تسهیل کردن گفتوگو مورد استفاده قرار میگرفتند. با این حال، تعاملهای توئیتری به طور افزونی در حال شکل دادن به برخی از مهمترین گفتوگوهای مربوط به رئوس کاری رسانهها هستند. شهرت از پیش ایجاد شدۀ توئیتر به حدی است که رسانهها از آن استقبال کردهاند. پژوهشی که به تازگی انجام شده است، نشان داد که بیش از 80 % روزنامهنگاران، دارای پروفایل در توئیتر هستند و دلیل شماره یک آنان برای حضور داشتن در این شبکه اجتماعی نیز این است که بدین طریق میتوانند مطالب خود را در گسترۀ وسیعتری به اشتراک بگذارند.
هیچکس نمیگوید که وظایف سنتی روابطعمومی به پایان رسیده است، اما این تردید وجود دارد که بخش عمدهای از فعالیتهای مربوط به روابط با تأثیرگذاران در دنیای «واقعی» همچنان برای آیندهای معلوم ادامه یابد. چنانچه هنوز توئیتر را به راهبرد روابط با تأثیرگذاران خود وارد نکردهاید، دو خطر بزرگ را پذیرفتهاید: خطر عقب ماندن، و خطر دورماندن از گفتوگوهای اصلیِ در جریان.
بنابراین، چگونه میتوان فعالیتهای مربوط به روابط با تأثیرگذاران را در محیط توئیتر وارد کرد؟ چه ملاحظاتی را در این زمینه باید لحاظ کرد؟ و چه ابزارهایی را باید به کار گرفت و از کدام تاکتیکها باید بهره جست؟
✅پاسخ به این پرسشها را میتوانید در شماره 75 مدیریت ارتباطات (مردادماه 95) بخوانید.
تلفن: 88904616
@cm_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تئاتر تعاملی «سپنج رنج و شکنج فرخنده» نوشته محمود استاد محمد به کارگردانی شهرام گیلآبادی ۸ تا ۳۱ شهریور ساعت ۲۰ در تئاترشهر اجرا میشود. این تئاتر مبتنی است بر تئوریهای نوین ارتباطی و تعامل با مخاطب
هفتاد و ششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات (شهریور ۹۵) منتشر شد.
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: امیر لعلی
طرح جلد: حسین صافی
☎️تلفن اشتراک: ۸۸۹۰۴۶۱۶
@cm_magazine
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: امیر لعلی
طرح جلد: حسین صافی
☎️تلفن اشتراک: ۸۸۹۰۴۶۱۶
@cm_magazine
نگاهی ارتباطی به بازی «پوکمونگو» در هفتاد و ششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات
هفتاد و ششمین شماره ماهنامه مدیریت (شهریور 1395) ارتباطات به مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری امیر لعلی منتشر شد.
در این شماره مدیریت ارتباطات، پروندههایی با موضوعات بازی پوکمونگو، طنزهای اینترنتی و نقش رسانهها در تنوع فرهنگی درج شده است.
سرمقاله این شماره مدیریت ارتباطات به قلم مدیرمسئول با عنوان «روابطعمومی و مسألههای اساسی کشور» به این موضوع اشاره دارد که روابطعمومیها در حل مسائل اساسی کشور نقش مهمی دارند اما به این نقش چندان توجه نشده و نیاز به تعریف اساسی در این حوزه وجود دارد.
سید فرید قاسمی، پژوهشگر ارتباطات در یادداشتی با عنوان «سیر نگارش روزنامهنگارانه» به بررسی تحولات شیوه نگارش رسانهای مکتوب در ایران پرداخته و با بیان نمونهایهایی، چالشهای عمده این حوزه را بیان کرده است.
نوزدهمین بخش آموزش بصریسازی محتوا به قلم مریم سلیمی به موضوع گرافیک اطلاعرسان در شجرهنامهنویسی اختصاص دارد.
حمیدرضا نجفی، پژوهشگر علوم اطلاعرسانی و ارتباطات نیز در مقالهای با عنوان «روابطعمومی و ایجاد مزیت رقابتی با تغییر در روشهای ارتباطی» به موضوع خلق مزیت در روابطعمومی برای تقابل با رقبا پرداخته است.
«افسردگی سازمانی» نیز عنوان مقاله سعید معادی است که در آن به احساسات افراد در سازمان اشارهشده و با بیان ویژگیهای سازمان بیمار، سندرمهای سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
«آیا پلیس فتا حواسش به همهچیز هست؟» نوشته سیدحسین قوامی، «مدیریت نرم آب؛ راهکاری برای احیا و تعادلبخشی منابع آبهای زیرزمینی» نوشته فاطمه پورمعصوم و محمدبهنام رسولی، «آینده آموزش روابطعمومی» نوشته ریچارد بیلی، «ارتقای جایگاه روابطعمومی از حرف تا عمل» نوشته محمود احمدی، «رسانههای اجتماعی چگونه ارتباطات درونسازمانی را متحول میکنند؟» نوشته راشل میلر با ترجمه امیرعلی خلج مطالب دیگری هستند که در این شماره مدیریت ارتباطات به چاپ رسیدهاند.
احمد کارخانه نیز در این شماره با «کریس دیاز» یکی از سردبیران ارشد رسانههای فیلیپین در مورد ویژگیها و شرایط فعالیت رسانهها در فیلیپین گفتوگو کرده است و در ادامه اینفوگرافیهایی در مورد مصرف رسانهای فیلیپینیها منتشر شده است.
نگین حسینی نیز در گزارشی به بهانه برگزاری مسابقات المپیک، به بیان داستان زندگی برخی المپینها پرداخته است.
* سهم رسانهها در ایجاد تنوع فرهنگی
پرونده مدیریت ارتباطات فرهنگی این شماره که زیر نظر ندا فراهانی منتشر شده است، به موضوع تأثیر رسانهها بر تنوع فرهنگی اختصاص یافته است که عناوین این پرونده به این شرح است:
- نقش رسانهها در ترویج تنوع فرهنگی؛ فرصتهایی نو برای توسعه محتوای بومی- ترجمه زهرا علیدوست
- گفتوگوی اختصاصی با سفیر پیشین فرانسه در ایران؛ فرانسوا نیکولو از دلیل اعطای نشان شوالیه به هنرمندان ایرانی میگوید- ندا فراهانی
- ارتباطات برای توسعه- ترجمه نازنین مهری
- تنوع فرهنگی، اقلیت و رسانهها؛ واقعیت و چشماندازها- ترجمه زهرا علیدوست
* پروندهای در مورد پوکمونها
در هفتاد و ششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، پرونده ویژهای در مورد بازی پوکمونگو با عنوان «کمین پوکمونها» درج شده است که عناوین مطالب این پرونده عبارتند از:
- همه آنچه در مورد بازی پوکمونگو باید بدانید
- اینفوگرافیکهایی در مورد سرعت دانلود، میزان نفوذ و تجاریسازی این بازی
- ممنوعیتهای مهم پوکمونگو
- نکات ایمنی در بازی پوکمونگو
- گزارشی از نظرات کارشناسان و رسانهها در مورد بازی با عنوان «پوکمونگو؛ از تهدید امنیتی تا درمان افسردگی»
* پروندهای در مورد طنزهای اینترنتی
پرونده رسانه این شماره مدیریت ارتباطات به «طنزهای اینترنتی؛ آسیبها و ویژگیها» اختصاص دارد که زیر نظر منوچهر دینپرست منتشر شده است. در این پرونده تأثیرات فردی و اجتماعی طنزهای اینترنتی و ویژگیهای اینگونه طنزها منتشر شده است. عناوین این پرونده عبارتند از:
- طنزهای مصنوعی- منوچهر دینپرست
- تأثیر اینترنت بر طنز چیست؟- ترجمه مریم صفایی
- بخشهایی از گفتوگوی وودی آلن با پاریس ریویو با تیتر «برای تماشاچیان این کار خندهدارترین چیز بود»- ترجمه مجتبی گلستانی
- محتوای طنز در رسانهای به نام اینترنت – ترجمه مریم صفایی
مدیریت ارتباطات هر ماه با قیمت 7000 تومان منتشر و در کیوسکهای مطبوعاتی و شهرکتابها توزیع میشود. علاقمندان جهت دریافت اشتراک سالیانه با تخفیف 50 درصدی میتوانند با شماره 88904882-021 تماس گرفته بگیرند. امکان خرید و مطالعه تمام شمارههای ماهنامه از لینک www.magiran.com/cmmagazine وجود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال تلگرامی @cm_magazine مراجعه کنید.
هفتاد و ششمین شماره ماهنامه مدیریت (شهریور 1395) ارتباطات به مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری امیر لعلی منتشر شد.
در این شماره مدیریت ارتباطات، پروندههایی با موضوعات بازی پوکمونگو، طنزهای اینترنتی و نقش رسانهها در تنوع فرهنگی درج شده است.
سرمقاله این شماره مدیریت ارتباطات به قلم مدیرمسئول با عنوان «روابطعمومی و مسألههای اساسی کشور» به این موضوع اشاره دارد که روابطعمومیها در حل مسائل اساسی کشور نقش مهمی دارند اما به این نقش چندان توجه نشده و نیاز به تعریف اساسی در این حوزه وجود دارد.
سید فرید قاسمی، پژوهشگر ارتباطات در یادداشتی با عنوان «سیر نگارش روزنامهنگارانه» به بررسی تحولات شیوه نگارش رسانهای مکتوب در ایران پرداخته و با بیان نمونهایهایی، چالشهای عمده این حوزه را بیان کرده است.
نوزدهمین بخش آموزش بصریسازی محتوا به قلم مریم سلیمی به موضوع گرافیک اطلاعرسان در شجرهنامهنویسی اختصاص دارد.
حمیدرضا نجفی، پژوهشگر علوم اطلاعرسانی و ارتباطات نیز در مقالهای با عنوان «روابطعمومی و ایجاد مزیت رقابتی با تغییر در روشهای ارتباطی» به موضوع خلق مزیت در روابطعمومی برای تقابل با رقبا پرداخته است.
«افسردگی سازمانی» نیز عنوان مقاله سعید معادی است که در آن به احساسات افراد در سازمان اشارهشده و با بیان ویژگیهای سازمان بیمار، سندرمهای سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
«آیا پلیس فتا حواسش به همهچیز هست؟» نوشته سیدحسین قوامی، «مدیریت نرم آب؛ راهکاری برای احیا و تعادلبخشی منابع آبهای زیرزمینی» نوشته فاطمه پورمعصوم و محمدبهنام رسولی، «آینده آموزش روابطعمومی» نوشته ریچارد بیلی، «ارتقای جایگاه روابطعمومی از حرف تا عمل» نوشته محمود احمدی، «رسانههای اجتماعی چگونه ارتباطات درونسازمانی را متحول میکنند؟» نوشته راشل میلر با ترجمه امیرعلی خلج مطالب دیگری هستند که در این شماره مدیریت ارتباطات به چاپ رسیدهاند.
احمد کارخانه نیز در این شماره با «کریس دیاز» یکی از سردبیران ارشد رسانههای فیلیپین در مورد ویژگیها و شرایط فعالیت رسانهها در فیلیپین گفتوگو کرده است و در ادامه اینفوگرافیهایی در مورد مصرف رسانهای فیلیپینیها منتشر شده است.
نگین حسینی نیز در گزارشی به بهانه برگزاری مسابقات المپیک، به بیان داستان زندگی برخی المپینها پرداخته است.
* سهم رسانهها در ایجاد تنوع فرهنگی
پرونده مدیریت ارتباطات فرهنگی این شماره که زیر نظر ندا فراهانی منتشر شده است، به موضوع تأثیر رسانهها بر تنوع فرهنگی اختصاص یافته است که عناوین این پرونده به این شرح است:
- نقش رسانهها در ترویج تنوع فرهنگی؛ فرصتهایی نو برای توسعه محتوای بومی- ترجمه زهرا علیدوست
- گفتوگوی اختصاصی با سفیر پیشین فرانسه در ایران؛ فرانسوا نیکولو از دلیل اعطای نشان شوالیه به هنرمندان ایرانی میگوید- ندا فراهانی
- ارتباطات برای توسعه- ترجمه نازنین مهری
- تنوع فرهنگی، اقلیت و رسانهها؛ واقعیت و چشماندازها- ترجمه زهرا علیدوست
* پروندهای در مورد پوکمونها
در هفتاد و ششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، پرونده ویژهای در مورد بازی پوکمونگو با عنوان «کمین پوکمونها» درج شده است که عناوین مطالب این پرونده عبارتند از:
- همه آنچه در مورد بازی پوکمونگو باید بدانید
- اینفوگرافیکهایی در مورد سرعت دانلود، میزان نفوذ و تجاریسازی این بازی
- ممنوعیتهای مهم پوکمونگو
- نکات ایمنی در بازی پوکمونگو
- گزارشی از نظرات کارشناسان و رسانهها در مورد بازی با عنوان «پوکمونگو؛ از تهدید امنیتی تا درمان افسردگی»
* پروندهای در مورد طنزهای اینترنتی
پرونده رسانه این شماره مدیریت ارتباطات به «طنزهای اینترنتی؛ آسیبها و ویژگیها» اختصاص دارد که زیر نظر منوچهر دینپرست منتشر شده است. در این پرونده تأثیرات فردی و اجتماعی طنزهای اینترنتی و ویژگیهای اینگونه طنزها منتشر شده است. عناوین این پرونده عبارتند از:
- طنزهای مصنوعی- منوچهر دینپرست
- تأثیر اینترنت بر طنز چیست؟- ترجمه مریم صفایی
- بخشهایی از گفتوگوی وودی آلن با پاریس ریویو با تیتر «برای تماشاچیان این کار خندهدارترین چیز بود»- ترجمه مجتبی گلستانی
- محتوای طنز در رسانهای به نام اینترنت – ترجمه مریم صفایی
مدیریت ارتباطات هر ماه با قیمت 7000 تومان منتشر و در کیوسکهای مطبوعاتی و شهرکتابها توزیع میشود. علاقمندان جهت دریافت اشتراک سالیانه با تخفیف 50 درصدی میتوانند با شماره 88904882-021 تماس گرفته بگیرند. امکان خرید و مطالعه تمام شمارههای ماهنامه از لینک www.magiran.com/cmmagazine وجود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال تلگرامی @cm_magazine مراجعه کنید.
Forwarded from انتشارات سیمای شرق
/شنبههای ارتباطی/
هر هفته کتابی ارتباطی را با ۴۰٪ تخفیف خریداری کنید.
کتاب هفته: «نظریه امروز ارتباط» با ترجمه دکتر اسماعیل قدیمی
قیمت: ۱۱۰۰۰ تومان به جای ۱۸۰۰۰ تومان تا ۱۸ شهریور
تلفن فروش: ۸۸۹۰۴۶۱۶
هر هفته کتابی ارتباطی را با ۴۰٪ تخفیف خریداری کنید.
کتاب هفته: «نظریه امروز ارتباط» با ترجمه دکتر اسماعیل قدیمی
قیمت: ۱۱۰۰۰ تومان به جای ۱۸۰۰۰ تومان تا ۱۸ شهریور
تلفن فروش: ۸۸۹۰۴۶۱۶