🔍نگاهی به یازدهمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال
از زاویه دید عبدالرضا کردی، مشاور پژوهش، خلاقیت و نوآوری رئیس سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران
◀️ تولید محتوای خلاق رشد 800درصدی در نمایشگاه امسال.
◀️ارزیابیهای شورای هسته فناورانه راه مبین به طور روزانه توسط 10تن از کارشناسان این شورا . ارزیابی یزان رشد امور و برنامه های نمایشگاه در بازدیدهای میدانی از نمایشگاه رسانه های دیجیتال ممورد قرار گرفت.
◀️رشد محتوایی نمایشگاه رسانه های دیجیتال درخصوص ارائه محتواهای تازه تر و پاسخگوتر برای مخاطبان و بازدیدکنندگان نسبت به سال گذشته یک رشد چشمگیر و برابر250 درصد داشتهاست.
◀️مخاطبین و بازدیدکنندگان و نیز فعالیت و پاسخگویی متخصص و صاحب نظران در حیطههای رسانه شناسی ، سواد رسانهای ،آسیبهای رسانهای داری رشد 400 درصدی نسبت به سال قبل است.
◀️در حوزه رشد عمومی تقریباً بین 250 تا 270درصد مخاطبان رشد کردهاند.
◀️محتوای خلاق رشد 800درصدی بوجود آمد که نشانگر این امر است که برنامه ها و محتواهای جدیدی در بخش خدمات اجتماعی و روانشناسی، شهروندی، علمی و... در حوزه فضای مجازی رخ داده است.
◀️بخش استارتاپها در حوزه های دانش آموزی، دانشجویی وفضای آزاد در سال جاری نسبت به سال گذشته حداقل 300 تا 400 درصد رشد داشته است.
@cm_magazine
از زاویه دید عبدالرضا کردی، مشاور پژوهش، خلاقیت و نوآوری رئیس سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران
◀️ تولید محتوای خلاق رشد 800درصدی در نمایشگاه امسال.
◀️ارزیابیهای شورای هسته فناورانه راه مبین به طور روزانه توسط 10تن از کارشناسان این شورا . ارزیابی یزان رشد امور و برنامه های نمایشگاه در بازدیدهای میدانی از نمایشگاه رسانه های دیجیتال ممورد قرار گرفت.
◀️رشد محتوایی نمایشگاه رسانه های دیجیتال درخصوص ارائه محتواهای تازه تر و پاسخگوتر برای مخاطبان و بازدیدکنندگان نسبت به سال گذشته یک رشد چشمگیر و برابر250 درصد داشتهاست.
◀️مخاطبین و بازدیدکنندگان و نیز فعالیت و پاسخگویی متخصص و صاحب نظران در حیطههای رسانه شناسی ، سواد رسانهای ،آسیبهای رسانهای داری رشد 400 درصدی نسبت به سال قبل است.
◀️در حوزه رشد عمومی تقریباً بین 250 تا 270درصد مخاطبان رشد کردهاند.
◀️محتوای خلاق رشد 800درصدی بوجود آمد که نشانگر این امر است که برنامه ها و محتواهای جدیدی در بخش خدمات اجتماعی و روانشناسی، شهروندی، علمی و... در حوزه فضای مجازی رخ داده است.
◀️بخش استارتاپها در حوزه های دانش آموزی، دانشجویی وفضای آزاد در سال جاری نسبت به سال گذشته حداقل 300 تا 400 درصد رشد داشته است.
@cm_magazine
#یادداشت_مخاطبان
سواد رسانهای، منعی برای نشر اکاذیب
معصومه ملک- فعال رسانه
در عصر تکنولوزی و دیجیتال امکان دسترسی و انتشار اطلاعات برای همگان وجود دارد و همین امر سبب میشود به محض وقوع هر بحران و حادثهای اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... انعکاس خبرهای راست و دروغ در فضاهای مجازی سرریز شده و موجب نشر شایعاتی شود که اذهان عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد.
هستند در این میان عدهای فرصتطلب که دست به انتشار اخبار دروغ میزنند و افراد خوشباور این اطلاعات کذب را دریافت کرده و بدون توجه به صحت و سقم آن خبرها، شروع به ارسال آن به گروههای مختلف در فصاهای مجازی میکنند. این اخبار جعلی امنیت ذهنی مردم را به خطر انداخته و بیاعتمادی نسبت به نهادها و سازمانهای خدمترسان را رواج میدهد.
اصطلاح اخبار جعلی دارای سابقهای دیرینه و ۱۲۵ساله است که با وجود تکنولوژیهای امروزی، نشر آن سریعتر انجام میشود و بحران روانی را در جامعه گسترش میدهد.
در بحران زلزله استان کرمانشاه بازار داغ شایعات در فضای مجازی باز هم رونق گرفت و برخی را در کمکرسانی مردد کرد و موجبات ایجاد بیاعتمادی نسبت به برخی نهادهای کمکرسان را بهوجود آورد بهطوری که بعضی از افراد ترجیح دادند خود شخصاً در منطقه آسیبدیده حضور پیدا کنند و این امر اختلالاتی را در برنامه کمکرسانی بهوجود آورد و دولت بر آن شد تا به جهت امنیت منطقه از حضور افرادی عادی جلوگیری بهعمل آورد.
تفکر و برنامهریزی برای امر کمکرسانی به زلزلهزدگان از یکسو و جلوگیری از نشر اخبار کذب از سوی دیگر ذهن دستگاههای کمکرسان را به خود مشغول کرده است. مردمی که با سرود همدلی کمکهای خود را تا دیروز به دست دستگاهها میسپرند، حالا مردد بودند که این کمکها چه سرانجامی دارد... و همه اینها نتیجه همان شایعات کذب و داغ است.
سواد رسانهای و مسئولیت فردی ایجاب میکند تا همگان مانع نشر این اکاذیب شده و حل بحران را بهدست ارگانهای امدادی بسپاریم و با اعتمادسازی از بحرانهای فکری و تشنج در جامعه جلوگیری کنیم و مانع این امواج دروغین شویم.
امدادگران و داوطلبان جمعیت هلالاحمر که در منطقه زلزلهزده کرمانشاه حضور دارند، با تلاش بیوقفه وشبانهروزی بدون توجه به هرگونه شایعه از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند و فقط به کمکرسانی مشغول هستند. آنان بارها این تجربه را در عملیات مختلف و به گونههای متفاوت کسب کرده و دغدغه آسیبدیدگان، دغدغه آنان است و انساندوستی سر لوحه کارشان.
کمکرسانی در هر حادثهای در هر نقطه از جهان که باشد، احتیاج به زمان و صبوری مردم دارد و نشر اخبار جعلی از طرف سودجویان دلیل برعدم کارایی یا اختلال در روند امدادرسانی نیست. دستگاههای امدادرسانی همه دست به دست هم دادهاند و از هیچ کمکی در منطقه دریغ نمیکنند.
پس بیاییم در سرودن نوای همدلی با زلزلهزدگان مشارکت کنیم و جلوی نشر مطالب کذب را گرفته و برند سازمانهای مرجع در کمکرسانی را لکهدار نکنیم وبا اعتماد کامل کمکهای خود را با مرکزیت این نهادها از جمله جمعیت هلال احمر روانه منطقه آسیب کنیم.
@cm_magazine
سواد رسانهای، منعی برای نشر اکاذیب
معصومه ملک- فعال رسانه
در عصر تکنولوزی و دیجیتال امکان دسترسی و انتشار اطلاعات برای همگان وجود دارد و همین امر سبب میشود به محض وقوع هر بحران و حادثهای اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... انعکاس خبرهای راست و دروغ در فضاهای مجازی سرریز شده و موجب نشر شایعاتی شود که اذهان عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد.
هستند در این میان عدهای فرصتطلب که دست به انتشار اخبار دروغ میزنند و افراد خوشباور این اطلاعات کذب را دریافت کرده و بدون توجه به صحت و سقم آن خبرها، شروع به ارسال آن به گروههای مختلف در فصاهای مجازی میکنند. این اخبار جعلی امنیت ذهنی مردم را به خطر انداخته و بیاعتمادی نسبت به نهادها و سازمانهای خدمترسان را رواج میدهد.
اصطلاح اخبار جعلی دارای سابقهای دیرینه و ۱۲۵ساله است که با وجود تکنولوژیهای امروزی، نشر آن سریعتر انجام میشود و بحران روانی را در جامعه گسترش میدهد.
در بحران زلزله استان کرمانشاه بازار داغ شایعات در فضای مجازی باز هم رونق گرفت و برخی را در کمکرسانی مردد کرد و موجبات ایجاد بیاعتمادی نسبت به برخی نهادهای کمکرسان را بهوجود آورد بهطوری که بعضی از افراد ترجیح دادند خود شخصاً در منطقه آسیبدیده حضور پیدا کنند و این امر اختلالاتی را در برنامه کمکرسانی بهوجود آورد و دولت بر آن شد تا به جهت امنیت منطقه از حضور افرادی عادی جلوگیری بهعمل آورد.
تفکر و برنامهریزی برای امر کمکرسانی به زلزلهزدگان از یکسو و جلوگیری از نشر اخبار کذب از سوی دیگر ذهن دستگاههای کمکرسان را به خود مشغول کرده است. مردمی که با سرود همدلی کمکهای خود را تا دیروز به دست دستگاهها میسپرند، حالا مردد بودند که این کمکها چه سرانجامی دارد... و همه اینها نتیجه همان شایعات کذب و داغ است.
سواد رسانهای و مسئولیت فردی ایجاب میکند تا همگان مانع نشر این اکاذیب شده و حل بحران را بهدست ارگانهای امدادی بسپاریم و با اعتمادسازی از بحرانهای فکری و تشنج در جامعه جلوگیری کنیم و مانع این امواج دروغین شویم.
امدادگران و داوطلبان جمعیت هلالاحمر که در منطقه زلزلهزده کرمانشاه حضور دارند، با تلاش بیوقفه وشبانهروزی بدون توجه به هرگونه شایعه از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند و فقط به کمکرسانی مشغول هستند. آنان بارها این تجربه را در عملیات مختلف و به گونههای متفاوت کسب کرده و دغدغه آسیبدیدگان، دغدغه آنان است و انساندوستی سر لوحه کارشان.
کمکرسانی در هر حادثهای در هر نقطه از جهان که باشد، احتیاج به زمان و صبوری مردم دارد و نشر اخبار جعلی از طرف سودجویان دلیل برعدم کارایی یا اختلال در روند امدادرسانی نیست. دستگاههای امدادرسانی همه دست به دست هم دادهاند و از هیچ کمکی در منطقه دریغ نمیکنند.
پس بیاییم در سرودن نوای همدلی با زلزلهزدگان مشارکت کنیم و جلوی نشر مطالب کذب را گرفته و برند سازمانهای مرجع در کمکرسانی را لکهدار نکنیم وبا اعتماد کامل کمکهای خود را با مرکزیت این نهادها از جمله جمعیت هلال احمر روانه منطقه آسیب کنیم.
@cm_magazine
⭕️ پشتیبانی از سیاست فراگیرسازی اینترنت
ترجمه: #امیر_علی_خلج
پشتیبانی از سیاست فراگیرسازی اینترنت باید در تمام محیطهای انسانی دیده شود. برخی موضوع نیاز به ایجاد قراردادی ویژه در خصوص جامعۀ دانش برای شهروندان در قالب یک منشور حقوق دیجیتالی را مطرح میکنند. برای مثال، کشور اسپانیا منشور حقوق کاربران را تدوین و عرضه کرده است. باور برخی نیز بر این است که تدوین منشوری خاص برای حقوق دیجیتالی، با این خطر همراه است که محلهای دیجیتالی به وجود آید. ترجیح این است که حقوق دیجیتالی در درون چهارچوب کلی حقوق بشر بررسی شود. در این زمینه، نوآوریها و برنامههایی نظیر عرضۀ ابزار آنلاین «eYouGuide» مناسباند. این ابزار، تحت قانون اتحادیه اروپا، توصیههایی عملی را در اختیار مصرفکنندگان حقوق دیجیتالی قرار میدهد. برای مثال، میتوان به این موارد اشاره کرد: حقوق مربوط به عرضهکنندگان پهنای باند، خرید از طریق وب، دانلود کردن موسیقی و محافظت کردن از اطلاعات شخصی در سایتهای آنلاین و شبکههای اجتماعی.
اهداف این سیاست
فراگیرسازی با دسترسی جهانی؛
افزایش استانداردهای آموزشی؛
بهسازی سواد دیجیتالی؛
حمایت بیشتر از گروههای خاص، بهویژه سالمندان.
اقدامات این سیاست
برنامههایی برای توسعۀ شبکهها؛
حقوق دیجیتالی در بستر حقوق بشر؛
ترویج موفقترین اقدامات در زمینۀ فراگیرسازی الکترونیکی و سواد دیجیتالی در سراسر اروپا.
این موارد لزوم بیان مشکلات مربوط به دسترسی به شبکههای الکترونیکی و ظرفیت استفاده از آنها را نفی نمیکند و البته نیازمند سیاستگذاری در دو حوزۀ اصلی است: سیاست افزایش پوشش پهنای باند در سراسر اروپا و همچنین، افزایش میزان علاقه و تعامل. البته، با انتشار اعلامیه «ریگا» در سال 2006، اتحادیۀ اروپا مدتها پیش فراگیرسازی الکترونیکی را به رسمیت شناخت. در این اعلامیه، به طور ویژه به افزایش پوشش پهنای باند و کاهش پنجاه درصدی شکاف استفاده از اینترنت برای گروههایی که در معرض خطر برونشماری و خروج از دایرۀ فراگیریاند (مانند افراد مسن، معلولان و بیکاران) توجه شده است. با آنکه این موضوع هنوز ابهاماتی دارد، از این ابتکار باید حمایت کرد.
با این حال، دو نیروی عمده وجود دارد. اولی، این پیام روشن است که افزایش میزان کلی تحصیلات آموزشی، نهفقط برای اقتصاد دانش، بلکه برای جامعۀ دانش فراگیر عنصری کلیدی به شمار میآید. مورد دوم، نیاز فوری به بهسازی سریع سواد دیجیتالی در اتحادیۀ اروپا از طریق برنامههای ابداعی و هدفمند در حوزههایی است که به آنها اشاره شد.
مشکلات افراد مسن موضوعی است که باید به آن توجه شود. اغلب اینگونه فرض میشود که مشکلات مربوط به سنوسال در زمینۀ استفاده از اینترنت موقتی است، زیرا گفته میشود نسلهایی که در آیندهای نزدیک پیر میشوند، «بومیان دیجیتالی» خواهند بود و با مقولۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات آشنایی خواهند داشت و در این صورت مشکلی باقی نخواهد ماند. بخشی از این موضوع ممکن است درست باشد، اما باید به خاطر داشت که اولاً فناوری توسعه پیدا کرده است و روندی تکاملی را طی میکند و ثانیاً تواناییهای ادراکی، تمایل به یادگیری و قدرت تطابق، با افزایش سن کاهش مییابند.
در گزارشهای دیجیتال لیترسی ریویو اعلام شده است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا در ارتقای کاربری اینترنت و همچنین، فراهم کردن شرایط دسترسی به آن پیشرفت کردهاند. با این حال، برای تشکیل جامعۀ دانش لازم است به آن دسته از شهروندان اتحادیه اروپا که در حال حاضر خارج از دایرۀ شمول قرار دارند، توجه شود. به طور خاص، توجه به سازگار ساختن آنان با الزامات نوین و شکافهای دیجیتالی نوظهور در خصوص کیفیت استفاده از اینترنت لازم به نظر میرسد. اکنون میتوان به نمونههای خوبی از برنامههای کارآمد مربوط به بهسازی سواد دیجیتالی اشاره کرد که غیرکاربران را تشویق میکند و مهارتهای آنان را بهبود میبخشد. نمونههایی از برنامههای گستردهای مانند برنامۀ احیای کره جنوبی پس از بحران مالی 1998 برای آموزش دادن در خصوص سواد دیجیتالی به بخش بزرگی از جمعیت آن کشور هم وجود دارند. برای مثال، بهتر است اقدامات موفقی مانند برنامهای که شبکۀ مراکز آنلاین بریتانیا اجرا کرده است، در سراسر اروپا تبلیغ شود.
👇
@cm_magazine
ترجمه: #امیر_علی_خلج
پشتیبانی از سیاست فراگیرسازی اینترنت باید در تمام محیطهای انسانی دیده شود. برخی موضوع نیاز به ایجاد قراردادی ویژه در خصوص جامعۀ دانش برای شهروندان در قالب یک منشور حقوق دیجیتالی را مطرح میکنند. برای مثال، کشور اسپانیا منشور حقوق کاربران را تدوین و عرضه کرده است. باور برخی نیز بر این است که تدوین منشوری خاص برای حقوق دیجیتالی، با این خطر همراه است که محلهای دیجیتالی به وجود آید. ترجیح این است که حقوق دیجیتالی در درون چهارچوب کلی حقوق بشر بررسی شود. در این زمینه، نوآوریها و برنامههایی نظیر عرضۀ ابزار آنلاین «eYouGuide» مناسباند. این ابزار، تحت قانون اتحادیه اروپا، توصیههایی عملی را در اختیار مصرفکنندگان حقوق دیجیتالی قرار میدهد. برای مثال، میتوان به این موارد اشاره کرد: حقوق مربوط به عرضهکنندگان پهنای باند، خرید از طریق وب، دانلود کردن موسیقی و محافظت کردن از اطلاعات شخصی در سایتهای آنلاین و شبکههای اجتماعی.
اهداف این سیاست
فراگیرسازی با دسترسی جهانی؛
افزایش استانداردهای آموزشی؛
بهسازی سواد دیجیتالی؛
حمایت بیشتر از گروههای خاص، بهویژه سالمندان.
اقدامات این سیاست
برنامههایی برای توسعۀ شبکهها؛
حقوق دیجیتالی در بستر حقوق بشر؛
ترویج موفقترین اقدامات در زمینۀ فراگیرسازی الکترونیکی و سواد دیجیتالی در سراسر اروپا.
این موارد لزوم بیان مشکلات مربوط به دسترسی به شبکههای الکترونیکی و ظرفیت استفاده از آنها را نفی نمیکند و البته نیازمند سیاستگذاری در دو حوزۀ اصلی است: سیاست افزایش پوشش پهنای باند در سراسر اروپا و همچنین، افزایش میزان علاقه و تعامل. البته، با انتشار اعلامیه «ریگا» در سال 2006، اتحادیۀ اروپا مدتها پیش فراگیرسازی الکترونیکی را به رسمیت شناخت. در این اعلامیه، به طور ویژه به افزایش پوشش پهنای باند و کاهش پنجاه درصدی شکاف استفاده از اینترنت برای گروههایی که در معرض خطر برونشماری و خروج از دایرۀ فراگیریاند (مانند افراد مسن، معلولان و بیکاران) توجه شده است. با آنکه این موضوع هنوز ابهاماتی دارد، از این ابتکار باید حمایت کرد.
با این حال، دو نیروی عمده وجود دارد. اولی، این پیام روشن است که افزایش میزان کلی تحصیلات آموزشی، نهفقط برای اقتصاد دانش، بلکه برای جامعۀ دانش فراگیر عنصری کلیدی به شمار میآید. مورد دوم، نیاز فوری به بهسازی سریع سواد دیجیتالی در اتحادیۀ اروپا از طریق برنامههای ابداعی و هدفمند در حوزههایی است که به آنها اشاره شد.
مشکلات افراد مسن موضوعی است که باید به آن توجه شود. اغلب اینگونه فرض میشود که مشکلات مربوط به سنوسال در زمینۀ استفاده از اینترنت موقتی است، زیرا گفته میشود نسلهایی که در آیندهای نزدیک پیر میشوند، «بومیان دیجیتالی» خواهند بود و با مقولۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات آشنایی خواهند داشت و در این صورت مشکلی باقی نخواهد ماند. بخشی از این موضوع ممکن است درست باشد، اما باید به خاطر داشت که اولاً فناوری توسعه پیدا کرده است و روندی تکاملی را طی میکند و ثانیاً تواناییهای ادراکی، تمایل به یادگیری و قدرت تطابق، با افزایش سن کاهش مییابند.
در گزارشهای دیجیتال لیترسی ریویو اعلام شده است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا در ارتقای کاربری اینترنت و همچنین، فراهم کردن شرایط دسترسی به آن پیشرفت کردهاند. با این حال، برای تشکیل جامعۀ دانش لازم است به آن دسته از شهروندان اتحادیه اروپا که در حال حاضر خارج از دایرۀ شمول قرار دارند، توجه شود. به طور خاص، توجه به سازگار ساختن آنان با الزامات نوین و شکافهای دیجیتالی نوظهور در خصوص کیفیت استفاده از اینترنت لازم به نظر میرسد. اکنون میتوان به نمونههای خوبی از برنامههای کارآمد مربوط به بهسازی سواد دیجیتالی اشاره کرد که غیرکاربران را تشویق میکند و مهارتهای آنان را بهبود میبخشد. نمونههایی از برنامههای گستردهای مانند برنامۀ احیای کره جنوبی پس از بحران مالی 1998 برای آموزش دادن در خصوص سواد دیجیتالی به بخش بزرگی از جمعیت آن کشور هم وجود دارند. برای مثال، بهتر است اقدامات موفقی مانند برنامهای که شبکۀ مراکز آنلاین بریتانیا اجرا کرده است، در سراسر اروپا تبلیغ شود.
👇
@cm_magazine
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
🖋 #یادداشت
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
با گرامی داشت یاد استاد، اینجا بخوانید:
👇
@cm_magazine
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
با گرامی داشت یاد استاد، اینجا بخوانید:
👇
@cm_magazine
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
🖋 #یادداشت
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
ارائه #اخبار و #اطلاعرسانی در هر حوزهای که #سازمان یا نهادی متولی پوشش آن است از سوی #روابط_عمومی آن سازمان، حاکی از نکتههایی است که توجه به آن در حوزه خبر مهم و کلیدی به نظر میرسد، چرا که اخبار منتشر شده از سوی نهادها چه از طریق روابطعمومی و چه سایتهای خبری كه در ظاهر به شكل یك خبرگزاری اداره میشوند، بدون تردید با نگاه و منافع و سیاستهای حاکم بر آن سازمانها نوشته شده است.
طبیعی است كه هر سازمانی در نظر دارد عملکردها و مسائل حوزه خود را پر رنگتر از سایر حوزهها نشان دهد؛ به گونهای که برای خود یک سابقه عملیاتی خبری ایجاد کند. در سالهای اخیر در مجموعه سازمانها و نهادهای مختلف كوششها و جریانی برای ایجاد #شبکههای_اطلاعرسانی وابسته به روابطعمومیها شکل گرفته که این مسأله میتواند از بعد غلبه نگاه و رویکرد سازمان و نهاد مورد نظر، دارای اهمیت باشد. ممكن است تولید خبرهای بیشتر در این سایتها و بازتاب آن در رسانهها در ظاهر قدمی برای #شفافیت در اطلاعرسانی و كار خبری تعبیر شود اما سؤال تعیینكننده و تأثیرگذار در ارتباط با چگونگی ارائه این اخبار است؛ اینكه مطالب و اخبار نقل شده كه گفته میشود، در راستای اطلاعرسانی بیشتر تهیه شده، تا چه اندازه موثق و به واقعیت نزدیک هستند؟ آیا زمانی كه اداره جریان خبر در دست سایتهای خبری وابسته به سازمانها قرار دارد و به عبارتی سر نخ خبر در دست آنهاست، نباید نگران صحت خبر بود؟ آیا غلبه نگاه سازمانی در جریان تهیه و نگارش و ویرایش این خبرها از صحت و درستی آنها نمیکاهد؟
پاسخ این سؤال را باید در این نكته جستوجو کرد که بهطور كلی یکی از کارکردهای خبر یا #گزارش در هر حوزهای از اطلاعرسانی، به تصویر کشیدن چالشهای پیش روست و هر خبر یا گزارشی زمانی مهم، تأثیرگذار و جریانساز میشود که این چالشها در آن به مخاطبان منتقل شود. تولید و انتشار خبرهایی از این دست نه در راستای منافع سازمانها كه در واقع در تقابل با سازمانهای دیگر خود را نمایان میسازند یا با نیازهای #جامعه در ارتباط هستند.
اگر این چالشها از بین بروند و تولید خبر در انحصار روابطعمومی سازمانها باشد، خبر ماهیت و پویایی خود را از دست میدهد و خبری كه بدون این چالشها تهیه و منتشر شود، یك «#خبر_مرده» است و این نه تنها آسیبی برای #روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای است بلكه برای خود صاحبان خبر هم نتایج منفی به دنبال دارد، چرا كه اگر اطلاعات و خبرها در حوزه عملکردی سازمانها یكسویه و بدون نگاه واقعبینانه به عملكرد آنها ارائه شود، نه تنها ماهیت و کارکرد خبر از بین میرود كه از نظر تأثیرگذاری بر #افكار_عمومی نیز ممكن است نتایج معكوس به دنبال داشته باشد. از این رو آنچه در ماهیت اخبار مهم و ضروری به نظر میرسد، بازتاب ماهیت عملیاتی خبر در رسانههاست که در نهایت به درستی خبر در نزد مردم منجر خواهد شد. اگر در ارائه و نشر اخبار، عملیات و عملکرد مناسبی صورت نپذیرد و این مسأله تنها در حد و اندازه یک حرف و شعار باقی بماند، مردم دیگر به اخبار ارائه شده اعتمادی نمیکنند.
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات : شماره ۲
عضویت در کانال
👇
@cm_magazine
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
ارائه #اخبار و #اطلاعرسانی در هر حوزهای که #سازمان یا نهادی متولی پوشش آن است از سوی #روابط_عمومی آن سازمان، حاکی از نکتههایی است که توجه به آن در حوزه خبر مهم و کلیدی به نظر میرسد، چرا که اخبار منتشر شده از سوی نهادها چه از طریق روابطعمومی و چه سایتهای خبری كه در ظاهر به شكل یك خبرگزاری اداره میشوند، بدون تردید با نگاه و منافع و سیاستهای حاکم بر آن سازمانها نوشته شده است.
طبیعی است كه هر سازمانی در نظر دارد عملکردها و مسائل حوزه خود را پر رنگتر از سایر حوزهها نشان دهد؛ به گونهای که برای خود یک سابقه عملیاتی خبری ایجاد کند. در سالهای اخیر در مجموعه سازمانها و نهادهای مختلف كوششها و جریانی برای ایجاد #شبکههای_اطلاعرسانی وابسته به روابطعمومیها شکل گرفته که این مسأله میتواند از بعد غلبه نگاه و رویکرد سازمان و نهاد مورد نظر، دارای اهمیت باشد. ممكن است تولید خبرهای بیشتر در این سایتها و بازتاب آن در رسانهها در ظاهر قدمی برای #شفافیت در اطلاعرسانی و كار خبری تعبیر شود اما سؤال تعیینكننده و تأثیرگذار در ارتباط با چگونگی ارائه این اخبار است؛ اینكه مطالب و اخبار نقل شده كه گفته میشود، در راستای اطلاعرسانی بیشتر تهیه شده، تا چه اندازه موثق و به واقعیت نزدیک هستند؟ آیا زمانی كه اداره جریان خبر در دست سایتهای خبری وابسته به سازمانها قرار دارد و به عبارتی سر نخ خبر در دست آنهاست، نباید نگران صحت خبر بود؟ آیا غلبه نگاه سازمانی در جریان تهیه و نگارش و ویرایش این خبرها از صحت و درستی آنها نمیکاهد؟
پاسخ این سؤال را باید در این نكته جستوجو کرد که بهطور كلی یکی از کارکردهای خبر یا #گزارش در هر حوزهای از اطلاعرسانی، به تصویر کشیدن چالشهای پیش روست و هر خبر یا گزارشی زمانی مهم، تأثیرگذار و جریانساز میشود که این چالشها در آن به مخاطبان منتقل شود. تولید و انتشار خبرهایی از این دست نه در راستای منافع سازمانها كه در واقع در تقابل با سازمانهای دیگر خود را نمایان میسازند یا با نیازهای #جامعه در ارتباط هستند.
اگر این چالشها از بین بروند و تولید خبر در انحصار روابطعمومی سازمانها باشد، خبر ماهیت و پویایی خود را از دست میدهد و خبری كه بدون این چالشها تهیه و منتشر شود، یك «#خبر_مرده» است و این نه تنها آسیبی برای #روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای است بلكه برای خود صاحبان خبر هم نتایج منفی به دنبال دارد، چرا كه اگر اطلاعات و خبرها در حوزه عملکردی سازمانها یكسویه و بدون نگاه واقعبینانه به عملكرد آنها ارائه شود، نه تنها ماهیت و کارکرد خبر از بین میرود كه از نظر تأثیرگذاری بر #افكار_عمومی نیز ممكن است نتایج معكوس به دنبال داشته باشد. از این رو آنچه در ماهیت اخبار مهم و ضروری به نظر میرسد، بازتاب ماهیت عملیاتی خبر در رسانههاست که در نهایت به درستی خبر در نزد مردم منجر خواهد شد. اگر در ارائه و نشر اخبار، عملیات و عملکرد مناسبی صورت نپذیرد و این مسأله تنها در حد و اندازه یک حرف و شعار باقی بماند، مردم دیگر به اخبار ارائه شده اعتمادی نمیکنند.
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات : شماره ۲
عضویت در کانال
👇
@cm_magazine
واقعیتهایی درباره تیراژ روزنامهها/ سقوط به مرز ۸۰۰ هزار نسخه!
منبع: مهر
گزارش کامل:
👇
https://www.mehrnews.com/news/4141787/
👇
@cm_magazine
منبع: مهر
گزارش کامل:
👇
https://www.mehrnews.com/news/4141787/
👇
@cm_magazine
Forwarded from Graphicnews
Forwarded from شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 استاد علیمحمد بیدارمغز
🖊 رعایت آداب شما را حرفهایتر نشان میدهد.
🌐 شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران👇👇
⚜️ @iranctv ™
لینک سایت:
https://www.iranctv.com
🖊 رعایت آداب شما را حرفهایتر نشان میدهد.
🌐 شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران👇👇
⚜️ @iranctv ™
لینک سایت:
https://www.iranctv.com
⭕️ شبکههای اجتماعی و عبور از گردنۀ نظارت
🖋 #حسن_فراهانی
در تاریخ معاصر ایران موضوع نظارت بر رسانهها چالشی همیشگی بوده است، البته در بازة زمانی یکونیم قرن گذشته بیشتر در قالب برخورد با مطبوعات نمود پیدا کرده، اما با بروز و ظهور رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، نظارت بر رسانهها نیز دچار تغییراتی جدی و متفاوت شده است.
این نوشته به دنبال بررسی چگونگی و نحوه نظارت بر رسانهها نیست و فقط به این نکته اشاره میکند که دیگر دورۀ نظارت بر محتوا رو به زوال است و این روش هم آفتاب لب بوم. امروز دیگر تبادل اطلاعات و اندیشه در کمترین زمان و بیواسطه تحقق مییابد که البته طعم آن را در فضاهای نوین رسانهای چشیدهایم.
دیری نمیپاید که موضوع نظارت بر رسانهها مایه خندۀ محققی تاریخدوست شود؛ زمانی که تاریخ رسانهای دهة ما را مطالعه کند. مانند نگاه ما به الزام صدور پروانه برای گوش دادن به رادیو در دهة 20 شمسی یا وضعیت ویدئوهای اجارهای دورۀ کودکیمان که تا صبح با چشمانی باز و حیرتزده به آن مینگریستیم تا فیلم «ده فرمان» را از درونش جستوجو کنیم.
از سال ۱۲۵۳ قمری که روزنامۀ میرزا صالح منتشر شد تا انتشار روزنامۀ میرزا تقیخان و روزنامههای صدر مشروطه و کشته شدن «جهانگیرخان شیرازی» و «شیخ احمد تربتی» در راه قلم و توقیفهای پیدرپی روزنامۀ «صور اسرافیل» تا اولین محاکمۀ مطبوعاتی روزنامۀ «روح القدس» (سلطانالعلمای خراسانی)، در همة موارد شاهد نبود تعادل در روند نظارت بر مطبوعات و رسانهها بودهایم.
دورهای آنقدر مترقی میشویم که در اصل ۱۳ قانون مشروطه مینویسیم: «عموم روزنامهجات مادامی که مندرجات آنها مخل اصلی از اصول اساسیۀ دولت و ملت نباشد مجاز و مختارند که مطالب مفید عامالمنفعه را به طبع رسانیده و منتشر نمایند و اگر کسی در روزنامهجات و مطبوعات برخلاف آنچه ذکر شد و با غرایض شخصی چیزی طبع نماید یا تهمت و افترا بزند، قانوناً مورد استنطاق و محاکمه و مجازات خواهد شد» و بعدتر مترقیتر میشویم، طوری که در نخستین قانون مطبوعات (محرم۱۳۲۶ ق) قانونی را مصوب میکنیم که از لزوم دریافت جواز برای انتشار نشریه در آن سخنی به میان نیامده است و در آن مینویسیم: «صرف تسلیم معرفینامه کافی است، بدون هیچ شرط حتی شرط احراز رتبه تحصیلی» و حتی عجیبتر، شرط داشتن سواد کافی هم وجود ندارد که مبادا کوچکترین شبههای در ممانعت از آزادی قلم تداعی شود.
در دورهای نخستوزیرمان (دکتر محمد مصدق) پا را فراتر میگذارد و بهصراحت به اداره کل تبلیغاتش دستور میدهد: «هنگامی که دربارة وی مطلبی از رادیو پخش میشود، الفاظ جناب، القاب و عناوینش را حذف کنند» و به شهربانی دستور میدهد: «در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته میشود، هرچه نوشته باشند و هر کس نوشته باشد نباید مورد اعتراض و تعرض قرارگیرد». به هر روی، تا دری به تخته خورده است یا شاهی آمده و شاهی رفته، رسانهها جشنی گرفتهاند و آنقدر آزاد شدهاند که تاریخ بشر سراغ نداشته و شورش آن را درآوردهاند و از طرفی، تا سروسامان و امنیتی به این مملکت برگشته، داستان اره و تیشه تکرار شده است.
اما، در سالهای اخیر روند نظارت و کنترل متفاوت شده و اگر واقعبینانهتر به موضوع بنگریم، بسیار مشکل و دور از دسترس به نظر میرسد، فی-الواقع میتوان گفت با وجود سه وجه قدرتمند در دنیای رسانههای نوین، یعنی تکثر رسانهای، تنوع وسایل ارتباطی و تنوع محتوایی، عملاً حذف رسانهها و نظارت بر آنها غیرممکن مینماید.
متن کامل:
👇
yon.ir/3s76D
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
🖋 #حسن_فراهانی
در تاریخ معاصر ایران موضوع نظارت بر رسانهها چالشی همیشگی بوده است، البته در بازة زمانی یکونیم قرن گذشته بیشتر در قالب برخورد با مطبوعات نمود پیدا کرده، اما با بروز و ظهور رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، نظارت بر رسانهها نیز دچار تغییراتی جدی و متفاوت شده است.
این نوشته به دنبال بررسی چگونگی و نحوه نظارت بر رسانهها نیست و فقط به این نکته اشاره میکند که دیگر دورۀ نظارت بر محتوا رو به زوال است و این روش هم آفتاب لب بوم. امروز دیگر تبادل اطلاعات و اندیشه در کمترین زمان و بیواسطه تحقق مییابد که البته طعم آن را در فضاهای نوین رسانهای چشیدهایم.
دیری نمیپاید که موضوع نظارت بر رسانهها مایه خندۀ محققی تاریخدوست شود؛ زمانی که تاریخ رسانهای دهة ما را مطالعه کند. مانند نگاه ما به الزام صدور پروانه برای گوش دادن به رادیو در دهة 20 شمسی یا وضعیت ویدئوهای اجارهای دورۀ کودکیمان که تا صبح با چشمانی باز و حیرتزده به آن مینگریستیم تا فیلم «ده فرمان» را از درونش جستوجو کنیم.
از سال ۱۲۵۳ قمری که روزنامۀ میرزا صالح منتشر شد تا انتشار روزنامۀ میرزا تقیخان و روزنامههای صدر مشروطه و کشته شدن «جهانگیرخان شیرازی» و «شیخ احمد تربتی» در راه قلم و توقیفهای پیدرپی روزنامۀ «صور اسرافیل» تا اولین محاکمۀ مطبوعاتی روزنامۀ «روح القدس» (سلطانالعلمای خراسانی)، در همة موارد شاهد نبود تعادل در روند نظارت بر مطبوعات و رسانهها بودهایم.
دورهای آنقدر مترقی میشویم که در اصل ۱۳ قانون مشروطه مینویسیم: «عموم روزنامهجات مادامی که مندرجات آنها مخل اصلی از اصول اساسیۀ دولت و ملت نباشد مجاز و مختارند که مطالب مفید عامالمنفعه را به طبع رسانیده و منتشر نمایند و اگر کسی در روزنامهجات و مطبوعات برخلاف آنچه ذکر شد و با غرایض شخصی چیزی طبع نماید یا تهمت و افترا بزند، قانوناً مورد استنطاق و محاکمه و مجازات خواهد شد» و بعدتر مترقیتر میشویم، طوری که در نخستین قانون مطبوعات (محرم۱۳۲۶ ق) قانونی را مصوب میکنیم که از لزوم دریافت جواز برای انتشار نشریه در آن سخنی به میان نیامده است و در آن مینویسیم: «صرف تسلیم معرفینامه کافی است، بدون هیچ شرط حتی شرط احراز رتبه تحصیلی» و حتی عجیبتر، شرط داشتن سواد کافی هم وجود ندارد که مبادا کوچکترین شبههای در ممانعت از آزادی قلم تداعی شود.
در دورهای نخستوزیرمان (دکتر محمد مصدق) پا را فراتر میگذارد و بهصراحت به اداره کل تبلیغاتش دستور میدهد: «هنگامی که دربارة وی مطلبی از رادیو پخش میشود، الفاظ جناب، القاب و عناوینش را حذف کنند» و به شهربانی دستور میدهد: «در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته میشود، هرچه نوشته باشند و هر کس نوشته باشد نباید مورد اعتراض و تعرض قرارگیرد». به هر روی، تا دری به تخته خورده است یا شاهی آمده و شاهی رفته، رسانهها جشنی گرفتهاند و آنقدر آزاد شدهاند که تاریخ بشر سراغ نداشته و شورش آن را درآوردهاند و از طرفی، تا سروسامان و امنیتی به این مملکت برگشته، داستان اره و تیشه تکرار شده است.
اما، در سالهای اخیر روند نظارت و کنترل متفاوت شده و اگر واقعبینانهتر به موضوع بنگریم، بسیار مشکل و دور از دسترس به نظر میرسد، فی-الواقع میتوان گفت با وجود سه وجه قدرتمند در دنیای رسانههای نوین، یعنی تکثر رسانهای، تنوع وسایل ارتباطی و تنوع محتوایی، عملاً حذف رسانهها و نظارت بر آنها غیرممکن مینماید.
متن کامل:
👇
yon.ir/3s76D
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
⭕️ #یادداشت
🖋 #معصومه_نصیری / مدرس سواد رسانه
ما و #سواد_رسانهای
روزی را تصور کنید که دیگر تنها عده ای خاص امکان مشاهده مهمترین مسابقه فوتبال از جایگاه معروف ترین ورزشگاه دنیا را ندارند و هر یک از ما با زدن یک عینک بر چشم به راحتی و با همان وضوح می توانیم مسابقه را از همان جایگاه تماشا کنیم.
یا چرا راه دور برویم. روزی را تصور کنید که دیگر نگران روشن ماندن اجاق گاز و یا باز ماندن در یخچال یا هر یک از وسایل منزلتان نیستید و اشیا هم با شما در ارتباط خواهند بود و هرگونه مشکلی را برای شما پیامک می کنند و شما از راه دور آن مشکل را با ارسال پیام و دستور، کنترل می کنید.
در عصر رسانه و عصری که تکنولوژی ها به سرعت در حال توسعه هستند، ما باید به عنوان شهروندان هوشمند خود و نسل آینده مان را برای زندگی در چنین فضایی آماده کنیم. باید مخاطبانی رشد یابند که از ریز تا درشت فضای دیجیتالی و رسانه ای شده را درک کرده و بتوانند در آن فضا دقیق ترین کارکرد را داشته باشند.
ما هنوز در مراحل نخست این دوران هستیم و هنوز بزرگترین دغدغه ما و مسوولانمان تلگرام و فیلتر کردن یا نکردن آن است و در این در حالی است که دنیا سالهای سال است از این مرحله با اتخاذ استراتژی های ایجابی و نه سلبی، عبور کرده است و جنس مشکلاتشان در این عرصه با ما متفاوت است.
آنها بیش از نیم قرن است که اقدام به آموزش سیستماتیک در حوزه نحوه مواجه با رسانه ها و ابزارهای آن پرداخته اند و توانمندسازی شهروندانشان را از دوران پیش دبستانی آغاز کرده اند تا با تقویت مهارتهای تفکری اعم از انتقادی و سنجشگرانه اندیشی، خسارتهای ناشی از زندگی در عضر تکنولوژی و رسانه را به حداقل برسانند. البته آموزش یک بال و وضع قوانین متناسب بال دیگر آن است که هر دو در کنار هم می تواند پروازی ایمن برای مخاطب به ارمغان بیاورد.
سواد رسانه ای به ما نحوه مواجه هوشمندانه و در عین حال نقادانه با انبوده پیام های رسانه ای را می دهد و مهارتهای تشخیص سره از ناسره را در حجم غیرقابل کنترل و پیش بینی نشده پیام های رسانه ای می دهد. در روزگاری که تنها با یک برش ساده عکس می تواند مفاهیمی متضاد به مخاطب ارائه داد و یا با دستکاری های بسیار دقیق و با ظرافت سخنان فرد در حال سخنرانی را نیز تغییر داد، تنها کسانی که آموزش های لازم را دیده باشند می دانند با چه شیوه هایی می توانند در دام دروغ های رسانه ای قرار نگرفته و راحت تر متوجه مغالطه ها شوند.
در حوزه سواد رسانه ای مخاطبان باید در مواجه با هر پیام رسانه ای از خود این پنج سوال کلیدی سواد رسانهای را بپرسند که:
سازنده این پیام کیست؟ برای جلب توجه مخاطب از چه فنون خلاقانهای استفاده شده است؟ چطور درک دیگران از یک پیام، با درک من متفاوت است؟ از یک پیام چه ارزش ها، سبک زندگی، و عقایدی حذف یا به آن اضافه شدهاند؟ و چرا این پیام ارسال میشود؟
بعد از پاسخگویی به این سوالات باید با پنج مفهوم بنیادین در حوزه سواد رسانه ای آشنا شود.
بر اساس این پنج مفهوم باید بدانیم همه پیام های رسانهای «طراحی شدهاند». همه پیام های رسانهای با استفاده از زبان خلاقانهای که قوانین خاصی دارد طراحی شدهاند. افراد مختلف از یک پیام واحد، درک متفاوتی دارند. رسانه، در دل خود حامل ارزش ها و عقاید خاصی است و در نهایت بیشتر پیام های رسانهای برای کسب قدرت یا سود تنظیم شدهاند.
این اولین پله از نردبام سواد رسانه ایست. پله ای که بر مبنای تفکر انتقادی استوار است و مخاطب را به سمت مواجه نقادانه با رسانه ها و پیام هایشان می برد. سواد رسانه ای در تلاش است به ما بگوید قبل از بازنشر هر محتوا ابتدا پاسخ این سوالات را یافته و به تاثیرات پنهان و مستتر در آن محتوا دقت کرده و سپس اقدام به نشر آن کنید.
آنچه لازم است بدانیم و باید برای آن چاره اندیشی کنیم این است که جهان به سرعت در حال حرکت و پیشرفت در حوزه های مختلف است و اینکه ما هنوز پایمان را روی اولین پله این مسیر نگذاشته ایم یعنی زنگ خطر. زنگ خطری که اگر نشنیده گرفته شود با خسارات جبران ناپذیری خودنمایی خواهد کرد. زنگ خطری که حاصلی جز تغییرات عمیق سبک زندگی و رفتاری ما نخواهد داشت.
شکاف ناشی از ناآگاهی و عدم تلاش برای آگاه شدن درآینده ما را با نسلی ماشینی و بی احساس مواجه خواهد کرد که نحوه مواجه شان با همه مقوله ها سطحی و کم عمق خواهد بود.
یادگیری سواد رسانه ای این روزها از نان شب هم واجب تر است و باید برای آموزش آن در هر شهر و منطقه ای تمهیدات جدی اندیشید.
همگی در فراگیر شدن نهضت سواد رسانه ای در کنار هم باشیم.
👇
@cm_magazine
🖋 #معصومه_نصیری / مدرس سواد رسانه
ما و #سواد_رسانهای
روزی را تصور کنید که دیگر تنها عده ای خاص امکان مشاهده مهمترین مسابقه فوتبال از جایگاه معروف ترین ورزشگاه دنیا را ندارند و هر یک از ما با زدن یک عینک بر چشم به راحتی و با همان وضوح می توانیم مسابقه را از همان جایگاه تماشا کنیم.
یا چرا راه دور برویم. روزی را تصور کنید که دیگر نگران روشن ماندن اجاق گاز و یا باز ماندن در یخچال یا هر یک از وسایل منزلتان نیستید و اشیا هم با شما در ارتباط خواهند بود و هرگونه مشکلی را برای شما پیامک می کنند و شما از راه دور آن مشکل را با ارسال پیام و دستور، کنترل می کنید.
در عصر رسانه و عصری که تکنولوژی ها به سرعت در حال توسعه هستند، ما باید به عنوان شهروندان هوشمند خود و نسل آینده مان را برای زندگی در چنین فضایی آماده کنیم. باید مخاطبانی رشد یابند که از ریز تا درشت فضای دیجیتالی و رسانه ای شده را درک کرده و بتوانند در آن فضا دقیق ترین کارکرد را داشته باشند.
ما هنوز در مراحل نخست این دوران هستیم و هنوز بزرگترین دغدغه ما و مسوولانمان تلگرام و فیلتر کردن یا نکردن آن است و در این در حالی است که دنیا سالهای سال است از این مرحله با اتخاذ استراتژی های ایجابی و نه سلبی، عبور کرده است و جنس مشکلاتشان در این عرصه با ما متفاوت است.
آنها بیش از نیم قرن است که اقدام به آموزش سیستماتیک در حوزه نحوه مواجه با رسانه ها و ابزارهای آن پرداخته اند و توانمندسازی شهروندانشان را از دوران پیش دبستانی آغاز کرده اند تا با تقویت مهارتهای تفکری اعم از انتقادی و سنجشگرانه اندیشی، خسارتهای ناشی از زندگی در عضر تکنولوژی و رسانه را به حداقل برسانند. البته آموزش یک بال و وضع قوانین متناسب بال دیگر آن است که هر دو در کنار هم می تواند پروازی ایمن برای مخاطب به ارمغان بیاورد.
سواد رسانه ای به ما نحوه مواجه هوشمندانه و در عین حال نقادانه با انبوده پیام های رسانه ای را می دهد و مهارتهای تشخیص سره از ناسره را در حجم غیرقابل کنترل و پیش بینی نشده پیام های رسانه ای می دهد. در روزگاری که تنها با یک برش ساده عکس می تواند مفاهیمی متضاد به مخاطب ارائه داد و یا با دستکاری های بسیار دقیق و با ظرافت سخنان فرد در حال سخنرانی را نیز تغییر داد، تنها کسانی که آموزش های لازم را دیده باشند می دانند با چه شیوه هایی می توانند در دام دروغ های رسانه ای قرار نگرفته و راحت تر متوجه مغالطه ها شوند.
در حوزه سواد رسانه ای مخاطبان باید در مواجه با هر پیام رسانه ای از خود این پنج سوال کلیدی سواد رسانهای را بپرسند که:
سازنده این پیام کیست؟ برای جلب توجه مخاطب از چه فنون خلاقانهای استفاده شده است؟ چطور درک دیگران از یک پیام، با درک من متفاوت است؟ از یک پیام چه ارزش ها، سبک زندگی، و عقایدی حذف یا به آن اضافه شدهاند؟ و چرا این پیام ارسال میشود؟
بعد از پاسخگویی به این سوالات باید با پنج مفهوم بنیادین در حوزه سواد رسانه ای آشنا شود.
بر اساس این پنج مفهوم باید بدانیم همه پیام های رسانهای «طراحی شدهاند». همه پیام های رسانهای با استفاده از زبان خلاقانهای که قوانین خاصی دارد طراحی شدهاند. افراد مختلف از یک پیام واحد، درک متفاوتی دارند. رسانه، در دل خود حامل ارزش ها و عقاید خاصی است و در نهایت بیشتر پیام های رسانهای برای کسب قدرت یا سود تنظیم شدهاند.
این اولین پله از نردبام سواد رسانه ایست. پله ای که بر مبنای تفکر انتقادی استوار است و مخاطب را به سمت مواجه نقادانه با رسانه ها و پیام هایشان می برد. سواد رسانه ای در تلاش است به ما بگوید قبل از بازنشر هر محتوا ابتدا پاسخ این سوالات را یافته و به تاثیرات پنهان و مستتر در آن محتوا دقت کرده و سپس اقدام به نشر آن کنید.
آنچه لازم است بدانیم و باید برای آن چاره اندیشی کنیم این است که جهان به سرعت در حال حرکت و پیشرفت در حوزه های مختلف است و اینکه ما هنوز پایمان را روی اولین پله این مسیر نگذاشته ایم یعنی زنگ خطر. زنگ خطری که اگر نشنیده گرفته شود با خسارات جبران ناپذیری خودنمایی خواهد کرد. زنگ خطری که حاصلی جز تغییرات عمیق سبک زندگی و رفتاری ما نخواهد داشت.
شکاف ناشی از ناآگاهی و عدم تلاش برای آگاه شدن درآینده ما را با نسلی ماشینی و بی احساس مواجه خواهد کرد که نحوه مواجه شان با همه مقوله ها سطحی و کم عمق خواهد بود.
یادگیری سواد رسانه ای این روزها از نان شب هم واجب تر است و باید برای آموزش آن در هر شهر و منطقه ای تمهیدات جدی اندیشید.
همگی در فراگیر شدن نهضت سواد رسانه ای در کنار هم باشیم.
👇
@cm_magazine
از ۳۵ نفر دانشجوی ورودی سال ۸۹ رشته #علوم_ارتباطات_اجتماعی #دانشگاه_گلستان (گرگان) حتی یک نفر استخدام رسمی دولت نشده است.
پ.ن۱: رشته علوم ارتباطات اجتماعی در سال ۸۹ تنها در دو دانشگاه دولتی #تهران و #گرگان ورودی داشت.
پ.ن۲: در همه ادارات قسمتی هست به نام #روابط_عمومی که تخصص همین رشته است ولی در اکثر آنها عزیزان رشته های دیگر مشغول به فعالیتند.
پ.ن۳: در #آزمون_های_استخدامی دولتی سهمیه حداقلی در حد ۲ یا ۳ نفر برای این رشته وجود دارد.
👇
@cm_magazine
پ.ن۱: رشته علوم ارتباطات اجتماعی در سال ۸۹ تنها در دو دانشگاه دولتی #تهران و #گرگان ورودی داشت.
پ.ن۲: در همه ادارات قسمتی هست به نام #روابط_عمومی که تخصص همین رشته است ولی در اکثر آنها عزیزان رشته های دیگر مشغول به فعالیتند.
پ.ن۳: در #آزمون_های_استخدامی دولتی سهمیه حداقلی در حد ۲ یا ۳ نفر برای این رشته وجود دارد.
👇
@cm_magazine
Forwarded from شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹🔹 مدیران بخوانند؛ چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم؟
🖊🖊 گفتگو با عباس رضایی ثمرین مترجم کتاب
🌐 لینک سایت 👇👇
⚜️ https://www.iranctv.com
🌐 شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران👇👇
⚜️ @iranctv
🖊🖊 گفتگو با عباس رضایی ثمرین مترجم کتاب
🌐 لینک سایت 👇👇
⚜️ https://www.iranctv.com
🌐 شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران👇👇
⚜️ @iranctv
بخش پنجم جُنگ تاریخ روزنامهنگاری با پژوهش و قلم #سید_فرید_قاسمی را در جدیدترین شماره #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات بخوانید.
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
در شماره نود #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات بخوانید:
رسانههای دیجیتال
ضرورتها؛ راهبردها و مولفههای کارآمد
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
رسانههای دیجیتال
ضرورتها؛ راهبردها و مولفههای کارآمد
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
تلگرام، ایران مجازی و نمایشگاه رسانههای دیجیتال
نوشته #محمد_صادق_افراسیابی
در شماره ۹۰ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
نوشته #محمد_صادق_افراسیابی
در شماره ۹۰ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
هدیه تولدی از جنس اینفوگرافیک، نوشته #مریم_سلیمی در شماره ۹۰ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
گفتوگو با #حمید_ضیایی_پرور را در جدیدترین شماره #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات بخوانید.
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
👇
@cm_magazine
برای خرید و یا اشتراک با شماره ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل فرمائید.
Forwarded from باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو- ایران
دانشآموزان قدیمی مدرسه عشق؛ باقر العلوم هزینه اهدای گل طبیعی ارسالی خود به مراسم ترحیم یکی از نزدیکان دوست خود را صرف اهدای کتاب و توسعه کتابخوانی کودکان و نوجوانان مناطق محروم کردند
👇
@ehdaye_ketab
👇
@ehdaye_ketab