بچههامون تنهشون به تنهی هم میخوره.
پس کمک کنیم رفقاشون هم کتابخون بشن.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
پس کمک کنیم رفقاشون هم کتابخون بشن.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
از قول ابوالفضل بیهقی نقل کردهاند «که هیچ کتابی نیست که به یک بار خواندن نیارزد؛ یا هر کتابی به یک بار خواندن میارزد.» حال آن که این قول از مشهورات بیاساس است. همه ما به تجربه دریافتهایم که بسیاری کتابها به یک بار خواندن نمیارزند و بسیاری کتابهاست که ارزش ورق زدن جدی هم ندارد. و برعکس بعضی کتابهاست که مادامالعمر میتوان و میبایدشان خواند.
این را از این باب نوشتم که بگویم در میان کتابهایی که میخوانم کمتر کتابی بوده که من را برای خواندن دوباره به صرافت اندازد و این ناشی از میانمایگی آثار منتشر شده و بعد از آن نویسندگان است.
طی چند روز گذشته یکی از کتابهایی را که چندی پیش خواندم را برای کاری دوباره دست گرفتم ولی تا انتها با عذاب آن را خواندم و برایم هیچ جذابیت و نکته تازهای نداشت.
در دورهای گفته میشد کتابی خوب است که آن را چند مرتبه بخوانی ولی به نظر میرسد در روزگار کنونی چنین کتابهایی کمتر هستند.
البته این مطلب ربطی به لذت مطالعه ندارد و نباید از خواندن دست بکشیم.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
این را از این باب نوشتم که بگویم در میان کتابهایی که میخوانم کمتر کتابی بوده که من را برای خواندن دوباره به صرافت اندازد و این ناشی از میانمایگی آثار منتشر شده و بعد از آن نویسندگان است.
طی چند روز گذشته یکی از کتابهایی را که چندی پیش خواندم را برای کاری دوباره دست گرفتم ولی تا انتها با عذاب آن را خواندم و برایم هیچ جذابیت و نکته تازهای نداشت.
در دورهای گفته میشد کتابی خوب است که آن را چند مرتبه بخوانی ولی به نظر میرسد در روزگار کنونی چنین کتابهایی کمتر هستند.
البته این مطلب ربطی به لذت مطالعه ندارد و نباید از خواندن دست بکشیم.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
🌸توصیف پیامبر مهربانی در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله»/۱
✅ کار مهم پیامبر(ص) دعوت به حق و جهاد در راه این دعوت بود
yon.ir/QN4V
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ولادت با سعادت حضرت محمد(ص) به روایت اهل تسنن در دوازدهم ربیعالاول و به روایت شیعه در روز هفدهم ربیعالاول واقع شده است که این فاصله زمانی از سوی امام خمینی(ره) به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است. به همین مناسبت مباحثی را از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مقام معظم رهبری میآوریم:
کار مهم پیامبر خدا(ص)، دعوت به حق و حقیقت و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمانی خود، پیامبر اکرم دچار تشویش نشد. چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب، صنادید قریش و گردنکشان، با اخلاقهای خشن و با دستهای قدرتمند قرار گرفته بود، و یا عامه مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد، سخن حق خود را گفت، تکرار کرد. تبیین کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند...
🔵ادامۀ متن در این لینک: https://fna.ir/RTQS6H
https://telegram.me/ketabtalaeieh
✅ کار مهم پیامبر(ص) دعوت به حق و جهاد در راه این دعوت بود
yon.ir/QN4V
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ولادت با سعادت حضرت محمد(ص) به روایت اهل تسنن در دوازدهم ربیعالاول و به روایت شیعه در روز هفدهم ربیعالاول واقع شده است که این فاصله زمانی از سوی امام خمینی(ره) به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است. به همین مناسبت مباحثی را از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مقام معظم رهبری میآوریم:
کار مهم پیامبر خدا(ص)، دعوت به حق و حقیقت و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمانی خود، پیامبر اکرم دچار تشویش نشد. چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب، صنادید قریش و گردنکشان، با اخلاقهای خشن و با دستهای قدرتمند قرار گرفته بود، و یا عامه مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد، سخن حق خود را گفت، تکرار کرد. تبیین کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند...
🔵ادامۀ متن در این لینک: https://fna.ir/RTQS6H
https://telegram.me/ketabtalaeieh
💠 خجسته باد میلاد فرخنده پیامبر رحمت الهی حضرت محمد بن عبدالله(ص) و رئیس مکتب جعفری حضرت امام صادق(ع)
https://telegram.me/ketabtalaeieh
https://telegram.me/ketabtalaeieh
📗📘📙📚📚📗📘📙
چند روش در باب
#مطالعه_صحیح
🔸 در کنار مطالعه کردن ، حتما زیر مطالب مهم و کلیدی را خط بکشید( اين روش برای ایجاد تمرکز بیشتر هست و نه اينکه ذهن شما معطوف به خط کشی بشود )
ابتدا پاراگراف را مطالعه کنيد، سپس برگردید و کلمات کلیدی را خط کشی کنيد (از خط کشی تمام پاراگراف بپرهیزید)
🔹حاشیه نویسی
برای یادگیری بهتر و ایجاد تمرکز بیشتر در کنار متن کتابتان، مطالب مهم و یا کلمات کلیدی را یادداشت کنيد
🔸 خلاصه نویسی
در اين روش باید ابتدا کل متن را مطالعه و در آخر مطالب رو كه به ذهنتان سپرده اید به شکل خلاصه (ترجیحا نموداری) در دفتری وارد کنيد
🔹 کد گذاری
مطالب و کلمات زیاد مباحث را در صورت امکان به صورت کد بنویسید( مثلا رکن هاي نماز : قیام، نیت، تکبیرة الاحرام، رکوع، سجود را به شکل کد (قنترس) مینویسند)
🔸 استراحت
هر ٤٥ دقیقه مطالعه ١٠_١٥ دقیقه استراحت
🔹 تغذیه مناسب
در ایام امتحانات از غذای هاي مناسب و انرژی زا حتما استفاده کنيد و از استفاده ی غذای چرب قبل مطالعه بپرهیزید
🔸 خواب مناسب فراموشتون نشود
🔹 مکان مطالعه هم دارای اهمیت فراوانی است(نور، سکوت، داشتن تمرکز در آن مکان و مشغول نشدن حواس به وسایل و...)
👈🏻 راه روشن در کتاب طلائیه
https://telegram.me/ketabtalaeieh
چند روش در باب
#مطالعه_صحیح
🔸 در کنار مطالعه کردن ، حتما زیر مطالب مهم و کلیدی را خط بکشید( اين روش برای ایجاد تمرکز بیشتر هست و نه اينکه ذهن شما معطوف به خط کشی بشود )
ابتدا پاراگراف را مطالعه کنيد، سپس برگردید و کلمات کلیدی را خط کشی کنيد (از خط کشی تمام پاراگراف بپرهیزید)
🔹حاشیه نویسی
برای یادگیری بهتر و ایجاد تمرکز بیشتر در کنار متن کتابتان، مطالب مهم و یا کلمات کلیدی را یادداشت کنيد
🔸 خلاصه نویسی
در اين روش باید ابتدا کل متن را مطالعه و در آخر مطالب رو كه به ذهنتان سپرده اید به شکل خلاصه (ترجیحا نموداری) در دفتری وارد کنيد
🔹 کد گذاری
مطالب و کلمات زیاد مباحث را در صورت امکان به صورت کد بنویسید( مثلا رکن هاي نماز : قیام، نیت، تکبیرة الاحرام، رکوع، سجود را به شکل کد (قنترس) مینویسند)
🔸 استراحت
هر ٤٥ دقیقه مطالعه ١٠_١٥ دقیقه استراحت
🔹 تغذیه مناسب
در ایام امتحانات از غذای هاي مناسب و انرژی زا حتما استفاده کنيد و از استفاده ی غذای چرب قبل مطالعه بپرهیزید
🔸 خواب مناسب فراموشتون نشود
🔹 مکان مطالعه هم دارای اهمیت فراوانی است(نور، سکوت، داشتن تمرکز در آن مکان و مشغول نشدن حواس به وسایل و...)
👈🏻 راه روشن در کتاب طلائیه
https://telegram.me/ketabtalaeieh
#برشی_از_کتاب ✂️
🔸آسمان عباس در زمین...
عباس فقط به حسین فکر میکند کہ تمامی آسمان اوست در زمین. عشق حسین، آنچنان در تار و پود او تنیده شده که جز حسین، هیچکس را نمی بیند و جز صدای او هیچ صدایی را نمی شنود و جز رائحه ی او هیچ بویی را به مشام، راه نمی دهند. نبض حسین نیز از آن سو با قلب عباس می تپد. با فرو افتادن عباس از اسب، قلب حسین فرو می ریزد، چون تیری از چله کمان رها می شود و عقاب وار به سمت مهبط -یا معراج- عباس پر می کشد.
#سقای_آب_و_ادب
#سید_مهدی_شجاعی
#انتشارات_نیستان
https://telegram.me/ketabtalaeieh
مرکز پخش کتاب طلائیه خیابان محسنی جنب پل خیبر ساختمان شمس
شماره تماس: 08632228593
🔸آسمان عباس در زمین...
عباس فقط به حسین فکر میکند کہ تمامی آسمان اوست در زمین. عشق حسین، آنچنان در تار و پود او تنیده شده که جز حسین، هیچکس را نمی بیند و جز صدای او هیچ صدایی را نمی شنود و جز رائحه ی او هیچ بویی را به مشام، راه نمی دهند. نبض حسین نیز از آن سو با قلب عباس می تپد. با فرو افتادن عباس از اسب، قلب حسین فرو می ریزد، چون تیری از چله کمان رها می شود و عقاب وار به سمت مهبط -یا معراج- عباس پر می کشد.
#سقای_آب_و_ادب
#سید_مهدی_شجاعی
#انتشارات_نیستان
https://telegram.me/ketabtalaeieh
مرکز پخش کتاب طلائیه خیابان محسنی جنب پل خیبر ساختمان شمس
شماره تماس: 08632228593
🌙🍉شب یلدای امسال رو با «کتاب» سر میکنیم.
فرصت کتاب هدیه دادن به کودکان رو از دست ندیم.
کتاب طلائیه خیابان محسنی جنب پل خیبر
یلداتون به شیرینی کتابهای خوب
https://telegram.me/ketabtalaeieh
فرصت کتاب هدیه دادن به کودکان رو از دست ندیم.
کتاب طلائیه خیابان محسنی جنب پل خیبر
یلداتون به شیرینی کتابهای خوب
https://telegram.me/ketabtalaeieh
✔️امام صادق علیه السلام:
به دیدار یکدیگر بروید که دلهایتان زنده می شود.
یلداتون به شیرینی کتابهای خوب
https://telegram.me/ketabtalaeieh
به دیدار یکدیگر بروید که دلهایتان زنده می شود.
یلداتون به شیرینی کتابهای خوب
https://telegram.me/ketabtalaeieh
پس کو این در لامصّب
بچهها یکییکی از خواب میپریدند بالا. داد میزدند: های مُردم! و شکماشونو میگرفتند و میدویدند طرف توالتها. ده تا توالت بود و جلوی درِ هرکدامشون دهبیست نفر ایستاده بودند تو نوبت. سروصداشون مقرّو پر کرده بود. کسی هم که از توالت میاومد بیرون، شکمشو میگرفت و میدوید ته صف.
اکبر کاراته هم مسموم شده بود که یکدفعه از خواب پرید بالا. داد زد: های مُردم! های خراب کردم! و دوید بهطرف ته سنگر. یکدفعه پردهای را که دم سوراخ کولر آویزان بود، زد کنار و خواست بره بیرون که با صورت و سینه محکم خورد به دیوار سنگر. داد زد: آخ مُردم! و به خودش پیچید. پرده را کشید و گفت: پس کو این درِ لامصّب؟ ای خدا، عراقیها مسموممون کردند و حالا هم در سنگر رو محکم گرفتهاند! و بعد دوباره پرده را میکشید و میگفت: بچهها، پس کو این در لامصّب؟ عابدینی گفت: هی، آقای مسموم! در اون طرفه. این سوراخِ کولره!
اکبر کاراته -که به خودش میپیچید- گفت: خاک بر سرت کنند! حالا که خودمو خراب کردم میگی در اون طرفه؟ بعد، از خنده ریسه رفت و دوید بهطرف در.
پس کو این در لامصّب
مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مطاف عشق
بچهها یکییکی از خواب میپریدند بالا. داد میزدند: های مُردم! و شکماشونو میگرفتند و میدویدند طرف توالتها. ده تا توالت بود و جلوی درِ هرکدامشون دهبیست نفر ایستاده بودند تو نوبت. سروصداشون مقرّو پر کرده بود. کسی هم که از توالت میاومد بیرون، شکمشو میگرفت و میدوید ته صف.
اکبر کاراته هم مسموم شده بود که یکدفعه از خواب پرید بالا. داد زد: های مُردم! های خراب کردم! و دوید بهطرف ته سنگر. یکدفعه پردهای را که دم سوراخ کولر آویزان بود، زد کنار و خواست بره بیرون که با صورت و سینه محکم خورد به دیوار سنگر. داد زد: آخ مُردم! و به خودش پیچید. پرده را کشید و گفت: پس کو این درِ لامصّب؟ ای خدا، عراقیها مسموممون کردند و حالا هم در سنگر رو محکم گرفتهاند! و بعد دوباره پرده را میکشید و میگفت: بچهها، پس کو این در لامصّب؟ عابدینی گفت: هی، آقای مسموم! در اون طرفه. این سوراخِ کولره!
اکبر کاراته -که به خودش میپیچید- گفت: خاک بر سرت کنند! حالا که خودمو خراب کردم میگی در اون طرفه؟ بعد، از خنده ریسه رفت و دوید بهطرف در.
پس کو این در لامصّب
مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مطاف عشق
#برشی_از_کتاب
من همیشه به تصمیم اول احترام می گذارم.
تصمیم اولی که به ذهنت می زند،
با همه ی جان گرفته می شود.
تصمیم دوم با عقل،
تصمیم سوم با ترس..
#قیدار
https://telegram.me/ketabtalaeieh
#رضا_امیر_خانی
من همیشه به تصمیم اول احترام می گذارم.
تصمیم اولی که به ذهنت می زند،
با همه ی جان گرفته می شود.
تصمیم دوم با عقل،
تصمیم سوم با ترس..
#قیدار
https://telegram.me/ketabtalaeieh
#رضا_امیر_خانی
✂️#برشی_از_کتاب
📖 📚 📖
باهاش قرار گذاشتم که بعد از ظهر بياد پارک محله، بهش گفتم اگه مي خواي من بيام سر قرار، به هيچ وجه نبايد آرايش کني يا لباس هاي ناجور بپوشي بايد چادر مشکي سر کني. اصلا بلد نبود چادر سرش کند. اومد نشست کنارم رنگم پريد، خودمو يک کم کشيدم کنار، دوباره اومد نزديک بلند شدم و گفتم: ببين اگه مي خواي اين کارا رو کني من ميذارم مي رم تو بشين اون سر نيمکت، منم اين سر نيمکت. داشتم آتيش مي گرفتم، اصلا حرف نمي زد که، فقط التماس مي کرد که فقط چند دقيقه برم خونه شون، داشت به دست و پام مي افتاد. منم همراهش توي دلم صلوات مي فرستادم. هر چي من نصيحتش مي کردم که اين کارا آخرو عاقبت نداره و واسه خودت خوب نيست، اصلا به گوشش نمي رفت، اون فقط يه خواهش داشت، اونم اين که يه بار با من تنها باشد. گناه داشت آتيشش مي زد، خيلي وحشي شده بود، خب منم گفتم که حاضرم امروز بيام خونه تون که يک دفعه از ذوقش جيغ زد. گفت اتفاقا الان هيچ کس خونه شون نيست. بهش گفتم ببين من همين الان ميام خونه شما ولي فقط يه شرط داره. بهش گفتم شرطش اينه که همين الان چشمت رو ببندي و فکر کني الان فردا صبحه و ديروز من توي خونه شما بودم. الانم مي رم پهلوي همه بچه هاي محل و براشون تعريف مي کنم که تو چه راحت التماسم کردي و منم چه کار کردم. اون وقت همه محل به تو به چشم يه دختر فاحشه نگاه مي کنند و از فردا هم همه مي خوان بيان خونه تون، چون خودت خواستي. گفت اينکه بي معرفتيه. گفتم اين کار کجاش با معرفتيه که اينجاش بي معرفتي باشه، خب منم دوست دارم جلوي بقيه پز بدم. زد زير گريه، بعد چي؟ شده اهل قرآن و کتاب و اين چيزا... از روزي که مصطفي شهيد شده، يه دختر چادري مياد دم خونه ما و جلوي عکس مصطفي مي ايستد و گريه مي کند.
📖 📚 📖
#دیدم_که_جانم_می_رود
#حمید_داوود_آبادی
📚کتاب طلائیه📚 شمارا به وعده های پرمحتوای تغذیه روح دعوت میکند همراه ما باشید.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
📖 📚 📖
باهاش قرار گذاشتم که بعد از ظهر بياد پارک محله، بهش گفتم اگه مي خواي من بيام سر قرار، به هيچ وجه نبايد آرايش کني يا لباس هاي ناجور بپوشي بايد چادر مشکي سر کني. اصلا بلد نبود چادر سرش کند. اومد نشست کنارم رنگم پريد، خودمو يک کم کشيدم کنار، دوباره اومد نزديک بلند شدم و گفتم: ببين اگه مي خواي اين کارا رو کني من ميذارم مي رم تو بشين اون سر نيمکت، منم اين سر نيمکت. داشتم آتيش مي گرفتم، اصلا حرف نمي زد که، فقط التماس مي کرد که فقط چند دقيقه برم خونه شون، داشت به دست و پام مي افتاد. منم همراهش توي دلم صلوات مي فرستادم. هر چي من نصيحتش مي کردم که اين کارا آخرو عاقبت نداره و واسه خودت خوب نيست، اصلا به گوشش نمي رفت، اون فقط يه خواهش داشت، اونم اين که يه بار با من تنها باشد. گناه داشت آتيشش مي زد، خيلي وحشي شده بود، خب منم گفتم که حاضرم امروز بيام خونه تون که يک دفعه از ذوقش جيغ زد. گفت اتفاقا الان هيچ کس خونه شون نيست. بهش گفتم ببين من همين الان ميام خونه شما ولي فقط يه شرط داره. بهش گفتم شرطش اينه که همين الان چشمت رو ببندي و فکر کني الان فردا صبحه و ديروز من توي خونه شما بودم. الانم مي رم پهلوي همه بچه هاي محل و براشون تعريف مي کنم که تو چه راحت التماسم کردي و منم چه کار کردم. اون وقت همه محل به تو به چشم يه دختر فاحشه نگاه مي کنند و از فردا هم همه مي خوان بيان خونه تون، چون خودت خواستي. گفت اينکه بي معرفتيه. گفتم اين کار کجاش با معرفتيه که اينجاش بي معرفتي باشه، خب منم دوست دارم جلوي بقيه پز بدم. زد زير گريه، بعد چي؟ شده اهل قرآن و کتاب و اين چيزا... از روزي که مصطفي شهيد شده، يه دختر چادري مياد دم خونه ما و جلوي عکس مصطفي مي ايستد و گريه مي کند.
📖 📚 📖
#دیدم_که_جانم_می_رود
#حمید_داوود_آبادی
📚کتاب طلائیه📚 شمارا به وعده های پرمحتوای تغذیه روح دعوت میکند همراه ما باشید.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
📗#برشی_از_یک_کتاب✂️
نگویید دنیا رو به پیشرفت است؛ ما را به عقب بر نگردانید. ما در هر چیزی پیشرفت کرده باشیم در سبک زندگی پس رفت داشته ایم. پیش رفت در سبک زندگی نشانه دارد. اصلی ترین نشانه پیش رفت در سبک زندگی احساس آرامش است.
خودتان به این پرسشها پاسخ دهید: شما در گذشته بیشتر احساس آرامش می کردید یا امروز؟ آیا طلاق عاطفی و رسمی در گذشته و امروز با هم قابل مقایسه هستند؟
#ایران_جوان_بمان
#محسن_عباسی_ولدی
#انتشارات_جامعة_الزهرا_(ع)
📚بهترینهای کتاب رو برای شما معرفی میکنیم📚
https://telegram.me/ketabtalaeieh
نگویید دنیا رو به پیشرفت است؛ ما را به عقب بر نگردانید. ما در هر چیزی پیشرفت کرده باشیم در سبک زندگی پس رفت داشته ایم. پیش رفت در سبک زندگی نشانه دارد. اصلی ترین نشانه پیش رفت در سبک زندگی احساس آرامش است.
خودتان به این پرسشها پاسخ دهید: شما در گذشته بیشتر احساس آرامش می کردید یا امروز؟ آیا طلاق عاطفی و رسمی در گذشته و امروز با هم قابل مقایسه هستند؟
#ایران_جوان_بمان
#محسن_عباسی_ولدی
#انتشارات_جامعة_الزهرا_(ع)
📚بهترینهای کتاب رو برای شما معرفی میکنیم📚
https://telegram.me/ketabtalaeieh
«مسیح در شب قدر» عنوان دومین کتاب از مجموعه «خورشید در مهبط ملائکـة الله» است؛ روایتی از حضور مقام معظم رهبری در منازل خانواده های شهدا که از سوی انتشارات «موسسه فرهنگی ایمان جهادی(صهبا)» منتشر شده است.
در این کتاب، حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی کشورمان، در بیست وسه بخش روایت شده است. مسیحیان ایران که عمده آنها ارمنی و آشوری هستند و صدها سال است در این کشور زندگی می کنند. این هم وطنان عزیز که خود را ایرانی و بخشی از ملت می دانند، در مجموع، بیش از صد شهید تقدیم کشور کرده اند. عمده این شهدا، سربازانی هستند که در دوران دفاع مقدس، در جبهه ها به شهادت رسیده اند و تعدادی هم در ترورهای منافقین، یا بمباران و موشک باران شهرهای کشور در طول جنگ، شهید شده اند.
حضرت آقا با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانواده های شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانواده ها داشتند. و از سال شصت وسه، برنامه مرتب خودشان را برای حضور در منازل شهدا و ابراز محبت و توجه و گفت وگوی رو در رو و صمیمانه با خانواده های شهدا، شروع می کنند. برنامه ای که هنوز هم ادامه دارد و جزو سنت های حسنه ای است که توسط معظم له ایجاد شده است.
از جذاب ترین دیدارهای حضرت آقا با خانواده های شهدا، موارد مربوط به شهدای مسیحی است. حضرت آقا از همان سال شصت وسه، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، مهمان خانواده های شهدای مسیحی می شوند.
یک روحانی برجستۀ اسلامی، که در دورانی، رئیس جمهور ایران و بعد از آن، رهبر انقلاب اسلامی هستند، در منزل خانواده ای مسیحی حضور یافته، کنار آنها می نشینند و از ارزش شهدای آنها و افتخار کشور به این شهدا و خانواده هایشان می گویند. از ویژگی های خاص این دیدارها، این است که اغلب خانواده های مسیحی، نمی توانند حضور حضرت آقا را در منازلشان باور کنند و در بهت می مانند. حالتی که معمولاً تا اواخر دیدار، باقی می ماند. این حالت باعث می شود که اتفاقاً آقا در بین این خانواده ها بیشتر صحبت کنند، خاطره بگویند و به شکلی مجلس را گرم کنند.
سبک روایت گری این کتاب، تا حدودی داستانی است و در هر کدام از آنها، از یک راوی متفاوت و مناسب آن روایت استفاده شده که خود این تنوع راویان، داستان ها را جذاب تر می کند. البته مفهوم داستانی کردن روایت ها، آزاد گذاشتن تخیل نیست. تمام نکات موجود در کتاب، به خصوص بیانات حضرت آقا، کاملاً مستند و بر اساس اسناد موجود است.
همراه با روایت حضور آیت الله خامنه ای در منازل این شهدا، نکات زیبایی درباره شهید، خاطرات و نحوه شهادتش آورده شده، که فداکاری و شجاعت و روح والای انسانی این شهدای عزیز و خانواده هایشان را نشان می دهد.
کتاب «مسیح در شب قدر»، تمام رنگی چاپ شده است تا حلاوت تصاویر حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی، بر شیرینی داستان ها بیفزاید و همراهی تصاویری از این شهدای گران قدر، روایت ها را تکمیل کند.
در پایان کتاب، علاوه بر ضمیمه ای شامل نام و تصویر تمام شهدای ارمنی و آشوری کشور، پنج پیوست آمده است که تمام آن از بیانات و مکتوبات حضرت آیت الله خامنه ای هستند و در آنها، به موضوعاتی که با این کتاب ارتباط دارد و بعضی از آنها را معظم له در دیدارهایشان، اشاره ای به آنها داشته اند، پرداخته شده است.
مطالعه این کتاب، از طرفی ما را با یک پرتو دیگر از منش و اخلاق و ولایت نورانی مقام معظم رهبری آشنا می کند که به حقیقت ریشه در آموزه های نبوی و علوی دارد و از طرفی هم با مناعت طبع و انسانیت و وطن دوستی هم وطنان مسیحی مان آشنا می کند که در برهه های حساس، همپای سایر مردم، وظیفه خودشان را شناخته و آن را به زیبایی ادا کرده اند و به آن افتخار می کنند.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
در این کتاب، حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی کشورمان، در بیست وسه بخش روایت شده است. مسیحیان ایران که عمده آنها ارمنی و آشوری هستند و صدها سال است در این کشور زندگی می کنند. این هم وطنان عزیز که خود را ایرانی و بخشی از ملت می دانند، در مجموع، بیش از صد شهید تقدیم کشور کرده اند. عمده این شهدا، سربازانی هستند که در دوران دفاع مقدس، در جبهه ها به شهادت رسیده اند و تعدادی هم در ترورهای منافقین، یا بمباران و موشک باران شهرهای کشور در طول جنگ، شهید شده اند.
حضرت آقا با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانواده های شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانواده ها داشتند. و از سال شصت وسه، برنامه مرتب خودشان را برای حضور در منازل شهدا و ابراز محبت و توجه و گفت وگوی رو در رو و صمیمانه با خانواده های شهدا، شروع می کنند. برنامه ای که هنوز هم ادامه دارد و جزو سنت های حسنه ای است که توسط معظم له ایجاد شده است.
از جذاب ترین دیدارهای حضرت آقا با خانواده های شهدا، موارد مربوط به شهدای مسیحی است. حضرت آقا از همان سال شصت وسه، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، مهمان خانواده های شهدای مسیحی می شوند.
یک روحانی برجستۀ اسلامی، که در دورانی، رئیس جمهور ایران و بعد از آن، رهبر انقلاب اسلامی هستند، در منزل خانواده ای مسیحی حضور یافته، کنار آنها می نشینند و از ارزش شهدای آنها و افتخار کشور به این شهدا و خانواده هایشان می گویند. از ویژگی های خاص این دیدارها، این است که اغلب خانواده های مسیحی، نمی توانند حضور حضرت آقا را در منازلشان باور کنند و در بهت می مانند. حالتی که معمولاً تا اواخر دیدار، باقی می ماند. این حالت باعث می شود که اتفاقاً آقا در بین این خانواده ها بیشتر صحبت کنند، خاطره بگویند و به شکلی مجلس را گرم کنند.
سبک روایت گری این کتاب، تا حدودی داستانی است و در هر کدام از آنها، از یک راوی متفاوت و مناسب آن روایت استفاده شده که خود این تنوع راویان، داستان ها را جذاب تر می کند. البته مفهوم داستانی کردن روایت ها، آزاد گذاشتن تخیل نیست. تمام نکات موجود در کتاب، به خصوص بیانات حضرت آقا، کاملاً مستند و بر اساس اسناد موجود است.
همراه با روایت حضور آیت الله خامنه ای در منازل این شهدا، نکات زیبایی درباره شهید، خاطرات و نحوه شهادتش آورده شده، که فداکاری و شجاعت و روح والای انسانی این شهدای عزیز و خانواده هایشان را نشان می دهد.
کتاب «مسیح در شب قدر»، تمام رنگی چاپ شده است تا حلاوت تصاویر حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی، بر شیرینی داستان ها بیفزاید و همراهی تصاویری از این شهدای گران قدر، روایت ها را تکمیل کند.
در پایان کتاب، علاوه بر ضمیمه ای شامل نام و تصویر تمام شهدای ارمنی و آشوری کشور، پنج پیوست آمده است که تمام آن از بیانات و مکتوبات حضرت آیت الله خامنه ای هستند و در آنها، به موضوعاتی که با این کتاب ارتباط دارد و بعضی از آنها را معظم له در دیدارهایشان، اشاره ای به آنها داشته اند، پرداخته شده است.
مطالعه این کتاب، از طرفی ما را با یک پرتو دیگر از منش و اخلاق و ولایت نورانی مقام معظم رهبری آشنا می کند که به حقیقت ریشه در آموزه های نبوی و علوی دارد و از طرفی هم با مناعت طبع و انسانیت و وطن دوستی هم وطنان مسیحی مان آشنا می کند که در برهه های حساس، همپای سایر مردم، وظیفه خودشان را شناخته و آن را به زیبایی ادا کرده اند و به آن افتخار می کنند.
https://telegram.me/ketabtalaeieh
⬅️همه ما این جمله را شنیده ایم که: تاریخ، تکرار می شود ولی شاید هیچ وقت درست و حسابی به آن فکر نکرده ایم.
بزارید با هم یک قطعه تاریخی رو مرور کنیم و برگردیم به 1376 سال قبل:
📌«شمر بن ذى الجوشن در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: «أین بنو اختنا»؛ پسران خواهر ما کجایند؟
امام حسین علیه السلام به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید.
حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در جواب فرمودند: چه می گویی؟ شمر گفت: من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این كه دست از یارى برادرتان حسین بردارید.
حضرت عباس علیه السلام بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات. اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم. آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست؟»
❓آیا تا به حال به این فکر کرده اید که حضرت عباس علیه السلام چرا به این صراحت و با این قاطعیت، امان نامه شمر را نپذیرفت و دست از یاری امام زمان خویش دست برنداشت، و آیا تا به حال زندگانی و شرح حال ایشان را خوانده اید؟
آیا هیچ وقت به این فکر کرده اید که چرا در طول تاریخ برخی پا به رکاب یاری امام زمان خویش بوده اند و پای برخی دیگر لغزیده است و امام و ولی خود را در میدان جنگ تنها گذاشته اند؟
📚اگر اینها سوال های بی پاسخ شماست، سقای آب و ادب را بخوانید ...
https://telegram.me/ketabtalaeieh
بزارید با هم یک قطعه تاریخی رو مرور کنیم و برگردیم به 1376 سال قبل:
📌«شمر بن ذى الجوشن در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: «أین بنو اختنا»؛ پسران خواهر ما کجایند؟
امام حسین علیه السلام به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید.
حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در جواب فرمودند: چه می گویی؟ شمر گفت: من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این كه دست از یارى برادرتان حسین بردارید.
حضرت عباس علیه السلام بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات. اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم. آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست؟»
❓آیا تا به حال به این فکر کرده اید که حضرت عباس علیه السلام چرا به این صراحت و با این قاطعیت، امان نامه شمر را نپذیرفت و دست از یاری امام زمان خویش دست برنداشت، و آیا تا به حال زندگانی و شرح حال ایشان را خوانده اید؟
آیا هیچ وقت به این فکر کرده اید که چرا در طول تاریخ برخی پا به رکاب یاری امام زمان خویش بوده اند و پای برخی دیگر لغزیده است و امام و ولی خود را در میدان جنگ تنها گذاشته اند؟
📚اگر اینها سوال های بی پاسخ شماست، سقای آب و ادب را بخوانید ...
https://telegram.me/ketabtalaeieh
#خلاصه_رمان
#موسی_عیسی
موسای عیسی روایت دوران پیامبری حضرت موسی و عیسی به زبان شیوای نویسنده در قالب داستان است روایت ظلم فرعون و به ذلت کشیدنش😞😞
روایت نمک خوردن و نمکدان شکستن عده ایست که با لطف بی کران خداوند به این قوم شروع میشود و درنهایت با ناسپاسی آنها در اوج بی حیایی به اتمام می رسد.
موسای عیسی روایت دو پیامبر اسمانی مبعوث شده بر قوم بنی اسرائیل است که با تمام محبت هایشان، باب رحمت گشودند و باز هم عده ای سنگ دل، خود را به کوری و کری زدند😞
#موسای_عیسی
#علی_موذنی
#نیستان
#موسی_عیسی
موسای عیسی روایت دوران پیامبری حضرت موسی و عیسی به زبان شیوای نویسنده در قالب داستان است روایت ظلم فرعون و به ذلت کشیدنش😞😞
روایت نمک خوردن و نمکدان شکستن عده ایست که با لطف بی کران خداوند به این قوم شروع میشود و درنهایت با ناسپاسی آنها در اوج بی حیایی به اتمام می رسد.
موسای عیسی روایت دو پیامبر اسمانی مبعوث شده بر قوم بنی اسرائیل است که با تمام محبت هایشان، باب رحمت گشودند و باز هم عده ای سنگ دل، خود را به کوری و کری زدند😞
#موسای_عیسی
#علی_موذنی
#نیستان
#برشی_از_کتاب
- : بایست! اینجا بهشت موعود است. اینک بوی گل های بهشتی را حس می کنی؟
- آری!
- هم اکنون به تو فرصت می دهم که برگردی و به زندگی معمولی خود مشغول شوی، زیرا اینک آزمایشی بس دشوار داری.
- قبول می کنم.
- پس باید به یکی از سه کاری را که به تو پیشنهاد می شود، انجام دهی. یا باید خود را به چاه بیندازی که سمت چپ توست، یا یا خود را در آتش بسوزانی که پشت سرت است و یا با تپانچه به سر خود شلیک کنی.
- مرگ با تپانچه را انتخاب کرد.
فیروز می دانست بعد از شلیک تپانچه بدون گلوله، به تالار خواهد رفت و غرق تکریم وتمجید خواهد شد. بعد از پیروزی در این مرحله به عالی ترینم شاغل دیوانی ازقبیل وزارت و صدارت یا سفارت می رسید.
ماشه را فشرد، اما تپانچه این بار خالی نبود...
#شب_و_قلندر
#منیژه_آرمین
https://telegram.me/ketabtalaeieh
- : بایست! اینجا بهشت موعود است. اینک بوی گل های بهشتی را حس می کنی؟
- آری!
- هم اکنون به تو فرصت می دهم که برگردی و به زندگی معمولی خود مشغول شوی، زیرا اینک آزمایشی بس دشوار داری.
- قبول می کنم.
- پس باید به یکی از سه کاری را که به تو پیشنهاد می شود، انجام دهی. یا باید خود را به چاه بیندازی که سمت چپ توست، یا یا خود را در آتش بسوزانی که پشت سرت است و یا با تپانچه به سر خود شلیک کنی.
- مرگ با تپانچه را انتخاب کرد.
فیروز می دانست بعد از شلیک تپانچه بدون گلوله، به تالار خواهد رفت و غرق تکریم وتمجید خواهد شد. بعد از پیروزی در این مرحله به عالی ترینم شاغل دیوانی ازقبیل وزارت و صدارت یا سفارت می رسید.
ماشه را فشرد، اما تپانچه این بار خالی نبود...
#شب_و_قلندر
#منیژه_آرمین
https://telegram.me/ketabtalaeieh