🎄به مناسبت میلاد حضرت مسیح🎄
📖📘بریده‌ای از کتاب مسیح در شب قدر
⬅️روایت حضور رهبر معظم انقلاب در منازل شهدای ارمنی و آشوری
"طبق عقیدۀ مسلمانان، حضرت مسیح، حضرت مریم، حواریون، و مؤمنینی که در آن زمان مجاهدت کردند، بالاترین ارزش را دارند. در قرآن ببینید راجع‌به حضرت مسیح و حضرت مریم با چه زبانی صحبت شده. کسانی هم که آن روز، به تنها دین حق در زیر آسمان ایمان آوردند، جان‌فشانی کردند، شهید شدند؛ اینها همه جزو شهدای بزرگی هستند که طبق عقیدۀ مسلمان‌ها، در اعلی‌علّیینِ درجات بهشت جا دارند. یعنی کسانی از قبیل شهید این خانواده، و شهدای بزرگ معروف مسیحی، اینها همه قدیسین ما هم هستند. طبق عقیدۀ مسلمانی، اینها قدیس واقعی هستند.
یک‌وقتی هست که دو دین، می‌خواهند باهم کنار بیایند و بسازند، می‌گویند حالا شما به اعتقادات ما یک احترامی بگذارید، ما هم به اعتقادات شما یک احترامی می‌گذاریم. یک‌وقت این‌طور است. یک‌وقت نه، بخشی از یک دین، جزو یک دین دیگر است. الان در مورد مسیحیت این‌طور است. یعنی اعتقاد به حضرت مسیح، اعتقاد به حضرت مریم، سلام‌الله‌علیهما، و اعتقاد مؤمنینِ به اینها، از جمله در رأسشان حواریون که در قرآن، بارها اسم حواریون آمده، البته نه اسم اشخاصشان، اما به‌عنوان حواریون چند جای قرآن آمده، این جزو دین ماست. یعنی علاوۀ بر دینمان نیست. لذاست که مورد تجلیل و تکریم و احترام مسلمان‌هایند. " ۱۳۷۶/۱۰/۴
@ketabtalaeieh
📖📘بریده‌ای از کتاب مسیح در شب قدر
⬅️روایت حضور رهبر معظم انقلاب در منازل شهدای ارمنی و آشوری
"طبق عقیدۀ مسلمانان، حضرت مسیح، حضرت مریم، حواریون، و مؤمنینی که در آن زمان مجاهدت کردند، بالاترین ارزش را دارند. در قرآن ببینید راجع‌به حضرت مسیح و حضرت مریم با چه زبانی صحبت شده. کسانی هم که آن روز، به تنها دین حق در زیر آسمان ایمان آوردند، جان‌فشانی کردند، شهید شدند؛ اینها همه جزو شهدای بزرگی هستند که طبق عقیدۀ مسلمان‌ها، در اعلی‌علّیینِ درجات بهشت جا دارند. یعنی کسانی از قبیل شهید این خانواده، و شهدای بزرگ معروف مسیحی، اینها همه قدیسین ما هم هستند. طبق عقیدۀ مسلمانی، اینها قدیس واقعی هستند.
یک‌وقتی هست که دو دین، می‌خواهند باهم کنار بیایند و بسازند، می‌گویند حالا شما به اعتقادات ما یک احترامی بگذارید، ما هم به اعتقادات شما یک احترامی می‌گذاریم. یک‌وقت این‌طور است. یک‌وقت نه، بخشی از یک دین، جزو یک دین دیگر است. الان در مورد مسیحیت این‌طور است. یعنی اعتقاد به حضرت مسیح، اعتقاد به حضرت مریم، سلام‌الله‌علیهما، و اعتقاد مؤمنینِ به اینها، از جمله در رأسشان حواریون که در قرآن، بارها اسم حواریون آمده، البته نه اسم اشخاصشان، اما به‌عنوان حواریون چند جای قرآن آمده، این جزو دین ماست. یعنی علاوۀ بر دینمان نیست. لذاست که مورد تجلیل و تکریم و احترام مسلمان‌هایند. " ۱۳۷۶/۱۰/۴
@ketabtalaeieh
#چاپ_دوم
نام کتاب: #چشم_روشنی
روایت #فاطمه_طالبی از زندگی #جانباز_شهید_سید_جواد_کمال
به قلم: #کوثر_لک
قیمت: 10000تومان
.
خواست چراغ را روشن کنم!
چشمانم از تعجب گرد شد.چراغ که روشن بود؟!!!
دیدم که برای برداشتن وسایل حمام هم اول آنها را لمس می‌کرد.
باورم نمی‌شد.
دیگر طاقت نگاه کردن توی چشمهایش را نداشتم.
نمی‌دانم چطور در پوشیدن لباس‌ها کمکش کردم. بی صدا صورتم نَم می‌گرفت. فقط منتظر یک فرصت بودم. میخواستم غوغای درونم را به دست باد بدهم.
جلوی او نمی‌شد.
باید خودم را نگه می‌داشتم، تا وقت ملاقات. از صبح تا آن ساعت آنقدر آهسته و بی صدا گریه کردم، که پوست صورتم می‌سوخت..
.
پ ن) وقتی عزیزت مریضه و درد میکشه(خدایی نکرده) حتما خیلی غصه می‌خوری!
اما وقتی یه نقصی پیدا میکنه و وابسته میشه بهت
حتما خودش از زحمتی که باعثش شده خیلی بیشتر غصه میخوره... حالا فکر کنید اون فرد تا قبلش خیلی آدم پرکار و مستقل و باعزتی هم بوده...
چقدر گریه کردم با فاطمه طالبی وقتی از درد کشیدن و از دست و پا افتادن سید جواد می‌گفت ...از نابینا شدنش...😔😭 درموندگی‌‌اش تو حرم حضرت عباس جگر آدمو آتیش میزد!😢😭
شنیدن خیلی سخته.... درکش خیلی سخت تر و تحملش حتما کار ترکیبات نیست..😢😢😢
.
و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر
شهرِ بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟
@ketabtalaeieh
نام کتاب: #چشم_روشنی
روایت #فاطمه_طالبی از زندگی #جانباز_شهید_سید_جواد_کمال
به قلم: #کوثر_لک
قیمت: 10000تومان
.
خواست چراغ را روشن کنم!
چشمانم از تعجب گرد شد.چراغ که روشن بود؟!!!
دیدم که برای برداشتن وسایل حمام هم اول آنها را لمس می‌کرد.
باورم نمی‌شد.
دیگر طاقت نگاه کردن توی چشمهایش را نداشتم.
نمی‌دانم چطور در پوشیدن لباس‌ها کمکش کردم. بی صدا صورتم نَم می‌گرفت. فقط منتظر یک فرصت بودم. میخواستم غوغای درونم را به دست باد بدهم.
جلوی او نمی‌شد.
باید خودم را نگه می‌داشتم، تا وقت ملاقات. از صبح تا آن ساعت آنقدر آهسته و بی صدا گریه کردم، که پوست صورتم می‌سوخت..
.
پ ن) وقتی عزیزت مریضه و درد میکشه(خدایی نکرده) حتما خیلی غصه می‌خوری!
اما وقتی یه نقصی پیدا میکنه و وابسته میشه بهت
حتما خودش از زحمتی که باعثش شده خیلی بیشتر غصه میخوره... حالا فکر کنید اون فرد تا قبلش خیلی آدم پرکار و مستقل و باعزتی هم بوده...
چقدر گریه کردم با فاطمه طالبی وقتی از درد کشیدن و از دست و پا افتادن سید جواد می‌گفت ...از نابینا شدنش...😔😭 درموندگی‌‌اش تو حرم حضرت عباس جگر آدمو آتیش میزد!😢😭
شنیدن خیلی سخته.... درکش خیلی سخت تر و تحملش حتما کار ترکیبات نیست..😢😢😢
.
و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر
شهرِ بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟
@ketabtalaeieh
نام کتاب: #آخرین_نخست_وزیر
زندگی و زمانه میرحسین موسوی
نویسنده: #جواد_موگویی
#چاپ_سوم
چاپ سوم|368صفحه | 20000تومان
نشرشهیدکاظمي
.
هجمه سنگین علیه ۹۹نفر، طوری شد که آیت‌الله خامنه‌ای در مجلس حضور یافتند و با اعلام این که 👈" مخالفان ۹۹نفر نیستند، بلکه صد نفرند و من هم یکی از آنها هستم."👉
سید عباس میرحیدری، یکی از اعضای لیست ۹۹نفر، تبعات مخالفت با موسوی را این‌گونه شرح می‌دهد:
👈" آن روزها هر کسی را با انگ و عنوانی در جو سیاسی جامعه، خانه‌نشین می‌کردند و بهترین انگی هم که در اختیار داشتند، #انگ_مخالفت_با_امام_بود."
.
موسوی شرایط را به گونه‌ای برای آقای خامنه‌ای رقم زده بود که وقتی هاشمی پس از ۲۳ سال می‌خواست خاطرات سال۶۴ را منتشر کند، در مقدمه کتاب نوشت:
" من هنوز هم تلخی‌های آثار آن دوران را در ذائقه آیت الله خامنه‌ای که گاهی بروز دارد، احساس می‌کنم."
.
.
پ ن) دست خودمون نیست حافظه تاریخیمون ضعیفه! 🤔😕
کافیه یه کم شلوغ بازی کنن و گرد و خاک به پا شه که جای آدما عوض بشه... سابقشون فراموش بشه!!!
از قدرت شعبده‌بازی رسانه‌ها هم نمیشه ساده گذشت!
این جوری میشه که تاریخ بارها و بارها توسط قدرت‌طلبان تکرار میشه و ما بارها و بارها از یه سوراخ گزیده میشیم...🕳🐍
البته که تو غبار تشخیص درست و غلط سخته ولی انگاری مام خیلی بدمون نمیاد خودمون رو به گیجی بزنیم ...😩
خوبه سعی کنیم یه خورده فکر کنیم و بدون تعصب به حقیقت تاریخ رجوع کنیم و همون جور که بوده ببینیمش با بصیرت!
.
تاریک باطنان، همه در ناز و نعمتند
ای روشنی فکر، تو بر ما بلا شدی ...
.
#مستند #تاریخ #مستند_پرونده_ناتمام #رازهای_ناگفته #راز_پذیرش_قطعنامه #خیانت #دست_های_پشت_پرده
@ketabtalaeieh
زندگی و زمانه میرحسین موسوی
نویسنده: #جواد_موگویی
#چاپ_سوم
چاپ سوم|368صفحه | 20000تومان
نشرشهیدکاظمي
.
هجمه سنگین علیه ۹۹نفر، طوری شد که آیت‌الله خامنه‌ای در مجلس حضور یافتند و با اعلام این که 👈" مخالفان ۹۹نفر نیستند، بلکه صد نفرند و من هم یکی از آنها هستم."👉
سید عباس میرحیدری، یکی از اعضای لیست ۹۹نفر، تبعات مخالفت با موسوی را این‌گونه شرح می‌دهد:
👈" آن روزها هر کسی را با انگ و عنوانی در جو سیاسی جامعه، خانه‌نشین می‌کردند و بهترین انگی هم که در اختیار داشتند، #انگ_مخالفت_با_امام_بود."
.
موسوی شرایط را به گونه‌ای برای آقای خامنه‌ای رقم زده بود که وقتی هاشمی پس از ۲۳ سال می‌خواست خاطرات سال۶۴ را منتشر کند، در مقدمه کتاب نوشت:
" من هنوز هم تلخی‌های آثار آن دوران را در ذائقه آیت الله خامنه‌ای که گاهی بروز دارد، احساس می‌کنم."
.
.
پ ن) دست خودمون نیست حافظه تاریخیمون ضعیفه! 🤔😕
کافیه یه کم شلوغ بازی کنن و گرد و خاک به پا شه که جای آدما عوض بشه... سابقشون فراموش بشه!!!
از قدرت شعبده‌بازی رسانه‌ها هم نمیشه ساده گذشت!
این جوری میشه که تاریخ بارها و بارها توسط قدرت‌طلبان تکرار میشه و ما بارها و بارها از یه سوراخ گزیده میشیم...🕳🐍
البته که تو غبار تشخیص درست و غلط سخته ولی انگاری مام خیلی بدمون نمیاد خودمون رو به گیجی بزنیم ...😩
خوبه سعی کنیم یه خورده فکر کنیم و بدون تعصب به حقیقت تاریخ رجوع کنیم و همون جور که بوده ببینیمش با بصیرت!
.
تاریک باطنان، همه در ناز و نعمتند
ای روشنی فکر، تو بر ما بلا شدی ...
.
#مستند #تاریخ #مستند_پرونده_ناتمام #رازهای_ناگفته #راز_پذیرش_قطعنامه #خیانت #دست_های_پشت_پرده
@ketabtalaeieh
شادى مردم اين شهر پس از آزاديست...
دل من جاى شهيديست كه جايش خاليست...
#ابووصال
#محمدرضا_دهقان_اميرى
@ketabtalaeieh
دل من جاى شهيديست كه جايش خاليست...
#ابووصال
#محمدرضا_دهقان_اميرى
@ketabtalaeieh
شبکه توزیع کتاب طلائیه
#پیشنهاد_مطالعه 📖 #چشم_روشنی 💠 سیدجواد کمال به روایت همسر 🖊 کوثر لک 📚انتشارات شهید کاظمی @ketabtalaeieh
✅ #معرفی_کتاب
📖 #چشم_روشنی
🔹 روایت #فاطمه_طالبی از زندگی #جانباز_شهید_سید_جواد_کمال
🖊 به‌قلم #کوثر_لک
📚 #نشر_شهید_کاظمی
💢 در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:
خواست چراغ را روشن کنم!
چشمانم از تعجب گرد شد.چراغ که روشن بود؟!!!
دیدم که برای برداشتن وسایل حمام هم اول آنها را لمس می‌کرد.
باورم نمی‌شد.
دیگر طاقت نگاه کردن توی چشمهایش را نداشتم.
نمی‌دانم چطور در پوشیدن لباس‌ها کمکش کردم. بی‌صدا صورتم نَم می‌گرفت. فقط منتظر یک فرصت بودم. میخواستم غوغای درونم را به دست باد بدهم.
جلوی او نمی‌شد.
باید خودم را نگه می‌داشتم، تا وقت ملاقات. از صبح تا آن ساعت آنقدر آهسته و بی‌صدا گریه کردم، که پوست صورتم می‌سوخت...
@ketabtalaeieh
📖 #چشم_روشنی
🔹 روایت #فاطمه_طالبی از زندگی #جانباز_شهید_سید_جواد_کمال
🖊 به‌قلم #کوثر_لک
📚 #نشر_شهید_کاظمی
💢 در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:
خواست چراغ را روشن کنم!
چشمانم از تعجب گرد شد.چراغ که روشن بود؟!!!
دیدم که برای برداشتن وسایل حمام هم اول آنها را لمس می‌کرد.
باورم نمی‌شد.
دیگر طاقت نگاه کردن توی چشمهایش را نداشتم.
نمی‌دانم چطور در پوشیدن لباس‌ها کمکش کردم. بی‌صدا صورتم نَم می‌گرفت. فقط منتظر یک فرصت بودم. میخواستم غوغای درونم را به دست باد بدهم.
جلوی او نمی‌شد.
باید خودم را نگه می‌داشتم، تا وقت ملاقات. از صبح تا آن ساعت آنقدر آهسته و بی‌صدا گریه کردم، که پوست صورتم می‌سوخت...
@ketabtalaeieh
✅چاپ ویراست جدید مجموعه "من دیگر ما"
🔴"من دیگر ما" هفت جلدی شد
#تربیت_فرزند
#کودک
#من_دیگر_ما
#اراک_خیابان_محسنی_جنب _پل _خیبر _سمت_راست
@ketabtalaeieh
🔴"من دیگر ما" هفت جلدی شد
#تربیت_فرزند
#کودک
#من_دیگر_ما
#اراک_خیابان_محسنی_جنب _پل _خیبر _سمت_راست
@ketabtalaeieh
#رمان_شبانه 📚
#رنج_مقدس
#نرجس_شکوریان_فرد
#عهد_مانا
#صفحه_پنجم 📖
چشمهایش پر از محبت است و تا به حال خشمش را ندیده ام. علی می رود سمت پدر، فرورفتن دومرد درآغوش هم و لرزش شانه هایشان، چشمه ی اشکم را دوباره جوشان می کند. این لحظه ها برایم ترنم شادی های کودکانه و خیال های نوجوانانه ام را کمرنگ می کند.
در اتاقم را که باز می کند، به سمتم می آید و مرا تنگ در آغوش میفشارد؛ اشک چیزی نیست که بشود مقابلش سد ساخت؛ آن هم برای من که تمام لحظات این بیست سال پر از خاطره ام را باید در صندوقچه ی همین خانه بگذارم و ترکشان کنم.
📕
با اختیارخودم نرفته بودم که با اختیارخودم برگردم. حالا اینجایم کنار قل دیگرم مبینا، اتاقمان کنار اتاقی ست که برادرهایم؛ علی و سعید و مسعود را در خود جا نداده ، بلکه تحمل کرده است! پسرها آنقدر شلوغ هستن که تمام دنیای مرا به هم می ریزند. کودکی ام را کنارشان زندگی نکرده ام وحالا مانده ام که چگونه این حجم متفاوت را مدیریت کنم. از دختر یکی یکدانه، شده ام بچه ی پنجم خانه.
مبینا برای پروژه ی درس همسرش عازم خارج است ومن هنوز لذت بودن کنار او را نچشیده باید خودم را برای جدایی آماده کنم. دوتایی این روزها را می شماریم و نمی خواهیم که تمام شود.
گاهی آرزوی چیزی را داری، وقتی به دستش می آوری، پیش خودت فکر می کنی همین بود آنچه منتظرش بودی و همیشه لحظات تنهاییت را به آن می اندیشیدی! یعنی بالاتراز این نیست؟ یک بالاتری که باز بتوانی حسرتش را بخوری و برای رسیدن به آن دعایی، حرکتی، برنامه ریزی ای... جزاین، انگار زندگی یکنواخت و خسته کننده می شود.
یادم می آید من و دوستان مدرسه ای ام تابستان ها به همین بلا دچار می شدیم. انواع و اقسام کلاس ها وگردش ها را تجربه می کردیم تا اثبات کنیم زنده و سرحالیم.
@ketabtalaeieh
#رنج_مقدس
#نرجس_شکوریان_فرد
#عهد_مانا
#صفحه_پنجم 📖
چشمهایش پر از محبت است و تا به حال خشمش را ندیده ام. علی می رود سمت پدر، فرورفتن دومرد درآغوش هم و لرزش شانه هایشان، چشمه ی اشکم را دوباره جوشان می کند. این لحظه ها برایم ترنم شادی های کودکانه و خیال های نوجوانانه ام را کمرنگ می کند.
در اتاقم را که باز می کند، به سمتم می آید و مرا تنگ در آغوش میفشارد؛ اشک چیزی نیست که بشود مقابلش سد ساخت؛ آن هم برای من که تمام لحظات این بیست سال پر از خاطره ام را باید در صندوقچه ی همین خانه بگذارم و ترکشان کنم.
📕
با اختیارخودم نرفته بودم که با اختیارخودم برگردم. حالا اینجایم کنار قل دیگرم مبینا، اتاقمان کنار اتاقی ست که برادرهایم؛ علی و سعید و مسعود را در خود جا نداده ، بلکه تحمل کرده است! پسرها آنقدر شلوغ هستن که تمام دنیای مرا به هم می ریزند. کودکی ام را کنارشان زندگی نکرده ام وحالا مانده ام که چگونه این حجم متفاوت را مدیریت کنم. از دختر یکی یکدانه، شده ام بچه ی پنجم خانه.
مبینا برای پروژه ی درس همسرش عازم خارج است ومن هنوز لذت بودن کنار او را نچشیده باید خودم را برای جدایی آماده کنم. دوتایی این روزها را می شماریم و نمی خواهیم که تمام شود.
گاهی آرزوی چیزی را داری، وقتی به دستش می آوری، پیش خودت فکر می کنی همین بود آنچه منتظرش بودی و همیشه لحظات تنهاییت را به آن می اندیشیدی! یعنی بالاتراز این نیست؟ یک بالاتری که باز بتوانی حسرتش را بخوری و برای رسیدن به آن دعایی، حرکتی، برنامه ریزی ای... جزاین، انگار زندگی یکنواخت و خسته کننده می شود.
یادم می آید من و دوستان مدرسه ای ام تابستان ها به همین بلا دچار می شدیم. انواع و اقسام کلاس ها وگردش ها را تجربه می کردیم تا اثبات کنیم زنده و سرحالیم.
@ketabtalaeieh
با مدیریت زمان برای دیدن #تلویزیون و
استفاده از گوشی های هوشمند،
فرصتهایتان را برای خواندن #کتاب بیشتر کنید.
@ketabtalaeieh
استفاده از گوشی های هوشمند،
فرصتهایتان را برای خواندن #کتاب بیشتر کنید.
@ketabtalaeieh
شبکه توزیع کتاب طلائیه
معرفی کتاب 👇 #از_کدام_سو #نرجس_شکوریان_فرد #عهد_مانا @ketabtalaeieh
#خلاصه ای از کتاب 📚
👉👆👉 #از_کدام_سو 👈👇👈
💠📚 جواد پسری دبیرستانی است و دور از هر قید و بندی همراه با دوستانش بیشترین لذتشان شکستن حد و حدودهاست..⛔️
🌀فرید که بزرگ تر جمعشان بود با سکته ی قلبی در اوج آرزوهایش جان می‌دهد و جواد و بقیه را در بهت و ترس فرو می برد😱
آن ها که لذت هایشان دچار خدشه شده است و سوال های زیادی از دنیا و داشته ها و نداشته ها ، برایشان پیش آمده .
خلاصه با هم درگیر می شوند و در این میان بدترین و رنج آورترین لحظات می شود سهم جواد قصه ما...
✅✅✅ و حالا جوادِ درمانده مواجه می شود با معاون مدرسه...
همراه شوید با جواد قصه ی ما،تا لحظاتی شیرین را تجربه کنید
#از_کدام_سو
#نرجس_شکوریان_فرد
#عهدمانا
@ketabtalaeieh
👉👆👉 #از_کدام_سو 👈👇👈
💠📚 جواد پسری دبیرستانی است و دور از هر قید و بندی همراه با دوستانش بیشترین لذتشان شکستن حد و حدودهاست..⛔️
🌀فرید که بزرگ تر جمعشان بود با سکته ی قلبی در اوج آرزوهایش جان می‌دهد و جواد و بقیه را در بهت و ترس فرو می برد😱
آن ها که لذت هایشان دچار خدشه شده است و سوال های زیادی از دنیا و داشته ها و نداشته ها ، برایشان پیش آمده .
خلاصه با هم درگیر می شوند و در این میان بدترین و رنج آورترین لحظات می شود سهم جواد قصه ما...
✅✅✅ و حالا جوادِ درمانده مواجه می شود با معاون مدرسه...
همراه شوید با جواد قصه ی ما،تا لحظاتی شیرین را تجربه کنید
#از_کدام_سو
#نرجس_شکوریان_فرد
#عهدمانا
@ketabtalaeieh
#امام_رضا (ع) :
هر کس حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است
وفات کریمه اهل البیت تسلیت باد .
🆔 @ketabtalaeieh
هر کس حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است
وفات کریمه اهل البیت تسلیت باد .
🆔 @ketabtalaeieh
با سلام
🌹حضور دکتر کریمی نماینده محترم مجلس در فروشگاه کتاب طلائیه 🌹
بازدید یک ساعت از فروشگاه کتاب طلائیه
@ketabtalaeieh
🌹حضور دکتر کریمی نماینده محترم مجلس در فروشگاه کتاب طلائیه 🌹
بازدید یک ساعت از فروشگاه کتاب طلائیه
@ketabtalaeieh
برشی از کتاب
#از_کدام_سو
دارم خودم را به فراوانی آتشی که به جان آرزوهایم افتاده می سوزانم🔥
دنیا با همه رنگارنگی و دل فریبی هایش در مقابل چشمانم
درون خاک چال شده است
و نابود شدن لذت ها را دیده ام..?
#از_کدام_سو
دارم خودم را به فراوانی آتشی که به جان آرزوهایم افتاده می سوزانم🔥
دنیا با همه رنگارنگی و دل فریبی هایش در مقابل چشمانم
درون خاک چال شده است
و نابود شدن لذت ها را دیده ام..?
#کتاب_طلائیه_اراک
#جهت_اطلاع
کتاب را نخوانید که بخوانید!📖
کتاب را بخوانید که بیدار شوید …🧠
@ketabtalaeieh
#جهت_اطلاع
کتاب را نخوانید که بخوانید!📖
کتاب را بخوانید که بیدار شوید …🧠
@ketabtalaeieh