#یادداشت_ روز
کدخدا اوباما... کدخدا ترامپ
محمد ایمانی
*اردیبهشت 92 (یک ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری) یک نامزد انتخاباتی در جمع دانشجویان صنعتی شریف گفت: «اروپاییها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحتتر است». همان سیاستمدار، مرداد امسال گفت: «نباید مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد، با شعارهایی که بعضا توخالی هم هست»...هرچند در اردیبهشت 92 گفته شد «اروپاییها» آقا اجازه هستند، اما به تدریج معلوم شد کسانی در داخل ایران، به کسب اجازه از کدخدا باور دارند...اما تلختر اظهارات چهارشنبه گذشته همان دولتمرد در همایش روز ملی فناوری بود مبنی بر اینکه «میشود در مسائل غیرهستهای هم مذاکره کرد»! ...یعنی امتیاز نقد بدهیم و وعده نسیه تحویل بگیریم؟...
*...اگر بنای بر کسب اجازه از ابرقدرتها یا احساس ضعف در مقابل آنها بود که ملت ما نباید حتی در ذهن خود نیز جرئت اندیشیدن به انقلاب و سرنگونی ژاندارم آمریکا در منطقه را راه میداد؟ و نباید در جنگ تحمیلی نیابتی آمریکا، مقابل صدام سینه سپر میکرد؟ یا در شروع اولین تحریمها- که بلافاصله پس از انقلاب اعمال شد و نه پس از برنامه هستهای- دستها را بالا میبردند!...
*...آیا نباید از خود بپرسیم چرا از بوش تا اوباما، همواره تهدید به حمله نظامی علیه ایران کردند اما در اعمال آن فشل ماندند؟ این تهدیدزدایی ناشی از اظهار عجز و گفتن ادبیاتی نظیر «خزانه خالی است» و «آمریکا ظرف 5 دقیقه میتواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، بود یا به خاطر قدرتنمایی متحدین ایران از شرق عراق تا غرب سوریه و شمال فلسطین اشغالی و در حاشیه بابالمندب، و قدرتنمایی دریایی و موشکی ایران؟
*...برخی سیاسیون یا رسانهها به گونهای تحلیل میکنند که انگار ترامپ را مثلا از آنگولا و آمازون پیدا کرده و به سیستم سیاسی آمریکا پیوند زدهاند! ترامپ حاصل 250 سال صیرورت قهقرایی تمدن آمریکاست...او همان گزینههای روی میزی را به رخ میکشد که دولت اوباما و بوش میگفتند...
*...معاملهای که آمریکا در عرصه تحقیر- قبل و بعد از انقلاب- با محمدرضا پهلوی کرد و بعد از 57 سال نوکری حتی به او پناه نداد، برای غربگراهای امروز کفایت میکند؛ همانها که دولت مستکبر اوباما حتی برای نمایندهشان در سازمان ملل هم ویزا نداد و او را تروریست خواند!
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
☑️ عضويت در بولتن(محرمانه)
https://telegram.me/boltan
کدخدا اوباما... کدخدا ترامپ
محمد ایمانی
*اردیبهشت 92 (یک ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری) یک نامزد انتخاباتی در جمع دانشجویان صنعتی شریف گفت: «اروپاییها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحتتر است». همان سیاستمدار، مرداد امسال گفت: «نباید مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد، با شعارهایی که بعضا توخالی هم هست»...هرچند در اردیبهشت 92 گفته شد «اروپاییها» آقا اجازه هستند، اما به تدریج معلوم شد کسانی در داخل ایران، به کسب اجازه از کدخدا باور دارند...اما تلختر اظهارات چهارشنبه گذشته همان دولتمرد در همایش روز ملی فناوری بود مبنی بر اینکه «میشود در مسائل غیرهستهای هم مذاکره کرد»! ...یعنی امتیاز نقد بدهیم و وعده نسیه تحویل بگیریم؟...
*...اگر بنای بر کسب اجازه از ابرقدرتها یا احساس ضعف در مقابل آنها بود که ملت ما نباید حتی در ذهن خود نیز جرئت اندیشیدن به انقلاب و سرنگونی ژاندارم آمریکا در منطقه را راه میداد؟ و نباید در جنگ تحمیلی نیابتی آمریکا، مقابل صدام سینه سپر میکرد؟ یا در شروع اولین تحریمها- که بلافاصله پس از انقلاب اعمال شد و نه پس از برنامه هستهای- دستها را بالا میبردند!...
*...آیا نباید از خود بپرسیم چرا از بوش تا اوباما، همواره تهدید به حمله نظامی علیه ایران کردند اما در اعمال آن فشل ماندند؟ این تهدیدزدایی ناشی از اظهار عجز و گفتن ادبیاتی نظیر «خزانه خالی است» و «آمریکا ظرف 5 دقیقه میتواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، بود یا به خاطر قدرتنمایی متحدین ایران از شرق عراق تا غرب سوریه و شمال فلسطین اشغالی و در حاشیه بابالمندب، و قدرتنمایی دریایی و موشکی ایران؟
*...برخی سیاسیون یا رسانهها به گونهای تحلیل میکنند که انگار ترامپ را مثلا از آنگولا و آمازون پیدا کرده و به سیستم سیاسی آمریکا پیوند زدهاند! ترامپ حاصل 250 سال صیرورت قهقرایی تمدن آمریکاست...او همان گزینههای روی میزی را به رخ میکشد که دولت اوباما و بوش میگفتند...
*...معاملهای که آمریکا در عرصه تحقیر- قبل و بعد از انقلاب- با محمدرضا پهلوی کرد و بعد از 57 سال نوکری حتی به او پناه نداد، برای غربگراهای امروز کفایت میکند؛ همانها که دولت مستکبر اوباما حتی برای نمایندهشان در سازمان ملل هم ویزا نداد و او را تروریست خواند!
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
☑️ عضويت در بولتن(محرمانه)
https://telegram.me/boltan
#یادداشت_روز
خطشکن... مانند پدر
محمد ایمانی
*فرزندان معمولا نسبتی به پدر میرسانند و رنگ و بویی از او دارند؛ راست گفته حکیم فردوسی که سرود «پسر کو ندارد نشان از پدر- تو بیگانه خوانش، نخوانش پسر». خداوند هنگامی که در آن تلاطم سهمگین طوفان، تعلق خاطر حضرت نوح به پسر سرکشش را دید، فرمود «...او از خاندان تو نیست؛ او عمل ناصالح است». اگر پیامبر اعظم(ص) فرمود «...من و علی پدران این امت هستیم»، ما چه نسبتی به این پدران میرسانیم؟
*...پدران راستین اینگونهاند؛ کانون عاطفه و سپر بلا برای خانواده و فرزندان؛ و کانون غیرت و غضب و قاطعیت در مقابل اغیار و کینهجویان...
*وقتی از «شیر خدا» سخن میگوییم، از خیال و رویای ذهنی سخن نمیگوییم، از انسانی سخن به میان میآوریم و با نام و یاد او مست میشویم که در این دنیای پرزرق و برق و فریب، زندگی کرد و با عمل خویش، گفتارش را تصدیق کرد. این سبک زندگی، هرچند پررنج، اما شوقانگیز است و برای همین، مسلمان و غیرمسلمان، هر کس که خصائل و فضائل او را میشنود، زبان به تحسین او میگشاید...
*کم پیش آمده که حضرت ابوتراب(ع) از خود بگوید. اما آنجا که والی منصوب او (عثمانبن حُنیف) بر سر سفره اشراف نشست و برای ساعاتی از پابرهنگان و مستضعفان غافل شد، در مقام عتاب نوشت «برای هر مامومی امامی است که به او اقتدا میکند و از دانش او نور میگیرد. بدانید امام شما از دنیا به دو جامه فرسوده و از خوراک آن به دو قرص نان بسنده کرده است»...
*توده مردم بیپشت و پناه؛ یا اشراف و متنفذان و خواص زیادهخواه؟ هیچ حاکم و صاحب منصبی نیست که به این دو راهی سخت برسد و بتواند هر دو مسیر را با هم طی کند. توده مردم معمولاً سر و زبان و بسط یدی ندارند تا حق خویش را بخواهند یا زبان به اعتراض بگشایند و حق خود را بستانند؛ برعکس خواص زیادهطلب و گردن کلفت و پر هیاهو.
پدر ما امیر مؤمنان(ع) هر قدر در مقابل گردن کلفتها، شجاع و نستوه و نفوذناپذیر بود، در قبال مردم بیپشت و پناه، تواضع میکرد بلکه تمام عمر، خدمتگزاری و پیشمرگیشان را کرد...
*مالک اشتر را که به امارت مصر میفرستاد، دو سفارش به او کرد؛ یکی درباره توده مردم و دیگری خواص. فرمود «مهربانی و محبت و نرمی با مردم را در قلبت جاری کن و با آنان مانند درنده خونخواری نباش که خوردن آنها را غنیمت میشمارد؛ چرا که مردم دو گروهند؛ ...یا برادر دینی تو هستند و یا مانند تو در آفرینش» (نامه 53 نهجالبلاغه)...
*سفارش دوم در عهدنامه مالک را درباره نگه داشتن جانب عدالت و رضایت عمومی، و واگذاشتن جانب خواص فرمود «و باید دوستداشتنیترین امور نزد تو، میانهترین آنها در حق و فراگیرترینشان در عدالت و جامعترین در زمینه رضایت توده مردم باشد؛ چرا که نارضایتی و خشم عمومی، رضایت خواص را از بین میبرد و نارضایتی خواص با وجود رضایت عمومی بخشوده و قابل اغماض است. و در میان مردم برای حاکم، کسی پرخرجتر از خواص در هنگام آسایش، و کم یاریتر به هنگام بلاد، و ناخوش شمارندهتر درباره انصاف، و پر اصرارتر هنگام خواستن، و قدرنشناستر هنگام اعطا، و عذرناپذیرتر هنگام محروم کردن، و بیطاقتتر در ناگواریهای روزگار نیست»...
*علی(ع) اگر اصرار نمیکرد، که بر قبیل ولید ابن عقبه ابن ابیمعیط (والی کوفه و برادر رضاعی خلیفه سوم) به خاطر شرابخواری، حد الهی را جاری سازد یا بیتالمال به غارت رفته را از امثال مروان و ولید بازپس بگیرد یا از ریختن بیتالمال در آغوش بیعت کنندگانی چون زبیر و طلحه امتناع نمیکرد، لابد کار به فتنه و جنگ جمل نمیکشید...
*فرزندان صالح باید خصائل پدر را در دو موقعیت متضاد رحمت و شدت به ارث برده باشند؛ باید که خطشکن و جو شکن و پر از امید و ایمان و انگیزه باشند...
______________________
ارتباط با ادمين
@hezbollah110
📡 كانال بولتن(محرمانه)
🆔 https://t.iss.one/boltan
خطشکن... مانند پدر
محمد ایمانی
*فرزندان معمولا نسبتی به پدر میرسانند و رنگ و بویی از او دارند؛ راست گفته حکیم فردوسی که سرود «پسر کو ندارد نشان از پدر- تو بیگانه خوانش، نخوانش پسر». خداوند هنگامی که در آن تلاطم سهمگین طوفان، تعلق خاطر حضرت نوح به پسر سرکشش را دید، فرمود «...او از خاندان تو نیست؛ او عمل ناصالح است». اگر پیامبر اعظم(ص) فرمود «...من و علی پدران این امت هستیم»، ما چه نسبتی به این پدران میرسانیم؟
*...پدران راستین اینگونهاند؛ کانون عاطفه و سپر بلا برای خانواده و فرزندان؛ و کانون غیرت و غضب و قاطعیت در مقابل اغیار و کینهجویان...
*وقتی از «شیر خدا» سخن میگوییم، از خیال و رویای ذهنی سخن نمیگوییم، از انسانی سخن به میان میآوریم و با نام و یاد او مست میشویم که در این دنیای پرزرق و برق و فریب، زندگی کرد و با عمل خویش، گفتارش را تصدیق کرد. این سبک زندگی، هرچند پررنج، اما شوقانگیز است و برای همین، مسلمان و غیرمسلمان، هر کس که خصائل و فضائل او را میشنود، زبان به تحسین او میگشاید...
*کم پیش آمده که حضرت ابوتراب(ع) از خود بگوید. اما آنجا که والی منصوب او (عثمانبن حُنیف) بر سر سفره اشراف نشست و برای ساعاتی از پابرهنگان و مستضعفان غافل شد، در مقام عتاب نوشت «برای هر مامومی امامی است که به او اقتدا میکند و از دانش او نور میگیرد. بدانید امام شما از دنیا به دو جامه فرسوده و از خوراک آن به دو قرص نان بسنده کرده است»...
*توده مردم بیپشت و پناه؛ یا اشراف و متنفذان و خواص زیادهخواه؟ هیچ حاکم و صاحب منصبی نیست که به این دو راهی سخت برسد و بتواند هر دو مسیر را با هم طی کند. توده مردم معمولاً سر و زبان و بسط یدی ندارند تا حق خویش را بخواهند یا زبان به اعتراض بگشایند و حق خود را بستانند؛ برعکس خواص زیادهطلب و گردن کلفت و پر هیاهو.
پدر ما امیر مؤمنان(ع) هر قدر در مقابل گردن کلفتها، شجاع و نستوه و نفوذناپذیر بود، در قبال مردم بیپشت و پناه، تواضع میکرد بلکه تمام عمر، خدمتگزاری و پیشمرگیشان را کرد...
*مالک اشتر را که به امارت مصر میفرستاد، دو سفارش به او کرد؛ یکی درباره توده مردم و دیگری خواص. فرمود «مهربانی و محبت و نرمی با مردم را در قلبت جاری کن و با آنان مانند درنده خونخواری نباش که خوردن آنها را غنیمت میشمارد؛ چرا که مردم دو گروهند؛ ...یا برادر دینی تو هستند و یا مانند تو در آفرینش» (نامه 53 نهجالبلاغه)...
*سفارش دوم در عهدنامه مالک را درباره نگه داشتن جانب عدالت و رضایت عمومی، و واگذاشتن جانب خواص فرمود «و باید دوستداشتنیترین امور نزد تو، میانهترین آنها در حق و فراگیرترینشان در عدالت و جامعترین در زمینه رضایت توده مردم باشد؛ چرا که نارضایتی و خشم عمومی، رضایت خواص را از بین میبرد و نارضایتی خواص با وجود رضایت عمومی بخشوده و قابل اغماض است. و در میان مردم برای حاکم، کسی پرخرجتر از خواص در هنگام آسایش، و کم یاریتر به هنگام بلاد، و ناخوش شمارندهتر درباره انصاف، و پر اصرارتر هنگام خواستن، و قدرنشناستر هنگام اعطا، و عذرناپذیرتر هنگام محروم کردن، و بیطاقتتر در ناگواریهای روزگار نیست»...
*علی(ع) اگر اصرار نمیکرد، که بر قبیل ولید ابن عقبه ابن ابیمعیط (والی کوفه و برادر رضاعی خلیفه سوم) به خاطر شرابخواری، حد الهی را جاری سازد یا بیتالمال به غارت رفته را از امثال مروان و ولید بازپس بگیرد یا از ریختن بیتالمال در آغوش بیعت کنندگانی چون زبیر و طلحه امتناع نمیکرد، لابد کار به فتنه و جنگ جمل نمیکشید...
*فرزندان صالح باید خصائل پدر را در دو موقعیت متضاد رحمت و شدت به ارث برده باشند؛ باید که خطشکن و جو شکن و پر از امید و ایمان و انگیزه باشند...
______________________
ارتباط با ادمين
@hezbollah110
📡 كانال بولتن(محرمانه)
🆔 https://t.iss.one/boltan
✏
#یادداشت_روز
40 در برابر 1440
حسین شریعتمداری
انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم با همه فراز و نشیبها و چالشهای ریز و درشتی که داشت به پایان رسید... و آقای روحانی رئیسجمهور همه ملت ایران خواهد بود... ولی انتخابات اخیر، درسها و عبرتهایی نیز با خود داشت...
*رأی آقای رئیسی در پائینترین حد ممکن،میتوانست 2برابر آراء اعلام شده باشد. چرا؟ ... بخوانید.
الف: آقای روحانی، رئیسجمهور مستقر بود و طی 4 سال گذشته همه امکانات و ظرفیتهای فراوان قوه مجریه، از جمله ظرفیتهای تبلیغاتی را در اختیار داشت... و این در حالی است که آقای رئیسی ...با انبوهی از اتهامات ناروا و یکسویه که از تریبونهای بیشمار دولت شلیک میشد نیز روبرو بود.
ب: آقای روحانی برای تبلیغ انتخاباتی یک فرصت 4 ساله یعنی 1440 روز را در اختیار داشت ولی آقای رئیسی کمتر از 2 ماه، یعنی فقط 40 روز بود که به میدان رقابت آمده بود و از این 40 روز، تنها 2 هفته را به سفرهای استانی و گفتوگو با مردم اختصاص داده بود و طی همین 2 هفته توانسته بود به حدود 16 میلیون رأی دسترسی پیدا کند...
میتوان نتیجه گرفت که رأی آقای رئیسی دستکم دو برابر آراء اعلام شده یعنی نزدیک به 30 میلیون است...
ج: رأی 16 میلیونی آقای رئیسی، نشان میدهد که سخنان، برنامهها و بینش و منش وی در میان تودههای مردم خریداران فراوانی دارد به گونهای که هر جا با مردم مواجه شده و به معرفی خود پرداختهاند، اقبال و رویکرد گسترده مردم را در پی داشته است...
*دولت در چند ماه نزدیک به انتخابات توان قابل ملاحظهای را برای مقابله با رقبای انتخاباتی به صحنه آورده بود ...و این در حالی است که آقای رئیسی نه فقط از این امکانات بهرهای نداشت، بلکه قانونگرایی و اخلاقمداری ایشان باعث شده بود که استفاده از حداقل امکاناتی را که در اختیارش بود نیز بر خود ممنوع و حرام کند.
*...دولت در اقدامی غیراخلاقی و تعجبآور که از پشتیبانی گسترده رسانههای بیگانه نیز برخوردار بود، اصرار داشت به مردم بقبولاند، اگر به آقای روحانی رأی ندهند و آقای رئیسی به ریاستجمهوری برسد، باید در انتظار جنگ و حمله نظامی آمریکا باشند! ... به بیان دیگر، میدانستند که ناکارآمدی دولت یازدهم قابل دفاع نیست و این ناکارآمدی را فقط با ترس کاذب از جنگ میتوان تاخت زد و چنین کردند.
* ...آراء 16 میلیونی آقای رئیسی اولا؛ فقط با حضور 40 روزه ایشان در رقابت با رقیبی که از 1440 روز تبلیغات برخوردار بود، کسب شده است.
ثانیا؛ برخلاف رقیب، بیآنکه از امکانات و ظرفیتهای نظام بهرهای داشته باشد به دست آمده است
و ثالثا؛ در میان حجم انبوه تهمتهای بیوقفه طرف مقابل حاصل شده است.
بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت که چنانچه ایشان فرصت بیشتری برای تبلیغات داشت و از امکانات و ظرفیت فراوان دولت برخوردار بود و حجم انبوه اتهامات ناروا علیه ایشان در میان نبود، بدون کمترین تردید دستکم دو برابر 16 میلیون رأی کسب شده را به دست میآورد.
...اتحاد و یکپارچگی نیروهای انقلابی، همسوئی مثالزدنی آنان در عرصه رقابت انتخاباتی و اخلاقمداری و قانونگرایی این طیف، حکایت از آن دارد که در این اردوگاه جهش بلندی اتفاق افتاده است و این احتمال جدی وجود دارد که از سوی یک جریان خاص، تلاش پیگیر و بیوقفهای برای مقابله با این جهش به کار گرفته شود. جریان یاد شده در اولین گام سعی در القاء این توهم دارد که اردوگاه انقلابیون باید در آموزههای خود تجدیدنظر کند!
این در حالی است که آرای 16 میلیونی آقای رئیسی با توجه به شرایطی که به آن اشاره شد حاکی از پیروزی مثالزدنی این گفتمان است و نشان میدهد گفتمان مزبور وارد ریل اصلی خود شده و ادامهای درخشان در پی دارد...
______________________
ارتباط با ادمين
@hezbollah110
📡 كانال بولتن(محرمانه)
🆔 https://t.iss.one/boltan
#یادداشت_روز
40 در برابر 1440
حسین شریعتمداری
انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم با همه فراز و نشیبها و چالشهای ریز و درشتی که داشت به پایان رسید... و آقای روحانی رئیسجمهور همه ملت ایران خواهد بود... ولی انتخابات اخیر، درسها و عبرتهایی نیز با خود داشت...
*رأی آقای رئیسی در پائینترین حد ممکن،میتوانست 2برابر آراء اعلام شده باشد. چرا؟ ... بخوانید.
الف: آقای روحانی، رئیسجمهور مستقر بود و طی 4 سال گذشته همه امکانات و ظرفیتهای فراوان قوه مجریه، از جمله ظرفیتهای تبلیغاتی را در اختیار داشت... و این در حالی است که آقای رئیسی ...با انبوهی از اتهامات ناروا و یکسویه که از تریبونهای بیشمار دولت شلیک میشد نیز روبرو بود.
ب: آقای روحانی برای تبلیغ انتخاباتی یک فرصت 4 ساله یعنی 1440 روز را در اختیار داشت ولی آقای رئیسی کمتر از 2 ماه، یعنی فقط 40 روز بود که به میدان رقابت آمده بود و از این 40 روز، تنها 2 هفته را به سفرهای استانی و گفتوگو با مردم اختصاص داده بود و طی همین 2 هفته توانسته بود به حدود 16 میلیون رأی دسترسی پیدا کند...
میتوان نتیجه گرفت که رأی آقای رئیسی دستکم دو برابر آراء اعلام شده یعنی نزدیک به 30 میلیون است...
ج: رأی 16 میلیونی آقای رئیسی، نشان میدهد که سخنان، برنامهها و بینش و منش وی در میان تودههای مردم خریداران فراوانی دارد به گونهای که هر جا با مردم مواجه شده و به معرفی خود پرداختهاند، اقبال و رویکرد گسترده مردم را در پی داشته است...
*دولت در چند ماه نزدیک به انتخابات توان قابل ملاحظهای را برای مقابله با رقبای انتخاباتی به صحنه آورده بود ...و این در حالی است که آقای رئیسی نه فقط از این امکانات بهرهای نداشت، بلکه قانونگرایی و اخلاقمداری ایشان باعث شده بود که استفاده از حداقل امکاناتی را که در اختیارش بود نیز بر خود ممنوع و حرام کند.
*...دولت در اقدامی غیراخلاقی و تعجبآور که از پشتیبانی گسترده رسانههای بیگانه نیز برخوردار بود، اصرار داشت به مردم بقبولاند، اگر به آقای روحانی رأی ندهند و آقای رئیسی به ریاستجمهوری برسد، باید در انتظار جنگ و حمله نظامی آمریکا باشند! ... به بیان دیگر، میدانستند که ناکارآمدی دولت یازدهم قابل دفاع نیست و این ناکارآمدی را فقط با ترس کاذب از جنگ میتوان تاخت زد و چنین کردند.
* ...آراء 16 میلیونی آقای رئیسی اولا؛ فقط با حضور 40 روزه ایشان در رقابت با رقیبی که از 1440 روز تبلیغات برخوردار بود، کسب شده است.
ثانیا؛ برخلاف رقیب، بیآنکه از امکانات و ظرفیتهای نظام بهرهای داشته باشد به دست آمده است
و ثالثا؛ در میان حجم انبوه تهمتهای بیوقفه طرف مقابل حاصل شده است.
بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت که چنانچه ایشان فرصت بیشتری برای تبلیغات داشت و از امکانات و ظرفیت فراوان دولت برخوردار بود و حجم انبوه اتهامات ناروا علیه ایشان در میان نبود، بدون کمترین تردید دستکم دو برابر 16 میلیون رأی کسب شده را به دست میآورد.
...اتحاد و یکپارچگی نیروهای انقلابی، همسوئی مثالزدنی آنان در عرصه رقابت انتخاباتی و اخلاقمداری و قانونگرایی این طیف، حکایت از آن دارد که در این اردوگاه جهش بلندی اتفاق افتاده است و این احتمال جدی وجود دارد که از سوی یک جریان خاص، تلاش پیگیر و بیوقفهای برای مقابله با این جهش به کار گرفته شود. جریان یاد شده در اولین گام سعی در القاء این توهم دارد که اردوگاه انقلابیون باید در آموزههای خود تجدیدنظر کند!
این در حالی است که آرای 16 میلیونی آقای رئیسی با توجه به شرایطی که به آن اشاره شد حاکی از پیروزی مثالزدنی این گفتمان است و نشان میدهد گفتمان مزبور وارد ریل اصلی خود شده و ادامهای درخشان در پی دارد...
______________________
ارتباط با ادمين
@hezbollah110
📡 كانال بولتن(محرمانه)
🆔 https://t.iss.one/boltan
✏
#یادداشت_روز
این بار کج به منزل رسید!
حسین شریعتمداری
توقیف دو روزه و بیدلیل کیهان اگرچه اقدامی ناپسند و پلشت بود ولی تاسفبارتر از آن انگیزه و توجیهی است که مسئولان ذیربط برای این اقدام خویش آوردهاند و تیتر کیهان را که در آن از شلیک موشک انصارالله به ریاض خبر داده و دوبی را هدف بعدی آنان دانسته بود «خلاف مصالح و امنیت ملی»!! تشخیص داده و حکم توقیف آن را صادر کردهاند!
دوشنبه ۱۵آبان تیتر زده بودیم: «شلیک موشک انصارالله به ریاض، هدف بعدی، دوبی». این تیتر و مضمون آن برگرفته از اظهارات و اطلاعیههای رسمی مقامات انصارالله یمن بود که بارها تاکید کرده بودند علاوه بر شهرها و مراکز استراتژیک عربستان، خاک امارات متحده عربی و مخصوصا شهر تجاری دوبی نیز از حملات موشکی انصارالله در امان نخواهند بود.
عبدالملک حوثی پنجشنبه ۲۳ شهریورماه ۱۳۹۶ طی سخنانی که از شبکه تلویزیونی «المیسره» یمن پخش شد، اعلام کرده بود «به پیشرفتهای چشمگیری در تولید موشک رسیدهایم و به دنبال توسعه سیستم موشکی خود برای هدف قراردادن اهداف مورد نظر در امارات هستیم» و هشدار داده بود که سرمایهگذاران نباید دوبی را که هدف موشکهای ما خواهد بود، منطقهای امن تصور کنند و دهها نمونه دیگر از این دست که تمامی خبرگزاریهای داخلی و خارجی و از جمله خبرگزاری دولتی ایرنا به آن پوشش خبری داده بودند.
تا اینجا، کیهان فقط اظهارات رهبر انصارالله یمن را پوشش داده بود، ضمن آنکه در روتیتر آورده بود «گزارش کیهان از عملیاتی شدن تهدیدهای یمن» و کسی که اندک شناختی از رسانه داشته باشد و یا دستکم با ابتداییترین اصول دستور زبان فارسی آشنا باشد به وضوح درک میکند که تیتر کیهان، نقل قول از انصارالله است.
بعد از ظهر همان روز هیئت نظارت بر مطبوعات در اقدامی سؤالبرانگیز که فقط میتوانست حاکی از انگیزه غیر حرفهای و یا در خوشبینانهترین حالت ناشی از ناشیگری باشد به کیهان تذکر کتبی داد که «تیتر کیهان خلاف مصالح و امنیت ملی تشخیص داده شده است»! و ما در حیرت که مگر حمایت از آلسعود و امارات و دهنکجی به مسلمانان مظلوم یمن بخشی از منافع ملی کشورمان است؟!
فردای آن روز گزارشی از مستندات تیتر دوشنبه خود آوردیم و هشدار دادیم که «مصالح ملی در حمایت از مظلومان یمن است نه نگرانی برای برجهای دوبی» و انتظار آن بود که مسئولان محترم و مصلحتشناس! از این تیتر کیهان استقبال کنند و به بدخواهان پاسخ دهند که کیهان به تبعیت از خط بارها اعلام شده امام راحل(ره) و خلف حاضر او از حمایت مسلمانان مظلوم در مقابل جنایات مشترک ائتلاف غربی و عبری و عربی کوتاه نمیآید ولی شورای عالی امنیت ملی، تیتر کیهان را نادیده گرفتن تذکر کتبی هیئت نظارت تلقی کرده و از دادستانی تهران خواستار توقیف کیهان شد! و نهایتا، برخلاف سنت معهود این بار کج هیئت نظارت و شورای عالی امنیت ملی به مقصد رسید و کیهان را دو روز توقیف کردند.
آقایان درباره چرایی توقیف کیهان هیچ توضیحی نداده و نمیدهند و بر این باوریم که حق دارند! چون کمترین توضیح مستند و قابل پذیرشی در چنته ندارند.
برخی از توقیفکنندگان کیهان همان جماعتی هستند که فریاد آنان به «دانستن حق مردم است» بلند بوده و اکنون باید برای جامعهای که تشنه دانستن است توضیح بدهند که از کی تا به حال حمایت از رژیم کودککش و سایر کشورهای فسقلی آن سوی آبهای خلیجفارس که از اصلیترین دشمنان کینهتوز ایران اسلامی و حامیان مالی و تسلیحاتی تروریستهای داعش بوده و هستند، در فهرست فاکتورهای «امنیت ملی» کشورمان قرار گرفتهاند.
برخی از شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارد که وادادگی و برخورد منفعلانه در این ماجرا میتواند علتهای دیگری نیز داشته باشد که حضور خط مرموز سازش در دولت و شماری از مشاوران و نزدیکان آن، نفوذیهایی که منافع خود را در آن سوی مرزها تعریف کردهاند و... از آن جملهاند.
و اما، از نگاه ما توقیف کیهان«انتقام کور» از روشنگریهای آن بوده است.
کیهان پیشاپیش از فتنه آمریکایی اسرائيلی ۸۸ خبر داده و هرگز قصد ندارد گریبان فتنهگران را رها کند
کیهان ناکارآمدی دولت در تامین منافع مردم را نشان داده است
هیچ و پوچ بودن برجام
سند ننگین ۲۰۳۰
سند ذلت بار FATF
حقوقهای نجومی
بسیاری از پروندههای فساد کلان اقتصادی
اکنون سؤال این است که آیا فقط یکی از این موارد برای انتقام گرفتن از کیهان کافی نبوده است؟!
و بالاخره، بدیهی است که توقیفکنندگان کیهان را حامی رژیم قرون وسطائی و کودککش آلسعود و حکام دستنشانده امارات نمیدانیم ولی اقدام آنها بیآن که خواسته باشند میتواند چنین مفهوم و پیامی را در پی داشته باشد و کاش کسانی که در این میان قصد مقابله با روشنگریهای کیهان را داشتهاند، راه دیگری برمیگزیدند.
______________________
📡 كانال بولتن محرمانه👇
🆔 https://t.iss.one/boltan
.
.
.
#یادداشت_روز
این بار کج به منزل رسید!
حسین شریعتمداری
توقیف دو روزه و بیدلیل کیهان اگرچه اقدامی ناپسند و پلشت بود ولی تاسفبارتر از آن انگیزه و توجیهی است که مسئولان ذیربط برای این اقدام خویش آوردهاند و تیتر کیهان را که در آن از شلیک موشک انصارالله به ریاض خبر داده و دوبی را هدف بعدی آنان دانسته بود «خلاف مصالح و امنیت ملی»!! تشخیص داده و حکم توقیف آن را صادر کردهاند!
دوشنبه ۱۵آبان تیتر زده بودیم: «شلیک موشک انصارالله به ریاض، هدف بعدی، دوبی». این تیتر و مضمون آن برگرفته از اظهارات و اطلاعیههای رسمی مقامات انصارالله یمن بود که بارها تاکید کرده بودند علاوه بر شهرها و مراکز استراتژیک عربستان، خاک امارات متحده عربی و مخصوصا شهر تجاری دوبی نیز از حملات موشکی انصارالله در امان نخواهند بود.
عبدالملک حوثی پنجشنبه ۲۳ شهریورماه ۱۳۹۶ طی سخنانی که از شبکه تلویزیونی «المیسره» یمن پخش شد، اعلام کرده بود «به پیشرفتهای چشمگیری در تولید موشک رسیدهایم و به دنبال توسعه سیستم موشکی خود برای هدف قراردادن اهداف مورد نظر در امارات هستیم» و هشدار داده بود که سرمایهگذاران نباید دوبی را که هدف موشکهای ما خواهد بود، منطقهای امن تصور کنند و دهها نمونه دیگر از این دست که تمامی خبرگزاریهای داخلی و خارجی و از جمله خبرگزاری دولتی ایرنا به آن پوشش خبری داده بودند.
تا اینجا، کیهان فقط اظهارات رهبر انصارالله یمن را پوشش داده بود، ضمن آنکه در روتیتر آورده بود «گزارش کیهان از عملیاتی شدن تهدیدهای یمن» و کسی که اندک شناختی از رسانه داشته باشد و یا دستکم با ابتداییترین اصول دستور زبان فارسی آشنا باشد به وضوح درک میکند که تیتر کیهان، نقل قول از انصارالله است.
بعد از ظهر همان روز هیئت نظارت بر مطبوعات در اقدامی سؤالبرانگیز که فقط میتوانست حاکی از انگیزه غیر حرفهای و یا در خوشبینانهترین حالت ناشی از ناشیگری باشد به کیهان تذکر کتبی داد که «تیتر کیهان خلاف مصالح و امنیت ملی تشخیص داده شده است»! و ما در حیرت که مگر حمایت از آلسعود و امارات و دهنکجی به مسلمانان مظلوم یمن بخشی از منافع ملی کشورمان است؟!
فردای آن روز گزارشی از مستندات تیتر دوشنبه خود آوردیم و هشدار دادیم که «مصالح ملی در حمایت از مظلومان یمن است نه نگرانی برای برجهای دوبی» و انتظار آن بود که مسئولان محترم و مصلحتشناس! از این تیتر کیهان استقبال کنند و به بدخواهان پاسخ دهند که کیهان به تبعیت از خط بارها اعلام شده امام راحل(ره) و خلف حاضر او از حمایت مسلمانان مظلوم در مقابل جنایات مشترک ائتلاف غربی و عبری و عربی کوتاه نمیآید ولی شورای عالی امنیت ملی، تیتر کیهان را نادیده گرفتن تذکر کتبی هیئت نظارت تلقی کرده و از دادستانی تهران خواستار توقیف کیهان شد! و نهایتا، برخلاف سنت معهود این بار کج هیئت نظارت و شورای عالی امنیت ملی به مقصد رسید و کیهان را دو روز توقیف کردند.
آقایان درباره چرایی توقیف کیهان هیچ توضیحی نداده و نمیدهند و بر این باوریم که حق دارند! چون کمترین توضیح مستند و قابل پذیرشی در چنته ندارند.
برخی از توقیفکنندگان کیهان همان جماعتی هستند که فریاد آنان به «دانستن حق مردم است» بلند بوده و اکنون باید برای جامعهای که تشنه دانستن است توضیح بدهند که از کی تا به حال حمایت از رژیم کودککش و سایر کشورهای فسقلی آن سوی آبهای خلیجفارس که از اصلیترین دشمنان کینهتوز ایران اسلامی و حامیان مالی و تسلیحاتی تروریستهای داعش بوده و هستند، در فهرست فاکتورهای «امنیت ملی» کشورمان قرار گرفتهاند.
برخی از شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارد که وادادگی و برخورد منفعلانه در این ماجرا میتواند علتهای دیگری نیز داشته باشد که حضور خط مرموز سازش در دولت و شماری از مشاوران و نزدیکان آن، نفوذیهایی که منافع خود را در آن سوی مرزها تعریف کردهاند و... از آن جملهاند.
و اما، از نگاه ما توقیف کیهان«انتقام کور» از روشنگریهای آن بوده است.
کیهان پیشاپیش از فتنه آمریکایی اسرائيلی ۸۸ خبر داده و هرگز قصد ندارد گریبان فتنهگران را رها کند
کیهان ناکارآمدی دولت در تامین منافع مردم را نشان داده است
هیچ و پوچ بودن برجام
سند ننگین ۲۰۳۰
سند ذلت بار FATF
حقوقهای نجومی
بسیاری از پروندههای فساد کلان اقتصادی
اکنون سؤال این است که آیا فقط یکی از این موارد برای انتقام گرفتن از کیهان کافی نبوده است؟!
و بالاخره، بدیهی است که توقیفکنندگان کیهان را حامی رژیم قرون وسطائی و کودککش آلسعود و حکام دستنشانده امارات نمیدانیم ولی اقدام آنها بیآن که خواسته باشند میتواند چنین مفهوم و پیامی را در پی داشته باشد و کاش کسانی که در این میان قصد مقابله با روشنگریهای کیهان را داشتهاند، راه دیگری برمیگزیدند.
______________________
📡 كانال بولتن محرمانه👇
🆔 https://t.iss.one/boltan
.
.
.
✏
#یادداشت_روز
برباد رفتهها و همایش «بایدها»
محمدصرفی
روزی مردی به مسجد وارد شد و دو رکعت نماز با عجله هرچه تمامتر آغاز کرد. در هیچ رکنی رعایت تعدیل نمیکرد و در قرائت نیز ترتیل بجای نمیآورد و هنوز ذکر رکوع را تمام و کمال بجای نیاورده، آهنگ سجده میکرد و پیش از پایان ذکر سجده، سر برداشته و به سجده دوم میرفت... مرد پس از سلام، دست به دعا برداشت و گفت: بارالها! مرا در اعلی درجات بهشت جای ده و یک قصر زرین و چهار حورالعین عطا بفرما! مردی دیگر که شاهد کیفیت نماز و دعاهای وی بود گفت: ای مرد! مهر حقیر آوردی و نکاح بزرگ طلب کردی!
در مثل مناقشه نیست اما حکایت فوق، داستان عملکرد و آرزوهای دولت است. اگر سخنان هفته گذشته رئیسجمهور محترم در همایش حقوق شهروندی را برای کسی نقل کنید و نگویید که گوینده آنها کیست، شنونده به احتمال بسیار گمان خواهد کرد با یک سخنرانی تبلیغاتی و انتخاباتی روبروست و از این منظر میتوان گفت اتفاق جدیدی رخ نداده، اما همین تکرار مکررات آن هم در پنجمین سال ریاست جمهوری جناب آقای روحانی قابل تامل و بررسی است.
یکی از شعارهای اصلی دولت آقای روحانی و حامیان آن طی 5 سال گذشته آن بوده که این دولت به دنبال کار کارشناسی و کنار گذاشتن روشهای پوپولیستی است. ایشان در بخشی از سخنان خود درباره بودجه اختصاص داده شده به برخی نهادها و دستگاهها میگویند؛ «اگر مردم میگویند این پول زیاد است، حق با آنهاست. حق با دولت نیست، حق با ملت است.»
فرض کنید این معیار یعنی پرسیدن نظر همه مردم درباره بودجه فلان دستگاه به لحاظ عقلی و منطقی درست باشد، روش این سنجش چیست؟ برای بودجه هر دستگاه نظرسنجی برگزار میکند؟ یا نظرات کاربران شبکههای مجازی و لایکها و دیس لایکها را ملاک قرار میدهد؟!
اینگونه مواضع و اظهارات نه تنها احترام گذاشتن به مردم و نظرشان نیست، بلکه با کمال تاسف باید گفت صرفاً تعارف و بازی با کلمات است که بعید به نظر میرسد حتی شرکت کنندگان در همان همایش هم آن را جدی بگیرند.
آقای رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود برخی دستگاهها را به صرف کردن بودجه خود علیه دولت متهم کرده و میگوید باید جواب بدهند که پولها را کجا و چطور هزینه میکنند. درباره لزوم پاسخگویی همه نهادها و دستگاهها هیچ شک و شبههای نیست. اگر دولت در این مسیر صادق است بهتر نیست ابتدا پاسخگویی را از خود آغاز کند؟ فقط و فقط برای یک نمونه دولت به مردم توضیح دهد «موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی» دقیقاً چه میکند؟! موسسهای که در آخرین سال دولت دهم بودجهای حدود 18 میلیارد تومانی داشته و این بودجه برای سال آینده حدود 34 میلیارد تومان شده است.
دولت تصور میکند و گویا باورش شده که آنچه در خزانه است و کلیدش دست اوست، متعلق به او نیز هست و میتواند با توجه به دوری و نزدیکی نهادها و دستگاهها به دولت و میزان وکیلالدولگی آنها مبلغی اختصاص دهد و یا ندهد! معاملهای که در این خصوص دولت با صدا و سیما میکند، ماجرایی عبرتآموز و صد البته تأسفبرانگیز است.
دولت پنج سال با استفاده از ابزارهای مختلف و به بهانه مهار تورم، رکودی بیسابقه را به کشور تحمیل کرد حال مغزهای متفکر اقتصادی دولت به این نتیجه رسیدهاند که باید قیمتها را اینبار نه با شیب ملایم که با شیبی تند افزایش داد تا رونق حاصل شود! اگر قرار است اقتصاد اینگونه اداره شود، دیگر چه نیازی به این مشاوران و دفتر و دستکها و دو برابر شدن بودجههاست؟!
بخش دیگری از سخنان رئیسجمهور؛ «نمیتوانیم فساد را ریشهکن کنیم، مگر آنکه مردم به صورت شفاف ببینند ما چه میکنیم، باید در اتاق شیشهای برویم و باید همه، ما را مشاهده کنند.» این هم از آن دست سخنان عجیب و دردآور است!دو سال پیش وقتی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اقدامی عجیب و دور از آموزههای روشن اسلامی، فهرست اموال مسئولان را محرمانه و افشای آن را مستوجب مجازات دانست، سخنگوی دولتی که امروز مدعی است باید به اتاق شیشهای برویم و نورافکن روی ما باشد، گفت؛ اینکه رسانهها بنویسند مسئولان چند جفت کفش و خانه دارند، مقتضی نیست!
دولت در پی آن است که نقداً قیمت بنزین را 50 درصد گران کند و مدعی است اثر تورمی آن تنها یک درصد خواهد بود! یارانه بیش از 30 میلیون نفر نیز قطع میشود. وعدههای نسیه برای قطع این امتیازات نقد، اشتغالزایی برای جوانان در سال آینده است. شاید داستان فرجام وعدههای دولت در عرصههای مختلف را بتوان در این بیت خاقانی خلاصه کرد؛
کجا یک وعدهام دادی که در پی
هزار امروز را فردا نکردی
______________________
📡 كانال بولتن محرمانه👇
🆔 https://t.iss.one/boltan
.
.
.
#یادداشت_روز
برباد رفتهها و همایش «بایدها»
محمدصرفی
روزی مردی به مسجد وارد شد و دو رکعت نماز با عجله هرچه تمامتر آغاز کرد. در هیچ رکنی رعایت تعدیل نمیکرد و در قرائت نیز ترتیل بجای نمیآورد و هنوز ذکر رکوع را تمام و کمال بجای نیاورده، آهنگ سجده میکرد و پیش از پایان ذکر سجده، سر برداشته و به سجده دوم میرفت... مرد پس از سلام، دست به دعا برداشت و گفت: بارالها! مرا در اعلی درجات بهشت جای ده و یک قصر زرین و چهار حورالعین عطا بفرما! مردی دیگر که شاهد کیفیت نماز و دعاهای وی بود گفت: ای مرد! مهر حقیر آوردی و نکاح بزرگ طلب کردی!
در مثل مناقشه نیست اما حکایت فوق، داستان عملکرد و آرزوهای دولت است. اگر سخنان هفته گذشته رئیسجمهور محترم در همایش حقوق شهروندی را برای کسی نقل کنید و نگویید که گوینده آنها کیست، شنونده به احتمال بسیار گمان خواهد کرد با یک سخنرانی تبلیغاتی و انتخاباتی روبروست و از این منظر میتوان گفت اتفاق جدیدی رخ نداده، اما همین تکرار مکررات آن هم در پنجمین سال ریاست جمهوری جناب آقای روحانی قابل تامل و بررسی است.
یکی از شعارهای اصلی دولت آقای روحانی و حامیان آن طی 5 سال گذشته آن بوده که این دولت به دنبال کار کارشناسی و کنار گذاشتن روشهای پوپولیستی است. ایشان در بخشی از سخنان خود درباره بودجه اختصاص داده شده به برخی نهادها و دستگاهها میگویند؛ «اگر مردم میگویند این پول زیاد است، حق با آنهاست. حق با دولت نیست، حق با ملت است.»
فرض کنید این معیار یعنی پرسیدن نظر همه مردم درباره بودجه فلان دستگاه به لحاظ عقلی و منطقی درست باشد، روش این سنجش چیست؟ برای بودجه هر دستگاه نظرسنجی برگزار میکند؟ یا نظرات کاربران شبکههای مجازی و لایکها و دیس لایکها را ملاک قرار میدهد؟!
اینگونه مواضع و اظهارات نه تنها احترام گذاشتن به مردم و نظرشان نیست، بلکه با کمال تاسف باید گفت صرفاً تعارف و بازی با کلمات است که بعید به نظر میرسد حتی شرکت کنندگان در همان همایش هم آن را جدی بگیرند.
آقای رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود برخی دستگاهها را به صرف کردن بودجه خود علیه دولت متهم کرده و میگوید باید جواب بدهند که پولها را کجا و چطور هزینه میکنند. درباره لزوم پاسخگویی همه نهادها و دستگاهها هیچ شک و شبههای نیست. اگر دولت در این مسیر صادق است بهتر نیست ابتدا پاسخگویی را از خود آغاز کند؟ فقط و فقط برای یک نمونه دولت به مردم توضیح دهد «موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی» دقیقاً چه میکند؟! موسسهای که در آخرین سال دولت دهم بودجهای حدود 18 میلیارد تومانی داشته و این بودجه برای سال آینده حدود 34 میلیارد تومان شده است.
دولت تصور میکند و گویا باورش شده که آنچه در خزانه است و کلیدش دست اوست، متعلق به او نیز هست و میتواند با توجه به دوری و نزدیکی نهادها و دستگاهها به دولت و میزان وکیلالدولگی آنها مبلغی اختصاص دهد و یا ندهد! معاملهای که در این خصوص دولت با صدا و سیما میکند، ماجرایی عبرتآموز و صد البته تأسفبرانگیز است.
دولت پنج سال با استفاده از ابزارهای مختلف و به بهانه مهار تورم، رکودی بیسابقه را به کشور تحمیل کرد حال مغزهای متفکر اقتصادی دولت به این نتیجه رسیدهاند که باید قیمتها را اینبار نه با شیب ملایم که با شیبی تند افزایش داد تا رونق حاصل شود! اگر قرار است اقتصاد اینگونه اداره شود، دیگر چه نیازی به این مشاوران و دفتر و دستکها و دو برابر شدن بودجههاست؟!
بخش دیگری از سخنان رئیسجمهور؛ «نمیتوانیم فساد را ریشهکن کنیم، مگر آنکه مردم به صورت شفاف ببینند ما چه میکنیم، باید در اتاق شیشهای برویم و باید همه، ما را مشاهده کنند.» این هم از آن دست سخنان عجیب و دردآور است!دو سال پیش وقتی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اقدامی عجیب و دور از آموزههای روشن اسلامی، فهرست اموال مسئولان را محرمانه و افشای آن را مستوجب مجازات دانست، سخنگوی دولتی که امروز مدعی است باید به اتاق شیشهای برویم و نورافکن روی ما باشد، گفت؛ اینکه رسانهها بنویسند مسئولان چند جفت کفش و خانه دارند، مقتضی نیست!
دولت در پی آن است که نقداً قیمت بنزین را 50 درصد گران کند و مدعی است اثر تورمی آن تنها یک درصد خواهد بود! یارانه بیش از 30 میلیون نفر نیز قطع میشود. وعدههای نسیه برای قطع این امتیازات نقد، اشتغالزایی برای جوانان در سال آینده است. شاید داستان فرجام وعدههای دولت در عرصههای مختلف را بتوان در این بیت خاقانی خلاصه کرد؛
کجا یک وعدهام دادی که در پی
هزار امروز را فردا نکردی
______________________
📡 كانال بولتن محرمانه👇
🆔 https://t.iss.one/boltan
.
.
.
✏
#یادداشت_روز
سوریه، وقت بیداری
سعدالله زارعی
عملیات پرشدت «البوکمال» سوریه 28 آبان ماه گذشته به پایان رسید و در واقع به سیطره داعش بر سرزمین سوریه به طور کامل خاتمه داده شد. این عملیات و آنچه پیش از آن در جریان آزادسازی دیرالزور، حلب، حمص، درعا، ریف و بخشهایی از دمشق و قنیطره روی داده بود، از توانایی بالای نیروهای جبهه مقاومت در مقابله با تروریستهای تکفیری و کشورهای حامی آنان خبر میداد و توقع میرفت که کار آزادسازی بقیه سوریه با همین سرعت و فرمان جلو برود، اما شواهد نشان میدهد که پیگیری روند امنیتی و نظامی سوریه در فاز دیگری دنبال میشود و احیاناً دیگر عملیاتهایی از آن نوع را شاهد نخواهیم بود.
بدون تردید آزادسازی ادلب، غرب استان حلب، قنیطره و درعا و روشنسازی وضعیت استانهای رقه و حسکه که هم اینک تحت اشغال و یا اداره نیروهای مشترک آمریکایی- کردی قرار دارند، به ترتیب باید در دستور کار ارتش سوریه و همپیمانان آن قرار گیرند کما اینکه دیروز بعضی رسانهها از انجام عملیات در جنوب شرق ادلب با هدف آزادسازی فرودگاه این استان خبر دادند.
سه کشور ایران، روسیه و ترکیه از 24 اسفند سال گذشته مذاکرات سهجانبه خود را برای سرعت دادن به حل نظامی و سیاسی بحران سوریه آغاز کردند. این مذاکرات پس از چند دور به توافقی تحت عنوان «ایجاد مناطق کمتر درگیر» انجامید که براساس آن سه کشور باید از طرفین منازعه ضمانت میگرفتند و به تعبیری از سوی آنان متعهد میشدند که آتشبس ناشی از این توافق حفظ شده و پایدار بماند. این توافقی بود که با اما و اگرهایی به امضای ایران نیز رسید و طبعاً نیروهای جبهه مقاومت نیز باید به آن احترام میگذاشتند و البته این احترام در عین حال حد و اندازه خود را داشت.
این نکته را هم در باب ادامه عملیات نظامی در سوریه باید در نظر گرفت که طبعاً هر طرف قدرتمند ترجیح میدهد پیروزیهای آینده را با مخاطرات و هزینههایی کمتر بهدست آورد از این رو بهطور طبیعی جبهه مقاومت مایل است میوه مقاومت سرسختانه خود در حلب، دیرالزور، ریف، حمص و حماه را در ادلب و قنیطره بچیند به همین دلیل با توجه به اینکه هماینک عنصر زمان با جبهه مقاومت همراه شده و در تنگنای زمان قرار ندارد، میتواند روند تحولات امنیتی را به گونهای پیش ببرد که با هزینههایی به مراتب کمتر از سالهای پیش توأم باشد.
در این میان روسیه یک طرح سیاسی را برای آینده سوریه روی میز مذاکرات آستانه گذاشته و با تبلیغات زیاد روی آن تلاش میکند تا ممکنترین و کاملترین طرح دیده شود. این در حالی است که در این طرح اشکالات عمدهای وجود دارند که حتما باید اصلاح شوند تا جمهوری اسلامی ایران، دولت سوریه و حزبالله لبنان بتوانند موافقت خود را پای آن بگذارند. طرح روسیه سه ضلع اصلی دارد. یکی تغییر قانون اساسی سوریه دیگری تبدیل نظام سیاسی آن از نظام «ریاستی- مرکزی» به نظامی «پارلمانی- فدرال» و دیگری تشکیل دولت گذار مرکب از دولت و مخالفان آن با ماموریت برگزاری انتخابات آزاد میباشد.
از منظر جمهوری اسلامی ایران هیچ کشوری یا مجموعه کشورهایی حق ندارند برای ملتی دیگر تصمیم بگیرند و لذا اصل اینکه روسها از چنین پیشنهادی خبر میدهند خالی از اشکال نیست و از این رو تنها زمانی میتوان از مشروعیت آن سخن گفت که دولت قانونی سوریه آن را به عنوان مبنایی برای مذاکرات پیرامون آینده کشور خود، پذیرفته باشد.
اما جدای از اشکال در اصل موضوع، طرح روسیه در بحث فدرالی خطرناک به حساب میآید چرا که نظام فدرالی در کشوری که یک جنگ خونین چند ساله با تحریک همسایگان پیرامونی آن و نیز بعضی از قدرتهای خارجی در آن روی داده است و استقلال کشور و حفظ تمامیت ارضی آن با نثار هزاران جان محترم به دست آمده است، تحریککننده جنگ میباشد.
حکایت تشکیل دولت وحدت ملی یا دولت گذار نیز همین است. طرح روسیه که به «کنفرانس گفتوگوهای ملی» موسوم گردیده است میگوید دولت انتقالی ترکیبی 50-50 از نمایندگان طرفین خواهد داشت و مهمترین وظیفه آنان برگزاری انتخابات آزاد میباشد. این ظاهر زیبای این طرح میباشد و حال آنکه اگر در اینجا نیز ژرف بنگریم متوجه میشویم که با شکلگیری چنین دولتی نه تنها آرامش و همکاری که لازمه اداره کشور است، پدید نمیآید بلکه خود این یک جنگ داخلی طولانی و لاینحلی را سبب میشود.
فرمول جایگزین فرمول انتخابات فرامذهبی و فراقومی ریاست جمهوری است. بر این اساس رئیسجمهور دولتی فراگیر شکل میدهد که دربرگیرنده اقوام و مذاهب گوناگون میباشد. اما در عین حال از کسانی شکل میگیرد که استعدادها و توانمندیهای خود را در تکمیل یکدیگر پای کار میآورند.
______________________
📡 كانال بولتن محرمانه👇
🆔 https://t.iss.one/boltan
.
.
.
#یادداشت_روز
سوریه، وقت بیداری
سعدالله زارعی
عملیات پرشدت «البوکمال» سوریه 28 آبان ماه گذشته به پایان رسید و در واقع به سیطره داعش بر سرزمین سوریه به طور کامل خاتمه داده شد. این عملیات و آنچه پیش از آن در جریان آزادسازی دیرالزور، حلب، حمص، درعا، ریف و بخشهایی از دمشق و قنیطره روی داده بود، از توانایی بالای نیروهای جبهه مقاومت در مقابله با تروریستهای تکفیری و کشورهای حامی آنان خبر میداد و توقع میرفت که کار آزادسازی بقیه سوریه با همین سرعت و فرمان جلو برود، اما شواهد نشان میدهد که پیگیری روند امنیتی و نظامی سوریه در فاز دیگری دنبال میشود و احیاناً دیگر عملیاتهایی از آن نوع را شاهد نخواهیم بود.
بدون تردید آزادسازی ادلب، غرب استان حلب، قنیطره و درعا و روشنسازی وضعیت استانهای رقه و حسکه که هم اینک تحت اشغال و یا اداره نیروهای مشترک آمریکایی- کردی قرار دارند، به ترتیب باید در دستور کار ارتش سوریه و همپیمانان آن قرار گیرند کما اینکه دیروز بعضی رسانهها از انجام عملیات در جنوب شرق ادلب با هدف آزادسازی فرودگاه این استان خبر دادند.
سه کشور ایران، روسیه و ترکیه از 24 اسفند سال گذشته مذاکرات سهجانبه خود را برای سرعت دادن به حل نظامی و سیاسی بحران سوریه آغاز کردند. این مذاکرات پس از چند دور به توافقی تحت عنوان «ایجاد مناطق کمتر درگیر» انجامید که براساس آن سه کشور باید از طرفین منازعه ضمانت میگرفتند و به تعبیری از سوی آنان متعهد میشدند که آتشبس ناشی از این توافق حفظ شده و پایدار بماند. این توافقی بود که با اما و اگرهایی به امضای ایران نیز رسید و طبعاً نیروهای جبهه مقاومت نیز باید به آن احترام میگذاشتند و البته این احترام در عین حال حد و اندازه خود را داشت.
این نکته را هم در باب ادامه عملیات نظامی در سوریه باید در نظر گرفت که طبعاً هر طرف قدرتمند ترجیح میدهد پیروزیهای آینده را با مخاطرات و هزینههایی کمتر بهدست آورد از این رو بهطور طبیعی جبهه مقاومت مایل است میوه مقاومت سرسختانه خود در حلب، دیرالزور، ریف، حمص و حماه را در ادلب و قنیطره بچیند به همین دلیل با توجه به اینکه هماینک عنصر زمان با جبهه مقاومت همراه شده و در تنگنای زمان قرار ندارد، میتواند روند تحولات امنیتی را به گونهای پیش ببرد که با هزینههایی به مراتب کمتر از سالهای پیش توأم باشد.
در این میان روسیه یک طرح سیاسی را برای آینده سوریه روی میز مذاکرات آستانه گذاشته و با تبلیغات زیاد روی آن تلاش میکند تا ممکنترین و کاملترین طرح دیده شود. این در حالی است که در این طرح اشکالات عمدهای وجود دارند که حتما باید اصلاح شوند تا جمهوری اسلامی ایران، دولت سوریه و حزبالله لبنان بتوانند موافقت خود را پای آن بگذارند. طرح روسیه سه ضلع اصلی دارد. یکی تغییر قانون اساسی سوریه دیگری تبدیل نظام سیاسی آن از نظام «ریاستی- مرکزی» به نظامی «پارلمانی- فدرال» و دیگری تشکیل دولت گذار مرکب از دولت و مخالفان آن با ماموریت برگزاری انتخابات آزاد میباشد.
از منظر جمهوری اسلامی ایران هیچ کشوری یا مجموعه کشورهایی حق ندارند برای ملتی دیگر تصمیم بگیرند و لذا اصل اینکه روسها از چنین پیشنهادی خبر میدهند خالی از اشکال نیست و از این رو تنها زمانی میتوان از مشروعیت آن سخن گفت که دولت قانونی سوریه آن را به عنوان مبنایی برای مذاکرات پیرامون آینده کشور خود، پذیرفته باشد.
اما جدای از اشکال در اصل موضوع، طرح روسیه در بحث فدرالی خطرناک به حساب میآید چرا که نظام فدرالی در کشوری که یک جنگ خونین چند ساله با تحریک همسایگان پیرامونی آن و نیز بعضی از قدرتهای خارجی در آن روی داده است و استقلال کشور و حفظ تمامیت ارضی آن با نثار هزاران جان محترم به دست آمده است، تحریککننده جنگ میباشد.
حکایت تشکیل دولت وحدت ملی یا دولت گذار نیز همین است. طرح روسیه که به «کنفرانس گفتوگوهای ملی» موسوم گردیده است میگوید دولت انتقالی ترکیبی 50-50 از نمایندگان طرفین خواهد داشت و مهمترین وظیفه آنان برگزاری انتخابات آزاد میباشد. این ظاهر زیبای این طرح میباشد و حال آنکه اگر در اینجا نیز ژرف بنگریم متوجه میشویم که با شکلگیری چنین دولتی نه تنها آرامش و همکاری که لازمه اداره کشور است، پدید نمیآید بلکه خود این یک جنگ داخلی طولانی و لاینحلی را سبب میشود.
فرمول جایگزین فرمول انتخابات فرامذهبی و فراقومی ریاست جمهوری است. بر این اساس رئیسجمهور دولتی فراگیر شکل میدهد که دربرگیرنده اقوام و مذاهب گوناگون میباشد. اما در عین حال از کسانی شکل میگیرد که استعدادها و توانمندیهای خود را در تکمیل یکدیگر پای کار میآورند.
______________________
📡 كانال بولتن محرمانه👇
🆔 https://t.iss.one/boltan
.
.
.