این پویش #منگلهدارمامارایمیدهم یه چیزی شبیه «من محجبه هستم اما با گشت ارشاد مخالفم» شده
خلاصه خود دانید
@bi_hayaho
خلاصه خود دانید
@bi_hayaho
استقرار صندوق سیار در تالار وحدت برای حضور جمعی هنرمندان جهت شرکت در انتخابات مجلس ایده خوبی بود
یه زمانی صالحی امیری وزیر ارشاد بود که به اهالی هنر است طور نگاه می کرد :«به کاندیدای عزیز می گویم اگر واقعا نیاز به هنرمند داشتید به من میگفتید برایتان چند هنرمند میفرستادم!»
@bi_hayaho
یه زمانی صالحی امیری وزیر ارشاد بود که به اهالی هنر است طور نگاه می کرد :«به کاندیدای عزیز می گویم اگر واقعا نیاز به هنرمند داشتید به من میگفتید برایتان چند هنرمند میفرستادم!»
@bi_hayaho
بی هیاهو|مصطفی وثوقکیا
به درخواست دوستان در #خبرگزاری_فارس درباره بیمهری صداوسیما به سریال #سرزمین_مادری نوشتم https://www.farsnews.ir/news/14021107001159/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A…
یادداشتم در روزنامه ایران به بهانه اتمام فصل دوم سریال #سرزمین_مادری
روایتی از تنوع آدمهای انقلابی در مسیر رسیدن به هدفی مشترک
مصطفی
وثوقکیا
روزنامهنگار
هفتهای که گذشت فصل دوم سریال «سرزمین مادری» به اتمام رسید؛ سریالی که بعد از یک دهه روی آنتن رفت و در فضای بیاعتمادی مخاطب به صداوسیما ذبح شد اما با این حال کمکم خود را بالا کشید و حالا در صدر نظرسنجیهای صداوسیما با حدود 29 درصد مخاطب قرار دارد. شاید اگر این سریال در زمان خودش پخش میشد مخاطب واقعیاش را پیدا میکرد هر چند به نظر میرسد بازپخشهای بعدی این سریال بتواند مخاطب بیشتری را برای صداوسیما و این سریال به ارمغان بیاورد. «سرزمین مادری» در فصل اول سعی کرد وقایع منتهی به کودتای 28 مرداد را به تصویر بکشد. روایت درست و واقعی منطبق با مسائل تاریخی از جمله اتفاقاتی بود که در سریال نمایش داده شد. سازندگان اثر بدون توجه به هیاهوها سعی کردند تاریخ را طوری در قالب قصه توصیف کنند که مخاطب درک درستی از وقایع داشته باشد.
نمایش جزئیات تاریخی اگر فاقد عنصر قصه و داستانپردازی باشد در نهایت یک گزارش تاریخی است که در قالب تصویر نمایش داده میشود و نتیجهاش همان معمای شاه میشود اما در «سرزمین مادری» ما هم حضور تودهایها را دیدیم و هم کودتا دیدیم بدون آنکه به صورت گلدرشت بخواهد بخشی از تاریخ را مصادره کند، بلکه وقایع تاریخی طوری در داستان چیده شده که مخاطب خودش سیر وقایع را متوجه میشود. اگر فصل اول سریال را مقدمه بدانیم باید فصل میانی یا دوم سریال «سرزمین مادری» را یکی از مهمترین آثار تاریخی درباره انقلاب اسلامی بدانیم. در این فصل موضوعاتی در قالب نمایش مطرح شده که تقریباً سابقه نداشته است.
اگرچه تاریخ مستندات زیادی درباره حضور بهائیت در ساختار حکومت پهلوی دارد، اما کمتر نمایش تصویری بوده است که تا به حال درست و دقیق آن را نشان داده باشد اما این مسأله در سرزمین مادری به درستی با نشانهگذاریهای آشکار بیان شد و حتی ناراضیان داخل سیستم آن را نیز برای مخاطب نمایان کرد. از دیگر اتفاقات مهمی که فصل دوم «سرزمین مادری» به آن به درستی و با استفاده از عناصر نمایشی پرداخت مسائل مربوط به شروع قیام حضرت امام بود.
به کارگیری عنصر درام و شخصیتپردازی صحیح باعث شد مخاطب کنجکاو شود تا درباره آن بداند. نمایش فاجعه حمله خونین عناصر پهلوی به مدرسه فیضیه بخشی از این روایت بود که به درستی در قالب خود نشسته بود و مخاطب صرفاً یک بخشی از تاریخ را تماشا نمیکرد بلکه داستانی را مشاهده میکرد که در یک بازه تاریخی رخ داده و سازنده علاوه بر روایت قصه آن مسأله تاریخی را نیز بازگو میکند؛ امری که اتفاقاً باعث میشود مسأله از قالب اثر بیرون نزند. اما اوج کار «سرزمین مادری» را باید در مواجهه بخشی از طیف مذهبی با قیام امام خمینی دانست؛ مذهبیهایی که با استدلالهای نخنماشدهای چون هدررفتن خون مسلمین سعی داشتند سکوت در برابر ظلم پهلوی را توجیه کنند و حرکت امام علیه رژیم طاغوت را ماجراجویی میخوانند. هوشیاری تیم «سرزمین مادری» آنجا بود که رهی به عنوان شخصیت اصلی داستان با این طیف پیوند خانوادگی پیدا میکند و ماجرا این قدر پیش میرود تا مقابله این قبیل مذهبیون متحجر به همکاری با دستگاه ساواک و مقابله با حرکت و مبارزه مردم برسد.
این روایتسازی در قالب تصویر به حدی در جای خود درست روایت شده است که کسی نمیتواند ایرادی به آن وارد کند، چرا که حضرت امام بارها خون دل خوردن خود از این جماعت متحجر را عیان کرده بود. از سوی دیگر «سرزمین مادری» از مبارزین علیه پهلوی یکسره شخصیتهای سفید و مثبت ارائه نکرده است بلکه سعی کرده تا با نشان دادن طیف متنوع، قیام امام را حرکتی انسانساز نمایش دهد. در این راستاست که شخصیتی چون ناصر قصاب در ابتدای اثر در خدمت عمله ظلم پهلوی قرار دارد اما در ادامه در خدمت مبارزه با ظلم حرکت میکند.
همچنین شخصیت قاسم با بازی جواد عزتی را که در اثر شکنجه تمام مبارزان اطراف خود را لو میدهد نیز در سریال میبینیم. این چنین میشود که مخاطب جمع متنوعی از آدمهای انقلابی را میبیند که برای یک هدف مشترک که همان روایت درست از تاریخ معاصر است، جمع شدند اما افسوس که حاشیههای ده سال قبل باعث شد جمع طلایی بازیگران آن بهم بخورد و در فصل سوم بازیگران جدیدی به «سرزمین مادری» اضافه شوند که ممکن است در روند آن کمی اخلال ایجاد کند. در مجموع «سرزمین مادری» یکی از بهترین فرصتهای نمایشی در تاریخ جمهوری اسلامی است که این چنین هنرمندانه درباره دوران پهلوی ساخته شده است و جا دارد مسئولان فرهنگی قدر این حرکت درست را بدانند و به طریق شایسته سازندگان و بازیگران آن را تقدیر کنند.
https://irannewspaper.ir/8416/22/85341
@bi_hayaho
روایتی از تنوع آدمهای انقلابی در مسیر رسیدن به هدفی مشترک
مصطفی
وثوقکیا
روزنامهنگار
هفتهای که گذشت فصل دوم سریال «سرزمین مادری» به اتمام رسید؛ سریالی که بعد از یک دهه روی آنتن رفت و در فضای بیاعتمادی مخاطب به صداوسیما ذبح شد اما با این حال کمکم خود را بالا کشید و حالا در صدر نظرسنجیهای صداوسیما با حدود 29 درصد مخاطب قرار دارد. شاید اگر این سریال در زمان خودش پخش میشد مخاطب واقعیاش را پیدا میکرد هر چند به نظر میرسد بازپخشهای بعدی این سریال بتواند مخاطب بیشتری را برای صداوسیما و این سریال به ارمغان بیاورد. «سرزمین مادری» در فصل اول سعی کرد وقایع منتهی به کودتای 28 مرداد را به تصویر بکشد. روایت درست و واقعی منطبق با مسائل تاریخی از جمله اتفاقاتی بود که در سریال نمایش داده شد. سازندگان اثر بدون توجه به هیاهوها سعی کردند تاریخ را طوری در قالب قصه توصیف کنند که مخاطب درک درستی از وقایع داشته باشد.
نمایش جزئیات تاریخی اگر فاقد عنصر قصه و داستانپردازی باشد در نهایت یک گزارش تاریخی است که در قالب تصویر نمایش داده میشود و نتیجهاش همان معمای شاه میشود اما در «سرزمین مادری» ما هم حضور تودهایها را دیدیم و هم کودتا دیدیم بدون آنکه به صورت گلدرشت بخواهد بخشی از تاریخ را مصادره کند، بلکه وقایع تاریخی طوری در داستان چیده شده که مخاطب خودش سیر وقایع را متوجه میشود. اگر فصل اول سریال را مقدمه بدانیم باید فصل میانی یا دوم سریال «سرزمین مادری» را یکی از مهمترین آثار تاریخی درباره انقلاب اسلامی بدانیم. در این فصل موضوعاتی در قالب نمایش مطرح شده که تقریباً سابقه نداشته است.
اگرچه تاریخ مستندات زیادی درباره حضور بهائیت در ساختار حکومت پهلوی دارد، اما کمتر نمایش تصویری بوده است که تا به حال درست و دقیق آن را نشان داده باشد اما این مسأله در سرزمین مادری به درستی با نشانهگذاریهای آشکار بیان شد و حتی ناراضیان داخل سیستم آن را نیز برای مخاطب نمایان کرد. از دیگر اتفاقات مهمی که فصل دوم «سرزمین مادری» به آن به درستی و با استفاده از عناصر نمایشی پرداخت مسائل مربوط به شروع قیام حضرت امام بود.
به کارگیری عنصر درام و شخصیتپردازی صحیح باعث شد مخاطب کنجکاو شود تا درباره آن بداند. نمایش فاجعه حمله خونین عناصر پهلوی به مدرسه فیضیه بخشی از این روایت بود که به درستی در قالب خود نشسته بود و مخاطب صرفاً یک بخشی از تاریخ را تماشا نمیکرد بلکه داستانی را مشاهده میکرد که در یک بازه تاریخی رخ داده و سازنده علاوه بر روایت قصه آن مسأله تاریخی را نیز بازگو میکند؛ امری که اتفاقاً باعث میشود مسأله از قالب اثر بیرون نزند. اما اوج کار «سرزمین مادری» را باید در مواجهه بخشی از طیف مذهبی با قیام امام خمینی دانست؛ مذهبیهایی که با استدلالهای نخنماشدهای چون هدررفتن خون مسلمین سعی داشتند سکوت در برابر ظلم پهلوی را توجیه کنند و حرکت امام علیه رژیم طاغوت را ماجراجویی میخوانند. هوشیاری تیم «سرزمین مادری» آنجا بود که رهی به عنوان شخصیت اصلی داستان با این طیف پیوند خانوادگی پیدا میکند و ماجرا این قدر پیش میرود تا مقابله این قبیل مذهبیون متحجر به همکاری با دستگاه ساواک و مقابله با حرکت و مبارزه مردم برسد.
این روایتسازی در قالب تصویر به حدی در جای خود درست روایت شده است که کسی نمیتواند ایرادی به آن وارد کند، چرا که حضرت امام بارها خون دل خوردن خود از این جماعت متحجر را عیان کرده بود. از سوی دیگر «سرزمین مادری» از مبارزین علیه پهلوی یکسره شخصیتهای سفید و مثبت ارائه نکرده است بلکه سعی کرده تا با نشان دادن طیف متنوع، قیام امام را حرکتی انسانساز نمایش دهد. در این راستاست که شخصیتی چون ناصر قصاب در ابتدای اثر در خدمت عمله ظلم پهلوی قرار دارد اما در ادامه در خدمت مبارزه با ظلم حرکت میکند.
همچنین شخصیت قاسم با بازی جواد عزتی را که در اثر شکنجه تمام مبارزان اطراف خود را لو میدهد نیز در سریال میبینیم. این چنین میشود که مخاطب جمع متنوعی از آدمهای انقلابی را میبیند که برای یک هدف مشترک که همان روایت درست از تاریخ معاصر است، جمع شدند اما افسوس که حاشیههای ده سال قبل باعث شد جمع طلایی بازیگران آن بهم بخورد و در فصل سوم بازیگران جدیدی به «سرزمین مادری» اضافه شوند که ممکن است در روند آن کمی اخلال ایجاد کند. در مجموع «سرزمین مادری» یکی از بهترین فرصتهای نمایشی در تاریخ جمهوری اسلامی است که این چنین هنرمندانه درباره دوران پهلوی ساخته شده است و جا دارد مسئولان فرهنگی قدر این حرکت درست را بدانند و به طریق شایسته سازندگان و بازیگران آن را تقدیر کنند.
https://irannewspaper.ir/8416/22/85341
@bi_hayaho
استاد علی نصیریان، استاد شاهین فرهت موسیقیدان، داریوش ارجمند ، علی دهکردی، میثم ابراهیمی( خواننده)، عباس قادری، جعفر دهقان، مهدی فخیم زاده، فرهاد قائمیان، رسول صدرعاملی ، ابوالفضل پورعرب تنها بخش کوچکی از هنرمندان حاضر در افطار رییس جمهور بودند. حالا جماعت تنگنظر و دیکتاتور عرصه فرهنگ میخواهد با انتشار چند عکس گزینشی آن را محدود به یک طیف خاص کند. ضمن اینکه از حمله به استاد علی نصیریان به خاطر حضور در این دیدار هم غافل نیست
@bi_hayaho
@bi_hayaho
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سحر بیست و یک ماه رمضان سال ۱۴۰۲ در حرم مولا هنگام اذان صبح
سال گذشته در حرم امیرالمومنین و امسال به یاد سال قبل دعا کنیم مجددا روزی همه بشه
@bi_hayaho
سال گذشته در حرم امیرالمومنین و امسال به یاد سال قبل دعا کنیم مجددا روزی همه بشه
@bi_hayaho
نجف زاده تو برمودا که از صداوسیما پخش میشه حامد عسگری رو به خاطر همراهی با رییسجمهور تو سازمان ملل محاکمه کرد و میگه نترسیدی حکومتی بشی؟
کارمند صداوسیما تو یکی از شبکههای صداوسیما این سوال را کرده نه تو بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال
@bi_hayaho
کارمند صداوسیما تو یکی از شبکههای صداوسیما این سوال را کرده نه تو بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال
@bi_hayaho
شب قدری به این فکر میکنم میون ما چه کسایی زندگی می کنند. فارغ از دنیا و زرق و برقش. رفتن پی جهاد و آخرش مزدشون میشه شهادت. اونم روز شهادت بزرگ عدالتخواه تاریخ حیدر کرار.
میدونی چیه رفیق شهادت رزقه. باید براش تلاش کنی. اینایی که تا دیروز من و تو اسمشون رو نمی دونستیم _ البته اهلش این بزرگمردان رو می شناختند_ بعضی ها سالها تلاش کردن مثل همین سردار زاهدی عزیز که از لبنان و عراق و سوریه را برای شقیترین آدمهای جهان ناامن کرده بود تا همون پاسدار جوونی که فیلمش تو حرم حضرت زینب درآمد. میگفت آخرش یه موشک کورنت میخوریم و تمام. اون که جوون بود. اینا کی تونستن رزق شهادت بگیرن؟
حالا ایناش مهم نیست. این شهادتها سند داره، اونم سند منگولهدار. چرا؟ چون صهیونیستها شقیترین موجودات جهان هستند.
شش ماه گذشته غزه را یک نظر ببینید. جنایتهایی کردن که به ذهن بشر خطور نمی کرد در این دوران به چشم ببیند. حالا عزیزان ما را صهیونیستها شهید کردن. خوشا به سعادتشون
@bi_hayaho
میدونی چیه رفیق شهادت رزقه. باید براش تلاش کنی. اینایی که تا دیروز من و تو اسمشون رو نمی دونستیم _ البته اهلش این بزرگمردان رو می شناختند_ بعضی ها سالها تلاش کردن مثل همین سردار زاهدی عزیز که از لبنان و عراق و سوریه را برای شقیترین آدمهای جهان ناامن کرده بود تا همون پاسدار جوونی که فیلمش تو حرم حضرت زینب درآمد. میگفت آخرش یه موشک کورنت میخوریم و تمام. اون که جوون بود. اینا کی تونستن رزق شهادت بگیرن؟
حالا ایناش مهم نیست. این شهادتها سند داره، اونم سند منگولهدار. چرا؟ چون صهیونیستها شقیترین موجودات جهان هستند.
شش ماه گذشته غزه را یک نظر ببینید. جنایتهایی کردن که به ذهن بشر خطور نمی کرد در این دوران به چشم ببیند. حالا عزیزان ما را صهیونیستها شهید کردن. خوشا به سعادتشون
@bi_hayaho
دوشنبه سه تا افطاری دعوت شدم
واقعا سخته تصمیم گیری اینکه کدوم رو برم. هر سه تا هم جذابیت های خودش رو داره
@bi_hayaho
واقعا سخته تصمیم گیری اینکه کدوم رو برم. هر سه تا هم جذابیت های خودش رو داره
@bi_hayaho
سحر آخرین شب ماه رمضان هم رسید. ماهی امام سجاد در دعای وداع میفرمایند ما را به سبب آن شرافت دادی (إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِي شَرَّفْتَنَا بِهِ)
شاید سال بعد نباشیم ولی دعامون این باشه که این ماه رمضان را آخرین رمضان ما قرار نده
@bi_hayao
شاید سال بعد نباشیم ولی دعامون این باشه که این ماه رمضان را آخرین رمضان ما قرار نده
@bi_hayao
همه تون اهل نمازجمعه بودید شیطونا ولی صداش رو درنمیاوردیدها
@bi_hayaho
@bi_hayaho
Forwarded from أخٌفيالله #إنا_على_العهد
بیاید یه کاری کنیم
این شبا به جای اینکه همش دنبال خبرای فیک باشیم و بشینیم تا ببینیم بالاخره زدن یا نزدن ، دلمون رو با خدای خودمون صاف کنیم، یه صلوات بفرستیم، از خدا طلب مغفرت کنیم و با همون زبون خودمونی از ذات اقدس اله بخوایم که اگه دلاورای امتمون تصمیم به زدن گرفتن ، دشمنان و تجهیزاتشون کور و کر بشن، موشکها و پهپادهای رزمندگان ما از صد اونها بگذره و به قلب #زندگی_سگی_اسرائیلیها اصابت کنه
اینطوری هم دلمون اروم میشه هم شریک میشیم توی مجاهدت دلاورای مقاومت
یادمون باشه که هم سید عزیز فرمود و هم ابوعبیده که دعا کنید و دعا بخشی ازین جنگه
یادمون باشه که امثال شهید طهرانی مقدم با همین اخلاص و دعا درکنار تخصص به اهدافشون رسیدن و سربلندمون کردن
پس هروقت خبری شنیدیم اول باخدای خودمون خلوت کنیم و دعاکنیم برای موفقیت رزمندگان اسلام بعد بریم دنبال جنگولک بازیامون
پیروزی همه رزمندگان جبهه مقاومت صلوات
این شبا به جای اینکه همش دنبال خبرای فیک باشیم و بشینیم تا ببینیم بالاخره زدن یا نزدن ، دلمون رو با خدای خودمون صاف کنیم، یه صلوات بفرستیم، از خدا طلب مغفرت کنیم و با همون زبون خودمونی از ذات اقدس اله بخوایم که اگه دلاورای امتمون تصمیم به زدن گرفتن ، دشمنان و تجهیزاتشون کور و کر بشن، موشکها و پهپادهای رزمندگان ما از صد اونها بگذره و به قلب #زندگی_سگی_اسرائیلیها اصابت کنه
اینطوری هم دلمون اروم میشه هم شریک میشیم توی مجاهدت دلاورای مقاومت
یادمون باشه که هم سید عزیز فرمود و هم ابوعبیده که دعا کنید و دعا بخشی ازین جنگه
یادمون باشه که امثال شهید طهرانی مقدم با همین اخلاص و دعا درکنار تخصص به اهدافشون رسیدن و سربلندمون کردن
پس هروقت خبری شنیدیم اول باخدای خودمون خلوت کنیم و دعاکنیم برای موفقیت رزمندگان اسلام بعد بریم دنبال جنگولک بازیامون
پیروزی همه رزمندگان جبهه مقاومت صلوات
این عنصر شبه رسانهای که مدتی در روزنامه صداوسیما نقش چماق به دست علیه منتقدان ساترا را بازی میکرد حالا دارد عملکرد دیگران را تخطئه میکند. من مدتی که در روزنامه ایران بود با افتخار رویه غلطی را نقد کردیم که اثرات مثبت آن را هم دیدیم. حتی در آن زمان یک طرفه هم نقد نکردیم و برخی مسایل چون رصتا را در روزنامه مورد نقد و حتی تایید قرار دادیم. حالا اینکه ادمبدنامه و بدسابقهای چون رستگار در پیشانی رسانه صداوسیما بودند یا هستند باعث تأسف زیاد برای تیم جدید صداوسیما هست که با این آدمها در پی تحول هستند ولی راه به انسداد و دیکتاتوری میبرند
@bi_hayaho
@bi_hayaho
Forwarded from قدرت و فرهنگ
Forwarded from قدرت و فرهنگ
بی هیاهو|مصطفی وثوقکیا
درباره کمدی #رسانه و شوخیهای احسان رستگارها @Power_Culture
من هر بار مطلب جدیدی از احسان رستگار میبینم فکر میکنم دارد با ما شوخی میکند بعد هر بار اسمش در رسانه جدیتری مثل جام جم میآید باز حس میکنم آن رسانه هم دارد با ما شوخی جدیتری میکند!
خب چرا وقتی یک بلندگو دستتان میدهند در مصرفش انقدر زیادهروی میکنید؟ آخر شمایی که درباره اصلاحطلب شدن تیم روزنامه دولت مینویسی نباید مروری بر سوابق دو طرف داشته باشی که کدام بیشتر به این برچسب میچسبد؟!
آخر در رزومه ما که ننوشتهاند نویسنده روزنامه اعتماد و روزنامه قانون! وبلاگ ما که پر نیست از مطالب سمپات جریان فتنه در سال ۸۸! چرا مجبورمان میکنید وسط این همه شوخی و خنده، تاریخ تلخ را مرور کنیم؟!
نوشته چرا با اکبر منتجبی و محمد قوچانی همکاری کردهاند، من که نمیدانم کردهاند یا نه و چرا، ولی چقدر خوب هنوز عدهای راست در این مملکت، عقل تشخیص چپ دستاول از دستچندم را دارند.
اصلا الان چقدر خودم خوشحالم که تمام این سالها اگر هم چپ را میخواندم از مهرنامه تا سازندگی بوده که سرمقالههای پروپیمان قوچانی مجبورم کند بروم کلی کتاب بخوانم که حرفهایش را بفهمم و بعد حرفهای مخالف را هم دنبال کنم و بعد از تحلیل، تصمیم بگیرم کجا بایستم نه این که با نشریه نسیم اعتدال به قلم یک دانشجو با مطالب مثلاطنز علیه رئیسجمهور و رئیس پلیس وقت، از خودم سرباز بیجیرهومواجب یک جریان سیاسی بسازم که ۱۰سال بعد برعکس از آن طرف بام شوخطبعی با جریان مقابلش بیفتم.
البته من یکی دیگر انقدری در فضای رسانهای کشور چرخیدهام که بدانم نه در پاسخ دادن به برچسبزنیها خیری هست و نه از روی عصبانیت نوشتن، کاری پیش میبرد بلکه حالا در دوره فراغت از کار، دوست دارم از واقعیت رسانههایی بگویم که تویشان خودمان را سوزانده و بیرونشان مردم را!
واقعیت:
رسانه به علتهای مختلفی در کشور ما شوخی است که به بسیاری از علل راهبردی و مدیریتیش گهگداری در توییتر در حد فهم و تجربهام اشاره کردهام ولی به یک علت خیلی جالب دیگری هم شوخی است؛ به علت وجود انبوه احسانرستگارهایی که یک روز در اعتماد سفت و سخت برای یک طرف مینویسند یک روز در جام جم برای طرف مقابلش!
در هر دو طرف هم چون چماق رادیکالیسم روی زبان دارند، طیف معتدلتر منتسب به رسانه مطبوعشان را میفرستند گوشه رینگ چون عُقلا عملا متهم میشوند به آنورکی بودنی که متاسفانه منطبق بر اینورک این عزیزان شوخطبع نیست.
در واقع این رادیکالها -چه چپ باشند چه راست- هستند که تعیین میکنند مرز چپ بودن و راست بودن چیست که بعد بقیه متهم شوند به سازشکاری و تسامح با #دیگری یا #دشمن.
البته این هم سطحبندی دارد. بعضی دوستان خیلی شوخی دارند و هی بلندگو دستشان است که هر طرف رفتند به ما بگویند از خط طرف خارج شدهایم بعضیها کمتر؛ یعنی فقط نشستهاند توی آن رسانه منتسب به طرف مقابلشان و نون درمیآورند و نون میخورند و به جان همه غر میزنند که اکثریت هم با این جنس است.
مدیونید اگر فکر کنید مطالب زیادی حزبلی فلان روزنامه و خبرگزاری راست را دارند خیلی حزبلها مینویسند! نه عزیزان، ما همکاران رسانهای خیلی بهتر میدانیم چقدر موی دماغ هم هستیم. و همیشه هم جا برای رادیکالها و شوخطبعها و نونخورها بیشتر است چون به هر کدامشان دست بزنی صدای یکی در میآید که آی فلانی که خیلی حزبل است آی نون بهمانی را که نبرید!
بنابراین اجازه بدهید درباره بافت و فضای روزنامهنگاران در جایی مثل روزنامه دولت که هر ۸سال یکبار زیرورو میشود کسانی صحبت کنند که آن را با دغدغه میشناسند نه کسانی که حتی بافت کارمندی صداسیما رو هم درست تجزیه و تحلیل نمیکنند و مسئلهشان این است که چه کسی ساترا را نقد کرده است.
والا ما هم راضی به نونبری کسی نیستیم میکشیم کنار، ولی جدا دیگر سر این دست شوخیها را با ما باز نکنید! شما الحمدلله به قدر کفایت در دو طرف رزومه دارید. هر طرفی را که از درختهای ولیعصر آویزان کنند، شما رزومه موافق طرف مقابل را رو کنید و اماننامه بگیرید. ما خطمان مشخص است برای همین هم راحت صداوسیمای خودمان را نقد میکنیم بدون این که نیازی به برچسب و خطکشی و رادیکال کردن فضا باشد.
این را بگویم که مسئله این مطلب احسان رستگار نیست. نوشتن چنین مطلبی همان قدر مسخره است که نوشتن مطلبی درباره فاطمه ترکاشوند. مگر ما چه تحفههایی هستیم؟
اما حق نبود که یک بار علنی نگویم که درون رسانههای اصطلاحاراست، آن طور که مردم فکر میکنند راست نیست. نه کاری به خوب و بدش دارم و نه کاری به علل و نتایجش.
خب چرا وقتی یک بلندگو دستتان میدهند در مصرفش انقدر زیادهروی میکنید؟ آخر شمایی که درباره اصلاحطلب شدن تیم روزنامه دولت مینویسی نباید مروری بر سوابق دو طرف داشته باشی که کدام بیشتر به این برچسب میچسبد؟!
آخر در رزومه ما که ننوشتهاند نویسنده روزنامه اعتماد و روزنامه قانون! وبلاگ ما که پر نیست از مطالب سمپات جریان فتنه در سال ۸۸! چرا مجبورمان میکنید وسط این همه شوخی و خنده، تاریخ تلخ را مرور کنیم؟!
نوشته چرا با اکبر منتجبی و محمد قوچانی همکاری کردهاند، من که نمیدانم کردهاند یا نه و چرا، ولی چقدر خوب هنوز عدهای راست در این مملکت، عقل تشخیص چپ دستاول از دستچندم را دارند.
اصلا الان چقدر خودم خوشحالم که تمام این سالها اگر هم چپ را میخواندم از مهرنامه تا سازندگی بوده که سرمقالههای پروپیمان قوچانی مجبورم کند بروم کلی کتاب بخوانم که حرفهایش را بفهمم و بعد حرفهای مخالف را هم دنبال کنم و بعد از تحلیل، تصمیم بگیرم کجا بایستم نه این که با نشریه نسیم اعتدال به قلم یک دانشجو با مطالب مثلاطنز علیه رئیسجمهور و رئیس پلیس وقت، از خودم سرباز بیجیرهومواجب یک جریان سیاسی بسازم که ۱۰سال بعد برعکس از آن طرف بام شوخطبعی با جریان مقابلش بیفتم.
البته من یکی دیگر انقدری در فضای رسانهای کشور چرخیدهام که بدانم نه در پاسخ دادن به برچسبزنیها خیری هست و نه از روی عصبانیت نوشتن، کاری پیش میبرد بلکه حالا در دوره فراغت از کار، دوست دارم از واقعیت رسانههایی بگویم که تویشان خودمان را سوزانده و بیرونشان مردم را!
واقعیت:
رسانه به علتهای مختلفی در کشور ما شوخی است که به بسیاری از علل راهبردی و مدیریتیش گهگداری در توییتر در حد فهم و تجربهام اشاره کردهام ولی به یک علت خیلی جالب دیگری هم شوخی است؛ به علت وجود انبوه احسانرستگارهایی که یک روز در اعتماد سفت و سخت برای یک طرف مینویسند یک روز در جام جم برای طرف مقابلش!
در هر دو طرف هم چون چماق رادیکالیسم روی زبان دارند، طیف معتدلتر منتسب به رسانه مطبوعشان را میفرستند گوشه رینگ چون عُقلا عملا متهم میشوند به آنورکی بودنی که متاسفانه منطبق بر اینورک این عزیزان شوخطبع نیست.
در واقع این رادیکالها -چه چپ باشند چه راست- هستند که تعیین میکنند مرز چپ بودن و راست بودن چیست که بعد بقیه متهم شوند به سازشکاری و تسامح با #دیگری یا #دشمن.
البته این هم سطحبندی دارد. بعضی دوستان خیلی شوخی دارند و هی بلندگو دستشان است که هر طرف رفتند به ما بگویند از خط طرف خارج شدهایم بعضیها کمتر؛ یعنی فقط نشستهاند توی آن رسانه منتسب به طرف مقابلشان و نون درمیآورند و نون میخورند و به جان همه غر میزنند که اکثریت هم با این جنس است.
مدیونید اگر فکر کنید مطالب زیادی حزبلی فلان روزنامه و خبرگزاری راست را دارند خیلی حزبلها مینویسند! نه عزیزان، ما همکاران رسانهای خیلی بهتر میدانیم چقدر موی دماغ هم هستیم. و همیشه هم جا برای رادیکالها و شوخطبعها و نونخورها بیشتر است چون به هر کدامشان دست بزنی صدای یکی در میآید که آی فلانی که خیلی حزبل است آی نون بهمانی را که نبرید!
بنابراین اجازه بدهید درباره بافت و فضای روزنامهنگاران در جایی مثل روزنامه دولت که هر ۸سال یکبار زیرورو میشود کسانی صحبت کنند که آن را با دغدغه میشناسند نه کسانی که حتی بافت کارمندی صداسیما رو هم درست تجزیه و تحلیل نمیکنند و مسئلهشان این است که چه کسی ساترا را نقد کرده است.
والا ما هم راضی به نونبری کسی نیستیم میکشیم کنار، ولی جدا دیگر سر این دست شوخیها را با ما باز نکنید! شما الحمدلله به قدر کفایت در دو طرف رزومه دارید. هر طرفی را که از درختهای ولیعصر آویزان کنند، شما رزومه موافق طرف مقابل را رو کنید و اماننامه بگیرید. ما خطمان مشخص است برای همین هم راحت صداوسیمای خودمان را نقد میکنیم بدون این که نیازی به برچسب و خطکشی و رادیکال کردن فضا باشد.
این را بگویم که مسئله این مطلب احسان رستگار نیست. نوشتن چنین مطلبی همان قدر مسخره است که نوشتن مطلبی درباره فاطمه ترکاشوند. مگر ما چه تحفههایی هستیم؟
اما حق نبود که یک بار علنی نگویم که درون رسانههای اصطلاحاراست، آن طور که مردم فکر میکنند راست نیست. نه کاری به خوب و بدش دارم و نه کاری به علل و نتایجش.
Forwarded from قدرت و فرهنگ
بی هیاهو|مصطفی وثوقکیا
درباره کمدی #رسانه و شوخیهای احسان رستگارها @Power_Culture
فقط شرح وضعیت میدهم خدمت افکار عمومی کوچک مخاطب خودم که بدانند تولید رستگارها اتفاقی نیست. پروسه و ساختار و جریان میخواهد. شما اگر از من میشنوید برای یک دید واحد بنویسید که صادقانه قبولش دارید تا لااقل تکلیفتان با خودتان مشخص باشد که فرمود «یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الاخره و یضل الله الظالمین»!
#نقد_تلخ_صادقانه
#نقد_تلخ_صادقانه