باڵــوێـــزانی ژیــــنگە🐿
کانال #بنیاد_توسعه_صلح و #مهربانی_های_کوچک، حضور سبز، حمایتگر و مهرورزانه تان را به انتظار نشسته است تا #با_هم_برای_صلح و #مهربانی، قدم های ارزنده و رهگشایی برداریم... 🌷تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید🌷 ❤تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز❤ @SSopskf
دوستان عزیزم در کانال #باڵــوێـــزانی ژیــــنگە🐿
، ضمن سپاس از همراهی های گرم و ارزنده تان، از این تاریخ تلاش خواهیم داشت در کانال فوق (بنیاد تدسعه صلح و مهربانی های کوچک)که تجمیع کانال ها و گروه های تحت مدیریت اینجانب است، در خدمت تان باشم.
امیدوارم از همراهی و همدلی و نیز پیشنهادات و رهنمودهای ارزنده تان، سهیم مان فرمایید🌷☝
، ضمن سپاس از همراهی های گرم و ارزنده تان، از این تاریخ تلاش خواهیم داشت در کانال فوق (بنیاد تدسعه صلح و مهربانی های کوچک)که تجمیع کانال ها و گروه های تحت مدیریت اینجانب است، در خدمت تان باشم.
امیدوارم از همراهی و همدلی و نیز پیشنهادات و رهنمودهای ارزنده تان، سهیم مان فرمایید🌷☝
Forwarded from اتچ بات
سد معبر و وظایف شهروندی ما
رئوف آذری
-------------------------
نمی شناختمش و الان نیز!
چندشب قبل، حدود ساعت ۱۲ شب بود که از آن مسیر عبور کردم!
هرچند، کورسویی از نور چراغ تیربرق ها، آن حوالی را روشن می کرد اما آن نقطه تاریکی نزدیک به محض دارد!
چیزی نمانده بود با کله و ماشین از تل ماسه ای که تقریبا" تمام لاین سمت راست خیابان را پوشانده بود، بالا روم ... هر چه بود به خیر گذشت و اتفاقا" شب قبل و قبل تر از آن نیز، چنین صحنه ای را البته داخل تاکسی تلفنی تجربه کرده بودم ...
کمی که رد شدم، آن عزیز(صاحب کار،کارفرما) را یافتم که مشغول جمع و جور کردن اسباب کار بود...
چندمتر دنده عقب برگشتم و سلام و علیکی گفتم و تا گفتم:
"ماسه"!
گفت:" فردا برش می دارم"!
گفتم:
اولا" سلام و سلامتی
دوم مبارکه و ان شاء الله با تنی سالم، به زودی اسکان در ساختمان نوساز را تجربه کنید ولی ...
لطف کنید و بزرگواری، حداقل علامتی، پرچمی، شب نمایی، تابلویی نصب کنید تا خدای ناکرده، اتفاق ناگواری روی ندهد...
دو سه مرتبه، خداوند یار شد و گرنه ...
بلافاصله گفت:
" چشم، حق با شماست و فردا حتما" این کار را خواهم کرد"
گفتم: فردا نه، همین امشب!
گفت:"چشم"
[و در دل سپاسش گفتم که بد و بیراه نگفت و بزرگوارانه تکلیف شهروندی اش را پذیرفت!]
امروز که بعد از حدود ۴۰ ساعت، مجدد گذرم به آن خیابان افتاد، با کمال تأسف، با آن تپه ماسه ای وسط خیابان مواجه شدم که مجدد بدون هیچ حفاظ و نشانه و علامتی بود...
مشخص بود که آن عزیز، از تکلیف شهروندی و توصیه به گاه اینجانب فقط "چشم گفتن" را ختم ماجرا فرض کرده و و بقیه را فراموش کرده و عملا" کاری انجام نداده بود ...
و خدای می داند که سهل انگاری آن عزیز، کی و چه کسی را در آن نقطه قربانی می کند!
این البته یک از هزار سهل انگاری های کارفرمایان و پیمانکاران حین ساخت و ساز در داخل شهر و محدوده آن است که هر لحظه آبستن حوادثی تلخ اند!
جمعه روز گذشته هم، به قصد کوهنوردی اول صبح گذرم به پارک کودک افتاد و چندین صحنه از این سهل انگاری ها را با چشم غیر مسلح نظاره کردم به ویژه منهول کنار پیاده روی مشرف به پارک کودک را، که بی ملاحظه و بی هیچ حایل و مانع و هشدار و تابلویی، یک چاله حاصل از دیواری چهارگوش چند متری را بغل پیاده رو، بالا آورده، به امان خدا و در دل شب هم رها کرده اند!
کافیست آن سوتر گذرتان به خیابان پشت راه و ترابری حدفاصل سه راه اداره گاز منتهی به کوچه مهابادیها بیفتد و حجم دیوارکشی های روبه روی زمین خالی افتخاری ها را ببینید و بفهمید که چگونه، حق عمومی(خیابان شهید معروفی)، قربانی حق خصوصی(پارکینگ حاجی .... ) شده است ؟!!!!
و از این نوع هم ده ها مورد در داخل شهر، یافتنی است و مسئولان فنی شهرداری هم کک شان نمی گزد و اگر هم حساسیتی نشان دهند، شاید که تیغ فنی شان، توان و رمقی نداشته باشد!
نکته اینجاست:
اگر که شورای شهر و شهرداری یا بافت فیزیکی و ساختار جغرافیایی شهر یا دفتر فنی و متولیان امر، پلیس ساختمان و... چنین وضعیتی رادسبب شده و عزیزان به وظایف ذاتی و نظارتی خود عمل نمی کنند یا درست عمل نمی کنند، ما مدعی شهروندی چرا، خود بلای جان خود شده ایم و برای همدیگر "تله مرگ" می گذاریم؟!!!!
با شما هستم عزیزی که حضوری، محضرتان سفارش کردم و خواهش!
می دانید اگر که فقط یک نفر به دلیل سهل انگاری شما، دچار حادثه شود قانونا" هم شما و هم مأمور شهرداری مقصرید و باید تقاص پس دهید؟!
اگر نه، عرض کرده بودم و اگر بله، چرا عمل نمی کنید؟!
و شما مأمور عزیز، پلیس گرانسنگ ساختمانی و سد معبر، مسئول و کارشناسان دفتر فنی، شهردار و شورای محترم شهر و همه متولیان امر و حتی همسایگان عزیز آن جماعت سهل انگار را:
می دانید حتی اگر قانون نیز از سر بی رمقی و مجری قانون نیز از سر بی تفاوتی، یقه تان نگیرد، خدای ناکرده، اگر اتفاقی بیفتد، وجدان تان، رهای تان نخواهد کرد و بیش از قانون و مجری اش، عذاب تان خواهد داد؟!
اگر نمی دانید، بدانید و اگر می دانید لطفا" به:
#وظایف_شهروندی
و
#وظایف_ذاتی_مسئولیت تان، عمل کنید و بیش از این، این دست و آن دست نکنید و در جغرافیای بی تفاوتی، پرسه نزنید ...
لطفا" کمی و حداقل کمی، بیشتر مسئولیت تان را دریابید و عمل کنید که زیست محیط ما، بیش از هرزمان دیگری به شهروندان مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر و دوستدار طبیعت نیاز دارد...
-------
#چاوی_سردشت(سه رده شت)
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە
#مسئولیت_شهروندی
@balvezani_jinga
رئوف آذری
-------------------------
نمی شناختمش و الان نیز!
چندشب قبل، حدود ساعت ۱۲ شب بود که از آن مسیر عبور کردم!
هرچند، کورسویی از نور چراغ تیربرق ها، آن حوالی را روشن می کرد اما آن نقطه تاریکی نزدیک به محض دارد!
چیزی نمانده بود با کله و ماشین از تل ماسه ای که تقریبا" تمام لاین سمت راست خیابان را پوشانده بود، بالا روم ... هر چه بود به خیر گذشت و اتفاقا" شب قبل و قبل تر از آن نیز، چنین صحنه ای را البته داخل تاکسی تلفنی تجربه کرده بودم ...
کمی که رد شدم، آن عزیز(صاحب کار،کارفرما) را یافتم که مشغول جمع و جور کردن اسباب کار بود...
چندمتر دنده عقب برگشتم و سلام و علیکی گفتم و تا گفتم:
"ماسه"!
گفت:" فردا برش می دارم"!
گفتم:
اولا" سلام و سلامتی
دوم مبارکه و ان شاء الله با تنی سالم، به زودی اسکان در ساختمان نوساز را تجربه کنید ولی ...
لطف کنید و بزرگواری، حداقل علامتی، پرچمی، شب نمایی، تابلویی نصب کنید تا خدای ناکرده، اتفاق ناگواری روی ندهد...
دو سه مرتبه، خداوند یار شد و گرنه ...
بلافاصله گفت:
" چشم، حق با شماست و فردا حتما" این کار را خواهم کرد"
گفتم: فردا نه، همین امشب!
گفت:"چشم"
[و در دل سپاسش گفتم که بد و بیراه نگفت و بزرگوارانه تکلیف شهروندی اش را پذیرفت!]
امروز که بعد از حدود ۴۰ ساعت، مجدد گذرم به آن خیابان افتاد، با کمال تأسف، با آن تپه ماسه ای وسط خیابان مواجه شدم که مجدد بدون هیچ حفاظ و نشانه و علامتی بود...
مشخص بود که آن عزیز، از تکلیف شهروندی و توصیه به گاه اینجانب فقط "چشم گفتن" را ختم ماجرا فرض کرده و و بقیه را فراموش کرده و عملا" کاری انجام نداده بود ...
و خدای می داند که سهل انگاری آن عزیز، کی و چه کسی را در آن نقطه قربانی می کند!
این البته یک از هزار سهل انگاری های کارفرمایان و پیمانکاران حین ساخت و ساز در داخل شهر و محدوده آن است که هر لحظه آبستن حوادثی تلخ اند!
جمعه روز گذشته هم، به قصد کوهنوردی اول صبح گذرم به پارک کودک افتاد و چندین صحنه از این سهل انگاری ها را با چشم غیر مسلح نظاره کردم به ویژه منهول کنار پیاده روی مشرف به پارک کودک را، که بی ملاحظه و بی هیچ حایل و مانع و هشدار و تابلویی، یک چاله حاصل از دیواری چهارگوش چند متری را بغل پیاده رو، بالا آورده، به امان خدا و در دل شب هم رها کرده اند!
کافیست آن سوتر گذرتان به خیابان پشت راه و ترابری حدفاصل سه راه اداره گاز منتهی به کوچه مهابادیها بیفتد و حجم دیوارکشی های روبه روی زمین خالی افتخاری ها را ببینید و بفهمید که چگونه، حق عمومی(خیابان شهید معروفی)، قربانی حق خصوصی(پارکینگ حاجی .... ) شده است ؟!!!!
و از این نوع هم ده ها مورد در داخل شهر، یافتنی است و مسئولان فنی شهرداری هم کک شان نمی گزد و اگر هم حساسیتی نشان دهند، شاید که تیغ فنی شان، توان و رمقی نداشته باشد!
نکته اینجاست:
اگر که شورای شهر و شهرداری یا بافت فیزیکی و ساختار جغرافیایی شهر یا دفتر فنی و متولیان امر، پلیس ساختمان و... چنین وضعیتی رادسبب شده و عزیزان به وظایف ذاتی و نظارتی خود عمل نمی کنند یا درست عمل نمی کنند، ما مدعی شهروندی چرا، خود بلای جان خود شده ایم و برای همدیگر "تله مرگ" می گذاریم؟!!!!
با شما هستم عزیزی که حضوری، محضرتان سفارش کردم و خواهش!
می دانید اگر که فقط یک نفر به دلیل سهل انگاری شما، دچار حادثه شود قانونا" هم شما و هم مأمور شهرداری مقصرید و باید تقاص پس دهید؟!
اگر نه، عرض کرده بودم و اگر بله، چرا عمل نمی کنید؟!
و شما مأمور عزیز، پلیس گرانسنگ ساختمانی و سد معبر، مسئول و کارشناسان دفتر فنی، شهردار و شورای محترم شهر و همه متولیان امر و حتی همسایگان عزیز آن جماعت سهل انگار را:
می دانید حتی اگر قانون نیز از سر بی رمقی و مجری قانون نیز از سر بی تفاوتی، یقه تان نگیرد، خدای ناکرده، اگر اتفاقی بیفتد، وجدان تان، رهای تان نخواهد کرد و بیش از قانون و مجری اش، عذاب تان خواهد داد؟!
اگر نمی دانید، بدانید و اگر می دانید لطفا" به:
#وظایف_شهروندی
و
#وظایف_ذاتی_مسئولیت تان، عمل کنید و بیش از این، این دست و آن دست نکنید و در جغرافیای بی تفاوتی، پرسه نزنید ...
لطفا" کمی و حداقل کمی، بیشتر مسئولیت تان را دریابید و عمل کنید که زیست محیط ما، بیش از هرزمان دیگری به شهروندان مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر و دوستدار طبیعت نیاز دارد...
-------
#چاوی_سردشت(سه رده شت)
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە
#مسئولیت_شهروندی
@balvezani_jinga
Telegram
attach 📎
روز #سیزده_به_خانه!
یارو، رفته در دل #پارک_آشتی، دقیقاً روبه روی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان و با شعله ور کردن آتش کم خردی خود، #قرنطینه_خانگی را به بازی گرفته است!!!!!
اگر کسی دستش رسید، به نیابت از همه به عرض شان برساند:
«گمان مَبَر،زرنگی!
بیندیش،می فهمی،خیلی خِنگی!
شهروندان، سیزده به خانه و تو، آتش بر سبزه زنی!»
----
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە
#قرنطینه_خانگی
#سیزده_به_خانه
#شهروندان_هوشیار
#شهرنشین_یاغی
#زرنگی
#خنگی
#درس_آموزی
@balvezani_jinga
یارو، رفته در دل #پارک_آشتی، دقیقاً روبه روی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان و با شعله ور کردن آتش کم خردی خود، #قرنطینه_خانگی را به بازی گرفته است!!!!!
اگر کسی دستش رسید، به نیابت از همه به عرض شان برساند:
«گمان مَبَر،زرنگی!
بیندیش،می فهمی،خیلی خِنگی!
شهروندان، سیزده به خانه و تو، آتش بر سبزه زنی!»
----
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە
#قرنطینه_خانگی
#سیزده_به_خانه
#شهروندان_هوشیار
#شهرنشین_یاغی
#زرنگی
#خنگی
#درس_آموزی
@balvezani_jinga
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#رئوف_آذري، كنشگر چالش جهاني بلوط، از #اكوسايد_جنگل_هاي_بلوط سردشت، گزارش مي دهد..
از مجموع ۹۰هزار جنگل های بلوط سردشت
(اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان)
و شهری که به دلیل وجود بیش از هشت هزار مصدوم شیمیایی
بیش از هر نقطه جهان به اکسیژن نیازدارد،فقط در طول ده سال گذشته،
حدود نیمی از آن تخریب شده است..
سودجویان ومنفعت طلبان به تخریب ادامه می دهند
ومتولیان با توجیه، پرونده تشکیل و به دادگاه معرفی شده،
به نظاره گری مشغول شده و از بودجه عمومی برای حفاظت و احياء، حقوق مي گيرند!
انجمن بالويزاني ژينگه_
انجمن برگزيده كشوري در سال ١٣٩٧ و برنده جايزه صلح و محيط زيست
----
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە🐿
@balvezani_jinga
از مجموع ۹۰هزار جنگل های بلوط سردشت
(اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان)
و شهری که به دلیل وجود بیش از هشت هزار مصدوم شیمیایی
بیش از هر نقطه جهان به اکسیژن نیازدارد،فقط در طول ده سال گذشته،
حدود نیمی از آن تخریب شده است..
سودجویان ومنفعت طلبان به تخریب ادامه می دهند
ومتولیان با توجیه، پرونده تشکیل و به دادگاه معرفی شده،
به نظاره گری مشغول شده و از بودجه عمومی برای حفاظت و احياء، حقوق مي گيرند!
انجمن بالويزاني ژينگه_
انجمن برگزيده كشوري در سال ١٣٩٧ و برنده جايزه صلح و محيط زيست
----
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە🐿
@balvezani_jinga
عكس هم اكنون ساعت ١٣ روز يك شنبه مورخ ٣١ فروردين ١٣٩٩
دو دسته گله چندده تايي در دو ضلع غربي و شرقي روستاي به ريپانه ؟!!!
•چندبار تلفني از مسئول حفاظت اداره درخواست داشته ایم حداقل در محدوده "پارك ئاشتي"، از چراي گله ها جلوگيري كنند.
مخالف استفاده بوميان از جنگل نيستيم كه استفاده اصولي، حق آنان است اما؛
اين منطقه بايد قُرُق مي شد،چرا كه يكي از محدود منابعي است كه مي تواند چون سرمايه نمادين شهر روي آن حساب كرد...
مجموعه "بنياد توسعه صلح و مهرباني" با جمع بلوطبانانش در گروه "بالويزاني ژينگه"، هر سال چندهزار "بذر بلوط مهرباني" در اين منطقه مي كارند ولي متأسفانه، در آستانه سربرآوردن، "جوانه هاي صلح"، لقمه لذيذ گله هاي رها شده در پارك مشرف به شهر و روبه روي اداره منابع طبيعي شهرستان مي شوند و زحمات هر ساله ما، ضرب در صفر مي شود!!!!
🐿🐿🐿🐿
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە
#چالش_جهاني_بلوط
#نشاء_بذر_مهرباني
#غرس_جوانه_صلح
#حافظان_طبيعت
#رسالت_متوليان
#كجاي_كاريم؟
@balvezani_jinga
دو دسته گله چندده تايي در دو ضلع غربي و شرقي روستاي به ريپانه ؟!!!
•چندبار تلفني از مسئول حفاظت اداره درخواست داشته ایم حداقل در محدوده "پارك ئاشتي"، از چراي گله ها جلوگيري كنند.
مخالف استفاده بوميان از جنگل نيستيم كه استفاده اصولي، حق آنان است اما؛
اين منطقه بايد قُرُق مي شد،چرا كه يكي از محدود منابعي است كه مي تواند چون سرمايه نمادين شهر روي آن حساب كرد...
مجموعه "بنياد توسعه صلح و مهرباني" با جمع بلوطبانانش در گروه "بالويزاني ژينگه"، هر سال چندهزار "بذر بلوط مهرباني" در اين منطقه مي كارند ولي متأسفانه، در آستانه سربرآوردن، "جوانه هاي صلح"، لقمه لذيذ گله هاي رها شده در پارك مشرف به شهر و روبه روي اداره منابع طبيعي شهرستان مي شوند و زحمات هر ساله ما، ضرب در صفر مي شود!!!!
🐿🐿🐿🐿
#باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە
#چالش_جهاني_بلوط
#نشاء_بذر_مهرباني
#غرس_جوانه_صلح
#حافظان_طبيعت
#رسالت_متوليان
#كجاي_كاريم؟
@balvezani_jinga