انديشه پويا
56 subscribers
1.04K photos
709 videos
33 files
1.09K links
بنام خداوند جان و خرد
كزين برتر انديشه بر نگذرد
نيابد بدو نيز انديشه راه
كه او برتر از نام و از جايگاه
فردوسى

https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1brw1bwuuzfk8&utm_content=3pgk8k4
Download Telegram
🏻دكتر کاوه مدنی، فعال و کارشناس برجسته محیط زیست در صفحه اینستاگرامی خود با هشدار نسبت به گسترش شایعات و خرافات در مورد سیل اخیر نوشت:

🔶...برخی از این #خرافه‌ها و روایت‌های ناقص و اشتباهی که بدون مطالعه و مبنای علمی در روزهای اخیر شکل گرفته و متاسفانه از زبان برخی از مسئولین هم تکرار شده اند را مرور می‌کنیم:
- دوره سی ساله #خشکسالی تمام شده است.
- ایران وارد دوره بلند مدت #ترسالی شده است.
- #تغییر اقليم "عامل" سیل‌های اخیر در ایران است.
- مشکل #ورشکستگی آبی و #بحران آب ایران به خاطر بارندگی های اخیر حل شده است.
- اگر سدها نبودند، خسارت ها بیشتر بود و بنابراین به سدهای بیشتری نیاز داریم.
- به خاطر حجم بارش، خسارت #سیل‌های اخیر اجتناب ناپذیر بود.
- قطع درختان عامل سیل در شمال کشور بود.
- بی‌احتیاطی مردم و عدم توجه به هشدارها، عامل مرگ و میر مردم در سیل شیراز بود.
- #باروری ابرها عامل بارش‌های غیرعادی است.
- پروژه #هارپ و دستکاری اقلیمی توسط دشمنان عامل افزایش فعالیت جوی است.

🔶خرافه ها و روایت‌های ناقص پس از مدتی به باور تبدیل می‌شوند و پس از آن به مبنای قضاوت. چوب قضاوت های نابجا و نادرست را هم مردم و محیط زیست می‌خورند و جا دارد که کارشناسان به این مباحث ورود کنند.
@andishepouya1
#فرداى_بهتر
https://up.upinja.com/8nj70.jpeg
Forwarded from راهبرد
‍ ‍‍ ‍‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "هاشمی‌ها و فریاد واتعدیلا!"

👈 اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

یکی از بزرگان نقل کرده‌اند که در دوران جنگ یک ایرانی ساکن آمریکا به دیدن آقای هاشمی‌رفسنجانی می‌آید و به آقای هاشمی می‌گوید: "آیا شما نمی‌خواهید پولتان زیاد بشود و در جنگ پیروز بشوید؟". آقای هاشمی می‌گوید: "بله". آن آقا می‌گوید: "شما قیمت ۷۵ریال دلار را تعدیل کنید و دلار را به چندین برابر بفروشید تا درآمد ریالی شما بخوبی افزایش یابد".

آقای هاشمی با قبول این موضوع خدمت امام می‌رسند و به امام می‌گویند تا شما برای انجام این کار فرمان ندهید؛ من از اینجا نمی‌روم. امام می‌فرمایند شما هزار روز هم اینجا بنشینید؛ من چنین فرمانی نمی‌دهم. ولی یک کار را می‌کنم و آن این است که این پیشنهاد شما را به دولت می‌دهم تا بررسی کنند و نتیجه این پیشنهاد با حضور من، در جلسه سران سه قوه جمع‌بندی بشود.

نخست‌وزیر علیرغم مخالف بودن، موضوع را برای سران قوا ارسال می‌کنند و از سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز مجددا نظرخواهی می‌کنند و نتیجه کار بعد از بررسی‌های همه‌جانبه در جلسه سران قوا با حضور امام مطرح می‌شود؛ ولی آقایان رییس‌جمهور و رییس قوه قضاییه و نخست‌وزیر با این پیشنهاد مخالفت می‌کنند و آقای هاشمی بعنوان رییس مجلس دراقلیت قرار می‌گیرند و موضوع تعدیل اقتصادی و موضوع افزایش قیمت ارز برای تامین درآمد بیشتر برای مخارج حکومتی منتفی می‌شود.

اما این سیاست بنیان‌کن بعد از رحلت امام و به قدرت رسیدن آقای هاشمی اجراشد که یکی از نتایج آن، گرانی‌های گسترده و نارضایتی مردم و بروز ناآرامی و اعتراضات در شهرهای مشهد، شیراز، اسلامشهر و.... بود.

نمی‌دانم چرا سیاست تعدیل اقتصادی برای خانم فائزه هاشمی این قدر حیثیتی شده است که اخیرا در مصاحبه با روزنامه "آرمان" از اینکه دو جناح چپ و راست مانع ادامه آن شدند؛ ابراز تاسف کرده‌اند.

باید از خانم هاشمی پرسید: ملت ایران چه گناهی کرده‌اند که خداوند در این خاک نفت قرار داده که یک بار با فروش نفت و درآمدهای آن، اقتصاد ایران دچار نفرین منابع و بیماری هلندی می‌شود و دیگربار هم با افزایش قیمت دلار، جان مردم به لب می‌آید و بعد از بالا رفتن نرخ دلار هم می‌فرمایند قیمت انرژی در ایران نسبت به فوب خلیج‌فارس پایین است و به دلیل ارزانی قاچاق می‌شود و چاره‌ای جز افزایش قیمت بنزین و انرژی در ایران نیست و بعد هم قیمت انرژی را بالا می‌برند و بازهم قیمت‌ها افزایش می‌یابد.

سوال این است که این سیاست مخرب تعدیل اقتصادی کی تمام می‌شود؟ ظاهرا این سیاست مشروعیت‌زدا تا زیمبابوه و ونزوئلا شدن ادامه خواهد یافت.

سیاست تعدیل مورد حمایت
خانم فائزه هاشمی و حزب کارگزاران با تحمیل گرانی و تورم به جامعه، شکاف دولت-ملت را به‌شدت افزایش داده و این دوستان آن را به هیچ می‌شمارند.

یادمان نمی‌رود که در سال‌های قبل از دوم خرداد، تئوریسین‌های این جریان مدام گفتند دوسه میلیون نفر هم در زیر چرخ‌های توسعه کشته شوند، مهم نیست؛ در شرایطی که قرآن کشتن یک‌ نفر را کشتن تمام ‌انسان‌ها می‌داند.

این رمز سقوط ماست که تابه‌حال آن را نفهمیده‌ایم و حتی انتخابات سال۸۴ هم موجب عبرتی نشده است و هنوز هم مرغ حامیان تعدیل یک پا دارد.

نمی‌دانم چرا عراق، سوریه و یمن سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا نمی‌کنند؟ فرانسه و آلمان که جای خود دارند؛ چرا هند، مصر و الجزایر این سیاست داهیانه را از ما یاد نمی‌گیرند؟

البته خانم هاشمی باید سر به آسمان بسایند که اگر آقای هاشمی نتوانست سیاست تعدیل را به‌خوبی اجرا کند؛ حالا آقای روحانی دقیقا و به‌خوبی این پروژه آقای هاشمی را اجرا می‌کنند و شاید دست ایشان را هم از پشت بسته‌اند.

حامیان روحانی هم خاموشند؛ با این بهانه که خدای‌نکرده انتقاد به گرانی ارز و سیاست تعدیل اقتصادی دولت ممکن است آب خانه جناح رقیب را گرم کند.

در شرایطی که رقبای اصلاح‌طلبان و دولت در صداوسیما با تمام قوا همه عواقب تحریم، گرانی، تعدیل اقتصادی و حتی کمبود گوشت و دارو را با بزرگنمایی کمبودها به نام سیاست روحانی و اصلاح‌طلبان قباله می‌کنند و آن را به ضمیر ناخودآگاه جامعه پانچ می‌کنند.

تندروها هم که ۸۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی ۸ساله احمدی‌نژاد را در مسیر جاه‌طلبی و هولوکاست‌ستیزی خود به اقتصاد مصرفی ایران تزریق کرده‌اند و با به فنا دادن پول اشتغال ۱۳میلیون ایرانی و با خلق بیماری هلندی ارزش پول ملی ایران را به کاه کاهش داده‌اند و ملت را به خاک سیاه نشانده‌اند؛ حالا با فرار به جلو بازی "کی بود، کی بود؟ من نبودم"؛ راه انداخته‌اند و تبعات فجایع مالی و پولی خود را با هنر تصویر و رسانه و انحراف افکار عمومی به حساب اصلاح‌طلبان واریز‌ می‌کنند.

🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
Forwarded from راهبرد
‍ ‍‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "هاشمی‌ها و فریاد واتعدیلا!"| نوشته: اروجعلی محمدی| بخش دوم و پایانی

دراین گیرودار خانم فائزه هاشمی هم بی‌توجه به تبعات موضوع تعدیل فریاد "واتعدیلا" و "واسلاما" و "واجناح چپ" سر می‌دهند.

خانم هاشمی شاید سفره بی‌نان ندیده‌اند؛ ولی بسیاری از مردم ما سفره بی‌نان دیده‌اند و سیاست تعدیل را هم مثل شعار "آوردن نفت بر سر سفره‌ها" موجب کوچکتر شدن سفره‌های خود می‌دانند.

من شخصا در همین ایام با تحقیق در عواقب افزایش نرخ ارز به نتایج تلخی رسیده‌ام که یکی از جداول این تحقیق را ذیلا ارائه می‌کنم:

جامعه آماری این جدول بیش از ۳۰۰۰نفر کارگر و مهندس یک بنگاه بزرگ تولیدی است که قدرت خرید آنان در سه مقطع ۸۴ و۹۲ و۹۷ بعنوان شاهد مورد تحقیق قرار گرفته است.

بر اساس این تحقیق، در سال ۸۴ حقوق دریافتی یک ‌کارگر این بنگاه، معادل ۱/۲۳ سکه و حقوق دریافتی یک مهندس معادل ۲/۷۹ سکه بوده که در سال۹۲ درآمد یک کارگر به ۵۲صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به ۸۸صدم یک سکه کاهش می‌یابد.

علیرغم افزایش قدرت خرید این حقوق‌ها تا خرداد سال۹۷ در دولت روحانی با بروز تحریم‌ها و اجرای مجدد سیاست تعدیل، بار دیگر در پایان سال۹۷ حقوق یک کارگر آن بنگاه به ۶۰صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به‌۸۵صدم بهای یک سکه بهار آزادی کاهش یافته است.

این فقر ظالمانه نتیجه غارت موسسات‌ غیرمجاز مال و بانک‌های رباخواری است که با سوءاستفاده از سرمایه‌های مردم به خلق نقدینگی وحشتناک دست یازیدند و ملت را غارت کردند.

این فقر ثمره آینده‌فروشی‌ها و بی‌انضباطی‌های گسترده‌ای است که از سال۸۸ به بعد دامن نظام مالی و پولی ایران را گرفته است و امروز با همان راه‌حل دم‌دستی و آسان تعدیل اقتصادی و افزایش قیمت ارز به جبران غارت آنان اقدام می‌شود.

راه‌حلی که هیچ سودی ندارد و سکنجبینی است که صفرا می‌افزاید؛ در شرایطی که یگانه راه‌حل اقتصاد کشور کاهش هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری در اشتغال مولد ایران است.

براساس اعلام سازمان بین‌المللی کار، چین به خاطر صلاحیت‌های بی‌بدیل علمی در استفاده مولد از نیروی انسانی خود در فاصله سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ در کمتر از دو دهه توانست با ۳۱۰میلیارد دلار سرمایه‌گذاری ۲۲۶میلیون نفر شغل مولد ایجاد کند.

ولی در دولت احمدی‌نژاد در دوره ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با تزریق ۶۲۰میلیارد دلار به اقتصاد ایران، فقط ۷۳هزار نفر اشتغال ایجاد شد. چرا و بازهم چرا؟

چرا باید منابع مالی ایران ‌چنین فلاوفنا شود و بعد از آن‌هم برای تامین مخارج حکومتی با سیاست تعدیل از مردم خراج ستانده شود؟

این‌پروژه ثبات‌زدا و ناعادلانه ریشه اصلی فساد در کشور است و جز شکست و نا‌کامی برایمان عایدی نداشته و نخواهد داشت.

اگر خانم فائزه هاشمی غصه سیاست تعدیل را می‌خورند؛ من صادقانه از خدا می‌خواهم که خانه سیاست تعدیل اقتصادی را به‌کل خراب کند که خانه ما را ویران کرد.
@javadrooh
🌎 تفاوت مذاکرات ترامپ با کره شمالی و اوباما با ایران در برجام

✍🏽رضا نصری
، حقوقدان بین الملل و عضو مطالعات ژنو
@rezanasrichannel

تفاوت اول اینکه روش ترامپ مبتنی بر مُدل مذاکراتی «از بالا به پایین» (یا Top down) است، حال اینکه دیگران مُدل «از پایین به بالا» (Bottom-up) را پیش گرفته بودند.

تفاوت دوم اینکه روش مذاکراتی ترامپ - به زعم او - مبتنی بر سیاست «فشار حداکثری» است و مادام که طرف مقابل به صورت کامل و غیرقابل بازگشت خواسته‌های او را به اجرا نگذارد، حاضر به کاهش فشار نخواهد بود. او مدعی است این مُدل موجب می‌شود طرف مقابل «اعتبار» و «تهدید» آمریکا را جدی‌تر بگیرد و با مقاومت و مطالبات کمتری به خواسته‌های آن تن دهد.

در مذاکرات هسته‌ای ایران، بحث «اقدامات همزمان» و «اقدامات متناظر» مطرح بود. حال اینکه در مُدل مورد نظر ترامپ توقع می‌رود کره شمالی تمام خواسته‌های آمریکا در زمینه خلع سلاح، انحلال برنامه موشکی و انحلال کامل تاسیسات هسته‌ای را یکجا برآورده کند تا سپس در ازای آن از «فشار حداکثری» کاسته شود.

در قضیه برجام، ایران تنها به «محدود کردن» برخی فعالیت‌ها (و نه برچیدن زیرساخت‌های هسته‌ای خود)، آن هم به صورت موقت (و نه دائمی) تن داد و هیچ‌گونه محدودیتی نیز در زمینه برنامه‌های دفاعی و نظامی خود قبول نکرده است.

حال اینکه در مورد کره شمالی دولت ترامپ اصل را بر «اقدامات دائم در ازای اقدامات بازگشت‌پذیر» قرار داده است.

دولت ترامپ تصور می‌کند می‌تواند کشوری را که موشک‌ها و سلاح هسته‌ای خود را تنها عامل بازدارنده در برابر تهاجم نظامی آمریکا می‌داند، با «تهدید» و اِعمال تحریم‌هایی که موجودیت کشور را به مخاطره می‌اندازد وادار به واگذاری همان اهرم بازدارنده کند!

مورد لغو قطعنامه‌های شورای امنیت درباره ایران یک مورد استثنایی است که نه با الگوی رفتاری امریکا، نه با منش سایر اعضای دائمی شورای امنیت و نه با رویه خود این نهاد سازگاری دارد.

حقیقت این است که یکی از مهم‌ترین اهداف و اولویت‌های ایران در مذاکرات هسته‌ای خروج از زیر ضرب شورای امنیت سازمان ملل بود و به همین خاطر هم از ابتدا تیم مذاکره‌کننده وزارت امور خارجه با عزمی جدی و یک تلاش فنی بی نظیر، عدم عادی‌سازی پرونده کشور در شورای امنیت را به عنوان «خط قرمز» خود تعریف کرد و در آن جهت نیز گام برداشت.

ایران تنها کشوری است که موفق شده بدون اینکه حتی یک روز قطعنامه‌های شورای امنیت را اجرا کرده باشد، کلیت آن‌ها را - صرفاً با توسل به مذاکره - لغو کند.

در اصل، نه تنها ایران موفق شد قطعنامه‌های قبلی را لغو کند، بلکه - به عنوان کشوری که در شورای امنیت عضویت ندارد و صرفاً «موضوع» رسیدگی آن بوده - حتی توانست در تدوین و نگارش قطعنامه جدید نیز ایفای نقش کند و ملاحظات و خواسته‌های خود را در سند جدید به کُرسی بنشاند.

این دستاورد استثنایی در همان زمان هم موجب تعجب بسیاری از تحلیلگران شد و بعید است کره شمالی - ولو با وجود سلاح هسته‌ای - موفق شود چنین استعدادی در حوزه دیپلماسی و حقوق بین‌المللی از خود به نمایش بگذارد.

#اقتباس_از_كانال_نويسنده
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اين شيرازى هاى دوست داشتنی از مردمان ملک ايران دوست داشتنی

جشن کارکنان بیمارستان نمازی شیراز برای عروس و داماد شمالی که برای ماه عسل به این شهر سفر کرده و دچار حادثه سیل شده بودند.
@andishepouya1
Forwarded from انديشه پويا
💢 مهیب تر و ترسناک تر از سیل

" در حالیکه تاکنون متاسفانه در سیل های اخیر بر طبق آمارهای رسمی 23 نفر از هم میهنانمان جان باخته اند. طبق آمار پلیس راه تا روز چهارم فروردین 170 نفر از هموطنانمان در تصادفات جاده ای جان باخته اند."

#سحام_نیوز
@andishepouya1
تهرانِ پاک در روزهای اخیر ...

📸عكس از #هادی_نیک
@andishepouya1
Forwarded from اتچ بات
📝» از تمنای باران تا آمدن سیل ! «

✍🏻دكتر احسان شریعتی
@Dr_ehsanshariati

🔸هنوز فضای دید-و-بازدیدها، شادباش‌ها و نیک‌نوشت‌های نوروزی‌ تمام نشده، سال نو را با خبرهای بد سیل خانمان‌برانداز و تسلیت‌گویی به هم‌میهنانمان آغاز می‌کنیم و نمی‌دانیم اين چه رازيست كه "بهار" به تعبیر شاعر، «هربار با عزای دل ما می‌آيد؟!» می‌گویند از پی یک‌دوره خشک‌سالی افراطی که به‌قول زنده‌یاد بازرگان «برای باران دعا می‌کردیم، سیل آمد»، و مهمتر این‌که دوران «ترسالی» تفریطی فرارسیده است!

🔹فراتر از «خشمِ» طبیعت، که شاید به همان اندازهٔ «مهر» طبیعت بی‌معنا باشد، خشم خدایی نیز در کار نیست، زیرا علاوه براینکه در جهان‌بینی ادیان توحیدی ابراهیمی، «عدل» صفت اصلی خداوند است، اصل عقلی «جهت کافی» نیز حکم می‌کند که هر چیز برای بودن دلیلی دارد. احتمال واقعی و دلیل علمی جاری شدن سیل آن‌را قابل پیش‌بینی و پیش‌گیری ساخته است.

🔸آنچه «دلیل» ندارد «دلیری» انسان‌هاست در سبک اسکان و شیوهٔ شهر-و-راه‌سازی‌ای که نتیجه‌اش را هر روز به‌صورتی پیاپی می‌بینیم:
تخریب جنگل‌ها و دستکاری موانع طبیعی، جاده‌سازی در مسیل‌ها، ساخت-و-سازهای بی‌رویه در جوار رودها، و ... به این ترتیب، مسئول چگونگی واکنش به خشک-و-ترسالی «طبیعی» نه خدا که انسان، و به‌شکل خاص «مسئولین» امور زیرساختی اند! مسئولیتِ مسئولین اما به‌معنای معاف بودن ما و مردم از الزامِ پاسخ‌گویی نسبت به سرنوشت و زیست مشترکی که در آن خشک و تر با هم می‌سوزند، نیست.

🔹نخستین گام در راه انجام وظیفهٔ اخلاقی و مدنی، کسب خودآگاهی لازم، همراه با تغییری بنیادین در بینش و منش است، نوعی آگاهی‌ معطوف به نجات و رهایی از تهدیدات طبیعی، زیرساخت‌های زیستی معیوب و نابخردانهٔ گذشته، سیاست‌گذاری‌های کلان اجتماعی-اقتصادی تبه‌کارانه، اگرچه در پوشِ آزادی و سازندگی و توسعه و عمران و...
از شهادت تراژیک آنتیگونهٔ سوفوکل تا حماسهٔ گواهی‌بخشی زینب، با دو گونه مذهب مواجهیم که یکی مبلغ اخلاقی است انسانی، اما برخاسته از ناموس هستی و امرِ قدسی یا ارادهٔ خدایی و سیر طبیعی امور (دفاع از حقوق طبیعی و شرعی برادری قربانی)، و دیگر اراده‌ای که به‌نام تقدس دینی، مدافع خوی زیاده‌طلب انسانی، سلطهٔ خودکامهٔ سیاسی و نظم موجود و حاکم اجتماعی است. انسان این «غریب‌ترین آشنا»ی عالم هستی، می‌تواند با خشونت خود عامدانه علیه حدود طبیعی تجاوز کند (hybris)، اما نمی‌تواند به‌هنگام بازخورد و خسارت، تقصیر در مسئولیت خویش را به گردن خشم طبیعت بیاندازد.

🔸زیرا تا بدانجا که به انسان بستگی دارد (و شاید بخش کوچک‌تر امور)، او مسئول یافتن «اعتدال» میان دو حد افراط-و-تفریط است. این مفهوم و معیار را که ریشه در «عدل» دارد، را متاسفانه «اعتدالیون» سیاست‌پیشه مسخ کرده‌اند؛ چنان‌که معنای (قرآنی) «وسط» را از «میانهٔ میدان»‌داری به «وسط لحاف خُسبیدن» تقلیل داده‌اند.

🔹خلاصهٔ کلام، تا بدانجا که به انسان بستگی دارد، او مسئول کار و کم‌کاری خویش است و حتی مسئول «مسئولین» خود! چه، به بیان سعدی: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شوره‌بوم خس !

🔸در این لحظه اما، بیش از هرگونه حسابرسی، نیازمند همدردی و همبستگی ملی برای رویارویی با بحرانیم .

#همبستگی_ملی #بحران
@andishepouya1
🛰
🌍 تصاویر ماهواره ای در مورد سیل آق قلا چه می گویند؟

✍🏻دكتر کاوه مدنی


تصاویر پردازش شده توسط دکتر مهدی معتق، استاد مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان، این ادعا که سدها عامل نجات مردم در مقابل #سیل هستند را قابل تأمل می کند.

به تغییرات عرض رودخانه قبل و بعد از سد دقت کنید. عرض رودخانه در بالای سد #طبیعی است، اما در پایین سد، هر چه جلوتر می رویم، عرض رودخانه در اثر تجاوز به بستر رود و رسوب گذاری حاصل از کاهش سرعت آب توسط سد کاهش پیدا می کند.

کاهش عرض یعنی کاهش ظرفیت انتقال سیلاب. همانطور که در کنار #دروازه_قرآن، انسداد مسیل انتقال آب فاجعه آفرید، در اینجا نیز با کاهش ظرفیت رود، در نقطه ای از پایین دست شکست رخ داده و منطقه به زیر آب رفته است.

در واقع، پس از بهره برداری از #سد، میزان حجم طبیعی جریان آب و سیلاب های معمول و غیرمعمول فراموش شده و به #حریم_رودخانه تجاوز شده است.

درست است که داشتن سد (به شرط بهره برداری درست!) می تواند به مهار و تنظیم سیلاب کمک کند، اما سوال اینجاست که آیا در نبود سد، ظرفیت رود، وضعیت #توسعه پایین دست، نحوه استقرار مردم و الگوی کاربری اراضی همین گونه می بود؟
@andishepouya1
🔸آقا رضا پهلوی! اگر من جای باشم...

✍🏻مهدی غنی
@cheshmandaz_iran

🔺آقا رضا پهلوی،‌ اینکه من بخواهم جای شما باشم، ازجمله محالات روزگار است؛ نه از موضع دست ما کوتاه و خرما بر نخیل، که مقام شما خیلی بالا باشد و به قد و قواره من نخورد، از این جهت محال است که مقام و موقعیت شما نه انتصابی است که از طریق رابطه بتوان به آن دست یافت، نه انتخابی است که با جلب آرا دست‌یافتنی باشد، حتی به انتخاب خود شما هم نبوده‌ است. شما شاهزاده به دنیا آمدید و تنها شما می‌توانید شاهزاده باشید و لاغیر. به همین دلیل شاهزاده بودن دلیل بر شایستگی خاصی نیست.

🔺سال 1339 که شما به دنیا آمدید من هشت‌ساله بودم. به یاد دارم چه جشن و سروری در شهرها برپا شد. خانواده ما هم از اینکه سلسله پادشاهی ابتر نماند احساس خوبی داشتند. در عالم کودکی، با هم‌سن‌وسالانم درباره زندگی یک شاهزاده چه داستان‌ها که نمی‌بافتیم. زندگی یک شاهزاده برای مردم ما همیشه سوژه‌ای جذاب و اسرارآمیز بود و همواره پیرامونش شایعه‌سازی می‌کردند. یادم هست سال‌های بعد شایع شد ولیعهد لال است و نمی‌تواند صحبت کند، چون در انظار عمومی کسی ندیده بود شما سخن بگویید. چند سال بعد که کتابخوان شدم، کتاب شاهزاده و گدای مارک ‌تواین از اولین و جذاب‌ترین کتاب‌هایی بود که خواندم. در آنجا ادوارد شاهزاده جای خود را با تام گدازاده عوض کرد و چه حوادث طنزآمیز و شگفتی رقم خورد. مارک ‌تواین با این ترفند به انتقاد از وضعیت دربار انگلیس و زندگی فلاکت‌بار آن زمان مردم پرداخته بود.

🔺حالا جناب شاهزاده! فرض کنید من تام باشم و شما ادواردشاه. بیایید لحظاتی جایمان را با هم عوض کنیم. همین‌جا اعلام کنم گرچه من را مأموران پدر شما ماه‌ها شکنجه کردند، اما نسبت به شما کینه و دشمنی خاصی ندارم و شما را در آنچه بر من و دیگران رفت مقصر و مسئول نمی‌دانم.

🔺سال 1352، 21 سال داشتم که ساواک مرا بازداشت کرد و شما سیزده‌ساله بودید. تا پنج سال بعد هم که رژیم پدرتان سقوط کرد، در هیچ پست و مقام اثرگذاری نبودید و در حال آموزش خلبانی جنگنده‌ها بودید، حتی بعید نمی‌دانم تحت‌تأثیر مادرتان برخی از رفتارهای پدر و حکومتش را قبول نداشتید، هرچند جرئت بیانش را هم نداشتید. برای رفع سوءتفاهم باید بگویم اینکه خودمان را جای دیگری بگذاریم به‌معنی قضاوت عادلانه و رعایت انصاف است و اینکه مسائل را از زاویه دیگری هم ببینیم و در منظر خودمان دگم و مطلق‌نگر نشویم، پیش از اینکه روزگار به ما بیاموزد، از فکر دیگری استفاده کنیم و به‌خاطر تکرار اشتباهات هزینه ندهیم.

🔺آقارضا! اگر جای شما بودم، اولین کاری که می‌کردم این بود که تکلیف خودم را مشخص می‌کردم. آیا من شخصیت مستقلی دارم و توانایی‌ها و شایستگی‌هایی دارم که ملت ایران به آن‌ها نیاز دارد یا اینکه مهم‌ترین ویژگی و امتیاز من شاهزاده بودن و وابستگی ژنتیکی من است. از طرفدارانم با این پرسش نظرخواهی می‌کردم که علاوه بر شاهزاده بودن چه برجستگی و شایستگی‌هایی در من می‌بینند؟ من نسبت به سایر رهبران چه امتیاز و توانایی دارم؟ به آن‌ها که بر شاهزاده بودن من تکیه می‌کنند می‌گفتم درست است که افراد مرا شاهزاده می‌شناسند و پدرم 37 سال و پدربزرگم 20 سال بر این کشور حکومت کرده‌اند، اما این شاهزادگی، به‌قول این گفته حکیمانه گیرم پدر تو بود فاضل/ از فضل پدر تو را چه حاصل، الزاماً برای من شایستگی و ارزشی به ارمغان نمی‌آورد. بسیار شاهزادگان نادان و نابکاری بوده‌اند که به این ملک و ملت خیانت کردند و آشپززادگانی همچون امیرکبیر هم بوده‌اند که خدماتشان همواره در زمین ایران و ضمیر مردم مانده است؛ بنابراین شاهزاده بودن نه امتیاز و اعتبار است و نه عامل شایستگی و برتری من بر دیگران. همان‌طور که از خانواده فقیر و تهیدست بودن، مایه شرم و حقارت نیست.

🔺به حامیانم می‌گفتم: شاهزادگی همان آقازادگی است. وقتی مردم ما آقازاده بودن و ژن خوب داشتن را چنین به تمسخر می‌گیرند، وقتی برخی آقازاده‌ها با استفاده از رانت پدرانشان پست‌هایی را اشغال می‌کنند یا منسوبان آقایان از امکانات ویژه برخوردار می‌شوند و نمی‌گذارند شایستگان جایشان بنشینند و بر نابه‌سامانی اوضاع می‌افزایند، مردم از این پدیده منزجرند، شما چقدر عقب‌افتاده‌اید که می‌خواهید مرا با عنوان شاهزادگی بر آن‌ها حاکم کنید!

🔺منبع: شماره 114 نشریه چشم‌انداز ایران
@andishepouya1

📎 براى خواندن متن كامل اين مقاله، بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://tinyalias.com/Qi1P5i
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙آدمیرال مایک مالن: رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح آمریکا در مصاحبه با CNN:

افول آمریکا را می‌بینم!


🔺در ویدئو بالا: من افول آمریکا را دارم میبینم! شبیه شرکتی است که دارد ورشکسته میشود؛ و سوال این است که آیا رهبرانی پیدا میشوند که آمریکا را از این سقوط آزاد نجات دهند، قبل از اینکه کشور با فروپاشی مواجه شود!

#مطالعات_آمریکا
@andishepouya1
📝سریالِ تاریخیِ انقلابی و غیرانقلابی
از زیدیه تا شاهان صفوی؛ از نواب صفوی تا امروزی‌ها

✍🏻رسول جعفریان
، استاد تاریخ دانشگاه تهران

🔸مرور بر تحولات نزدیک به یک سال اخیر در قم، تقابل دو طرز فکر را نشان می‌دهد. عده‌ای که بر اساس شعارهای خودشان، طرفدار انقلابی ماندن حوزه هستند، و باز عده‌ای که به گفته همین گروه، سکولار یا غیرانقلابی‌اند و گویی نسبت به انقلاب بی‌تفاوت هستند. به نظرم، این وضع تا حدی شبیه چیزی است که زمان آیت‌الله بروجردی و رابطه وی با فدائیان اسلام بوده است. ممکن است دقیقا تطبیق نکند اما به نظر می‌رسد همان است. پیش از آن هم، اگر سری به مشروطه بزنیم، دو گروه در میان روحانیون هستند. گروهی که طرفدار مشروطه و انقلابی ـ طرفدارِ انقلابِ مشروطه ـ هستند و دوست دارند دین و سیاست را به هم نزدیک کنند؛ و از آن جمله "سید حسن مدرس" از نسل دوم عالمان مشروطه‌خواه است و البته یک دمکرات به تمام معناست، و گروه دیگر که با مشروطه درافتادند، آن را غیرشرعی خواندند و از آن فاصله گرفتند و غیرانقلابی بودند. البته آن تقسیم‌بندی، کاملا منطبق بر آنچه که امروز مطرح می‌شود؛ یا زمان آقای بروجردی بود؛ نیست.

🔸اگر بخواهیم نگرش علی شریعتی را درباره تشیع علوی و صفوی مرور کنیم، باز نوعی تجربه انقلابی و غیرانقلابی از این زاویه داریم. تشیع علوی از نگاه او یک تشیعِ انقلابی است، و تشیع صفوی، تشیعی که غیرانقلابی است. البته تشیع صفوی، به زعم او، با دستگاه صفوی ساخت و پاخت کرده و از نظر او نمونه آن هم علامه مجلسی بوده که در بطن دولتِ صفوی با منصب شیخ الاسلامی، ستایشگر شاهان صفوی بود. شریعتی در این باره، سعی کرده است تا جنبه‌های مختلف این انقلابی‌گری در مذهب را نشان دهد. از نظر او مذهبِ تشیع و باورهای آن، و نیز مهدویت و جز آن مانند مساله عاشورا و حسین، زینب و زهرا (سلام‌الله علیهم اجمعین) هم مصداق تشیع انقلابی هستند اما خواجه نصیر و مجلسی و غیره انقلابی نیستند، چون با سلاطین مغول و صفوی کنار آمدند. یادمان هست که امام خمینی هم که انقلابی بود، یک جوری از اقدام آن عالمان در نزدیکی به سلاطین دفاع کرد.

🔸این تشیع انقلابی و غیرانقلابی را یک جور دیگر هم در عمق تاریخ شیعه می توان دنبال کرد؛ تشیع زیدی و تشیع امامی. راستش اگر تاریخ را درست بخوانیم، تشیع زیدی تشیع انقلابیِ شمشیر به‌دستِ علوی بود که هر روز قیامی به راه می‌انداخت و رهبر آن زید، منتقد برادرزاده‌اش امام صادق (علیه الصلاة و السلام) بود که نشسته و فقط حدیث نقل می‌کند! در مقابل، امامان شیعه بعد از کربلا، دست‌کم در ظاهر کار سیاسی نکردند، علاوه که اصلا کار انقلابی به معنای آنچه که در کربلا بود یا در قیام‌های زیدی نداشتند. [می‌دانم در این باره نظرات مختلف است.] بعدها از نظر سیاسی، در باره لزوم قیام علیه سلطان جور، گفته می‌شد که زیدیه، «یری السیف» یعنی انقلابی بودند؛ جمله‌ای که درباره غالبِ فرقِ خوارج هم گفته می‌شد اما امامیه، در داخل بغداد و شهرهای اصلی که در اختیار سنیان بود، زندگی کرده و انقلابی نبودند. درباره روش علمای شیعه، هم می‌توان گفت: شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی هیچ‌کدام قیامی نکردند. خواجه نصیر و علامه حلی و علمای حله که تقریبا با حکومت‌های وقت، و به طور خاص مغول کنار آمدند. علامه در چندین کتاب خود، از سلطانِ وقت مغول ستایش می‌کند. البته می شود گفت آنها پنهانی مبارزه می‌کردند اما این را باید بیشتر در جهت حفظ تشیع اعتقادی و فکری دانست؛ نه کار سیاسی. در شیعه یک حرکت به نام سربداران هم بود که تشیع فقاهتی نبودند، ضمن این که از شهید اول خواستند یک متن فقهی برای آنها بنویسد. آنها بیشتر صوفی‌مسلک بودند.

🔸وقتی دولت صفویه آمد، فقها دو گروه شدند. آن وقت که اول کار بود، برخی به شاه اسماعیل و طهماسب نزدیک شدند، و اینها را می‌شود تا حدودی انقلابی خواند، برخی آنها را همچنان سلطان جور انگاشتند و کنار ماندند که شیخ ابراهیم قطیفی از آنهاست. کرکی خود و اعقابش همه تا آخر صفوی در کنار شاهان صفوی بودند. در تمام دوره قاجار هم علما و مجتهدان بزرگ، نگاه مثبت و همکاری داشتند، و در این اواخر، از زمان تنباکو به بعد، قدری مشکل پیش آمد که آثارش در مشروطه ظاهر شد و باز انقلابی و غیرانقلابی مطرح گردید.

🔸شاید به عنوان آخرین مورد بشود به تفاوت روش مراجع نجف درباره دخالت در سیاست، با رفتار و باور برخی از مراجع ایران از نظر انقلابی بودن و غیرانقلابی بودن گذاشت. من در این باره فعلا اصراری ندارم. به هر حال، خواستم قدری درباره این تجربه انقلابی و غیرانقلابی در میان روحانیون توضیح داده باشم. امیدوارم وضع را مبهم‌تر نکرده باشم. علاوه که سعی کردم؛ و دست کم دلم می‌خواست موضعی نداشته باشم.

@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥بخش‌هایی از سخنرانی زنده ياد حسنعلی منتظری:

🔺به آقای خاتمی پیغام دادم به رهبری بگوید که ۲۲ میلیون رای آورده است؛ این یعنی مردم برخلاف نظر رهبری و تشکیلاتش فرد دیگری را قبول دارند.

🔺به رهبری بگوید اگر میخواهید در انتخاب وزرای من، استانداران من، دخالت کنید من نمی توانم کار کنم، ضمن تشکر از مردم استعفا می دهم.

🔺کشوری که چند ارگان حکمفرما داشته باشد مجلس جدا و مجمع تشخیص مصلحت جدا و دفتر رهبری جدا این گونه کشور اداره نمی شود.

🔺حکومت مطلقه‌ای که تکلیف کشور را دو سه نفر معین کنند در دنیای امروز مواجه با شکست است. ولی فقیه، یک مجتهد اعلم است که فقط باید نظارت داشته باشد.

🔺اینکه چند روزنامه را وادار کنند چیزی بنویسند، چند بچه در قم چیزی بگویند عصرش گذشته است؛ ائمه جمعه هم حرفی بزنند، همه می دانند امامان جمعه حقوق بگیر هستند. خط قرمزی که می گویند فقط خدا و پیغمبر و امام معصوم است و غیر از آن خط قرمز نیست.
🔺#کلمه
@andishepouya1
📝سه لیست رنگی که نشان می دهد شما واقعا استراتژی دارید.

✍🏽دكتر مجتبی لشکربلوکی

@Dr_Lashkarbolouki

ما همیشه انتقاد می کنیم که دولت و حکومت، استراتژی و برنامه ندارد، اما خودمان بدتریم! اگر کسی از ما بپرسد که استراتژی زندگی شما چیست چه داریم بگوییم؟ میلیون ها نفر در آرزوی جاودانگي به سر می برند، در حالی که نمی دانند با بعدازظهر بارانی یک روز تعطیل خود چه کنند! اگر این سه لیست رنگی را دارید، می توانید ادعا کنید که در زندگی استراتژی دارید.

▫️ لیستی از ویژگی هایی که می خواهید داشته باشید (لیستِ آبی ِ باید-بودن)
نکته مهم این است که بیشتر افراد وقتی در مورد آینده فکر می کنند بیشتر در مورد «باید داشته باشم» فکر می کنند ماشین، خانه، همسر، شغل و ... در صورتی که زندگی متعالی به «باید باشم» مرتبط است: با آرامش، خوش فکر، صبور، منظم، قابل اعتماد، امین، یاری رسان، فعال، مسوول، همدل، مستقل، آزاد و ...
دکتر گایل ماتیو، پرفسور دانشگاه کالیفرنیا، در تحقیقات 20 ساله ای که بر روی دانش آموزانی انجام داد، در دوران ابتدایی از 100 دانش آموزش سوالاتی پرسیده شد که چند نفر از آنها اهدافشان را مکتوب کرده اند، چند نفر هدف دارند و چند نفر هیچ هدفی ندارند؟
20 سال بعد، مجددا از وضعیت زندگی این 100 نفر اطلاعاتی جمع آوری کردند و مشخص شد 3% افرادی که اهدافشان را مکتوب کرده بودند، جزو مرفه ترین و پولدارترین خانواده های شهرشان شده بودند و به معنی واقعی کلمه موفقیت را در زندگیشان بدست آورده بودند. شما نیز هر هدفی دارید، از اینکه میخواهید به چه کسی بعد از چند سال تبدیل شوید و چه وضعیتی داشته باشید را در لیستی مکتوب کنید.
چرا آبی؟ آبی نشان آسمان است. اهداف بلند و افق های متعالی.

▫️ لیستِ کارهایی که باید انجام دهید (لیستِ سبز باید-اقدام)
این لیست هم باید کلان باشد (شامل اهداف کلیدی) و شامل اقدامات و اهداف کمی زمان بندی شده. برای مثال؛ لیست کارها می تواند سالانه، فصلی و هفتگی باشد. اگر تازه کار هستید از فصلی شروع کنید. نه آنقدر بزرگ است که بترسید و نه آن قدر جزیی که عادت نداشته باشید.
چرا سبز؟ سبز نشانه زمین و رویش است؛ اقدامات ثمربخش

▫️لیست کارهایي که نباید انجام دهید. (لیستِ قرمزِ نباید-ورود)
لیست اول باعث می شود که شما هدف داشته باشید. لیست دوم باعث می شود که برنامه داشته باشید اما لیست سوم باعث می شود که شما استراتژی داشته باشید. برای اینکه بتوانید به این سوال پاسخ دهید، به این ده سوال پاسخ دهید:
با چه افرادی نباید رابطه داشته باشم؟ (چه افرادی را باید از لایه اول زندگی ام کنار بگذارم؟)
در چه جمع هایی نباید حضور داشته باشم؟ چه کارهایی را نباید انجام دهم؟ به چه مسائلی نباید توجه کنم؟
به چه دغدغه هایی نباید بپردازم؟ وارد چه حوزه هایی نمی خواهم بشوم؟ چه مسوولیت هایی را نمی خواهم قبول کنم؟ چه اهدافی را نمی خواهم پیگیری کنم؟ چه عادت هایی فکری- زبانی- رفتاری را باید کنار بگذارم؟ چه کارهایی را باید از کارهای روزانه ام حذف کنم؟
به عنوان مثال این لیست می تواند شامل موارد زیر باشد: کنار گذاشتن تلویزیون، رها کردن مطالعه روزنامه های کاغذی، بی توجهی به مسایلی که نمی توانم روی آن ها تاثیر بگذارم، توقف مطالعه در حوزه ایکس، کنار گذاشتن آقا/خانم فلانی به خاطر آنکه من را از مسیر اهدافم کاملا دور می کند، قبول نکردن پیشنهادهای حوزه مشاوره و آموزش.
چرا قرمز؟ قرمز نشانه ممنوعیت و محدودیت است، کارهای ممنوعه!

اگر دو فهرست اولیه در مورد بله این لیست در مورد نه است. جمله بسیار بسیار عمیقی از کریستین بوبن هست که نیازمند ده ها بار خواندن است: در زندگی تعداد محدودی «بله» در اختیار ما قرار دارد و پیش از به کار گیری شان باید با تعداد بی شماری «نه» از آن ها محافظت کنیم.

تجویز راهبردی:
زندگی ما نسبت به ۵۰۰ سال پیش بسیار پیچیده تر شده است. چرا؟ تعداد متغیرهایی که در طول زندگی با آن برخورد می کنیم خیلی خیلی بیشتر شده است. در ۵۰۰ سال قبل، ارتباطات ما محدودتر بود، تعداد انسان هایی که در تعامل بودیم یک صدم الان هم نبود. تعداد مهارت هایی که می آموختیم یک دهم الان. میزان اطلاعاتی که هر روز دریافت می کنیم یک ملیونیوم الان. بنابراین هر چقدر زندگی پیچیده تر و متلاطم تر، نیاز ما به داشتن ذهنیت منظم و منسجم بیشتر.

این سه لیست آبی، سبز و قرمز کمک می کند که بدانیم چه باید بکنیم و از آن مهم تر چه نباید بکنیم؟ تا «نه» های ما در زندگی مشخص نباشد، «بله» های ما ارزشی نخواهند داشت. لیست قرمز را جدی بگیرید به اندازه لیست آبی و سبز

#اقتباس_از_كانال_نويسنده
@andishepouya1
🔺
سامان اربابی، تهیه‌ کننده برنامه مسیح علینژاد در تلویزیون صدای آمریکا، حجاب را (نه حجاب اجباری) به ماسک گروه نژادپرست و آدمکش ک‌‌ک‌ک تشبیه کرده. او این توییت را در پاسخ به ایلهان عمر،نماینده سیاه‌پوست، فهيم ومسلمان کنگره آمریکا نوشته که محجبه است.
🔺
#کانال_نگار_مرتضوی
@andishepouya1
📚 گمراهان، بعثت و آفات رسالت
#مجموعه_آثار_جلد_٢٨

🏻مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan

🔹وقتي قرار باشد كار الحاد و اختلاف و زدودن گناه و استكبار از صفحه‌ي روزگار، به دست بشر باشد، برنامه‌ي دين حالت ستيزه و تعرض پيدا مي‌كند و ناچار پاي قهر يا تجسس و تفتيش در ميان مي‌آيد.

🔸پس از تفتيش توقع توبه است و الاَّ تحميل و اجبار، اگر چه از طريق توقيف و مصادره و هر نوع آزار و شكنجه. و بالاخره در صورت مقاومت، از بين بردن و سوزاندن طرف با محو كسان و لوازم و آثار او. يعني انگيزيسيون به صورت تاريخي و كامل آن.

🔹در اين صورت تمام مكتب و معتقدات، ايمان و اخلاص، عبادت و ايثار، تقوا و عدالت يا رحم و محبت، در جهت شدت و خشونت سير كرده و مؤمن جاهل سنگدلی پر از شقاوت از آب درمي‌آيد و دشمن بدخواه بشريت مي‌گردد!

🔸اينجاست كه عيسي(ع) به گفته‌ی قرآن، از روز ولادت اعلام مي‌نمايد، من جبار و شقي نيستم، و قرآن به رسول اكرم(ص) مي‌فرمايد به رحمت خدا با مردم خوشرو و خوشزبان شده‌اي و اگر تندخوي و قسي القلب بودي به هيچ‌وجه موفق نمي‌شدي آنان را جلب و جمع كرده، به زير پرچم توحيد گردآوري.

🔷بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان

@andishepouya1
🔶شجریان؛ از استادی آواز تا همراهی با فتنه‌گران(!)
#مستندی_که_شبکه_افق_پخش_کرد

🔸وقتی شبکه افق شجریان را سلبریتی رای ساز می خواند(!)
#چكيده:
🔸عصر روز شنبه ۱۰ فروردین ماه اما در اتفاقی نادر و جالب توجه شبکه افق سیما مستندی تحت عنوان «از سپیده تا فریاد» را با محوریت زندگی هنری محمدرضا شجریان و فعالیت‌هایش را روانه آنتن کرد که با تصاویر جوانی و صدای این هنرمند آغاز شد تا پس از سال ها شاهد نقش بستن تصویر او بر قاب تلویزیون باشیم. نام این مستند نیز برگرفته از آلبوم «سپیده» و «فریاد» که از آثار معروف شجریان هستند برگرفته شده است.

بخش اول این مستند بر پیش از انقلاب متمرکز است و به تمجید هنر شجریان پرداخته و به تاثیرش بر موسیقی اصیل ایرانی می پردازد

🔸بخش دوم این مستند اما به اتفاقات چند سال اخیری که برای شجریان پس از انتخابات سال ۸۸ رخ داده اشاره دارد و رویه مستند به گونه‌ای بسیار ظریف از بی‌طرفی بخش اول فاصله گرفته و جانب‌دارانه می‌شود و به همراهی این هنرمند با مردم و اجرای قطعاتی چون «تفنگت را زمین بگذار» اشاره می‌کند

🔸در نهایت گوینده مستند بیان می‌کند که کار شجریان به نقطه پایانی می‌رسد و به این ترتیب ادامه می‌دهد: «او که به خاطر مواضع سیاسی‌اش در کانون توجه رسانه‌ها قرار گرفته است، حال به مواضعی ضد مذهب می‌رسد و برخی از طرفداران سابقش با اندوه به روند قربانی شدن او نگاه می‌کنند.
🔺#خبرآنلاين
@andishepouya1
مشروح را در لینک زير بخوانید:👇🏼
https://www.khabaronline.ir/news/1245581/شجریان-از-استادی-آواز-تا-همراهی-با-فتنه-گران-مستندی-که-شبکه
🌎 چرا نفرین نفت، کشور نروژ شادترین کشور دنیا را نگرفت؟

🗞#برگرفته_از: روزنامه وزين مستقل

✍🏻 در دنیا مثال‌های بسیاری وجود دارد که نشان دهد داشتن ثروتِ خدادادی لزوما باعث خوشبختی نیست به‌طوری‌که حتی شاید مردم یک کشور دعا کنند که ای‌کاش این موهبت نصیبشان نمیشد درست مثل حکایت ما و نفت [حکایت عراق، ونزوئلا، لیبی و ایران] ... اما در این میان کشورهایی هم هستند که از ثروت‌های عظیم خدادادی ، به بهترین شکل در مسیر توسعۀ خود استفاده کرده‌اند.

✍🏻کشف نفت و گاز در سواحل جنوبی نروژ اقتصاد این کشور را متحول کرد ، چاه‌های نفت اکتشافی حاوی مرغوب‌ترین نفت دنیا بود و هست و این کشور روزانه بالغ‌بر ۲ میلیون بشکه نفت خام صادر میکند ، علاوه بر نفت نروژ از صادرکنندگان بزرگ گاز طبیعی در غرب اروپا نیز به‌حساب می‌آید اما این کشور روی دیگری نیز دارد و نفت پاشنه آشیل اقتصادش نیست.

✍🏻اقتصادی که وابسته به یک محصول است چه آن محصول نفت باشد چه پسته و چه گندم ، اقتصادی پر ریسک خواهد بود زیرا خطر نوسانات قیمت و اتفاقات غیرقابل‌ پیش‌بینی همیشه آن را تهدید میکند ، نروژی‌ها دقیقا به این نکته پی بردند و به همین دلیل تمرکز خود را از روی نفت برداشته و به سایر نقاط قوت خود هم توجه کرده‌اند و این بهترین رویکرد برای اقتصاد یک کشور است.

✍🏻تفاوت اقتصاد نروژ با سایر کشورهای نفتی این است که آنها علاوه بر منابع عظیم نفتی به دیگر نقاط قوت خود پرداخته و آنها را پرورش داده‌اند. مثلا صادرات انواع ماهی‌ها و غذاهای دریایی یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی نروژ است ، به‌جز صنعت آبزی‌پروری نروژ در صنعت کشتی‌سازی نیز از کشورهای بزرگ جهان به‌حساب می‌آید ، در کنار ا‎‌ینها این کشور گوشت گاو و سایر فرآورده‌های دامی نیز صادر میکند .

✍🏻نکتۀ پررنگی که در مدیریت منابع طبیعی نروژ به چشم میخورد این است که آن‌ها در سیاست‌گذاری‌هایشان آنقدر شعور دارند که بفهمند این منابع متعلق به نسل‌های بعدی نیز هست و به همین دلیل صندوق ذخیره ارزی و صندوق بازنشستگی جایی است که درآمدهای نفتی به آنجا سرازیر می‌شوند و به‌این‌ترتیب درآمدهای کلان بخش نفت مدیریت میشوند . این کشور برخلاف سایر کشورهای حوزۀ نفت عملکردی فوق‌العاده در سطح اقتصاد داشته و در سال ۲۰۱۷ شادترین کشور دنیا شناخته‌شده است.

✍🏻همان‌طور که ما با خواندن تاریخ از تکرار دوباره چالش‌های آن جلوگیری میکنیم آشنایی با اقتصادهای مختلف نیز به ما کمک میکند که از بروز بحران‌های مشابه جلوگیری کنیم و ای کاش روزی عقلانیت بر این کشور حاکم شود تا بتوان فکری به حال نفرین نفت کرد.

@andishepouya1