انديشه پويا
56 subscribers
1.04K photos
709 videos
33 files
1.09K links
بنام خداوند جان و خرد
كزين برتر انديشه بر نگذرد
نيابد بدو نيز انديشه راه
كه او برتر از نام و از جايگاه
فردوسى

https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1brw1bwuuzfk8&utm_content=3pgk8k4
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎺🎸🎻🎷


🌹آمد بهار خرم و رحمت نثار شد
سوسن چو ذوالفقار علی آبدار شد

🌷اجزای خاک حامله بودند از آسمان
نه ماه گشت حامله زان بی‌قرار شد

💐گلنار پرگره شد و جوبار پرزره
صحرا پر از بنفشه و که لاله زار شد

🍀اشکوفه لب گشاد که هنگام بوسه گشت
بگشاد سر و دست که وقت کنار شد

🌾گلزار چرخ چونک گلستان دل بدید
در رو کشید ابر و ز دل شرمسار شد

🍃آن خار می‌گریست که ای عیب پوش خلق
شد مستجاب دعوت او گلعذار شد

🌱شاه بهار بست کمر را به معذرت
هر شاخ و هر درخت از او تاجدار شد

🌿هر چوب در تجمل چون بزم میر گشت
گر در دو دست موسی یک چوب مار شد

🎄زنده شدند بار دگر کشتگان دی
تا منکر قیامت بی‌اعتبار شد

🌴اصحاب کهف باغ ز خواب اندرآمدند
چون لطف روح بخش خدا یار غار شد

🍂ای زنده گشتگان به زمستان کجا بدیت
آن سو که وقت خواب روان را مطار شد

🍃آن سو که هر شبی بپرد این حواس و روح
آن سو که هر شبی نظر و انتظار شد

🌙مه چون هلال بود سفر کرد آن طرف
بدری منور آمد و شمع دیار شد

🍃این پنج حس ظاهر و پنج دگر نهان
لنگ و ملول رفت و سحر راهوار شد

💨بربند این دهان و مپیمای باد بیش
کز باد گفت راه نظر پرغبار شد

#غزل_مولانا

@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌊 سيل ژاپن ؛

زمان این تصاویر صد سال پیش نیست. تیر۱۳۹۷ است. یعنی نه ماه پیش.

مکان این تصاویر کشور تحت تحریم ایران نیست. ژاپن است. کشوری که برای چند دهه دومین قدرت تکنولوژیک و اقتصادی جهان و متحد اصلی آمریکا بوده است.

💨در این طوفان دویست و بیست و پنج نفر کشته شدند و هزار و صد میلیارد دلار یعنی دلار معادل بیست سال صادرات نفت ایران به اقتصاد ژاپن خسارت آمد. ژاپنی که قرار است همه چیز را محاسبه کند و برابر قدرت طبیعت ضد ضربه باشد.

این چند روز به اسم نقد و اعتراض و تحلیل کارشناسانه عده‌ای ضربه بدتری از این سیل به هشتاد میلیون ایرانی زدند و انها را به همه بنیان های اجتماعی و سیاسی شان بدبین و بی اعتماد و منزجر کردند. باید یقه همه این کرکسهای وطن ستیز و قاتل امید و کاسب لایک را گرفت و مجبور شان کرد این تصاویر را ببینند.
على عليزاده

@andishepouya1
ای قیل و ای قالِ تو خوش
وی جمله اشکال تو خوش

🌙 ماهِ تو خوش
💫 سالِ تو خوش
ای سال و مه چاکر تو را

#غزل_مولانا

@andishepouya1
تصویر آنها و تصویر ما

🌊 این تصاویر را بی‌بی‌سی فارسی یا کرکسهای وطن‌ستیز به من و شما نشان نمیدهند. و حتی مصلحان داخلی و دلسوزان محیط زیست هم که میخواهند ما را شوک درمانی کنند این تصاویر را سانسور میکنند.

🌪زمان این تصاویر صد سال پیش نیست. مکان این تصاویر ایران (به قول آنها جهان سومی) نیست! که برای دویست سال توسط غرب عقب نگه داشته شده بود. ایرانی که تا چهل و پنج سال پیش با یک تهدید بریتانیا استان بحرین اش را واگذار میکرد. ایرانی که تا سال انقلاب پنجاه و دو درصد مردمش حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند. ایرانی که چهل سال گذشته روزی بدون تحریم و فشار خارجی نبوده است.

🔻زمان تصاویر ابتدایی، دیماه ١٣٨٩است. مکانش هم کوینزلند استرالیا است. معبد غربزدگانی که برای مهاجرت به آن حاضرند در اقیانوس غرق شوند.

⭕️و زمان تصاویر انتهایی خرداد ١٣٩٥ است. مکانش هم براونشباوخ المان است. بزرگترین اقتصاد اروپا.

🔸تلفات سیل استرالیا ٣٣ نفر بود و سه نفر هم هنوز گم شده‌اند. خسارتش هم بنابه گفته ای بی سی نیوز، ٣٠ ميليارد دلار استرالیا که تقریبا معادل
پیش‌بینی از صادرات امسال نفت ایران است. سیل آلمان هم یازده نفر را کشت و یک میلیارد یورو فقط به استان باواریا ضرر زد.

▪️مطمئنم افسران سایبری و کرکسهای وطن ستیز باز راه خواهند افتاد و بهانه‌ برای نشنیدن اصل حرف پیدا خواهند کرد. دیروز مقایسه ایران و ژاپن را زیر سوال بردند چرا که ژاپن جزیره است و چرا که بارش ژاپن بیشتر بوده و چه و چه و مطمئنم امروز هم مقایسه ایران و استرالیا و ایران و آلمان را زیر سوال میبرند.

♨️درست میگویند. مقایسه دو کشور با دو تاریخ و اقتصاد و جامعه و طبیعت مختلف علمی نیست. اما آنها نمیگویند چرا تمام گفتار سیاسی شان صبح تا شب مقایسه با غرب است و مقایسه با غرب است و مقایسه با غرب است. چرا صد و پنجاه سال فقط خود را با غرب مقایسه کرده‌اند. مقایسه با کشورهای غربی فقط وقتی به کار کرکسهای داخلی و خارجی می‌آید که باعث افزایش حس فلاکت در هشتاد میلیون ایرانی شود. آنها تصمیم شان را از قبل گرفته‌اند. ایران باید تحقیر شود. ایران باید در ذهن مردمش بیخرد و ناتوان و سراسر فساد و سراسر ناکارآمدی تصویر شود. ایران باید شکسته و ورشکسته و مخروبه تصویر شود. چرا که تحریم و ورشکسته کردن و حمله خارجی و مخروبه کردن کشوری با چنین تصویر و وجهه‌ای آسانتر است.

⭕️ چرا که تحریم و حمله نظامی، ورشکسته و مخروبه کردن کشوری با «تصویری» شکسته، مشروعيت بيشترى در افكار عمومى جهان دارد. چرا که مردم میپرسند مگر چیز سالمی مانده که نگران تخریبش باشیم؟

چرا كه جهان امروز جهان بازنمایی‌ها و تصاویر است و اگر کشوری را شکسته تصویر کنی، بیش از نیمی از راه شکستن آن کشور را آمده‌ای.

🔔 و این شکستن «تصویر» ایران در ذهن ایرانیان اساس استراتژی جنگ رسانه‌ غرب و مقدمه نابودی ایران است و ١٣٩٨ سال اوج گرفتن این استراتژی.

🔎 و وای بر مصلحان ساده لوح داخلی که با نیتی خیر ولی به خاطر ندانستن مناسبات پیچیده جهانی و به علت نزدیک بینی و محلی اندیشیدن دقیقا در جهت استراتژی ویرانسازی #تصویر_ایران قدم برمیدارند و به ماشین جنگ تصویری دشمن ناخواسته مهمات میرسانند.

@andishepouya1

https://www.instagram.com/p/BvjKJzqAJzO/?hl=en
👈🏼در ملغمه‌ای از حواشی سیاسی، رسانه‌ای، اجتماعی و گاه فرهنگی و اقتصادی متن اصلی ماجرای سیل‌های اخیر، یعنی ماهیت آن به عنوان یک پدیده اقلیمی مورد غفلت قرار گرفته است.

"٢٠ گزاره اقلیمی در باره سیلاب ایران"

📝چه شد و چه خواهد شد؟

✍🏻در این یادداشت به قلم ناصر کرمی، تلاش شده فقط بر وجوه اقلیمی این سیل‌ها تمرکز شود؛ چرا آمدند، تا کی هستند و چقدر ممکن است که دوباره رخ بدهند؟


🔺#دويچه_وله_آلمان_بخش_فارسى
@andishepouya1

📎 براى خواندن متن مقاله، بر روی گزينه INSTANT VIEW يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
t.iss.one/iv?url=https://p.dw.com/p/3Fq6k&rhash=eda96f36fc80e0
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 موزیک ویدئوی #فیلم «همه می‌دانند»

#به_کارگردانی: اصغر فرهادی

#با_صدای: نلا روخاس

#و_با_حضور: پنه لوپه کروز & خاویر باردم

@andishepouya1
📝برای ایران «آرش» باشیم

🏻سپنتا نیکنام

آرش‌های شهیدی مانند هراچ هاکوپیان و هنریک درهوانسیان ارمنی و کیخسرو کیخسروی زرتشتی که برای دفاع از خاک ایران در جنگ تحمیلی جاوید الاثر شدند، یا شهدای سایر اقلیت‌های دینی مانند شهید سیروس حکیمیان کلیمی که جانشان را برای دفاع از میهن فدا کردند. معنای پاسداری از وطن ورود به عرصه‌هایی است که می‌توان یک گام به پیش به سوی ایرانی آبادتر برداشت. گاهی کم کردن اختلافات ما با یکدیگر نیز می‌تواند ضررهای کمتری به کشورمان برساند./ #سالنامه_ایران

لینک متن كامل👇🏼
https://www.ion.ir/News/455989
@andishepouya1
🏹
#زهرا_نعمتی چهره طلایی پاراتیراندازی در گفت وگو با«ایران»

ایتالیایی ها گفتند«تیراندازی با کمان» از «آرش کمانگیر» گرفته شده
🏹
هر کسی در هر جای دنیا کشورش را دوست دارد. من هم به شخصه همین طور هستم و کشورم و مردمش را دوست دارم.

ورزشکارانی از ایتالیا بودند که به من گفتند اسم Archery به معنای تیراندازی با کمان از اسم آرش کمانگیر شما می‌آید. آنها به من یادآوری کردند که ایران مهد تیراندازی با کمان بوده و این رشته از کشور ایران شروع شده است. اینکه آنها هم می‌دانستند آرش کمانگیر ما یک اسطوره بوده، برای من خیلی قشنگ و غرورانگیز بود./ #سالنام_ایران

https://www.ion.ir/News/456005
@andishepouya1
" پوپوسِیل "

✍🏻دكتر محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتى
@fazeli_mohammad

هر رخدادی مثل سیل که اتفاق بیفتد، از آن‌جا که کشور مشکلات ساختاری در مدیریت حوادث دارد، سیلی از انتقادات جاری می‌شود. من از آن دسته‌ام که بیان انتقادات را به نفع کشور می‌دانم و آن دسته از نقدها که ساختارهای اداری، مدیریتی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی منجر به بروز حوادث و کم‌توانی در مدیریت آن‌ها را هدف قرار می‌دهند مفید می‌دانم. نقد این ساختارها سیاه‌نمایی نیست.

دسته‌ای دیگر از نقدها اشخاص را هدف می‌گیرند. نقد مشاهده‌نشدن رئیس‌جمهور، معاون اول یا وزیر در میان حادثه، عمدتاً از این جنس است. من هم معتقدم بودن رئیس‌جمهور و مقامات وسط حادثه، نشانه همدردی و تسلای روحی است، بعد سیاسی قابل توجهی دارد و توسط رسانه‌ها به عنوان همراهی با مردم بازخوانی می‌شود؛ اما تأثیر واقعی این حضورها چیز زیادی نیست.

رئیس‌جمهور یا معاون اول او، فاقد اطلاعات محلی درباره حادثه هستند؛ و مدیریت بحران‌هایی نظیر سیل، نیازمند اطلاعات محلی دقیق است. مدیریت بحران، عملی بسیار تخصصی با پروتکل‌های مشخص بین‌المللی، رشته‌ای دانشگاهی با انواع راهنماها و استانداردهایی است که متخصصان خود را طلب می‌کند. (این را وقتی با دقت فهمیدم که در جلسات کمیته تخصصی مدیریت بحران کمیته ملی پلاسکو شرکت کردم.) رئیس‌جمهور یا معاون اول، مدیر بحران نیستند، و به معنای تخصصی، اصلاً حق مداخله هم ندارند. آن‌ها حق ندارند درباره عملیات اجرایی در صحنه دستوری صادر کنند.

یادم هست مدیر یکی از کارگروههای تخصصی کمیته ملی حادثه پلاسکو در جلسه استماع سخنان یکی از مدیران ارشد، وقتی آن مدیر ارشد از به دست گرفتن مدیریت حادثه سخن گفت، با صراحت به ایشان گفت، «مگر شما دوره آموزشی مدیریت بحران دیده بودید که مدیریت حادثه را در دست گرفتید؟»
حضور رئیس‌جمهور در محل حوادث، اهمیت سیاسی دارد، جدیت نظام سیاسی برای رسیدگی را نشان می‌دهد، و احتمالاً برای گرفتن بهانه از دست مخالفان سیاسی خوب است، اما به‌واقع اثر معناداری بر مدیریت حادثه ندارد. مدیریت خوب حادثه سیل تابع عوامل ساختاری نظیر موارد زیر است:

چقدر ارتباطات و پروتکل‌های هماهنگی‌های بین‌سازمانی، تقسیم مسئولیت‌ها و اختیارات، درست تدوین شده و اجرا می‌شود؛ چقدر امکانات (هلی‌کوپتر، قایق، چادر و ...) در اختیار امدادرسانی است. سازه‌های مقاوم در برابر سیل چگونه عمل می‌کنند و مدیریت می‌شوند؟ جاده‌ها چقدر مقاوم، و مطابق استانداردهای مناطق سیل‌خیز ساخته شده‌اند. تأسیسات عمومی چقدر مقاوم‌سازی شده‌اند؟ سیستم‌های هواشناسی چقدر اطلاعات دقیق ارائه می‌دهند؟ گروه‌های امداد و نجات چقدر آموزش‌دیده، سازمان‌یافته و مجهز هستند؟ شهرها و سکونتگاه‌ها چقدر برای شرایط سیلابی طراحی مناسبی دارند؟

شرایط ساختاری که مناسب نباشد، حضور رئیس‌جمهور یا معاون اولش، کار زیادی از پیش نمی‌برد. پروتکل سنگین حفاظت رئیس‌جمهور هم مزید بر علت می‌شود و درگیری مقامات استانی برای رعایت پروتکل حفاظت، و بالاخص تلاش برای دیده شدن در کنار رئیس‌جمهور، امدادرسانی را دشوارتر می‌سازد.

آن‌چه گفته شد البته درخصوص استاندار ابداً صدق نمی‌کند. استاندار اگر انتخاب درستی بوده و کارش را درست انجام داده باشد، اگرچه نمی‌تواند فرمانده تخصصی مدیریت بحران باشد، اما اطلاعات محلی دقیق، اختیارات سیاسی و ظرفیت بسیج نیرو در او، به مدیریت بحران کمک می‌کند. رئیس ستاد مدیریت بحران کشور هم پستی تخصصی است و سپردن آن به فردی غیرمتخصص از اساس اشتباه است.

بیایید با خودمان روراست باشیم. انتقاد داریم، بی‌اعتمادیم، از کاستی‌ها شاکی هستیم؛ عیب ندارد باشیم و حتی با صدای بلند فریاد بزنیم؛ اما گرفتار «پوپوسِیل» نشویم. «پوپوسِیل» پدیده‌ای است که از ترکیب پوپولیسم و سیلاب حاصل می‌شود. پوپوسِیل یعنی نفس در میدان بودن و وسط آب دیده شدن مهم می‌شود، و هر که بیشتر در آب فرو رفت، بیشتر به فکر مردم است. اما ابداً معلوم نیست بر بهبود وضعیت سیل‌زدگان مؤثر باشد. پوپوسِیل خطر تولید تصمیم‌های خلق‌الساعه هم دارد.

«پوپوسیل» برای کوبیدن رقیب سیاسی محشر است، اما برای پاسخ دادن به سؤالات ساختاری درباره کم‌توانی در کاستن از خسارات جانی و مالی سیل، هیچ کاربردی ندارد. تصمیمات آنی و اتخاذشده توسط افراد غیرمتخصص و فارغ از دستورالعمل‌های مدیریت بحران، خطرناک‌اند. بنابراین معتقدم تدوین «#گزارش_ملی_سیل_گلستان_و_مازندران» یکی از راه‌های ممکن برای طرح و پاسخ دادن به سؤالات ساختاری و دوری از خطرات «#پوپوسیل» است.
@andishepouya1
🔴 هشدار جدی سیل برای لرستان!

📌زنگ هشدار وبسایت هواشناسی جهانی [ AccuWeather ] بصدا درآمد.

📌هشدار جدی سیل در مناطقی از نیمه غربی ایران برای یکشنبه و دوشنبه صادر شد.

www.accuweather.com
@andishepouya1
🏻دكتر مجيد تفرشى، مورخ و سندپژوه در آرشيو ملى بريتانيا
https://t.iss.one/majidtafreshi

به گمانم، ديدن و شنيدن گفتگوى مفصل خانم دكتر "نوش آفرين انصارى" با برنامه "شوكران"، با اجراى "پيام فضلى نژاد"، در شبكه چهار تلويزيون ايران، براى اهل فرهنگ ايران ضرورى است.
خانم انصارى ضمن به دور افتادن از دو وادى تن دادن به سياستهاى فرهنگى حاكم از يك سو و هياهوى سياست زدگى در موضوعات بنيادين فرهنگى و زنان از سوى ديگر، با لحن و محتوايى بسيار متين (آرام و محكم) به بررسى جدى و ضمنا ساده مقولاتى چون: كتاب، كتابخانه، كتابخوانى، آموزش، دانشگاه، دانشورى، زنان، دانشنامه نويسى براى كودكان، ديپلماسى فرهنگى و تعاملات معنوى جهانى پرداخته است.
فكر مى كنم اين گفتگوى صميمى، بارقه اى از هشت دهه زندگى پربار و شش دهه كار بى وقفه استاد انصارى و هديه اى به علاقمندان دانش و فرهنگ در ايران، در اين وانفساى توليد علم و دانشورى حقيقى است.

مشاهده اين گفتگو در لینک زير:👇🏼
https://www.didestan.com/video/aG3J4EZ
@andishepouya1
"صدقه و دفع ۷۰ نوع بلا" !!

#اقتباس_از_نداى_آزادى

خرافات اضافه شده به دين راستين اسلام
@andishepouya1
📝 «سیل و سیاست»

✍🏻دكتر سعید حجاریان

🔻
منتشر شده در «وب‌سایت مشق نو»

🔻در ابتدای سال جاری، سیل‌های خانمان‌برانداز جان عده‌ای از هموطنان‌مان را گرفت و آسیب‌های فراوانی به منازل، مزارع و معابر وارد کرد. به‌رغم اختلاف‌نظر و زوایای تحلیلی متفاوت، صاحب‌نظران چند عامل را به‌عنوان علل اصلی بروز این واقعه برشمرده‌‌اند.

#یکم) تغییرات اقلیمی. در سطح جهانی، به دلیل تغییر الگوی مصرف، مواد آلاینده و استفاده بیش از حد مواد هیدروکربوری اقلیم جهانی و الگوهای آب‌و‌هوایی دستخوش تغییر شده و فصول پیش‌بینی‌ ناپذیر گشته‌اند.

#دوم) نابودی جنگل‌ها و مسیل‌خواری. مرتع و جنگل‌ و جوی و جدول عموما مانع از هجوم سیل می‌شود اما طی سال‌ها از اهمیت این‌ موارد غفلت شده است. کمابیش لایروبی رودها به تعویق افتاده و سدها، بعضا غیرکارشناسی بنا شده‌اند. از این گذشته، طی سال‌ها مسیل‌خواران درون مجاری مسیل‌ها و کنار رودها اقدام به احداث ابنیه کرده‌اند.

#سوم) غیر مترقبه بودن واقعه. کارشناسان حوزه محیط‌زیست غالبا این حجم از بارش را دور از انتظار ارزیابی کرده و عواقب آن را غیرمترقبه خوانده‌اند. اصطلاح غیرمترقبه به دو معناست؛ گاهی به‌معنای غیرقابل انتظار است؛ اما چنانچه به ریشه لغوی آن، «ترقب»، توجه کنیم معنای پایش از آن مستفاد می‌شود. در نگاه ژرف‌تر، واقعه غیرمترقبه بر امور پایش‌ ناشده دلالت دارد. از این رو چنانچه در ابعاد مختلف پایش صورت می‌گرفت، سیل غیرمترقبه نبود. لذا باید گفت باران به دست ما غیرمترقبه می‌شود و نه عوامل ماورایی. به قول معروف، در لطافت طبع‌ باران خلاف نیست؛ باران به‌ویژه باران بهاری –که آب نیسان هم خوانده می‌شود- نعمت است و ما به دست خود آن را به نقمت بدل کردیم.

🔻بررسی چرایی وقوع سیل و ابعاد آن را به کارشناسان محیط زیست وامی‌گذارم و بحث را با تحلیل نقاط تقاطع سیل و سیاست پی می‌گیرم. چرا سیاست از مقطعی خیابانی می‌شود؟ برای پاسخ به این پرسش، به موارد فوق‌الذکر بازمی‌گردم.

#یکم) طی چندین دهه، الگوی زندگی مردم دستخوش تحول شده است. تغییر الگوی طبقاتی، شهرنشینی، میزان تحصیلات، امکان دسترسی به دنیای آزاد اطلاعات و مولفه‌هایی از این دست بر بینش و نگرش مردم تاثیر مستقیم گذاشته است و اکنون، با مردم جدید و توقعات و مطالبات نو روبرو هستیم اما از این چرخش غافل هستیم و همچنان پرسش‌های جدید را با پاسخ‌های کهنه پاسخ می‌گوییم.

#دوم) جامعه مدنی و احزاب را می‌توان به جنگل‌ و مرتع و جوی و جدول تشبیه کرد. کارکرد جامعه مدنی و احزاب را می‌توان همچون بالشتک ضربه‌گیر دانست. این نهادها ذیل پروژه‌های انقلابی و کوتاه‌مدت، بنا به منافع متفاوت، در معرض دست‌اندازی و حذف و هدم قرار گرفته‌اند؛ نبود چنین فاکتورهایی، بی‌پشتوانه شدن حکومت‌ها را به‌دنبال دارد. زیرا جنبش‌ها از کنترل و مدیریت یا به‌تعبیری از جوی و جدول خارج می‌شوند و همچون سیل، بدون چارچوب به خیابان می‌آیند.

#سوم) غیرمترقبه بودن و پایش نشدن، در طبیعت، به سیل خیابانی و در سیاست، به حضور توده‌ای می‌انجامد. وقایع دی‌ماه 1396 شاهد این مثال است؛ چنانچه پیش از آن نقاط بحران‌خیز و عوامل بحران‌زا و همچنین مطالبات معوق شناسایی می‌شد، اعتراضات دی‌ماه قابل پیش‌بینی و مدیریت بود. پایش‌ نشدن و تبعات را می‌توان به انقلاب اسلامی نیز تعمیم داد؛ شاه تا مقطعی نسبت به آنچه در لایه‌های زیرین جامعه می‌گذشت بی‌اطلاع و یا بی‌تفاوت بود تا زمانیکه یکباره اعلام کرد، «صدای انقلاب شما را شنیدم». اما در مقابل می‌توان به مدل‌های اروپایی از جمله فرانسه و جنبش جلیقه‌زردها اشاره کرد؛ امروز، چندین ماه از تولد این جنبش می‌گذرد؛ به‌رغم مطالبات متفاوت و تخریب‌های گسترده، دولت فرانسه استوار باقی مانده،‌ بازسازی و اصلاح را در دستور کار قرار داده و به‌تدریج پایگاه و اثرگذاری جنبش در حال کم و کمتر شدن است.

سخن آخر؛ در نفی سیاست خیابانی و اهمیت جامعه مدنی و احزاب می‌توان بسیار نوشت اما تشبیه آن‌ها‌ به سیل و آب‌بند، تصویری طبیعی و قابل لمس پیش‌روی‌مان قرار می‌دهد. در سیاست خیابانی به‌واسطه غیبت احزاب و نهادها و بنیادهای مدنی، سازه‌ها برآب است و امر ایجابی ممتنع. ذیل شرایط اضطراری، جملگی واکنش‌ها توام با خشونت و انقلابی‌گری‌ست. و جمعیت توده‌وار و آنارشیست به‌جای منتقدان با هویت می‌نشیند و در نهایت، سیاست نرمال و تحول‌خواهی و اصلاح‌طلبی و گذارهای مسالمت‌آمیز ناممکن می‌شود.

@andishepouya1
tinyurl.com/yyl4hkms

🔻نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.iss.one/mashghenowofficial

🔻نشانی وب‌سایت «مشق نو»:
https://mashghenow.com
«بس که زندگی نکردیم، وحشت از مُردن نداریم!»

🔺عکس فوق؛ یکی از مصداق های حرف رئیس هلال احمر است که می گوید بزرگ ترین مشکل ما عدم توجه مردم به هشدارهاست!

@andishepouya1
" گزارش وضعیت نرگس محمدی"

🏻مهندس لطف‌الله میثمی
@cheshmandaz_iran
من در طی این سال‌ها در جریان بیماری‌های سرکار خانم نرگس محمدی اعم از ریه و قلب و اعصاب هستم. سوابق این بیماری‌ها در زندان موجود است. رسیدگی پزشکی بدیهی‌ترین و نخستین مطالبه هر فرد در بند است. جا دارد مسئولین امر در کمترین زمان ممکن نسبت به استفاده ایشان از حق مرخصی استعلاجی و اعزام ایشان به بیمارستان اقدام کنند. باشد که شاهد تبعات ناخوشایندی نباشیم که ناشی از تأخیر در رسیدگی پزشکی است.
@andishepouya1
🔶🔸گریه مسعود رجوی

✍🏻مهندس لطف‌الله میثمی
@cheshmandaz_iran

🔺من از اردیبهشت 1348 فعالیت رسمی و تشکیلاتی خود را با جمع دوستان؛ حنیف‌نژاد و سعید محسن و بدیع‌زادگان شروع کردم. این جمع هنوز اسم سازمان مجاهدین خلق ایران را بر روی خود نگذاشته ‌بود. حنیف‌نژاد اصولاً با اسم‌گذاری مخالف بود. او با الهام از ضرب‌المثل «آفتابه‌لگن هفت دست، شام و نهار هیچی» می‌گفت محتوا مهم‌تر از شکل و نام‌گذاری است. از همان روز اول جای سازمانی من در خانه حنیف‌نژاد واقع در بلوار الیزابت (کشاورز فعلی) تعیین شده بود. مسعود هم در همان خانه بود. در هفته یک روز به‌اتفاق مهدی فیروزیان به منزل علی میهن‌دوست واقع در خیابان جمالزاده می‌رفتیم و کتاب اصول مقدماتی فلسفه نوشته ژرژ پولیسر همراه با نقد و بررسی آن کتاب و همچنین کتاب راه طی شده همراه با پرسش و پاسخ‌های زیاد را نزد علی می‌خواندیم. مدتی هم من به اتفاق فیروزیان، سماواتی، یعقوبی و میلانی جمعی را در خانه‌ای واقع در ده متری ساسان (مهدی‌زاده فعلی) تشکیل دادیم ‌که سعید محسن و بدیع‌زادگان مسئولین ما بودند. در پایان سال 48 خانه بلوار کشاورز و خانه مهدی‌زاده به خانه خیابان گلشن منتقل شد. این خانه درواقع خانه مرکزی شد و اعضای ثابت عبارت بودند از: محمد حنیف‌نژاد، اصغر بدیع‌زادگان، مسعود رجوی و موسی خیابانی. مسئول خانه هم مهدی فیروزیان بود. جمع ما یعنی فیروزیان، سماواتی، سیدی کاشانی، یعقوبی و میلانی در همین خانه گلشن تشکیل می‌شد که مسئول ما سعید محسن بود. من از ساعت یک بعدازظهر هرروز تا 12 شب در آن خانه فعالیت می‌کردم. نشست‌های جمع مرکزی هم در همین خانه برگزار می‌شد.

🔺یکی از ویژگی‌های هر تشکیلات خوب این است که افراد ارزیابی می‌شوند و نقطه قوت و ضعف‌ها روشن می‌شود. آن روزها من از حنیف‌نژاد شنیدم که می‌گفت غرور مسعود بالاخره ضربه خود را به تشکیلات خواهد زد. این تنها نظر او نبود و جمع مرکزی هم به همین جمع‌بندی رسیده بود.


🔺از اوایل سال 49 ارتباط با سازمان فتح و رفتن اعضای جمع به اردوگاه فلسطینی آغاز شد. مسعود نیز یکی از افرادی بود که برای آموزش به فلسطین رفت و مسائلی را در آنجا به وجود آورده بود؛ مثلاً ادعای برتری بر دیگر اعضا ازجمله بدیع‌زادگان و حق‌شناس و باکری و... به‌طوری‌که رفتار او موجب انفعال بدیع‌زادگان شده بود. در بازگشت بچه‌ها از فلسطین مسائل آنجا مطرح شد و حنیف‌نژاد پیش‌بینی خود را تکرار کرد و گفت: بالاخره غرور مسعود ضربه تشکیلاتی خود را زد.

🔺خانه مرکزی گلشن، در تعقیب و مراقبت‌های ساواک از عید 50 به بعد تحت‌نظر بود. در شب اول شهریور 1350 یکی از خانه‌هایی بود که مأمورین ساواک به آنجا حمله کردند. در آن شب و روز حدود 30 نفر از اعضای سازمان دستگیر و به زندان قزل‌قلعه و اوین منتقل شدند. دوران شکنجه و بازجویی دوران سختی بود که گذشت و اعضا به‌تدریج به بندهای عمومی زندان اوین می‌آمدند. در یکی از روزهای زمستان 50 بود که تعدادی از اعضای سازمان در اتاق یک از بند یک عمومی اوین گردآوری شده بودیم و مشغول جمع‌بندی بودیم که ناگهان حسینی جلاد اوین به اتفاق اصغر بدیع‌زادگان وارد اتاق شدند. قبل از ورود آن‌ها به اتاق از لابه‌لای حصیرهای پشت پنجره آن دو را دیدیم که اصغر لنگ‌لنگان در کنار حسینی به‌سختی راه می‌رود. بدیع‌زادگان توسط اطلاعات شهربانی دستگیر شده بود. او را شکنجه‌های وحشتناکی داده بودند. نشیمن‌گاه او را طوری سوزانده بودند که استخوان‌هایش ذغال شده بود. ورود اصغر به اتاق یک، با خوشحالی زیاد همه اعضا مواجه شد. جلاد اوین گفت به این دلیل بدیع‌زدگان را به این اتاق آوردم که شاهد باشید هنگام تحویل گرفتن او از اطلاعات شهربانی، ساواک او را به این روز درنیاورده، بلکه این آسیب‌ها را اطلاعات شهربانی به او وارد کرده است. البته ساواک هم شکنجه‌های وحشتناکی می‌داد. مهندس حسن‌پور را آن‌قدر زدند که مجبور شدند پایش را قطع کنند، اما عموماً طوری شکنجه می‌دادند که اثر آن نماند.

🔺#نشریه_چشم‌انداز_ایران
@andishepouya1

📎 براى خواندن ادامه و متن كامل اين مقاله، بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://tinyalias.com/s2X79p
Forwarded from ﺳﺎﻳﺖ ﻣﻠﻲ - ﻣﺬﻫﺒﻲ
نهاد سلطنت و دربار و بیت
نظام سلطنتی با نظام شاهی یا سلطانی یکی نیست.
در نظام سلطنتی شاه نقش محوری دارد. در نظام شاهی شاه همه چیز و همه کس می شود. نهاد سلطنت جدا از شاه ادامه می یابد اگر شاهی تغییر کند نهاد سلطنت شاهی دیگر را بر می گزید. نهاد سلطنت اقشار اجتماعی را در درون خود سامان می داد و نظمی قابل قبول یا قابل تحمل ایجاد می کرد. در نهاد سلطنت ازش همراه با رقابت نهاد های مانند نظامیان و دیوانیان و روحانیون و کاتبان و کاسبان و زراعان متصور بود. شاه وحدت بخش این اقشار بود. زمانی که در رابطه این اقشار خلل وارد میشد نظام دچار مشکل می شد. زمانی که رابطه اقشار اجتماعی مدیریت می شد ایام به کام بود. وزیر مدیر این سامان دهی بود. شاه وحدت بخش این سامان دهی می باشد.شق القمر این نظام هم عنصر وزیر ایرانی بود.
نظام سلطنتی ایرانی ساختارمند بود و متناسب زمانه اش تا حدی.اما بعد از مشروطه کار دگر شد قرار شد که نهاد سلطنت تغییر کند. در نتیجه نهاد دربار شکل گرفت و قرار شد که سه نهاد مقننه و قضائی و هم اجرائی به جایی بیرون از دربار منتقل شود شاه وحدت بخش ملی شود.اما با بحران های مشروطه، دربار به شکل ناهنجار جای نهاد سلطنت را گرفت و قو ه های دیگر را مطیع خود کرد نهاد وزیر در عمل تابع شاه مقتدر و دیکتاتور شد و نظام سلطنتی به نظام شاهی و سلطانی بدل شد و دربار به نا درستی جای نهاد سلطنت نشست. این فاجعه بزرگی بود
رضا شاه نظام شاهی برقرار کرد، بدون نهاد سلطنت .در بار نمی توانست جای نهاد سلطنت را بگیرد مظابق مشروطه در باره باید کارکرد مشخصی می داشت که از ان فرار تر رفت .
روایت است که طوفان فرزندان نا همگون می زاید. پس اقای خمینی هم حکومت ولایت فقیه برپا کرد که بدعتی بود در شیعه امامیه .اما شوم تر ان بود که با برافتادن نظام سلطنتی و قرار بر مشروطه شدن کشور بود که هر دو شاه پهلوی خلاف ان عمل کردند. مدل ولایت فقیه هم به جای تن دادن به جمهوریت، در عمل به دربار سازی روی اورد منتها نام این در بار ،بیت رهبری شد.نهاد وزیر یا وزارت که در دوره پهلوی اسیب دید و در عمل وزیر در برابر شاه قرار می گرفت مگر این که مطیع باشد این بار این مسئله مشکل بیت با با نهاد جمهوریت ایجاد شد. چرا که بیت همان کار دربار را می کند.ولایت فقیه هم مانند شاه می خواهد حرف او و وسط و اخر را بزند.می توان گفت با برافتادن نظام سلطنتی ،بعد از مشروطه ما با سلطان و دربار مواجه بودیم که نه ریشه در گذشته داشت و نه تواست مناسبات مشروطه را بپذیرد بعد از نظام پادشاهی هم ما با حکومتی مواجه شدیم که نه حمهوریت را باور دارد نه ریشه در همان سنتی دارد که مدعی است مشروعیت ازان است، می باشیم که بیت و ولایت مطلقه فقیه چنین اعدا می کنند. سلطان پهلوی نهاد وزارت را بی معنی کرد و ولایت فقیه مقام جمهوریت را نمی پذیرد.
🏻دكتر کاوه مدنی، فعال و کارشناس برجسته محیط زیست در صفحه اینستاگرامی خود با هشدار نسبت به گسترش شایعات و خرافات در مورد سیل اخیر نوشت:

🔶...برخی از این #خرافه‌ها و روایت‌های ناقص و اشتباهی که بدون مطالعه و مبنای علمی در روزهای اخیر شکل گرفته و متاسفانه از زبان برخی از مسئولین هم تکرار شده اند را مرور می‌کنیم:
- دوره سی ساله #خشکسالی تمام شده است.
- ایران وارد دوره بلند مدت #ترسالی شده است.
- #تغییر اقليم "عامل" سیل‌های اخیر در ایران است.
- مشکل #ورشکستگی آبی و #بحران آب ایران به خاطر بارندگی های اخیر حل شده است.
- اگر سدها نبودند، خسارت ها بیشتر بود و بنابراین به سدهای بیشتری نیاز داریم.
- به خاطر حجم بارش، خسارت #سیل‌های اخیر اجتناب ناپذیر بود.
- قطع درختان عامل سیل در شمال کشور بود.
- بی‌احتیاطی مردم و عدم توجه به هشدارها، عامل مرگ و میر مردم در سیل شیراز بود.
- #باروری ابرها عامل بارش‌های غیرعادی است.
- پروژه #هارپ و دستکاری اقلیمی توسط دشمنان عامل افزایش فعالیت جوی است.

🔶خرافه ها و روایت‌های ناقص پس از مدتی به باور تبدیل می‌شوند و پس از آن به مبنای قضاوت. چوب قضاوت های نابجا و نادرست را هم مردم و محیط زیست می‌خورند و جا دارد که کارشناسان به این مباحث ورود کنند.
@andishepouya1
#فرداى_بهتر
https://up.upinja.com/8nj70.jpeg
Forwarded from راهبرد
‍ ‍‍ ‍‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "هاشمی‌ها و فریاد واتعدیلا!"

👈 اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

یکی از بزرگان نقل کرده‌اند که در دوران جنگ یک ایرانی ساکن آمریکا به دیدن آقای هاشمی‌رفسنجانی می‌آید و به آقای هاشمی می‌گوید: "آیا شما نمی‌خواهید پولتان زیاد بشود و در جنگ پیروز بشوید؟". آقای هاشمی می‌گوید: "بله". آن آقا می‌گوید: "شما قیمت ۷۵ریال دلار را تعدیل کنید و دلار را به چندین برابر بفروشید تا درآمد ریالی شما بخوبی افزایش یابد".

آقای هاشمی با قبول این موضوع خدمت امام می‌رسند و به امام می‌گویند تا شما برای انجام این کار فرمان ندهید؛ من از اینجا نمی‌روم. امام می‌فرمایند شما هزار روز هم اینجا بنشینید؛ من چنین فرمانی نمی‌دهم. ولی یک کار را می‌کنم و آن این است که این پیشنهاد شما را به دولت می‌دهم تا بررسی کنند و نتیجه این پیشنهاد با حضور من، در جلسه سران سه قوه جمع‌بندی بشود.

نخست‌وزیر علیرغم مخالف بودن، موضوع را برای سران قوا ارسال می‌کنند و از سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز مجددا نظرخواهی می‌کنند و نتیجه کار بعد از بررسی‌های همه‌جانبه در جلسه سران قوا با حضور امام مطرح می‌شود؛ ولی آقایان رییس‌جمهور و رییس قوه قضاییه و نخست‌وزیر با این پیشنهاد مخالفت می‌کنند و آقای هاشمی بعنوان رییس مجلس دراقلیت قرار می‌گیرند و موضوع تعدیل اقتصادی و موضوع افزایش قیمت ارز برای تامین درآمد بیشتر برای مخارج حکومتی منتفی می‌شود.

اما این سیاست بنیان‌کن بعد از رحلت امام و به قدرت رسیدن آقای هاشمی اجراشد که یکی از نتایج آن، گرانی‌های گسترده و نارضایتی مردم و بروز ناآرامی و اعتراضات در شهرهای مشهد، شیراز، اسلامشهر و.... بود.

نمی‌دانم چرا سیاست تعدیل اقتصادی برای خانم فائزه هاشمی این قدر حیثیتی شده است که اخیرا در مصاحبه با روزنامه "آرمان" از اینکه دو جناح چپ و راست مانع ادامه آن شدند؛ ابراز تاسف کرده‌اند.

باید از خانم هاشمی پرسید: ملت ایران چه گناهی کرده‌اند که خداوند در این خاک نفت قرار داده که یک بار با فروش نفت و درآمدهای آن، اقتصاد ایران دچار نفرین منابع و بیماری هلندی می‌شود و دیگربار هم با افزایش قیمت دلار، جان مردم به لب می‌آید و بعد از بالا رفتن نرخ دلار هم می‌فرمایند قیمت انرژی در ایران نسبت به فوب خلیج‌فارس پایین است و به دلیل ارزانی قاچاق می‌شود و چاره‌ای جز افزایش قیمت بنزین و انرژی در ایران نیست و بعد هم قیمت انرژی را بالا می‌برند و بازهم قیمت‌ها افزایش می‌یابد.

سوال این است که این سیاست مخرب تعدیل اقتصادی کی تمام می‌شود؟ ظاهرا این سیاست مشروعیت‌زدا تا زیمبابوه و ونزوئلا شدن ادامه خواهد یافت.

سیاست تعدیل مورد حمایت
خانم فائزه هاشمی و حزب کارگزاران با تحمیل گرانی و تورم به جامعه، شکاف دولت-ملت را به‌شدت افزایش داده و این دوستان آن را به هیچ می‌شمارند.

یادمان نمی‌رود که در سال‌های قبل از دوم خرداد، تئوریسین‌های این جریان مدام گفتند دوسه میلیون نفر هم در زیر چرخ‌های توسعه کشته شوند، مهم نیست؛ در شرایطی که قرآن کشتن یک‌ نفر را کشتن تمام ‌انسان‌ها می‌داند.

این رمز سقوط ماست که تابه‌حال آن را نفهمیده‌ایم و حتی انتخابات سال۸۴ هم موجب عبرتی نشده است و هنوز هم مرغ حامیان تعدیل یک پا دارد.

نمی‌دانم چرا عراق، سوریه و یمن سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا نمی‌کنند؟ فرانسه و آلمان که جای خود دارند؛ چرا هند، مصر و الجزایر این سیاست داهیانه را از ما یاد نمی‌گیرند؟

البته خانم هاشمی باید سر به آسمان بسایند که اگر آقای هاشمی نتوانست سیاست تعدیل را به‌خوبی اجرا کند؛ حالا آقای روحانی دقیقا و به‌خوبی این پروژه آقای هاشمی را اجرا می‌کنند و شاید دست ایشان را هم از پشت بسته‌اند.

حامیان روحانی هم خاموشند؛ با این بهانه که خدای‌نکرده انتقاد به گرانی ارز و سیاست تعدیل اقتصادی دولت ممکن است آب خانه جناح رقیب را گرم کند.

در شرایطی که رقبای اصلاح‌طلبان و دولت در صداوسیما با تمام قوا همه عواقب تحریم، گرانی، تعدیل اقتصادی و حتی کمبود گوشت و دارو را با بزرگنمایی کمبودها به نام سیاست روحانی و اصلاح‌طلبان قباله می‌کنند و آن را به ضمیر ناخودآگاه جامعه پانچ می‌کنند.

تندروها هم که ۸۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی ۸ساله احمدی‌نژاد را در مسیر جاه‌طلبی و هولوکاست‌ستیزی خود به اقتصاد مصرفی ایران تزریق کرده‌اند و با به فنا دادن پول اشتغال ۱۳میلیون ایرانی و با خلق بیماری هلندی ارزش پول ملی ایران را به کاه کاهش داده‌اند و ملت را به خاک سیاه نشانده‌اند؛ حالا با فرار به جلو بازی "کی بود، کی بود؟ من نبودم"؛ راه انداخته‌اند و تبعات فجایع مالی و پولی خود را با هنر تصویر و رسانه و انحراف افکار عمومی به حساب اصلاح‌طلبان واریز‌ می‌کنند.

🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
Forwarded from راهبرد
‍ ‍‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "هاشمی‌ها و فریاد واتعدیلا!"| نوشته: اروجعلی محمدی| بخش دوم و پایانی

دراین گیرودار خانم فائزه هاشمی هم بی‌توجه به تبعات موضوع تعدیل فریاد "واتعدیلا" و "واسلاما" و "واجناح چپ" سر می‌دهند.

خانم هاشمی شاید سفره بی‌نان ندیده‌اند؛ ولی بسیاری از مردم ما سفره بی‌نان دیده‌اند و سیاست تعدیل را هم مثل شعار "آوردن نفت بر سر سفره‌ها" موجب کوچکتر شدن سفره‌های خود می‌دانند.

من شخصا در همین ایام با تحقیق در عواقب افزایش نرخ ارز به نتایج تلخی رسیده‌ام که یکی از جداول این تحقیق را ذیلا ارائه می‌کنم:

جامعه آماری این جدول بیش از ۳۰۰۰نفر کارگر و مهندس یک بنگاه بزرگ تولیدی است که قدرت خرید آنان در سه مقطع ۸۴ و۹۲ و۹۷ بعنوان شاهد مورد تحقیق قرار گرفته است.

بر اساس این تحقیق، در سال ۸۴ حقوق دریافتی یک ‌کارگر این بنگاه، معادل ۱/۲۳ سکه و حقوق دریافتی یک مهندس معادل ۲/۷۹ سکه بوده که در سال۹۲ درآمد یک کارگر به ۵۲صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به ۸۸صدم یک سکه کاهش می‌یابد.

علیرغم افزایش قدرت خرید این حقوق‌ها تا خرداد سال۹۷ در دولت روحانی با بروز تحریم‌ها و اجرای مجدد سیاست تعدیل، بار دیگر در پایان سال۹۷ حقوق یک کارگر آن بنگاه به ۶۰صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به‌۸۵صدم بهای یک سکه بهار آزادی کاهش یافته است.

این فقر ظالمانه نتیجه غارت موسسات‌ غیرمجاز مال و بانک‌های رباخواری است که با سوءاستفاده از سرمایه‌های مردم به خلق نقدینگی وحشتناک دست یازیدند و ملت را غارت کردند.

این فقر ثمره آینده‌فروشی‌ها و بی‌انضباطی‌های گسترده‌ای است که از سال۸۸ به بعد دامن نظام مالی و پولی ایران را گرفته است و امروز با همان راه‌حل دم‌دستی و آسان تعدیل اقتصادی و افزایش قیمت ارز به جبران غارت آنان اقدام می‌شود.

راه‌حلی که هیچ سودی ندارد و سکنجبینی است که صفرا می‌افزاید؛ در شرایطی که یگانه راه‌حل اقتصاد کشور کاهش هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری در اشتغال مولد ایران است.

براساس اعلام سازمان بین‌المللی کار، چین به خاطر صلاحیت‌های بی‌بدیل علمی در استفاده مولد از نیروی انسانی خود در فاصله سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ در کمتر از دو دهه توانست با ۳۱۰میلیارد دلار سرمایه‌گذاری ۲۲۶میلیون نفر شغل مولد ایجاد کند.

ولی در دولت احمدی‌نژاد در دوره ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با تزریق ۶۲۰میلیارد دلار به اقتصاد ایران، فقط ۷۳هزار نفر اشتغال ایجاد شد. چرا و بازهم چرا؟

چرا باید منابع مالی ایران ‌چنین فلاوفنا شود و بعد از آن‌هم برای تامین مخارج حکومتی با سیاست تعدیل از مردم خراج ستانده شود؟

این‌پروژه ثبات‌زدا و ناعادلانه ریشه اصلی فساد در کشور است و جز شکست و نا‌کامی برایمان عایدی نداشته و نخواهد داشت.

اگر خانم فائزه هاشمی غصه سیاست تعدیل را می‌خورند؛ من صادقانه از خدا می‌خواهم که خانه سیاست تعدیل اقتصادی را به‌کل خراب کند که خانه ما را ویران کرد.
@javadrooh