📝آیا زمان آشتی با عرصه خیابان نرسیده است!؟
✍🏻رضا عليجانى، فعال و تحليلگر برجسته سياسى
https://t.iss.one/rezaalijani41
@andishepouya1
📎براى مطالعه متن اين مقاله بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:
https://goo.gl/Qpvqyy
✍🏻رضا عليجانى، فعال و تحليلگر برجسته سياسى
https://t.iss.one/rezaalijani41
@andishepouya1
📎براى مطالعه متن اين مقاله بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:
https://goo.gl/Qpvqyy
Telegraph
✅آیا زمان آشتی با عرصه خیابان نرسیده است!؟
رضا علیجانی 🔺محمد خاتمی: هم در ساختار و هم در رویکرد اشکال هست... دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد.…
👁🗨 #نگاه_تحليلگران:
"جنبش خیابانی راهحل نیست"
✍🏽مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
رضا علیجانی، بر مبنای سخنان اخیر آقای خاتمی که گفته است: "دیگر سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید"؛ راهحل برونرفت از مشکلات را در آشتی با جنبش خیابانی میداند و به اصلاحطلبان دو پیشنهاد میدهد:
اول، پیوستن به جنبش خیابانی و دوم، در صورت عدم تمایل، تایید آن و واگذاشتن مردم برای آمدن به خیابان.
آقای علیجانی برای تایید درستی پیشنهاد خود حوادث اخیر الجزایر و ونزوئلا را مثال میزند. حال بماند که این دو مثال ومقایسه آن با ایران بسیار سادهانگارانه است و شرایط، مسائل و تقریبا همه مولفههای تحولات ایران با این دو کشور متفاوت است.
در الجزایر، معترضان هدفی مشخص، کوتاهمدت و معین دارند. تقریبا حرکت اعتراضی مردم الجزایر در چارچوب حفظ ساختار کنونی و نوعی اصلاح است که نیروی اجتماعی و سیاسی را یکپارچه ساخته است.
ساخت قدرت نیر ناهمسو با این جنبش نیست؛ چون جنبش خیابانی در الجزایر با اعتراض به یک فرد شروع شده و حول آن شکل گرفته و تداوم یافته است.
البته در ونزوئلا شرایط بسیار پیچیدهتر است؛ سیاست سوسیالیستی-پوپولیستی چاوز-مادورو سالهاست که شکست خورده است.
در ونزوئلا همانند بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین دوگانه سرمایهداری-سوسیالیسم جوامع این کشورها را دوقطبی کرده است.
رقابت دوبلوک قدرت از دو اردوگاه، سالهاست که این دوگانه را به تعارض و شکاف عمیق تبدیل کرده و امکان مصالحه و گفتگو را از بین برده است؛ لذا اکنون ونزوئلا صحنه نبرد این دو اردوگاه است و مردم قربانیان آن.
گرچه سیاستهای غلط مادورو در بروز این رخدادها موثر بوده؛ اما غفلت از عوامل بیرونی نتایج تحلیلی غلطی را به دنبال خواهد داشت.
شرایط ایران به چند دلیل متفاوت است:
اول، ایران کنونی میراث یک انقلاب را بر دوش میکشد که نیروهای موثر در بروز و ظهور آن همچنان زنده و فعال است و در درونش نوعی آتشفشان انقلابی شعله میکشد.
درست است که انقلاب از آرمانهای اولیه فاصله گرفته، درست است که مدیران جامعه به دلیل ضعف در عملکرد موجب بروز نارضایتی گسترده شدهاند، درست است که اقتدار و مشروعیت نظام سیاسی آسیب دیده؛ اما نیروی اجتماعی و سیاسی حامی ساختار انقلاب هنوز از اقتدار برخوردار است.
دوم، اصلاحطلبان بعنوان نیروی اجتماعی- سیاسی دگرگونیطلب دو ویژگی دارند: اول اینکه نیروی درونی انقلاب به حساب میآیند و دوم اینکه با هدف حفظ ساختار انقلاب و برای اصلاح خطاها واشتباهات خود و دیگران نوعی مبارزه مدنی آگاهیبخش، روبهجلو و خشونتپرهیز را راهبرد خود قرار دادهاند.
لذا اصلاحطلبان در ایران نه همچون الجزایر هدف مشخص برای مقابله با یک فرد را دارند و نه همچون ونزوئلا میخواهند علیه کلیت یک نظام به پاخیزند.
جنبش خیابانی اگر همچون فرانسه هدف تعریفشده، رهبری مشخص و نیروی سیاسی معینی نداشته باشد یا همانند الجزایر هدف تعریفشدهای نداشته باشد؛ دو هدف باقی میماند:
اول، اردوکشی خیابانی برای مقابله با رقیب و دوم، حضور در خیابان برای تبدیل نیروی اعتراض مردم برای تخریب ساختار و اقتدار حکومت و شکلگیری یک تحول انقلابی.
هیچکدام از شرایط و هدفگذاریهای ذکرشده در ایران وجود ندارد؛ لذا کشاندن مردم به خیابان مشکلی را حل نخواهد کرد.
اکنون دو گروه هستند که استراتژی جنبش خیابانی را تبلیغ میکنند:
اول، تیم تحولخواهان چپ همچون آقای علیجانی که شاید هدفشان فشار بر حکومت و هسته سخت قدرت برای پذیرش راهبرد تغییر رفتار در نظام حکومتی است؛ این استراتژی با راهبرد براندازان همپوشانی دارد، اما قطعا نیات آنها یکی نیست.
گروه دوم، تحولخواهان راست یا حامیان حکومت دینی هستند که دولت کنونی و اصلاحطلبان و هر نیروی دموکراسیخواهی را مانع شکلگیری نظام سیاسی مورد علاقه خود میدانند.
تحولخواهان چپ با جنبش خیابانی برای تغییر رفتار حکومت تلاش میکنند و تحولخواهان راست با جنبش خیابانی که برای سال۹۸ وعده دادهاند به دنبال حذف رقبای خود و یکدست کردن حکومت هستند. اما اصلاحطلبان هیچکدام از این دو هدف را دنبال نمیکنند.
لذا جنبش خیابانی بدون دلایل مشخص در چارچوب یک مبارزه مدنی خشونت پرهیز در شرایط کنونی اشتباهی راهبردی است که بعید است هیچ نیروی اصلاحطلبی به آن روی خوش نشان دهد.
تجربه نشان داده است که قربانیان اصلی چنین جنبشهای هیجانی فقط و فقط مردم هستند.
#راهبرد
@andishepouya1
"جنبش خیابانی راهحل نیست"
✍🏽مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
رضا علیجانی، بر مبنای سخنان اخیر آقای خاتمی که گفته است: "دیگر سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید"؛ راهحل برونرفت از مشکلات را در آشتی با جنبش خیابانی میداند و به اصلاحطلبان دو پیشنهاد میدهد:
اول، پیوستن به جنبش خیابانی و دوم، در صورت عدم تمایل، تایید آن و واگذاشتن مردم برای آمدن به خیابان.
آقای علیجانی برای تایید درستی پیشنهاد خود حوادث اخیر الجزایر و ونزوئلا را مثال میزند. حال بماند که این دو مثال ومقایسه آن با ایران بسیار سادهانگارانه است و شرایط، مسائل و تقریبا همه مولفههای تحولات ایران با این دو کشور متفاوت است.
در الجزایر، معترضان هدفی مشخص، کوتاهمدت و معین دارند. تقریبا حرکت اعتراضی مردم الجزایر در چارچوب حفظ ساختار کنونی و نوعی اصلاح است که نیروی اجتماعی و سیاسی را یکپارچه ساخته است.
ساخت قدرت نیر ناهمسو با این جنبش نیست؛ چون جنبش خیابانی در الجزایر با اعتراض به یک فرد شروع شده و حول آن شکل گرفته و تداوم یافته است.
البته در ونزوئلا شرایط بسیار پیچیدهتر است؛ سیاست سوسیالیستی-پوپولیستی چاوز-مادورو سالهاست که شکست خورده است.
در ونزوئلا همانند بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین دوگانه سرمایهداری-سوسیالیسم جوامع این کشورها را دوقطبی کرده است.
رقابت دوبلوک قدرت از دو اردوگاه، سالهاست که این دوگانه را به تعارض و شکاف عمیق تبدیل کرده و امکان مصالحه و گفتگو را از بین برده است؛ لذا اکنون ونزوئلا صحنه نبرد این دو اردوگاه است و مردم قربانیان آن.
گرچه سیاستهای غلط مادورو در بروز این رخدادها موثر بوده؛ اما غفلت از عوامل بیرونی نتایج تحلیلی غلطی را به دنبال خواهد داشت.
شرایط ایران به چند دلیل متفاوت است:
اول، ایران کنونی میراث یک انقلاب را بر دوش میکشد که نیروهای موثر در بروز و ظهور آن همچنان زنده و فعال است و در درونش نوعی آتشفشان انقلابی شعله میکشد.
درست است که انقلاب از آرمانهای اولیه فاصله گرفته، درست است که مدیران جامعه به دلیل ضعف در عملکرد موجب بروز نارضایتی گسترده شدهاند، درست است که اقتدار و مشروعیت نظام سیاسی آسیب دیده؛ اما نیروی اجتماعی و سیاسی حامی ساختار انقلاب هنوز از اقتدار برخوردار است.
دوم، اصلاحطلبان بعنوان نیروی اجتماعی- سیاسی دگرگونیطلب دو ویژگی دارند: اول اینکه نیروی درونی انقلاب به حساب میآیند و دوم اینکه با هدف حفظ ساختار انقلاب و برای اصلاح خطاها واشتباهات خود و دیگران نوعی مبارزه مدنی آگاهیبخش، روبهجلو و خشونتپرهیز را راهبرد خود قرار دادهاند.
لذا اصلاحطلبان در ایران نه همچون الجزایر هدف مشخص برای مقابله با یک فرد را دارند و نه همچون ونزوئلا میخواهند علیه کلیت یک نظام به پاخیزند.
جنبش خیابانی اگر همچون فرانسه هدف تعریفشده، رهبری مشخص و نیروی سیاسی معینی نداشته باشد یا همانند الجزایر هدف تعریفشدهای نداشته باشد؛ دو هدف باقی میماند:
اول، اردوکشی خیابانی برای مقابله با رقیب و دوم، حضور در خیابان برای تبدیل نیروی اعتراض مردم برای تخریب ساختار و اقتدار حکومت و شکلگیری یک تحول انقلابی.
هیچکدام از شرایط و هدفگذاریهای ذکرشده در ایران وجود ندارد؛ لذا کشاندن مردم به خیابان مشکلی را حل نخواهد کرد.
اکنون دو گروه هستند که استراتژی جنبش خیابانی را تبلیغ میکنند:
اول، تیم تحولخواهان چپ همچون آقای علیجانی که شاید هدفشان فشار بر حکومت و هسته سخت قدرت برای پذیرش راهبرد تغییر رفتار در نظام حکومتی است؛ این استراتژی با راهبرد براندازان همپوشانی دارد، اما قطعا نیات آنها یکی نیست.
گروه دوم، تحولخواهان راست یا حامیان حکومت دینی هستند که دولت کنونی و اصلاحطلبان و هر نیروی دموکراسیخواهی را مانع شکلگیری نظام سیاسی مورد علاقه خود میدانند.
تحولخواهان چپ با جنبش خیابانی برای تغییر رفتار حکومت تلاش میکنند و تحولخواهان راست با جنبش خیابانی که برای سال۹۸ وعده دادهاند به دنبال حذف رقبای خود و یکدست کردن حکومت هستند. اما اصلاحطلبان هیچکدام از این دو هدف را دنبال نمیکنند.
لذا جنبش خیابانی بدون دلایل مشخص در چارچوب یک مبارزه مدنی خشونت پرهیز در شرایط کنونی اشتباهی راهبردی است که بعید است هیچ نیروی اصلاحطلبی به آن روی خوش نشان دهد.
تجربه نشان داده است که قربانیان اصلی چنین جنبشهای هیجانی فقط و فقط مردم هستند.
#راهبرد
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تجربه رانندگی با هوش مصنوعی مرسدس بنز
مرسدس بنز CLA (سدان-كوپه) براى سال 2019 با سیستمى كاملا مدرن و هوشمندانه به شما اجازه می دهد تا با خودرو از طریق لمس، صدا و حتی حرکت دست ارتباط برقرار كنيد. شما ميتوانيد چون يك دوست با اين خودرو صحبت كنيد!
#صنعت_خودرو_در_جهان #سرگرمى
@andishepouya1
مرسدس بنز CLA (سدان-كوپه) براى سال 2019 با سیستمى كاملا مدرن و هوشمندانه به شما اجازه می دهد تا با خودرو از طریق لمس، صدا و حتی حرکت دست ارتباط برقرار كنيد. شما ميتوانيد چون يك دوست با اين خودرو صحبت كنيد!
#صنعت_خودرو_در_جهان #سرگرمى
@andishepouya1
Forwarded from فصلنامه مطالعات ایرانی پویه
سوسن شریعتی در آخرین شمارهی فصلنامه مطالعات ایرانی پویه، در مقالهای با عنوان "در تنگنای خشم و هیاهو: «گفتوگو» در میانه حقِ به شمار آمدن و وظیفه اعتراف" با رویکرد تحلیل تاریخی به سراغ موضوع گفتوگو میرود. او واکاوی گفتوگو را از یونان باستان و سقراط میآغازد و یادآوری میکند که گفتوگو در برابر خطابه قد علم میکند تا نسبتی جدید با حقیقت برقرار شود. سوسن شریعتی در روایت تاریخ فکری گفتوگو کژتابیهای آن را در دو مفهوم «توتالیتاریسم خاموشی» و «دیکتاتوری هیاهو» نمایان میکند. اما برای رسیدن به شرایطی مساعد برای گفتوگوی اصیل، منِ سرکوب شده باید برای حقِ به رسمیت شناخته شدن بشورد و منِ سرکوبگر در برابر دیگریِ سرکوبشده اعتراف کند که حقِ به رسمیت شناخته شدن او را پایمال کرده است. در گیرودار مطالبهی حق و اعتراف، منِ ایرانی باید از اسارت در تنهایی و نوستالژی و حافظهای شفاهی نیز رهایی یابد.
https://pooyemag.com/wp-content/uploads/2019/03/Susan1.jpg
در بخشهایی از مقاله چنین آمده است:
- اهمیت یافتن گفتوگو از سر چیست؟ این «من» است که سر برآورده یا آن «دیگری» است که شأنی یافته؟ این"منِ بازی خورده یک «ما»ی یکپارچه و تکصداست که دیگر به حرف آمده یا «دیگری»ای که جهنم بود و تهدید محسوب میشد و اکنون بدل شده است به فرصت؟
- گفتوگو دیروز در برابر خطابه برخاست و محصول تغییر نگاه به کلام و تجدید نظر در پروسه فهم بود و امروزه به دلیل حیثیتی است که «فرد» یافته و شأنیتی که «دیگری» به دست آورده است.
- از این گفتوگو، این طفل فلسفه انتظار معجزه است، خلق فضایی که به یمن آن بتوان در محضر یکدیگر نشست، گفت، شنید، حرفها را به آزمون گذاشت و رسید به آن نقطه طلایی تفاهم و یا نقطه تعادل در مناسبات قدرت.
- هر جا که پای دیگری در میان است گفتوگو نیز به میدان میآید: در کانون خانواده، در عرصه عمومی، در میانه تمدنها، بین اهالی سیاست و یا حوزه دین و باورها
- در غیبت امکان شکلگیری صداهای دیگر، تککلمهای میشود وحدت کلمه؛ یک کلمه و دیگران همگی محکوم به خودسانسوری، به حاشیه راندهشدگی، انفعال و تبعیت. انسان ساکن توتالیتاریزم محکوم به انزوا، تنهایی و خزیدگی در خویش است؛ خو گرفته به سکوت و حتی اگر بخواهد نمیتواند سخنگوی خود باشد.
- با اهمیت پیدا کردن هیاهو در اجتماع مدرن، گفتوگو همانقدر که در دیکتاتوری خاموشی، شرایط امکان ندارد.
- «منِ ایرانی» یک «منِ»گرفتار است در فضایی پر خطابه. ذهنیتی که سالهاست دست به دست میشود توسط متولیان حقیقت و عادت کرده است به داشتن نسبتی انفعالی در برابر کلمه. ذهنیتهایی بازی خورده توسط همان سه گانه ارسطویی«پاتوس-اتوس-لوگوس» و امروز در بهترین شکل دیگر به وعدههای کلمه بدبین است و این مقاومت را نشانه رشد میداند. بدبینی نسبت به خطابه، نه تنها مقاومت در برابر شنیدن را در پی دارد بلکه دست یابی به حقیقتِ مشترک را هم عملا مورد تردید قرار میدهد. نه صبوری شنیدن میماند و نه رعایت آداب گفتن.
- نسبت من با دیگری و نیز با حقیقت، یا بر اساس الگوی «آیین درویشی» که مطالبه محور نیست ممکن میشود و یا مبتنی بر سنت «اعترافات». در چنین وضعیتی است که برقرای نسبت گفتوگویی میتواند شکل بگیرد و رابطه یک طرفه خطابهای را بدل به رابطهای متقابل کند.
برای دستیابی به مقاله به آدرس سایت نشریه پویه بروید.
آدرس سایت: www.pooyemag.com
https://pooyemag.com/wp-content/uploads/2019/03/Susan1.jpg
در بخشهایی از مقاله چنین آمده است:
- اهمیت یافتن گفتوگو از سر چیست؟ این «من» است که سر برآورده یا آن «دیگری» است که شأنی یافته؟ این"منِ بازی خورده یک «ما»ی یکپارچه و تکصداست که دیگر به حرف آمده یا «دیگری»ای که جهنم بود و تهدید محسوب میشد و اکنون بدل شده است به فرصت؟
- گفتوگو دیروز در برابر خطابه برخاست و محصول تغییر نگاه به کلام و تجدید نظر در پروسه فهم بود و امروزه به دلیل حیثیتی است که «فرد» یافته و شأنیتی که «دیگری» به دست آورده است.
- از این گفتوگو، این طفل فلسفه انتظار معجزه است، خلق فضایی که به یمن آن بتوان در محضر یکدیگر نشست، گفت، شنید، حرفها را به آزمون گذاشت و رسید به آن نقطه طلایی تفاهم و یا نقطه تعادل در مناسبات قدرت.
- هر جا که پای دیگری در میان است گفتوگو نیز به میدان میآید: در کانون خانواده، در عرصه عمومی، در میانه تمدنها، بین اهالی سیاست و یا حوزه دین و باورها
- در غیبت امکان شکلگیری صداهای دیگر، تککلمهای میشود وحدت کلمه؛ یک کلمه و دیگران همگی محکوم به خودسانسوری، به حاشیه راندهشدگی، انفعال و تبعیت. انسان ساکن توتالیتاریزم محکوم به انزوا، تنهایی و خزیدگی در خویش است؛ خو گرفته به سکوت و حتی اگر بخواهد نمیتواند سخنگوی خود باشد.
- با اهمیت پیدا کردن هیاهو در اجتماع مدرن، گفتوگو همانقدر که در دیکتاتوری خاموشی، شرایط امکان ندارد.
- «منِ ایرانی» یک «منِ»گرفتار است در فضایی پر خطابه. ذهنیتی که سالهاست دست به دست میشود توسط متولیان حقیقت و عادت کرده است به داشتن نسبتی انفعالی در برابر کلمه. ذهنیتهایی بازی خورده توسط همان سه گانه ارسطویی«پاتوس-اتوس-لوگوس» و امروز در بهترین شکل دیگر به وعدههای کلمه بدبین است و این مقاومت را نشانه رشد میداند. بدبینی نسبت به خطابه، نه تنها مقاومت در برابر شنیدن را در پی دارد بلکه دست یابی به حقیقتِ مشترک را هم عملا مورد تردید قرار میدهد. نه صبوری شنیدن میماند و نه رعایت آداب گفتن.
- نسبت من با دیگری و نیز با حقیقت، یا بر اساس الگوی «آیین درویشی» که مطالبه محور نیست ممکن میشود و یا مبتنی بر سنت «اعترافات». در چنین وضعیتی است که برقرای نسبت گفتوگویی میتواند شکل بگیرد و رابطه یک طرفه خطابهای را بدل به رابطهای متقابل کند.
برای دستیابی به مقاله به آدرس سایت نشریه پویه بروید.
آدرس سایت: www.pooyemag.com
Forwarded from سهند ایرانمهر
🖊این متن را پارسال در زادروز هدی صابر(24 اسفند) در همین کانال منتشر کردم، امروز، بهانه ای شد این مناسبت برای تکرار یاد او و انتشار مجدد این نوشته که تنها اندکی تغییر یافته است:
💢در طول عمرم با سياسيون زيادي برخورد داشته ام، آنها كه من ديده ام صرف نظر از مشي سياسي عموما انسان هاي بي مايه و جعلي بوده اند، از آن آدم هاي بيديسيپليني كه محصول كژتابي مفاهيم و ارزشها در جوامع بي ثباتند و از قضا اسم شان ميشود سياستمدار به واسطه دهاني كه لجامش گسيخته يا لولهنگي كه آب زيادي برمي دارد يا الطاف خفیهاي كه مشمولشان شده و يا از آن آقا زاده هايي هستند كه بقول سعيد نفيسي عمري را به خورد و خواب و حلق و دلق و ...بسر می برند و بعد امر به آنان مشتبه مي شود كه قدرت و ثروت ملک طلقشان است و صدقه سر ژن به ارث رسیده از آقاجانشان و الخ...
صرف نظر از اين دسته، سياست ورزاني هم هستند كه حيف است به آنها بگويي :" سياستمدار"، سياست ورز به معنای سیاست ورزيدني كه واجد نوعي فضيلت اخلاقي باشد بيشتر برازنده شان است.
يكي از آنها كه مدت زمان زیادی -از دور -زیر نظرش داشتم و از نزدیک سه ساعت بيشتر دركش نكردم :" هدي صابر" بود. من اهل حزب و گروهي نبودم و ملاكم هيچوقت چنين چيزهايي نبوده اما از اين مرد بواسطه حالت چشم ها، پیراستگی رفتار، صداقت کلام، نگاه دلسوزانه و مشفقانه به همنوع،وطن و خلوصي كه در كلماتش فوران مي كرد، جز"نجابت محض" چيز ديگري نمي شد برداشت كرد. من از تظاهرات مستانه چپ و راست يا تواضعي كه غرور از آن مي بارد هميشه بيزار بوده ام اما هنوز رفتار اين مرد با آن لباس ساده و شلوار خاكي كه در عين سادگي، آراسته بود و افكاري كه عشق به وطن و تعهد به مروت و انصاف در آن موج مي زد ، جلوي چشانم است. از اينها مهم تر صداقت در رفتارش بود.
مهمان دانشگاه ما شده بود، اجازه ندادند سخنراني كند، مودبانه نشست روي جدول کنار چمن و خواست كه اصرار نكنيم، ناهار دانشگاه قيمه بادمجان بود، بهاي ناچيزي داشت ، روي همان چمن خورد و درسش را گفت و پولي كه چندين برابر بهاي ناهار دانشجويي بود را مخفيانه، جوري كه كسي نفهمد بمن داد كه به متصدي مربوطه بدهم و وقتي گفتم كه بهاي غذا اين نيست، خيلي آرام گفت :"براي شما دانشجوها، قيمتش پايين است نرخ آزادش براي سخنراني كه اجازه حرف زدن هم نداشته همين مبلغي است كه دادم!".
چندی پیش هم یکی از زندانیان آزاد شده برایم تعریف میکرد که وقتی یکی از رجال به بند آمد و به لطف وضع مالی و نفوذش قرار شد چند کولرگازی( خریداری شده از حساب شخصی اش وارد بند شود)، هدی صابر مخالفت کرد و گفت من یکی لازم ندارم چون اگر قرار است فقط یک عده متنعم از این امکانات باشند، ترجیح میدهم از جمله محرومان باشم.
من كاري به حزب و جريان و ... ندارم، فقط مي پرسم كه چطور يك نفر چپ يا راست، اصلاح طلب يا اصولگرا با همه هيمنه و فيگورهاي مصلحانه يا اصولگرايانه اش چنان در ادعا و نمايش غرق است كه انسان در دل خودش بر اين همه فرومايگي افسوس مي خورد و گاه نادم مي شود از همان اندك لحظه اي كه در جوار اين جماعت حرام كرده و در برابر انساني كه وجود مادي او را تنها چند ساعت درك كرده و در همان چند لحظه به اندازه يك عمر ادب و سياست و اخلاق آموخته تابدين حد احساس ضعف می كند؟ هر وقت به مرام و ادب و فضيلت چنين انسان هايي فكر ميكنم، احساس ميكنم تاوان حواسي كه در تشخيص دوغ و دوشاب تابدين درجه دچار اختلال شده است، چيزي بيش از لهيب حضور كساني است كه طوق سنگين گردن ها و مايه عذاب آدميان جامعه ما شده اند.
امروز زادروزش بود كمتر كسي از او ياد كرد، مظلومانه از اين دنيا پركشيد تا بیش از این در میان آدمیانی نباشد که دیری است بر نور نفرین میفرستند و بر صورت آفتاب پنجه میکشند.
#صابر #متن
@sahandiranmehr
💢در طول عمرم با سياسيون زيادي برخورد داشته ام، آنها كه من ديده ام صرف نظر از مشي سياسي عموما انسان هاي بي مايه و جعلي بوده اند، از آن آدم هاي بيديسيپليني كه محصول كژتابي مفاهيم و ارزشها در جوامع بي ثباتند و از قضا اسم شان ميشود سياستمدار به واسطه دهاني كه لجامش گسيخته يا لولهنگي كه آب زيادي برمي دارد يا الطاف خفیهاي كه مشمولشان شده و يا از آن آقا زاده هايي هستند كه بقول سعيد نفيسي عمري را به خورد و خواب و حلق و دلق و ...بسر می برند و بعد امر به آنان مشتبه مي شود كه قدرت و ثروت ملک طلقشان است و صدقه سر ژن به ارث رسیده از آقاجانشان و الخ...
صرف نظر از اين دسته، سياست ورزاني هم هستند كه حيف است به آنها بگويي :" سياستمدار"، سياست ورز به معنای سیاست ورزيدني كه واجد نوعي فضيلت اخلاقي باشد بيشتر برازنده شان است.
يكي از آنها كه مدت زمان زیادی -از دور -زیر نظرش داشتم و از نزدیک سه ساعت بيشتر دركش نكردم :" هدي صابر" بود. من اهل حزب و گروهي نبودم و ملاكم هيچوقت چنين چيزهايي نبوده اما از اين مرد بواسطه حالت چشم ها، پیراستگی رفتار، صداقت کلام، نگاه دلسوزانه و مشفقانه به همنوع،وطن و خلوصي كه در كلماتش فوران مي كرد، جز"نجابت محض" چيز ديگري نمي شد برداشت كرد. من از تظاهرات مستانه چپ و راست يا تواضعي كه غرور از آن مي بارد هميشه بيزار بوده ام اما هنوز رفتار اين مرد با آن لباس ساده و شلوار خاكي كه در عين سادگي، آراسته بود و افكاري كه عشق به وطن و تعهد به مروت و انصاف در آن موج مي زد ، جلوي چشانم است. از اينها مهم تر صداقت در رفتارش بود.
مهمان دانشگاه ما شده بود، اجازه ندادند سخنراني كند، مودبانه نشست روي جدول کنار چمن و خواست كه اصرار نكنيم، ناهار دانشگاه قيمه بادمجان بود، بهاي ناچيزي داشت ، روي همان چمن خورد و درسش را گفت و پولي كه چندين برابر بهاي ناهار دانشجويي بود را مخفيانه، جوري كه كسي نفهمد بمن داد كه به متصدي مربوطه بدهم و وقتي گفتم كه بهاي غذا اين نيست، خيلي آرام گفت :"براي شما دانشجوها، قيمتش پايين است نرخ آزادش براي سخنراني كه اجازه حرف زدن هم نداشته همين مبلغي است كه دادم!".
چندی پیش هم یکی از زندانیان آزاد شده برایم تعریف میکرد که وقتی یکی از رجال به بند آمد و به لطف وضع مالی و نفوذش قرار شد چند کولرگازی( خریداری شده از حساب شخصی اش وارد بند شود)، هدی صابر مخالفت کرد و گفت من یکی لازم ندارم چون اگر قرار است فقط یک عده متنعم از این امکانات باشند، ترجیح میدهم از جمله محرومان باشم.
من كاري به حزب و جريان و ... ندارم، فقط مي پرسم كه چطور يك نفر چپ يا راست، اصلاح طلب يا اصولگرا با همه هيمنه و فيگورهاي مصلحانه يا اصولگرايانه اش چنان در ادعا و نمايش غرق است كه انسان در دل خودش بر اين همه فرومايگي افسوس مي خورد و گاه نادم مي شود از همان اندك لحظه اي كه در جوار اين جماعت حرام كرده و در برابر انساني كه وجود مادي او را تنها چند ساعت درك كرده و در همان چند لحظه به اندازه يك عمر ادب و سياست و اخلاق آموخته تابدين حد احساس ضعف می كند؟ هر وقت به مرام و ادب و فضيلت چنين انسان هايي فكر ميكنم، احساس ميكنم تاوان حواسي كه در تشخيص دوغ و دوشاب تابدين درجه دچار اختلال شده است، چيزي بيش از لهيب حضور كساني است كه طوق سنگين گردن ها و مايه عذاب آدميان جامعه ما شده اند.
امروز زادروزش بود كمتر كسي از او ياد كرد، مظلومانه از اين دنيا پركشيد تا بیش از این در میان آدمیانی نباشد که دیری است بر نور نفرین میفرستند و بر صورت آفتاب پنجه میکشند.
#صابر #متن
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
✍🏽نماینده تهران: همین مفسدان اقتصادی امروز، چندسال پیش برای دور زدن تحریمها تشویق میشدند
🔸عبدالرضا هاشمزایی در پاسخ به این سوال که پیوستن به FATF چقدر میتواند جلوی اختلاس را بگیرد گفت: از زمانی که ما از طرف سازمان ملل تحریم شدیم و چندین قطعنامه به علت خوب عمل نکردن دولتهای سابق علیه ما صادر شد مجبور به دور زدن تحریمها شدیم، در آن موقع افرادی که امروز مفسد اقتصادی شدهاند را برای دور زدن تحریمها تشویق میکردیم.
#خبر_آنلاين
@andishepouya1
جزییات را در INSTANT VIEW بخوانید:👇🏼
https://goo.gl/uKQWYi
🔸عبدالرضا هاشمزایی در پاسخ به این سوال که پیوستن به FATF چقدر میتواند جلوی اختلاس را بگیرد گفت: از زمانی که ما از طرف سازمان ملل تحریم شدیم و چندین قطعنامه به علت خوب عمل نکردن دولتهای سابق علیه ما صادر شد مجبور به دور زدن تحریمها شدیم، در آن موقع افرادی که امروز مفسد اقتصادی شدهاند را برای دور زدن تحریمها تشویق میکردیم.
#خبر_آنلاين
@andishepouya1
جزییات را در INSTANT VIEW بخوانید:👇🏼
https://goo.gl/uKQWYi
Telegraph
نماینده تهران: همین مفسدان اقتصادی امروز، چندسال پیش برای دور زدن تحریمها تشویق میشدند
ایسنا نوشت: نماینده مردم تهران در مجلس تاکید کرد ب پیوستن به FATF و CFT جلوی ایجاد رانت و اختلاسگران اقتصادی را خواهد گرفت . عبدالرضا هاشم زایی در پاسخ به این سوال که پیوستن به FATF چقدر میتواند جلوی اختلاس را بگیرد بیان کرد: از زمانی که ما از طرف سازمان…
💢 آغاز محاکمه فعالان حقوق زنان در عربستان سعودی و انتقاد از عدم دسترسی به وکیل
روزنامههای تحت لوای دولت عربستان نیز این افراد را "خائن" و "عوامل سفارتخانه ها" توصیف کردند.
محاکمه 10 فعال حقوق زنان در عربستان سعودی برای اولین بار پس از بازداشت در 9 ماه گذشته آغاز شد.
به گزارش عصر ایران به نقل از "رویترز"، "عزیزه الیوسف"، "لجین الهذلول"، "ایمان النفجان" و "هاتون الفاسی" از چهرههایی هستند که برای محاکمه در دادگاه جنایی ریاض حاضر شدند.
خبرنگاران و دیپلماتهایی اجازه حضور در این دادگاه را نداشتند. معترضان می گویند این متهمان به وکیل دسترسی نداشته اند.
لینک خبر:👇🏼
https://www.asriran.com/fa/news/658271
@andishepouya1
روزنامههای تحت لوای دولت عربستان نیز این افراد را "خائن" و "عوامل سفارتخانه ها" توصیف کردند.
محاکمه 10 فعال حقوق زنان در عربستان سعودی برای اولین بار پس از بازداشت در 9 ماه گذشته آغاز شد.
به گزارش عصر ایران به نقل از "رویترز"، "عزیزه الیوسف"، "لجین الهذلول"، "ایمان النفجان" و "هاتون الفاسی" از چهرههایی هستند که برای محاکمه در دادگاه جنایی ریاض حاضر شدند.
خبرنگاران و دیپلماتهایی اجازه حضور در این دادگاه را نداشتند. معترضان می گویند این متهمان به وکیل دسترسی نداشته اند.
لینک خبر:👇🏼
https://www.asriran.com/fa/news/658271
@andishepouya1
انديشه پويا
💢 آغاز محاکمه فعالان حقوق زنان در عربستان سعودی و انتقاد از عدم دسترسی به وکیل روزنامههای تحت لوای دولت عربستان نیز این افراد را "خائن" و "عوامل سفارتخانه ها" توصیف کردند. محاکمه 10 فعال حقوق زنان در عربستان سعودی برای اولین بار پس از بازداشت در 9 ماه…
💢
@andishepouya1
ميتوانيد جزییات را با مشاهده فورى در INSTANT VIEW بخوانید:👇🏼
https://www.asriran.com/fa/news/658271
@andishepouya1
ميتوانيد جزییات را با مشاهده فورى در INSTANT VIEW بخوانید:👇🏼
https://www.asriran.com/fa/news/658271
عصر ايران
آغاز محاکمه فعالان حقوق زنان در عربستان سعودی / انتقاد از عدم دسترسی به وکیل
روزنامههای تحت لوای دولت عربستان نیز این افراد را "خائن" و "عوامل سفارتخانه ها" توصیف کردند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 Mercedes Maybach Vision Ultimate Luxury Car - INTERIOR + EXTERIOR
مرسدس ميباخ suv (شاسى بلند) اوج زيبايى در طراحى و نهايت فن آورى ...
#صنعت_خودرو_در_جهان #سرگرمى
@andishepouya1
مرسدس ميباخ suv (شاسى بلند) اوج زيبايى در طراحى و نهايت فن آورى ...
#صنعت_خودرو_در_جهان #سرگرمى
@andishepouya1
📝مصدق و سوسیال دموکراسی
نخستین قانون شرکتهای تعاونی؛ جماعتگرایی و جهانیشدن از پایین
✍🏻ناصر سرانجامپور
https://t.iss.one/iranfardamag
🔴 طبق اصل ۴۴ قانون اساسی ، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی استوار است. مروری بر کلیه قوانین شرکت های تعاونی در ایران از آغاز تاکنون نشان میدهد تنها مورد مطلوب از نظر تشکیل تعاونی تولید و مصرف در قالب شرکتهای جماعتگرا، «قانون شرکتهای تعاونی» و «آئین نامه شورایعالی تعاون» مصوب هیئت دولت دکتر مصدق بوده است.
🔴 یکی از این خدمات بالقوه دوران ساز که تقریبا همزمان با انتخاب اقتصاد جماعتگرا، سوسیالیستی و تعاونی به عنوان هدف توسعه اقتصادی در اندیشه رهبران کشورهای استقلال یافته از استعمار از جمله مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو در هندوستان و دکتر سوکارنو در اندونزی و تقریباً همزمان با اوج نفوذ تعاونیها در بازار انگلیس تحقق یافت، تصویب نخستین قانون شرکتهای تعاونی و جماعتگرا در ایران یک هفته قبل از کودتای ۲۸ مرداد بود.
🔴 در سطح جهانی نیز اتحادیه بین المللی تعاون میگوید تعاونی تشکلی است خودگردان، متشکل از اشخاصی که داوطلبانه به هم می پیوندند تا آرمان ها و نیازهای مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را از طریق بنگاهی اقتصادی که بر مبنای مالکیت مشترک و نظارت دموکراتیک اداره می شود، برآورده سازند. تعاونی ها مبتنی بر ارزشهای اساسی خودیاری، مسئولیت پذیری، دموکراسی (اقتصادی)، برابری، عدالت و همبستگی بوده و به ارزشهای اخلاقی مانند صداقت، آزاداندیشی، مسئولیت اجتماعی و ملاحظه دیگران (دگرخواهی) باور دارند.
🔴 از دهه ۱۹۸۰ به بعد تعاونی ها در سراسر دنیا تکثیر شده اند و این باعث ورود فعالیت جمع گرایانه در کلیه بخش های اقتصادی و کسب سهم بازار قابل توجه توسط تعاونی ها در بازارهای مختلف شده است.
🔴 اگرچه تعاونی ها اساساً یک پدیده بومی هستند ولی می توانند پیوندها و شبکه های قانونی فرا منطقه ای، فرا ملی و حتی در سطح جهانی ایجاد کنند. از آنجا که هدف بنیادین این شرکتها کمک و تعاون همگانی است، نه تجمیع ثروت برای مالکان و سهامداران و بهدنبال توزیع کالا و خدمات به صورت عادلانه میان کلیه اعضاء هستند، لذا آنها قابلیت اجرای فرآیندی ایدهآلتر، دموکراتیکتر و کارکردیتری نسبت به آنچه تاکنون تحت عنوان جهانی شدن شاهد بودهایم، دارند. آنها قادرند نوعی فرآیند جهانی شدن از پائین را اجرا کنند.
🔴 عبارت «جهانی شدن از پائین» یا مردمنهاد یادآور مقاله «حکومت از پائین» تالیف زنده یاد مهندس بازرگان اندکی بعد از کودتای ۲۸ مرداد است که در آن، ضمن بررسی علل وقوع کودتا در ارتباط با خلاء زمینه سازیهای اجتماعی و اقتصادی که برای استقرار و حفظ دموکراسی ضرورت دارند میگوید اگر کودتا هم نشده بود، با توجه به فقدان زمینه سازی و نیز عدم تمرین همکاری های اجتماعی در آن ایام، حکومت ملی نوپای ما به علت عدم آمادگی مردم و حتی دست اندرکاران، بازهم خود به خود متلاشی می شد.
🔴 اگر تعاونیهای اسلامی در تهران و دیگر مناطق کشور بعد از انقلاب به عنوان تعاونیهای «مصرف کنندگان» سازماندهی میشدند و با سرمایه اعضا؛ تدریجاً وارد فعالیتهای تولید انواع کالا و خدمات صنعتی، کشاورزی، ... مورد نیاز اعضاء میشدند، چه بسا تمام یا بخش بزرگی از مشکلات مزمن اجتماعی و اقتصادی امروز را شاهد نبودیم.
@andishepouya1
نخستین قانون شرکتهای تعاونی؛ جماعتگرایی و جهانیشدن از پایین
✍🏻ناصر سرانجامپور
https://t.iss.one/iranfardamag
🔴 طبق اصل ۴۴ قانون اساسی ، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی استوار است. مروری بر کلیه قوانین شرکت های تعاونی در ایران از آغاز تاکنون نشان میدهد تنها مورد مطلوب از نظر تشکیل تعاونی تولید و مصرف در قالب شرکتهای جماعتگرا، «قانون شرکتهای تعاونی» و «آئین نامه شورایعالی تعاون» مصوب هیئت دولت دکتر مصدق بوده است.
🔴 یکی از این خدمات بالقوه دوران ساز که تقریبا همزمان با انتخاب اقتصاد جماعتگرا، سوسیالیستی و تعاونی به عنوان هدف توسعه اقتصادی در اندیشه رهبران کشورهای استقلال یافته از استعمار از جمله مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو در هندوستان و دکتر سوکارنو در اندونزی و تقریباً همزمان با اوج نفوذ تعاونیها در بازار انگلیس تحقق یافت، تصویب نخستین قانون شرکتهای تعاونی و جماعتگرا در ایران یک هفته قبل از کودتای ۲۸ مرداد بود.
🔴 در سطح جهانی نیز اتحادیه بین المللی تعاون میگوید تعاونی تشکلی است خودگردان، متشکل از اشخاصی که داوطلبانه به هم می پیوندند تا آرمان ها و نیازهای مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را از طریق بنگاهی اقتصادی که بر مبنای مالکیت مشترک و نظارت دموکراتیک اداره می شود، برآورده سازند. تعاونی ها مبتنی بر ارزشهای اساسی خودیاری، مسئولیت پذیری، دموکراسی (اقتصادی)، برابری، عدالت و همبستگی بوده و به ارزشهای اخلاقی مانند صداقت، آزاداندیشی، مسئولیت اجتماعی و ملاحظه دیگران (دگرخواهی) باور دارند.
🔴 از دهه ۱۹۸۰ به بعد تعاونی ها در سراسر دنیا تکثیر شده اند و این باعث ورود فعالیت جمع گرایانه در کلیه بخش های اقتصادی و کسب سهم بازار قابل توجه توسط تعاونی ها در بازارهای مختلف شده است.
🔴 اگرچه تعاونی ها اساساً یک پدیده بومی هستند ولی می توانند پیوندها و شبکه های قانونی فرا منطقه ای، فرا ملی و حتی در سطح جهانی ایجاد کنند. از آنجا که هدف بنیادین این شرکتها کمک و تعاون همگانی است، نه تجمیع ثروت برای مالکان و سهامداران و بهدنبال توزیع کالا و خدمات به صورت عادلانه میان کلیه اعضاء هستند، لذا آنها قابلیت اجرای فرآیندی ایدهآلتر، دموکراتیکتر و کارکردیتری نسبت به آنچه تاکنون تحت عنوان جهانی شدن شاهد بودهایم، دارند. آنها قادرند نوعی فرآیند جهانی شدن از پائین را اجرا کنند.
🔴 عبارت «جهانی شدن از پائین» یا مردمنهاد یادآور مقاله «حکومت از پائین» تالیف زنده یاد مهندس بازرگان اندکی بعد از کودتای ۲۸ مرداد است که در آن، ضمن بررسی علل وقوع کودتا در ارتباط با خلاء زمینه سازیهای اجتماعی و اقتصادی که برای استقرار و حفظ دموکراسی ضرورت دارند میگوید اگر کودتا هم نشده بود، با توجه به فقدان زمینه سازی و نیز عدم تمرین همکاری های اجتماعی در آن ایام، حکومت ملی نوپای ما به علت عدم آمادگی مردم و حتی دست اندرکاران، بازهم خود به خود متلاشی می شد.
🔴 اگر تعاونیهای اسلامی در تهران و دیگر مناطق کشور بعد از انقلاب به عنوان تعاونیهای «مصرف کنندگان» سازماندهی میشدند و با سرمایه اعضا؛ تدریجاً وارد فعالیتهای تولید انواع کالا و خدمات صنعتی، کشاورزی، ... مورد نیاز اعضاء میشدند، چه بسا تمام یا بخش بزرگی از مشکلات مزمن اجتماعی و اقتصادی امروز را شاهد نبودیم.
@andishepouya1
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
✍🏻#انديشه_پويا: ۲۴ اسفند؛ زادروز رضاشاه به سال ۱۲۵۶ در آلاشت، سوادکوه، مازندران است.
مدافعان رضاشاه او را پدر ایران نوین دانسته و معتقدند او توانست نهادهای مدرن را در ایران تأسیس و نهادينه کند، از سویی دیگر مخالفان رضا شاه او را مسئول بر باد رفتن مشروطیت در ایران میدانند و معتقدند اگر چه پهلوی اول توانست نظام حکمرانی به ظاهر مدرنی تأسیس کند كه نبايد از نقش موثر افرادى نظير ؛ دكترمحمدعلى فروغى به راحتى عبور كرد[صرف نظر از وابستگى يا عدم وابستگى؟] اما در نهايت دموکراسی، مجلس، انتخابات و آزادی را در ایران نابود کرد.
✍🏻#دكتر_حسین_رفيعى مى نويسد؛ کودتای رضاشاه و آیرونساید، برای تداوم وابستگی سیاست و حکومت به خارجى بود. اصلاحات دوران رضا شاه، ضرورت تداوم این وابستگی و تمرکز قدرت برای حفظ چاههای نفت، طراحی شد تا درضمن از جنبش های ملی منطقهای جلوگیری شود.
دخالت و تخریب و کشتار های انبوه مردم در جنگ جهانی اول و دوم به دلیل قحطی ناشی از اشغال ایران و بیماری های اپیدمی، باز هم به دلیل وابستگی حکومت به خارجی بود و پس از اخراج رضا شاه در۱۳۲۰ اين دكترمصدق بود كه آسیب شناسی وابستگی را به درستی فهمید.
@andishepouya1
مدافعان رضاشاه او را پدر ایران نوین دانسته و معتقدند او توانست نهادهای مدرن را در ایران تأسیس و نهادينه کند، از سویی دیگر مخالفان رضا شاه او را مسئول بر باد رفتن مشروطیت در ایران میدانند و معتقدند اگر چه پهلوی اول توانست نظام حکمرانی به ظاهر مدرنی تأسیس کند كه نبايد از نقش موثر افرادى نظير ؛ دكترمحمدعلى فروغى به راحتى عبور كرد[صرف نظر از وابستگى يا عدم وابستگى؟] اما در نهايت دموکراسی، مجلس، انتخابات و آزادی را در ایران نابود کرد.
✍🏻#دكتر_حسین_رفيعى مى نويسد؛ کودتای رضاشاه و آیرونساید، برای تداوم وابستگی سیاست و حکومت به خارجى بود. اصلاحات دوران رضا شاه، ضرورت تداوم این وابستگی و تمرکز قدرت برای حفظ چاههای نفت، طراحی شد تا درضمن از جنبش های ملی منطقهای جلوگیری شود.
دخالت و تخریب و کشتار های انبوه مردم در جنگ جهانی اول و دوم به دلیل قحطی ناشی از اشغال ایران و بیماری های اپیدمی، باز هم به دلیل وابستگی حکومت به خارجی بود و پس از اخراج رضا شاه در۱۳۲۰ اين دكترمصدق بود كه آسیب شناسی وابستگی را به درستی فهمید.
@andishepouya1
🌿🌿🌿
" تقدیم به نسرین ستوده"
باید از شیشه از دل آهن
تکه ای از تبار من باشی
با صدای سکوت دستانت
زخمه و چنگ تار من باشی
باید از هر ستاره بالاتر
با قفس ها به آسمان بپری
توسن عشق را رها نکنی
نامه ای از سوار من باشی
باید این سنگ را به سر بزنی
که شدی سنگسار آزادی
زیر باران پر از پری بشوی
پرپرستان سار من باشی
باید از لب لب ترک دارت
مردمی تشنه را نشان بدهی
لقمه ی زخم را نمک بزنی
قبله گاه قرار من باشی
قند اندوه شوکرانت را
حل کنی در هوای احوالت
قطره ی آب را نفس بکشی
چون سپیدار و دار من باشی
پشت سلول بی وطن بی تن
شوق اشکی پر از وطن خواهی
تو که عشقی و عاشقی کردی
باز گردی کنار من باشی
عطر رویا و عطر فردا را
روی سلول کشورت بکشی
در خزانی که مانده بر خیزی
بوی عطر بهار من باشی
✍🏽#لیلا_محمودی
@andishepouya1
" تقدیم به نسرین ستوده"
باید از شیشه از دل آهن
تکه ای از تبار من باشی
با صدای سکوت دستانت
زخمه و چنگ تار من باشی
باید از هر ستاره بالاتر
با قفس ها به آسمان بپری
توسن عشق را رها نکنی
نامه ای از سوار من باشی
باید این سنگ را به سر بزنی
که شدی سنگسار آزادی
زیر باران پر از پری بشوی
پرپرستان سار من باشی
باید از لب لب ترک دارت
مردمی تشنه را نشان بدهی
لقمه ی زخم را نمک بزنی
قبله گاه قرار من باشی
قند اندوه شوکرانت را
حل کنی در هوای احوالت
قطره ی آب را نفس بکشی
چون سپیدار و دار من باشی
پشت سلول بی وطن بی تن
شوق اشکی پر از وطن خواهی
تو که عشقی و عاشقی کردی
باز گردی کنار من باشی
عطر رویا و عطر فردا را
روی سلول کشورت بکشی
در خزانی که مانده بر خیزی
بوی عطر بهار من باشی
✍🏽#لیلا_محمودی
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⛔️ +18
🎞 تصاویر تکاندهنده از بمباران شیمیایی حلبچه
⚫️ در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت، بمب هاى كه از طرف كشورهاى اروپاى و آمريكا به صدام فروخته شد.
▪️این بمباران بخشی از عملیات گستردهای بهنام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت.
▪️در پی عملیات والفجر ۱۰ توسط ایران و تصرف بخشهایی از کردستان عراق در اواخر سال ۱۳۶۶ که منجر به استقبال مردم این مناطق از نیروهای ایرانی شد، صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد.
▪️ در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبچه که غیرنظامی بودند جان باختند.
@andishepouya1
🎞 تصاویر تکاندهنده از بمباران شیمیایی حلبچه
⚫️ در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت، بمب هاى كه از طرف كشورهاى اروپاى و آمريكا به صدام فروخته شد.
▪️این بمباران بخشی از عملیات گستردهای بهنام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت.
▪️در پی عملیات والفجر ۱۰ توسط ایران و تصرف بخشهایی از کردستان عراق در اواخر سال ۱۳۶۶ که منجر به استقبال مردم این مناطق از نیروهای ایرانی شد، صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد.
▪️ در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبچه که غیرنظامی بودند جان باختند.
@andishepouya1
خانم رئیس جمهور مسلمان سنگاپور
نام او حلیمه یعقوب است و دختری یتیم که فقر را از نزدیک مشاهده کرد، او با مردی یمنی ازدواج کرده و ابتدا برای ادامه تحصیلات خود، با همسرش در یک اتاق کوچک زندگی میکردند. او پس از دریافت پست های دولتی، گفت: «من حلیمه یعقوب، بنده ای از بندگان خدا هستم و از خدا میترسم. هر کسی می خواهد با من برای مردم سنگاپور کار کند، من بخاطر خدا، خواهر او هستم. تصمیم و همّ و غم من، بالا بردن سطح زندگی شهروندان سنگاپور است و نه چیز دیگر»
☀ دستاوردهاى درخشان:
✨درآمد سنگاپور به 2 تریلیون دلار افزایش یافت.
✨درآمد شهروند سنگاپور در سال به 85،000 دلار افزایش یافت.
✨گذرنامه سنگاپور ارزشمندترین گذرنامه در جهان شد
✨بیکاری را به 1 درصد رساند
✨فساد در سنگاپور را نزدیک به صفر رساند.
✨نزدیک به (۱۰۰۰۰) ده هزار پروژه بسیار بزرگ را به انجام رسانید.
✨تمام مالیات ها را از محصولات سنگاپور حذف کرد.
براستی او "خدا ترس" بود! من خدای حلیمه یعقوب را باور دارم! چون خدای او آلوده به دروغ و ریا نیست!
دين اسلام و يا ديگر اديان باعث عدم پيشرفت جوامع بشرى نمى شود، همچنان؛ نژاد، تمدن ...
#انديشه_پويا
@andishepouya1
نام او حلیمه یعقوب است و دختری یتیم که فقر را از نزدیک مشاهده کرد، او با مردی یمنی ازدواج کرده و ابتدا برای ادامه تحصیلات خود، با همسرش در یک اتاق کوچک زندگی میکردند. او پس از دریافت پست های دولتی، گفت: «من حلیمه یعقوب، بنده ای از بندگان خدا هستم و از خدا میترسم. هر کسی می خواهد با من برای مردم سنگاپور کار کند، من بخاطر خدا، خواهر او هستم. تصمیم و همّ و غم من، بالا بردن سطح زندگی شهروندان سنگاپور است و نه چیز دیگر»
☀ دستاوردهاى درخشان:
✨درآمد سنگاپور به 2 تریلیون دلار افزایش یافت.
✨درآمد شهروند سنگاپور در سال به 85،000 دلار افزایش یافت.
✨گذرنامه سنگاپور ارزشمندترین گذرنامه در جهان شد
✨بیکاری را به 1 درصد رساند
✨فساد در سنگاپور را نزدیک به صفر رساند.
✨نزدیک به (۱۰۰۰۰) ده هزار پروژه بسیار بزرگ را به انجام رسانید.
✨تمام مالیات ها را از محصولات سنگاپور حذف کرد.
براستی او "خدا ترس" بود! من خدای حلیمه یعقوب را باور دارم! چون خدای او آلوده به دروغ و ریا نیست!
دين اسلام و يا ديگر اديان باعث عدم پيشرفت جوامع بشرى نمى شود، همچنان؛ نژاد، تمدن ...
#انديشه_پويا
@andishepouya1
💢مجلس خبرگان یا مجلس مریدان و مطیعان
✍🏽دکتر جلال پورالعجل
https://t.iss.one/nonviolence
ششمین اجلاسیه پنجمین دوره خبرگان رهبری با صدور یک بیانیه پایان یافت. در این بیانیه ضمن تأکید بر بیانیه رهبری در گام دوم انقلاب به کارنامه بسیار درخشان نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره شده و ضمن توصیه به معنویت و اخلاق و سبک زندگی اسلامی و تأکید بر فرهنگ نفرت از استکبار و لزوم حمایت از مقاومت، پیوستن جمهوری اسلامی به کنوانسیونهای بینالمللی مانند پالرمو، CFT و غیره یک "خطای استراتژیک" نامیده شده است.
اصول 107 و 108 و 111 وظایف و اختیارات مجلس خبرگان رهبری را مشخص نموده است. وظیفه اصلی خبرگان رهبری تعیین رهبر و همچنین برکناری اوست. اصل 111 تأکید میکند که "هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود. یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است."
حال این سؤال مطرح است که بیانیه خبرگان رهبری چه سنخیتی با وظایف ذاتی خبرگان دارد؟ در کجای قانون اساسی به خبرگان رهبری مأموریت داده شده تا در امور مربوط به قوه مجریه و مقننه دخالت نموده و بیانیه صادر نمایند؟
وزرا پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی، در زیر ذرهبین نقد نمایندگان قرار دارند و هر جا لازم باشد باید در مجلس حضور یابند و به سؤالات نمایندگان پاسخ دهند. همین امر در مورد رئیس جمهور هم مصداق دارد. بنابراین، انتظاری که بر اساس قانون از خبرگان رهبری میرود آن است که پس از انتخاب رهبر، تصمیمات و عملکرد وی را به صورت دورهای پایش نمایند. لازمه این امر آن است که در امور رهبری تحقیق و تفحص نمایند و هر جا ابهام و اشکالی وجود دارد از رهبر توضیح بخواهند.
انتظار میرفت که خبرگان رهبری در اجلاسیه اخیر خود در مورد سؤالات زیر از رهبری توضیح بخواهند:
📌سیاست خارجی ضداستکباری و ضداسرائیلی جمهوری اسلامی ایران در 3 دهه اخیر چه دستاورد روشن و مشخصی برای کشور و مردم داشته است و چقدر منافع ملی را تقویت نموده است؟
📌چرا روابط ایران با همسایگان جنوبی عادی نشده و همچنان این رابطه تیره و خصمانه است؟
📌سرمایه عظیمی که برای تجهیز و پشتیبانی حزبالله هزینه شده چه فایده و دستاورد مشخصی برای کشور و مردم داشته است؟
📌ورود نظامیان در حوزه سیاست و اقتصاد بر چه اساس و منطق و قانونی صورت گرفته است؟ چرا آنها از ورود به این حوزهها منع نشدهاند؟
📌بر چه اساسی به رؤسای سه قوه دستور داده شده تا 35 هزار میلیارد تومان از سرمایه مردم برای جبران خسارت مؤسسات خصوصی هزینه کنند؟
📌گردانندگان موسسات مالی وابسته به نیروهای مسلح چرا دستگیر، معرفی و محاکمه نمیشوند؟
📌نقش سرداران نظامی در پرونده اختلاس شهرداری تهران چه بود و چه شد؟
📌بر چه اساسی رهبری فراتر از حدود اختیاراتش در امور اجرایی و قانونگذاری ورود نموده است؟
📌چرا نهادهای نظامی و امنیتی و قضایی تحت امر رهبری اصول 37 و 38 و 39 قانون اساسی را مکرراً نقض میکنند؟
سؤال اساسی این است که آیا مجلس خبرگان بر اساس اصل 111 قانون اصلاً چنین وظیفه و مأموریتی را برای خود قائل است یا خیر؟ اگر قائل است در این 30 سال یک نمونه به مردم گزارش دهند که در فلان جلسه عملکرد رهبری بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت.
مشکلی اصلی خبرگان رهبری این است که مطلقاً چنین وظیفه و رسالتی و شأنی را برای خود قائل نیستند که در امور رهبری تحقیق و تفحص نمایند و از وی توضیح بخواهند. به همین جهت است که هر بار اجلاس برگزار میکنند در مورد اموری اظهار نظر میکنند که هیچ سنخیتی با شرح وظایف قانونی آنها ندارد.
واقعیت این است که نه تنها خبرگان رهبری چنین مأموریت و رسالت و شأنیتی برای خود قائل نیستند؛ بلکه ساختار و چیدمان سیاسی کشور هم به گونهای است که چنین اجازهای را به آنها نمیدهد که در امور رهبری تحقیق و تفحص نمایند. لذا توصیهای که میتوان به خبرگان رهبری نمود این است که اگر به هر دلیلی قادر به انجام وظایف قانونی خود نیستند لااقل از تشکیل جلسات دورهای و صدور بیانیه نامربوط خودداری ورزند تا هم اسباب زحمت برای سایر دستگاههای اجرایی فراهم نشود و هم بیش از این خود را مضحکه رسانهها و شبکههای اجتماعی نکنند!
@andishepouya1
✍🏽دکتر جلال پورالعجل
https://t.iss.one/nonviolence
ششمین اجلاسیه پنجمین دوره خبرگان رهبری با صدور یک بیانیه پایان یافت. در این بیانیه ضمن تأکید بر بیانیه رهبری در گام دوم انقلاب به کارنامه بسیار درخشان نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره شده و ضمن توصیه به معنویت و اخلاق و سبک زندگی اسلامی و تأکید بر فرهنگ نفرت از استکبار و لزوم حمایت از مقاومت، پیوستن جمهوری اسلامی به کنوانسیونهای بینالمللی مانند پالرمو، CFT و غیره یک "خطای استراتژیک" نامیده شده است.
اصول 107 و 108 و 111 وظایف و اختیارات مجلس خبرگان رهبری را مشخص نموده است. وظیفه اصلی خبرگان رهبری تعیین رهبر و همچنین برکناری اوست. اصل 111 تأکید میکند که "هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود. یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است."
حال این سؤال مطرح است که بیانیه خبرگان رهبری چه سنخیتی با وظایف ذاتی خبرگان دارد؟ در کجای قانون اساسی به خبرگان رهبری مأموریت داده شده تا در امور مربوط به قوه مجریه و مقننه دخالت نموده و بیانیه صادر نمایند؟
وزرا پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی، در زیر ذرهبین نقد نمایندگان قرار دارند و هر جا لازم باشد باید در مجلس حضور یابند و به سؤالات نمایندگان پاسخ دهند. همین امر در مورد رئیس جمهور هم مصداق دارد. بنابراین، انتظاری که بر اساس قانون از خبرگان رهبری میرود آن است که پس از انتخاب رهبر، تصمیمات و عملکرد وی را به صورت دورهای پایش نمایند. لازمه این امر آن است که در امور رهبری تحقیق و تفحص نمایند و هر جا ابهام و اشکالی وجود دارد از رهبر توضیح بخواهند.
انتظار میرفت که خبرگان رهبری در اجلاسیه اخیر خود در مورد سؤالات زیر از رهبری توضیح بخواهند:
📌سیاست خارجی ضداستکباری و ضداسرائیلی جمهوری اسلامی ایران در 3 دهه اخیر چه دستاورد روشن و مشخصی برای کشور و مردم داشته است و چقدر منافع ملی را تقویت نموده است؟
📌چرا روابط ایران با همسایگان جنوبی عادی نشده و همچنان این رابطه تیره و خصمانه است؟
📌سرمایه عظیمی که برای تجهیز و پشتیبانی حزبالله هزینه شده چه فایده و دستاورد مشخصی برای کشور و مردم داشته است؟
📌ورود نظامیان در حوزه سیاست و اقتصاد بر چه اساس و منطق و قانونی صورت گرفته است؟ چرا آنها از ورود به این حوزهها منع نشدهاند؟
📌بر چه اساسی به رؤسای سه قوه دستور داده شده تا 35 هزار میلیارد تومان از سرمایه مردم برای جبران خسارت مؤسسات خصوصی هزینه کنند؟
📌گردانندگان موسسات مالی وابسته به نیروهای مسلح چرا دستگیر، معرفی و محاکمه نمیشوند؟
📌نقش سرداران نظامی در پرونده اختلاس شهرداری تهران چه بود و چه شد؟
📌بر چه اساسی رهبری فراتر از حدود اختیاراتش در امور اجرایی و قانونگذاری ورود نموده است؟
📌چرا نهادهای نظامی و امنیتی و قضایی تحت امر رهبری اصول 37 و 38 و 39 قانون اساسی را مکرراً نقض میکنند؟
سؤال اساسی این است که آیا مجلس خبرگان بر اساس اصل 111 قانون اصلاً چنین وظیفه و مأموریتی را برای خود قائل است یا خیر؟ اگر قائل است در این 30 سال یک نمونه به مردم گزارش دهند که در فلان جلسه عملکرد رهبری بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت.
مشکلی اصلی خبرگان رهبری این است که مطلقاً چنین وظیفه و رسالتی و شأنی را برای خود قائل نیستند که در امور رهبری تحقیق و تفحص نمایند و از وی توضیح بخواهند. به همین جهت است که هر بار اجلاس برگزار میکنند در مورد اموری اظهار نظر میکنند که هیچ سنخیتی با شرح وظایف قانونی آنها ندارد.
واقعیت این است که نه تنها خبرگان رهبری چنین مأموریت و رسالت و شأنیتی برای خود قائل نیستند؛ بلکه ساختار و چیدمان سیاسی کشور هم به گونهای است که چنین اجازهای را به آنها نمیدهد که در امور رهبری تحقیق و تفحص نمایند. لذا توصیهای که میتوان به خبرگان رهبری نمود این است که اگر به هر دلیلی قادر به انجام وظایف قانونی خود نیستند لااقل از تشکیل جلسات دورهای و صدور بیانیه نامربوط خودداری ورزند تا هم اسباب زحمت برای سایر دستگاههای اجرایی فراهم نشود و هم بیش از این خود را مضحکه رسانهها و شبکههای اجتماعی نکنند!
@andishepouya1
🔘 قدرت موشکي و قدرت اقتصادي
✍🏻علي سرزعيم
به رغم بدگوييها و بدبينيها بايد قدرت نظامي ايران خصوصا در عرصه موشکي را باور کرد و تاييد نمود. بي ترديد اگر توان نظامي ايران وجود نداشت تا کنون بارها و بارها به واسطه فعاليتهاي هسته اي و غيرهسته اي دشمنان کشورمان را هدف حملات قرار مي دادند. نکته جالب توجه اين است که عمده اين قدرت نظامي با اتکا به توان داخلي ايجاد شده است زيرا ايران پيوسته هدف تحريم فعاليتهاي نظامي قرار داشته و به جز برخي مقاطع در دوران جنگ، انتقال تکنولوژي نظامي به صورت جدي و محسوسي انجام نشده است. اين امر مي تواند اين پيام خوب را دهد که کشورمان از توان مهندسي و توليد بالايي برخوردار است. وقتي آدمي اين مساله را مرور مي کند سوالي که بلافاصله به ذهنش متبادر مي شود اين است که چرا مشابه اين توفيق در عرصه اقتصاد ايجاد نشده است؟ چرا ما بعد از گذشت چهل سال از عمر انقلاب نتوانستيم همانگونه که در عرصه صنايع نظامي توفيق داشته باشيم در عرصه اقتصادي توفيق پيدا کنيم و کشورمان به آن سطح از توسعه نرسيد که به آن بباليم بلکه برعکس امروزه با چالشها و بحرانهاي متعددي دست به گريبان هستيم و نسبت به چشم انداز کوتاه مدت اقتصاد ايران نگرانيم؟
يک پاسخ ساده اين است که در عرصه صنايع نظامي افرادي با انگيزه دروني و بالا و معتقد با فعاليت جهادي و شبانه روزي توانستند بهتر از يک روند طبيعي عمل کنند و از امکانات و توانهاي موجود در کشور نيز به نحو احسن استفاده شد و در نتيجه توفيقات بالايي حاصل شد. پيامد مستقيم اين تحليل اين است که اگر همين مدل در عرصه اقتصاد دنبال شود مشابه همين توفيقات نيز در عرصه اقتصاد ظاهر خواهد شد. پيامد دیگر اين تحليل آنست که اگر مديران صنعت نظامي به عرصه مديريت اقتصادي وارد شوند مي توانند موجب شوند که اقتصاد دوران رشد بالا و مستمري را تجربه کند.
آيا اين پاسخ کافي است و ميتوان پيامدهايي که ذکر شده را قبول و تاييد کرد؟ گرچه ترديدي نيست که فعالان عرصه صنايع نظامي نظير شهيد تهراني انگيزه دروني بالايي داشتند و فعاليت جهادي و شبانه روزي مهمي کردند اما از اين حرف درست نتايجي که گفته شده را نمي توان استخراج کرد. نکته اصلي که در تحليل فوق ناديده گرفته شده مقياس است. ميتوان در يک مجموعه کوچک اتفاقهاي بزرگ را سامان داد. مثلا به خاطر دارم زماني که در دانشگاه شريف تحصيل ميکردم تعداد زيادي از اساتيد ممتاز در دانشکده هاي مختلف با صنايع نظامي ايران همکاري داشتند و بسياري از تزهاي کارشناسي ارشد و دکترا در جهتي تعريف ميشد که نيازهاي اين صنعت را برآورده ميساخت. ميشود به بخشي از نخبگان حقوقهاي خوب پرداخت کرد و محيط مناسبي براي آنها به وجود آورد تا به شکل گلخانهاي بتوانند فعاليت ممتازي را انجام دهند اما سوال اين است که آيا ميتوان همين کار را در مقياس کل اقتصاد-آنهم اقتصادي به اندازه ايران- تکرار کرد؟ روشن است کارهايي که در يک مقياس کوچک قابل انجام و قابل دفاع است لزوما در يک مقياس بزرگ قابل انجام نيست. به عنوان مثال ميتوان چند صد فرد لايق و با انگيزه بالا پيدا کرد و آنها را در يک حوزه خاص به کار گمارد تا از وقت خانواده و منافع شخصي خود چشم بپوشند و به شکل جهادي ماموريت مشخصي را انجام دهند. اما سوال اين است که ميتوان براي کل دولت که داراي هزاران پست مديريتي است افرادي با اين مشخصات پيدا کرد؟ در واقع اتکا به انگيزه هاي فردي خاص تنها در مقياسهاي کوچک کار ميکند و قابل تعميم به مقياسهاي بزرگ نيست! لذا تکرار الگوي توفيق در صنايع نظامي به راحتي قابل تکرار در عرصه مديريت اقتصادي نيست!
آنچه که موجب ميشود يک اقتصاد توسعه پيدا کند آنست که همه افراد- ريز و درشت، کارگر و کارفرما، با سواد و کم سواد، ... – تلاشهاي زيادي در مسير درستي انجام ميدهند که برآيند آن به شکل توليد ثروت بيشتر و درآمد سرانه بالاتر ظاهر ميگردد. اينکه همه افراد کمابيش تلاش بيشتري انجام دهند تنها يک مسئله فرهنگي نيست و روشن است که قابل ارجاع به ويژگيهاي شخصيتي نيست زيرا بسياري از افراد ذاتا تنبل هستند. آنچه موجب مي شود که بخش بزرگي از جامعه تلاش بالايي از خود نشان دهند نظام انگيزشي حاکم بر جامعه است که اگر در لايه هاي مختلف سيستم طوري باشد که پرتلاشي پاداش گيرد و کم تلاشي تنبيه شود آنگاه همه مردم- اعم از تنبل يا زرنگ- انگيزه مييابند که تلاش بيشتري از خود بروز دهند.
#ايسنا
@andishepouya1
https://www.isna.ir/news/97121306819
✍🏻علي سرزعيم
به رغم بدگوييها و بدبينيها بايد قدرت نظامي ايران خصوصا در عرصه موشکي را باور کرد و تاييد نمود. بي ترديد اگر توان نظامي ايران وجود نداشت تا کنون بارها و بارها به واسطه فعاليتهاي هسته اي و غيرهسته اي دشمنان کشورمان را هدف حملات قرار مي دادند. نکته جالب توجه اين است که عمده اين قدرت نظامي با اتکا به توان داخلي ايجاد شده است زيرا ايران پيوسته هدف تحريم فعاليتهاي نظامي قرار داشته و به جز برخي مقاطع در دوران جنگ، انتقال تکنولوژي نظامي به صورت جدي و محسوسي انجام نشده است. اين امر مي تواند اين پيام خوب را دهد که کشورمان از توان مهندسي و توليد بالايي برخوردار است. وقتي آدمي اين مساله را مرور مي کند سوالي که بلافاصله به ذهنش متبادر مي شود اين است که چرا مشابه اين توفيق در عرصه اقتصاد ايجاد نشده است؟ چرا ما بعد از گذشت چهل سال از عمر انقلاب نتوانستيم همانگونه که در عرصه صنايع نظامي توفيق داشته باشيم در عرصه اقتصادي توفيق پيدا کنيم و کشورمان به آن سطح از توسعه نرسيد که به آن بباليم بلکه برعکس امروزه با چالشها و بحرانهاي متعددي دست به گريبان هستيم و نسبت به چشم انداز کوتاه مدت اقتصاد ايران نگرانيم؟
يک پاسخ ساده اين است که در عرصه صنايع نظامي افرادي با انگيزه دروني و بالا و معتقد با فعاليت جهادي و شبانه روزي توانستند بهتر از يک روند طبيعي عمل کنند و از امکانات و توانهاي موجود در کشور نيز به نحو احسن استفاده شد و در نتيجه توفيقات بالايي حاصل شد. پيامد مستقيم اين تحليل اين است که اگر همين مدل در عرصه اقتصاد دنبال شود مشابه همين توفيقات نيز در عرصه اقتصاد ظاهر خواهد شد. پيامد دیگر اين تحليل آنست که اگر مديران صنعت نظامي به عرصه مديريت اقتصادي وارد شوند مي توانند موجب شوند که اقتصاد دوران رشد بالا و مستمري را تجربه کند.
آيا اين پاسخ کافي است و ميتوان پيامدهايي که ذکر شده را قبول و تاييد کرد؟ گرچه ترديدي نيست که فعالان عرصه صنايع نظامي نظير شهيد تهراني انگيزه دروني بالايي داشتند و فعاليت جهادي و شبانه روزي مهمي کردند اما از اين حرف درست نتايجي که گفته شده را نمي توان استخراج کرد. نکته اصلي که در تحليل فوق ناديده گرفته شده مقياس است. ميتوان در يک مجموعه کوچک اتفاقهاي بزرگ را سامان داد. مثلا به خاطر دارم زماني که در دانشگاه شريف تحصيل ميکردم تعداد زيادي از اساتيد ممتاز در دانشکده هاي مختلف با صنايع نظامي ايران همکاري داشتند و بسياري از تزهاي کارشناسي ارشد و دکترا در جهتي تعريف ميشد که نيازهاي اين صنعت را برآورده ميساخت. ميشود به بخشي از نخبگان حقوقهاي خوب پرداخت کرد و محيط مناسبي براي آنها به وجود آورد تا به شکل گلخانهاي بتوانند فعاليت ممتازي را انجام دهند اما سوال اين است که آيا ميتوان همين کار را در مقياس کل اقتصاد-آنهم اقتصادي به اندازه ايران- تکرار کرد؟ روشن است کارهايي که در يک مقياس کوچک قابل انجام و قابل دفاع است لزوما در يک مقياس بزرگ قابل انجام نيست. به عنوان مثال ميتوان چند صد فرد لايق و با انگيزه بالا پيدا کرد و آنها را در يک حوزه خاص به کار گمارد تا از وقت خانواده و منافع شخصي خود چشم بپوشند و به شکل جهادي ماموريت مشخصي را انجام دهند. اما سوال اين است که ميتوان براي کل دولت که داراي هزاران پست مديريتي است افرادي با اين مشخصات پيدا کرد؟ در واقع اتکا به انگيزه هاي فردي خاص تنها در مقياسهاي کوچک کار ميکند و قابل تعميم به مقياسهاي بزرگ نيست! لذا تکرار الگوي توفيق در صنايع نظامي به راحتي قابل تکرار در عرصه مديريت اقتصادي نيست!
آنچه که موجب ميشود يک اقتصاد توسعه پيدا کند آنست که همه افراد- ريز و درشت، کارگر و کارفرما، با سواد و کم سواد، ... – تلاشهاي زيادي در مسير درستي انجام ميدهند که برآيند آن به شکل توليد ثروت بيشتر و درآمد سرانه بالاتر ظاهر ميگردد. اينکه همه افراد کمابيش تلاش بيشتري انجام دهند تنها يک مسئله فرهنگي نيست و روشن است که قابل ارجاع به ويژگيهاي شخصيتي نيست زيرا بسياري از افراد ذاتا تنبل هستند. آنچه موجب مي شود که بخش بزرگي از جامعه تلاش بالايي از خود نشان دهند نظام انگيزشي حاکم بر جامعه است که اگر در لايه هاي مختلف سيستم طوري باشد که پرتلاشي پاداش گيرد و کم تلاشي تنبيه شود آنگاه همه مردم- اعم از تنبل يا زرنگ- انگيزه مييابند که تلاش بيشتري از خود بروز دهند.
#ايسنا
@andishepouya1
https://www.isna.ir/news/97121306819
ایسنا
جو زدگی موقتی و ایجاد یک هیجان زودهنگام برای رسیدن به توسعه کافی نیست
علی سرزعیم، کارشناس مسایل سیاسی در یادداشتی با عنوان "قدرت موشکی و قدرت اقتصادی" نوشت:اگر سودای آن را داریم که در عرصه اقتصاد نیز همپای صنایع نظامی کامیابیهای قابل توجه داشته باشیم باید کالبدشکافی ترتیبات نهادی را در دستور کار قرار دهیم و اشکالات آن را شناسایی…
على اكبرى، غول آمريكايى را زمين گير كرد.
خبرگزاری تسنیم: امیر علیاکبری در ادامه مسابقات MMA در چارچوب رقابتهای سازمان ACA امشب (شنبه ٩٧/١٢/٢٥) در روسیه به مصاف شلتون گریوس ملقب به «قبر کَن» از آمریکا رفت و در راند نخست حریف خود را ناک اوت کرد تا دهمین پیروزی حرفهای خود را کسب کند.
این سومین و آخرین مبارزه امیرعلی اکبری در سازمان ACA بود و نماینده کشورمان که تا پیش از این دیدار 9 پیروزی و یک شکست را در کارنامه خود داشت به مصاف نماینده آمریکا رفت که او نیز با 9 پیروزی و سه شکست در قفس حاضر شده بود.
شیر ایرانی در حالی مقابل رقیب آمریکایی خود به برتری دست یافت که آخرین شکست او در سال 2013 رقم خورده بود، اما علی اکبری در مبارزهای برتر به راحتی از سد حریف خود گذشت تا تعداد برتریهای خود در مقابل نمایندگان آمریکا را در MMA به عدد 3 برساند.
با این پیروزی قرارداد امیر علی اکبری با سازمان ACA به پایان رسید و نماینده کشورمان اگر خواهان کسب کمربند دسته سنگین وزن این سازمان است باید قرارداد خود را تمدید تا با محمد واخائف دارنده کمربند این سازمان دیدار کند.
@andishepouya1
خبرگزاری تسنیم: امیر علیاکبری در ادامه مسابقات MMA در چارچوب رقابتهای سازمان ACA امشب (شنبه ٩٧/١٢/٢٥) در روسیه به مصاف شلتون گریوس ملقب به «قبر کَن» از آمریکا رفت و در راند نخست حریف خود را ناک اوت کرد تا دهمین پیروزی حرفهای خود را کسب کند.
این سومین و آخرین مبارزه امیرعلی اکبری در سازمان ACA بود و نماینده کشورمان که تا پیش از این دیدار 9 پیروزی و یک شکست را در کارنامه خود داشت به مصاف نماینده آمریکا رفت که او نیز با 9 پیروزی و سه شکست در قفس حاضر شده بود.
شیر ایرانی در حالی مقابل رقیب آمریکایی خود به برتری دست یافت که آخرین شکست او در سال 2013 رقم خورده بود، اما علی اکبری در مبارزهای برتر به راحتی از سد حریف خود گذشت تا تعداد برتریهای خود در مقابل نمایندگان آمریکا را در MMA به عدد 3 برساند.
با این پیروزی قرارداد امیر علی اکبری با سازمان ACA به پایان رسید و نماینده کشورمان اگر خواهان کسب کمربند دسته سنگین وزن این سازمان است باید قرارداد خود را تمدید تا با محمد واخائف دارنده کمربند این سازمان دیدار کند.
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢حمله سناتور نژادپرست استرالیایی با چک و لگد، به پاسخ تخم مرغى يك جوان!
فریزر آنینگ سناتور پارلمان استرالیا
مى گويد؛
"علت حمله #نیوزلند، مهاجرت مسلمانانِ دیوانه است! مسلمانان خودشان مجرم هستند. اسلام همردیف فاشیسم است."
لكن ببينيد اين سناتور با همدستان خود، چگونه وحشيانه و فاشیسم وار چه بر سٓر اين جوان مى آورند!؟
🔺منبع: #یورونیوز
@andishepouya1
فریزر آنینگ سناتور پارلمان استرالیا
مى گويد؛
"علت حمله #نیوزلند، مهاجرت مسلمانانِ دیوانه است! مسلمانان خودشان مجرم هستند. اسلام همردیف فاشیسم است."
لكن ببينيد اين سناتور با همدستان خود، چگونه وحشيانه و فاشیسم وار چه بر سٓر اين جوان مى آورند!؟
🔺منبع: #یورونیوز
@andishepouya1