https://t.iss.one/ganji_akbar/6331
📰 #مقاله_نیویورک_تایمز:
" نقش لابى اسراييل در سياست آمريكا"
✍🏽ترجمه: اكبر گنجى
@andishepouya1
📰 #مقاله_نیویورک_تایمز:
" نقش لابى اسراييل در سياست آمريكا"
✍🏽ترجمه: اكبر گنجى
@andishepouya1
Telegram
telegram.me/ganji_akbar
ترحمه مقاله نیویورک تایمز در مورد نقش لابی طرفدار اسراییل در سیاست آمریکا. @ganji_akbar
✍🏽دكتر محسن رنانی، اقتصاددان
💢 اين ساختار همين گونه بايد ادامه دهد تا جايي كه ديگر نتواند حركت كند
نظام تدبیر خیلی ناتوان تر از آن شده است که بتواند تحول ایجاد کند. در 100 سال بعد از مشروطیت جامعه روشنفکری بزرگترین اشتباهش این بوده است که همه حواسش به حکومت بوده است. مساله ما حکومت ها نیستند. حکومت های ما بهتر نه اما بد تر از حکومت های دیگر هم نبوده اند. مساله ما جامعه، خانواده و مدرسه است. ما در این 100 سال همه انرژی هایمان (نفت، گاز، آب) بر سر این که یا ما می خواستیم حکومت را عوض کنیم یا حکومت می خواست ما را عوض کند، هدر داده ایم. اما چیزی عوض نشد. من از یکی دو سال پیش جمع بندی ام این شد که در 100 سال بعد از مشروطه همه روشنفکران ما خطایشان این بوده است که نورافکن هایشان به سمت حکومت بوده است. اگر این همه انرژی را به تغییر خانواده و تغییر ساختار اجتماعی معطوف کرده بودند امروز همه چیز تغییر کرده بود. امروز ما از لحاظ اجتماعی همان جایی ایستاده ایم که در دهه 20 ایستاده بودیم. رفتارهای ما با دهه 20 فرقی نکرده است. به دلیل این که عالمان ما به جای این که حواسشان به جامعه باشد حواسشان به حکومت بوده است.
به جای نق زدن به حکومت، خودمان را قوی کنیم
بنابراین کم کاری کرده ایم. به قول مرحوم شایگان ما روشنفکران گند زدیم. فرقی نمی کند دهه 40 باشد یا 80 همه ما گند زده ایم. در همین انتخابات 96 روشنفکران کجا بودند؟ همه فرتوت و خسته، بنابراین جمع بندی من این بود که اولا باید به خودم تنفسی بدهم و آنقدر نگران اصلاح حکومت و سیاست های اقتصادی نباشم. به اعتقاد من این ساختار باید همین گونه ادامه دهد تا جایی که دیگر نتواند ادامه دهد. به عبارتی بنزین این ماشین تمام شود بعد همه پیاده شوند تا ببینند به چه دلیل ماشین از حرکت باز ایستاده است در این زمان است که روشنفکرانی که کار کرده اند و حرفی برای گفتن دارند می توانند الگو ارائه دهند. اما در حال حاضر همه ما فقط بر سر حکومت جیغ و داد می کنیم و کسی برنامه ای برای آینده ندارد. بنابراین تصمیم گرفته ام از این فضا فاصله بگیرم و به جای نق زدن به حکومت، فکر کنم و به جامعه بپردازم.
بالاخره این حکمرانان هم محصول همین جامعه هستند. آقای روحانی در بین ما رشد کرده است. اگر نمی تواند بیاید و با ما گفت و گو کند به این دلیل است که مادرش و نهاد آموزشی او به او گفت و گو کرده را یاد نداده اند. هر روحانی دیگر هم همین گونه است. شما تا به حال دیده اید که یک روحانی بالای منبر از مردم بخواهد که از او سوال بپرسند. دیگر روسای قوا هم همین گونه هستند. من امروز معتقدم که ما باید امروز به جای غر زدن به حکومت خودمان را قوی کنیم تا در روزی که این ماشین ایستاد بتوانیم راهکار ارائه دهیم.
🆑کانال سخنرانی ها
@andishepouya1
📎 متن كامل، بر روی عبارت INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://telegra.ph/Renani-03-10
💢 اين ساختار همين گونه بايد ادامه دهد تا جايي كه ديگر نتواند حركت كند
نظام تدبیر خیلی ناتوان تر از آن شده است که بتواند تحول ایجاد کند. در 100 سال بعد از مشروطیت جامعه روشنفکری بزرگترین اشتباهش این بوده است که همه حواسش به حکومت بوده است. مساله ما حکومت ها نیستند. حکومت های ما بهتر نه اما بد تر از حکومت های دیگر هم نبوده اند. مساله ما جامعه، خانواده و مدرسه است. ما در این 100 سال همه انرژی هایمان (نفت، گاز، آب) بر سر این که یا ما می خواستیم حکومت را عوض کنیم یا حکومت می خواست ما را عوض کند، هدر داده ایم. اما چیزی عوض نشد. من از یکی دو سال پیش جمع بندی ام این شد که در 100 سال بعد از مشروطه همه روشنفکران ما خطایشان این بوده است که نورافکن هایشان به سمت حکومت بوده است. اگر این همه انرژی را به تغییر خانواده و تغییر ساختار اجتماعی معطوف کرده بودند امروز همه چیز تغییر کرده بود. امروز ما از لحاظ اجتماعی همان جایی ایستاده ایم که در دهه 20 ایستاده بودیم. رفتارهای ما با دهه 20 فرقی نکرده است. به دلیل این که عالمان ما به جای این که حواسشان به جامعه باشد حواسشان به حکومت بوده است.
به جای نق زدن به حکومت، خودمان را قوی کنیم
بنابراین کم کاری کرده ایم. به قول مرحوم شایگان ما روشنفکران گند زدیم. فرقی نمی کند دهه 40 باشد یا 80 همه ما گند زده ایم. در همین انتخابات 96 روشنفکران کجا بودند؟ همه فرتوت و خسته، بنابراین جمع بندی من این بود که اولا باید به خودم تنفسی بدهم و آنقدر نگران اصلاح حکومت و سیاست های اقتصادی نباشم. به اعتقاد من این ساختار باید همین گونه ادامه دهد تا جایی که دیگر نتواند ادامه دهد. به عبارتی بنزین این ماشین تمام شود بعد همه پیاده شوند تا ببینند به چه دلیل ماشین از حرکت باز ایستاده است در این زمان است که روشنفکرانی که کار کرده اند و حرفی برای گفتن دارند می توانند الگو ارائه دهند. اما در حال حاضر همه ما فقط بر سر حکومت جیغ و داد می کنیم و کسی برنامه ای برای آینده ندارد. بنابراین تصمیم گرفته ام از این فضا فاصله بگیرم و به جای نق زدن به حکومت، فکر کنم و به جامعه بپردازم.
بالاخره این حکمرانان هم محصول همین جامعه هستند. آقای روحانی در بین ما رشد کرده است. اگر نمی تواند بیاید و با ما گفت و گو کند به این دلیل است که مادرش و نهاد آموزشی او به او گفت و گو کرده را یاد نداده اند. هر روحانی دیگر هم همین گونه است. شما تا به حال دیده اید که یک روحانی بالای منبر از مردم بخواهد که از او سوال بپرسند. دیگر روسای قوا هم همین گونه هستند. من امروز معتقدم که ما باید امروز به جای غر زدن به حکومت خودمان را قوی کنیم تا در روزی که این ماشین ایستاد بتوانیم راهکار ارائه دهیم.
🆑کانال سخنرانی ها
@andishepouya1
📎 متن كامل، بر روی عبارت INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://telegra.ph/Renani-03-10
Telegraph
Renani
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADvwyDaV3PIldL3C8A کانال سخنرانی ها محسن رنانی مطرح کرد: به جای نق زدن به حکومت، خودمان را قوی کنیم بالاخره این حکمرانان هم محصول همین جامعه هستند. آقای روحانی در بین ما رشد کرده است. اگر نمی تواند بیاید و با ما گفت و گو کند به این…
انديشه پويا
📝رادیکالیسم بیریشه! ✍🏻عماد بهاور 🗞روزنامه ایران، شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ @nehzatazadiiran 🔻خلاصهای از یادداشت: 📌 مهم این نیست که نیروهای رادیکال به دموکراسی باور دارند یا نه، بلکه شیوه دستیابی به دموکراسی و مسیر گذار به دموکراسی حائز اهمیت است. تمام بحث بر…
-
🌱زبان قانون و رادیکالیسم
✍🏽جواد رحیم پور
زنده یاد مهندس مهدی بازرگان دردو مقطع مختلف یک سخن را با زبانی مختلف بیان کردند.1- ما آخرین گروهی هستیم که به زبان قانون با شما سخن می گوییم و2- رهبر واقعی انقلاب، شاه بود.
سیاست معطوف به قدرت ، رادیکالیسم را بر نمی تابد و از محافظه کاری الگوی موثر تغییر استنباط می کند.
#دوست_گرامی عماد بهاور مطلبی درباب رادیکالیسم بی ریشه منتشر کرده اند وبه زعم خود، رادیکالیسم روشی رادرمقابل رادیکالیسم آرمانی تقبیج کرده اند.. بنا به ادعای ایشان نتیجه رادیکالیسم روشی فروپاشی ملی ونه حتی انقلاب منتهی به تجدید ساختار بعدی است واین بر خلاف انتظار این دسته از رادیکال ها هم هست.
ایشان تلاش می کنند همه نیروهای رادیکال روشی را به نوعی بازگشت به راه حل های قانونی واز جمله مکانیسم انتخابات فرا بخوانند وبه تعبیری در مسیر اتحاد با رادیکال های آرمانی قرار دهند.
فرافکنی جناب بهاور به منتقدان رادیکال وضع موجود جای بسی تعجب دارد. بسیاری از مخاطبان مورد انتقاد ایشان، سالها در زمین اصلاح طلبی وراه حل قانونی مورد نظر ایشان گام زده اند.
خاستگاه رادیکالیسم روشی، اصرار برای اعمال سیاست های تمامت خواهانه است وبازگشتی از این سیاست ها نیز قابل تصور نیست. این عدم بازگشت فقط ادعا نیست تا بتوان با یک وعده اصلاح طلبانه ، نظر گروهی را برگرداند. امروز برای تحقق همین سیاست های نادرست نهادهای متعدد با ماموریت های مشخص در کشور تعریف شده است. آیا جناب بهاور ویا اصلاح طلبان می توانند مثلا سیاست خارجی را در چارچوب رسمی آن قرار دهند ؟ مسلما خیر.
شناخت امروزجامعه ما از ظرفیت های قانون اساسی نسبت به بیست ویا چهل سال قبل کامل شده است .هزینه های زیادی برای آزمون این فرضیه های اصلاح طلبانه داده شده است . آنچه از این تجربه دریافت شده است فقدان ظرفیت در قانون اساسی همراه با تضمین حقوق اساسی مردم است. متاسفانه در همه جای قانون اساسی، حقوق اساسی مردم مشروط است وبه خودی خود برخلاف صلاحیت نهادهای غیر انتخابی دارای تضمین نیست.
تجربه ثابت کرده است که امکان مهار مطالبات وحقوق اساسی ملت قبل وبعد از انتخابات توسط نهادهای غیر انتخابی همواره وجود دارد. تجربه ثابت کرده است اصلاح طلبان فاقد رادیکالیسم آرمانی هستند وگام به گام در مسیر حل وتوجیه روش اصولگرایان حرکت می کنند.
رادیکالیسم روشی، محصول بن بست ساختاری است نه تاکید فعالان سیاسی خواهان دگرگونی. برخی گمان می کنند اگر همه بر طبل انتخابات وصندوق رای بکو.بند جامعه نیز اهمیت صندوق رای را باور می کند ویا صندوق رای اعتبار پیدا می کند؟ اصلاح طلبان فاقد آرمان درک نمی کنند حتی اگر می خواهند خودرا در مشکلات سیاسی یا اقتصادی شریک ومقصر ندانند باز دارند با زبان بی زبانی بطلان روش خود در ورود به قدرت را یادآوری می کنند.
اکنون در فضای جامعه مطالبه آلترناتیو صرف نظر از وجود یا عدم وجودش مشهود است.
مرحله، مرحله اصلاح ساختاری است. نظام اگر می خواهد پاسخگو باشد نمی تواند با نمایش برخی محاکمات ویا آزادی یک یا چند زندانی سیاسی، نیاز جامعه را برآورده سازد. وقتی یک نظام در این مرحله قرار می گیرد، رادیکالیسم روشی در واقعیت وجود دارد وبا نفی وتایید روشنفکران از بین نمی رود ویا بر دامنه آن افزوده نمی شود.
فروپاشی درهرسطحی مولود عملکرد سیستم است ودفاع از روش های نرمال سازی ویا محافظه کارانه در بهترین حالت، این مرحله را با تاخیر زمانی روبرو می کند اما اصل آن را منتفی نمی کند. برای رهایی از فروپاشی راه حل زمان دادن بیهوده به کسانی که تمایلی به تامین مطالبات جامعه ندارند نیست، چراکه آنها هر مقدار زمان بخواهند با اقدامات میلیتاریستی که خود آن را اقدامات امنیتی می خوانند، کسب می کنند. بنا براین وظیفه روشنفکر دادن زمان با روش نرم وبی نتیجه نیست. بلکه وظیفه روشنفکر دادن هشدار به حاکمیت است تا عمل خود را در سطحی که لازم است اصلاح نماید. اکنون به جز اصلاح ساختاری، هیچ راه حل دیگری کشور را از فروپاشی نجات نمی دهد واتفاقا راه حل جناب بهاور، فروپاشی تاخیری را توصیه می کند.
#کانال_تلگرامى_نویسنده
@andishepouya1
🌱زبان قانون و رادیکالیسم
✍🏽جواد رحیم پور
زنده یاد مهندس مهدی بازرگان دردو مقطع مختلف یک سخن را با زبانی مختلف بیان کردند.1- ما آخرین گروهی هستیم که به زبان قانون با شما سخن می گوییم و2- رهبر واقعی انقلاب، شاه بود.
سیاست معطوف به قدرت ، رادیکالیسم را بر نمی تابد و از محافظه کاری الگوی موثر تغییر استنباط می کند.
#دوست_گرامی عماد بهاور مطلبی درباب رادیکالیسم بی ریشه منتشر کرده اند وبه زعم خود، رادیکالیسم روشی رادرمقابل رادیکالیسم آرمانی تقبیج کرده اند.. بنا به ادعای ایشان نتیجه رادیکالیسم روشی فروپاشی ملی ونه حتی انقلاب منتهی به تجدید ساختار بعدی است واین بر خلاف انتظار این دسته از رادیکال ها هم هست.
ایشان تلاش می کنند همه نیروهای رادیکال روشی را به نوعی بازگشت به راه حل های قانونی واز جمله مکانیسم انتخابات فرا بخوانند وبه تعبیری در مسیر اتحاد با رادیکال های آرمانی قرار دهند.
فرافکنی جناب بهاور به منتقدان رادیکال وضع موجود جای بسی تعجب دارد. بسیاری از مخاطبان مورد انتقاد ایشان، سالها در زمین اصلاح طلبی وراه حل قانونی مورد نظر ایشان گام زده اند.
خاستگاه رادیکالیسم روشی، اصرار برای اعمال سیاست های تمامت خواهانه است وبازگشتی از این سیاست ها نیز قابل تصور نیست. این عدم بازگشت فقط ادعا نیست تا بتوان با یک وعده اصلاح طلبانه ، نظر گروهی را برگرداند. امروز برای تحقق همین سیاست های نادرست نهادهای متعدد با ماموریت های مشخص در کشور تعریف شده است. آیا جناب بهاور ویا اصلاح طلبان می توانند مثلا سیاست خارجی را در چارچوب رسمی آن قرار دهند ؟ مسلما خیر.
شناخت امروزجامعه ما از ظرفیت های قانون اساسی نسبت به بیست ویا چهل سال قبل کامل شده است .هزینه های زیادی برای آزمون این فرضیه های اصلاح طلبانه داده شده است . آنچه از این تجربه دریافت شده است فقدان ظرفیت در قانون اساسی همراه با تضمین حقوق اساسی مردم است. متاسفانه در همه جای قانون اساسی، حقوق اساسی مردم مشروط است وبه خودی خود برخلاف صلاحیت نهادهای غیر انتخابی دارای تضمین نیست.
تجربه ثابت کرده است که امکان مهار مطالبات وحقوق اساسی ملت قبل وبعد از انتخابات توسط نهادهای غیر انتخابی همواره وجود دارد. تجربه ثابت کرده است اصلاح طلبان فاقد رادیکالیسم آرمانی هستند وگام به گام در مسیر حل وتوجیه روش اصولگرایان حرکت می کنند.
رادیکالیسم روشی، محصول بن بست ساختاری است نه تاکید فعالان سیاسی خواهان دگرگونی. برخی گمان می کنند اگر همه بر طبل انتخابات وصندوق رای بکو.بند جامعه نیز اهمیت صندوق رای را باور می کند ویا صندوق رای اعتبار پیدا می کند؟ اصلاح طلبان فاقد آرمان درک نمی کنند حتی اگر می خواهند خودرا در مشکلات سیاسی یا اقتصادی شریک ومقصر ندانند باز دارند با زبان بی زبانی بطلان روش خود در ورود به قدرت را یادآوری می کنند.
اکنون در فضای جامعه مطالبه آلترناتیو صرف نظر از وجود یا عدم وجودش مشهود است.
مرحله، مرحله اصلاح ساختاری است. نظام اگر می خواهد پاسخگو باشد نمی تواند با نمایش برخی محاکمات ویا آزادی یک یا چند زندانی سیاسی، نیاز جامعه را برآورده سازد. وقتی یک نظام در این مرحله قرار می گیرد، رادیکالیسم روشی در واقعیت وجود دارد وبا نفی وتایید روشنفکران از بین نمی رود ویا بر دامنه آن افزوده نمی شود.
فروپاشی درهرسطحی مولود عملکرد سیستم است ودفاع از روش های نرمال سازی ویا محافظه کارانه در بهترین حالت، این مرحله را با تاخیر زمانی روبرو می کند اما اصل آن را منتفی نمی کند. برای رهایی از فروپاشی راه حل زمان دادن بیهوده به کسانی که تمایلی به تامین مطالبات جامعه ندارند نیست، چراکه آنها هر مقدار زمان بخواهند با اقدامات میلیتاریستی که خود آن را اقدامات امنیتی می خوانند، کسب می کنند. بنا براین وظیفه روشنفکر دادن زمان با روش نرم وبی نتیجه نیست. بلکه وظیفه روشنفکر دادن هشدار به حاکمیت است تا عمل خود را در سطحی که لازم است اصلاح نماید. اکنون به جز اصلاح ساختاری، هیچ راه حل دیگری کشور را از فروپاشی نجات نمی دهد واتفاقا راه حل جناب بهاور، فروپاشی تاخیری را توصیه می کند.
#کانال_تلگرامى_نویسنده
@andishepouya1
ايران! به چه كارش مي آيد اشك هاي مصدق و دفتر هاي من
✍🏻دکتر علی شریعتی
📚متنی که در پی خواهد آمد، از مجموعه آثار (۳۳) به نام گفتگوهای تنهای است که با همین نام در این مجموعه نشر یافته است.
🔸اقیانوس بیکران نفت! این طلای مذابی که جهان را آتش و گرما و روشنی بخشیده است و خودش را میسوزاند و این همه پریشانیها و انقلابها و ناآرامیها و دشمنیها و حیلهها و استبداد و استعمار و اسارت و تیره روزی و خون و شهادت همه از او است و… سرنوشت مصدق که با گریهها و فریادها و اشکها و آرزوها و شکنجهها و زندانها و رنجهای عمرش و با آرزوهای مقدس و دلانگیزش چه سخنها گفت همه در رویا و چه شعرها و داستانها سرود همه در خیال و دیدیم چه سرنوشتی داشت.
🔹….میگویند همان گریهها و اشکها و فریادها و قصهها و سخنها و و رویاهای او ملت ما را بیدار کرد، طعم آزادی را به وی چشاند، آینده را در پیش چشمانش بزرگ و پرشکوه نمود و استبداد را و این تاریخ بد را و حکومت جور را و بیگانه را و عقبماندگی را و زیباییها و ارجمندیها و ارزشها و ثروتهای خویش را شناخت، احساس کرد و در خویش چشم گشود و جهانبینی دیگر یافت و… چه و چهها!
🔸اما من در این تردیدم که آیا این همه خدمت بوده است و آیا اگر این پیر وطنپرست 28 مرداد را از پیش میدید و خاموشی میگزید و لببسته به گوشهی احمدآبادش میرفت و مینشست و تنها میزیست و میمرد و این نسل او را نمیشناخت و به سخنانش و به غمهایش و اندیشهها و عاطفههایش دل نمیبست خدمتی بهتر نکرده بود؟ چه میگویم؟ یعنی رنجهای این ملت رنجور را کمتر نساخته بود؟
🔹من اکنون تاریخ را مینگرم و به یاد میآورم که ملت من در پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه چگونه میزیست و در این 19 سال (از 9 اسفند 1329 سال رهبری وی تا حال) چگونه میزید و این دو دوران را با هم در زندگی ملتم میسنجم و میبینم باید آن سالخورده مرد وطنپرست آزادیخواه که سیاست را میدانست و سرنوشت را و دنیا را و خود را، خاموش میماند و تنها و ساکت میمرد و گر چه خاموش ماندن و تنها مردن برای یک انقلابی آزادیخواه وطنپرست که سراسر جانش مشتعل این عشق است کاری است دشوارتر از جان کندن اما مگر عشق به سرنوشت این ملت در جان او نیرومندتر از عشق او به این ملت نبود؟!
🔸چه شگفت داستان غمانگیزی است!
🔹گاه دوست داشتن با دوست داشتن ناسازگار میافتند و در جهان چه رنجی جانکاهتر از این؟
🔸….و ایران! به چه کارش میآید اشکهای مصدق و دفترهای من؟»
(م.آ.33)
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
@Shariati_SCF
@andishepouya1
✍🏻دکتر علی شریعتی
📚متنی که در پی خواهد آمد، از مجموعه آثار (۳۳) به نام گفتگوهای تنهای است که با همین نام در این مجموعه نشر یافته است.
🔸اقیانوس بیکران نفت! این طلای مذابی که جهان را آتش و گرما و روشنی بخشیده است و خودش را میسوزاند و این همه پریشانیها و انقلابها و ناآرامیها و دشمنیها و حیلهها و استبداد و استعمار و اسارت و تیره روزی و خون و شهادت همه از او است و… سرنوشت مصدق که با گریهها و فریادها و اشکها و آرزوها و شکنجهها و زندانها و رنجهای عمرش و با آرزوهای مقدس و دلانگیزش چه سخنها گفت همه در رویا و چه شعرها و داستانها سرود همه در خیال و دیدیم چه سرنوشتی داشت.
🔹….میگویند همان گریهها و اشکها و فریادها و قصهها و سخنها و و رویاهای او ملت ما را بیدار کرد، طعم آزادی را به وی چشاند، آینده را در پیش چشمانش بزرگ و پرشکوه نمود و استبداد را و این تاریخ بد را و حکومت جور را و بیگانه را و عقبماندگی را و زیباییها و ارجمندیها و ارزشها و ثروتهای خویش را شناخت، احساس کرد و در خویش چشم گشود و جهانبینی دیگر یافت و… چه و چهها!
🔸اما من در این تردیدم که آیا این همه خدمت بوده است و آیا اگر این پیر وطنپرست 28 مرداد را از پیش میدید و خاموشی میگزید و لببسته به گوشهی احمدآبادش میرفت و مینشست و تنها میزیست و میمرد و این نسل او را نمیشناخت و به سخنانش و به غمهایش و اندیشهها و عاطفههایش دل نمیبست خدمتی بهتر نکرده بود؟ چه میگویم؟ یعنی رنجهای این ملت رنجور را کمتر نساخته بود؟
🔹من اکنون تاریخ را مینگرم و به یاد میآورم که ملت من در پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه چگونه میزیست و در این 19 سال (از 9 اسفند 1329 سال رهبری وی تا حال) چگونه میزید و این دو دوران را با هم در زندگی ملتم میسنجم و میبینم باید آن سالخورده مرد وطنپرست آزادیخواه که سیاست را میدانست و سرنوشت را و دنیا را و خود را، خاموش میماند و تنها و ساکت میمرد و گر چه خاموش ماندن و تنها مردن برای یک انقلابی آزادیخواه وطنپرست که سراسر جانش مشتعل این عشق است کاری است دشوارتر از جان کندن اما مگر عشق به سرنوشت این ملت در جان او نیرومندتر از عشق او به این ملت نبود؟!
🔸چه شگفت داستان غمانگیزی است!
🔹گاه دوست داشتن با دوست داشتن ناسازگار میافتند و در جهان چه رنجی جانکاهتر از این؟
🔸….و ایران! به چه کارش میآید اشکهای مصدق و دفترهای من؟»
(م.آ.33)
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
@Shariati_SCF
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙دکتر بیژن عبدالکریمی، فيلسوف نامدار سياسى
🎓دومین دوره طرح دانشجویی #ابوذر
🔺عدالت در جوامع غربی یک آرمان نظری نیست، حاصل یک ساخت اجتماعی است.
🔺تا زمانی که #آلترناتیو_ساختاری پیدا نکنیم عدالت محقق نمیشود. عمر خودتان را در بازیهای کودکانه هدر ندهید.
🔺در جامعه ای زندگی می کنیم که معدن ساطع کردن بی عدالتی در تمامی وجوه حیات فردی و اجتماعی است.
@andishepouya1
🎓دومین دوره طرح دانشجویی #ابوذر
🔺عدالت در جوامع غربی یک آرمان نظری نیست، حاصل یک ساخت اجتماعی است.
🔺تا زمانی که #آلترناتیو_ساختاری پیدا نکنیم عدالت محقق نمیشود. عمر خودتان را در بازیهای کودکانه هدر ندهید.
🔺در جامعه ای زندگی می کنیم که معدن ساطع کردن بی عدالتی در تمامی وجوه حیات فردی و اجتماعی است.
@andishepouya1
💢«شاهی که نخستوزیرش را ترور کرد!»
✍🏻اسرار و اسنادی از ترور سپبهد رزمآرا
@andishepouya1
📎متن كامل بر روی INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
yon.ir/QzrGe
📎 اسناد به زبان انگلیسی را در این آدرس دنبال کنید:👇🏼
yon.ir/NtSE5
✍🏻اسرار و اسنادی از ترور سپبهد رزمآرا
@andishepouya1
📎متن كامل بر روی INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
yon.ir/QzrGe
📎 اسناد به زبان انگلیسی را در این آدرس دنبال کنید:👇🏼
yon.ir/NtSE5
Telegraph
اسرار و اسنادی از ترور سپبهد حاجعلی رزمآرا - «شاهی که نخستوزیرش را ترور کرد»
در این سند سیا که گزارشی از وضیعت ایران و دولت شاه در سال 1951 است، از قول وزیر دربار شاه به سفارت امریکا در ایران در سال 1956 آمده است که ترور رزم آرا و همچنین سرتیپ افشار طوس، رئیس شهربانی مصدق به دستور شاه بوده است. یادآور می شود که رژیم شاه قتل رزم آرا در 16…
🌐 جهان بهتری ممکن است
✍🏻 مینو مرتاضی لنگرودی
زنان در مقام انسان از طریق درگیری شعورمندانه با طبیعت و تاریخ و جامعه، بودن در جهان و در اصل هستی خود را درک می کنند. از این رو هستی انسانی آنان بر خلاف موجوديت خانوادگی و تاريخی قابل تقلیل به تاریخ تولد و وقایع مندرج درد زندگی و ساعت مرگ نیست. چیزی که زندگی انسانی را از زیست نباتی و جانوری متمایز میکند عنصر شعور است.
به مدد "شعور" هستی انسانی کیفیتی متمایز از هستن و بودن در جایگاه جانداران و ناانسانها در طبیعت می یابد. شعور به منزله قابلیت ذهنی کمک میکند تا انسان در روشنگاه هر درگیری با جهان "هستی "خود را در یابد و همچنین از انواع در گیریها برای خود تجارب زیسته و انضمامی جهت گسترش عرض و ارتقای کیفیت زندگی بسازد.
با این تعریف موانع و تهدیدهای مندرج در طبیعت و جامعه برای انسان شعورمند بیش از آن که موانعی از پیش موجود (مانند موانعی که در مسیر زیست طبیعی هر موجود جان داری قرار دارد ) باشند، موانعی برساخته از نوع مواجهه آگاهانه و اراده گرایانه او با طبیعت و جامعه جهت درک هستی پیچیده و شعورمند خویش در جهان است.
دراین برداشت انسان ترجیح می دهد به جای اینکه موجودی رام و اهلی یا جانور وحشی زنده اما فاقد شعور و درک هستی خود باشد در مقام انسان "جان" ورزی قرار گیرد که در چالشهای ذهنی و عینی و درگیریهای آگاهانهای که جهت گریز از روزمرگی و رام شدگی برای خود ساخته؛ هستی شعورمند و متمایز خود از سایر جانداران و موجودات طبیعی و مصنوعی را رویت پذیر کند.
در طول تاریخ حیات انسان در کره زمین همواره آدمیانی بودهاند که انسان را از قفسه "موجودات" طبقه بندی شده فلاسفه که انسان را در طبقه حیوانی با برچسب حیوان ناطق یا حیوان سیاسی جای دادهاند خلاص ساخته ودر مقام انسان ناطق کنشگر سیاسی مدنی و ... هویت بخشیده اند.
زنان در پرتو چنین هستیهای شعورمند مقتدر توانستهاند با تن نسپردن به رام شدگی و مقاومت به هر قیمت و به هزار دلیل در برابر بی عدالتی و بی اخلاقی زر و زور و تزویر؛ انسان را متوجه حضور چنین گوهر تابناکی در درون ذهن شان کنند و هستی شعورمند انسان را پاس دارند. اینان همانها هستند که ماورای بایدها و نبایدهای رایج و روزمره "جان" های آگاه و عاشق و دردمندشان را باهستی پرشوروغوغای ستارگان در طبیعت پیوند می زنند و همچون کهکشان راه شیری و همچون ماهي كه در آب دايما شنا مي كند و از حركت باز نمي ايستد در پیوندی فرا زمانی و مکانی با نسل پیشین و نسل اين دوران و نسل بعدی پيوسته خود رابرای ساخت دنیای بهتر مجهز مي كنند.
@andishepouya1
www.sharghdaily.ir/fa/Main/Detail/217183/جهان-بهتري-ممکن-است
✍🏻 مینو مرتاضی لنگرودی
زنان در مقام انسان از طریق درگیری شعورمندانه با طبیعت و تاریخ و جامعه، بودن در جهان و در اصل هستی خود را درک می کنند. از این رو هستی انسانی آنان بر خلاف موجوديت خانوادگی و تاريخی قابل تقلیل به تاریخ تولد و وقایع مندرج درد زندگی و ساعت مرگ نیست. چیزی که زندگی انسانی را از زیست نباتی و جانوری متمایز میکند عنصر شعور است.
به مدد "شعور" هستی انسانی کیفیتی متمایز از هستن و بودن در جایگاه جانداران و ناانسانها در طبیعت می یابد. شعور به منزله قابلیت ذهنی کمک میکند تا انسان در روشنگاه هر درگیری با جهان "هستی "خود را در یابد و همچنین از انواع در گیریها برای خود تجارب زیسته و انضمامی جهت گسترش عرض و ارتقای کیفیت زندگی بسازد.
با این تعریف موانع و تهدیدهای مندرج در طبیعت و جامعه برای انسان شعورمند بیش از آن که موانعی از پیش موجود (مانند موانعی که در مسیر زیست طبیعی هر موجود جان داری قرار دارد ) باشند، موانعی برساخته از نوع مواجهه آگاهانه و اراده گرایانه او با طبیعت و جامعه جهت درک هستی پیچیده و شعورمند خویش در جهان است.
دراین برداشت انسان ترجیح می دهد به جای اینکه موجودی رام و اهلی یا جانور وحشی زنده اما فاقد شعور و درک هستی خود باشد در مقام انسان "جان" ورزی قرار گیرد که در چالشهای ذهنی و عینی و درگیریهای آگاهانهای که جهت گریز از روزمرگی و رام شدگی برای خود ساخته؛ هستی شعورمند و متمایز خود از سایر جانداران و موجودات طبیعی و مصنوعی را رویت پذیر کند.
در طول تاریخ حیات انسان در کره زمین همواره آدمیانی بودهاند که انسان را از قفسه "موجودات" طبقه بندی شده فلاسفه که انسان را در طبقه حیوانی با برچسب حیوان ناطق یا حیوان سیاسی جای دادهاند خلاص ساخته ودر مقام انسان ناطق کنشگر سیاسی مدنی و ... هویت بخشیده اند.
زنان در پرتو چنین هستیهای شعورمند مقتدر توانستهاند با تن نسپردن به رام شدگی و مقاومت به هر قیمت و به هزار دلیل در برابر بی عدالتی و بی اخلاقی زر و زور و تزویر؛ انسان را متوجه حضور چنین گوهر تابناکی در درون ذهن شان کنند و هستی شعورمند انسان را پاس دارند. اینان همانها هستند که ماورای بایدها و نبایدهای رایج و روزمره "جان" های آگاه و عاشق و دردمندشان را باهستی پرشوروغوغای ستارگان در طبیعت پیوند می زنند و همچون کهکشان راه شیری و همچون ماهي كه در آب دايما شنا مي كند و از حركت باز نمي ايستد در پیوندی فرا زمانی و مکانی با نسل پیشین و نسل اين دوران و نسل بعدی پيوسته خود رابرای ساخت دنیای بهتر مجهز مي كنند.
@andishepouya1
www.sharghdaily.ir/fa/Main/Detail/217183/جهان-بهتري-ممکن-است
روزنامه شرق
جهان بهتري ممکن است
مينو مرتاضيلنگرودي
🌎چرا آمریکا به ترمیم روابط با ایران نیاز دارد؟ صلح به جای تخاصم و جنگ.
✍🏻اسپنسر وونگ
اینترنشنال پالسی دایجست
#چكيده
ایران. سرزمین فرهنگی غنی و تاریخی هزار ساله. یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان و قابل قیاس با رم باستان، چین و هند. سرزمین خاستگاه کوروش بزرگ آزادی بخش معروف یهودیان و بزرگان فرهنگ همچون عمر خیام و رومی. در حالی که که این کشور چهلمین سالگرد انقلاب 1979 را جشن می گیرد و تنش ها بین آن و ایالات متحده افزایش، به نظر می رسد زمان مناسب برای ترمیم روابط هم فرا رسیده است. صلح در خاورمیانه هرگز به اندازه اکنون چنین رویای دور از دسترسی نمی کرد.
تروریسم، تنش های داخلی و کشورهای متخاصم و رقیب شاخصه های اصلی منطقه به شمار می روند. چالش های قدیمی و جدید هر دو امنیت منطقه ای و جهانی را تهدید می کنند؛ چالش هایی که به راه حل های منطقه ای و جهانی نیاز دارند. به همین دلیل است که ایالات متحده باید شاخه زیتونی به ایران پیشکش کند. ممکن است این سوال پیش آید که پس از چهل سال بی اعتمادی، چهل سال «مرگ بر آمریکا» و پرچم هایی که به آتش کشیده شدند، چرا حالا؟ پاسخ این است که ترمیم روابط با ایران کلید صلحی گسترده تر در خاورمیانه است. چنین اتفاقی احتمالا همه مشکلات منطقه را حل نخواهد کرد و نمی توان انتظار داشت که برگشت کامل از خصومت ها بین دو کشور خیلی سریع رخ دهد. اما ایالات متحده باید این مساله را به رسمیت بشناسد که ایران یک بازیگر بزرگ منطقه ای در خاورمیانه است. در درگیری ها در سوریه، عراق و یمن تاثیرگذار است. نفوذ زیادی در خاور نزدیک و خصوصا در لبنان دارد. نقش مهمی هم در ژئوپلیتیک خلیج فارس ایفا می کند.
@andishepouya1
📎مقاله در "اینترنشنال پالسی دایجست" به آدرس زير:👇🏼
https://intpolicydigest.org/2019/03/02/why-we-need-to-repair-ties-with-tehran/
📎ترجمه متن كامل مقاله توسط اكبر گنجى طى دو بخش به آدرس زير:👇🏼
1️⃣ https://t.iss.one/ganji_akbar/6307
2️⃣ https://t.iss.one/ganji_akbar/6308
✍🏻اسپنسر وونگ
اینترنشنال پالسی دایجست
#چكيده
ایران. سرزمین فرهنگی غنی و تاریخی هزار ساله. یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان و قابل قیاس با رم باستان، چین و هند. سرزمین خاستگاه کوروش بزرگ آزادی بخش معروف یهودیان و بزرگان فرهنگ همچون عمر خیام و رومی. در حالی که که این کشور چهلمین سالگرد انقلاب 1979 را جشن می گیرد و تنش ها بین آن و ایالات متحده افزایش، به نظر می رسد زمان مناسب برای ترمیم روابط هم فرا رسیده است. صلح در خاورمیانه هرگز به اندازه اکنون چنین رویای دور از دسترسی نمی کرد.
تروریسم، تنش های داخلی و کشورهای متخاصم و رقیب شاخصه های اصلی منطقه به شمار می روند. چالش های قدیمی و جدید هر دو امنیت منطقه ای و جهانی را تهدید می کنند؛ چالش هایی که به راه حل های منطقه ای و جهانی نیاز دارند. به همین دلیل است که ایالات متحده باید شاخه زیتونی به ایران پیشکش کند. ممکن است این سوال پیش آید که پس از چهل سال بی اعتمادی، چهل سال «مرگ بر آمریکا» و پرچم هایی که به آتش کشیده شدند، چرا حالا؟ پاسخ این است که ترمیم روابط با ایران کلید صلحی گسترده تر در خاورمیانه است. چنین اتفاقی احتمالا همه مشکلات منطقه را حل نخواهد کرد و نمی توان انتظار داشت که برگشت کامل از خصومت ها بین دو کشور خیلی سریع رخ دهد. اما ایالات متحده باید این مساله را به رسمیت بشناسد که ایران یک بازیگر بزرگ منطقه ای در خاورمیانه است. در درگیری ها در سوریه، عراق و یمن تاثیرگذار است. نفوذ زیادی در خاور نزدیک و خصوصا در لبنان دارد. نقش مهمی هم در ژئوپلیتیک خلیج فارس ایفا می کند.
@andishepouya1
📎مقاله در "اینترنشنال پالسی دایجست" به آدرس زير:👇🏼
https://intpolicydigest.org/2019/03/02/why-we-need-to-repair-ties-with-tehran/
📎ترجمه متن كامل مقاله توسط اكبر گنجى طى دو بخش به آدرس زير:👇🏼
1️⃣ https://t.iss.one/ganji_akbar/6307
2️⃣ https://t.iss.one/ganji_akbar/6308
International Policy Digest
Why We Need to Repair Ties with Tehran
Now is the right time to repair relations with Iran.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼 دیدار شمس و مولانا به روایت «اپرای عروسکی مولوی» (بهروز غریبپور، ۱۳۸۸) با صدای همایون شجریان (شمس) و محمد معتمدی (مولانا) و آهنگسازی بهزاد عبدی
🔺#احسان_نامه
@andishepouya1
🔺#احسان_نامه
@andishepouya1
🇮🇷 & 🇺🇸
"افزایش دو برابری مبادلات تجاری ایران و آمریکا در سال ۲۰۱۸"
میگوئل برگر، مدیرکل روابط اقتصادی و توسعه پایدار وزارت امور خارجه آلمان، در توییتی از افزایش مبادلات تجاری آمریکا با ایران در سال گذشته میلادی خبر داده و از فشار آمریکا برای جلوگیری از تجارت شرکتهای اروپایی با ایران انتقاد کرده است.
او در توییت خود نوشته است:« تجارت ایالات متحده با ایران در سال ۲۰۱۸ بیش از دو برابر افزایش یافته و به بالاترین سطح در ده سال گذشته رسیده است. همزمان شرکتهای اروپایی از تجارت با ایران منع میشوند.»
🔺منبع خبر: #دويچه_وله_آلمان_بخش_فارسى
@andishepouya1
"افزایش دو برابری مبادلات تجاری ایران و آمریکا در سال ۲۰۱۸"
میگوئل برگر، مدیرکل روابط اقتصادی و توسعه پایدار وزارت امور خارجه آلمان، در توییتی از افزایش مبادلات تجاری آمریکا با ایران در سال گذشته میلادی خبر داده و از فشار آمریکا برای جلوگیری از تجارت شرکتهای اروپایی با ایران انتقاد کرده است.
او در توییت خود نوشته است:« تجارت ایالات متحده با ایران در سال ۲۰۱۸ بیش از دو برابر افزایش یافته و به بالاترین سطح در ده سال گذشته رسیده است. همزمان شرکتهای اروپایی از تجارت با ایران منع میشوند.»
🔺منبع خبر: #دويچه_وله_آلمان_بخش_فارسى
@andishepouya1
"جای خالی مشارکت"
یادداشت دبیر اتحادیه صنایع بازیافت ایران در روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۲ اسفند ماه
✍🏽#مهندس_سيدامين_صدرنژاد
@andishepouya1
اين مقاله را در فايل pdf پست بعدى بخوانيد:👇🏼
یادداشت دبیر اتحادیه صنایع بازیافت ایران در روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۲ اسفند ماه
✍🏽#مهندس_سيدامين_صدرنژاد
@andishepouya1
اين مقاله را در فايل pdf پست بعدى بخوانيد:👇🏼
Forwarded from اتحادیه صنایع بازیافت ایران - کانال رسمی
اعتماد - جای خالی مشارکت.pdf
6.5 MB
«جای خالی مشارکت»
یادداشت دبیر اتحادیه صنایع بازیافت ایران در روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۲ اسفندماه در خصوص ناکارآمدی ساختاری چرخهی مدیریت پسماند کشور به دلیل تمرکز برنامهریزی، اجرا و نظارت در دست بخش حاکمیتی جامعه و لزوم تغییر نگرش به فرآیندهای فرهنگی-اجتماعی و به رسمیت شناختن حق شهروندان در مدیریت کشور
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/121822/جاي-خالي-مشاركت
یادداشت دبیر اتحادیه صنایع بازیافت ایران در روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۲ اسفندماه در خصوص ناکارآمدی ساختاری چرخهی مدیریت پسماند کشور به دلیل تمرکز برنامهریزی، اجرا و نظارت در دست بخش حاکمیتی جامعه و لزوم تغییر نگرش به فرآیندهای فرهنگی-اجتماعی و به رسمیت شناختن حق شهروندان در مدیریت کشور
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/121822/جاي-خالي-مشاركت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 قسمتى از گفتگوی هفدانگ با مریم ابراهیمپور*
*مریم ابراهیمپور، نوازنده ویلن، قیچک و خواننده موسیقی سنتى ایرانی است. او عضو گروه موسیقی کامکارها و نوازنده ویلن ارکستر سمفونیک تهران است.
#اقتباس_از_دهلچی
@andishepouya1
*مریم ابراهیمپور، نوازنده ویلن، قیچک و خواننده موسیقی سنتى ایرانی است. او عضو گروه موسیقی کامکارها و نوازنده ویلن ارکستر سمفونیک تهران است.
#اقتباس_از_دهلچی
@andishepouya1
" اقتصاد؛ از شوک ۹۷ تا تهدیدات ۹۸ "
🎙علی میرزاخانی در گفتوگو با تجارت فردا
آنچه اقتصاد ۹۸ را تهدید میکند وضعیت امتناع سیاستگذاری است. ریشه برخی بیعملیها و بیتصمیمیها به کاهش اعتبار دولت در سال جاری مربوط میشود. به نظر میرسد اعتبار دولت دوازدهم نسبت به دولت یازدهم به شدت کاهش پیدا کرده و این کاهش اعتبار، توانایی و مهارت دولت در پیشبرد سیاستهایش را از او گرفته است. به همین دلیل اگر مخالفان حتی کارهایی فراتر از متوقف کردن تصویب FATF انجام دهند و مثلاً دولت را استیضاح کنند، بعید است چندان به کسی بر بخورد.
دولت نخست آقای روحانی کارهایی «انجام داد» که نتوانست توضیح مناسبی درباره آنها به مردم بدهد و کارهایی «انجام نداد» که آثار مخرب آن روی اقتصاد برای مردم ظاهر شد. نتیجه این دو اتفاق، کاهش شدید اعتبار دولت بود. امروز منتقدان میدانند که تخریب و تضعیف دولت هزینه چندانی ندارد و چون پایگاه اجتماعی دولت از دست رفته، چهبسا مردم از تضعیف آن خوشحال هم بشوند.
مثلاً مخالفان دولت در شبکههای اجتماعی و رسانهایشان میگویند: «مگر برجام چه آوردهای داشت که FATF داشته باشد؟» حتی برای عده زیادی از مخاطبان خود کاملاً جا انداختهاند که برجام عامل خیلی از مشکلات امروز اقتصاد ایران است. با اینکه میدانند این حرف خلاف واقع است، اما به نظر میرسد هم خودشان آن را باور کردهاند و هم به عده زیادی باوراندهاند.
واقعیت این است که زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی در سال ۹۲، کشور با دو مشکل مهم روبهرو بود: اول اینکه به دلیل فشارهای بینالمللی و تحریمها، جاده پیش روی اقتصاد مهآلود بود. به همین دلیل صاحبان سرمایه از سرمایهگذاری خودداری میکردند و همین مساله در کنار سیاستگذاریهای غلط اقتصادی، مشکل دوم را ایجاد کرده و موتور ماشین اقتصاد خاموش شده بود.
اشتباه دولت آقای روحانی این بود که فکر کرد اگر مه جاده برطرف شود، ماشین خودبهخود روشن میشود و به حرکت درمیآید! علاوه بر این ظاهراً دولتمردان با خود گفتند «حالا که مخالفان تا این حد علیه برجام تبلیغ میزنند، اشکالی ندارد که ما هم در فواید آن اغراق کنیم». اما برجام به خودی خود، کارکردی جز رفع مه جاده و ایجاد تصویر روشن پیشروی سرمایهگذاران نداشت و کارکرد ایجابی آن نیاز به سیاستگذاریهای مکمل داشت.
به جرات میتوان گفت که دولت برای روشن کردن موتور اقتصاد هیچ کاری انجام نداد. در نتیجه این بیعملی، انتظارات مثبت بعد از برجام به تدریج رنگ باخت و خاموش بودن ماشین اقتصاد هم باعث شد خلق ثروتی صورت نگیرد. درباره اینکه چه سیاستها و چه بیسیاستیهایی باعث ایجاد این اختلالات بعضاً بیسابقه در اقتصاد شد، میتوان بحث کرد، اما در هر حال مخالفان دولت توانستند همه آن را گردن برجام بیندازند. آمریکاییها هم از فرصت استفاده کردند و دیدند حالا وقت هدف قرار دادن اقتصاد ایران است.
شورای عالی هماهنگی اقتصادی حتی اگر شرط لازم برای آغاز اصلاحات اقتصادی باشد، شرط کافی نیست. مشکل اصلی در ذهنیتی است که تصور میکند «وحدت افراد» میتواند کاری از پیش ببرد و از «وحدت تئوریک» غافل میشود. تا زمانی که روی تئوریها و اصول حکمرانی به وحدت نظری نرسیم، دور هم نشستن و نمایش دادن عزم و اراده واحد، کمکی نخواهد کرد.
توان سیاستگذاری در سال آینده محدودتر میشود، ولی به طور کامل از بین نمیرود؛ مگر اینکه ابزارهای سیاستگذاری علمی به کلی کنار گذاشته شود. در عین حال باید دیپلماسیمان را فعالتر کنیم و نگذاریم آمریکا اقتصادمان را زیر فشار بگیرد. توقع ما به عنوان شهروندان این کشور از دستگاه دیپلماسی آن است که جلوی افزایش تحریمها را بگیرند. این کار یا از طریق لابی با رقبای آمریکا انجام میشود، یا از طریق مذاکره با خود آمریکا در زمان مناسب. فراموش نکنیم که مذاکره هم شکلی از جنگ است و هدف دیپلماسی -مثل نیروهای نظامی- این است که دشمن نتواند به کشور صدمه بزند.
اگر سیاستگذاری اقتصادی مردم را به این نتیجه برساند که راه بهبود وضعیت مالی عمدتا از مسیر ناسالم یا دزدی و تجاوز به حقوق دیگران میگذرد بسیاری از مردم در معرض دو تهدید جدی قرار میگیرند: برخی ممکن است به اعتیاد و خودآزاری پناه ببرند، برخی هم ممکن است با خود بگویند «بسیار خوب، من هم مسیر ناسالم را انتخاب میکنم». و انسان چه به خود ظلم کند (تضییع حقالنفس) و چه به دیگران (تضییع حقالناس)، در جهت نابودی اخلاق در جامعه حرکت میکند. و جامعهای که از درون نابود شود، به دشمن خارجی نیاز ندارد. یعنی تعالی اخلاقی جامعه هم در گرو ارتقای کیفیت سیاستگذاری است.
#اقتباس_از_كانال_سردبير_دنياى_اقتصاد
@andishepouya1
🎙علی میرزاخانی در گفتوگو با تجارت فردا
آنچه اقتصاد ۹۸ را تهدید میکند وضعیت امتناع سیاستگذاری است. ریشه برخی بیعملیها و بیتصمیمیها به کاهش اعتبار دولت در سال جاری مربوط میشود. به نظر میرسد اعتبار دولت دوازدهم نسبت به دولت یازدهم به شدت کاهش پیدا کرده و این کاهش اعتبار، توانایی و مهارت دولت در پیشبرد سیاستهایش را از او گرفته است. به همین دلیل اگر مخالفان حتی کارهایی فراتر از متوقف کردن تصویب FATF انجام دهند و مثلاً دولت را استیضاح کنند، بعید است چندان به کسی بر بخورد.
دولت نخست آقای روحانی کارهایی «انجام داد» که نتوانست توضیح مناسبی درباره آنها به مردم بدهد و کارهایی «انجام نداد» که آثار مخرب آن روی اقتصاد برای مردم ظاهر شد. نتیجه این دو اتفاق، کاهش شدید اعتبار دولت بود. امروز منتقدان میدانند که تخریب و تضعیف دولت هزینه چندانی ندارد و چون پایگاه اجتماعی دولت از دست رفته، چهبسا مردم از تضعیف آن خوشحال هم بشوند.
مثلاً مخالفان دولت در شبکههای اجتماعی و رسانهایشان میگویند: «مگر برجام چه آوردهای داشت که FATF داشته باشد؟» حتی برای عده زیادی از مخاطبان خود کاملاً جا انداختهاند که برجام عامل خیلی از مشکلات امروز اقتصاد ایران است. با اینکه میدانند این حرف خلاف واقع است، اما به نظر میرسد هم خودشان آن را باور کردهاند و هم به عده زیادی باوراندهاند.
واقعیت این است که زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی در سال ۹۲، کشور با دو مشکل مهم روبهرو بود: اول اینکه به دلیل فشارهای بینالمللی و تحریمها، جاده پیش روی اقتصاد مهآلود بود. به همین دلیل صاحبان سرمایه از سرمایهگذاری خودداری میکردند و همین مساله در کنار سیاستگذاریهای غلط اقتصادی، مشکل دوم را ایجاد کرده و موتور ماشین اقتصاد خاموش شده بود.
اشتباه دولت آقای روحانی این بود که فکر کرد اگر مه جاده برطرف شود، ماشین خودبهخود روشن میشود و به حرکت درمیآید! علاوه بر این ظاهراً دولتمردان با خود گفتند «حالا که مخالفان تا این حد علیه برجام تبلیغ میزنند، اشکالی ندارد که ما هم در فواید آن اغراق کنیم». اما برجام به خودی خود، کارکردی جز رفع مه جاده و ایجاد تصویر روشن پیشروی سرمایهگذاران نداشت و کارکرد ایجابی آن نیاز به سیاستگذاریهای مکمل داشت.
به جرات میتوان گفت که دولت برای روشن کردن موتور اقتصاد هیچ کاری انجام نداد. در نتیجه این بیعملی، انتظارات مثبت بعد از برجام به تدریج رنگ باخت و خاموش بودن ماشین اقتصاد هم باعث شد خلق ثروتی صورت نگیرد. درباره اینکه چه سیاستها و چه بیسیاستیهایی باعث ایجاد این اختلالات بعضاً بیسابقه در اقتصاد شد، میتوان بحث کرد، اما در هر حال مخالفان دولت توانستند همه آن را گردن برجام بیندازند. آمریکاییها هم از فرصت استفاده کردند و دیدند حالا وقت هدف قرار دادن اقتصاد ایران است.
شورای عالی هماهنگی اقتصادی حتی اگر شرط لازم برای آغاز اصلاحات اقتصادی باشد، شرط کافی نیست. مشکل اصلی در ذهنیتی است که تصور میکند «وحدت افراد» میتواند کاری از پیش ببرد و از «وحدت تئوریک» غافل میشود. تا زمانی که روی تئوریها و اصول حکمرانی به وحدت نظری نرسیم، دور هم نشستن و نمایش دادن عزم و اراده واحد، کمکی نخواهد کرد.
توان سیاستگذاری در سال آینده محدودتر میشود، ولی به طور کامل از بین نمیرود؛ مگر اینکه ابزارهای سیاستگذاری علمی به کلی کنار گذاشته شود. در عین حال باید دیپلماسیمان را فعالتر کنیم و نگذاریم آمریکا اقتصادمان را زیر فشار بگیرد. توقع ما به عنوان شهروندان این کشور از دستگاه دیپلماسی آن است که جلوی افزایش تحریمها را بگیرند. این کار یا از طریق لابی با رقبای آمریکا انجام میشود، یا از طریق مذاکره با خود آمریکا در زمان مناسب. فراموش نکنیم که مذاکره هم شکلی از جنگ است و هدف دیپلماسی -مثل نیروهای نظامی- این است که دشمن نتواند به کشور صدمه بزند.
اگر سیاستگذاری اقتصادی مردم را به این نتیجه برساند که راه بهبود وضعیت مالی عمدتا از مسیر ناسالم یا دزدی و تجاوز به حقوق دیگران میگذرد بسیاری از مردم در معرض دو تهدید جدی قرار میگیرند: برخی ممکن است به اعتیاد و خودآزاری پناه ببرند، برخی هم ممکن است با خود بگویند «بسیار خوب، من هم مسیر ناسالم را انتخاب میکنم». و انسان چه به خود ظلم کند (تضییع حقالنفس) و چه به دیگران (تضییع حقالناس)، در جهت نابودی اخلاق در جامعه حرکت میکند. و جامعهای که از درون نابود شود، به دشمن خارجی نیاز ندارد. یعنی تعالی اخلاقی جامعه هم در گرو ارتقای کیفیت سیاستگذاری است.
#اقتباس_از_كانال_سردبير_دنياى_اقتصاد
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اتاقک هایی با امکانات هتل 5 ستاره !
اگر در سنگاپور باشید و احساس خستگی کنيد، میتوانيد با کمترین هزینه از اين اتاقک هاى با امکانات بالا برای استراحت استفاده نماييد.
#سرگرمى #گردشگرى
@andishepouya1
اگر در سنگاپور باشید و احساس خستگی کنيد، میتوانيد با کمترین هزینه از اين اتاقک هاى با امکانات بالا برای استراحت استفاده نماييد.
#سرگرمى #گردشگرى
@andishepouya1
🔸نگارش پست بعدى، مقاله اى از دكتر مجتبى لشكربلوكى، نويسنده توانا، فرهيخته و انسانى مبادى آداب است. كانال انديشه پويا از شما عزيزان تقاضا مى نمايد حتماً آنرا بخوانيد.
هر چند جناب لشكربلوكى چون هميشه بزرگوارانه و سخاوتمندانه ؛ هيچ نامى از شخص و كانالى نبرده اند و مثل هميشه به صورت كلى براى جامعه ما مطرح نموده اند.
همچنين پيشكش به آنهايى كه با آداب نقد بيگانه اند.
#رنجبر_درخشى_لر #ناسیونالیسم_افراطى #كانال_ديپلماسى
@andishepouya1👇🏼
هر چند جناب لشكربلوكى چون هميشه بزرگوارانه و سخاوتمندانه ؛ هيچ نامى از شخص و كانالى نبرده اند و مثل هميشه به صورت كلى براى جامعه ما مطرح نموده اند.
همچنين پيشكش به آنهايى كه با آداب نقد بيگانه اند.
#رنجبر_درخشى_لر #ناسیونالیسم_افراطى #كانال_ديپلماسى
@andishepouya1👇🏼
💢 این نجس را بندازید بیرون!
✍🏻دكتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
وقتی فرستاده ملکه الیزابت در سال 1562میلادی وارد دربار شاه طهماسب صفوی می شود به محض اینکه شاه از مذهب او آگاه می شود او را از خود دور می کند و دستور میدهد کسی دنبال او برود و هرجا او قدم می گذارد تمام آجرهای قدم او را عوض کنند! او می نویسد: من با تعظیم و تکریم به حضور شاه رسیدم و نامه ملکه را تقدیم کردم، شاه نامه را گرفت و سئوال کرد از کدام مملکت هستم من جواب دادم. بدبختانه در این موقع، موضوع مذهب پیش آمد همین که گفتم مسیحی هستم فریاد شاه بلند شده گفت: ای خدانشناس! هیچوقت نمی خواهم با کافران سروکار داشته باشم و امر کرد من از حضور او خارج شوم. تعظیم کردم خارج شدم و یک نفر از درباریان با یک غربال شن دنبال من آمد و جاهای پای مرا هر کجا قدم میگذاشتم قدری شن در آنجا غربال می کرد (ژنرال سایکس، تاریخ ایران)
از برخورد شاه صفوی با یک مسیحی تا زمان ناصرالدین شاه زمان زیادی فاصله است. ناصرالدین شاه، اولین شاه ایران است که جرات می کند موانع متعددی را پشت سر بگذارد و قلمرو خودش را ترک کند و به اروپا مسافرت کند. برعکس تاریخ نگاری دوران پهلوی که مسافرت های سه گانه شاه قاجاری را در حد «عیش ونوش و عیاشی در فرنگ» تقلیل داده این مسافرت ها در آشنایی شاه و ایرانیان با تحولات اروپا تاثیر زیادی داشته. سفرنامه هایی که ناصرالدین شاه نوشته نشان می دهد این سفر روی افکار و برنامه هایش تاثیر گذاشته. خاطراتش از شهرهای مختلف اروپا گاهی همراه با شگفتی و تحسین و گاه با افسوس و حسرت و در مواردی نقدِ خودی همراه است در خاطراتش نوشته: امشب پاستور معروف را که برای آدمِ سگِ هار گاز گرفته، علاج پیدا کرده، دیدم. شرح احوال او را در روزنامجات خوانده بودم با او خیلی صحبت کردم، می گفت معالجه این کار را خیلی خوب پیدا کرده ام، امّا باید آدمِ سگِ هار گرفته را زود بیاورند که معالجه شود. به خصوص اگر دندان سگ هار به عصب گرفته و به خون رسیده باشد. حالا پاستور در اینجا مدرسه دارد و درس می گوید و مردم مشغول تحصیل این کار هستند. حقیقتا این پاستور خیلی خدمت به انسانیت کرده است.
البته برای این مسافرت ها، تشویق های صدراعظم روشنگری چون میرزا حسین خان سپهسالار را نیز نباید نادیده گرفت که هدفش آشنایی با پیشرفت های غرب و ترغیب شاه به انجام اصلاحات بود و با این اقداماتش، خشم بخشی از روحانیون را علیه خود برانگیخت به طوریکه در ذهن عوام الناس و بازاريان تلقين كردند: صدراعظم مذهب اهل ايران را تغيير می دهد و آنها را عيسوى می سازد و کار به آنجا رسید که منجر به تكفير وى از سوى روحانیون شد و در زمان بازگشتِ شاه از اروپا هنوز به تهران نرسیده در منجیل، شاه را مجبور به خلع وى از تمامى مناصبش کردند حتی در برخی منابع آمده ناصرالدین شاه را تهدید کردند که اگر میرزاحسین خان سپهسالار به تهران پا بگذارد من خود، تاج از سرِ تو برمیدارم و ناصرالدین شاه مجبور شد سپهسالار را حاکم رشت کرده و بدون او به تهران بیاید (منبع: تاریخ تحلیلی ایران)
✅ تجویز راهبردی:
در درون همه ما یک شاه طهماسب هست! هر چیزی که نو باشد و ما با آن احساس غریبگی کنیم یا با عقاید فعلی ما همخوانی نداشته باشد، یا ترس آور است یا چندش آور! باور نمی کنید، بگذارید دو مثال جدید و قدیم بزنم:
فرزند جوان ما شروع می کند به پوشیدن لباس های متفاوت یا آرایش موی متفاوت و استفاده از اصطلاحات متفاوت. بعد هم ما می گوییم که این چه ریختیه که برای خودت درست کردی؟ او از ما می پرسد مگر چشه؟ ولی ما هیچ جواب منطقی نداریم فقط در ذهن خودمان تکرار می کنیم که این قیافه نابهنجار است. ولی استدلال عقلایی برای بد بودن لباس و آرایش موی اش نداریم.
باورتان می شود مردم تهران قدیم عینک را ناپسند و ننگ آور می دانستند و از ذره بین استفاده می کردند. پس از مدت ها جا افتاد که عینک ها هم همین کار ذره بین را می کند. اما باز عده ای حاضر به قبول آن نشدند و زحمت جلو و عقب بردن ذره بین پذیرفتند اما ننگ عینک را نه!
چه می توان کرد؟
ترک قلمرو ناصرالدین شاهی: در درون همه ما علاوه بر شاه طهماسب، یک ناصرالدین شاه هم هست. چه کنیم؟ ترک قلمرو و مزمزه کردن تکنولوژی های جدید، افراد جدید، رسانه جدید، تشکل های جدید، کتاب های جدید. همه این ها باعث می شود که بفهمیم که آن چیز جدید واقعا بد است یا ظاهرا بد!
استفاده از نفی عقلایی به جای نفی ایدئولوژیک. در نفی ایدئولوژیک می گوییم که چیزی خوب است یا بد است چون عقاید ما آن را نفی یا تایید کرده اند. در نفی عقلایی، هر چیزی را متناسب با تحلیل منفعت-هزینه آن بررسی می کنيم. دقت کنید که منظور از تحلیل منفعت-هزینه، صرفا مادی و این جهانی نیست بلکه شامل تمام جنبه ها می شود. درها را نبندیم و راه ها را مسدود نکنیم؛ خداوند دنیا را سرشار از فرصت ها آفریده و وسیع.
@andishepouya1
✍🏻دكتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
وقتی فرستاده ملکه الیزابت در سال 1562میلادی وارد دربار شاه طهماسب صفوی می شود به محض اینکه شاه از مذهب او آگاه می شود او را از خود دور می کند و دستور میدهد کسی دنبال او برود و هرجا او قدم می گذارد تمام آجرهای قدم او را عوض کنند! او می نویسد: من با تعظیم و تکریم به حضور شاه رسیدم و نامه ملکه را تقدیم کردم، شاه نامه را گرفت و سئوال کرد از کدام مملکت هستم من جواب دادم. بدبختانه در این موقع، موضوع مذهب پیش آمد همین که گفتم مسیحی هستم فریاد شاه بلند شده گفت: ای خدانشناس! هیچوقت نمی خواهم با کافران سروکار داشته باشم و امر کرد من از حضور او خارج شوم. تعظیم کردم خارج شدم و یک نفر از درباریان با یک غربال شن دنبال من آمد و جاهای پای مرا هر کجا قدم میگذاشتم قدری شن در آنجا غربال می کرد (ژنرال سایکس، تاریخ ایران)
از برخورد شاه صفوی با یک مسیحی تا زمان ناصرالدین شاه زمان زیادی فاصله است. ناصرالدین شاه، اولین شاه ایران است که جرات می کند موانع متعددی را پشت سر بگذارد و قلمرو خودش را ترک کند و به اروپا مسافرت کند. برعکس تاریخ نگاری دوران پهلوی که مسافرت های سه گانه شاه قاجاری را در حد «عیش ونوش و عیاشی در فرنگ» تقلیل داده این مسافرت ها در آشنایی شاه و ایرانیان با تحولات اروپا تاثیر زیادی داشته. سفرنامه هایی که ناصرالدین شاه نوشته نشان می دهد این سفر روی افکار و برنامه هایش تاثیر گذاشته. خاطراتش از شهرهای مختلف اروپا گاهی همراه با شگفتی و تحسین و گاه با افسوس و حسرت و در مواردی نقدِ خودی همراه است در خاطراتش نوشته: امشب پاستور معروف را که برای آدمِ سگِ هار گاز گرفته، علاج پیدا کرده، دیدم. شرح احوال او را در روزنامجات خوانده بودم با او خیلی صحبت کردم، می گفت معالجه این کار را خیلی خوب پیدا کرده ام، امّا باید آدمِ سگِ هار گرفته را زود بیاورند که معالجه شود. به خصوص اگر دندان سگ هار به عصب گرفته و به خون رسیده باشد. حالا پاستور در اینجا مدرسه دارد و درس می گوید و مردم مشغول تحصیل این کار هستند. حقیقتا این پاستور خیلی خدمت به انسانیت کرده است.
البته برای این مسافرت ها، تشویق های صدراعظم روشنگری چون میرزا حسین خان سپهسالار را نیز نباید نادیده گرفت که هدفش آشنایی با پیشرفت های غرب و ترغیب شاه به انجام اصلاحات بود و با این اقداماتش، خشم بخشی از روحانیون را علیه خود برانگیخت به طوریکه در ذهن عوام الناس و بازاريان تلقين كردند: صدراعظم مذهب اهل ايران را تغيير می دهد و آنها را عيسوى می سازد و کار به آنجا رسید که منجر به تكفير وى از سوى روحانیون شد و در زمان بازگشتِ شاه از اروپا هنوز به تهران نرسیده در منجیل، شاه را مجبور به خلع وى از تمامى مناصبش کردند حتی در برخی منابع آمده ناصرالدین شاه را تهدید کردند که اگر میرزاحسین خان سپهسالار به تهران پا بگذارد من خود، تاج از سرِ تو برمیدارم و ناصرالدین شاه مجبور شد سپهسالار را حاکم رشت کرده و بدون او به تهران بیاید (منبع: تاریخ تحلیلی ایران)
✅ تجویز راهبردی:
در درون همه ما یک شاه طهماسب هست! هر چیزی که نو باشد و ما با آن احساس غریبگی کنیم یا با عقاید فعلی ما همخوانی نداشته باشد، یا ترس آور است یا چندش آور! باور نمی کنید، بگذارید دو مثال جدید و قدیم بزنم:
فرزند جوان ما شروع می کند به پوشیدن لباس های متفاوت یا آرایش موی متفاوت و استفاده از اصطلاحات متفاوت. بعد هم ما می گوییم که این چه ریختیه که برای خودت درست کردی؟ او از ما می پرسد مگر چشه؟ ولی ما هیچ جواب منطقی نداریم فقط در ذهن خودمان تکرار می کنیم که این قیافه نابهنجار است. ولی استدلال عقلایی برای بد بودن لباس و آرایش موی اش نداریم.
باورتان می شود مردم تهران قدیم عینک را ناپسند و ننگ آور می دانستند و از ذره بین استفاده می کردند. پس از مدت ها جا افتاد که عینک ها هم همین کار ذره بین را می کند. اما باز عده ای حاضر به قبول آن نشدند و زحمت جلو و عقب بردن ذره بین پذیرفتند اما ننگ عینک را نه!
چه می توان کرد؟
ترک قلمرو ناصرالدین شاهی: در درون همه ما علاوه بر شاه طهماسب، یک ناصرالدین شاه هم هست. چه کنیم؟ ترک قلمرو و مزمزه کردن تکنولوژی های جدید، افراد جدید، رسانه جدید، تشکل های جدید، کتاب های جدید. همه این ها باعث می شود که بفهمیم که آن چیز جدید واقعا بد است یا ظاهرا بد!
استفاده از نفی عقلایی به جای نفی ایدئولوژیک. در نفی ایدئولوژیک می گوییم که چیزی خوب است یا بد است چون عقاید ما آن را نفی یا تایید کرده اند. در نفی عقلایی، هر چیزی را متناسب با تحلیل منفعت-هزینه آن بررسی می کنيم. دقت کنید که منظور از تحلیل منفعت-هزینه، صرفا مادی و این جهانی نیست بلکه شامل تمام جنبه ها می شود. درها را نبندیم و راه ها را مسدود نکنیم؛ خداوند دنیا را سرشار از فرصت ها آفریده و وسیع.
@andishepouya1
✍🏻امیر خرم در پاسخ به هفته نامه صدا:
"هنوز فرصت اصلاح امور بطور کامل از دست نرفته است"
@NedAzadi
هفته نامه صدا در تازه ترین شماره خود، با طرح “گزاره ای مفروض”، از ۷ فعال سیاسی و اجتماعی سئوالاتی را پرسیده است.
با وجود آنکه حکومت دچار سه بحران جدی شامل بحران مشروعیت (بدلیل کاهش اعتماد عمومی به حاکمان)، بحران کارآمدی (بدلیل عدم وجود عقلانیت مناسب و کافی در بسیاری از تصمیم¬ های اتخاذ شده از سوی مدیران ارشد حکومت و فرصت ¬سوزی¬های متعدد) و بحران اخلاقی (بدلیل وجود فساد ساختاری در درون حکومت) است، اما هنوز فرصت اصلاح امور بطور کامل از دست نرفته است.
وقوع انقلاب نیز بدلیل آنکه شرایط سه گانه آن شامل: ایدئولوژی انقلاب، رهبری وجیه ¬المله و سازمان اجتماعی گسترده، در جامعه کنونی ما وجود ندارد، محتمل نیست.
هرچه فضای گفتمانی مبتنی بر سیاست ¬ورزی درون¬زا (مانند گفتمان اصلاح طلبی و گفتمان محافظه کاری) محدودتر شود، امکان فروپاشی سیاسی و اجتماعی (که نتیجه خلاء گفتمانی است) افزون¬تر خواهد شد و بهمان میزان نیز نیروهای وابسته به بیرون از مرزها، فضای بهتری برای فعالیت خواهند یافت.
گفتگو با گفت و شنود تفاوت ماهوی دارد. بدین معنا که دو طرف گفتگو در شرایط برابر قرار دارند و به یک میزان در بیان عقیده ذیحق هستند، اما در گفت و شنود، یک طرف خود را محق به گقتن می¬داند و طرف مقابل را تنها مکلف به شنیدن.
#اقتباس_از_نداى_آزادى
@andishepouya1
📎 متن كامل بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://bit.ly/2O50uDO
"هنوز فرصت اصلاح امور بطور کامل از دست نرفته است"
@NedAzadi
هفته نامه صدا در تازه ترین شماره خود، با طرح “گزاره ای مفروض”، از ۷ فعال سیاسی و اجتماعی سئوالاتی را پرسیده است.
با وجود آنکه حکومت دچار سه بحران جدی شامل بحران مشروعیت (بدلیل کاهش اعتماد عمومی به حاکمان)، بحران کارآمدی (بدلیل عدم وجود عقلانیت مناسب و کافی در بسیاری از تصمیم¬ های اتخاذ شده از سوی مدیران ارشد حکومت و فرصت ¬سوزی¬های متعدد) و بحران اخلاقی (بدلیل وجود فساد ساختاری در درون حکومت) است، اما هنوز فرصت اصلاح امور بطور کامل از دست نرفته است.
وقوع انقلاب نیز بدلیل آنکه شرایط سه گانه آن شامل: ایدئولوژی انقلاب، رهبری وجیه ¬المله و سازمان اجتماعی گسترده، در جامعه کنونی ما وجود ندارد، محتمل نیست.
هرچه فضای گفتمانی مبتنی بر سیاست ¬ورزی درون¬زا (مانند گفتمان اصلاح طلبی و گفتمان محافظه کاری) محدودتر شود، امکان فروپاشی سیاسی و اجتماعی (که نتیجه خلاء گفتمانی است) افزون¬تر خواهد شد و بهمان میزان نیز نیروهای وابسته به بیرون از مرزها، فضای بهتری برای فعالیت خواهند یافت.
گفتگو با گفت و شنود تفاوت ماهوی دارد. بدین معنا که دو طرف گفتگو در شرایط برابر قرار دارند و به یک میزان در بیان عقیده ذیحق هستند، اما در گفت و شنود، یک طرف خود را محق به گقتن می¬داند و طرف مقابل را تنها مکلف به شنیدن.
#اقتباس_از_نداى_آزادى
@andishepouya1
📎 متن كامل بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://bit.ly/2O50uDO
Telegraph
امیر خرم در پاسخ به هفته نامه صدا: هنوز فرصت اصلاح امور بطور کامل از دست نرفته است
هفته نامه صدا در تازه ترین شماره خود، با طرح “گزاره ای مفروض”، از ۷ فعال سیاسی و اجتماعی سئوالاتی را پرسیده است. آنچه در ادامه میخوانید، پاسخ های امیر خرم به سئوالات هفته نامه صداست: سوال ویژه شماره آخر سال هفتهنامه صدا از نخبگان و فعالان سیاسی: گزاره مفروض:…
📽
فيلم سينمايى«غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی در گروه سینمایی استقلال در اکران نوروز ١٣٩٨
@andishepouya1
فيلم سينمايى«غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی در گروه سینمایی استقلال در اکران نوروز ١٣٩٨
@andishepouya1
⛔️ بیچارهها در همه جای جهان میمیرند!
☠ در سال 2018 در فرانسه 566 کارتنخواب جان دادند. این عدد در سال پیش 511 نفر بود.
☠ میانگین سن فوت شده ها 48 سال اعلام شد.
☠ 50 زن و 13 کودک (۶ سال و کمتر) در میان قربانیان بودند.
☠ مرگ میان نگونبختان به عدالت تقسیم میشود. میمیرند، در هرجای جهان. حتی فرانسه جهان اولی که ما سخت باور می کنیم در یک سال این همه آدم در خیابانهایش جان داده باشند.
🔺جمعیت فرانسه کمی بیشتر از 62 میلیون نفر است.
@andishepouya1
☠ در سال 2018 در فرانسه 566 کارتنخواب جان دادند. این عدد در سال پیش 511 نفر بود.
☠ میانگین سن فوت شده ها 48 سال اعلام شد.
☠ 50 زن و 13 کودک (۶ سال و کمتر) در میان قربانیان بودند.
☠ مرگ میان نگونبختان به عدالت تقسیم میشود. میمیرند، در هرجای جهان. حتی فرانسه جهان اولی که ما سخت باور می کنیم در یک سال این همه آدم در خیابانهایش جان داده باشند.
🔺جمعیت فرانسه کمی بیشتر از 62 میلیون نفر است.
@andishepouya1