4_5767240969346881788.pdf
1 MB
🔴ریشههایی تنهایی ایران
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل pdf
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل pdf
4_5767240969346881775.docx
52.9 KB
🔴ریشههایی تنهایی ایران
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل word
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل word
Audio
🔴ریشههایی تنهایی ایران
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل صوتی
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل صوتی
🔴نقطه عطف نظام رسانهای
🔺اعتماد ۲۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘۱۸ دی سالگرد اصابت تأسفبار موشک به هواپیمای اوکراینی بود. رویدادی که اثرات بسیار منفی در فضای سیاسی ایران داشت و میتوان گفت نقطه عطفی در نگرش و اعتماد عمومی به ساختار بود. این یادداشت یکی از تبعات آن را که ممکن است کمتر به چشم حکومت بیاید به تصویر کشیده است.
🔘اخیراً مطلبی منتشر شد که بیانگر مواضع بیش از ۵۰ تن از فعالان رسانهای یا سیاسی طی ۳ روز اول رویداد، یعنی از سقوط تا اعلام رسمی اصابت موشک بود؛ مواضعی که بطور ضمنی یا صریح اطلاعرسانی غربیها و مخالفان نظام را در باره اصابت موشک به هواپیما رد کردهاند. البته هنگامی که مستندات را میخوانیم، برخی افراد به این صراحت نگفتهاند، ولی در مجموع رویکرد اطلاعرسانی مخالفان حکومت را رد کرده یا نمیپسندیدند.
🔘موضع همه این افراد از یک زاویه نبود. برخی وظیفه توجیهگری داشتند و هر خبر رسمی را تأیید یا خبر مخالفان را چشم بسته رد میکنند. تعداد قابل توجهی از آنان افراد موجهی هستند که ظاهراً بیگدار به آب نمیزنند؛ انگیزههای آنان اغلب خیرخواهانه بود و قصد دفاع از سیاستهای رسمی را نداشتند، بلکه هدفشان دفاع از کشور بود، ضمن اینکه استدلالهای به نسبت قابل توجه هم در خصوص غیر ممکن بودن اصابت موشک میشنیدند.
🔘مهمترین استدلال این بود که در صورت اصابت موشک، هواپیما در آسمان منفجر میشود و این را خیلیها میگفتند. نکته دیگر اینکه ضوابط امنیتی پرواز آن اندازه دقیق هست که چنین رخدادی را شاهد نباشیم. ولی نمیدانستند موشک تور- ام۱ مثل نارنجک عمل میکند و پیش از اصابت منفجر شده و ترکشهای آن به هدف اصابت میکند. همان سوراخهایی که در بدنه هواپیمای اوکراینی بود و نشانه اصابت ترکش از بیرون است.
🔘در هر حال خیلیها آمادگی ذهنی این را نداشتند که در آن شرایط بخواهند بشنوند که این هواپیما با موشک خودی ساقط شده است و در نتیجه با ادعاهای رسمی همدلی کردند و روایت رسمی از سقوط هواپیما تا دو روز اول روایت غالب بود و تبلیغات غربیها را نوعی جنگ روانی میدانستند که البته چنین رفتاری مسبوق به سابقه بود. از روز دوم کمکم این روایت کمرنگ شد و تق آن در روز سوم در آمد. در حالی که نظام اطلاعرسانی رسمی میتوانست از روز اول روایت خود را با اما و اگر مواجه کند و انواع و اقسام خلافهای آشکار را بیان نکند. نتیجه چه شد؟
🔘نتیجه این «روایتمحوری» سقوط کامل اعتماد به نظام رسانهای رسمی شد. این بیاعتمادی به کسانی هم که بطور صریح یا ضمنی علیه اصابت موشک موضع گرفته بودند نیز سرایت کرد. پس از روشن شدن حقیقت؛ هر که علیه اصابت موشک موضع گرفته بود، احساس کرد که روایت رسمی او را فریب داده است.
🔘آنان دو گروه بودند. برخی افراد معتبری هستند، و مردم به حرف آنان اعتماد دارند. این گروه از این پس در موارد مشابه سکوت میکنند، حتی اگر روایتهای رسمی را معتبر بدانند، حاضر به دفاع از آن نخواهند شد؛ چون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛ پس اصل را بر نادرستی روایتهای رسمی میگذارند. حتی اگر دفاع کنند هم فایدهای ندارد، زیرا مخاطبان این سابقه را روی میزشان میگذارند. خودشان هم چون این ضعف را احساس میکنند ترجیح میدهند سکوت کنند. جالب این که تجربه اینها، دیگران را هم به سکوت وادار میکند.
🔘گروه دوم که مالهکش هستند؛ اعتباری ندارند و دفاع آنها اثری ندارد، و احتمالاً در دفاع از روایتهای رسمی مواضع تندتر و افراطی میگیرند، شاید مدافعان و هواداران را راضی کنند، ولی نتیجه از پیش روشن است.
🔘دیگر اثر مهم این رفتار، بازسازی و تقویت اعتبار نظام رسانهای غربی و مخالفان و کلاً هر چه ضد روایت رسمی است، بود. این اثر تخریبی در آینده نیز بر فضای ارتباطی و اطلاعرسانی ایران استمرار خواهد داشت. بیاعتباری رسانه رسمی که پیاپی پیامهایی را در نفی اصابت موشک و هر احتمالی بجز روایت رسمی پخش میکرد نیز مزید بر علت شده که قدرت رسانهای نظام را در مواجهه با دیگران بسیار تضعیف کرده است.
🔘🔘با این حساب حتی اگر به جنگ روایتها هم قائل باشیم، از همین الان نتیجه آن معلوم است؛ گویی با تیر و کمان به جنگ پهپاد رفتن است.
🔘این ناکارآمدی رسانه رسمی از پیام اخیر مقام رهبری به صدا و سیما قابل استنتاج است که؛ ▪️«امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم.»▪️
🔘🔘اگر با اتکا به وضعیت موجود بخواهیم از رو در رویی احتمالی دو نظام رسانهای ارزیابی کنیم باید دور پیروزی را پیشاپیش خط کشید، چون با این نظام رسانهای فشل به مقابله با دیگران نمیتوان رفت. پیشاپیش شکست خورده است.
🔺اعتماد ۲۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘۱۸ دی سالگرد اصابت تأسفبار موشک به هواپیمای اوکراینی بود. رویدادی که اثرات بسیار منفی در فضای سیاسی ایران داشت و میتوان گفت نقطه عطفی در نگرش و اعتماد عمومی به ساختار بود. این یادداشت یکی از تبعات آن را که ممکن است کمتر به چشم حکومت بیاید به تصویر کشیده است.
🔘اخیراً مطلبی منتشر شد که بیانگر مواضع بیش از ۵۰ تن از فعالان رسانهای یا سیاسی طی ۳ روز اول رویداد، یعنی از سقوط تا اعلام رسمی اصابت موشک بود؛ مواضعی که بطور ضمنی یا صریح اطلاعرسانی غربیها و مخالفان نظام را در باره اصابت موشک به هواپیما رد کردهاند. البته هنگامی که مستندات را میخوانیم، برخی افراد به این صراحت نگفتهاند، ولی در مجموع رویکرد اطلاعرسانی مخالفان حکومت را رد کرده یا نمیپسندیدند.
🔘موضع همه این افراد از یک زاویه نبود. برخی وظیفه توجیهگری داشتند و هر خبر رسمی را تأیید یا خبر مخالفان را چشم بسته رد میکنند. تعداد قابل توجهی از آنان افراد موجهی هستند که ظاهراً بیگدار به آب نمیزنند؛ انگیزههای آنان اغلب خیرخواهانه بود و قصد دفاع از سیاستهای رسمی را نداشتند، بلکه هدفشان دفاع از کشور بود، ضمن اینکه استدلالهای به نسبت قابل توجه هم در خصوص غیر ممکن بودن اصابت موشک میشنیدند.
🔘مهمترین استدلال این بود که در صورت اصابت موشک، هواپیما در آسمان منفجر میشود و این را خیلیها میگفتند. نکته دیگر اینکه ضوابط امنیتی پرواز آن اندازه دقیق هست که چنین رخدادی را شاهد نباشیم. ولی نمیدانستند موشک تور- ام۱ مثل نارنجک عمل میکند و پیش از اصابت منفجر شده و ترکشهای آن به هدف اصابت میکند. همان سوراخهایی که در بدنه هواپیمای اوکراینی بود و نشانه اصابت ترکش از بیرون است.
🔘در هر حال خیلیها آمادگی ذهنی این را نداشتند که در آن شرایط بخواهند بشنوند که این هواپیما با موشک خودی ساقط شده است و در نتیجه با ادعاهای رسمی همدلی کردند و روایت رسمی از سقوط هواپیما تا دو روز اول روایت غالب بود و تبلیغات غربیها را نوعی جنگ روانی میدانستند که البته چنین رفتاری مسبوق به سابقه بود. از روز دوم کمکم این روایت کمرنگ شد و تق آن در روز سوم در آمد. در حالی که نظام اطلاعرسانی رسمی میتوانست از روز اول روایت خود را با اما و اگر مواجه کند و انواع و اقسام خلافهای آشکار را بیان نکند. نتیجه چه شد؟
🔘نتیجه این «روایتمحوری» سقوط کامل اعتماد به نظام رسانهای رسمی شد. این بیاعتمادی به کسانی هم که بطور صریح یا ضمنی علیه اصابت موشک موضع گرفته بودند نیز سرایت کرد. پس از روشن شدن حقیقت؛ هر که علیه اصابت موشک موضع گرفته بود، احساس کرد که روایت رسمی او را فریب داده است.
🔘آنان دو گروه بودند. برخی افراد معتبری هستند، و مردم به حرف آنان اعتماد دارند. این گروه از این پس در موارد مشابه سکوت میکنند، حتی اگر روایتهای رسمی را معتبر بدانند، حاضر به دفاع از آن نخواهند شد؛ چون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛ پس اصل را بر نادرستی روایتهای رسمی میگذارند. حتی اگر دفاع کنند هم فایدهای ندارد، زیرا مخاطبان این سابقه را روی میزشان میگذارند. خودشان هم چون این ضعف را احساس میکنند ترجیح میدهند سکوت کنند. جالب این که تجربه اینها، دیگران را هم به سکوت وادار میکند.
🔘گروه دوم که مالهکش هستند؛ اعتباری ندارند و دفاع آنها اثری ندارد، و احتمالاً در دفاع از روایتهای رسمی مواضع تندتر و افراطی میگیرند، شاید مدافعان و هواداران را راضی کنند، ولی نتیجه از پیش روشن است.
🔘دیگر اثر مهم این رفتار، بازسازی و تقویت اعتبار نظام رسانهای غربی و مخالفان و کلاً هر چه ضد روایت رسمی است، بود. این اثر تخریبی در آینده نیز بر فضای ارتباطی و اطلاعرسانی ایران استمرار خواهد داشت. بیاعتباری رسانه رسمی که پیاپی پیامهایی را در نفی اصابت موشک و هر احتمالی بجز روایت رسمی پخش میکرد نیز مزید بر علت شده که قدرت رسانهای نظام را در مواجهه با دیگران بسیار تضعیف کرده است.
🔘🔘با این حساب حتی اگر به جنگ روایتها هم قائل باشیم، از همین الان نتیجه آن معلوم است؛ گویی با تیر و کمان به جنگ پهپاد رفتن است.
🔘این ناکارآمدی رسانه رسمی از پیام اخیر مقام رهبری به صدا و سیما قابل استنتاج است که؛ ▪️«امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم.»▪️
🔘🔘اگر با اتکا به وضعیت موجود بخواهیم از رو در رویی احتمالی دو نظام رسانهای ارزیابی کنیم باید دور پیروزی را پیشاپیش خط کشید، چون با این نظام رسانهای فشل به مقابله با دیگران نمیتوان رفت. پیشاپیش شکست خورده است.
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح ۶
🔺اعتماد ۲۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹ملاك شما در ترجيح مشروعيت دينى بر مقبوليت مردمى چيست؟ به اعتقاد ما همه هستى از آنِ خداست. انسانها نيز همچون همه پديده هاى عالم هستى، مملوك خدا هستند. بندهاى كه همه چيزش از آنِ خداست، تصرّف در او بدون اذن مالك حقيقى مجاز نخواهد بود. انسان حتى در خودش بدون اجازه خدا حقّ تصرّف ندارد، تا چه رسد به ديگران. براى مثال ما حق نداريم دست يا چشم خود را معيوب كنيم، چرا؟ براى اينكه همه چيز از آنِ خداست. وقتى ما اختيار خود را نداشته باشيم، چگونه اختيار ديگران را خواهيم داشت؟! اگر كسى به هر دليل مرتكب دزدى شد، چه كسى حق دارد او را مؤاخذه، جريمه، تنبيه يا حبس كند و يا دستش را ببرد؟ فقط كسى كه مالك حقيقى به او اذن داده باشد، مىتواند اختيار ديگران را داشته باشد.
نقد: 🔘آیا این که در همه جای دنیا دزدی و قتل جرم است و مرتکب را مجازات میکنند به دلیل این است که مردم فکر میکنند خداوند دستور داده که آنان را مجازات کنند و فرد مجازات کننده را هم تعیین کرده است؟ اغلب مردم جهان اصلا اعتقادی به این چیزها ندارند ولی دزد و قاتل را مجازات میکنند. این که دهها هزار قاضی در جهان در حال صدور حکم و مجازات هستند و مسلمان هم نیستند از ولی فقیه هم اجازه قضاوت ندارند آیا به ناروا در مقام قضاوت هستند و باید آنان را به دلیل تصرف غیرمجاز در امر قضاوت مجازات کرد؟ اینها مستقلات عقلیه است. اگر خدایی هست عقل را به انسانها داده که بر اساس خطوط کلی اخلاقی و پیامبران، برای زندگی خود تصمیم بگیرند چطور فهم این مسایل عادی را محدود به درک تعدادی افراد میکنید؟ مردم پیش از نزول ده فرمان و تورات هم دزد را مجازات می کردند حتی پیش از حمورابی. اگر آشنایی حداقلی هم با دانش تکامل و مردمشناسی داشته باشیم میدانیم که میلیونها نفر از هزاران سال پیش در اقصی نقاط جهان زندگی میکنند و بر حسب فهم و شعور خدادادی تصمیم میگیرند. واقعا مجازات قاتل و دزد نیازمند فهم پیچیدهای است که عقل خداداد انسان آن را درک نکند؟ بخش اعظم این احکام در حوزه مستقلات عقلیه هستند. فراتر از اینها عدالت هم در همین چارچوب تعریف میشود. اگر چنین باشد که آقای مصباح میگوید، پس با هیچ کس غیر از خودمان نمیتوانیم گفتگو کنیم چون مبنای ما متفاوت است. اگر احکام خدا قابل دفاع است یعنی منطقی دارد که قابل فهم برای عموم عقلاست. این همه اصرار بر این که اینها احکامی است که خداوند نازل کرده و اگر نازل نمیکرد بشر نمیفهمید در شان هیچ فیلسوف و صاحب نظری نیست. آیا عقل خداداد بشر از ضرورت فهم مجازات قاتل و دزد و کلاهبردار ناتوان است که نیازی به شیوههای دیگری باشد؟ اگر در قبایل بدوی برویم خواهیم دید بر حسب ساختار و نظم اجتماعی خود، برای خاطیان شیوه دادرسی و مجازات تعیین میکنند. البته کیفیت و کمیت این مجازاتها تفاوت دارد. این طوری هم نیست که با قطع دست دزد بتوان دزدی را از میان برد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح-۶-01-11
🔺اعتماد ۲۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹ملاك شما در ترجيح مشروعيت دينى بر مقبوليت مردمى چيست؟ به اعتقاد ما همه هستى از آنِ خداست. انسانها نيز همچون همه پديده هاى عالم هستى، مملوك خدا هستند. بندهاى كه همه چيزش از آنِ خداست، تصرّف در او بدون اذن مالك حقيقى مجاز نخواهد بود. انسان حتى در خودش بدون اجازه خدا حقّ تصرّف ندارد، تا چه رسد به ديگران. براى مثال ما حق نداريم دست يا چشم خود را معيوب كنيم، چرا؟ براى اينكه همه چيز از آنِ خداست. وقتى ما اختيار خود را نداشته باشيم، چگونه اختيار ديگران را خواهيم داشت؟! اگر كسى به هر دليل مرتكب دزدى شد، چه كسى حق دارد او را مؤاخذه، جريمه، تنبيه يا حبس كند و يا دستش را ببرد؟ فقط كسى كه مالك حقيقى به او اذن داده باشد، مىتواند اختيار ديگران را داشته باشد.
نقد: 🔘آیا این که در همه جای دنیا دزدی و قتل جرم است و مرتکب را مجازات میکنند به دلیل این است که مردم فکر میکنند خداوند دستور داده که آنان را مجازات کنند و فرد مجازات کننده را هم تعیین کرده است؟ اغلب مردم جهان اصلا اعتقادی به این چیزها ندارند ولی دزد و قاتل را مجازات میکنند. این که دهها هزار قاضی در جهان در حال صدور حکم و مجازات هستند و مسلمان هم نیستند از ولی فقیه هم اجازه قضاوت ندارند آیا به ناروا در مقام قضاوت هستند و باید آنان را به دلیل تصرف غیرمجاز در امر قضاوت مجازات کرد؟ اینها مستقلات عقلیه است. اگر خدایی هست عقل را به انسانها داده که بر اساس خطوط کلی اخلاقی و پیامبران، برای زندگی خود تصمیم بگیرند چطور فهم این مسایل عادی را محدود به درک تعدادی افراد میکنید؟ مردم پیش از نزول ده فرمان و تورات هم دزد را مجازات می کردند حتی پیش از حمورابی. اگر آشنایی حداقلی هم با دانش تکامل و مردمشناسی داشته باشیم میدانیم که میلیونها نفر از هزاران سال پیش در اقصی نقاط جهان زندگی میکنند و بر حسب فهم و شعور خدادادی تصمیم میگیرند. واقعا مجازات قاتل و دزد نیازمند فهم پیچیدهای است که عقل خداداد انسان آن را درک نکند؟ بخش اعظم این احکام در حوزه مستقلات عقلیه هستند. فراتر از اینها عدالت هم در همین چارچوب تعریف میشود. اگر چنین باشد که آقای مصباح میگوید، پس با هیچ کس غیر از خودمان نمیتوانیم گفتگو کنیم چون مبنای ما متفاوت است. اگر احکام خدا قابل دفاع است یعنی منطقی دارد که قابل فهم برای عموم عقلاست. این همه اصرار بر این که اینها احکامی است که خداوند نازل کرده و اگر نازل نمیکرد بشر نمیفهمید در شان هیچ فیلسوف و صاحب نظری نیست. آیا عقل خداداد بشر از ضرورت فهم مجازات قاتل و دزد و کلاهبردار ناتوان است که نیازی به شیوههای دیگری باشد؟ اگر در قبایل بدوی برویم خواهیم دید بر حسب ساختار و نظم اجتماعی خود، برای خاطیان شیوه دادرسی و مجازات تعیین میکنند. البته کیفیت و کمیت این مجازاتها تفاوت دارد. این طوری هم نیست که با قطع دست دزد بتوان دزدی را از میان برد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح-۶-01-11
Telegraph
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح ۶
🔺اعتماد ۲۳ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹ملاك شما در ترجيح مشروعيت دينى بر مقبوليت مردمى چيست؟ به اعتقاد ما همه هستى از آنِ خداست. انسانها نيز همچون همه پديده هاى عالم هستى، مملوك خدا هستند. بندهاى كه همه چيزش از آنِ خداست، تصرّف در او بدون اذن مالك حقيقى مجاز…
Forwarded from هممیهن
تکرار مفید یا مُمِلّ؟
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
بهترین جا برای پایتخت
سرمقاله هممیهن
23 دی 1403
🔹اگر فکر میکنید دنبال جایابی برای پایتخت هستیم، در این صورت باید توضیح داد که خیر دنبال آن نیستیم. چون دغدغههای مهمتر و عاجلتری وجود دارد. این بحثی موسمی است که هر چند سال یکبار و برای چند روز طرح و ماجرا تمام میشود و هیچچیزی هم حل نمیشود.
🔹طرح این مسئله مصداقی از «سنگ بزرگ علامت نزدن» است. این رویکرد در طرح مسئله نشانه بنبست در ذهن سیاستگذار است. جامعهای که بزرگترین مخازن گاز را دارد و اکنون باید برای رفع ناترازی خود کشور را تعطیل کند؛ چه حقی برای طرح بحث تغییر پایتخت دارد؟ بهترین و آمادهترین پایتخت جهان را هم به ما بدهند، دیری نخواهد پایید که آنجا را هم به سرنوشت تهران دچار خواهیم کرد.
🔹آن روزی که آغامحمدخان قاجار تهران را به پایتختی برگزید، بر دامنه کوههای شمیرانات ایستاد و در زیر پایش دشتی زیبا و بکر و هموار و با آب فراوان را دید که ییلاق آن با قشلاقش فاصله چندانی نداشت و به لحاظ سوقالجیشی و امنیتی عالی بود. ولی اکنون و پس از گذشت بیش از دوونیمقرن آن روستا و دژ نظامی کوچک تبدیل به شهری با بیش از ۱۰میلیون نفر شده که مجال نفسکشیدن را از همه سلب کرده است. همان مدیریتی که این وضع را ایجاد کرده، هر جای دیگری را هم به همین سرنوشت بلکه بدتر دچار خواهد کرد.
🔹بهترین جا برای پایتخت، مدیریت عقلانی و علمی است. با چنین مدیریتی، بدترین جاها از نظر آبوهوا و امکانات و موقعیت سیاسی و نظامی را میتوان به بهترین مکان برای پایتخت تبدیل کرد و در غیاب چنین نوع مدیریتی بهترین جاها هم به زبالهدان تبدیل خواهند شد.
🔹مشکل از تهران نیست مشکل از ما است. زمانی بود که آب تهران چنان گوارا بود که از خوردن آن لذت میبردیم اکنون تصفیه شده آن به کیفیت آب گذشته نمیرسد.
🔹این تعطیلات پیاپی محصول نحوه مدیریت ما و بیتوجهی مدیریت و سیاستگذار به واقعیتهایی است که ده سال پیش مکرر اظهار میشد و هیچ توجهی به آن نمیشد. تعطیلاتی که هزینه سیاسی و روانی آن بیشتر از هزینه اقتصادی آن است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
23 دی 1403
🔹اگر فکر میکنید دنبال جایابی برای پایتخت هستیم، در این صورت باید توضیح داد که خیر دنبال آن نیستیم. چون دغدغههای مهمتر و عاجلتری وجود دارد. این بحثی موسمی است که هر چند سال یکبار و برای چند روز طرح و ماجرا تمام میشود و هیچچیزی هم حل نمیشود.
🔹طرح این مسئله مصداقی از «سنگ بزرگ علامت نزدن» است. این رویکرد در طرح مسئله نشانه بنبست در ذهن سیاستگذار است. جامعهای که بزرگترین مخازن گاز را دارد و اکنون باید برای رفع ناترازی خود کشور را تعطیل کند؛ چه حقی برای طرح بحث تغییر پایتخت دارد؟ بهترین و آمادهترین پایتخت جهان را هم به ما بدهند، دیری نخواهد پایید که آنجا را هم به سرنوشت تهران دچار خواهیم کرد.
🔹آن روزی که آغامحمدخان قاجار تهران را به پایتختی برگزید، بر دامنه کوههای شمیرانات ایستاد و در زیر پایش دشتی زیبا و بکر و هموار و با آب فراوان را دید که ییلاق آن با قشلاقش فاصله چندانی نداشت و به لحاظ سوقالجیشی و امنیتی عالی بود. ولی اکنون و پس از گذشت بیش از دوونیمقرن آن روستا و دژ نظامی کوچک تبدیل به شهری با بیش از ۱۰میلیون نفر شده که مجال نفسکشیدن را از همه سلب کرده است. همان مدیریتی که این وضع را ایجاد کرده، هر جای دیگری را هم به همین سرنوشت بلکه بدتر دچار خواهد کرد.
🔹بهترین جا برای پایتخت، مدیریت عقلانی و علمی است. با چنین مدیریتی، بدترین جاها از نظر آبوهوا و امکانات و موقعیت سیاسی و نظامی را میتوان به بهترین مکان برای پایتخت تبدیل کرد و در غیاب چنین نوع مدیریتی بهترین جاها هم به زبالهدان تبدیل خواهند شد.
🔹مشکل از تهران نیست مشکل از ما است. زمانی بود که آب تهران چنان گوارا بود که از خوردن آن لذت میبردیم اکنون تصفیه شده آن به کیفیت آب گذشته نمیرسد.
🔹این تعطیلات پیاپی محصول نحوه مدیریت ما و بیتوجهی مدیریت و سیاستگذار به واقعیتهایی است که ده سال پیش مکرر اظهار میشد و هیچ توجهی به آن نمیشد. تعطیلاتی که هزینه سیاسی و روانی آن بیشتر از هزینه اقتصادی آن است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴مقصر کیست؟
🔺اعتماد ۲۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘وضعیت ناترازی انرژی و قطع گسترده برق موجب شد که مسئولین محترم به یک باره یاد قاچاق سوخت بیفتند. البته همیشه میگفتند ولی این بار جدیتر گفتند. خواستند که تقصیر را متوجه قاچاقچیان سوخت کنند غافل این که بیش از گذشته تقصیر را متوجه خود کردند چون مسئولیت حل مسأله قاچاق سوخت نیز متوجه آنان است اگر حل نشده باید پاسخگو بود.
🔘در همین زمینه آقای رییس جمهور درباره کسری روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین حرف زدند. سپس فرمانده مرزبانی تصویری ارایه کرد که ما را به یاد پابلو اسکوبار قاچاقچی کلمبیایی انداخت زیرا گفت؛ لنج قاچاقچیان سوخت، ضدگلوله است. رییس قوه قضاییه هم گفت که؛ در مورد قاچاق سوخت گفتیم متمرکز شوند و ریشهها و سرمنشاها را شناسایی و مقابله کنند. کاری که داریم انجام میدهیم تبلیغاتی نیست. احتمالا تصور میکنند که مردم باور ندارند.
🔘برای فهم مسأله بد نیست به موضوع اسلحه اشاره شود. چرا داشتن آن ممنوع است و با دارنده غیرمجاز آن بشدت برخورد میشود؟ میگویند موجب افزایش سرقت مسلحانه و قتل و خشونت میشود. گرچه لزوما چنین نیست و اگر همه مردم داشته باشند میتواند نقش مانع هم داشته باشد بویژه در شرایطی که پلیس اقدام موثری نمیکند و مجرمان به راحتی اسلحه تهیه میکنند و مردم عادی فاقد آن هستند.
🔘با وجود این، فرض کنیم استدلال ممنوعیت دارا بودن اسلحه درست باشد. پس چرا مثل همین استدلال را درباره قیمتگذاری بکار نمیبرید؟ خیلی راحت میتوان قاچاقچیان سوخت را محکوم کرد حتی میتوانید آنان را اعدام کنید ولی در پایان، موفقیت شما در این زمینه به همان اندازه موفقیت در زمینه مواد مخدر است.
🔘هیچ کجا به اندازه ما اعدام قاچاقچی مواد مخدر ندارد؛ شاید به اندازه همه کشورهای دیگر در این مورد فعال هستیم؛ ولی کافی است که بدانید مطابق آمار رسمی وزن مواد مخدر کشف شده در دهه ۹۰ افزایش یافته است. از ۴۹۴ تن در سال ۱۳۹۰ به ۱۱۷۸ تن در سال ۱۳۹۹ رسید که رشد ۲/۴ برابری است در حالی که در این فاصله برای صدها نفر حکم اعدام صادر یا اجرا شده است.
https://telegra.ph/مقصر-کیست-01-14
🔺اعتماد ۲۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘وضعیت ناترازی انرژی و قطع گسترده برق موجب شد که مسئولین محترم به یک باره یاد قاچاق سوخت بیفتند. البته همیشه میگفتند ولی این بار جدیتر گفتند. خواستند که تقصیر را متوجه قاچاقچیان سوخت کنند غافل این که بیش از گذشته تقصیر را متوجه خود کردند چون مسئولیت حل مسأله قاچاق سوخت نیز متوجه آنان است اگر حل نشده باید پاسخگو بود.
🔘در همین زمینه آقای رییس جمهور درباره کسری روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین حرف زدند. سپس فرمانده مرزبانی تصویری ارایه کرد که ما را به یاد پابلو اسکوبار قاچاقچی کلمبیایی انداخت زیرا گفت؛ لنج قاچاقچیان سوخت، ضدگلوله است. رییس قوه قضاییه هم گفت که؛ در مورد قاچاق سوخت گفتیم متمرکز شوند و ریشهها و سرمنشاها را شناسایی و مقابله کنند. کاری که داریم انجام میدهیم تبلیغاتی نیست. احتمالا تصور میکنند که مردم باور ندارند.
🔘برای فهم مسأله بد نیست به موضوع اسلحه اشاره شود. چرا داشتن آن ممنوع است و با دارنده غیرمجاز آن بشدت برخورد میشود؟ میگویند موجب افزایش سرقت مسلحانه و قتل و خشونت میشود. گرچه لزوما چنین نیست و اگر همه مردم داشته باشند میتواند نقش مانع هم داشته باشد بویژه در شرایطی که پلیس اقدام موثری نمیکند و مجرمان به راحتی اسلحه تهیه میکنند و مردم عادی فاقد آن هستند.
🔘با وجود این، فرض کنیم استدلال ممنوعیت دارا بودن اسلحه درست باشد. پس چرا مثل همین استدلال را درباره قیمتگذاری بکار نمیبرید؟ خیلی راحت میتوان قاچاقچیان سوخت را محکوم کرد حتی میتوانید آنان را اعدام کنید ولی در پایان، موفقیت شما در این زمینه به همان اندازه موفقیت در زمینه مواد مخدر است.
🔘هیچ کجا به اندازه ما اعدام قاچاقچی مواد مخدر ندارد؛ شاید به اندازه همه کشورهای دیگر در این مورد فعال هستیم؛ ولی کافی است که بدانید مطابق آمار رسمی وزن مواد مخدر کشف شده در دهه ۹۰ افزایش یافته است. از ۴۹۴ تن در سال ۱۳۹۰ به ۱۱۷۸ تن در سال ۱۳۹۹ رسید که رشد ۲/۴ برابری است در حالی که در این فاصله برای صدها نفر حکم اعدام صادر یا اجرا شده است.
https://telegra.ph/مقصر-کیست-01-14
Telegraph
مقصر کیست؟
🔺اعتماد ۲۶ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘وضعیت ناترازی انرژی و قطع گسترده برق موجب شد که مسئولین محترم به یک باره یاد قاچاق سوخت بیفتند. البته همیشه میگفتند ولی این بار جدیتر گفتند. خواستند که تقصیر را متوجه قاچاقچیان سوخت کنند غافل این که بیش از گذشته تقصیر را…
Forwarded from هممیهن
کی راضی است؟
سرمقاله هممیهن
26 دی 1403
🔹چیز عجیبی که در ایران وجود دارد آگاهی عمومی از واقعیتی انکارناپذیر است که عدهای افراد آن را با شدت کتمان و انکار میکنند. این واقعیت که تندروها هیچ آیندهای در ایران ندارند. بهطور طبیعی آنان هستند و زندگی میکنند ولی به لحاظ سیاسی فاقد حداقلی از شانس برای بقا هستند.
🔹برای تایید این ادعا شواهد فراوان است و چه شاهدی بهتر از وضع موجود که کشور را به این روز انداختهاند. ولی یکی از شواهد مهم وجود تناقضات پایانناپذیر در مواضع آنان است.
🔹آخرین مورد آن را در مواضع یکی از تندروهای مجلس میتوان دید که با ادبیاتی دون شأن نمایندگی علیه رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان گفت: «با تصویب پالرمو وCFT میخواهند نوکری آمریکا را تصویب کنند. چه کسی باید دهن این فرد بزند رفیق حاج قاسم یا من؟ اگر عبدالعلیزاده «مذاکره با آمریکا» را جلوی مردم تبریز میگفت دهن او را خرد میکردند. راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لسآنجلسیها شود.»
🔹اشاره وی به مواضعی بود که در خصوص لزوم گفتوگو با آمریکا و نیز اعلام آمادگی برای کمک در اطفای حریق کالیفرنیا بود. به احتمال قوی از فردا هم حمله به رئیسجمهور را به دلیل گفتوگویش با شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC آغاز خواهند کرد.
🔹او میگوید که راضی نیستم که یک ریال از مالیات من صرف فلان سیاست شود. اگر قرار باشد که بنا به رضایت شهروندان پول خرج شود آنگاه خواهیم دید که افراد بسیاری ناراضی از مخارج کنونی هستند چه مخارج در داخل و چه در خارج. طبیعی است که باید ملاحظات و رای اکثریت را در نظر گرفت.
🔹همین الان بودجه کشور را که نگاه کنیم؛ پولهای فراوانی برای نهادهایی که خارج از دولت زیر نظر تندروها هستند اختصاص داده شده است که نقشی در رفع مشکلات امروز زندگی مردم ندارد.
🔹در همه زمینهها شاهد این اتلاف منابع هستیم. بنابراین با اصل گزاره وی که تخصیص منابع باید ناشی از خواست و اراده مردم باشد موافقیم ولی این نمیتواند محدود به خواست تندروها باشد باید شامل حال همه ملت ایران شود و این تناقضی آشکار در رویکردهای تندروها و نشانهای جدی از پایان راه شکستخورده آنان است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
26 دی 1403
🔹چیز عجیبی که در ایران وجود دارد آگاهی عمومی از واقعیتی انکارناپذیر است که عدهای افراد آن را با شدت کتمان و انکار میکنند. این واقعیت که تندروها هیچ آیندهای در ایران ندارند. بهطور طبیعی آنان هستند و زندگی میکنند ولی به لحاظ سیاسی فاقد حداقلی از شانس برای بقا هستند.
🔹برای تایید این ادعا شواهد فراوان است و چه شاهدی بهتر از وضع موجود که کشور را به این روز انداختهاند. ولی یکی از شواهد مهم وجود تناقضات پایانناپذیر در مواضع آنان است.
🔹آخرین مورد آن را در مواضع یکی از تندروهای مجلس میتوان دید که با ادبیاتی دون شأن نمایندگی علیه رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان گفت: «با تصویب پالرمو وCFT میخواهند نوکری آمریکا را تصویب کنند. چه کسی باید دهن این فرد بزند رفیق حاج قاسم یا من؟ اگر عبدالعلیزاده «مذاکره با آمریکا» را جلوی مردم تبریز میگفت دهن او را خرد میکردند. راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لسآنجلسیها شود.»
🔹اشاره وی به مواضعی بود که در خصوص لزوم گفتوگو با آمریکا و نیز اعلام آمادگی برای کمک در اطفای حریق کالیفرنیا بود. به احتمال قوی از فردا هم حمله به رئیسجمهور را به دلیل گفتوگویش با شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC آغاز خواهند کرد.
🔹او میگوید که راضی نیستم که یک ریال از مالیات من صرف فلان سیاست شود. اگر قرار باشد که بنا به رضایت شهروندان پول خرج شود آنگاه خواهیم دید که افراد بسیاری ناراضی از مخارج کنونی هستند چه مخارج در داخل و چه در خارج. طبیعی است که باید ملاحظات و رای اکثریت را در نظر گرفت.
🔹همین الان بودجه کشور را که نگاه کنیم؛ پولهای فراوانی برای نهادهایی که خارج از دولت زیر نظر تندروها هستند اختصاص داده شده است که نقشی در رفع مشکلات امروز زندگی مردم ندارد.
🔹در همه زمینهها شاهد این اتلاف منابع هستیم. بنابراین با اصل گزاره وی که تخصیص منابع باید ناشی از خواست و اراده مردم باشد موافقیم ولی این نمیتواند محدود به خواست تندروها باشد باید شامل حال همه ملت ایران شود و این تناقضی آشکار در رویکردهای تندروها و نشانهای جدی از پایان راه شکستخورده آنان است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
⚫️حیف شد!
ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم. این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم. او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود. شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند. او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم. این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم. او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود. شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند. او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
Forwarded from هممیهن
فرار به جلو
سرمقاله هممیهن
27 دی 1403
🔹یکی از روشهای معمول تندروها بهویژه پس از آنکه شکستهای سنگینی را میخورند، فراربهجلوست. یعنی بهجای آنکه بپذیرند سیاستهای گذشته شکست خورده و باید تغییر نگاه و رویکرد دهند، چهار نعل و بیش از پیش بر بقای سیاست گذشته اصرار میورزند؛ گویی که هر چه بوده، درست بوده.
🔹به قول یک نویسنده؛ «اگر بیاموزیم که شکست را بپذیریم و طاقت بالا گرفتن سرمان را داشته باشیم آنوقت روزنههایی از شکست برای ورود نور و گرما را خواهیم یافت.»
🔹متاسفانه آنان ذرهای از این گزاره بدیهی تبعیت نمیکنند و به جلو فرار میکنند. مواضع پزشکیان در خصوص سیاست خارجی بسیار روشن است. در زمان انتخابات هم آنها را مکرر بیان کرد. در خصوص ضرورت گفتوگو برای حل مسائل میان ایران و سایر کشورها هم هیچ شبههای باقی نگذاشت.
🔹اکنون و پس از گفتوگوی او با شبکه تلویزیونی NBC که منتشر شد، دوباره سروصدای تندروها بلند شده و علیه اصل گفتوگو موضع گرفتهاند. در این باره چند داعیه دارند که باید به آن پرداخت.
🔹اول اینکه علیه برجام داد سخن میدهند. اگر برجام نبود وضعیت کنونی کشور در موقعیتی نبود که حتی بتوان حرفی زد. کافی است روند اقتصادی کشور را در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۷ با شرایط تحریمی تصور کنیم و مثل دوره ۹۰ تا ۹۳ و ۹۷ تاکنون تبدیل کنیم تا متوجه شویم همان سه سالی که تحریمها تضعیف شدند چقدر برای کشور مفید بود؛ و هر پیشرفتی هم در صنعت هستهای نمیتوانست برای ما به قدرت ملموسی تبدیل شود، همچنان که در این سالها تغییری حاصل نشده است.
🔹نکته دوم این است که میگویند شرایط امروز ما ضعیف است و باید در شرایط بهتر گفتوگو کنیم. این خطای آشکار است. پذیرش قطعنامه در سال ۶۶ با همین استدلال رد شد، ولی دلایلی که موجب تضعیف ایران در جنگ شده بود همچنان ادامه یافت و هنگامی قطعنامه را پذیرفتیم که در موقعیت ضعیفتری بودیم. بنابراین هیچ شاهدی وجود ندارد که در آینده وضعیتی قویتر از امروز پیدا کنیم.
🔹متاسفانه مسئولین هزینه تحریم را نمیدهند لذا درکی از مسائل مردم ندارند. بنابر این گفتوگو یک ضرورت و رفتاری بدیهی است. اگر شفاف باشد مردم درباره مفاد آن داوری خواهند کرد و مهمتر از همه اینکه باید تضمین کافی هم برای اجرای دقیق داشته باشد. در این صورت مشکلی نخواهد ماند.
🔹این همه علیه گفتوگو شعار ندهید که به زیان خودتان است. از مسئولان و رئیسجمهور بخواهید شفاف و با هماهنگی رهبری و نظام گفتوگو کنند و مصالح کشور و منافع ملت را تامین کنند و توافق آنان هم تضمین شده باشد. وفاق یعنی این.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
27 دی 1403
🔹یکی از روشهای معمول تندروها بهویژه پس از آنکه شکستهای سنگینی را میخورند، فراربهجلوست. یعنی بهجای آنکه بپذیرند سیاستهای گذشته شکست خورده و باید تغییر نگاه و رویکرد دهند، چهار نعل و بیش از پیش بر بقای سیاست گذشته اصرار میورزند؛ گویی که هر چه بوده، درست بوده.
🔹به قول یک نویسنده؛ «اگر بیاموزیم که شکست را بپذیریم و طاقت بالا گرفتن سرمان را داشته باشیم آنوقت روزنههایی از شکست برای ورود نور و گرما را خواهیم یافت.»
🔹متاسفانه آنان ذرهای از این گزاره بدیهی تبعیت نمیکنند و به جلو فرار میکنند. مواضع پزشکیان در خصوص سیاست خارجی بسیار روشن است. در زمان انتخابات هم آنها را مکرر بیان کرد. در خصوص ضرورت گفتوگو برای حل مسائل میان ایران و سایر کشورها هم هیچ شبههای باقی نگذاشت.
🔹اکنون و پس از گفتوگوی او با شبکه تلویزیونی NBC که منتشر شد، دوباره سروصدای تندروها بلند شده و علیه اصل گفتوگو موضع گرفتهاند. در این باره چند داعیه دارند که باید به آن پرداخت.
🔹اول اینکه علیه برجام داد سخن میدهند. اگر برجام نبود وضعیت کنونی کشور در موقعیتی نبود که حتی بتوان حرفی زد. کافی است روند اقتصادی کشور را در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۷ با شرایط تحریمی تصور کنیم و مثل دوره ۹۰ تا ۹۳ و ۹۷ تاکنون تبدیل کنیم تا متوجه شویم همان سه سالی که تحریمها تضعیف شدند چقدر برای کشور مفید بود؛ و هر پیشرفتی هم در صنعت هستهای نمیتوانست برای ما به قدرت ملموسی تبدیل شود، همچنان که در این سالها تغییری حاصل نشده است.
🔹نکته دوم این است که میگویند شرایط امروز ما ضعیف است و باید در شرایط بهتر گفتوگو کنیم. این خطای آشکار است. پذیرش قطعنامه در سال ۶۶ با همین استدلال رد شد، ولی دلایلی که موجب تضعیف ایران در جنگ شده بود همچنان ادامه یافت و هنگامی قطعنامه را پذیرفتیم که در موقعیت ضعیفتری بودیم. بنابراین هیچ شاهدی وجود ندارد که در آینده وضعیتی قویتر از امروز پیدا کنیم.
🔹متاسفانه مسئولین هزینه تحریم را نمیدهند لذا درکی از مسائل مردم ندارند. بنابر این گفتوگو یک ضرورت و رفتاری بدیهی است. اگر شفاف باشد مردم درباره مفاد آن داوری خواهند کرد و مهمتر از همه اینکه باید تضمین کافی هم برای اجرای دقیق داشته باشد. در این صورت مشکلی نخواهد ماند.
🔹این همه علیه گفتوگو شعار ندهید که به زیان خودتان است. از مسئولان و رئیسجمهور بخواهید شفاف و با هماهنگی رهبری و نظام گفتوگو کنند و مصالح کشور و منافع ملت را تامین کنند و توافق آنان هم تضمین شده باشد. وفاق یعنی این.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۷
🔺اعتماد ۲۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹احتمال عدم مقبوليت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است: اوّل: مردم به هيچ روى حكومت دينى را نپذيرند؛ در اين صورت اگر فرض كنيم امام معصوم(عليهم السلام) يا فقيهِ داراى شرايط حاكميت، در جامعه باشد، به اعتقاد ما او از جانب خدا حاكم و والى است، ولى حكومت دينى تحقق نخواهد يافت، زيرا شرط تحقق حكومت دينى پذيرش مردم است. نمونه بسيار روشن اين فرض، 25 سال خانه نشينى حضرت على(عليه السلام)است. ايشان از سوى خدا به ولايت منصوب شده بودند، ولى حاكميت بالفعل نداشتند، زيرا مردم با آن حضرت بيعت نكردند.
نقد: 🔘چگونه تا حالا گفته میشد که ماجرای سقیفه پذیرش اکثریت نبود و حالا به گونه دیگری طرح میشود؟ بعلاوه این نحوه بحث کردن مصادره به مطلوب است. چون امام تمکین کرده میگویند مردم با ایشان همراهی نکردند. بعلاوه کیفیت فهم این ادعا و سنجش آن چگونه است که مردم بفهمند؟ برای کوچکترین مسایل شرعی راه حلهای جزیی وجود دارد مثل وضو گرفتن پس چگونه برای این مساله به این مهمی هیچ راه حلی که عملی باشد وجود ندارد؟ این نوع استدلالها در موضوعات حیاتی ره بجایی ندارد و راهگشا نیست.
متن: 🔹دوّم: اين است كه حاكميت شخصى كه داراى حق حاكميت شرعى است به فعليت رسيده باشد؛ ولى پس از مدتى عده اى به مخالفت با او برخيزند. اين فرض خود دو حالت دارد: يكى اينكه مخالفان گروه كمى هستند و قصد براندازى حكومت شرعى را ـ كه اكثر مردم پشتيبان آن هستند ـ دارند؛ شكى نيست در اين حال، حاكم شرعى موظّف است با مخالفان مقابله كند و آنان را به اطاعت از حكومت شرعى وادار كند. نمونه روشن اين مورد برخورد خونين حضرت امير(عليه السلام) با اصحاب جمل، صفين، نهروان وغيره بود و در زمان كنونى برخورد جمهورى اسلامى با منافقان و گروههاى الحادى محارب از همين گونه است، زيرا روا نيست حاكم شرعى با مسامحه و تساهل راه را براى عده اى كه به سبب اميال شيطانى قصد براندازى حكومت حق و مورد قبول اكثر مردم را دارند، باز بگذارد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۷-01-15
🔺اعتماد ۲۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹احتمال عدم مقبوليت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است: اوّل: مردم به هيچ روى حكومت دينى را نپذيرند؛ در اين صورت اگر فرض كنيم امام معصوم(عليهم السلام) يا فقيهِ داراى شرايط حاكميت، در جامعه باشد، به اعتقاد ما او از جانب خدا حاكم و والى است، ولى حكومت دينى تحقق نخواهد يافت، زيرا شرط تحقق حكومت دينى پذيرش مردم است. نمونه بسيار روشن اين فرض، 25 سال خانه نشينى حضرت على(عليه السلام)است. ايشان از سوى خدا به ولايت منصوب شده بودند، ولى حاكميت بالفعل نداشتند، زيرا مردم با آن حضرت بيعت نكردند.
نقد: 🔘چگونه تا حالا گفته میشد که ماجرای سقیفه پذیرش اکثریت نبود و حالا به گونه دیگری طرح میشود؟ بعلاوه این نحوه بحث کردن مصادره به مطلوب است. چون امام تمکین کرده میگویند مردم با ایشان همراهی نکردند. بعلاوه کیفیت فهم این ادعا و سنجش آن چگونه است که مردم بفهمند؟ برای کوچکترین مسایل شرعی راه حلهای جزیی وجود دارد مثل وضو گرفتن پس چگونه برای این مساله به این مهمی هیچ راه حلی که عملی باشد وجود ندارد؟ این نوع استدلالها در موضوعات حیاتی ره بجایی ندارد و راهگشا نیست.
متن: 🔹دوّم: اين است كه حاكميت شخصى كه داراى حق حاكميت شرعى است به فعليت رسيده باشد؛ ولى پس از مدتى عده اى به مخالفت با او برخيزند. اين فرض خود دو حالت دارد: يكى اينكه مخالفان گروه كمى هستند و قصد براندازى حكومت شرعى را ـ كه اكثر مردم پشتيبان آن هستند ـ دارند؛ شكى نيست در اين حال، حاكم شرعى موظّف است با مخالفان مقابله كند و آنان را به اطاعت از حكومت شرعى وادار كند. نمونه روشن اين مورد برخورد خونين حضرت امير(عليه السلام) با اصحاب جمل، صفين، نهروان وغيره بود و در زمان كنونى برخورد جمهورى اسلامى با منافقان و گروههاى الحادى محارب از همين گونه است، زيرا روا نيست حاكم شرعى با مسامحه و تساهل راه را براى عده اى كه به سبب اميال شيطانى قصد براندازى حكومت حق و مورد قبول اكثر مردم را دارند، باز بگذارد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۷-01-15
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۷
🔺اعتماد ۲۷ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹احتمال عدم مقبوليت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است: اوّل: مردم به هيچ روى حكومت دينى را نپذيرند؛ در اين صورت اگر فرض كنيم امام معصوم(عليهم السلام) يا فقيهِ داراى شرايط حاكميت، در جامعه باشد، به اعتقاد ما…
Forwarded from TV فوری
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در #گفتگو با خبرفوری:
@TV_Fori
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from هممیهن
شترمرغان سیاست
سرمقاله هممیهن
29 دی 1403
🔹شترمرغ هم حیوان عجیبی است حداقل از منظر انسان؛ زیرا «به شترمرغ گفتند بار ببر، گفت مرغم گفتند بپر، گفت شترم». حالا حکایت برخی شده که از موضع قدرت برای همه از جمله رئیسجمهور تعیینتکلیف میکنند. گویی تمامی قدرت کف دستشان است. بعد که میگویی خُب! مسئولیت حل مسائل را هم بپذیر، میگویند این ربطی به ما ندارد و دولت باید پاسخگو باشد.
🔹نظرسنجیها نشان میدهد که مردم برای حل مسائل کشور بیش از هر چیز معتقدند که باید تحریمها حل شوند. متاسفانه کمتر از هر مورد دیگر نیز امید به حل مسئله تحریمها دارند. چون میدانند مخالفان داخلی حل تحریمها بسیار کوشاتر از مخالفان خارجی آن از جمله اسرائیل هستند. افکار و سیاستهای این جماعت سراسر متناقض است.
🔹امروز برای توافق غزه جشن میگیرند؛ آن هم توافق با اسرائیلی که ابعاد جنایات آن بر هر کسی اثبات و آشکار شده است. ولی همزمان کوشش برای رسیدن ایران به توافق با قدرتهای جهانی را محکوم میکنند و برای آن خطونشان میکشند و خطاب به رئیسجمهور مینویسند که: «شما صاحب ایران نیستید و وظیفه شما باید اجرای قصاص دونالد ترامپ باشد.»
🔹صاحب ایران که معلوم است چه کسانی هستند. مردم ایران صاحب آن هستند. ولی اگر شما به مالکیت مردم اعتقاد دارید، بپذیرید که حداقل در برابر خواست و اراده آنان سر فرود آورید. با نماینده ۳درصدی خود برای ملت تعیینتکلیف نمیتوان کرد.
🔹هنوز تبعات اظهارات امامجمعه اردبیل بر دوش دولت سنگینی میکند که آن دیگری در تهران و در مقام امامجمعه خود را سخنگوی مردم دانسته و میگوید: «آتشبس برای اسرائیل و آمریکا تحمیل بود و رئیسجمهور دبنگ آمریکا از آتشبس به توافق بد یاد کرد... کسانی که دم از سازش با آمریکا میزنند و به تجارب گذشته و خون شهدا لگد میزنند، بدانند مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امامزمان(عج) مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
🔹بهجای توصیه دیگران به مقاومت بهتر است که به امور خویشتن پرداخته شود و همراهی کنند که مردم ایران نمایندگان شایسته خود را برای استیفای حقوق ملت ایران که لایق بهترینها هست به میدان گفتوگو گسیل دارند و ما نیز بهجای سنگاندازی، آنان را حمایت کنیم و اجازه دهیم که مردم ایران نیز هوایی تازه کنند و مجبور نباشند که برای ارضای قدرتپرستی عدهای، پیش فرزندان و خانواده خود شرمنده باشند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
29 دی 1403
🔹شترمرغ هم حیوان عجیبی است حداقل از منظر انسان؛ زیرا «به شترمرغ گفتند بار ببر، گفت مرغم گفتند بپر، گفت شترم». حالا حکایت برخی شده که از موضع قدرت برای همه از جمله رئیسجمهور تعیینتکلیف میکنند. گویی تمامی قدرت کف دستشان است. بعد که میگویی خُب! مسئولیت حل مسائل را هم بپذیر، میگویند این ربطی به ما ندارد و دولت باید پاسخگو باشد.
🔹نظرسنجیها نشان میدهد که مردم برای حل مسائل کشور بیش از هر چیز معتقدند که باید تحریمها حل شوند. متاسفانه کمتر از هر مورد دیگر نیز امید به حل مسئله تحریمها دارند. چون میدانند مخالفان داخلی حل تحریمها بسیار کوشاتر از مخالفان خارجی آن از جمله اسرائیل هستند. افکار و سیاستهای این جماعت سراسر متناقض است.
🔹امروز برای توافق غزه جشن میگیرند؛ آن هم توافق با اسرائیلی که ابعاد جنایات آن بر هر کسی اثبات و آشکار شده است. ولی همزمان کوشش برای رسیدن ایران به توافق با قدرتهای جهانی را محکوم میکنند و برای آن خطونشان میکشند و خطاب به رئیسجمهور مینویسند که: «شما صاحب ایران نیستید و وظیفه شما باید اجرای قصاص دونالد ترامپ باشد.»
🔹صاحب ایران که معلوم است چه کسانی هستند. مردم ایران صاحب آن هستند. ولی اگر شما به مالکیت مردم اعتقاد دارید، بپذیرید که حداقل در برابر خواست و اراده آنان سر فرود آورید. با نماینده ۳درصدی خود برای ملت تعیینتکلیف نمیتوان کرد.
🔹هنوز تبعات اظهارات امامجمعه اردبیل بر دوش دولت سنگینی میکند که آن دیگری در تهران و در مقام امامجمعه خود را سخنگوی مردم دانسته و میگوید: «آتشبس برای اسرائیل و آمریکا تحمیل بود و رئیسجمهور دبنگ آمریکا از آتشبس به توافق بد یاد کرد... کسانی که دم از سازش با آمریکا میزنند و به تجارب گذشته و خون شهدا لگد میزنند، بدانند مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امامزمان(عج) مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
🔹بهجای توصیه دیگران به مقاومت بهتر است که به امور خویشتن پرداخته شود و همراهی کنند که مردم ایران نمایندگان شایسته خود را برای استیفای حقوق ملت ایران که لایق بهترینها هست به میدان گفتوگو گسیل دارند و ما نیز بهجای سنگاندازی، آنان را حمایت کنیم و اجازه دهیم که مردم ایران نیز هوایی تازه کنند و مجبور نباشند که برای ارضای قدرتپرستی عدهای، پیش فرزندان و خانواده خود شرمنده باشند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴خطای سیاستمدار در قدرت
🔺اعتماد ۲۹ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘سیاستمداران جوامع در حال گذار که از نوعی ناپایداری بالفعل یا بالقوه نیز رنج میبرند، در معرض این خطای رفتاری قرار دارند که به سرعت و به دلایلی که گفته خواهد شد، پس از به دست گرفتن قدرت کمکم وعدههای خود را فراموش کنند، یا حداقل درک آنان از انجام وعدههای داده شده یا از واقعیت، متفاوت از درک مردم شود. در این یادداشت میخواهم چگونگی بروز این خطا را توضیح دهم و اینکه آیا میتوان مانع از بروز آن شد یا آن را مهار کرد؟
🔘در این گونه جوامع نمیتوان شعارهای معین و مشخص و قابل سنجش داد. اگر هم داده شود، اغلب فراتر از ظرفیت حکومت است. این گونه شعارها فقط وعده سر خرمن است، تا مردم را بسوی خود جذب کنند، که طبعا اغلب محقق هم نمیشوند، لذا پس از حضور در قدرت، در صدد عددسازی و توجیه برمیآیند، تا بگویند وعدههای خود را انجام دادیم. مثل دولت پیش که صبح تا شب میکوشیدند که نشان دهند آن وعدههای غیر قابل تحقق را اجرایی کردهاند. آنان نمیدانستند که این کوششها نه تنها هیچ مسألهای را حل نخواهد کرد بلکه، یک ایراد و امتیاز منفی دیگر(توجیهگری) را به امتیازات منفی آنان اضافه میکند.
🔘چرا نمیتوان شعارهای مشخص و قابل سنجش داد؟ برای اینکه مسایل و بحرانها عمیق و ریشهای هستند و ابتدا باید به حل آنها پرداخت، و انجام آنها را هم نمیتوان در قالب وعدههای معین و دقیق و قابل سنجش ارائه داد. مثلا اگر بگویند امور را کارشناسی میکنیم. خوب هر کاری که بعدا انجام دهند، خواهند گفت که دقیقاً کارشناسی است. ولی وقتی گفتیم تورم را تک رقمی میکنیم و در عوض به ۵۰ درصد برسانیم دیگر توجیهپذیر نیست.
🔘لذا سیاستمداران آگاهتر مجبورند فقط به بیان رویکردهای کلی خود اکتفا کنند. عمل کردن به این رویکردها مشکلات خاص خود را دارد و مقاومت در برابر اجرای آنها سهمگین است و اجرای این گونه شعارها بیش از آنکه به وسیله یک نهاد بوروکراتیک و اداری قابل حل باشد، نیازمند پشتیبانی یک حزب یا جریان سیاسی است و این در حالی است که به دلایلی سیاستمداران منتخب از این پشتیبانی بیبهره میشوند.
🔘یا خودشان کمعلاقگی نشان میدهند، یا فاقد نهاد و جمع و سازمان پشتیبانیکننده منسجم هستند، یا پشتیبانان دور از واقعیات میشوند و دچار انتظارات غیر واقعی میشوند. همچنین جاذبههای مادی یا شهرت حضور در قدرت نیز میتواند مانع از نیاز به این پشتیبانی فکری و تحلیلی شود.
https://telegra.ph/خطای-سیاست%E2%80%8Cمدار-در-قدرت-01-18
🔺اعتماد ۲۹ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘سیاستمداران جوامع در حال گذار که از نوعی ناپایداری بالفعل یا بالقوه نیز رنج میبرند، در معرض این خطای رفتاری قرار دارند که به سرعت و به دلایلی که گفته خواهد شد، پس از به دست گرفتن قدرت کمکم وعدههای خود را فراموش کنند، یا حداقل درک آنان از انجام وعدههای داده شده یا از واقعیت، متفاوت از درک مردم شود. در این یادداشت میخواهم چگونگی بروز این خطا را توضیح دهم و اینکه آیا میتوان مانع از بروز آن شد یا آن را مهار کرد؟
🔘در این گونه جوامع نمیتوان شعارهای معین و مشخص و قابل سنجش داد. اگر هم داده شود، اغلب فراتر از ظرفیت حکومت است. این گونه شعارها فقط وعده سر خرمن است، تا مردم را بسوی خود جذب کنند، که طبعا اغلب محقق هم نمیشوند، لذا پس از حضور در قدرت، در صدد عددسازی و توجیه برمیآیند، تا بگویند وعدههای خود را انجام دادیم. مثل دولت پیش که صبح تا شب میکوشیدند که نشان دهند آن وعدههای غیر قابل تحقق را اجرایی کردهاند. آنان نمیدانستند که این کوششها نه تنها هیچ مسألهای را حل نخواهد کرد بلکه، یک ایراد و امتیاز منفی دیگر(توجیهگری) را به امتیازات منفی آنان اضافه میکند.
🔘چرا نمیتوان شعارهای مشخص و قابل سنجش داد؟ برای اینکه مسایل و بحرانها عمیق و ریشهای هستند و ابتدا باید به حل آنها پرداخت، و انجام آنها را هم نمیتوان در قالب وعدههای معین و دقیق و قابل سنجش ارائه داد. مثلا اگر بگویند امور را کارشناسی میکنیم. خوب هر کاری که بعدا انجام دهند، خواهند گفت که دقیقاً کارشناسی است. ولی وقتی گفتیم تورم را تک رقمی میکنیم و در عوض به ۵۰ درصد برسانیم دیگر توجیهپذیر نیست.
🔘لذا سیاستمداران آگاهتر مجبورند فقط به بیان رویکردهای کلی خود اکتفا کنند. عمل کردن به این رویکردها مشکلات خاص خود را دارد و مقاومت در برابر اجرای آنها سهمگین است و اجرای این گونه شعارها بیش از آنکه به وسیله یک نهاد بوروکراتیک و اداری قابل حل باشد، نیازمند پشتیبانی یک حزب یا جریان سیاسی است و این در حالی است که به دلایلی سیاستمداران منتخب از این پشتیبانی بیبهره میشوند.
🔘یا خودشان کمعلاقگی نشان میدهند، یا فاقد نهاد و جمع و سازمان پشتیبانیکننده منسجم هستند، یا پشتیبانان دور از واقعیات میشوند و دچار انتظارات غیر واقعی میشوند. همچنین جاذبههای مادی یا شهرت حضور در قدرت نیز میتواند مانع از نیاز به این پشتیبانی فکری و تحلیلی شود.
https://telegra.ph/خطای-سیاست%E2%80%8Cمدار-در-قدرت-01-18
Telegraph
خطای سیاستمدار در قدرت
🔺اعتماد ۲۹ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘سیاستمداران جوامع در حال گذار که از نوعی ناپایداری بالفعل یا بالقوه نیز رنج میبرند، در معرض این خطای رفتاری قرار دارند که به سرعت و به دلایلی که گفته خواهد شد، پس از به دست گرفتن قدرت کمکم وعدههای خود را فراموش کنند، یا…
Forwarded from هممیهن
برنامهریزیشده یا فردی؟
سرمقاله هممیهن
30 دی 1403
🔹ترور آقایان رازینی و مقیسه قضات دیوانعالی کشور خبر نگرانکنندهای بود که برای درک واقعیت آن باید منتظر اطلاعات دقیقتری از جزئیات اقدام و انگیزههای احتمالی قاتل بود؛ هرچند قاتل خودکشی کرده است.
🔹گرچه اطلاعرسانیهای رسمی به نحوی است که گویی بهطور ضمنی میخواهند اعلام کنند که این ترور مرتبط با محافل یا گروههای خاص تروریستی است؛ ولی صراحت کافی هم دراینباره وجود ندارد و با توجه به شاغل بودن فرد ضارب در محل، هیچ حالتی را نمیتوان نادیده گرفت. با وجود این، حالتهای گوناگونی قابل تصور است که نباید از گمانهزنیهای متعارف حذف شوند؛ هرچند در نهایت مستندات قطعی است که میتواند حقیقت را روشن کند.
🔹اولین سناریوی محتمل این است که این اقدام در ارتباط با گروههای برانداز باشد. یک گروه سازمان رجوی است که اخیراً سعی کرده دوباره خود را در سطح بالایی مطرح کند.
🔹احتمال دوم ترور از سوی سلطنتطلبان است. آنان در واقع نوعی حمایت عمومی از اشخاص منفرد یا جمعهای محدود میکنند تا اقداماتی را برای تقویت روحیه عمومی طرفداران خود انجام دهند و هیچ سازمان رسمی هم وجود ندارد که عهدهدار اقدامات انجامشده باشد؛ لذا اگر هم کار آنان نباشد حتماً سعی میکنند که آن را به حساب خود بگذارند و از این طریق نوعی امیدواری در بدنه حامیان خود بهوجود آورند. بهویژه آنکه از فشارهای مستقیم خارجی و درگیری نیز ناامید شدهاند.
🔹احتمال سوم که آن هم مهم است، اسرائیلی بودن این اقدام است که با توجه به سابقه قضایی این دو روحانی، ترور آنان را به امور دیگری جز ارتباط با منافع مستقیم خود ربط داده و در پی بهرهبرداری سیاسی باشند.
🔹در هر حال، دو نکته باید مورد نظر باشد. اول، محکوم کردن هر نوع اقدام تروریستی و خشونت است. ایران از این نظر هزینه سنگینی داده است. دوم و مهمتر اینکه، واکنش رسمی به این نوع اقدامات نباید انفعالی و از روی عصبانیت و شتابزدگی باشد. اگر یک قتل عادی است که طبعاً باید ریشهیابیهای دقیقتر اجتماعی شود.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
30 دی 1403
🔹ترور آقایان رازینی و مقیسه قضات دیوانعالی کشور خبر نگرانکنندهای بود که برای درک واقعیت آن باید منتظر اطلاعات دقیقتری از جزئیات اقدام و انگیزههای احتمالی قاتل بود؛ هرچند قاتل خودکشی کرده است.
🔹گرچه اطلاعرسانیهای رسمی به نحوی است که گویی بهطور ضمنی میخواهند اعلام کنند که این ترور مرتبط با محافل یا گروههای خاص تروریستی است؛ ولی صراحت کافی هم دراینباره وجود ندارد و با توجه به شاغل بودن فرد ضارب در محل، هیچ حالتی را نمیتوان نادیده گرفت. با وجود این، حالتهای گوناگونی قابل تصور است که نباید از گمانهزنیهای متعارف حذف شوند؛ هرچند در نهایت مستندات قطعی است که میتواند حقیقت را روشن کند.
🔹اولین سناریوی محتمل این است که این اقدام در ارتباط با گروههای برانداز باشد. یک گروه سازمان رجوی است که اخیراً سعی کرده دوباره خود را در سطح بالایی مطرح کند.
🔹احتمال دوم ترور از سوی سلطنتطلبان است. آنان در واقع نوعی حمایت عمومی از اشخاص منفرد یا جمعهای محدود میکنند تا اقداماتی را برای تقویت روحیه عمومی طرفداران خود انجام دهند و هیچ سازمان رسمی هم وجود ندارد که عهدهدار اقدامات انجامشده باشد؛ لذا اگر هم کار آنان نباشد حتماً سعی میکنند که آن را به حساب خود بگذارند و از این طریق نوعی امیدواری در بدنه حامیان خود بهوجود آورند. بهویژه آنکه از فشارهای مستقیم خارجی و درگیری نیز ناامید شدهاند.
🔹احتمال سوم که آن هم مهم است، اسرائیلی بودن این اقدام است که با توجه به سابقه قضایی این دو روحانی، ترور آنان را به امور دیگری جز ارتباط با منافع مستقیم خود ربط داده و در پی بهرهبرداری سیاسی باشند.
🔹در هر حال، دو نکته باید مورد نظر باشد. اول، محکوم کردن هر نوع اقدام تروریستی و خشونت است. ایران از این نظر هزینه سنگینی داده است. دوم و مهمتر اینکه، واکنش رسمی به این نوع اقدامات نباید انفعالی و از روی عصبانیت و شتابزدگی باشد. اگر یک قتل عادی است که طبعاً باید ریشهیابیهای دقیقتر اجتماعی شود.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۸
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ». فقط خداست كه همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مىشناسد و حق قانونگذارى و تصميم گيرى براى انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهى الهى و قوانين دينى، فقط پيرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زيرا عبوديت خداوند، عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهى سعادت آدمى را تأمين مىنمايد. بنابراين دموكراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حكم خداوند باشد، هيچ اعتبارى ندارد، زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم، فرمان خداست نه رأى مردم.
نقد: 🔘این که جمهوریت لزوما با دین سازگاری ندارد غلط است بهتر است بگوییم؛ لزوما تطبیق ندارند. ولی دین فقط هنگامی در حکومت بازتاب پیدا می کند که جامعه دینی باشد و اگر نباشد با زور نمیتوان آن را دینی کرد. اقای مصباح هم در پایان عمر خود به درستی گفتند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیدهام که عالم برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. خوب این درست است اگر خدا چنین چیزی را میخواست از ابتدا انسانها را هدایت شده میافرید. کسی هم قرار نیست در برابر رای مردم خاضع باشد. تن دادن به رای مردم در واقع کوششی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از تزاحم و جنگ بیپایان داخلی پرهیز کنیم. حکومت محصول چنین توافق و تفاهمی است. اغلب مردم هم برخی از مقرارات را قبول ندارند ولی میدانند که نفی آنها هم زندگی را غیر ممکن میکند پس تفاهم میکنیم. بعلاوه خداوند عقل داده و بشر خیلی پیش از امروز در مسیر تمشیت امور خود حرکت کرده و گرچه تا کنون هم کم و کسری آن در برخی امور مشهود بوده ولی در بسیاری از زمینهها نیز مسیر خود را رفته است و به همن دلیل هم کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود بسنده کردند خیلی موفقتر از مردم منطقه ما هستند. ضمنا آیه «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد هست شعار خوارج هم بود. به عبارت دیگر انان هم گمان میکردند با همین آیه باید علیه امام علیع قیام کنند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۸-01-18
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ». فقط خداست كه همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مىشناسد و حق قانونگذارى و تصميم گيرى براى انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهى الهى و قوانين دينى، فقط پيرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زيرا عبوديت خداوند، عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهى سعادت آدمى را تأمين مىنمايد. بنابراين دموكراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حكم خداوند باشد، هيچ اعتبارى ندارد، زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم، فرمان خداست نه رأى مردم.
نقد: 🔘این که جمهوریت لزوما با دین سازگاری ندارد غلط است بهتر است بگوییم؛ لزوما تطبیق ندارند. ولی دین فقط هنگامی در حکومت بازتاب پیدا می کند که جامعه دینی باشد و اگر نباشد با زور نمیتوان آن را دینی کرد. اقای مصباح هم در پایان عمر خود به درستی گفتند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیدهام که عالم برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. خوب این درست است اگر خدا چنین چیزی را میخواست از ابتدا انسانها را هدایت شده میافرید. کسی هم قرار نیست در برابر رای مردم خاضع باشد. تن دادن به رای مردم در واقع کوششی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از تزاحم و جنگ بیپایان داخلی پرهیز کنیم. حکومت محصول چنین توافق و تفاهمی است. اغلب مردم هم برخی از مقرارات را قبول ندارند ولی میدانند که نفی آنها هم زندگی را غیر ممکن میکند پس تفاهم میکنیم. بعلاوه خداوند عقل داده و بشر خیلی پیش از امروز در مسیر تمشیت امور خود حرکت کرده و گرچه تا کنون هم کم و کسری آن در برخی امور مشهود بوده ولی در بسیاری از زمینهها نیز مسیر خود را رفته است و به همن دلیل هم کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود بسنده کردند خیلی موفقتر از مردم منطقه ما هستند. ضمنا آیه «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد هست شعار خوارج هم بود. به عبارت دیگر انان هم گمان میکردند با همین آیه باید علیه امام علیع قیام کنند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۸-01-18
Telegraph
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۸
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ…
🔴کادوپیچ کردن مرگ
🔺اعتماد اول بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنشهای زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد، که اغلب آنها قابل توجه بود، ولی شاید بد نباشد که زاویه دیگری هم در نقد این برنامه گشوده شود.
🔘مرگ گر چه یک پدیده زیستی است ولی تعبیری که از آن و واکنشی که در برابر آن میشود، فرهنگی و اجتماعی است. مرگ در دنیای قدیم عموما در خانه رخ میداد، بدون این که بشر در جلوگیری از آن و به عنوان یک امر محتوم توانی داشته باشد. گریه و زاری مثل حالا نبود، از بس که طبیعی بود. کمکم مذهب آمد و مرگ را به عنوان مرحله جدیدی از حیات تعریف کرد و بنای خود را بر زندگی پس از مرگ گذاشت. در ادامه مرگ احساسی شد و مراحل کفن و دفن و یادبود و... به یک مراسم مهم تبدیل شدند.
🔘در دنیای مدرن و با پیشرفت علم پزشکی ماجرا نیز فرق کرد. مرگ از یک سو و تا حدی مهار شد. افزایش امید به زنگی که در جوامع اولیه حتی ۲۰ سال بود، با آغاز انقلاب کشاورزی و سپس صنعتی افزایشی شد و اکنون در بهترین کشورها به ۸۵ سال هم رسیده است. این نمادی از مهار نسبی مرگ در دنیای جدید است. با این حال کوچک شدن خانوارها و افزایش طول عمر و زندگی شهری و پیشرفتهای پزشکی و توسعه نهادهای درمانی و فنآوریهای پزشکی، مجموعاً فرهنگی را ایجاد کرده است که مرگ تا حدی کنترلپذیر شده و از خانه بیرون رفته و حتی پنهان شده است. اغلب مرگها در بیمارستان و آسایشگاه و تنهایی محتضر و به دور از خانواده رخ میدهد.
🔘از سوی دیگر مرگ نه تنها تا حدی مهار شده است، بلکه به سوی اختیاری شدن نسبی نیز حرکت میکند. اتانازی(مرگ خود خواسته تحت مقررات) مصداق آن است که اکنون در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. پنهان کردن مرگ در جهان جدید، عدهای را به واکنش واداشته تا ببیند چگونه میتوانند تصور از مرگ را تغییر دهند و بشر را از اضطراب مرگ و تنهایی در هنگام مرگ رهایی بخشند و انکار و نادیده گرفتن و پنهان کردن مرگ را اصلاح کند و مرگ را از این وضعیت تابو مانند خارج کنند، وضعیتی که از بودن کنار مرده نزدیکان خود نیز میترسند، در حالی که از کنار زنده بودن آنها لذت میبردند!
https://telegra.ph/کادوپیچ-کردن-مرگ-01-19
🔺اعتماد اول بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنشهای زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد، که اغلب آنها قابل توجه بود، ولی شاید بد نباشد که زاویه دیگری هم در نقد این برنامه گشوده شود.
🔘مرگ گر چه یک پدیده زیستی است ولی تعبیری که از آن و واکنشی که در برابر آن میشود، فرهنگی و اجتماعی است. مرگ در دنیای قدیم عموما در خانه رخ میداد، بدون این که بشر در جلوگیری از آن و به عنوان یک امر محتوم توانی داشته باشد. گریه و زاری مثل حالا نبود، از بس که طبیعی بود. کمکم مذهب آمد و مرگ را به عنوان مرحله جدیدی از حیات تعریف کرد و بنای خود را بر زندگی پس از مرگ گذاشت. در ادامه مرگ احساسی شد و مراحل کفن و دفن و یادبود و... به یک مراسم مهم تبدیل شدند.
🔘در دنیای مدرن و با پیشرفت علم پزشکی ماجرا نیز فرق کرد. مرگ از یک سو و تا حدی مهار شد. افزایش امید به زنگی که در جوامع اولیه حتی ۲۰ سال بود، با آغاز انقلاب کشاورزی و سپس صنعتی افزایشی شد و اکنون در بهترین کشورها به ۸۵ سال هم رسیده است. این نمادی از مهار نسبی مرگ در دنیای جدید است. با این حال کوچک شدن خانوارها و افزایش طول عمر و زندگی شهری و پیشرفتهای پزشکی و توسعه نهادهای درمانی و فنآوریهای پزشکی، مجموعاً فرهنگی را ایجاد کرده است که مرگ تا حدی کنترلپذیر شده و از خانه بیرون رفته و حتی پنهان شده است. اغلب مرگها در بیمارستان و آسایشگاه و تنهایی محتضر و به دور از خانواده رخ میدهد.
🔘از سوی دیگر مرگ نه تنها تا حدی مهار شده است، بلکه به سوی اختیاری شدن نسبی نیز حرکت میکند. اتانازی(مرگ خود خواسته تحت مقررات) مصداق آن است که اکنون در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. پنهان کردن مرگ در جهان جدید، عدهای را به واکنش واداشته تا ببیند چگونه میتوانند تصور از مرگ را تغییر دهند و بشر را از اضطراب مرگ و تنهایی در هنگام مرگ رهایی بخشند و انکار و نادیده گرفتن و پنهان کردن مرگ را اصلاح کند و مرگ را از این وضعیت تابو مانند خارج کنند، وضعیتی که از بودن کنار مرده نزدیکان خود نیز میترسند، در حالی که از کنار زنده بودن آنها لذت میبردند!
https://telegra.ph/کادوپیچ-کردن-مرگ-01-19
Telegraph
کادوپیچ کردن مرگ
🔺اعتماد اول بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنشهای زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد، که اغلب آنها قابل توجه…
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۹
▪️نقد کلی
🔺اعتماد ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️بجز نقدهای گذشته که با اشاره به گزارههای مرحوم مصباح آمده است نقدی کلی هم می نویسم که البته بخشی از آن تکراری است.
🔘در نقد رویکرد مرحوم مصباح میتوان از چند زاویه وارد شد. ابتدا دروندینی است. یعنی کسی از منظر کلامی یا فقهی شیعی وارد نقد شود، که طبعاً نه بنده آشنا هستم و نه گمان میکنم که برای مخاطبان امروزی گرهی را بگشاید چون عموما از این مساله عبور کردهاند. زاویه دیگر، نقد منطقی گزارههای ایشان است. زاویه سوم نیز نقد علمی رویکرد مزبور از منظر کسی است که اصولاً مقدمات این رویکرد را قبول ندارد. یا خدا را قبول ندارد، یا اسلام را یا شیعه را یا رویکرد شیعی خاص ایشان را. در واقع نقد بروندینی است. چون بعید میدانم کسان قابل توجهی باشند که موافق این نگاه و برداشت باشند. با این مقدمه لازم میآید که به نام و اسم و رسم منتقد نباید پرداخت و به قول معروف «ما قال» را مبنا قرار دهیم و من قال را فراموش کنیم.
🔘اولین مسأله این است، تمام آنچه که ایشان وصف و تحلیل کرده، فارغ از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم مبتنی بر این است که اینها را خداوند فرموده و چون خدا گفته ما باید آن را بپذیریم و تبعیت کنیم. اگر با این برداشت موافق باشیم مستلزم هیچ تبیین دیگری نیست، چون تصوری که ایشان از خدا و فلسفه خلقت و رابطه آن با مردم دارد، فرد را به اینجا میرساند که چنین حکمی یا تحلیلی را صادر کند. در حالی که کل این سازه مبتنی بر ادعاهای بلا دلیل است و میتوان آن را نپذیرفت. در نتیجه تمامی اجزای آن سازه نیز ساقط میشود.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۹-01-20
▪️نقد کلی
🔺اعتماد ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️بجز نقدهای گذشته که با اشاره به گزارههای مرحوم مصباح آمده است نقدی کلی هم می نویسم که البته بخشی از آن تکراری است.
🔘در نقد رویکرد مرحوم مصباح میتوان از چند زاویه وارد شد. ابتدا دروندینی است. یعنی کسی از منظر کلامی یا فقهی شیعی وارد نقد شود، که طبعاً نه بنده آشنا هستم و نه گمان میکنم که برای مخاطبان امروزی گرهی را بگشاید چون عموما از این مساله عبور کردهاند. زاویه دیگر، نقد منطقی گزارههای ایشان است. زاویه سوم نیز نقد علمی رویکرد مزبور از منظر کسی است که اصولاً مقدمات این رویکرد را قبول ندارد. یا خدا را قبول ندارد، یا اسلام را یا شیعه را یا رویکرد شیعی خاص ایشان را. در واقع نقد بروندینی است. چون بعید میدانم کسان قابل توجهی باشند که موافق این نگاه و برداشت باشند. با این مقدمه لازم میآید که به نام و اسم و رسم منتقد نباید پرداخت و به قول معروف «ما قال» را مبنا قرار دهیم و من قال را فراموش کنیم.
🔘اولین مسأله این است، تمام آنچه که ایشان وصف و تحلیل کرده، فارغ از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم مبتنی بر این است که اینها را خداوند فرموده و چون خدا گفته ما باید آن را بپذیریم و تبعیت کنیم. اگر با این برداشت موافق باشیم مستلزم هیچ تبیین دیگری نیست، چون تصوری که ایشان از خدا و فلسفه خلقت و رابطه آن با مردم دارد، فرد را به اینجا میرساند که چنین حکمی یا تحلیلی را صادر کند. در حالی که کل این سازه مبتنی بر ادعاهای بلا دلیل است و میتوان آن را نپذیرفت. در نتیجه تمامی اجزای آن سازه نیز ساقط میشود.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۹-01-20
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۹
▪️نقد کلی 🔺اعتماد ۲ بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی ▪️بجز نقدهای گذشته که با اشاره به گزارههای مرحوم مصباح آمده است نقدی کلی هم می نویسم که البته بخشی از آن تکراری است. 🔘در نقد رویکرد مرحوم مصباح میتوان از چند زاویه وارد شد. ابتدا دروندینی است. یعنی کسی از منظر…
🔴چرا برجام زنده نشد؟
▪️با آمدن بایدن، تندروهای ایران علاقه ای به حل مســئله نداشتند.
🔺 گفتگو با شرق ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
پرسش: چرا بر خلاق تصورات اولیه از دولت بایدن برجام احیا نشد؟ نه واشتگن و نه تهران نتوانستند از فرصت ها استفاده کنند.
پاسخ:
🔘تندروها در زمان دولت روحانی و هنگامی که بایدن آمد (بهمن ۱۳۹۹) علاقهای به حل مسأله نداشتند لذا پیشاپیش قانون اقدام راهبردی را در مجلس تصویب کردند که مانع حل شوند. بنابر این گفتگو برای حل موکول شد به تابستان ۱۴۰۰ و پس از آمدن گروه رییسی که آنان هم ابتدا اختلاف داشتند بعد گمان کردند در موضع قدرت هستند تا آذر به تاخیر انداختند و فقط زمانی بصرافت حل کردن افتادند که طرف مقابل رضایت نمیداد.
🔘بعد هم که جنگ اوکراین شروع شد کلا ماجرا پیچیدهتر گردید و سپس به خیال زمستان سخت برای اروپا خودشان به خواب زمستانی رفتند. در ادامه اعتراضات ۱۴۰۱ و سپس جنگ غزه و حمایت بیشتر ایران از روسیه در اوکراین پیش آمد و کلا توافق منتفی گردید.
🔘طرف آمریکایی هم به یک دلیل واضح علاقهای به حل مسأله نداشت. زیرا آنان برجام را گام اول حل مسایل منطقهای با ایران میدانستند و ظاهراً هم توافق شده بود که پس از برجام این موارد را هم آغاز کنند ولی عملا ایران در این مورد همراهی نکرد و برجام اثربخشی خود را برای آنان هم از دست داده بود. بعلاوه حوزه عبور ایران از محدودیتهای هستهای برجام هم برای آنان روشن بود و نگرانی نداشتند لذا ماجرا بکلی به حالت تعلیق درآمد.
▪️با آمدن بایدن، تندروهای ایران علاقه ای به حل مســئله نداشتند.
🔺 گفتگو با شرق ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
پرسش: چرا بر خلاق تصورات اولیه از دولت بایدن برجام احیا نشد؟ نه واشتگن و نه تهران نتوانستند از فرصت ها استفاده کنند.
پاسخ:
🔘تندروها در زمان دولت روحانی و هنگامی که بایدن آمد (بهمن ۱۳۹۹) علاقهای به حل مسأله نداشتند لذا پیشاپیش قانون اقدام راهبردی را در مجلس تصویب کردند که مانع حل شوند. بنابر این گفتگو برای حل موکول شد به تابستان ۱۴۰۰ و پس از آمدن گروه رییسی که آنان هم ابتدا اختلاف داشتند بعد گمان کردند در موضع قدرت هستند تا آذر به تاخیر انداختند و فقط زمانی بصرافت حل کردن افتادند که طرف مقابل رضایت نمیداد.
🔘بعد هم که جنگ اوکراین شروع شد کلا ماجرا پیچیدهتر گردید و سپس به خیال زمستان سخت برای اروپا خودشان به خواب زمستانی رفتند. در ادامه اعتراضات ۱۴۰۱ و سپس جنگ غزه و حمایت بیشتر ایران از روسیه در اوکراین پیش آمد و کلا توافق منتفی گردید.
🔘طرف آمریکایی هم به یک دلیل واضح علاقهای به حل مسأله نداشت. زیرا آنان برجام را گام اول حل مسایل منطقهای با ایران میدانستند و ظاهراً هم توافق شده بود که پس از برجام این موارد را هم آغاز کنند ولی عملا ایران در این مورد همراهی نکرد و برجام اثربخشی خود را برای آنان هم از دست داده بود. بعلاوه حوزه عبور ایران از محدودیتهای هستهای برجام هم برای آنان روشن بود و نگرانی نداشتند لذا ماجرا بکلی به حالت تعلیق درآمد.