🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
5.2K subscribers
1.31K photos
540 videos
57 files
1.21K links
کانال طب و زندگے اسـلامے برای اجرای طب اسلامے و سنت اهل بیت علیہم السلام در سرتاسر زندگے تأسیس شده است.

روابط عمومے:
@Miho311
Download Telegram
⁉️چرا ائمه علیهم السلام برای ماساژ و حجامت خود، به دیگران دستور می‌دادند تا ایشان را ماساژ داده یا حجامت کنند؟! چرا خودشان این کار را انجام نمی‌دادند؟!

⁉️فرق جماع با خودارضایی چیست؟! چطور خودارضایی اینهمه ضرر دارد ولی جماع با همسر اینهمه فایده؟!

پاسخ این سوالات را می‌توانید در تصویر فوق بیابید.

#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
🥣دارویی جدید در #طب_اسلامی

🗒#إیارج_فیقراء: «همه‌ی اطباء می‌پندارند که این دارو با وحی بر حضرت آدم علیه السلام نازل شده است.»
ترکیب و نحوه‌ی ساخت آن را در تصویر فوق ملاحظه کنید (الرسالة الهارونیة لمسیح بن حکم دمشقی، ص ۱۵۲)

✍🏻اسلامی دانستن یک چیز منحصر در وجود «نص خاص» بر آن نیست. بلکه اصلاً چنین انتظاری از کتاب و سنت نمی‌رود؛ زیرا خودشان فرمودند: «علینا بالقاء الاصول علیکم التفریع.»
نصوص کتاب و سنت یا اصل است یا فرع. چنانچه هر قضیه‌ای نصی از کتاب و سنت داشته باشد، اسلامی است چه آن نص، اصل باشد چه فرع. چه عام باشد چه خاص.

✍🏻باتوجه به اصل محکم و قاطع و برهان عقلی امام صادق علیه السلام در مناظره با طبیب هندی (که حتی در صورت عدم اعتبار روایت، استدلال عقلی امام در آن غیر قابل رد است)، همه‌ی داروهایی که از طب قدیم تا زمان ائمه علیهم السلام در میان اطباء طب سنتی مشهور و معروف و مجرب بوده قطعاً از طریق وحی به آنان رسیده است و جزو طب اسلامی محسوب می‌شود؛ زیرا ان الدین عندالله الاسلام. چه برسد به اینکه همه‌ی اطباء اقرار به وحیانی بودن آن کنند؛ مانند إیارج فیقراء

✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

@TebboZendegieEslami
💚بیش از ۶۰ روایت در اثبات وجود طب اسلامے
(و همچنین وجود همه‌ی علوم در قرآن و سنت و آگاهی کامل ائمه علیهم السلام به علم طب و طبابت آن حضرات و برتری طب اسـلامے بر همه‌ی طب‌ها)
https://t.iss.one/TebboZendegieEslami/8401
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⬜️⚪️⬜️

▫️ درمان #سرطان_خون با #طب_اسلامی

▫️ داروهای اسلامی نه مضر بود نه ما رو اذیت کرد

▫️ تفاوت برخورد بین طبیب اسلامی و پزشک مدرن با بیمار (و دادن روحیه)

▫️ هر چقدر که خرج کنند و وقت برای درس خواندن بزارن به هیچ وجه به علمی که از اهلبیت علیهم السلام به ما رسیده نمی‌رسند و در نهایت تو دل مردمو خالی می‌کنند (از درمان مایوس میکنند) که این کارشون به هیچ درد نمیخوره.


#آینده_متعلق_به_طب_اسلامی_است
#علامه_تبریزیان #پدر_طب_اسلامی
#پایان_دیکتاتوری_طب_شیمیایی_نزدیک_است


🆔 https://t.iss.one/TEBBISLAMII

⬜️⚪️⬜️
Forwarded from Deleted Account
آیا منبع #طب_اسلامی فقط نصوص خاص قرآن و احادیث (یعنی فروعات منصوص) است؟
⁉️#طب_سنتی تا چه اندازه اسلامی است؟!
چطور می‌توان از کتب طب سنتی به عنوان منبع طب اسلامی استفاده کرد؟

✔️به عنوان نمونه: إیارج فیقراء یکی از داروهای طب اسلامی که در قرآن و احادیث وجود ندارد و از منابع طب سنتی به دست آمده اما یک داروی اسلامی محسوب می‌شود.

✍🏻سیّد‌محمّدجواد‌ موسوے

@TebboZendegieEslami
✍🏻باتوجه به خبر مرگ حسن زاده آملی و متأسفانه تعصب شدید و بت پرستی محض بسیاری از طرفداران (و بعضاً اساتید) #طب_اسلامی نسبت به این شخص -که اصلاً معلوم نیست به چه دلیل کسانی که یک صفحه از کتب اصلی او را نخواندند اینهمه از او طرفداری می‌کنند-، ان شاء الله چند نظر از نظریات باطل حسن زاده آملی در طب را که در تضاد تام با احادیث طبی اهل بیت علیهم السلام و طب اسلامی است در کانال خواهیم گذاشت.

با ما همراه باشید...

@TebboZendegieEslami
💬#حسن_زاده_آملی: خوابیدن پس از شام و با شکم پر مضر است و چشم را ضعیف می‌کند!
«یک شب در سن ۵۶ سالگی وقت شام خوردنم دیر شد و طبق فرمایش ابن سینا -که گفته انسان باید سبک بخوابد و نباید با شکم پر خوابید- تا ساعت ۱۲ شب قدم می‌زدم که نخوابم اما خواب بر من چیره شد و در رؤیا امام رضا علیه السلام را دیدم که فرمود: من ضامن چشم‌های تو هستم!» (نقل به مضمون؛ منبع: فضایل و سیره چهارده معصوم در آثار حسن زاده آملی به نقل از مشرق نیوز)


✍🏻حال به روایات زیر دقت کنید تا تضاد نظرات طبی این علامه (!) را با احادیث اهل بیت علیهم السلام ببینید:


🔶🔹روایت اول

امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ خیری برای کسی که پا به سن گذاشته نیست در اینکه سبک به رختخواب برود. بلکه (با شکمِ) پر خوابیدن برای او بهتر است!»

منبع:
📗المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۲

✍🏻بیان:
✓متن عربی روایت را اینجا بخوانید.


🔶🔹روایت دوم

امام صادق علیه السلام فرمود: «ترک خوردنیِ شب، مساوی با پیری است. و برای مرد، شایسته است که چنانچه پا به سن گذاشت نخوابد مگر اینکه درونش پر از غذا باشد!»

منابع:
📕کافی، ج ۶، ص ۲۸۸
📗المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۲
📘دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۱۴۵

✍🏻بیان:
✓متن عربی روایت را اینجا بخوانید.
✓در متن عربی حدیث لفظ «جوف» آمده که در روایات متعدد به معنای معده و شکم است. پس یعنی باید مرد مسن با شکم پر بخوابد.


🔶🔹روایت سوم

مفضل گفت: یک شب بر امام صادق علیه السلام داخل شدم که ایشان داشت شام می‌خورد. پس فرمود: «ای مفضل! بیا جلو و بخور.»
گفتم: من شام (یا عصرانه) خوردم.
پس حضرت (دوباره) فرمود: «بیا جلو و بخور! که همانا برای مرد، پسندیده است که چنانچه پا به سن گذاشت به رختخواب نرود مگر اینکه در درونش غذای تازه‌خورده باشد.»
پس جلو رفتم و خوردم.

منبع:
📗المحاسن ج ۲، ص ۴۲۲

✍🏻بیان:
✓متن عربی روایت را اینجا بخوانید.
✓یعنی با وجود اینکه مفضل تازه غذا خورده بود حضرت فرمود باز هم قبل از خواب باید یک چیزی بخوری و بخوابی یعنی با شکم پر بخوابی. اما مدعیان علم و علامه بودن می‌گویند باید حداقل دو ساعت بعد از غذا بخوابی و سبک بخوابی! آن هم در سن بالا!


🔶🔹روایت چهارم

زراره می‌گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «در رابطه با حمزه به من بگو. آیا فکر می‌کند که پدرم (در خواب) به نزد او می‌آید؟!» عرض کردم: بله.
حضرت فرمود: «دروغ می‌گوید! به خدا قسم کسی به جز «مُتکوّن» نزدش نیامده! همانا ابلیس، شیطانی به نام «متکون» را مأمور می‌کند که با هر صورتی که می‌خواهد (در خواب یا بیداری) به نزد مردم بیاید. اگر بخواهد در شکلی کوچک و اگر بخواهد در شکلی بزرگ! ولی نه! به خدا قسم نمی‌تواند در شکل پدرم (=امام باقر علیه السلام) بیاید.»

منبع:
📕رجال کشی، ج ۴، ص ۳۰۰، ح ۵۳۷

✍🏻بیان:
✓متن عربی روایت را اینجا بخوانید.
✓یعنی شیطان نمی‌تواند به صورت امام معصوم دربیاید اما می‌تواند به شکلی نورانی با لباس سبز و سفید و صدایی زیبا درآمده و خود را امام رضا یا امام زمان علیهما السلام یا هر معصوم دیگری معرفی کند و به فرد القاء بکند که او یکی از اهل بیت است!


🔶🔹روایت پنجم

ابن اذینه گفت: امام صادق علیه السلام فرمود: «این ناصبی چه می‌گوید؟» گفتم: فدایت شوم! درباره‌ی چه چیزی؟ فرمود: «درباره‌ی اذان گفتن و رکوع و سجودشان.» گفتم: همانا می‌گویند که ابی بن کعب (از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله) آن را در خواب دیده است.
سپس حضرت فرمود: «دروغ گفتند! همانا دین خداوند عز و جل، عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود!...»

منابع:
📕کافی، ج ۳، ص ۴۸۲
📘علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۱۲

✍🏻بیان:
✓متن عربی روایت را اینجا بخوانید.
✓تضاد تام کلمات این علامه (!) با احادیث اهل بیت علیهم السلام کاملاً روشن است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد اما متعصبان و بت پرستان و ترجیح دهندگان غیر معصوم بر معصوم همیشه در لباس شیعه بودند و هستند و زیر همین پست هم تعصب خود را نشان خواهند داد. ببینیم و تعریف کنیم.


✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے


#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
💬#حسن_زاده_آملی: منظور از لفظ «#حجامت» در روایات یعنی «#بادکش» مگر اینکه به همراه لفظ «شرط» بیاید!
«در یک روایت، صدوق از امام رضا علیه السلام نقل می‌کند که بچه هایتان را ماهی چند بار حجامت کنید.
این روایت را اگر به من بدهند می‌گویم مگر بچه چقدر خون دارد که در ماه چند بار حجامت شود؟!
مرحوم استاد ما علامه شعرانی می‌فرمودند:
اگر حجامت، مطلق ذکر شود یک معنی دارد و اگر همراه لفظ «شرط» باشد معنی دیگر.
اگر همراه «شَرَط» باشد یعنی «تیغ زدن و خون خارج کردن»؛ ولی اگر حجامتِ تنها باشد به معنی «بادکش کردن» است.»
(منبع: توصیه های پزشکی علامه حسن زاده، گردآوری: جواد اسحاقی. لینک اول، لینک دوم)

✍🏻پیشتر نیز از کتاب طب و طبیب و تشریح، صفحه ۲۶، مشابه این عبارت را از ایشان نشان دادیم. (اینجا)


✍🏻اکنون به نقد و بررسی این ادعاها می‌پردازیم تا برای همه میزان بی‌سوادی این علامه (!) نسبت به فهم ساده‌ترین احادیث طبی روشن شود.
ابتدا ادعای مربوط به حجامت کودکان را بررسی کرده و سپس به معنای لفظ حجامت در روایات می‌پردازیم.

1⃣اولاً:
چنین حدیثی در هیچ یک از منابع موجود شیعه و سنی وجود ندارد! و این یک دروغ بستن آشکار هم به شیخ صدوق و هم به امام رضا علیه السلام است!

2⃣ثانیاً:
ظاهراً مد نظر ایشان روایت زیر است؛ چون هیچ روایت دیگری درباره‌ی حجامت مداوم کودکان وجود ندارد به جز روایت زیر:

📜متن روایت:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ اَلسِّمْطِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: إِذَا بَلَغَ اَلصَّبِيُّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ فَاحْجُمْهُ فِي كُلِّ شَهْرٍ فِي اَلنُّقْرَةِ فَإِنَّهَا تُجَفِّفُ لُعَابَهُ وَ تُهْبِطُ اَلْحَرَارَةَ مِنْ رَأْسِهِ وَ جَسَدِهِ

📝ترجمه‌ی روایت:
امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه کودک (سنش) به چهار ماه رسید پس او را هر ماه در نقره (=گودی پشت سر) حجامت کن که همانا این، آبریزش دهانش را خشک کرده و حرارت را از سر و تنش می‌راند.»

منابع:
📚الأصول الستة عشر، ج ۱، ص ۱۲۲
📕کافی، ج ۶، ص ۵۳
📙تهذيب الأحکام، ج ۸، ص ۱۱۴
📒مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۷۶

✍🏻بیان:
✓این روایت در اصل زید زراد، مستقیم از امام صادق علیه السلام نقل شده با این تفاوت که در آن عبارت «فَاحْجُمُوهُ فِي كُلِّ شَهْرٍ حَجْمَةً فِي نُقْرَتِهِ» دارد؛ یعنی کودک را در هر ماه یک مرتبه در نقره حجامت کن.
✓خودتان حدیث را به وضوح و صراحت دیدید.
✓اولاً اصلاً شیخ صدوق چنین حدیثی نقل نکرده! بلکه شیخ کلینی و شیخ طوسی و مرحوم طبرسی این را نقل کردند.
✓ثانیاً اصلاً از امام رضا علیه السلام نیست بلکه از امام صادق علیه السلام است!
✓ثالثاً اصلاً نفرمود «در هر ماه چند بار کودک را حجامت کن» بلکه فرمود «بعد از چهارماهگی، ماهی یک بار حجامتش کن.» که این "یک مرتبه حجامت کردن" از لحن و فحوای نقل کافی و تهذیب هم واضح بود علی رغم اینکه به جهت سند بهتر، نقل زید زراد اولویت دارد و در آن به صراحت گفته "ماهی یک بار حجامت"
✓رابعاً این کودک تحویل شما. بفرمایید هر ماه، او را در قسمت نقره و هر قسمتی که با علامه‌گی خود تشخیص می‌دهید بادکش کنید. بادکش گرم و سرد و هر شکلی که می‌خواهید بکنید. اگر حرارت و آبریزش دهان بچه برطرف شد!
✓خامساً ایشان در نهایت بی سوادی می‌گوید: «مگر بچه چقدر خون دارد!»
✓در پاسخ به این شبهه دو نکته را عرض می‌کنیم:
۱-میزان خون بدن یک موجود را باید نسبت به اندازه‌ی بدن او در نظر گرفت؛ یعنی مهم این است که میزان خون بچه نسبت به اندازه‌ی کلی بدنش چقدر باشد نه اینکه میزان خون بچه را با میزان خون انسان بالغ قیاس کنید و سپس بگویید مگر "بچه" چقدر خون دارد؟!
این حرف مانند این است که بگوییم: مگر پشه نسبت به گاو چقدر خون دارد؟! در حالی که هر صاحب عقلی می‌فهمد میزان خون پشه را باید نسبت به اندازه‌ی بدنش در نظر گرفت و سپس با میزان خون گاو نسبت به اندازه‌ی بدنش مقایسه کرد نه اینکه میزان خون بچه را بدون در نظر گرفتن اندازه‌ی بدنش با میزان خون انسان بالغ قیاس کنیم!
۲-در روایت بعدی ثابت می‌کنیم که با رعایت شرط مذکور (یعنی با در نظر گرفتن میزان خون نسبت به اندازه‌ی بدن) خون بچه از همه بیشتر است و بیشترین میزان خون بدن انسان در دوران کودکی و نوزادی است!
۳-ثابت می‌کنیم که بیشترین اندازه و تجمع خون در قسمت سر است و دستور امام صادق علیه السلام به خون کشیدن هر ماه از پشت سرِ نوزادِ چهارماهه کاملاً بر اساس حکمت الهی و بسیار علمی و دقیق بوده که امثال این علامه‌های ذوالفنون (!) مانند شعرانی‌ها و حسن زاده‌ها از فهم آن عاجزند.

ادامه دارد...

✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے

#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
💬#حسن_زاده_آملی: منظور از لفظ «#حجامت» در روایات یعنی «#بادکش» مگر اینکه به همراه لفظ «شرط» بیاید! «در یک روایت، صدوق از امام رضا علیه السلام نقل می‌کند که بچه هایتان را ماهی چند بار حجامت کنید. این روایت را اگر به من بدهند می‌گویم مگر بچه چقدر خون دارد که…
✍🏻اثبات اینکه بیشترین اندازه‌ی خون انسان در زمان کودکی است و سر انسان پر از خون بوده و درمیان اعضاء، سر بیشترین سهم را از خون دارد:

📜متن روایت:
وَ اِعْلَمْ يَا أَمِير...أَنَّ أَحْوَالَ اَلْإِنْسَانِ اَلَّتِي بَنَاهُ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهَا وَ جَعَلَهُ مُتَصَرِّفاً بِهَا أَرْبَعَةُ أَحْوَالٍ اَلْحَالَةُ اَلْأُولَى لِخَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ فِيهَا شَبَابُهُ وَ صَبَاهُ وَ حُسْنُهُ وَ بَهَاؤُهُ وَ سُلْطَانُ اَلدَّمِ فِي جِسْمِه...أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَنَى اَلْأَجْسَاد عَلَى أَرْبَعِ طَبَائِعَ عَلَى اَلدَّمِ وَ اَلْبَلْغَمِ وَ اَلصَّفْرَاءِ وَ اَلسَّوْدَاءِ...ثُمَّ فُرِّقَ ذَلِكَ عَلَى أَرْبَعَةِ أَجْزَاءٍ مِنَ اَلْجَسَدِ...وَ اِعْلَم...أَنَّ اَلرَّأْسَ وَ اَلْأُذُنَيْنِ وَ اَلْعَيْنَيْنِ وَ اَلْمَنْخِرَيْنِ وَ اَلْأَنْفَ وَ اَلْفَمَ مِنَ اَلدَّمِ...

📝ترجمه‌ی روایت:
امام رضا علیه السلام خطاب به مأمون علیه اللعنة فرمود: «بدان ای امیر! همانا حالت‌های (عمر) انسان که خداوند او را بر آن بنا کرده و آن را متصرف در او قرار داده چهار حالت است. حالت اول تا پانزده سالگی است که جوانی‌اش و کودکی‌اش و زیبایی‌اش و ارزشش و سلطنت خون در تنش در این حالت (یعنی در این پانزده سال) است...همانا خداوند عز و جل تن‌ها را بر چهار طبع بنا نهاد. بر خون و بلغم و صفرا و سودا...سپس آن‌ها را بر چهار قسمت از تن پخش کرد...و بدان! که همانا سر و دو گوش و دو چشم و دو راه بینی و خود بینی و دهان، پر از خون است...»

منبع:
📙الرسالة الذهبیة، م.نجف، ص ۴۷ و ۵۲

✍🏻بیان:
✓از روایت فوق روشن است که سر کودک، پر خون ترین عضو انسان در تمام عمرش است. پس دستور معصوم به حجامتِ هر ماهه‌ی کودک از گودی پشت سر، بسیار دقیق و حکیمانه است تا مبادا این حجم زیاد خون در سر کودک موجب خفگی یا چیرگی خون بر او شده و او را بکشد. چه اینکه امام رضا علیه السلام فرمود: «خون بنده‌ای است و چه بسا بنده که سرورش را می‌کشد.» (علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۰۰) که پیشنهاد می‌شود روایات دیگر در زمینه‌ی تبیغ و چیرگی خون و خطر قتل آن را از این پست بخوانید.
✓پس ازدیاد خون، آن‌ هم در سر، آن هم در پرخون ترین حالت انسان یعنی در زمان کودکی بسیار خطرناک است برای همین باید به صورت مداوم و با فاصله‌ی کم، #حجامت انجام شود.
✓ضمن اینکه در خود همان حدیث آمده که «این حجامتِ مداومِ نقره برای کودک، حرارت را از سر و تنش می‌راند.» و در احادیث دیگر داریم که «منشاء حرارت، خون است.»
✓پس واضح است که علت این حرارت بالای سر و تن بچه، میزان بالای خون در او است دقیقاً برعکس توهمی که جناب علامه (!) و استاد ذوالفنونش (!) داشته است.
✓بنابراین بیسوادی مطلق این علامه (!) و استادش نسبت به احادیث و نسبت به میزان خون بدن انسان واضح شد.
✓هم به شیخ صدوق و امام رضا علیه السلام دروغ بست و هم نشان داد که در تحلیل یک روایت ساده چقدر ضعیف و بی‌سواد است و بسیار ناشیانه، خون بچه را بدون در نظر گرفتن اندازه‌ی بدنش، با خون انسان بالغ قیاس می‌کند!
✓و گرنه هرکس از اعضای همین کانال که این احادیث را خوانده باشد راحت می‌فهمد که دوران کودکی پرخون ترین حالت انسان در کل طول عمر اوست.


✍🏻اکنون معنای لفظ حجامت را با توجه به کتب لغت و احادیث نشان می‌دهیم تا ثابت شود اینکه این علامه (!) حجامت را به معنای «بادکش و بدون خونگیری» معنا کرده وهم و خیالی بیش نیست و نشانگر جهل و نادانی او نسبت به معنای ساده‌ترین الفاظ احادیث است:


1⃣اول: معنای لفظ حجامت از کتب لغت

۱-حَجَمَهُ يَحْجُمُه من باب قتل: شرطه...اسم صناعة:حجامة (مجمع البحرین، ص ۱۴۳۴: او را حجْم کرد یعنی تیغ زد...نام حرفه: حجامت)
۲-المِحْجَم: الآلةُ التي یجتمع فیها الدم الحجامة عند المصّ (النهاية لابن اثير: محجم (=لیوان حجامت) آلتی است که هنگام مکش، خون حجامت در آن جمع می‌شود.)

✍🏻بنده معتقدم به جز معانی ابتدایی و بدوی مانند «کان» و «الذین» و «ذلک» و «ما» و ... باید معنای باقی لغات روایات را از استعمالات اهل بیت علیهم السلام فهمید کما اینکه زبان شناسان نیز بهترین راه شناخت معنای لغات را دیدن استعمالات مختلف از آن لغت در جملات متعدد می‌دانند.
✓پس دلیل اصلی ما برای معنای لفظ حجامت، استعمالات مختلف ائمه علیهم السلام از این لفظ در کنار قرائنی است که از لحن و فحوای حاکم بر جملاتشان کاملاً واضح و روشن می‌کند که منظور از حجامت یعنی «گرفتن و کشیدن خون».

✍🏻اکنون به گوشه‌ای از این روایات می‌پردازیم تا واضح شود که حجامت یعنی «کشیدن خون.»
سپس همان روایات را با معنای توهمی و ادعایی جناب علّامه (!) حسن زاده و استاد ذوالفنونشان جناب علامه (!) شعرانی معنا می‌کنیم تا ببینید که جوکی بیش نخواهند شد!


✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے


ادامه دارد...


#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
✍🏻اثبات اینکه بیشترین اندازه‌ی خون انسان در زمان کودکی است و سر انسان پر از خون بوده و درمیان اعضاء، سر بیشترین سهم را از خون دارد: 📜متن روایت: وَ اِعْلَمْ يَا أَمِير...أَنَّ أَحْوَالَ اَلْإِنْسَانِ اَلَّتِي بَنَاهُ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهَا وَ جَعَلَهُ…
2⃣دوم: معنای لفظ #حجامت از روایات:
✍🏻در این قسمت به طور واضح مشخص می‌کنیم که حجامت یعنی «خون کشیدن» نه طبق توهم #حسن_زاده_آملی که لفظ حجامت را بدون لفظ «شرط» به معنای «بادکش کردن» بدون تیغ و بدون خون گرفتن می‌داند.


🔶🔹روایت اول

📜متن روایت:
وَ اِعْلَمْ أَنَّ الْحِجَامَةَ إِنَّمَا تَأْخُذُ دَمَهَا مِنْ صِغَارِ الْعُرُوقِ الْمَبْثُوثَةِ فِی اللَّحْمِ

📝ترجمه‌ی روایت:
امام رضا علیه السلام خطاب به مأمون لعنة الله علیه فرمود:
«بدان! همانا حجامت، خون را از مویرگ‌های نهفته در گوشت می‌گیرد.»

منبع:
📙الرساله الذهبیة، م.نجف، ص ۵۴

✍🏻بیان:
اکنون همین حدیث را طبق معنای توهمی حسن زاده معنا می‌کنیم:
همانا بادکش (بدون تیغ)، خون را از مویرگ‌های نهفته در گوشت می‌گیرد😂


🔶🔹روایت دوم

📜متن روایت:
أَحْمَدُ بن مُحَمَّدٍ اَلْكُوفِيُّ عن عَلِيِّ بن اَلْحَسَنِ بن عَلِيِّ بن فَضَّالٍ عن مُحَمَّدِ بن عَبْدِ اَلْحَمِيدِ عن اَلْحَكَمِ بن مِسْكِينٍ عن حَمْزَةَ بْنِ اَلطَّيَّارِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَرَآنِي أَتَأَوَّهُ فَقَالَ مَا لَكَ قُلْتُ ضِرْسِي فَقَالَ لَوِ اِحْتَجَمْتَ فَاحْتَجَمْتُ فَسَكَنَ فَأَعْلَمْتُهُ فَقَالَ لِي مَا تَدَاوَى اَلنَّاسُ بِشَيْءٍ خَيْرٍ مِنْ مَصَّةِ دَمٍ أَمْ مُزْعَةِ عَسَلٍ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا اَلْمُزْعَةُ عَسَلٍ [عَسَلاً] قَالَ لَعْقَةُ عَسَلٍ

📝ترجمه‌ی روایت:
حمزه پسر طیار میگوید: نزد امام کاظم علیه السلام نشسته بودم پس مرا دید که ناله می‌کنم سپس فرمود: «تو را چه شده؟». گفتم: دندانم. سپس فرمود: «حجامت کن» پس من حجامت کردم و درد آرام شد. سپس او را با خبر کردم. پس به من فرمود: «مردم خود را با هیچ چیزی بهتر از مکیدن خون یا چشیدن عسل، درمان نکرده‌اند»

منبع:
📕کافی، ج ۸، ص ۱۹۴

✍🏻بیان:
✓این روایت به وضوح لفظ «حجامت» را به «مصة الدم (مکیدن خون)» معنا کرده است. البته در لغت هم ریشه‌ی «حَجَمَ» به معنای مکیدن است منتها «حجامت» یک اصطلاح عرفی است که بر مکیدن "خون" اطلاق می‌شو‌د.
✓اکنون همین روایت را طبق توهم حسن زاده -که می‌گوید هر جا در روایات لفظ حجامت بدون ریشه‌ی «شرط» آمده باشد یعنی بادکش کردن- معنا می‌کنیم:
امام به من فرمود: «بادکش کن.» پس من بادکش کردم و درد دندانم آرام شد. پس حضرت را با خبر کردم سپس ایشان فرمود: «مردم، خود را با هیچ چیزی بهتر از مکیدن خون یا چشیدن عسل درمان نکرده‌اند!»😕😂


🔶🔹روایت سوم

📜متن روایت:
مُحَمَّدُ بن يَحْيَى عن أَحْمَدَ بن مُحَمَّدِ بن عِيسَى عَن اِبْن مَحْبُوبٍ عن أَبِي أَيُّوبَ اَلْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ...و قُلْتُ فَمَا صِفَةُ خِلْقَةِ اَلْعَلَقَةِ اَلَّتِي تُعْرَفُ بِهَا فَقَالَ هِيَ عَلَقَةٌ كَعَلَقَةِ اَلدَّمِ اَلْمِحْجَمَةِ اَلْجَامِدَةِ

📝ترجمه‌ی روایت:
«محمد بن مسلم گفت: از امام باقر علیه السلام پرسیدم صفتِ آفرینشِ عَلَقه‌ای که (خلقت انسان) با آن شناخته می‌شود چیست؟
پس حضرت فرمود: آن لخته‌ای است مانند لخته‌ی خونِ لیوان حجامت که منجمد (و سفت و ژله‌ای) است...»

منابع:
📕کافی، ج ۷، ص ۳۴۵
📙تهذيب الأحکام، ج ۱۰، ص ۲۸۳
📗عوالي اللئالي، ج ۳، ص ۶۵۱

✍🏻بیان:
✓اینجا هم حضرت نه تنها خیلی واضح بیان می کنند که در لیوان حجامت، خون لخته قرار می‌گیرد بلکه آنقدر این مسأله واضح بوده که امر مبهم دیگری را با این مساله‌ی واضح معنا کرده و روشن می‌سازد.
✓حال حساب کنید طبق توهم جناب حسن زاده و استاد ذوالفنونشان (!)، حجامت به معنای بادکش بدون تیغ و خونگیری باشد آنوقت این لخته‌ خون لیوان حجامت دقیقاً از کجا می‌خواهد خارج شود و در لیوان بریزد؟😄


✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے


ادامه دارد...


#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
2⃣دوم: معنای لفظ #حجامت از روایات: ✍🏻در این قسمت به طور واضح مشخص می‌کنیم که حجامت یعنی «خون کشیدن» نه طبق توهم #حسن_زاده_آملی که لفظ حجامت را بدون لفظ «شرط» به معنای «بادکش کردن» بدون تیغ و بدون خون گرفتن می‌داند. 🔶🔹روایت اول 📜متن روایت: وَ اِعْلَمْ أَنَّ…
🔶🔹روایت چهارم

📜متن روایت:
أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بن عَبْدِ اَللَّهِ عن أَحْمَدَ بن مُحَمَّدِ بن خَالِدٍ عن أَبِيهِ عن عَبْدِ اَللَّهِ بن سِنَانٍ عن خَلَفِ بن حَمَّادٍ عن رَجُلٍ عن أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: إِذَا أَرَدْتَ الْحِجَامَةَ فَخَرَجَ الدَّمُّ مِنْ مَحَاجِمِکَ فَقُلْ قَبْلَ أَنْ تَفْرُغَ وَ قُلْ وَ الدَّمُ یَسِیلُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْکَرِیمِ مِنَ الْعَیْنِ فِی الدَّمِ وَ من کُلِّ سُوءٍ فِی حِجَامَتِی هَذِهِ...

📝ترجمه‌ی روایت:
امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه حجامت را اراده کردی و خون از جایگاه‌های حجامتت خارج شد پس قبل از اینکه فارغ شوی در حالی که خون بیرون می‌ریزد بگو: به نام خدای همه‌بخشِ مهربان. از آسیب چشم در خون (یعنی چشم زخم) و از هر بدیِ حجامتم الان، به خدای کریم پناه می‌برم...»

منابع:
📒معاني الأخبار، ج ۱، ص ۱۷۲
📗طب الأئمة علیهم السلام، ج ۱، ص ۵۵

✍🏻بیان:
✓سند طب الائمه علیهم السلام متفاوت بوده و همین روایت را از امام باقر علیه السلام نقل کرده است.
✓اکنون این روایت را طبق توهم حسن زاده و شعرانی معنا می‌کنیم که بیشتر شبیه جوک می‌شود:
«هرگاه بادکش را اراده کردی و خون از جایگاه‌های بادکشت (بدون تیغ!) خارج شد پس قبل از اینکه فارغ شوی در حالی که خون بیرون می‌ریزد این دعا را بگو.»😄😂


🔶🔹روایت پنجم

📜متن روایت:
«رُوِيَ عَنِ اَلْعَالِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: الْحِجَامَةُ بَعْدَ الْأَکْلِ لِأَنَّهُ إِذَا شَبِعَ الرَّجُلُ ثُمَّ احْتَجَمَ اجْتَمَعَ الدَّمُ وَ أَخْرَجَ الدَّاءَ وَ إِذَا احْتَجَمَ قَبْلَ الْأَکْلِ خَرَجَ الدَّمُ وَ بَقِیَ الدَّاءُ»

📝ترجمه‌ی روایت:
از امام کاظم علیه السلام روایت شده که فرمود: «حجامت پس از خوردن است. برای اینکه هرگاه انسان سیر باشد و سپس حجامت کند خون جمع شده و بیماری خارج می‌گردد و هرگاه پیش از خوردن (و با شکم خالی)، حجامت کند خون خارج می‌شود ولی بیماری باقی می‌ماند.»

منبع:
📘مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۷۳

✍🏻بیان:
✓حال توهم حسن زاده و استادش شعرانی را در معنای این حدیث داخل می‌کنیم:
«هرگاه انسان پس از خوردن، بادکش (بدون تیغ) کند خون جمع شده و بیماری بیرون می‌ریزد! و هرگاه پیش از خوردن (با شکم خالی)، بدون تیغ و بدون خونگیری بادکش بکند خون خارج می‌شود ولی بیماری باقی می‌ماند!»🤯😁😂


🔶🔹روایت ششم

📜متن روایت:
وَ عَنْهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: وَ لَا تَحْتَجِمْ حَتَّی تَأْکُلَ شَیْئاً فَإِنَّهُ أَدَرُّ لِلْعُرُوقِ وَ أَسْهَلُ لِخُرُوجِهِ وَ أَقْوَی لِلْبَدَنِ

📝ترجمه‌ی روایت:
امام صادق علیه السلام فرمود: «حجامت نکن تا اینکه چیزی بخوری. پس به درستی که این کار برای رگ‌ها، ریزاننده‌تر و برای خارج شدنش آسان‌تر و برای بدن نیروسازتر است.»

منبع:
📘مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۷۳

✍🏻بیان:
لابد منظور حضرت، خارج شدن خون برزخی از رگ‌های جسمِ مثالی است که فقط چشمان حسن زاده‌ها و شعرانی‌ها آن را می‌بیند😁 نخیر آقاجان! باید بچشی تا بفهمی. این چیزها بدون استاد راه فهمیده نمی‌شود. باید جان به لب برسد تا جام به لب برسد!😄


🔶🔹روایت هفتم

📜متن روایت:
عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: «إِذَا ثَارَ بِأَحَدِکُمُ الدَّمَ فَلْیَحْتَجِمْ لَا یَتَبَیَّغْ بِهِ فَیَقْتُلَهُ...»

📝ترجمه‌ی روایت:
«هرگاه خون بر یکی از شما بجوشد پس باید حجامت کند تا بر او چیره نشود و او را نکشد...»

منبع:
📘مکارم الاخلاق، ص ۷۵

✍🏻بیان:
معنای این روایت -علاوه بر آنکه از معنای تبیغ واضح است- در روایت بعدی کاملاً روشن می‌شود.


🔶🔹روایت هشتم

📜متن روایت:
«وَ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا تَبَیَّغَ الدَّمُ بِأَحَدِکُمْ فَلْیُهَرِقْهُ وَ لَوْ بِمِشْقَصٍ»

📝ترجمه‌ی روایت:
«هرگاه خون بر یکی از شما چیره شد پس باید آن را بریزد هرچند با نوک تیر جنگی باشد!»

منبع:
📙دعائم الاسلام، ج ٢، ص ۱۴۵

✍🏻بیان:
✓این روایت واضح می‌کند که هنگام تبیغ و چیرگی خون، باید آن را خارج کرد. اما ظاهراً جناب ابولفضائل، عارف کامل، علامه (!) حسن زاده و استاد ذوالفنونشان (!) با وِردی عرفانی و دستانی برزخی و نیرویی الهی که از اثرات فناء فی الله حاصل کردند می‌توانند بدون هیچ تیغی، با بادکش خالی، خون را خارج کنند و تبیغ و چیرگی آن را رفع نمایند!😁😄


✍🏻سخن آخر:
بیسوادی و پنچری مطلق علامه‌های پوشالی نسبت به فهم ساده‌ترین الفاظ احادیث از این مطالب ساده‌ی طبی کاملاً آشکار شد.
اکنون که دیدید ترجمه و تأویل غلط یک کلمه، ده‌ها حدیث را تحریف می‌کند روشن می‌شود که چطور اینهمه تحریف و بدعت در دین پدید می‌آید.
حال حساب مطالب عرفانی و عقیدتی این آقایان را بکنید.


🤲🏻اللهم عجل لولیک الفرج


✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے


#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
💬#حسن_زاده_آملی: علم طب معدوم بود بقراط آن را ایجاد کرد؛ و مرده بود، جالینوس احیائش کرد؛ و متفرق بود، رازی جمعش نمود و ناقص بود شیخ الرئیس ابوعلی سینا تکمیلش کرد! (طب و طبیب و تشریح، ص ۵۱؛ نقل همین مطلب در سایت طرفداران ایشان: لینک اول، لینک دوم، لینک سوم)

✍🏻بله! انبیاء و پیامبران و ائمه علیهم السلام هم در نقش بودند و علّاف و مشغول تماشا که بقراط و جالینوس و رازی و ابن سینا طب را تولید و تدوین و تکمیل کنند!
⚠️این عقیده خلاف ضروریات تمام ادیان است.
✓در پست بعدی تضاد تام این باور را با ضروریات دین و احادیث اهل بیت علیهم السلام نشان می‌دهیم.

#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
✍🏻بیان: ✓بخش دیگری از همین روایت نیز در ابطال این توهم که طب، با تجربه و آزمایش ایجاد شده اینگونه آمده: و لَئِنْ قُلْتَ بِالتَّجْرِبَةِ وَ الشُّرْبِ لَقَدْ کَانَ یَنْبَغِی لَهُ أَنْ یَمُوتَ فِی أَوَّلِ مَا شَرِبَ وَ جَرَّبَ تِلْکَ الْأَدْوِیَةَ بِجَهَالَتِهِ…
🔶🔹روایت سوم

📜متن روایت:
عنْ أَبِی الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها مَا ذَا عَلَّمَهُ قَالَ الْأَرَضِینَ وَ الْجِبَالَ وَ الشِّعَابَ وَ الْأَوْدِیَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى بِسَاطٍ تَحْتَهُ فَقَالَ وَ هَذَا الْبِسَاطُ مِمَّا عَلَّمَهُ.

📝ترجمه‌ی روایت:
ابوالعباس گفت: از امام صادق علیه السلام درباره‌ی گفتار خداوند «و به آدم همه‌ی نام‌ها را آموخت» (بقرة/۳۱) سوال کردم که چه چیزی به او آموخت؟ فرمود: «علم زمین‌ها و کوه‌ها و آب‌راهه‌ها و دره‌ها» سپس حضرت به گلیم زیرش نگاه کرد و فرمود: «و این گلیم هم از آن چیزهایی است که خداوند به آدم آموخت!»

منبع:
📒التفسير للعیاشی، ج ۱، ص ۳۲

✍🏻بیان:
✓ممکن است لفظ «اودیه» تصحیف «ادویه» باشد که در این صورت به معنای داروهاست.
✓روشن است که وقتی به حضرت آدم علیه السلام علم بساط زیر پای امام صادق علیه السلام هم داده شده قطعاً علم طب و علم خواص و عوارض همه‌ی گیاهان و جانداران روی زمین نیز داده شده است. پس او بوده که اولین طبیب و ایجاد کننده‌ی علم طب بوده است نه طبق توهم جناب حسن زاده، بقراط!


🔶🔹روایت چهارم

📜متن روایت:
حَدَّثَنَا أَبُو اَلْقَاسِمِ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى اَلْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أُهْدِيَ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ والجوج [دانجوج] فِيهِ حَبٌّ مُخْتَلِطٌ فَجَعَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يُلْقِي إِلَى عَلِيٍّ حَبَّةً وَ حَبَّةً وَ يَسْأَلُهُ أَيُّ شَيْءٍ هَذَا وَ جَعَلَ عَلِيٌّ يُخْبِرُهُ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمَا إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَخْبَرَنِي أَنَّ اَللَّهَ عَلَّمَكَ اِسْمَ كُلِّ شَيْءٍ كَمَا «عَلَّمَ آدَمَ اَلْأَسْمٰاءَ كُلَّهٰا»

📝ترجمه‌ی روایت:
امام صادق علیه السلام فرمود: به رسول خدا صلی الله علیه و آله چیزی هدیه دادند که درون آن چند دانه‌ی دَرهم بود. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله، آن‌ها را دانه به دانه به علی علیه السلام می‌داد و از او می‌پرسید این چه چیزی است؟ و علی علیه السلام هم به ایشان گزارش می‌داد (که این دانه چیست). پس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آگاه باش که همانا جبرئیل مرا با خبر ساخت که خداوند به تو نام همه چیز را آموخته است همانگونه که به آدم همه‌ی نام‌ها را آموخت.»

منبع:
📗بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۴۱۸

✍🏻بیان:
✓جای هیچ تردیدی نیست که این از ضروریات و بدیهیات عقلی و شرعی است که اولین انسان روی زمین باید صاحب وحی و آگاه به علم طب بوده باشد تا در روی زمین هلاک نشود و نسل انسان در همان آغاز، منقرض نشده و خلقت خداوند بیهوده و عبث نگردد و کسی که معتقد باشد "طب تا زمان بقراط معدوم بوده و بقراط، ایجاد کننده‌ی طب و اولین طبیب بوده است" هم باید در سلامت عقل او و هم در سلامت دین او تردید جدی کرد!
✓جالب‌تر آن جاست که چنین افرادی با این توهم سنگین -که ظاهراً از اثرات القائات رحمانی و مکاشفات ربانی و سلوک رحمانی (!) و اعمال عرفانی‌شان باشد-، علامه و ذوالفنون و ابوالفضائل و عارف کامل خوانده می‌شوند و از آن نیز جالب‌تر این است که هنوز پرستندگان و شیعیان او نمی‌خواهند این اشتباهات و فجایع او را بپذیرند و همچنان کل استدلالشان این است که: "جمع کثیری از عمامه به سرها از او با عبارات و القاب بلندبالا یاد و تمجید کردند!" و دقیقاً مانند بت پرستان زمان حضرت ابراهیم علیه السلام می‌گویند: "یعنی بزرگان و نیاکان ما نفهمیدند و تو فهمیدی؟!"
✓آری! این جمله‌ی تکراری همیشه در طول تاریخ در برابر افرادی که مردم را دعوت به تفکر و تعقل می‌کردند شنیده شده و می‌شود و خواهد شد. أ فلا تتدبرون؟!


✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے


#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
Forwarded from مکتب اسلامی
🔰 چرا امام رضا علیه السلام در هنگام مریضی طبیب خبر می کنند؟

#یادداشت

امروز وقتی داشتم حرکت امام رضا از مدینه به سمت توس را بررسی می کردم با روایتی جالب و قابل توجه روبرو شدم. روایتی که از ابوهاشم جعفری نقل شده و #علامه_مجلسی آن را در بحارالانوار ج 49 ص 117 آورده است. اول خواستم نسبت به راوی روایت اطمینان بیشتری کسب کنم. سراغ کتاب رجالی #نجاشی رفتم. کتابی که به عنوان مرجع رجال در بین علما معروف است. عباراتی که مرحوم نجاشی درباره ابوهاشم آورده بود اطمینانم را نسبت به روایت دوچندان کرد. عباراتی مثل «عظيم المنزلة عند الائمة عليهم‌السلام»، «شريف القدر»، «ثقة». البته وقتی دیگر منابع رجالی مثل رجال کشی، الفهرست، معجم رجال الحدیث آیت الله خویی، رجال علامه حلی و... را نیز بررسی کردم عباراتی شبیه به این مشاهده کردم.

🔻 شما هم روایت را بخوانید:

روي عن أبي هاشم الجعفري قال : لما بعث المأمون رجاء بن أبي الضحاك لحمل أبي الحسين علي بن موسى الرضا على طريق الاهواز ، لم يمر على طريق الكوفة ، فبقي به أهلها وكنت بالشرقي من آبيدج موضع فلما سمعت به سرت إليه بالاهواز وانتسبت له وكان أول لقائي له ، وكان مريضا...

ابو هاشم جعفرى گفت وقتى مأمون رجاء بن ابى ضحاك را مأمور آوردن حضرت رضا كرد از راه اهواز رجاء از راه كوفه نيامد اهالى كوفه انتظار آن جناب را داشتند من در قسمت شرقى محلى بنام آبيدج بودم همين كه شنيدم آن جناب را بطرف مرو مى‌برند خود را به اهواز رسانيدم. خدمتش رسيدم و خود را معرفى كردم اولين مرتبه‌اى بود كه ايشان را ميديدم امام عليه السّلام مريض بود هوا هم گرم،بمن فرمود:برايم طبيبى بياور. پزشكى آوردم حضرت رضا يك نوع گياهى را برايش نام برد كه طبيب گفت كسى را روى زمين نديده‌ام كه اسم اين گياه را بداند جز شما از كجا اطلاع پيدا كرده‌اى ولى اين گياه در چنين وقتى يافت نميشود و از گياه‌هاى دوران گذشته است به او فرمود برايم مقدارى نيشكر تهيه كن. پزشك عرض كرد اين سخت‌تر از اولى است زيرا حالا وقت نيشكر نيست. حضرت رضا عليه السّلام فرمود اين دو چيز در همين سرزمين و هم اكنون وجود دارد اين شخص،اشاره بمن كرد،با تو خواهد آمد بطرف آب شاذروان ميرويد و از آب رد ميشويد آسيابى خواهيد ديد بطرف آسياب ميرويد در آنجا مردى سياه را در آسياب خواهيد ديد به او بگوئيد كجا نيشكر و فلان گياه ميرويد (اسم آن گياه را راوى فراموش كرده) فرمود حركت كن من رفتم به آسياب رسيديم و مرد سياه را ديديم از او پرسيديم اشاره به پشت سر خود كرد ديديم نيشكر است هر چه لازم بود برداشتيم برگشتيم به آسياب آسيابان را نديديم خدمت حضرت رضا رسيديم خدا را ستايش نمود. طبيب بمن گفت اين مرد پسر كيست‌؟گفتم پسر پيغمبر ما است گفت از امتيازات نبوت چيزى دارد؟گفتم آرى من خودم مقدارى از آنها را ديده‌ام ولى پيغمبر نيست.گفت جانشين پيامبر است گفتم آرى.اين جريان را كه رجاء بن ابى ضحاك شنيد بهمراهان خود گفت اگر بيشتر در اين محل اقامت كند مردم فريفته او ميشوند بايد حركت كنيم از آنجا كوچ كرد.

امام رضا علیه السلام وقتی مریض می شوند دستور می دهند طبیبی برایشان بیاورند. اما با آن طبیب چکار دارند؟ طبیب برای #درمان امام رضا می آید؟!

کسانی که تصور می کنند امام رضا علیه السلام خود از درمان عاجز هستند و یا به هر علتی نمی خواهند علم طب خود را به کار گیرند، #امام_معصوم و عظمت ایشان را درست درک نکرده اند. این افراد اگر کمی روایات اهل بیت را با دقت بیشتری بررسی کنند به وضوح می بینند طبیبی که به محضر امام رضا علیه السلام آمده است چطور #مبهوت و #مقهور #علم و #عظمت آن حضرت شده است. کسی که اینطور مبهوت علم امام می شود و در مقابل آن حضرت حرفی برای گفتن ندارد، می خواهد بیماری امام را درمان کند؟!
برخی مدعی می شوند که امام رضا علیه السلام قصد به رخ کشیدن #عظمت_علمی خود را داشته اند. مرحبا بناصرنا. بله! حضرات معصومین علیهم السلام برای اثبات حقانیت و علم خود زحمت می کشیده اند و در بزنگاه های مختلف و با روش های گوناگون این موضوع را به مردم گوشزد می کرده اند. البته در این روایت نیز این موضوع روشن است که امام رضا علیه السلام علاوه بر اینکه عظمت خود را نشان داده اند به دنبال یاد دادن و تعلیم علم خود به دیگران نیز بوده اند.

چطور ممکن است کسی که اینطور همگان را مقهور علم خود می کند برای درمان خود به #علم_دیگران نیاز داشته باشد؟!

این روایت و روایات متعدد دیگری که در این زمینه آمده است شاهد محکم و مبرهنی است بر اینکه اهل بیت علیهم السلام هم علم طب داشته اند و هم آن را در مورد خود و دیگران به کار می گرفته اند.


🔻 متن کامل و عربی روایت
https://lib.eshia.ir/11008/49/118

#طب_اسلامی_داریم


🔻مکتب اسلامی
https://t.iss.one/joinchat/QfstbCaYNQj9x7Pz
💠 دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درباره #طب_اسلامی

🔅 خواجه نصیرالدین طوسی درکتاب کلامی «تجرید الاعتقاد» طی مطلبی درباره فلسفه بعثت، اموری چون «تشخیص زیانمند و سودمند»، «حفظ نوع انسانی» و «آموزش صنعت های پنهان از عقل و ادراک آدمی» را در حیطه رسالت های انبیا می داند:

🔹🔸 بعثت انبیا، [عقلاً] حَسَن است، به دلیل آن که شامل سودمندی هایی برای انسان هاست مانند: ۱- یاری رساندن به عقل در آنچه که به آن راه دارد ۲- ارائه حکم در مواردی که عقل بدان راه ندارد ۳- برطرف نمودن ترس ۴- تشخیص نیک و زشتی، و سودمند و زیانمند ۵- حفظ نوع انسانی و به کمال رساندن انسان ها بر حسب استعدادهای گوناگونشان ۶- آموزش دادن صنعت های پنهان از انسان ها ۷- آموزش امور اخلاقی و سیاسی ۸- خبر دادن از مجازات و پاداش خداوند. [۱]

🔅 از جمله ادلّه حُسن بعثت، این است که بعضی از اشیاء برای ما سودمند است مثل بسیاری از غذاها و داروها؛ و بعضی از آنها برای ما زیانمند است مثل بسیاری از سموم و گیاهان، و این در حالی است که عقل نمی تواند آنهارا دریابد، و با بعثت پیامبران این فائده بزرگ تأمین می شود… و از دیگر ادله حسن بعثت آن است که نوع انسانی برای بقای خود، به ابزار ها و اموری نیازمند است که جز با شناخت و علم نمی تواند بدان ها دست یابد، مانند لباس و مسکن؛ و نیروی [ادراک] بشری فاقد چنین شناختی است و این پیامبران هستند که این صنعت های سودمند و پنهان [از آدمی] را به انسان ها می آموزند.[۲]

1️⃣ کتاب تحریر خواجه نصیر[۱]

2️⃣ کشف المراد، ص ۲۷۱- ۲۷۲٫ برگرفته ازکتاب اسلام و تجدد مهدی نصیری.[۲]

📗منبع: کتاب دیدگاه ها پیرامون طب اسلامی
Forwarded from Deleted Account
آیا منبع #طب_اسلامی فقط نصوص خاص قرآن و احادیث (یعنی فروعات منصوص) است؟
⁉️#طب_سنتی تا چه اندازه اسلامی است؟!
چطور می‌توان از کتب طب سنتی به عنوان منبع طب اسلامی استفاده کرد؟

✔️به عنوان نمونه: إیارج فیقراء یکی از داروهای طب اسلامی که در قرآن و احادیث وجود ندارد و از منابع طب سنتی به دست آمده اما یک داروی اسلامی محسوب می‌شود.

✍🏻سیّد‌محمّدجواد‌ موسوے

@TebboZendegieEslami
Forwarded from 🌸طب و زندگے اسـلامے🌸 (سـیّد‌ محـمّد جـواد‌ موسـوے)
🔖نمونه‌ای عینی برای شناخت منشأ اتهام راویان احادیث به غلو و چرایی نقل روایات دارویی توسط غلات

✍🏻امروزه با وجود اینکه اکثریت شیعه به علم مطلق ائمه علیهم السلام باور و اعتقاد قلبی دارند اگر کسی ادعای #طب_اسلامی کند و بگوید «ائمه علیهم السلام یک طب کامل و مستقل و برتر ارائه دادند» یا بگوید «ما با همین منابع موجود و فقط با تکیه بر منابع معتبر و صحیح روایی برای همه‌ی بیماری‌ها راه‌های پیشگیری و درمان داریم»، افراطی و اخباری شناخته شده و از سوی اکثریت فقهاء و مجتهدین و اهل رجال، متهم به افراط و غلو خواهد شد! متهم به اینکه او با این باور، طب‌های دیگر را نادیده گرفته و در تمسک به روایات، زیاده روی می‌کند؛ زیرا باور و عقیده‌ی صحیح را در این نمی‌بینند که شیعه حتی برای پیشگیری و درمان و شناخت بدن هم باید به امام رجوع کند! بلکه از اساس، باور به اینکه ائمه و انبیاء علیهم السلام آمده‌اند تا در طب هم بندگان را از شرق و غرب و از غیر خودشان بی‌نیاز کنند از دیدگاه آنان «غلو» محسوب می‌شود؛ زیرا رسالت پیامبران و ائمه را تنها تبیین اخلاق، اعتقادات، احکام و توجه بشر از دنیا به سوی آخرت می‌دانند نه بیشتر! و اگر کسی بیش از این مقدار را برای ائمه قائل باشد در باور به نقش و مأموریت ائمه علیهم السلام دچار غلو، زیاده‌روی، اغراق و افراط شده است!
✓شبیه همین رخداد را می‌توان در زمان حضرات معصومین نیز متصور بود. به این ترتیب که در آن زمان، اگر کسی از شیعیانِ خودی و غیر باورمند به خالقیت ائمه علیهم السلام، معتقد می‌بود که حتی دارو و درمان بیماری‌اش را هم باید از امام بگیرد، شخصی غلو زده و افراطی و دچار گرایشات غلوآمیز شناخته می‌شد که در نقش و باور به جایگاه و مأموریت و رسالت ائمه علیهم السلام، اغراق و زیاده‌روی می‌کند! لذا این عده‌ی قلیل -که از قضا جزو خودی‌ها بوده و مانند جریان «غلو واقعی» تشکیلات خاص و گسترده نداشتند- به طور کامل از دور خارج شده و توسط فقهاء و اصحاب بزرگ، طرد و تخطئه و تضعیف و چه بسا لعن و تکفیر و حتی تبعید می‌شدند و دورشان خلوت شده و روایاتشان به ندرت توسط افراد بعدی نقل می‌شد.
✓از طرفی فقهاء و اصحاب مشهور و معروف، ضرورت مأموریت خود را تنها حفظ و نشر احادیث اعتقادی، فقهی و اخلاقی دانسته و کمتر به جمع و تألیف کتب طبی روایی می‌پرداختند.
✓در نتیجه کمتر کسی به دنبال اخذ احادیث طبی خصوصاً اخذ درمان و دارو از ائمه علیهم السلام می‌بود؛ لذا در اختیار داشتن چنین احادیثی، از منظر «اهل غلو واقعی»، اسرار اهل بیت علیهم السلام تلقی می‌شد و آن‌ها این روایات را که به زعمشان از اسرار بوده و در اختیار داشتن و و روایت کردنشان می‌توانست یک وجه امتیاز بسیار مهم و نشانه‌ی بابیت یا اهل سر بودنشان محسوب شود، جمع آوری کرده و ثبت و ضبط و روایت کردند تا امتیاز و برتری خود را با در اختیار داشتن این اسرار نشان دهند.
✓اما به علت فساد عقیده و عدم شهرت راویانشان، این احادیثشان از سوی اصحاب فقهاء تخطئه شده و ضعیف و غیر معتبر پنداشته شد.
در حالی که به تصریح خود ائمه علیهم السلام، فساد عقیده هیچ دخلی در صحت روایت ندارد آنجا که امام عسکری علیه السلام درباره‌ی بنی فضال که دچار انحرافات عقیدتی شده بودند فرمود: «آنچه روایت کرده‌اند را بگیرید و آنچه را که نظر داده‌اند رها کنید.» و یا آنجا که امام باقر علیه السلام فرمود: «همانا برای ما ظرف‌هایی است که آن‌ها را از علم و حکمت پر می‌کنیم ولی اهلش نیستند! پس ما آن‌ها را پر نمی‌کنیم مگر برای اینکه به شیعیان ما منتقل شود.»

✍🏻همانگونه که امروزه غالب مردم، بلکه فقهاء نامی شیعه در ساده ترین یا سخت ترین بیماری‌هایشان حتی به ذهن خود نمی‌آورند که داروی درمانشان در احادیث است و می‌توانند با رجوع به احادیث، ام اس، سرطان و بیماری‌های لاعلاج خود را درمان کنند و با آن از رجوع به بیگانه و یا معالجه در بلاد کفر بی‌نیاز باشند، در زمان معصوم نیز همین باور حاکم بوده و حتی به ذهن خود هم نمی‌آوردند که برای درمان خود باید بروند و از امام «دارو» بگیرند که به وضوح از روایت زیر نیز روشن است:

امام باقر علیه السلام به جریری فرمود:
ای جریری! رنگت پریده. آیا بواسیر داری؟ گفتم: بله ای فرزند رسول خدا و از خداوند می‌خواهم که (در قبال صبر در این بیماری) از پاداش محرومم نکند.
حضرت فرمود: آیا پس برای تو دارویی تجویز نکنم؟ گفتم: به خدا قسم همانا آن را با بیش از هزار دارو معالجه کردم اما هیچ یک از آن‌ها به من نفعی نرساند و بواسیرم خون را فواره می‌زند!
👈🏻حضرت فرمود: وای بر تو ای جریری! همانا من پزشک پزشکان و سرآمد دانشمندان و رأس حکیمان و معدن فقیهان و سرور فرزندان پیامبران بر روی زمین هستم.
گفتم: همینطور است ای سرور و آقای من!
(سپس امام دارویی به او فرمود که با یک‌بار مصرف، درمان شد: طب الائمه ص ۸۱)

✍🏻سـید‌محمـدجواد‌ موسوے

@TebboZendegieEslami
طب_الائمة_الصادقین_صلوات_الله_علیهم.pdf
3.2 MB
📚کتاب: "طب الائمة الصادقین صلوات الله علیهم"
✍️تألیف: ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری

📖زبان: فارسی
📝تحقیق و ترجمه حسین کلوشانی
🔖موضوع: #طب_اسلامی
💾 حجم فایل: ۳.۱ مگابایت
📑 تعداد صفحات: ۵۴۵

#دانلود_کتاب
▪️@vali_e_asr
Forwarded from 🌸طب و زندگے اسـلامے🌸 (سـیّد‌ محـمّد جـواد‌ موسـوے)
⁉️چرا ائمه علیهم السلام برای ماساژ و حجامت خود، به دیگران دستور می‌دادند تا ایشان را ماساژ داده یا حجامت کنند؟! چرا خودشان این کار را انجام نمی‌دادند؟!

⁉️فرق جماع با خودارضایی چیست؟! چطور خودارضایی اینهمه ضرر دارد ولی جماع با همسر اینهمه فایده؟!

پاسخ این سوالات را می‌توانید در تصویر فوق بیابید.

#طب_اسلامی

@TebboZendegieEslami
Forwarded from 🌸طب و زندگے اسـلامے🌸 (سـیّد‌ محـمّد جـواد‌ موسـوے)
🔖نمونه‌ای عینی برای شناخت منشأ اتهام راویان احادیث به غلو و چرایی نقل روایات دارویی توسط غلات

✍🏻امروزه با وجود اینکه اکثریت شیعه به علم مطلق ائمه علیهم السلام باور و اعتقاد قلبی دارند اگر کسی ادعای #طب_اسلامی کند و بگوید «ائمه علیهم السلام یک طب کامل و مستقل و برتر ارائه دادند» یا بگوید «ما با همین منابع موجود و فقط با تکیه بر منابع معتبر و صحیح روایی برای همه‌ی بیماری‌ها راه‌های پیشگیری و درمان داریم»، افراطی و اخباری شناخته شده و از سوی اکثریت فقهاء و مجتهدین و اهل رجال، متهم به افراط و غلو خواهد شد! متهم به اینکه او با این باور، طب‌های دیگر را نادیده گرفته و در تمسک به روایات، زیاده روی می‌کند؛ زیرا باور و عقیده‌ی صحیح را در این نمی‌بینند که شیعه حتی برای پیشگیری و درمان و شناخت بدن هم باید به امام رجوع کند! بلکه از اساس، باور به اینکه ائمه و انبیاء علیهم السلام آمده‌اند تا در طب هم بندگان را از شرق و غرب و از غیر خودشان بی‌نیاز کنند از دیدگاه آنان «غلو» محسوب می‌شود؛ زیرا رسالت پیامبران و ائمه را تنها تبیین اخلاق، اعتقادات، احکام و توجه بشر از دنیا به سوی آخرت می‌دانند نه بیشتر! و اگر کسی بیش از این مقدار را برای ائمه قائل باشد در باور به نقش و مأموریت ائمه علیهم السلام دچار غلو، زیاده‌روی، اغراق و افراط شده است!
✓شبیه همین رخداد را می‌توان در زمان حضرات معصومین نیز متصور بود. به این ترتیب که در آن زمان، اگر کسی از شیعیانِ خودی و غیر باورمند به خالقیت ائمه علیهم السلام، معتقد می‌بود که حتی دارو و درمان بیماری‌اش را هم باید از امام بگیرد، شخصی غلو زده و افراطی و دچار گرایشات غلوآمیز شناخته می‌شد که در نقش و باور به جایگاه و مأموریت و رسالت ائمه علیهم السلام، اغراق و زیاده‌روی می‌کند! لذا این عده‌ی قلیل -که از قضا جزو خودی‌ها بوده و مانند جریان «غلو واقعی» تشکیلات خاص و گسترده نداشتند- به طور کامل از دور خارج شده و توسط فقهاء و اصحاب بزرگ، طرد و تخطئه و تضعیف و چه بسا لعن و تکفیر و حتی تبعید می‌شدند و دورشان خلوت شده و روایاتشان به ندرت توسط افراد بعدی نقل می‌شد.
✓از طرفی فقهاء و اصحاب مشهور و معروف، ضرورت مأموریت خود را تنها حفظ و نشر احادیث اعتقادی، فقهی و اخلاقی دانسته و کمتر به جمع و تألیف کتب طبی روایی می‌پرداختند.
✓در نتیجه کمتر کسی به دنبال اخذ احادیث طبی خصوصاً اخذ درمان و دارو از ائمه علیهم السلام می‌بود؛ لذا در اختیار داشتن چنین احادیثی، از منظر «اهل غلو واقعی»، اسرار اهل بیت علیهم السلام تلقی می‌شد و آن‌ها این روایات را که به زعمشان از اسرار بوده و در اختیار داشتن و و روایت کردنشان می‌توانست یک وجه امتیاز بسیار مهم و نشانه‌ی بابیت یا اهل سر بودنشان محسوب شود، جمع آوری کرده و ثبت و ضبط و روایت کردند تا امتیاز و برتری خود را با در اختیار داشتن این اسرار نشان دهند.
✓اما به علت فساد عقیده و عدم شهرت راویانشان، این احادیثشان از سوی اصحاب فقهاء تخطئه شده و ضعیف و غیر معتبر پنداشته شد.
در حالی که به تصریح خود ائمه علیهم السلام، فساد عقیده هیچ دخلی در صحت روایت ندارد آنجا که امام عسکری علیه السلام درباره‌ی بنی فضال که دچار انحرافات عقیدتی شده بودند فرمود: «آنچه روایت کرده‌اند را بگیرید و آنچه را که نظر داده‌اند رها کنید.» و یا آنجا که امام باقر علیه السلام فرمود: «همانا برای ما ظرف‌هایی است که آن‌ها را از علم و حکمت پر می‌کنیم ولی اهلش نیستند! پس ما آن‌ها را پر نمی‌کنیم مگر برای اینکه به شیعیان ما منتقل شود.»

✍🏻همانگونه که امروزه غالب مردم، بلکه فقهاء نامی شیعه در ساده ترین یا سخت ترین بیماری‌هایشان حتی به ذهن خود نمی‌آورند که داروی درمانشان در احادیث است و می‌توانند با رجوع به احادیث، ام اس، سرطان و بیماری‌های لاعلاج خود را درمان کنند و با آن از رجوع به بیگانه و یا معالجه در بلاد کفر بی‌نیاز باشند، در زمان معصوم نیز همین باور حاکم بوده و حتی به ذهن خود هم نمی‌آوردند که برای درمان خود باید بروند و از امام «دارو» بگیرند که به وضوح از روایت زیر نیز روشن است:

امام باقر علیه السلام به جریری فرمود:
ای جریری! رنگت پریده. آیا بواسیر داری؟ گفتم: بله ای فرزند رسول خدا و از خداوند می‌خواهم که (در قبال صبر در این بیماری) از پاداش محرومم نکند.
حضرت فرمود: آیا پس برای تو دارویی تجویز نکنم؟ گفتم: به خدا قسم همانا آن را با بیش از هزار دارو معالجه کردم اما هیچ یک از آن‌ها به من نفعی نرساند و بواسیرم خون را فواره می‌زند!
👈🏻حضرت فرمود: وای بر تو ای جریری! همانا من پزشک پزشکان و سرآمد دانشمندان و رأس حکیمان و معدن فقیهان و سرور فرزندان پیامبران بر روی زمین هستم.
گفتم: همینطور است ای سرور و آقای من!
(سپس امام دارویی به او فرمود که با یک‌بار مصرف، درمان شد: طب الائمه ص ۸۱)

✍🏻سـید‌محمـدجواد‌ موسوے

@TebboZendegieEslami