Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز
داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش میکند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستانهای انجیلهای چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت میکند. یهودا کسیست که مطابق با روایت انجیلهای رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.
داوکینز میگوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.
شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزههای معتبر مسیحیت پرداخت و انجیلهای معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا میگوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!
منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجفآبادی از قیام حسینبن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که میگوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزهبخشی به انقلابیون تدارک میشد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزههای دینی صدمه میزند.
برای مطالعه پروندهای در مورد صالحی نجفآبادی به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری
@dialogue1402
انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز
داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش میکند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستانهای انجیلهای چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت میکند. یهودا کسیست که مطابق با روایت انجیلهای رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.
داوکینز میگوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.
شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزههای معتبر مسیحیت پرداخت و انجیلهای معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا میگوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!
منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجفآبادی از قیام حسینبن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که میگوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزهبخشی به انقلابیون تدارک میشد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزههای دینی صدمه میزند.
برای مطالعه پروندهای در مورد صالحی نجفآبادی به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
جی. ال. مکی (J. L. Mackie)، فیلسوف استرالیایی قرن بیستم، بهویژه به خاطر استدلالهایش علیه وجود خداوند در زمینه فلسفه دین شهرت دارد. مکی با بهرهگیری از «مساله شر» استدلال کرد که وجود شر در جهان با وجود خدایی که خیرخواهی و قدرت مطلق دارد، ناسازگار است. او در کتاب خود، «معجزه خداباوری: استدلال علیه وجود خداوند» مسئله شر را به عنوان دلیلی برای تناقض ذاتی در باور به خداوند مطرح میکند. صورت کلی استدلال مکی را میتوان به این شکل خلاصه کرد:
۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمیخواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمیتواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).
برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب میکند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟
راسل میداند که خداباوران میتوانند به شیوههای مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل میکند چون میخواهد به انسان فرصت دهد. اما راسل میگوید که توضیحاتی اینچنینی تنها موضوع خداوند را پیچیدهتر میکند و مسائل تازهای به مسائل قبلی میافزاید.
او در بحثهای فلسفیاش به این نکته اشاره میکند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخهای بیپایان از توجیهها منجر میشود.
در میان الهیدانان و متکلمان دوره اسلامی مسالهای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانیست و مانند این میماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقضهای دیگری پیش میآید؛ مثلا آیا انسانهایی که با نقصهای مادرزادی به دنیا میآیند، و یا آنها که محکوماند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!
شما چه فکر میکنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه میتوان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟
همکاران ما در گفتوشنود بهترین و موجزترین پاسخهای خداباورانه را بازتاب خواهند داد.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمیخواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمیتواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).
برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب میکند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟
راسل میداند که خداباوران میتوانند به شیوههای مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل میکند چون میخواهد به انسان فرصت دهد. اما راسل میگوید که توضیحاتی اینچنینی تنها موضوع خداوند را پیچیدهتر میکند و مسائل تازهای به مسائل قبلی میافزاید.
او در بحثهای فلسفیاش به این نکته اشاره میکند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخهای بیپایان از توجیهها منجر میشود.
در میان الهیدانان و متکلمان دوره اسلامی مسالهای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانیست و مانند این میماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقضهای دیگری پیش میآید؛ مثلا آیا انسانهایی که با نقصهای مادرزادی به دنیا میآیند، و یا آنها که محکوماند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!
شما چه فکر میکنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه میتوان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟
همکاران ما در گفتوشنود بهترین و موجزترین پاسخهای خداباورانه را بازتاب خواهند داد.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
مهسا بدیعی؛ مادری که به جرم «کتابخوانی» زندانی شد
برای مطالعه متن کامل به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mahsa-badiee/
#گفتگو #رواداری #دین #نقد_دین #احمد_کسروی #چارلز_داروین #صادق_هدایت
@dialogue1402
برای مطالعه متن کامل به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mahsa-badiee/
#گفتگو #رواداری #دین #نقد_دین #احمد_کسروی #چارلز_داروین #صادق_هدایت
@dialogue1402