This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلی حسینزاده، فرزند افسر تیپ هوابرد شیراز جاویدنام رحمتالله حسینزاده (از جانباختگان جنگ)، در این ویدیو مردم ایران را به همبستگی و اتحاد در مقابل جمهوری اسلامی دعوت میکند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پدران ما از هم عقیده و حزب و گروه را نپرسیدند. مسیحی، مسلمان، بهایی، زرتشتی، راست، چپ، میانه و ...
بلکه کنار هم برای ایران جنگیدند.
اول به فکر ایران باشیم
باید اول رژیم خونخوار دیکتاتوری ساقط بشه و بعد تبلیغات انتخابات و تبلیغات حزبی صورت بگیره.»
#همبستگی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پدران ما از هم عقیده و حزب و گروه را نپرسیدند. مسیحی، مسلمان، بهایی، زرتشتی، راست، چپ، میانه و ...
بلکه کنار هم برای ایران جنگیدند.
اول به فکر ایران باشیم
باید اول رژیم خونخوار دیکتاتوری ساقط بشه و بعد تبلیغات انتخابات و تبلیغات حزبی صورت بگیره.»
#همبستگی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی:
برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوبن، در بیانیهای در خصوص مبارزه با مجازات اعدام بر این موضوع تاکید میکند که لغو مجازات اعدام نه خودبهخود و نه با تمایل حاکمان انجام میشود، بلکه نیازمند پرداخت هزینه و اعتراض علنی است. جمهوری اسلامی با سرکوب اعتراضات، تحریک افکار عمومی و سناریوسازی، تلاش میکند اعدامها را مشروع جلوه دهد. هر سال صدها نفر اعدام میشوند، اما جامعه همچنان نظارهگر است. تنها راه توقف چرخه قتلهای حکومتی، حضور میدانی، آگاهسازی عمومی و حمایت از خانوادههای محکومان به مرگ است. تغییر بنیادین در گرو قیام علیه این مجازات وحشیانه است.
متن کامل بیانیه خانم ایرایی به شرح زیر است:
لغو مجازات اعدام نه خود به خود و نه با تمایل حاکمان انجام نمیشود. برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم.
یک سال پیش پدر و مادر محمد قبادلو در نیمهشبی سرد پشت درهای بستهی زندان قزلحصار، کمی آنسوتر از جایگاهِ اعدامِ فرزندشان، که تنها یک دیوار با آنها فاصله داشت، طولانیترین شبِ زندگی خود را به تنهایی سپری کردند.
چند روز بعد چهار زندانی کورد را به همین شکل و در تلخیِ بییاوریِ خانوادههاشان بر دار کردند. دریغ از حضوری حتا انگشتشمار در کنار خانوادهها که جز همدردی، نشان از اعتراض به احکام مرگ و تلاش برای لغو مجازات اعدام داشته باشد.
سالانه صدها نفر با اتهامات مختلف سیاسی و غیرسیاسی به دار کشیده میشوند؛ اما نهتنها هنوز اعدامها و افزایش آمار آن به دغدغهی ما بدل نشد بلکه دستان خانوادههای محکومان به مرگ که گاهی بهسوی ما بلند شده نیز همواره در خلاء بیمهری و بیتفاوتی رها شده است.
جمهوری اسلامی با استناد به فقه و روایات و احادیث از ابتدای قبضهی قدرت تا کنون صدها هزار جان عزیز را گرفته است و تمایلی بر عقب نشستن از موضع خود بر سر مجازات اعدام نشان نمیدهد. بعضا مخالفتها با مجازات اعدام را نادیده میگیرد و وانمود میکند صدای بلند اعتراض به قتلهای حکومتی را نمیشنود.
تجمعات خیابانی علیه اعدام را سرکوب میکند و در زندانها نیز با معترضان به اعدام، برخوردی مجرمانه دارد.
بازداشت گستردهی مردم کوردستان بعد از اعتصاب سراسری که در مخالفت با اعدام انجام شد و محکومیت و محرومیت زندانیانی که به اجرای حکم رضا رسائی در زندان اعتراض کرده بودند، نمونههایی از برخورد قهرآمیز سیستم با مخالفان اعدام است.
همهی اینها درحالیست که طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
حکومت همواره در تلاش است برای مشروعیتبخشی به مجازات اعدام. در پروندههایی همچون پروندهی آرمان کودک_مجرمی که در آذر ۱۴۰۰ اعدام شد، با برگزاری شوی تلوزیونی در صددِ اقناع مردم برای مشروعیتبخشی به حکم اعدامی دیگر برآمد.
در خصوص حکم مجاهد کورکور در جریان قتل حکومتیِ کیان پیرفلک نیز قصد تحریک افکار و عواطف عمومی علیه محکوم به اعدام را داشت که با هوشمندی خانوادهی کیان مواجه شد.
در قتل دلخراش نیان کودکِ بوکانی و اخیرا قتل دردناک امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران پیش از پیگیریِ چراییِ وقوع فجایع، با تحریک افکار عمومی سعی در ادامهی روند قتلهای حکومتی و تهی نمودنِ بنیهی مخالفانِ اعدام دارند.
برخلاف گذشته موفقیت رژیم در پیشبردنِ برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست. پس با اجرای شوهای رسانهای و تبلیغاتی در تلاش هستند تا پذیرشِ اعدام را برای اذهان عمومی توجیهپذیر یا عادیسازی کند. پس در تقابل با این هدفِ رژیم که گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجه هولناکیِ آنچه در حال وقوع است کنیم.
ما مسیر زندانها را میشناسیم. برای ملاقات عزیزانمان و گاهی استقبال از عزیزان آزاد شده در تجمعاتی که هزینهای را بر ما تحمیل نمیکنند، حاضر میشویم؛ اما برای همراهی با خانوادههای محکومان به مرگ و حتا در آخرین شب زندگی فرزندشان که خانوادههایشان دست یاریمان را طلب میکنند، حاضر به همراهی با آنان نیستیم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستنِ قوانینی که نقطهی اتکای سیستم برای سلطه، سرکوب و ارعاب است، باید قائل به پرداخت هزینه بود.
ادامه در لینک زیر:
https://tavaana.org/iraie_golrokh/
#نه_به_اعدام #بیانیه #گلرخ_ایرایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوبن، در بیانیهای در خصوص مبارزه با مجازات اعدام بر این موضوع تاکید میکند که لغو مجازات اعدام نه خودبهخود و نه با تمایل حاکمان انجام میشود، بلکه نیازمند پرداخت هزینه و اعتراض علنی است. جمهوری اسلامی با سرکوب اعتراضات، تحریک افکار عمومی و سناریوسازی، تلاش میکند اعدامها را مشروع جلوه دهد. هر سال صدها نفر اعدام میشوند، اما جامعه همچنان نظارهگر است. تنها راه توقف چرخه قتلهای حکومتی، حضور میدانی، آگاهسازی عمومی و حمایت از خانوادههای محکومان به مرگ است. تغییر بنیادین در گرو قیام علیه این مجازات وحشیانه است.
متن کامل بیانیه خانم ایرایی به شرح زیر است:
لغو مجازات اعدام نه خود به خود و نه با تمایل حاکمان انجام نمیشود. برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم.
یک سال پیش پدر و مادر محمد قبادلو در نیمهشبی سرد پشت درهای بستهی زندان قزلحصار، کمی آنسوتر از جایگاهِ اعدامِ فرزندشان، که تنها یک دیوار با آنها فاصله داشت، طولانیترین شبِ زندگی خود را به تنهایی سپری کردند.
چند روز بعد چهار زندانی کورد را به همین شکل و در تلخیِ بییاوریِ خانوادههاشان بر دار کردند. دریغ از حضوری حتا انگشتشمار در کنار خانوادهها که جز همدردی، نشان از اعتراض به احکام مرگ و تلاش برای لغو مجازات اعدام داشته باشد.
سالانه صدها نفر با اتهامات مختلف سیاسی و غیرسیاسی به دار کشیده میشوند؛ اما نهتنها هنوز اعدامها و افزایش آمار آن به دغدغهی ما بدل نشد بلکه دستان خانوادههای محکومان به مرگ که گاهی بهسوی ما بلند شده نیز همواره در خلاء بیمهری و بیتفاوتی رها شده است.
جمهوری اسلامی با استناد به فقه و روایات و احادیث از ابتدای قبضهی قدرت تا کنون صدها هزار جان عزیز را گرفته است و تمایلی بر عقب نشستن از موضع خود بر سر مجازات اعدام نشان نمیدهد. بعضا مخالفتها با مجازات اعدام را نادیده میگیرد و وانمود میکند صدای بلند اعتراض به قتلهای حکومتی را نمیشنود.
تجمعات خیابانی علیه اعدام را سرکوب میکند و در زندانها نیز با معترضان به اعدام، برخوردی مجرمانه دارد.
بازداشت گستردهی مردم کوردستان بعد از اعتصاب سراسری که در مخالفت با اعدام انجام شد و محکومیت و محرومیت زندانیانی که به اجرای حکم رضا رسائی در زندان اعتراض کرده بودند، نمونههایی از برخورد قهرآمیز سیستم با مخالفان اعدام است.
همهی اینها درحالیست که طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
حکومت همواره در تلاش است برای مشروعیتبخشی به مجازات اعدام. در پروندههایی همچون پروندهی آرمان کودک_مجرمی که در آذر ۱۴۰۰ اعدام شد، با برگزاری شوی تلوزیونی در صددِ اقناع مردم برای مشروعیتبخشی به حکم اعدامی دیگر برآمد.
در خصوص حکم مجاهد کورکور در جریان قتل حکومتیِ کیان پیرفلک نیز قصد تحریک افکار و عواطف عمومی علیه محکوم به اعدام را داشت که با هوشمندی خانوادهی کیان مواجه شد.
در قتل دلخراش نیان کودکِ بوکانی و اخیرا قتل دردناک امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران پیش از پیگیریِ چراییِ وقوع فجایع، با تحریک افکار عمومی سعی در ادامهی روند قتلهای حکومتی و تهی نمودنِ بنیهی مخالفانِ اعدام دارند.
برخلاف گذشته موفقیت رژیم در پیشبردنِ برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست. پس با اجرای شوهای رسانهای و تبلیغاتی در تلاش هستند تا پذیرشِ اعدام را برای اذهان عمومی توجیهپذیر یا عادیسازی کند. پس در تقابل با این هدفِ رژیم که گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجه هولناکیِ آنچه در حال وقوع است کنیم.
ما مسیر زندانها را میشناسیم. برای ملاقات عزیزانمان و گاهی استقبال از عزیزان آزاد شده در تجمعاتی که هزینهای را بر ما تحمیل نمیکنند، حاضر میشویم؛ اما برای همراهی با خانوادههای محکومان به مرگ و حتا در آخرین شب زندگی فرزندشان که خانوادههایشان دست یاریمان را طلب میکنند، حاضر به همراهی با آنان نیستیم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستنِ قوانینی که نقطهی اتکای سیستم برای سلطه، سرکوب و ارعاب است، باید قائل به پرداخت هزینه بود.
ادامه در لینک زیر:
https://tavaana.org/iraie_golrokh/
#نه_به_اعدام #بیانیه #گلرخ_ایرایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعتصاب غذا؛ انتخابی از سر اجبار برای بازپسگیری حقوق اساسی است.
شاید برخی از ما فکر کنیم که اعتصاب غذا یک حرکت خودخواسته و انتخابی است که یک زندانی میتواند انجام ندهد. اما زمانی که تصویرِ بزرگتر، یعنی سلطه یک نظام فاسد و ظالم و حقوقی را که از شهروندانش گرفته میبینیم، متوجه میشویم که اعتصاب غذا، اگرچه انتخابی است که یک زندانی سیاسی یا معترضی بیرون از زندان به آن دست میزند، اما مسئولیت آن هنوز به گردن نظام سلطه و ظلمی است که حقوق اساسی را از شهروندان گرفته.
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/strike-political-prisoners/
#کیانوش_چراغی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعتصاب_غذا
@Tavaana_TavaanaTech
شاید برخی از ما فکر کنیم که اعتصاب غذا یک حرکت خودخواسته و انتخابی است که یک زندانی میتواند انجام ندهد. اما زمانی که تصویرِ بزرگتر، یعنی سلطه یک نظام فاسد و ظالم و حقوقی را که از شهروندانش گرفته میبینیم، متوجه میشویم که اعتصاب غذا، اگرچه انتخابی است که یک زندانی سیاسی یا معترضی بیرون از زندان به آن دست میزند، اما مسئولیت آن هنوز به گردن نظام سلطه و ظلمی است که حقوق اساسی را از شهروندان گرفته.
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/strike-political-prisoners/
#کیانوش_چراغی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعتصاب_غذا
@Tavaana_TavaanaTech
فراخوان کارزار آنلاین در مخالفت با اعدام در جمهوری اسلامی با هشتگ #WeProtestExecution
منتشر شده است.
امروز دوشنبه ششم اسفندماه ساعت ۹ شب کاربران در مخالفت با اعدام خواهند نوشت.
هماکنون درخواست اعاده دادرسی بهروز احسانی و مهدی حسنی رد شده. برای این دو زندانی حکم اعدام صادر شده بود.
وریشه مرادی
شریفه محمدی
پخشان عزیزی
عباس دریس
و هزاران زندانی دیگر با حکم اعدام در بند ضحاک گرفتارند.
صدای ایران باشیم
طرح از اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
@Daadbaan2021
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منتشر شده است.
امروز دوشنبه ششم اسفندماه ساعت ۹ شب کاربران در مخالفت با اعدام خواهند نوشت.
هماکنون درخواست اعاده دادرسی بهروز احسانی و مهدی حسنی رد شده. برای این دو زندانی حکم اعدام صادر شده بود.
وریشه مرادی
شریفه محمدی
پخشان عزیزی
عباس دریس
و هزاران زندانی دیگر با حکم اعدام در بند ضحاک گرفتارند.
صدای ایران باشیم
طرح از اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
@Daadbaan2021
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتقال پایتخت به مکران! در ظاهر پیشنهادی بود که برای گریز از شلوغی و هرج و مرج تهران داده شد. مگر میشود پایتخت ایران در جنوبیترین منطقه و ساحل با دسترسی راحت از دریا قرار بگیرد؟ این پیشنهاد عجیب پروتکلهای سیاسی و امنیتی را نقض میکند، پس چرا چنین پیشنهادی داده شد؟
مکران برای ما مردم ایران شاهدی است از ناکارآمدی جمهوری اسلامی. فقر بیکاری گسترده و ناامیدی آنجا حاکم است و زندگی رنگ باخته. مردم نان قسطی میخرند و حتی از دسترسی به آب آشامیدنی سالم هم محروم هستند.
این برنامه زوم را ببینید تا بدانید پشتپرده پیشنهاد چه بوده و اکنون همین رانتخواران در همین یکی دو ماه چگونه ارزش زمینهایشان چندبرابر شده؟
زوم: ساحل دلربای رانتخواران
اینجا ساحل کالیفرنیا نیست؛ جنوب ایران، ساحل مکران است. جایی که اتصال زیبای کویر به دریا، طبیعت بینظیری را برای ایرانمان به وجود آورده است.
سواحل مکران، سواحل راهبردی ایران به شمار میآیند و از جاسک هرمزگان در غرب تا گواتر سیستان و بلوچستان در شرق، خطی ٤٠٠ کیلومتری در کنار دریای عمان را شامل میشود. این ساحل همچنین تنها ساحل اقیانوسی ایران است و به این دلیل که بندر چابهار، یعنی تنها بندر اقیانوسی ایران، در آنجاست، بسیار پراهمیت است و به گواه اقتصاددانان آینده اقتصاد ایران در اینجا ست.
با اینهمه تنها مشتی رانتخوار هستند که از مزایای مکران بهره میبرند. ویدیو را ببینید!
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=61BrLENWBB0
#زوم #مکران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اقتصاد
@Tavaana_TavaanaTech
مکران برای ما مردم ایران شاهدی است از ناکارآمدی جمهوری اسلامی. فقر بیکاری گسترده و ناامیدی آنجا حاکم است و زندگی رنگ باخته. مردم نان قسطی میخرند و حتی از دسترسی به آب آشامیدنی سالم هم محروم هستند.
این برنامه زوم را ببینید تا بدانید پشتپرده پیشنهاد چه بوده و اکنون همین رانتخواران در همین یکی دو ماه چگونه ارزش زمینهایشان چندبرابر شده؟
زوم: ساحل دلربای رانتخواران
اینجا ساحل کالیفرنیا نیست؛ جنوب ایران، ساحل مکران است. جایی که اتصال زیبای کویر به دریا، طبیعت بینظیری را برای ایرانمان به وجود آورده است.
سواحل مکران، سواحل راهبردی ایران به شمار میآیند و از جاسک هرمزگان در غرب تا گواتر سیستان و بلوچستان در شرق، خطی ٤٠٠ کیلومتری در کنار دریای عمان را شامل میشود. این ساحل همچنین تنها ساحل اقیانوسی ایران است و به این دلیل که بندر چابهار، یعنی تنها بندر اقیانوسی ایران، در آنجاست، بسیار پراهمیت است و به گواه اقتصاددانان آینده اقتصاد ایران در اینجا ست.
با اینهمه تنها مشتی رانتخوار هستند که از مزایای مکران بهره میبرند. ویدیو را ببینید!
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=61BrLENWBB0
#زوم #مکران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اقتصاد
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد ربودهشدن ابراهیم زالزاده؛
قربانی افشای حقیقت و عدالتجویی
«اگر رژیم نتواند از نتاریخ درس بگیرد و منطبق با خواستهای مردم حرکت نکند سرنگون خواهد شد.»
۵ اسفندماه سال ۱۳۷۵ ابراهیم زالزاده، مدیر موسسه نشر ابتکار و بامداد ناپدید شد.
برخی دلایل قتل زالزاده را انتشار آخرین مقاله او در نشریهی «معیار» که با مدیر مسئولی خودش منتشر شد میدانند که بعد از چند شماره توقیف شد.
او همچنین یکی از کسانی بود که در مورد سینما رکس آبادان گزارش تهیه کرد و آن را کار روحانیان دانست.
ستار لقایی، روزنامهنگار که در آن دوره با زالزاده همکار بود ماجرا چنین تعریف میکند:
«خبر اول روزنامه، مربوط به آتشسوزی سینما رکس بود و من از یکی از همکارانم خواسته بودم که به همراه عکاس، به منظور تهیهی گزارشی از ماجرای آتشسوزی، شبانه به آبادان بروند. ما نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده است و چرا سینما آتش گرفته است؟ مقامات دولتی هنوز در این مورد اظهار نظری نکرده بودند، ولی دهها ناشناس به دفتر روزنامه، به قسمت خبری تلفن زده بودند و گفته بودند که «سینما رکس، یک فیلم سانسور نشده، نمایش میداده است و ساواک سینما را آتش زده است.»
زالزاده معتقد بود که پشتپرده فاجعهی سینما رکس، اهداف سیاسی نهفته است و اظهار آمادگی کرد که به جای همکار من به آبادان برود. و همان شبانه، به همرا عکاس راهی آبادان شدند. ساعت ۲ بعد از ظهر تلفن زد و نخستین گزارشش را برای دستیار من، دیکته کرد. تمام شب رانندگی کرده بود و نخوابیده بود. و سخت عصبانی بود. عکاس روزنامه به من گفت، زالزاده بعد از دیدن سالن سوخته سینما، چند بار استفراغ کرده است. موقعی هم که گزارش را دیکته میکرد، چند بار بر سر همکارم، جیغ زد. او روز بعد به تهران باز گشت. روحیهاش بسیار بد بود. از چند نفر اسم میبرد که در آتشسوزی سینما دخالت داشتهاند. شخصی به نام حسین تکبعلیزاده، آیتالله جمی و رشیدیان. او به صراحت به من گفت که آتشسوزی کار روحانیون بوده است.
آن روزها کمتر کسی بود که نظر زالزاده را بپذیرد و من هم جزو آنها بودم. مگر میشد قبول کرد که مردان خدا، یا به ظاهر مردان خدا، ۴۰۰ بیگناه را به خاطر مسایل سیاسی، در سالن سینما آتش بزنند و جزغاله کنند.»
درباره او بخوانید:
https://tavaana.org/ebrahim_zalzadeh/
#ابراهیم_زال_زاده
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
قربانی افشای حقیقت و عدالتجویی
«اگر رژیم نتواند از نتاریخ درس بگیرد و منطبق با خواستهای مردم حرکت نکند سرنگون خواهد شد.»
۵ اسفندماه سال ۱۳۷۵ ابراهیم زالزاده، مدیر موسسه نشر ابتکار و بامداد ناپدید شد.
برخی دلایل قتل زالزاده را انتشار آخرین مقاله او در نشریهی «معیار» که با مدیر مسئولی خودش منتشر شد میدانند که بعد از چند شماره توقیف شد.
او همچنین یکی از کسانی بود که در مورد سینما رکس آبادان گزارش تهیه کرد و آن را کار روحانیان دانست.
ستار لقایی، روزنامهنگار که در آن دوره با زالزاده همکار بود ماجرا چنین تعریف میکند:
«خبر اول روزنامه، مربوط به آتشسوزی سینما رکس بود و من از یکی از همکارانم خواسته بودم که به همراه عکاس، به منظور تهیهی گزارشی از ماجرای آتشسوزی، شبانه به آبادان بروند. ما نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده است و چرا سینما آتش گرفته است؟ مقامات دولتی هنوز در این مورد اظهار نظری نکرده بودند، ولی دهها ناشناس به دفتر روزنامه، به قسمت خبری تلفن زده بودند و گفته بودند که «سینما رکس، یک فیلم سانسور نشده، نمایش میداده است و ساواک سینما را آتش زده است.»
زالزاده معتقد بود که پشتپرده فاجعهی سینما رکس، اهداف سیاسی نهفته است و اظهار آمادگی کرد که به جای همکار من به آبادان برود. و همان شبانه، به همرا عکاس راهی آبادان شدند. ساعت ۲ بعد از ظهر تلفن زد و نخستین گزارشش را برای دستیار من، دیکته کرد. تمام شب رانندگی کرده بود و نخوابیده بود. و سخت عصبانی بود. عکاس روزنامه به من گفت، زالزاده بعد از دیدن سالن سوخته سینما، چند بار استفراغ کرده است. موقعی هم که گزارش را دیکته میکرد، چند بار بر سر همکارم، جیغ زد. او روز بعد به تهران باز گشت. روحیهاش بسیار بد بود. از چند نفر اسم میبرد که در آتشسوزی سینما دخالت داشتهاند. شخصی به نام حسین تکبعلیزاده، آیتالله جمی و رشیدیان. او به صراحت به من گفت که آتشسوزی کار روحانیون بوده است.
آن روزها کمتر کسی بود که نظر زالزاده را بپذیرد و من هم جزو آنها بودم. مگر میشد قبول کرد که مردان خدا، یا به ظاهر مردان خدا، ۴۰۰ بیگناه را به خاطر مسایل سیاسی، در سالن سینما آتش بزنند و جزغاله کنند.»
درباره او بخوانید:
https://tavaana.org/ebrahim_zalzadeh/
#ابراهیم_زال_زاده
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هم اینک، کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگ #WeProtestExecution علیه اعدام مینویسند.
طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
برخلاف گذشته موفقیت رژیم در پیشبردنِ برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست. پس با اجرای شوهای رسانهای و تبلیغاتی در تلاش هستند تا پذیرشِ اعدام را برای اذهان عمومی توجیهپذیر یا عادیسازی کند. پس در تقابل با این هدفِ رژیم که گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجه هولناکیِ آنچه در حال وقوع است کنیم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستنِ قوانینی که نقطهی اتکای سیستم برای سلطه، سرکوب و ارعاب است، باید قائل به پرداخت هزینه بود. اگر برای لغو مجازات اعدام مخالفتها علنی، ملموس و میدانی باشد، رژیم نمیتواند با وقاحت و شرارت، سالانه هزارن جان عزیز را بگیرد.
رژیم در جایگاهی نبوده و نیست که تمایلی بر لغو مجازات اعدام داشته باشد. ما نیز چنین توقعی از رژیمی که پایههایش را بر خون هزاران نیروی انقلابی بنا گذاشته نداریم. آنچه بر آن باور داریم نیروی مردمیست که با حضور خود در میدان، مبارزه بر هر قدرتی غلبه و نهایتا نیروی تعیینکننده خواهد بود.
همان طور که مسیر انقلاب از کف خیابان و با حضور در میدان مبارزه و به همتِ مردمی که قائل به پرداخت هزینه باشند میسر است؛ لغو مجازات اعدام نیز با اعلام مخالفتی رسا و علنی با اعدام ممکن است.
چرخهی قتلهای حکومتی متوقف خواهد شد اما نه خود به خود و نه با تمایلِ حاکمان.
این مهم شدنیست با تمام قد ایستادنِ ما مردم تحت ستم در برابر آن.
از نامه گلرخ ایرایی:
tavaana.org/iraie_golrokh/
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
این حکومت، طناب دار را به تعداد تمام مردم ایران بافته است. تمامی ما محکوم به سرکوب و اعدام و مرگیم، اما هنوز نوبتمان فرا نرسیده است.
ـ از نامه مطهره گونهای
tavaana.org/motahareh-goonei-nameh/
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
برخلاف گذشته موفقیت رژیم در پیشبردنِ برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست. پس با اجرای شوهای رسانهای و تبلیغاتی در تلاش هستند تا پذیرشِ اعدام را برای اذهان عمومی توجیهپذیر یا عادیسازی کند. پس در تقابل با این هدفِ رژیم که گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجه هولناکیِ آنچه در حال وقوع است کنیم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستنِ قوانینی که نقطهی اتکای سیستم برای سلطه، سرکوب و ارعاب است، باید قائل به پرداخت هزینه بود. اگر برای لغو مجازات اعدام مخالفتها علنی، ملموس و میدانی باشد، رژیم نمیتواند با وقاحت و شرارت، سالانه هزارن جان عزیز را بگیرد.
رژیم در جایگاهی نبوده و نیست که تمایلی بر لغو مجازات اعدام داشته باشد. ما نیز چنین توقعی از رژیمی که پایههایش را بر خون هزاران نیروی انقلابی بنا گذاشته نداریم. آنچه بر آن باور داریم نیروی مردمیست که با حضور خود در میدان، مبارزه بر هر قدرتی غلبه و نهایتا نیروی تعیینکننده خواهد بود.
همان طور که مسیر انقلاب از کف خیابان و با حضور در میدان مبارزه و به همتِ مردمی که قائل به پرداخت هزینه باشند میسر است؛ لغو مجازات اعدام نیز با اعلام مخالفتی رسا و علنی با اعدام ممکن است.
چرخهی قتلهای حکومتی متوقف خواهد شد اما نه خود به خود و نه با تمایلِ حاکمان.
این مهم شدنیست با تمام قد ایستادنِ ما مردم تحت ستم در برابر آن.
از نامه گلرخ ایرایی:
tavaana.org/iraie_golrokh/
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
این حکومت، طناب دار را به تعداد تمام مردم ایران بافته است. تمامی ما محکوم به سرکوب و اعدام و مرگیم، اما هنوز نوبتمان فرا نرسیده است.
ـ از نامه مطهره گونهای
tavaana.org/motahareh-goonei-nameh/
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایمان خدری، زندانی سابق سیاسی، در این ویدیو درباره فقری که بر مردم به ویژه بر زندانیان سیاسی تحمیل شده، سخن میگوید.
حرفهایی که از دل بر میآید و سخن قشر عظیمی از مردم ایران است.
ظلم پایدار نیست..
#زندانی_سیاسی#خانواده_های_دادخواه #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #مجاهد_کورکور #مسجدسلیمان #ایذه #فردای_بهتر #اقتصاد #فقر #نه_به_اعدام #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حرفهایی که از دل بر میآید و سخن قشر عظیمی از مردم ایران است.
ظلم پایدار نیست..
#زندانی_سیاسی#خانواده_های_دادخواه #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #مجاهد_کورکور #مسجدسلیمان #ایذه #فردای_بهتر #اقتصاد #فقر #نه_به_اعدام #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ادامهٔ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۳۷ زندان کشور در هفتهٔ پنجاهوهفتم با پیوستن زندان چوبیندر قزوین
حکومت مستبد ولایتفقیه پس از پایان مراسم حکومتی در بهمنماه، بار دیگر اجرای احکام اعدام را افزایش داده است؛ بهطوریکه تنها در روزهای اول و دوم اسفندماه، ۱۷ تن از زندانیان اعدام شدند که ۱۰ نفر از آنان در زندان قزلحصار به دار آویخته شدند.
کشتار زندانیان صرفاً از طریق اعدام صورت نمیگیرد؛ متأسفانه در هفتهٔ گذشته، سه تن از زندانیان در زندانهای ارومیه، لاجوردی ایرانشهر و دهدشت بر اثر نبود رسیدگیهای پزشکی جان باختند. این وضعیت جان بسیاری از زندانیان دیگر را نیز تهدید میکند. مرگ زندانیان بیمار به دلیل عدم رسیدگی پزشکیِ بهموقع، چیزی جز «قتل سیستماتیک» نیست.
با افزایش اعدامها و سرکوب گستردهٔ زندانیان، جمعی از زندانیان زندان قزوین اعلام کردند که در راستای مقابله با احکام ظالمانهٔ اعدام زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، روز سهشنبهٔ این هفته، هفتم اسفندماه، همسو با سایر اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» دست به اعتصاب غذا خواهند زد و تا توقف ماشین سرکوب و اعدام، این اعتصاب را در همراهی با کارزار ادامه خواهند داد.
طبق اخبار منتشرشده، روز یکشنبه ۵ اسفند، اعادهٔ دادرسی زندانیان سیاسی مهدی حسنی و بهروز احسانی – که پیشتر به اعدام محکوم شده بودند – از سوی دیوان عالی کشور رد شد و این دو زندانی در خطر قریبالوقوع اجرای حکم اعدام قرار دارند. این شرایط هولناک برای زندانیانی چون پخشان عزیزی و وریشه مرادی در زندان اوین، شریفه محمدی در زندان لاکان رشت و بسیاری دیگر نیز وجود دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیشتر با انتصاب جعفر منتظری – دادستان سابق کل کشور – به ریاست دیوان عالی کشور، با توجه به سوابق او در حاکمکردن نهادهای امنیتی بر قوهٔ قضائیه و نقض بیشتر استقلال دستگاه قضایی، احتمال «کانالیزهکردن پروندههای زندانیان» در دیوان و تعیین شعبات خاص برای تأیید احکام بیپایهواساس دادگاه انقلاب را پیشبینی کرده بود. این انتصاب، ناکارآمدی این ارگان در تأمین دادرسیِ منصفانه را بهطور کامل نمایان ساخت.
اعضای این کارزار در دفاع از «حق دادخواهی»، بهویژه برای شهروندانی که عزیزانشان از «حق حیات» محروم شدهاند، خواهان آزادی تمامی دادخواهان در بند، بهویژه خانم ناهید شیرپیشه – معلم دادخواه و مادر جانباختهٔ زندهیاد پویا بختیاری، معترض آبان ۹۸ – هستند. متأسفانه او هفتهٔ گذشته در پی فشارهای زندان و نهادهای امنیتی دست به خودکشی زده است. بیتردید، روزی خواهد رسید که دادخواهی محقق شده و آمران و عاملان این جنایات محاکمه خواهند شد.
این کارزار تمامی احکام اعدام، صرفنظر از اتهامات منتسب به محکومان، را قویاً محکوم میکند و برای پیشگیری و لغو مجازات اعدام در ایران از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد بود. ازاینرو، از همهٔ مدافعان حقوق بشر، فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و وجدانهای بیدار در ایران و سراسر جهان دعوت میکند تا برای لغو اعدام در ایران، همراه و متحد شوند و صدای زندانیان محکوم به اعدام باشند.
🔸 اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفتهٔ پنجاهوهفتم، روز سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳، در ۳۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهند زد:
۱. زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
۲. زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
۳. زندان مرکزی کرج
۴. زندان تهران بزرگ
۵. زندان خورین ورامین
۶. زندان اراک
۷. زندان خرمآباد
۸. زندان اسدآباد اصفهان
۹. زندان دستگرد اصفهان
۱۰. زندان شیبان اهواز
۱۱. زندان سپیدار اهواز
۱۲. زندان نظام شیراز
۱۳. زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
۱۴. زندان برازجان
۱۵. زندان رامهرمز
۱۶. زندان بم
۱۷. زندان کهنوج
۱۸. زندان طبس
۱۹. زندان جوین
۲۰. زندان مشهد
۲۱. زندان گنبدکاووس
۲۲. زندان قائمشهر
۲۳. زندان رشت (بند مردان و زنان)
۲۴. زندان رودسر
۲۵. زندان حویق تالش
۲۶. زندان دیزلآباد کرمانشاه
۲۷. زندان اردبیل
۲۸. زندان تبریز
۲۹. زندان ارومیه
۳۰. زندان سلماس
۳۱. زندان خوی
۳۲. زندان نقده
۳۳. زندان سقز
۳۴. زندان بانه
۳۵. زندان مریوان
۳۶. زندان کامیاران
۳۷. زندان چوبیندر قزوین
#سهشنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حکومت مستبد ولایتفقیه پس از پایان مراسم حکومتی در بهمنماه، بار دیگر اجرای احکام اعدام را افزایش داده است؛ بهطوریکه تنها در روزهای اول و دوم اسفندماه، ۱۷ تن از زندانیان اعدام شدند که ۱۰ نفر از آنان در زندان قزلحصار به دار آویخته شدند.
کشتار زندانیان صرفاً از طریق اعدام صورت نمیگیرد؛ متأسفانه در هفتهٔ گذشته، سه تن از زندانیان در زندانهای ارومیه، لاجوردی ایرانشهر و دهدشت بر اثر نبود رسیدگیهای پزشکی جان باختند. این وضعیت جان بسیاری از زندانیان دیگر را نیز تهدید میکند. مرگ زندانیان بیمار به دلیل عدم رسیدگی پزشکیِ بهموقع، چیزی جز «قتل سیستماتیک» نیست.
با افزایش اعدامها و سرکوب گستردهٔ زندانیان، جمعی از زندانیان زندان قزوین اعلام کردند که در راستای مقابله با احکام ظالمانهٔ اعدام زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، روز سهشنبهٔ این هفته، هفتم اسفندماه، همسو با سایر اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» دست به اعتصاب غذا خواهند زد و تا توقف ماشین سرکوب و اعدام، این اعتصاب را در همراهی با کارزار ادامه خواهند داد.
طبق اخبار منتشرشده، روز یکشنبه ۵ اسفند، اعادهٔ دادرسی زندانیان سیاسی مهدی حسنی و بهروز احسانی – که پیشتر به اعدام محکوم شده بودند – از سوی دیوان عالی کشور رد شد و این دو زندانی در خطر قریبالوقوع اجرای حکم اعدام قرار دارند. این شرایط هولناک برای زندانیانی چون پخشان عزیزی و وریشه مرادی در زندان اوین، شریفه محمدی در زندان لاکان رشت و بسیاری دیگر نیز وجود دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیشتر با انتصاب جعفر منتظری – دادستان سابق کل کشور – به ریاست دیوان عالی کشور، با توجه به سوابق او در حاکمکردن نهادهای امنیتی بر قوهٔ قضائیه و نقض بیشتر استقلال دستگاه قضایی، احتمال «کانالیزهکردن پروندههای زندانیان» در دیوان و تعیین شعبات خاص برای تأیید احکام بیپایهواساس دادگاه انقلاب را پیشبینی کرده بود. این انتصاب، ناکارآمدی این ارگان در تأمین دادرسیِ منصفانه را بهطور کامل نمایان ساخت.
اعضای این کارزار در دفاع از «حق دادخواهی»، بهویژه برای شهروندانی که عزیزانشان از «حق حیات» محروم شدهاند، خواهان آزادی تمامی دادخواهان در بند، بهویژه خانم ناهید شیرپیشه – معلم دادخواه و مادر جانباختهٔ زندهیاد پویا بختیاری، معترض آبان ۹۸ – هستند. متأسفانه او هفتهٔ گذشته در پی فشارهای زندان و نهادهای امنیتی دست به خودکشی زده است. بیتردید، روزی خواهد رسید که دادخواهی محقق شده و آمران و عاملان این جنایات محاکمه خواهند شد.
این کارزار تمامی احکام اعدام، صرفنظر از اتهامات منتسب به محکومان، را قویاً محکوم میکند و برای پیشگیری و لغو مجازات اعدام در ایران از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد بود. ازاینرو، از همهٔ مدافعان حقوق بشر، فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و وجدانهای بیدار در ایران و سراسر جهان دعوت میکند تا برای لغو اعدام در ایران، همراه و متحد شوند و صدای زندانیان محکوم به اعدام باشند.
🔸 اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفتهٔ پنجاهوهفتم، روز سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳، در ۳۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهند زد:
۱. زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
۲. زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
۳. زندان مرکزی کرج
۴. زندان تهران بزرگ
۵. زندان خورین ورامین
۶. زندان اراک
۷. زندان خرمآباد
۸. زندان اسدآباد اصفهان
۹. زندان دستگرد اصفهان
۱۰. زندان شیبان اهواز
۱۱. زندان سپیدار اهواز
۱۲. زندان نظام شیراز
۱۳. زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
۱۴. زندان برازجان
۱۵. زندان رامهرمز
۱۶. زندان بم
۱۷. زندان کهنوج
۱۸. زندان طبس
۱۹. زندان جوین
۲۰. زندان مشهد
۲۱. زندان گنبدکاووس
۲۲. زندان قائمشهر
۲۳. زندان رشت (بند مردان و زنان)
۲۴. زندان رودسر
۲۵. زندان حویق تالش
۲۶. زندان دیزلآباد کرمانشاه
۲۷. زندان اردبیل
۲۸. زندان تبریز
۲۹. زندان ارومیه
۳۰. زندان سلماس
۳۱. زندان خوی
۳۲. زندان نقده
۳۳. زندان سقز
۳۴. زندان بانه
۳۵. زندان مریوان
۳۶. زندان کامیاران
۳۷. زندان چوبیندر قزوین
#سهشنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد اشرفی اصفهانی درباره ماجرای درگیری مسجدعلی بن ابی طالب در غرب تهران و برخورد با طلبهها توسط افراد منسوب به پناهیان به دیده بان ایران گفت:
«معاونت سابق مجموعه به من گفت حاجآقا، مواظب باشید، اینها خطرناکند و تقوا ندارند در حوادث دو سه سال قبل که پس از ماجرای مهسا امینی رخ داد، این افراد با قمه و چاقو به خیابانها ریختند و با مردم برخورد کردند و سپس با لباس های خونی باز میگشتند و لباس طلبگی می پوشیدند اما آیا طلبه باید سلاح در دست بگیرد و با مردم برخورد کند؟ » وی اظهار کرد: « آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبهای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟ اما باند پناهیان این کار را کردند.»
اشرفی اصفهانی گفت: « آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبهای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟ اما باند پناهیان این کار را کردند.»
لازم به ذکر است، روز یکشنبه خبری با عنوان "حمله جمعی از روحانیون به مدرسه علمیه آیتالله اشرفی اصفهانی" منتشر شد. در پی آن محمد اشرفی اصفهانی طی بیانیهای ماجرا را شرح داد و در اعتراض به تخریبهای صورت گرفته، حوزه علمیهاش را تعطیل کرد.
حالا افشا کرده که افراد گوش به فرمان شیخ علیرضا پناهیان بودند که به حوزه علمیهاش حمله کردند و همانها کسانی بودند که مردم را با اسلحه و چماق و چاقو و قمه در خیزش مهسا زدند.
او در بخشی از مصاحبهاش با سایت دیدهبان ایران گفت:
«به بچههای خود گفتم که اگر به شما توهین کردند و حتی اگر چاقو زدند، عکسالعملی نشان ندهید. آنها هیچ ابایی از جنایت ندارند و اگر دستشان برسد ممکن است چند نفر را هم بکشند و ککشان هم نگزد»
توجه کنید، این سخن را فرزند یکی از به اصطلاح «شهدای محراب» و رئیس یک حوزه علمیه میگوید. وقتی دار و دسته پناهیان ممکن است طلبههای یک حوزه علمیه را بکشند و ککشان هم نگزد، در برابر مردم بیپناه چه میکنند و چقدر دستشان برای اعمال خشونت باز است؟
لازم به ذکر است، شیخ علیرضا پناهیان از منبریهای مورد علاقه علی خامنهای است. که پرونده فساد اقتصادی هم دارد.
اگر یادتان باشد، در جریان عمامهپرانی، عدهای به مردم خرده میگرفتند که این کار شما خشونتآمیز است. اما حالا معلوم شده که بسیاری از لباس شخصیها که مردم را با چماق و چاقو و اسلحه وحشیانه میزدند، معمم بودند!
آیا بهتر نیست طلبههایی که مخالف چنین خشونتهایی هستند به مردم بپیوندند؟ چرا که ممکن است هنگام سرنگونی رژیم تر و خشک با هم بسوزند.
#مهسا_امینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«معاونت سابق مجموعه به من گفت حاجآقا، مواظب باشید، اینها خطرناکند و تقوا ندارند در حوادث دو سه سال قبل که پس از ماجرای مهسا امینی رخ داد، این افراد با قمه و چاقو به خیابانها ریختند و با مردم برخورد کردند و سپس با لباس های خونی باز میگشتند و لباس طلبگی می پوشیدند اما آیا طلبه باید سلاح در دست بگیرد و با مردم برخورد کند؟ » وی اظهار کرد: « آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبهای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟ اما باند پناهیان این کار را کردند.»
اشرفی اصفهانی گفت: « آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبهای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟ اما باند پناهیان این کار را کردند.»
لازم به ذکر است، روز یکشنبه خبری با عنوان "حمله جمعی از روحانیون به مدرسه علمیه آیتالله اشرفی اصفهانی" منتشر شد. در پی آن محمد اشرفی اصفهانی طی بیانیهای ماجرا را شرح داد و در اعتراض به تخریبهای صورت گرفته، حوزه علمیهاش را تعطیل کرد.
حالا افشا کرده که افراد گوش به فرمان شیخ علیرضا پناهیان بودند که به حوزه علمیهاش حمله کردند و همانها کسانی بودند که مردم را با اسلحه و چماق و چاقو و قمه در خیزش مهسا زدند.
او در بخشی از مصاحبهاش با سایت دیدهبان ایران گفت:
«به بچههای خود گفتم که اگر به شما توهین کردند و حتی اگر چاقو زدند، عکسالعملی نشان ندهید. آنها هیچ ابایی از جنایت ندارند و اگر دستشان برسد ممکن است چند نفر را هم بکشند و ککشان هم نگزد»
توجه کنید، این سخن را فرزند یکی از به اصطلاح «شهدای محراب» و رئیس یک حوزه علمیه میگوید. وقتی دار و دسته پناهیان ممکن است طلبههای یک حوزه علمیه را بکشند و ککشان هم نگزد، در برابر مردم بیپناه چه میکنند و چقدر دستشان برای اعمال خشونت باز است؟
لازم به ذکر است، شیخ علیرضا پناهیان از منبریهای مورد علاقه علی خامنهای است. که پرونده فساد اقتصادی هم دارد.
اگر یادتان باشد، در جریان عمامهپرانی، عدهای به مردم خرده میگرفتند که این کار شما خشونتآمیز است. اما حالا معلوم شده که بسیاری از لباس شخصیها که مردم را با چماق و چاقو و اسلحه وحشیانه میزدند، معمم بودند!
آیا بهتر نیست طلبههایی که مخالف چنین خشونتهایی هستند به مردم بپیوندند؟ چرا که ممکن است هنگام سرنگونی رژیم تر و خشک با هم بسوزند.
#مهسا_امینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«محمد اشرفی اصفهانی در مصاحبه با سایت دیدهبان ایران گفته:
آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبهای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟
باید گفت بلی سابقه دارد. همین هادی غفاری که تصاویرش را میبینید در سالهای ۱۳۵۸ تا اوایل دهه شصت، همواره با کلت یا مسلسل یا قمه به دست در حال حمله به مخالفان بود. ایشان تا چند سال پیش هم در مؤسسه الهادی انبار اسلحه داشت! این آقای هادی غفاری حالا البته اصلاحطلب شده و یادش رفته که چه کارهایی میکرده! او حتی کشتن امیرعباس هویدا را هم انکار میکند!
غفاری در جمله مسلحانه به دانشگاهها و سرکوب دانشجویان در دهه شصت پیشقراول بود!
یا حسنی، امام جمعه ارومیه، همان که فرزند خودش را هم تحویل داد و اعدامش کردند، همواره مسلح بود و در سرکوب مخالفان شرکت میکرد.
محمد منتظری، معروف به محمد ربنگو را هم که به یاد دارید؟!
یا نواب صفوی و یارانش که تروریست بودند. آخوند شیعهی مسلح و قمهکش و آدمکش کم نداشتیم جناب اشرفی اصفهانی!
در ضمن گروههای مسلح شیعه با حمایت مالی آخوندها به فلسطین و مصر و لبنان برای آموزش نظامی میرفتند و علیه حکومت پهلوی ترور انجام میدادند
در فاجعه سینما رکس آبادان هم رد پای روحانیون انقلابی شیعه دیده میشود آقای اشرفی اصفهانی»
ـ متن و تصاویر ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavssnaTech
آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبهای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟
باید گفت بلی سابقه دارد. همین هادی غفاری که تصاویرش را میبینید در سالهای ۱۳۵۸ تا اوایل دهه شصت، همواره با کلت یا مسلسل یا قمه به دست در حال حمله به مخالفان بود. ایشان تا چند سال پیش هم در مؤسسه الهادی انبار اسلحه داشت! این آقای هادی غفاری حالا البته اصلاحطلب شده و یادش رفته که چه کارهایی میکرده! او حتی کشتن امیرعباس هویدا را هم انکار میکند!
غفاری در جمله مسلحانه به دانشگاهها و سرکوب دانشجویان در دهه شصت پیشقراول بود!
یا حسنی، امام جمعه ارومیه، همان که فرزند خودش را هم تحویل داد و اعدامش کردند، همواره مسلح بود و در سرکوب مخالفان شرکت میکرد.
محمد منتظری، معروف به محمد ربنگو را هم که به یاد دارید؟!
یا نواب صفوی و یارانش که تروریست بودند. آخوند شیعهی مسلح و قمهکش و آدمکش کم نداشتیم جناب اشرفی اصفهانی!
در ضمن گروههای مسلح شیعه با حمایت مالی آخوندها به فلسطین و مصر و لبنان برای آموزش نظامی میرفتند و علیه حکومت پهلوی ترور انجام میدادند
در فاجعه سینما رکس آبادان هم رد پای روحانیون انقلابی شیعه دیده میشود آقای اشرفی اصفهانی»
ـ متن و تصاویر ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavssnaTech
در جریان انقلاب زن زندگی آزادی در سال ۱۴۰۱، مریم آروین، محبت مظفری و نرگس خرمیفرد، سه وکیل زن بودند که از جانشان در راه دفاع از معترضان گذشتند و هر کدام به طور مشکوکی جان خود را از دست دادند.
نرگس خرمیفرد؛ وکیل دادگستری، در بلوک ۶۲ بهشت زهرای مشهد به خاک سپردهشده است.
اگر چه مدیران وکلای کانون دادگستری خراسان و سمنان درباره نحوه مرگ او اظهار بیاطلاعی کردند، اما مهرانگیز کار، وکیل حقوق بشر پیشتر در حساب اینستاگرام خودخبر از مرگ او داد.
این در حالی است که منابع نزدیک به خانواده نرگس خرمیفرد، گفتهاند: «این وکیل دادگستری، پس از قتل مهسا امینی هر روز برای اعتراض به خیابان میرفت.
او به خانوادهی بازداشتشدگان اعتراضات کمک میکرد و وکالت معترضین را میپذیرفت. نیروهای امنیتی چندین بار به او تذکر داده و تهدیدش کرده بودند.»
نهم آذرماه ۱۴۰۱، پس از مدتی بیخبری از نرگس، نزدیکانش او را جلوی در خانهاش در حالیکه بیهوش روی زمین افتاده بود و گوشی و مدارکش همراهش نبود، پیدا کردند.
نیمهشب، پزشکی او را ملاقات کرد، از خانوادهاش خواست بیمارستان را ترک کنند و صبح برای ترخیص نرگس برگردند. چند ساعت بعد به خانواده میگویند که نرگس فوت کرده است.
یادشان گرامی! وکلای آزادهای که کنار مردم ایران ایستادند و در برابر دیکتاتور سر خم نکردند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#روز_وکیل
#نرگس_خرمی_فرد
@Tavaana_TavaanaTech
نرگس خرمیفرد؛ وکیل دادگستری، در بلوک ۶۲ بهشت زهرای مشهد به خاک سپردهشده است.
اگر چه مدیران وکلای کانون دادگستری خراسان و سمنان درباره نحوه مرگ او اظهار بیاطلاعی کردند، اما مهرانگیز کار، وکیل حقوق بشر پیشتر در حساب اینستاگرام خودخبر از مرگ او داد.
این در حالی است که منابع نزدیک به خانواده نرگس خرمیفرد، گفتهاند: «این وکیل دادگستری، پس از قتل مهسا امینی هر روز برای اعتراض به خیابان میرفت.
او به خانوادهی بازداشتشدگان اعتراضات کمک میکرد و وکالت معترضین را میپذیرفت. نیروهای امنیتی چندین بار به او تذکر داده و تهدیدش کرده بودند.»
نهم آذرماه ۱۴۰۱، پس از مدتی بیخبری از نرگس، نزدیکانش او را جلوی در خانهاش در حالیکه بیهوش روی زمین افتاده بود و گوشی و مدارکش همراهش نبود، پیدا کردند.
نیمهشب، پزشکی او را ملاقات کرد، از خانوادهاش خواست بیمارستان را ترک کنند و صبح برای ترخیص نرگس برگردند. چند ساعت بعد به خانواده میگویند که نرگس فوت کرده است.
یادشان گرامی! وکلای آزادهای که کنار مردم ایران ایستادند و در برابر دیکتاتور سر خم نکردند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#روز_وکیل
#نرگس_خرمی_فرد
@Tavaana_TavaanaTech
محبت مظفری؛ وکیل دادگستری که در جریان انقلاب زن زندگی آزادی، بازداشت شده بود و پس از آزادی به طور مشکوکی درگذشت
محبت مظفری، وکیل دادگستری و دکترای حقوق، اواخر آبان ۱۴۰۱ با هجوم نیروهای امنیتی همراه با ضربوشتم بازداشت شد. او علاوه بر اینکه وکالت برخی از بازداشتشدگان را بر عهده داشته، در اعتراضات خیابانی نیز شرکت کرده بود.
پس از آزادی از بازداشت، آثار شکنجه در بدن او مشهود بود و به خانواده اعلام کرده بود که در طول مدت بازداشت به او داروهای مختلف داده شده است.
محبت چند روز پس از آزادی، ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، در حالی که خواب بود، از بینیاش خون آمده و همانجا جان باخته بود.
#محبت_مظفری
#روز_وکیل
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
محبت مظفری، وکیل دادگستری و دکترای حقوق، اواخر آبان ۱۴۰۱ با هجوم نیروهای امنیتی همراه با ضربوشتم بازداشت شد. او علاوه بر اینکه وکالت برخی از بازداشتشدگان را بر عهده داشته، در اعتراضات خیابانی نیز شرکت کرده بود.
پس از آزادی از بازداشت، آثار شکنجه در بدن او مشهود بود و به خانواده اعلام کرده بود که در طول مدت بازداشت به او داروهای مختلف داده شده است.
محبت چند روز پس از آزادی، ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، در حالی که خواب بود، از بینیاش خون آمده و همانجا جان باخته بود.
#محبت_مظفری
#روز_وکیل
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech