آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.4K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«قهرمان تویی دلبندم
چراغ خانه ام تویی روشنایی دل من»
رسول بداقی به پاس هفت سال صبوری همسرش «فروزان علیزاده»:
🔹تقدیم به همسرارجمندم که در طول هفت سال رنج زندان، یک دم ازناگواری زندگی شکایت نکرد،همواره به خاطر آرمان‌هایم پشتیبانم بود، همچون کوه استوار بود و همچون رود جاری،همچون گل خندان وهمچون انسان ،فهیم بود.
گریه کنی اشک تورا پاک کنم
اشک تو درباغ دلم خاک کنم
خنده کنی ناز تورا من بکشم
عشق تودرسینه ی بی باک کنم
تابنوازم دل پرناز تو را
باسخنی قلب توغمناک کنم
طعم لبت ،درسخن ات تا بچشم
زخم،دل از هرخس و خاشاک کنم
دار تن ات ،تار دلم بافته است
نغمه ی این سازتودر راک کنم
کاش که من روزنه ای داشتمی
تا برهم،یاقفسم چاک کنم
راز مرا تاب نیاورده کسی
چاره ی این درد خود از تاک کنم

#رسول‌بداقی به خاطر فعالیت‌های صنفی در سال ۱۳۸۸ در محل کار خود بازداشت و به شش سال زندان محکوم شد، این دوران محکومیت در مرداد ۱۳۹۴ پایان یافت اما ایشان
در همان زمان #زندان به سه سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
@Tavaana_TavaanaTech
سال بلوای من ....نوشته ای از یکی از همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سال بلوای من ....
دوران مدرسه من با جنگ ایران و عراق شروع شد ...سال‌هایی که کوچه و خیابان و مدرسه و هوای شهر از صدا و بوی هواپیما و توپ‌های پدافند و تیر و ترکش و باروت پر بود. رنگ خاک و خون ترکیب وحشتناکی است ...مدارس دوران ابتدایی‌ام چند سالی هنوز با دختران همکلاسی مشترک بود. دوم ابتدایی ساعت‌ها پسران که ما بودیم دقایقی سر به روی میز و خیره به زمین می‌شدیم تا آمر که معلم بود روسری و شاید دکمه مانتوی خود را بردارد و زلف و تن‌ش هوایی بخورد ....قدری درس، قدری بازی، دوران ساده ابتدایی گذشت ...
بلندگو و صف کلاس‌ها در زنگ تفریح و شروع صبحگاهی متفاوت شد و شعارهای مذهبی انقلابی حماسی مدام گوش و روان ما را به خود مشغول می‌کرد و خبر ترک تحصیل و رفتن به جبهه‌ی بچه‌های کلاس سوم راهنمایی که یک سرو گردن یا کمتر از ما بلندتر بودند ....برخی معلم‌ها و مدیران شیلنگ و یا چوبی در دست داشتند و اوج هنرشان در متفاوت و خاص بودن ابزار #تنبیه تنی دانش آموز با همکار دیگر بود.
پنجم ابتدایی زمستان سردی در حیاط مشغول برف بازی با همکلاسی‌ها بودیم و گوله‌های کوچک برفی دردست داشتیم. مدیر مارا احضار و به خط کرد و آن‌چنان با شلنگ می‌نواخت و تفریح می‌کرد انگار مشغول نواختن سمفونی‌ای با پیانو هست ...درد و بی‌حسی دستان و تلاش برای گریه نکردن در حلقه‌ی دانش‌آموزان در حیاط مدرسه گرد مدیر تمام فکر مرا مشغول می‌کرد....
دوران راهنمایی کامل این وقایع را فراموش کرده بودم ...تا روزی به خاطر آدامس جویدن معلم انگلیسی مرا از پنجره‌ی کلاس که در طبقه دوم بود آویزان کرد ...گریه نکردن و زار نزدن وارطان‌وار بیماری و روان رنجور #معلم را حادتر می‌کرد و من این را سال‌ها بعد فهمیدم که باید التماس می‌کردم ...اوج حملات موشکی شهر را ترک کردیم و در روستاهای اطراف پناه گرفتیم ...بعد از ماه‌ها دوری از کتاب‌ها به #مدرسه روستا رفتم ...معلم‌ها و #دانش‌آموزان روستایی بسته به موقعیت از سر شوخی و یا پلیدی و نفهمیدن و نداشتن شناخت و درک شرایط جنگ و هر سببی دیگر به سخره می‌گرفتند و یا ما را با همکلاسی‌های روستا بر روی سرگین و تاپاله‌های خشک به زورآزمایی وا می‌داشتند ...البته پیشتر دو مبارز میدان کارزار با رجزخوانی و #تهییج و..... از سوی معلم و هم‌ولایتی‌های میزبان خوب آماده می‌شدند ....روزهایی که سمت موشک‌ها و گرای آنان به تهران رفت ...ما کم‌تر در حال فرار به پناهگاه‌ها بودیم .... #جنگ با خوردن خون و دل و شوکران ما تمام شد!
منظوری ندارم !!! تمام این دقایق و این روزها و ماه‌ها و سال‌ها آبستن اتفاقاتی بود که من هم در سن
هفده‌سالگی گروهبان شدم؛ یک خبردار بی خبر!
نظر شما در مورد این نوشته‌ی یکی از هم‌راهان توانا چیست؟
@Tavaana_TavaaanaTech
نسرين ستوده در فيسبوك نوشته كه وي، جعفر پناهي و شماري از فعالين به شيراز سفر كرده اند تا از اعدام عليرضا تاجيكي كه متهم به قتل در سن ١٥ سالگيست جلوگيري كنند. @GolnazEsfandiari @Democracyy
حجت الاسلام مداح:افرادي كه در خيابان‌ با حجاب‌هاي متفاوت و به قول برخي بد حاضر مي‌شوند،همان‌ها هستند كه اول و دوم ابتدايي حجاب برسرشان كرديم برایشان سرود خوانديم،كلاس قرآن گذاشتيم.
@democracyy
زنان و اقتصاد، اثر شارلوت پرکینز گیلمن @Tavaana_Tavaanatech 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
زنان و اقتصاد
«زن ناچار است ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت- نه تنها این بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد.»
دنیا پیش روی مرد جوانی که با زندگی مواجه می‌شود، گسترده است. هر توانی را که در وجودش هست می‌تواند به کار ببندد. اگر ابتدا در انتخابش اشتباه کند، می‌تواند دوباره و دوباره دست به انتخاب بزند. اگر در مسیری موفق یا موثر نباشد، می‌تواند در زمینه دیگری بهتر نقش ایفا کند. نیازهای رو به رشد و متنوع بشریت او را به خدمت در زمینه‌های مختلف فرا می‌خواند که او رشدش را در آنها می‌یابد. می‌تواند برای رسیدن به هرآن‌چه می‌خواهد باشد تلاش کند. می‌تواند برای به دست‌آوردن هرآن‌چه می‌خواهد، بکوشد. می‌تواند برای به دست آوردن ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت و هرآن‌چه می‌خواهد، تلاش کند.
زن جوانی که با زندگی مواجه می‌شود هم همان دنیا را پیشرو دارد، با همان
نیرو و میل و بلندپروازی درونی. اما هرآن‌چه او آرزوی داشتن یا انجامش را دارد، باید از یک کانال واحد و انتخاب واحد بگذرد. ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت - و نه تنها این‌‌ها بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را باید از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد. و این فشار بسیار سنگینی است که به واسطه وراثت پشت او جمع شده و از طریق محیط ادامه پیدا کرده است، تا جایی که خود او هم این موقعیت را پذیرفته است و با انگیزه فراوان، تاثیر آن را بر زندگی دخترش پیاده می‌کند. آیا عجیب است که زنان زیادی گرفتار #جنسیت هستند؟
اما با توجه به #وراثت مدام زنان از جنس مذکر، ما باید خیلی پیش از این به زنبورهای ملکه تبدیل می‌شدیم. اما دختر سرباز و ملوان و هنرمند و مخترع و بازرگان، در ذهن و تناش سهمی از رشد مردان را که در هر نسل صورت گرفته، به ارث برده و با همه زنانگی‌اش انسان مانده است.
شارلوت پرکینز گیلمن (١٨۶٠ – ١٩٣۵) در سال ١٨٩٨ در این بخش از کتاب «زنان و اقتصاد» تصویری پر تب و تاب از #استقلال #اقتصادی #زنان ارائه می‌کند.
اگر چه گیلمن در طی زندگی خود بخاطر نوشته‌های #فمینیستی خود به شهرت دست یافت، پس از مرگ به بوته فراموشی سپرده شد تا اینکه در فمینیست‌های دهه ١٩٧٠ بار دیگر آثار ادبی او را کشف کردند. داستان کوتاه او «کاغذ دیواری زرد» خصوصاً به عنوان تصویری تکان دهنده از سرکوبی که زنان از آن رنج می‌بردند - چه از طریق ازدواج و چه از طریق روش‌های متداول پزشکی آن زمان - مورد تقدیر قرار گرفت. تم‌های #سرکوب و خفه شدن آرزو‌ها که #شارلوت‌پرکینز در مورد آن‌ها نوشته است پژواک خود را در آثار ورجینیا ولف، کیت چوپین، و سایر نویسنده‌های #فمینیست یافته‌اند.
از اینجا دانلود کنید:
https://goo.gl/8geDgt
@Tavaana_TavaanaTech
متن در فرهنگ شفاهی و کلام در فرهنگ نوشتاری
مهدی خلجی
در اين گفتار به تعريف دو فرهنگ شفاهی و فرهنگ نوشـتاری و بيان تفاوت‌های آن دو خواهيم پرداخت. فرهنگ شفاهی بدون متن نوشـتاری نيست و فرهنگ نوشـتاری نيز بدون كلام شفاهی نمی‌تواند باشد. اما ماهيت متن در بستر #فرهنگ شفاهی و سرشت و كارکرد كلام شفاهی در سـياق فرهنگ #نوشـتاری متفاوت است. قرآن متنى بود که در درون متن #شفاهی پديدآمد و برای مدتى دراز فهميده شد. اکنون اين #متن در درون فرهنگ نوشـتاری توليد و فهم می‌شود. اين نکته چه دگرگونى‌های بنيادی در فهم ما از پديده‌ی #قرآن ايجاد می‌کند؟

https://goo.gl/xFHlDs

فایل اسلایدها و فایل صوتی در ادامه تقدیم همراهان توانا

@Tavaana_TavaanaTech
منشا اشتباهات

ندانستن نیست

بلکه تقلید و اعتقاد

کورکورانه است

@Tavaana_TavaanaTech
ادوارد زهرابیان، طراح لوگو «هما»،
برترین لوگوی خطوط هوایی جهان
@Tavaana_TavaanaTech
ادوارد زهرابیان، طراح لوگو «هما»،
برترین لوگوی خطوط هوایی جهان
تنها بیست‌ویک‌سال سن دارد؛ سال ۱۳۴۰ خورشیدی است. آگهی یک مسابقه‌ برای طراحی لوگوی شرکت هواپیمایی ایران را که در آن تاریخ تازه تشکیل شده بود را در روزنامه‌ی کیهان و اطلاعات می‌بیند.این جوان ۲۱ ساله هنوز وارد دانشگاه نشده است و آماده است تا در کنکور شرکت کند اما تصمیم می‌گیرد که در این مسابقه شرکت کند. زهرابیان می‌گوید: «تاریخ مسابقه ماه خرداد بود. اعلام نتیجه‌ آن البته چندماهی طول کشید. وقتی دیدم خبری از اعلام نتیجه مسابقه نیست، به شرکت هواپیمایی ملی ایران که تازه تأسیس شده بود تلفن کردم و گفتم آقا چه خبر از این آگهی که داده بودید و من در مسابقه‌اش شرکت کردم. گفتند اسمت چیست. گفتم فلان کس هستم. گفتند تو برنده شده‌ای.»
زهرابیان می‌گوید وقتی طرح خود را برای شرکت در مسابقه فرستاد در توضیح این آرم اشاره کرد که اتفاقا حروف اول «هواپیمایی ملی ایران» نام همان پرنده‌ی اساطیری ایران یعنی «هما» است و این‌گونه می‌شود که با لوگوی طراحی شده‌ به وسیله‌ی ادوارد زهرابیان، نام «هما» نیز برای «هواپیمایی ملی ایران» انتخاب می‌شود.
لوگوی #هما را برترین لوگوی شرکت‌های هوایی دنیا می‌دانند. چند سال پیش آژانس خبری حمل و نقل هوایی Skift سی لوگوی برتر شرکت‌های هوایی جهان را معرفی کرد که در این میان لوگوی «هواپیمایی ملی ایران» (هما) به دلیل #جذابیت، #سادگی و رسابودن پیام به عنوان برترین لوگوی شرکت‌های هوایی جهان انتخاب می‌شود. زهرابیان می‌گوید که بابت طراحی این #لوگو در آن زمان ۵۰۰ تومان گرفته است: «بابت طراحی آرم هما پانصد تومان دادند، که کم نبود. البته زیاد هم نبود. چون اگر می‌خواستند جایزه‌ای درخور بدهند، مثلا باید ده هزار تومان می‌دادند.»
ادواراد زهرابیان می‌گوید که پس از انقلاب اسلامی کسانی تلاش کردند این خود را طراح لوگوی هما جا بزنند. او می‌گوید بیش از دو دهه پیش مرتضی ممیز، «پدر #گرافیک» ایران کتابی با عنوان آرم‌ها و نشانّ‌ها منتشر مرد که در چاپ اولیه‌ی این کتاب یک نفر خود را به عنوان طراح #لوگوی‌هما معرفی می‌کند.
زهرابیان می‌گوید: «این آقا احتمالا فکر کرده ۲۰، ۳۰ سالی است که سروصدایی از من نیست و شاید من از این مملکت رفته‌ام. ایشان هم یا کارمند ایران‌ایر بودند یا کارهای طراحی آن‌جا را می‌کردند. ناگهان به من خبر رسید که در چاپ این کتاب این طرح به نام ایشان ثبت شده است. البته مدارک در اختیار من بود. بلند شدم رفتم پیش آقای ممیز و گفتم آقا شما مدرکی دارید که این لوگو را به نام ایشان ثبت کرده‌اید؟ مرتضی ممیز گفت مدرکی ندارم. این آقا گفت من #طراحی کرده‌ام و من هم باور کردم. نهایتا وقتی که مدرک من را دید، واقعا جا خورد و گفت که در اولین چاپ بعدی کتاب تصحیح خواهد کرد و این کار را هم کرد.»
زهرابیان می‌گوید که برخی از رسانه‌ها در ایران نوشته‌اند که چون من از ایران مهاجرت کرده‌ام برخی تلاش کرده‌اند که خود را طراح این طرح جا بزنند. زهرابیان با گلایه می‌گوید که من هیچ‌گاه از ایران نرفته‌ام: «من هیچ وقت از این مملکت نرفتم و می‌خواهم تاکید کنم که هیچ‌وقت جلای وطن نکردم. این مسئله برای من خیلی مهم است.»
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/2tUpTA

@Tavaana_TavaanaTech
ملاقات #فائزه‌هاشمی با #بهائیان خشم اصولگرایان را برانگیخت
کارتون از #مانانیستانی
منبع: ایران وایر
@Tavaana_TavaanaTech
ساختمان قدیمی کمیته امداد در تهران هزار میلیارد تومان فروخته می‌شود
زمانی که ساختمان کمیته امداد فروخته شود هزینه حاصل از این فروش صرف امور مرتبط با مددجویان خواهد شد
@Tavaana_TavaanaTech
ساختمان قدیمی کمیته امداد در تهران هزار میلیارد تومان فروخته می‌شود
زمانی که ساختمان کمیته امداد فروخته شود هزینه حاصل از این فروش صرف امور مرتبط با #مددجویان خواهد شد
خبرگزاری میزان خبر از فروش ساختمان قدیمی کمیته امداد در تهران به قیمت هزار میلیارد تومان داده است.
به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان سید پرویز فتاح در نشستی خبری که صبح امروز برگزار شد، گفت: برای فروش ساختمان قدیمی کمیته امداد در سوهانک مشتریان زیادی از جمله شهرداری تهران و برخی ارگانهای خصوصی ودولتی وجود داشت و هنوز این ساختمان فروخته نشده است.
وی افزود: برخی نهادهای دولتی مشتری پراپا قرص ساختمان سوهانک بودند و پیشنهادهای آنها قابل قبول بود.
رئیس «کمتیه امداد امام خمینی» از کارشناسی دقیق ساختمان سوهانک این نهاد خبر داد و اذعان کرد: سه کارشناس خبره وضعیت ساختمان کمیته امداد را به طور دقیق رصد کرده و به این خاطر که وضعیت ساختمان با پیچیدگی های خاصی مواجه بود مجبور بودیم برای فروش آن از کارشناس استفاده کنیم.
فتاح در خصوص رقم دقیق کارشناسی شده ارزش ریالی ساختمان سوهانک کمیته امداد بیان کرد: کارشناسان قیمت ساختمان امداد را هزارمیلیارد تومان تعیین کردند و ما ساختمان سوهانک را حتی یک ریال کمتر از این مبلغ نخواهیم فروخت.
۱۴ اسفندماه ۱۳۵۷ به دستور روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و برای پشتیبانی از «محرومان و مستضعفان» و خودکفاکردن ِ آن‌ها «کمیته‌ امداد امام خمینی» تاسیس شد.
از آن روز تا اکنون که عمر انقلاب اسلامی است نزدیک به چهار دهه می‌گذرد اما ارزیابی دقیقی در مورد این‌که این نهاد تا چه میزان توانسته مستضعفان را خودکفا کند وجود ندارد.
نصب صندوق خیرات و صدقات در ادارات و خیابان‌ها یکی از کارهای «کمیته امداد امام خمینی» است.
در سال ۱۳۹۲ و در گزارشی در روزنامه شرق آمده است که آمارهای منتشرشده از سوی #کمیته‌امداد نشان می‌دهد که از سال ۱۳۸۳ تا آن زمان به صورت میانگین هر سال ۶۰۰ هزار صندوق صدقه جدید در کشور نصب شده است.
هم‌چنین در گزارش‌هایی دیگر - منتشر شده در خبرآنلاین- در سال ۱۳۹۰ ماهانه ۱۵ میلیارد تومان در بخش صدقات جمع‌آوری شده است. سعید ستاری، معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد در سال ۱۳۹۱ میزان کمک‌های مردمی را افزون بر ۹۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد. (گفت‌وگوی سعید ستاری با ایرنا)
در سال ۱۳۹۳، کمیته‌ی امداد اعلام کرد که ماهیانه بیش از ۲۱ میلیارد تومان صدقه در ایران جمع شده است. (وبسایت تابناک)
این‌که این میزان درآمد هنگفت چه مقدار خرج فقرا و مستضعفان می‌شود و این پول‌ها در این بیش از سه دهه صرف چه اموری شده است چندان مشخص نیست.

@Tavaana_TavaanaTech
ساتو(پری) آقابابیف، اولین خواننده‌ی زن ایرانی
پری آقابابایف اولین زنی است که در رشته‌ی آواز به صورت آکادمیک تحصیل کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
ساتو(پری) آقابابیف، اولین خواننده‌ی #زن ایرانی
پری آقابابایف اولین زنی است که در رشته‌ی آواز به صورت آکادمیک تحصیل کرد.
ساتنیک آقابابیف - آقابابیان- در سال ۱۲۷۹ خورشیدی به دنیا آمد. علاوه بر #خوانندگی ساتو پری در زمینه‌ی بازی‌گری نمایش و نمایش‌نامه‌نویسی نیز فعالیت داشته است. #ساتوپری دانش‌آموخته‌ی کنسرواتور شارلوتن بورگ برلین و کنسرواتورهای سلطنتی مسکو، رم و فرانسه در رشته‌ی آواز، باله و نمایش بود.
ساتو پری در سال ۱۳۰۶ خورشیدی اُپِرِت الهه‌ی جشن گل‌ها را تحریر کرد و در سال ۱۳۰۷ خورشیدی سینما‌تئاتر ِ پری را در میدان مخبرالدوله بنا گذاشت.
سعید نفیسی او را مردمک چشم جامعه‌ی هنری تهران لقب داد.
بی‌‌شک پری #آقابابیف را می‌توان از پیشگامان و ستاره‌ی اصلی اُپِرِت‌هایی دانست که از سال ۱۳۰۰ خورشیدی به بعد در تهران بر روی پرده رفته است.
@Tavaana_TavaanaTech