آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بیلی جین کینگ: زنی که ورزش و تاریخ را تغییر داد

در سال ۱۹۷۳، یک مسابقه تنیس به نام «نبرد جنسیت‌ها» به یک جنبش بزرگ تبدیل شد. بیلی جین کینگ، قهرمان ۲۹ ساله، مقابل بابی ریگز، تنیسوری که معتقد بود زنان هرگز نمی‌توانند با مردان رقابت کنند، ایستاد. این رقابت تاریخی، با حضور ۳۰ هزار تماشاگر در استادیوم و میلیون‌ها بیننده در تلویزیون، چیزی بیش از یک بازی بود؛ این مسابقه، نبردی برای برابری حقوق زنان بود.

بیلی جین کینگ نه‌تنها ریگز را در سه ست پیاپی شکست داد، بلکه تصویری قوی از شجاعت و توانایی زنان در ذهن جهانیان نقش بست. او بعدها گفت: «این فقط یک مسابقه نبود، بلکه فرصتی برای تغییر نگاه دنیا به توانایی‌های زنان بود.»

اما داستان بیلی جین کینگ به همین جا ختم نمی‌شود. او با ایجاد اتحادیه تنیس زنان و مبارزه برای برابری دستمزدها، راه را برای نسل‌های آینده هموار کرد. امروز، او نه فقط یک قهرمان ورزشی، بلکه نمادی از مقاومت، پیشرفت و تغییر است.

🌟 اگر می‌خواهید بدانید چگونه یک زن، یک بازی و یک جهان را تغییر داد، داستان کامل را از دست ندهید!

https://tavaana.org/case-studies-billie_jean_king/

#حقوق_برابر #بیلی_جین_کینگ #ورزش #تنیس #برابری_جنسیتی #زنان #مطالعه_موردی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
کانال تلگرام حسین رونقی خبر داد که او برای آغاز تحصن خود به سمت زندان اوین روانه شد.

خواسته‌های او، خواسته‌های زنده‌یاد کیانوش سنجری‌اند: آزادی نسرین شاکرمی، توماج صالحی، فاطمه سپهری و آرشام رضایی.

پاینده ایران


او همچنین ضمن انتشار تصویری از لب دوخته‌اش نوشت:
با لب‌های دوخته ایستاده‌ام بر عهدم...

‏برای کیانوش و خواسته‌هایش، با لب‌های دوخته تا پای جان خواهم ایستاد. زندگی آنقدر ارزش ندارد که به‌خاطرش کسی وجودش و شرافتش را بفروشد. حقیقت را هیچ وقت نمی‌شود زیر خاک کرد.
حتی دشمنان باشکوه و باشرفی نیستید. ایران برای شما وطن نیست.

آخرین وضعیت جسمی (روز دهم):

لب‌ها متورم و زخم شده‌اند و خونریزی می‌کنند.
کاهش وزن زیاد، ضعف جسمانی به همراه سرگیجه شدت گرفته و عضلات تحلیل رفته‌اند.
نوسان فشار خون و فشار خون بالای ۱۴ و نوسان شدید قند خون.
خونریزی گوارشی و ادراری.
درد مفاصل و استخوان‌ها.

سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای، و تزریق داروها به صورت وریدی و عضلانی.

خواسته‌ام همان خواسته‌های کیانوش است.

@Hosseinronaghi

پی‌نوشت:
حسین رونقی به محض حضور در مقابل زندان اوین، توسط چهار مأمور امنیتی وارد اتومبیلی شده و از محل خارج شد.

اطلاعات بیشتری از او در دست نیست.

#نه_به_اعدام #كيانوش_سنجرى #حسین_رونقی #زندان_اوین #نسرين_شاکرمی #توماج_صالحی #آرشام_رضایی #فاطمه_سپهری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
یک روز تعطیل که ایسلند را تکان داد!

در ۲۴ اکتبر ۱۹۷۵، زنان ایسلند تصمیم گرفتند سکوت را بشکنند و نابرابری را به چالش بکشند. آن‌ها یک روز کامل از کارهای خانه و بیرون از خانه دست کشیدند و نشان دادند که جامعه بدون مشارکت آن‌ها نمی‌تواند به درستی کار کند. نتیجه؟ ۹۰ درصد از زنان کشور به این اعتصاب تاریخی پیوستند و ایسلند برای یک روز به کلی متوقف شد!

بانک‌ها، مدارس، مهدکودک‌ها و حتی روزنامه‌ها تعطیل شدند. مردان مجبور شدند بچه‌ها را به محل کار ببرند و برای غذا به سوسیس‌های آماده روی بیاورند!
این اعتصاب، بزرگ‌ترین تجمع تاریخ ایسلند شد و نشان داد که نقش زنان نه‌تنها در خانه، بلکه در تمامی جنبه‌های جامعه حیاتی است.

🔑 پیام آن‌ها روشن بود: دستمزد برابر برای کار برابر. این حرکت سرآغازی برای تغییرات بزرگ شد؛ از تصویب قوانین برابری جنسیتی گرفته تا انتخاب اولین رئیس‌جمهور زن ایسلند.

امروز ایسلند به‌عنوان پیشروترین کشور در برابری جنسیتی شناخته می‌شود، اما این مسیر با شجاعت زنانی آغاز شد که در آن روز صدایشان را بلند کردند و قدرت اتحاد را به نمایش گذاشتند.

داستان کامل این حرکت تاریخی را از دست ندهید! 📖

https://tavaana.org/womens_day_off_iceland/

#برابری_جنسیتی #زنان_ایسلند #دستمزد_برابر #تاریخ_ساز #مطالعه_موردی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرگ جان‌گداز کیانوش سنجری زخمی ناسور بر قلب جامعه‌ای است که هنوز در بند استبداد و نابرابری اسیر است. او در سکوتِ پرمعنای رفتنش، حقیقتی عریان را پیش چشمانمان گذاشت: حکومتی که نمی‌تواند صدای آزادگان را تحمل کند، زخم‌هایی عمیق‌تر از مرگ بر پیکر جامعه وارد می‌کند.
کیانوش، فراتر از یک فرد، نماد یک مسیر بود؛ مسیری پر از صداقت، شجاعت و عشقی بی‌پایان به ایران و آزادی، که در نهایت به بهای جانش تمام شد.
قطعا مسئول جان‌باختن کیانوش، جمهوری اسلامی است و جز این نیست. حکومتی که او را از ۱۷ سالگی‌اش آزار داد و بارها و بارها زندانی کرد تا او را خاموش کند. ولی او هیچوقت خاموش نشد و حتی آخرین کنش او فریادی رسا بود، تلنگری بود برای بیداری.

مرگ او تنها یک فاجعه نبود؛ صدایی بود که از میان سکوت برخاست و ما را فراخواند به بیداری، به مبارزه برای عدالت، و به بازپس‌گیری انسانیت گم‌شده‌مان. او، حتی در تلخ‌ترین لحظه‌های زندگی‌اش، درس مقاومت را به ما آموخت؛ گویی با آخرین نگاهش فریاد می‌زد: «برای حقیقت برخیزید، حتی اگر بهایش جان شما باشد.»

کیانوش سنجری دیگر در میان ما نیست، اما یاد او، زنده‌تر از هر شعاری، تلنگری است برای تغییر. مرگ او آینه‌ای است که واقعیت دردناک جامعه‌مان را بازتاب می‌دهد و ما را به پرسش وامی‌دارد: چه زمانی بر زنجیرهای جهل و بی‌عدالتی غلبه خواهیم کرد؟

باید کیانوش را نه به‌عنوان یک قربانی، بلکه به‌عنوان یک مشعل‌دار یاد کنیم؛ نمادی از ایستادگی در برابر سیاهی. مرگ او، هرچند تلخ و اندوه‌بار، می‌تواند نقطه آغاز باشد؛ آغازی برای رهایی، برای ساختن جهانی که هیچ آزادی‌خواهی در آن قربانی نشود. باشد که یادش چراغ راهی باشد برای همه ما. بادا که تلنگری باشد برای بیداری و بازیابی شهامت و ایستادن در برابر ناراستی‌ها، برای ایران، برای آزادی

طرح از شهرزاد
artdeshaz

#شاید_تلنگری_باشد
#کیانوش_سنجری
#ایستادگی
#آزادی
#یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
بازداشت دو عضو یک خانواده توسط اطلاعات کرمانشاه

حمید عنایتی، رئیس هیات کوهنوردی پاوه و برادرش، فرید عنایتی، توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و با گذشت بیش از ۱۰ روز سرنوشت آن‌ها نامعلوم است.

بر اساس گزارش هه‌نگاو، روز پنج‌شنبه بیست‌وچهارم آبان ماه، حمید عنایتی، ۴۵ ساله و فرید عنایتی، ٣٧ ساله طی هجوم نیروهای اداره اطلاعات در منزلشان در کرمانشاه بازداشت شدند
تاکنون از جزئیات دلایل بازداشت و اتهامات انتسابی علیه این دو برادر اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

ـ اطلاع‌رسانی درباره بازداشت‌شدگان به ویژه در روزهای اول بازداشت آن‌ها اهمیت زیادی دارد و می‌تواند در شرایط آن‌ها مؤثر باشد.

#پاوه #حمید_عنایتی #فرید_عنایتی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان برای جاویدنامان راه آزادی که در جامعه‌ای مرد سالار فریاد_زن_زندگی _آزادی سر دادند

“صداها و صورت‌ها” (بازپخش)
اپيزود اول:‌ رویای یک زندانی

قتل‌‌های ناموسی مردهای زیادی را تبدیل به جنایتکاران محکوم به زندان ابد کرده است. گفتگوی درونی یک مرد زندانی جوان که خواهرش را به قتل رسانده صدای ثابت و همیشگی خواهد بود که او را تا ابد همراهی خواهد کرد.

نويسنده و كارگردان:
كيوان جهانشاهى


مشاور فيلم نامه:
شبنم طلوعى

مدیر فیلم برداری:
شهریار اسدی
.
دستیاران کارگردان:
مینا بزرگ مهر
هادی کمال مقدم
.
🔸با هنرمندی:نجلا نظریان
.
چهره پرداز: رکسانا محیط
طراح صدا و آهنگساز: کیوان جهانشاهی
گرافیک و عنوان بندی: محمدرضا سبک رو
با تشکر ویژه از
رضا درخشانی
شبنم طلوعی
سمانه وفایی‌زاده
.
تهیه کنندگان:
کیوان جهانشاهی
رسانه پارسی

.
#روز_جهانی_مبارزه_با_خشونت_علیه_زنان #مردسالاری #حقوق_زنان #زن_زندگی_آزادی #نجلا_نظریان #مهسا_امینی #ژن_ژیان_ئازادی #womanlifefreedom #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حورا نیک‌بخت، زندانی سیاسی: خاورمیانه به «زن، زندگی، آزادی» محتاج است

حورا نیکبخت، زندانی سیاسی زن محبوس در زندان اوین، با انتشار نامه‌ای شرایط و روحیات پخشان عزیزی و وریشه مرادی دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام کُرد را توصیف می‌کند. می‌گوید: «پازل زندگی همه‌ی ساکنان خاورمیانه به قطعه‌ی لغو حکم اعدام پخشان، وریشه و تک‌تک زنان و مردانی که برای آزادی مبارزه می‌کنند نیاز دارد و پخشان‌ها و وریشه‌های آزاد را می‌خواهد و به ژن، ژیان، ئازادی محتاج است.
حالا خاورمیانه بگوید، دو زنِ کوردِ بزرگ شده در مناطق اهل تسنن دادخواهی‌شان را به کجا ببرند؟!»
متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:
از انتهای شمالی بزرگراه «یادگار امام»، زندان اوین می‌نویسم. از این سرآمد یادگارهای خمینی و از زندانیان بند زنان اوین.
سال گذشته پس از مراجعه به پزشک و تشخیص علائمی که هیچ‌کدام مشکلات جسمی مشخصی را نشان نمی‌داد، برایم مسافرت، کویر، یوگا و دوستی با آدم‌های شاد تجویز شد. پزشک معتقد بود همین‌ها حال مرا خوب می‌کردند. حال اما این‌جا هستم. جایی که هیچ‌کدام از آن‌ها میسر نیست. اما با زنان مبارز، مقاوم و امیدوار اوین هستم.
این‌جا آرمان‌شهر نیست اما ویران‌شهری هم که برخی به تصویر کشیده‌اند نیست. ویران‌شهر جلوه‌دادن این‌جا برای امتیاز گرفتن از حکومت فاشیستی است و لاغیر.
اگر بخواهم از این زنان مقاوم نام ببرم، بی‌اغراق نام پخشان عزیزی و وریشه مرادی را در ردیف‌های ابتدایی می‌آورم؛ دو زنی که محکوم‌اند به اعدام (قتل حکومتی).
پخشان عزیزی را اول‌بار در حیاط بند دیدم. نه بابت موهایی که بر اثر موقعیت‌ها و شرایط دهشتناک سفید شده‌اند که بر اساس پختگی و آرامش منحصر به فردش، تصور کردم از من سال‌ها بزرگ‌تر است. در جواب سوال «اتهام شما چیه؟» تلخ‌خندی زد و گفت «زن بودن و کورد بودن.»
تا روزی که خبر حکم اعدامش به بند رسید، همچنان تصور می‌کردم خیلی بزرگ‌تر است و عجیب اینکه هنوز هم حس می‌کنم با زنی که دو برابر من زندگی کرده، روبرویم.
باید خیلی بزرگ باشی که نگذاری حتا پشت سر کسی که جانت برایش مهم نیست صحبت کنند. باید خیلی بزرگ باشی که در عین زیر حکم اعدام بودن، حواست به همه باشد و مددکار بودنت را لحظه‌ای فراموش نکنی. باید چقدر بزرگ باشی که بارها به هم‌بندها تاکید کنی در شعارهای #نه_به_اعدام نامت را نیاورند و وقتی بفهمی کسی می‌خواهد درباره‌ات بنویسد، چندین بار تکرار کنی که اشاره به دیگر محکومان به اعدام را فراموش نکند.
.
پخشان عمیقا باور دارد که فقط جسمش زندانی است و فکر، اندیشه و احساسش به خاورمیانه، آزادند. زنی که از کودکی مهر تجزیه‌طلبی، شهروند نبودن و جنس دوم بودن بر او خورده و در سال ۸۸ نیز با همین اتهامات بازداشت شد. پخشان با چگونه حبس کشیدنش نشان داد از مرگ نمی‌ترسد؛ از زندگیِ بدون عزت می‌هراسد و همیشه برای زندگی آزاد و با شرافت مبارزه کرده است. ابلاغ حکم اعدام ذره‌ای تغییر در روند زندگی روزانه‌اش ایجاد نکرده؛ هیچ چیزی در برنامه‌ی تغذیه، نظافت، ورزش و مطالعه‌اش جابه‌جا نشده است.
زنی که ماه‌ها در سلول انفرادی بوده، بدون کتاب، بدون تماس و ملاقات، برای شام #کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام، در حجمی بالا غذا می‌پزد.
آن‌چه پخشان در مواجهه با داعش تجربه کرده، برای بسیاری غیر قابل تصور است. زنی که محکوم است به مددکار بودن و انجام وظیفه فراتر از مرزهایی که برای آن اعتباری هم قائل نبوده.
وریشه را که به خواست خودش جوانا صدایش می‌کنیم، اول‌بار در راهروی بند دیدم. طمأنینه‌اش در صحبت، ظاهر همیشه مرتب و هماهنگی بین رنگ‌ها در پوشش و موگیرهای کوچک بر گیسوان همیشه بافته‌اش توجه را جلب می‌کند و برای ذهنی که به کلیشه عادت دارن، زنی می‌سازد که به اصطلاح آب هم در دلش تکان نخورده است.
نشست و برخاست بیشتر هم با او، بدون شناخت دقیق از روزگاری که سپری کرده، این خیال خام را خام‌تر می‌کند: به درست‌نویسی و ویرایش علاقه‌مند است و دوست دارد به زبان فارسی، زبان دومش هم کاملا بی‌غلط بنویسد؛ پیوسته کتاب سفارش می‌دهد و مطالعه می‌کند؛ با دقت و حوصله برای کفی گولیلوانک درست می‌کند. حتا در اعتصاب غذای بیست روزه‌اش هم ناخوشی‌ای در گفتار و رفتارش دیده نمی‌شد و فقط صورت و بدنِ به شدت تحلیل رفته‌اش از سرِ ضمیرش خبر می‌دادند.
باید بخواهی بدانی چرا و چطور این‌جاست. اشک‌هایش که موقع تعریف شکل بازجویی و اعدام فرزاد کمانگر سرازیر می‌شوند، خیال خامت را می‌سوزانند و خاکستر می‌کنند.
این‌که بعد از این‌همه سال، همان بازجوی فرزاد او را هم بازجویی کرده لبخندی پر غرور بر لبش می‌نشاند.


ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/nsnk73uw

#حورا_نیکبخت #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
همراهان محترم،

متأسفانه اعضای خانواده به دلیل وجود فاصله و فشار‌های مضاعف، در مکالمات خود دچار سوءتفاهم شده و تلاش ناموفق امروز مأموران برای ورود به خانه‌ی حسین رونقی را موفق قلمداد کرده بودند.

ضمن حذف خبر قبلی در خصوص یورش به منزل حسین، اصلاح می‌کنیم که امروز، افرادی از اتاقک نگهبانی با خانه تماس گرفتند و خود را مأمور فراجا معرفی کرده و اعلام کردند که حکم بازرسی منزل دارند اما زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی، اجازه‌ی ورود به منزل را به آن‌ها نداده است.

بابت ارائه‌ی گزارش قبلی پوزش می‌طلبیم و امیدواریم این توضیح، جبران‌کننده باشد.
از شما می‌خواهیم در صورت انتشار خبر قبلی، این اصلاحیه را به گوش مخاطبین خود برسانید.

سپاس از توجه شما
مهدی توحیدی، به سه سال و دو ماه حبس و دو سال منع خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در شبکه‌های فضای مجازی محکوم شده است.

آقای توحیدی با حکم شعبه سوم دادگاه انقلاب استان البرز که در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳ توسط مصطفی نریمانی، مستشار دادگاه در پرونده‌ای مشترک با پنج فعال دیگر که او متهم ردیف ششم آن پرونده است به سه سال و دو ماه زندان محکوم شده است.
دو تن از متهمان این پرونده از مصدومان چشم در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است، که یکی به سه سال و شش ماه حبس و دیگری به دو سال حبس محکوم شده‌اند.

مهدی توحیدی اصل»، شهروند ۲۸ ساله اهل خرم‌آباد و ساکن کرج، ۲۴ شهریور سال گذشته یک روز پیش از سالگرد کشته شدن مهسا امینی توسط «پلیس امنیت کرج» بازداشت شد.
این معترض بازداشت‌شده، «۴۲ روز» در سلول انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات مرکز استان البرز به سر برد و سپس با سپردن وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.
اتهامات منتسب شده به مهدی توحیدی به شرح زیر است:

- اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی / خارجی
- عضویت در دسته، جمعیت یا شعبه جمعیت‌هایی که در داخل کشور با هدف بر هم زدن امنیت کشور

طبق حکم صادره، متهمان طی بیست روز پس از صدور حکم می‌توانند درخواست تجدیدنظر کنند.

#مهدی_توحیدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حسین جعفری، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به دو سال حبس و دو سال منع خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در شبکه‌های فضای مجازی محکوم شده است.

آقای جعفری با حکم شعبه سوم دادگاه انقلاب استان البرز که در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳ توسط مصطفی نریمانی، مستشار دادگاه در پرونده‌ای مشترک با پنج فعال دیگر که او متهم ردیف ششم آن پرونده است به سه سال و دو ماه زندان محکوم شده است.
یکی دیگر از متهمان این پرونده نیز از مصدومان چشم در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است، که به سه سال و شش ماه حبس محکوم شده است.

پیش از این در فروردین ماه سال جاری، پرونده‌ای با اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی و عضویت در سته و گروه برای بر هم زدن امنیت کشور» علیه حسین جعفری گشوده شده بود.

طبق حکم صادره، متهمان طی بیست روز پس از صدور حکم می‌توانند درخواست تجدیدنظر کنند.

#حسین_جعفری #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
ماموران وزارت اطلاعات لحظاتی پیش حسین رونقی را به خانه بازگردانده و تحویل خانواده داده‌اند.

وضعیت جسمانی حسین رونقی مساعد نبوده و از ساعت ۱۲ ظهر تا بازگشت به خانه حتی از نوشیدن آب نیز خودداری کرده‌است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اهنگ "خون" از کاریا منتشر شد 🩸
karia_music
برای زنده نگه داشتن یادِ بچه های آبان 98 ، هواپیمای 752 ، کشته شده های قیام سراسری 1401 مهسا امینی و همه کسایی که به ناحق به دست ج.ا کشته و اعدام شدن 🖤🥀
راهتان ادامه دارد...
به امید پیروزی نور بر تاریکی.

#هنر_اعتراض #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ششم آذر ۱۴۰۱ در دانشگاه حکیم سبزواری چه گذشت؟

دو سال پیش اساتید و دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در روز ششم آذر ماه، در اعتراض به جنایات حکومت و سرکوب وحشیانه خیزش انقلابی ۱۴۰۱، تحصن سکوت برگزار کردند.
در طی این دو سال برای بسیاری از آن‌ها از جمله دکتر باقری‌نیا پرونده‌سازی شد و ایشان ممنوع‌التدریس شدند.
حالا بعد از گذشت دو سال آقای باقری‌نیا می‌گوید:
«خوشحالم که در آن روزهای سخت نسبت به آن همه خشونت خونبار حکومت سکوت نکردیم.»

دانشگاه در جریان مبارزات ضد استبدادی، هزینه زیادی داده است و به خصوص در سال‌های اخیر، بسیاری از استادان و دانشجویان اخراج، تعلیق، بازداشت، شکنجه و کشته شدند. برخی ناچار به مهاجرت شدند و البته هنوز دانشگاه زنده است...

#دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #حسن_بافری_نیا #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

کودکان، قربانیان بی‌صدای نظام آموزش ایدئولوژیک جمهوری اسلامی‌اند؛ نظامی که با تحمیل آموزه‌های مذهبی و اجبار در رعایت قوانین تبعیض‌آمیز، روح آزادی و خلاقیت را در آن‌ها می‌کشد.

آموزش مذهبی اجباری، برخلاف اصول علم آموزش و روان‌شناسی، نه‌تنها رشد فکری و اخلاقی را مختل می‌کند، بلکه هویت مستقل و اعتمادبه‌نفس کودکان را نیز تحت فشار قرار می‌دهد.

وظیفه ما به‌عنوان والدین و جامعه آگاه، حفاظت از حقوق کودکان و آگاهی‌بخشی به آن‌ها درباره حقوق‌شان است.

برداشتن حجاب اجباری در مدارس دخترانه قانونی است و مدرسه‌ها اجازه برخورد ندارند. دخالت در زندگی خصوصی دانش‌آموزان و تحمیل شرکت در مراسمات مذهبی، خلاف قانون و مصداق تفتیش عقاید است.

با ایستادگی در برابر این فشارها و حمایت از فرزندان، می‌توانیم گامی برای پایان دادن به ظلم نظام آموزشی برداریم و آینده‌ای آزادتر برای کودکان‌مان بسازیم.

#حجاب_اجباری #آموزش_مذهبی #آموزش_مذهبی_کودک #آموزش_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی؛

«من زمین بازی. رو به نفع چهار تا کفتار مثل شما خالی نمی‌کنم، ۲۵ شهریور شما رو توی خیابون می‌بینیم، مطمئن باشید اونجا هم تمام قد جلوتون وایستادیم، ما از هیچ چیزی ترسی نداریم، ما دست از جونمون‌ میکشیم ولی دست از ایرانمون نمی‌کشیم.»

آرشام رضایی، یک کارگر و فعال سیاسی زندانی است. او سال گذشته در سالگرد مهسا امینی در یک ویدیو این سخنان را گفته بود..

آرشام (محمود) رضایی(۱۵سال)، بابت اتهام (اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور) به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، به اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) به تحمل ۱ سال حبس تعزیری، به اتهام (تشویق مردم به درگیری و خونریری) هم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام (تحصیل مال نامشروع ـ دریافت وجه نقد از افراد خارج از کشور) به تحمل ۲ سال حبس تعزیری و به اتهام (نشر اکاذیب) هم به تحمل ۲ سال حبس تعزیری و پرداخت ۱۵۰ میلیون ریال وجه نقد به صندوق دولت محکوم شد.
حکم اشد یعنی ۵ سال برای آرشام رضایی قابل اجرا است. آقای رضایی هر زمان که آزاد بود در کنار خانواده‌های دادخواه حضور داشت و همواره نظراتش را با صراحت و شهامت بیان می‌کرد.

آرشام، یکی از چهار نفری بود که کیانوش سنجری، اعلام کرده بود، خواستار آزادی فوری آن‌ها است.
او اینک در زندان قزلحصار است.

#آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی #تکثیر_شهامت #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

۵ متهم سیاسی با حکم دادگاه انقلاب کرج به مجموعا ۱۸ سال حبس محکوم شدند

شعبه سوم دادگاه انقلاب کرج، با صدور حکمی، ۵ متهم سیاسی یک پرونده مشترک را به مجموعا نزدیک به ۱۸ سال حبس محکوم کرد.

طبق گزارش دریافتی در این پرونده اعظم‌السادات آهو قلندر، حسین جعفری (از مصدومان چشم)، نعمت الله افشار (از مصدومان چشم)، محمد قجری و مهدی توحیدی‌اصل را به ۴ اتهام «ساخت وسیله برای ارتکاب جرم، عضویت در دسته یا جمعیت با هدف بر هم زدن امنیت کشور، اجتماعی و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و خارجی و تبلیغ علیه نظام» متهم شده بودند.

بر اساس این حکم اعظم‌السادات آهو قلندر به ۶ سال و دو ماه حبس، حسین جعفری به ۲ سال حبس، محمد قجری به ۳ سال حبس، نعمت الله افشار به ۳ سال و ۶ ماه حبس و مهدی توحیدی‌اصل به ۳ سال و دو ماه حبس محکوم شدند. دادگاه همچنین تمامی این ۵ نفر را به ۲ سال ممنوعیت فعالیت در شبکه‌های مجازی محکوم کرده است.

این حکم قابل تجدیدنظر خواهی است.

در این پرونده همچنین محمد عزیزی، دیگر متهم پرونده از اتهامات تبرئه شده است. در حکم دادگاه نوشته شده که محمد عزیزی قویا همه اتهامات را رد کرده است.

حسین جعفری و نعمت الله افشار از جمله مصدومان شلیک عامدانه به چشم‌ها در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ هستند.

#حسین_جعفری #نعمت_افشار #اعظم‌السادات_آهو_قلندر #مهدی_توحیدی #محمد_قجری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی ضمن انتشار متنی در کانال تلگرام خود از تداوم کنش اعتراضی خود خبر داد.
او تاکید کرد که «چه در بازداشت و چه خارج از زندان، مسئولیت هر اتفاقی که با لب‌های دوخته برای من بیفتد، بر دوش حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود.»

نوشته آقای رونقی به شرح زیر است:

«‏آمدم، نگذاشتید. با لب‌های دوخته به شکل دیگری ادامه خواهم داد.

کیانوش شریف و ایران‌دوست بود و تن به ذلت نداد. چون عده‌ای، خود و شرافتش را نفروخت. ایستاد و با جانش فریاد زد؛ راهی که من ادامه‌اش خواهم داد.

ممانعت از تحصن به‌جای بازداشت، روش برخورد حکومت است. هر چند در ظاهر، جمهوری اسلامی مرا در بازداشت نگه نمی‌دارد تا برای بی‌اعتبار کردن و تخریب بهانه دست سایبری‌های خود بدهد؛ اما مسئله این است که «جمهوری اسلامی، نمی‌خواهد مسئولیت مرگ یا هر اتفاقی در مورد یک چهره‌ی سیاسی که لب‌های خود را به‌خاطر اعتراض سیاسی دوخته، بر گردنش باشد.» چه در بازداشت و چه خارج از زندان، مسئولیت هر اتفاقی که با لب‌های دوخته برای من بیفتد، بر دوش حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود.

علیه حیله‌های شما خواهم ایستاد. حتی اگر اجازه ندهید از در خانه خارج شوم، لب‌های من دوخته باقی خواهد ماند تا خواسته‌های کیانوش یعنی آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی محقق شود.

عقب نمی‌کشم.

پاینده ایران»

طرح استفاده شده در پوستر از شهرزاد
artdeshaz


#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
کاملیا سجادیان مادر دادخواه جاویدنام محمدحسن ترکمان درباره خانم فاطمی سپهری نوشت:

«زنی را می‌شناسم که هم محکم است و هم مقاوم، هم مبارز است، هم صبور و شجاع، هم جسارت را در اعتقادات و باورهایش نهادینه کرده، هم زندگی با عزت را سرلوحه‌ی رفتار و عملش کرده تا با شهامت، پایداری و اقتدار به مصاف با تزویر رود. او که شجاعانه در مقابل ظلم و ستم و بی‌عدالتی‌ها قرار گرفته و آرامش و سلامتی‌اش را برای ایجاد عدالت، آزادی و حقانیت به خطر انداخته، زنی که بارها و بارها قهرمان بودن را به زیبایی به عرصه‌ی نمایش گذاشته است. بانویی که از مردم و قشر به‌خواب‌رفته خواسته تا در برابر ستمگران قرار بگیرند. همان جمله‌ی معروف که: ملت ایران بیدار شوید! همه‌چیزمان به غارت رفت. اما به‌نظرم کسانی که خود را به خواب زده‌اند، مستحق مرگی با خفت و ذلت‌اند. خوابی که اگر خواب مرگ هم بود، روزی پایانی داشت. ترسوها و بزدلانی که برای حفظ جانشان حاضرند تن به هر ذلت و خفتی دهند و فقط تماشاگر باشند و باری‌به‌هر‌جهت زندگی کنند. بانو فاطمه سپهری، اسوه‌ی صبر، ایمان، شجاعت، جسارت و صداقت است. کسی که حاضر نیست منافع خود را در نظر بگیرد و حرف و عملش را یکی کرده. قهرمان واقعی کسانی هستند که انسانیت داشته باشند و شجاعت را در بندبند وجودشان تزریق کرده و خدا را مهمان روح و جانشان کنند. قهرمانان هرگز متوقف نمی‌شوند، بلکه راه و مسیر را برای دیگر شجاعان هموارتر کرده و برای همیشه ماندگار خواهند شد. بانو فاطمه سپهری، قهرمانی‌اش را در تاریخ به زیبایی به ثبت رسانید.
kamelia_sajadian

طرح از شهرزاد
artdeshaz

#محمدحسن_ترکمان #سیدمحمد_حسینی #کاملیا_سجادیان #فاطمه_سپهری #کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بازپس‌گیری سیسیل از مافیا: داستان مقاومت و شجاعت

سال‌ها مافیا در سیسیل حاکم بود؛ از کسب‌وکارها پول زور می‌گرفت و مردم را در سکوت و ترس نگاه می‌داشت. اما زمانی رسید که برخی تصمیم گرفتند در برابر این سلطه بایستند. ریتا بورسلینو، پس از قتل برادرش، قاضی پائولو بورسلینو، علیه مافیا قیام کرد. او جنبشی به نام «لیبریا» راه انداخت که هدفش ساختن سیسیلی آزاد از نفوذ مافیا بود.

در همین مسیر، جنبش مردمی «آدیوپیزو» شکل گرفت، که به صاحبان کسب‌وکارها قدرت گفتن «نه» به پول‌های حمایتی مافیا را داد. شعار آنها ساده بود: «کرامت را بازپس بگیرید.» سوپرمارکت‌های بدون مافیا، گردشگری اخلاقی و محصولات آزاد از پول زور، نماد مقاومت شدند.

این جنبش با کمک داستان‌های واقعی و الهام‌بخش قوت گرفت. فابیو مسینو، سوپرمارکتی تأسیس کرد که نماد آزادی اقتصادی بود و خریداران با هر خرید، علیه مافیا موضع می‌گرفتند. این تغییر کوچک اما قدرتمند نشان داد که مردم عادی نیز می‌توانند در برابر بزرگ‌ترین چالش‌ها بایستند.

جنبش آدیوپیزو و لیبریا، نه تنها به حذف مافیا از کسب‌وکارها پرداختند، بلکه با استفاده از طنز و فرهنگ، پیام مقاومت را گسترش دادند. تغییر معنای نمادهایی مثل کلاه مافیا و بازآفرینی آنها به عنوان سمبل امید، نشان‌دهنده این بود که خلاقیت، می‌تواند ابزار نیرومندی در مبارزه با ظلم باشد.

آموزش نیز بخشی جدایی‌ناپذیر از این مسیر بود. مدارس، نسل جدیدی را آموزش دادند تا بدانند که شجاعت و اتحاد می‌توانند ساختاری که روزی شکست‌ناپذیر به نظر می‌رسید را فرو بریزد. این آموزش‌ها نه تنها کودکان، بلکه خانواده‌هایشان را نیز تحت تأثیر قرار داد و تغییر را به عمق جامعه برد.

سیسیل با همبستگی و شجاعت، قدمی بزرگ برای آزادی برداشت. داستان کامل این مبارزه را در سایت بخوانید! 🌟

https://tavaana.org/addiopizzo_movement/

#مبارزه_با_مافیا #ریت_بورسلینو #آدیوپیزو #سیسیل #مافیا #مبارزه_مدنی #مطالعه_موردی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی: اعتصاب کردیم چون راه دیگری پیش روی خود نمی‌بینیم

نامه‌ای از قلب درد و مقاومت

ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامه‌ای تکان‌دهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بی‌توجهی به حقوق اولیه آن‌ها، و محرومیت‌های سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونه‌ای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندان‌پزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندی‌های خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کرده‌اند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بی‌عدالتی.

این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقت‌فرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره می‌کند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی می‌نویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایه‌ی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.

متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایران‌‌وایر بخوانید:

روی برانکارد چرخدار می‌آید توی بند، مردمک چشم‌های سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دوره‌اش کرده‌اند نگاه می‌کند، اما انگار چیزی نمی‌بیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم می‌شوم، بلند صدایش می‌زنم، نرگس؟ نگاه می‌کند اما انگار من را نمی‌شناسد.

پرسنل زندان می‌گويند ببریدش بالا. صدای اعتراض‌ها زندانی‌ها بلند می‌شود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث می‌کنند که چطور برانکارد با پایه‌های چرخدار را از دو ردیف پله‌های بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پله‌ها بالا می‌برند.

می‌آیند توی اتاق سه، می‌خواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی می‌خواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش می‌آید. می‌گوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان می‌شکند، ده دقیقه‌ای بگو مگو می‌کنند و در آخر نرگس می‌گوید اجازه نمی‌دهم، کار شما نیست.

بیسیم می‌زنند و با ما شرط می‌کنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جا‌به‌جا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.

بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند می‌کنند. تخت زندان  خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند می‌شود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند می‌شود.

یکی دو بار تلاش می‌کنند، بلندش می‌کنند و بالاخره میگذارند روی تخت و می‌روند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهره‌اش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرام‌تر می‌شود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت می‌کنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمی‌کرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین می‌غلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) می‌گفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح می‌داد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمی‌توانم به صورتش نگاه‌ کنم. برمی‌گردم‌ از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم می‌زند و می‌پرسد. نرگس چطوره؟

تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت می‌دهم و می‌پرسم زخم عثنی‌عشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی می‌میری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمی‌گویند اما ما می‌دانیم چون در مراسم‌های اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کرده‌اند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدام‌ها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که می‌گويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق می‌گیرد.

ادامه را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/3xfhxhzd

#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech