آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
یکی از مخاطبان توانا، ضمن ارسال این تصاویر برای ما نوشت:

«سلام وقتتون بخیر
من یک دانشجو هستم که سر کلاس بودم، یه لحظه تلفنم زنگ خورد و از کلاس خارج شدم، دیدم که در ورودی در یه کلاس این پرچم امریکا و اسرائیل رو کف زمین چسبوندن که موقع ورود به کلاس افراد پرچم رو زیر پا بذاریم!
واقعا نمیدونم علت این کوتاه فکری‌های جمهوری اسلامی برای چیه؟ تا کی باید فرزندان ایران فدای جنگ‌های کشورهای دیگه بشن؟ فلسطین واقعی همون وضعیت داخلی کشور ماست و دشمن واقعی همین حاکمان ایران هستند که این شرایط را بر ما تحمیل کردند.
تا کی باید داخل کشور مسائل کشورهای عربی از خود ایرانیان مهم‌تر باشند!
پس من به خودم حق میدم که پیروزی این کشورها رو آرزومند باشم.»

- آیا شما هم چنین تجربه‌ای داشتید؟ نظر شما چیست؟

#دشمن_ما_همینجاست_دروغ_میگن_آمریکاست #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام توانا، من این ویدیو رو در شبکه‌های اجتماعی دیدم، تصاویری از کودکی تا جوانی جاویدنام محمدمهدی کرمی رو در این ویدیو می‌بینید.
وقتی نگاهش می‌کردم، به این موضوع فکر می‌کردم که چقدر پدر و مادر این جوون و بقیه جوونا سختی کشیدند، تا توی این وضعیت ایران فرزندشون رو بزرگ کنند و چقدر هر روز ازش مراقبت کردند تا بچه سالمی باشه. بعد یکهو جمهوری اسلامی جون عزیز فرزندشون رو ازشون گرفت.

دیروز تولدش بود، پدرش توی زندان چه حالی داشت؟ مادرش در تنهایی خودش به چی فکر می‌کرد؟

#محمدمهدی_کرمی #ماشاالله_کرمی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آزاد عباسی رئیس هیئت مدیره سازمان مردم‌نهاد نوژین و معلم زبان کردی صبح دیروز دهم آبان ۱۴۰۳ بازداشت و روانه زندان شد.

آزاد عباسی، فعال مدنی و سیاس، بارها بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به زندان محکوم شده است.

۲۴ دی ۱۳۹۸ دو ماه در سلول انفرادی
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ یک ماه در سلول انفرادی و دو ماه در زندان مرکزی سنندج
۱۸ شهریور ۱۴۰۲ به دلیل نزدیک شدن به سالگرد انقلاب مهسا و عدم امضای تعهد و پشیمانی

او در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شهر دهگلان هنگام تدارک مراسم سالگرد شهدای انقلاب ژینا توسط لباس شخصی‌های اطلاعات مورد ضرب و شتم فراوان قرار گرفت و ربوده شد.

آخرین دستگیری آقای آزاد عباسی در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شب سالگرد جاویدنام #رضا_لطفی و هنگام هماهنگی با خانواده جاویدنامان به ویژه مادر شهید رضا لطفی برای آمادەسازی سە دستە گل برای مزار سه جانباخته انقلاب ژینا در دهگلان (جاویدنام #رضا_لطفی، جاویدنام #محسن_نیازی و جاویدنام #شادمان_احمدی) پس از جدایی از مادر رضا لطفی در مقابل منزل مادرش بازداشت شد.

او در دادگاه کیفری یکصد و دوم دهگلان به سه اتهام اجتماع و تبانی علیه حکومت به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) به دو سال حبس و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. بعد از اعتراض به این حکم از اتهام اجتماع و تبانی تبرئه شد.

اما او به دو اتهام دیگر توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) دو سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد.

در دومین سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حکم او به اجرای احکام فرستاده شد و صبح دیروز جهت تحمل حبس، بازداشت و به زندان منتقل شد.

#آزاد_عباسی #دهگلان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

‏محمدباقر محمدی لائینی، نماینده خامنه‌ای در مازندران گفت: «دانش‌آموزان نمت‌های خدا هستند و باید در آینده از این‌ها مثل رجایی‌ها، سلیمانی‌ها و حسن نصرالله‌ها درست می‌شود. »

او افزود: «باید دانش‌آموزان را تربیت کرده تا فدای انقلاب شوند و باید دین را حفظ کنیم.»

شما بعنوان والدین، آیا با این روش آموزشی موافق هستید؟

یا وظیفه نظام آموزش را تربیت نسلی دانشمند می‌دانید؟

#آموزش_مذهبی #علم #نقد_دین #گفتگو_توانا

@dialogue1402
خواهر ستار بهشتی، با یادآوری بازجویی‌های خود و مادرش در پی هجوم ماموران به منزلشان در سه سال پیش، بر تداوم دادخواهی تاکید کرد.

او نوشت:

گناه کبیره‌ای به نام دادخواهی

یازدهم آبان‌ماه است و مادر کنار ما در خانه، خاطرات ستار را مرور می‌کند. قرار نبود مراسمی برگزار شود؛ تنها به رسم خیرات برای اموات تصمیم داشتیم غذایی بین نیازمندان قسمت کنیم تا شاید قلب خودمان آرام بگیرد.

سه سال پیش، مأموران وزارت بی‌اطلاعی و ناامنی ساعت ده‌ونیم شب به خانه‌مان ریختند. یک بازداشت خانوادگی، حتی برای پسران ده و سه‌ساله‌ام نیز حکم بازداشت داشتند. جرممان چه بود؟ اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و…! جالب اینکه یکی از اتهامات من این بود که “خواهر ستار بهشتی” هستم.

پسرانم از دیدن آن‌همه مأمور در خانه بهت‌زده و ترسیده بودند. مادرم، گوهر وجودم، با سوزدل می‌پرسید: «در خانه دخترم چه می‌خواهید؟ من مادر ستارم، چرا به خانه دخترم حمله کرده‌اید؟ دنبال کامیون مواد مخدر یا اختلاس‌های کلان می‌گردید؟» مادر، با سوز دل، به آن‌ها می‌گفت: «جوانم، پرستارم، ستارم را کشتید و هنوز دست از سر خانواده‌ام برنمی‌دارید. ۱۵۰۰ جوان را در آبان پرپر کردید، حالا ما را هم به رگبار ببندید!»

پس از تفتیش خانه و ضبط گوشی‌ها، ما را به خانه‌های به‌اصطلاح امن خودشان بردند و بازجویی شروع شد. از همه‌چیز و همه‌کس پرسیدند، تهدید کردند و به‌قول خودشان، می‌خواستند “توجیه‌مان” کنند.

گفتم: «ما خانواده مقتول هستیم، اشتباه گرفته‌اید. شما قاتل را رها کرده و به سمت ما حمله‌ور شده‌اید!» می‌گفتند: «سکوت کنید، ادامه ندهید.» و پاسخ مادر این بود: «حتی اگر مرا هم بکشید، تا زنده‌ام سکوت نمی‌کنم.»

آنان تهدید کردند سحر را خواهند کشت. به مادر گفتم: «گوهرم، نترس؛ خون من از خون ستار رنگین‌تر نیست.» پس از ناکامی، تهدید کردند پسرانم را به خطر می‌اندازند.

بازجویی‌ها که تمام شد، از ما خواستند بنویسیم که “توجیه” شدیم. پاسخ دادم: «ما چه کرده‌ایم جز دادخواهی؟ شما باید توجیه شوید که دادخواهی حق خانواده‌ای است که مورد ظلم قرار گرفته و شما باید در کنار آن‌ها باشید، نه اینکه به خانه‌ام هجوم بیاورید.»

آزاد شدیم و به خانه بازگشتیم. هنوز نمی‌دانم چرا دادخواهی در حکومتی که ادعای عدالت
می‌کند، باید جرم محسوب شود؟ مگر نه اینکه عدالت و حق‌طلبی پایه‌های اصلی یک حکومت عادل است؟ چگونه می‌شود که دادخواهی، به‌ویژه برای خانواده‌ای که عزیزش را از دست داده، نه تنها حمایت نمی‌شود، بلکه به عنوان گناهی کبیره تلقی می‌شود؟

وقتی به خانه بازگشتیم، ذهنم پر از سوال بود. پرسش‌هایی که هیچ پاسخی برایشان نیافتم. آیا می‌توان از مادری که فرزندش را از دست داده، انتظار سکوت داشت؟ آیا ما که جز حق‌طلبی و دادخواهی چیزی نخواسته‌ایم، مستحق تهدید و فشاریم؟
برای من و خانواده‌ام، دادخواهی نه یک جرم، بلکه حقی انسانی است؛ حقی که هرگز از آن دست نمی‌کشیم. هر روز که می‌گذرد، به این یقین می‌رسم که حتی اگر مجبور شویم بهای گزافی برای آن بپردازیم، باز هم سکوت نمی‌کنیم. سکوت
نمی‌کنیم؛ چرا که این سکوت یعنی خیانت به خون ستار، خیانت به تمام جوانانی که در برابر بی‌عدالتی ایستادند و جانشان را از دست دادند.
این راه، راه دشواری است. راهی است که با تهدید و وحشت‌افکنی فرش شده، اما من و خانواده‌ام آموخته‌ایم که در برابر ظلم بایستیم، که هیچ تهدیدی نمی‌تواند صدای حقیقت را خاموش کند.
شاید آن‌ها فکر می‌کنند با ترس و تهدید، ما را به سکوت وامی‌دارند، اما نمی‌دانند که هر تهدیدی که به ما وارد می‌شود، شعله دادخواهی‌مان را پررنگ‌تر و عزممان را راسخ‌تر می‌کند. هر لحظه از دست دادن عزیز، هر لحظه از رنجی که متحمل شدیم، به ما یادآوری می کند که این راهی نیست که بتوان از آن بازگشت.
ما تا آخرین نفس دادخواه خواهیم ماند، برای ستار، برای همه کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند و برای روزی که در آن، عدالت و حقیقت در این سرزمین به جایگاه شایسته‌شان برسند."سحر بهشتی"


#ستار_بهشتی #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر پیکر غرق به خون مومن زندکریمی را در خیابان‌ هرگز فراموش نمی‌کنیم. به او صدها گلوله ساچمه‌ای زدند. فیلم پیکرش در غسالخانه نشان می‌دهد که با بدنش چه تعداد گلوله به بدنش زدند.

۱۱ آبان، سالگرد کشته‌شدنجاویدنام مومن زندکریمی است. او جوانی ۱۸ ساله بود.
مومن نیز همچون سایر جان‌باختگان راه آزادی، آرزوهای بسیار در دل داشت و خواسته‌اش یک زندگی نرمال و معمولی بود که جمهوری اسلامی از مردم ایران دریغ کرده است.

مومن زندکریمی ۱۸ ساله (١٨سال و چند ماه) روز ۱۱ آبان ۱۴۰۱، پس از آنکه از فاصله نزدیک توسط ماموران هدف گلوله قرار گرفته و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر شدت جراحات و خونریزی داخلی جان باخت.

مومن،  در چهارراه گلشن سنندج توسط نیروهای سرکوبگر از فاصله دو متری و از پشت با سلاح ساچمه‌ای هدف قرار گرفت، آن چنان‌که به گفته یکی از شاهدان عینی، ماموران پس از زخمی کردن مومن او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و عامدانه مکررا به سر و صورتش لگد زده‌اند.
این منبع در ادامه گفت: «چند نفر با موتور مومن زندکریمی را در حالی که به شدت مجروح شده بود به منزل خودشان رسانده‌اند.»

یکی از نزدیکان خانواده زندکریمی نیز در این رابطه گفته است: «مومن به حدی وضعیت جسمانیش خراب بوده که دچار خونریزی داخلی شده و در حین انتقال به بیمارستان توحید و قبل از اینکه به بیمارستان برسد جانش را از دست داده است.»
این منبع، در ادامه گفت: «که حراست بیمارستان توحید خواسته‌اند تا پرونده پزشکی برای مومن تشکیل دهند که با مخالفت پدرش روبرو شد و همان شب تحت تدابیر شدید امنیتی پیکر مومن در روستای ماچه سفلی از توابع سنندج خاکسپاری شده است.»

#مومن_زندکریمی #سنندج #موئمن_زند_کریمی #مومن_زند_کریمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من درخت امید وطن ...

دو سال است که توماج صالحی را ربوده‌اند.
بر اساس مطلبی که حساب کاربری توماج صالحی منتشر کرده، توماج را حین بازداشت به شدت شکنجه می‌کنند و مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند.

حساب کاربری توماج در توییتر این متن را منتشر کرده است:

«فرض کن توی یه قایقِ چوبی پوسیده که چند تا سوراخ هم کفِش داره وسط اقیانوس گیر افتادی، بدون پارو، بدون بادبان. تنها چیزی که داری یک امید متزلزله. نمی‌دونی آیا قراره کشتی پیدا بشه و نجاتت بده یا قراره یه کشتی آهنیِ غول‌پیکر که به همه چیز جز مسیرش بی‌اهمیته، بیاد و همین تیکه چوبی که روش شناوری رو هم خورد کنه. آیا یه روز صبح که چشماتو به سختی باز می‌کنی تا سوختگی‌ها و تورم‌های امروز پوستت رو چک کنی یهو می‌بینی جریان آب آوردتت کنارِ یه خشکی، یه جایی از جهان، هر جایی از جهان، یا اینکه مثل هر روز صبح هنوز وسط این کابوس گیر افتادی. وسط افسانه سنگ سیزیف.‌ جایی که نمی‌تونی هیچ تلاشی برای رهاییت بکنی. تنها کاری که ازت برمیاد دوامه. آبی که از سوراخ‌های کف میاد داخل قایق، روزانه باید خالی بشه، وگرنه غرق میشی. حق نداری خسته شی. هر روز و هر روز باید آب قایق رو خالی کنی، وگرنه اگر حتی زنده به ساحل برسی، بدست آوردن سلامت روانت قطعی نیست.‌ چونکه اون آب یأسه. و البته اون قایق هم بهترین تعبیر من از حبس بلاتکلیفه.
البته این تعبیر به صورت کامل برای من صدق نمی‌کنه. من هرجا که باشم کلی لبخند همراه خودم دارم، کلی آغوش و اشک، کلی مهر و دست‌های بی‌شماری بر شانه‌ام. شما هرگز اجازه ندادید من توی وضعیت روانی‌ای قرار بگیرم که می‌خوان بهم تحمیل کنن.
مقاومتِ منید.» 🌋
#توماج_صالحی‌
#freetoomaj
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مقاومت یک زن در مواجهه با مزاحمت یک آزارگر

یک کاربر زن این ویدیو را از مقاومتش در مواجهه با یک موتوری مزاحم حکومتی در حساب ایکس خود با این عنوان منتشر کرد:
"یک سکانس از زن بودن در ایران"
امروز حساب کاربری او در صفحه ایکس ساسپند شده و بسیاری از کاربران نگران وضعیت او شدند.

#حجاب_اجباری

@tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوره حمایت روانی-اجتماعی از سلامت روانی زندانیان سیاسی در ایران


جلسه پنجم: مدیریت خودکشی در زندان؛ ۶ اقدام عملی از سوی همتایان


موضوع این جلسه از این دوره آموزشی، «مدیریت خودکشی در زندان» است. مطالب این جلسه با همین عنوان می‌تواند منبع و راهنمایی باشد برای حمایت روحی و روانی از زندانیان سیاسی.
در پایان هم ۶ اقدام کاربردی که می‌تواند از سوی همتایان یا هم‌بندی‌های زندانی در صورت وجود خطر خودکشی، برای حمایت از او صورت بگیرد را با هم بررسی می‌کنیم.
با ما همراه باشید!



در وبسایت توانا
در یوتیوب
در سانکلاد
در کست باکس


کانال واتس‌اپ دوره
کانال تلگرام دوره




#ایران #یاری_مدنی_توانا #مقاومت_مدنی #مبارزه_مدنی #امنیت #اعتراضات_سراسری #امنیت_سایبری #امنیت_اعتراضات #شکنجه #حمایت_از_زندانیان_سیاسی #حمایت_روانی
Audio
دوره حمایت روانی-اجتماعی از سلامت روانی زندانیان سیاسی در ایران


جلسه پنجم: مدیریت خودکشی در زندان؛ ۶ اقدام عملی از سوی همتایان


موضوع این جلسه از این دوره آموزشی، «مدیریت خودکشی در زندان» است. مطالب این جلسه با همین عنوان می‌تواند منبع و راهنمایی باشد برای حمایت روحی و روانی از زندانیان سیاسی.
در پایان هم ۶ اقدام کاربردی که می‌تواند از سوی همتایان یا هم‌بندی‌های زندانی در صورت وجود خطر خودکشی، برای حمایت از او صورت بگیرد را با هم بررسی می‌کنیم.
با ما همراه باشید!



در وبسایت توانا
در یوتیوب
در سانکلاد
در کست باکس


کانال واتس‌اپ دوره
کانال تلگرام دوره




#ایران #یاری_مدنی_توانا #مقاومت_مدنی #مبارزه_مدنی #امنیت #اعتراضات_سراسری #امنیت_سایبری #امنیت_اعتراضات #شکنجه #حمایت_از_زندانیان_سیاسی #حمایت_روانی
Forwarded from گفت‌وشنود
مولوی عبدالحمید: نباید منابع ملی صرف مذهب شود.

مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان،‌ گفت که «منابع ملی نباید خرج مذهب شود. ما در ۴۵ سال گذشته هیچ کمکی از دولت برای اقدامات مذهبی نگرفتیم و با پول مردم مسجد می‌سازیم و مدارس دینی را اداره می‌کنیم.»

او افزود همه منابع ملی باید خرج همه مردم شود.

- نظر شما درباره این جمله چیست؟

#مذهب #گفتگو_توانا #مولوی_عبدالحمید

@Dialogue1402
هالووین در زندان‌های ایران‎
طرح از شاهرخ حیدری
در تمام جشن‌ها و لحظات به یاد زندانیان و خانواده آنان باشیم

البته اکنون همه می‌دانیم که
هالووین یکی از جشن‌های سنتی مغرب‌زمین است که بسیاری از افراد در این شب لباس‌های عجیب و غیرمرسوم می‌پوشند و کودکان برای جمع‌آوری نبات و آجیل به در خانه دیگران می‌روند.
جشن هالووین بیشتر در کشورهای آمریکا، ایرلند، اسکاتلند و کانادا مرسوم است. این جشن را مهاجران ایرلندی و اسکاتلندی در سده نوزدهم با خود به قاره آمریکا آوردند.
یکی از نمادهای هالووین یک کدوتنبل توخالی است که برای آن دهان و چشم به صورتی ترسناک درآورده شده و با روشن کردن شمع در درون کدوتنبل به آن جلوه‌ای ترسناک داده می‌شود.

https://tavaana.org/halloween_in_prison/

#یاری_مدنی_توانا
#زندان
#هالووین
@Tavaana_TavaanaTech
حساب کاربری عباس شنبه‌زاده برادر حسین شنبه‌زاده در شبکه اکس پیامی از این زندانی سیاسی منتشر کرده است.
حسین در این پیام می‌نویسد:
من تا ابد خودم رو #زندانی_نقطه می‌دونم

متن کامل بیانیه را در پوسترها بخوانید.

پیام حسین شنبه‌زاده از زندان:
من تا ابد خودم رو #زندانی_نقطه می‌دونم

«گاهی زندانی‌هایي از بیرون میان و بعضاً من رو می‌شناسن. بهم می‌گن، بین شوخی و جدی، هنوز افرادي هستن که عنوان اتهامیِ جاسوسی رو در مورد من به‌کار می‌برن. نوعاً به شوخی البته.

من کاري با نفْسِ اتهام جاسوسی و این‌که جاسوس‌های واقعی چه کساني هستن ندارم، اما به‌هرحال عنوانِ جاسوسی اتهامیه که پشتِ دوستانِ آدم رو می‌لرزونه. واقعیت اینه که اتهاماتِ من که سرش به جاسوسی‌ـ‌ماسوسی می‌خورد، سر ضرب، تو همون مرحلهٔ بازپرسی برائت خورد.

یعنی اتهامات بی‌اساس، فقط کار بازجوم بود؛ ظالم‌ترین انساني که در عمرم دیده‌م یا شنیده‌م.
حتی به این اتهامات محاکمه هم نشدم. تأکید می‌کنم، حتی به این اتهامات محاکمه هم نشدم. تو بازپرسی برائت خورد.
باکم از رِندانِ تیرانداز نیست
طعنۀ تیرآورانم می‌کُشد
(یک کلمه تو این بیت به صلاح‌دید خودم تغییر کرد.)

الآن اتهاماتي که من باهاش به حبس محکوم شدم، طبقِ پرینتِ قضایی، عیناً و واو به واو ایناست:

"تبلیغ علیه نظام اهانت به مقدسات اهانت به بنیانگذار ج.ا. اهانت به رهبری فعالیت تبلیغی به نفع رژیم غاصب رژیم"
عینِ اتهاماتیه که برام نوشتن. «رژیم غاصب رژیم.» ظاهراً همه‌ش تو برگۀ پرینت جا نشده؛ «رژیم غاصب رژیم صهیونسیتی» باید بوده باشه که البته از ایرادِ نحوی هم خالی نیست.

در هر حال من تا ابد خودم رو #زندانی_نقطه می‌دونم. این لقب اگرچه از طعن و طنزي خالی نیست ولی برای خودم برازنده می‌دونمش. حبس این سِریِ من به قدر کافی، و بیشتر از کافی، با عُسر و حرَج و مشقّت می‌گذره.
از شما دوستای عزیزم اگه لیاقتي در نظرِ عزیزتون دارم خواهش می‌کنم به شوخی و جدی، از این اتهام جاسوسی در مورد من صحبت نکنید.

گرچه می‌دونم حتی نفر دومِ خبیث‌ترین و بد ذات‌ترین موجود عالم هم احتمالاً این اتهام رو در مورد من جدی نمی‌گیره، ولی همین شوخیش هم باعثِ فشار بیشتر روی این مشقّت‌هام می‌شه و به اصطلاحِ زندونیا باعث می‌شه بیشتر «حبس تو حبس» بشم.
فدای همگی،
حسین

حسین شنبه‌زاده، ویراستار و فعال فضای مجازی است که مجموعا به ۱۲ سال حبس محکوم شده هرچند ۵ سال آن به عنوان مجازات اشد قابل اجرا ست.

صدای زندانیان باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#حسین_شنبه_زاده


@Tavaana_TavaanaTech
احضار حسین جعفری، از مصدومان چشم و از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، به دادگاه انقلاب کرج

حسین جعفری از مجروحان و بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در ایران به دادگاه انقلاب کرج احضار شده است.

بر اساس احضاریه‌ای که حسین در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، این احضار از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب انجام گرفته است و از حسین جعفری خواسته شده در تاریخ ۱۹ آبان ماه جاری در محل شعبه سوم دادگاه انقلاب کرج حضور یابد.

پیش از این در فروردین ماه سال جاری، پرونده‌ای با اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی و عضویت در سته و گروه برای بر هم زدن امنیت کشور» علیه حسین جعفری گشوده شده بود.

#حسین_جعفری #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
اسراییل نه مرز مشترک با ما دارد و نه صدمه‌ای به منافع ملی ما زده. اما جمهوری اسلامی مدام به دنبال نابودی این کشور بوده. پس جنگ اینها با اسراییل، جنگ میهنی و مردمی نیست و خامنه‌ای و سرکوبگران سپاه نباید روی ما حساب کنند!

پیام همراهان

- نظر شما چیست؟ آیا با پیام این مخاطب موافقید؟

#نه_به_جنگ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

«… به خاطر آنکه علماء و دولت ایران، حضرت بهاءالله را از ایران تبعید کردند و ایشان را به مملکت عثمانی سرگون نمودند، مزار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در داخل کشور عثمانی یعنی در عکّا و حیفاء قرار گرفت و عکّا و حیفا مرکز روحانی و اداری جامعه‌ی جهانی بهایی گردید.

۲۷ سال پس از وفات حضرت عبدالبهاء بود که با تشکیل دولت اسرائیل، عکا و حیفا جزئی از خاک این کشور گشت. مخالفان امر بهایی که از انصاف و خرد بویی نبرده‌اند بهائیان ایران را به عنوان جاسوسان صهیونیزم مورد زجر و آزار قرار داده‌اند و حقوق اولیه ایشان را مسلوب کرده‌اند. دلیل اصلی این افراد برای توجیه افعال ضدانسانی و ضدخدایی‌شان این است که مرکز اداری و روحانی بهائیان در اسرائیل قرار دارد و بهاییان برای مخارج این مرکز، تبرُّعاتی به مرکز اداری بهایی در حیفاء می‌فرستند. آیا بی‌انصافی و بی‌رحمی و خشونت بیش از این هم می‌شود؟

نابردباری همین افراد بود که به سرگونی و تبعید حضرت بهاءالله از وطن خود به کشور عثمانی منجر گردید. این دولت ناشکیبا و علماء تنگ‌نظر و نابردبار بودند که به آزار و اذیت بهائیان پرداختند؛ حقوق اولیه‌ی ایشان را مسلوب نمودند؛ به قتل و غارت و کشتار ایشان پرداخته و شارع بهایی را از ایران اخراج کرده و بالاخره به زندان عکا تبعید نمودند. آنگاه بهاییان ایران را متهم به جاسوسی اسرائیل می‌سازند چرا که پیامبر بهایی در عکا وفات می‌کند و لذا مرکز اداری و روحانی بهایی در فلسطین قرار می‌گیرد؛ جایی که بیش از نیم قرن بعد مبدل به دولت اسرائیل می‌شود.»  

آنچه خواندید از مقاله‌ی بلند «آیین جهانی بهایی» نوشته‌ی نادر سعیدی بود. در اپیزود بیست و نهم از دیگری‌نامه با نام «از جادو تا دین» به جنبه تبهکارانه آیین‌های «انتقال شر» پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:

https://dialog.tavaana.org/others-29/

#دیگری_نامه #رواداری #بهاییان #ایمان_بهایی #بلاگردان #آیین_انتقال_شر

@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام جواد رضایی، در حوالی سالگرد ازدواجش، توسط جمهوری اسلامی کشته شد. همسر او، طاهره خوش‌کلام، به مناسبت سالگرد ازدواجش او نوشت:

«چه سخت بدست آوردمت و چه سخت تر از دست دادمت😔

چیز زیادی از زندگی نمی‌خواستیم و همین که در کنار هم بودیم با تموم سختی هاش بازم دلمون خوش بود که با هم هستیم
اما داره میشه دوسال که هر کجا رو که نگاه می‌کنم نمی‌بینمت
هر صدایی که درمیاد صدای تو نیست
دوساله که تو فکرم تو خواب و بیداریم
تو هرلحظه که مشغول به کاری هستم تو ذهنم هستی
و این تصویر تو لحظه‌ای ازم جدا نمیشه
میدونی چرا؟
چون من لحظه ای هم فکرش رو نمی‌کردم که بدون تو زندگی کنم
زمانی تو زندگی‌مون بود که ترس از دست دادنت رو داشتم ولی دست و پنجه میزدم نگهت دارم که بمونی برام که باشی پیشم

جواد من بلد نیستم به تو فکر نکنم
من بلد نیستم بدون تو زندگی کنم
من نمیتونم یاد بگیرم که بدون تو باید تا آخر عمرم سر کنم
جواد من به اینا حتی فکر هم نمیکردم چه برسه که بخوام انجامشون بدم
جواد من نمیتونم
بدون تو نمیتونم

عاشقتم پسر
عاشقتم تا ابد
تنها عشق زندگیم بودی و تنها عشق زندگیم باقی میمونی
سالگرد یکی شدنمون مبارکت باشه قشنگ ترین عشق زندگیم

جمعه 11 آبان 1380
جمعه 11 آبان 1403»


#جوادرضایی #جواد_رضایی
#آبان
#علیه_فراموشی
#لاهیجان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا، مرگ یک دانشجو در اثر اهمال کاری مسئولان و عدم پاسخگویی آن‌ها را دستمایه طرح این موضوع قرار می‌دهد که اصولاً در جمهوری اسلامی، جان انسان چه جایگاهی دارد؟! او مثال‌هایی از جنگ، هواپیمای اوکراینی و ... را بیان می‌کند.

«دانشجویی در دانشگاه حکیم سبزواری در اثر ایست قلبی جان می‌سپارد اما دانشگاه به جای پاسخگویی در خصوص تقصیر یا قصور خود، فقط ابراز تأسف می‌کند و آن را مشیت الهی می‌نامد.
جان انسان‌ها در این نظام مقدس چه محلی از اعراب دارد، سال‌هاست که به همین شیوه در جمهوری اسلامی حکومت می‌شود.»

#دانشگاه #پاسخگویی #هواپیمای_اوکراینی #جنگ #ایران #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech