This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام شهروندان به رهبر جمهوری اسلامی:
خامنهای!
توخالیترین دیکتاتور تاریخ!
ترسوترین دیکتاتور تاریخ!
«امروز ۱۰ آبان ۱۴۰۳
یک پیام دارم برای خامنه ای جنایتکار
خامنهای! اینجا جایی بود که دوست صمیمیات اسماعیل هنیه کشته شد،
گفتم بهت یادآوری کنم چه بلایی سر دوستان صمیمیات آمده, که متوجه شوی چه چیزی در انتظارت است.
توخالیترین دیکتاتور تاریخ
ترسوترین دیکتاتور تاریخ.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
خامنهای!
توخالیترین دیکتاتور تاریخ!
ترسوترین دیکتاتور تاریخ!
«امروز ۱۰ آبان ۱۴۰۳
یک پیام دارم برای خامنه ای جنایتکار
خامنهای! اینجا جایی بود که دوست صمیمیات اسماعیل هنیه کشته شد،
گفتم بهت یادآوری کنم چه بلایی سر دوستان صمیمیات آمده, که متوجه شوی چه چیزی در انتظارت است.
توخالیترین دیکتاتور تاریخ
ترسوترین دیکتاتور تاریخ.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
اظهار رضایت مولوی عبدالحمید از انتصاب استاندار بلوچ و اهل سنت
این اقدام حکومت را تا چه حد موثر میدانید؟
مولوی عبدالحمید :خوشحال شدیم که هیئت دولت فردی از خودِ استان را بهعنوان استاندار سیستانوبلوچستان انتخاب کرده است. ایشان انسان توانمند و کاردان و باسوادی است و چندین دوره مسئولیت معاونت عمرانی استانداری را بر عهده داشته است.
اخیرا منصور بیجار به استانداری سیستان و بلوچستان منصوب شدهاست. به نظر شما این اقدام را میتوان عملی موثر در جهت رفع تبعیض علیه اهل سنت دانست و یا حرکتی نمایشی و تبلیغاتی است؟
#گفتگو_توانا #منصور_بیجار #سیستان_و_بلوچستان #مولوی_عبدالحمید
@Dialogue1402
این اقدام حکومت را تا چه حد موثر میدانید؟
مولوی عبدالحمید :خوشحال شدیم که هیئت دولت فردی از خودِ استان را بهعنوان استاندار سیستانوبلوچستان انتخاب کرده است. ایشان انسان توانمند و کاردان و باسوادی است و چندین دوره مسئولیت معاونت عمرانی استانداری را بر عهده داشته است.
اخیرا منصور بیجار به استانداری سیستان و بلوچستان منصوب شدهاست. به نظر شما این اقدام را میتوان عملی موثر در جهت رفع تبعیض علیه اهل سنت دانست و یا حرکتی نمایشی و تبلیغاتی است؟
#گفتگو_توانا #منصور_بیجار #سیستان_و_بلوچستان #مولوی_عبدالحمید
@Dialogue1402
طالبان به کجا میتازد؟
طالباان اعلام کرده است انتشار تصاویر موجودات زنده ممنوع میشود. به گفته وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، «قانون جدید ممنوعیت استفاده از تصویر موجودات زنده بهتدریج اجرا میشود.»
طالبان در تلاش است رسانههای تصویری را به رادیو تبدیل کند.
یادآور میشویم طالبان در نخستین دوره از حاکمیت خود در دهه ۹۰ میلادی هم، عکاسی و نقاشی از موجودات جاندار را به کلی منع میکردند و حتی متخلفان را زندانی میکردند.
بهراستی طالبان یا به قول مقامات اصلاحطلب جمهوری اسلامی جنبش اصیل منطقه یا به قول مقامات اصولگرای جمهوری اسلامی دوست و برادران، به کجا میتازد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#افغانستان
#طالبان
@Tavaana_TavaanaTech
طالباان اعلام کرده است انتشار تصاویر موجودات زنده ممنوع میشود. به گفته وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، «قانون جدید ممنوعیت استفاده از تصویر موجودات زنده بهتدریج اجرا میشود.»
طالبان در تلاش است رسانههای تصویری را به رادیو تبدیل کند.
یادآور میشویم طالبان در نخستین دوره از حاکمیت خود در دهه ۹۰ میلادی هم، عکاسی و نقاشی از موجودات جاندار را به کلی منع میکردند و حتی متخلفان را زندانی میکردند.
بهراستی طالبان یا به قول مقامات اصلاحطلب جمهوری اسلامی جنبش اصیل منطقه یا به قول مقامات اصولگرای جمهوری اسلامی دوست و برادران، به کجا میتازد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#افغانستان
#طالبان
@Tavaana_TavaanaTech
سولماز، خواهر دادخواه محمد حسنزاده، جانباخته انقلاب زن زندگی آزادی به یک سال حبس محکوم شد
به گزارش «کولبر نیوز» سولماز حسنزاده، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده است. خبر داد.
سولماز حسنزاده به همراه پدرش احمد حسن زاده ۹ مردادماه ۱۴۰۳، در حال تلاش برای برگزاری مراسمی به مناسبت سالروز تولد محمد حسنزاده، بازداشت شده بودند.
احمد حسنزاده ۱۰ مرداد، با تامین وثیقه چهار میلیارد تومانی آزاد شده بود. سولماز حسنزاده نیز روز ۲۳ مردادماه با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
محمد حسنزاده از فعالان انقلاب ۱۴۰۱ در شهر بوکان بود که یک بار در جریان مبارزات به چشمش ساچمه خورده و مصدوم شد، او اما باز به خیابان برگشت و در شهر بوکان توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روز ۲۵ آبان ماه او در آخربن استوری اینستاگرامش نوشته بود: «شاید امروز روز آخر زندگیم باشد برای خوشبختی ملت» و «ما سرانجام شبی با بدنهای بە خون غلطیدە دست در دست خدا بر مزار نجس و نحس شما میرقصیم...»
#سولماز_حسن_زاده #محمد_حسن_زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش «کولبر نیوز» سولماز حسنزاده، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده است. خبر داد.
سولماز حسنزاده به همراه پدرش احمد حسن زاده ۹ مردادماه ۱۴۰۳، در حال تلاش برای برگزاری مراسمی به مناسبت سالروز تولد محمد حسنزاده، بازداشت شده بودند.
احمد حسنزاده ۱۰ مرداد، با تامین وثیقه چهار میلیارد تومانی آزاد شده بود. سولماز حسنزاده نیز روز ۲۳ مردادماه با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
محمد حسنزاده از فعالان انقلاب ۱۴۰۱ در شهر بوکان بود که یک بار در جریان مبارزات به چشمش ساچمه خورده و مصدوم شد، او اما باز به خیابان برگشت و در شهر بوکان توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روز ۲۵ آبان ماه او در آخربن استوری اینستاگرامش نوشته بود: «شاید امروز روز آخر زندگیم باشد برای خوشبختی ملت» و «ما سرانجام شبی با بدنهای بە خون غلطیدە دست در دست خدا بر مزار نجس و نحس شما میرقصیم...»
#سولماز_حسن_زاده #محمد_حسن_زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سلام و احترام؛
بنده یکی از اساتید دانشگاه آزاد تهران شمال هستم، خواستم اطلاع بدهم که محمدباقر قالیباف، همسرش یعنی زهرا مشیرالاستخاره را در دانشگاه آزاد تهران شمال به عنوان مدرس دانشگاه و به عنوان ریاست دانشکده مدیریت و علوم انسانی منصوب کرده!
بدون کوچکترین تلاشی یا آزمون استخدامی!
به عبارتی حق کلی آدم لایق را خورده و برای خودش مافیایی در دانشگاه تشکیل داده است.
از طرف دیگر حقوق ما اساتید را دیر به دیر واریز میکنند، اما همسر قالیباف سر ماه بهجز حقوق، کلی مزایا و پاداش دریافت میکند.
من به عنوان یک استاد دانشگاه به این موضوع اعتراض دارم.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
از یاد نبریم فساد گسترده مالی خیریه امام رضا که زهراسادات مشیراستخاره آن را اداره میکرد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
بنده یکی از اساتید دانشگاه آزاد تهران شمال هستم، خواستم اطلاع بدهم که محمدباقر قالیباف، همسرش یعنی زهرا مشیرالاستخاره را در دانشگاه آزاد تهران شمال به عنوان مدرس دانشگاه و به عنوان ریاست دانشکده مدیریت و علوم انسانی منصوب کرده!
بدون کوچکترین تلاشی یا آزمون استخدامی!
به عبارتی حق کلی آدم لایق را خورده و برای خودش مافیایی در دانشگاه تشکیل داده است.
از طرف دیگر حقوق ما اساتید را دیر به دیر واریز میکنند، اما همسر قالیباف سر ماه بهجز حقوق، کلی مزایا و پاداش دریافت میکند.
من به عنوان یک استاد دانشگاه به این موضوع اعتراض دارم.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
از یاد نبریم فساد گسترده مالی خیریه امام رضا که زهراسادات مشیراستخاره آن را اداره میکرد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
نوری همدانی خطاب به پزشکیان: ارزش پول ملی ما پایین است
آیا رویکردهای این فرد و هممسلکان و هملباسانش با افزایش ارزش پول ملی سازگار است؟
به طور مشخص، آنها طرفدار سرسخت سیاست خارجی غلط حکومت مخصوصا درباره فلسطین و گروههای نیابتی منطقه هستند و نیز مخالف عادیسازی روابط ایران و غرب هستند. در زمینه موضوعات داخلی نیز با توریسم متعارف و جشن و آزادی پوشش و فروش مشروبات الکلی مخالفند. پس این پول ملی چگونه قرار است ارزش پیدا کند؟!
#روحانیت_شیعه #مراجع_تقلید #گفتگو_توانا
@Dialogue1401
آیا رویکردهای این فرد و هممسلکان و هملباسانش با افزایش ارزش پول ملی سازگار است؟
به طور مشخص، آنها طرفدار سرسخت سیاست خارجی غلط حکومت مخصوصا درباره فلسطین و گروههای نیابتی منطقه هستند و نیز مخالف عادیسازی روابط ایران و غرب هستند. در زمینه موضوعات داخلی نیز با توریسم متعارف و جشن و آزادی پوشش و فروش مشروبات الکلی مخالفند. پس این پول ملی چگونه قرار است ارزش پیدا کند؟!
#روحانیت_شیعه #مراجع_تقلید #گفتگو_توانا
@Dialogue1401
Forwarded from کلاس و کتاب توانا
زانو نمیزنيم!
نامههايی از زندانيان سياسی و عقيدتی
این کتاب مجموعهای از ۳۶ نامه و پیام زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی را گردآوری کرده است که بین زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شدهاند.
این نامهها، روایتهای تلخ و دردناکی از ظلم و ستمی هستند که این افراد در سایه حکومت جمهوری اسلامی متحمل شدهاند. هر یک از این نامهها، تصویری از مقاومت، استقامت و ایستادگی در برابر یک سیستم سرکوبگر است که تلاش دارد صدای آزادیخواهان و منتقدان را در گلو خفه کند. بدیهی است که این مجموعه توان آن را نداشت که تمام نامههایی که از زندان و طی زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شده بودند را بازتاب دهد. نه به همه آن نامهها دسترسی وجود داشت و نه محدودیت صفحات این مجموعه کوچک این اجازه را میداد. بر این اساس و برای جبران چنین مسئله ناخواستهای تلاش شد که این نامهها از سوی افرادی با دیدگاههای مختلف و متنوع سیاسی نوشته شده باشند.
به بیان دیگر در انتخاب این نامهها، گردآورندگان، هیچ نگاه سیاسی خاصی را لحاظ نکردهاند و هدف اصلی آنان گردآوری مجموعهای بوده است که به طیف گستردهای از صداها و تجربیات توجه داشته باشد. از همین رو، میتوان گفت که این کتاب مجموعهای از نگاهها و تجربههای گوناگون است که هر یک به نوبه خود نمایانگر یک بخش از واقعیت زندانهای جمهوری اسلامی و ستمگریهای آن است.
به رایگان دانلود کنید
https://tavaana.org/letters-from-iranian-political-prisoners/
#یاری_مدنی_توانا
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کتاب
@tavaana
@Tavana_TavaanaTech
نامههايی از زندانيان سياسی و عقيدتی
این کتاب مجموعهای از ۳۶ نامه و پیام زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی را گردآوری کرده است که بین زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شدهاند.
این نامهها، روایتهای تلخ و دردناکی از ظلم و ستمی هستند که این افراد در سایه حکومت جمهوری اسلامی متحمل شدهاند. هر یک از این نامهها، تصویری از مقاومت، استقامت و ایستادگی در برابر یک سیستم سرکوبگر است که تلاش دارد صدای آزادیخواهان و منتقدان را در گلو خفه کند. بدیهی است که این مجموعه توان آن را نداشت که تمام نامههایی که از زندان و طی زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شده بودند را بازتاب دهد. نه به همه آن نامهها دسترسی وجود داشت و نه محدودیت صفحات این مجموعه کوچک این اجازه را میداد. بر این اساس و برای جبران چنین مسئله ناخواستهای تلاش شد که این نامهها از سوی افرادی با دیدگاههای مختلف و متنوع سیاسی نوشته شده باشند.
به بیان دیگر در انتخاب این نامهها، گردآورندگان، هیچ نگاه سیاسی خاصی را لحاظ نکردهاند و هدف اصلی آنان گردآوری مجموعهای بوده است که به طیف گستردهای از صداها و تجربیات توجه داشته باشد. از همین رو، میتوان گفت که این کتاب مجموعهای از نگاهها و تجربههای گوناگون است که هر یک به نوبه خود نمایانگر یک بخش از واقعیت زندانهای جمهوری اسلامی و ستمگریهای آن است.
به رایگان دانلود کنید
https://tavaana.org/letters-from-iranian-political-prisoners/
#یاری_مدنی_توانا
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کتاب
@tavaana
@Tavana_TavaanaTech
Forwarded from کلاس و کتاب توانا
زانو نمیزنیم!.pdf
3 MB
زانو نمیزنيم!
نامههايی از زندانيان سياسی و عقيدتی
این کتاب مجموعهای از ۳۶ نامه و پیام زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی را گردآوری کرده است که بین زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شدهاند.
این نامهها، روایتهای تلخ و دردناکی از ظلم و ستمی هستند که این افراد در سایه حکومت جمهوری اسلامی متحمل شدهاند. هر یک از این نامهها، تصویری از مقاومت، استقامت و ایستادگی در برابر یک سیستم سرکوبگر است که تلاش دارد صدای آزادیخواهان و منتقدان را در گلو خفه کند. بدیهی است که این مجموعه توان آن را نداشت که تمام نامههایی که از زندان و طی زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شده بودند را بازتاب دهد. نه به همه آن نامهها دسترسی وجود داشت و نه محدودیت صفحات این مجموعه کوچک این اجازه را میداد. بر این اساس و برای جبران چنین مسئله ناخواستهای تلاش شد که این نامهها از سوی افرادی با دیدگاههای مختلف و متنوع سیاسی نوشته شده باشند.
به بیان دیگر در انتخاب این نامهها، گردآورندگان، هیچ نگاه سیاسی خاصی را لحاظ نکردهاند و هدف اصلی آنان گردآوری مجموعهای بوده است که به طیف گستردهای از صداها و تجربیات توجه داشته باشد. از همین رو، میتوان گفت که این کتاب مجموعهای از نگاهها و تجربههای گوناگون است که هر یک به نوبه خود نمایانگر یک بخش از واقعیت زندانهای جمهوری اسلامی و ستمگریهای آن است.
به رایگان دانلود کنید
https://tavaana.org/letters-from-iranian-political-prisoners/
#یاری_مدنی_توانا
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کتاب
@tavaana
@Tavana_TavaanaTech
نامههايی از زندانيان سياسی و عقيدتی
این کتاب مجموعهای از ۳۶ نامه و پیام زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی را گردآوری کرده است که بین زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شدهاند.
این نامهها، روایتهای تلخ و دردناکی از ظلم و ستمی هستند که این افراد در سایه حکومت جمهوری اسلامی متحمل شدهاند. هر یک از این نامهها، تصویری از مقاومت، استقامت و ایستادگی در برابر یک سیستم سرکوبگر است که تلاش دارد صدای آزادیخواهان و منتقدان را در گلو خفه کند. بدیهی است که این مجموعه توان آن را نداشت که تمام نامههایی که از زندان و طی زمستان ۱۳۹۶ تا تابستان ۱۴۰۳ نوشته شده بودند را بازتاب دهد. نه به همه آن نامهها دسترسی وجود داشت و نه محدودیت صفحات این مجموعه کوچک این اجازه را میداد. بر این اساس و برای جبران چنین مسئله ناخواستهای تلاش شد که این نامهها از سوی افرادی با دیدگاههای مختلف و متنوع سیاسی نوشته شده باشند.
به بیان دیگر در انتخاب این نامهها، گردآورندگان، هیچ نگاه سیاسی خاصی را لحاظ نکردهاند و هدف اصلی آنان گردآوری مجموعهای بوده است که به طیف گستردهای از صداها و تجربیات توجه داشته باشد. از همین رو، میتوان گفت که این کتاب مجموعهای از نگاهها و تجربههای گوناگون است که هر یک به نوبه خود نمایانگر یک بخش از واقعیت زندانهای جمهوری اسلامی و ستمگریهای آن است.
به رایگان دانلود کنید
https://tavaana.org/letters-from-iranian-political-prisoners/
#یاری_مدنی_توانا
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کتاب
@tavaana
@Tavana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، میگوید وقتی پست وزارتخانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان میتوانند وزیر شوند و من که زرتشتیام نمیتوانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرفها بیمعنی است.
فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدورهای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمتهای اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهدهدار شد و نشانهای افتخار زیادی از جمله نشان درجه یک «آبادانی»، نشان درجه یک «کار»، نشان درجه سه و دوی «همایون» و نشان درجه دوی «تاج» و نشان درجه یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.
دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده میشد، در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوقالعاده تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر میگوید که دانشآموختگان این دانشگاه، بهویژه دانشآموختگان دانشکده پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصتهای اقتصادی بهتری برای دانشآموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آنها از کشور خارج شده و ترک وطن میکردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانشآموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته میشد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/
#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان
@dialogue1402
دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، میگوید وقتی پست وزارتخانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان میتوانند وزیر شوند و من که زرتشتیام نمیتوانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرفها بیمعنی است.
فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدورهای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمتهای اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهدهدار شد و نشانهای افتخار زیادی از جمله نشان درجه یک «آبادانی»، نشان درجه یک «کار»، نشان درجه سه و دوی «همایون» و نشان درجه دوی «تاج» و نشان درجه یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.
دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده میشد، در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوقالعاده تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر میگوید که دانشآموختگان این دانشگاه، بهویژه دانشآموختگان دانشکده پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصتهای اقتصادی بهتری برای دانشآموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آنها از کشور خارج شده و ترک وطن میکردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانشآموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته میشد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/
#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه، خواهر جاویدنام جواد حیدری این ویدیو را به مناسبت زادروز برادرش منتشر کرد و نوشت:
«روز تولد کسی که دیگه نیست یکی از بدترین و غمبارترین روزهاست. حال غریبی دارم. انگار جواد توی گوشم تکرار میکنه:
عزیزم
پاک کن از
چهره اشکت را ز جا برخیز
تو در من زندهای، من در تو... ما هرگز نمیمیریم
من و تو با هزاران دگر
این راه را دنبال میگیریم
از آن ماست پیروزی
از آن ماست فردا با همه شادی و بهروزی
عزیزم
کار دنیا رو به آبادیست
و هر لاله که از خون شهیدان میدمد
امروز
نوید روز آزادیست
زادروزت خجسته برادر نازنین و قهرمانم🖤
بهت قول میدیم که راهت رو ادامه میدیم
۹آبان۱۴۰۳.»
جواد حیدری روز ۳۱ شهریور و در جریان خیزش انقلابی با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان باخت.
جواد حیدری متولد ۹آبان۱۳۶۱ بود. فرزند پنجم از خانوادهای پرجمعیت، که موفق شده بود در رشته مهندسی کشاورزی، گرایش علوم دامی فارغالتحصیل شود.
#جواد_حیدری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روز تولد کسی که دیگه نیست یکی از بدترین و غمبارترین روزهاست. حال غریبی دارم. انگار جواد توی گوشم تکرار میکنه:
عزیزم
پاک کن از
چهره اشکت را ز جا برخیز
تو در من زندهای، من در تو... ما هرگز نمیمیریم
من و تو با هزاران دگر
این راه را دنبال میگیریم
از آن ماست پیروزی
از آن ماست فردا با همه شادی و بهروزی
عزیزم
کار دنیا رو به آبادیست
و هر لاله که از خون شهیدان میدمد
امروز
نوید روز آزادیست
زادروزت خجسته برادر نازنین و قهرمانم🖤
بهت قول میدیم که راهت رو ادامه میدیم
۹آبان۱۴۰۳.»
جواد حیدری روز ۳۱ شهریور و در جریان خیزش انقلابی با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان باخت.
جواد حیدری متولد ۹آبان۱۳۶۱ بود. فرزند پنجم از خانوادهای پرجمعیت، که موفق شده بود در رشته مهندسی کشاورزی، گرایش علوم دامی فارغالتحصیل شود.
#جواد_حیدری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام رحیم کلیج، که حالا مادرش هم در کنار برادرش در خاک آرمیده است، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«مادر صبورم و دلاور برادرم 💔
قطره قطره اشکم…
دانه دانه پرندههاییست که از قفس دلم رها میشوند.
چیزی در درونم فرو میریزد،
خالی میشوم
شور میگیرم
مست میشوم
عشق مینوشم
و در حصار بیقراریهای هر روزم شما را نفس میکشم….
به امید عدالت و به ثمر نشستن خون بی گناهتان✌🏻👊🏻🌱»
- رحیم کلیج از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در استان مازندران بود که مادرش خانم انبیا شمس، نتوانست غم جانسوز از دست دادن فرزندش را تاب بیاورد و قلبش از تپش ایستاد.
#رحیم_کلیج
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مادر صبورم و دلاور برادرم 💔
قطره قطره اشکم…
دانه دانه پرندههاییست که از قفس دلم رها میشوند.
چیزی در درونم فرو میریزد،
خالی میشوم
شور میگیرم
مست میشوم
عشق مینوشم
و در حصار بیقراریهای هر روزم شما را نفس میکشم….
به امید عدالت و به ثمر نشستن خون بی گناهتان✌🏻👊🏻🌱»
- رحیم کلیج از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در استان مازندران بود که مادرش خانم انبیا شمس، نتوانست غم جانسوز از دست دادن فرزندش را تاب بیاورد و قلبش از تپش ایستاد.
#رحیم_کلیج
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
«منفورترین زن آمریکا»
به معلم جوان مدرسه میگوید که من و پسرم خداناباوریم و من تقاضا دارم که پسرم از مراسم صبحگاهی انجیلخوانی معاف شود. خانم جوان پاسخ میدهد که من تا به حال چنین چنین چیزی نشنیده بودم. مراسم صبحگاهی قانون است و باید اجرا شود. مادلین این بار لحنش را تند میکند و میگوید: شما حسب اتفاق، راجع به قانون اساسی چیزی شنیدهاید؟
بعد رو میکند به مابقی بچههای مدرسه و میگوید امیدوارم که این خانم به شما تاریخ درس ندهد. چون مطمئنم گند میزند. ما چیزی به اسم قانون اساسی داریم که در بند اولش میگوید آزادی بیان و انتخاب دین، یک حق است و اولیاء مدرسه حق ندارند این حق را از شما بگیرند. معلم جوان که همچنان با تعجب به صحنه نگاه میکند، خیلی ساده میگوید: خب پس اولیاء مدرسه را قانونا تعقیب کنید! و ماجرای مادلین اوهیر، از اینجا آغاز میشود. او اقدام به تعقیب حقوقی کسانی میکند که خوانش انجیل را به عنوان مراسم اجباری صبحگاهی، به بچهها تحمیل میکنند. ۱۹۶۳ میلادیست و اینجا ایالت بالتیمور در آمریکاست.
فیلم «نفرتانگیزترین زن آمریکا» (The Most Hated Woman in America) یک درام بیوگرافیک است که داستان مادلین موری اوهیر، فعال بیخدایی در آمریکا را روایت میکند. این فیلم به کارگردانی تامی اوهاور و با بازی ملیسا لئو در نقش اصلی ساخته شده است. اوهیر به خاطر فعالیتهایش در زمینه جدایی دین از دولت و مبارزه با نماز و مذهب در مدارس دولتی آمریکا شناخته شده بود.
فیلم “نفرتانگیزترین زن آمریکا” مسیر زندگی اوهیر را از ابتدای فعالیتهایش تا پایان تراژیک زندگیاش، که با ربودن و قتل وی و اعضای خانوادهاش توسط یکی از کارمندان سابقش به پایان رسید، دنبال میکند. این فیلم…
برای خواندن ادامه متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/the-most-hated-woman-america/
#خداناباور #ناباورمندان #آتئیسم #آتئیست
#گفتگو #مدارا
@Dialogue1402
به معلم جوان مدرسه میگوید که من و پسرم خداناباوریم و من تقاضا دارم که پسرم از مراسم صبحگاهی انجیلخوانی معاف شود. خانم جوان پاسخ میدهد که من تا به حال چنین چنین چیزی نشنیده بودم. مراسم صبحگاهی قانون است و باید اجرا شود. مادلین این بار لحنش را تند میکند و میگوید: شما حسب اتفاق، راجع به قانون اساسی چیزی شنیدهاید؟
بعد رو میکند به مابقی بچههای مدرسه و میگوید امیدوارم که این خانم به شما تاریخ درس ندهد. چون مطمئنم گند میزند. ما چیزی به اسم قانون اساسی داریم که در بند اولش میگوید آزادی بیان و انتخاب دین، یک حق است و اولیاء مدرسه حق ندارند این حق را از شما بگیرند. معلم جوان که همچنان با تعجب به صحنه نگاه میکند، خیلی ساده میگوید: خب پس اولیاء مدرسه را قانونا تعقیب کنید! و ماجرای مادلین اوهیر، از اینجا آغاز میشود. او اقدام به تعقیب حقوقی کسانی میکند که خوانش انجیل را به عنوان مراسم اجباری صبحگاهی، به بچهها تحمیل میکنند. ۱۹۶۳ میلادیست و اینجا ایالت بالتیمور در آمریکاست.
فیلم «نفرتانگیزترین زن آمریکا» (The Most Hated Woman in America) یک درام بیوگرافیک است که داستان مادلین موری اوهیر، فعال بیخدایی در آمریکا را روایت میکند. این فیلم به کارگردانی تامی اوهاور و با بازی ملیسا لئو در نقش اصلی ساخته شده است. اوهیر به خاطر فعالیتهایش در زمینه جدایی دین از دولت و مبارزه با نماز و مذهب در مدارس دولتی آمریکا شناخته شده بود.
فیلم “نفرتانگیزترین زن آمریکا” مسیر زندگی اوهیر را از ابتدای فعالیتهایش تا پایان تراژیک زندگیاش، که با ربودن و قتل وی و اعضای خانوادهاش توسط یکی از کارمندان سابقش به پایان رسید، دنبال میکند. این فیلم…
برای خواندن ادامه متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/the-most-hated-woman-america/
#خداناباور #ناباورمندان #آتئیسم #آتئیست
#گفتگو #مدارا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، به دیدار جعفر سبحانی، مرجع تقلید ساکن قم، رفته است. جعفر سبحانی در این دیدار عقیده دارد که «مردم قدر پیشرفتهای کشور پس از انقلاب را نمیدانند.» اما سوال این است: کدام پیشرفت؟ آیا این پیشرفت برای مردم بوده یا فقط نصیب همین چهرههای مذهبی و صاحبان نفوذ شده است؟ اگر جمهوری اسلامی برپا نمیشد، آیا همین روحانیون و نزدیکانشان میتوانستند به چنین امکانات و نفوذی دست یابند؟
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
مونا بختیاری، خواهر جاویدنام پویا بختیاری در رابطه با اعتصاب غذای پدرش، منوچهر بختیاری، نوشت:
«جان برادرم را که گرفتید!
جان پدرم در خطر است!
جان مادرم در خطر است!
جان تمام خانوادهی ما در خطر است!»
- لازم به ذکر است، علاوه بر منوچهر بختیاری، ناهید شیرپیشه (مادر پویا)، آرین شیرپیشه (دایی پویا)، مهرداد بختیاری (عموی پویا) زندانی هستند و عمه پویا مجبور به مهاجرت و زندگی در تبعید شده و با این حال تهدید میشود و این خانواده با انواع محدودیتها از نظر کاری و مالی مواجه شدهاند.
همسر آقای منوچهر بختیاری هم فرزند خردسالی را دارد به تنهایی بزرگ میکند. مادر آقای بختیاری هم بارها به بیمارستان منتقل شده است.
#پویا_بختیاری #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
#منوچهر_بختیاری
#ناهید_شیرپیشه
#آرین_شیرپیشه
#مهرداد_بختیاری
#خانواده_بختیاری
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جان برادرم را که گرفتید!
جان پدرم در خطر است!
جان مادرم در خطر است!
جان تمام خانوادهی ما در خطر است!»
- لازم به ذکر است، علاوه بر منوچهر بختیاری، ناهید شیرپیشه (مادر پویا)، آرین شیرپیشه (دایی پویا)، مهرداد بختیاری (عموی پویا) زندانی هستند و عمه پویا مجبور به مهاجرت و زندگی در تبعید شده و با این حال تهدید میشود و این خانواده با انواع محدودیتها از نظر کاری و مالی مواجه شدهاند.
همسر آقای منوچهر بختیاری هم فرزند خردسالی را دارد به تنهایی بزرگ میکند. مادر آقای بختیاری هم بارها به بیمارستان منتقل شده است.
#پویا_بختیاری #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
#منوچهر_بختیاری
#ناهید_شیرپیشه
#آرین_شیرپیشه
#مهرداد_بختیاری
#خانواده_بختیاری
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از مخاطبان توانا، ضمن ارسال این تصاویر برای ما نوشت:
«سلام وقتتون بخیر
من یک دانشجو هستم که سر کلاس بودم، یه لحظه تلفنم زنگ خورد و از کلاس خارج شدم، دیدم که در ورودی در یه کلاس این پرچم امریکا و اسرائیل رو کف زمین چسبوندن که موقع ورود به کلاس افراد پرچم رو زیر پا بذاریم!
واقعا نمیدونم علت این کوتاه فکریهای جمهوری اسلامی برای چیه؟ تا کی باید فرزندان ایران فدای جنگهای کشورهای دیگه بشن؟ فلسطین واقعی همون وضعیت داخلی کشور ماست و دشمن واقعی همین حاکمان ایران هستند که این شرایط را بر ما تحمیل کردند.
تا کی باید داخل کشور مسائل کشورهای عربی از خود ایرانیان مهمتر باشند!
پس من به خودم حق میدم که پیروزی این کشورها رو آرزومند باشم.»
- آیا شما هم چنین تجربهای داشتید؟ نظر شما چیست؟
#دشمن_ما_همینجاست_دروغ_میگن_آمریکاست #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سلام وقتتون بخیر
من یک دانشجو هستم که سر کلاس بودم، یه لحظه تلفنم زنگ خورد و از کلاس خارج شدم، دیدم که در ورودی در یه کلاس این پرچم امریکا و اسرائیل رو کف زمین چسبوندن که موقع ورود به کلاس افراد پرچم رو زیر پا بذاریم!
واقعا نمیدونم علت این کوتاه فکریهای جمهوری اسلامی برای چیه؟ تا کی باید فرزندان ایران فدای جنگهای کشورهای دیگه بشن؟ فلسطین واقعی همون وضعیت داخلی کشور ماست و دشمن واقعی همین حاکمان ایران هستند که این شرایط را بر ما تحمیل کردند.
تا کی باید داخل کشور مسائل کشورهای عربی از خود ایرانیان مهمتر باشند!
پس من به خودم حق میدم که پیروزی این کشورها رو آرزومند باشم.»
- آیا شما هم چنین تجربهای داشتید؟ نظر شما چیست؟
#دشمن_ما_همینجاست_دروغ_میگن_آمریکاست #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام توانا، من این ویدیو رو در شبکههای اجتماعی دیدم، تصاویری از کودکی تا جوانی جاویدنام محمدمهدی کرمی رو در این ویدیو میبینید.
وقتی نگاهش میکردم، به این موضوع فکر میکردم که چقدر پدر و مادر این جوون و بقیه جوونا سختی کشیدند، تا توی این وضعیت ایران فرزندشون رو بزرگ کنند و چقدر هر روز ازش مراقبت کردند تا بچه سالمی باشه. بعد یکهو جمهوری اسلامی جون عزیز فرزندشون رو ازشون گرفت.
دیروز تولدش بود، پدرش توی زندان چه حالی داشت؟ مادرش در تنهایی خودش به چی فکر میکرد؟
#محمدمهدی_کرمی #ماشاالله_کرمی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی نگاهش میکردم، به این موضوع فکر میکردم که چقدر پدر و مادر این جوون و بقیه جوونا سختی کشیدند، تا توی این وضعیت ایران فرزندشون رو بزرگ کنند و چقدر هر روز ازش مراقبت کردند تا بچه سالمی باشه. بعد یکهو جمهوری اسلامی جون عزیز فرزندشون رو ازشون گرفت.
دیروز تولدش بود، پدرش توی زندان چه حالی داشت؟ مادرش در تنهایی خودش به چی فکر میکرد؟
#محمدمهدی_کرمی #ماشاالله_کرمی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزاد عباسی رئیس هیئت مدیره سازمان مردمنهاد نوژین و معلم زبان کردی صبح دیروز دهم آبان ۱۴۰۳ بازداشت و روانه زندان شد.
آزاد عباسی، فعال مدنی و سیاس، بارها بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به زندان محکوم شده است.
۲۴ دی ۱۳۹۸ دو ماه در سلول انفرادی
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ یک ماه در سلول انفرادی و دو ماه در زندان مرکزی سنندج
۱۸ شهریور ۱۴۰۲ به دلیل نزدیک شدن به سالگرد انقلاب مهسا و عدم امضای تعهد و پشیمانی
او در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شهر دهگلان هنگام تدارک مراسم سالگرد شهدای انقلاب ژینا توسط لباس شخصیهای اطلاعات مورد ضرب و شتم فراوان قرار گرفت و ربوده شد.
آخرین دستگیری آقای آزاد عباسی در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شب سالگرد جاویدنام #رضا_لطفی و هنگام هماهنگی با خانواده جاویدنامان به ویژه مادر شهید رضا لطفی برای آمادەسازی سە دستە گل برای مزار سه جانباخته انقلاب ژینا در دهگلان (جاویدنام #رضا_لطفی، جاویدنام #محسن_نیازی و جاویدنام #شادمان_احمدی) پس از جدایی از مادر رضا لطفی در مقابل منزل مادرش بازداشت شد.
او در دادگاه کیفری یکصد و دوم دهگلان به سه اتهام اجتماع و تبانی علیه حکومت به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) به دو سال حبس و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. بعد از اعتراض به این حکم از اتهام اجتماع و تبانی تبرئه شد.
اما او به دو اتهام دیگر توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) دو سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد.
در دومین سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حکم او به اجرای احکام فرستاده شد و صبح دیروز جهت تحمل حبس، بازداشت و به زندان منتقل شد.
#آزاد_عباسی #دهگلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزاد عباسی، فعال مدنی و سیاس، بارها بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به زندان محکوم شده است.
۲۴ دی ۱۳۹۸ دو ماه در سلول انفرادی
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ یک ماه در سلول انفرادی و دو ماه در زندان مرکزی سنندج
۱۸ شهریور ۱۴۰۲ به دلیل نزدیک شدن به سالگرد انقلاب مهسا و عدم امضای تعهد و پشیمانی
او در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شهر دهگلان هنگام تدارک مراسم سالگرد شهدای انقلاب ژینا توسط لباس شخصیهای اطلاعات مورد ضرب و شتم فراوان قرار گرفت و ربوده شد.
آخرین دستگیری آقای آزاد عباسی در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در شب سالگرد جاویدنام #رضا_لطفی و هنگام هماهنگی با خانواده جاویدنامان به ویژه مادر شهید رضا لطفی برای آمادەسازی سە دستە گل برای مزار سه جانباخته انقلاب ژینا در دهگلان (جاویدنام #رضا_لطفی، جاویدنام #محسن_نیازی و جاویدنام #شادمان_احمدی) پس از جدایی از مادر رضا لطفی در مقابل منزل مادرش بازداشت شد.
او در دادگاه کیفری یکصد و دوم دهگلان به سه اتهام اجتماع و تبانی علیه حکومت به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) به دو سال حبس و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. بعد از اعتراض به این حکم از اتهام اجتماع و تبانی تبرئه شد.
اما او به دو اتهام دیگر توهین به مقامات (رهبر جمهوری اسلامی) دو سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد.
در دومین سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حکم او به اجرای احکام فرستاده شد و صبح دیروز جهت تحمل حبس، بازداشت و به زندان منتقل شد.
#آزاد_عباسی #دهگلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
محمدباقر محمدی لائینی، نماینده خامنهای در مازندران گفت: «دانشآموزان نمتهای خدا هستند و باید در آینده از اینها مثل رجاییها، سلیمانیها و حسن نصراللهها درست میشود. »
او افزود: «باید دانشآموزان را تربیت کرده تا فدای انقلاب شوند و باید دین را حفظ کنیم.»
شما بعنوان والدین، آیا با این روش آموزشی موافق هستید؟
یا وظیفه نظام آموزش را تربیت نسلی دانشمند میدانید؟
#آموزش_مذهبی #علم #نقد_دین #گفتگو_توانا
@dialogue1402
محمدباقر محمدی لائینی، نماینده خامنهای در مازندران گفت: «دانشآموزان نمتهای خدا هستند و باید در آینده از اینها مثل رجاییها، سلیمانیها و حسن نصراللهها درست میشود. »
او افزود: «باید دانشآموزان را تربیت کرده تا فدای انقلاب شوند و باید دین را حفظ کنیم.»
شما بعنوان والدین، آیا با این روش آموزشی موافق هستید؟
یا وظیفه نظام آموزش را تربیت نسلی دانشمند میدانید؟
#آموزش_مذهبی #علم #نقد_دین #گفتگو_توانا
@dialogue1402
خواهر ستار بهشتی، با یادآوری بازجوییهای خود و مادرش در پی هجوم ماموران به منزلشان در سه سال پیش، بر تداوم دادخواهی تاکید کرد.
او نوشت:
گناه کبیرهای به نام دادخواهی
یازدهم آبانماه است و مادر کنار ما در خانه، خاطرات ستار را مرور میکند. قرار نبود مراسمی برگزار شود؛ تنها به رسم خیرات برای اموات تصمیم داشتیم غذایی بین نیازمندان قسمت کنیم تا شاید قلب خودمان آرام بگیرد.
سه سال پیش، مأموران وزارت بیاطلاعی و ناامنی ساعت دهونیم شب به خانهمان ریختند. یک بازداشت خانوادگی، حتی برای پسران ده و سهسالهام نیز حکم بازداشت داشتند. جرممان چه بود؟ اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و…! جالب اینکه یکی از اتهامات من این بود که “خواهر ستار بهشتی” هستم.
پسرانم از دیدن آنهمه مأمور در خانه بهتزده و ترسیده بودند. مادرم، گوهر وجودم، با سوزدل میپرسید: «در خانه دخترم چه میخواهید؟ من مادر ستارم، چرا به خانه دخترم حمله کردهاید؟ دنبال کامیون مواد مخدر یا اختلاسهای کلان میگردید؟» مادر، با سوز دل، به آنها میگفت: «جوانم، پرستارم، ستارم را کشتید و هنوز دست از سر خانوادهام برنمیدارید. ۱۵۰۰ جوان را در آبان پرپر کردید، حالا ما را هم به رگبار ببندید!»
پس از تفتیش خانه و ضبط گوشیها، ما را به خانههای بهاصطلاح امن خودشان بردند و بازجویی شروع شد. از همهچیز و همهکس پرسیدند، تهدید کردند و بهقول خودشان، میخواستند “توجیهمان” کنند.
گفتم: «ما خانواده مقتول هستیم، اشتباه گرفتهاید. شما قاتل را رها کرده و به سمت ما حملهور شدهاید!» میگفتند: «سکوت کنید، ادامه ندهید.» و پاسخ مادر این بود: «حتی اگر مرا هم بکشید، تا زندهام سکوت نمیکنم.»
آنان تهدید کردند سحر را خواهند کشت. به مادر گفتم: «گوهرم، نترس؛ خون من از خون ستار رنگینتر نیست.» پس از ناکامی، تهدید کردند پسرانم را به خطر میاندازند.
بازجوییها که تمام شد، از ما خواستند بنویسیم که “توجیه” شدیم. پاسخ دادم: «ما چه کردهایم جز دادخواهی؟ شما باید توجیه شوید که دادخواهی حق خانوادهای است که مورد ظلم قرار گرفته و شما باید در کنار آنها باشید، نه اینکه به خانهام هجوم بیاورید.»
آزاد شدیم و به خانه بازگشتیم. هنوز نمیدانم چرا دادخواهی در حکومتی که ادعای عدالت
میکند، باید جرم محسوب شود؟ مگر نه اینکه عدالت و حقطلبی پایههای اصلی یک حکومت عادل است؟ چگونه میشود که دادخواهی، بهویژه برای خانوادهای که عزیزش را از دست داده، نه تنها حمایت نمیشود، بلکه به عنوان گناهی کبیره تلقی میشود؟
وقتی به خانه بازگشتیم، ذهنم پر از سوال بود. پرسشهایی که هیچ پاسخی برایشان نیافتم. آیا میتوان از مادری که فرزندش را از دست داده، انتظار سکوت داشت؟ آیا ما که جز حقطلبی و دادخواهی چیزی نخواستهایم، مستحق تهدید و فشاریم؟
برای من و خانوادهام، دادخواهی نه یک جرم، بلکه حقی انسانی است؛ حقی که هرگز از آن دست نمیکشیم. هر روز که میگذرد، به این یقین میرسم که حتی اگر مجبور شویم بهای گزافی برای آن بپردازیم، باز هم سکوت نمیکنیم. سکوت
نمیکنیم؛ چرا که این سکوت یعنی خیانت به خون ستار، خیانت به تمام جوانانی که در برابر بیعدالتی ایستادند و جانشان را از دست دادند.
این راه، راه دشواری است. راهی است که با تهدید و وحشتافکنی فرش شده، اما من و خانوادهام آموختهایم که در برابر ظلم بایستیم، که هیچ تهدیدی نمیتواند صدای حقیقت را خاموش کند.
شاید آنها فکر میکنند با ترس و تهدید، ما را به سکوت وامیدارند، اما نمیدانند که هر تهدیدی که به ما وارد میشود، شعله دادخواهیمان را پررنگتر و عزممان را راسختر میکند. هر لحظه از دست دادن عزیز، هر لحظه از رنجی که متحمل شدیم، به ما یادآوری می کند که این راهی نیست که بتوان از آن بازگشت.
ما تا آخرین نفس دادخواه خواهیم ماند، برای ستار، برای همه کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند و برای روزی که در آن، عدالت و حقیقت در این سرزمین به جایگاه شایستهشان برسند."سحر بهشتی"
#ستار_بهشتی #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
گناه کبیرهای به نام دادخواهی
یازدهم آبانماه است و مادر کنار ما در خانه، خاطرات ستار را مرور میکند. قرار نبود مراسمی برگزار شود؛ تنها به رسم خیرات برای اموات تصمیم داشتیم غذایی بین نیازمندان قسمت کنیم تا شاید قلب خودمان آرام بگیرد.
سه سال پیش، مأموران وزارت بیاطلاعی و ناامنی ساعت دهونیم شب به خانهمان ریختند. یک بازداشت خانوادگی، حتی برای پسران ده و سهسالهام نیز حکم بازداشت داشتند. جرممان چه بود؟ اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و…! جالب اینکه یکی از اتهامات من این بود که “خواهر ستار بهشتی” هستم.
پسرانم از دیدن آنهمه مأمور در خانه بهتزده و ترسیده بودند. مادرم، گوهر وجودم، با سوزدل میپرسید: «در خانه دخترم چه میخواهید؟ من مادر ستارم، چرا به خانه دخترم حمله کردهاید؟ دنبال کامیون مواد مخدر یا اختلاسهای کلان میگردید؟» مادر، با سوز دل، به آنها میگفت: «جوانم، پرستارم، ستارم را کشتید و هنوز دست از سر خانوادهام برنمیدارید. ۱۵۰۰ جوان را در آبان پرپر کردید، حالا ما را هم به رگبار ببندید!»
پس از تفتیش خانه و ضبط گوشیها، ما را به خانههای بهاصطلاح امن خودشان بردند و بازجویی شروع شد. از همهچیز و همهکس پرسیدند، تهدید کردند و بهقول خودشان، میخواستند “توجیهمان” کنند.
گفتم: «ما خانواده مقتول هستیم، اشتباه گرفتهاید. شما قاتل را رها کرده و به سمت ما حملهور شدهاید!» میگفتند: «سکوت کنید، ادامه ندهید.» و پاسخ مادر این بود: «حتی اگر مرا هم بکشید، تا زندهام سکوت نمیکنم.»
آنان تهدید کردند سحر را خواهند کشت. به مادر گفتم: «گوهرم، نترس؛ خون من از خون ستار رنگینتر نیست.» پس از ناکامی، تهدید کردند پسرانم را به خطر میاندازند.
بازجوییها که تمام شد، از ما خواستند بنویسیم که “توجیه” شدیم. پاسخ دادم: «ما چه کردهایم جز دادخواهی؟ شما باید توجیه شوید که دادخواهی حق خانوادهای است که مورد ظلم قرار گرفته و شما باید در کنار آنها باشید، نه اینکه به خانهام هجوم بیاورید.»
آزاد شدیم و به خانه بازگشتیم. هنوز نمیدانم چرا دادخواهی در حکومتی که ادعای عدالت
میکند، باید جرم محسوب شود؟ مگر نه اینکه عدالت و حقطلبی پایههای اصلی یک حکومت عادل است؟ چگونه میشود که دادخواهی، بهویژه برای خانوادهای که عزیزش را از دست داده، نه تنها حمایت نمیشود، بلکه به عنوان گناهی کبیره تلقی میشود؟
وقتی به خانه بازگشتیم، ذهنم پر از سوال بود. پرسشهایی که هیچ پاسخی برایشان نیافتم. آیا میتوان از مادری که فرزندش را از دست داده، انتظار سکوت داشت؟ آیا ما که جز حقطلبی و دادخواهی چیزی نخواستهایم، مستحق تهدید و فشاریم؟
برای من و خانوادهام، دادخواهی نه یک جرم، بلکه حقی انسانی است؛ حقی که هرگز از آن دست نمیکشیم. هر روز که میگذرد، به این یقین میرسم که حتی اگر مجبور شویم بهای گزافی برای آن بپردازیم، باز هم سکوت نمیکنیم. سکوت
نمیکنیم؛ چرا که این سکوت یعنی خیانت به خون ستار، خیانت به تمام جوانانی که در برابر بیعدالتی ایستادند و جانشان را از دست دادند.
این راه، راه دشواری است. راهی است که با تهدید و وحشتافکنی فرش شده، اما من و خانوادهام آموختهایم که در برابر ظلم بایستیم، که هیچ تهدیدی نمیتواند صدای حقیقت را خاموش کند.
شاید آنها فکر میکنند با ترس و تهدید، ما را به سکوت وامیدارند، اما نمیدانند که هر تهدیدی که به ما وارد میشود، شعله دادخواهیمان را پررنگتر و عزممان را راسختر میکند. هر لحظه از دست دادن عزیز، هر لحظه از رنجی که متحمل شدیم، به ما یادآوری می کند که این راهی نیست که بتوان از آن بازگشت.
ما تا آخرین نفس دادخواه خواهیم ماند، برای ستار، برای همه کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند و برای روزی که در آن، عدالت و حقیقت در این سرزمین به جایگاه شایستهشان برسند."سحر بهشتی"
#ستار_بهشتی #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر پیکر غرق به خون مومن زندکریمی را در خیابان هرگز فراموش نمیکنیم. به او صدها گلوله ساچمهای زدند. فیلم پیکرش در غسالخانه نشان میدهد که با بدنش چه تعداد گلوله به بدنش زدند.
۱۱ آبان، سالگرد کشتهشدنجاویدنام مومن زندکریمی است. او جوانی ۱۸ ساله بود.
مومن نیز همچون سایر جانباختگان راه آزادی، آرزوهای بسیار در دل داشت و خواستهاش یک زندگی نرمال و معمولی بود که جمهوری اسلامی از مردم ایران دریغ کرده است.
مومن زندکریمی ۱۸ ساله (١٨سال و چند ماه) روز ۱۱ آبان ۱۴۰۱، پس از آنکه از فاصله نزدیک توسط ماموران هدف گلوله قرار گرفته و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر شدت جراحات و خونریزی داخلی جان باخت.
مومن، در چهارراه گلشن سنندج توسط نیروهای سرکوبگر از فاصله دو متری و از پشت با سلاح ساچمهای هدف قرار گرفت، آن چنانکه به گفته یکی از شاهدان عینی، ماموران پس از زخمی کردن مومن او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و عامدانه مکررا به سر و صورتش لگد زدهاند.
این منبع در ادامه گفت: «چند نفر با موتور مومن زندکریمی را در حالی که به شدت مجروح شده بود به منزل خودشان رساندهاند.»
یکی از نزدیکان خانواده زندکریمی نیز در این رابطه گفته است: «مومن به حدی وضعیت جسمانیش خراب بوده که دچار خونریزی داخلی شده و در حین انتقال به بیمارستان توحید و قبل از اینکه به بیمارستان برسد جانش را از دست داده است.»
این منبع، در ادامه گفت: «که حراست بیمارستان توحید خواستهاند تا پرونده پزشکی برای مومن تشکیل دهند که با مخالفت پدرش روبرو شد و همان شب تحت تدابیر شدید امنیتی پیکر مومن در روستای ماچه سفلی از توابع سنندج خاکسپاری شده است.»
#مومن_زندکریمی #سنندج #موئمن_زند_کریمی #مومن_زند_کریمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۱ آبان، سالگرد کشتهشدنجاویدنام مومن زندکریمی است. او جوانی ۱۸ ساله بود.
مومن نیز همچون سایر جانباختگان راه آزادی، آرزوهای بسیار در دل داشت و خواستهاش یک زندگی نرمال و معمولی بود که جمهوری اسلامی از مردم ایران دریغ کرده است.
مومن زندکریمی ۱۸ ساله (١٨سال و چند ماه) روز ۱۱ آبان ۱۴۰۱، پس از آنکه از فاصله نزدیک توسط ماموران هدف گلوله قرار گرفته و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر شدت جراحات و خونریزی داخلی جان باخت.
مومن، در چهارراه گلشن سنندج توسط نیروهای سرکوبگر از فاصله دو متری و از پشت با سلاح ساچمهای هدف قرار گرفت، آن چنانکه به گفته یکی از شاهدان عینی، ماموران پس از زخمی کردن مومن او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و عامدانه مکررا به سر و صورتش لگد زدهاند.
این منبع در ادامه گفت: «چند نفر با موتور مومن زندکریمی را در حالی که به شدت مجروح شده بود به منزل خودشان رساندهاند.»
یکی از نزدیکان خانواده زندکریمی نیز در این رابطه گفته است: «مومن به حدی وضعیت جسمانیش خراب بوده که دچار خونریزی داخلی شده و در حین انتقال به بیمارستان توحید و قبل از اینکه به بیمارستان برسد جانش را از دست داده است.»
این منبع، در ادامه گفت: «که حراست بیمارستان توحید خواستهاند تا پرونده پزشکی برای مومن تشکیل دهند که با مخالفت پدرش روبرو شد و همان شب تحت تدابیر شدید امنیتی پیکر مومن در روستای ماچه سفلی از توابع سنندج خاکسپاری شده است.»
#مومن_زندکریمی #سنندج #موئمن_زند_کریمی #مومن_زند_کریمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من درخت امید وطن ...
دو سال است که توماج صالحی را ربودهاند.
بر اساس مطلبی که حساب کاربری توماج صالحی منتشر کرده، توماج را حین بازداشت به شدت شکنجه میکنند و مورد ضربوشتم قرار میدهند.
حساب کاربری توماج در توییتر این متن را منتشر کرده است:
«فرض کن توی یه قایقِ چوبی پوسیده که چند تا سوراخ هم کفِش داره وسط اقیانوس گیر افتادی، بدون پارو، بدون بادبان. تنها چیزی که داری یک امید متزلزله. نمیدونی آیا قراره کشتی پیدا بشه و نجاتت بده یا قراره یه کشتی آهنیِ غولپیکر که به همه چیز جز مسیرش بیاهمیته، بیاد و همین تیکه چوبی که روش شناوری رو هم خورد کنه. آیا یه روز صبح که چشماتو به سختی باز میکنی تا سوختگیها و تورمهای امروز پوستت رو چک کنی یهو میبینی جریان آب آوردتت کنارِ یه خشکی، یه جایی از جهان، هر جایی از جهان، یا اینکه مثل هر روز صبح هنوز وسط این کابوس گیر افتادی. وسط افسانه سنگ سیزیف. جایی که نمیتونی هیچ تلاشی برای رهاییت بکنی. تنها کاری که ازت برمیاد دوامه. آبی که از سوراخهای کف میاد داخل قایق، روزانه باید خالی بشه، وگرنه غرق میشی. حق نداری خسته شی. هر روز و هر روز باید آب قایق رو خالی کنی، وگرنه اگر حتی زنده به ساحل برسی، بدست آوردن سلامت روانت قطعی نیست. چونکه اون آب یأسه. و البته اون قایق هم بهترین تعبیر من از حبس بلاتکلیفه.
البته این تعبیر به صورت کامل برای من صدق نمیکنه. من هرجا که باشم کلی لبخند همراه خودم دارم، کلی آغوش و اشک، کلی مهر و دستهای بیشماری بر شانهام. شما هرگز اجازه ندادید من توی وضعیت روانیای قرار بگیرم که میخوان بهم تحمیل کنن.
مقاومتِ منید.» 🌋
#توماج_صالحی
#freetoomaj
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
دو سال است که توماج صالحی را ربودهاند.
بر اساس مطلبی که حساب کاربری توماج صالحی منتشر کرده، توماج را حین بازداشت به شدت شکنجه میکنند و مورد ضربوشتم قرار میدهند.
حساب کاربری توماج در توییتر این متن را منتشر کرده است:
«فرض کن توی یه قایقِ چوبی پوسیده که چند تا سوراخ هم کفِش داره وسط اقیانوس گیر افتادی، بدون پارو، بدون بادبان. تنها چیزی که داری یک امید متزلزله. نمیدونی آیا قراره کشتی پیدا بشه و نجاتت بده یا قراره یه کشتی آهنیِ غولپیکر که به همه چیز جز مسیرش بیاهمیته، بیاد و همین تیکه چوبی که روش شناوری رو هم خورد کنه. آیا یه روز صبح که چشماتو به سختی باز میکنی تا سوختگیها و تورمهای امروز پوستت رو چک کنی یهو میبینی جریان آب آوردتت کنارِ یه خشکی، یه جایی از جهان، هر جایی از جهان، یا اینکه مثل هر روز صبح هنوز وسط این کابوس گیر افتادی. وسط افسانه سنگ سیزیف. جایی که نمیتونی هیچ تلاشی برای رهاییت بکنی. تنها کاری که ازت برمیاد دوامه. آبی که از سوراخهای کف میاد داخل قایق، روزانه باید خالی بشه، وگرنه غرق میشی. حق نداری خسته شی. هر روز و هر روز باید آب قایق رو خالی کنی، وگرنه اگر حتی زنده به ساحل برسی، بدست آوردن سلامت روانت قطعی نیست. چونکه اون آب یأسه. و البته اون قایق هم بهترین تعبیر من از حبس بلاتکلیفه.
البته این تعبیر به صورت کامل برای من صدق نمیکنه. من هرجا که باشم کلی لبخند همراه خودم دارم، کلی آغوش و اشک، کلی مهر و دستهای بیشماری بر شانهام. شما هرگز اجازه ندادید من توی وضعیت روانیای قرار بگیرم که میخوان بهم تحمیل کنن.
مقاومتِ منید.» 🌋
#توماج_صالحی
#freetoomaj
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech