افزایش شدید فشار بر روزنامهنگاران و فعالان رسانهای؛
حلقه سرکوب مجازی تنگتر شده است
فشار بر روزنامهنگاران و فعالان رسانهای و فضای مجازی در روزهای اخیر در ایران به شدت افزایش افزایش یافته است.
امیر مهدیپور، روزنامهنگار و از بازداشتشدگان سال ۱۴۰۱، از اعمال فشار بر همسرش صدف فاطمی, روزنامهنگار برای پاککردن پستهای شبکههای اجتماعیش خبر داد. او نوشت:
«روش جدید سرکوب روزنامهنگاران؛ بعد از حدود یک ماه قطعی ناگهانی سیمکارت، صدف را مجبور کردند تمام پستهای توییتر و اینستاگرامش را پاک کند و این پست دستوری را بگذارد.»
به نظر میرسد این فشارها پس از کشته شدن حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان افزایش یافت و به ویژه بعد از حمله موشکی سپاه پاسداران به اسرائیل به اوج خود رسیده است.
به گزارش دادبان، دادستانی تهران با همکاری نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، به شدت در حال رصد فعالیتهای مجازی روزنامهنگاران و فعالان رسانهای است و هر جا که مطلبی را نامناسب تشخیص دهد، با تماس تلفنی با فرد مورد نظر، او را وادار به پاک کردن مطلب منتشر شده میکنند.
به گفته شاهدان عینی، در موارد قابل توجهی دادستانی در اقدامی کاملا غیر قانونی، اقدام به مسدود کردن سیم کارت تلفن همراه یا کارت بانکی شهروندان حتی در شهرها و استانهای دیگر کرده است.
یک شاهد عینی در این زمینه به دادبان گفته: «ابتدا سیم کارت را میسوزانند، سپس فرد را به بهانه سیم کارت احضار میکنند و او را مجبور میکنند که تمام مطالب خود از شبکههای اجتماعی را پاک کند و تصاویر دلخواه آنها را منتشر کند.»
به گفته این شاهد عینی «فشار بسیار زیاد است و بر سر کوچکترین مطلبی نهادها وارد عمل میشوند.»
در مقاطع مختلف در طی حیات جمهوری اسلامی، روزنامهنگاران تحت انواع فشارهای قرار گرفتهاند. بارها گزارش شده که شورای عالی امنیت ملی خبرنگاران را از نوشتن در خصوص برخی مسایل از جمله موضوع هستهای، برخی اختلاسها، برخی حوادث مثل معدن طبس، موضوع جنگ با اسرائیل و ... منع کرده است.
این حکومت و به ویژه دولت کنونی ادعای آزادی بیان و «وفاق» دارد، ولی از اطلاعرسانی آزاد هم میترسد، چه برسد به انتقاد و مخالفت.
#نه_به_جمهورى_اسلامى #صدف_فاطمی #سانسور #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حلقه سرکوب مجازی تنگتر شده است
فشار بر روزنامهنگاران و فعالان رسانهای و فضای مجازی در روزهای اخیر در ایران به شدت افزایش افزایش یافته است.
امیر مهدیپور، روزنامهنگار و از بازداشتشدگان سال ۱۴۰۱، از اعمال فشار بر همسرش صدف فاطمی, روزنامهنگار برای پاککردن پستهای شبکههای اجتماعیش خبر داد. او نوشت:
«روش جدید سرکوب روزنامهنگاران؛ بعد از حدود یک ماه قطعی ناگهانی سیمکارت، صدف را مجبور کردند تمام پستهای توییتر و اینستاگرامش را پاک کند و این پست دستوری را بگذارد.»
به نظر میرسد این فشارها پس از کشته شدن حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان افزایش یافت و به ویژه بعد از حمله موشکی سپاه پاسداران به اسرائیل به اوج خود رسیده است.
به گزارش دادبان، دادستانی تهران با همکاری نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، به شدت در حال رصد فعالیتهای مجازی روزنامهنگاران و فعالان رسانهای است و هر جا که مطلبی را نامناسب تشخیص دهد، با تماس تلفنی با فرد مورد نظر، او را وادار به پاک کردن مطلب منتشر شده میکنند.
به گفته شاهدان عینی، در موارد قابل توجهی دادستانی در اقدامی کاملا غیر قانونی، اقدام به مسدود کردن سیم کارت تلفن همراه یا کارت بانکی شهروندان حتی در شهرها و استانهای دیگر کرده است.
یک شاهد عینی در این زمینه به دادبان گفته: «ابتدا سیم کارت را میسوزانند، سپس فرد را به بهانه سیم کارت احضار میکنند و او را مجبور میکنند که تمام مطالب خود از شبکههای اجتماعی را پاک کند و تصاویر دلخواه آنها را منتشر کند.»
به گفته این شاهد عینی «فشار بسیار زیاد است و بر سر کوچکترین مطلبی نهادها وارد عمل میشوند.»
در مقاطع مختلف در طی حیات جمهوری اسلامی، روزنامهنگاران تحت انواع فشارهای قرار گرفتهاند. بارها گزارش شده که شورای عالی امنیت ملی خبرنگاران را از نوشتن در خصوص برخی مسایل از جمله موضوع هستهای، برخی اختلاسها، برخی حوادث مثل معدن طبس، موضوع جنگ با اسرائیل و ... منع کرده است.
این حکومت و به ویژه دولت کنونی ادعای آزادی بیان و «وفاق» دارد، ولی از اطلاعرسانی آزاد هم میترسد، چه برسد به انتقاد و مخالفت.
#نه_به_جمهورى_اسلامى #صدف_فاطمی #سانسور #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
روز جهانی مبارزه علیه اعدام که هر ساله در ۱۰ اکتبر برگزار میشود، فرصتی است برای تاکید بر لغو مجازات اعدام در سراسر جهان و بررسی عواقب منفی آن بر حقوق بشر.
در ایران، اعدام بر اساس احکامی همچون توهین به مقدسات، ارتداد، سب النبی، و خداناباوری، یکی از مواردی است که همچنان باعث نگرانیهای جدی حقوق بشری است.
این قوانین، افراد را به دلیل باورهای شخصی یا نقد دین با خطر مجازات مرگ مواجه میکند.
این مجازاتها نه تنها نقض آشکار آزادی اندیشه، وجدان، و بیان است، بلکه فضای ترس و سرکوب ایجاد میکند که بهطور دائمی بر زندگی کسانی که با باورهای رسمی دینی همسو نیستند، سایه میاندازد.
خداناباوران و ناباورمندان در ایران در هراس از این احکام به سر میبرند، چرا که بیان عقایدشان میتواند به اتهامات سنگین منجر شود.
روز جهانی مبارزه علیه اعدام، علاوه بر تاکید بر حق حیات برای همه و نفی کلی این مجازات، تلاشی است برای پایان دادن به این نوع مجازاتهای غیرانسانی و حمایت از حقوق همه انسانها برای ابراز عقایدشان بدون ترس از اعدام یا سرکوب.
#نقد_دین #نه_به_اعدام #خداناباوران #ناباورمندان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
در ایران، اعدام بر اساس احکامی همچون توهین به مقدسات، ارتداد، سب النبی، و خداناباوری، یکی از مواردی است که همچنان باعث نگرانیهای جدی حقوق بشری است.
این قوانین، افراد را به دلیل باورهای شخصی یا نقد دین با خطر مجازات مرگ مواجه میکند.
این مجازاتها نه تنها نقض آشکار آزادی اندیشه، وجدان، و بیان است، بلکه فضای ترس و سرکوب ایجاد میکند که بهطور دائمی بر زندگی کسانی که با باورهای رسمی دینی همسو نیستند، سایه میاندازد.
خداناباوران و ناباورمندان در ایران در هراس از این احکام به سر میبرند، چرا که بیان عقایدشان میتواند به اتهامات سنگین منجر شود.
روز جهانی مبارزه علیه اعدام، علاوه بر تاکید بر حق حیات برای همه و نفی کلی این مجازات، تلاشی است برای پایان دادن به این نوع مجازاتهای غیرانسانی و حمایت از حقوق همه انسانها برای ابراز عقایدشان بدون ترس از اعدام یا سرکوب.
#نقد_دین #نه_به_اعدام #خداناباوران #ناباورمندان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
«قاتل جنایتکاری که دستور شلیک به آرتین،جگر گوشهام دادی و کسی که بچهام رو به رگبار بست، میدونید آرتین بزرگترین داشتهام بود؟
چطور به خاطر پول بچهام رو پرپر کردید؟»
این را هنگامه چوبین نوست، مادر داغدار آرتین رحمانی
آرتین رحمانی متولد سال ۱۳۸۴ و ۱۶ ساله بود. او مدتی بود که علاوه بر تحصیل، همزمان بطور پارهوقت در یک مکانیکی هم کار میکرد. در همان مدت کم آنقدر در کارش پیشرفت کرد که به پنجه طلا معرف شد.
آرتین فرزند اول خانواده رحمانی بود با یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش.
روز ۲۵ آبان همان روزی که کیان پیرفلک و سپهر مقصودی به رگبار بستهشدند، آرتین نیز در گوشهای از دیگر از شهر ایذه در خیابان هدف گلوله ماموران قرار گرفت.
مأموران امنیتی به خانواده آرتین فشار آوردند که پیکر او را به عنوان «شهید» در تپه شهدای ایذه به خاک بسپارند اما خانواده قبول نکردند.
مراسم خاکسپاری آرتین با ساز و دهل بختیاری و نواختن ترانههای حماسی این منطقه از جمله «دایه دایه وقت جنگه» برگزار شد.
افرادی که در خیابان مردم را کشتند و کتک زدند و کور کردند، این کار را به عنوان وظیفه سازمانی انجام دادند، حقوق و حتی اضافه کار گرفتند و پول خون را بر سر سفره خانواده خود بردند.
#آرتین_رحمانی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چطور به خاطر پول بچهام رو پرپر کردید؟»
این را هنگامه چوبین نوست، مادر داغدار آرتین رحمانی
آرتین رحمانی متولد سال ۱۳۸۴ و ۱۶ ساله بود. او مدتی بود که علاوه بر تحصیل، همزمان بطور پارهوقت در یک مکانیکی هم کار میکرد. در همان مدت کم آنقدر در کارش پیشرفت کرد که به پنجه طلا معرف شد.
آرتین فرزند اول خانواده رحمانی بود با یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش.
روز ۲۵ آبان همان روزی که کیان پیرفلک و سپهر مقصودی به رگبار بستهشدند، آرتین نیز در گوشهای از دیگر از شهر ایذه در خیابان هدف گلوله ماموران قرار گرفت.
مأموران امنیتی به خانواده آرتین فشار آوردند که پیکر او را به عنوان «شهید» در تپه شهدای ایذه به خاک بسپارند اما خانواده قبول نکردند.
مراسم خاکسپاری آرتین با ساز و دهل بختیاری و نواختن ترانههای حماسی این منطقه از جمله «دایه دایه وقت جنگه» برگزار شد.
افرادی که در خیابان مردم را کشتند و کتک زدند و کور کردند، این کار را به عنوان وظیفه سازمانی انجام دادند، حقوق و حتی اضافه کار گرفتند و پول خون را بر سر سفره خانواده خود بردند.
#آرتین_رحمانی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته زادروز جاویدنام سارینا ساعدی بود، دختر مبارز ۱۵ سالهای که پس از بازگشت از خیابان، بر اثر ضربات باتون، در خانه به خوابی عمیق رفت و هرگز بیدار نشد
شاهدان عینی میگویند با وجود سن کمش در اعتراضها همیشه در صف اول بود. به بقیه میگفت که دنبالش بیایند و همان روزی که کشته شد در خیابان شش بهمن سنندج ماموران به سر او ضربه زده بودند. نزدیکانش میگویند در مدرسه عکس خمینی و علی خامنهای را از کتابش پاره کرده و عکس آنها را از بالای تخته کلاس پایین آورده بود و زیر پا گرفته بود.
روز چهارم آبان وقتی سارینا از مدرسه به خانه برگشت جلوی در خانه از حال رفت. همسایهها فهمیدند و به خانواده خبر دادند. برادر سارینا او را از مقابل در به داخل خانه آورد.
یک فرد نزدیک به خانواده سارینا ساعدی به بیبیسی گفت: «سارینا بعد از تعطیلی مدرسه با همکلاسیهایش به شعارنویسی میپرداختند. حراست مدرسه آنها را شناسایی کرده بود و حتی گفته بودند که سارینا بچهها را تحریک به این کار کرده. او را بعنوان لیدر اعتراضهای مدرسه شناخته بودند. دوستانش به خانواده گفتند که سارینا و همکلاسیهایش شعارنویسی میکردند که ماموران آنها را در یک کوچه بنبست گیر انداختند. دو نفر از دوستانش را کتک زدند. سارینا خودش را روی آنها انداخت که کتک نخورند. در همین میان چند ضربه به سرش خورده.»
منبع نزدیک به خانواده سارینا به بیبیسی گفت: « سارینا چهارم آبان به مادربزرگش گفته بود سرش گیج میرود و چشمهایش نمیبیند. گفته بود آن روز بعضی اوقات چشمهایش تار میبیند و گاهی اصلا نمیبیند. شب دوباره به اعتراضها رفت و دوباره در خیابان از حال رفت. همسایهها او را به خانه رساندند. به همسایهها گفته بود چشمهایش سیاهی رفته. لباسهایش خاکی شده بود. پدرش خواسته بود او را ببرد دکتر. سارینا گفته بود خوب است و گشنه بوده و ضعف کرده و برای همین از حال رفته. هر چه خانواده اصرار کردند سارینا حاضر نشد برود دکتر. احتمالا میترسید که شناسایی شود و بفهمند در اعتراضها ضربه خورده.»
پنجم آبان سارینا دیگر از خواب بیدار نشد. وقتی خانواده او را در اتاقش پیدا میکنند، بدنش سرد بود.
#سارینا_ساعدی #مهسا_امینی
#سنندج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته زادروز جاویدنام سارینا ساعدی بود، دختر مبارز ۱۵ سالهای که پس از بازگشت از خیابان، بر اثر ضربات باتون، در خانه به خوابی عمیق رفت و هرگز بیدار نشد
شاهدان عینی میگویند با وجود سن کمش در اعتراضها همیشه در صف اول بود. به بقیه میگفت که دنبالش بیایند و همان روزی که کشته شد در خیابان شش بهمن سنندج ماموران به سر او ضربه زده بودند. نزدیکانش میگویند در مدرسه عکس خمینی و علی خامنهای را از کتابش پاره کرده و عکس آنها را از بالای تخته کلاس پایین آورده بود و زیر پا گرفته بود.
روز چهارم آبان وقتی سارینا از مدرسه به خانه برگشت جلوی در خانه از حال رفت. همسایهها فهمیدند و به خانواده خبر دادند. برادر سارینا او را از مقابل در به داخل خانه آورد.
یک فرد نزدیک به خانواده سارینا ساعدی به بیبیسی گفت: «سارینا بعد از تعطیلی مدرسه با همکلاسیهایش به شعارنویسی میپرداختند. حراست مدرسه آنها را شناسایی کرده بود و حتی گفته بودند که سارینا بچهها را تحریک به این کار کرده. او را بعنوان لیدر اعتراضهای مدرسه شناخته بودند. دوستانش به خانواده گفتند که سارینا و همکلاسیهایش شعارنویسی میکردند که ماموران آنها را در یک کوچه بنبست گیر انداختند. دو نفر از دوستانش را کتک زدند. سارینا خودش را روی آنها انداخت که کتک نخورند. در همین میان چند ضربه به سرش خورده.»
منبع نزدیک به خانواده سارینا به بیبیسی گفت: « سارینا چهارم آبان به مادربزرگش گفته بود سرش گیج میرود و چشمهایش نمیبیند. گفته بود آن روز بعضی اوقات چشمهایش تار میبیند و گاهی اصلا نمیبیند. شب دوباره به اعتراضها رفت و دوباره در خیابان از حال رفت. همسایهها او را به خانه رساندند. به همسایهها گفته بود چشمهایش سیاهی رفته. لباسهایش خاکی شده بود. پدرش خواسته بود او را ببرد دکتر. سارینا گفته بود خوب است و گشنه بوده و ضعف کرده و برای همین از حال رفته. هر چه خانواده اصرار کردند سارینا حاضر نشد برود دکتر. احتمالا میترسید که شناسایی شود و بفهمند در اعتراضها ضربه خورده.»
پنجم آبان سارینا دیگر از خواب بیدار نشد. وقتی خانواده او را در اتاقش پیدا میکنند، بدنش سرد بود.
#سارینا_ساعدی #مهسا_امینی
#سنندج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آقای خسرو آذربیگ، نوازنده دف ساکن تهران، این ویدیو را منتشر کرده و نوشته است:
«دغدغه ما #مردم_ایران اصلا و ابدا این نیست که #اسرائیل یا هر کشور دیگری از صفحه روزگار حذف بشود یا نشود. فرض که اسرائیلی در نقشه جهان وجود نداشته باشد، چه گرهی از زندگی من ایرانی گشوده خواهد شد؟ فرض که بجای شیخ حسن نصرالله لبنانی، نتانیاهوی اسرائیلی کشته می شد، آیا کرایه خانه من ایرانی خود بخود پرداخت میشد و یا من یکهو صاحب خانه میشدم؟ فرض که بجای اسماعیل هنیه فلسطینی تمام مردم اسرائیل نیست و نابود میشدند، آیا قیمت خورد و خوراک و پوشاک من ایرانی معقول شده و بی عدالتی و نابرابری و دروغگویی مسئولان و ظلم و اختلاس و فساد گسترده اداری و آقازادهپروری و ویژهخواری و دزدیهای هزاران میلیاردی آخوندها و غیره برطرف میشد؟
دقیقا کدام بخش زندگی من ایرانی در روی خاک به مرگ یا زندگی سیاستگذاران اسرائیل یا هر کشور دیگری ربط دارد؟ چرا باید من ایرانی وارد معرکه خطرناک و صد در صد غلطی مثل جنگ اسرائیل و فلسطین بشوم که دستاوردی جز گرسنگی بیشتر و فقر و فلاکت غیرقابلتحملتر و ویرانی کامل همین اندک زیرساخت کشورم ندارد؟ درگیری نظامی با کشوری دیگر بخاطر عیش و نوش و خوشگذرانی های فلان آخوند فلان کشور دیگر با کدام استدلال فلسفی و ارزشهای انسانی و فضیلتهای اخلاقی سازگاری دارد؟ چه عقل و منطق و محاسبهای میپذیرد که ما #ایرانیان مثلاً از موشک خوردن نیروگاههای برق میهن مان بخاطر کشته شدن یک آخوند لبنانی احساس پیروزی کرده و سرشار از شادی و نشاط و شادابی خواهیم شد؟ چرا باید من ایرانی درماندهتر و فقیرتر و گرفتارتر از این که هستم بشوم بخاطر کشته شدن یک آخوند لبنانی، که در چهل سال گذشته با درآمد نفت و گاز و مالیات کشور من زندگی شاهانهای داشته و در ناز و نعمت زیسته است؟ چرا باید زندگی من ایرانی تباهتر از این که هست بشود، چون یک آخوند لبنانی کشته شده؟ و هزاران پرسش دیگر...
من ایرانی از پیش پا افتاده ترین حقوق انسانی محروم ام و دغدغه من رفاه نسبی و دسترسی آزاد به اینترنت و دیدن چهره شاد هموطنان و برخورداری از نشاط اجتماعی و به نان شب محتاج نبودن و چیزهایی شبیه به اینهاست و نه جنگ با فلان کشور یا کشورها بخاطر لبنانیها و یا به هر دلیل دیگر.
با آرزوی #آزادی آزادی و #عدالت و شادابی برای ایرانمان
#خسرو_آذربیگ»
شما چه فکر میکنید؟ آیا وارد جنگ شدن با اسرائیل فضیلتی برای ایرانیان به همراه دارد و وضعیت ایران را بهتر میکند؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دغدغه ما #مردم_ایران اصلا و ابدا این نیست که #اسرائیل یا هر کشور دیگری از صفحه روزگار حذف بشود یا نشود. فرض که اسرائیلی در نقشه جهان وجود نداشته باشد، چه گرهی از زندگی من ایرانی گشوده خواهد شد؟ فرض که بجای شیخ حسن نصرالله لبنانی، نتانیاهوی اسرائیلی کشته می شد، آیا کرایه خانه من ایرانی خود بخود پرداخت میشد و یا من یکهو صاحب خانه میشدم؟ فرض که بجای اسماعیل هنیه فلسطینی تمام مردم اسرائیل نیست و نابود میشدند، آیا قیمت خورد و خوراک و پوشاک من ایرانی معقول شده و بی عدالتی و نابرابری و دروغگویی مسئولان و ظلم و اختلاس و فساد گسترده اداری و آقازادهپروری و ویژهخواری و دزدیهای هزاران میلیاردی آخوندها و غیره برطرف میشد؟
دقیقا کدام بخش زندگی من ایرانی در روی خاک به مرگ یا زندگی سیاستگذاران اسرائیل یا هر کشور دیگری ربط دارد؟ چرا باید من ایرانی وارد معرکه خطرناک و صد در صد غلطی مثل جنگ اسرائیل و فلسطین بشوم که دستاوردی جز گرسنگی بیشتر و فقر و فلاکت غیرقابلتحملتر و ویرانی کامل همین اندک زیرساخت کشورم ندارد؟ درگیری نظامی با کشوری دیگر بخاطر عیش و نوش و خوشگذرانی های فلان آخوند فلان کشور دیگر با کدام استدلال فلسفی و ارزشهای انسانی و فضیلتهای اخلاقی سازگاری دارد؟ چه عقل و منطق و محاسبهای میپذیرد که ما #ایرانیان مثلاً از موشک خوردن نیروگاههای برق میهن مان بخاطر کشته شدن یک آخوند لبنانی احساس پیروزی کرده و سرشار از شادی و نشاط و شادابی خواهیم شد؟ چرا باید من ایرانی درماندهتر و فقیرتر و گرفتارتر از این که هستم بشوم بخاطر کشته شدن یک آخوند لبنانی، که در چهل سال گذشته با درآمد نفت و گاز و مالیات کشور من زندگی شاهانهای داشته و در ناز و نعمت زیسته است؟ چرا باید زندگی من ایرانی تباهتر از این که هست بشود، چون یک آخوند لبنانی کشته شده؟ و هزاران پرسش دیگر...
من ایرانی از پیش پا افتاده ترین حقوق انسانی محروم ام و دغدغه من رفاه نسبی و دسترسی آزاد به اینترنت و دیدن چهره شاد هموطنان و برخورداری از نشاط اجتماعی و به نان شب محتاج نبودن و چیزهایی شبیه به اینهاست و نه جنگ با فلان کشور یا کشورها بخاطر لبنانیها و یا به هر دلیل دیگر.
با آرزوی #آزادی آزادی و #عدالت و شادابی برای ایرانمان
#خسرو_آذربیگ»
شما چه فکر میکنید؟ آیا وارد جنگ شدن با اسرائیل فضیلتی برای ایرانیان به همراه دارد و وضعیت ایران را بهتر میکند؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
من #پویا_احمدپور_پسیخانی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۶ مهرماه ۱۴۰۱ . هنوز ۱۷ سالم کامل نشده بود، متولد ۱۳ بهمن ۱۳۸۴ بودم و اهل و ساکن رشت و تک فرزند خانواده. من همیشه به گذشت و دلسوزی معروف بودم که بخاطر خانواده و دوستام حاضرم از خیلی چیزا بگذرم. کم سن و سال ولی نسبت به سنم عاقل بودم. همه بهم احترام میذاشتن، سرم به کار خودم بود ولی زیر بار زور نمیرفتم. دیدن بچه های کار برام خیلی عذاب آور بود، یه بار توی بارون شدید یه بچه فقیر رو دیدم که کت تنش نبود منم کاپشنم رو دراوردم و بهش دادم، پدرم که اینو دید منو بغل کرد و گفت من بهت افتخار میکنم که بفکر همه هستی. با شروع سال جدید تحصیلی در مهرماه ۱۴۰۱ قرار بود کلاس ۱۱ رو شروع کنم، توی رشته کامپیوتر ثبت نام کرده بودم. تابستون هم مشغول کار در رشته کنافکاری بودم که خیلی بهش علاقه داشتم.
روز ۳۱ شهریور ماه بود، تعطیلات تابستون تموم شده بود و باید مدرسه رو شروع میکردم، ولی من ترجیح دادم به قیام مردم بعداز کشته شدن مهسا امینی بپیوندم. اون روز توی رشت خیابون دست مردم بود ولی ناگهان نیروهای سرکوبگر وحشیانه بهمون حمله ور شدن و دو نفر رو گرفتن و شروع کردن به زدن اونا، من به اون دو نفر کمک کردم تا فرار کنن ولی در همون موقع مامورای سرکوبگر چندتاشون با هم بهم حمله کردن و با یه میله نوک تیز به گردن و کتفم ضربه شدیدی وارد کردن، افتادم روی زمین و اونا با باتوم به سرم ضربه زدن.
آن شب با سرگیجه و حال بد به خانه رفتم و خوابیدم نیمه شب حالم بد شد، صبح به بیمارستان برده شدم، ولی دیگه دیرشده بود، با اینکه لختههای خون رو از سرم درآوردن آنقدر خونریزی داشتم که به کما رفتم. منو بردن اتاق عمل و چهار ساعت زیر عمل بودم، چند روز بعدم منو منتقل کردن به بیمارستان گیل گلسار ولی به خاطر خونریزی زیاد دچار مرگ مغزی شده بودم و نهایتا در تاریخ شش مهر ماه چشم از دنیا بستم….
پیکر بیجون من در زادگاهم به خاک سپرده شد…
قبل از مرگم در صفحه اینستاگرامم نوشته بودم: «ما زخمی ترین شاخه این جنگل خشکیم، تیغ و تبری نیست که ما را نشناسد.»
و
«برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
امیر لکی (اهلی) برای کشته شدنم سرود:
کشتند اگرچه گیله مردی برپا
در قلب وطن همیشه باشد مانا
جان داد ز رشت به میهن خود پویا
هر سوی وطن کسی بپاست بامهسا
هموطن من مطمینم خورشید آزادی به زودی در کشور ما طلوع میکنه، اونروز من در لبخند شادی مردمم زنده خواهم بود💔
متن از خانم لعبت
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز ۳۱ شهریور ماه بود، تعطیلات تابستون تموم شده بود و باید مدرسه رو شروع میکردم، ولی من ترجیح دادم به قیام مردم بعداز کشته شدن مهسا امینی بپیوندم. اون روز توی رشت خیابون دست مردم بود ولی ناگهان نیروهای سرکوبگر وحشیانه بهمون حمله ور شدن و دو نفر رو گرفتن و شروع کردن به زدن اونا، من به اون دو نفر کمک کردم تا فرار کنن ولی در همون موقع مامورای سرکوبگر چندتاشون با هم بهم حمله کردن و با یه میله نوک تیز به گردن و کتفم ضربه شدیدی وارد کردن، افتادم روی زمین و اونا با باتوم به سرم ضربه زدن.
آن شب با سرگیجه و حال بد به خانه رفتم و خوابیدم نیمه شب حالم بد شد، صبح به بیمارستان برده شدم، ولی دیگه دیرشده بود، با اینکه لختههای خون رو از سرم درآوردن آنقدر خونریزی داشتم که به کما رفتم. منو بردن اتاق عمل و چهار ساعت زیر عمل بودم، چند روز بعدم منو منتقل کردن به بیمارستان گیل گلسار ولی به خاطر خونریزی زیاد دچار مرگ مغزی شده بودم و نهایتا در تاریخ شش مهر ماه چشم از دنیا بستم….
پیکر بیجون من در زادگاهم به خاک سپرده شد…
قبل از مرگم در صفحه اینستاگرامم نوشته بودم: «ما زخمی ترین شاخه این جنگل خشکیم، تیغ و تبری نیست که ما را نشناسد.»
و
«برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
امیر لکی (اهلی) برای کشته شدنم سرود:
کشتند اگرچه گیله مردی برپا
در قلب وطن همیشه باشد مانا
جان داد ز رشت به میهن خود پویا
هر سوی وطن کسی بپاست بامهسا
هموطن من مطمینم خورشید آزادی به زودی در کشور ما طلوع میکنه، اونروز من در لبخند شادی مردمم زنده خواهم بود💔
متن از خانم لعبت
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو، این ویدیو را در استوری اینستاگرام منتشر کرد و نوشت:
«۲۳ ماه شده که مادرم با اشک و اه دل لقمهای غذا میخورد. مادری که داغ فرزند دیده، مادری که فرزندش را به نامردی کشتند، مگر یه مادر چقدر توان دارد؟
به چهره اشکآلود مادرم نگاه کن ای ظالم، ببین چه بلایی سر یه خانواده آوردی؟»
ـ هزاران مادر چون مادر میلاد، در ایران داغدار فرزندان خود شدند. هزاران خانواده زندگیشان با ماتم و عزا عجین شد، هزاران خواهر و برادر پژمرده شدند، هزاران پدر دق کردند... هزاران فرزند بی پدر یا مادر شدند... هزاران جوان، رفیق و یار خود را از دست دادند. این داغها را جمهوری اسلامی بر سینه اعضای جامعه گذاشته است. داغهایی که فراموش نمیشوند.
ما با این داغها به هم پیوند میخوریم، مسیر تعالی خودمان را طی میکنیم، رشد و گسترش پیدا میکنیم و همبستهتر میشویم.
این داغها قلبهای ما را به هم جوش میدهد.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«۲۳ ماه شده که مادرم با اشک و اه دل لقمهای غذا میخورد. مادری که داغ فرزند دیده، مادری که فرزندش را به نامردی کشتند، مگر یه مادر چقدر توان دارد؟
به چهره اشکآلود مادرم نگاه کن ای ظالم، ببین چه بلایی سر یه خانواده آوردی؟»
ـ هزاران مادر چون مادر میلاد، در ایران داغدار فرزندان خود شدند. هزاران خانواده زندگیشان با ماتم و عزا عجین شد، هزاران خواهر و برادر پژمرده شدند، هزاران پدر دق کردند... هزاران فرزند بی پدر یا مادر شدند... هزاران جوان، رفیق و یار خود را از دست دادند. این داغها را جمهوری اسلامی بر سینه اعضای جامعه گذاشته است. داغهایی که فراموش نمیشوند.
ما با این داغها به هم پیوند میخوریم، مسیر تعالی خودمان را طی میکنیم، رشد و گسترش پیدا میکنیم و همبستهتر میشویم.
این داغها قلبهای ما را به هم جوش میدهد.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارگران معدن چادرملو در استان یزد، چند روزی است که در اعتصاب غذا هستند.
آنها میگویند:
«آیا کسی هست که ما را یاری کند؟
در پنجمین روز اعتصاب کارگران معدن چادرملو به دلیل مشکلات
معیشتی به جای شنیدن حرفشان غذایشان را قطع کردهاند.
در کدام دین و آیینی کارگری که مشکل معیشتی دارد در بیابان بدون غذانگه میدارند؟
آیا کارگری که بابت دست خالی شرمنده خانواده شده باید به زندان برود؟
آیا جواب سفره خالی کارگر تهدید است؟
این است رسم مسلمانی؟»
معدن سنگآهن چادرملو که در سال ۱۳۱۹ اکتشاف شدهاست، فعلاً بزرگترین تولیدکننده کنسانتره سنگآهن در ایران است با ذخیره استخراج شدنی به مقدار ۳۲۰ میلیون تن در کویر مرکزی ایران در ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی شهرستان یزد و ۳۰۰ کیلومتری جنوب طبس قرار گرفتهاست.
شرکت معدنی و صنعتی چادرملو که قادر به تأمین معیشت کارگران خودش نیست، چند سالی است که به عرصه ورزشی و تیم داری در فوتبال و سایر رشتههای ورزشی هم وارد شده است!
#کارگران #اعتصاب_کارگران #معدن_چادرملو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها میگویند:
«آیا کسی هست که ما را یاری کند؟
در پنجمین روز اعتصاب کارگران معدن چادرملو به دلیل مشکلات
معیشتی به جای شنیدن حرفشان غذایشان را قطع کردهاند.
در کدام دین و آیینی کارگری که مشکل معیشتی دارد در بیابان بدون غذانگه میدارند؟
آیا کارگری که بابت دست خالی شرمنده خانواده شده باید به زندان برود؟
آیا جواب سفره خالی کارگر تهدید است؟
این است رسم مسلمانی؟»
معدن سنگآهن چادرملو که در سال ۱۳۱۹ اکتشاف شدهاست، فعلاً بزرگترین تولیدکننده کنسانتره سنگآهن در ایران است با ذخیره استخراج شدنی به مقدار ۳۲۰ میلیون تن در کویر مرکزی ایران در ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی شهرستان یزد و ۳۰۰ کیلومتری جنوب طبس قرار گرفتهاست.
شرکت معدنی و صنعتی چادرملو که قادر به تأمین معیشت کارگران خودش نیست، چند سالی است که به عرصه ورزشی و تیم داری در فوتبال و سایر رشتههای ورزشی هم وارد شده است!
#کارگران #اعتصاب_کارگران #معدن_چادرملو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیستم مهر ماه ۱۴۰۱، آرنیکا قائممقامی، دختر دبیرستانی ۱۶سالهای است که وقتی از مدرسه برمیگشت با باتون به سرش کوبیدند و بیهوش شد و به کما رفت.
او را به بیمارستان نظامی بردند و بعد از ۱۰ روز جان باخت، بعد از پدرش اعتراف اجباری گرفتند که آرنیکا خودش را از پنجره اتاقش پایین انداخته است.
او برای یک زندگی آزاد و معمولی در ایران به خیابان رفت و حکومت او را کشت. آرنیکا اینجا در یک مراسم تولد میرقصد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #آرنیکا_قائم_مقامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او را به بیمارستان نظامی بردند و بعد از ۱۰ روز جان باخت، بعد از پدرش اعتراف اجباری گرفتند که آرنیکا خودش را از پنجره اتاقش پایین انداخته است.
او برای یک زندگی آزاد و معمولی در ایران به خیابان رفت و حکومت او را کشت. آرنیکا اینجا در یک مراسم تولد میرقصد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #آرنیکا_قائم_مقامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سم هریس در اینجا استدلال میکند که وقتی یک سوی یک جنگ، روی تقید سوی مقابل به هنجارهای مسلط، مانند ممنوعیت حمله به غیرنظامیان حساب میکند، تا در جنگ پیروز شود، معادلسازی اخلاقی میان این دو سو، گناهآلود است.
ایرانیان همگی نطق خمینی را شنیدهاند که به وضوح در آن میگوید که حتی اگر از مسلمانان سپر انسانی ساختید تا از اسلام دفاع کنید، شرعاً جایز است! مردم ایران و مردم اسرائیل، با کسانی روبهرو هستند که چنین استدلال میکنند! بنابراین این اختلاف را میتوان اختلافی بر سر ارزش جان انسانها هم تلقی کرد: یک سوی این جنگ، جان انسان را به حکم اینکه انسان است، ارزشمند نمیشمرد! اما اگر همین انسان برای اعتلای کلیت ایدئولوژی - در اینجا اسلام - بمیرد یا کشته شود، آنگاه پس از مرگ به عنوان «شهید» از او تجلیل خواهد شد!
هریس متوجه است و خود به تفصیل اشاره میکند که خوار شمردن جان انسانها، در تاریخ سیاره، منحصر به اسلامگرایان نیست؛ بلکه از ارتشهای غربی هم دستکم در مقاطعی از تاریخ، رفتارهایی خلاف هنجارهای امروزی سر زده است.
برای مطالعهی متن مکتوب استدلال هریس به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast-sam-harris/
برای تماشای این مستند در یوتیوب از لینک زیر استفاده کنید:
https://youtu.be/bVvnJamFWjE?si=3swhFIuCQxZ0Z40o
شما در مورد کلیت استدلال سم هریس و اشارات تاریخیاش، چه فکر میکنید؟ خروجیهای گفتوشنود به بازتاب نظرات شما علاقهمند و شایق است. نظرات خود را برای ما بنویسید.
#امر_اخلاقی #معادل_سازی_اخلاقی #نابرابری_اخلاقی #انسان #انسان_دوستی #اومانیسم #ایدئولوژی
@Dialogue1402
ایرانیان همگی نطق خمینی را شنیدهاند که به وضوح در آن میگوید که حتی اگر از مسلمانان سپر انسانی ساختید تا از اسلام دفاع کنید، شرعاً جایز است! مردم ایران و مردم اسرائیل، با کسانی روبهرو هستند که چنین استدلال میکنند! بنابراین این اختلاف را میتوان اختلافی بر سر ارزش جان انسانها هم تلقی کرد: یک سوی این جنگ، جان انسان را به حکم اینکه انسان است، ارزشمند نمیشمرد! اما اگر همین انسان برای اعتلای کلیت ایدئولوژی - در اینجا اسلام - بمیرد یا کشته شود، آنگاه پس از مرگ به عنوان «شهید» از او تجلیل خواهد شد!
هریس متوجه است و خود به تفصیل اشاره میکند که خوار شمردن جان انسانها، در تاریخ سیاره، منحصر به اسلامگرایان نیست؛ بلکه از ارتشهای غربی هم دستکم در مقاطعی از تاریخ، رفتارهایی خلاف هنجارهای امروزی سر زده است.
برای مطالعهی متن مکتوب استدلال هریس به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast-sam-harris/
برای تماشای این مستند در یوتیوب از لینک زیر استفاده کنید:
https://youtu.be/bVvnJamFWjE?si=3swhFIuCQxZ0Z40o
شما در مورد کلیت استدلال سم هریس و اشارات تاریخیاش، چه فکر میکنید؟ خروجیهای گفتوشنود به بازتاب نظرات شما علاقهمند و شایق است. نظرات خود را برای ما بنویسید.
#امر_اخلاقی #معادل_سازی_اخلاقی #نابرابری_اخلاقی #انسان #انسان_دوستی #اومانیسم #ایدئولوژی
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
بر اساس گزارش صندوق کودکان ملل متحد، در سراسر جهان بیشتر از ۳۷۰ میلیون دختر پیش از ۱۸ سالگی قربانی تجاوز و یا آزار و اذیت جنسی شده اند. این رقم بر اساس ارزیابی دادههای ملی و تحقیقات بین المللی از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۲ بدست آمده است./ دویچهوله
کاترین روسل، رئیس یونیسف گفته است: «خشونت جنسی علیه کودکان لکه شرم آوری برای وجدان اخلاقی ماست.» به قول وی، آزارها و تعرضات جنسی «تراومای عمیق و دوامدار» به جای میگذارند.
به گفته یونیسف، این اولین تخمین خشونت جنسی علیه دختران و زنان جوان در سراسر جهان است. به اساس گزارش این اداره سازمان ملل متحد، این اطلاعات بر اساس ارزیابی داده های ملی و تحقیقات بین المللی از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۲ بدست آمده و این ارقام به دلیل فقدان آمار، کامل نیستند.
#خشونت_علیه_زنان #تجاوز #آزار_جنسی #یونیسف #حقوق_زنان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
بر اساس گزارش صندوق کودکان ملل متحد، در سراسر جهان بیشتر از ۳۷۰ میلیون دختر پیش از ۱۸ سالگی قربانی تجاوز و یا آزار و اذیت جنسی شده اند. این رقم بر اساس ارزیابی دادههای ملی و تحقیقات بین المللی از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۲ بدست آمده است./ دویچهوله
کاترین روسل، رئیس یونیسف گفته است: «خشونت جنسی علیه کودکان لکه شرم آوری برای وجدان اخلاقی ماست.» به قول وی، آزارها و تعرضات جنسی «تراومای عمیق و دوامدار» به جای میگذارند.
به گفته یونیسف، این اولین تخمین خشونت جنسی علیه دختران و زنان جوان در سراسر جهان است. به اساس گزارش این اداره سازمان ملل متحد، این اطلاعات بر اساس ارزیابی داده های ملی و تحقیقات بین المللی از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۲ بدست آمده و این ارقام به دلیل فقدان آمار، کامل نیستند.
#خشونت_علیه_زنان #تجاوز #آزار_جنسی #یونیسف #حقوق_زنان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
ماه اکتبر ماه آگاهیبخشی درباره سرطان پستان نامگذاری شده است.
دردناک اینکه بسیاری از زنان ایرانی در مراحل پیشرفته سرطان پستان به پزشک مراجعه میکنند. جای خالی آگاهیبخشی درباره این بیماری کاملن مشهود است.
اما چرا باید درباره سرطان پستان حرف بزنیم؟
میدانید که سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در کشورمان است و میانگین سنی سرطان پستان در ایران از ۴۵ سال است و حتی ۲۱ درصد مبتلایان زیر ۴۰ سال سن دارند! در حالیکه در جهان شیوع این بیماری از سن ۵۰ تا ۶۰ سال است.
و دیگر اینکه سرطان پستان مختص زنان نیست و مردان هم به سرطان پستان مبتلا میشوند.
از سلامتی خود مراقبت کنید.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سرطان
#سرطان_پستان
@Tavaana_TavaanaTech
دردناک اینکه بسیاری از زنان ایرانی در مراحل پیشرفته سرطان پستان به پزشک مراجعه میکنند. جای خالی آگاهیبخشی درباره این بیماری کاملن مشهود است.
اما چرا باید درباره سرطان پستان حرف بزنیم؟
میدانید که سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در کشورمان است و میانگین سنی سرطان پستان در ایران از ۴۵ سال است و حتی ۲۱ درصد مبتلایان زیر ۴۰ سال سن دارند! در حالیکه در جهان شیوع این بیماری از سن ۵۰ تا ۶۰ سال است.
و دیگر اینکه سرطان پستان مختص زنان نیست و مردان هم به سرطان پستان مبتلا میشوند.
از سلامتی خود مراقبت کنید.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سرطان
#سرطان_پستان
@Tavaana_TavaanaTech
مژگان افتخاری، مادر مهسا ژینا امینی، همزمان با روز جهانی دختر تصاویری از دخترش مهساژینا منتشر کرد و در پستهایی جداگانه نوشت «دختر روز نمیخواد، امنیت میخواد.»
او همچنین اشاره کرد که در ایران دختر بودن «تاوان» دارد و تبریک ندارد.
#مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین اشاره کرد که در ایران دختر بودن «تاوان» دارد و تبریک ندارد.
#مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم قهرمانسازی از خامنهای به خاطر رفتن به نماز جمعه
صدیقی: خامنهای در شرایطی به مصلی رفت که برخیها روحیه خود را باخته بودند!
به نظر شما حکومتی که از برگزاری نماز جمعه در قلب تهران هم حماسه شجاعت میسازد، چگونه میخواست غرب را به زانو در بیاورد و آرمانهای خود را به همه جای دنیا صادر کند؟!
#خامنهای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدیقی: خامنهای در شرایطی به مصلی رفت که برخیها روحیه خود را باخته بودند!
به نظر شما حکومتی که از برگزاری نماز جمعه در قلب تهران هم حماسه شجاعت میسازد، چگونه میخواست غرب را به زانو در بیاورد و آرمانهای خود را به همه جای دنیا صادر کند؟!
#خامنهای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا جامعه باید نسبت به همجنسگراستیزی حساس باشد؟
درست است که ارتباط شخصی مربوط به همان فرد است اما خانواده و توده مردم و مهمتر حکومتهای دیکتاتوری معیارهای خود را بر افراد تحمیل میکنند.
سرگذشت آلن تورینگ را خواندهاید؟
خوب است یادآور شویم تکهتکه کردن جامعه و عدم توجه به گروههای مختلف از طریق «دیگریسازی» باعث نابودی کل جامعه خواهد شد.
از تجربه کشورهای دیگر استفاده کنیم و اجازه ندهیم این طرز تفکر جامعه ایران را به نابودی بکشاند.
https://tavaana.org/homosexuality_in_iran/
طرح از رضا عقیلی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#همجنسگرا_ستیزی
@Tavaana_TavaanaTech
درست است که ارتباط شخصی مربوط به همان فرد است اما خانواده و توده مردم و مهمتر حکومتهای دیکتاتوری معیارهای خود را بر افراد تحمیل میکنند.
سرگذشت آلن تورینگ را خواندهاید؟
خوب است یادآور شویم تکهتکه کردن جامعه و عدم توجه به گروههای مختلف از طریق «دیگریسازی» باعث نابودی کل جامعه خواهد شد.
از تجربه کشورهای دیگر استفاده کنیم و اجازه ندهیم این طرز تفکر جامعه ایران را به نابودی بکشاند.
https://tavaana.org/homosexuality_in_iran/
طرح از رضا عقیلی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#همجنسگرا_ستیزی
@Tavaana_TavaanaTech
سوزان سانتاگ، نویسندهای که دو بار سرطان را شکست داد
سوزان سانتگ با نام اصلی سوزان رزنبلت در ۱۶ ژانویه ۱۹۳۳ در شهر نیویورک از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. پنج ساله بود که پدر بر اثر ابتلا به سل درگذشت و مادر چند سال بعد با ناتان سانتاگ ازدواج کرد. هر چند هیچگاه ناپدری او را رسما به فرزندخواندگی نپذیرفت اما نام خانوادگی سانتاگ بر سوزان و خواهرش ماندگار شد.
او در دانشگاههای برکلی و شیکاگو در رشتههای فلسفه و ادبیات و رماننویسی ادامه تحصیل داد.
اولین کتابی که سوزان را به سوی خود کشید، کتاب ماری کوری بود.
«وقتی تقریبا شش ساله بودم، زندگینامه مادام کوری را به قلم دخترش، ایو کوری، خواندم. اول خیال کردم شیمیدان بشوم. سپس، مدتی طولانی، یعنی بیشتر دوران کودکیام، میخواستم فیزیکدان شوم. اما ادبیات مرا در خود غرق کرد. آنچه در واقع دلم میخواست تجربه همهگونه زندگی بود، و به نظر میرسد زندگی یک نویسنده همه اینها در خود داشته باشد.»
سانتاگ شیفته عکاسی بود و میگفت:
«عکاسی همآغوشیای قهرمانانه با جهان مادی است.»
هرچند سانتاگ نویسندهای چپگرا بود و از انقلابهای مارکسیستی هم دفاع میکرد، اینگونه نبود که همواره مدافع مارکسیستها باشد. برای نمونه در سال ۱۹۸۲ در جلسهای در تالار شهر نیویورک برای اعتراض به سرکوب جنبش مقاومت لهستان اعلام کرد که
«کمونیسم همان فاشیسم است و فقط ظاهری انسانی دارد.»
او همیشه منتقد چپهایی بود که همواره در برابر جنایات استالین و آدمکشیهای آن نظام سکوت میکردند.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Susan_Sontag
#سوزان_سانتاگ
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
سوزان سانتگ با نام اصلی سوزان رزنبلت در ۱۶ ژانویه ۱۹۳۳ در شهر نیویورک از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. پنج ساله بود که پدر بر اثر ابتلا به سل درگذشت و مادر چند سال بعد با ناتان سانتاگ ازدواج کرد. هر چند هیچگاه ناپدری او را رسما به فرزندخواندگی نپذیرفت اما نام خانوادگی سانتاگ بر سوزان و خواهرش ماندگار شد.
او در دانشگاههای برکلی و شیکاگو در رشتههای فلسفه و ادبیات و رماننویسی ادامه تحصیل داد.
اولین کتابی که سوزان را به سوی خود کشید، کتاب ماری کوری بود.
«وقتی تقریبا شش ساله بودم، زندگینامه مادام کوری را به قلم دخترش، ایو کوری، خواندم. اول خیال کردم شیمیدان بشوم. سپس، مدتی طولانی، یعنی بیشتر دوران کودکیام، میخواستم فیزیکدان شوم. اما ادبیات مرا در خود غرق کرد. آنچه در واقع دلم میخواست تجربه همهگونه زندگی بود، و به نظر میرسد زندگی یک نویسنده همه اینها در خود داشته باشد.»
سانتاگ شیفته عکاسی بود و میگفت:
«عکاسی همآغوشیای قهرمانانه با جهان مادی است.»
هرچند سانتاگ نویسندهای چپگرا بود و از انقلابهای مارکسیستی هم دفاع میکرد، اینگونه نبود که همواره مدافع مارکسیستها باشد. برای نمونه در سال ۱۹۸۲ در جلسهای در تالار شهر نیویورک برای اعتراض به سرکوب جنبش مقاومت لهستان اعلام کرد که
«کمونیسم همان فاشیسم است و فقط ظاهری انسانی دارد.»
او همیشه منتقد چپهایی بود که همواره در برابر جنایات استالین و آدمکشیهای آن نظام سکوت میکردند.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Susan_Sontag
#سوزان_سانتاگ
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech