This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر ماموران جمهوری اسلامی عاطفه نعامی را نمیکشتند، او امروز میتوانست باز برقصد، شادی کند و زیبایی بیافریند. دختری ۳۷ ساله، مبارز در راه آزادی.
روز ۳۰ آبان ۱۴۰۱، در اعتراضات کرج بازداشت شد و براثر شکنجه جان باخت، اما پیکر عاطفه را به آپارتمانش بردند و با گذاشتن شیلنگ گاز در دهانش و صحنهسازی، علت مرگ را خودکشی اعلام کردند.
عاطفه نعامی دانشآموخته رشته معماری از دانشگاه اهواز، در آپارتمانی در کرج ساکن بود، نامزد کرده بود و سرشار از عشق و هزاران امید و آرزوی برای فرداهایی بهتر بود..
با شروع خیزش انقلابی ۱۴۰۱، شعلههای امید در دلش درخشید، به خیابانها میرفت تا در کنار مردم باشد، شبها از بالکن خانهاش شعار زن_زندگی_آزادی، سر میداد.
تا اینکه روز ۳۰ آبان در کرج، ربوده و به شدت شکنجه شد و زیر شکنجه جان سپرد، نیروهای حکومتی برای بافتن سناریویی دروغین، پیکر عاطفه را به آپارتمانش آوردند، از پتوهای خانه به دورش پیچیدند، او را در بالکن خانه با شیلنگ گاز آبگرمکن در دهانش رها کردند.
پنج روز بیخبری، خواهر عاطفه در تهران را نگران کرد، پسرش را به کرج فرستاد تا همراه نامزدش به خانه عاطفه بروند، آنها بر روی در با کاغذی مواجه شدند که بر روی آن نوشته شده بود: «خطر نشت گاز و انفجار»
ماموران امنیتی تلاش کردند مرگ او را خودکشی جلوه دهند، آخر چگونه میشود کسی در بالکن خانهاش شلینگ گاز را به دهانش وصل کند؟ بدنش پر از آثار شکنجه باشد.
در را که باز کردند، با پیکر بوگرفته و فساد نعشی پیکرش مواجه شدند، خانواده عاطفه اگر چه توسط نهادهای امنیتی تهدید شدند تا سکوت کنند، اما خانواده او به صراحت هرگونه خودکشی او را تکذیب کردند.
خواهر در جواب خانواده که به اعتراضات میرود، مراقب خودش باشد، گفته بود: «خون من از دیگران رنگین تر نیست»
#عاطفه_نعامی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز ۳۰ آبان ۱۴۰۱، در اعتراضات کرج بازداشت شد و براثر شکنجه جان باخت، اما پیکر عاطفه را به آپارتمانش بردند و با گذاشتن شیلنگ گاز در دهانش و صحنهسازی، علت مرگ را خودکشی اعلام کردند.
عاطفه نعامی دانشآموخته رشته معماری از دانشگاه اهواز، در آپارتمانی در کرج ساکن بود، نامزد کرده بود و سرشار از عشق و هزاران امید و آرزوی برای فرداهایی بهتر بود..
با شروع خیزش انقلابی ۱۴۰۱، شعلههای امید در دلش درخشید، به خیابانها میرفت تا در کنار مردم باشد، شبها از بالکن خانهاش شعار زن_زندگی_آزادی، سر میداد.
تا اینکه روز ۳۰ آبان در کرج، ربوده و به شدت شکنجه شد و زیر شکنجه جان سپرد، نیروهای حکومتی برای بافتن سناریویی دروغین، پیکر عاطفه را به آپارتمانش آوردند، از پتوهای خانه به دورش پیچیدند، او را در بالکن خانه با شیلنگ گاز آبگرمکن در دهانش رها کردند.
پنج روز بیخبری، خواهر عاطفه در تهران را نگران کرد، پسرش را به کرج فرستاد تا همراه نامزدش به خانه عاطفه بروند، آنها بر روی در با کاغذی مواجه شدند که بر روی آن نوشته شده بود: «خطر نشت گاز و انفجار»
ماموران امنیتی تلاش کردند مرگ او را خودکشی جلوه دهند، آخر چگونه میشود کسی در بالکن خانهاش شلینگ گاز را به دهانش وصل کند؟ بدنش پر از آثار شکنجه باشد.
در را که باز کردند، با پیکر بوگرفته و فساد نعشی پیکرش مواجه شدند، خانواده عاطفه اگر چه توسط نهادهای امنیتی تهدید شدند تا سکوت کنند، اما خانواده او به صراحت هرگونه خودکشی او را تکذیب کردند.
خواهر در جواب خانواده که به اعتراضات میرود، مراقب خودش باشد، گفته بود: «خون من از دیگران رنگین تر نیست»
#عاطفه_نعامی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد یوسف قنبرزادگان، ۳۰ آبان ۱۴۰۲
من یوسف قنبرزادگان دارابی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۱. بیست و چهار سالم بود، متولد۱۶ آذر ۱۳۷۷، اهل و ساکن شیراز و به تازگی توی یه دندونسازی شروع به کار کرده بودم.
با کشته شدن مهسا امینی و شروع اعتراضات سراسری، منم برای اعتراض با هموطنام به خیابون رفتم تا حقمو فریاد بزنم. قبلش بهمادرم گفتم من باید برم تا دین خودمو به کشورم ادا کنم و بهش گفتم چقدر دوستش دارم. شب ۳۰ آبان ۱۴۰۱ بود که با دوستام به حمایت از دخترای سرزمینم به خیابونا رفتم. سرکوبگرا به مردم حمله ور شدن و به سمتشون شلیک میکردن که ناگهان به یکی از دوستام تیراندازی شد و اون زخمی شد، من سعی کردم برای کمک به دوستم اونو به محل کارش ببرم که ناگهان مامورا سر رسیدن. دوست زخمی منو یه نفر برد بیمارستان، من موندم و مامورا، اونا بمن حمله کردن و مورد ضرب و شتم قرار دادن، من کشته شدم.…
صبح روز ۲۷ آبان خانوادم خیلی نگران بودن و تمام شب منتظرم بودن. یه شخص غریبه باهاشون تماس گرفت و گفت که من تصادف کردم و توی بیمارستانم. خانوادم رفتن بیمارستان و پیکر بیجون منو دیدن... آثاری از جراحت روش دیده نمیشد، فقط زیر یکی از چشمام کبود بود و پشت سرم اثر ضربه شدید کاملا مشخص بود.
بعد از کشته شدنم خبرگزاریهای دولتی اعلام کردن که جریان کشته شدن من مربوط به یه تصادف توی یکی از کوچه های خیابون قصرالدشت شیراز بوده که آمبولانس به اون محل اعزام شده بوده. طبق او گزارش چهار نفر سوار یه موتور سیکلت بودن که تصادف کردن و دوتاشون درجا کشته شدن. اونا گفتن سر و سینه من دچار جراحات زیادی بوده و همین باعث شده در اتاق احیا از بین برم. ولی در واقع اون روز وقتی پدر و مادرم اومدن بیمارستان مامورای امنیتی اونا رو توی اتاق احیا زندانی کردن و تهدیدشون کردن که فقط در صورتیکه امضا کنن من در اثر تصادف فوت شدم جنازه رو بهشون تحویل میدن. اونا پدر و مادرم رو مجبور کردن برگه ها رو امضا کنن. همه اطرافیام میدونن که اون سناریوی تصادف دروغ بود همه میدونستن من ۱۲۰ کیلوگرم وزن داشتم و نمیتونستم با سه نفر دیگه روی یه موتور بشینم.
من مظلومانه در زادگاهم شیراز به خاک سپرده شدم….
مراسم چهلم هم در تاریخ ۲۷ آذر ماه برگزار شد.💔
ویدیو از من و تو
متن از کاربر لعبت در توییتر
#یوسف_قنبرزادگان #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
من یوسف قنبرزادگان دارابی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۱. بیست و چهار سالم بود، متولد۱۶ آذر ۱۳۷۷، اهل و ساکن شیراز و به تازگی توی یه دندونسازی شروع به کار کرده بودم.
با کشته شدن مهسا امینی و شروع اعتراضات سراسری، منم برای اعتراض با هموطنام به خیابون رفتم تا حقمو فریاد بزنم. قبلش بهمادرم گفتم من باید برم تا دین خودمو به کشورم ادا کنم و بهش گفتم چقدر دوستش دارم. شب ۳۰ آبان ۱۴۰۱ بود که با دوستام به حمایت از دخترای سرزمینم به خیابونا رفتم. سرکوبگرا به مردم حمله ور شدن و به سمتشون شلیک میکردن که ناگهان به یکی از دوستام تیراندازی شد و اون زخمی شد، من سعی کردم برای کمک به دوستم اونو به محل کارش ببرم که ناگهان مامورا سر رسیدن. دوست زخمی منو یه نفر برد بیمارستان، من موندم و مامورا، اونا بمن حمله کردن و مورد ضرب و شتم قرار دادن، من کشته شدم.…
صبح روز ۲۷ آبان خانوادم خیلی نگران بودن و تمام شب منتظرم بودن. یه شخص غریبه باهاشون تماس گرفت و گفت که من تصادف کردم و توی بیمارستانم. خانوادم رفتن بیمارستان و پیکر بیجون منو دیدن... آثاری از جراحت روش دیده نمیشد، فقط زیر یکی از چشمام کبود بود و پشت سرم اثر ضربه شدید کاملا مشخص بود.
بعد از کشته شدنم خبرگزاریهای دولتی اعلام کردن که جریان کشته شدن من مربوط به یه تصادف توی یکی از کوچه های خیابون قصرالدشت شیراز بوده که آمبولانس به اون محل اعزام شده بوده. طبق او گزارش چهار نفر سوار یه موتور سیکلت بودن که تصادف کردن و دوتاشون درجا کشته شدن. اونا گفتن سر و سینه من دچار جراحات زیادی بوده و همین باعث شده در اتاق احیا از بین برم. ولی در واقع اون روز وقتی پدر و مادرم اومدن بیمارستان مامورای امنیتی اونا رو توی اتاق احیا زندانی کردن و تهدیدشون کردن که فقط در صورتیکه امضا کنن من در اثر تصادف فوت شدم جنازه رو بهشون تحویل میدن. اونا پدر و مادرم رو مجبور کردن برگه ها رو امضا کنن. همه اطرافیام میدونن که اون سناریوی تصادف دروغ بود همه میدونستن من ۱۲۰ کیلوگرم وزن داشتم و نمیتونستم با سه نفر دیگه روی یه موتور بشینم.
من مظلومانه در زادگاهم شیراز به خاک سپرده شدم….
مراسم چهلم هم در تاریخ ۲۷ آذر ماه برگزار شد.💔
ویدیو از من و تو
متن از کاربر لعبت در توییتر
#یوسف_قنبرزادگان #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قتل ۷ مهرماه اتفاق افتاده، دانشآموزی ۱۶ساله قربانی کودکهمسری، که گلولهباران شد.
آنهایی که هفتم مهر ۱۴۰۲ جسم بیجان فاطمه را در بیمارستان سردشت دیده بودند، میگویند لباسش کاملا سوراخسوراخ شده بود.
فاطمه متولد چهاردهم اسفند ۱۳۸۵، توسط پسرعمو و همسر خود شهاب که ۱۵ سال از او بزرگتر بود به قتل رسید، فقط یک سال بعد از ازدواج اجباری با پسرعمویش.
بعد از ازدواج، شهاب به دلیل درگیری و چاقوکشی و زخمیکردن دو نفر به زندان میافتد و فاطمه تصمیم میگیرد جدا شود.
خانواده و آشنایان صدای شهاب را شنیده بودند که میگفت: «اگر طلاق بگیری، پیدایت میکنم و جنازهات را تحویل خانوادهات میدهم».
با آنکه اجازه تحصیل را از او گرفته بودند، اما در مدرسه ثبتنام کرد، روپوش و کتاب گرفت.
روپوشی که عمرش به پوشیدن آن قد نداد.
روزنامه شرق مینویسد:
«ظهر هفتم مهر ماه صدای شلیک چند گلوله در خانه پدری همه همسایهها را وحشتزده به کوچه کشاند. روزهای قبل شوهر از زندان پیغام میفرستاد که فاطمه باید به منزل پدر و مادر من برود ولی دستش به جایی بند نبود. تا اینکه پایش را از زندان بیرون گذاشت، اسلحهای تهیه کرد و به سمت منزل مادر فاطمه رفت. پدر در خانه نبود. سراغ فاطمه رفت. فاطمه به سمت در ورودی خانه فرار میکند اما درست همان لحظه شهاب یک تیر به سمت او شلیک میکند. دخترک چند متری از دم در خانه دور میشود و بر زمین میافتد. با آنکه دیگر جانی در بدنش نبود اما شهاب گلولههای بعدی را هم به او شلیک میکند. سر، پهلو، سینه و گردنش گلولهباران شده بود.»
این قتل زوایای تاریک مردسالاری، کودکهمسری و نبود قانون برای حمایت از زنان و دختران را بیش از پیش روشن میکند.
این تاریکی و سیاهی بر زندگی دختران ایرانی سایه افکنده، فقط نامها عوض نمیشوند فاطمه بریهی غزل حیدری فاطمهای که امروز داستانش را خواندیم نه اینها فقط نام نیستند که زندگی و جوانی و آرزوهایی هستند که جمهوری اسلامی با اعمال قوانین ضدزن و تقویت ساختارهای مردسالارانه مسبب اصلی قتل آنها ست.
در سال ۱۳۹۸ خبرگزاری ایسنا نوشت «بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه» در ایران رخ میدهد که البته بدیهیست تعداد این قبیل قتلها بسی بیش از اینها ست.
#زن_کشی #دخترکشی #یاری_مدنی_توانا
#زنان
@Tavaana_TavaanaTech
آنهایی که هفتم مهر ۱۴۰۲ جسم بیجان فاطمه را در بیمارستان سردشت دیده بودند، میگویند لباسش کاملا سوراخسوراخ شده بود.
فاطمه متولد چهاردهم اسفند ۱۳۸۵، توسط پسرعمو و همسر خود شهاب که ۱۵ سال از او بزرگتر بود به قتل رسید، فقط یک سال بعد از ازدواج اجباری با پسرعمویش.
بعد از ازدواج، شهاب به دلیل درگیری و چاقوکشی و زخمیکردن دو نفر به زندان میافتد و فاطمه تصمیم میگیرد جدا شود.
خانواده و آشنایان صدای شهاب را شنیده بودند که میگفت: «اگر طلاق بگیری، پیدایت میکنم و جنازهات را تحویل خانوادهات میدهم».
با آنکه اجازه تحصیل را از او گرفته بودند، اما در مدرسه ثبتنام کرد، روپوش و کتاب گرفت.
روپوشی که عمرش به پوشیدن آن قد نداد.
روزنامه شرق مینویسد:
«ظهر هفتم مهر ماه صدای شلیک چند گلوله در خانه پدری همه همسایهها را وحشتزده به کوچه کشاند. روزهای قبل شوهر از زندان پیغام میفرستاد که فاطمه باید به منزل پدر و مادر من برود ولی دستش به جایی بند نبود. تا اینکه پایش را از زندان بیرون گذاشت، اسلحهای تهیه کرد و به سمت منزل مادر فاطمه رفت. پدر در خانه نبود. سراغ فاطمه رفت. فاطمه به سمت در ورودی خانه فرار میکند اما درست همان لحظه شهاب یک تیر به سمت او شلیک میکند. دخترک چند متری از دم در خانه دور میشود و بر زمین میافتد. با آنکه دیگر جانی در بدنش نبود اما شهاب گلولههای بعدی را هم به او شلیک میکند. سر، پهلو، سینه و گردنش گلولهباران شده بود.»
این قتل زوایای تاریک مردسالاری، کودکهمسری و نبود قانون برای حمایت از زنان و دختران را بیش از پیش روشن میکند.
این تاریکی و سیاهی بر زندگی دختران ایرانی سایه افکنده، فقط نامها عوض نمیشوند فاطمه بریهی غزل حیدری فاطمهای که امروز داستانش را خواندیم نه اینها فقط نام نیستند که زندگی و جوانی و آرزوهایی هستند که جمهوری اسلامی با اعمال قوانین ضدزن و تقویت ساختارهای مردسالارانه مسبب اصلی قتل آنها ست.
در سال ۱۳۹۸ خبرگزاری ایسنا نوشت «بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه» در ایران رخ میدهد که البته بدیهیست تعداد این قبیل قتلها بسی بیش از اینها ست.
#زن_کشی #دخترکشی #یاری_مدنی_توانا
#زنان
@Tavaana_TavaanaTech
آیتالله کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران، گفت:
«حضور فیزیکی سران بیعقل، بیشعور، بیرحم و بیشرافت کشورهای غربی در اسرائیل، نشان داد همه قدرتها، آدمبرفی هستند.»
شنیدن این سخنان گزاف و بیهوده از این اشخاص، شاید عجیب نباشد اما زمانی باید به آنها بیشتر توجه کرد که یادآور شویم بودجه ایران برای پرورش چنین انسانهایی از بین میرود به جای تعلیم دانشآموزان و کودکان ایرانی.
در حالیکه مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بودجهای برای ایمنسازی مدارس وجود ندارد، اما همین مجلس شورای اسلامی
۵۱ میلیارد تومان به ستاد اقامه نماز، اختصاص میدهد.
۲۶۸ میلیارد تومان به موسسه آموزشی پژوهشی خمینی میدهد.
۵۲۰ میلیارد تومان به شورای عالی انقلاب فرهنگی
و
۱۲۶ میلیارد تومان هم به ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر میدهد.
نظر شما درباره سخنان آیتالله صدیقی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#بودجه
#فقر_فساد_گرونی
@Tavaana_TavaanaTech
«حضور فیزیکی سران بیعقل، بیشعور، بیرحم و بیشرافت کشورهای غربی در اسرائیل، نشان داد همه قدرتها، آدمبرفی هستند.»
شنیدن این سخنان گزاف و بیهوده از این اشخاص، شاید عجیب نباشد اما زمانی باید به آنها بیشتر توجه کرد که یادآور شویم بودجه ایران برای پرورش چنین انسانهایی از بین میرود به جای تعلیم دانشآموزان و کودکان ایرانی.
در حالیکه مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بودجهای برای ایمنسازی مدارس وجود ندارد، اما همین مجلس شورای اسلامی
۵۱ میلیارد تومان به ستاد اقامه نماز، اختصاص میدهد.
۲۶۸ میلیارد تومان به موسسه آموزشی پژوهشی خمینی میدهد.
۵۲۰ میلیارد تومان به شورای عالی انقلاب فرهنگی
و
۱۲۶ میلیارد تومان هم به ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر میدهد.
نظر شما درباره سخنان آیتالله صدیقی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#بودجه
#فقر_فساد_گرونی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مکاتبات و مراسلات زندانیان
زندانی هر زندانی در صورتی که ممنوع ملاقات نباشد، حق دارد هفتهای ۲ نامه برای اعضای خانواده یا دوستان و بستگان، یا وکیل خود، یا مقامهای قضائی بفرستد. علاوه بر آن، هر زندانی میتواند در ماه یک نامه هم برای مقامات رسمی کشور – مثل رئیسجمهور یا رئیس قوه قضاییه – بنویسید و ارسال کند.
زندانیانی که ممنوعملاقات هستند هم در صورت لزوم میتوانند با اجازه دادستان یا مقام قضائی – مثل قاضی یا بازپرس پروندهشان – برای وکیل یا خانواده خود نامه بنویسند و ارسال کنند.
سایت:
https://tavaana.org/prisoners_rights59/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=soaqQ0j9_Z8
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/sp0ugvvj4zda
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانی هر زندانی در صورتی که ممنوع ملاقات نباشد، حق دارد هفتهای ۲ نامه برای اعضای خانواده یا دوستان و بستگان، یا وکیل خود، یا مقامهای قضائی بفرستد. علاوه بر آن، هر زندانی میتواند در ماه یک نامه هم برای مقامات رسمی کشور – مثل رئیسجمهور یا رئیس قوه قضاییه – بنویسید و ارسال کند.
زندانیانی که ممنوعملاقات هستند هم در صورت لزوم میتوانند با اجازه دادستان یا مقام قضائی – مثل قاضی یا بازپرس پروندهشان – برای وکیل یا خانواده خود نامه بنویسند و ارسال کنند.
سایت:
https://tavaana.org/prisoners_rights59/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=soaqQ0j9_Z8
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/sp0ugvvj4zda
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن محقق، مولف و ادیب بزرگ ایرانی و صاحب صدها تالیف، ترجمه و مقاله بود که اخیرا درگذشت.
او در وصیتنامهاش تاکیدکرده تا درآمد حاصل از آثارش را صرف نگهداری از آرامگاه فردوسی در توس کنند و پیکرش را در دامنهی کوه بینالود به خاک بسپرند:
«خواست من است که چون روز محتوم فرار رسد جنازه را از دانشگاه تهران گذرانده به نیشابور انتقال دهند و از آنجا ببرند و در دامنه کوه بینالود به خاک بسپارند. خراسان پرتاریخترین ایالت ایران است و نیشابور فراکشیدهترین شهر ایران. اگر فوت من در خارج از ایران صورت گرفت جنازه به ایران انتقال داده شود.
آنچه از من برجای مانده کتابهاست؛ امتیاز چاپ و تجدید چاپ آن را به نهاد آرامگاه فردوسی واگذار میکنم. عواید حاصل از آنها به عنوان حقالتالیف، صرف گلکاری و زیباسازی محوطه آرامگاه و جاده مشهد به توس خواهد شد. امیدوارم که این خواستها به خوبی اجرا شود.
از خانواده، همسر، دوستان و خوانندگانم خداحافظی میکنم. بر روی گور من علاوه بر اسم، تاریخ تولد، و مرگ، این بیت حافظ نوشته خواهد شد:
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن #یاری_مدنی_توانا #فردوسی
@Tavaana_TavaanaTech
او در وصیتنامهاش تاکیدکرده تا درآمد حاصل از آثارش را صرف نگهداری از آرامگاه فردوسی در توس کنند و پیکرش را در دامنهی کوه بینالود به خاک بسپرند:
«خواست من است که چون روز محتوم فرار رسد جنازه را از دانشگاه تهران گذرانده به نیشابور انتقال دهند و از آنجا ببرند و در دامنه کوه بینالود به خاک بسپارند. خراسان پرتاریخترین ایالت ایران است و نیشابور فراکشیدهترین شهر ایران. اگر فوت من در خارج از ایران صورت گرفت جنازه به ایران انتقال داده شود.
آنچه از من برجای مانده کتابهاست؛ امتیاز چاپ و تجدید چاپ آن را به نهاد آرامگاه فردوسی واگذار میکنم. عواید حاصل از آنها به عنوان حقالتالیف، صرف گلکاری و زیباسازی محوطه آرامگاه و جاده مشهد به توس خواهد شد. امیدوارم که این خواستها به خوبی اجرا شود.
از خانواده، همسر، دوستان و خوانندگانم خداحافظی میکنم. بر روی گور من علاوه بر اسم، تاریخ تولد، و مرگ، این بیت حافظ نوشته خواهد شد:
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن #یاری_مدنی_توانا #فردوسی
@Tavaana_TavaanaTech
مجاهد کورکوری، زندانی در زندان شیبان اهواز، از حق تماس تلفنی و حق ملاقات محروم شده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی به هرانا گفته است:
«آقای کورکوری از اوایل آبانماه، در یکی از سلولهای انفرادی زندان شیبان اهواز به سر میبرد. همچنین از آن زمان تاکنون، به دستور مسئولان زندان امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده از وی سلب شده است.
این موضوع افزایش نگرانیهای خانواده مجاهد کوکوری را در پی داشته است.»
این در حالیست که داشتن ارتباط با وکلِ مدافع، اعضای خانواده، بستگان و آشنایان، از حقوق اولیه هر زندانی است و هیچ مقامی نمیتواند زندانی را از این حق محروم کند.
یادآور میشویم مجاهد کورکوری، نهم آبانماه سال جاری، به دلیل ضربوجرح ماموران زندان به بیمارستان منتقل شد. و پس از سه روز علیرغم ناتمامماندن مراحل درمان به زندان شیبان اهواز بازگردانده شد. از آنزمان این زندانی در سلول انفرادی است.
عباس (مجاهد) کورکوری، شهروند ساکن ایذه پیشتر توسط دادگاه انقلاب اهواز از بابت اتهاماتی از جمله «محاربه و افساد فی الارض» به اعدام محکوم شده بود.
مرکز رسانه قوه قضاییه در این خصوص مدعی است که آقای کورکوری متهم به قتل کیان پیرفلک، کودک جانباخته در جریان انقلاب زن زندگی آزادی است.
البته خانواده پیرفلک بارها این ادعا را رد کردهاند و مادر کیان که هنگام تیراندازی همراه فرزندش بود شهادت داده فرزند او در پی تیراندازی نیروهایی با وابستگی رسمی جمهوری اسلامی جان خود را از دست داده است.
#مجاهد_کورکور
#کیان_پیرفلک
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی به هرانا گفته است:
«آقای کورکوری از اوایل آبانماه، در یکی از سلولهای انفرادی زندان شیبان اهواز به سر میبرد. همچنین از آن زمان تاکنون، به دستور مسئولان زندان امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده از وی سلب شده است.
این موضوع افزایش نگرانیهای خانواده مجاهد کوکوری را در پی داشته است.»
این در حالیست که داشتن ارتباط با وکلِ مدافع، اعضای خانواده، بستگان و آشنایان، از حقوق اولیه هر زندانی است و هیچ مقامی نمیتواند زندانی را از این حق محروم کند.
یادآور میشویم مجاهد کورکوری، نهم آبانماه سال جاری، به دلیل ضربوجرح ماموران زندان به بیمارستان منتقل شد. و پس از سه روز علیرغم ناتمامماندن مراحل درمان به زندان شیبان اهواز بازگردانده شد. از آنزمان این زندانی در سلول انفرادی است.
عباس (مجاهد) کورکوری، شهروند ساکن ایذه پیشتر توسط دادگاه انقلاب اهواز از بابت اتهاماتی از جمله «محاربه و افساد فی الارض» به اعدام محکوم شده بود.
مرکز رسانه قوه قضاییه در این خصوص مدعی است که آقای کورکوری متهم به قتل کیان پیرفلک، کودک جانباخته در جریان انقلاب زن زندگی آزادی است.
البته خانواده پیرفلک بارها این ادعا را رد کردهاند و مادر کیان که هنگام تیراندازی همراه فرزندش بود شهادت داده فرزند او در پی تیراندازی نیروهایی با وابستگی رسمی جمهوری اسلامی جان خود را از دست داده است.
#مجاهد_کورکور
#کیان_پیرفلک
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنجشنبه هفته گذشته سالگرد جانباختن کشتهشدگان شهر سمیرم در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بود، ولی از طرف اداره اطلاعات خانواده این عزیزان را تهدید کردند و وهیچ کدام از خانوادهها نتوانستند بر سر مزار عزیزانشان حاضر شوند. اما خانواده مسلم هوشنگی از جانباختگان راه آزادی، پس از یک هفته روز گذشته ۲ آذر ۱۴۰۲ با حضور بر سر مزار او برایش مراسمی برگزار کردند.
ا
مسلم متولد ۱۳۶۷ و اهل سمیرم بود در ۱۵ سالگی ناچار به ترک تحصیل شده و به کارگری پرداخت در جریان خیزش انقلابی، در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در اعتراضات مردمی سمیرم شرکت کرد و با شلیک نیروهای سرکوب کشته شد.
#مسلم_هوشنگی #سمیرم #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ا
مسلم متولد ۱۳۶۷ و اهل سمیرم بود در ۱۵ سالگی ناچار به ترک تحصیل شده و به کارگری پرداخت در جریان خیزش انقلابی، در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در اعتراضات مردمی سمیرم شرکت کرد و با شلیک نیروهای سرکوب کشته شد.
#مسلم_هوشنگی #سمیرم #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برگزاری مراسم سالگرد کاروان قادرشکری، با چند روز تاخیر بر سر مزارش
پیرانشهر، ۳ آذر ۱۴۰۲
۲۹ آبان مصادف با اولین سالگرد جانباختن کاروان قادر شکری بود.
کاروان قادرشکری، نوجوان ۱۶ ساله اهل #پیرانشهر بود که ۲۹ آبان ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات مردمی در این شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی جان خود را از دست داد.
- چندی پیش ویدیویی منتشر شده بود که نشان میداد سنگ مزار کاروان را خراب کرده بودند.
#مهسا_امينى #انقلاب_ملی #کاروان_قادرشکری #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیرانشهر، ۳ آذر ۱۴۰۲
۲۹ آبان مصادف با اولین سالگرد جانباختن کاروان قادر شکری بود.
کاروان قادرشکری، نوجوان ۱۶ ساله اهل #پیرانشهر بود که ۲۹ آبان ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات مردمی در این شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی جان خود را از دست داد.
- چندی پیش ویدیویی منتشر شده بود که نشان میداد سنگ مزار کاروان را خراب کرده بودند.
#مهسا_امينى #انقلاب_ملی #کاروان_قادرشکری #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پدر و مادر هیمن امان، در سالگرد جانباختن او عزاداری میکنند.
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر و مادر هیمن امان، در سالگرد جانباختن او عزاداری میکنند.
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اتهامات مریم شکرانی، روزنامهنگار؛
«نشر اکاذیب» و «تبلیغ علیه نظام»، تنها به دلیل بازنشر اخبار رسانههای داخلی
شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه در اقدامی عجیب بازنشر خبر منتشر شده از سوی رسانههای داخلی مجوزدار در ایران مصداق «نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام» تشخیص داده و به استناد آن برای مریم شکرانی، روزنامهنگار، کیفرخواست صادر کرده است.
بنابر کیفرخواست صادره دو بازنشر خبر از رسانههای داخلی در ایران درباره آرمیتا گراوند و همچنین انتشار این حقیقت از سوی مریم شکرانی که روزنامهنگاران اجازه تحقیق و نگارش درباره آرمیتا را ندارند، به عنوان افعال مجرمانه مصداق اتهام «نشر اکاذیب» و «تبلیغ علیه نظام» محسوب شدهاند.
شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه همچنین در اقدام غیر قانونی دیگری، پرونده تشکیل شده علیه این روزنامهنگار را به جای مرجع صالح به شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کارکنان دولت فرستاده؛ در حالی که بنا بر قانون مرجع رسیدگی به اتهام تبلیغ علیه نظام دادگاه انقلاب است.
مریم شکرانی، روزنامهنگار، در یک سال اخیر با دو پرونده علیه خود مواجه شده که نخستین پرونده او با اتهام تبلیغ علیه نظام بوده که در آن پرونده شامل بخشنامه عفو عمومی شد.
#مریم_شکرانی #بازداشت_روزنامه_نگاران
#آزادی_بیان #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaGech
«نشر اکاذیب» و «تبلیغ علیه نظام»، تنها به دلیل بازنشر اخبار رسانههای داخلی
شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه در اقدامی عجیب بازنشر خبر منتشر شده از سوی رسانههای داخلی مجوزدار در ایران مصداق «نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام» تشخیص داده و به استناد آن برای مریم شکرانی، روزنامهنگار، کیفرخواست صادر کرده است.
بنابر کیفرخواست صادره دو بازنشر خبر از رسانههای داخلی در ایران درباره آرمیتا گراوند و همچنین انتشار این حقیقت از سوی مریم شکرانی که روزنامهنگاران اجازه تحقیق و نگارش درباره آرمیتا را ندارند، به عنوان افعال مجرمانه مصداق اتهام «نشر اکاذیب» و «تبلیغ علیه نظام» محسوب شدهاند.
شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه همچنین در اقدام غیر قانونی دیگری، پرونده تشکیل شده علیه این روزنامهنگار را به جای مرجع صالح به شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کارکنان دولت فرستاده؛ در حالی که بنا بر قانون مرجع رسیدگی به اتهام تبلیغ علیه نظام دادگاه انقلاب است.
مریم شکرانی، روزنامهنگار، در یک سال اخیر با دو پرونده علیه خود مواجه شده که نخستین پرونده او با اتهام تبلیغ علیه نظام بوده که در آن پرونده شامل بخشنامه عفو عمومی شد.
#مریم_شکرانی #بازداشت_روزنامه_نگاران
#آزادی_بیان #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaGech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ثنا دختر جاویدنام شمال خدریپور به یاد پدرش در مسیر مدرسه
هر روز آهنگ مورد علاقه پدرش را می خواند
شمال خدری پور یکی دیگر از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است کە در شهر مهاباد با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم زخمی و بعد از چند روز، در روز سوم آذر ماە جان باخت.
شمال خدیری پور در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود:
«برای آزادی لازم نیست زمین و آسمان را فتح کنید، تنها کافیست خودتان را نفروشید»
#شمال_خدری_پور #مهاباد #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هر روز آهنگ مورد علاقه پدرش را می خواند
شمال خدری پور یکی دیگر از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است کە در شهر مهاباد با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم زخمی و بعد از چند روز، در روز سوم آذر ماە جان باخت.
شمال خدیری پور در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود:
«برای آزادی لازم نیست زمین و آسمان را فتح کنید، تنها کافیست خودتان را نفروشید»
#شمال_خدری_پور #مهاباد #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سلام توانا این گرافیتیهای اعتراضی رو جلوی اتوبان شیخ فضلالله تهران کشیدن
زندانی سیاسی آزاد باید گردد ✊»
- ویدیوی ارسالی از مخاطبان توانا
#زندانی_سیاسی #گرافیتی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانی سیاسی آزاد باید گردد ✊»
- ویدیوی ارسالی از مخاطبان توانا
#زندانی_سیاسی #گرافیتی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه حیدری، خواهر جاویدنام جواد حیدری از کشتهشدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، با انتشار ویدیویی از زهرا سعیدیانجو، خواهر میلاد که در ایذه کشته شد نوشت:
«خودش را بارها زندانی کردند و سر هر کاری میرفت اخراجش میکردند. بلاخره مدتی پیش، برگشت ایذه که بلال بفروشد و به خانوادهاش کمک کند. قبل سالگرد میلاد گفت: «کاش پدرم بود تا بار این همه مسئولیت را گردن میگرفت.»
#زهرا_سعیدیان_جو #میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خودش را بارها زندانی کردند و سر هر کاری میرفت اخراجش میکردند. بلاخره مدتی پیش، برگشت ایذه که بلال بفروشد و به خانوادهاش کمک کند. قبل سالگرد میلاد گفت: «کاش پدرم بود تا بار این همه مسئولیت را گردن میگرفت.»
#زهرا_سعیدیان_جو #میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تصویری از مرگت
از جاودانگیت،
ازآن تیری که از گردنت رد شد،
پیشانی که زخمی شد،
از سر ولباس خاکیت
از موهای ریخته در صورتت و آغشته به خونت
از نفسهای آخرت
از آخرین کلامت
که بر لبانت نقش بست
زمزمه واپسینت
صدایت که نشنیدم
حرفی که نزدی
دردی که کشیدی
کلامی که ادا نشد
زخمی که برتنت نشست
وروحی که آسمانی شد
حلقه زدن مردم
به دورت.
تماسی که گرفته شد
اورژانسی که نیامد
و تن بی جانی
که به بیمارستان نرسید
این همه را دیدم برادر
شنیدم برادر
یکبار دیگر
بعد از یکسال
برای
مظلومیتت
مردم
برادر
برای مظلومتیت مردم داداشی ..»
از صفحه هستی خزایی
#عرفان_خزایی #یادمون_نمیره #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تصویری از مرگت
از جاودانگیت،
ازآن تیری که از گردنت رد شد،
پیشانی که زخمی شد،
از سر ولباس خاکیت
از موهای ریخته در صورتت و آغشته به خونت
از نفسهای آخرت
از آخرین کلامت
که بر لبانت نقش بست
زمزمه واپسینت
صدایت که نشنیدم
حرفی که نزدی
دردی که کشیدی
کلامی که ادا نشد
زخمی که برتنت نشست
وروحی که آسمانی شد
حلقه زدن مردم
به دورت.
تماسی که گرفته شد
اورژانسی که نیامد
و تن بی جانی
که به بیمارستان نرسید
این همه را دیدم برادر
شنیدم برادر
یکبار دیگر
بعد از یکسال
برای
مظلومیتت
مردم
برادر
برای مظلومتیت مردم داداشی ..»
از صفحه هستی خزایی
#عرفان_خزایی #یادمون_نمیره #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
« #حوری به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان برای حمايت از زنان سرزمینمان ایران
به امید روز های شاد و رنگی براي تمام اقوام و جنسیتهای كشور عزيزمان ايران 🙏🏻☀️💎»
با صدای :
دانیال مقدم، صبا کمالی و سحر زکریا
#نه_به_خشونت_علیه_زنان #روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان #حقوق_زنان #صدای_زن #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به امید روز های شاد و رنگی براي تمام اقوام و جنسیتهای كشور عزيزمان ايران 🙏🏻☀️💎»
با صدای :
دانیال مقدم، صبا کمالی و سحر زکریا
#نه_به_خشونت_علیه_زنان #روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان #حقوق_زنان #صدای_زن #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نسل زد و ضد!
سردار مجتبی باستان، مسئول بسیج دانشآموزی: «نسل زد مربوط به کشورهای غربی است و در جامعه نوجوان ایران اسلامی چنین نسلی وجود ندارد.»
نسل زد یا Generation Z در تعریف جهانی به متولدان بین سالهای ۱۹۹۶-۲۰۱۰ میلادی (حدود ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹ خورشیدی) گفته میشود. این نسل با دسترسی به فضای اینترنت و فناوری دیجیتال شناخته میشود.
طرح از بهنام محمدی
https://tavaana.org/generation-z/
#نسل_زد #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سردار مجتبی باستان، مسئول بسیج دانشآموزی: «نسل زد مربوط به کشورهای غربی است و در جامعه نوجوان ایران اسلامی چنین نسلی وجود ندارد.»
نسل زد یا Generation Z در تعریف جهانی به متولدان بین سالهای ۱۹۹۶-۲۰۱۰ میلادی (حدود ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹ خورشیدی) گفته میشود. این نسل با دسترسی به فضای اینترنت و فناوری دیجیتال شناخته میشود.
طرح از بهنام محمدی
https://tavaana.org/generation-z/
#نسل_زد #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به بهانه ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
حجاب اجباری، کودک همسری، اسیدپاشی، تجاوز، آزار جنسی، آزار کلامی، آزار جسمی، تحقیر و سرکوب زنان به عنوان جنس دوم و .. همه و همه از جمله خشونتهایی است که قوانین ضد زنِ جمهوری اسلامی آنها را تشدید میکند!»
- تصویر و متن از صفحه خانم «ساناز باقری» کارتونیست
#نه_به_خشونت_علیه_زنان #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #کارتون
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حجاب اجباری، کودک همسری، اسیدپاشی، تجاوز، آزار جنسی، آزار کلامی، آزار جسمی، تحقیر و سرکوب زنان به عنوان جنس دوم و .. همه و همه از جمله خشونتهایی است که قوانین ضد زنِ جمهوری اسلامی آنها را تشدید میکند!»
- تصویر و متن از صفحه خانم «ساناز باقری» کارتونیست
#نه_به_خشونت_علیه_زنان #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #کارتون
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز سوم آذر ماە، مصادف با زادروز زانیار اللەمرادی، یکی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بود.
زانیار اللەمرادی در جریان اعتراضات در شهر سنندج، روز ۲٤ آبان ماە ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم جان باخت.
اگر این جوان را نمیکشتند، تازه الان ۲۶ ساله شده بود. جمهوری اسلامی، چه جانهای جوانی را گرفت. چه زندگیهایی را نابود کرد. جوانانی که در برابر ستمگران سینه سپر کردند و در راه آزادی جانشان را نثار کردند. این ایثارها مسئولیت ما را بیشتر میکند.
#زانیار_الله_مرادی #سنندج #نه_میبحشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زانیار اللەمرادی در جریان اعتراضات در شهر سنندج، روز ۲٤ آبان ماە ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم جان باخت.
اگر این جوان را نمیکشتند، تازه الان ۲۶ ساله شده بود. جمهوری اسلامی، چه جانهای جوانی را گرفت. چه زندگیهایی را نابود کرد. جوانانی که در برابر ستمگران سینه سپر کردند و در راه آزادی جانشان را نثار کردند. این ایثارها مسئولیت ما را بیشتر میکند.
#زانیار_الله_مرادی #سنندج #نه_میبحشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مریم عزیزم، فرشته عدالت وراستی فردا، ۵ آذرماه همان روزیست که تو را به بیدادگاه سیرجان احضار کردند به چه جرم وگناهی ؟به جرم دفاع از موکل ومعترض ۱۶ سالهات که هم از پدر وهم از مادر یتیم بود به جرم دفاع از دبیر سابقت که خود خواهر شهید بود وبرای مطالبات حقش در تجمعات شرکت کرده بود امروز یاد آور جو خفقان وبیعدالتی در دادگاههای حکومت اسلامیست که خود دم از عدالت وحق پرستی می زنند.
الهه صلح و دوستی امروز تو با پای خویش وبدون هیچ حکم جلبی به دادسرا مراجعه وسه بار اعلام حضور کردی اما به دستور دادستان وقاضی بی سواد وبیدادگرسیرجان همان قاضی ۲۶ سالهای که از حوزه علمیه برای قضاوت ناعادلانه به دادگاه آورده شده بودهمان قاضی شیطان صفتی که قبل از کیفر خواستت از کانون وکلای استان کرمان در خواست اشدمجازات وباطل.کردن پروانه وکالتت را داده بود همان قاضی قسی القلبی که در گزارشش مینویسد اگر با این خانم با اشدمجازات بر خورد نشود ما انقلابیون دلسرد میشویم اخه یکی نیست به این مرد بگه تو چه سهمی ازین انقلاب داشتی شما مفت ومجانی نشستید سر سفره انقلاب وبچههای نخبه وباسواد وباهوش ما را نابودکردید
امروز منشور حقوق بشر کوروش کبیر وسازمان حقوق بشرزیر سوال رفت امروز استقلال کانون وکلا زیر سوال رفت امروز همان روزیست که مهر وداغ ننگ بر پیشانی مجریان عدالت ودادگاههای ایران حک شد چراکه امروز مجسمه فرشته عدالت را شکستند چرا که امروز بر دستان کوچک اما پر توان الهه عدالت که برای شرافت شغلی اش قدم بر داشته بود دستبند زدند چرا که امروز عدالت وصلح ودوستی را در بند کشیدند واسیر کردند.امروز روز بزرگی در تاریخ رقم خواهدخورد وثبت خواهدشد.
دختر پاک ومعصومم امروز یاداور همان روزیست که تو با دستهای دستبند زده اما گره کرده فریاد براوردی من مانند شما نانم را درخون جوانان وطنم نمیزنم وامروز ان روز را برایم تداعی میکند که به قول خود قضات، توجوجه وکیل جلو قاضی مجتبی قدیمی ودادیار رضا محمدی که داشتند به مادرت که به خاطر اعتراض به رفتار زشت و وحشیانهای که با تو انجام میدادند توهین میکردند،شجاعانه ایستادی وگفتی شما در هر جایگاه ومنصبی که باشید حق هیچگونه توهین به مامان بنده را ندارید وکاش به جای داغ مهر پیشانیتان کمی شرافت وانسانیت داشتید....»
از صفحه مادر جاویدنام مریم آروین
متن کامل
#مریم_آروین #حقوق_بشر #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
الهه صلح و دوستی امروز تو با پای خویش وبدون هیچ حکم جلبی به دادسرا مراجعه وسه بار اعلام حضور کردی اما به دستور دادستان وقاضی بی سواد وبیدادگرسیرجان همان قاضی ۲۶ سالهای که از حوزه علمیه برای قضاوت ناعادلانه به دادگاه آورده شده بودهمان قاضی شیطان صفتی که قبل از کیفر خواستت از کانون وکلای استان کرمان در خواست اشدمجازات وباطل.کردن پروانه وکالتت را داده بود همان قاضی قسی القلبی که در گزارشش مینویسد اگر با این خانم با اشدمجازات بر خورد نشود ما انقلابیون دلسرد میشویم اخه یکی نیست به این مرد بگه تو چه سهمی ازین انقلاب داشتی شما مفت ومجانی نشستید سر سفره انقلاب وبچههای نخبه وباسواد وباهوش ما را نابودکردید
امروز منشور حقوق بشر کوروش کبیر وسازمان حقوق بشرزیر سوال رفت امروز استقلال کانون وکلا زیر سوال رفت امروز همان روزیست که مهر وداغ ننگ بر پیشانی مجریان عدالت ودادگاههای ایران حک شد چراکه امروز مجسمه فرشته عدالت را شکستند چرا که امروز بر دستان کوچک اما پر توان الهه عدالت که برای شرافت شغلی اش قدم بر داشته بود دستبند زدند چرا که امروز عدالت وصلح ودوستی را در بند کشیدند واسیر کردند.امروز روز بزرگی در تاریخ رقم خواهدخورد وثبت خواهدشد.
دختر پاک ومعصومم امروز یاداور همان روزیست که تو با دستهای دستبند زده اما گره کرده فریاد براوردی من مانند شما نانم را درخون جوانان وطنم نمیزنم وامروز ان روز را برایم تداعی میکند که به قول خود قضات، توجوجه وکیل جلو قاضی مجتبی قدیمی ودادیار رضا محمدی که داشتند به مادرت که به خاطر اعتراض به رفتار زشت و وحشیانهای که با تو انجام میدادند توهین میکردند،شجاعانه ایستادی وگفتی شما در هر جایگاه ومنصبی که باشید حق هیچگونه توهین به مامان بنده را ندارید وکاش به جای داغ مهر پیشانیتان کمی شرافت وانسانیت داشتید....»
از صفحه مادر جاویدنام مریم آروین
متن کامل
#مریم_آروین #حقوق_بشر #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا