آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مهران بصیر توانا، در این ویدیو خطاب به رهبران جمهوری اسلامی سخن می‌گوید و بیان می‌دارد که این شما هستید که اعتقادات مردم را از بین برده‌اید.
او که در جریان خیزش انقلابی وقتی از سفر کربلا برگشت با خبر کشته شدن فرزندش مواجه شد، فرزندی که امید زندگی و نان‌آور خانواده بود، شرح می‌دهد که طبق فیلم‌ها و شواهد موجود مهران برای یاری رسانی به زنی که تیر خورده بود و همچنان به سویش شلیک می‌کردند رفته بود و از پشت به او شلیک کردند.
او می‌گوید قاتل فرزندش قابل شناسایی است ولی حکومت تن به محکوم‌کردن این قتل نمی‌دهد.
او بیان می‌کند که کشتن جوانان ایران کار اسرائیل و عوامل خارجی نیست، بلکه «گرگ‌های خامنه‌ای» مردم را به گلوله بستند.
مادر مهران، که از خانواده‌ای مذهبی برخاسته است، جمهوری اسلامی را باعث دین‌گریزی معرفی می‌کند.

مهران بصیر توانا، جوان ۲۹ساله اهل فومن – ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در صومعه‌سرا – با اصابت گلوله مستقیم ماموران کشته شد. ماموران زمانی که او داشت به خانمی که تیر ساچمه‌ای خوده بود کمک می‌کرد، به قفسه سنه‌ا‌ش شلیک کردند و او را کشتند. (تیر از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج شده بود)

مهران، جوانی بود که مانند صدها شهروند دیگر، جمهوری اسلامی، در حالی زندگی را از آن‌ها گرفت که سرشار از شور زندگی و آرزو بودند. آن‌ها که تنها خواهان عدالت و داشتن یک زندگی عادی و آرام بودند.
در ویدیویی درباره مهران ساختیم، بیشتر با او آشنا شوید:

https://tavaana.org/mehrantavana/
در یوتیوب:
https://youtu.be/EKVlqarxCcA

#مهران_بصیر_توانا #مهران_توانا #گیلان #یادمون_نمیره #نه_به_جمهوری_اسلامی   #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
یک مهمانی معمولی، حمله نیروی انتظامی و مرگ جوان ۲۰ ساله در مشهد

پنجشنبه شب هفته‌ی پیش با حمله نیروی انتظامی به مهمانی مردم در مجموعه توریستی آبادگران مشهد، یک جوان ۲۰ ساله که قصد فرارداشته با سقوط از طبقه ششم این ساختمان جان خود را از دست داده‌است.

زورگویی حکومت نسبت به مردم و دخالت در خصوصی‌ترین حیطه‌های زندگی شهروندان در حالی صورت می‌گیرد که جمهوری‌اسلامی در برابر خارجی‌ها بسیار زبون و ذلیل بوده و حتی از کنار تجاوز گروه طالبان به مرزها و کشتن مرزبانان ایران به راحتی می‌گذرد!

#یاری_مدنی_توانا #حجاب_اجباری #جمهوری_اسلامی #مشهد

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
شگردهای حذف:
اتهام هرزگی جنسی- قسمت اول

استفاده از اتهام عامه‌پسند بی‌بند و باری جنسی، به طور کلی یکی از حربه‌های حذف ناباورمندان به دین رسمی‌ست. برای بخش‌های بزرگی از جامعه‌ی سنتی ایران که سیاست‌های جنسیتی فوق‌العاده محافظه‌کارانه در آن جریان دارد، چنین اتهامی علاوه بر جذابیت رسانه‌ای، بسیار تند و خطرناک است.

یکی دیگر از چهر‌هایی که به کارزار دولتی علیه ادیان غیررسمی پیوسته است، عبدالله شهبازی‌ست که علیه سنت‌گرایان به ویژه فریتیوف شوان و سیدحسین نصر تولید محتوا کرده است. شهبازی در کتاب «مریمیه: از فریتیوف شوان تا سیدحسین نصر»، رساله‌ای کوتاه را از شوان به فارسی ترجمه کرده است که در آن این نویسنده‌ی سنت‌گرا، از تقدس بدن انسان و سوابق آیینی و سنتی برهنگی صحبت می‌کند. (انتشارات تیسا ۱۳۹۳) شوان در این رساله از جمله نوشته است: «… حتی در سده‌ی نوزدهم در کشورهای مسلمان، قدیسانِ (اولیاءِ) کاملاً برهنه وجود داشتند و شاید هنوز هم در بعضی جاها باشند. در مورد آها سنت ظاهری اعتلاء یافته و طبق قانون درونی «فطرت» زندگی می‌کنند و کسی هم ایشان را خارج از اسلام نمی‌داند.» شهبازی با نقل و طرح مجدد این بخش از رساله می‌نویسد:

«تا آنجا که من می‌دانم در جهان اسلام، تقدیس برهنگی رویه‌ایست که سرمدکاشانی در حوالی نیمه‌ی سده‌ی هفدهم میلادی کوشید در هند رواج دهد… به نوشته‌ی والتر فیشل، سرمد در اوائل سده‌ی هفدهم میلادی در خانواده خاخامی یهودی در کاشان به دنیا آمد. فیشل نام او را محمد سعید سرمد و زمان مرگش را ۱۶۶۱ میلادی ذکر کرده است. نام بهودی‌اش معلوم نیست. در شیراز به اسلام گروید و به کسوت صوفیان درآمد و نام سرمد را برگزید و به سرمد کاشانی معروف شد. راهی هند شد. ابتدا در حیدرآباد دکن بود و در سال ۱۶۵۴ در دهلی. این مقارن است با نخستین سال‌های گشایش دفتر کمپانی هند شرقی انگلیس در بنگال…» («مریمیه» انتشارات تیسا، ۱۳۹۳، صص۲۲۵-۲۲۶)

همین بریده‌ی کوتاه از به اصطلاح «پژوهش» شهبازی، کلیدواژه‌های نمونه‌وار یک تئوری آشنا را در بردارد که تقریباً در تمامی محتواهایی از این دست دیده می شود: هرزگی جنسی زیر نام این «فرقه»ها در جریان است. سرچشمه‌ی تمامی این مفاسد هم طبق معمول یهودیانند و صوفیه هم سهمی دارند! ضمناً انگلیسی‌ها هم پشت پرده بوده‌اند!

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
گم‌شده‌ات همینجاست

برای ابراهیم شیما بابایی، و تمام ناپدیدشدگان‌قهری و خانواده‌هایشان.

  طرح از رضا عقیلی

https://tavaana.org/enforced_disappearance/

خانم شیما بابایی که در خارج از کشور ساکن است نزدیک به دو سال است که درباره ناپدید‌شدن پدرش می‌نویسد. او در یک ویدیو گفته بود که پدرش بعد از یک دوره زندگی مخفی در ایران، می‌خواست قاچاقی از مرز ایران رد شود، پس از مدتی قاچاق‌برها با خانم بابایی تماس گرفتند و گفتند که پدرت مرده است، بیا و جسدش را تحویل بگیر، اما او پس از پیگیری‌ها متوجه شد اثری از پدرش در آنجا نیست و گمان می‌کند که احتمالا تله‌ای بوده برای به دام انداختنش. خانم بابایی معتقد است که به احتمال زیاد پدرش قبل از خروج از ایران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده باشد. این ادعا توسط شاهدی تایید شده است و چند شبکه تلویزیونی برنامه‌هایی در این زمینه انتشار داده‌اند.

#ابراهیم_بابایی_کجاست؟ #ابراهیم_بابایی #ناپدیدشدگان_قهری #کارتون #خامنه_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گریز از شوروی به ایران : آناتولی مارچنکو، نویسنده «شهادت من»

- ترجمه: آموزشکده توانا

آناتولی تیخونوویچ مارچنکو فعال حقوق بشر و از مخالفان شوروی بود. مارچنکو در ابتدا به آرمان‌های شوروی اعتقاد داشت و حتی در ارتش شوروی خدمت می‌کرد. اما به تدریج، با مشاهده واقعیت‌ها از سیاست‌های دولت ناامید شد و شروع به انتقاد از رژیم نمود و به دلیل عقاید مخالف خود بارها بازداشت و زندانی شد. مارچنکو بیش از 20 سال از عمر خود را در زندان، اردوگاه‌های کار، و تبعید داخلی گذراند. با این وجود او فعالانه در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و سخنرانی علیه نقض حقوق بشر توسط دولت شوروی شرکت می‌کرد. او درباره بدرفتاری با زندانیان، فقدان آزادی بیان، آزادی تجمع، و سرکوب صداهای مخالف در اتحاد جماهیر شوروی مطالب زیادی نوشت. "شهادت من"، نام کتابی است از تجربیات او در طول شش سال زندگی در اردوگاه کار که مارچنکو را به شهرت رساند. این کتاب به صورت قاچاقی از اتحاد جماهیر شوروی خارج شد و در سال 1970 در غرب منتشر شد. این کتاب در ایران با عنوان «سیمای زنده‌بگوران» منتشر شده‌است.

مارچنکو دست کم یک بار در سال 1960 (1339 شمسی) تلاش کرد از اردوگاهی که در آن زندانی بود فرار کند، و به ایران بیاید. اما در عشق‌آباد و در حالی که بسیار به مرز ایران نزدیک شده بود دوباره دستگیر شد.

آناتولی مارچنکو در سن 48 سالگی در حالی که محکومیت 10 ساله خود را به اتهام "تحریک و تبلیغات ضد شوروی" در زندان چیستوپول درگذشت. به عقیده برخی او اولین مخالف دولت شوروی با شهرت جهانی بود است که در زندان درگذشت. در حالی که دیگر مخالفان برجسته، مانند آندری ساخاروف و آناتولی شارانسکی، با زندان و تبعید مواجه شدند اما در نهایت آزاد یا به غرب تبعید شدند. نوشته‌ها و فعالیت‌های مارچنکو به افزایش آگاهی جهانی در مورد تخلفات دولت شوروی و آغاز جنبش گسترده برای تغییر کمک شایانی نمود. اندکی پس از درگذشت او، گورباچف رهبر وقت شوروی فرمان آزادی گسترده زندانیان سیاسی را صادر نمود.


منبع: نیویورک‌تایمز
تصویر از garriwo.net


#ترجمه_توانا #یاری_مدنی_توانا #شوروی #توتالیتاریسم

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
شگردهای حذف -
یهودستیزی (قسمت اول)


دانستن شگردهایی که این حکومت برای کنترل جریان‌های دینی در جامعه در پیش می‌گیرد، مهم است به ویژه از این جهت که این شگردها، در حقیقت مانع‌سازی و مانع‌تراشی علیه یک حیات دینی بهنجار در جامعه است.

یهودستیزی: به نظر می‌رسد که یک جریان فکری- فرهنگی یهودستیزانه در فرهنگ ایرانی سابقه داشته باشد؛ این واقعیت تلخ نه فقط از ادبیات کلاسیک فارسی در عصر اسلامی، هویداست، بلکه حتی نشانه‌هایی در افسانه‌های ملی دارد. شخصیت براهام جهود در شاهنامه نمونه‌ای از تصویر منفی از یهودیان در فرهنگ ایرانی‌ست. تصویر منفی از یهودیان در ادبیات ملت‌های اروپایی هم وجود دارد که نظر به اقلیت دینی بودن یهودیان در جوامع مسیحی و مسلمان، امر غریبی نیست و احتیاج به تفسیرهای پیچیده ندارد.

دامنه‌ی این یهودستیزی از آثار ویلیام شکسپیر تا نوشته‌های رنه گنون سنت‌گرا کشیده شده است. گنون در «سیطره کمیت و علائم آخرزمان» با اشاره به تبار کوچ‌گر اقوام بنی‌اسرائیل، یهودیت امروز را حامل جنبه‌های شوم آوارگی و خانه‌به‌دوشی معرفی می‌کند! مطالعه‌ی ادبیات یهودستیزانه نشان می‌دهد که یهودستیزان در بیان علت دشمنی خود با یهودیت به تئوری‌های مختلفی متوسل می‌شوند؛ امری که می‌تواند نشان دهد یهودستیزی پدیده‌ای فرهنگی - یا ترجیحاً ضدفرهنگی -  است که تبیین جامعه‌شناختی و سیاسی برمی‌دارد. 

درباره تبار یهودی‌ستیزی در فرهنگ سیاسی انقلاب اسلامی پژوهش مستقلی انجام نشده است. همین‌طور، پایگاه‌های خبری و رسانه‌ای وابسته به دولت جمهوری اسلامی، از امیر توکل کامبوزیا به عنوان یکی از پیشگامان به اصطلاح «یهودشناسی» یاد می‌کنند: امیر توکل کامبوزیا از همکاران سیاسی کلنل محمدتقی‌خان پسیان بود که پس از شکست پسیان از قوای دولت قوام، دستگیر و به بیرجند تبعید شد. او در دوران رضا شاه پهلوی هم در ۱۳۱۲ مجدداً به زاهدان تبعید شد و تا آخر عمر در سیستان و بلوچستان زندگی کرد.

اگرچه کامبوزیا به کشاورزی در سیستان و بلوچستان مشغول بود، اما به تدریس زبان فرانسه و برگزاری جلسات تفسیر قرآن مبادرت کرد و تأسیس انجمنی نیمه‌مخفی به نام «انجمن حقایق اسلامی» هم در کارنامه اوست.

شمس‌الدین رحمانی از نویسندگان یهودستیز وابسته به حاکمیت جمهوری اسلامی، خود را شاگرد امیرتوکل کامبوزیا معرفی می‌کند. در قسمت دوم این یادداشت، گوشه‌ای از عقاید رحمانی و همکفرانش را گزارش خواهیم کرد.

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
گفت‌وگو در اینستاگرام

معرفی «قهرنام»
کمپین حمایت از آسیب‌دیدگان توسط عوامل جمهوری اسلامی

میهمان: دکتر لاله مهراد، روانشناس و استاد دانشگاه

میزبان: ماهمنیر رحیمی، روزنامه‌نگار


دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ / ۲۶ ژوئن
ساعت ۲۱ به وقت ایران

#مهسا_امینی #شکنجه #زندان #زندانیان_سیاسی #روانشناسی #سلامت_روان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن – هفده: دادخواهان

در داد، بر دادخواهان مبند / ز سوگند، مگذر؛ نگهدار پند (فردوسی).
داد، هم فعل دهش و پرداختن است، هم فریاد و فغان، هم عدل و قسط، و هم (طبق واژه‌نامه‌ دهخدا) معنای قانون و حق دارد. داد چیزی را دادن، یعنی حق چیزی را چنان که باید، ادا کردن. به داد کسی رسیدن، یعنی چنانکه سزاوار انصاف است، رفتار کردن.
به این ترتیب، ترکیباتی که در دوره‌ رضاشاه پهلوی برای مفاهیم و اصطلاحات حقوقی، در دستگاه قضاوت مدرن‌شده‌ آن روز، ابداع یا به کار گرفته شد، به تشخیص زبان‌شناسان و اهل دانش، دقیق و حساب‌شده بود؛ از جمله، دادگستری، دادستانی، دادستان، دادگری، دادگر، دادخواست، دادخواه و دادخواهی؛ یعنی: شکواییه به دادگاه بردن و طلب عدل کردن.
اما ای داد از بی‌دادهای ۴۴ سال ظلم پس از ۱۳۵۷ ایران، که چهار نسل را درهم سوزاند.  سند این سخن، شمار بی‌شمار شکایت‌های رسمی‌ای ست که داخل سیستم قضایی حکومت اسلامی مطرح یا بایگانی ‌شده، یا پرونده‌هایی که خارج ایران ثبت شده. تعداد سکوت‌ها هنگام ستم‌ها را نیز بر همه‌ اینها را بیفزاییم. 
طی تقریبا تمام ۱۶پادکست‌ پیشین «تصور کن»، در هر یک، به شکلی از ستم‌های نظام‌مند حکومت اسلامی، اشاره‌هایی کردیم؛ به‌ویژه آن بی‌دادها که طی جنبش «زن زندگی آزادی» بر جوانان رفت، و دادهایی که هنوز بلند است؛ از قتل زنده‌یاد مهسا/ ژینا امینی شروع کردیم؛ تا رسیدیم به چشم‌هایی که جمهوری اسلامی کور کرد. 
 امروز اما دقایقی از دادخواهان بگوییم و بشنویم؛ از آنها که همچنان شکایات قانونی در دست دارند علیه نقض حقوق اساسی انسانی.

https://tavaana.org/imagine17/

در یوتیوب:
https://youtu.be/-lxZSpEsXBo

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id606092105

در ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/PKUG2

#تصورکن #تصور_کن #پادکست #دادخواهی #دادخواهان #زمین_گرده #ما_باهم_هستیم #سرکوب_دادخواهان #به_جرم_دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو (کوثر) خورشیدی‌کیا، عضو تیم ملی و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا بود که ۱۸ آذر با شلیک مستقیم نیروهای یگان ویژه در شهر کرمانشاه بینایی چشم خود را از دست داد، او پس از آن در ویدیویی گفت از حضور در خیابان پشیمان نیستم چون به خاطر هدفی که داشتم، بینایی‌ یک چشمم را از دست دادم.
حالا چند ماه پس از جراحی‌های متعدد و قرار دادن پروتز چشم، دوباره تیراندازی با کمان را شروع کرده است. این زن با اراده با پشتکار و تمرین باز به هدف می‌زند.

mahbanou.khoshnoudi

#کوثر_خشنودی_کیا #مهبانو_خشنودی_کیا #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پلیس، ابزار سرکوب رژیم

گرافیتی‌کار: شبح

طبق گزارش دریافتی، این گرافیتی در شهرک اکباتان روی دیوار کشیده شد و ساعاتی بعد ماموران حکومتی آن را مخدوش کردند.

#گرافیتی #هنر_اعتراض #شهرک_اکباتان #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حبس‌آهنگ
برای توماج صالحی
طرح از رضا عقیلی
https://dadban.info/toomajsalehi/
منتشرشده در دادبان
@daadbaan2021
#توماج_صالحی
#انقلاب_ملی
#مهسا_امینی
#کارتون
#یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«قسم به خون یاران
ایستاده ایم تا پایان ✌️🏾❤️🕊

ایران زمین به وجود قهرمانان دلیر و شجاعی همچون شما به خود افتخار می‌کند و به خود می‌بالد ❤️🤍💚

شما اهریمنان ۴۵ سال تلاش کردید که سیاهی و تباهی را بر این مرز پرگهر حاکم کنید ، غافل از اینکه خدای رنگین کمان فرشتگانی در کالبد انسان را بر این سرزمین حاکم کرد ، شما در تصور سیاه و خام خود
می پندارید که بهترین فرزندان این سرزمین را کشته اید ، سخت در اشتباهید
جاوید نامان میهن همچون ستارگانی پرفروغ و بی افول تا همیشه در آسمان تاریخ ایران زمین خواهند درخشید ✨️🌟🩵

به زودی نور بر تاریکی پیروز خواهد شد
و ایران از خاکستر خود برخواهد خاست ❤️🤍💚

پاینده و جاوید باد نام قهرمانان این سرزمین»

متن و ویدیو از پوریا افضلی
puoria.afzali

#نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یادمون_نمیره #مهسا_امینی‌ #محمد_حسن_زاده #فرشته_احمدی #نیکا_شاکرمی #حمیدرضا_روحی و صدها جان‌باخته راه آزادی میهن #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زندان جای افراد خوب است،پدر من بدلیل اعتراض به ظلمی که به مردم شد اعتراض کرد و به زندان افتاد.»
این پاسخ فرزند احمدرضا حائری، زندانی سیاسی است وقتی از او در مدرسه سوال می‌کنند که «بابای تو کار بدی کرده که در زندان است؟»

احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، به اتهام «نشر اکاذیب» به سه ماه و یک روز زندان محکوم شده است، این حکم روز چهارشنبه ۳۱ خرداد به صورت غیابی و از سوی شعبه ۱۰۴۰ دادگاه کیفری ۲ تهران صادر شده است.

شاکی این پرونده، سازمان زندان‌های استان تهران بوده که نوشته‌های این زندانی سیاسی درباره مرگ دیگر زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در زندان را مصداق «نشر اکاذیب» دانسته است.

آقای حائری در سال ۱۴۰۰ از مرگ ساسان نیک‌نفس و امیرحسین حاتمی در زندان تهران بزرگ خبر داد.

این زندانی سیاسی، در شهریور سال ۱۴۰۱ به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی» به سه سال و هشت ماه زندان و به اتهام «فعالیت‌های تبلیغی علیه نظام» به هشت ماه حبس محکوم شده بود. او پیش از این نیز سابقه زندانی شدن داشته است.

صدور این حکم برای آقای حائری در شرایطی بوده که مقامات ارشد سازمان زندان ها در ماجرای مرگ امیرحسین حاتمی با شکایت خانواده وی هفته گذشته به دادگاه فراخوانده شده اند.
@DaadBaan2021

#مهسا_امینی #احمدرضا_حائری #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصویر جاویدنام مهرگان زحمتکش را با تیغ بریدند

کامیار زحمتکش، برادر مهرگان، ضمن انتشار این ویدیو از سخنان مادرش، نوشت:

«از وقتی مهرگان را به قتل رسوندین مادرم هر روز بر سر مزارش میره به گلدون‌هاش آب میده خاک رو از روی سنگ قبر پاک می‌کنه و دلش با همین آروم میگیره ، پدرم که دغ کرد و رفت، چکار به مادرم دارین چرا آزار میدین یه بنر یه عکس یه سنگ قبر چه خطری برای شما داره که اینجوری قلب یه مادر داغدار رو غمگین‌تر می‌کنید.
اگر فکر می‌کنید که با پاره کردن عکس مهرگان اون رو از یادها میبرید کاملا در اشتباه هستین، مردم رشت و کل ایرانیان هیچ‌وقت جاویدنام هاشون رو فراموش نمی‌کنند و هر مزار در هر گوشه ایران که باشد مورد توجه مردم است.»

kamyar.zahmatkesh

یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ در بحبوحه خیزش سراسری مردم ایران، خبری مبنی بر درگیری و آتش‌سوزی در زندان لاکان رشت منتشر شد، برخی خانواده‌ها برای آگاهی از وضعیت سلامتی فرزندان‌شان مقابل ورودی این زندان تجمع کردند. در ادامه نیروهای امنیتی برای جلوگیری از حضور بیشتر خانواده‌ها و معترضان، راه‌های ارتباطی به این زندان را مسدود کردند.

یکی از زندانیان کشته‌شده در این شب هولناک، مهرگان زحمتکش بود.

ماجرای مهرگان را اینجا بخوانید


#مهرگان_زحمتکش #دادخواهی #مهسا_امینی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#همه_باهم_هستیم
#زمین_گرده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدجواد زاهدی، ۲۰ ساله، اهل ساری، در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای حکومت سخت مجروح شد و در روز ۳۱ شهریور جان داد.

محمد چند روز پس از تولد ۲۰ سالگی‌اش، شامگاه ۳۰ شهریور از خانه خارج شد و در خیابان انقلاب ساری روبه‌روی چهارراه برق مورد هدف گلوله نیروهای حکومت قرار گرفت.

نیروهای حکومتی «تقریباً ۹۵ گلوله ساچمه‌ای به گردن، سر و پشت کمر» محمدجواد زاهدی شلیک کرده بودند.

بعد از کشته شدن محمد خانواده‌اش را تحت فشار قرار دادند و مراسم خاک‌سپاری روز هفتم او با حضور نیروهای امنیتی و تحت نظر خودشان در آرامگاه «ولشکلا» در ساری برگزار شد.

جنایت کشته شدن جوانان وطن را نه فراموش می‌کنیم و نه می‌بخشیم.

یاد محمدجواد در قلبمان جاودانه باقی خواهد ماند.

#محمد_جواد_زاهدی #محمدجواد_زاهدی #یادمون_نمیره
#مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#فراموش_نمی‌کنیم #ساری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

به جرئت می‌توان گفت جدای از نوع رویکرد استبداد مذهبی حاکم بر ایران، عوامل دیگری نیز در بی‌صداماندن جامعه خداناباور در ایران دخیل هستند. از جمله این عوامل می‌توان به هراس بسیاری از خداناباوران از ابراز عقیده خود اشاره کرد؛ هراس از نوع واکنش متعصبان مذهبی.

تعصب مذهبی در جامعه ایران ریشه‌ای بسیار کهن دارد و ربطی به نوع حکومت حاکم ندارد. حتی می‌توان گفت یکی از عواملی که موجب برکشیده‌شدن جمهوری اسلامی در ایران شد، تعصب مذهبی بخشی از جامعه بود. بخشی از جامعه که همه جامعه ایران را شبیه به خود می‌خواست.

خداناباوران در ایران چنان تنها و بی‌صدا هستند که حتی نمی‌توان گفت آنان واقعا اقلیت هستند یا خیر! چنانکه بعضا به کنایه در فضای مجازی می‌خوانیم بخش زیادی از ایرانیان خداناباور هستند؛ خداناباورانی که از بیان باور خود ابا دارند.

در گزارشی که در سال ۱۳۹۶ از سوی «اتحادیه بین‌المللی انسانی و اخلاقی» درباره تبعیض علیه خداناباورها منتشر شد، ایران از نظر نقض حقوق غیرمذهبی‌ها در جمع ۱۲ کشور «وخیم» قرار گرفته بود. در این گزارش، وضعیت غیرمذهبی‌ها در ایران، «بدترین شرایط» توصیف شده بود.

اگر مدارا را عنصری فرهنگی قلمداد کنیم، باید در نظر بگیریم گسترش آن نیز امری فرهنگی - و نه لزوما سیاسی - است. تردیدی نیست نوع حکومت حاکم در گسترش یا سرکوب مدارا موثر است اما در نهایت این اقشار مختلف جامعه هستند که بایستی مدارا را در زندگی خود جاری سازند.

آیا پسندیده نیست مدارا با خداناباوری را از خداناباوران پیرامون خود آغاز کنیم؟

https://tolerance.tavaana.org/fa/Iranian_Atheists

#خداناباوران #حقوق_خداناباوران #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز شنبه ۲۵ جون، جمعی از ایرانیان مونترال کانادا، همراه با همه مردم ایران، به جمهوری اسلامی و جنایت‌هایش «نه» گفتند.

- ویدئو ارسالی مخاطبان توانا

#نه #نه_به_جمهوری_اسلامی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از زنان فعال مدنی که در بین آن‌ها زندانیان سیاسی سابق هم هستند در بیانیه‌ای از دانشجویان دانشگاه هنر حمایت کردند.
آن‌ها در این بیانیه گفتند:


«درود بر دانشجویان دانشگاه هنر تهران که با همبستگی و مقاومت جمعی، مقابل طرح حجاب و عفاف ایستادگی کرده اند و به مقنعه اجباری و به آپارتاید جنسیتی "نه" گفتند. این ایستادگی و مقاومت، برای محافظت از خاکریز فتح شده‌ای بنام "حجاب" است که به یمن "انقلاب زن زندگی آزادی" و ثمره بیش از چهار دهه مبارزه بی وقفه علیه حجاب و قوانین اسلامی، به میزان قابل توجهی از دست حکومت اسلامی خارج شد.

دانشجویان دانشگاه هنر با تحصن اعتراضی خود و مقاومت در برابر نیروهای سرکوبگر اجازه ندادند تا حکومت زن ستیز اسلامی، به ارزش‌های انقلاب جاری که رهایی زن، زندگی و آزادی را به ارمغان می آورد، دست درازی کند. این دانشجویان بار دیگر نشان دادند که دانشگاه سنگر آزادی و برابری، پایگاه مدرنیسم و سکولاریسم، و همچنان کانون داغ انقلاب جاری است و در عرصه مبارزه با حجاب اجباری، پرچم اعتراض را با تمام قوا بالا نگه داشته است.»

آن‌ها در این بیانیه تاکید کردند که «این طرح ها به تشدید و عمیق‌تر شدن جدال بین دانشجویان و کلیت جامعه با جمهوری اسلامی با کیفیت انقلابی منجر شده و اتفاقا خشم و اعتراض دانشجویان دانشگاه هنر تهران و همسنگران آن‌ها در دانشگاه‌های سراسر کشور و هم‌پیمانان آن‌ها در کل جامعه را به نیروی هر چه بیشتر برای پیشبرد انقلاب زن زندگی آزادی، تبدیل می کند.»

این فعالان سیاسی در انتهای بیانیه خود تاکید کردند که «عرصه مبارزه با حجاب اجباری، همچنان یکی از مهمترین عرصه های مبارزه با حکومت آپارتاید جنسیتی است و تاکید داریم که علیه حجاب و ستم جنسیتی، همه باهم هستیم. ما "نه" دانشجویان دانشگاه هنر را "نه" کل جامعه به کلیت جمهوری اسلامی می دانیم و عموم جامعه را به حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر تهران و تمامی دانشجویان فرامی خوانیم.»


یاسمن آریانی، رها احمدی، سوری بابایی چگینی
کوکب بداغی پگاه،اعظم بهرامی، بنفشه جمالی، رضوانه خان‌بیگی، فاطمه داوند، آزاده دواچی، فرشته دیدنی، فاطمه رستمی، سارا سیاهپور، نسیبه شمسایی، شاپرک شجری‌زاذه، مژگان کشاورز، منیره عربشاهی، خدیجه مهدی‌پور و فرنگیس مظلوم از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.

#نه #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لوئیس کاپالدی، خواننده ۲۶ ساله اسکاتلندی، مبتلا به بیماری نادری به نام سندرم تورت است که باعث می‌شود تیک حرکتی پیدا کند و صدایش را از دست بدهد. اینجا در گلستنبری و وسط اجرا تیکش شروع‌ می‌شود، واکنش تماشاچی‌ها و همدلی‌ ان‌ها فوق‌العاده‌ زیباست.

- این بیماری در واقع نوعی معلولیت به حساب می‌آید. پذیرش تفاوت‌ها و عادت دادن چشم‌ها به حضور افراد دارای معلولیت در عرصه‌های مختلف از جمله هنر ستودنی است.

- از توییتر مریم مقدم

در ایران، افرادی که به دلایلی برخی توانایی‌های خود را از دست می‌دهند، در اغلب موارد از کار بیکار می‌شوند و با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شوند.

جلسه چهارم دوره آموزشی‌ای که توانا چند سال پیش برگزار کرده به موضوع اشتغال افراد دارای معلولیت می‌پردازد:
https://www.tavaana.org/disability-rights-advocacy-lesson-4/

#معلولیت #همدلی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
«حتی در برابر افراد نزدیک به خودم که نه مذهبی هستند نه سیاست‌های نظام حاکم را ذره‌ای قبول دارند، وقتی از خداناباوری من مطلع می‌شوند، وارد فاز نصیحت می‌شوند. بنابراین من جایی حرف می‌زنم که خیلی هزینه‌ای برایم نداشته باشد».

این سخن دختری به نام «شعله» است که در اصفهان زندگی می‌کند و در گفت‌وگو با یک وبسایت فارسی‌زبان از تجربه خود به عنوان خداناباور در جمع شهروندان و اطرافیان خود می‌گوید.

او در این گفت‌و‌‌گو که در خرداد ۱۴۰۱ انجام گرفت در توضیح اینکه منظورش از «هزینه» چیست، آن را بیش‌تر هزینه‌های عاطفی ارزیابی می‌کند و تاکید می‌کند از اینکه سخن بگوید ولی به رسمیت شناخته نشود، احساس ناگواری به او دست می‌دهد به گونه‌ای که برای او «غیرقابل تحمل» است.

توضیح خود او را بخوانیم: «همین که من و اندیشه‌ام به عنوان یک تفکر مستقل به رسمیت شناخته نشوم، برای من غیرقابل تحمل است. حتی گاهی محبت اطرافیان به این دلیل از ما دریغ می‌شود. به اشکال مختلف تحت فشار قرار می‌گیریم که عقیده آن‌ها را بپذیریم یا دست از افراط برداریم. اگر حداقل نزدیکانمان این طور هزینه‌های روحی و روانی برایمان نمی‌تراشیدند و توی این حلقه خودمان بودیم، چقدر زندگی زیباتر بود».

آنچه در سخنان این دختر برجسته و قابل توجه است، تاکیدی ست که او بر جنبه‌های عاطفی و روانی این مسئله دارد. اگر این مسئله برای بسیاری از شهروندان جا بیفتد که باورهای افراد بایستی به عنوان جزئی از هویت و شخصیت آنان شناخته شود، شاید بتوان امیدوار بود با شهروندانی که مانند آنان نمی‌اندیشند، بهتر و انسانی‌تر رفتار کنند.

اینکه فردی خداناباور احساس کند به علت نوع باور خود نادیده گرفته می‌شود، یا دچار ریاکاری و دورویی می‌شود که یک رذیلت اخلاقی است و ابعاد منفی در زندگی شخصی و اجتماعی دارد یا دچار انزوای اجتماعی می‌شود و عملا جامعه را از حضور فعال یک شهروند در مقام شهروند محروم می‌سازد. این جدای از ضربات شخصی همچون افسردگی، یا اضطراب است.

بحث از «هزینه‌های روحی» که «شعله» در سخنان خود در رابطه با نوع رفتار اطرافیان خویش مطرح کرده است، صرفا جنبه‌های فردی و شخصی ندارد و تحقیقاتی که انجام گرفته است ثابت می‌کند، افسردگی شهروندان تاثیرات سوء اجتماعی و اقتصادی برای کلیت جامعه نیز دارد.

بیش‌تر بخوانید:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Mental_Non_believers

#گفتگو_توانا

@Dialogue1402