آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
دوازدهم بهمن سالگرد ورود «آیت‌الله خمینی»، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به ایران است. خمینی در بخشی از سخنرانی معروفش در بهشت‌زهرا می‌گوید:

«ما فرض می كنیم كه یك ملتی تمامشان رای داند كه یك نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لكن اگر چنانچه یك ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینكه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می كند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.»

هر كسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی كه درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یك ملتی را كه بعدها وجود پیدا كنند، آنها تعیین بكنند؟

اگر فرض كنیم كه سلطنت قاجاریه به واسطه یك رفراندمی تحقق پیدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنیم كه رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی كه بعدها می آیند. در زمانی كه ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یك ملتی بوده، یك سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است كه یك سلطانی را بر ما مسلط كند.

لكن اگر چنانچه یك ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینكه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می كند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائید كه زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض كنیم كه سلطنت قاجاریه به واسطه یك رفراندمی تحقق پیدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنیم كه رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی كه بعدها می آیند. در زمانی كه ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یك ملتی بوده، یك سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است كه یك سلطانی را بر ما مسلط كند.»

نظر شما در مورد این سخنان چیست؟

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«من در مملكتی زندگی می‌كنم كه مردمانش، فاجعه را بايد با فاجعه فراموش كنند، و حادثه را با حادثه!

...فاجعه‌ی بمب گذاری اربعين كربلا را با فاجعه‌ی برخورد قطار !

فاجعه‌ی برخورد قطار را با فاجعه‌ی آتشسوزی پلاسكو !

فاجعه‌ی آتشسوزی پلاسكو را با فاجعه‌ی شهادت آتش‌نشانها !

فاجعه‌ی شهادت آتشنشان‌ها را با فاجعه‌ی ريزگردهای اهواز !

فاجعه‌ی ريزگردهای اهواز را با فاجعه‌ی سيل سيستان و بلوچستان !
فاجعه‌ی سيل سيستان و بلوچستان را با فاجعه‌ی بهمن! و شهادت كولبران ! ...

اينبار كدام فاجعه قرار است جايگزين فاجعه شود؟

ولی ای فاجعه! بدان كه ما هرگز فراموش نمی‌كنيم ! اگرچه هر روز ورقی ديگر رو كنی!»

goo.gl/XZMuxv

نظر شما در مورد این نوشته‌ی یکی از همراهان توانا چیست؟

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
💢 به یاد کولبران؛شهدای راه معاش

بهمن ویسی/معلم نمونه کشوری

در حالی که مردم قدرشناس ایران خود را برای وداع آخرین با پروانه های سوخته بال واقعه پلاسکو آماده می کردند؛خبر درگذشت چهار کولبر کورد،بار دیگر جامعه ایرانی را به سوک نشاند.گویا تقدیر ما ایرانی هاست که همواره رخت عزا بر تن و اشک ماتم در دیدگان داشته و در حسرت روزی بی هراس از مرگ،پگاه را به شام آوریم!
عروج مردانی که در تلاش معاش پای جان به راه های مرگ زای مرزی نهاده و در پی مزد بی منت،قامت رعنای خویش را در توده های بی مروت برف به جاودانگی سپردند؛نماد اقتصاد بیمار و آشفته ای است که خروجی درد و رنج آن در این سال ها استان های کوردنشین را بیشتر و عمیق تر از دیگر مناطق کشور،در گرداب خود اسیر ساخته است.مردمی که مصائب هشت سال جنگ را از اشغال شهرها گرفته تا بمباران خانه و کاشانه و تنگناهای مالی،با گوشت و خون خود احساس و جانانه مقاومت کردند اکنون سزاوار توجه ویژه دولتمردان در راستای تعریف و اجرای برنامه ها و اقدامات ساختاری برای حل مشکلات گسترده اقتصادی منطقه هستند.آن چه مردان غرب نشین را به مهاجرت از شهر و دیار و کولبری وادار می کند؛بیکاری،فقر،مشکلات معیشتی،فقدان حمایت های بیمه ای،عدم وجود صنایع و کارخانجات تولیدی و ده ها معضل ریز و درشتی است که در گذر سال ها روی هم تلنبار شده و عزمی جدی در راستای رفع آن ها صورت نگرفته است.اکنون مردم این دیار چشم نیاز به ریزش اشک هایی از سر دلسوزی و حسرت ندوخته اند بلکه خواهان سهم خود از اقتصاد و ثروت کشوری هستند که در راه حفظ تمامیت ارضی و اعتلا و پویایی همه جانبه آن با بذل جان و مال خویش کوشیده اند و این مهم جز با اختصاص ردیف بودجه مستقل،اشتغال آفرینی و ایجاد صنایع تولیدی در منطقه محقق نخواهدشد.در این روزهای آکنده از ماتم و عزا،به عنوان یک"معلم کورد"با دلی پردرد،درگذشت چهار تن از زحمتکشان کولبر را تسلیت عرض نموده و دولتمردان را به تدوین برنامه ای کارشناسانه برای زدودن غبار فقر و بیکاری از سیمای غرب فرا می خوانم.

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
یهودی به مسلمان بر روی پلاکارد نوشته است: ما قبلا این اتفاق را دیده‌ایم نمی‌گذاریم که تکرار شود شما چه فکر می‌کنید؟ goo.gl/TrupTT مطالب مرتبط: فقدان رواداری، ستیز با «دیگری» در طول تاریخ https://bit.ly/1TOK9g2 اهمیت پرداختن به هولوکاست https://bit.ly/2kNZicb…
"صرفاً جهت اطلاع

٣٨ ساله كه به هر مناسبتى پرچم آمريكا رو آتش ميزنيم رو زمين ميكشنيم و از روش رد ميشيم ، ميليونها بار فرياد زديم مرگ بر آمريكا اونوقت بعد از اين همه سال ١ رئيس جمهورشون نميخواد بهمون ويزا بده همه ى ايرانيا بهشون برخورده كه به ما توهين شده و ناراحتن
اما جالب اينه كه مردم همون آمريكا واسه دفاع از همين مردم ايران رفتن تو فرودگاه و با كاغذنوشته و پارچه نوشته دارن به تصميم رئيس جمهورشون اعتراض ميكنن بعضى وقتا آدم به بعضى چيزا فكر كنه بد نيست.
اين حرف نه از كوروش بزرگ بوده نه حسين پناهى نه چاپلين نه نيچه حرف يه آدم معمولى از همين مملكته."

مطلب فوق را یکی از همراهان توانا ارسال کرده است.

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
چند سال پیش ویدئویی از یک نوجوان نوازنده دوره‌گرد ویولن بر یوتیوب قرار گرفت که مورد استقبال وسیع کاربران قرار گرفت. پس از این ویدئو او به نوازنده‌ای شناخته‌شده تبدیل شد و با برخی از گروه‌های موسیقی نیز همکاری داشته است. نام این نوجوان کیانوش است.
در این ویدئو کوتاه، ویولن‌نوازی کیانوش شهنازی بر مزار پرویز یاحقی را می‌بینید و می‌شنوید. به امید این‌که همه کودکان و نوجوانان کشورمان که به دلیل شرایط نامناسب معیشتی توان به نمایش‌گذاشتن استعدادهای خود را ندارند، شرایطی بیابند که از خیابان‌های کار به پشت میزهای درس و مدرسه و هنر و تعالی بازگردند. شاید برای روز اول مهرماه این بهترین آرزو باشد.

یا حقی در ۱۳ بهمن‌ماه ۱۳۸۵ در آپارتمانش در خیابان آفریقای تهران درگذشت.

شما چه فکر می‌کنید؟
goo.gl/vYKGXN

مطلب مرتبط:

پرویز یاحقی نابغه‌ی کم‌نظیر موسیقی ایران
https://bit.ly/1uQcsj3

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
"امروز اتفاق بی نظیری در شهرستان بشرویه در خراسان جنوبی افتاد.
پس از حادثه دیروز که بر اثر تعقیب و گریز یک موتورسیکلت توسط راهنمایی و رانندگی در یکی از خیابانهای شهر به بهانه نداشتن کلاه ایمنی، راکب جانش را از دست داد و سرنشین عقب دچار جراحت شدید شد؛ امروز مصادف با ۱۲ بهمن(اول دهه فجر) مردم معترض در خیابان شعارهایی علیه این نهاد نظامی سر دادند. لازم به تذکر است که فرماندهی نیروی انتظامی با تهدید ضمنی علیه افراد شایعه پرداز! از مردم خواست مخل نظم عمومی نشوند و با فرستاندن چند نماینده، موضوع را از طریق قانونی پیگیر باشند. هرچند با توجه با رعبی که مردم از گذشته دارند، کسی جرات رفتن به دادگاه را نداشت.
امیدوارم این حادثه غم انگیز خود منشا خیری شود تا مردم شهرم بتوانند آزادانه حقوق حقیقی خود را مطالبه کنند بدون اینکه از کسی یا ارگانی بترسند."

عکس و نوشته از یکی از همراهان توانا
goo.gl/JMRhAi

شما چه فکر می‌کنید؟

مطالب مرتبط:

مسئولیت شهروندی در دموکراسی
https://bit.ly/2cuJk0O

نافرمانی مدنی، اثر هنری دیوید ثورو
https://bit.ly/2jznJVA

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
"صرفاً جهت اطلاع ٣٨ ساله كه به هر مناسبتى پرچم آمريكا رو آتش ميزنيم رو زمين ميكشنيم و از روش رد ميشيم ، ميليونها بار فرياد زديم مرگ بر آمريكا اونوقت بعد از اين همه سال ١ رئيس جمهورشون نميخواد بهمون ويزا بده همه ى ايرانيا بهشون برخورده كه به ما توهين شده…
با سلام، در جواب این دوست عزیزی که استدلال کرده بودن که ترامپ حق داره بهمون ویزا نده چون ۳۸ ساله پرچم امریکا رو آتیش میزنیم:
۱- هیچ کدوم ازونایی که امریکا رو دوس دارن تا حالا یک بار هم تو عمرشون پرچم امریکا رو آتیش نزدن.
۲- آتیش زدن پرچم امریکا توسط رژیم و عواملش انجام میشه و مردم معمولی نقشی توش ندارن.
۳- بیشتر از آتیش زدن پرچم شما الان عکس پرچم امریکا رو روی کیف و کلاه و تی شرت و مانتو و هر جایی که تصورشو بکنی میبینی
۴- کشور امریکا متعلق به بومیای امریکاس و بقیه همه مهاجرن. وقتی خودش اونجا مهاجره نمیتونه بگه بقیه نیان.
سپاس
وحید از همراهان توانا

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شهردار بانه: کولبری حاصل شکاف اقتصادی است.

طرح از محمد

مرتبط:
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛چرا؟
https://bit.ly/1TUQA7P

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«این جوان اگر ساکن جایی دیگر بود
الان مشغول تحصیل بود ،یا کار مناسبی داشت و سالی یکبارهم به تعطیلات می رفت .
شاید با رخسارو قامتش ستاره سینما می شد.
اما اینجا کولبر بود وزیر برف جان سپرد .
روح همه کولبرانی که زیر خروارها برف جان سپردن شاد ویادشان گرامی باد.»

برگرفته از ایستاگرام پرویز پرستویی

شما چه فکر می‌کنید؟
goo.gl/gynX67

مطلب مرتبط:

مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛ چرا؟
https://bit.ly/1TUQA7P

کولبران کُرد
https://bit.ly/2jjd99N

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
از مرز مکزیک تا کوچه اختر؛ شما نگران دیوار هستید آقای روحانی؟!
goo.gl/TKS0tY

حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی در واکنش به تصمیم اخیر دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده امریکا مبنی بر منع ورود شهروندان هفت کشور از جمله ایران به امریکا و دیوارکشی در مرز آمریکا با مکزیک گفته است که «دوران دیوارکشی به پایان رسیده است و امروز روز ایجاد فاصله بین ملت‌ها نیست».

جناب رییس جمهور در حالی نگران دیوارکشی در مرز بین دو کشور هزاران کیلومتر دور از ایران است که فراموش کرده خودش اساسا با وعده برداشتن "یک دیوار" به ریاست جمهوری رسید. بسیاری از کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ به حسن روحانی رای دادند، امیدوار بودند که وی به حصر رهبران جنبش سبز، خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی پایان می‌دهد و زمینه آزادی آنان را فراهم می‌کند. با این حال، در شرایطی که تنها چندماه به پایان ریاست جمهوری وی باقی نمانده، نه تنها تغییری در وضعیت رهبران جنبش سبز ایجاد نشده بلکه هیچ نشانه‌ای حتی از «تلاش» آقای روحانی در این زمینه دیده نمی‌شود.

جناب رییس جمهور؛ شما اگر نگران دیوار و دیوارکشی هستید، به جای مرز مکزیک و امریکا، دیوارهای "کوچه اختر" را بردارید؛ قفل خانه مهدی کروبی را باز کنید؛ زندانیان سیاسی را که سالهاست پشت دیوارهای زندان‌ها محبوس‌اند، آزاد کنید؛ مرز آمریکا و مکزیک پیشکش.
از سوی دیگر، دیوار فقط خشت و آجر نیست. جمهوری اسلامی، از طریق سانسور، ارسال امواج سرطان‌زای پارازیت، فیلترینگ سایت‌ها، توقیف مطبوعات، انحصار رسانه‌ای از طریق صدا و سیما و انواع روش‌های دیگر سالهاست که دور مردم ایران دیوار رسانه‌ای کشیده است. شرم می‌کنم از اینکه در اوایل قرن بیست و یکم میلادی، در زمانه‌ای که دنیا در حال بررسی امکان زندگی در کرات دیگر است، در کشور من اما به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و سلطان ولی فقیه حتی "فیسبوک" و "یوتیوب" نیز فیلتر است چراکه "امنیت ملی" نظام به خطر می‌افتد.

شما اگر ذره‌ای نگران دیوارکشی بین ملت‌ها هستید، دیوار رسانه‌ای و ارتباط جمعی میان مردم ایران با دنیا را بردارید.

تردیدی نیست که تصمیم آقای ترامپ، اقدامی ناعادلانه علیه شهروندان ایرانی است؛ تصمیمی که باید مستقیما علیه مسئولان جمهوری اسلامی (و نه شهروندان) اتخاذ می‌شد منتها جناب آقای روحانی، شما به جای خرده گرفتن از رییس جمهوری که در یک "نظام دموکراتیک" به قدرت رسیده است، از خودتان بپرسید که چرا اینهمه از ایرانیان در حال فرار از کشوری هستند که جمهوری اسلامی نزدیک به چهل سال بر آن حکومت کرده‌ است؟
اگر قرار باشد "دولتی" (و نه شهروندان) به تصمیم آقای ترامپ اعتراض کند، دولت جمهوری اسلامی ایران قطعا جزو آخرین آنها است.

برگرفته از فیس‌بوک
Youhan Najdi

شما چه فکر می‌کنید؟

مطالب مرتبط:

فیلترینگ در ایران
https://bit.ly/1mFgEfP

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Forwarded from بشکن Beshkan
سایفون ۹۱.apk
5 MB
☝️☝️☝️آخرین نسخه فیلترشکن سایفون (نسخه ۹۱) برای اندروید☝️☝️☝️ برای عضویت در بشکن به https://goo.gl/A7DbzA بروید. سوالات خود را از [email protected] بپرسید.
www.telegram.me/beshkan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای رهایی از استرس، اضطراب و افسردگی این ۵ احساس طبیعی را سرکوب نکنید
مرتبط:
با فردی که قصدخودکشی دارد چه باید کرد؟
https://bit.ly/1NJwMRR
افسردگی چیست؟
https://bit.ly/1RVn7J3

@Tavaana_TavaanaTech
قابل توجه دانشجویان کلاس «استانداردهای انتخابات آزاد و منصفانه» آندره بلیک
آندره بلیک استاد سیاست و تاریخ معاصر در در کینگز کالج لندن

ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران

جلسه هشتم کلاس با عنوان:
ارزیابی انتخابات


آندره بلیک، استاد سیاست و تاریخ معاصر در کینگز کالج لندن، پیش از این وبینار «نبض دموکراسی را چطور اندازه بگیریم؟» را در آموزشکده توانا تدریس کرده است.

برای آشنایی بیش‌تر با این دوره می‌توانید به لینک زیر بروید:
https://bit.ly/2iaG2Ej

افرادی که ثبت نام نکرده اند می توانند به عنوان میهمان در این جلسه حضور یابند.
لینک ورود به جلسه:
https://tavaana.adobeconnect.com/standards/?launcher=false

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
چه خوش صداست مجتبی فغانی، اهل كردكوی، مقام سوم کشوری و ۱۵ بار قهرمان استان گلستان در کشتی، که دچار ضایعه نخاعی شد

این صدای خوش تقدیم به همه‌ی معلولان عزیز کشورمان و به امید این‌که حکومت به وظایف خود نسبت به این شهروندان توجه داشته باشد.

goo.gl/qxOFeG

مطالب مرتبط:

جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
https://bit.ly/1I0beqv

بلاغت استبداد و اکتیویسم در معلولیت
https://bit.ly/1vePSVj
معلولیت در سینما
https://bit.ly/2d3BA4m

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد برتراندراسل فیلسوف و ریاضی‌دان بریتانیایی است.او در کم‌تر از دودقیقه دراین ویدئو در مورد عشق و آینده‌ جهان سخن می‌گوید
آشنایی بیش‌تر با برتراندراسل:
https://goo.gl/9ewwy8
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا:
در سال ۱۸۹۳، راسل جایزۀ نفر اول در رشتۀ ریاضی را به خود اختصاص داد، نفر هفتم دانشگاه رنگلر شد و با اختلاف در سال بعد در رشتۀ علوم اخلاقی نیز نفر اول شد (در دانشگاه کمبریج به رشته‌هایی همچون فلسفه و اقتصاد علم اخلاق گفته می‌شد). وی سپس به نوشتن رسالۀ خود در زمینۀ پایۀ هندسه پرداخت؛ یک تمرین کانتی که نشان‌دهندۀ دیدگاه آن زمان وی بود.

راسل در طول این سال‌ها از نظر فعالیت‌های روشنفکرانه بی‌کار نبود، علاقۀ وی به سیاست زنده بود؛ او به‌صورت داوطلبانه کمپین تشکیل می‌داد و برای حمایت از حق رأی زنان در انتخابات ویمبلدون سال ۱۹۰۷ کاندیدا شد. حق رأی زنان -که در آن زمان بسیار نامطلوب به شمار می‌آمد- کم‌کم باعث شد کمپین وی دچار سوءاستفاده و حتی ایجاد خشونت شود. راسل وارد پارلمان شد و بر روی تفکر لاادری‌گری خویش پافشاری کرد. در آستانۀ کاندیدا شدن در انتخابات ۱۹۱۱ بدفورد بود که هم‌حزبی‌های محلی وی به او هشدار دادند که او نباید این اعتقاد خود را از رأی‌دهندگان پنهان کند و نباید به کلیسا برود؛ بر همین اساس آن‌ها یک کاندیدای دیگر را انتخاب کردند.

سپس نیم‌قرن بعد در جنگ ویتنام راسل به شدت فعالیت‌های روشنگرانه داشت. قتل‌عام دهشتناک پناهگاه‌ها هنوز اتفاق نیفتاده بود که راسل آن را به همراه پیامدهای نه‌چندان طولانی‌مدت شیطانی آن‌ها پیش‌بینی کرد. افراد کمی در آن زمان می‌توانستند پیش‌بینی کنند که قرار است رویدادی اتفاق بیفتد که نیمی از جهان را به مدت نیم‌قرن درگیر جنگی واقعی کند که مرگ میلیون‌ها نفر را در پی خواهد داشت؛ و منجر به هدر رفتن منابع بسیاری به منظور توسعۀ تکنولوژی نظامی شود که باعث پیشرفت‌های جدید علمی خطرناک‌تر و مخرب‌تر از قبل می‌شد. البته در آن زمان راسل نتوانست بلشویسم نازیسم و هلوکاست سلاح‌های هسته‌ای و جنگ سرد ناسیونالیسم به‌وجودآمده از تجارت اسلحۀ بین‌المللی و بنیادگرایی ناشی از خلأ حسادت‌آمیز بین ملت‌های فقیر و غنی در سال ۱۹۱۴ را پیش‌بینی کند؛ اما حسی زنده در او می‌گفت که شیوع جنگ به معنای باز شدن درهایی به‌سوی فجایعی عظیم به شکل‌های مختلف می‌باشد و دهه‌های زیادی ادامه خواهد یافت.

راسل یکی از مشهورترین فیلسوفان قرن بیستم است. بخش اعظمی از شهرت وی حاصل شرکت در مناقشات اجتماعی و سیاسی است. او به مدت ۶۰ سال فردی سرشناس بود و گاهی در روزنامه‌های معروف مورد هجمه و تهمت قرار می‌گرفت. در برخی دوره‌ها نیز که مورد احترام بود، از او به‌عنوان یک حکیم یاد می‌کردند. گاهی نیز نقش سخنگوی معترضان را ایفا کرد. او حرف‌های بسیاری در مورد جنگ و صلح، مرگ‌ومیر، میل جنسی، تحصیلات و شادی‌های انسان مطرح کرد. او کتاب و مقاله‌های پرمخاطب بسیاری به چاپ رساند. رویکرد وی واکنش‌های زیادی را برای او در بر داشت، از جملات زهرآگین گرفته تا جایزۀ نوبل؛ اما علت اصلی شهرتش به دلیل تسلطش در زمینۀ فنی فلسفه و منطق بوده است. او تأثیر بسیاری بر روی موضوع و نحلۀ فلسفۀ انگلیسی‌زبان قرن بیست‌ویکم گذاشت که می‌توان وی را منشأ این موضوع دانست. فلاسفه از تکنیک‌ها و ایده‌های نشئت‌گرفته از کارهای وی استفاده می‌کنند بدون اینکه نیازی به ذکر نام وی احساس کنند و این نشان از تأثیرگذاری وی دارد. در این راه تأثیر او نسبت به شاگردش لودویگ ویتگنشتاین بسیار مهم‌تر است. فلسفه درس‌های بزرگی از ویتگنشتاین گرفته است؛ اما راسل سازندۀ یک چارچوب کلی است که امروزه به آن «فلسفۀ تحلیلی» می‌گویند. عنوان «تحلیلی» به معنای تعریف دقیق مفاهیم مهم فلسفی و زبانی است که با استفاده از روش‌ها و ایده‌های نشئت‌گرفته از منطق صوری، آن‌ها را نشان می‌دهند.

البته راسل به تنهایی فلسفۀ تحلیلی را خلق نکرده است، او از منطق‌دانانی همچون جوزپه پینو و گوتلوب فرگه و همچنین همکلاسی‌های دانشگاه کمبریج خود جی. ای. مور و ای. ان. وایتهد تأثیر گرفته است. دستۀ دوم تأثیرگذاران بر وی، متفکرانی از قرن هفدهم و هجدهم همچون رنه دکارت، گاتفیلد لایب نیتس، جورج برکلی و دیوید هیوم بوده‌اند.علاوه بر این، اولین کتاب فلسفی وی مطالعه‌ای بر روی تفکرات دستۀ دوم بود؛ اما وی این تأثیرات را در کنار هم به گونه‌ای جمع‌آوری کرد که دستاوردی جدید برای مسائل فلسفی به وجود آمد و با تفکر منطقی نقادانۀ جدیدی آن‌ها را تبیین کرد؛ درواقع او نقش کلیدی در فلسفۀ انقلابی قرن بیستم در نحلۀ انگلیسی ایفا کرد.

راسل در ۲ فوریه ۱۹۷۰ درگذشت؛راسل به دنبال ایجاد یک نظام جهان‌بینی نبود و برای ساخت آن نیز تلاش نکرد: «راسل به ما نیاموخت که چگونه شبیه به او فکر کنیم بلکه گسترش افکار خودمان را به ما آموزش داد. از یک سو هیچ‌کس نمی‌تواند راسلی باشد، اما از سوی دیگر همۀ ما چیزی از تفکرات راسل هستیم.»

مطلب فوق قسمتی از مقاله امیر سلطان زاده در سایت فرهنگ امروز با عنوان "فیلسوف روشنگر انگلیسی" است.
بیشتر بخوانید:
goo.gl/zBVk32

@Tavaana_TavaanaTech
تولد نوزاد پسر در بیابان‌های اطراف تهران
نوزاد منجمدشده به بهزیستی واگذار می‌شود
goo.gl/1Ejl4a

نوزادی که در بیابان های اطراف شهر تهران متولد شد، پس از طی مراحل درمان به سازمان بهزیستی واگذار خواهد شد.

شب سختی را پشت سر گذاشته است. نوزادش را در بیابان های اطراف تهران به دنیا آورده و ساعت ها خودش و نوزاد تازه متولد شده در بیابان رها مانده اند.

در سرمای زمستان تنها کاری که از دستش برآمده، بریدن بند ناف نوزاد با قیچی بوده که در جیب خود داشته است. مابقی ماجرا را به خاطر ندارد اما آنطور که پزشکان بیمارستان تخمین زده اند، زمانی که نوزاد به بیمارستان منتقل شده حدود 9 ساعت از تولد او می گذشته است.

در این ساعات دلهره آور شاید با یک معجزه، نوزاد زنده مانده است؛ نوزادی بدون لباس در سرمای شدید یک شب زمستانی در بیابانی که محل تردد سگ ها است.

پس از چندین ساعت از تولد نوزاد، رهگذری با صحنه ای ناگوار مواجه می شود. یک زن بیهوش و نوزادی یخ بسته که در بیابان رها مانده اند. بلافاصله با نیروهای اورژانس تماس گرفته شده و مادر و نوزاد به بیمارستان منتقل می شوند.

برای دیدار با این زن و پیگیری وضعیت او به همراه مددکار موسسه خیریه مهرآفرین راهی بیمارستانی در تهران می شویم. اگر چه ساعات اولیه صبح است و وقت ملاقات نیست اما حیاط بیمارستان مملو از همراهان بیمارانی است که اغلب آنها از شهرستان راهی تهران شده و مکانی برای استراحت ندارند.

پس از عبور از حیاط شلوغ این بیمارستان دولتی، راهی طبقه چهارم و بخش مورد نظر می شویم. نگهبان پس از پرسش چندین و چند سوال، سرانجام اجازه می دهد از خان اول عبور کنیم. سراغ زن را می گیریم، آدرس آخرین اتاق بخش را به ما می دهند.

یکی از پرستاران می گوید: دنبال همان زنی هستید که معتاد است؟ وقتی با پاسخ مثبت مواجه می شود در جواب می گوید وضعیت چندان مناسبی ندارد اما خواب هم نیست و می توانید با او صحبت کنید.

وارد اتاق شماره ۴۱۲ می شویم. به ما گفته شده تخت شماره 31 متعلق به "شهلا" است. اما با نگاهی به سایر بیماران حتی بدون داشتن شماره تخت هم تشخیص چهره تکیده "شهلا" ممکن است. پتوی بیمارستان را تا نیمه به روی صورت خود کشیده تا هم اتاقی هایش که با تعجب به او نگاه می کنند را نبیند.

اگر چه شب دشواری را پشت سر گذاشته اما توان صحبت کردن دارد. دندان هایش یکی در میان است و سعی می کند موهای کوتاهش که از زیر کلاه بیمارستان به بیرون آمده را از جلوی چشمانش دور کند.
.
او در گفت وگو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان در رابطه با وضعیت زندگی خود می گوید:

۳۲ سال دارم اما شناسنامه ام را گم کرده ام. 13 ساله که بودم با اصرار خانواده به همسری پسری ۱۸ ساله درآمدم.

وی می افزاید: هنوزعروسک بازی می کردم که نخستین فرزندم متولد شد. نه چیزی از نگهداری نوزاد می دانستم و نه معنی درست زندگی را فهمیده بودم که از طریق همسرم با مواد مخدر آشنا شدم.

"شهلا" در رابطه با چرایی مصرف مواد مخدر می گوید: زمانی که ازدواج کردم همسرم معتاد نبود اما پس از مدتی طی رفت و آمدهایی که با برخی از دوستانش داشت با تریاک آشنا شد. او در خانه مواد مخدر مصرف می کرد و همین شد که من نیز پا به پای او مصرف مواد را آغاز کردم.

وی با اشاره به فوت همسر اولش می گوید: همسرم علاوه بر اعتیاد به فروش مواد مخدر نیز روی آورده بود. سرانجام نیز به جرم فروش مواد مخدر زندانی شد. او مبتلا به بیماری سرطان هم بود و در نهایت نیز در زندان جان خود را از دست داد.

شهلا در حالی که مرتب خمیازه می کشد و مشخص است که از آخرین مصرف مواد مخدرش ساعت ها گذشته است در رابطه با وضعیت نخستین فرزندش می گوید: فرزند اولم پسربود و اکنون باید ۱۸ سال داشته باشد. مدت زیادی است که او را ندیده ام و او نیز علاقه ای به دیدن من ندارد. زمانی که همسرم از دنیا رفت، تصمیم گرفتم بار دیگر ازدواج کنم و خانواده همسرم که می دانستند من اعتیاد دارم، نوه شان را از من گرفتند.

وی درخصوص ازدواج دوم خود می گوید: برای بار دوم با مردی ازدواج کردم که 5 سال از من بزرگتر بود. او یک بار ازدواج کرده بود اما به علت اعتیاد از همسرش جدا شده بود. این مرد دنبال زنی می گشت که همانند خودش معتاد باشد و سرانجام نیز من را انتخاب کرد.

شهلا می افزاید: همسر دومم شیشه و هروئین مصرف می کرد و من نیز پس از ازدواج با او با مواد مخدر صنعتی آشنا شدم.

وی با اشاره به محل زندگی خود می گوید: اعتیاد شدید باعث شد تمام دارایی هایمان را از دست بدهیم. پس از این اتفاق، یک اتاق مخروبه در بیابان های اطراف تهران و نرسیده به شهر پردیس پیدا کردیم و آنجا شد خانه ما. محلی که به خانه ما تبدیل شد متعلق به فردی است که از وضعیت زندگی ما خبر داشت و اجازه داد که در اتاق خرابه او زندگی کنیم.

مطالب مرتبط:

بچه‌های اعتیاد
https://bit.ly/1L8sPRh

برگرفته از خبرانلاین

@Tavaana_TavaanaTech
احمد بحری محیط‌بان در اینستاگرام خود نوشته است که ‏وقتی نوشتم عظیم یک چوپان در یزد
خوب بلد است که به حیوانات نزدیک بشود و حتا یوز را هم دیده اما دوربین ندارد مردم مهربان برایش دوربین و پوتین فرستادند.:

«آقا عظیم یک چوپان در منطقه زردکوه یزد و از علاقمندان به حیات وحش هست.
اینقدر به حیات وحش میتونه نزدیک بشه که‌ با گوشی عکس بگیره.
یکبار هم یوز دیده و تمام مشخصات یوز را شرح میده و شاهد شکار بره میش توسط کاراکال بوده و هر دفعه دانهٔ بادام کوهی برای او میبرم در اوقات بیکاری در کوه میکاره.
ای کاش می‌تونستم دوربین عکاسی برای او بخرم تا عکس یوز و صحنه های زیبا رابگیره...
اینها نوشته های محیطبان جواد شکوهی بود که وقتی در کانالم گذاشتم چند نفر گفتند دوربین اضافه داریم تا بهش هدیه بدیم ، یک نفر هم یک جفت پوتین درجه یک ، جوراب ، لباس و‌ کاپشن براش فرستاد.
گفتند این هم نذرما به طبیعت تا عظیم در کنار محیط بانان بتونه به محیط زیست خدمت کنه و هوای یوزپلنگ ها رو داشته باشه.
‌وقتی اینهمه آدم خوب اطرافمون داریم خیالمون راحته...»
goo.gl/31C3lz

شما چه فکر می‌کنید؟

مطلب مرتبط:

همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
https://bit.ly/2fs2aWl

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
قبل از انقلاب - بعد از انقلاب
طرح از اسد بیناخواهی

منبع: رادیو فردا

منبع مرتبط:

نظام آموزشی ایران
https://bit.ly/1kflAOr

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ