✅مسئولان در بحث صادرات گول خوردند، از ابتدای امسال تا الان ۹۰ هزار تن تخممرغ به عراق و افغانستان صادر کردند، تخم مرغ هیچ کجای جهان کالای صادراتی نیست
🔸ناصر نبیپور عضو هیات مدیره اتحادیه مرغ تخمگذار در گفتوگو با «اقتصاد ۱۲۰»: تولید تخممرغ در تهران نصف شده، خیلی از مرغداران کار را تعطیل کرده و زمینشان را فروختهاند.
🔸تخممرغ به دانهای ۵ هزار تومان رسیده، خیلی گران است. مردم توان خرید ندارند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔸ناصر نبیپور عضو هیات مدیره اتحادیه مرغ تخمگذار در گفتوگو با «اقتصاد ۱۲۰»: تولید تخممرغ در تهران نصف شده، خیلی از مرغداران کار را تعطیل کرده و زمینشان را فروختهاند.
🔸تخممرغ به دانهای ۵ هزار تومان رسیده، خیلی گران است. مردم توان خرید ندارند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
ایلان ماسک دست بردار نیست ...
دوباره مصاحبه رضا پهلوی رو آورده روم اول سیاسی جهان، یه توئیت موافقت ترامپ برای تغییر، و یه توئیت از اوپنسورس رو پین کرده که ایران آزاد خیلی زودتر از آنکه تصور کنید نزدیکه...
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
دوباره مصاحبه رضا پهلوی رو آورده روم اول سیاسی جهان، یه توئیت موافقت ترامپ برای تغییر، و یه توئیت از اوپنسورس رو پین کرده که ایران آزاد خیلی زودتر از آنکه تصور کنید نزدیکه...
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔺️ آیت الله ایازی: بهتر بود این ۲۵۵ میلیارد را در اختیار دولت میگذاشتند تا خرج اشتغال جوانان کنند. آن هم وقتی بخشی از مشکلات جامعه از بیکاری جوانهاست!
آیت الله ایازی، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نسبت به بودجه ۲۵۵ میلیارد تومانی کلینیک ترک بیحجابی گفت:
🔸 من اطلاع ندارم اما اگر صحت داشته باشد برای افکار عمومی محل شک و تردید است که آیا این مبالغ برای این کارها خرج میشود یا به اسم این اقدامات در جاهای دیگر خرج میشود، البته من داوری نمیکنم ولی این سوالات وجود دارد.
🔸 واقعا کدام کارشناس علمی، روانشناسی یا جامعه شناس فرهنگی تایید میکند این کارها نتیجه بخش باشد؟
🔸 اگر در این چند سال که علما، روحانیت و متخصصین اصرار و اصرار کردند که این کارها نتیجه عکس دارد گوش میدادند این مبالغ را هدر نمیدادند.
🔸 جوامعی که در انحطاط و عقب ماندگی اقتصادی هستند، تلاش می کنند برای جبران مشکلات اقتصادی روز به روز بودجههای فرهنگی را افزایش بدهند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
آیت الله ایازی، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نسبت به بودجه ۲۵۵ میلیارد تومانی کلینیک ترک بیحجابی گفت:
🔸 من اطلاع ندارم اما اگر صحت داشته باشد برای افکار عمومی محل شک و تردید است که آیا این مبالغ برای این کارها خرج میشود یا به اسم این اقدامات در جاهای دیگر خرج میشود، البته من داوری نمیکنم ولی این سوالات وجود دارد.
🔸 واقعا کدام کارشناس علمی، روانشناسی یا جامعه شناس فرهنگی تایید میکند این کارها نتیجه بخش باشد؟
🔸 اگر در این چند سال که علما، روحانیت و متخصصین اصرار و اصرار کردند که این کارها نتیجه عکس دارد گوش میدادند این مبالغ را هدر نمیدادند.
🔸 جوامعی که در انحطاط و عقب ماندگی اقتصادی هستند، تلاش می کنند برای جبران مشکلات اقتصادی روز به روز بودجههای فرهنگی را افزایش بدهند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
⭕️ادعای رویترز درباره پیشنهاد ایران به آژانس اتمی
🔸خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات ارشد مدعی شده پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران به آژانس اتمی این است که در ازای عدم توسعه ذخایر اورانیوم غنیشده به فراتر از ۱۸۵ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی، کشورهای اروپایی از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران خودداری کنند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔸خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات ارشد مدعی شده پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران به آژانس اتمی این است که در ازای عدم توسعه ذخایر اورانیوم غنیشده به فراتر از ۱۸۵ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی، کشورهای اروپایی از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران خودداری کنند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
کاملا درسته و دقیق از قضا
بالاخره از یه جایی باید به توهم پایان داد
-وحید حاجی پور-
اگر باور دارید بدون رفع تحریم ممکن هست پس چطور در سه سال دولت سیزدهم اقتصاد و معیشت مردم رو با خاک یکی کردید؟
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
بالاخره از یه جایی باید به توهم پایان داد
-وحید حاجی پور-
اگر باور دارید بدون رفع تحریم ممکن هست پس چطور در سه سال دولت سیزدهم اقتصاد و معیشت مردم رو با خاک یکی کردید؟
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
#فوری
🔺لارنس نورمن ؛ خبرنگار وال استریت ژورنال:
منابع به من گفتند
که قطعنامه اتحادیه اروپا علیه ایران صادر خواهد شد
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔺لارنس نورمن ؛ خبرنگار وال استریت ژورنال:
منابع به من گفتند
که قطعنامه اتحادیه اروپا علیه ایران صادر خواهد شد
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔺معلوم نیست کی نوبت زندگی کم دغدغه ایرانیان فرامیرسد؛ شاید هر ملت دیگری بود این همه فشار را تاب نمیآورد
روزنامه اعتماد نوشت:
🔸یکی از وظایف اساسی هر حکومتی ایجاد امنیت فکری و روحی و روانی برای مردم است. این وظیفه در صدر اولویتهاست و اگر ایجاد نشود هر میزان از رفاه، برخورداری و آزادی و مواجهههای محترمانه جای آن را نخواهد گرفت.
🔸فشارهای اقتصادی هر آن تصاعد پیدا میکند و از سوی دیگر تهدیدهای خارجی وجود دارد که طبیعتا بر آرامش خلایق اثر میگذارد. هنوز معلوم نیست نوبت زندگی کم دغدغه ملت ایران کی فرا میرسد؟
🔸اگر از زاویه روحی و روانی اوضاع مردم را رصد کنیم تا همین جا کار بزرگ و بزرگواری عظیمی از خود بروز دادهاند و شاید اگر هر ملت دیگری بود تاب این همه فشار را نمیآورد.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
روزنامه اعتماد نوشت:
🔸یکی از وظایف اساسی هر حکومتی ایجاد امنیت فکری و روحی و روانی برای مردم است. این وظیفه در صدر اولویتهاست و اگر ایجاد نشود هر میزان از رفاه، برخورداری و آزادی و مواجهههای محترمانه جای آن را نخواهد گرفت.
🔸فشارهای اقتصادی هر آن تصاعد پیدا میکند و از سوی دیگر تهدیدهای خارجی وجود دارد که طبیعتا بر آرامش خلایق اثر میگذارد. هنوز معلوم نیست نوبت زندگی کم دغدغه ملت ایران کی فرا میرسد؟
🔸اگر از زاویه روحی و روانی اوضاع مردم را رصد کنیم تا همین جا کار بزرگ و بزرگواری عظیمی از خود بروز دادهاند و شاید اگر هر ملت دیگری بود تاب این همه فشار را نمیآورد.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
مشکل بازار خودرو انحصار مطلق و منع واردات است.
مجلسیان میگویند تعرفه را کاهش میدهیم!
دولت میگوید قیمت خودروسازی ارزان است!
آقایان برآمده از رای مردم، هر ایرانی یک انسان است نه یک رای!
شما که می تواند چرا انحصار را نمیشکنید؟
شرمتان باد که جان و مال مردم را فدای فساد خودرو میکنید
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
مجلسیان میگویند تعرفه را کاهش میدهیم!
دولت میگوید قیمت خودروسازی ارزان است!
آقایان برآمده از رای مردم، هر ایرانی یک انسان است نه یک رای!
شما که می تواند چرا انحصار را نمیشکنید؟
شرمتان باد که جان و مال مردم را فدای فساد خودرو میکنید
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔻زیبنده نیست بعد از گذشت چند دهه نتوانیم درباره اینکه مذاکره خوب است یا نه تصمیم روشن و قطعی بگیریم
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برای یک نظام سیاسی برآمده از آراء مردم و مبانی دینی زیبنده نیست نتواند تکلیف موضوعاتی از قبیل FATF، فیلترینگ و حدود و ثغور آزادیهای فردی و اجتماعی مردم را روشن کند. ما هنوز درباره اینکه تحریم بد است یا خوب، با هم اختلاف نظر داریم.
هنوز عدهای چنان با بعضی موضوعات شرعی افراطی برخورد میکنند و عدهای دیگر با همان موضوعات به صورت عکسالعملی چنان تفریطی عمل میکنند و سخن میگویند که مردم با مشاهده این دو برخورد غیرمتعارف به اصل دین نگاه تردیدآمیزی پیدا میکنند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برای یک نظام سیاسی برآمده از آراء مردم و مبانی دینی زیبنده نیست نتواند تکلیف موضوعاتی از قبیل FATF، فیلترینگ و حدود و ثغور آزادیهای فردی و اجتماعی مردم را روشن کند. ما هنوز درباره اینکه تحریم بد است یا خوب، با هم اختلاف نظر داریم.
هنوز عدهای چنان با بعضی موضوعات شرعی افراطی برخورد میکنند و عدهای دیگر با همان موضوعات به صورت عکسالعملی چنان تفریطی عمل میکنند و سخن میگویند که مردم با مشاهده این دو برخورد غیرمتعارف به اصل دین نگاه تردیدآمیزی پیدا میکنند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
این آقای به تعبیرِ ابوالفضل بیهقی، فراخشلوار! الیاس حضرتی مدیر مسئول روزنامه اعتماد، از اصلاحطلبانِ صندوقمحور بوده که چندیست کباب شمشیریِ دروازه دولت به دهانش مزه کرده و رئیس شورای اطلاعرسانی دووولت شده است. ببینید چگونه افزایش قیمت خودرو را توجیه میکند.
✍غلامرضا علیزاده
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
این آقای به تعبیرِ ابوالفضل بیهقی، فراخشلوار! الیاس حضرتی مدیر مسئول روزنامه اعتماد، از اصلاحطلبانِ صندوقمحور بوده که چندیست کباب شمشیریِ دروازه دولت به دهانش مزه کرده و رئیس شورای اطلاعرسانی دووولت شده است. ببینید چگونه افزایش قیمت خودرو را توجیه میکند.
✍غلامرضا علیزاده
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
به نظر مطرح کردن احتمال رهبر شدن #میرباقری برای ترساندن مردم و جلب رضایت آنها به رهبری #مجتبی_خامنهای است.
همان نقشی که #جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری ایفا کرد!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
همان نقشی که #جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری ایفا کرد!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✅پیشنهاد جالب پزشکیان به جلیلی
امروز مهمان پزشکیان بودیم . در فرازی نقل کردند که اخیرا در جلسه ای به سعید جلیلی گفتم اگر ادعای برنامه داری بیا مسولیتی مثل استانداری یک استان را بپذیر اگر از عهده اش برآمدی و موفق شدی دور بعد خودم به نفعت کنار می روم. سید جمال هادیان
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
امروز مهمان پزشکیان بودیم . در فرازی نقل کردند که اخیرا در جلسه ای به سعید جلیلی گفتم اگر ادعای برنامه داری بیا مسولیتی مثل استانداری یک استان را بپذیر اگر از عهده اش برآمدی و موفق شدی دور بعد خودم به نفعت کنار می روم. سید جمال هادیان
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تهدید کارشناس صداوسیما: اگر فیلترینگ برداشته شود، عمر دولت پزشکیان کوتاه خواهد بود!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✅ایرانخودرو و سایپا باید بتوانند خودرو را به هر قیمتی که میخواهند بفروشند و واردات خودرو هم باید برای همگان آزاد شود. این دو گزاره لازم و ملزوم همند.
قیمتگذاری دستوری و ممنوعیت واردات دو روی یک سکه هستند
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
قیمتگذاری دستوری و ممنوعیت واردات دو روی یک سکه هستند
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔴🔴🔴 وقتی از خدا هم ناامید شده بودم!
✍ رحیم قمیشی
چند بار گفتند دیگر آزاد میشوید. اما همهاش دروغ بود.
آنقدر به محیط تاریک اسارت خو گرفته بودیم که از نور، و از فردای آزادی هم میترسیدیم!
نه که از آزادی بدمان بیاید، اما اگر آزاد شدیم و آن همه نقشههایمان برای آزادی سراب میشد، اگر آزاد میشدیم و کسی منتظرمان نبود، اگر آزاد میشدیم و خیالهای شیرین آزادی بر سرمان خراب میشدند...
چند بار به بهانه تبادل، سوار اتوبوس هم شده بودیم و باز سر از اردوگاهی جدید و بدتر درآورده بودیم.
خدایا این چه مصیبتی بود سر ما آوردی! یعنی باید تا آخر عمر را با ناامیدی بگذرانیم. کجا رفت آن وعدههای آزادی که دادی؟ وعدههای ناپایداری ظلم!
هیچکدام باورمان نمیشد جنگ که تمام شد تا دو سال تبادل اسرا شروع نشود، اما شده بود.
شاید سختترین روزها و شبهای دلگیر اسارت، آن وقتهایی بود که جنگ تمام شده و ما هنوز شلاق جنگ بر کمرمان بود. دیگر دریای آبی یادمان رفته بود، صدای زیبای موج هایی که به ساحل کوبیده میشدند.
دیگر شبهای پُر ستاره را فراموش کرده بودیم، گاه دیدن یک ستاره، از لابلای میلههای آسایشگاه، آنقدر خوشحالمان میکرد، دیدن یک خواب در آغوش پدر و مادر آنقدر به وجدمان میآورد، که با همان شادیهای نیمه، روزهای اسارت را میساختیم.
یعنی خدا هم ما را فراموش کرده بود؟!
۳۴ سال پیش، وقتی شب سیام آبان گفتند ساکهایمان را ببندیم، گفتیم باز دروغی دیگر است. ما اصلأ چیزی برای بستن نداشتیم! ساکی نداشتیم، یک کوله بد رنگ کوچک بود که همه زندگی مان در آن، جا میشد.
دیدن مأموران صلیب هم شادِمان نکرد!
نکند باز نقشهای دیگر است! باز اردوگاهی جدید.
ما با خدا قهر کرده بودیم...
اسرا هم که تبادل شده بودند، ما ۲۳۹ نفر را در بیدادگاههایشان محکوم کرده بودند که تا آخر عمر باید زندانشان باشیم. به جرم اغتشاش، به جرم قبول نداشتن مقررات ظالمانه، به جرم تقاضای نانی که سیرمان کند، به جرم دفاع از وطنمان، به جرم خواستن آزادیای که حقمان بود. مگر نه خدا ما را آزاد آفریده بود.
جنگطلبان چه از جان ما میخواستند!
صبح ۳۰ آبان، وقتی که هنوز هوا روشن نشده بود، درها را باز کردند.
مأمورهای صلیب خندان نگاهمان میکردند، شما عفو شدهاید!
خدایا چرا لُپهای صلیبیها ورم داشت!!
چرا رنگ صورتشان خیلی سفید بود؟!
چرا آنها بلد بودند تا بناگوش بخندند.
چرا مثل ما نیستند؟
مگر آنها خدای دیگری دارند!
شاید خندهدار باشد، من قسمتی از خاک اردوگاه را با خودم برداشتم، تکهای از لباس مندرسی را که زیر شلاق پاره شده بود، از آن جانماز دوخته بودم، تا با خودم به ایران بیاورم.
نمیخواستم یادم برود چه بر ما گذشت، برای سرزمینمان، برای مردممان، برای خانوادههایمان. برای سربلندیمان.
تا به فرودگاه نرسیده بودیم، هنوز قلبم به تپش نیفتاده بود. اما آنچه باورش سخت شده بود انگار داشت راست میشد برایمان. انگار خدا هم بود!
انگار آزادی و زندگی هم سهم ما میشد.
داخل هواپیما روی صندلی نمیتوانستم بنشینم. دلم میخواست فریادی بزنم.
همین که هواپیما از زمین بلند شد، فریاد کشیدم:
باز هوای وطنم...
انگار تک تک بچهها منتظر همین بودند
برخی با خنده، برخی با اشک، برخی با گریه همخوانی کردند...
"باز هوای وطنم، وطنم آرزوست
تکیه به کنعان زدنم، زدنم آرزوست"
دیگر دیوارههای هواپیما هم با صدای ما میلرزید.
خلبان در بلندگو میگفت بنشینیم، پاهایمان نمینشستند. مگر آزادی کم نعمتی است!
چند ساعت بعد ایران بودیم، هوایش بوی دیگری داشت، خاکش بوی دیگری، مردمش، کوههایش، خورشیدش هم فرق میکرد. بوی خودِ ایران بود، بوی مادر، بوی خانواده
و آشتیام با خدا.
آنشب عکس پدرم هم میخندید.
مگر میشود خدا بندگانش را از یاد ببرد.
مگر میشود آزادی را برای همیشه از آنها دریغ کند.
مگر میشود تا ابد در جهنم نگاهشان دارد!
از جمع ما یک نفر به صلیبیها گفت نمیخواهد برگردد. ماند آنجا، هیچوقت نفهمیدیم چرا برنگشت. اما میدانم او هم بعدها پشیمان شده.
وطنِ دربند هم، خواستنی است.
خدا که نمیگذارد مردم چیزی را بخواهند
و به آن نرسند.
ناامیدی از آزادی، دردی است بزرگ
ناامیدی از روزهای خوش
ناامیدی از خدا
و باور اینکه
ظالمان هر چقدر هم زور داشته باشند
زورشان به خدا نمیرسد
زورشان به آن وقتی مردم، با هم میشوند
هرگز نمیرسد.
این روزها که همه چیز به ناامیدی میرود
من دیگر نمیخواهم با خدا قهر کنم
شک ندارم آزادی میرسد
این قانون خلقت است
در اوج ناامیدی
ناگهان خبری میرسد
وطن برای شماست
اگر بخواهید
اگر اراده کنید
و نشانههای صبح
که پیداست
مگر میشود
تا ابد تاریکی باشد و ظلم!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍ رحیم قمیشی
چند بار گفتند دیگر آزاد میشوید. اما همهاش دروغ بود.
آنقدر به محیط تاریک اسارت خو گرفته بودیم که از نور، و از فردای آزادی هم میترسیدیم!
نه که از آزادی بدمان بیاید، اما اگر آزاد شدیم و آن همه نقشههایمان برای آزادی سراب میشد، اگر آزاد میشدیم و کسی منتظرمان نبود، اگر آزاد میشدیم و خیالهای شیرین آزادی بر سرمان خراب میشدند...
چند بار به بهانه تبادل، سوار اتوبوس هم شده بودیم و باز سر از اردوگاهی جدید و بدتر درآورده بودیم.
خدایا این چه مصیبتی بود سر ما آوردی! یعنی باید تا آخر عمر را با ناامیدی بگذرانیم. کجا رفت آن وعدههای آزادی که دادی؟ وعدههای ناپایداری ظلم!
هیچکدام باورمان نمیشد جنگ که تمام شد تا دو سال تبادل اسرا شروع نشود، اما شده بود.
شاید سختترین روزها و شبهای دلگیر اسارت، آن وقتهایی بود که جنگ تمام شده و ما هنوز شلاق جنگ بر کمرمان بود. دیگر دریای آبی یادمان رفته بود، صدای زیبای موج هایی که به ساحل کوبیده میشدند.
دیگر شبهای پُر ستاره را فراموش کرده بودیم، گاه دیدن یک ستاره، از لابلای میلههای آسایشگاه، آنقدر خوشحالمان میکرد، دیدن یک خواب در آغوش پدر و مادر آنقدر به وجدمان میآورد، که با همان شادیهای نیمه، روزهای اسارت را میساختیم.
یعنی خدا هم ما را فراموش کرده بود؟!
۳۴ سال پیش، وقتی شب سیام آبان گفتند ساکهایمان را ببندیم، گفتیم باز دروغی دیگر است. ما اصلأ چیزی برای بستن نداشتیم! ساکی نداشتیم، یک کوله بد رنگ کوچک بود که همه زندگی مان در آن، جا میشد.
دیدن مأموران صلیب هم شادِمان نکرد!
نکند باز نقشهای دیگر است! باز اردوگاهی جدید.
ما با خدا قهر کرده بودیم...
اسرا هم که تبادل شده بودند، ما ۲۳۹ نفر را در بیدادگاههایشان محکوم کرده بودند که تا آخر عمر باید زندانشان باشیم. به جرم اغتشاش، به جرم قبول نداشتن مقررات ظالمانه، به جرم تقاضای نانی که سیرمان کند، به جرم دفاع از وطنمان، به جرم خواستن آزادیای که حقمان بود. مگر نه خدا ما را آزاد آفریده بود.
جنگطلبان چه از جان ما میخواستند!
صبح ۳۰ آبان، وقتی که هنوز هوا روشن نشده بود، درها را باز کردند.
مأمورهای صلیب خندان نگاهمان میکردند، شما عفو شدهاید!
خدایا چرا لُپهای صلیبیها ورم داشت!!
چرا رنگ صورتشان خیلی سفید بود؟!
چرا آنها بلد بودند تا بناگوش بخندند.
چرا مثل ما نیستند؟
مگر آنها خدای دیگری دارند!
شاید خندهدار باشد، من قسمتی از خاک اردوگاه را با خودم برداشتم، تکهای از لباس مندرسی را که زیر شلاق پاره شده بود، از آن جانماز دوخته بودم، تا با خودم به ایران بیاورم.
نمیخواستم یادم برود چه بر ما گذشت، برای سرزمینمان، برای مردممان، برای خانوادههایمان. برای سربلندیمان.
تا به فرودگاه نرسیده بودیم، هنوز قلبم به تپش نیفتاده بود. اما آنچه باورش سخت شده بود انگار داشت راست میشد برایمان. انگار خدا هم بود!
انگار آزادی و زندگی هم سهم ما میشد.
داخل هواپیما روی صندلی نمیتوانستم بنشینم. دلم میخواست فریادی بزنم.
همین که هواپیما از زمین بلند شد، فریاد کشیدم:
باز هوای وطنم...
انگار تک تک بچهها منتظر همین بودند
برخی با خنده، برخی با اشک، برخی با گریه همخوانی کردند...
"باز هوای وطنم، وطنم آرزوست
تکیه به کنعان زدنم، زدنم آرزوست"
دیگر دیوارههای هواپیما هم با صدای ما میلرزید.
خلبان در بلندگو میگفت بنشینیم، پاهایمان نمینشستند. مگر آزادی کم نعمتی است!
چند ساعت بعد ایران بودیم، هوایش بوی دیگری داشت، خاکش بوی دیگری، مردمش، کوههایش، خورشیدش هم فرق میکرد. بوی خودِ ایران بود، بوی مادر، بوی خانواده
و آشتیام با خدا.
آنشب عکس پدرم هم میخندید.
مگر میشود خدا بندگانش را از یاد ببرد.
مگر میشود آزادی را برای همیشه از آنها دریغ کند.
مگر میشود تا ابد در جهنم نگاهشان دارد!
از جمع ما یک نفر به صلیبیها گفت نمیخواهد برگردد. ماند آنجا، هیچوقت نفهمیدیم چرا برنگشت. اما میدانم او هم بعدها پشیمان شده.
وطنِ دربند هم، خواستنی است.
خدا که نمیگذارد مردم چیزی را بخواهند
و به آن نرسند.
ناامیدی از آزادی، دردی است بزرگ
ناامیدی از روزهای خوش
ناامیدی از خدا
و باور اینکه
ظالمان هر چقدر هم زور داشته باشند
زورشان به خدا نمیرسد
زورشان به آن وقتی مردم، با هم میشوند
هرگز نمیرسد.
این روزها که همه چیز به ناامیدی میرود
من دیگر نمیخواهم با خدا قهر کنم
شک ندارم آزادی میرسد
این قانون خلقت است
در اوج ناامیدی
ناگهان خبری میرسد
وطن برای شماست
اگر بخواهید
اگر اراده کنید
و نشانههای صبح
که پیداست
مگر میشود
تا ابد تاریکی باشد و ظلم!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔴 حقیقت پور:شنیدهام برخی مردم دنبال پس گرفتن رأی خود از آقای پزشکیان هستند /ناراضی هستم / خالص گرایان ناخالص آمده و در رأس کار قرار گرفتند
🔸منصور حقیقت پور، نماینده ادوار مجلس:
🔸بنده حتی شنیدهام برخی مردم دنبال پس گرفتن رای خود را از آقای پزشکیان هستند. امیدوارم کار به اینجا نرسد. آن افرادی که فارغ از گرایشات سیاسی و بر پایه عقلانیت به پزشکیان رای دادند حالا می بینند که خالص گرایان ناخالص آمدند و در راس کار قرار می گیرند، دلخور می شوند.
🔸ما امروز نسبت به عدم استفاده از ظرفیت عقلایی کشور نسبت به آقای پزشکیان منتقد هستیم. این طور نباشد که چند ماه دیگر مجبور شوند چند وزیر و استاندار را تغییر دهند./ خبرآنلاین
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔸منصور حقیقت پور، نماینده ادوار مجلس:
🔸بنده حتی شنیدهام برخی مردم دنبال پس گرفتن رای خود را از آقای پزشکیان هستند. امیدوارم کار به اینجا نرسد. آن افرادی که فارغ از گرایشات سیاسی و بر پایه عقلانیت به پزشکیان رای دادند حالا می بینند که خالص گرایان ناخالص آمدند و در راس کار قرار می گیرند، دلخور می شوند.
🔸ما امروز نسبت به عدم استفاده از ظرفیت عقلایی کشور نسبت به آقای پزشکیان منتقد هستیم. این طور نباشد که چند ماه دیگر مجبور شوند چند وزیر و استاندار را تغییر دهند./ خبرآنلاین
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
☝🏻حشمت الله فلاحت پیشه :
آقای پزشکیان قرار بود کشور را از جنگ هایی که هیچ ربطی به منافع ایرانیان ندارد خارج کنی
🔹فقط دنبال گران کردنی !
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
آقای پزشکیان قرار بود کشور را از جنگ هایی که هیچ ربطی به منافع ایرانیان ندارد خارج کنی
🔹فقط دنبال گران کردنی !
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔻 اول مرغ بود یا تخممرغ؟
بر اساس مطالعهای که در مجله «نیچر» (Nature) منتشر شد، محققان این معما را بر اساس یک ارگانیسم تکسلولی که بسیار پیش از مرغ وجود داشته است، حل کرده و به این نتیجه رسیدهاند که تخممرغ پیش از مرغ به وجود آمده است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
بر اساس مطالعهای که در مجله «نیچر» (Nature) منتشر شد، محققان این معما را بر اساس یک ارگانیسم تکسلولی که بسیار پیش از مرغ وجود داشته است، حل کرده و به این نتیجه رسیدهاند که تخممرغ پیش از مرغ به وجود آمده است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
اینهم از رفع فیلترشون!
پ.ن: کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه بیدار کرد...
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
پ.ن: کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه بیدار کرد...
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
یک پژوهشگر با بیان اینکه ایران از هزاره سوم پیش از میلاد با تمدن دره سند از طریق شهر سوخته در ارتباط بوده تصریح کرد : در یکی از نقاشیهای دیواری غار معبد اجانتا خسرو پرویز ساسانی و خدمتکارانش ترسیم شده اند. این تصاویر در کنار داستان زندگی بودا ترسیم شده اند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
چالشهای اولین مدارس دخترانه و خاطره ای عبرت انگیز!
۲۷ آبان روز جهانی دانش آموز است. بدون شک جامعه ای رستگاری نخواهد شد مگر با تغییرات اساسی در حوزه آموزش و پرورش...
قبلا به مشکلات اولین مدارس دخترانه پرداخته ام در این مقالات(اول، دوم و سوم).
در اینجا بیشتر به مشکلات مدارس دخترانه در شهرهای آذربایجان در دوره رضاشاه می پردازم...
اولین مدرسه دخترانه در خوی در ۲۲ آذر ۱۳۰۲افتتاح شد اما فرمانده لشكر شمالغرب در اول فروردین ۱۳۰۴ در نامهاى به وزارت جنگ از اقداماتى حجت الاسلام خويى عليه این مدرسه دخترانه نوشته كه «دست اين قبيل افراد...» بايد كوتاه شود.
حجت الاسلام خويى از علماى نجف عليه افتتاح اين مدرسه فتوا گرفته و آنرا بالاى منبر خوانده و «بنده شرحى بر سبيل نصيحت و توبيخ نوشته و مشاراليه را متنبه نموده و گوشزد كردم »
فراهانی... روز شمار تاریخ ایران...ج ۳، ص ۴۷۶)
وقتی اولين مدرسۀ دخترانه بعد از كودتاى ۱۲۹۹ بنام «مدرسۀ مهستى بنات» در اردبیل بوجود آمد طوفانى از مخالفتها آغاز شد آنها كه تحصيل پسرها را در «اشكولاّ»(برگرفته از School به معنی مدرسه) تحمل نمی کردند و آنرا مروج بابیگری و خلاف مذهب مىشمردند با رفتن دخترها بمدرسه بشدت مخالفت کردند، در ۱۳۰۴ش به این مدرسه هجوم آورده با بيل و كلنگ در صدد خراب كردن سقف اطاقها بر سر دانشآموزان برآمدند خانم مدیره مدرسه از ارتش استمداد نمود و با آمدن سربازها، مهاجمين دست از تخريب و آزار برداشتند اما دختران دیگر از ترس واكنشهاى بعدى متفرق گشتند و مدتى مدرسه بسته شد!
مرحوم محمدعلى صفوت که آن زمان رئيس معارف اردبيل شده مىنويسد در همان روز اول، خبر رسيد كه «مديرۀ دبستان دختران از ترس ايذاء و اهانت مردم بمدرسه نمىآيد و از هفده تن شاگردان يك عده ترك تحصيل و چند بچۀ ديگر مشغول بازى هستند»!.
(تاریخ فرهنگ آذربایجان...ص۱۳۰)
در همين زمان، مدرسۀ رشيديه نیز مورد هجوم مخالفان قرار گرفت و اثاثيۀ آن به یغما رفت مدرسه رشيديه نیز«با مخالفت مرحوم ميرزا على اكبر مجتهد معروف اردبيلى تصادم كرد. مريدان شيخ به مدرسه ريخته و تاراج كردند و معلّمين را مورد ضربوشتم قرار دادن، محصلين بخانههايشان پناه بردند» و «ميرزا ستار كه مدير مدرسه بود انتحار كرد»!
(صفری، اردبیل در گذرگاه تاریخ...ج ۳ص۱۹۳)
باباصفری می نویسد «مريدان نادان دور آقا را گرفته از وضع مدارس سعايت كردند و او را با عنوان كردن تدريس جغرافيا و گردش زمين و نظاير آن تحريك نمودند... با دستاويز كردن اين گفتهها هر جا كه مدرسهاى باز شد بدانجا ريختند بچهها را كتك زده كتابهاى آنها را پاره كردند. ميز و اثاثيه را طعمۀ آتش ساختند و گاهى سقف اطاقها را با بيل و كلنگ ويران كرده آنرا ثواب دانستند. معلّمان را مضروب و مجروح نمودند».
(همان منبع...ج3 ص197)
اما بپردازم به آن خاطره عبرت انگیز:
علیاکبر مجتهد اردبیلی که از متعصبين و مغرضين تدريس جغرافيا و گردش زمين و از معتقدین به هيئت بطلميوس و ضد مدارس دخترانه بود فکر می کرد يك تنه ميتواند در اين نقطه از جهان جلوى پيشرفت علمى دنيا را بگيرد و بدور اردبيل حصاری بكشد و آنرا از نفوذ تمدن جديد باز دارد اما این حصار تنها ۱۲ سال دوام آورد، بزودی فرزندان و دختران خود وى نیز بدون حجاب و با سرهاى برهنه در همين مدارس مشغول تحصيل گشتند!
باباصفری می نویسد در ۱۳۱۸ ش كه اولين سال معلمی ام در دبيرستان دخترانۀ پوراندخت اردبيل كه سابقا همان«مهستى بنات اردبيل» بوده مشغول شدم و همان روز يكى از پروندههاى متروك دبيرستان را در دفتر مدرسه مطالعه ميكردم نامهاى بود كه خانم مديرۀ مدرسه از فرمانده قزاق اردبيل کمک خواسته و نوشته بود «كسان آقا ميرزا على اكبر با بيل و كلنك ريخته ميخواهند سقف اطاقها را بسر دختران خراب كنند»! فرمانده قزاق نيز جواب داده بود «...قزاق فرستادم تا كسان آقا ميرزاعلى اكبر را از آنجا دور سازند...»
باباصفری می نویسد در دفتر مدرسه مشغول خواندن اینها بودم که در اين لحظه، درِ اطاق باز شد و دختر خانمى از دانشآموزان بدون حجاب وارد گرديد تا براى نوشتن معلم در تختهسياه، گچ ببرد و او نوۀ همان آقا ميرزا على اكبر بود و در این زمان، تنها 12 سال از مرگ آقا ميگذشت...»!
(صفری...همان ج ۱، ص ۴۵۳).
چند روز پیش گروهی شعار مرگ بر واتساپ، تلگرام، اینستا، توئیتر می دادند! یادشان نمی آید که چهل سال پیش پدرانشان نیز مرگ بر ویدئو...می گفتند...!
شوربخت کسانی که میخواهند جلوی عقربه های ساعت را بگیرند! کاری چون حمله دون کیشوت به آسیاب بادی یا چیزی شبیه خشایارشاه که خشمگین، دریا را به دلیل نافرمانی و امواجش... شلاق می زد...!
✍علی مرادی مراغه ای
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
۲۷ آبان روز جهانی دانش آموز است. بدون شک جامعه ای رستگاری نخواهد شد مگر با تغییرات اساسی در حوزه آموزش و پرورش...
قبلا به مشکلات اولین مدارس دخترانه پرداخته ام در این مقالات(اول، دوم و سوم).
در اینجا بیشتر به مشکلات مدارس دخترانه در شهرهای آذربایجان در دوره رضاشاه می پردازم...
اولین مدرسه دخترانه در خوی در ۲۲ آذر ۱۳۰۲افتتاح شد اما فرمانده لشكر شمالغرب در اول فروردین ۱۳۰۴ در نامهاى به وزارت جنگ از اقداماتى حجت الاسلام خويى عليه این مدرسه دخترانه نوشته كه «دست اين قبيل افراد...» بايد كوتاه شود.
حجت الاسلام خويى از علماى نجف عليه افتتاح اين مدرسه فتوا گرفته و آنرا بالاى منبر خوانده و «بنده شرحى بر سبيل نصيحت و توبيخ نوشته و مشاراليه را متنبه نموده و گوشزد كردم »
فراهانی... روز شمار تاریخ ایران...ج ۳، ص ۴۷۶)
وقتی اولين مدرسۀ دخترانه بعد از كودتاى ۱۲۹۹ بنام «مدرسۀ مهستى بنات» در اردبیل بوجود آمد طوفانى از مخالفتها آغاز شد آنها كه تحصيل پسرها را در «اشكولاّ»(برگرفته از School به معنی مدرسه) تحمل نمی کردند و آنرا مروج بابیگری و خلاف مذهب مىشمردند با رفتن دخترها بمدرسه بشدت مخالفت کردند، در ۱۳۰۴ش به این مدرسه هجوم آورده با بيل و كلنگ در صدد خراب كردن سقف اطاقها بر سر دانشآموزان برآمدند خانم مدیره مدرسه از ارتش استمداد نمود و با آمدن سربازها، مهاجمين دست از تخريب و آزار برداشتند اما دختران دیگر از ترس واكنشهاى بعدى متفرق گشتند و مدتى مدرسه بسته شد!
مرحوم محمدعلى صفوت که آن زمان رئيس معارف اردبيل شده مىنويسد در همان روز اول، خبر رسيد كه «مديرۀ دبستان دختران از ترس ايذاء و اهانت مردم بمدرسه نمىآيد و از هفده تن شاگردان يك عده ترك تحصيل و چند بچۀ ديگر مشغول بازى هستند»!.
(تاریخ فرهنگ آذربایجان...ص۱۳۰)
در همين زمان، مدرسۀ رشيديه نیز مورد هجوم مخالفان قرار گرفت و اثاثيۀ آن به یغما رفت مدرسه رشيديه نیز«با مخالفت مرحوم ميرزا على اكبر مجتهد معروف اردبيلى تصادم كرد. مريدان شيخ به مدرسه ريخته و تاراج كردند و معلّمين را مورد ضربوشتم قرار دادن، محصلين بخانههايشان پناه بردند» و «ميرزا ستار كه مدير مدرسه بود انتحار كرد»!
(صفری، اردبیل در گذرگاه تاریخ...ج ۳ص۱۹۳)
باباصفری می نویسد «مريدان نادان دور آقا را گرفته از وضع مدارس سعايت كردند و او را با عنوان كردن تدريس جغرافيا و گردش زمين و نظاير آن تحريك نمودند... با دستاويز كردن اين گفتهها هر جا كه مدرسهاى باز شد بدانجا ريختند بچهها را كتك زده كتابهاى آنها را پاره كردند. ميز و اثاثيه را طعمۀ آتش ساختند و گاهى سقف اطاقها را با بيل و كلنگ ويران كرده آنرا ثواب دانستند. معلّمان را مضروب و مجروح نمودند».
(همان منبع...ج3 ص197)
اما بپردازم به آن خاطره عبرت انگیز:
علیاکبر مجتهد اردبیلی که از متعصبين و مغرضين تدريس جغرافيا و گردش زمين و از معتقدین به هيئت بطلميوس و ضد مدارس دخترانه بود فکر می کرد يك تنه ميتواند در اين نقطه از جهان جلوى پيشرفت علمى دنيا را بگيرد و بدور اردبيل حصاری بكشد و آنرا از نفوذ تمدن جديد باز دارد اما این حصار تنها ۱۲ سال دوام آورد، بزودی فرزندان و دختران خود وى نیز بدون حجاب و با سرهاى برهنه در همين مدارس مشغول تحصيل گشتند!
باباصفری می نویسد در ۱۳۱۸ ش كه اولين سال معلمی ام در دبيرستان دخترانۀ پوراندخت اردبيل كه سابقا همان«مهستى بنات اردبيل» بوده مشغول شدم و همان روز يكى از پروندههاى متروك دبيرستان را در دفتر مدرسه مطالعه ميكردم نامهاى بود كه خانم مديرۀ مدرسه از فرمانده قزاق اردبيل کمک خواسته و نوشته بود «كسان آقا ميرزا على اكبر با بيل و كلنك ريخته ميخواهند سقف اطاقها را بسر دختران خراب كنند»! فرمانده قزاق نيز جواب داده بود «...قزاق فرستادم تا كسان آقا ميرزاعلى اكبر را از آنجا دور سازند...»
باباصفری می نویسد در دفتر مدرسه مشغول خواندن اینها بودم که در اين لحظه، درِ اطاق باز شد و دختر خانمى از دانشآموزان بدون حجاب وارد گرديد تا براى نوشتن معلم در تختهسياه، گچ ببرد و او نوۀ همان آقا ميرزا على اكبر بود و در این زمان، تنها 12 سال از مرگ آقا ميگذشت...»!
(صفری...همان ج ۱، ص ۴۵۳).
چند روز پیش گروهی شعار مرگ بر واتساپ، تلگرام، اینستا، توئیتر می دادند! یادشان نمی آید که چهل سال پیش پدرانشان نیز مرگ بر ویدئو...می گفتند...!
شوربخت کسانی که میخواهند جلوی عقربه های ساعت را بگیرند! کاری چون حمله دون کیشوت به آسیاب بادی یا چیزی شبیه خشایارشاه که خشمگین، دریا را به دلیل نافرمانی و امواجش... شلاق می زد...!
✍علی مرادی مراغه ای
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane