Google I/O 2012 - Go Concurrency Patterns by Rob Pike
https://youtu.be/f6kdp27TYZs
Concurrency is the key to designing high performance network services. Go's concurrency primitives (goroutines and channels) provide a simple and efficient means of expressing concurrent execution. In this talk we see how tricky concurrency problems can be solved gracefully with simple Go code.
#Golang
#Concurrency
https://youtu.be/f6kdp27TYZs
Concurrency is the key to designing high performance network services. Go's concurrency primitives (goroutines and channels) provide a simple and efficient means of expressing concurrent execution. In this talk we see how tricky concurrency problems can be solved gracefully with simple Go code.
#Golang
#Concurrency
YouTube
Google I/O 2012 - Go Concurrency Patterns
Rob Pike
Concurrency is the key to designing high performance network services. Go's concurrency primitives (goroutines and channels) provide a simple and efficient means of expressing concurrent execution. In this talk we see how tricky concurrency problems…
Concurrency is the key to designing high performance network services. Go's concurrency primitives (goroutines and channels) provide a simple and efficient means of expressing concurrent execution. In this talk we see how tricky concurrency problems…
✍3⚡1
Programming languages used in most popular websites
https://en.wikipedia.org/wiki/Programming_languages_used_in_most_popular_websites
آخرین آپدیت این ویکی ۱۳ می ۲۰۲۳ میباشد.
https://en.wikipedia.org/wiki/Programming_languages_used_in_most_popular_websites
آخرین آپدیت این ویکی ۱۳ می ۲۰۲۳ میباشد.
🆒9👍5👎4🗿2
Forwarded from Loc0m0 لوکومتیو توییتر
صرف ایرانی بودن اندازه ۱۵۰ صفحه اینسکیوریتی با خودش داره.
از بچگی تو مدرسه بهت یه تفکر جبری و بهزور بهشت رفتن تحمیل شده و برای فرار ازش چه دروغهایی که نباید بگی.
تو نوجوانی و بلوغ باید طبیعیترین چیزهای زندگی رو به سختترین و پیچیدهترین حالت ممکن یواشکی تجربه کنی.
اولین بوسهت پر از ترسه و اضطرابه. اولین شکوفایی جسمیت پره از فشار و سرزنش و محدودیت. بلوغت رو باید با جنگ و و سرکوب و پنهانکاری طی کنی و بقیه عمر سعی کنی یادش نیافتی. و رابطه و برخورد با آدما رو باید با آزمون و خطا، خطاهایی که هزینهشون کم نیست، خودت از تو این جنگل پیدا کنی.
فشار کنکور و رقابت باعث میشه زندگی رو بر خودت حرام کنی و آخرش یه سرزنش و حس کمکفایتی یا بیکفایتی رو بکشی با خودت. یه انگ کم بودن و کافی نبودن. یه حسرت اینکه شاید اگه یه شب کمتر میخوابیدی و یه روز کمتر مغموم میبودی، سرنوشتت خیلی متفاوت میبود. یه حسرت و استرس گذشته در آینده.
تو دانشگاه باید همهی زیباییهای یادگیری رو فدای نمره و جلب رضایت یهسری استاد ایگوتیستیک بکنی اونم با مطالب و فرمت قدیمی و خسته و بهدردنخورشون. و کلی واحد مزخرف که فقط حیف عمرن. و یه جو خفقان که تو رو یک محصول از یک جعبهی بزرگ دربسته میکنه، نه یک انسان فهمیده... و حتی سربازی.
استرس کار و تأمین نیازهای اولیه زندگی مدام بات هست بعدش. که برای سادهترین چیزها هم باید بجنگی و یا به بقیه دروغ بگی یا به خودت، که بتونی زندگی کنی. که فرمول تأمین کف هرم مازلو، تلاش و سختکوشی نیست الزاماً. اینه که کجا بدزدی و یواشکی بخوری، با دست یا بیدست.
یه مینیموم امنیت سادهی اجتماعی هم نیست. ترس مدام که برای سادهترین درخواستهای مدنیت ممکنه بگیرن ببرنت، شل و پلت کنن، و صد تا تروما پیدا کنی تا ته عمر. هر جای دنیا هم بری باز پدر و مادر و چار تا رفیق مثلاً خیرخواه بهت میگن سرتو بنداز پایین و انسانیت رو فراموش کن که زنده بمونی.
مهاجرت اگه بخوای بکنی، کلی بیچارگی داره. کلی گشتن دنبال اسم کشورت توی منوهای دراپدانای که ایران ندارن. کلی خفت که قید کلی از کرامات انسانی رو بزنی. و بعدش هم هرگز مفهوم «خونه» رو نخواهی تونست بهصورت یکتا و باثبات تجربه کنی. خونه، خونه نیست.
بعد مهاجرت دوباره زندگی پره از دلتنگی. پره از جایی که فیزیکی نیست ولی توی دل جا مونده.
حتی اگه خودت مهاجرت نکنی ولی دوستات برن هم دلت پره از دلتنگی و آوارگی و دور شدن از دوستایی که آدم امنت بودهن. پره از ازدستدادن، با لبخندهای تلخ. پره از حسرت یه سمتِ طنابِ پاره جا موندم.
و استرس اخبار ایران، هر جای دنیا هم که باشی، ولت نمیکنه. امروز کی رو اعدام میکنن، فردا کی میمیره. پسفردا کجای خونهای که باید خونه میبود قراره گند بخوره توش. و تو حداکثر توی تخت خودت یا یواشکی سر خیابون میتونی داد بزنی ولی به جایی نمیرسه.
نجاتدهندهای هم در افق نیست. هرازگاهی روزنه امیدی میاد و یه دلبستگی به امنیت و خوشبختیای که چند ماه دیگه قراره حاصل بشه. اما یه کم که میگذره میفهمی یه سنگقلاب بوده و شاید سهم بچههات بشه اون رؤیا. و زندگی هنوز همینه.
اینا همیشه هست. اینا پکیجیه که با ایرانی بود میاد. شاید بشه دو قلمش رو جاخالی داد، ولی تهش باز هست. تهش گریبان دوستات و خانوادهت رو میگیره. تهش جسمت رو هم نجات بدی، سرت رو هم گرم کنی، باز همچنان روحت با کلی از این اینسکیوریتیها روز رو شب میکنه.
خلاصه اگه دور و ورتون ایرانی میبینین حواستون بهش باشه. همین که سرپاست و نفس میکشه، جای تحسین و دمتگرم داره. همین که تونسته از این همه حلقه آتش تو عمرش عبور کنه و با جرقههای امید و چشمبستن روی همه تلخیهای گذشته و آینده صبحها میتونه از تخت در بیاد، ینی خیلییییی کارش درسته.
اگه اطرافتون ایرانی میبینین، باش مهربون باشین و براش امن بمونین.
شاید شما ندونین چرا، ولی اون تمام عمرش در حسرت همین امنیتهای نصفهنیمهس که بتونه گاهی کمی تکیه بده، بعد آروم چشمای یک عمر خسته و مضطرب و منتظرش رو ببنده و بدونه اگه بخوابه یکی هست که حتی چند صباحی مراقبشه.
[Loc0m0]
از بچگی تو مدرسه بهت یه تفکر جبری و بهزور بهشت رفتن تحمیل شده و برای فرار ازش چه دروغهایی که نباید بگی.
تو نوجوانی و بلوغ باید طبیعیترین چیزهای زندگی رو به سختترین و پیچیدهترین حالت ممکن یواشکی تجربه کنی.
اولین بوسهت پر از ترسه و اضطرابه. اولین شکوفایی جسمیت پره از فشار و سرزنش و محدودیت. بلوغت رو باید با جنگ و و سرکوب و پنهانکاری طی کنی و بقیه عمر سعی کنی یادش نیافتی. و رابطه و برخورد با آدما رو باید با آزمون و خطا، خطاهایی که هزینهشون کم نیست، خودت از تو این جنگل پیدا کنی.
فشار کنکور و رقابت باعث میشه زندگی رو بر خودت حرام کنی و آخرش یه سرزنش و حس کمکفایتی یا بیکفایتی رو بکشی با خودت. یه انگ کم بودن و کافی نبودن. یه حسرت اینکه شاید اگه یه شب کمتر میخوابیدی و یه روز کمتر مغموم میبودی، سرنوشتت خیلی متفاوت میبود. یه حسرت و استرس گذشته در آینده.
تو دانشگاه باید همهی زیباییهای یادگیری رو فدای نمره و جلب رضایت یهسری استاد ایگوتیستیک بکنی اونم با مطالب و فرمت قدیمی و خسته و بهدردنخورشون. و کلی واحد مزخرف که فقط حیف عمرن. و یه جو خفقان که تو رو یک محصول از یک جعبهی بزرگ دربسته میکنه، نه یک انسان فهمیده... و حتی سربازی.
استرس کار و تأمین نیازهای اولیه زندگی مدام بات هست بعدش. که برای سادهترین چیزها هم باید بجنگی و یا به بقیه دروغ بگی یا به خودت، که بتونی زندگی کنی. که فرمول تأمین کف هرم مازلو، تلاش و سختکوشی نیست الزاماً. اینه که کجا بدزدی و یواشکی بخوری، با دست یا بیدست.
یه مینیموم امنیت سادهی اجتماعی هم نیست. ترس مدام که برای سادهترین درخواستهای مدنیت ممکنه بگیرن ببرنت، شل و پلت کنن، و صد تا تروما پیدا کنی تا ته عمر. هر جای دنیا هم بری باز پدر و مادر و چار تا رفیق مثلاً خیرخواه بهت میگن سرتو بنداز پایین و انسانیت رو فراموش کن که زنده بمونی.
مهاجرت اگه بخوای بکنی، کلی بیچارگی داره. کلی گشتن دنبال اسم کشورت توی منوهای دراپدانای که ایران ندارن. کلی خفت که قید کلی از کرامات انسانی رو بزنی. و بعدش هم هرگز مفهوم «خونه» رو نخواهی تونست بهصورت یکتا و باثبات تجربه کنی. خونه، خونه نیست.
بعد مهاجرت دوباره زندگی پره از دلتنگی. پره از جایی که فیزیکی نیست ولی توی دل جا مونده.
حتی اگه خودت مهاجرت نکنی ولی دوستات برن هم دلت پره از دلتنگی و آوارگی و دور شدن از دوستایی که آدم امنت بودهن. پره از ازدستدادن، با لبخندهای تلخ. پره از حسرت یه سمتِ طنابِ پاره جا موندم.
و استرس اخبار ایران، هر جای دنیا هم که باشی، ولت نمیکنه. امروز کی رو اعدام میکنن، فردا کی میمیره. پسفردا کجای خونهای که باید خونه میبود قراره گند بخوره توش. و تو حداکثر توی تخت خودت یا یواشکی سر خیابون میتونی داد بزنی ولی به جایی نمیرسه.
نجاتدهندهای هم در افق نیست. هرازگاهی روزنه امیدی میاد و یه دلبستگی به امنیت و خوشبختیای که چند ماه دیگه قراره حاصل بشه. اما یه کم که میگذره میفهمی یه سنگقلاب بوده و شاید سهم بچههات بشه اون رؤیا. و زندگی هنوز همینه.
اینا همیشه هست. اینا پکیجیه که با ایرانی بود میاد. شاید بشه دو قلمش رو جاخالی داد، ولی تهش باز هست. تهش گریبان دوستات و خانوادهت رو میگیره. تهش جسمت رو هم نجات بدی، سرت رو هم گرم کنی، باز همچنان روحت با کلی از این اینسکیوریتیها روز رو شب میکنه.
خلاصه اگه دور و ورتون ایرانی میبینین حواستون بهش باشه. همین که سرپاست و نفس میکشه، جای تحسین و دمتگرم داره. همین که تونسته از این همه حلقه آتش تو عمرش عبور کنه و با جرقههای امید و چشمبستن روی همه تلخیهای گذشته و آینده صبحها میتونه از تخت در بیاد، ینی خیلییییی کارش درسته.
اگه اطرافتون ایرانی میبینین، باش مهربون باشین و براش امن بمونین.
شاید شما ندونین چرا، ولی اون تمام عمرش در حسرت همین امنیتهای نصفهنیمهس که بتونه گاهی کمی تکیه بده، بعد آروم چشمای یک عمر خسته و مضطرب و منتظرش رو ببنده و بدونه اگه بخوابه یکی هست که حتی چند صباحی مراقبشه.
[Loc0m0]
❤28💔21👎10👍7🤡2
به شدت توصیه میشود که این بلاگ را بخوانید و از امنیت داخلی تلگرام با خبر شوید.
https://medium.com/@TorGuard/compromised-from-within-the-unauthorized-restoration-of-torguards-telegram-channel-dce4c5836
https://medium.com/@TorGuard/compromised-from-within-the-unauthorized-restoration-of-torguards-telegram-channel-dce4c5836
Medium
Compromised from Within: The Unauthorized Restoration of TorGuard’s Telegram Channel
This is the comprehensive, substantiated account of how TorGuard’s deleted Telegram Channel was improperly resurrected and handed over to a…
👍15🐳3❤2👎2🤡2
Forwarded from جادی | Jadi
اگر دوست دارین #راست یاد بگیرین یا راستتون رو مرور کنین، این دوره خوبیه. دوره سه روزه گوگل برای کارمندانی که قراره به سمت راست برن:
https://google.github.io/comprehensive-rust/
#برنامه_نویسی #معرفی
https://google.github.io/comprehensive-rust/
#برنامه_نویسی #معرفی
👎7👍5❤🔥3❤1🐳1
Memory Allocation
https://samwho.dev/memory-allocation/
یکی از نیاز های مشترک همه برنامه ها نیاز به حافظه است. برنامه ها قبل از اجرا باید از هارد دیسک در حافظه بارگذاری شوند. در حین اجرا، اکثر کارهایی که برنامه ها انجام می دهند این است که مقادیر را از حافظه لود می کنند، مقداری محاسبات روی آنها انجام می دهند و سپس نتیجه را در حافظه ذخیره می کنند.
در این بلاگ با اصول تخصیص حافظه ( Memory Allocation ) آشنا میشوید.
#MemoryAllocation
https://samwho.dev/memory-allocation/
یکی از نیاز های مشترک همه برنامه ها نیاز به حافظه است. برنامه ها قبل از اجرا باید از هارد دیسک در حافظه بارگذاری شوند. در حین اجرا، اکثر کارهایی که برنامه ها انجام می دهند این است که مقادیر را از حافظه لود می کنند، مقداری محاسبات روی آنها انجام می دهند و سپس نتیجه را در حافظه ذخیره می کنند.
در این بلاگ با اصول تخصیص حافظه ( Memory Allocation ) آشنا میشوید.
#MemoryAllocation
👍5❤2🆒2
Forwarded from جادی | Jadi
تقریبا ۱۳ ساعت دیگه از مسابقه انتخابی مسابقه فتح پرچم بزرگترین کنفرانس هکری یعنی #دفکان باقی مونده (: اگر دوست دارین دنبال کنین یا سوالها رو ببینین یا حتی رقابت کنین (:
https://quals.2023.nautilus.institute/scoreboard/complete
https://quals.2023.nautilus.institute/scoreboard/complete
👍7👎1🥱1🍌1
از آنجایی که شروع این کانال مبنی بر مهندسی نرم افزار و برنامه نویسی بوده تصمیم بر تغییر قرار دادن محتوای کلی در این کانال دارم .
از نظر شخصی خودم اگر بخوام یه محتوایی رو نگاه کنم که فقط یک موضوع داشته باشه بعد مدت ها حتی اگر برای خودم خسته کننده نشه برای بقیه میشه. به همین دلیل نیاز بر این دیدم که محتوایی که قرار میدهم نا مرتبط تر ( out of context ) باشه تا اینکه بخواهم چارچوبی برای هرچیزی تعیین کنم.
از این به بعد محتوای کانال عمومی تر خواهد بود . و احتمالا دخیل بودن نظرات شخصی خودم نسبت به مواردی که مطالعه میکنم یا میبینیم بیشتر خواهد شد .
از نظر شخصی خودم اگر بخوام یه محتوایی رو نگاه کنم که فقط یک موضوع داشته باشه بعد مدت ها حتی اگر برای خودم خسته کننده نشه برای بقیه میشه. به همین دلیل نیاز بر این دیدم که محتوایی که قرار میدهم نا مرتبط تر ( out of context ) باشه تا اینکه بخواهم چارچوبی برای هرچیزی تعیین کنم.
از این به بعد محتوای کانال عمومی تر خواهد بود . و احتمالا دخیل بودن نظرات شخصی خودم نسبت به مواردی که مطالعه میکنم یا میبینیم بیشتر خواهد شد .
❤33👍17👎8❤🔥2🎅2