ایران‌نامه
1.67K subscribers
58 photos
70 videos
8 files
376 links
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعه‌شناسی هستم. ایران‌نامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز بلوا
https://t.iss.one/SIAGS
در سال‌های گذشته «سازمان هنری رسانه‌ای اوج» که یکی از بازوهای رسانه‌ای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، فیلم‌هایی را با بن‌مایه‌های انتقادی تولید کرده است. با این فیلم‌ها اگرچه در سطح توصیف مسائل می‌توان همدل بود اما در سطح تبیین عموماً تبیین‌هایی نادرست را به مخاطب القا می‌کنند. فیلم «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی یکی از این فیلم‌هاست که روایتی را از تضعیف سرمایۀ اجتماعی نهاد روحانیت در جامعۀ ایرانی ارائه کرده است.
در جشنوارۀ فیلم 98 به همت مرکز بررسی‌های استراتژیک، حسام الدين آشنا و دوست عزيزم امیرحسین تمنایی، در قالب برنامۀ نقد نو، و در کنار دوستانی چون میلاد دخانچی، کوروش علیانی و علی سرزعیم فرصتی شد که به موضوع تضعیف اعتماد به نهاد روحانیت در جامعۀ ایرانی بپردازم.
#روز_بلوا
#سازمان_اوج
#بهروز_شعیبی
#سرمایه_اجتماعی_روحانیت
#جدایی_نهاد_روحانیت_از_نهاد_سیاست
#مرکز_بررسی_های_استراتژیک
#حسام_الدین_آشنا
#امیر_حسین_تمنایی
#سجاد_فتاحی
زمانی برای بازاندیشی و رأی دوباره
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یازدهم و دوازدهم آذرماه 1358، حدود هفتادوپنج درصد مردم ایران در همه‌پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی شرکت کردند و و نودونه و نیم درصد آنان به این قانون اساسی «آری» گفتند.
نمی‌دانم چند درصد آنانی که موافقت خود را با این قانون اساسی اعلام کردند می‌دانستند که با چه چیزی موافقت می‌کنند و این موافقتشان چه تأثیری بر وضعیت خود، فرزندان و سرزمینشان در سال‌های آینده خواهد داشت.
اگر سرزمینی در یکی از زیربخش‌های اقتصادی، محیط‌زیستی یا سیاسی خود دچار بحران و مسئله باشد احتمالاً با تغییرات و اصلاحاتی جزئی در برخی قوانین و نهادها می‌توان آن بحران و مسئله را حل نمود اما اگر کشوری در تمامی حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، محیط‌زیستی و سیاسی با بحران‌هایی ستُرگ دست به گریبان باشد بی‌گمان ایرادهایی بنیادین در قانون اساسی خود دارد که بدون حل آنها نه تنها رهایی از این بحران‌ها امکان‌پذیر نیست بلکه هر روز بر شدت و عمق آنها افزوده خواهد شد.
اگر این ملاحظه را که سخن ما موجبات کدورت خاطر بلندپایگان نظام سیاسی را فراهم نیاورد به کناری بگذاریم و اگر سطحی و تفنن‌آمیز به هر یک از بحران‌های بزرگ اقتصادی، اجتماعی، محیط‌زیستی و سیاسی ایران ننگریم؛ بی‌گمان ریشه‌های هر یک از این بحران‌ها را می‌توانیم در قانون اساسی کنونی بیابیم.
به گمانم امروز و فردا می‌تواند روزی باشد برای اندیشیدن به این موضوع که اگر ما در آذرماه 1358 حق رأی داشتیم در همه‌پرسی قانون اساسی کدام رأی را به صندوق می‌انداختیم: «آری» یا «نه».
پاسخ به این پرسش و سخن گفتن بی‌واهمه از آن هم برای امروز و هم برای فردای ایران مهم است.
رأی من به دلایلی که در متن فردا خواهم نوشت «نه» است.

#یازدهم_آذر
#همه_پرسی_قانون_اساسی
#نه
#سجاد_فتاحی
چرا «نه»؟
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
قانون اساسی به عنوان متن بنیادینی که معماری نظام حکمرانی و سیاسی یک کشور در واقعیت بر اساس آن طراحی می‌شود برای آنکه بتواند نظام حکمرانی کارآمدی را پدید آورد باید دارای ویژگی‌های زیر باشد:
- این قانون باید تنها بر اساس اصل بنیادین «مصلحت ملّت» و «تأمین منافع ملّی» بنا نهاده شود و «ایران» را به مثابه یک کلیت و بدون هیچ قید و بندی بپذیرد.
- در این قانون باید اصل تفکیک و توازن همۀ نهادها و قوای مهم و اساسی رعایت شده باشد به گونه‌ای که یک نهاد در کوتاه یا بلند مدت نتواند با انباشت قدرت سیاسی و اقتصادی سایر قوا و نهادها را به تسخیر خود درآورده و اصل توازن و تفکیک قوا را مخدوش نماید.
- در این قانون باید تمامی آحاد یک ملّت فارغ از دین، مذهب و جنسیت خود از حقوقی برابر و مساوی برخوردار باشند.
- برای اجرایی شدن هر یک از اصول این قانون، (به عنوان مثال اصول مطرح در فصل سوم قانون اساسی کنونی مبنی بر حقوق ملّت یا اصل پنجاهم این قانون، مبنی بر ممنوعیت فعالیت‌هایی که موجبات آلودگی و تخریب محیط‌زیست را فراهم نماید) و تبدیل نشدن آنها به اصولی حاشیه‌ای، باید ساختار مناسبی نیز پیشنهاد و طراحی شده باشد؛ در غیر این صورت این اصول به راحتی در عرصۀ عمل نقض شده و اجرا نخواهند شد.
موارد بالا و موارد دیگری که می‌توان به آن افزود اصول بنیادینی است که برای موافقت با یک قانون اساسی پیشنهادی باید رعایت شده باشد در غیر این صورت آن قانون در بلند مدت مسائل و بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی بزرگی را برای کشور و سرزمینی که در آن اجرا خواهد شد ایجاد خواهد کرد.
شوربختانه این موارد بدیهی در قانون اساسی کنونی رعایت نشده است و اگر من در آذرماه 1358 بودم و حق رأی داشتم به این قانون رأی «نه» می‌دادم.

#دوازدهم_آذر
#همه_پرسی_قانون_اساسی
#نه
#سجاد_فتاحی
ما در دامِ صادقانه ننوشتن افتاده‌ایم!
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در فاصلۀ سال‌های 1394 تا 1399 که با مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری همکاری داشتم جز موارد معدودی هیچ متن مهمی را ندیدم که در آن نویسنده، صادقانه و شفاف نقطه‌نظرات خود را در رابطه با مسائل مهم کشور به مخاطب، که عموماً مقام‌های عالی‌رتبۀ سیاسی بودند، منعکس کرده باشد.
در فضای دانشگاهی ایران و در پژوهشگاه‌ها هم به صورت غیررسمی به دانشجویان و پژوهشگران آموخته می‌شود که اگر خواهان استخدام در نهادهای دولتی و از جمله دانشگاه هستند باید به سبکی بنویسند که می‌توان آن را «سبک صادقانه ننوشتن» نامید. سبکی که برخی مشخصات آن در اسلاید بالا آمده است.
در فضای پژوهشی و دانشگاهی ایران افرادی که به این سبک نمی‌نویسند با استدلال‌‌هایی شبیه به این که «ملاحظات نوشتن به مقام‌های عالی‌رتبه را رعایت نمی‌کنند»؛ «احساسی می‌نویسند» و «مطالبشان علمی نیست» به حاشیه رانده می‌شوند.
امروز با قطعیت بسیار بالایی می‌توان گفت که بسیاری از اساتید دانشگاه و پژوهشگران فعال در نهادهای دولتیِ ایران در دامِ صادقانه ننوشتن افتاده‌اند؛ افتادن در این دام آغاز خودسانسوری و بی‌خاصیت شدن نوشته‌ها و مطالب آنان است؛ که مخاطرات بزرگی برای ایران و نظام سیاسی آن در پی دارد؛ چرا که باعث می‌شود سیاست‌مداران عالی‌رتبه در مواجهه با متن‌هایی چند پهلو و سطحی که مخاطره‌ای را متوجه نویسنده نمی‌کند با علت‌های اصلی پیدایش وضعیت کنونی به صورت روشن مواجه نشوند و راهکارهای برون رفت از این وضعیت را نیز درنیابند.
اساتید و پژوهشگران باورمند به سبک صادقانه ننوشتن که بواسطۀ سازوکارهای تشویق در دانشگاه‌‌ها و نهادهای پژوهشی دولتی، جایگاه و اعتباری می‌یابند از آنرو که سطح آگاهی جامعۀ ایرانی بالا رفته و با چند بار مواجهه با متن‌های آنها عدم صداقت و شفافیت در نوشته‌های آنها را تشخیص می‌دهند رفته رفته مورد انتقاد جامعه قرار گرفته و نادیده گرفته می‌شوند.
نظام سیاسی اگر دارای انگیزه‌ای برای برون رفت از وضعیت کنونی باشد نخستین گام برچیدنِ «دامِ صادقانه ننوشتن» از پیش پای اساتید، پژوهشگران و حتی سیاست‌مداران ایرانی و حذف سازوکارهای تشویق نویسندگان متن‌های غیرصادقانه، سطحی و مبهم است.
اساتید و پژوهشگران ایرانی نیز بهتر است نهایت تلاش خود را برای نغلتیدن به «دامِ صادقانه ننوشتن» انجام دهند چون با غلتیدن در این دام همه بازنده خواهیم بود.

پی‌نوشت: ایدۀ نوشتن این متن و مفهوم «صادقانه ننوشتن» را از مطالب صفحۀ اینستاگرام «مدرسۀ نویسندگی» برگرفته‌ام.

#دام_صادقانه_ننوشتن
#مدرسه_نویسندگی
#سجاد_فتاحی
آموزگار آموزه‌ای پیچیده‌

عوامل مختلفی در رسیدن یا نرسیدن یک کشور به کامیابی مؤثرند که یکی از مهمترین آنها نقشی است که رهبران در برهه‌های حساس تاریخی آنها ایفا می‌کنند. یکی از بارزترین نمونه‌های این موضوع نلسون ماندلا، رهبر کنگرۀ ملّی آفریقا و اولین رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی است.

کنش سیاسی او آمیزه‌ای پیچده از مبارزۀ مسلحانه به عنوان آخرین روش برای دفاع در برابر خشونت آپارتاید و صلح و مخالفت با خشونت به هنگامی بود که بلندپایه‌ترین مقام سیاسی را کسب نموده و در قله‌های محبوبیت در آفریقا قرار داشت.

او به ما آموخت که «دفاع در برابر خشونت» در مقام فرودست و «بخشش و مخالفت با خشونت» در مقام فرادست دو روی یک سکه‌اند که بدون هر یک جوامع به کامیابی نخواهند رسید.

از نظر او برای رسيدن به آزادی《لازم‌ نيست آسمان و زمین را بخرید تنها خودتان را نفروشید.》
امروز 5 دسامبر سالروز درگذشت اوست. یادش گرامی

#نلسون_ماندلا
#سجاد_فتاحی
«مرغ سحر» از فساد می‌نالد!
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

ماندگاری یک شعر در گذر نسل‌ها، دلایل مختلفی دارد، که جدا از زیبایی و صلابت کلام، یکی از آنها می‌تواند عدم تغییر کلّی در اوضاع اجتماعی باشد؛ اینکه ما هنوز در گذر قرن‌ها با شنیدن این بیت از غزل حافظ که
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانۀ تزویر و ریا بگشایند
احساس همدلی می‌کنیم یا با شنیدن این بیت که
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
تصور می‌کنیم که حافظ این بیت را در وصف زمانۀ ما سروده است؛ داستان تلخ و پرآب چشمی است که بیانگر سکون و عدم تغییر در تاریخ یک سرزمین است.
در 18 آذرماه 1265 کودکی به دنیا آمد که بعدها تبدیل به یکی از سیاست‌مداران و شعرای ایران‌گرای تاریخ معاصر ایران شد؛ او در سال 1306 شعری را سرود که از آن روز تا کنون هنگامی که به گوش نسل‌های مختلف این سرزمین می‌رسد «داغ» آنها را تازه‌تر می‌کند و ساکنان این سرزمین را به یاد «ظلم ظالم» و «جور صیادی» می‌اندازد که آشیانشان را بر باد داده است.
94 سال از سرودن این شعر گذشته است و هنوز می‌توان هم‌نوا با آن خواند:
از پی دزدی وطن و دین بهانه شد
دیده تر شد! دیده تر شد!
امروز زادروز محمد تقی بهار شاعر و سیاست‌مدار ایرانگرا و سرایندۀ شعر «مرغ سحر» است که اگر زاده نمی‌شد سیاست و ادبیات معاصر ایران گمشده‌ای بزرگ داشت.
امروز روز جهانی مبارزه با فساد نیز هست و به گمانم یکی از دلایل نالۀ «مرغ سحرِ» بهار، فسادی است که سده‌هاست در این سرزمین آشیانه کرده و هرچه پیشتر آمده‌ایم بر ابعاد آن افزوده‌تر شده است.
«قوۀ قضاییۀ مستقل» و «مطبوعات آزاد» دو عاملِ اساسیِ محدود نمودن فساد در یک سرزمین‌اند که در غیابِ آنها در نظام حکمرانی، به هر اندازه که شعار مبارزه با فساد داده شود، شوخی کودکانه‌ای بیش نیست و نباید آن را باور کرد.
اینکه چگونه می‌توان یک نظام سیاسی و حکمرانی را به‌گونه‌ای طراحی کرد که فساد در آن محدود شده و استقلال قوۀ قضائیه و آزادی مطبوعات در آن حفظ شود پرسشی است که برای آیندۀ ایران پاسخ‌گویی به آن مهم و اساسی است.
#هجدهم_آذر
#نهم_دسامبر
#محمد_تقی_بهار
#مرغ_سحر
#روز_جهانی_مبارزه_با_فساد
#قوه_قضاییه_مستقل
#مطبوعات_آزاد
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
علی اکبر سعیدی سیرجانی ( ۲۰ آذر ۱۳۱۰ - ۶ آذر ۱۳۷۳)

از ششم آذر تا امروز بیستم آذر با خود در کشاکش بودم که مطلبی در مورد علی اکبر سعیدی سیرجانی بنويسم اما نشد؛ قلم به‌ افرادی چون او که می‌رسد سرکش می‌شود و دیگر زمام اختيارش در دست تو نیست. چرایی آن سرکشی و این ننوشتن را احمد شاملو به‌ گویاترین شکل سروده است:

تمامی‌ الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!

#بیستم_آذر
#علی_اکبر_سعیدی_سیرجانی
#سجاد_فتاحی
از زبان دانشگاهی به زبان عموم
✍️ سجّاد فتّاحی
t.iss.one/SIAGS

یکی از ضعف‌های نظام دانشگاهی ایران بویژه در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی آن است که حتی اگر زبان پرتکلف و دشوارفهم این نظام دانشگاهی برای خود دانشگاهیان قابل فهم باشد، که البته در بعضی موارد در آن هم تردیدهایی جدی وجود دارد، این زبان برای عموم جامعه زبانی بیگانه است که نمی‌توانند با آن ارتباطی برقرار کنند. همین عامل یکی از دلایل شکاف بین دانشگاهیان و عموم جامعه در ایران است و باعث شده که بسیاری از ایده‌ها و مفاهیم مهم در پستوی کتابخانه‌ها و لابلای برگ‌های کتاب‌‌ها باقی بماند؛ مفاهیم و ایده‌هایی که اگر در جامعه ترویج شده و ذهن عموم با آنها آشنا شود در بزنگاه‌های تاریخی مهم نقشی اساسی در تصمیم‌گیری‌های تاریخی ایرانیان ایفا خواهد کرد.
پادکست‌های ایرانی در چند سال اخیر خواسته یا ناخواسته نقشی اساسی در رفع این ضعف بازی کرده‌ و در تلاشند تا مفاهیم دشوار را به زبانی ساده که مخاطب عمومی بیابد طرح کنند. البته طبیعی است که این آغاز راه است و تا رسیدن به نقطۀ مطلوب فاصلۀ زیادی وجود دارد.
چالش تهیۀ خلاصه‌ای گویا از کتابی نسبتاً دشوار اما مهم چون «کتاب ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی» اثر «دارون عجم‌اوغلو» و «جیمز رابینسون» چالشی بود که به نظرم استاد و دوست عزیزم محمد فاضلی از عهدۀ آن به خوبی برآمده است؛ البته تبدیل این متن به روایتی پادکستی هم کار دشواری است که در مورد کیفیت آن باید مخاطبان اپیزود هشتم مجموعۀ روایتِ ایران نظر دهند؛ اپیزودی که به روایت ایران از نظرگاه عجم‌اوغلو و رابینسون پرداخته است.
در این اپیزود تلاش شده است تا حد امکان به صورت ساده از نظر عجم‌اوغلو و رابینسون گفته شود که دموکراسی چیست؟ چرا در جهان امروز خواست دموکراسی عمومیت یافته است؟ حاکمان وقتی در برابر خواست مردم برای دموکراسی قرار می‌گیرند چه گزینه‌هایی پیش‌رو دارند؟ و چه عواملی باعث می‌شود از بین گزینه‌هایی مثل امتیاز دادن، پذیرش دموکراسی یا سرکوب یکی را انتخاب کنند؟
باید منتظر ماند تا پس از تدوین و انتشار این اپیزود مشخص شود که مجموعۀ ایرانِ پایدار تا چه حد در این زمینه موفق بوده‌ است.
#ایران_پایدار
https://t.iss.one/iranepaydar_official
#روایت_ایران
#عمومی_سازی_دانش
#زبان_دانشگاهی
#دارون_عجم_اوغلو
#جیمز_رابینسون
#ریشه_های_اقتصادی_دیکتاتوری_و_دموکراسی
#محمد_فاضلی
#سجاد_فتاحی
t.iss.one/SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا برای مسائل و مشکلات کشور راه‌حل وجود دارد؟
بله
آیا دانش تولید شده در ایران علیرغم تمامی نواقص و ضعف‌هایی که دارد می‌تواند باعث بهبود وضعیت ایران در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی شود؟
بله
پس چرا اگر راهکار وجود دارد و می‌توان وضعیت ایران را بهبود داد این راهکارها اجرایی نمی‌شود؟
پاسخ آن را به خوبی محمّد جواد ظرفیب در کلیپ فوق داده است:
«احساس نکنید که نمی‌داند؛ نمی‌خواهد بداند»!
چون دانستن و اجرایی کردن برخی دانسته‌ها، برخلاف منافع مادی و ایدئولوژیک‌شان است و این بخش مهمی از داستان در ایرانِ امروز و درسی مهم برایِ فردایِ ايران است.

#محمد_جواد_ظریف
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
سه پایۀ حکمرانی در ایران‌زمین
✍️ سجاد فتاحی

زنده‌یاد دکتر «علیرضا شاپور شهبازی» در مقالۀ خود با عنوان «شاهنشاهی پارسی هخامنشی» در کتابِ ارزشمندِ «تاریخِ ایرانِ آکسفورد» سه ویژگی زیر را برای شاهنشاهی هخامنشی ذکر می‌کند:

- پایبندی اکید به حاکمیت قانون؛
- رواداری دینی و فرهنگی؛
- ارج نهادن به دستاوردها و مهارت‌های اقوام تابعه؛

این سه ویژگی که توسط کوروشِ بزرگ، اساسِ حکمرانی در شاهنشاهی هخامنشی برپایۀ آنها بنا نهاده شد، پارسیان را میراث‌دار و نگهبان تمدن‌های خاور نزدیک باستان نمود و تا زمانی که به آن پایبند بودند این شاهنشاهیِ با شکوه ادامه داشت.
این سه اصل را در تمامی سده‌های پس از شاهنشاهی هخامنشی می‌توان بخشی از اصول یا مبانی پارادایمی حکمرانی در ایران‌زمین دانست؛ که اگر نظام‌های سیاسی به آن پایبند بودند شرایطی نیکو برای ساکنان این سرزمین رقم می‌زدند و اگر از آن تخطی می‌کردند تیشه به ریشۀ خود زده و پس از چندی موجبات فروپاشی خود و درافتادن ایران به دامنِ بحران‌هایی بزرگ را فراهم می‌کردند.
بخش قابل توجهی از بحران‌های ایرانِ امروز ناشی از نادیده گرفتن این سه اصل پایه‌ای حکمرانی است.
#اصول_حکمرانی
#ایران
#تاریخ_ایران_آکسفورد
#علیرضا_شاپور_شهبازی
#تورج_دریایی
#نشر_نو
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
انقلاب برای شهروندان، سرکوب برای فرادستان
https://t.iss.one/SIAGS

کتاب ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی، نکات آموزندهٔ فراوانی برای ايرانِ امروز دارد. یکی از مهمترین نکات آن اين است:
اگر دموکراسی هیچ‌چیز به‌ شهروندان نمی‌دهد، آن‌گاه انقلاب برای شهروندان و سرکوب برای فرادستان جذاب می‌شود‌. (ص، ۴۶۱)
اعتراضات روبه‌رشد در ایرانِ امروز و نحوهٔ مواجهه‌ با آنها از سوی نظامِ سیاسی را می‌توان از همين منظر تبیین کرد.
#ریشه_های_اقتصادی_دیکتاتوری_و_دموکراسی
#دارون_عجم_اوغلو
#جیمز_رابینسون
#جعفر_خیرخواهان
#علی_سرزعیم
#سجاد_فتاحی
یلدا، فاطمیّه و اصول حکمرانی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
برخلاف مناسبت‌های دینی و مذهبی که اگرچه می‌توانند موجبات تحکیم پیوند بین پیروان یک دین و مذهب را فراهم نمایند اما عموماً باعث فاصله‌گذاری با پیروان سایر ادیان و مذاهب دیگر در ایران می‌شوند، جشن‌های ایرانی، چون یلدا و نوروز فارغ از تمام مرزبندی‌های دینی و مذهبی تجلی‌گاه یگانگی مردمانی است که قرن‌هاست خود را با نام ایرانیان می‌شناسند.
امسال بارزترین مصداق تأیید این نکته را می‌توان در همزمانی ایام فاطمیه با یلدا مشاهده کرد. در حالی‌که با بودجۀ عمومی در و دیوار شهرها را با بنرهایی پر کرده‌اند که برخی از آنها از منظر هموطنان اهل سنت مصداق بارز توهین به آنان و شخصیت‌های مورد احترامشان است و همین می‌تواند پایه‌های یگانگی ملی مردمان این سرزمین را سست نماید امّا یلدا ندای دوبارۀ یگانگی ایرانیان است.
یکی از اصول حکمرانی به فراموشی سپرده شده در چند دهۀ گذشته آن است که نظام‌های سیاسی و حکمرانی ایران برای آنکه بتوانند سرنوشتی نیکو برای خود و سرزمینی که در آن استقرار دارند پدید آورند باید بر مبنای تفاهم‌ها و نه تفاوت‌ها و شکاف‌های مردمان این سرزمین بنا نهاده شوند؛ از این‌رو مسئولیت اصلی آنها پاسداشت جشن‌ها و آیین‌هایی است که مورد توافق همۀ ایرانیان و تجلی‌گاه یگانگی مردمان این سرزمین‌ است و نه جایگاهی برای افزایش شکاف بین آنان.
یلدا بر تمامی ایرانیان شادباد.
#جشن_های_ایرانی
#یلدا
#ایام_فاطمیه
#اصول_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
کربلای ۴، پاسخگویی و اصول حکمرانی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

امروز چهارم دی‌ماه سالروز شهادت ۱۷۵ غواص ایرانی در عملیات کربلای ۴ است.
عملیاتی که به گفتۀ «محسن رضایی»، فرماندۀ وقت سپاه پاسداران، یک هفته پیش از عملیات به احتمال ۵۰ درصد لو رفته بود؛ و آقای فرمانده پاسخی نداده است که مگر جان پاک‌ترین فرزندان این سرزمین بازیچۀ جهل و نادانی است که اینچنین سخاوتمندانه آنها را به مسلخ فرستادید؟
یکی از مسائل اساسی حکمرانی در ایران آن است که حکمرانان در برابر تبعات اقتصادی و انسانی تصمیم‌های نادرست خود مسئول و پاسخگو نیستند؛ و همین امر سبب شده است که سخاوتمندانه در برهه‌های گوناگون چوب حراج بر منابع انسانی و مالی این سرزمین زده و همچنان پرمدعا، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است، با مردم سخن بگویند.
یکی از اصولِ حکمرانی که باید به خاطر داشته باشیم آن است که اگر طراحی و سازوکارهای نظام سیاسی به گونه‌ای نباشد که حکمرانان در برابر تبعات تصمیمات خود پاسخ‌گو باشند، منابع انسانی و مالی یک سرزمین را سخاوتمندانه در خدمت منافع اقتصادی و ایدئولوژیک خود بر باد خواهند داد. بخشی از تبعات دیروز چنین نقصی به مسلخ فرستادن جمعی از جوانان این سرزمین در عملیاتی به نام کربلای ۴ بود و بخشی از تبعات امروز چنین نقصی محیا کردن شرایطی است که مهاجرت را تبدیل به تنها گزینۀ پیش‌روی بخش قابل توجهی از جوانان این سرزمین کرده است.

#چهارم_دی
#عملیات_کربلای_چهار
#محسن_رضایی
#اصول_حکمرانی
#پاسخ_گویی
#سجاد_فتاحی
مهدوی‌کیا، اسرائیل و منافعِ ملّی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

چند روزی است که بواسطۀ حضور مهدی‌ مهدوی‌کیا در یک بازی دوستانه و پوشیدن لباسی که پرچم اسرائیل نیز در کنار پرچم سایر کشورها در آن وجود داشته است او از سوی برخی رسانه‌ها و افراد حامیِ سیاستِ رسمی جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفته است.
این موضوع به نظرم فرصتی است برای نقد نحوۀ مواجهۀ جمهوری اسلامی با مسئلۀ اسرائیل.
وظیفۀ اصلی دولت‌ها و نظام‌های سیاسی در جهانِ معاصر، حفاظت از منافع ملّتی است که مسئولیت حکمرانی بر آنها را برعهده گرفته‌اند. کاملا طبیعی است که در درون فضای فرهنگی یک ملّت گرایش‌ها و نظرات مختلفی نسبت به مسائل گوناگون از جمله موضوع به رسمیت شناخته شدن یا نشدن اسرائیل و حقوق مردم فلسطین وجود داشته باشد و همگان نیز باید آزاد باشند که مواضع و نظرات خود را دربارۀ آن طرح نمایند؛ اما هنگامی که موضوع به سطح یک نظام سیاسی می‌رسد آن نظام باید با فراتر رفتن از دسته‌بندی‌های موجود در فضای سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها و تنها موضعی را اتخاذ نموده و کنشی را انجام دهد که در راستای منافع ملّی است.
نحوۀ مواجهۀ جمهوری اسلامی در چند دهۀ گذشته با مسئلۀ اسرائیل اگرچه می‌تواند در چارچوب منافع و عقاید ایدئولوژیک جریان‌ها و گروه‌هایی در ایران باشد اما بی‌گمان مبتنی بر منافع ملی و مسئولیتی که این نظام سیاسی باید در قبال آن ایفا کند نبوده است. این نحوۀ مواجهه باعث شده است که ایران فرصت‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فراوانی را در منطقۀ خاورمیانه از دست داده و دشمنی‌های بی‌موردی را با منافع ملّت ایران ایجاد نماید که در چارچوب محاسبات سیاسی و منطق منافع ملّی قابل تحلیل نیست.
موضوع اسرائیل اگرچه از منظر ایدئولوژیک و خط قرمزهای نظام سیاسی کنونی موضوعی حساس است که نباید به آن وارد شد اما از منظر منافع ملّی و خطر و هزینه‌هایی که ادامۀ این سیاست برای ایران در پی خواهد داشت باید مورد بررسی و نقد قرار گرفته و آشکارا در مورد آن سخن گفته شود.
سیاستِ جمهوری اسلامی در چند دهۀ گذشته در مواجهه با مسئلۀ اسرائیل در چارچوب منافع ملّی ایران نیست و هزینه‌های سنگینی را به ملّت ایران تحمیل کرده و در صورت ادامه هزینه‌های سنگین‌تری را تحمیل خواهد کرد؛ هزینه‌هایی که در حدِّ نهایی می‌تواند جبهۀ مخالفان ایران به منزلۀ کشوری بزرگ در منطقه را به شدت تقویت نماید.

#مهدی_مهدوی_کیا
#اسرائیل
#جمهوری_اسلامی
#منافع_ملی
#اصول_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
مظفرالدین‌شاه و ما در لحظۀ بنیان‌گذاری
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

8 دی‌ماه 1285 متنی را به عنوان نظام‌نامۀ سیاسی، برای امضاء، پیش‌روی مظفرالدین شاه قرار دادند که نقشی اساسی در تمامی تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران تا انقلاب 1357 داشت.
تدوین و تصویب قانون اساسی یکی از مهمترین لحظات در تاریخ یک کشور است. لحظه‌ای که تمامی هزینه‌های انسانی و اقتصادی پرداخت شده برای رسیدن به آن لحظه و البته سرنوشت آن سرزمین در تمامی سال‌های بعد را رقم خواهد زد.
قانون اساسی به منزلۀ نقشه‌ای است که بر اساس آن نظام حکمرانی طراحی و پیاده‌سازی خواهد شد. زشت یا زیبا بودن یک نظام حکمرانی و کارآمد بودن یا نبودن آن را باید در اصول قانون اساسی به منزلۀ نقشۀ بنیادین معماری نظام جستجو کرد.
تجربۀ ما ایرانیان از تدوین دو قانون اساسی از سال 1285 تا کنون، تجربه‌ای موفق نبوده است و شوربختانه تجربۀ دوم در سال 1358 نه تنها نقص‌های قانون اساسی مشروطه را برطرف نکرد، بلکه نقص‌ها و ضعف‌هایی بزرگتر را در قانون اساسی وارد کرد؛ به‌گونه‌ای که قانون اساسی جمهوری اسلامی را از نظر تأمین منافع ملی تبدیل به متنی پیش‌پا افتاده در برابر قانون اساسی مشروطه کرده است.
ضعف‌های بنیادین موجود در قانون اساسیِ مشروطه که بعدها خود را در معماری نظام حکمرانی در عرصۀ واقعی نشان داد، استبداد دوران پهلوی و نهایتاً انقلاب 1357 را رقم زد؛ استبدادی که هرچه داشت ایران را در مسیر توسعۀ اقتصادی قرار داد و آن را تبدیل به یکی از کشورهای پیش‌رو در آسیا و منطقه کرد؛ و ضعف‌های موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی نه تنها موجب توسعۀ سیاسی و اجتماعی نشد بلکه همان توسعۀ اقتصادی ایجاد شده را نیز برباد داد و اکنون پایداریِ ایران را با مخاطراتی جدی روبرو کرده است.
باید این دو تجربه را به خاطر سپرد و اهمیت تدوین قانون اساسی را در تعیین سرنوشت ایران به یاد داشت زیرا سطح ناکارآمدی‌ها و بحران‌های برآمده از قانون اساسی و به تبع آن نظام حکمرانی ایران به مرحله‌ای رسیده است که دیر یا زود ایرانیان دوباره خود را در لحظۀ بنیان‌گذاری دیگری خواهند یافت و آنگاه جفایی بزرگ به تاریخ ایران است که سومین تجربۀ تلخ خود را در این زمینه رقم بزنیم.
به نظرم تمامی جریان‌های سیاسیِ ایران‌گرا که سرنوشت ایران و ایرانیان برایشان در درجۀ نخست اهمیت است باید از روزمرگی‌های سیاسی گذر کرده و به صورت اساسی به لحظۀ بنیان‌گذاری پیش‌رو و تدوین متن بنیادین نظام حکمرانیِ آیندۀ ایران بپردازند.

#هشتم_دی
#قانون_اساسی_مشروطه
#قانون_اساسی_جمهوری_اسلامی
#لحظۀ_بنیانگذاری
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
دکتر محسن رنانی:
در نقد نظام جمهوری اسلامی نوشته‌های فراوانی منتشر شده است؛ نقدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. اما به گمانم بیشترِ آن‌ها یا نقد سطح گفتمانی بوده است یا نقد سطح عملکردی. کمتر نقدهایی معطوف به سطح معماری سیستم بوده است. یکی از نوشتارهای جدی که با نگاه سیستمی، سطح معماری نظام جمهوری اسلامی را مورد ارزیابی قرار داده است،‌ تحلیلی است که در این کتاب در برابر ما قرار دارد.
t.iss.one/SIAGS
لیلیت تریان و پی‌سنگ اوّل قانون اساسی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در مطلبی که به زودی منتشر خواهد شد توضیح می‌دهم که چرا در شرایط کنونی ایران، پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی مهم و حیاتی، و تنها راه باقی‌ماندۀ اصلاح در این سرزمین پیش از وقوع شورش‌ها و انقلاب‌ کنترل ناپذیری است که نشانه‌های آن از سال‌ها پیش در زیر پوست جامعۀ ایرانی ظاهر شده است. بر این اساس در مناسبت‌های گوناگون دربارۀ مبانی‌ و پی‌سنگ‌هایی خواهم نوشت که یک قانون اساسی برای آنکه بتواند سرنوشتی نیکو برای ایران و ایرانیان رقم بزند باید بر آنها مبتنی باشد.
«احمد اشرف» جامعه‌شناس ایرانی در مصاحبه‌ای با «فصلنامۀ ایران‌نامگ» ضمن نقد سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه، در ارتباط با سیاست‌‌های اتخاذ شده در دورۀ او دربارۀ زنان معتقد است که:
«اگر چنین وضعی پیش نمی‌آمد، زنانِ ایران امروز همان وضعی را می‌داشتند که زنان در افغانستان دارند؛ هیچ تردیدی در این مطلب ندارم.»
اهمیت این نظر اشرف از آنروست که او از جملۀ جامعه‌شناسانی است که حب و بغض‌های سیاسی را در تحلیل‌ها و اظهارات خود وارد نمی‌کند و از قضا برادر او «حمید اشرف» یکی از کشته‌شدگان پیش از انقلاب 1357 است. اگرچه سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه همانند سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی تبعات ناگواری برای جامعۀ ایران داشت، اما برخلاف سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی که هیچ منفعتی را نه برای دین و نه برای دنیای مردم نداشته است آن سیاست، علیرغم پیامدهای منفی بسیار، دست‌کم تبعات مثبتی را نیز برای زنان و جامعۀ ایرانی در پی داشت.
نسلی از زنان توانمند ایرانی که در فاصلۀ دهه‌های 1310 تا 1360 پا به عرصۀ فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و علمی نهادند نتیجۀ سیاست‌‌های اتخاذ شده در حوزۀ زنان در دوران حکومت پهلوی اول و دوم بودند. یکی از این زنان، «لیلیت تریان» مجسمه‌ساز ارمنی‌تبار ایرانی است؛ که در 10 دی‌ماه 1309 زاده و در 16 اسفند 1397درگذشت. او را به عنوان «مادر مجسمه‌سازی ایران» می‌شناسند.
یکی از پی‌سنگ‌هایی که قانون اساسی ایران باید بر آن بنا شود آن است که تمامی ایرانیان فارغ از جنس، دین و مذهب باید از حقوقی کاملاً برابر برخوردار باشند. بر این اساس اصولا در قانون اساسی نمی‌توان از دین و مذهب رسمی سخن گفت.
10 دی‌ماه، زادروز لیلیت تریان را می‌توان به عنوان نمادی برای مطالبۀ زدودن تبعیض جنسی و دینی از قانون اساسی دانست؛ «قانونی که همۀ ایرانیان باید در آن برابر باشند»؛ این پی‌سنگِ اوّل است.
#دهم_دی
#لیلیت_تریان
#احمد_اشرف
#قانون_اساسی
#پی_سنگ_اول
#برابری_ایرانیان
#برابری_جنسی
#برابری_دینی
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
✳️پویا و قاسم فرزند کَسی هستند! ✳️
(بازنشر به‌ مناسبت ۱۳ دی‌ماه سالروز ترور سپهبد قاسم سلیمانی)

✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

یکی از آخرین جملات پویا بختیاری از کشته‌شدگان اعتراض‌های آبان‌ماه 98 این جمله بود: «من هم پسر کَسی هستم».
به نظرم یکی از ارزشمندترین دارایی‌های یک انسان در این جهان، جان اوست و کسی که حاضر باشد برای آرمانی یا عقیده‌ای جان خود را در معرض خطر قرار دهد جدا از آنکه آن آرمان و عقیده چه باشد انسانی قابل احترام است. چنین انسان‌هایی اگر در خدمت منافع ملّی قرار گیرند بزرگترین سرمایه‌های انسانی کشورها خواهند بود.
از این منظر ریخته شدن خون افرادی چون پویا بختیاری در اعتراض‌های آبان‌ماه و سپهبد قاسم سلیمانی در واقعه اخیر ضربه‌ای قابل توجه به یکی از مهمترین منابع سرزمینی ما یعنی منبع انسانی است.
اما به نظرم باید از لایه سطحی موضوع که می‌تواند مورد بهره‌برداری‌های سیاسی گوناگون قرار گیرد و اکنون می‌بینیم که قرار گرفته است گذر کرد و یک پرسش بنیادین را پاسخ گفت و آن پرسش بنیادین این است:

⭕️ عامل اصلی و ریشه‌ای از بین رفتن منابع گوناگون ایران‌زمین و از جمله منابع انسانی آن چیست؟

هر عاملی برای آنکه ذهن ما را از پاسخ‌گویی به این پرسش‌ بنیادین منحرف سازد عاملی انحرافی است و در صدد است که از خون پویا برای شستن خون قاسم یا از خون قاسم برای شستن و از یاد رفتن خون پویا استفاده کند؛ مراقب باشیم که ما در این بازی ویرانگر نیفتیم و به جای مِهر در این خاک نفرت نکاریم که آنگاه همه با هم بازنده خواهیم بود.
مراقب باشیم که عامل اصلی، در پس پرده، به بهانهٔ خون پویا یا قاسم ما را به دو دستهٔ متخاصم و در مقابل یکدیگر تبدیل نکند.
در ایران چه شده است که ناکارآمدی سیاست داخلی خون پویا را در خیابان‌های همین سرزمین بر زمین می‌ریزد و ناکارآمدی سیاست خارجی خون قاسم سلیمانی را در بغداد. چرا سیاست داخلی و سیاست خارجی ما اینچنین ناکارآمد است؟
در این سرزمین چه شده است که گروهی از ایرانیان برای بر زمین ریخته شدن خون پویا هلهله و شادی می‌کنند و گروهی دیگر از ایرانیان برای بر زمین ریخته شدن خون قاسم.
آیا نمی‌شد خون این دو بر زمین نمی‌ریخت و هر دو با زنده بودنشان در خدمت کاهش رنج‌های مردم ایران‌زمین و تعالی این سرزمین قرار می‌گرفتند؟ به گمانم اگر تا امروز نشده است اما فردا خواهد شد به شرط آنکه خون پویا یا قاسم، توجیحی برای ناکارآمدی‌ها و ضعف‌ها نشود و ذهن ما را از توجه به عامل اصلی پیدایش شرایط کنونی منحرف نسازد.
پویا و قاسم فرزند کَسی هستند و آن کَس ایران است. در غم ایران شادمانی نکنیم که نفرت زاده می‌شود و تنها به این پرسش بیندیشیم:
ایران را چه شده است که خون فرزندانش به بهانه‌های گوناگون اینچنین بر زمین می‌ریزد؟

https://t.iss.one/SIAGS
فاطمیّه و پی‌سنگِ دوّمِ قانونِ اساسی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

همانطور که در مطلب «لیلیت تریان و پی‌سنگ اوّل» توضیح داده شد تنها راه باقی‌مانده در این سرزمین پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و تبدیل نمودن آن به کارزار و خواستی عمومی است؛ کارزار و خواستی که اگرچه ریشۀ سخن و کلام احزاب ایران‌گرا و تحول‌خواه رسمی کنونی و البته اندیشمندان و اساتید منتقد وضع موجود که در ایران ساکن هستند به آن می‌رسد؛ اما هزینه‌های سنگین پرداختن به چنین موضوعی آنها را به در لفافه سخن گفتن و پیچیده‌گویی کشانده است که البته هیچ شکوه و شکایتی از آنان نیست و برای زیستن و فعالیت کردن در این سرزمین چاره‌ای جز این ندارند؛ اما ما افراد گمنام می‌توانیم این موضوع را به خواستی عمومی تبدیل نموده و آنها را در ادامۀ کار با خود همراه کنیم. استدلال‌های خود را در این زمینه در متنی جداگانه به زودی منتشر خواهم کرد.
ایام فاطمّیه در ایران چند دهه‌ای است که در روندی روبه‌رشد تبدیل به مراسمی برای فرسایش یگانگی مردمان این سرزمین و بویژه افزایش شکاف بین هموطنان شیعه و سنی شده است. این مسئله از آنروست که قانون اساسی و نظام سیاسی کنونی به صورت روشن، اصل ضرورت بی‌طرفی نظام‌های سیاسی در برابر ادیان و مذاهب ایرانی را نقض نموده است و نقض این اصل بدیهی حکمرانی می‌رود که ایران را در معرض خطراتی جدی در آینده قرار دهد.
پی‌سنگ دوّمی که بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی باید بر آن اساس انجام شود آن است که نظام‌های سیاسی و حکمرانی در این سرزمین باید نسبت به ادیان و مذاهب موجود در ایران بی‌طرف باشند و مسئلۀ دین را به عرصۀ فرهنگ واگذار کنند.
یک سیاست‌مدار ایرانی می‌تواند شیعه، سنی، یارسان، زرتشتی، مسیحی، بهایی، یهودی و یا بر هر دین و آیین دیگری باشد، اما هنگامی که بر مسند رسمی سیاست این سرزمین تکیه زد باید تمامی این ادیان و مذاهب و پیروان آنها در چشم او یکسان باشند.
هرگونه توهین به اندیشه‌ها و عقاید پیروان ادیان و مذاهب گوناگون در ایران باید ممنوع و مورد پیگرد قرار گیرد؛ چرا که جدا از اهمیت انسانی چنین اقدامی، پایه‌های یگانگی ملّی مردمان این سرزمین کهن را سست می‌کند.
بر این اساس پی‌سنگ دوّم قانون اساسی این است:
«بی‌طرفی نظام سیاسی نسبت به ادیان و مذاهب موجود در ایران و ممنوعیت هرگونه توهین و تعرض به اعتقادات پیروان هر یک از ادیان و مذاهب این سرزمین».

#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#پی_سنگ_دوم
#بی_طرفی_دینی
#سجاد_فتاحی
https://t.iss.one/SIAGS
۱۷ دی، روز مخالفت با حجاب و بی‌حجابی اجباری
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS

حجاب اجباری و بی‌حجابی اجباری هر دو نمونه‌ای از دخالت نظام‌های سیاسی در فرهنگ است که نه برای آن نظام‌ها و نه برای فرهنگ جوامع تبعات مثبتی را نخواهد داشت.
کافی است هزینه‌های روانی، اقتصادی و سیاسی که در دورۀ پهلوی اول صرف کشف حجاب اجباری و در چند دهۀ گذشته صرف حمایت از سیاست حجاب اجباری شده است را جمع و تفریق کنیم تا بدانیم که این سیاست‌های ناروا چه تبعات سنگینی بر جامعۀ ایران تحمیل کرده است.
۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ رضا شاه در کنار همسر و دختران خود که برای اولین بار بدون حجاب در منظر عموم ظاهر می‌شدند در جشن فار‌غ‌التحصیلی دختران در دانشسرای مقدماتی حضور یافت و به این ترتیب بر سیاست کشف حجاب تأکید کرد.
نمی‌دانم اگر او می‌دانست که این سیاست در کنار برخی سیاست‌های اشتباه دیگر در دوران پهلوی دوم در سال ۱۳۵۷ می‌تواند به نتیجه‌ای کاملا خلاف آنچه که در سر داشت منجر شود آیا بازهم بر این سیاست پافشاری می‌کرد یا خیر؟
و نمی‌دانم که مقام‌های سیاسی کنونی که علیرغم تمامی شواهد منفی همچنان بر سیاست حجاب اجباری پافشاری می‌کنند اگر می‌دانستند که در بطن این سیاست چه آشوبی در حال زاده شدن است بازهم بر این سیاست پافشاری می‌کردند یا خیر؟
در هر حال امروز را می‌توانیم روز مخالفت با دخالت دولت در عرصۀ فرهنگ و به صورت خاص مخالفت با حجاب و بی‌حجابی اجباری بدانیم.
زنان ایران خود باید آزادانه دست به انتخاب زده و پوشش خود را خود انتخاب کنند؛ آنان بیش از اجبار برای بی‌حجابی و حجاب، به یک فضای اجتماعی آزاد و امن برای زیستن آنگونه که می‌خواهند نیازمندند نه آنگونه که مردان و سیاست‌مداران در ذهن می‌پرورند. وظیفۀ سیاست‌مداران تنها تأمین امنیت برای حضور آزادانۀ زنان به هر شکلی که می‌خواهند در جامعه است.

مطالب مرتبط
حجاب اجباری، انباشت خشونت‌ در جامعه و متهمین اصلی

حجاب اجباری و تضعيف همبستگی ملّی

#هفدهم_دی
#کشف_حجاب
#رضا_شاه
#آزادی_انتخاب_زنان
#نه_به_حجاب_اجباری
#سجاد_فتاحی