آزادی
@Roshanfkrane
📖#شعر: آزادی
👤شاعر: #پل_الوار
🎼موسیقی: علیرضا حیدری
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#ارسالی #دکلمه
@Roshanfkrane
👤شاعر: #پل_الوار
🎼موسیقی: علیرضا حیدری
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#ارسالی #دکلمه
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
📖#شعر: صدای پای آب
👤شاعر: #سهراب_سپهری
🎼موسیقی: کیتارو
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#ارسالی #شعر
@Roshanfkrane
👤شاعر: #سهراب_سپهری
🎼موسیقی: کیتارو
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#ارسالی #شعر
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
📖#قطعەی_ادبی: آسان است و نیست..
🎼موسیقی: کیتارو
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزادە
#ارسالی #اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
🎼موسیقی: کیتارو
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزادە
#ارسالی #اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
🔹#یادداشت: جناب بازجو! با تو سخن میگویم...
🔸در رابطە با بازداشتهای فرهنگیان
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزاده
🎼موسیقی: ونجلیس، کیتارو
#ارسالی #اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔸در رابطە با بازداشتهای فرهنگیان
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزاده
🎼موسیقی: ونجلیس، کیتارو
#ارسالی #اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
🔹#یادداشت #طنز: هیچ عاقلی با مردم عصبانی کلکل نمیکند!
🔸در رابطە با مخالفتهای تاریخی و جدید روحانیان با تکنولوژی!
✍️نویسنده: #ماشاءالله_اکبری
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزاده
🎼موسیقی: Marius Turjansky
#اجتماعی #طنز #انتقادات #مذهبی
@Roshanfkrane
🔸در رابطە با مخالفتهای تاریخی و جدید روحانیان با تکنولوژی!
✍️نویسنده: #ماشاءالله_اکبری
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزاده
🎼موسیقی: Marius Turjansky
#اجتماعی #طنز #انتقادات #مذهبی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
ش.شریف زاده
📜#نکتهها_و_نقطهها (11)
(دربارهی انتخابات)
📚سخنانی از: #استالین، #جرج_اورول، #چرچیل و دیگران
🎼موسیقی: انیو موریکونه
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
(دربارهی انتخابات)
📚سخنانی از: #استالین، #جرج_اورول، #چرچیل و دیگران
🎼موسیقی: انیو موریکونه
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
ش.شریف زاده
📖#شعر: من مرگ را زیستەام
👤شاعر: #احمد_شاملو
🎼موسیقی: کیتارو
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#شعر
@Roshanfkrane
👤شاعر: #احمد_شاملو
🎼موسیقی: کیتارو
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
#شعر
@Roshanfkrane
بر چلیپای عشق.pdf
1.1 MB
🔷نام کتاب: بر چلیپای عشق (#شعر)
🔸موضوع: مجموعەی حدود 70 غزل فارسی بە پیروی از شاعران کهن
✍️نویسنده: #ش_شریفزاده (ش.ش.شب)
🗓سال انتشار: 1394
🌐زبان: #فارسی
#ارسالی #کتاب
@Roshanfkrane
🔸موضوع: مجموعەی حدود 70 غزل فارسی بە پیروی از شاعران کهن
✍️نویسنده: #ش_شریفزاده (ش.ش.شب)
🗓سال انتشار: 1394
🌐زبان: #فارسی
#ارسالی #کتاب
@Roshanfkrane
🔹در ادارهی تعزیرات پاوه چه خبر است؟
✍️ #ش_آرمانی
دولت جدید در حالی قدرت اجرایی کشور را به دست میگیرد که مردمان خسته و دلشکستهی مرزنشین، هر کدام کولهباری از هزاران امید و آرزوی بیاتشده دارند. امیدها و آرزوهایی که البته در دنیای امروز، چیزی جز الفبای زندگی یا (دقیقتر بگوییم) زندهماندن نیستند. خرده نانی، پوشاک استوکی از تاناکورا، توان پرداخت اجارهای و قبضی، برآمدن از پس هزینههای درمانی و تمام! این «آرزوها»ی حداقلی، برای بخش قابل توجهی از ساکنان این دیار، روزبهروز دورتر و دورتر شدهاند. یک کارگر روزمزد کافی است در این گرانیهای کمرشکن تنها سه روز کار گیرش نیاید؛ آن وقت است که آن چندرغازی که از محل نخریدن لباس برای خودش یا صرفهجویی در نتیجهی مداوای خودبهخودی بیماریاش اندوخته، در کمتر از نصف روز به مانند برفی در گرمای این روزها آب میشود و به ناگاه برای نان خالی سفرهی فرزندانش نیز درمیماند. یک راننده تاکسی نیز به همین ترتیب، کافی است اتومبیل فرسودهی ساخت داخلش دچار نقصی فنی شود؛ آن وقت او نیز سرنوشتی چندان متفاوت با آن کارگر بینوای روزمزد نخواهداشت. نمونهها بسیارند. اما در این یادداشت کوتاه نگاهی بیفکنیم به وضعیت باورنکردنی ادارهی تعزیرات پاوه که اکنون چند ماه است تنها وسیلهی رزق و روزی صدها خانوادهی بیبضاعت و مستمند را به بهانهی قاچاق کالا عملاً به گروگان گرفته و هیچکسی نیز در این میان پاسخگو نیست. صدها خودرو که ماههاست به دلیل همراه داشتن چند بوکس سیگار، چند کیلو چای و... توقیف شدهاند و صاحبان دردمندشان به دلیل عدم رسیدگی پرونده در پیچوخم تشریفات اداری، میان نوسود و پاوه و جوانرود و کرمانشاه پاسگاری میشوند. آنان البته دیگر ادعایی بر کالا و سرمایهی ضبط شدهی خود ندارند و حتی آمادهی پرداخت جریمه نیز هستند ولی این درد را به که گویند که در سایهسار این نظام دادگستر، به شدیدترین وجهی مورد قهر و مجازاتی نانوشته و مازاد بر آن چیزی شدهاند که در قانون آمده و شوربختانه تا کنون کسی از مسئولان نیز گوشی برای شنیدن فریادها و نالههای ایشان نداشته است. امید است و باز هم «امید» که این وضعیت ستمآلود هرچه زودتر با اقدامات دستاندرکاران و گردانندگان امور، رسیدگی شود و دستکم در این آغازین روزهای کار دولت جدید، کام این مردم رنجدیده اگر نه شیرین، ولی تلختر از این نگردد.
#ارسالی #اجتماعی #درد #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #ش_آرمانی
دولت جدید در حالی قدرت اجرایی کشور را به دست میگیرد که مردمان خسته و دلشکستهی مرزنشین، هر کدام کولهباری از هزاران امید و آرزوی بیاتشده دارند. امیدها و آرزوهایی که البته در دنیای امروز، چیزی جز الفبای زندگی یا (دقیقتر بگوییم) زندهماندن نیستند. خرده نانی، پوشاک استوکی از تاناکورا، توان پرداخت اجارهای و قبضی، برآمدن از پس هزینههای درمانی و تمام! این «آرزوها»ی حداقلی، برای بخش قابل توجهی از ساکنان این دیار، روزبهروز دورتر و دورتر شدهاند. یک کارگر روزمزد کافی است در این گرانیهای کمرشکن تنها سه روز کار گیرش نیاید؛ آن وقت است که آن چندرغازی که از محل نخریدن لباس برای خودش یا صرفهجویی در نتیجهی مداوای خودبهخودی بیماریاش اندوخته، در کمتر از نصف روز به مانند برفی در گرمای این روزها آب میشود و به ناگاه برای نان خالی سفرهی فرزندانش نیز درمیماند. یک راننده تاکسی نیز به همین ترتیب، کافی است اتومبیل فرسودهی ساخت داخلش دچار نقصی فنی شود؛ آن وقت او نیز سرنوشتی چندان متفاوت با آن کارگر بینوای روزمزد نخواهداشت. نمونهها بسیارند. اما در این یادداشت کوتاه نگاهی بیفکنیم به وضعیت باورنکردنی ادارهی تعزیرات پاوه که اکنون چند ماه است تنها وسیلهی رزق و روزی صدها خانوادهی بیبضاعت و مستمند را به بهانهی قاچاق کالا عملاً به گروگان گرفته و هیچکسی نیز در این میان پاسخگو نیست. صدها خودرو که ماههاست به دلیل همراه داشتن چند بوکس سیگار، چند کیلو چای و... توقیف شدهاند و صاحبان دردمندشان به دلیل عدم رسیدگی پرونده در پیچوخم تشریفات اداری، میان نوسود و پاوه و جوانرود و کرمانشاه پاسگاری میشوند. آنان البته دیگر ادعایی بر کالا و سرمایهی ضبط شدهی خود ندارند و حتی آمادهی پرداخت جریمه نیز هستند ولی این درد را به که گویند که در سایهسار این نظام دادگستر، به شدیدترین وجهی مورد قهر و مجازاتی نانوشته و مازاد بر آن چیزی شدهاند که در قانون آمده و شوربختانه تا کنون کسی از مسئولان نیز گوشی برای شنیدن فریادها و نالههای ایشان نداشته است. امید است و باز هم «امید» که این وضعیت ستمآلود هرچه زودتر با اقدامات دستاندرکاران و گردانندگان امور، رسیدگی شود و دستکم در این آغازین روزهای کار دولت جدید، کام این مردم رنجدیده اگر نه شیرین، ولی تلختر از این نگردد.
#ارسالی #اجتماعی #درد #انتقادات
@Roshanfkrane
🔹در روستاهای الیگودرز چه خبر است؟
✍️ #ش_آرمانی
یکی از شگفتیهای زندگی در وانفسای روزگار حاکم بر کشور ما، دقیقاً این است که هر روز با شگفتی تازهای در آن روبهرو میشویم. اگر همین دیروز و دیشب با مرور سیاههای بلندبالا از مصیبتهای ریز و کلان و محیرالعقول واردآمده بر این سرزمین و مردمان نگونبختش، برای بیشمارمین بار چشمانمان از حدقه درآمده، آهی از نهاد برآورده و به احتمال بسیار چند ناسزای آبدار نیز نثار بانیان و ادامهدهندگان این وضعیت نموده و نامی و وصفی برایش یافته باشیم؛ درست همین امروز با رونمایی از هنر تازهی دیگری از کلاه شعبدهبازان صحنهی ادارهی امور، چنان انگشتبهدهان میمانیم که درمیمانیم این فقرهی تازه را دیگر چه بنامیم و کجای دلمان بگذاریم؟! و اگر امروز را نیز به گونهای سر کردیم و با یاریگرفتن از فرهنگهای دهخدا و معین و عمید و افشردن گزینگویههای سعدی و غزل حافظ و تاریخ ادبیات گذشته و معاصر، توانستیم چند سطری در باب هنرنماییهای گردانندگان این تماشاخانه بنویسیم؛ آنگاه باید نگران فردا و فرداهای نیامدهی دیگر باشیم و حجمی ناگفتنی از عقدهها و فریادها و دردهایی که دیگر در کالبد زبان نمیگنجند و هر زنجیر و حصاری از عقلانیت را به سخره خواهندگرفت. اگر توصیفمان از دمای 30 درجه زیر صفر، «سرد» یا «بسیار بسیار سرد» و «زمهریر» باشد؛ توصیف معنادارمان از صفر مطلق و دماهای نزدیک بدان چه خواهدبود؟!
🔸🔸🔸
چندی قبل، کشاورز دردمند هممیهنی نزد نگارنده نقل بە مضمون چنین شکوه کرد که:
سە سال پیش به بهانهی جادهسازی در تعداد زیادی از روستاهای تابعهی شهرستان الیگودرز استان لرستان و ازجمله روستای عسگران، بخشی از زمینهایی را که ما مردمان رنجدیده و محنتچشیده نسلها بر آنها کشاورزی کرده و از این راه نانی بر سفرهی فرزندانمان میبردیم؛ به زور و تزویر از ما مثلاً خریداری کردند. تزویر از آن رو که پس از چند سال سردواندن و سرگردان ساختن کشاورزان، نهتنها هنوز حقمان را به بهانههایی چون خالیبودن خزانه، نداشتن نقدینگی و اختصاصنیافتن بودجه ندادهاند؛ بلکه اکنون با ورود ادارات جنگلبانی و منابع طبیعی، از اساس منکر حق مالکیت ما بر آنها شده و
👈 در نتیجه پیدا کنید پرتقال فروش را..!
آری! کشاورز و کشاورزی به عنوان بخش مهمی از موتور محرکهی اقتصاد، در مُلکی که تمام جایگاههای مدیریتیاش را، "دکترمسئولان" متعهد و البته متخصص در فن شعار، در زیر نگین حکمرانی گرفتهاند؛ به چنین روزی افتاده است:
«ای کشاورز زحمتکش! زمینت را که تنها منبع درآمد و زندگیات است، به زور از تو میستانیم؛ از پول هم فعلاً خبری نیست. چون کشور هزینههای ضروری دیگر بسیار دارد: ساخت مسجد در تمام پارکهای ایران انشاءالله، هزینههای سنگین حوزههای علمیه و حقوق حجاببانان، هزینههای سنگین صدا و سیما برای تبلیغ ارزشها، هزینههای ایجاد رشتههای مداحی در دانشگاه، کمک به کشف و توسعهی صحن امامزادهها، هزینههای میلیاردی اربعین، کمک به مستمندان و محرومان جهان غیر از ایران و ساخت بیمارستان و خانه برای آن عزیزان، هزینههای دلاری ارشاد و هدایت مردم از دامان کفر به دامان ایمان در آفریقا، کمک به مبارزات ضد امپریالیسم و استکبار جهانی در آمریکای لاتین و هزینههای سنگین ولی بسیار بسیار واجب ارسال پول و تجهیزات و مستشار برای عزیزان جبههی مقاومت، همچنین جبران اختلاسها هم که "واجب شرعی" است خرج دارد و هزینههای زندگی و تحصیل آقازادگان زحمتکش و فداکار در دیار غرب و ینگی دنیا در رشتههایی که شوربختانه در ایران وجود ندارند...
راستی گفتی پول زمینت؟! اصلاً... اصلاً مگر تو زمین داشتهای؟! آن که جزء جنگل و منابع طبیعی بوده و ما با تخصص خویش، آن را تبدیل به جاده میکنیم و طبیعت را پاس میداریم! تو هم برو و به خیل حلبیآبادنشینان شهرها بپیوند! سطلهای زباله و مشاغل کاذب، تو را چشم در راهند!»
و من نگران رونمایی از شاهکار دیگری در فردا هستم. آن وقت چه بگویم و چه بنویسم؟
#اجتماعی #درد
@Roshanfkrane
✍️ #ش_آرمانی
یکی از شگفتیهای زندگی در وانفسای روزگار حاکم بر کشور ما، دقیقاً این است که هر روز با شگفتی تازهای در آن روبهرو میشویم. اگر همین دیروز و دیشب با مرور سیاههای بلندبالا از مصیبتهای ریز و کلان و محیرالعقول واردآمده بر این سرزمین و مردمان نگونبختش، برای بیشمارمین بار چشمانمان از حدقه درآمده، آهی از نهاد برآورده و به احتمال بسیار چند ناسزای آبدار نیز نثار بانیان و ادامهدهندگان این وضعیت نموده و نامی و وصفی برایش یافته باشیم؛ درست همین امروز با رونمایی از هنر تازهی دیگری از کلاه شعبدهبازان صحنهی ادارهی امور، چنان انگشتبهدهان میمانیم که درمیمانیم این فقرهی تازه را دیگر چه بنامیم و کجای دلمان بگذاریم؟! و اگر امروز را نیز به گونهای سر کردیم و با یاریگرفتن از فرهنگهای دهخدا و معین و عمید و افشردن گزینگویههای سعدی و غزل حافظ و تاریخ ادبیات گذشته و معاصر، توانستیم چند سطری در باب هنرنماییهای گردانندگان این تماشاخانه بنویسیم؛ آنگاه باید نگران فردا و فرداهای نیامدهی دیگر باشیم و حجمی ناگفتنی از عقدهها و فریادها و دردهایی که دیگر در کالبد زبان نمیگنجند و هر زنجیر و حصاری از عقلانیت را به سخره خواهندگرفت. اگر توصیفمان از دمای 30 درجه زیر صفر، «سرد» یا «بسیار بسیار سرد» و «زمهریر» باشد؛ توصیف معنادارمان از صفر مطلق و دماهای نزدیک بدان چه خواهدبود؟!
🔸🔸🔸
چندی قبل، کشاورز دردمند هممیهنی نزد نگارنده نقل بە مضمون چنین شکوه کرد که:
سە سال پیش به بهانهی جادهسازی در تعداد زیادی از روستاهای تابعهی شهرستان الیگودرز استان لرستان و ازجمله روستای عسگران، بخشی از زمینهایی را که ما مردمان رنجدیده و محنتچشیده نسلها بر آنها کشاورزی کرده و از این راه نانی بر سفرهی فرزندانمان میبردیم؛ به زور و تزویر از ما مثلاً خریداری کردند. تزویر از آن رو که پس از چند سال سردواندن و سرگردان ساختن کشاورزان، نهتنها هنوز حقمان را به بهانههایی چون خالیبودن خزانه، نداشتن نقدینگی و اختصاصنیافتن بودجه ندادهاند؛ بلکه اکنون با ورود ادارات جنگلبانی و منابع طبیعی، از اساس منکر حق مالکیت ما بر آنها شده و
👈 در نتیجه پیدا کنید پرتقال فروش را..!
آری! کشاورز و کشاورزی به عنوان بخش مهمی از موتور محرکهی اقتصاد، در مُلکی که تمام جایگاههای مدیریتیاش را، "دکترمسئولان" متعهد و البته متخصص در فن شعار، در زیر نگین حکمرانی گرفتهاند؛ به چنین روزی افتاده است:
«ای کشاورز زحمتکش! زمینت را که تنها منبع درآمد و زندگیات است، به زور از تو میستانیم؛ از پول هم فعلاً خبری نیست. چون کشور هزینههای ضروری دیگر بسیار دارد: ساخت مسجد در تمام پارکهای ایران انشاءالله، هزینههای سنگین حوزههای علمیه و حقوق حجاببانان، هزینههای سنگین صدا و سیما برای تبلیغ ارزشها، هزینههای ایجاد رشتههای مداحی در دانشگاه، کمک به کشف و توسعهی صحن امامزادهها، هزینههای میلیاردی اربعین، کمک به مستمندان و محرومان جهان غیر از ایران و ساخت بیمارستان و خانه برای آن عزیزان، هزینههای دلاری ارشاد و هدایت مردم از دامان کفر به دامان ایمان در آفریقا، کمک به مبارزات ضد امپریالیسم و استکبار جهانی در آمریکای لاتین و هزینههای سنگین ولی بسیار بسیار واجب ارسال پول و تجهیزات و مستشار برای عزیزان جبههی مقاومت، همچنین جبران اختلاسها هم که "واجب شرعی" است خرج دارد و هزینههای زندگی و تحصیل آقازادگان زحمتکش و فداکار در دیار غرب و ینگی دنیا در رشتههایی که شوربختانه در ایران وجود ندارند...
راستی گفتی پول زمینت؟! اصلاً... اصلاً مگر تو زمین داشتهای؟! آن که جزء جنگل و منابع طبیعی بوده و ما با تخصص خویش، آن را تبدیل به جاده میکنیم و طبیعت را پاس میداریم! تو هم برو و به خیل حلبیآبادنشینان شهرها بپیوند! سطلهای زباله و مشاغل کاذب، تو را چشم در راهند!»
و من نگران رونمایی از شاهکار دیگری در فردا هستم. آن وقت چه بگویم و چه بنویسم؟
#اجتماعی #درد
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
🔹#یادداشت: مردمان حذف شده از دنیا (در رابطه با حقوق دیجیتال ایرانیان)
✍️نویسندە: #حامد_بیدی
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: انیو موریکونه
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
✍️نویسندە: #حامد_بیدی
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: انیو موریکونه
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
Audio
🔹بازنشر #یادداشت قدیمی: هموطن! با تو سخن میگویم...
🔸در رابطە با جایگاە معلّم در ایران امروز
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: مجید انتظامی، احمت اوزگول، انیو موریکونه، ...
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔸در رابطە با جایگاە معلّم در ایران امروز
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: مجید انتظامی، احمت اوزگول، انیو موریکونه، ...
#اجتماعی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
🔹#یادداشت: غریب آشنا
✍️نویسندە: #مجتبی_لشکربلوکی
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: Igor Ferreira
#اجتماعی
#انتقادات
@Roshanfkrane
✍️نویسندە: #مجتبی_لشکربلوکی
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: Igor Ferreira
#اجتماعی
#انتقادات
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
ش.شریف زاده
📖#شعر: درد من
👤شاعر: #ش_شریفزادە (#ش_ش_شب)
🎼موسیقی: میکیس تئودوراکیس
🎙دکلمه و میکس: ش. شریفزادە
#شعر
@Roshanfkrane
👤شاعر: #ش_شریفزادە (#ش_ش_شب)
🎼موسیقی: میکیس تئودوراکیس
🎙دکلمه و میکس: ش. شریفزادە
#شعر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📖#شعر: شب تیرهی ما
👤سروده: ش. شریفزادە (#ش_ش_شب)
🎼موسیقی: متیو هاروی (بریتانیایی)
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
بر دار شد اندیشه و شعر و شرف و عشق / سردار شد هر خار و خسک را که بری نیست
#شعر
@Roshanfkrane
👤سروده: ش. شریفزادە (#ش_ش_شب)
🎼موسیقی: متیو هاروی (بریتانیایی)
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
بر دار شد اندیشه و شعر و شرف و عشق / سردار شد هر خار و خسک را که بری نیست
#شعر
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
🔹#یادداشت: نامهی سرگشادهی مالکان محدودهی اتحاد شهر مریوان
✍️نویسندە: -
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: ناصر چشمآذر، آتلی اورواشون
#ارسالی #اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️نویسندە: -
🎙صدا و میکس: #ش_شریفزادە
🎼موسیقی: ناصر چشمآذر، آتلی اورواشون
#ارسالی #اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
من چه میخواهم
@Roshanfkrane
🔹#یادداشت: من چه میخواهم؟
🎼موسیقی: کیتارو
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزادە
(بازنشر کارهای قدیمی)
🔸ملاحظات:
متن یادداشت «من چه میخواهم؟»، گرچه دربرگیرندهی برخی از نخستین و بنیادیترین حقوق ساکنان فلات ایران است که به درازای سالیان مدید، بیش از پیش و شتابان همچنان به محاق رفته و میرود؛ اما بدیهی است که این تمام آن خواستەها و حقوق حقّه و مسلّم نیست. به عنوان مثال و بهویژه در بحث از حقوق «من به عنوان یک انسان» و مستقل از هویت و هرگونه مختصات ثانویهی دیگر، میتوان به آزادی (در اشکال مختلف آن)، حق برخورداری از آموزش مناسب و موارد بسیار دیگر اشاره نمود. همچنین انسانی که در موزاییک رنگارنگ فرهنگی، زبانی و قومی ایران میزید؛ بیشک خواندن و نوشتن به زبان مادری و داشتن فعالیتهای فرهنگی مرتبط با هویت زبانی و فرهنگ قومی و ملیاش، از حقوق اساسی و مسلّم دیگری برای اوست. بە هر روی، نگارش شتابزدهی یادداشت، از دلایل خلاء موجود و دیگر اشکالات آن بودە است. البته با این حال، میتوان گفت که تمام موارد از قلم افتاده نیز، همچنان مستتر در خواستهی کلی «زندگی انسانی» است.
#اجتماعی #معلمان #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
🎼موسیقی: کیتارو
🎙متن، صدا و میکس: #ش_شریفزادە
(بازنشر کارهای قدیمی)
🔸ملاحظات:
متن یادداشت «من چه میخواهم؟»، گرچه دربرگیرندهی برخی از نخستین و بنیادیترین حقوق ساکنان فلات ایران است که به درازای سالیان مدید، بیش از پیش و شتابان همچنان به محاق رفته و میرود؛ اما بدیهی است که این تمام آن خواستەها و حقوق حقّه و مسلّم نیست. به عنوان مثال و بهویژه در بحث از حقوق «من به عنوان یک انسان» و مستقل از هویت و هرگونه مختصات ثانویهی دیگر، میتوان به آزادی (در اشکال مختلف آن)، حق برخورداری از آموزش مناسب و موارد بسیار دیگر اشاره نمود. همچنین انسانی که در موزاییک رنگارنگ فرهنگی، زبانی و قومی ایران میزید؛ بیشک خواندن و نوشتن به زبان مادری و داشتن فعالیتهای فرهنگی مرتبط با هویت زبانی و فرهنگ قومی و ملیاش، از حقوق اساسی و مسلّم دیگری برای اوست. بە هر روی، نگارش شتابزدهی یادداشت، از دلایل خلاء موجود و دیگر اشکالات آن بودە است. البته با این حال، میتوان گفت که تمام موارد از قلم افتاده نیز، همچنان مستتر در خواستهی کلی «زندگی انسانی» است.
#اجتماعی #معلمان #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
زمستان
@Roshanfkrane
📖#شعر: زمستان
👤شاعر: #مهدی_اخوان_ثالث
🎼موسیقی: ناصر چشمآذر
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
👈#بازنشر_کارهای_قدیمی
#شعر
@Roshanfkrane
👤شاعر: #مهدی_اخوان_ثالث
🎼موسیقی: ناصر چشمآذر
🎙دکلمه و میکس: #ش_شریفزادە
👈#بازنشر_کارهای_قدیمی
#شعر
@Roshanfkrane