رازهای میلیاردر شدن در چین و ایران
فرقی نمیکند شما در ایران باشید، در چین باشید، یا در روسیه. در کشورهایی که ما از آن ها با لفظ نسبتاً محترمانهٔ« اقتدارگرا »نام میبریم، هیچ کسی نمیتواند میلیاردر شود، مگر آنکه با صاحبان قدرت دستش در یک کاسه باشد یا حداقل برادری یا رفاقت خودش را به قشر فوقانی قدرت ثابت کرده باشد. این پیوند میان الیت ثروتمند و الیت سیاسی برای هر دو طرف مفید است؛ اولی با کسب حمایت سیاسی از حکومت مطمئن میشود که سرمایه و ثروتش از هر نوع مصادرهٔ احتمالی در امان میماند.و حتماً میدانید که این حکومتهای اقتدارگرا بدون مصادرهٔ ثروتهای عمومی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. جهت اطلاع ،
یک محقق ایرانی در کتابش از چهار موج عظیم مصادره در تاریخ جمهوری اسلامی نام برده که در واقع بزرگترین منبع مالی حکومت بوده است. در چین و روسیه هم دقیقاً وضع مشابهی حاکم است. غرض اینکه شما به عنوان کسی که میخواهد در این مملکت کار اقتصادی و تجاری بکند برای در امان ماندن از خوی مصادرهگری این نظام های حکومتی مجبورید که با اصحاب قدرت وارد انواع بده و بستانها و زد و بندها شوید. قاطی شدن با اصحاب قدرت ضمناً شما را از انواع رانتها و ویژهخواریها نیز بهرهمند میکند و میتوانید پول روی پول بگذارید. البته باید زرنگ باشید و رسم و رسوم معمول را به جا آورید. در ایران حتماً باید شعائر اسلامی را رعایت کنید، هیئت و حسینیه و دستهٔ عزاداری، و دیگ غذا فراموش نشود. اما اگر در چین باشید قضیه اندکی فرق میکند. در آنجا باید در انظار عمومی چای پوئر بنوشید که در استان یوننان، مهد انقلاب کمونیستی، کشت میشود و سیگار برگ کوبایی بکشید تا اعتقاد خود را به انقلاب جهانی ضدامپریالیستی نشان دهید و صندل مشکی با کفی سفید بپوشید تا تعهد خود را به فرهنگ سنتی چین نشان دهید و موی سرتان را کوتاه نگهدارید و نیمتنه نظامیطور بپوشید تا تداعیگر نظامیان انقلابی کمونیست دوران جنگهای داخلی باشید.
خلاصه حفظ ظاهر خیلی مهم است. باید به هر طریقی که هست برادری اسلامی یا رفاقت کمونیستی خودتان را به صاحبان قدرت ثابت کنید. حکومت کار کردن با شما را دوست دارد چون مطمئن است ثروت و پول از دایرهٔ خودیها خارج نمیشود و شما همیشه در روزهای ضروری( انتخابات مهندسیشده یا تظاهراتهای فرمایشی)، آمادهاید که بخش عمدهای از هزینههای تبلیغاتی و سازماندهی را متحمل شوید. البته اگر آقازاده باشید درهای بیشتری به روی شما باز میشود و قدمتان روی چشم است. خلاصه این یک رابطهٔ دوجانبه است که برای هر دو طرف فواید بسیاری دارد.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
فرقی نمیکند شما در ایران باشید، در چین باشید، یا در روسیه. در کشورهایی که ما از آن ها با لفظ نسبتاً محترمانهٔ« اقتدارگرا »نام میبریم، هیچ کسی نمیتواند میلیاردر شود، مگر آنکه با صاحبان قدرت دستش در یک کاسه باشد یا حداقل برادری یا رفاقت خودش را به قشر فوقانی قدرت ثابت کرده باشد. این پیوند میان الیت ثروتمند و الیت سیاسی برای هر دو طرف مفید است؛ اولی با کسب حمایت سیاسی از حکومت مطمئن میشود که سرمایه و ثروتش از هر نوع مصادرهٔ احتمالی در امان میماند.و حتماً میدانید که این حکومتهای اقتدارگرا بدون مصادرهٔ ثروتهای عمومی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. جهت اطلاع ،
یک محقق ایرانی در کتابش از چهار موج عظیم مصادره در تاریخ جمهوری اسلامی نام برده که در واقع بزرگترین منبع مالی حکومت بوده است. در چین و روسیه هم دقیقاً وضع مشابهی حاکم است. غرض اینکه شما به عنوان کسی که میخواهد در این مملکت کار اقتصادی و تجاری بکند برای در امان ماندن از خوی مصادرهگری این نظام های حکومتی مجبورید که با اصحاب قدرت وارد انواع بده و بستانها و زد و بندها شوید. قاطی شدن با اصحاب قدرت ضمناً شما را از انواع رانتها و ویژهخواریها نیز بهرهمند میکند و میتوانید پول روی پول بگذارید. البته باید زرنگ باشید و رسم و رسوم معمول را به جا آورید. در ایران حتماً باید شعائر اسلامی را رعایت کنید، هیئت و حسینیه و دستهٔ عزاداری، و دیگ غذا فراموش نشود. اما اگر در چین باشید قضیه اندکی فرق میکند. در آنجا باید در انظار عمومی چای پوئر بنوشید که در استان یوننان، مهد انقلاب کمونیستی، کشت میشود و سیگار برگ کوبایی بکشید تا اعتقاد خود را به انقلاب جهانی ضدامپریالیستی نشان دهید و صندل مشکی با کفی سفید بپوشید تا تعهد خود را به فرهنگ سنتی چین نشان دهید و موی سرتان را کوتاه نگهدارید و نیمتنه نظامیطور بپوشید تا تداعیگر نظامیان انقلابی کمونیست دوران جنگهای داخلی باشید.
خلاصه حفظ ظاهر خیلی مهم است. باید به هر طریقی که هست برادری اسلامی یا رفاقت کمونیستی خودتان را به صاحبان قدرت ثابت کنید. حکومت کار کردن با شما را دوست دارد چون مطمئن است ثروت و پول از دایرهٔ خودیها خارج نمیشود و شما همیشه در روزهای ضروری( انتخابات مهندسیشده یا تظاهراتهای فرمایشی)، آمادهاید که بخش عمدهای از هزینههای تبلیغاتی و سازماندهی را متحمل شوید. البته اگر آقازاده باشید درهای بیشتری به روی شما باز میشود و قدمتان روی چشم است. خلاصه این یک رابطهٔ دوجانبه است که برای هر دو طرف فواید بسیاری دارد.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
قربان، ما به این دلایل نمیتوانیم در جنگ با آمریکاییها پیروز شویم
رعد الحمدانی پرافتخارترین ژنرال ارتش صدام و فرمانده لشکر نخبه گارد«مدینه منوره ریاست جمهوری» عراق بود. الحمدانی وقتی خبردار شد صدام قصد حمله به کویت را دارد مخالفت خود را ابراز کرد.صدام وقتی شنید شجاعترین ژنرالش با حمله به کویت مخالفت کرده با عصبانیت او را به دفتر کارش احضار کرد تا دلیل مخالفتش را بداند.الحمدانی به رغم همه خطراتی که جانش را تهدید میکرد به صدام گفت:« قربان شما اگر به ما دستور حمله دهید ما چون همیشه اطاعت خواهیم کرد اما من باید حقیقت را به شما بگویم.به نظر من این حمله به شکست ما منجر خواهد شد»صدام که پشت میزش نشسته بود پرسید :«چرا؟»حمدانی گفت«قربان، من توان نظامی خودمان را با توان نظامی آمریکاییها مقایسه کردم و بر این اساس معتقدم قادر به شکست دادنشان نیستیم»صدام خواستار توضیح بیشتری شد.الحمدانی گفت«قربان اجازه میدهید از مدادهای روی میز تان برای توضیح نظراتم استفاده کنم؟» صدام اجازه داد.الحمدانی یکی از مدادها را برداشت و گفت«فرض کنید این یک تانک روسی تی_هفتادودو است که پیشرفتهترین تانک ماست که از زمان جنگ با ایران بهروز نشده.این تانک از یک تا پنج نمرهاش یکونیم است.» الحمدانی سپس مداد دیگری برداشت و گفت «این یک تانک ام_یک آمریکایی است که نمرهاش پنج است.امریکاییها بالای این تانک میتوانند یک هلیکوپتر آپاچی مسلح به موشکهای هلفایر به پرواز درآورند.این تأثیرگذاری شأن را پنج برابر میکند.پس حالا آنها بیستوپنج هستند و ما همان یکونیم.حالا به این مداد توجه کنید، این یک هواپیمای جنگنده اف_شانزده است که آمریکایی ها میتوانند بر فراز تانک ها و هلیکوپترشان به پرواز درآورند.حالا عدد تأثیرگذاریشان میشود هفتادوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.امریکاییها بالای اف_شانزده هایشان بمبافکنهای بی_یک دارند و بر فراز بمبافکنهایشان ماهواره هایشان را دارند.حالا آنها میشوند صدوبیستوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.قربان بنا به همه این دلایل معتقدم جنگ با آمریکا به شکست ما منجر خواهد شد»
از کتاب «صدام،زندانی در کاخ خودش» ترجمه #بیژن_اشتری
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
رعد الحمدانی پرافتخارترین ژنرال ارتش صدام و فرمانده لشکر نخبه گارد«مدینه منوره ریاست جمهوری» عراق بود. الحمدانی وقتی خبردار شد صدام قصد حمله به کویت را دارد مخالفت خود را ابراز کرد.صدام وقتی شنید شجاعترین ژنرالش با حمله به کویت مخالفت کرده با عصبانیت او را به دفتر کارش احضار کرد تا دلیل مخالفتش را بداند.الحمدانی به رغم همه خطراتی که جانش را تهدید میکرد به صدام گفت:« قربان شما اگر به ما دستور حمله دهید ما چون همیشه اطاعت خواهیم کرد اما من باید حقیقت را به شما بگویم.به نظر من این حمله به شکست ما منجر خواهد شد»صدام که پشت میزش نشسته بود پرسید :«چرا؟»حمدانی گفت«قربان، من توان نظامی خودمان را با توان نظامی آمریکاییها مقایسه کردم و بر این اساس معتقدم قادر به شکست دادنشان نیستیم»صدام خواستار توضیح بیشتری شد.الحمدانی گفت«قربان اجازه میدهید از مدادهای روی میز تان برای توضیح نظراتم استفاده کنم؟» صدام اجازه داد.الحمدانی یکی از مدادها را برداشت و گفت«فرض کنید این یک تانک روسی تی_هفتادودو است که پیشرفتهترین تانک ماست که از زمان جنگ با ایران بهروز نشده.این تانک از یک تا پنج نمرهاش یکونیم است.» الحمدانی سپس مداد دیگری برداشت و گفت «این یک تانک ام_یک آمریکایی است که نمرهاش پنج است.امریکاییها بالای این تانک میتوانند یک هلیکوپتر آپاچی مسلح به موشکهای هلفایر به پرواز درآورند.این تأثیرگذاری شأن را پنج برابر میکند.پس حالا آنها بیستوپنج هستند و ما همان یکونیم.حالا به این مداد توجه کنید، این یک هواپیمای جنگنده اف_شانزده است که آمریکایی ها میتوانند بر فراز تانک ها و هلیکوپترشان به پرواز درآورند.حالا عدد تأثیرگذاریشان میشود هفتادوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.امریکاییها بالای اف_شانزده هایشان بمبافکنهای بی_یک دارند و بر فراز بمبافکنهایشان ماهواره هایشان را دارند.حالا آنها میشوند صدوبیستوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.قربان بنا به همه این دلایل معتقدم جنگ با آمریکا به شکست ما منجر خواهد شد»
از کتاب «صدام،زندانی در کاخ خودش» ترجمه #بیژن_اشتری
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
یورش کمونیستها به جلسه رونمایی یک کتاب
خبردار شدم که یکی دو روز پیش در جلسه رونمایی کتاب «گذشتهی یک توهم»، نوشته ارزندهی فرانسوا فوره، ترجمه آقای هاشمی کهندانی،شمار قابل توجهی از کمونیستهای وطنی حضور یافته و با فحاشی و یقه درانی و مشت و لگدپرانی جلسه را به هم زده و به ویژه توهینهای بی شمار به سخنرانان جلسه از جمله دکتر حسن گیلوایی استاد دانشگاه کردهاند.
ظاهراً چاپ ترجمه فارسی کتاب فرانسوا فوره ، که تاریخ توهمات مارکسیستی و کمونیستی را به صورت مفصل و علمی برملا کرده بر جماعت همیشه متوهم کمونیستهای وطنی بس گران آمده است.من که به عنوان یک مترجم آثار روشنگرانه در خصوص کمونیسم همواره طی این سالها در معرض انواع تهدیدات کلامی و سایبری این جماعت بودهام تذکر میدهم که عدم مقابله با این نوع اوباشگری کمونیستی میتواند به جسورتر شدن این جماعت منجر شود و فضای فرهنگی ما را مخدوش کند.نگرانی اصلی، نفوذ کمونیست های ریشو در پارهای نهادهای اداری،فرهنگی و آموزشی است که بدون ذکر نام مقتداهای فکریشان(مارکس و لنین و استالین) زیر پرچم مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم ،مشغول پیشبردن اهداف واقعی خویش هستند.شواهد دیگری هم وجود دارد که این حضرات به ویژه طی ماههای اخیر توانستهاند موفقیتهایی در عرصه جلوگیری از چاپ و نشر کتابهای ضد کمونیستی به دست آورند.در زمان مناسب در این باره بیشتر با شما صحبت خواهم کرد.
#بیژن_اشتری
#خبر #اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
خبردار شدم که یکی دو روز پیش در جلسه رونمایی کتاب «گذشتهی یک توهم»، نوشته ارزندهی فرانسوا فوره، ترجمه آقای هاشمی کهندانی،شمار قابل توجهی از کمونیستهای وطنی حضور یافته و با فحاشی و یقه درانی و مشت و لگدپرانی جلسه را به هم زده و به ویژه توهینهای بی شمار به سخنرانان جلسه از جمله دکتر حسن گیلوایی استاد دانشگاه کردهاند.
ظاهراً چاپ ترجمه فارسی کتاب فرانسوا فوره ، که تاریخ توهمات مارکسیستی و کمونیستی را به صورت مفصل و علمی برملا کرده بر جماعت همیشه متوهم کمونیستهای وطنی بس گران آمده است.من که به عنوان یک مترجم آثار روشنگرانه در خصوص کمونیسم همواره طی این سالها در معرض انواع تهدیدات کلامی و سایبری این جماعت بودهام تذکر میدهم که عدم مقابله با این نوع اوباشگری کمونیستی میتواند به جسورتر شدن این جماعت منجر شود و فضای فرهنگی ما را مخدوش کند.نگرانی اصلی، نفوذ کمونیست های ریشو در پارهای نهادهای اداری،فرهنگی و آموزشی است که بدون ذکر نام مقتداهای فکریشان(مارکس و لنین و استالین) زیر پرچم مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم ،مشغول پیشبردن اهداف واقعی خویش هستند.شواهد دیگری هم وجود دارد که این حضرات به ویژه طی ماههای اخیر توانستهاند موفقیتهایی در عرصه جلوگیری از چاپ و نشر کتابهای ضد کمونیستی به دست آورند.در زمان مناسب در این باره بیشتر با شما صحبت خواهم کرد.
#بیژن_اشتری
#خبر #اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
اگر مصدق پیروز میشد ایران به آغوش کمونیستها و شوروی میافتاد
در این هفت دههای که از واقعهٔ بیستوهشت مرداد میگذرد سؤال اصلی این بوده که این واقعه کودتا بود یا قیام ملی؟ اما من میخواهم در اینجا سؤال دیگری مطرح کنم: اگر دکتر مصدق در بیست و هشت مرداد هزاروسیصدوسیودو از صحنهٔ سیاست ایران حذف نمیشد و توفیق مییافت که به حکومت خود ادامه دهد چه بر سر ایران میآمد؟
دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسیخواهان معتقدند که یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار میشد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار میگرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوشبینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان بهنظرم ناممکن بود. دموکراسی پیششرطهایی دارد که در ایران هفتاد سال پیش مطلقا فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاستمداری دموکرات باشد سیاستمداری انگلیسستیز بود و محبوبیتش هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزیاش بود تا دموکراسیخواهیاش.
حالا فرض کنید مصدق موفق میشد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بیهیچ شک و تردیدی قدرتمندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازماندهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشنفکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ اینها مهمتر ، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر تودهای تحت حمایت شوروی در این سازمان عضویت دارند . این در حالی است که نیروهای ملی متفرقند.
با توجه به همهٔ این واقعیتها، مصدق فقط در صورتی میتوانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً میدانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیستهاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده میشد اما پس از مدتی، به دلیل آشوبها و آشفتگیهایی که تودهایها در کشور به وجود میآوردند (شگرد دوم کمونیستهای آمادهٔ غصب قدرت) مناصب کلیدی کابینه به تودهایها داده میشد و نهایتاً خود مصدق هم کنار زده میشد و حکومت کمونیستی ایران برقرار میشد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری مییافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود میکرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل میشد به یکی از اقمار اتحاد شوروی؛ و خب شما بهتر از من میدانید که این همسایهٔ شمالی ما همیشه به تمامیت ارضی ما بدترین آسیبها را زده است و چشم طمع به خاک ما داشته و باقی قضایا...
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
در این هفت دههای که از واقعهٔ بیستوهشت مرداد میگذرد سؤال اصلی این بوده که این واقعه کودتا بود یا قیام ملی؟ اما من میخواهم در اینجا سؤال دیگری مطرح کنم: اگر دکتر مصدق در بیست و هشت مرداد هزاروسیصدوسیودو از صحنهٔ سیاست ایران حذف نمیشد و توفیق مییافت که به حکومت خود ادامه دهد چه بر سر ایران میآمد؟
دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسیخواهان معتقدند که یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار میشد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار میگرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوشبینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان بهنظرم ناممکن بود. دموکراسی پیششرطهایی دارد که در ایران هفتاد سال پیش مطلقا فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاستمداری دموکرات باشد سیاستمداری انگلیسستیز بود و محبوبیتش هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزیاش بود تا دموکراسیخواهیاش.
حالا فرض کنید مصدق موفق میشد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بیهیچ شک و تردیدی قدرتمندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازماندهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشنفکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ اینها مهمتر ، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر تودهای تحت حمایت شوروی در این سازمان عضویت دارند . این در حالی است که نیروهای ملی متفرقند.
با توجه به همهٔ این واقعیتها، مصدق فقط در صورتی میتوانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً میدانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیستهاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده میشد اما پس از مدتی، به دلیل آشوبها و آشفتگیهایی که تودهایها در کشور به وجود میآوردند (شگرد دوم کمونیستهای آمادهٔ غصب قدرت) مناصب کلیدی کابینه به تودهایها داده میشد و نهایتاً خود مصدق هم کنار زده میشد و حکومت کمونیستی ایران برقرار میشد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری مییافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود میکرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل میشد به یکی از اقمار اتحاد شوروی؛ و خب شما بهتر از من میدانید که این همسایهٔ شمالی ما همیشه به تمامیت ارضی ما بدترین آسیبها را زده است و چشم طمع به خاک ما داشته و باقی قضایا...
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
رهبری اگر اصلاحات اقتصادی واقعی میخواهد این مجلس را باید منحل کند و انتخابات واقعا آزاد برگزار کند
از حوادث سیاسی کشور طی این سه ماه گذشته پیداست که آقای خامنهای تصمیم گرفته دست به پارهای اصلاحات محدود اقتصادی بزند تا بلکه از شدت روند فروپاشی اقتصادی کشور اندکی بکاهد.میدان دادن دوباره به تکنوکراتهای اصلاحطلب محور اصلی این سیاست تازه است.اما من شخصا کوچکترین شانسی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور نمیبینم.قوای اجرایی هر چقدر هم کاردان و خبره باشد بدون مشارکت دادن عامه مردم در اقتصاد و سیاست هیچ شانسی برای موفقیت ندارد و مظهر مشارکت مردم در امور اجتماعی و سیاسی هم پارلمانی است که اعضایش نمایندگان واقعی مردم باشد.اما مجلس فعلی جمهوری اسلامی مظهر اقلیت سالاری، مظهر جهالتسالاری و مظهر تندروی و رادیکالیسم و ارتجاع و عقبماندگی است.برای اثبات این ادعا کافیست نگاهی به نطقهای نمایندگان این مجلس(ثابتی و رسایی و روان بخش و غیره) در روزهای اخیر بیندازید.مجلس جمهوری اسلامی البته سالهاست که به شعبهای از سازمان تبلیغات اسلامی تبدیل شده و جز پروپاگاندا کردن و لباس قانون پوشاندن به تصمیمات ارکان اصلی حکومت کار دیگری نداشته اما باز به اندازه کافی قدرت دارد که چوب لای چرخ هر اقدام اصلاحیای بگذارد.اگر آقای خامنهای واقعا به شعار اول سال خودشان(مبنی بر مشارکت مردم در تولید و اقتصاد ) باور دارد و به این نتیجه رسیده که باید اصلاحات اقتصادی کند پس باید این مجلس فعلی را که ثمره یک انتخابات غیرمنصفانه و غیرآزاد است منحل و انتخابات تازهای را بدون نظارت استصوابی برگزار کند.قانون اساسی جمهوری اسلامی این اختیار را به رهبر داده است.بدون اصلاحات ساختاری هیچ بهبودی در اوضاع کشور متصور نیست.با اعلام انحلال مجلس و اعلام انتخابات آزاد اولین گام را برای اصلاح ساختاری کشور بردارید.هر چند مطمئن هستم که این کار را نمیکنید.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
از حوادث سیاسی کشور طی این سه ماه گذشته پیداست که آقای خامنهای تصمیم گرفته دست به پارهای اصلاحات محدود اقتصادی بزند تا بلکه از شدت روند فروپاشی اقتصادی کشور اندکی بکاهد.میدان دادن دوباره به تکنوکراتهای اصلاحطلب محور اصلی این سیاست تازه است.اما من شخصا کوچکترین شانسی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور نمیبینم.قوای اجرایی هر چقدر هم کاردان و خبره باشد بدون مشارکت دادن عامه مردم در اقتصاد و سیاست هیچ شانسی برای موفقیت ندارد و مظهر مشارکت مردم در امور اجتماعی و سیاسی هم پارلمانی است که اعضایش نمایندگان واقعی مردم باشد.اما مجلس فعلی جمهوری اسلامی مظهر اقلیت سالاری، مظهر جهالتسالاری و مظهر تندروی و رادیکالیسم و ارتجاع و عقبماندگی است.برای اثبات این ادعا کافیست نگاهی به نطقهای نمایندگان این مجلس(ثابتی و رسایی و روان بخش و غیره) در روزهای اخیر بیندازید.مجلس جمهوری اسلامی البته سالهاست که به شعبهای از سازمان تبلیغات اسلامی تبدیل شده و جز پروپاگاندا کردن و لباس قانون پوشاندن به تصمیمات ارکان اصلی حکومت کار دیگری نداشته اما باز به اندازه کافی قدرت دارد که چوب لای چرخ هر اقدام اصلاحیای بگذارد.اگر آقای خامنهای واقعا به شعار اول سال خودشان(مبنی بر مشارکت مردم در تولید و اقتصاد ) باور دارد و به این نتیجه رسیده که باید اصلاحات اقتصادی کند پس باید این مجلس فعلی را که ثمره یک انتخابات غیرمنصفانه و غیرآزاد است منحل و انتخابات تازهای را بدون نظارت استصوابی برگزار کند.قانون اساسی جمهوری اسلامی این اختیار را به رهبر داده است.بدون اصلاحات ساختاری هیچ بهبودی در اوضاع کشور متصور نیست.با اعلام انحلال مجلس و اعلام انتخابات آزاد اولین گام را برای اصلاح ساختاری کشور بردارید.هر چند مطمئن هستم که این کار را نمیکنید.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
امروز که خبر یورش ماموران گارد ویژه به انستیتو گوته و پلمپ این نهاد آلمانی در تهران را خواندم یاد آن ده شبی افتادم که در پاییز پنجاه و شش تهران را تکان داد. در آن زمان کانون نویسندگان ایران(که زیر نظارت و رهبری روشنفکران چپ بود) با کمک انستیتو گوته در باغ سفارت آلمان به مدت ده شب پیاپی جلسات سخنرانی و شعرخوانی برپا کردند.تقریبا همه سخنرانان و شاعران این مراسم از روشنفکران چپگرای معروف بودند(از غلامحسین ساعدی و باقر مومنی تا بهآذین و سعید سلطانپور ).تندترین سخنرانیها علیه نظام شاهنشاهی در همین ده شب ارائه شد و سخنرانان و شاعران چنان شور انقلابی ای در شنوندگان خویش برانگیختند که آنها در شب آخر به خیابانها ریختند و شعارهای مرگ بر شاه سر دادند و درگیری با پلیس منجر به مرگ یک تظاهرات کننده و بازداشت دهها تن دیگر شد.باری، آن ده شب نمونه جالب و عجیبی بود از همکاری چپهای ایرانی و یک حکومت دموکراسی غربی (جمهوری فدرال آلمان) برای تضعیف حکومت شاه ایران؛ حکومتی که ظاهراً همین حکومتهای غربی حامی اصلیاش بودند!
حالا ،طنز تلخ تاریخ اینکه همان انستیتو گوتهای که جرقه انقلاب پنجاه و هفت را زد و راه را برای حکومت جمهوری اسلامی باز کرد عاقبت مزد زحمات خود را از همین حکومت گرفت.
#بیژن_اشتری ۳۰ امرداد
#تاریخ #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
حالا ،طنز تلخ تاریخ اینکه همان انستیتو گوتهای که جرقه انقلاب پنجاه و هفت را زد و راه را برای حکومت جمهوری اسلامی باز کرد عاقبت مزد زحمات خود را از همین حکومت گرفت.
#بیژن_اشتری ۳۰ امرداد
#تاریخ #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
کتابی که اقتصاد ایران را ویران کرد
غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است.پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم" اقتصاد به زبان ساده "به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش،مجاهدین خلق،توزیع شد.این کتاب درونسازمانی خلاصهای از دو کتابی بود که قبلاً عبدالحسین نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهه بیست شمسی از روی آثار کارل مارکس ترجمه کرده بود.باری،تاثیر کتاب عسکریزاده به فراسوی سازمانش رفت.تقریبا همهی آنچه در این کتاب درباره اقتصاد از نگاه کمونیستی مطرح شده مورد توجه و قبول اکثریت مخالفان رژیم شاه،از مسلمان سنتی تا چپ افراطی، قرار گرفت، توگویی وحی منزل بود و در درستی احکامش جای هیچ شک و تردید نبود.حتی روحانیون انقلابی زمان شاه هم عملا به طرفداران این آموزهها مبدل شدند تا آنجا که در دوره حکمرانیشان در دوران جمهوری اسلامی ،حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند و در مقیاس عظیم به مصادره و تصرف اموال و املاک به اصطلاح طاغوتیها رو آوردند.اقتصاد جمهوری اسلامی در دهه اول حیاتش به شدت تحت تاثیر آموزههای اقتصادی مارکسیستی بوده است.همین بزرگان اصلاح طلب امروز در دهه اول جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای کوپنیستی،ملی کردن صنایع و دولتی کردن همه چیز ، عملا جزو اجرا کنندگان سفت و سخت این آموزهها بودند.به طور خلاصه تاثیرگذاریهای منفی آموزههای مارکسیستی بر اقتصاد ایران را ،که تا همین امروز نیز ادامه یافته، میتوان این گونه فهرستبندی کرد:نفی حقوق مالکیت خصوصی؛ اولویت دادن صنعت بر تجارت؛ غیرمولد انگاشتن تجارت و سپردن انحصار آن به دولت؛مخالفت با ورود سرمایه خارجی به کشور ؛سرمایه گذار خارجی را استثمارگر و عامل نفوذ تلقی کردن؛ملی کردن کارخانه ها و بنگاههای بزرگ؛قیمتگذاری دستوری؛خودکفایی اقتصادی را والاترین ارزش تلقی کردن؛سرکوب بخش خصوصی و نابود کردن عامل رقابت در اقتصاد و.....
#بیژن_اشتری
#اندیشه
@Roshanfkrane
غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است.پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم" اقتصاد به زبان ساده "به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش،مجاهدین خلق،توزیع شد.این کتاب درونسازمانی خلاصهای از دو کتابی بود که قبلاً عبدالحسین نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهه بیست شمسی از روی آثار کارل مارکس ترجمه کرده بود.باری،تاثیر کتاب عسکریزاده به فراسوی سازمانش رفت.تقریبا همهی آنچه در این کتاب درباره اقتصاد از نگاه کمونیستی مطرح شده مورد توجه و قبول اکثریت مخالفان رژیم شاه،از مسلمان سنتی تا چپ افراطی، قرار گرفت، توگویی وحی منزل بود و در درستی احکامش جای هیچ شک و تردید نبود.حتی روحانیون انقلابی زمان شاه هم عملا به طرفداران این آموزهها مبدل شدند تا آنجا که در دوره حکمرانیشان در دوران جمهوری اسلامی ،حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند و در مقیاس عظیم به مصادره و تصرف اموال و املاک به اصطلاح طاغوتیها رو آوردند.اقتصاد جمهوری اسلامی در دهه اول حیاتش به شدت تحت تاثیر آموزههای اقتصادی مارکسیستی بوده است.همین بزرگان اصلاح طلب امروز در دهه اول جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای کوپنیستی،ملی کردن صنایع و دولتی کردن همه چیز ، عملا جزو اجرا کنندگان سفت و سخت این آموزهها بودند.به طور خلاصه تاثیرگذاریهای منفی آموزههای مارکسیستی بر اقتصاد ایران را ،که تا همین امروز نیز ادامه یافته، میتوان این گونه فهرستبندی کرد:نفی حقوق مالکیت خصوصی؛ اولویت دادن صنعت بر تجارت؛ غیرمولد انگاشتن تجارت و سپردن انحصار آن به دولت؛مخالفت با ورود سرمایه خارجی به کشور ؛سرمایه گذار خارجی را استثمارگر و عامل نفوذ تلقی کردن؛ملی کردن کارخانه ها و بنگاههای بزرگ؛قیمتگذاری دستوری؛خودکفایی اقتصادی را والاترین ارزش تلقی کردن؛سرکوب بخش خصوصی و نابود کردن عامل رقابت در اقتصاد و.....
#بیژن_اشتری
#اندیشه
@Roshanfkrane
ده میلیون تن از جمعیت ده میلیونی کوبا در خاموشی مطلق بهشت سوسیالیستی را تجربه میکنند
مردم کوبا که تا پیش از این به چهارده ساعت قطع برق در هر بیست و چهار ساعت عادت کرده بودند از دو روز پیش خاموشی بیست و چهار ساعته را هم دارند تجربه میکنند.نخست وزیر اعلام کرده معلوم نیست مشکل نیروگاه اصلی کشور چه زمانی حل شود.این هم آخر و عاقبت یک کشور انقلاب زده مفلوک کمونیستی.شصت و چند سال از به اصطلاح انقلاب شکوهمند سوسیالیستیشان میگذرد و حالا باید به سبک زندگی غارنشینی عادت کنند.همین کوبا در یک دهه قبل از انقلاب، در دهه پنجاه میلادی، یکی از کشورهای مرفه آمریکا ی لاتین بود و از حیث رفاه و درآمد سرانه مقام سوم را در بین بیست کشور این منطقه داشت.کمونیستها با وعده تبدیل کردن کوبا به بهشت به سر کار آمدند و در طول حکومتشان گوشهای جهانیان را پر کردند از پیشرفتهای مشعشع در زمینه بهداشت و مسکن و سوادآموزی و علمآموزی و غیره.اما در عمل کوبا تبدیل شده به جهنم روی زمین.نظام سلطه کمونیستی چنان ریشهای در این جا دوانده که مردم توان رهایی از آن را ندارند.کمونیسم نه تنها مردم را فقیر کرده بلکه همه قدرت اراده و عزت نفس آنها را هم تباه کرده است.همه نظامهای استبدادی ایدئولوژیمحور این گونهاند.کشور را به زمین سوخته تبدیل میکنند و انسانها را از انسانیت تهی میکنند تا چند صباحی بیشتر حکومت کنند.
#بیژن_اشتر
#اجتماعی #سیاسی #اندیشه
@Roshanfkrane
مردم کوبا که تا پیش از این به چهارده ساعت قطع برق در هر بیست و چهار ساعت عادت کرده بودند از دو روز پیش خاموشی بیست و چهار ساعته را هم دارند تجربه میکنند.نخست وزیر اعلام کرده معلوم نیست مشکل نیروگاه اصلی کشور چه زمانی حل شود.این هم آخر و عاقبت یک کشور انقلاب زده مفلوک کمونیستی.شصت و چند سال از به اصطلاح انقلاب شکوهمند سوسیالیستیشان میگذرد و حالا باید به سبک زندگی غارنشینی عادت کنند.همین کوبا در یک دهه قبل از انقلاب، در دهه پنجاه میلادی، یکی از کشورهای مرفه آمریکا ی لاتین بود و از حیث رفاه و درآمد سرانه مقام سوم را در بین بیست کشور این منطقه داشت.کمونیستها با وعده تبدیل کردن کوبا به بهشت به سر کار آمدند و در طول حکومتشان گوشهای جهانیان را پر کردند از پیشرفتهای مشعشع در زمینه بهداشت و مسکن و سوادآموزی و علمآموزی و غیره.اما در عمل کوبا تبدیل شده به جهنم روی زمین.نظام سلطه کمونیستی چنان ریشهای در این جا دوانده که مردم توان رهایی از آن را ندارند.کمونیسم نه تنها مردم را فقیر کرده بلکه همه قدرت اراده و عزت نفس آنها را هم تباه کرده است.همه نظامهای استبدادی ایدئولوژیمحور این گونهاند.کشور را به زمین سوخته تبدیل میکنند و انسانها را از انسانیت تهی میکنند تا چند صباحی بیشتر حکومت کنند.
#بیژن_اشتر
#اجتماعی #سیاسی #اندیشه
@Roshanfkrane
این جباران خونریز میخواهند رهبران «نظام چندقطبی» باشند
این روزها اصطلاحاتی مثل «نظام چند قطبی» به لقلقه زبان جباران و مستبدان خونریز عالم بدل شده است.امروز در خبرها خواندم که پوتین ،جنایتکار جنگی،در سخنرانی اجلاس کشورهای گروه بریکس در کازان روسیه بار دیگر دم از طلوع «نظم چند قطبی جهانی » زده است و درخواست کرده دلار از نظام پولی جهانی حذف شود.تعاونی دیکتاتورهای عالم، یا به قول زندهیاد ایرج پزشکزاد،«انترناسیونال بچهپروها»، هوا برش داشته که دوران آمریکا و لیبرال دموکراسی به سر رسیده و حالا نوبت یکهتازی جباران اهریمنصفت عالم فرارسیده است.گرچه خودشان هم میدانند که چنتهشان خالیست اما این لقلقه«نظام چند قطبی» برایشان خوشایند است و یک وجهه مثلا «عالمانه »و «مترقی» به ایدیولوژیهای نظامهای سراپا پلیدشان میدهد. یکی نیست از اینها بپرسد به فرض که آمریکا و لیبرال دموکراسی هم نابود شد، شما آشغالها خیر سرتان چه چیزی برای عرضه به جهانیان دارید؟ آیا جز سرکوب مردم،لگد مال کردن حقوق بشر و رفتارهای جنایتکارانه و قرون وسطایی ، «ارزشها»ی دیگری هم برای عرضه به جهان دارید؟ نظامهای فاشیستی و استبدادی که ذاتا ضد فرهنگ و ضد انسانیتاند واقعا چه چیزی برای عرضه به انسانها دارند؟ خاک بر سر آن جهانی که حاضر باشد لوکاشنکوها و شیجین پینگها و پوتینهای قاتل را به عنوان رهبران تازه این «نظام چند قطبی جهانی» پذیرا باشد.
اما خبر بد برای دیکتاتورها اینکه عمر این لقلقه کذایی هم رو به پایان است و این حباب در آستانه ترکیدن.امریکا همچنان بزرگترین اقتصاد جهان است و اقتصادش رو به رشد و قدرت نرم و سختش هم کماکان در اوج است و همزمان سقوط اقتصادی چین کلید خورده(نصف شدن نرخ رشد اقتصاد و بحران بزرگی که انتظارش را میکشد) و روسیه هم به لطف سیاستهای پوتین راه زوال را طی میکند.دو شاخ اصلی این نظام کذایی در شرف شکستن است و بدا به حال پیروان حقیر این دو که گمان میکنند با بریکس و شانگهای میتوانند از شر سرنوشت محتومشان بگریزند.
و کلام آخر اینکه: لیبرال دموکراسی به رغم همه ایرادها و نقایصش هنوز بهترین نظام حکومتی جهان و همچنان خصم اول «انترناسیونال دیکتاتورها» است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
این روزها اصطلاحاتی مثل «نظام چند قطبی» به لقلقه زبان جباران و مستبدان خونریز عالم بدل شده است.امروز در خبرها خواندم که پوتین ،جنایتکار جنگی،در سخنرانی اجلاس کشورهای گروه بریکس در کازان روسیه بار دیگر دم از طلوع «نظم چند قطبی جهانی » زده است و درخواست کرده دلار از نظام پولی جهانی حذف شود.تعاونی دیکتاتورهای عالم، یا به قول زندهیاد ایرج پزشکزاد،«انترناسیونال بچهپروها»، هوا برش داشته که دوران آمریکا و لیبرال دموکراسی به سر رسیده و حالا نوبت یکهتازی جباران اهریمنصفت عالم فرارسیده است.گرچه خودشان هم میدانند که چنتهشان خالیست اما این لقلقه«نظام چند قطبی» برایشان خوشایند است و یک وجهه مثلا «عالمانه »و «مترقی» به ایدیولوژیهای نظامهای سراپا پلیدشان میدهد. یکی نیست از اینها بپرسد به فرض که آمریکا و لیبرال دموکراسی هم نابود شد، شما آشغالها خیر سرتان چه چیزی برای عرضه به جهانیان دارید؟ آیا جز سرکوب مردم،لگد مال کردن حقوق بشر و رفتارهای جنایتکارانه و قرون وسطایی ، «ارزشها»ی دیگری هم برای عرضه به جهان دارید؟ نظامهای فاشیستی و استبدادی که ذاتا ضد فرهنگ و ضد انسانیتاند واقعا چه چیزی برای عرضه به انسانها دارند؟ خاک بر سر آن جهانی که حاضر باشد لوکاشنکوها و شیجین پینگها و پوتینهای قاتل را به عنوان رهبران تازه این «نظام چند قطبی جهانی» پذیرا باشد.
اما خبر بد برای دیکتاتورها اینکه عمر این لقلقه کذایی هم رو به پایان است و این حباب در آستانه ترکیدن.امریکا همچنان بزرگترین اقتصاد جهان است و اقتصادش رو به رشد و قدرت نرم و سختش هم کماکان در اوج است و همزمان سقوط اقتصادی چین کلید خورده(نصف شدن نرخ رشد اقتصاد و بحران بزرگی که انتظارش را میکشد) و روسیه هم به لطف سیاستهای پوتین راه زوال را طی میکند.دو شاخ اصلی این نظام کذایی در شرف شکستن است و بدا به حال پیروان حقیر این دو که گمان میکنند با بریکس و شانگهای میتوانند از شر سرنوشت محتومشان بگریزند.
و کلام آخر اینکه: لیبرال دموکراسی به رغم همه ایرادها و نقایصش هنوز بهترین نظام حکومتی جهان و همچنان خصم اول «انترناسیونال دیکتاتورها» است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
از ابدیت بر دلِ ما رازیست
که هیچ زبانی آن را نخواهد گفت
از عشق بر دلِ ما غمیست
که هیچ معشوقی را
بر آن راهی نیست
#بیژن_جلالی
#عاشقانه
@Roshanfkrane
که هیچ زبانی آن را نخواهد گفت
از عشق بر دلِ ما غمیست
که هیچ معشوقی را
بر آن راهی نیست
#بیژن_جلالی
#عاشقانه
@Roshanfkrane
زوال میدان نتیجهاش میشود دیپلماسی رستورانی
تا همین دو سه سال پیش «میدان»(عملیات نظامی جمهوری اسلامی در کشورهای اطراف)تعیین کننده دیپلماسی بود.رهبران نظام قاطعانه میگفتند که وزارت خارجه صرفا مجری دستورات و سیاستهاییست که از سوی نهادهای بالا دستی (شورای امنیت ملی یا در واقع ارکان عالی ارتش و سپاه) اتخاذ شده است.آن زمان جمهوری اسلامی شش لشکر آماده در میدان نبرد با اسرائیل در منطقه داشت و کبکش خروس میخواند و در نتیجه اصرار داشت که دیپلماسی باید ابزار میدان باشد.اما حالا که باد میدان خالی شده و گریز از صحنه نبرد در دستور کار نظامیان قرار گرفته، دیگر کسی از الویت میدان بر دیپلماسی سخن نمیگوید و دیپلماسی جمهوری اسلامی حقیقتا وضع اسفبار و کمیکی پیدا کرده.وزیر خارجه به ظاهر پرتحرک است و از این پایتخت عربی به آن پایتخت میرود اما جز بیان حرفهای کلی و بیان چند شعار علیه آمریکا و اسرائیل کاری نمیتواند پیش ببرد و حداکثر کاری که میتواند بکند خوردن غذا در رستورانهای قاهره و دمشق است.آنچه عراقچی در سفرهای منطقهای اش میگوید چیزی جز شلیک با تفنگ خالی نیست .اگر در تهران بماند سنگینتر است تا به این سفرهای حقارت آمیز برود.دیپلماسی ایرانی در تاریخ خودش چنین زوال فاحشی را هرگز تجربه نکرده بود.واقعا مایه شرمساری است.حالا تنها چیزی که برایشان باقی مانده تهدیدات اتمی است و گمان میکنند که این میتواند کارت برنده در مذاکرات با آمریکا و غرب باشد.به زودی این توهمشان هم مثل توهم «حکمرانی بر شش کشور عربی» برطرف خواهد شد.
این وضع اسفبار مرا به یاد مقطعی از تاریخ شوروی میاندازد.پس از پیروزی انقلاب بولشویکی تروتسکی وزیر امور خارجه شد.اما او به ندرت در محل کارش حضور مییافت.ازش پرسیدند دلیل این غیبتها چیست.تروتسکی پاسخ داد:«راستش را بخواهید یک حکومت انقلابی نیاز چندانی به وزارت خارجه ندارد.حداکثر کار ما صدور بیانیههای تهدید آمیز علیه کشورهای امپریالیستی است.ما باید کرکره وزارت خارجه را پایین بکشیم و برویم دنبال کارهای انقلابی مهمتر در عرصه نبرد»
البته این مربوط به یکی دو سال اول انقلاب بولشویکی است.بعدها کمونیستها یاد گرفتند که از سفارتخانه هایشان در خارج میتوانند برای انواع عملیات ترور،خرابکاری،جاسوسی و پروپاگاندا استفاده کنند و به این ترتیب دیپلماسی در خدمت «میدان »قرار گرفت و نتیجه نهاییاش هم همان شد که دیدیم.متاسفانه هیچ کسی از این تجربه تاریخی درس عبرت نگرفت.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
تا همین دو سه سال پیش «میدان»(عملیات نظامی جمهوری اسلامی در کشورهای اطراف)تعیین کننده دیپلماسی بود.رهبران نظام قاطعانه میگفتند که وزارت خارجه صرفا مجری دستورات و سیاستهاییست که از سوی نهادهای بالا دستی (شورای امنیت ملی یا در واقع ارکان عالی ارتش و سپاه) اتخاذ شده است.آن زمان جمهوری اسلامی شش لشکر آماده در میدان نبرد با اسرائیل در منطقه داشت و کبکش خروس میخواند و در نتیجه اصرار داشت که دیپلماسی باید ابزار میدان باشد.اما حالا که باد میدان خالی شده و گریز از صحنه نبرد در دستور کار نظامیان قرار گرفته، دیگر کسی از الویت میدان بر دیپلماسی سخن نمیگوید و دیپلماسی جمهوری اسلامی حقیقتا وضع اسفبار و کمیکی پیدا کرده.وزیر خارجه به ظاهر پرتحرک است و از این پایتخت عربی به آن پایتخت میرود اما جز بیان حرفهای کلی و بیان چند شعار علیه آمریکا و اسرائیل کاری نمیتواند پیش ببرد و حداکثر کاری که میتواند بکند خوردن غذا در رستورانهای قاهره و دمشق است.آنچه عراقچی در سفرهای منطقهای اش میگوید چیزی جز شلیک با تفنگ خالی نیست .اگر در تهران بماند سنگینتر است تا به این سفرهای حقارت آمیز برود.دیپلماسی ایرانی در تاریخ خودش چنین زوال فاحشی را هرگز تجربه نکرده بود.واقعا مایه شرمساری است.حالا تنها چیزی که برایشان باقی مانده تهدیدات اتمی است و گمان میکنند که این میتواند کارت برنده در مذاکرات با آمریکا و غرب باشد.به زودی این توهمشان هم مثل توهم «حکمرانی بر شش کشور عربی» برطرف خواهد شد.
این وضع اسفبار مرا به یاد مقطعی از تاریخ شوروی میاندازد.پس از پیروزی انقلاب بولشویکی تروتسکی وزیر امور خارجه شد.اما او به ندرت در محل کارش حضور مییافت.ازش پرسیدند دلیل این غیبتها چیست.تروتسکی پاسخ داد:«راستش را بخواهید یک حکومت انقلابی نیاز چندانی به وزارت خارجه ندارد.حداکثر کار ما صدور بیانیههای تهدید آمیز علیه کشورهای امپریالیستی است.ما باید کرکره وزارت خارجه را پایین بکشیم و برویم دنبال کارهای انقلابی مهمتر در عرصه نبرد»
البته این مربوط به یکی دو سال اول انقلاب بولشویکی است.بعدها کمونیستها یاد گرفتند که از سفارتخانه هایشان در خارج میتوانند برای انواع عملیات ترور،خرابکاری،جاسوسی و پروپاگاندا استفاده کنند و به این ترتیب دیپلماسی در خدمت «میدان »قرار گرفت و نتیجه نهاییاش هم همان شد که دیدیم.متاسفانه هیچ کسی از این تجربه تاریخی درس عبرت نگرفت.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
پستی که بیش از هر پست دیگری در پیجم بازنشر کردم و عاقبت فهمیدم نرود میخ آهنین در سنگ
از عرض اندام در صحنههای بینالمللی دست بردارید به فکر آبادانی کشورتان باشید
سولژنیتسین نویسنده بزرگ روسیه،پنجاه سال پیش خطاب به رهبران جنگافروز و توسعه طلب شوروی توصیهای کرد برای اصلاح عملکرد غلطشان :
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیالپردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بیحاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوریها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایههای ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدفها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قارهها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالتهای من درآوردی جهانی....
و خدا لعنت کند استالین را که به سربازان ما یاد داد جنگیدن در سرزمین های بیگانه عمل نیک و شایسته ای است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #تاریخ
@Roshanfkrane
از عرض اندام در صحنههای بینالمللی دست بردارید به فکر آبادانی کشورتان باشید
سولژنیتسین نویسنده بزرگ روسیه،پنجاه سال پیش خطاب به رهبران جنگافروز و توسعه طلب شوروی توصیهای کرد برای اصلاح عملکرد غلطشان :
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیالپردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بیحاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوریها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایههای ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدفها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قارهها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالتهای من درآوردی جهانی....
و خدا لعنت کند استالین را که به سربازان ما یاد داد جنگیدن در سرزمین های بیگانه عمل نیک و شایسته ای است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #تاریخ
@Roshanfkrane
دیدم آقای پزشکیان در دانشگاه شریف به مناسبت روز دانشجو به جوانان و دانشجویان توصیه کرده که کتاب «انقلابهای هزارونهصدوهشتادونه» را بخوانند .من به عنوان مترجم این کتاب مطمئنم که کسی به این توصیه توجه نخواهد کرد و فروش این کتاب هم متاسفانه به شدت پایین خواهد آمد و مترجم و ناشر ضرر مادی خواهند دید...بله شکاف حکومت-ملت چنان عمیق است که مقامات حکومتی هر چه بگویند مردم خلاف آن را انجام میدهند.
من در همه این سالها متهم شدم که سرنوشت جمهوری اسلامی را با سرنوشت شوروی مقایسه میکنم بدون اینکه توجه کنم این دو کشور با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند.حالا جالب است فردی که عنوان «ریاست جمهوری» این کشور را یدک میکشد نیز نظری مشابه من دارد و سرنوشت جمهوری اسلامی را با سرنوشت شوروی مقایسه میکند.دیدم آقای پزشکیان در مصاحبهای درباره همین کتاب گفته است:«این کتاب تاریخ شکستهای اتحادیههای منطقهای را بررسی کرده.این شکستها عمدتا به خاطر رفتارهای غلط و تمامیتخواهانهای بود که احزاب داشتند...در سرنوشت دیکتاتورها ،تمامیتخواهان و آدمهایی که غیرخودشان هیچ کسی را قبول ندارند و فکر میکنند عقل مطلقند و بقیه هیچ،درسهای بسیاری وجود دارد.»
من جای آقای پزشکیان بودم یک نسخه از کتاب را به آقای خامنهای میدادم که مطالعه کند.البته الان یک کمی دیر شده برای کتاب خواندن و درس گرفتن.کتابی که من ترجمه کردم درباره فروپاشی یک امپراتوری بزرگ در اروپای شرقی است و تقریبا عین همین حوادث ،البته در ابعادی بسیار کوچکتر،برای امپراتوری شیعی جمهوری اسلامی در همین چند ماه گذشته رخ داده است.فکر نمیکنم دیگر فرصتی برای درس گرفتن باقی مانده باشد.به جناب پزشکیان عرض میکنم که آقای خامنهای این مملکت را چنان ریلگذاری کرده که هیچ اصلاح یا تغییر مسیری امکانپذیر نیست .این قطار تا ایستگاه آخر خواهد رفت و همه ما را هم با خود خواهد برد .و البته من از شما که ظاهراً انسان کتابخوانی هستید متعجبم که با این همه اطلاعات و آگاهیهای قبلی چطور حاضر شدید خودتان را نامزد ریاستجمهوری در چنین نظام رو به زوالی بکنید؟مگر در کتاب «انقلابهای...» نخواندید که نظامهای دیکتاتوری چه آخر و عاقبتی پیدا کردند؟
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
من در همه این سالها متهم شدم که سرنوشت جمهوری اسلامی را با سرنوشت شوروی مقایسه میکنم بدون اینکه توجه کنم این دو کشور با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند.حالا جالب است فردی که عنوان «ریاست جمهوری» این کشور را یدک میکشد نیز نظری مشابه من دارد و سرنوشت جمهوری اسلامی را با سرنوشت شوروی مقایسه میکند.دیدم آقای پزشکیان در مصاحبهای درباره همین کتاب گفته است:«این کتاب تاریخ شکستهای اتحادیههای منطقهای را بررسی کرده.این شکستها عمدتا به خاطر رفتارهای غلط و تمامیتخواهانهای بود که احزاب داشتند...در سرنوشت دیکتاتورها ،تمامیتخواهان و آدمهایی که غیرخودشان هیچ کسی را قبول ندارند و فکر میکنند عقل مطلقند و بقیه هیچ،درسهای بسیاری وجود دارد.»
من جای آقای پزشکیان بودم یک نسخه از کتاب را به آقای خامنهای میدادم که مطالعه کند.البته الان یک کمی دیر شده برای کتاب خواندن و درس گرفتن.کتابی که من ترجمه کردم درباره فروپاشی یک امپراتوری بزرگ در اروپای شرقی است و تقریبا عین همین حوادث ،البته در ابعادی بسیار کوچکتر،برای امپراتوری شیعی جمهوری اسلامی در همین چند ماه گذشته رخ داده است.فکر نمیکنم دیگر فرصتی برای درس گرفتن باقی مانده باشد.به جناب پزشکیان عرض میکنم که آقای خامنهای این مملکت را چنان ریلگذاری کرده که هیچ اصلاح یا تغییر مسیری امکانپذیر نیست .این قطار تا ایستگاه آخر خواهد رفت و همه ما را هم با خود خواهد برد .و البته من از شما که ظاهراً انسان کتابخوانی هستید متعجبم که با این همه اطلاعات و آگاهیهای قبلی چطور حاضر شدید خودتان را نامزد ریاستجمهوری در چنین نظام رو به زوالی بکنید؟مگر در کتاب «انقلابهای...» نخواندید که نظامهای دیکتاتوری چه آخر و عاقبتی پیدا کردند؟
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
کارمندان سربازان گمنام براندازی؟
یکی دو ماه پیش برای کاری به یک اداره دولتی (بیمه) مراجعه کردم. هشت و نیم صبح بود و کارمندان مشغول خوردن صبحانه بودند.یکی نان و انگور و چای میخورد و آن دیگری نان و کره و مربا.دفعه بعد ساعت یازده مراجعه کردم .همه سرهای کارمندان توی گوشیهایشان بود و مشغول انجام کارهای شخصی بودند.دفعه بعد ساعت دوازده مراجعه کردم .کارمندی که پرونده من زیر دستش بود با جوانکی مشغول گفتگو درباره این موضوع بود که دلار بخرد سود بیشتری میبرد یا طلا.پنج شش نفر ارباب رجوع مثل من جلو میزش صف کشیده بودند تا نوبتشان شود.طاقتم طاق شد نشستم روی زمین.ظاهرا نوعی حرکت اعتراضی تلقی شد.کارمندی آمد گفت مشکلتان چیست.گفتم میخوام رییس اداره رو ببینم.گفت بفرمایید شما را راهنمایی کنم به اتاقشون.رضایت دادم پاشم و دنبالش برم. وارد اتاق رییس شدم.گفت مشکل شما چیست.گفتم« سامانه اینترنتی درست کردید که کار مردم بدون مراجعه حضوری انجام شود.من به هزار بدبختی مدارک درخواستی شما را بارگذاری کردم اما هیچ نتیجهای نگرفتم.تلفن های اداره شما اصلا جواب نمیده و مجبورم مدام مراجعه کنم به اداره شما که در اینجا هم هیچ کارمندی پاسخگو نیست.باز صد رحمت به زمان شاه که حداکثر به ارباب رجوع میگفتند امروز برو فردا بیا، حالا شده امروز برو یک ماه دیگه بیا.» آقای رییس یک کمی تحت تاثیر قرار گرفت و گفت:«اسمتون رو بگید تا پیگیری کنم»گفتم اسمم بیژن اشتری. با تعجب گفت«ااااا همون بیژن اشتری که کانال و پیج دارید و مطالب انتقادی مینویسید؟»گفتم «بله همون بیژن اشتری.» آقای رئیس با عجله بلند شد و در اتاق را بست و با اشتیاق خاصی به من گفت:«من فالوور شما هستم و نمیدونید چقدر مطالب شما رو دوست دارم.» و بعد وارد بحثهای سیاسی همدلانه با یکدیگر شدیم و سرانجام با سه سوت دستور داد کار من راه بیفتد.از در اداره که خارج شدم سرم سوت میکشید.به خودم گفتم این پزشکیان رو باش که با این بوروکراسی ضد انقلابی و ضد حکومتی میخواد مشکلات مملکت را حل بکنه.حالا صبحانه خوردن کارمندان و پیچوندن ارباب رجوع توسط اونها معنای تازهای برام پیدا کرده بود.به خودم گفتم ناراضیتر از کارمند توی این مملکت پیدا نمیشه.میلیونها کارمند با حقوقهای اندک در ادارات دولتی تجمع کردهاند و خیلی بیسر و صدا مشغول ناراضی کردن هموطنانشون از حکومت هستند.هموطنانی که البته هزار دلیل دیگر برای نارضایتی دارند.خلاصه به این نتیجه رسیدم که این کارمندان عزیز،به راستی سربازان گمنام براندازیاند و به شیوه زیرپوستی خودشان مشغول مبارزه با رژیم هستند.
بازم حرف داشتم اینستا نذاشت.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
یکی دو ماه پیش برای کاری به یک اداره دولتی (بیمه) مراجعه کردم. هشت و نیم صبح بود و کارمندان مشغول خوردن صبحانه بودند.یکی نان و انگور و چای میخورد و آن دیگری نان و کره و مربا.دفعه بعد ساعت یازده مراجعه کردم .همه سرهای کارمندان توی گوشیهایشان بود و مشغول انجام کارهای شخصی بودند.دفعه بعد ساعت دوازده مراجعه کردم .کارمندی که پرونده من زیر دستش بود با جوانکی مشغول گفتگو درباره این موضوع بود که دلار بخرد سود بیشتری میبرد یا طلا.پنج شش نفر ارباب رجوع مثل من جلو میزش صف کشیده بودند تا نوبتشان شود.طاقتم طاق شد نشستم روی زمین.ظاهرا نوعی حرکت اعتراضی تلقی شد.کارمندی آمد گفت مشکلتان چیست.گفتم میخوام رییس اداره رو ببینم.گفت بفرمایید شما را راهنمایی کنم به اتاقشون.رضایت دادم پاشم و دنبالش برم. وارد اتاق رییس شدم.گفت مشکل شما چیست.گفتم« سامانه اینترنتی درست کردید که کار مردم بدون مراجعه حضوری انجام شود.من به هزار بدبختی مدارک درخواستی شما را بارگذاری کردم اما هیچ نتیجهای نگرفتم.تلفن های اداره شما اصلا جواب نمیده و مجبورم مدام مراجعه کنم به اداره شما که در اینجا هم هیچ کارمندی پاسخگو نیست.باز صد رحمت به زمان شاه که حداکثر به ارباب رجوع میگفتند امروز برو فردا بیا، حالا شده امروز برو یک ماه دیگه بیا.» آقای رییس یک کمی تحت تاثیر قرار گرفت و گفت:«اسمتون رو بگید تا پیگیری کنم»گفتم اسمم بیژن اشتری. با تعجب گفت«ااااا همون بیژن اشتری که کانال و پیج دارید و مطالب انتقادی مینویسید؟»گفتم «بله همون بیژن اشتری.» آقای رئیس با عجله بلند شد و در اتاق را بست و با اشتیاق خاصی به من گفت:«من فالوور شما هستم و نمیدونید چقدر مطالب شما رو دوست دارم.» و بعد وارد بحثهای سیاسی همدلانه با یکدیگر شدیم و سرانجام با سه سوت دستور داد کار من راه بیفتد.از در اداره که خارج شدم سرم سوت میکشید.به خودم گفتم این پزشکیان رو باش که با این بوروکراسی ضد انقلابی و ضد حکومتی میخواد مشکلات مملکت را حل بکنه.حالا صبحانه خوردن کارمندان و پیچوندن ارباب رجوع توسط اونها معنای تازهای برام پیدا کرده بود.به خودم گفتم ناراضیتر از کارمند توی این مملکت پیدا نمیشه.میلیونها کارمند با حقوقهای اندک در ادارات دولتی تجمع کردهاند و خیلی بیسر و صدا مشغول ناراضی کردن هموطنانشون از حکومت هستند.هموطنانی که البته هزار دلیل دیگر برای نارضایتی دارند.خلاصه به این نتیجه رسیدم که این کارمندان عزیز،به راستی سربازان گمنام براندازیاند و به شیوه زیرپوستی خودشان مشغول مبارزه با رژیم هستند.
بازم حرف داشتم اینستا نذاشت.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
سی و دومین سالگرد فروپاشی شوروی خجسته باد
سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد.ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.نظامهای سیاسی به شیوههای گوناگون فرو میپاشند.شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.دلایل فروپاشی را میتوانم فهرستوار برایتان ذکر کنم:
یک)سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا ، مسکن و غیره.
دو)صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاههای نظامی در کشورهای اقماری و کمکهای بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه)سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاریشان به چیز دیگری فکر نمیکردند
چهار)فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا.
پنج)نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روشهای سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش)شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوریکه نه حاکمان میتوانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت)بیاثر شدن ماشین سرکوب بهنحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم.هر چه میگذرد مطمئنتر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.کمونیستها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.خطر کمونیسم البته همچنان باقیست.امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا حتی لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده .این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.امروزه کمونیست ها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند.پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خوردهایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
#بیژن_اشتری
#مناسیت
@Roshanfkrane
سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد.ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.نظامهای سیاسی به شیوههای گوناگون فرو میپاشند.شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.دلایل فروپاشی را میتوانم فهرستوار برایتان ذکر کنم:
یک)سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا ، مسکن و غیره.
دو)صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاههای نظامی در کشورهای اقماری و کمکهای بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه)سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاریشان به چیز دیگری فکر نمیکردند
چهار)فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا.
پنج)نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روشهای سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش)شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوریکه نه حاکمان میتوانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت)بیاثر شدن ماشین سرکوب بهنحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم.هر چه میگذرد مطمئنتر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.کمونیستها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.خطر کمونیسم البته همچنان باقیست.امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا حتی لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده .این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.امروزه کمونیست ها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند.پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خوردهایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
#بیژن_اشتری
#مناسیت
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 واکنش تند مهدی نصیری به صحبت های بیژن عبدالکریمی .
🔸بیژن عبدالکریمی به شدت از حامیان حفظ جمهوری اسلامی است و اخیرا هم در مناظره های خود علنا این موضوع رو در شکلهای مختلف بیان کرده
#مهدی_نصیری #بیژن_عبدالکریمی
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🔸بیژن عبدالکریمی به شدت از حامیان حفظ جمهوری اسلامی است و اخیرا هم در مناظره های خود علنا این موضوع رو در شکلهای مختلف بیان کرده
#مهدی_نصیری #بیژن_عبدالکریمی
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
چهار سخنرانی آقای خامنهای
آقای خامنهای پس از سقوط بشار اسد و نمایان شدن شکست محور مقاومت تا کنون چهار سخنرانی کرده است:اولی برای «جمعی از مردم» ، دومی برای «جمعی از بانوان به مناسبت ولادت حضرت زهرا » ، سومی برای «مداحان» و چهارمی برای «جمعی از خانواده شهدا به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی.»
نکتهای که توجه را جلب می کند این است که چرا ایشان در این دوره زمانی هیچ سخنرانیای برای مسئولان و فرماندهان نظامی نکرده است.در حالی که منطقا اولین سخنرانی باید برای فرماندهان نظامی و مسئولان کشوری میبود.من حدس میزنم که نارضایتی ایشان از عملکرد نظامیان در حوادث اخیر منطقهای چنان بالا بوده که ایشان ترجیح داده سخنان خود را در جمع بانوان و مداحان و خانواده شهدا بزند و نه در جمع فرماندهان و مسئولان نظامی.
دیروز هم با پیام تند و نامعمول آقای خامنهای به همایش مدیران صدا و سیما معلوم شد که ایشان به شدت از عملکرد صدا و سیما در بازتاب حوادث منطقه شاکی است.من یادم نمیآید آقای خامنهای تا کنون در یک پیام مکتوب خطاب به منصوبان حکومتی خودش با چنین لحن تندی حرف زده باشد.
گرچه درسخنرانی های اخیر ایشان باز هم شعارهای قدیمی درباره ادامه راه مقاومت و شهادت تکرار شده اما غیبت فرماندهان نظامی در این جلسات حتی به عنوان مستمع گویای نکته های فراوانی است.ظاهرا نظامیان و رسانهچیهای حکومتی بیش از همه در معرض خشم رهبر قرار گرفتهاند.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
آقای خامنهای پس از سقوط بشار اسد و نمایان شدن شکست محور مقاومت تا کنون چهار سخنرانی کرده است:اولی برای «جمعی از مردم» ، دومی برای «جمعی از بانوان به مناسبت ولادت حضرت زهرا » ، سومی برای «مداحان» و چهارمی برای «جمعی از خانواده شهدا به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی.»
نکتهای که توجه را جلب می کند این است که چرا ایشان در این دوره زمانی هیچ سخنرانیای برای مسئولان و فرماندهان نظامی نکرده است.در حالی که منطقا اولین سخنرانی باید برای فرماندهان نظامی و مسئولان کشوری میبود.من حدس میزنم که نارضایتی ایشان از عملکرد نظامیان در حوادث اخیر منطقهای چنان بالا بوده که ایشان ترجیح داده سخنان خود را در جمع بانوان و مداحان و خانواده شهدا بزند و نه در جمع فرماندهان و مسئولان نظامی.
دیروز هم با پیام تند و نامعمول آقای خامنهای به همایش مدیران صدا و سیما معلوم شد که ایشان به شدت از عملکرد صدا و سیما در بازتاب حوادث منطقه شاکی است.من یادم نمیآید آقای خامنهای تا کنون در یک پیام مکتوب خطاب به منصوبان حکومتی خودش با چنین لحن تندی حرف زده باشد.
گرچه درسخنرانی های اخیر ایشان باز هم شعارهای قدیمی درباره ادامه راه مقاومت و شهادت تکرار شده اما غیبت فرماندهان نظامی در این جلسات حتی به عنوان مستمع گویای نکته های فراوانی است.ظاهرا نظامیان و رسانهچیهای حکومتی بیش از همه در معرض خشم رهبر قرار گرفتهاند.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بیژن_کیان مشاور ارشد ترامپ شد.
ارزیابی ایشان راجع به روابط ایران و آمریکا ...
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
ارزیابی ایشان راجع به روابط ایران و آمریکا ...
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane